بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
2719
متن پرسش
با سلام به خدمت استاد عزیز سوالی داشتم فردی هستم که قصد ادامه تحصیل در معارف اسلامی داشتم می خواستم ببینم که به نظر شما دانشگاه بهتر است یا حوزه
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده در یکی از سی‌دی‌ها بحثی داشته‌ام تحت عنوان «حوزه یا دانشگاه»، شاید به کارتان بیاید. موفق باشید
2718
متن پرسش
سلام استاد من یک مشکلی برایم پیش امده که دقیقا نمیدونم وظیفم چیه و چکار باید کنم تا به رضای پروردگار نزدیکتر باشه استاد من متاهل هستم متول سال 69 و در خونه پدر م زندگی میکنم(خانومم هم در جریان این مشکل است) من خط تلفنی دارم که یک سال پیش از پدرم گرفتم چند روز پیش نصف شب یک خانومی به من زنگ زد و من رو با پدرم اشتباه گرفته بود من به او نگفتم فرزند پدرم هستم فقط گفتم این خط واگزار شده اما او حرف من را باور نکرد بعد طی چند شب اسمس های زیر را برای من فرستاد عین متن را برایتان نوشتم اگه اکبری جواب بده وگرنه...(اسم پدرم اکبره) دیدی بلاخره اهم گرفتد به زمین خوردی فردا امدی بروجن امدی نیومدب خودت میدونی میرم شکایتا میکنم پدرت در میارم(خونه ما بهارستان است و ظاهرا خونه این خانوم بروجن) جواب بده تا اون روم نیومده بالا وگرنه باید بریم ازمایش dni بعد من به این خانوم پیامک زدم بهش گفتم خانوم این خط واگزار شده شما هم با هرکس مشکل داری برو شکایتش بکن انگار باورش شد ولی بعد گفت خودتی زیر سنگم... به پدرم هم قضیه گفتم و گفتم اگه حقی از کسی ضایع شده بهش بده پدرم گفت این زن زن یکی از همکارامه که دیوانست شماره من از تو گوشی شوهرش برداشته داره مزاهم میشه البته من باورم نمی شه که بابام راست بگه نمی دونم شاید راست بگه خانواده من خاتواده مقیدی نیستن قبلا چند نفر از دوستام و برادرم که یکسال از من کوچکتره و چند سال پیش یک بار هم خودم بابام با یک زن دیگه دیدیم ولی نمی دونم همه ما یک نفر را دیدیم یا افراد مختلف پدرم همیشه در حال اسمس زدن با گوشیش است بنظر شما من بهتر کاری کنم یا نکنم اگه بهتره اقدامی کنم لطفا راهنماییم بفرمایید استاد در اخر اگر نصیحتی صلاخ میدانبد مرا نصیحتی کنید استاد لطفا جواب من را به ایمیلم بفرستید ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: شما کاری به این کارها نداشته باشید، موضوعی است مربوط به پدرتان. موفق باشید
2717
متن پرسش
در مورد روزی سوالی برایم پیش آمده بود. بحث بنده از اینجاست که اگر روزی مقدر است و در قرآن گفته شده است گه ما من دابه الا علی الله رزقها و امثال این مطلب که روزی همه جنبدگان داده می‌شود و مسئولیت آنرا خدا بر عهده گرفته،پس چرا برخی حیوانات و انسانها از گرسنگی می‌میرند؟ و دیگری در نهج البلاغه مانند نامه 31 آمده که( گونه ای از )رزق به انسان در هر صورت می‌رسد و در روایات شنیده ایم که کسی نمی تواند رزقی که برای آدم تقدیر شده بگیرد و کم و زیاد کند.پس مال حرام خوردن(رزق دیگری خوردن نیست)و انسانهای که از گرسنگی می‌میرند رزقشان چگونه است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: یا رزقشان همان اندازه بوده است، و یا کاری کرده‌اند که از رزق مقسوم‌شان محروم شده‌اند. موفق باشید
2716
متن پرسش
خلوص نیت محدث قمی یکی از علما نقل می کرد : در یکی از ماههای رمضان به اتفاق چند تن از دوستان از حضور جناب محدث قمی تقاضا کردیم که در مسجد گوهرشاد مشهد اقامه نماز جماعت را تقبل کنند. با اصرار و پافشاری پذیرفتند. چند روز نماز ظهر و عصر در یکی از شبستانهای آن مسجد به امامت معظم له برگزار شد و هر روز تعداد جمعیت نمازگزاران افزوده می شد تا اینکه بر اثر اطلاع دادن جماعت نمازگزار به دیگرانی که از این امر هنوز باخبر نشده بودند تعداد مأمومین مرحوم قمی فوق العاده کثیر شد. یک روز پس از آنکه نماز ظهر برگزار شد مرحوم قمی به من که در صف اول و نزدیک ایشان بودم گفتند: من امروز نمی توانم نماز عصر بخوانم و رفتند و دیگر تا آخر ماه مبارک رمضان آن سال برای امر نماز نیامدند. در موقع ملاقات و سؤال از علت ترک نماز جماعت فرمودند: حقیقت این است که در رکوع چهارم متوجه شدم صدای اقتدا کنندگان از پشت سرم را که می گفتند: یا الله! یا الله! یا الله! ان الله مع الصابرین. و این صداها از محلی بسیار دور به گوش می رسید. این توجه مرا به زیادی جمعیت اقتدا کننده متوجه کرد و در من شادی و فرحی تولید کرد و خلاصه خوشم آمد که این جمعیت این اندازه زیادند. بنابراین من برای امامت اهلیت ندارم! عالم باش یا متعلم باش یا شنونده یا دوستدار( علم و عالم) و پنجمی مباش که هلاک خواهی شد. حضرت محمد صلی الله علیه آله و سلم ـ نهج الفصاحه استاد گرامی لطفا بفرمایید الان وضعیت چطور است که مسوولین ما زیادی استقبال را به رخ همدیگه می کشند؟؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: استقبال از نظام اسلامی در پوشش استقبال از مسئولان، غیر از آن است که فکر کنیم مسئولان آن را به پای خودشان میگذارند. موفق باشید
2714
متن پرسش
باسلام بنده سوالی دارم از خدمتتون من شش ماه است که ازدواج کردم ولی توجه شوهرم به من خیلی کم است ایشون خودشون رو ملزم میکنند که هفته ای دوبار به هیئت بروند چون مداح هستند که یکی از هیئت ها در شهرستانیست که 4 ساعت باما فاصله دارد و من یک شب تنها میمانم از طرفی وقتی هم در خانه هستند یا پای کتابها و سخنرانی های شما و یا پای کامپیوتر و مداحی هاشون هستند یکبار که من بهشون گفتم پس انس با همسر چی میشه ؟ به من گفتند تو چی داری که من باهاش انس بگیرم... خیلی اذیت میشوم با اینکع خودم تحصیلکرده و اهل معارف دین هستم اما روزها که خونه تنهام همش گریه میکنم و هیچ کار مفیدی نمیتونم بکنم به شدت احساس تنهایی میکنم خواهش میکنم به این سوال حواب خصوصی بدهید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: (برای خودش) از قول من به ایشان بفرمایید اگر با مشغله‌های فراوانی که برای خود ایجاد کرده‌اید نتوانید از زیبایی‌های همسرتان لذت ببرید و از لذت حلالی که خدا برایتان گذارده است استفاده نکنید بعد از مدتی شوق عبادت از شما گرفته می‌شود زیرا امام صادق می‌فرمایند:«إِنَّ فِی حِکْمَةِ آلِ دَاوُدَ یَنْبَغِی لِلْمُسْلِمِ الْعَاقِلِ أَنْ لَا یُرَى ظَاعِناً إِلَّا فِی ثَلَاثٍ؛ مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ، أَوْ تَزَوُّدٍ لِمَعَادٍ، أَوْ لَذَّةٍ فِی غَیْرِ ذَاتِ مُحَرَّمٍ، وَ یَنْبَغِی لِلْمُسْلِمِ الْعَاقِلِ أَنْ یَکُونَ لَهُ سَاعَةٌ یُفْضِی بِهَا إِلَى عَمَلِهِ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سَاعَةٌ یُلَاقِی إِخْوَانَهُ الَّذِینَ یُفَاوِضُهُمْ وَ یُفَاوِضُونَهُ فِی أَمْرِ آخِرَتِهِ، وَ سَاعَةٌ یُخَلِّی بَیْنَ نَفْسِهِ وَ لَذَّاتِهَا فِی غَیْرِ مُحَرَّمٍ، فَإِنَّهَا عَوْنٌ عَلَى تِلْکَ السَّاعَتَیْنِ». در حکمت آل داود چنین است که شایسته است مسلمانِ عاقل، زمانى از روزِ خود را براى کارهائى که بین او و خداوند انجام می‌گیرد، اختصاص دهد، و زمانى دیگر برادران ایمانى خود را که با همدیگر در امر آخرت مشارکت دارند ملاقات کند، و زمانى نفس خود را با لذائذ و مشتهیاتش که گناه نباشد آزاد بگذارد. زیرا این زمان؛ آدمى را در انجام وظائف دو امر دیگرش کمک می‌کند. حرف بنده توجه به نکته‌ی آخر است که می‌فرمایند؛ لذت با محرم خود روحیه‌ی عبادت و ارتباط با مؤمنین را رشد می‌دهد و از انحراف سایر ابعاد انسان جلوگیری می‌کند موفق باشید
2712
متن پرسش
سلام چرا آقا تو این وضع وخیم اقتصادی رفتند خراسان؟ خب تو تهرانم که میشد این حرفا رو بزنن؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: چه ربطی به موضوع دارد؟ رفتند در یکی از استان‌های محروم تا دستی زیر بغل آن‌ها بگیرند و در ضمن با حضور در بین اقشار مختلف سخنان خود را به گوش مردم ایران و جهان برسانند و بفهمانند حسرت پیروزی دشمن را در این شرایط جدید نیز به دل دشمن می‌گذارند. مگر رفتند استراحت کنند؟ .موفق باشید
2711
متن پرسش
سلام آقای خامنه ای خودشان در خراسان فرموند باید از روحیه تقلید بپرهیزید و شخصیت تابع نداشته باشید ولی چرا همه مذهبیا کورکورانه و بدون نظر به امام زمان از ایشان تقلید میکنند ؟؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: آن افرادی که بنده می‌شناسم ارادتشان به مقام معظم رهبری بر اساس تحقیق است و چون فرهنگ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» را می‌شناسند و می‌بینند مقام معظم رهبری احیاگر آن فرهنگ و سرباز حضرت حجت«عجل‌الله‌‌تعالی‌فرجه» هستند به ایشان ارادت دارند و ارادت ما صدچندان شد وقتی ایشان در نمازجمعه‌ی بعد از فتنه‌ی 88 در آن خطبه‌ی قدسی، خطاب به حضرت حجت«ارواحنا لتراب مقدمه فداه» عرض کردند: مولای من بنده با این بدن ناقص در خدمت شما هستم. موفق باشید
2710
متن پرسش
باسلام شما در مباحث هدف حیات زمینی فرموده بودید منظور از آدم که در بهشت اولیه بود بنی آدم است نه شخص حضرت آدم در اینصورت پس حوا در بهشت اولیه که بود؟ س2.باتوجه به مسائل معاد منظور از اینکه نامه اعمال بدست راست انسان داده میشود چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در آن مقام که موضوع تعلیم اسماء مطرح است و سجده بر حقیقت آدم مطرح است که فوق زن و مرد است. و چون شیطان در این مرحله به آدم سجده نکرد خداوند در آیه‌ی 13 سوره‌ی اعراف می‌فرماید: «...فَاهْبِطْ مِنْهَا ...» از آن مقام بیرون برو. ولی مقام دیگری در مرتبه ای پائین تربرای آدم در بهشت هست که در آن مقام می‌فرماید: «وَیَا آدَمُ اسْکُنْ أَنتَ وَزَوْجُکَ الْجَنَّةَ فَکُلاَ مِنْ حَیْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونَا مِنَ الظَّالِمِینَ» و اى آدم تو با جفت‏خویش در آن باغ سکونت گیر و از هر جا که خواهید بخورید و[لى] به این درخت نزدیک مشوید که از ستمکاران خواهید شد. در این مقام است که ملاحظه می‌کنید شیطانِ هبوط کرده حاضر است و قرآن در آیه‌ی 20 سوره‌ی اعراف می‌فرماید: «فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطَانُ ...» و شیطان آن دو را وسوسه کرد. و باید این دو مقام را از هم تفکیک کرد، زیرا یک مقام، مقام حقیقت انسان یا آدمیت است و یک مقام، مقام تمَثُل حضرت آدم و تمثُل حضرت حوا است و این‌که آن دو سپس بر زمین هبوط کردند 2- «یمین» یعنی مقام میمنت و مبارکی و به همین جهت رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «کلتا الیدین یمین» هر دو دست مؤمن در بهشت، یمین است. موفق باشید
2708
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار من نمیدانم چه مشکلی دارم که در بعضی از اوقات حالات خوب و حضور و توجه به خداوند دارم اما پس از چند روز دوباره کسل و کم توجه میشوم و تا پیدا کردن آن حال قبلی چند روز با خودم در گیر هستم و این امر مرا نا امید میکند!! لطفا مرا راهنمایی کنید و راهی برای خلاصی از این فشار به من معرفی کنید با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این قرار سلوک است که قلب سالک گاهی در مسیر رجوع الی‌الله به عهد قبلی خود که مشغول امور دنیایی بود برمی‌گردد، ولی اگر بر دستورات شریعت الهی پایداری کنید رجوع قلب به عهد قبلی‌اش کم می‌شود. امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» فرمودند: « إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِض‏». دلها را روى آوردن و روى برگرداندنى است اگر دل‏روى آرد آن را به مستحبات وادارید، و اگر روى برگرداند، بر انجام واجب هایش بسنده دارید. موفق باشید
2707
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز اخیرا یکی از شاگردانتان از شما در مورد ویژه نامه خاتون که توسط روزنامکه ایران چاپ شده بود از شما سوال کرده بودند و شما آن را تایید کرده بودید بعد از این قضیه من ژیگیری کردم و یه سری مطالب در مورد آن پیدا کردم که به شرح زیر می آید : خسرو معتضد، از پژوهشگران تاریخ در واکنش به گفته‌های کلهر، روایتی دیگر از سوغات ناصرالدین شاه از سفر فرنگ نقل کرده است: «اولاً ناصرالدین شاه چادر سیاه را از اروپا به ایران به ارمغان نیاورد و چیز دیگری آورد که رنگ آن سفید بود و نه سیاه. همه کتاب‌های تاریخی قاجار از یادداشت‌های دوستعلی‌خان معیرالممالک نوه دختری ناصرالدین شاه و مداح او، تا علی‌خان ظهیرالدوله و کتاب مرحوم دکتر یحیی ذکا و کتاب تاریخ اجتماعی واداری قاجاریه نوشته عبدالله مستوفی و کتاب سردنیس رایت؛ «ایرانیان در میان انگلیسی‌ها و انگلیسی‌ها در میان ایرانیان» را که بخوانید آگاه می‌شوید. ناصرالدین شاه در سفر اول فرنگستان ۱۲۹۰/۱۸۷۳ خواهان مسلمان کردن و صیغه شدن و آمدن چند زن زیبای بالرین (رقاصه) فرنگی به ایران شد. ... اما به هدف خود نرسید و بالرینی پیدا نشد به ایران بیاید و افتخار همسری شاهنشاه را بیابد! در سفر بعد دستور داد به تعداد زنان حرمش، شلیته یعنی دامن سفید رقص کوتاه و شلوار چسبان سفید رقص خریداری کنند. این لباس زشت و نامناسب با اخلاق و عادات و عرف و عفت زنان ایرانی را به ایران آوردند و در دربار رایج کردند. لباس تنگ و نامتناسبی بود که متأسفانه تعدادی از خانواده‌های اشرافی هم از آن استقبال کردند و مانند مینی‌ژوپ و ماکسی‌ژوپ دوره‌ای داشت و تمام شد و مردم آن البسه را دور ریختند. البته شلیته‌ها را بلند و شلوار‌ها را گشاد و سیاه کردند که سال‌ها زنان طبقات پایین می‌پوشیدند. این لباس فقط ناصرالدین شاه هوسباز را خشنود می‌کرد.» این دو روایت از سفرنامه ناصرالدین شاه ما را بر آن داشت که در جستجوی سوغات ناصرالدین شاه به کتب تاریخی رجوع کنیم و پوشش زنان را پیش و پس از این سفر‌ها مورد بررسی قرار دهیم. خانم نیلچی زاده (استاد حوزه و دانشگاه)در مصاحبه با سایت تبیان: بر اساس تحقیقات من چادر نیم دایره چادر اصیل ایرانی نیست . چادر اصیل ایرانی به زمانی بر می گردد که ایرانی رسما شیعه شد . بعد از جنگ قادسیه ایرانی ها مسلمان شدند اما چون اسلام حقیقی به آن ها نرسیده بود دچار تناقض شدند . تا زمانی که در زمان صفویه شیعه شدند و گمشده های تاریخی شان را در این مکتب پیدا کرد ند. مقام رهبری می فرمایند: میراث صفویه برای ما عشق به اهل بیت است .البته مشکلاتی هم داشتند اما خدمات زیادی آن زمان انجام شد. در آن دوره یک چادر تولید شد به نام چادر کمری یا چادر اصیل ایرانی و کلمه ی چادر قجری یک ناسزاست زیرا قاجاریه زمانی بود که ایران از لحاظ فرهنگی افول کرد . این اسم را رضا خان انداخت بر سر زبان ها .برای تمسخر چادر ایرانی. چادرکمری بیشترین شباهت به چادر حضرت زهرا سلام الله را دارد اما نسخه ی ایرانی آن و من به عنوان یک زن ایرانی به آن افتخار می کنم . این چادر از پشت مانند همین چادر های معمولی نیم دایره ایست . اما از کمر تا40 سانت به پائین سه لایه است و حجم بدن را نشان نمی دهد هر دودست آزاد است . آسیب چادر های آستینی امروز را ندارد و می توانی روگیری هم داشته باشی. چادر مهم ترین ویژگی اش این است که تو برای خودت یک حریم شخصی منحصر به فرد داری.با چادر های آستین دار نمی توانی در هنگام لزوم رویت را بگیری . ما در دستورات دینی مان داریم که اگر کسی حد حجاب حداقلی را رعایت کرد و احساس کرد کسی نگاه ناسالمی به او دارد موظف است رویش را بیشتر بگیرد که با چادر اصیل ایرانی میسر است در ضمن آنکه کاربرد آسانی هم دارد.به عبارتی پوشیده تر از چادر و راحت تر از مانتو. از شما درخواست دارم که فرموده بودید مطالبی که در این ویژه نامه آمده مستند است مخصوصا در مورد چادر مشکی که از فرنگ آمده آن سند چیست؟وسوال دیگر اینکه مگر علمای ما مشکی را برای چادر و عمامه از مکروهات استثناءنکرده ان؟مگر مکروهات و مستحبات از سوی شرع مقدس تعیین نشده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به نظر بنده بین بهتربودن چادر به عنوان حجاب برتر و بین مشکی‌بودن آن خلط شده. جناب آقای کلهر نیز در آن نوشته معتقدند چادر حجاب برتراست و جناب خانم نیلچی‌زاده نیز بر همین تأکید دارند که چادر از اول بوده و شکل کامل چادر همان چادری است که ایشان شرح می‌دهند، ولی سخن در مشکی‌بودن آن است و اصرار بر این‌که چادر مشکی حجاب برتر است، سخن آقای کلهر آن است که از زمان قاجار این موضوع مطرح شده و آقای کلهر نفرمودند قبلاً چادر مشکی نبوده که بعضی‌ها خواستند آن را دلیل بر نقص سخن آقای کلهر مطرح کنند. ایشان فرهنگ انحصاری‌دانستن چادر مشکی را در محافل رسمی مربوط به دوره‌ی قاجارمی دانند و حرف اصلی بنده این‌ها نبود، عرض بنده این بود که چرا موضوع را سیاسی کردند و تا آن‌جا جلو رفتند که گویا یک جرمی واقع شده که این بحث در آن مجله پیش امده و مجله را متهم به فمینیسم کردند. در حالی‌که به نظر بنده این بنده‌های خدا در آن مجله سوز اسلام دارند و حرفشان آن است به راحتی هرکی را - حتی بی‌حجاب‌ها را – از دایره‌ی اسلام بیرون نکنید و این همان حرفی است که مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» در سفر اخیرشان به خراسان شمالی در جمع روحانیون زدند. در ضمن سخن آقای معتضد موضوع را عوض نمی‌کند چون بالاخره از زمان قاجار چادر به این نحوه که حتماً در مراسم رسمی باید مشکی باشد پیش آمد. عمده منظور نویسنده‌ی آن مقاله بود که به جهت سیاسی‌کاری‌ها شنیده نشد. موفق باشید
2705
متن پرسش
بسمه تعالی. . .سلام علیکم استاد عزیز. . . با توجه به صحبتای مقام معظم رهبری،در دیدار با روحانیون که چند جمله درباره فضای مجازی فرمودند،که این فضا نعمته و روز قیامت ازمون بازخواست میکنند که این اوج نگاه معظم له رو میرسونه که مغز ما سوت میکشه،با توجه به تاکید ایشان که قبل از اینم تاکید زیادی داشتن،که زمانی که نمیدونستیم فضای مجازی چی هست،ایشون بحث وبلاگ ها رو معرفی کردن که هر بچه شیعه وبلاگ داشته باشه و با توجه به حجم حضور بسیار زیاد دوستان جوان از سنین کم تا سنین 30 سال در فضای مجازی و جای کار داشتن این فضا و باز با توجه به مخاطرات وحشتناک این فضا که آمار خودکشی رو زیاد کرده،که باعث میشه طرف خودی برای خودش طراحی کنه در این فضا و با اون "خود" زندگی کنه که وقتی به فضای حقیقی برمیگرده نتونه "خود" واقعیش رو تحمل کنه و هزاران مخاطرات دیگه. . .استاد شما چه نظراتی در مورد این فضا دارید؟فکر میکنم از مسمومیت های این فضا با خبرید،اما استفاده های خوبی هم میشه کرد،نمونش همین سایت شما،این سیر مطالعاتی،ما با استفاده از سایت شما تا الان حدودا 30 نفر رو به این سمت کشوندیم،که الحمد لله بعضیاشون تغییر باور نکردنی کردند،یکیشون هم برادر خودمون بود،خیلی دوست داریم نظراتتون رو در مورد این فضا بدونیم،و انشاالله چراغ راهمون قرار بدیم. . .موفق باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همین‌طور که مقام معظم رهبری فرمودند در حال حاضر نمی‌توان فضای مجازی را نادیده بگیریم باید در آن وارد شد و قبل از آن‌که آن قصد تخریب ما را داشته باشد ما آن را تصرف کنیم و إن‌شاءالله از این طریق آثار سوء آن را کاهش دهیم. موفق باشید
2704
متن پرسش
باسمه تعالی سری سوم از سؤالات سلوک (سؤالاتی از جلسة اول) سؤال اول استاد در ابتدای صفحة 26 می‌فرمایند: «مبادی تاریخیِ ما در حال حاضر چیست؟ آیا نمی‌توان گفت: «ما در حال حاضر در تاریخ بی‌فکریِ خود به سر می‌بریم؛ چون در امور اجتماعی و سیاسی و عقیدتی، برای فکرکردن، مبادی لازم را نداریم.»؟! چرا استاد می‌فرمایند ما چنین مبادی‌ای نداریم؟! مگر حضرت امام چنین مبادی‌ای را ترسیم نکردند؟! آیا منظورشان این است که قلباً بی‌فکریم؟! این حرف درست است، اما چرا در قسمت فکر عقلی این مطلب را آورده‌اند؟! بهتر بود که این انتقاد را پس از تعریف «فکر» از منظر «عرفان» می‌آوردند. سؤال دوم استاد در اواخر صفحة 30 می‌فرمایند: «مبادی فکر غرب را «بیکن» طرح می‌کند، و آن عبارت است از اندیشیدن بر روی داده‌های حسی برای تسلط بر طبیعت».ص30 استاد، مبادی فکر غرب را «اندیشیدن بر روی داده‌های حسی برای تسلط بر طبیعت» مطرح می‌کنند. اما «اندیشیدن» که یک فعل است، نمی‌تواند مبادی (که قضیه و تصدیق است) باشد! به جملة برجسة استاد دقت کنید: «اندیشیدن» روش به دست آوردن مبادی است، آنچه در انتهای این جمله آمده غرضِ استفاده از این روش است، و «مبادی» تنها می‌تواند آنچه در وسطِ این جمله است باشد یعنی داده‌ها، البته به شرطی که منظور از داده‌ها «تصدیق» باشد نه «تصور». لذا استاد باید هنر بیکن را صحیح‌تر بیان کنند. دو احتمال به ذهن حقیر می‌رسد: احتمال اول: بهتر است بگوییم: «بیکن، مبادی علم غربی را تعیین نکرد، بلکه غرض از علوم را تعیین کرد؛ تسلط بر طبیعت.». و بیش از آن که مبادی یک علم، به آن علم و زندگی دانشمندانِ آن علم جهت بدهد، غرض از علم است که جهت می‌دهد؛ چرا که همین غرض است که باعث می‌شود دنبال مبادیِ متناسب با آن بگردیم. در این صورت، به جای شناخت یک تمدن و فرهنگ از طریق مبادی‌اش، بهتر است که از طریق غرضش آن را بشناسیم؛ چرا که همین غرض است که مبادیِ متناسب با خودش را پیدامی‌کند. احتمال دوم: «بیکن، مبادی علم غربی را تعیین کرد.»، آنگاه باید چند مثال از آن مبادی بزنیم. سؤال سوم استاد در خط آخر صفحة 31 می‌فرمایند: «عالم غربی، یک مفهوم حصولی و انتزاعی نیست که کسی بتواند بنویسد و ما با مطالعة آن از آن مطلع شویم.»، در این راستا این سؤال مطرح می‌شود که: «مبادی عالم غرب را عقلاً باید شناخت یا قلباً؟ دومی ممکن نیست مگر این که غرب‌زده شویم. و اولی هم در کتاب‌ها به دست می‌آید!». سؤال چهارم سؤال: در صفحة 37 دربارة این که «وظیفة آقای منتظری آیا سکوت بود یا ورود در مسائل سیاسی؟»، چون وی با امام اختلاف نظر داشت و گفته‌بود: «من نیز یک مجتهدم و وظیفه‌ام این است که به اجتهاد خودم عمل کنم.»، استاد می‌فرمایند: «پس آقای منتظری خودش را فقیهی در کنار امام خمینی می‌داند». اختلاف نظر داشتن با امام در یک مسأله و تفاوت تشخیص وظیفه، چرا خود را در کنار امام دیدن است؟ این حرف استاد، یا به این معنی است که: «هیچ‌کس نباید با امام اختلاف نظر حتی در تشخیص مصادیق داشته‌باشد.»، یا به این معنی است که خود را کنار امام دیدن بد نیست. آیا اشتباه آقای منتظری صرفاً عمل‌کردن به اجتهاد خودش بود؟ یا مشکل وی، این بود که اجتهادش خیلی خیلی پَرت بود و بصیرت لازم برای شناخت جامعه را نداشت؟ شاید بهتر باشد به جای این که «خود را در کنار امام دیدن» را نتیجة «عمل‌کردن به اجتهاد خود» بدانیم، نتیجة «نشناختن زمانه و درنتیجه اجتهادهای پرت و پلا» بدانیم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- همین‌طور که می‌فرمایید از آن جهت که جامعه خود را در ذیل شخصیت امام قرار نداده گرفتار بی‌فکری است، طرح موضوع شده و سپس به آسیب‌شناسی آن پرداختیم 2- بیکن به عنوان یک شخصیت، انعکاس غرض روح زمانه بود و بر آن اساس غرض علوم تعیین شد، پس به نظر بنده می‌توان گفت بیکن مبادی فکر غرب را تعیین نمود 3- ما باید با مطالعه‌ی تاریخ غرب، روح حاکم بر مناسبات غرب را درک و احساس کنیم، مثل آن‌که پس از مطالعه‌ی کتابی متوجه روحی می‌شوید که نویسنده در صدد اظهار آن است. در این‌جا رویکر ما مهم است که در مطالعه‌ی غرب چه‌چیزی را دنبال می‌کنیم 4- آقای منتظری حقیقت و جایگاه حضرت امام را که چیزی بالاتر از یک مجتهد در فقه بود ندید، چیزی که مقام معظم رهبری دیدند. موفق باشید
2703
متن پرسش
با سلام ابن عربی می گوید که موسی امده به هارون گفته که چرا مردم را از گوساله پرستی منع می کنی انها هم دارتد خدارا می پرستند؟ به چه معناست توضیح دهید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در این امور باید موضوع تکوین را با تشریع در متون عرفانی تفکیک کرد به طوری‌که در قرآن یک‌جا خداوند به همه‌ی انسان‌ها اعم از کافر و مؤمن واژه‌ی «عبادالله» را به‌کار می‌برد که این‌جا منظور جنبه‌ی تکوینی مخلوقات است و در این راستا هیچ‌کس از از بندگی خدا بیرون نیست و نمی‌تواند کاری بکند که خدا نخواسته است ولی همین موضوع از جنبه‌ی تشریعی به کسانی تعلق می‌گیرد که با اراده و اختیار خود بندگی خدا را کرده‌اند. هنر ما در فهم متون عرفا دقت در نکاتی است که آن‌ها از نظر تکوینی مطرح می‌کنند. مثل همین‌که اگر کسی بگوید خدا خواسته است که من شراب بخورم و اگر نمی‌خواست نمی‌خوردم. در حالی‌که گوینده غافل است خداوند خواسته است که او تکویناً بتواند شراب بخورد ولی همان خدا به پیامبرانش تشریعاً دستور داده است که به انسان‌ها گفته شود موظفند با اختیار خود از خوردن شراب امتناع کنند. موفق باشید
2702
متن پرسش
با سلام این گفته عین القضات و ابن عربی که میگویند شیطان رئیس العرفا هستند چون به غیر خدا سجده نکردند و به غیر او روی نیاوردند؟ به چه معناست
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: باید عین متن باشد تا معلوم شود منظور آن‌ها چیست. زیرا این بزرگان از دانشمندان جهان اسلام هستند و مسلّم سخنی نمی‌گویند که مخالف متن قرآن باشد در حالی‌که قرآن شیطان را عصیان‌گر درگاه الهی می‌داند. موفق باشید
2701
متن پرسش
سلام لطفا جزوه شرح دعای مکارم الاخلاق و جزوه فلسفه غرب و همچنین کتاب معرفت النفس و الحشر را در سایت قرار دهید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: مدیر محترم سایت ملاحظه فرمائید. در ضمن متذکر شوید که فایل معرفت‌النفس و الحشر موجود نیست.
2699
متن پرسش
سلام ، اگر هیات امنای مسجدی با بازگشایی کتابخانه ای که در دوران قبل از صدارت ایشان فعال بوده و دانشجویان و دانش آموزان زیادی در آن مشغول درس خواندن بوده اند مخالفت کنند و آن را به هر عنوان به تعطیلی بکشانند و بهانه شان این باشد که بودجه نداریم و با فعالیت مخلصانه بسیج همان مسجد، که نیازی به پول و بودجه ندارد هم مخالفت کنند بعد خودشان را سینه چاک رهبری معرفی کنند و این شبهه پیش بیاید که ؛ آیا براستی خط ولایت .............؟ چه باید کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: مدارا کنید. رسول خدا (ص) فرمودند : «أَمَرَنِی رَبِّی بِمُدَارَاةِ النَّاسِ کَمَا أَمَرَنِی بِأَدَاءِ الْفَرَائِضِ» امر نموده مرا پروردگارم بمدارات با مردم چنانچه مرا مأمور فرموده باداى فریضه ها. مواظب باشید در جمع مسلمین اختلاف ایجاد نشود و در محل کینه و تنفر ایجاد نگردد. موفق باشید
2698
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز با توجه به دانشجو بودن و کمبود وقت برای مطالعه و انبوه کتابهای موجود اعم از شهید مطهری،شهیدآوینی،شریعتی،ا ستاد جوادی، کتب حضرتعالی، کتب سیاسی و انبوه مقالات و روزنامه های سیاسی ، توصیه شما جهت اولویت بندی تقدم موارد مطالعه چیست؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به خودتان مربوط است که با کدام موضوعات از اساتید محترم می‌توانید نیاز روحی خود را تغذیه کنید. موفق باشید
2697
متن پرسش
سلام علیکم.استاد مداحی و روضه گوش دادن چه تاثیراتی بر انسان دارد؟تا چه حد این کار را انجام دهیم؟اینکه آیت الله قاضی فرموده اند هر چه دستگیرم شد از قرآن و زیارت سیدالشهدا بود یعنی در سیرتوحیدی این دو خیلی موثر است؟من وقتی اختلافات بین مسوولین را می شنوم خیلی ناراحت می شوم چه کنم که خونسردی خود را حفظ کنم بی تفاوت هم نمی توانم باشم بعضی وقتها حتی نفرینشان می کنم آخر خیلی سال است که این اختلاف نظرات فاحش و بی وفایی هایشان به نظام را شنیده ام و خسته شده ام،آرامشم را چگونه بازگردانم؟ممنون.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- راه همان راهی است که مرحوم آیت‌الله قاضی متذکر شدند، از این جهت در حدّی که عادت نشود و قلب همواره در صحنه باشد گوش‌دادن مداحی خوب است. بهتر از آن حضور در جلسات روضه است 2- همان‌طور که مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» فرمودند این انقلاب به لطف الهی جلو می‌رود و نگران آن نباشید که این سیاسیون بتوانند با بداخلاقی‌هایشان مزاحم جهت اصلی انقلاب شوند. موفق باشید
2696
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته.استاد می خواستم بدانم آیا امکان دارد قرآن به ما نازل شود؟اگر بخواهیم چنین شود چه کنیم؟خواندن قرآنها به زبانهای دیگر چه سودی دارد؟چقدر لزوم دارد یا بهتر بگویم شما چقدر توصیه می نمایید که ما حافظ قرآن شویم؟چه روشی را برای بهتر حفظ کردن توصیه می نمایید.متشکرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به ما دستور داده‌اند اگر می‌خواهید خدا با شما سخن بگوید قرآن بخوانید و اگر می‌خواهید شما با خدا سخن بگویید نماز بخوانید. حفظ قرآن اگر با تدبّر و مفاهیم باشد و از تحقیق در معارف بازتان نمی‌دارد، خوب است. روش حفظ قران را از اهلش بپرسید. موفق باشید
2695
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم من از شما دو تا سوال دارم من دختری ...ساله مقید به مسایل دینی و ... ساله ازدواج کرده ام من شما را از طریق همسرم شناخته ام ولی مشکلی دارم و آن این است که من در رابطه جنسی با همسرم اصلا ارضا نمی شوم و این مساله خیلی مرا اذیت می کند وبرای اینکه ارضا شوم به مسایل جنسی خیلی فکر میکنم و در موردش مطلب زیاد میخوانم وهر زن و شوهری رو که میبینم فقط به این فکر میکنم که چطور همدیگر رو ارضا میکنن و ... استاد التماستون میکنم کمکم کنید دیگه دارم از رابطه با همسرم زده میشم ( دوسش دارم) و نمیتونم تو مسایل معنوی خودم رو بالا ببرم و مشکل دیگرم چشمام هست نمیتونم کنترلش کنم خودم هم میدونم منشاش مشکل قبلیمه بازم استاد ازتون خواهش میکنم کمکم کنید چیکار کنم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اولاً: کتاب «چگونگی ادب قلب و عقل و خیال» را مطالعه بفرمایید تا نه‌تنها خیالاتتان را بتوانید کنترل کنید و هم در موضوع ارتباط با همسرتان کمک‌تان کند. ثانیاً: فکر کنید. اگر ممکن است موضوع را با همسرتان در میان بگذارید و به یک مشاور در این امر مراجعه کنید. موفق باشید
2694
متن پرسش
با سلام به شما استاد گرامی.اینجانب دانش پژوه جامعه الزهرا قم قسمت غیرحضوری هستم که کتابها و سی دی ها را دریافت می نمایم و خود باید مطالعه کنم الان این قدر عقب افتاده ام که نزدیک است شرایط ادامه تحصیل را از دست بدهم و بخاطر همین گاهی اضطرابم خیلی بالا می رود.شما پیشنهاد می نمایید چه روشی را در پیش گیرم تا خوب تمرکز و توجه بر روی درسهایم پیدا کنم و حالا اگر جبران نمی توانم بکنم لا اقل اگر خداوند صلاح می داند این راه را ادامه دهم.من الله توفیق.دامت برکاته.خدانگهدار.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بزرگان گفته اند: «توزیعُ الْوَقْتِ توسیعُ الوقت » اگر وقت خود را تقسیم کنید و برای روز و شب‌ات برنامه‌ریزی کنید فرصت انجام کارهای عقب‌افتاده را پیدا می‌کنید رمز موفقیت بعضی ها این است که هر کاری را به موقع انجام می دهند و برای همه اوقات خویش برنامه دارند؛. حضرت امیر علیه‏السلام هرگاه بر فراز منبر می‏نشست، پیش از آن که خطبه را آغاز کند به حاضران چنین توصیه می‏کرد و هشدار می‏داد: «ای مردم! از خدا پروا کنید. هیچ کس عبث و بیهوده آفریده نشده است؛ تا به بازیچه مشغول شود و هیچ کس به حال خود رها نشده است که عمر خود را لغو و بیهوده سپری کند». موفق باشید
2692
متن پرسش
با سلام.استاد عزیز من حقیر در گذشته دبیرستان نمونه دولتی درس می خواندم0آنجا یکی از دانش آموزان بهم گفت مارمولک و تا سال آخر من همین طور مدام از دست حرفها و رفتارهاش ناراحت می شدم تا اینکه تقریبا یک سال بعد از جدا شدنمون فیلم مارمولک ساخته شد که به قول یکی از روحانیون قم از بس که بهشون گفته بودن مارمولک ضعف اعصاب گرفته بودن و حتی مردم به جایی رسونده بودن که آخوندها مجبور شدن به بعضی هاشون بگن لعنت بهت.بعد یک شب که خواب بودم شنیدم یه صدایی گفت ای بنده خدا از خواب برخیز و بعد آیه صم بکم عمی برام تلاوت شد خیلی ترسیدم یه مقداری هم حالات مرگ را گذروندم و بعد از یک سال و نیم وارد به حوزه و مباحث دینی شدم.حالا گاهی فکر میکنم این حوادث چه ربطی به هم داشت؟اون دانش آموز هم الان توی دانشگاه درس میده و همون موقع هم توی مدرسه خیلی کار فرهنگی انجام میداد و به نوعی الگو بود.مذهبی هم بود ولایت فقیه را هم خیلی قبول داشت.فقط ما با هم ناسازگار بودیم.یعنی ممکنه اون آیه که تلاوت شد توسط شیطان باشه؟؟؟ممنون که صحبتهام را شنیدید.خداحافظ.ادامه دارد....
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: نمی‌دانم. موفق باشید
2691
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز تعریف شما از دین چیست؟ با توجه به این که دین وحدت حقیقی ندارد و وحدت آن اعتباری است. آیا می توان دین را به وسیله عوارض ذاتیه تعریف کرد یا باید به راه های تعریف به وسیله غایت یا تعریف به وسیله روش شناسی مراجعه کرد؟ همچنین توضیحی در رابطه تعریف به وسیله علل اربعه (فاعلی، غایی، صوری، ...) بفرمایید.که ارسطو نیز در باره ی این تعریف در کتاب ((درباره ی نفس)) نکات جالبی فرموده است. بنده در حال فراهم کردن مقدمات ازواج هستم اگر میشود برایم دعا کنید. در ضمن بنده تهران هستم برای توفیق پیدا کردن برای دیدن حضوری شما هم دعا کنید. ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: وقتی متوجه هستیم هرآنچه به صورت وَحی بر قلب مبارک رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» نازل می‌شود ریشه در اُمُ الکتاب دارد و منشأ آن یک حقیقت نفس‌الأمری است نمی‌توانیم وحدت آن را اعتباری بدانیم بلکه کثرتی است که عین وحدت است در عین حال اشکال پیش نمی‌آید که از طریق عوارض ذاتیه‌ی آن متوجه حقیقت آن شویم. به تعبیر علامه طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» دین الهی از توحید شروع می‌شود و به عقاید و اخلاق و احکام تقسیم می‌گردد و باز از طریق همان عقاید و اخلاق و احکام به توحید رجوع داده می‌شود. به همین جهت می‌توان دین را با نظر به غایتی که دارد – که همان توحید است - تعریف نمود و معلوم است در این رابطه روش دین نیز نظر به غایت خود دارد. با این توضیح می‌توانید علل اربعه‌ی آن را تبیین بفرمایید و علل فاعلی آن را ربوبیت خداوند در نظر بگیرید و علت صوری آن را احکام الهی بدانید. موفق باشید
2690
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت خدمت استاد طاهرزاده بنده معیارهای انتخاب همسر را تا حدودی میدانم ولی موردی که ذهن بنده را مشغول به خود کرده مسئله ی ماه های تولد است(و در مورد ضعیف تر روزهای تولد). اینکه مثلا بنده متولد آبان ماه هستم - با مطالعه ی بعضی از کتب طالع بینی- بهترین گزینه برای انتخاب همسر آینده ام فرد متولد اسفند ماه می باشد. یا بالعکس مرد اسفند ماه با زن آبان ماه. در اطراف بنده هم کسانی از این قبیل رو دیدم که -بدون اینکه توجهی به بحث طالع بینی داشته باشند - ماههای تولدشون با هم سازگار بوده. حال سوال بنده این است که آیا در بحث انتخاب همسر کمک گرفتن از این گونه کتابها و مطالب مرتبط با طالع بینی نیازی هست و همچنین با توجه به اینکه ذهن بنده درگیر اینگونه مطالب شده چگونه باید همسر خود را انتخاب کنم؟(مثلا وقتی مادرم میگه یک دختر برات پیدا کردم ازش میپرسم متولد چه ماهیه). لطفا بنده رو راهنمایی کنید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: خیلی بیخود می‌کنید که به دنبال ماه تولد دختری هستید که می‌خواهید برای همسری انتخاب کنید. به دنبال ایمان و وارستگی او باشید. موفق باشید
2686
متن پرسش
(استاد بنده درباره سوال 2619 مجددا سوالی ارسال کردم که فکر کنم ناقص بود اگر این سوال من را پاسخ فرمایید پاسخ سوال قبل خود را نیز دریافت نموده ام سلام علیکم استاد درباره سوال 2619 و پاسخ حضرتعالی مجدا سوال داشتم خواهشا به سوالات من به صورت جداگانه پاسخ پاسخ فرمایید حضرتعالی در پاسخ به سوال بنده فرمودید --معشوق از آن جهت محبوب است که عشق را به ما هدیه می‌کند-- استاد ما خدا و اهل البیت را به عنوان معشوق حقیقی می شناسیم . حال اگر در متن پاسخ شما به جای معشوق . خدا و اهل البیت را قراردهیم پاسخ شما اینگونه می شود خدا واهل البیت از آن جهت محبوب است که عشق را به ما هدیه می‌کند. آیا شما عشق را برتر معشوق دانسته اید ؟مگر ما بالاتر از معشوق (خدا و اهل البیت )داریم؟ 2- آموخته ایم که بالاترین چیزی که خدا و اهل البیت به ما هدیه می کنند خودشان هستند . خودشان هم که معشوق هستند پس بهتر نیست بگوییم عشق از آن جهت مطلوب است که معشوق را به ما هدیه می کند؟ 3- در سوال قبلی که قسمتی از فایل شما را عینا نقل کردم فرمودید : ----.حتی ادم محبوب را می خواهد برای ان حب .آدم عاشق عشق است نه عاشق .معشوق . چرا فرمودید( آدم عاشق عشق است نه عاشق معشوق) ؟ مگر معشوق ما اهل البیت نیستند بهتر نبودید می فرمودید آدم هم عاشق عشق است و هم عاشق معشوق؟ (بنده به هیچ وجه قصد جسارت نسبت به نظرات حضرتعالی ندارم . به لطف خدا در جلسات چهارشنبه حضور یافته ام و بسیاری از مواردی که فرموده اید را در حد توان درک نموده ام و این موردی که سوال کردم برایم حل نشده است و پاسخ حضرتعالی بسیار برایم مهم است و منتظر پاسخ فرمایی حضرتعالی هستم با تشکر ) )
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: انسان خدا را به جهت این‌که خوبی مطلق است محبوب خود می‌داند، یعنی در این مورد هم نظر به خوبی‌ها دارد و خوبی‌ها از آن جهت خوب‌اند که محبوب ما هستند و حب ما یا عشق ما را جواب می‌دهند تا عشق در ما زنده بماند. مواظب باشید داستان ما داستان آن کسی نشود که رفته بود جنگل و بعد برای رفیقش گفته بود: «از بس درخت بود جنگل را ندیدم» در حالی‌که همان درخت‌ها جنگل بود و نمی‌شود جنگل را از درخت‌ها جدا کرد. خوبی‌ها را نمی‌توان از محبوب جدا کرد و محبوب جز عشق ما نیست. موفق باشید
نمایش چاپی