با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی: بنده یکی از دانش آموزان سمپادی هستم که امسال در کنکور تجربی شرکت کردم و حدود ۶۰ عنوان از کتاب های دفاع مقدس را نیز خوانده ام. به توصیه پدر و علاقه مندی خودم تصمیم گرفتم سیر مطالعاتی و مخصوصا تفسیر قیم المیزان را دنبال کنم. جزوه روش کار با المیزان را هم مطالعه کردم، حضرتعالی جهت مقدمه کدام کتاب ها را بعنوان پیش نیاز تفسیر المیزان توصیه میفرمائید. با تشکر فراوان. التماس دعا.
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتابهای «آشتی با خدا» و «ده نکته در معرفت نفس» و بحث «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی دو کتاب اخیر که روی سایت هست إن شاءالله مقدمات خوبی خواهد شد. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: بنده پدرم مرحوم شدند اما به دلیل اینکه مهر و محبتی مخصوصا در اواخر عمر ایشان نسبت به من وجود نداشت و اگر هم وجود داشت با تبدیل کردن رابطه پدر و پسری به امر و فرمان و توقع انجام اوامر بدون حتی نرمش و یا مشورت یا نظر خواهی ساده با بنده و تنها با دستور کارها را پیش بردند و کم و بیش من هم رابطه عاطفی و مهر و حبت را با ایشان قطع کردم و هرچی امر کردن به حکم پدری و نون خور بودن در خانه پدر و نداشتن امکان جدا کردن خانه و... از ایشان تماما با سردی اما بدون هیچ حرفی دستورات ایشان را اجرا کنم قبلا به بواسطه اینکه پدر من است جر و بحث شکل میگرفت اما وقتی دیدم ایشان ما را فرزند خود نمیداند و گویی فقط کلفت و غلام برای سن پیری خواسته ما هم دیگر هیچ نافرمانی نکردیم. مثل قبل اما هیچ حرف و محبتی هم نداشتیم و همین باعث شده بنده علاقه ای نداشته باشم در این سالها به سر قبر ایشان بروم اما به واسطه پدر بودن ایشان و وظیفه که ایشان به گردنم دارند در شب های جمعه و امثال آن برای ایشان اندک خیراتی و یا صدقه میدهم و یا روزه ای برای ایشان میگیرم و یا برخی اعمال مستحبی و... را به نیت ایشان انجام میدهم. سوال بنده این است الان بنده دچار عاق والدین نمیشوم به واسطه این نوع رفتار بعد از فوت ایشان؟ با توجه به اینکه حتی علاقه چندانی به رویارویی با ایشان حتی در بعد از زندگی این دنیا هم ندارم و در انجام کاری برای ایشان محبتی هم ندارم نسبت به ایشان و از سر وظیفه و اینکه یک رابطه شبه رئیس و مرئوس بین ما بوده و خداوند امر به اطاعت از ایشان کردند من هم این اعمال را کم و بیش انجام دادم که اخیرا کم هم شده اما تصمیم دارم حد مشخصی را نگه دارم این آیا روی گردانی از آنچه جایگاه پدر هست می باشد؟ برای من الان در این موضوع فقط عذاب و یا ناحقی جدید در حق ایشان اهمیت دارد که رخ میدهد یا خیر؟ این را هم متوجه هستم که بالاخره در نهایت ایشان حق بزرگی به گردن ما دارند و ایشان بنده را با سختی و عسرت بزرگ کردن اما بنده هم کم و بیش جایگاه و حرمت ایشان را خیلی نگه داشتیم و حتی از ابراز خیلی نیاز ها در نوجوانی به دلیل ناتوانی پدر در خرید صرفنظر کردیم از روی گشاده رویی و محبت نه از روی تحمل، اما رفتار ایشان در آخر عمر به شدت تمام مهر و محبت بین مان را ذایل کرد و هیچ علاقه ای به دیدار و مواجه با ایشان ندارم با آنکه میدانم اگر کسی قرار باشد از کسی شاکی باشد نهایت پدرمان کلی حق به گردن بنده دارند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به نکاتی که میفرمایید همینکه سعی میشود در حضورِ آن دنیایی ایشان با صدقه و نماز کمکشان کنید. إن شاءالله وظیفه خود را انجام دادهاید. موفق باشید.
با توجه به اینکه این امور، امور شخصی است، بهتر است با دادن آدرس ایمیل خود، ما تنها جواب سؤالتان را به ایمیل تان ارسال کنیم تا وقت سایر کاربران جهت بازکردن متن گرفته نشود.
سلام استاد: من قریب ۱۰ سال با ی گناه درگیرم و هنوز نتونستم توبه کنم. تصمیم گرفتم برای غلبه بر قوه ی شهویه تمام سال بغیر ازروزهای حرام روزه بگیرم میخواستم ببینم این ریاضت کمکم میکنه ترک گناه کنم و مقرب درگاه حضرت حق بشم؟یا با مخاطراتی همراهه؟ بقولی از چاله در نیام بیوفتم تو چاه. ممنونتم
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! میتوانید از روزهداری در روزهای خاص مثل پنجشنبه اول ماه و آخر ماه و چهارشنبه وسط ماه، بهرهمند شوید و از آن مهمتر سعی در تعمق در معارفی مثل «معرفت نفس» و قرآن را مدّ نظر داشته باشید. موفق باشید
سلام: وقتی خداوند وجود بی نهایت است قاعدتا عالم ماده نیز خارج از او نیست بنابرین چه ابایی دارد بپذیریم در مرتبه ای وجود، خواص مادی داشته باشد و اتفاقا نقص نیست و کمال است چون اگر مجرد صرف بود نقصش این بود که ماده نداشت. مثلا ملائکه ماده ندارند و این، نسبت به انسان که هم ماده دارد و هم عوالم بالاتر، برای ملائکه نقص است. حال خداوند از ماده است تا آنچه در وهم نیاید صحیح است؟ در مرتبه ای ساجد در مرتبه ای مسجود، در مرتبه ای عابد در مرتبه ای معبود، در مرتبه ای عبد است در مرتبه ای رب است، در مرتبه ای حامد در مرتبه ای محمود، در مرتبه ای فانی در مرتبه ای باقی، در مرتبه ای معدوم در مرتبه ای موجود، در مرتبه ای طالب در مرتبه ای مطلوب، در مرتبه ای قاصد در مرتبه ای مقصود، در مرتبه ای آدم در مرتبه ای خاتم، در مرتبه ای عیسی در مرتبه ای داود، در مرتبه ای موسی در مرتبه ای فرعون، در مرتبه ای بی حد در مرتبه ای بی عد، در مرتبه ای محدود در مرتبه ای معدود، در مرتبه ای ظاهر در مرتبه ای باطن، در مرتبه ای غایب در مرتبه ای مشهود، در مرتبه ای سید در مرتبه ای بنده، در مرتبه ای واجد در مرتبه ای موجود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید برای رفع این مشکل باید به مباحث «برهان صدیقین» و شرح صوتی آن رجوع فرمایید. در آنجا مطالب دقیقی پیش میآید که نسبت خدا با موجودات در ساحت وجود آنها است و نه در ساحت ماهیت آنها. در سؤال بعدی خود نیز همین مشکل برایتان پیش آمده که گمان میشود فتوسنتز نیز اسمی از اسماء الهی است. موفق باشید
با سلام: چگونه با دیدن یک گل زیبا، جمال خدا را شهود کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکات، پرسیدنی نیست. با مقدمات لازم إن شاءالله پیش میآید. اتفاقاً با پرسیدنِ این نوع احوالات، عملاً انسان از ساحتِ نظر به ساحت فهم عدول میکند و اینجا است که جناب مولوی میفرماید:
چون نپرسی زودتر کشفت شود ** مرغ صبر از جمله پرانتر بود
ور بپرسی دیرتر حاصل شود ** سهل از بی صبریت مشکل شود
موفق باشید
سلام و عرض ادب: در خصوص سوال ۳۷۹۹۰ خواستم چند مطلب رو به سوال کننده عرض کنم. گرچه شما مطالبی رو اشاره فرمودید. برادر گرامی ضمن عرض سلام و احترام کاش قبل از ایراد سوال اینچنینی فقط یه سرچ کوچک میکردید که مقام معظم رهبری اصلا نهج البلاغه خواندن با نه!؛ ضمنا نامزد مقابل آقای پزشکیان حافظ کل قرآن بودن که ذره ای هم ابراز نکردن و اگر مناظرات را دیده باشید جایی که جناب پزشکیان مطلبی رو از نهج البلاغه فراموش کردن آقای جلیلی یادآوری میکند که نشان میده ایشان هم نهج البلاغه رو خواندن. برادر گرامی کمترین کار در خصوص ابهام شما فقط مراجعه به سایت رهبری بود. برادر گرامی شما خود رو جوری معرفی کردی که به نهج البلاغه عمل میکنید و آن را میخوانید این سهل انگاری شما و تهمت به رهبر ایران بویی از نهجالبلاغه ندارد. نکته آخر به نظر بنده اینکه خوف ما از فتنه آینده همین باشد که فردی که حافظ نهج البلاغه و حاضر در روضه های اباعبدالله هستن در حالت خوش بینانه گرفتار گروهی شوند و از سادگی ایشان سو استفاده کنند و مردمی همچون شما گمراه بشوید و انقلاب و کشور و رهبری رو دچار چالش جدیدی کنند که تنها راه دوباره شهید دادن است و بس.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! خوب است آن کاربر محترم که سؤال شماره 37990 را مطرح کردند؛ کمی بیشتر در جریان شخصیت مقام معظم رهبری قرار میگرفتند تا گمان نشود افرادی که به آقای پزشکیان گرایش دارند تا این اندازه از زمانه و تاریخ خود غافلند. کاربر سوال شماره 38014 هم متذکر نکات خوبی شدند. موفق باشید
سلام: چرا خداوند چند سانت یا چند میلی متر گلوله را این طرف تر نیاورد تا شاهد مرگ ترامپ جنایتکار باشیم؟ این ظالم زنده بماند و ای بسا باز به قدرت برسد و چهار سال چه جنایت ها که نکند از آن سو می توانست شهید رییسی که هشت سال ریاستش به نفع انقلاب بود را حفظ کند حالا یا سوار آن بالگرد نشوند یا ابر و یا هر علتی که بود پیش نمی آمد یا لااقل ایشان را برد دولتی همسو می آورد نه اینکه احیانا چهار یا هشت سال فترت به راستی سر این وقایع چیست؟ اگر انقلاب مراد حق از هستی است این سنگلاخ ها چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بگذارید خداوند خدایی خودش را بکند!! تا پس از مدتی از اینهمه تدبیر که در ربوبیت ربّ العالمین است حیرت کنیم به همان معنایی که جناب حافظ فرمودند: یا سبو یا خم میّ یا قدح باده کنند / یک کف خاک در این میکده ضایع نشود. موفق باشید
سلام: ببخشید خواهشا این سوال را برای راهنمایی جواب بدهید. در کتاب سلوک ذیل شخصیت امام خمینی فرمودید باید با کتاب و اندیشه های ایشون آشنا بشیم. در کتاب های شما کدام کتاب ها را مطالعه کنیم تا این ارتباط سریع تر برقرار شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا با کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و سپس با برهان صدیقین در کتاب «از برهان تا عرفان» همراه با شرح صوتی آن دو با مبانی صدرائی حضرت امام که آشنا شدید، انشاءالله کتاب «اسماء حسنی دریچه های نظر به حق» که شرح کتاب «شرح دعای سحر» حضرت امام خمینی است برایتان آشنا میشود تا رسیدن به کتاب «مصباح الهدایه» و شرح آن که روی سایت هست. موفق باشید
سلام و عرض ادب و احترام استاد بزرگوار. خدا به من لطف کرد و دو فرزند یه پسر و دختر داد. تقریبا دو ماهه که تصادف کردم و در اون تصادف پسر ۶ ساله ام که عقب آزاد بود بدون خط و خشی سالم از ماشین میاد بیرون ولی دختر ۴ ساله ام در بغل مادرش به رحمت خدا می رود. دو ماهه زندگی مون سراسر عذاب شده خواب و خوراکمون شده گریه. خیلی دوستش داشتم بابایی بود و بیشتر وقتها بغلم بود. خیلی غصه میخورم نیمه شب بلند میشم غصه میخورم. انواع کتب مطالعه کردیم حتی مسکن الفواد و امثالهم اما دردمون بیشتر شده کمتر نشده. همیشه احساس گناه میکنم و خودم رو مقصر میدونم. همیشه نگرانم که الان دخترم چکار میکنه نکنه دلتنگمون بشه. نکنه داره با ما صحبت میکنه جوابی نمیشنود غصه میخوره. اون دنیا بدون ما آیا رنج میکشه؟ آیا من رو بخشیده؟ با اینکه بهم میگن بچه زیر ۶ سال بهشتیه گناه نکرده براش گریه نکنید. اما نگران احوالاتش هستم تا الان هم به خوابم نیامده. با اینکه براش دعا و صلوات میفرستم و نذر میدم ولی همیشه نگرانم. تو رو خدا کامل بهم توضیح بدین چکار کنیم؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال آموزههای قرآنی متذکر این امر هستند که تقدیر آنها از قبل معلوم بوده و کوتاهیهای ما آنچنان نیست که تا این حدّ نقش داشته باشد. آیه ۲۲ سوره حدید میفرماید: «مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا ۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ» هر رنج و مصیبتی که در زمین یا در نفس خویش به شما رسد همه در کتاب (لوح محفوظ ما) پیش از آنکه همه را (در دنیا) ایجاد کنیم ثبت است و البته این کار بر خدا آسان است. و یا آیه ۶۰ سوره واقعه میفرماید: «نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقينَ» این ما هستیم که مرگ را در بین شما تقدیر میکنیم و کسی نیست که بتواند از ما پیشی بگیرد و آن را جلو و یا عقب بیندازد. استاد عبدالحمید واسطی که خودشان نیز با چنین مصائبی روبرو شدهاند، با نظر به روایات، نکات خوبی را در کتاب «آرام بخش دلها در مصیبت و بلاها» با ما در میان گذاردهاند. سعی بفرمایید آن کتاب را تهیه و مطالعه کنید. موفق باشید
سلام و عرض ادب و احترام و ارادت به پیشگاه حضرت حجت ارواحنا له الفدا. استاد وقتی در تمام دعاهای ماه مبارک رمضان سیر میکنیم عمده از خداوند میخواهیم که حج بیت الحرامی که المبرور حجهم و المشکور سعیهم و المغفور ذنوبهم نصیبمون فرماید. یا در جایی دیگه از خداوند میخواهیم أن تجعل لی فی علمی هذا الی بیتک الحرام سبیلا... قتلا فی سبیلک. تقریبا در تمام دعاهای ماه مبارک مسئله حج خیلی مطرح شده، مگه در ظاهر و باطن حج چه اسراری یا چه تحولاتی در شدن بندگان بوجود میاد که از خدا در تمام لحظات ماه مبارک و مخصوصا تقدیرات شب قدر مسئله حج مقبول رو میخواهیم؟ آیا این نشان دهنده قدر و اندازه حقیقی ماست و برای امام عصر علیه السلام هم همین تقدیر هست چون مخاطب اصلی و اولی ادعیه حضرات معصومین علیهم السلام هستند و ایشان شیوه دعا کردن رو به ما میگن؟ استاد آیا این نشون دهنده روشن کردن افق توحیدی همه انسان ها نیست؟ استاد یک سوال دیگه دارم اینکه از صبح تا شب ماه مبارک قلبم آشوبه و همش دلتنگ امام زمانم علیه السلام، دلم پیش مردم غزه است. همش دلم میخواد گریه کنم، بعضی مواقع با خودم میگم کاش میشد طی الارض کنم و برم کمکشون، (آخه من یک خانوم جوانم)، اصلا میل خوردن حتی افطاری هم ندارم. غذا از گلوم پایین نمیره، همش فکر میکنم خیلی بی فایده هستم برای انقلاب اسلامی و ظهور و فرج مولا (مخصوصا وقتی تلاش شما و استاد پناهیان و استاد شجاعی و رهبر عزیزمون و خیلی از شهدا و اساتید دیگه مثل حاج قاسم عزیز رو میبینم) از خودم بدم میاد. چیکار کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بنده نیز در همین نظر هستم که بحث طلبِ خانه توحید برای حضور بیشتر در فضای توحیدی است. ۲. آری! همانطور که ذیل سؤال شماره 37244 عرض شد حقیقتاً امروز نمیتوانیم بدون توجه به آنچه در غزه میگذرد حضوری قابل پذیرش برای خود احساس کنیم. امید است خداوند بهترین تقدیرات برای مردم غزه و برای ما نسبت به مردم غزه مقدّر کند حتی به قیمت شهادت. موفق باشید
با سلام و احترام: پیرو سوال ۳۷۱۵۵، لطفا راهنمایی بفرمایید: ۱. اگر همه ی اسما در همه انسانها بالفعل نمی شود، اگر در فردی یک اسم بالفعل شود هم رتبه با بعضی ازملائکه یا پایین تر از ملائکه ای که حامل اسامی بیشتری هستند می شود؟ ۲. قبلا شنیدم که اجنه به لحاظ عقلی پایین تر از انسان هستند (درسته؟) در اسما چگونه اند؟ یعنی آنها چند اسم را می توانند بالفعل کنند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! این ظرفیت بالقوه انسان است که میتواند تا مرز بالفعلشدن و انتخابکردن نسبت به همه اسماء جلو رود و آن کس که به بعضی از اسماء منوّر شود، به همان اندازه به فرشتهای که منوّر به آن اسماء است نزدیک میگردد در حالیکه ظرفیت انسانیِ انسانها تا نزدیکی به انسان کامل که حامل همه اسماء است، وسعت دارد و در آن صورت است که احساس میکند در صراط مستقیم است. ۲. همینطور است و مسلّم اجنه نسبت به اسمای الهی بینصیب نیستند، ولی چگونه؟ والله اعلم. در رابطه با اسماء، کتاب «اسماء حسنی دریچه های نظر به حق» https://lobolmizan.ir/book/241?mark=%D8%AD%D8%B3%D9%86%DB%8C میتواند راهگشا باشد بخصوص که در ماه رمضان برای انس با دعای عزیزالقدر سحرهای ماه رمضان ما با اسمای حسنای الهی با حضرت ربّ العالمین مرتبط میشویم و کتاب مذکور سعی کرده قدمی در شرح کتاب حضرت امام خمینی (ره) در رابطه با «شرح دعای سحر» بردارد. موفق باشید
سلام وعرض ادب خدمت استاد گرامی: من مادر دو فرزند هستم پسر ۱۵ ساله و دختر ۷ ساله. پسرم نمازش را وقتی مکلف شد به راحتی می خواند تا اینکه این فتنه پارسال اتفاق افتاد و فامیل همسرم و خود همسرم که به خلاف نظام شدن تاثیر بدی روی ذهن فرزندانم گذاشتند تا اینکه روسری رو از سر دخترم میکشیدند و به من می گفتند اینقدر به بچه ها سخت نگیر و به اونها هی تمسخر می کردند که افکار مادرتون خیلی قدیمی است و پسرم هم الا نمازش رو حتما باید بار ها و بارها یادداوری کنم تا بخواند اونم سریع و تند و اگر در مهمانی باشیم نمی خواند و من هم اصلا نمی توانم با خانواده شوهرم قطع رابطه کنم چون زندگی هم به هم می خورد و به راحتی بعضی هاشون کشف حجاب کردند و بحث با آنها فقط به دعوا میکشد حتی من آنها را دعوت هم به خانمان کنم بی حجاب می آیند و من جرات ندارم به خاطر شوهرم به آنها چیزی بگیم و فقط نذر میکنم که طوری شود به خانه مان نیایند دختر و پسرم از شدت دوست داشتن من فعلا کمی حرف گوش میدهند ولی از آینده خیلی میترسم حتی ماه رمضان در پیش است و من جرات نمی کنم به پسرم بگویم باید روزه هایت را تا حدی که می توانی باید بگیری چون شوهرم می گوید او ضعیف هست و تو داری بیخود از او توقع میکنی و من رو به اینکه در خانه حوزه علمیه راه انداختی محکوم میکند حتی نماز صبح هم می گوید اینقدر نباید پسر مون رو صدا کنم و چند بار به دعوا کشید و میگوید نباید بهش بگی خودش بخواد میخونه شوهر خودم نماز رو میخونه ولی نماز صبح هر وقت تمایل داشته باشه میخونه من باید چکار کنم؟ همش سر این اختلاف عقیده ها دعوامون میشه خواهش میکنم راهنمایم کنید احساس میکنم بچه هام دارند از دست میرند ولی همش به خدا میگم به خودت سپردمشون ولی میترسم کوتاهی کرده باشم و به شدت هم با نظام بد شد شوهرم و میدونه من با ولایت فقیه هستم من رو تمسخر میکنه و جلوی بچه ها من رو تخریب میکنه و بچه ها همیشه از من درخواست می کنند تو رو خدا با بابا بحث سیاسی نکن ولی من هم در مقابل شوهر و طایفه شوهرم موضع روشن و قاطعی دارم و مدافع رهبرم هستم حالا خواهش می کنم من رو راهنمایی کنید که چکار کنم؟ ممنون میشم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً در جریان هستید که به هر حال ما در این شرایط تاریخی با موضوع حساسی روبرو شدهایم که به طور مکرر در جواب کاربران محترم در این رابطه عرایضی شده است. عمده آن است که بتوانیم بدون جدال و در فضای دوستانه و در عین حال منطقی، و با کلمات فاخر و حکیمانه متذکر خطراتی شویم که جهان استکباری برای ملتهای آزاده و انسانهای طالب حقیقت پیش آورده و امیدوار باشید بحمدالله ظرفیت جوانان ما طوری است که إن شاءاللّه متوجه می شوند آخرین دین یعنی اسلام جوابگوی عالیترین نیازها و طلب آنها میباشد. موفق باشید
با سلام: در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال شاهد حضور شخصیت های سیاسی در تهران بودیم از جمله ریاست اسبق جمهوری آقای دکتر روحانی بودند در حین حضور به راهپیمایی به ایشان توهین کردند و شعارهای بعضی مردم لقب دروغگو و مرگ بر منافق و مرگ بر آخوند آمریکایی سر دادند به نظر من کار بدی کردند به آقای روحانی توهین کردند و در این مورد و موارد حضرت آقا رهبر معظم فرمودند نباید توهین و فحاشی به مسولین کرد یک مورد مهر پرت کردن به آقای دکتر لاریجانی و توهین به مرحوم آیت الله هاشمی رحمت الله علیه که با لگد به در خانه ایشان زدهاند حضرت آقا واکنش نشان دادند و سخنرانی ایشان در قم به هم زدند و یا اخیرا که توهین به آقای روحانی شد آیا با این کارها دشمن به شاد نشدیم چرا بعضی به اصطلاح انقلابی نما با این کارها ضعف نشان دشمنان اسلام و انقلاب دادند و به نظر نباید این کارها انجام شود در پای صندوق رای باید تسویه حساب کنیم و نقد کنیم با فحاشی و توهین کاری از پیش نمی بریم اگر قبول نداریم این آقایان را خوب رای ندهیم ولی توهین و جسارت کاری بسیار زشت و ناپسند و به دور از انسانیت هست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطمئناً کار این افراد اگر نگوییم نفوذی بودهاند، کاری بود دشمن شادکن. و هرگز این افراد از جنس شهدا که هیچ، از جنس مردم عادی هم نیستند. در روایت از امام صادق«عليهالسلام» داریم: «فى قَولِهِ تَعالى (وَقولوا لِلنَّاسِ حُسنا) میفرمایند: أى لِلنّاسِ كُلِّهِم مُؤمِنِهِم وَ مُخالِفِهِم ، أَمَّا المُؤمِنونَ فَيَبسُطُ لَهُم وَجهَهُ ، وَ أَمَّا المُخالِفونَ فَيُكَلِّمُهُم بِالمُداراةِ لاِجتِذابِهِم إِلَى الايمانِ ، فَإِنَّهُ بِأَيسَرَ مِن ذلِكَ يَكُفُّ شُرورَهُم عَن نَفسِهِ، و عَن إخوانِهِ المُؤمِنينَ؛» درباره آيه (و با مردم سخن نيكو گوييد) فرمودند: مقصود همه مردمان، اعم از مؤمن و كافر منظور است. اما با مؤمنان بايد گشاده رو بود و اما با كافران بايد به نرمى و مدارا سخن گفت، تا به سوى ايمان كشيده شوند و كمترين نتیجهاش اين است كه خود و برادران مؤمنش را از گزند آنان مصون مىدارد. چه اندازه خوب میفرمایید که ما باید پای صندق رأی مرزها را مشخص کنیم. موفق باشید
سلام: چه حالی پیدا کردم. هردم، این من این خود را میبینم و میابم در بدِ بد بد چنگال، ماسه های فرو کش، اندر سایه مطلق و همیشگی ام، او به من دروغ میگوید. میگه قفس دلبازه و پرواز دلگیره... من چه گناه کرده که هست حال خوشش را هم از من دریغ کرده. جوانم و به زندان افتاده ام، همه ی آب ها از آسیاب افتاده اند و انگار که هیچ و هیچ. خطاب من به قول حاج قاسم « پیر خوشنام» : ای تکیه و پناه. زیبا ترین لحضه. پر عصمت و پر شکوه. تنهایی و خلوت من. وای دلم تنگ شد برای این کلیپ های حاج قاسم و آقا مصطفی و حاج همت؛ آوینی برایم حرف ها دارد اما چه حیف که شب است و توفیق ما هم در شب هاست است و به روز نکشیده به خواب میرم. او امشب گفت از من بپرسید که من راه های آسمان را از طرق زمین آشنا ترم. مثل این که بوی یک طوفانی عظیم میاد، این چند وقت اینقدر مست بودم و حواسم نیست بود، اگر هست هم بود برای من نبود. کجا رفت اون عشق، چرا هردم داره از اون عشق کاهیده تر میشه، خود هم باورش نمیشد عاشقی را و الان باورش شده و نیست یادی. دلم پرواز میخواد، دلم همراز میخواد. (گر چه ما بندگان پادشهیم / پادشاهان ملک صبحگهیم . گنج در آستین و کیسه تهی / جام گیتی نما و خاک رهیم. هوشیار حضور و مست غرور / بحر توحید و غرقه گنهیم. شاهد بخت چون کرشمه کند / ماش آیینه رخ چو مهیم. شاه بیدار بخت را هر شب / ما نگهبان افسر و کلهیم. گو غنیمت شمار صحبت ما / که تو در خواب و ما به دیده گهیم. شاه منصور واقف است که ما / روی همت به هر کجا که نهیم. دشمنان را ز خون کفن سازیم / دوستان را قبای فتح دهیم. رنگ تزویر پیش ما نبود / شیر سرخیم و افعی سیهیم. وام حافظ بگو که بازدهند / کردهای اعتراف و ما گوهیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: پس باز باید در بودنِ خود با همه تنگی ها به شدنی فکر کرد که نویسنده محترم سؤال شماره 36951 با ما در میان گذاردهاند. ایشان آنچنان حرف را تمام کردهاند که جایی برای آنکه بنده چیزی بگویم، نمانده. موفق باشید
سلام: روزگار هم جریان خودش رو داره. توش تا نمیری پیدا نمیشی، کلا حسابی تو رو هر جور هم که نمیخوای میکشه توی خودش، مگه این که یه روزهایی خیلی کمی پامون برسه به جاهای محکم و سخره ای، وگرنه تمام شن زار است و باتلاق. ای بابا! چی بگم، من دیوونس، جوونه و سنگینه؛ دردسر گریز شدم از وقتیکه در یادم هست. راجع به امروز که گفتید ۲۲ بهمن و راهپیمایی، رفتم و مشارکت کردم، خلاصه دیدم... انگار یک پوچی آنی و لحظه ای در جوّ بود ولی نهایتا برای خودم و همه ی کسانی که شرکت کردند یک به خود آمدنی بود بنظرم! ولی خیلی تفاوت داشت با ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ انگار همه میدونستن جای خودشون رو توی تظاهرات و اجتماعات کجاست و چیه. از آینده نیومده ام و ندیدم که حالا چی میشه اما میدونم یه خدایی هست که ما رو تو بی تابی خودش می خواد. ما مسخره شدیم بیایم بگیم مرگ بر آمریکا؟ آری! باید مسخره شد و ملتهب شد بخواطر کشورم. اگه همچی درست بود که کسی بلند نمی شد بره تظاهرات کنه. دفاع مقدس هم توی مسخره گی کامل بود، هرکی نمی دونست پامی شد میرفت. پرچم؛ اونو دوست دارم که هویت منه ، اونو دوست دارم که هویتم رو با الله همراه کرده.
باسمه تعالی: سلام علیکم: امری فوق ارادههای جزئی ما، ما را به سویی که مأوای جانمان است؛ جلو میبرد تا خود را در لایههایی عمیقتر که در هستی ما نهفته است، تجربه کنیم. آری! «عاقل به کنار جوی پیِ پل میگشت / دیوانه پا برهنه از جوی گذشت». این نوع دیوانگی از هزار عقلمداریِ اهل دنیا عاقلانهتر است یعنی «اوست دیوانه که دیوانه نشد». موفق باشید
با عرض سلام و خدا قوت: در کتاب رجب ماه یگانگی با خدا به نقل از کتاب المراقبات توصیه می نمایید که در این سه ماه عبادت و اذکار بیشتر و بحث علمی کمتر شود. خب مگر نفرمود ساعتی تفکر برتراز هفتاد سال عبادت است و همچنین در اوج این سه ماه که لیالی قدر هست؛ معصوم توصیه به گفتگوی علمی می نماید. حال به نظر می رسد اولویت با تفکر و تدبر علمی هست چون واقعا یا فرصت آن اذکار نیست و یا لقلقه زبان می شود. نظر استاد گرامی مغتنم است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً اولویت با معارف حقه است نسبت به اعمال. ولی چه خوب است در بستر آن معارف توحیدی به حکم «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات» منوّر به اعمال عبادی شویم تا همان عبادات، معارف حقه ما را نهادینه کند و در همین رابطه قرآن میفرماید: «وَ اتَقُوا اللهَ وَ يُعَلّمُكُمُ الله» تقواى الهى پيشه كنيد و خدا شما را تعليم مىدهد. هركس به اندازه اى كه تقوا پيشه كند و جان خود را از غير خدا منصرف كند و به آداب شريعت الهى مؤدب شود، عالم است. شاید از این جهت فرمودهاند در ماه رجب که شهر الله است، سعی شود از عبادات بهره کافی ببریم. موفق باشید
جناب مولوی میفرماید که: صوفی ابنالوقت باشد ای رفیق نیست فردا گفتن از شرط طریق. ابن الوقت بودن یعنی آزاد از گذشته و آینده، خود را در حال نگه داشتن. اگر انسان گرفتار فرداهایش شد، دیگر در عالم دینی مستقر نیست. حتی اگر گرفتار گذشته هم شود باز از عالم دینی بیرون میفتد. عالم انسان دینی. سوال ما اصلا چطور وارد این عالم دینی بشیم که در وهله بعدی حفظش کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با اُنس با خداوند و حضور ذیل اراده الهی در این تاریخ در دل انقلاب اسلامی و توجه به شخصیت رهبر معظم انقلاب که حقیقی ترین سخنِ این دوران را متذکر میشوند؛ کار، جلو میرود و راه، گشوده میشود تا انسان در «وقتِ» خود قرار گیرد. از نظر معرفتی در این رابطه خوب است به «برهان صدیقین» و شرح آن که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام استاد: من شما را چون پدری میبینم که خواستم دخترانه با شما درد دل کنم. پس مینویسم، پدر جان اکنون که رنج مضاعف گشته. و تنها مانده ام. زبان به سخن و گِله میگشایم. که چرا واقعا در مورد معلولان جایی درست و واقعی صحبت نشد؟ نمیدانم چون کسی درکشان نکرده است و در آن شرایط نبوده اند، پس برای آنها درست صحبت نشده؟ مثلا اینکه یک معلول با چه مشکلات روحی و فشارهایی در درون دست و پنجه نرم میکند؟ با خشمی که در درون خود بخاطر احساس ناتوانی و خودکم بینی دارد چطور کنار میاد؟ و تحلیل بدنش بخاطر معلولیت که برای او رنجی مضاعف است، که روبروی چشم او صورت میگیرد . دیگه گرانی و، ممکن نبودن ازدواج این دسته افراد و.... هیچ جا، هیچ جا درست و کامل سخن نگفته اند. که اینها فشار است که بر فرد معلول است. پس درکش کنید. آیا مظلوم تر از این قشر در جامعه داریم؟ معلولان در بهزیستی. یا در خانواده ها. که اغلب مورد بی مهری از طرف اطرافیان نیز قرار میگیرند. چون درک نمیشوند. و برچسب افسرده و کج خلق میخورن و اغلب تنها هم میمانند. چرا برای آگاهی افراد سالم جامعه، یا خانواده هایشان از وضعیت نابسامان روحی چنین افرادی، اقلا روانشناسان بهزیستی که مسول این کار هستند، چهارتا صوت، نوشته، مستند درست نکرده اند و انتشار ندادند؟ و این قشر رو به جامعه با معضلات روحی آنها آشنا و معرفی نکردند؟ این ظلم است در حق این افراد. آنها فیلم میسازند در مورد معلولان. که فردی کاملا عادی روی ویلچر نشسته با لبی خندان و دیگری به او گلی ،چیزی هدیه میدهد. اینگونه فیلم به نظر من به فیلم تخیلی نزدیک تراست تا واقعیت! یا مثلا اوج هنرنمایی هنریشان این است که کسی که در فیلم قراره چوب خدا رو بخوره، اخر بار معلول رو ویلجر میارنش!! واقعا مضحک است. بنده خود در اثر بیماری مادرزادی، ژنتیکی، کم کم معلول شده ام. اکنون با مشکلات روحی بسیاری دست و پنجه نرم میکنم و کرده ام. اطرافیان به من میگن یه ویلچره دیگه بشین، و کاملا عادی به این موضوع نگاه میکنند. ولی واقعا در توان من نیست پذیرش نشستن روی آن ویلچر. ان هم با این وضعیت پاهایی که قبلا داشتم و اکنون ندارم. تازه به من میگن تو بدخلقی. و مرا تنها گذاشته اند. در حد کفاف آب و نان به من رسیدگی میکنند. والله قسم سخت است. ( کنترل خشمی که درونم است از این وضعیت معلولیت و شرایط و واقعیتی که با آن روبه رویم.) شاید اگر اطرافیان از وضعیت روحی من شناخت و درک داشتند بهتر بود. شاید هم بیشتر از اینها باید دندان به جگر بگذارم و هیچ نگویم. نمیدانم. گره ی کار کجاست. کم کاریست یا...
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه آنچه که فرمودید مشکلاتی است که متأسفانه آنطور که لازم بوده از طرف نهادهای مربوطه به آن پرداخت نشده است و البته هرکس موظف است به آنها تذکر لازم را بدهد. همانطور که بعضاً در برنامههای تلویزیون و رادیو پیش آمده است. ولی از طرف دیگر این خود معلولان عزیز هستند که باید در جهان خود ، خود را بیابند و متوجه باشند راه حضور در جهان بیکرانه خداوند از مقابل آنها برداشته نشده و همین روحیه، موجب تعالی آنها میگردد آنهم آن نوع متعالی که بسیاری از آدمهای غیر معلول حسرت آن را میخورند. موفق باشید
سلام استاد جان: وقتتون بخیر. استاد بنده طلبه هستم و از آنجایی که تبلیغ یکی از مهم ترین وظایف طلاب هست و ان شاءالله دوست دارم اون رو به شکل تخصصی دنبال کنم و ادامه بدم سوالی برایم پبش آمده که تبلیغ در چه جایی بهترین و بیشترین اثر رو داره آیا در دانشگاه یا مساجد یا یا مدرسه ها و..... چون هم از طرفی خیلی علاقه دارم مشکلات عقیدتی جوانان و نوجوانان رو حل کنم هم میخواهم دامنه و گستره اش زیاد باشد و دوم اینکه استاد اگر میشه با توجه به تجاربتون به نظرتون برای طلاب، در عصر حاضر و برای جامعه تبلیغ در چه مباحث و زمینه هایی بهتر هست؟ ببخشید وقتتون گرفته شد ما رو هم دعا کنین استاد
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به روحیه خودتان دارد و راهی که پیش میآید. به نظر میآید در این مورد خوب است با رفقای امیر بیان اصفهان، که آدرس کانالشان https://eitaa.com/amirebayanesf است؛ تماس بگیرید. موفق باشید
سلام استاد گرامی: ممنون از مباجث خیلی خوبتون، ببخشید میخواستم نظرتون رو در مورد این حدیث بدونم: رسول خدا (صلی الله علیه آله و سلم ) فرمودند: براى نطفه هاى خود جایگاه مناسبی اختیار کنید که دائی در خصوصیات فرزند موثر است همان طوری که دو همخوابه در خصوصیات فرزندانشان موثرند. در خبرى دیگر آمده كه فرمود: تلاش كنید براى نطفه هاى خود كشتزار صالحى انتخاب كنید و نزدیكان او را هم در نظر بگیرید زیرا فرزندان شبیه به دائى ها هستند. واقعا دایی یک شخص انقدر در سرنوشت او موثره؟ و کسی که میخواد همسر انتخاب کنه علاوه بر تحقیق در مورد شخص مورد نظر در مورد خواهر و برادرهای او هم باید همین قدر حساس باشه؟ مثلا دختری که خیلی خوب و مذهبیه ولی برادرش خیلی مذهبی نیست، این دایی روی بچه های دختر اثر دارند و کسی نباید با اون دختر ازدواج کنه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه در شرایط عادی که جامعه در هویت اسلامی خود شکل گرفته، به ما فرمودهاند همسر خود را از «بیوت صالحه» انتخاب کنید؛ میتوان آن نوع روایات را در همین رابطه معنا کرد. میماند در شرایط غیر عادی که ممکن است یک خانم و یک آقا جدای شرایط غیر دینی خانواده، خود را با هویت دینی دریافته باشند، که البته این ارزش خود را دارد. موفق باشید
سلام و انوار الهی: سوالی داشتم خدمتتون استاد گرامی اهداء کتابهای تخیلی خارجی به افراد دیگه یا کتابخانه کار صحیحی هست؟ من باب اینکه این نوع کتابها باعث تقویت قوه وهم و خیال میشه آیا معدوم کردنشون اولویت داره؟ یا اهداء به غیر؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به نوع کتاب دارد. بعضی از رمانها که توسط اندیشمندان آن دیار تألیف شده، هرچند که به ظاهر تخیلی میباشد، ولی متذکر مسائل انسان و جامعه بشری است. مثل آثار داستایوسکی و یا رومن رولان و یا ویکتور هوگو. رهبر معظم انقلاب سالها قبل درباره شاهکار «ویکتور هوگو» اینگونه اظهار داشتند: «به نظر من بینوایان ویکتور هوگو برترین رمانی است که در طول تاریخ نوشته شده است. من همه رمانهای طول تاریخ را نخواندهام، شکی در این نیست، اما من مقدار زیادی رمان خواندهام که مربوط به حوادث قرنهای گوناگون هم هست. بعضی رمانهای خیلی قدیمی را هم خواندهام. مثلاً فرض کنید کمدی الهی را خواندهام. امیرارسلان هم خواندهام. الف لیله و هزار و یک شب را هم خواندهام. وقتی نگاه میکنم به این رمانی که ویکتور هوگو نوشته، میبینم این چیزی است که اصلاً امکان ندارد هیچکس بتواند بهتر از این بنویسد یا نوشته باشد و معروف نباشد و مثل منی که در عالم رمان بودهام، این را ندیده باشم یا اسمش را نشنیده باشم ... من میگویم بینوایان یک معجزه است در عالم رماننویسی، در عالم کتابنویسی. واقعاً یک معجزه است ... زمانی که جوانها زیاد دور و بر من میآمدند قبل از انقلاب، بارها این را گفتهام که بروید یک دور حتماً بینوایان را بخوانید. این بینوایان کتاب جامعهشناسی است، کتاب تاریخی است، کتاب انتقادی است، کتاب الهی است، کتاب محبت و عاطفه و عشق است.» موفق باشید
سلام علیکم: چرا خلق شدم؟ چرا باید دین را یاد بگیرم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد در کتاب «آشتی با خدا» که روی سایت هست، نکاتی مطرح شده است. میتوانید به آن کتاب رجوع کنید. موفق باشید
https://lobolmizan.ir/book/69?mark=%D8%A2%D8%B4%D8%AA%DB%8C
بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام خدمت استاد عزیز: استاد عزیز طبق آیه ۲۲ مجادله خداوند فرمودند در مورد کسانی که خداوند در دلهایشان نور ایمان قرار داده و به روحی از جانب خودش هدایت میکند، این همان بصیرت و نگاه جدید و نور ایمان، آیا به تلاشی مضاعف برای درایت هم نیاز دارد؟ چه طور به درایت باید رسید؟ یا همین که عجول نباشد انسان و نگاه اش را تغییر دهد با نور ایمان همه چیز را درک میکند و قلبش الهام میشه؟ چطور باید منزل طی کند از این طریق؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر اندازه نور ایمان شدت یابد، انسان متوجه فاصله خود با آنهایی میشود که با خدا و رسول خدا دشمنی میکنند، هرچند از آشنایانش باشند. این انسان است که به لطف الهی در جان خود منوّر به ایمان شده... بنابراین باید مرز خود را با دشمنان خدا معلوم کنیم و در این راستا است که نور ایمان رشد میکند. موفق باشید
با سلام: قوه خیال معانی را صورت میدهد. خدا جز معانی است. اگر خیال بخواهد خدا را صورت بدهد، چه صورتی میدهد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! قوه خیال میتواند معانی را در نزد خود صورت دهد. ولی در مورد خداوند که در نهایت بیکرانگی در ذات خود هست؛ امری نیست که به صورت درآید و خیال، بتواند تصور کند. موفق باشید
سلام استاد: بنده شروع کردم به نوشتن شرح آداب الصلاه کتاب مرحوم امام توسط شما، خواستم ببینم با نظارت شما امکان خروجی صوت ها در قالب کتاب توسط انتشارات لب المیزان وجود دارد یا خیر؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه این کار منجر به چندین و چند جلد کتاب میشود؛ امکان آن برای ما فراهم نیست. ولی همینکه مطالب مهم آن را یادداشت میفرمایید، تمرکز خوبی برایتان پیش میآورد و ممکن است بقیه از یادداشتهای شما چنانچه تایپ شود بتوانند استفاده کنند. موفق باشید