بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35652

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام حضرت استاد طاهرزاده: آیا می‌شود جایگاه نهیلیسم و پوچی زدگی امور ولو دارای ارزش را با آیه شریفه «التوبة....... إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَن لَّا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيم» تطبیق کرد؟ ضیق عوالم انفس و آفاق «جهان نفس و ماده» ، ضیقی نیست که در ذات آنها باشد، بلکه از «ظن» آدمی است در اثر فرار از جهاد در هر معنی آن! شده باشد؟ بنظر حقیر نهیلیسم و پوچی زده گی در عرصه ظن و گمان موجودیت خود را همچون شیشه کبودی مقابل چشم آمده و از کبودی آن هرچیزی کبود می‌نامید و الا «رحبت» بود. از این رو وقتی این ظن عارض می‌شود، آدمی از ضیق آن سر به توبه و برگشت می‌آورد. قدری اگر ممکن است از این آیه بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی انسان در موقعیت « وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنفُسُهُمْ» قرار گرفت به یک معنا احساس پوچی می‌کند مگر آن‌که به خود آید و با توبه با خدا مأنوس شود. ولی موضوع نیهیلیسم امر دیگری است و مربوط به بشر جدید است. دکارت می‌خواهد در انسان شناسی جدید سکنا گزیند که در آن امکان شک نباشد و آن انسانی است که می‌اندیشد و نسبت میان اندیشه و هستی را درک می‌کند. در این‌جا در نظر دکارت حقیقت، همان بودنِ انسان است و انسان، ملاک هست‌ها و نیست‌ها می‌شود و البته این غیر از آن است که انسان با نظر به هویت تعلّقی خود متوجه حقیقتی ماورای وجود خود می‌باشد، بدون دوگانگی بین خود و حقیقتِ هستی.
بشر غربی با غفلت از هویت تعلّقی انسان نسبت به حقیقت، عملاً از حقیقت دست کشیده است و این یعنی دست کشیدن از انسانِ جویای معنا که همان نیست انگاری است، به همان معنایی که نیست‌انگاری فراموشیِ «وجود» است و گسیختگیِ نسبتِ انسان با هستی.
اگر تفکرِ آینده تفکری باشد که بشر را متذکر هستی، به معنای اصالت وجود و عین الرب بودن انسان نسبت به هستی می‌کند، ما از تاریخ تجدد رها می‌شویم و به جای مشغول شدن به ذهنیات خود و عدم تفکر، در «وجود» سکنا می‌گزینیم و دیگر در استیلای تکنولوژی که حاصل سوبژکتیویته است قرار نخواهیم گرفت و جهان دیگری آغاز می‌شود که انقلاب اسلامی متذکر آن است. موفق باشید

35608

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: من احساس وحدت، یگانگی، من بودن، در خودم دارم. آیا می‌توان به این یگانگی و من بودن در کل جهان برسم؟ چگونه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. موفق باشید

35161

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بیان لطیفی امام خمینی دارد که ایشان فرمودند: زمان و مکان در اجتهاد، دخیل است. باید حوزه بیانات لطیف اهل بیت را متوجه شود که زمان و مکان در اجتهاد دخیل است؛ این توجه موجب می شود ظرفیت حوزه خودش را نشان دهد و بالا برود. از همین راه ها، علم و نیازهای روز ترقی می‌کنند. در بحث صدقه سلسله روایاتی است که مرد اگر بخواهد از مال خودش صدقه بدهد آزاد است؛ اما زن اگر بخواهد از مال خودش که یا ارث اوست یا کسب اوست صدقه بدهد باید به اذن شوهر باشد و روایاتی هم معارض این است. در جمع بین این دو طائفه عده ای از فقهای ما، تصرف در هیئت کردند و گفتند آن روایاتی که می گوید صدقه زن باید به اذن شوهر باشد؛ ظاهرش وجوب است؛ اما حمل بر استحباب می کنیم و جمعا بین المتعارضین. اما آنچه امام فرمود زمان و مکان در اجتهاد دخیل است این است که آیا نمی شود در جمع بین متعارضین، تصرف در ماده کرد؛ نه تصرف در هیئت؟ یعنی در وجوب و استحباب تصرف نکنیم، تصرف در ماده، که اگر زن و مرد به رشد عقلی رسیدند، آنجا لازم نیست زن از مرد اجازه بگیرد. اینکه امام فرمود زمان و مکان در اجتهاد دخیل است، شاید از این قبیل باشد، یا در بحث مجسمه_سازی که الآن ابزار بازی بچه ها است و کسی به آن نگاه حرام دینی نمی‌کند؛ آیا در این زمان، باز هم مجسمه‌ سازی و تصویر ذی‌روح، حرام است؟ اینها مباحثی است که باید در حوزه بحث شود! جوادی آملی ۱۴۰۲/۳/۳

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است. آری! بعضی از احکام بر مبنای شرایط خاصی مطرح بوده. مثل شرایط قبیله‌ای و اقتصاد مربوط به آن شرایط، با اینکه در صراحت قرآن داریم: «لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا ۖ وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ » و یا در مورد مجسمه، ظاهراً به جهت شرایط فرهنگی که تداعی بت می‌کرده است؛ گویا آن روایات به میان آمده و در این رابطه ملاحظه می‌کنید که رهبر معظم انقلاب، فتوای قبلی خود را تغییر دادند. موفق باشید

35031

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد خوبم: به لطف خدا چند سالی هست منزل مون جلسه هفتگی حدیث کسا بهمراه شرح نامه ۳۱ نهج البلاغه برگزار میشه. برکات این جلسات برای خانواده مون خیلی زیاد بوده. حالا تعدادی از رفقای هم محله هم دلشون میخواد منزلشون جلسه داشته باشند ولی هر هفته و تنها براشون مقدور نیست. به من پیشنهاد دادند به جای اینکه هر دوشنبه منزل شما روضه باشه هر دوشنبه خونه یکی مون چرخشی جلسه بگیریم. من از طرفی حیفم میاد جلسه هفتگی مون هر هفته خانه خودمون برگزار نشه و از طرفی هم دلم میخواد به دوستانم برای گرفتن جلسه کمک کنم. شما بودین چه میکردین؟ من بهشون گفتم روزه ما سر جایش باشه و روز دیگری هم چرخشی داشته باشیم ولی ممکنه خودم نرسم هر هفته برم و اونها گفتن اگه خودمون چند تا هم نباشیم که جلسه شکل نمیگیره ولی بنظر من شکل جلسه به تعداد نیست اما خب دوستان به تنهایی جلسه نمی‌گیرند. ممکنه نظرتون بفرمائید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إ‌ن‌شاءالله با چرخشی‌کردن جلسات، برکات بیشتری پیش می‌آید. موفق باشید

34923

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد: بنده در حجاب های نوری دیگران، خودم و از یه طرف توقف مدرنیته، از یه طرف نخواستن نفس ناطقه، گیرکردم، وقتی من نمیخام یه عده با حرص و شاید هم مشکلات ایجاد شده دولت ها حق ضایع میکنن. عمرم رفت و میگذره، چکار کنم اینکه همه را رها کنم وحشت دارم، هیچی نمیمونه و اگربخام بگیرم چیوبگیرم. از یه طرف مدام میگن زن نباید در زمان فعلی نیاد تو اجتماع این براشرایط من مساعد نیست نه میتونم تو اجتماع باشم نه نباشم، میخام خودم باشم نمیشه. از طرفی خودم کیه که باید باشم، از سمت مذهبی ها خیلی کتک به روحم میخوره، شیطونی بعضی ها هم برا روح من خیلی آسیب زا بود، گاه فکر می‌کنم ما متخصصین شهید زن را به عنوان الگو درست مطرح نکردیم تا بعد به بحث نفس برسیم. لذا اکثر زنها با ورود به اجتماع دارن راه تکرار شده را دوباره میرن، مثلا بنده نمیدونستم اینقدر زن فوق تخصص پزشک داشتیم شهید شدن، وقتی میخام با آرامش امور را پیش ببرم بیشتر خودمم ولی نمیشه، انگار خیلی قدرت میخاد و من ندارم و یا آنگاه که قدرت پیدا می‌کنم ازم سوء استفاده میشه.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال با انقلاب اسلامی فارغ از کوتاهی‌هایی که داشته‌ایم، تاریخی شروع شده که زن و مرد برای معنابخشیدن به زندگی دنیایی و آخرتی خود باید تلاش کنند نسبت به چنین حضور تاریخی حساس باشند و خود را متناسب با تاریخی که شهدا بدین‌گونه آن را شکل دادند و پروراندند، همراه نگه داریم. از این جهت خوب است ابتدا نسبت به جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی آگاهی پیدا کرد و در این رابطه پیشنهاد بنده مطالعه کتاب «جایگاه قدسی انقلاب اسلامی» است که روی سایت می‌باشد. موفق باشید

34720

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب و احترام: موضوع : معرفت النفس ۱. وقتی موضوع شنیدن و دیدن یک جنس نباشد به نظر می رسد نمی توانیم بگوئیم نفس ما تماما در هر دو قوه ظهور می کند. و در این شرایط می گوییم درست نشنیدم چون نگاهم به جای دیگر بود. به عبارتی شاید نفس متوجه تام و تمام موضوع توسط قوای شنیداری و شنوایی نشود. چرا بگوئیم نفس تماما می شنود و همزمان تماما می بیند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس در نزد خود با همه ابعادش حاضر است هرچند که ممکن است نسبت به آنچه از طریق اعضای خود رابطه برقرار می‌کند، آن عضو، فعّالانه در صحنه نباشد. مثل این‌که چشم می‌بیند ولی گوش توجه لازم را به میان نمی‌آورد. موفق باشید

40720

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و درود خدمت استاد عزیزم: استاد چگونه با فرمایش آیت الله بهجت (ره) در کتاب بشارت از حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف ( امام زمان علیه السلام ما را می‌بینند و صدای ما را قبل از اینکه خودمان به زبان بیاوریم و بشنویم می‌شنوند) همیشه در همه کارها و رفتارها و نیات مان مدنظر داشته باشیم و ملکه هر لحظه مون باشه؟ من خیلی مواقع که عصبانی میشم از دست بچه های کوچیکم بخاطر اشتباهاتشون یا بازیگوشیهاشون آقا رو از یاد می‌برم و داد می‌زنم ولی بعدش کلی از دست خودم ناراحت میشم تا چند روز حالم بده نمیتونم فراموش کنم. بعدش با خودم میگم آخه من کجا و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کجا؟ تصمیم گرفتم برای کنترل نفسم از اول بشینم مباحث معرفت نفس شما رو گوش بدم. استاد فکر می‌کنم همیشه و هر لحظه باید گناهان خودم رو ببینم تا دچار عجب و تکبر نشم. خیلی از خودم بدم میاد . چه توقعی از آقا داشته باشم که منو بپذیرند؟ یا علی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همچنان‌که در جلسۀ ۳۲ «انسان و باز انسان» https://eitaa.com/matalebevijeh/20587 عرض شد در نظر به حضرت صاحب الامر مدّ نظر ما آن حضرت که انسانِ انسان‌ها می‌باشند می‌آید که در واقع وجه نهایی ما هستند و از این نظر از درون ما و از طریق خود ما ناظر بر ما می‌باشند و می‌توان همواره آن نهایت را که حیّ و حاضرند و جانِ جانان ما هستند، مدّ نظر داشت. ۲. آری! این لطف خداوند است که انسان متوجۀ گناهانش می‌شود ولی نباید مأیوس شد. باید به کمک استغفار از آن گناهان عبور نمود. موفق باشید

38339

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: استاد می‌خواستم نظرتون را در مورد متن استاد احسان عبادی بدانم که خودشان خیلی در تلاش هستند که رئیس مجلس آقای قالیباف را کسی نقد نکنند و می‌گوید ما هم بلدیم حرف بزنم ولی بخاطر رهبری و وحدت سکوت می‌کنیم ولی در همین متن و متن های دیگرش آقای سعید جلیلی را زیر سوال می‌برد و تخریب می‌کند اینجا که میگه «بروید کمی تحقیق کنید آن فرد چه کسی بود که رهبری با دبیر شعام شدن او مخالف بود !!!» با تشکر خطابم به مدعیان انقلابی گری و ولایت مداری است که هم چنان در حال تخریب قالیباف و مجلس هستند، ادعایشان هم می شود که رهبری اگر اشاره کند، جان می دهند!!!! اشاره که هیچ، شما ها حتی حرف های صریح رهبری را هم توجیه می کنید و هنوز هم می گویید مجلس خیانت کرد در قضیه رأِی به کل کابینه، در حالی که رهبری صریحا فرمود کمک_ارزنده مجلس و صریحا هم فرمود این لطف الهی و نعمت خدا بود به همه کشور!!!! آقایان، به والله دهان ما بسته نیست، ما هم بلدیم حرف بزنیم، حتی راجع به کاندیدای مورد علاقه شما و اطرافیانش! اما به خاطر رهبری سکوت می کنیم و چیزی نمی گوییم و طبق دستور ایشان دنبال همدلی با دولت و مسئولین هستیم، شماها که تکلیفتان معلوم است، تا رئیسی عزیز زنده بود او را می زدید و او را مجری سندی ۲۰۳۰ می‌دانستید، حالا هم که در حال زدن همه هستید!! ما ساکتیم، اما خودتان با وجدان خودتان خلوت کنید چطور اصلاحاتی ها یک مدیر ضعیف را تبدیل به رئیس جمهور کردند، اما شماها ذره بین دست گرفتید هر مسئولی ذره ای خلاف تفکر شما عمل کرد او را از دایره انقلاب خارج کردید!!! کسی منکر ضعف مسئولین حتی قالیباف نیست، اما مهم این هست که شماها یک سره در حال تهمت زدن هستید، حتی بعد تعریف رهبری از کار مجلس درباره رای به کابینه هم دست بردار نیستید، گویا اصلا حرفهای ایشان برای شماها مهم نیست!!! فقط یک مطلب بگویم در طول تاریخ جمهوری اسلامی، هر وقت کسی توسط رئیس جمهور به سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی منصوب شد، رهبری یکی دو روزه او را در حکمی به نمایندگی خودش در آن شورا هم منصوب می کرد تا حق رأی پیدا کند. فقط یک بار در طول تاریخ جمهوری اسلامی، رهبری با دبیر شدن آن فرد مخالف بود و حکمش را با لج بازی رئیس جمهور وقت بعد ۸ ماه زد!!!! بروید کمی تحقیق کنید آن فرد چه کسی بود که رهبری با دبیر شعام شدن او مخالف بود!!!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده سخن درستی است از آن جهت که باید بین انتقاد و تضعیف تفاوت قائل شد. به هر حال آقای قالیباف از فرزندان انقلاب می‌باشند و باید حفظ شوند. موفق باشید

38326

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: من برهان صدیقین را خواندم و صوت هایش را گوش دادم. «قاعده کل ما بالعرض لابد....» معنی آن این است که هر بالعرضی باید به ما بالذات منتهی و ختم شود. وابستگی موجودات به عین هستی را بر اساس این قاعده خوب درک نکردم. چون فقط می‌گوید باید ختم شود. شما وابستگی را چگونه از آن در می‌آورید ؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک امر بدیهی است که آنچه بالعرض است به صرف بالعرض‌بودنش، منتهی به «ما بالذات» آن می‌شود. موفق باشید

38163

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: با توجه به سوال ۳۸۱۵۵ ، آیا می‌شود گفت که قوه بینایی نفس همان چشم نفس و قوه شنوایی همان گوش نفس است؟ البته منظور من گوش و چشم جسمانی نیست. منظور چشم و گوشی است که در عالم خواب داریم. با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بین نفس و قوای آن دوگانگی نیست تا گمان شود مثلاً قوه بینایی نفس عضوی از اعضای نفس است. به آن جمله فوق العاده جناب صدرالمتألهین باید فکر کرد که فرمود: «النفس فی وحدتها کل القوی». موفق باشید

37508

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی؛ سلام علیکم: نظرتان راجع به کتاب من و مولانا: شرح زندگانی شمس تبریزی چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب مذکور را نخوانده‌ام. همین اندازه باید متوجه باشیم کسانی باید وارد این امور شوند که اولاً: روح عرفانی جناب مولانا را بشناسند و ثانیاً: متوجه شرایط تاریخی او باشند. موفق باشید 

37316

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: در مواجهه با ناکامی ها و سختی ها و فشارهایی که طی حرکت در مسیر، برای انسان وجود دارند؛ که برخی ها از اراده انسان خارج اند و از قضا همین ها تاثیری تعیین کننده در سرنوشت و نتیجه امور دارند، چگونه جوانی و سرزندگی رو حفظ کنیم و امید رو زنده نگهداریم؟ چطور دچار انزوا و بی حالی نشیم؟ اینها از نشونه های پیری زودرسه که حتی فرد مؤمن به جایی میرسه که اعمال عبادی مثل اذکار، شرکت در مراسمات روضه و هیئتها، نمازها و روزه ها و تلاوت قرآن و... نه به جهت نیرو گرفتن برای انجام مأموریت ها و کارها؛ بلکه فقط برای اندکی دلخوشی، یا فراموشی دردها و‌ رنجها، یا کسب آرامش خاطر و نشاط انجام میده؛ که همسر و خانواده اش اذیت نشن از این بی حالی. درست مثل سالمندانی که قدرت تغییر و تصمیم بزرگ ندارند، و امیدی برای انجام کارهای بزرگ ندارند اما وجود پر آرامشی دارند، مؤمن هستند و اهل عبادت، اهل دعا و راز و نیاز با پروردگار عالم. و البته اخلاص و دلسوزی نسبت به جامعه هم دارند. سوال اینه که چه میشه کرد؟ راهی هست؟ با فکر کردن به مواردی مثل اینکه خدا آدم رو از نقطه ای که آمال و آرزوشه امتحان می‌کنه یا گفته امیرالمومنین علیه السلام که من خدا رو به شکستن اراده ها شناختم یا اینکه رنج ها مساوی تقسیم میشن و تک تک آدم ها همچین احساسی رو تجربه کردند و یا در ادامه زندگی تجربه خواهند کرد و اینکه ناکامی ها بخشی از این دنیاست. ممکنه انسان آروم تر بشه؛ اما باز هم این آرامش برای حفظ نشاط و ادامه زندگی خوبه و نه برای احیای جوانی و حرکت.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه هستید اگر نسبت به صراطی که در مقابل ما است، غفلت نکنیم و متوجه باشیم که همواره باید رفت و باز هم رفت؛ انسان در دینداری به نتیجه لازم می‌رسد. پیشنهاد می‌شود به عنوان مقدمه مطالبی که در رابطه با سوره آل عمران مطرح شده، مدّ نظر قرار دهید و سپس با عرایضی که در رابطه با سوره «بلد» به میان آمده، مأنوس گردید. موفق باشید https://lobolmizan.ir/sound/644?mark=%D8%A2%D9%84%20%D8%B9%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%86
https://lobolmizan.ir/sound/1065?mark=%D8%A8%D9%84%D8%AF
 

37182

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: پیامبر در هر ماه پنجشنبه اول و آخر ماه و چهارشنبه وسط ماه را روزه می گرفتند. سوال: هر ماه حدود ۴ هفته است. در دو هفته میانی کدام یک از چهارشنبه را باید روزه گرفت؟ به عبارت دیگر در چهارشنبه بعد از ۱۵ام باید روزه گرفت یا چهارشنبه قبل از ۱۵ام؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرموده‌اند دومین چهارشنبه مدّ نظر باشد. موفق باشید

37027

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام حاج آقا: عرض ادب. ببخشید من یکسال پیش یه سر کتابی برام باز کردند و یکی از مواردش همراه داشتن یک دعاست که تا حالا همراهم بوده و از کسی شنیدم اگر دعا رو از خودم دور کنم توسط کائنات اذیت میشم. می‌خواستم لطفاً راهنماییم بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی نباید به این حرف‌ها اعتماد کرد. موفق باشید

37009

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: وقتتون بخیر. چند سال به واسطه نقل گفتار یکی از اقوام اسباب ناراحتی شما رو فراهم کردم، ازتون طلب حلالیت می کنم، قضاوت ایشون درست نبود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه بوده، قصد جنابعالی خیر بوده است و مسلّم بر شما هیچ حَرَجی نیست و بنده برایتان آرزوی موفقیت دارم. موفق باشید

36897

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام: سوالی داشتم از محضر استاد. اینکه سالهای جوانی رو در غفلت گذروندم و وقتی به خودم اومدم وارد طلبگی شدم ولی نتوانستم به فطرت خداجویم پاسخ درستی بدهم. و هنوز حتی آنطور که باید از عبادت لذت نمی‌برم. احساس می‌کنم خدا استعداد بالایی در من قرار داده برای مباحث معرفت النفس و از طرفی هم برای کار فرهنگی. ندایی درونم میگه وارد مباحث قرآن و خودشناسی بشم و عاشق مطالعه و کار در زمینه قرآن هستم و حس می‌کنم هر راهی جز این راه بروم باختم. از طرفی بین این مورد و کار در مدرسه از طریق استخدام موندم که هم کار فرهنگی تربیتی است هم تا حدی استقلال مادی. می‌ترسم با وجود وظایف مادری و همسری اگر بخوام به کار در مدارس فکر کنم از سیر در مباحث معرفت النفس و قرآن و تفسیر عقب بمونم و در آینده دچار حسرت بشم و اگر بخوام هر دو رو با هم داشته باشم (سلوک و کار در مدارس) دچار تشطط بشم و کمبود وقت و از راه باز بمونم. به راهنمایی شما نیاز دارم بسیار سردرگمم. آیا بهتر است تمرکز و هم و غمم را بگذارم روی خودسازی و معرفت النفس و با قرآن باشم و روزی بتوانم اثرگذاریاشم یا با همین پای لنگان تلاش کنم برای استخدام و سعی کنم در کنارش خودسازی کنم (که البته در این صورت دیگر وقت چندانی برای مطالعه و تفسیر و...ندارم)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان با وسعتی که دارد همه این امور را می‌تواند در خود جای دهد هرچند در ابتدا، گمان کند کاری از کارش باز می‌دارد ولی در دل کار، ظرفیت‌های حضور در دیگر امور در او طلوع می‌کند. به همین جهت خوب است در کنار کار در مدرسه، نسبت به دیگر فعالیت‌ها نیز فعّال باشیم. موفق باشید

36875

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام خدمت شما: یه سوالی از خدمتتون داشتم. توی یکی از پادکست هایی که مربوط به ولادت امیرالمؤمنین بود فرمودید یه مبحث امام شناسی ۱۰ جلسه ای همراه با جزوه آماده کردید، گوش کنید اما من هرچی توی سایت نگاه کردم نبود ممنون میشم راهنمایی کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید یا مباحث «حبّ اهل البیت» و یا مباحث «حقیقت نوری اهل البیت» و یا کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» بوده باشد. زیرا بحثی که  ۱۰ جلسه باشد در رابطه با امامت، نداشته‌ایم. موفق باشید

36865

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: خیلی علاقه پیدا کردم به تفسیرهایی که توی سایت گذاشتین ملموس و قابل فهم است. خواستم ببینم متن این تفسیرها هست یا فقط فایل صوتی هست؟ خیلی دوست دارم المیزان بخونم ولی بحثهایی که میکنه یکم برای سطح من سنگین هست. ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح و خلاصه بعضی از سوره‌ها تحت عنوان «لب المیزان یا خلاصه سوره ها در المیزان» https://lobolmizan.ir/leaflet/1276?mark=%D9%84%D8%A8%20%D8%A7%D9%84%D9%85%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D9%86  روی سایت هست. اگر مباحث را با توجه به نظری که روی آیات می‌اندازید، دنبال بفرمایید؛ ان‌شاءالله قابل فهم می‌شود. موفق باشید

36647

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد بزرگوار: بنده طلبه پایه ۸، مدت حدود ۶ سال در مدرسه مسجد محور به عنوان مدیر دبستان فعالیت داشته ام به تازگی با توجه به سخنان رهبری و این قاعده که باید تحول از بالا به پایین باشد تصمیم گرفته ام که از این مدارس خارج و جهت ادامه خدمت، استخدام آموزش و پرورش شوم. هدف بنده از ورود به آموزش و پرورش حقوق و مزایا نیست بلکه تلاش علمی و عملی برای ایجاد تحولی عمیق در بدنه آموزش و پرورش کشور هست که یک فرآیند ۱۰ الی ۲۰ ساله دارد. سوال اول اینکه به نظر حضرتعالی آیا تحول از بالا به پایین است یعنی از وزارت آموزش و پرورش این تحول اتفاق می‌افتد یا از دل مردم و مدارس غیر انتفاعی و مسجد محور و....؟ سوال دوم اینکه بنده توانایی همکاری قوی با مدارس مسجد محور را دارم و حتی خودم می‌توانم مدرسه در مسجد تاسیس و فعالیت کنم، حال به نظر شما آیا وارد آموزش و پرورش شوم یا در خارج از آموزش و پرورش پیگیر تحول باشم؟ سؤال سوم اینکه به نظر شما آیا این هدف جزء اهداف منطقی و صحیح هست یا نه؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر کدام حُسن خود را دارد و این امر، به روحیه خودتان بستگی دارد. شاید بتوان با حضور در آموزش و پرورش زمینه ای را فراهم کرد تا آرام‌آرام، آموزش و پرورش به سوی اهداف اصلی انقلاب جلو برود. ولی به هر حال هر دو حضوری که می فرمایید هرکدام حُسن خود را دارد. موفق باشید

36469

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در برزخ و قیامت اصالت با وجود است یا اصالت با ماهیت؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این معانی مربوط به عقلِ انتزاعی است و آن‌جا دل در صحنه است و نظر به انوار الهی. موفق باشید

36361

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: چرا خلق شدم؟ چرا باید دین را یاد بگیرم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد در کتاب «آشتی با خدا» که روی سایت هست، نکاتی مطرح شده است. می‌توانید به آن کتاب رجوع کنید. موفق باشید
 https://lobolmizan.ir/book/69?mark=%D8%A2%D8%B4%D8%AA%DB%8C

 

36323

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: در رابطه با آیه‌ی اول سوره‌ی بینه، هرچند هر کدام از مفسرین، چیزی برای تفکیک در تقدیر گرفتند و پرانتزی اضافه کرده‌اند (مثلا علامه می‌فرمایند «از سنت هدایت» منفک نیستند) اما به نظر می‌رسد که نیازی به در تقدیر گرفتن نباشد؛ بلکه بدون پرانتز، بیانِ آیه، روشن‌تر و بیّن‌تر است، و ادامه‌ی مباحثی که در آیات بعدی فرمودید، هماهنگ‌تر است. دو بیان ذیل، بدون نیاز به تقدیر است: ۱. در زبان عرفی نیز اگر بگوییم «لوبیا قرمزها جدا شده» نیازی نداریم که بگوییم از چه چیزی جدا کردیم؟! چون واضح است که از دیگر انواع لوبیا (سفید و ...) جدا شده‌اند. در این آیه نیز، خداوند می‌فرمایند که کافران، جدا نبودند، تا زمانی که بینه آمد، یعنی کافران میان اهل کتاب و مشرکین بودند و از دیگر مردم جدا نبودند. و در تاریخ هم، این حقیقت قابل مشاهده است که با حضور رسول و انسان کامل است که کافران، از دیگران جدا می‌شوند. چه این که در داستان خلقت آدم نیز، با حضور آدم، ابلیسِ کافر، از فرشتگان جدا شد. و در انقلاب اسلامی نیز، با حضور امام، کافرانی که لباس دین به تن داشتند، از مومنان جدا شدند. پس در واقع، آیه‌ی اول می‌فرماید مومن و کافر، مخلوط بودن تا زمانی که بینه آمد. ۲. «من» در «مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ الْمُشْرِكِينَ» بیانیه نباشد، بلکه به معنی «از» باشد، یعنی کافران «از» اهل کتاب و مشرکین، جدا نبودند. به بیان دیگر، خداوند همه‌ی اهل کتاب و مشرکین را، کافر نمی‌داند! کافر کسی هست که نسبت به حقیقت، بسته و کور است «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ (بقره:۶)». اما اهل کتاب و مشرکینِ آن زمان، همه نسبت به حقیقت، کور و کر نبودند! بلکه تنها بعضی از آن‌ها، چنین بودند. اما چون فضا، روشن «بین» نبود، کافر و مومن، مخلوط بودند. اما بعد از آمدن بینه، کافران از میان اهل کتاب و مشرکین، جدا شدند. فقط ممکن است این ابهام مطرح شود که: مگر مؤمنِ مشرک داریم که با آمدن بینه، از کافرانِ مشرک، جدا شوند؟ که پاسخ این است که اکثر مومنان، مشرک هستند. «وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللّهِ إِلاّ وَ هُمْ مُشْرِكُونَ (یوسف: ١٠٦)» و در تاریخ نیز، چنین شد؛ یعنی هم مشرکین، و هم اهل کتاب، بعد از آمدن بینه، به دو دسته‌ی مومن و کافر، تقسیم شدند. چراکه در میان مشرکین مکه، واقعا کسانی بودند که نسبت به حرف حق، گوش شنوا داشتند و کافر نبودند و بعد از آمدن بینه، اسلام آوردند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده همین است که می‌فرمایید. آری! با آمدن بیّنه، جایگاه جبهه حق از جبهه باطل مشخص می‌شود. ۲. این نکته درستی است که همه اهل کتاب، مشرک نبودند، ولی با نظر به آن فضا که اهل کتاب اعم از یهود و نصارا گرفتار نوعی شرک شده بودند به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: « وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ» و از این جهت در آیه ۴ سوره بینه که می‌فرماید: «وَمَا تَفَرَّقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَةُ» موضوع را برای مشرکین و اهل کتاب با واژه «أُوتُوا الْكِتَاب» می‌آورد زیرا کتاب به عنوان قرآن برای هر دو گروه آمده و آنها را در این رابطه از هم جدا نکرده است. موفق باشید

36299

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد عزیز: با توجه به هشدار دلسوزانه اخیر دکتر جلیلی به محور مقاومت مبنی بر اینکه: هرچند طوفان الاقصی طومار نقشه‌های کهنه و تازه را به هم پیچید اما در این شرایط، لحظه‌ای درنگ و سستی یا تردید و عافیت‌طلبی کافیست تا استکبار دوباره نظمی دیگر را به صد سال آینده تحمیل کند ( آدرس https://eitaa.com/saeedjalily/4289) نگران این هستیم که جبهه مقاومت در مسیر پیش رو ضعیف عمل کند و این سرمایه بزرگ رو به خطر رود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید امیدوار بود زیرا بحمدلله همه چیز حکایت از آن دارد که بنا بر آن است تا تاریخِ دیگری شروع شود زیرا اسرائیل و جهان استکبار، ظلم را از حدّ گذرانده‌اند. به این آیه فکر کنید که خداوند می‌فرماید: «وَأُمْلِي لَهُمْ ۚ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ» به آنها مهلتی داده می شود تا چهره نهایی و خباثت اصلی خود را نشان دهند و کید و حیله خداوند، بسیار حساب شده و متین است. موفق باشید

36256

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز: ببخشید در رابطه با کتاب زیارت عاشورا اتحاد روحانی با امام حسین علیه السلام صوتی منتشر نشده است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! ولی در مباحثی مثل بحث‌هایی که در کتاب «کربلا، مبارزه با پوچی‌ها» شده، فضایی که آن زیارت متذکر آن است؛ پیش آمده. موفق باشید

36245

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: همان گونه که نمی‌توان درخت را دید (چون درخت مفهوم کلی است که ذهن از مشاهده مصادیق این مفهوم را ساخته) آیا مفهوم وجود هم اینچنین است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وجود در مقابل عدم، واقعی ترین است. حال در مصداق، ما با تجلیات او روبرو هستیم. مانند مصداق مفهوم درخت. بنابراین آنچه در خارج است تجلیات وجود است و وجودِ مطلق، همان توحید است در بیکرانگی خود، که در ذاتش هیچ مصداقی ندارد  مگر به نور اسماء آنهم در جلوه‌ای که در ممکنات، آن اسماء ظاهرمی‌شوند. موفق باشید.

نمایش چاپی