با سلام: استاد عزیز متاسفانه با تهدید چند نفر افراطی و خوارج زمان حضرتعالی از ارایه پرسش های انتقادی و پاسخ به آن ها پرهیز فرمودین. ننگ و نفرین برای صاحبان تفکر تهدید و ارعاب بادکه حتی استاد اخلاق را هم میترسانند با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! اینطور نیست. بعضاً این سؤال کاربران است که با توهین به افراد و شخصیتها همراه میباشد و از این جهت و به حکم خودداری از تشییع فحشاء، نباید در معرض دید عموم قرار گیرد و یا جهت عبور از جدال، از جوابگویی به آن نوع مطالب، خود را معذور میداریم. موفق باشید
با سلام: در تفسیر سوره واقعه درمبحث حوری بهشتی می فرمایید که: حوری تجلی همه اسما الهی است. من نتیجه میگیریم که منظور شما اینست که حوری مظهر اسم جامع الله است. اگر سخنان بالا درست است دو سوال برای من پیش می آید: اول: امام زمان (عج) الان مظهریت اسم الله را در چه چیزی رویت می کند؟ دوم: اهل تسنن میگویند که خدا روز قیامت به صورت یک انسان دیده میشود. حال آیا میتوان گفت که این حوری همان خدای مد نظر اهل تسنن است؟ لطفاً در صورت امکان که هر دو سوال پاسخ واضح بدهید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اولیای الهی در هر چیزی نور الله را میدیدند. عمده آن است که متوجه باشیم: «دیده آن باید که باشد شهشناس / تا شناسد شاه را در هر لباس» ۲. مسلّماً ذات الله قابل رؤیت نیست. موفق باشید
سلام: مقصود از منکر ذات خویش شدن در یکی از سوالات اخیر چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت منظور آن است که انسان متوجه حقیقتِ فطری خود و یا نسبت وجودیاش با خداوند نباشد. موفق باشید
سلام استاد: سوالی داشتم محضرتون: چرا در سوره ال عمران کلمه بکه بکار رفته و نامهای دیکر مکه گفته نشده آیا کلمه بکه ربطی به اعجاز قرآن و مضرب ۱۹ داره؟ و اینکه تفسیری برای مضرب ۱۹ در قرآن و چراییش هست؟ ممنون از شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه میدانم اینکه فرمود: «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ» خواست، ما را متوجه بنیان مبارکی بکند که محل رجوع انسانهای فراوانی است به اعتبار آنکه مطلوب جان خود را در بیت اللّه مییابند و از این جهت: بك در لغت به معنى ازدحام است، زمين كعبه و اطراف آن بواسطه ازدحام مردم بكه ناميده شده. حال آیا رابطهای با مضرب ۱۹ دارد یا نه؟ امری است که باید تحقیق شود. موفق باشید
دامن آلوده و روی سیاه آورده ام، گرچه آهی در بساطم نیست، آه آورده ام... نا امیدی را بزرگ ترین گناه می داند، و من هم نا امید نیستم، البته از او...، وگرنه دیگر هیچ امیدی به خودم ندارم، مدتهاست که از خودم بریده ام، هوس ها و یک زندگی سطحی مرا دفن کرده، من یک زنده بگورم تنها با این تفاوت که هنوز نفس می کشم! این زندگی نیست، این قبری است که برای خودم ساخته ام و با گناه و بطالت، عمیق و عمیق ترش می کنم. نه خواندن دیگر فایده ای داردم، نه نوشتن، و نه حتی رفتن! من و خودم دوتایی محکم به سافل ترین نوع زنده بودن چسبیده ایم و ریسمان محکم کرده ایم که هرجا برویم باز در بند همین جاییم. همه دعا دعا می کنند کربلا بروند و کلی دست و پا می زنند و التماس می کنند شرایطش فراهم شود و حال آن که من به لطف خدا همه شرایطم هست و با میل خودم نمی خواهم بروم! همه چیزم آماده است غیر خودم! کجا بروم، بروم دوباره باز با بار تعفن گناه و شرمندگی برگردم؟! حتی امام رضا هم انگار دیگر از من روی گردانده! حالا که همه در آرزوی جهاد اند، من گرفتار یک زندگی حیوانی ام! حتی نمی خواهم دیگر به جهاد هم فکر کنم! جوهر زندگی ام عیب دارد، حالا هرچه هم با اخلاق و اعمال زیبا بخواهم حیاتم را تزئین کنم فایده ندارد، اصل ماجرا دچار فساد است، دیگر به ابدیت هم نمی خواهم فکر کنم، هر چه می خواهد بگذار بشود، فقط این را بگویم که من از این نوع زندگی که مدتها و مدتهاست بی روح و بی ثمر و باطل و یکنواخت شده خسته شده ام، چرا خدا پس خسته نشده هنوز؟!! می خواهد با من چه کند با این حال و این روزم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این قصه، قصه بشر امروز است و نیستانگاری و نیهیلیسمی که او را فراگرفته، چه به زبان بیاورد و چه به زبان نیاورد. چه با انواع مشغولیات، حتی عبادات ظاهری این حالت را پنهان کند و چه بدان اقرار نماید؛ تا ما در تاریخی که مقابلمان گشوده شده مانند حاج قاسمها حاضر نشویم، همچنان این نوع سرگردانی را با خود داریم. در جواب این نکات و در جواب سؤال بعدی خودتان ان شاءالله عرایضی که در مواجهه با غزل شماره ۱۳۴ شد، بتواند راهگشا باشد. موفق باشید
سلام استاد عزیز: بنده هرچه جست و جو کردم نتوانستم ملاک کارآمدی و توانایی انجام کار را در جناب جلیلی بر اساس تعاریف کارآمدی و توانایی در بیانات ولی امر احراز کنم. حتی افراد و کارشناسان متعهد و در سطح ملی که توانایی صحت سنجی برنامه های ایشان را داشته باشند رو هم پیدا نکردم. در استدلال های شما هم تطبیق دو ویژگی که رهبری فرمودند بر ایشان را ندیدم. ۱. آیا ممکن است ما در روش تحلیل با وجود علاقه به رهبری دچار نوعی تحجر از جنس فهم خوارج از دین و خودمحوری در تشخیص حق بشویم؟ ۲. با توجه به قاعده لطف که همیشه امکان تحقق لطف الهی وجود دارد اگر ما دچار تحجر شده باشیم این ظلمی که با توصیه و انتخاب جناب جلیلی به رهبری و آینده نظام اسلامی کرده ایم را چه در سال ۹۲ چه در این دوره چطور میتوان جبران کرد؟ ۳. حتی فکر میکنم در سال ۸۴ نیز هم دچار همین اشتباه در انتخاب احمدی نژاد شدیم. ملاک های خودمان و فهم خودمان را مقدم بر ولی دانستیم. این انتخاب ها قابل جبران هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً متوجه میباشید که بحث در این مورد بسیار است و در کارآمدی آقای دکتر قالیباف در ساختن یک تهران حرفی نیست، ولی شهری که به گفته بعضی برای اشراف و سرمایه داران شهرِ خوبی است، نه برای مردمی که دیگر امکان زندگی در آن برایشان سخت شده است. با توجه به نگاهی که آقای دکتر جلیلی در راستای نگاه شهید رئیسی نسبت به هرچه مردمی ترکردنِ نظام داشتند و دارند؛ تصور بنده آن است که با آقای دکتر جلیلی ما بیشتر به اهداف اصلی نظام اسلامی نزدیک میشدیم. البته در تعهد و دلسوزی آقای دکتر قالیباف بحثی نیست. موفق باشید
سلام استاد: آیا شما تضمین می کنید که اگر اصلاحات سمت غرب بره داره آخرین نفس هاش را میزنه؟ اگر این مردم ما هستند که با رسانه ها براشون مسائل را وارونه میکنند و مردم دوباره به همین ها رای خواهند داد و هر اتفاقی هم بیفته همونجوری که در مناظره ها نظر داشتیم خیلی راحت هر چیزی که خواستند می گویند چون روی جهل مردم خیلی خوب حساب باز کردند و این مردم هم با جان دل پذیرایشان خواهند بود. استاد مسئله اینجاست اگر ما قرار است اجازه بدهیم مردم خودشان فکر کنند که ۱۴۰۰ این اتفاقات افتاد و فکر نکردند که اگر می کردند امروز دیگه این اشتباهات تکرار نمی شد و اگر قرار است که اشتباه کنند تا کی و تا کجا؟ به نظرتون همه این اتفاقات از اون اول تا به اینجا بهونه خدا نیست؟ اگر جواب بله یا نه هستش چرا؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نباید تلاشهای ارزشمندی که شده است که حتی در دل آن سیاهنماییها منجر به حدود ۱۴ میلیون رأی به آقای جلیلی شد، مورد غفلت قرار گیرد و این حکایت از آن دارد که میتوان تلاش کرد تا سطح فهم جامعه ما رشد کند. ما کوتاهیها و تنگنظریهایی داشتهایم که بهانه شد تا عظمتهای حضور تاریخی انقلاب اسلامی درست دیده نشود. موفق باشید
با سلام: شما می فرمایید که در عالم مثال حرکت وجود ندارد. مثلا ما در عالم خواب که مثال متصل حرکت نداریم. شما میفرمایید که در عالم مثال تکامل رفع حجاب است. سوال: آیا میتوان گفت که رفع حجاب مانند یک فیلم است که مثلاً از ۱۲ تصویر ثابت تشکیل شده است. اما وقتی این تصاویر پشت سر هم می آید فکر میکنیم که شخص حرکت کرده است. حال آیا میشود گفت که وقتی که میبینم در خواب راه میروم، اینها صورت های بالفعل هستند که بعد هم میآیند و من فکر میکنم که دارم حرکت میکنم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. حرکت به معنای تبدیل قوه به فعل همراه با اراده انسان میباشد و مربوط به حضور ما در دنیا است. موفق باشید
سلام علیکم: پناه میبریم بر خدا از این وضع فعلی جبهه انقلاب و آمدن بهت آور آقای قالیباف و تکرار انتخابات ۹۲ و اینکه دست ما به هیچکدام نمی رسد تا دامن تک تک را گرفته و ناله و ضجه بزنیم برای رسیدن به وحدتی مثل جبهه مقابل.
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید آقای قالیباف و افرادی که به ایشان توصیه کردهاند جهت ریاست جمهور، تصوراتی از موقعیت دارند که حضور ایشان را لازم دانستهاند، ولی به نظر میآید با نوع مدیریتی که جناب آیت الله رئیسی پیش آوردند، آن مسیر توسط آقای دکتر جلیلی به خوبی جلو برود به آن معنا که ما با شئونات انسانیِ مناسب با انسان تراز انقلاب بتوانیم موانع را برطرف کنیم. موفق باشید
سلام استاد: یک سوالی داشت اون هم این بود که نسبت صنعت و ساختن و سوختن هم چون عودی که میسوزد و فضا را خوش بو می سازد، با مادیات و زمان کنونی که هر لحظه در انتظار ماست، چیست؟ و من کجای این قصه قرار دارم؟ منی که دلسپرده وعاشق از هر کجا گریخته ام و به قطب نما چشم روشن نموده ام، حال خود را در این ناکجا آباد یافته ام، آن کسانی را که در آن جزیره ی ساختن دیدم، دَم ورودی پل سر کنده و سر از خود جدا کرده بودند تا سنگینی سرشان آن جزیره را به زیر آب نکشد. حال من چه کنم که کردنم از همه کلفت تر است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مائیم و راهی که در این تاریخ با انقلاب اسلامی ذیل رهبری نایب الإمام حضرت آیت الحق سید علی خامنهای در مقابل ما گشوده شده است، با نظر به مردانِ مردی مانند حاج قاسم سلیمانی آنجایی که فرمود: «یکی از شئون عاقبت به خیری «نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب» است. والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری همین است. والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید، مهمترین محور محاسبه این است.» موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: بنده میخواهم اسماء و صفات الهی رو به خوبی بشناسم چه کتاب یا منبعی به من معرفی میکنید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ابتدا خوب است به کتاب «اسماء حسنی دریچه های نظر به حق» که روی سایت هست رجوع فرمایید. و سپس جلد اول کتاب «مقالات» از آیت الله محمد شجاعی، این کتاب نکات خوبی را با خوانندگانش در میان میگذارد. موفق باشید
روز معلم بر شما و تمام شاگردانتون که دست پرورده استادی چون شما هستند و ما بر سفره علم آموزی آنها درس میخونیم مبارک و فرخنده باشه. ان شاءالله دعای رفیق شهیدتان استاد مطهری بدرقه راه زندگیتون باشه.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر و به امید آنکه بتوانیم در نسبت با دیگر عزیزان، آینهای در مقابل همدیگر باشیم برای هرچه درخشش انسانیتمان. از شهید مطهری بزرگ یاد کردید؛ حقیقتاً آن مرد بیش از آن بود که ما گمان کنیم او را یافتهایم! باید با نگاهِ هرمنوتیکی به او و آثارش نظر کرد تا جایگاه تاریخی آن شخص و آن کلمات معلوم گردد و با آن نوع تفکر تاریخی است که میتوان در فردای خود نیز با آن مرد بزرگ مأنوس بود. عرایضی تحت عنوان «مطهریِ فردای تاریخ ما» شده است که به عنوان مقدمه إن شاءالله میتواند راهگشا باشد. موفق باشیدhttps://lobolmizan.ir/category/79?&tab=posts&inner_tab=leaflet
سلام علیکم: علامه طباطبایی درباره خوارق عادت و علوم غریبه در المیزان فرموده اند: «اينگونه كارها با همه اختلافی كه در نوع آنها است، مستند بقوت اراده، و شدت ايمان به تاثير اراده است، چون اراده تابع علم و ايمان قبلی است، هر چه ايمان آدمی به تاثير اراده بيشتر شد اراده هم مؤثرتر ميشود، گاهی اين ايمان و علم بدون ظهيچ قيد و شرطی پيدا ميشود، و گاهی در صورت وجود شرائطی مخصوص دست ميدهد، مثل ايمان به اينكه اگر فلان خط مخصوص را با مدادی مخصوص و در مكانی مخصوص بنويسيم، باعث فلان نوع محبت و دشمنی ميشود، و يا اگر آينهای را در برابر طفلی مخصوص قرار دهيم، روح فلانی احضار میگردد، و يا اگر فلان افسون مخصوص را بخوانيم، آن روح حاضر ميشود، و از اين قبيل قيد و شرطها كه در حقيقت شرط پيدا شدن اراده فاعل است، پس وقتی علم بحد تمام و كمال رسيد، و قطعی گرديد، بحواس ظاهر انسان حس درك و مشاهده آن امر قطعی را ميدهد، تو گويی چشم آن را میبيند، و گوش آن را میشنود، از آنچه تا اينجا گفته شد، چند مطلب روشن گرديد اول اينكه ملاك در اين گونه تاثيرها بودن علم جازم و قطعی برای آن كسی است كه خارق عادت انجام ميدهد، و اما اينكه اين علم با خارج هم مطابق باشد، لزومی ندارد، (به شهادت اينكه گفتيم اگر خود شما مطلبی را در نفس خود تلقين كنی، بهمان جور كه تلقين كردهای آن را میبينی، و در آخر از ترس مردهای كه تصور كردهای از گور درآمده، و تو را تعقيب میكند، پا بفرار میگذاری) و نيز بشهادت اينكه دارندگان قدرت تسخير كواكب، چون معتقد شدند كه ارواحی وابسته ستارگان است، و اگر ستارهای تسخير شود، آن روح هم كه وابسته به آنست مسخر میگردد، لذا با همين اعتقاد باطل كارهايی خارق العاده انجام میدهند، با اينكه در خارج چنين روحی وجود ندارد.» (ترجمه تفسیر المیزان ذیل ۱۰۲ بقره) حال سوالی که بوجود می آید: اگر اینگونه کارها تنها در خیال موثر است و نه در خارج می توان گفت که ارتباط ما با خارج متاثر از خیال است؟ و آیا مسئله تفاوت عین و ذهن بوجود نمی آید و چگونه می توان به حس اعتماد کرد؟ لطفاً در این باره توضیح بفرمایید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین حضوری که به خود نسبت به خارج مییابیم، حضورِ پایدار ما میباشد و این غیر از آن است که ذیل یک ارادهای که مبتنی بر علم و معرفت نیست خود را قرار دهیم. در نسبتی که بین خود و بدن خود داریم، حضوری را مییابیم که با وسعتدادنِ همین حضور در مواجهه با اطراف همچنان در استحکام هستیم. وگرنه آری! همواره این شبهه در میان خواهد بود که آنچه در ذهن از خارج داریم، چه نسبتی با خارج دارد. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: کتاب ده نکته معرفت نفس رو مطالعه می کنم وجود برزخی و وجود عقلی که فرمودید نفس به علت تجردش با این دو وجود، با یک حادثه رو در خواب ارتباط پیدا می کند و بعدا آن حادثه در عالم ماده حادث می شود مثال امروز بیرون رفتم جایی بودم داشتم با گوشی از شخصی فیلم می گرفتم بعد از چند دقیقه متوجه شدم گوشی ام دیگر ضبط نمی کند. دوباره سعی کردم از دوربین گوشی ام بتونم آن ضبط رو انجام بدهم. یک آن این مسئله رو فهمیدم که در عالم خواب دیدم و قبلا من حضور داشتم و تمام این مراحل طی شده. اینکه از خانه بیرون بیام و چه ماشینی سوار بشوم و آن مکان بروم و با چه کسی حرف بزنم و برگردم یک لحظه تمام این اتفاق ها را دیدم. آیا این مسئله همان وجود برزخی و عقلی است؟ تفاوت این دو وجود چیست؟ عوالم این دو وجود تفاوت دارد؟ بحث عالم های برزخ و ملکوت و لاهوت و..... مثال دوم سر جلسه ی اساتید حاضر می شویم به ما نشان می دهند که قبلا این مباحث رو آموخته ام و آنجا حضور داشته ام آیا این وجود ها با توجه به این دو مثال فرق دارند؟ مثلا مثال اول وجود برزخی و مثال دوم که بحث علمی بود وجود عقلی است؟ راهنمایی بفرمایید ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث «معرفت نفس» ما متوجه میشویم حضوری غیر از حضوری که با جسم داریم را، میتوانیم در نزد خود داشته باشیم و رؤیای صادقه نمونهای از آن حضور است که انسان پس از مدتی با صحنههایی روبهرو می شود که قبلاً در رؤیای خود با آنها روبهرو شده بود. و بیش از این را باید در ادامه این مباحث در کتاب «خویشتن پنهان» و کتاب «معاد، بازگشت به جدیترین زندگی» دنبال بفرمایید. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد طاهرزاده: در زمان تولد امیرالمومنین حضرت علی که در کعبه اتفاق افتاد مگر درآن زمان کعبه بت خانه نبوده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنیان خانه توحید، یعنی کعبه معظمه ابتدا به دست حضرت آدم «علیهالسلام» و سپس با احیای حضرت ابراهیم «علیهالسلام» شکل گرفته، و بتخانهشدن آن امری است عرضی که جایگاه توحیدی آن را از آن سلب نمیکند. موفق باشید
با سلام و احترام: پیامبر در هر ماه پنجشنبه اول و آخر ماه و چهارشنبه وسط ماه را روزه می گرفتند. سوال: هر ماه حدود ۴ هفته است. در دو هفته میانی کدام یک از چهارشنبه را باید روزه گرفت؟ به عبارت دیگر در چهارشنبه بعد از ۱۵ام باید روزه گرفت یا چهارشنبه قبل از ۱۵ام؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرمودهاند دومین چهارشنبه مدّ نظر باشد. موفق باشید
عنوان : بحث شناسی با سلام و ادب. لطفا راهنمایی بفرمایید: ۱. بحث توحید را از کدام گفتار شما منسجم تر گوش کنم؟ ۲. بحث چرا انقلاب را از کدام گفتار یا نوشتارتون ، منسجم تردنبال کنم؟ ۳. گفتار معاد را به شکر خدا گوش کردم. کتاب ده نکته را قبلا ۳ بار خواندم. حر کت جوهری و برهان علیین را یک بار خواندم. در ادامه چه می فرمایید؟ التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همان «برهان صدیقین» در رابطه با توحید، گفتگوهای اصیلی دارد و پس از آن، نگاه قرآنی در میان میآید با سوره «قل هو الله احد» و آیات اول سوره حدید. که حضرت امام در شرح سوره «حمد» متذکر آن شدند. ۲. سخن در این مورد بسیار است. علاوه بر کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» میتوانید به جزوه «راز امیدواری به آینده در تاریخ انقلاب اسلامی» https://lobolmizan.ir/leaflet/1041?mark=%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8%20%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C نیز رجوع فرمایید. ۳. «علیکم بالقرآن». عرایضی در شرح سوره نساء و آلعمران شد. خوب است به صوت آن مباحث رجوع فرمایید. موفق باشید
چگونه برهان عقلی اعتقاد به خدا و معاد و... میتواند حجاب قلب شود و نگذارد که نور به قلب بتابد؟ راستگو بودن یعنی چه؟ در سوره مریم پیامبران را میگوید بسیار راستگو بودند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نظر به حضور حضرت حق در عالم و نظر به مقام معاد که هماکنون حاضر است، باید حضوری باشد و متوقفشدن در مفهوم آنها کافی نیست. عرایضی در این مورد در کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» شده است. ۲. یعنی نسبت به حقیقت و ارائه آن، توجه ویژهای دارا بودهاند تا آنجایی که حتی قرآن در مورد خداوند میفرماید: «وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِيثًا» چه کسی راستگوتر از خداوند است در ارائه مطالب. موفق باشید
سلام استاد عزیز: با آرزوی قبولی طاعات و عبادات. بحثهایی اخیرا بین جریان مصاف و جریان منتسب به آقای قالیباف برقرار است. البته پیگیری بحث شفافیت چند سالی است توسط موسسه مصاف انجام می شود. اما متاسفانه رفتارها و مسایل عجیبی از جریان منتسب به آقای قالیباف مشاهده می شود. مثل نوع برخورد آقای جلیل محبی ویا امثالهم .... آیا این بحثها برای غربالگری مجلس انقلابی الان مناسب هست؟ نظر شما در رابطه با این موضوع و نحوه مواجه ما با این مسایل چه می باشد؟ لطفا ما را راهنمایی بفرمایید و برای ما هم دعا بفرمایید. با احترام
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید باید سخنان آن عزیزان را شنید و در دل آن سخنان، اندیشه صحیح را دریافت نمود. بهتر آن بود که به جای آنکه یک جریان، جریان دیگری را که هر دو فرزندان انقلاب هستند؛ نفی کنند، همدیگر را درک میکردند. زیرا از امام محمد باقر «عليهالسلام» داریم: «اِنَّ لِکُلِّ شَیءٍ قُفلاً وَ قُفلُ الایمانِ الرِّفقُ؛» هر چیزی قفلی دارد و قفل ایمان مداراکردن و نرمی است. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: وقتتون بخیر. اینکه در خبرها آمده پول ایران بی ارزشترین پول دنیاست حرف درستیست؟ پس چطور ما از لحاظ اتقتصادی پایینترین کشور نیستیم؟ استاد پاره ای دوستان معتقدند حذف ارز چهار و دویست کار درستی نبوده چون ارزش پول ملی رو کم کرده و دولتمردان هم به بهانه قاچاق این کار رو کردند اما براشون مهم نیست ارزش پول ملی بیاد پایین! چنین چیزی از نظرشما صحت داره؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد بسیار مفصل است و در تخصص بنده نمیباشد. جناب آقای استاد زرشناس نکاتی را در برنامه «جهان آرا» مطرح فرمودند که میتواند در این مورد کمک کند. موفق باشید
نمیدونم این حالت کیاست ولی هیچ وقت نتونستم بزرگوار باشم و البته حالم از بزرگوارهای این زمانه بِهَم می خوره چون همونی که با پول با توسعه یافتگی در جهان متجدد برای خودش خونه ای قشنگ رو ویرانه ها بنا کرده دقیقا نذاشته من راهه خودم رو آزادانه پیدا کنم. تازه برای من پَستی را برگزیده تا همواره بزرگوار بر من بتازد. من زندانیه تنهاییا و ذهن کوچک شده ارتباط با اوهامِ تنگ در مقابل حیات واقعی و عظیمِ گشوده و خیال های زیبا هستم. جملاتم همراه با ناسزا برای آنهایی که برای انسانها زندان ساختند و با زندانبانی پوچی خود را معنی بخشیدند تا همه همچون خودشان خرمنشان سوخته باشد آماده جنگ باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا باید آن افراد را که نام بردید، بزرگوار بدانیم؟ در حالیکه بسی کوچکاند زیرا در گودال تنگ خودخواهی و خودمحوریِ خود گرفتارند به جای آنکه در وسعت انسانی خود متوجه جایگاه و حقوق دیگر انسانها باشند. موفق باشید
با سلام خدمت استاد طاهرزاده گرانقدر: دو مورد را خدمت شما بزرگوار عرض می کنم یک. آیا اینکه شخصی در ابتدای خلقت خود ذات بد یا خوب را انتخاب می کند مربوط به عالم ذر و روز الست می باشد یا علت دیگری دارد؟ دو. لطفا یک کتاب خوب و جامع درباره عالم ذر و روز الست و عالم امر و پیش از خلقت ارواح معرفی بفرمایید. با سپاس فراوان
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. انتخاب و اختیار از همان ابتدا در ذات انسان هست و در هر مرحلهای میتواند آن را تغییر دهد. ۲. تفسیر آیات ۱۷۲ و ۱۷۳ سوره اعراف در المیزان، و در تفسیر آیت الله جوادی، نکات خوبی را با شما در میان میگذارد. موفق باشید
سلام علیکم: در یک مجموعه ی رسانه ای تصمیم به تولید یک بازی تلفن همراه برای کودکان (قبل از سن تکلیف) داریم؛ به عنوان موضوع، علاقه مند بودیم که موضوع بازی در مورد توحید و قیامت باشد. در مورد مباحث نظری و عملی توحیدی اساتید و کتاب های ارزشمند علما در دسترس است اما سوالی که پیش آمده این است که برای تربیت توحیدی کودکان (در هفت سال دوم زندگی) چگونه عمل کنیم؟ در این زمینه اگر راهنمایی ای بفرمایید دعا گو هستیم. اگر موضوع دیگری را اولویت میدانید عنوان بفرمایید تا در تولیدات رسانه ای موضوع تولیدات قرار داده شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید مباحث مربوط به کتابهای «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیازی به نبی» بتواند کمک کند. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: در شهر محل زندگی حقیر دو تا شهید گمنام حضور دارند. با توجه به تأکیدات حضرتعالی در رابطه با ارتباط با قبور و تربت شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و دارالشفاء بودن مزار این عزیزان، به نظر شما روزانه یا در طول هفته «چه ساعتی» و «چندبار» به زیارت ایشان برویم و در حین زیارت با چه سوره ها و اذکاری مشغول باشیم تا نور این شهیدان بر قلب ما تجلی کند و دردهای ما را شفا بدهند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر هفتهای یک مرتبه در صبحگاهِ دوشنبه یا پنج شنبه و یا جمعه باشد؛ خوب است و سورههایی مانند یس و یا الرحمن و یا ۷ مرتبه سوره قدر خوانده شود. موفق باشید
سلام علیکم: این حاج قاسم و سید حسن نصرالله؛ این سربازان خط مقدم ولایت؛ این پیروان ثابت قدم... دلم را آکنده از آه کرده اند و سراسر وجودم پر شده از غبطه خوردن به آن ها. به کدام راه رونده بوده اند که اینچنین حاضرند؟ با کدام خدا نجوا کرده اند که اینچنین ثابت اند؟ سربازی اینچنینم آرزوست! که جز این نمیتوانم مشی کنم! آخر به کدام راه انسان بدین گونه ساخته میشود؟ حسرت که الفاظم نمیتوانند حالم را شرح دهند!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به راهی باید فکر کرد که با انقلاب اسلامی مقابل ما در این زمانه گشوده شده است. راهی به وسعت نور توحید بیکرانه حضرت حق، که هر آن کس در آن قدم گذاشت، سراسر وجودش عزم و امید میشود تا ابعاد نهفته خود را به ظهور آورد. آری! حاج قاسم و سید حسن نصرالله یعنی حضور در انقلاب اسلامی و توحیدی که به هیچ امری جز رحمت الهی امیدنیست. موفق باشید