بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
36435

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم وقتتون بخیر: مقبولیت و مشروعیت حکومت رهبر حق بر جامعه از پذیرش مردم ناشی می‌شود یا خیر؟ اگر احراض شود، مردم حکومت رهبری را نمی‌خواهند آیا ایشون وظیفه شرعی دارند هنوز رهبر باشند یا خیر؟ به نظرم سیره حضرات معصومین به ویژه حضرت علی که فرموده اند اگر حضور مردم نبود حجت بر من تمام نمی‌شد نشان می‌دهد رهبر حق را هم باید مردم بخواهند. البته تشخیص رهبری بر حق بر عهده مردم نیست بر عهده مجلس خبرگان است. نیازی هم به برگزاری رفراندوم مورد تبلیغ رسانه های بیگانه نیست، فضای عمومی جامعه نشان دهنده این است که مردم رهبری حضرت آقا رو قبول دارند. برداشتم درسته یا خیر؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً نظر مقام معظم رهبری آن است که مشروعیت منسب ولایت فقیه، به مقبولیت مردم است. ولی نه مقبولیت شبکه رسانه های استکباری!! که صدایش بلند و بسی تکرارِ یک موضوع است در کانال‌های مختلف به طوری که افراد عادی را به اشتباه می‌اندازند. موفق باشید

36348

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب و احترام: الهی عنایت خاصه صاحب الزمان روزی هر روز شما باشد، که این همه صبورانه زحمت می‌کشید و به زیبایی پاسخ سوالات را می‌فرمایید. استاد بنده مبلغ دانشگاه هستم. برای جذب افراد از نظریات روانشناسی نوین مثل تحلیل رفتار متقابل اریک برن و توسعه فردی و تیپ شناسی یونگ استفاده می‌کنم و بعد برای توضیح بیشتر از آیات و روایات استفاده می‌کنم و اثبات حقانیت دین را انجام می‌دهم. آیا این روش نادرست است؟ و نور ندارد؟ ممکنه ذکر یا اعملی به بنده آموزش بدهید کلامم در دیگران تاثیر کند و علاقمند به نماز و حجاب و تقوی...‌ بشوند. بسیار محتاج دعای خیر پدرانه شما هستم. حاجت روا باشید. التماس‌ دعاه

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا قوت. بنده دعاگو هستم. اگر در دل مطالبی که در فضای روان‌شناسی می فرمایید مخاطب خود را متوجه نفس ناطقه‌اش و ابعاد غیر مادی و مجرد و بیکرانه‌اش نمایید، تا بیکرانگی خود را در عین اتصال به خداوند احساس کند؛ ان شاءالله نتایج خوبی به دست می‌آید. کاری که آقای دکتر کلانتری از اساتید دانشگاه اصفهان و یا خانم دکتر شیخ نظامی از اساتید دانشگاه مشهد بر آن تأکید دارند. موفق باشید

36346

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد عزیز سلام: سوالی در مورد کلمه فردایی و پس فردایی که در جملات استفاده می کنید داشتم. آیا می توانیم اینطور بگوییم که فردای ما ادامه ی امروز ماست چون مثلا در بحث علم و تکنولوژی هرچند ما با نیات دیگری از تکنولوژی غرب بهره می بریم و آثار مخرب را کم کنیم ولی باز در همان رینگ هستیم و این سعی و انتظار، ظرفیتی برای ایجاد پس فردایی به لطف الهی است که علم هایی در صحنه می آیند که تا الان برای بشر مطرح نبوده است و دیگر در رینگ علم غربی نیست. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور جناب آقای دکتر فردید از به کاربردن این واژه همین است. خوب است به متنی که تحت عنوان « گزیده‌هایی از افکار و اندیشه های دکتر احمد فردید» روی سایت است رجوع فرمایید https://lobolmizan.ir/leaflet/1284?mark=%D9%81%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%AF . موفق باشید

36223
متن پرسش

با سلام و سپاس فراوان از استاد عزیز: راجع به مردم عزیز غزه، چیزی که بنده می‌بینم روحیه خیلی خاص و کم نظیر در بین اهالی این سرزمین است و اون هم غلبه بر مرگ و خون و ترس است، به معنای واقعی آن. به نظر میرسه این مردم با این روحیه و استقامت کم نظیر در این عصر مرگ و زندگی را به وحدت رساندند و فراتر از این دو رفته اند و این چیزی است که به عینه دیده و درک می‌شود نه به استعاره و حدس. خوشا به سعادت این عزیزان. استاد این پدیده در این عصر چه معنایی دارد؟ و سؤال دوم اینکه آیا این طوفان الاقصی که واقعا کار خدا بود و به یکباره تمام برنامه های شیطانی غرب را به هم ریخت، میشه گفت مردم غزه در واقع فدای انقلاب اسلامی شدند برای اینکه تمام توطئه های جدیدی که چیده بودن برای انقلاب رو از بین برد و انقلاب اسلامی از یک تهدید بسیار بزرگتر از قبل نجات یافت، تا این انقلاب به دست صاحبش برسد؟ اگر این چنین باشد ما باید به حال این مردم غزه غبطه بخوریم و واقعا به خون شهدای غزه که بیشتر کودکان مظلوم هستند مدیونیم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این نوع حضور که در مردم غزه ملاحظه می‌کنید، حضوری است که با انقلاب اسلامی و نظر به شهادت، گشوده شد و متأسفانه ما از جهتی از آن غفلت کردیم. در حالی‌که امامِ شهیدان تازه پس از قبول قطعنامه با آن بصیرت تاریخی که داشتند فرمودند: «خداوندا! این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روی مشتاقان باز، و ما را هم از وصول به آن محروم مکن. خداوندا! کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه‌اند و نیازمند به مشعل شهادت؛ تو خود این چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش.» و این‌جا است که شما مشعل شهادت را هرچه پر فروغ‌تر در غزه ملاحظه می‌کنید، امری که آرزوی حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» بود و او می‌دانست که از این طریق ما از جهان سردِ دنیای استکباری می‌توانیم عبور کنیم. ۲. آری! مردم غزه با نظر به راهی که انقلاب اسلامی گشود، علیرغم تصور دشمن صهیونیستی که گمان می‌کرد آنان را در زندان کوچک غزه مجبور به تسلیم می‌کند، مردم غزه متوجه راهی شدند که هزاران امکان در مقابل آن‌ها می‌گشاید و عملاً فدایی آن راه شدند تا بیشتر از آنچه جهان استکباری گمان می‌کند، در جهان آینده حاضر شوند. موفق باشید     

35985

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: منظور جناب مولوی از این بیت رو بفرمائین «جمله بی قراریت از طلب قرار توست / طالب بی قرار شو تا که قرار آیدت» ممنون

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این‌که به هر دری می‌زنیم تا آرامشی پیدا کنیم؛ خودش منشأ بی‌قراری و بی‌آرامشی ما می‌شود. در حالی‌که اگر خود را زیر سایه حضرت حق که عین بقاء است، قرار دهیم به قرار می‌رسیم که این را شما در شخصیت‌هایی بزرگی همچون حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و حضرت نایب الامام رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله‌تعالی» می‌توانید به صورت معجزه‌آسایی احساس کنید. موفق باشید

35962

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: استاد در حال طی فص شیثی هستم، سوالی دارم: اینکه آیا حیوان سگ در عین ثابته تکوینی یا همان کلی سعی خودش حاضر است بالفعل و حق را به تمامه دارد پیش خودش، یا مثل ما تشریعی دارد و سیر از قوه به فعلی وجودی دارد و او هم باید تلاش کند برای بهتر و کلی تر حق را دیدن؟ در مثال سگ آیا کنار زدن قیود و جزئیات اصلا معنا دارد؟ یا نهایت کمالش اصولا همین است که الان هست و هیچ جای ترقی ندارد؟ مثلا می‌تواند سگی در سگیت خودش سیر کند و بشود سگ اصحاب کهف و کمالاتی بدست بیاورد و یکی دیگر سگی ولگرد بشود که پاچه مردم را می‌گیرد؟ سگ هم یک نوع ظهور است و در ظهور هم گفتیم تشکیک هست، یعنی ظهور و تجلی سگیت هم مثل انسانیت ذومراتب است؟ و اینکه بعد از مرگش روح سگی او که اصل هستی اوست چه می‌شود؟ آیا عالم برزخی دارد و قیامتی؟ یا برمی‌گردد به دنیا؟ با تشکر التماس دعای خیر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی در آیه ۳۸ سوره انعام که می‌فرماید: «وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُمْ» معتقدند حیوانات نیز مسیری برای شدن دارند و عرایضی نیز در شرح این آیه در بحث سوره انعام شد. موفق باشید

35875

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت شما استاد بزرگوار: شما در صوت فصوص‌الحکم، فص یحیوی (صوت شماره ۱۷۳ فکر کنم هست) که از قول ابن عربی که در فتوحات می‌گوید: من با واهمه، خدای خودم را خلق کردم و مدتها با او بودم بطوریکه غذایی نمی‌خوردم. به نظر شما این خدایی که ابن عربی می‌گوید، خدای ساختگی نیست؟ با تشکر از الطاف شما!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این موارد بسیار حساس است و باید فضای سخن و جایگاه آن برای خواننده از قبل روشن شده باشد که جز خداوند کسی آن‌طور که شایسته اوست، او را نمی‌شناسد. به همین جهت تأکید می‌شود اگر افراد ذوق خاصی که برای رجوع به فصوص در خود نمی‌یابند، خود را به زحمت نیندازند، یا لااقل با دنبال‌کردن کتاب «تمهیدالقواعد» ذهن خود را آماده نمایند. زیرا بیشتر با مواجه شدن با چنین مباحثی، انسان باید بتواند در درون خود آن مباحث را تصدیق نماید. موفق باشید

35845

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: فکر می‌کنم ملاصدراست که گفته ست در برهان صدیقین حتی لازم نبود عالم محسوسات وجود داشته باشد تا پی به خدا ببریم. می‌خواستم بپرسم منظورشون چی بوده چون ما ابتدا با دیدن موجودات اطراف وجودشان رو تصدیق می‌کنیم و سپس ادامه برهان رو جلو می‌بریم تا به عین الوجود می‌رسیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال «هستی» به همان معنای مطلق‌بودنش، حکایت حضور توحید الهی است بخصوص که ما با هستی خود تعلّق به هستی مطلق را می‌توانیم درک کنیم. موفق باشید

35766

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ارادت استاد جان: توفیقات الهی روزیتان، اجازه دهید خیلی واضح و روشن بپرسم چرا مدتی از امید دانا حمایت کرده و حتی سخنان او را در کانال مطالب ویژه نشر می دادید؟ نمی توانم قبول کنم که فردی با عقلانیت فلسفی و روشنی ضمیر، که در بعد تاریخ نیز تحلیل دارید فریب این شخص را خورده باشد پس علت چیست؟ موید باشید

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر نظر جنابعالی باشد تا آن‌جایی که ایشان متذکر نکات خوبی در مورد مقام معظم رهبری بودند؛ قابل قبول بود و هنوز هم آن نکات مثل زبانِ بدن رهبری قابل قبول است. ولی از وقتی که آن جوان لبنانی مقیم آمریکا قصدِ به قتل‌رساندن سلمان رشدی را داشت و ایشان با موضع‌گیری خود به صورتی فتوای امام را خلاف دانست، از آن به بعد سایر سخنان او ارزش خود را از دست داد بخصوص در اغتشاشات زن، زندگی، آزادی. موفق باشید

35750

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد طاهر زاده: جناب آقای شیخ  محمدی گلپایگانی رئیس دفتر رهبری اخیرا از ساده زیستی رهبری و حقوق نگرفتن و گذران زندگی با هدایا و نذورات و ملک و املاک نداشتن ایشان و....سخن گفتند! اگر یک نظر سنجی انجام شود صد درصد مردم ایران  یا شاید هشتاد درصد مردم  دنیا آرزو داشته باشند  مثل رهبر ایران ساده زیست باشند! من هم دوست داشتم هر روز نان و حلوا بخورم اما تمام اختیارات و قدرت رهبری را داشتم. هرکس را می خواستم بر مسند می نشاندم. هرکس را می خواستم رد صلاحیت می کردم و... و چه قدرت و اختیارات بی قید و شر طی داشتم، هر کاری که می خوانستم انجام می‌دادم. خوشا بحال چنین ساده زیستی شیک و بی دردسری، نه میدانی قیمت های مواد غذایی هر روز چقدر گران می شود. نه می دانی درد بیماری و بی  پولی چیست. نه درد مستاجری می دانی چیست. نه مثل فرهنگیان می دانی حقوق ۲۹ اسفند ماه واریز شود چه خاکی باید بر سر بگیری. نه می دانی از کار بیکار شدن و پیش زن و بچه شرمنده شدن چه حسی دارد. از همه مهمتر اینگونه ساده زیست کردن این خاصیت را دارد که هیچ کس و هیچ چیز برات مهم نمی شود و هیچ درد و رنجی در قبال مردم و ملت نخواهی داشت. شاید حرف بزنی و ادایش را در بیاوری اما در عمل نه خودت کاری خواهی کرد و نه اجازه می‌دهی کسی برای مردم  کاری انجام دهد. یکی حب مال دارد و دیگری حب قدرت البته حب قدرت ویرانگر تر است. یک سوال پایانی؛ امام علی علیه السلام هم با هدایا و نذورات و کمک یارانش زندگی می کرد؟ من که اینگونه روشی در زندگی از امام علی سراغ ندارم. با تشکر و سپاس

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به سخنان شهید کاظمی توجه کنید. شاید به خود آیید و به گفته این مرد الهی، با زبان کسانی که انسان را تا قعر جهنم جلو می‌برند؛ سخن نگوییم!! https://eitaa.com/khakestary_amar/38459  از سخنان شهید بزگوار حاج قاسم سلیمانی غافل نباشید که فرمود: « والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی {رهبر معظم انقلاب} است که امروز سکّان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید مهمترین محور محاسبه این است. موفق باشید

35627

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: با توجه به مطالب کتاب «جایگاه تاریخی حادثه ها و هنر اصحاب کربلا در فهم آن» اون خون دلی که مطرح کردین برای اصحاب حضرت که رمز حضورشون در کربلاست، از چه جنسیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور ذهن ندارم که از کدام قسمت سخن می‌گویید. هرچه هست مسلّم است اصحاب آن حضرت از اینکه کفر و شرک حاکم است و امامی معصوم که امکان بهترین شرایط زندگیِ دنیایی و آخرتی بشر را می‌توانند فراهم کنند، در صحنه نیستند خون دل می خورند. موفق باشید

35572

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد طاهرزاده عزیز: استاد همانطور که اطلاع دارید چند روزی هست که استاد رائفی پور بعد از اتمام مناسک حج به دلایل نامعلوم در عربستان ممنوع الخروج شده اند. تحلیل حضرتعالی در رابطه با این موضوع چیست؟ و اینکه دعا بفرمایید ان شاء الله مشکل ممنوع الخروجی استاد حل شود و به سلامت به میهن بازگردند. التماس دعا یا حق

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن شاءالله مشکل برادر عزیزمان حل می‌شود. ولی اگر این حرکت در آن زمان در کشور عربستان قانونی نبوده، ما باید احتیاط می کردیم. موفق باشید

35423
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیر: استاد در مورد راز آیه «و واعدنا موسی ثلاثیین لیله» در نماز شب های این توضیحی بفرمایید تا بتوانیم با ارتباط حقیقی با حقیقت این نماز و این ماه بهترین و بیشترین بهره را ببریم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نماز دهه اول ذی الحجّه نظر به یکی از زیباترین حضور و تکمیل آن حضور تا چهل شب در میقات الهی است که حضرت موسی «علیه‌السلام» در آن حاضر بودند و نمازگزار با تذکر به آن حضور و میقات، در نماز خود، خود را در آن فضا وارد می‌کند. موفق باشید   

35333

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: هیچ کدام از متون دینی که نگاه کردم نتوانسته بنده را به طور کامل راضی کند. متون هند از حیث عرفانی خوب است ولی برخی مطالب آن احساس می شود منطبق بر واقع نیست یا اینکه نیاز به تاویل دارد. قرآن کریم دغدغه بنده عرفانی است و این مطالب که در آن آمده است به جز معدودی از آیات بنده را جذب نمی کند. مثلا این آیه برای ضمیری که به دنبال نفحات عرفانی است چه حرفی برای گفتن دارد؟ أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ وَلَا تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ ۚ وَإِنْ كُنَّ أُولَاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّىٰ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ ۚ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ ۖ وَأْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ ۖ وَإِنْ تَعَاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَىٰ

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که قرآن، به عنوان مظهر ربوبیت حضرت ربّ العالمین، کتابِ زندگی است تا انسان در همه ابعاد زندگی خود بتواند برنامه پروردگار خود را عملی کند. مهم آن است که زندگی را به آسمان معنویت متصل می‌کند. اگر سری به دو جلد کتابی که تحت عنوان «تفسیر القرآن الکریم» از ابن عربی چاپ شد که تأویلاتِ جناب کاشانی است؛ رجوع فرمایید، در مورد تأویلات قرآن با شما سخن‌ها دارد. موفق باشید

35263

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خداقوت: بنده در حیطه کار با نوجوان دارم کار می‌کنم میخوام یه سیر مطالعاتی از کتاب استاد طاهر زاده بهم معرفی کنید خیلی نیازمند هستم، هم روش کار با این سن، هم اعتقادی. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن شاءالله با کتاب «جوان و انتخاب» و «چه نیازی به نبی» شروع فرمایید و سپس با کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» ادامه دهید، نتیجه خواهید گرفت. موفق باشید

35256

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به نام خدا با عرض سلام و احترام: بنده معلم سوم دبستان هستم و دانش آموزی بسیار توانمند، مودب و باهوش دارم در حدی که از هر لحاظ، رتبه ی اول کلاس را کسب می کند، اما ویژگی ای دارد که موجب نگرانی بنده و به ویژه خانواده ی ایشان شده است؛ او به شدت کمال طلب است، تا جایی که تحمل شکست ندارد و اگر در امری شکست بخورد آن را به طور کامل کنار می گذارد و از طرفی می خواهد در هر چیز بهترین باشد و بهترین را داشته باشد، به طور مثال تنها یک دوست انتخاب کرده، دوستی که فردی بسیار مودب و مومن و به ظاهر کامل است و تمایل دوستی با دیگران را ندارد با اینکه دیگران او را دوست دارند. به گفته ی پدر ایشان، فردی در دوستانشان چنین شرایطی را داشته و طبق شکستی که در دوستی خورده، به دلیل اینکه دوستش فردی بسیار مذهبی بوده، دین و متعلقات آن را به طور کامل کنار گذاشته است. در حال حاضر این نگرانی وجود دارد که مبادا این کمال طلبی و ریسک ناپذیری خطری برای رشد او و دین او داشته باشد. علم بنده یارای تحلیل این موضوع و ارائه ی راهکار در این باب را نداشته لذا از شما خواهشمندیم ما را در این باره راهنمایی نمایید تا ان‌شاءالله وظیفه ی خود را در قبال این کودک انجام دهیم. با تشکر و التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است با این نوع دانش‌آموزان از معارف بلند معرفت نفسی سخن گفت تا در دل آن معارف، تواضع نیز پیش آید. پیشنهاد می‌شود کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» که روی سایت هست با ایشان در میان گذاشته شود. موفق باشید

35249

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: بنده طلبه درس خارج هستم که در زمینه ترجمه نیز فعالیت دارم. بحمدلله فرصتی برایم پیش آمده و دوست داشتم در زمینه ترجمه آثار استاد به زبان انگلیسی کاری انجام دهم. می خواستم ببینم آیا مطالب سایت و کانال و غیره به زبان انگلیسی هم ارایه می شود یا خیر؟ و سوال دوم هم اینکه آیا آثار استاد مثل آشتی با خدا و غیره تاکنون به زبان انگلیسی ترجمه شده است. بنده قبلا کتابی را ترجمه کرده ام و در سایت اینترنت آرشیو نشر داده ام. در صورتی که لب المیزان موافق باشد بنده در خدمتم و برای اینکار هیچ هزینه ای هم نمی خواهم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ترجمه کتاب «آشتی با خدا» در دست اقدام است. نظر جنابعالی به دست اندرکاران مربوطه ارسال می‌شود تا اعلان نظر فرمایند. موفق باشید

35193

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد بزرگوار سلام علیکم: سوال من این است که علی رغم اشکلاتی که به نمایندگان مجلس وارد است از جمله گرفتن خودرو و... چطور رهبر انقلاب این مجلس را مجلس انقلابی می دانند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید به کلیّت مجلس نسبت به مجالس گذشته باید نظر کرد. لذا حتی اگر ادعای آن نماینده مجلس درست باشد که اکنون از طریق قوه قضائیه احضار شده؛ نقشی در اظهار نظر نسبت به کلیت مجلس آن طور که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند، نمی‌تواند داشته باشد. موفق باشید

35176

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت حاج آقا: استاد چند وقت پیش رفتم دانشگاه هنرهمون که خیابان استانداری هست، استاد یه اتفاقی افتاد خیلی وقت بود فضایش برام گم شده بود. استاد تو دانشگاه هنر صدای اذان چقدر زیبا بود. جلسه آقای نجات بخش را دعوت کرده بودن دلم میخاستم اونجا بمونم متاسفانه دیر وقت بود و باید برمی‌گشتم خونه. استاد گمانم این است در آن فضا می‌شود به همه چیز زیبا نگریست. کاش یه سری جلساتتون برای خانم ها اونجا بود.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله خود حاج آقا نجاتبخش می‌توانند منشأ اثر باشند. موفق باشید

35142

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در این ظلمات آخر زمانی جدی ترین سخنان به بازی گرفته شده اند در حالیکه بزرگان و از جمله جناب مولوی فرمود «یار در آخرزمان کرد طرب سازیی باطن او جد جد ظاهر او بازیی» آنچه بازی است دغدغه های ایجاد شده توسط ظلمات ليل (جهان غرب) است که از غروب حضور و ظهور کل بشریت اند. جناب استاد طاهرزاده ممنون از حس مسئولیت شناسی اعجاب انگیز و خستگی ناپذیر تان، بدانید انور انتشار یافته امثال شما که امثال من را با برکت انوار رهبریت معظم انقلاب مرتبط می‌کند، جدی ترین کارهاست برای بازی گرفتن اهداف خبیثان عالم!! آیه شریفه ۱۳ آل عمران را به یمن می‌شود تفسیر کرد که در این دوگانگی نورانیت و ظلمات آفاقی و جهانی نشانه و آیة دریچه رویت وجود انفسی و شخصی هرکداممان نهفته است که بهشتی است لاتوصیف! بشرطی که بصیرت ما ها از آیه و دریچه رویت نهفته در آیه ۸۸ النساء را توجه کنیم. آل عمران قَدْ كَانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا...... النساء فَمَا لَكُمْ فِي الْمُنَافِقِينَ فِئَتَيْنِ..... استاد ارجمند چه کنیم که تفرقه و نفاق آفاقی الگوی بئس القرینی نفاق انفسی مان نشود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت دارید که حضور در تاریخ انقلاب اسلامی، حضور در تاریخ توحیدی مقابله با استکبار است و بخواهیم و نخواهیم دو جبهه بیشتر در این آخرالزمان در میان نمی ماند حتی مقدسانی که از این نوع حضور غفلت کنند، خواسته یا ناخواسته به تعبیر حضرت امام خمینی همان مقدسان احمقی می شوند که آبروی اسلام را خواهند برد. موفق باشید

35051

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: میشه گفت تمام هستی عین سبح لله هست عین آب که تری داره هستی تسبیح گو خدا ست. و انسان اگه اعراز کرد بر خلاف جریان هستی حرکت کرده و انسان هم اگه محرک برای اعراز نداشته باشه حتما خدا رو ستایش می‌کنه چون دین فطری بوده و کاملآ توجیه شدیم قبلاً نفس لوامه هم استادانه کارش رو بلده

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همه عالم در هستیِ تکوینی خود به تسبیح حضرت حق مشغولند و انسان های مومن به اعتبار اختیار خود می توانند منور به تسبیح عبادی نسبت به حضرت حق بشوند. موفق باشید

34779

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد وقت بخیر: من شنیدم که تو رساله نوشته لباس مردی را بپوشیم حرامه آیا درسته؟ یعنی حتی آدم لباس یا انگشتر یک مرد محرم رو بپوشه حرامه؟! مثلا لباس فرزند یا پدر یا همسر حتی وسایلی مثل انگشتر شهید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در آن است که زنان نباید ظاهر خود را شبیه مردان بکنند، یا این‌که مردان ظاهر خود را شبیه زنان بنمایند. از این جهت فقها حرمت مذکور را به میان آورده‌اند. موفق باشید

34082

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد پس از منزل سماع فرمودید سوره مبارکه آل عمران رو شروع کنم الان دیگه تقریبا تمامه. استاد آیا تخلفات رانندگی هم دل را سیاه می‌کند؟ ماشین من تند رو هست و خیلی جاها نمیشه به سرعت مجاز رانندگی کرد حتی بعضی جاها اگر با اون سرعت مجاز رانندگی کنیم خطر داره. یا خیلی جاها کمربند ایمنی رو عرف هست که نبندند و یا بعضی اوقات بستن کمرنبد ایمنی خطر بیشتری داره یا بعضی اوقات عجله داریم ماشین هم تند رو هست نمیدونم آیا تند تر از حد مجاز سرعت رفتن دل رو تاریک میکنه یا خیر؟ خدا بهتون طول عمر عنایت کنه ان شاءالله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رعایت قانون در جای خود موجب گستردگی شخصیت اجتماعی انسان می‌گردد و بشر جدید در هویت اجتماعی‌اش با رعایت قانون، بسط می‌یابد. ولی شاید نتوان رعایت قانون را در همه جا به امری اخلاقی ربط داد. موفق باشید

39853

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: ببخشید آیا روضه (مقتل) رو میشه پشت ماشین و در حال کار گوش داد؟ آیا این کار درسته؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به حال خود ما دارد از آن جهت که بنا بر این است که با گوش‌سپردن به مقتل، خود را در تاریخ آن عزیزان حاضر کنیم و به عزمی فکر نماییم که امروز باید در مقابل استکبار ایستاد حتی به قیمت شهادت. موفق باشید

39179
متن پرسش

سلام بر استاد طاهرزاده: بنده مباحثی که حول روایت «ان العبد اذا اختاره الله لامور عباده...» مطرح فرموده اید و نظر مخالفین را در سؤال و جواب شماره‌های 38956 و 38967 و 38985 و 38999 و 39054 و 39067 و 39103 و 39105 و 39149 پیگیری و مطالعه کردم. از آن جهت که احساس می کنم بحث، کمی از محل اصلی‌اش خارج شده است نکته‌ای را که به ذهنم می‌رسد بیان می‌کنم و اگر حضرت عالی یا کاربران محترم صلاح دیده و قابل توجه دانستند، آن را مدّ نظر قرار دهند. گاهی ما مطلبی را بتمامه از روایت اخذ می کنیم (همان گونه که در مسائل تعبدی که عقل و تجربه در آن راه ندارند، این گونه عمل می شود) این جاست که آن نکته ی معرفتی، وجودا و عدما تابع روایت است و از این رو، بایستی سند و دلالتش در حدی باشد که قابلیت احتجتاج عند الله داشته و به عبارتی آن روایت بایستی «سندا» و «دلالة» حجت باشد. در مقابل، گاهی مطلبی از معارف الهی را از راهی دیگر اتخاذ می‌کنیم و برای اطمینان بیشتر و از باب تأیید مطلب توسط روایت، به کلام منسوب به ائمه علیهم السلام مراجعه می کنیم. روشن است که در گونه دوم، این چنین نیست که آن نکتۀ معرفتی از صفر تا صد تابع روایت باشد و همین که مورد نهی معتبر امام معصوم قرار نگرفته باشد، اعتماد به آن بلا اشکال است؛ به عنوان نمونه می‌توان تشکیک را مثالی برای نوع دوم دانست. بنده احساس می‌کنم اساسا مطلبی که مورد کلام و بحث و گفتگو قرار گرفته است در دسته دوم قرار می‌گیرد و اگر بخواهیم این بحث را در جایگاه خود مطرح کنیم این چنین می‌توان بیان نمود: نقطه اصلی استدلال عبارت است از این که: وقتی خدای متعال عبدی از عبادش را برای هدایت خلق اختیار و نصب می کند (همان طور که طبق ادله ی معتبری که در مبحث ولایت فقیه مطرح شده، ولی فقیه را منصوب از جانب شارع می دانیم) از آن جهت که از وی هدایت عبادش را تکوینا و تشریعا خواسته، بهره ای از کشف حقایق به وی عطا می کند (و یا در نگاهی دیگر، وی به درجه ای از کشف وجود راه می یابد) که فوق بهره ای است که دیگرانی که امر هدایتشان به دست آن عبد مختار است از آن بهره برده اند و در یک کلام، دیگران آن بهره از کشف حقایق را نخواهند داشت. حال در کنار این نکته، ما به روایتی برخورد می کنیم که فرموده «ان العبد اذا اختاره الله لامور عباده...» که اتفاقا سندش به خاطر رفع یا مجهول بودن راویانش نه در کتاب شریف کافی مورد اعتماد است و نه در کتاب خصال و دلالتش نیز جای بحث و گفتگو دارد، به نظر شما با این روایت چه کنیم؟ آیا سندش در حدی است که بتوان آن را معیار إسناد محتوایش به امام دانست؟ آیا دلالتش به گونه است که بتوان به روشنی (و بدون دخالت قرائن خارجی و تنقیح مناط) به موضوعی دیگر سرایتش داد؟ پاسخ منفی است ولی آیا اگر این روایت را در دست نداشته باشیم، از آنچه با مقدمات حکمی - معرفتی به دست آورده ایم چشم بپوشیم؟ پاسخ مجددا منفی است. حال در کنار آن نکته ای که تحت عنوان نقطه اصلی استدلال گفته شد، سوال دیگر آنست که به این روایت در حدّ مؤید هم نمی توان نگریست؟ اساسا مستند ما این روایتی که خالی از اعتبار سندی است نخواهد بود (برفرضی که بابی مستقل در اعتبارسنجی این نوع روایات باز نکنیم) ولی آیا نمی‌توان در حد مؤید و باز تأکید می‌کنم در حدّ مؤید، احکام این روایت را با تنقیح مناط به موضوعی مثل فقیه با لحاظ تشکیک سرایت داد؟ به نظر می‌رسد این نتیجه را با توجه به چند مقدمه بتوان به دست آورد: اولا: مناط این که خدای متعال قدرت کشف خاص و ویژه را به این عبد مختارش داده، عبارت از «اختیاره لهدایة العباد» است و این، همان مناطی است که در فقیهی که در عصر غیبت انتخابش کرده نیز موجود است. ثانیا: سنخ سپردن هدایت در عصر غیبت به دست فقیه از همان سنخ هدایت در عصر حضور است که حضرت امام نیز فرمودند: «ولایت فقیه همان ولایت رسول الله» است. ثالثا: امر هدایت، امری است وجودی و تشکیکی. حال و باتوجه به سه مقدمه فوق، چرا نتوانیم آن امر وجودی را به شکل ضعیف تر بر موضوعی مسانخ جاری بدانیم؟ جمع بندی عرض بنده آن است که: اولا: این روایت باشد یا نباشد به خاطر آن چه تحت عنوان «نقطه اصلی» ذکر شد، فقیه در عصر غیبت را کاشف حقایقی فوق کشف عادی بشری می‌دانیم. ثانیا: در این نحوه مواجهه، روایت را منشأ یک نظریه قرار نداده ایم (چرا که سندا مخدوش و دلالتا قابل بحث است) ولی به کلی هم کنارش نمی‌گذاریم و اتفاقا وقتی به دلالتش رجوع می‌کنیم با تنقیح مناط واضح، می‌توان آن را برای نکته‌ای که به کمک عقل و شواهد وجدانی خارجی به‌دست آورده‌ایم موید بدانیم. امید است عزیزانی که به صورت‌های مختلف در نقد نظر جنابعالی وارد شدند، متوجه مقصد اصلی شما شده باشند. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این که در کلمات جنابعالی نوعی سعه صدر در میان است، جای خوشوقتی است و همان‌طور که فرمودید شایسته بود که رفقا جوانب مختلف روایات را مدّ نظر قرار دهند به‌خصوص که تعجب بنده آن است که چرا منتقدین به بحث آن‌طور که شایسته است مانند شما و یا مانند کاربر محترم سؤال شماره 39172 جوانب موضوع را در نظر نمی‌گیرند. آیا نسبت به آنچه عرض شد معنای نفیِ اطلاقِ عصمت چهارده معصوم پیش می‌آید؟ یا وسعت هدایت الهی را گوشزد می‌کند برای رهبرانی که امور مسلسمین را به عهده دارند؟ مشکلِ برداشت اشکال کنندگان آن است که گمان می‌کنند وقتی در آن روایت از عصمت سخن می‌گوید، منظور مطلقِ عصمت است که مسلّماً مربوط به چهارده معصوم می‌باشد. ولی از این نکته غفلت می‌شود که خداوند اگر جهت امور مسلمین کسی را انتخاب کرد، مددهای خاصی به آن شخص می دهد به همان معنای «شرح صدره» که در یکی از جواب‌ها عرایضی در این مورد شده. خداوند در قرآن به پیامبر خود «صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرماید: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِم‏» (نحل/44) به این معنا که ای پیامبر! ما قرآن را بر تو نازل کردیم تا تو مبیّن انواری برای مردم باشی که بر آن‌ها نازل شده است. و این حکایت از آن دارد که نسبتی بین آنچه بر پیامبر نازل شده است و آنچه بر مردم نازل شده است، در میان است، هرچند مسلّم مراتب آن که همان تشکیکی بودنِ قضیه است، محفوظ می‌باشد. آیا انقلاب اسلامی از همین جنس نیست که اصل آن در زیر سایه‌ اسلام، به صورت تفصیلی بر قلب حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» نازل شده و به صورت اجمال بر قلب مردم نازل گشته و حضرت امام همان حقیقتی از انقلاب را که بر قلب مردم نازل شده است تبیین می‌کنند؟ این‌جا بود که عرض شد نیاز است تا با درک جایگاه تاریخی روایات نسبت به امروزمان به تمدن نوین اسلامی بیندیشیم. در این مورد باز تأکید می‌شود در رابطه با نسبت بین ولیّ فقیه و امام معصوم که جایگاهی است غیر از جایگاه مرجع تقلید؛ خوب است به سؤال و جواب شماره 39172 رجوع شود. موفق باشید

نمایش چاپی