بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35829

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام: ببخشید استاد سوالات پر تکرار قطعا شما را هم خسته می‌کند. چه رسد به خوانندگان عزیز. پوزش می‌طلبم در بحث توبه. ولی سوالی ذهن بنده را درگیر کرده که اگر کسی مثلا قتلی مرتکب شده باشد و الان توبه کرده است که ابدا دیگر این کار را تکرار نخواهد کرد چطور خدا او را می‌بخشد؟ آخه قاتل یک انسان را کشته است. و آن فرد را از تکاملش باز گذاشته است که ممکنه اگر آن فرد زنده می‌ماند کارهای خیر بسیاری می‌کرد. (الله اعلم) و اینکه اگر مقتول آن دنیا قاتل را نبخشد پس چطور جبران می‌شود؟ این نبخشیدن با بخشش خدا منافات دارد. خدا بخشیده، مقتول که نبخشیده. قاتل هم اون دنیا دستش خالیه از جبران قتلی که انجام داده. پس جهنمی و بدهکار میشه. پس بخشش خدا و توبه به چه دردش میخوره؟ پس توبه ای که میگن بی فایده است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید خالق انسان‌ها یعنی حضرت حق، متذکر توبه شده است و مسلّماً طوری جهان را مدیریت می‌کند که اگر بر فرض قتلی صورت گیرد تقدیرِ مقتول نیز در همین رابطه بوده است نه آن که گمان کنیم قاتل، صاحب جهان است و البته اگر قاتل به تمام معنا توبه کرده باشد در قیامت، شخص مقتول با کسی روبه‌رو است که به یک معنا قاتل او نیست زیرا با توبه، شخصیت او تغییر کرده است. حال می‌ماند حکمت الهی که چگونه با مقتول رفتار کند که باز نظر جنابعالی به آیه ۲۲ سوره حدید جلب می‌شود که می‌فرماید هر اتفاقی از قبل در کتاب مخصوصی ثبت شده است. موفق باشید

35526

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم حاج آقا طاهرزاده: عید غدیر رو خدمت شما بزرگوار تبریک عرض می‌کنم. آیا این درست است که موقع نام گزاری فرزند باید نامی که انتخاب می‌کنند با نام مادر هم خوانی داشته باشد واگر هم خوانی نداشته باشد در آینده روی شغل و زندگی آن تاثیر بد می‌گزارد. با تشکر از شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرف‌ها اعتبار ندارد. همان خوب است که ما نام فرزندان‌مان را با نظر به انسان‌های قدسی و الهی تعیین کنیم. موفق باشید

35400

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم رب الحیدر. سلام استاد وقتتون بخیر: شما تو کتاب ادب خیالتون فرمودین کسانی که زشتی بی عالم بودن و مزه ی عالم عالم دار رو بچشند راحت درسشون و مطالعه شون رو دارن. چطوری به این درجه برسیم؟! چطوری بشناسیم و بچشیم؟! یعنی با پیدا کردن استادهای مشخص و گرفتن نورشون و هم افق شدن باهاشون بدست میاد؟! و یک سوال دیگه آیا ذکر گفتن باید در زمان خاصی و اگر چهله ای بود باید همه روز در ساعت مشخصی باشه؟! و سوال سوم؛ چطور انسان میتونه در زندگی استنباط درست داشته باشه و از راه شیطان نباشه؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عالَم‌دارشدن در فضای معارفی مثل «معرفت نفس» و با نظر به شخصیتی آرمانی که در این زمانه می‌توان حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» را مدّ نظر قرار داد؛ پیش می‌آید. ۲. اذکارِ عام مثل ذکر «لا إله إلا الله» و ذکر صلوات، نیاز به زمان خاصی ندارد و برکات خاص خود را در متعالی‌کردنِ قلب پیش می‌آورد. آری! اذکار خاصی هست که باید زیر نظر استاد باشد که به نظر می‌آید امروزه با نظر به شخصیت‌هایی مانند حضرت امام نیاز نباشد ۳. ملاک معارف الهی و سیره معصومین «علیهم‌السلام» است. موفق باشید

35263

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خداقوت: بنده در حیطه کار با نوجوان دارم کار می‌کنم میخوام یه سیر مطالعاتی از کتاب استاد طاهر زاده بهم معرفی کنید خیلی نیازمند هستم، هم روش کار با این سن، هم اعتقادی. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن شاءالله با کتاب «جوان و انتخاب» و «چه نیازی به نبی» شروع فرمایید و سپس با کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» ادامه دهید، نتیجه خواهید گرفت. موفق باشید

35187

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت شما استاد عزیز و بزرگوار: یک روزی دست اندرکاران سایت شما از آقای رییسی حمایت کردن و ما هم فریب دادن. بنده شخصا معترضم به خاطر رویکرد غلط ایشان و اعتراض دومم به شماست که شخص عارفی هستین و با سواد و محبوب، اما توجیه گر رفتار غلط حاکمان مغرور و ستمگر شده اید و بعضا فرمایشاتی دارید که انسان را از همه چیز ناامید می‌کند. اینکه می‌فرمایید نایب امام زمان یا این انقلاب به انقلاب حضرت مهدی عج وصل می شود اینا صحت ندارد و هیچکس دیگر قبول نمی‌کند ۴۳ سال است که وعده بهتر شدن و صبر به مردم می‌دهند ولی دریغ از یک ذره امید به مردم. این چه خدایی هست که روی کره زمین فقط ایران و مردم ایران و نه مسوولین آن را اتنخاب کرده برای امتحان و در فرمایشاتون از امتحان الهی اسم می‌برید اگر امتحان فقر و بدبختی هست چرا برای مسوولین نیست. شما به عنوان انسان صبور و متقی آیا می‌دانید در بغل گوشتان در همین حسین آباد و سه راه سیمین چقدر زنان تن فروشی می‌کنند و روزبروز تعدادشان زیادتر می شود؟ الان ما با بدترین نوع فقر مواجهیم. این فقر یک ویژگی مهم دیگری هم دارد و آن وضعیت تشدیدکنندگی آن است. به عبارت دیگر خانوارها برای زنده ماندن دست به اقداماتی می‌زنند که آنان را فقیرتر می‌کند. تحصیل، آموزش، بهداشت و سایر امور رفع‌کننده فقر را از سبد مصرفی خانوار حذف می‌کنند، در نتیجه در آینده فقر را تشدید می‌کنند. در سطح جامعه نیز نیروهای نخبه و تحصیلکرده و کارآمد اقدام به مهاجرت می‌کنند و بزرگ‌ترین سرمایه کشور که سرمایه انسانی است، خارج می‌شود و این نیز فقر را در سطح کلان تشدید می‌کند و جامعه را وارد چرخه فقر می‌کند. خداوند لعنت کند در این لحظه و خوار کند حاکمان بی لیاقت و ظالم و مغرور به جای اینکه الگوی جهان اسلام باشند یک کشور کمونیست و کافر باید آن ها را با عربستان آشتی دهد یا سلطان هیثم مشکلات آن ها را با دنیای خارج حل کند. استاد عزیز لطفا یک چرخی با لباس مبدل در جامعه بزنین و ببینید زیر پوست جامعه چه خبر هست. هرچند حضرتعالی اشراف کامل دارید با معذرت خواهی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به همین فرمایشات جنابعالی، سعی شد عرایضی در جواب سؤال شماره 35184 به آن کاربر محترم داده شود. امید است بتواند کمکی باشد نسبت به تحلیل درست شرایطی که در آن هستیم. موفق باشید

35096

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز وقتتون بخیر: من همونی هستم که سوال ۳۵۰۵۶ رو پرسیدم استاد چطور باید این تغییرو ایجاد کنم؟ یعنی باید چیکار کنم که برای آینده آماده باشم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان نحوه حضوری که حضرت امام خمینی و رهبر معظم انقلاب مقابل ما می گشایند، موجب حضوری دیگر خواهد شد. در این مورد خوب است به عرایضی که در رابطه با سوره «الضحی» و سوره «اللیل» شده و روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید

35069

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد وقت بخیر: کلیپی دیدم مبنی بر اینکه آیت الله بهجت فرمودند قبل فلسفه باید کلام خوند و الا منحرف شدین تقصیر خودتان است. خواستم نظرتون رو درمورد این حرف بفرمایید و اینکه آیا فلسفه به تنهایی ممکن است موجب انحراف شود؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم، فلسفه بخصوص فلسفه صدرایی که عملاً یک نوع کلام به حساب می آید موجب انحراف نمی شود ولی سخن آیت الله بهجت در این است که بالاخره ابتدا باید عقاید خود را بر مبنای عقل و استدلال محکم نمود و در بستر همان عقاید، سراغ فلسفه رفت. موفق باشید

34770

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد خدا قوت: استاد من خیلی زیاد توی دلم اشعار مذهبی مرحوم آغاسی یا حافظ میخونم می‌خواستم ببینم این هم خیالات محسوب میشه و باید ترکش کنم؟ به نظر خودم باید با فقرات ادعیه و آیات قرآن تعویض کنم. البته فکر مسائل روزمره هم زیاد می‌کنم ولی میدونم که این جز خیالات هست و دارم ترکش می‌کنم به امید خدا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید تکرار آن اشعار، نوعی درک حضور شاعران آن اشعار باشد و کار خوبی است. آری! این‌که همت کنیم تا در ذهن و ذکر خود آیات و ادعیه را زنده نگه داریم، ارزش خود را دارد. موفق باشید

39632
متن پرسش

سلام علیکم خدا قوت: ببخشید سوالی برام پیش اومده اینکه برای رسیدن به مقام فنا باید از کجا شروع و چکار کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسیر، مسیرِ حساسی است. پیشنهاد می‌شود اگر بتوانید با کتاب‌های «مقالات» آیت الله شجاعی همراه با شرح صوتی آن‌ها که روی سایت هست، شروع بفرمایید ان شاءالله شروع خوبی خواهد بود بخصوص که رفقا می‌توانند در ماه رمضان نیز با آن مباحث به امید گشایش خاص شب قدری مأنوس باشند. موفق باشید
https://lobolmizan.ir/sound/750?mark=%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA              
 

39200

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز: بر سر استکبار نظام سلطه و روح شیطانگرایی این نظام شک و شبهه ای در دل ندارم و برای پیکاربا این روح شیطانی تحت پرچمی خداجوی روز بروز لحظه شماری می‌کنم. شکی خره وار در وجودم جولان می‌دهد. شکی که ناشی از اتفاقاتی است که در عرصه جامعه و عملکرد مسئولیین در این چندین سال روز به روز بیشتر می‌شود. بگونه ای شده ام که این حکومت را لایق این پرچم داری علیه نظام سلطه نمی‌بینم. برای نمونه بگوییم از عملکردهای بسیار ضعیف در حوزه های اقتصادی، اشرافی گری مسوولین نظیر شمخانی ها و...، ضعف متمادی سیستم آموزشی و عدم کارآمدی این سیستم، بحران های زیست محیطی، دروغگویی بسیار زیاد مسوولین و ریاکاری هایی که بارها به وضوح دیده ام. نظیر این که آقای قالیباف در مصاحبه ای از دغدغه خود از وجود و یا عدم وجود مواد غذایی در یخچال خود می‌گویید و بعدش ماجرای سیسمونی رخ می‌دهد، بحران ها در سیستم ناکارامدی ایران‌خودرو و سایپا، سکوت های مفتضح در مقابل پرونده های قضایی نظیر آقای طوسی، و ...با این نمونه ها شکم در حال تبدیل به یقیین است. استاد عزیز ازطرفی شما و امثال استاد شجاعی و افراد مومن دیگر از این حکومت دفاع می‌کنید شما چه می‌بینید که من نمی‌بینم؟ مرا راهنمایی کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بنده نیز چون در مسئولیت‌های اجرایی که داشتم متوجه آنچه جنابعالی فرموده‌اید، شدم؛ به این نتیجه رسیدم برای ادامۀ این انقلاب بزرگ باید نسلی پروریده شوند با معارفی از جنس حضرت امام خمینی و علامه طباطبایی. و این بود که مسئولیت‌های اجرایی را رها کرده، به امور فرهنگی پرداختم و در عین انتقاد به همان مواردی که جنابعالی انتقاد دارید، حقیقتاً شأن انقلاب اسلامی اموری است بسی بالاتر از آنچه ما در جای جایِ نظام اجرایی خود و حتی نظام آموزشی با آن روبه‌رو هستیم. ولی از آن طرف هم بنده سخت امیدوار می‌باشم که تنها از طریق انقلاب اسلامی و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب که او را عطای الهی برای ادامۀ انقلاب می‌دانم، آینده‌ای در پیش داریم که جوابگوی نیازهای بشر جدید یعنی بشرِ آخرالزمانی می‌باشد و به همین جهت دشمنان این انقلاب تمام تلاش‌شان آن است تا مانع شوند معنای انقلاب اسلامی به گوش جوانان جهان برسد. ولی ملاحظه می‌کنید که با همۀ آن فتنه‌ها همچنان انقلاب اسلامی در تاریخ خود جلو و جلوتر می‌رود. موفق باشید

38188

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: طبق تفسیر سوره ی يوسف تان رابطه ی بین اعتیاد و نزدیکی کردن با کسی چیست؟ و خداوند چرا ماجرای نزدیکی زلیخا به يوسف را در قرآن آورد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن سوره مبارک حرفها هست بسی بلند و بلندتر، بخصوص در آیه ۲۳ سوره مبارک یوسف که می‌فرماید: « وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَيْتَ لَكَ ۚ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ ۖ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ ۖ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ».در آن آیه می یابید عظمت حضرت یوسف (ع) را و احساس حضوری که در محضر حضرت حق دارند. 
کشمکش میان حب الهی و عشق حیوانی اتفاق افتاد و سرانجام یوسف (ع) در جذبه‌ الهی واقع شد. زلیخا یوسف (ع) را از نفسش مراوده می‌کرد یعنی از رأیش با مراوده با او، او را می‌خواست برگرداند و درها را بست و گفت: بیا، یوسف (ع) فقط خدا را در نظر داشت و بس، گفت: پناه می‌برم به خدا که پروردگار من است، تمام مراعات‌ها را از او می‌بینم که نیکو گردانید جای و شرایط مرا و سپس ادامه داد: ظالمان رستگار نمی‌شوند یعنی این دعوت تو ظلم است و ظالمان رستگار نمی‌شوند و از ولایت حق محروم می‌مانند.
شرایط را در نظر داشته باشید که یوسف (ع) در خانه‌ی زلیخا، در عنفوان جوانی، زلیخا ملکه‌ی زیبای عزیزِ مصر، یوسف (ع) غرق نعمت و آسایش که خود شهوت‌انگیز است، درها بسته، پرده‌ها افتاده، در یک ساختمانی دور از دسترس، کشیدن زلیخا یوسف (ع) را در حدّی که پیراهنش پاره شده، هیچ خطری در بین نیست و خطر فهمیدن عزیز هم نبود، چون وقتی هم که فهمید زلیخا چنین قصدی را داشته چیزی نشد، و فقط توحید مانع بود و بس یا بگو محبت الهی که وجود او را پر و قلب او را مشغول کرده بود که هر چه می‌دید قبل از آن خدا را و اطاعت الهی را می‌دید لذا یوسف (ع) به ولی خود که روزها با او در راز و نیاز بود پناه برد «قَالَ مَعَاذَ اللّهِ» و در چنین صحنه‌ای محبوب خود را می‌دید و دعوت او را می شنید و نه دعوت زلیخا را. 
«وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلا أَن رَّأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ  كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاء إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ». 
سوگند که زلیخا قصد او را کرد و سوگند که اگر یوسف (ع) برهان پروردگارش را ندیده بود او هم قصد زلیخا را می‌کرد. از طریق برهان رب، فحشاء و قصد به آن را از او برگرداندیم و در واقع یوسف (ع) را از آن برنگرداند بلکه آن‌ها را از یوسف (ع) برگرداند زیرا یوسف (ع) بنده‌ی مخلَص بود و توجهی به این‌ها نداشت تا خدا او را بگرداند. 
 موفق باشید 
 

38075

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: شما رو دوست دارم به امیر المومنین فکر می‌کردم که این شعر به زبانم جاری شد: باز مرا مشق شب واژه قهار شد / در عجبم زین صفت، مهر معلی رسید / در بر املای عشق حرف الف کم نبود / هستی هر واژه از عالی اعلا رسید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله نظر به مولایمان علی «علیه‌‌السلام» نظر به افقی است که انسان می‌تواند ابعاد نهایی انسانیت خود را در آن افق و در آن آینه انسانیت بنگرد. موفق باشید

37946

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: من یک سوالی از شما داشتم و اون این بود که متاسفانه من دوشنبه هفته گذشته دچار اشتباه شده و گناه کبیره ای را انجام دادم با توجه به اینکه چند روز مانده به روز انتخابات این گناه را انجام دادم دچار این فکر شدم که شاید با این گناه من شیاطین قدرت بیشتری گرفته اند و بیشتر مردم را برای انتخاب گزینه غلط در انتخابات وسوسه کرده اند و به فکر افتاده ام که شاید این گناه من در پازل خداوند اثر وحشتناک داشته باشه و حق ناس بزرگی به گردن من باشه و من ممکنه که از مسیر کمال باز بمانم، آیا همچنین فکری واقعا درست است؟ آیا واقعا شیاطین با گناه ما قدرت بیشتری پیدا می‌کنند و ما دچار حق ناس می‌شویم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید این‌طور فکر کرد. آری! هرکس با گناهان خود شیطان را امیدوار می‌کند و با توبه، او را مأیوس می‌نماید. ولی برای ادامه کارِ او همان محدوده میدانی که ما برای او پیش آورده‌ایم، مطرح است و ربطی به دیگر انسان‌ها ندارد. موفق باشید

37287

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: بنده در سیر مطالعاتی انقلاب اسلامی به یک پرسشی برخوردم که آیا حقیقت منحصر در انقلاب اسلامی است؟ اگر چنین است وجه تمایز ما با مسیحیت چیست چون آنها هم حقیقت را منحصر در حضرت عیسی می‌دانستند و اینکه آیا نظر به مهدویت باعث نمیشه ما از این انحصار خارج بشیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در حضور تاریخی انقلاب اسلامی می‌باشد به عنوان حرکتی توحیدی که هرکس می‌تواند خود را در آن بیابد مانند حضوری که شهدا، خود را در انقلاب اسلامی یافتند. البته بحثْ نسبت به این موضوع مفصل است. پیشنهاد می‌شود سری به سؤال شماره 37238 بزنید خوب است. موفق باشید

37180

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: پیرو سوال ۳۷۱۵۵، لطفا راهنمایی بفرمایید: ۱. اگر همه ی اسما در همه انسانها بالفعل نمی شود، اگر در فردی یک اسم بالفعل شود هم رتبه با بعضی ازملائکه یا پایین تر از ملائکه ای که حامل اسامی بیشتری هستند می شود؟ ۲. قبلا شنیدم که اجنه به لحاظ عقلی پایین تر از انسان هستند (درسته؟) در اسما چگونه اند؟ یعنی آنها چند اسم را می توانند بالفعل کنند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! این ظرفیت بالقوه انسان است که می‌تواند تا مرز بالفعل‌شدن و انتخاب‌کردن نسبت به همه اسماء جلو رود و آن کس که به بعضی از اسماء منوّر شود، به همان اندازه به فرشته‌ای که منوّر به آن اسماء است نزدیک می‌گردد در حالی‌که ظرفیت انسانیِ انسان‌ها تا نزدیکی به انسان کامل که حامل همه اسماء است، وسعت دارد و در آن صورت است که احساس می‌کند در صراط مستقیم است. ۲. همین‌طور است و مسلّم اجنه نسبت به اسمای الهی بی‌نصیب نیستند، ولی چگونه؟ والله اعلم. در رابطه با اسماء، کتاب «اسماء حسنی دریچه های نظر به حق» https://lobolmizan.ir/book/241?mark=%D8%AD%D8%B3%D9%86%DB%8C می‌تواند راه‌گشا باشد بخصوص که در ماه رمضان برای انس با دعای عزیزالقدر سحرهای ماه رمضان ما با اسمای حسنای الهی با حضرت ربّ العالمین مرتبط می‌شویم و کتاب مذکور سعی کرده قدمی در شرح کتاب حضرت امام خمینی (ره) در رابطه با «شرح دعای سحر» بردارد. موفق باشید

37010

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد جان: وقتتون بخیر. خرید چادر از فروشگاهی که در ایتا و اینستا مطلب میذاره و برای تبلیغ چادر از مدلی استفاده میکنه که آرایش کرده یا چادرهاش تبلیغ نوعی تبرج، جلوه گری یا دنیا گرایی هست به نظرم از لحاظ شرعی اشکال داره چون همین صرف خرید من نوعی هم باعث رونق اونجا میشه و روز قیامت که روز جمع هست اثر عمل من نوعی در جامعه مشخص میشه. نظرتون چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید اگر چنین است که می‌فرمایید، باید احتیاط کرد و یا به آن‌ها تذکر داد که منشأ تبرج نباشند. موفق باشید

36973

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد دلم میخواد همین رو بگم که هیچ کس نیست و نبوده که گوش بده باشه. داره متلاشی میشه جگرم، خودم هستم ولی از بس که در خلوتم بی معنی بودم او هم الان نیست برا گوش دادن. خدایا زید من کو؟ من چه کنم؛ گناه عالم چیه که باید جور من رو بکشه. بدم میاد از آدم های که ترسو هستند و از حرف زدن با بقیه میترسن و همیشه دیوار دفاعی برای خود چیدن. آه ای کاش میشد این روند مسخره رو برید. انتقام می‌گیرم از دنیا، یکی از رفقای دوست داشتنی امشب از این حرف زد که یک کسی یه راهی رو شروع میکنه نمیدونم مینویسه، شعر میسرایه و ... دلم میخواد روند عادی خودم رو داشته باشم. هوا و هوس مثل یک قطب نما میمونه در دل یخ بندان که دل بستن و بسنده کردن به آن عاقلانه است. همه میدونن طاها کیه، همون که همیشه بی جهت و بی دلیل داره میخنده و خیلی رو مخه. اگه مِیخونه نرم کجا برم. اما من نمیدونم. چرا باید رفت توی لاک خود، مگه این دنیا جز یک قوطی در حال متلاشی نیست و دیگه خودم و خودت کجاشی. نیست انگارم، بوش همه جا را فرا گرفته، بجای طاووس های رویایی خفاش های کرنایی به دور من می‌گردند. نبود انگار، نیست انگار هرچی که تو بگی؛ همون فکر می‌کرد نیست. نمیدونم چجور گریه رو بنویسم. بابا بخدا من هم میخوام حاضر باشم در تاریخ اما، متاسفانه تا زیر چانه به زیر باتلاق رفته ام. بخدا خواستم این همه ننویسم ولی بدونین که من یک راوانی هستم که اطرافیانم یه لطفی کردن زنگ نزدن به فارابی بیاد ببرتم. هیچی ازتون نمیخوام، خونده باشین کافیه ...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که در بودنِ خود به شدنی فکر کنیم که در دل این بودن، پیش می‌آید آن‌طور که جوانانی مانند شما در کانال «فرصت» https://eitaa.com/forsat_soha مباحثی تحت عنوان «ما و انقلاب اسلامی» را پیش آورده‌اند. خوب است که به آن مباحث رجوع فرمایید. موفق باشید

36929

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

«یا رَجَاءَ الْمُذْنِبِينَ» سلام استاد. از کجا بفهمیم رانده درگاه حضرت رب العالمین هستیم یا نه؟ یعنی ملاک و معیار اصلی در این رابطه چیست؟ (بنده سال هاست که در جوانی دچار مشکلات نادر و خاصی هستم که حقیقتاً حیران و سرگردان و مضطر و مضطربم. درست یا غلط حس می کنم همه ی درها به رویم بسته شده. نمی دانم خدا از سر کچل من چه می خواهد. می دانم که مقصر و گنه کارم. ولی نمی دانم چرا خدا اینقدر بر من سخت گرفت. می ترسم کارم تمام شده باشد😔) إِلَهِي ارْضَ عَنِّي فَإِنْ لَمْ تَرْضَ عَنِّي فَاعْفُ عَنِّي فَقَدْ يَعْفُو السَّيِّدُ عَنْ عَبْدِهِ وَ هُوَ عَنْهُ غَيْرُ رَاضٍ

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطمئناً حضرت معبودِ محبوب، جز خیر ما را نمی‌خواهد حتی در بلاها و سختی‌ها. در همین رابطه جناب مولوی متذکر می‌شوند: «در بلا هم می‏چشم لذات او ** مات اویم مات اویم مات او». موفق باشید

36924

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: روزگار هم جریان خودش رو داره. توش تا نمیری پیدا نمیشی، کلا حسابی تو رو هر جور هم که نمیخوای میکشه توی خودش، مگه این که یه روزهایی خیلی کمی پامون برسه به جاهای محکم و سخره ای، وگرنه تمام شن زار است و باتلاق. ای بابا! چی بگم، من دیوونس، جوونه و سنگینه؛ دردسر گریز شدم از وقتیکه در یادم هست. راجع به امروز که گفتید ۲۲ بهمن و راهپیمایی، رفتم و مشارکت کردم، خلاصه دیدم... انگار یک پوچی آنی و لحظه ای در جوّ بود ولی نهایتا برای خودم و همه ی کسانی که شرکت کردند یک به خود آمدنی بود بنظرم! ولی خیلی تفاوت داشت با ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ انگار همه میدونستن جای خودشون رو توی تظاهرات و اجتماعات کجاست و چیه. از آینده نیومده ام و ندیدم که حالا چی میشه اما میدونم یه خدایی هست که ما رو تو بی تابی خودش می خواد. ما مسخره شدیم بیایم بگیم مرگ بر آمریکا؟ آری! باید مسخره شد و ملتهب شد بخواطر کشورم. اگه همچی درست بود که کسی بلند نمی شد بره تظاهرات کنه. دفاع مقدس هم توی مسخره گی کامل بود، هرکی نمی دونست پامی شد می‌رفت. پرچم؛ اونو دوست دارم که هویت منه ، اونو دوست دارم که هویتم رو با الله همراه کرده.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امری فوق اراده‌های جزئی ما، ما را به سویی که مأوای جان‌مان است؛ جلو می‌برد تا خود را در لایه‌هایی عمیق‌تر که در هستی ما نهفته است، تجربه کنیم. آری! «عاقل به کنار جوی پیِ پل می‌گشت / دیوانه پا برهنه از جوی گذشت». این نوع دیوانگی از هزار عقل‌مداریِ اهل دنیا عاقلانه‌تر است یعنی «اوست دیوانه که دیوانه نشد». موفق باشید

36850

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم خدمت استاد طاهرزاده: در جواب سوالی که پرسیده بود آیا هرمنوتیگ فلسفی همان قلوب یعقلون هست؟ فرمودید اگر با توجه به همان آیه ۴۶ سوره حج باشد بله. حال سوال من این است که آیا این «قلوب یعقلون بها» آیا همان حضور قلب هست که در عبادات وارد شده؟ یعنی در هر مسئله ای انسان باید نزد قلب خود حاضر باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌ طور که آیه ۴۶ سوره مبارکه حج متذکر می‌شود و می‌فرماید: «أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا» بحث در حضوری است که با نظر به تاریخ و سرنوشت ملت‌های گذشته پیش می‌آید تا انسان متوجه شود چگونه در هر تاریخی اراده الهی است که انسان‌ها را در آن تاریخ در بر می‌گیرد. موفق باشید

36689

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: من شما را چون پدری می‌بینم که خواستم دخترانه با شما درد دل کنم. پس می‌نویسم، پدر جان اکنون که رنج مضاعف گشته. و تنها مانده ام. زبان به سخن و گِله می‌گشایم. که چرا واقعا در مورد معلولان جایی درست و واقعی صحبت نشد؟ نمی‌دانم چون کسی درکشان نکرده است و در آن شرایط نبوده اند، پس برای آنها درست صحبت نشده؟ مثلا اینکه یک معلول با چه مشکلات روحی و فشارهایی در درون دست و پنجه نرم می‌کند؟ با خشمی که در درون خود بخاطر احساس ناتوانی و خودکم بینی دارد چطور کنار میاد؟ و تحلیل بدنش بخاطر معلولیت که برای او رنجی مضاعف است، که روبروی چشم او صورت می‌گیرد . دیگه گرانی و، ممکن نبودن ازدواج این دسته افراد و.... هیچ جا، هیچ جا درست و کامل سخن نگفته اند. که اینها فشار است که بر فرد معلول است. پس درکش کنید. آیا مظلوم تر از این قشر در جامعه داریم؟ معلولان در بهزیستی. یا در خانواده ها. که اغلب مورد بی مهری از طرف اطرافیان نیز قرار می‌گیرند. چون درک نمی‌شوند. و برچسب افسرده و کج خلق میخورن و اغلب تنها هم می‌مانند. چرا برای آگاهی افراد سالم جامعه، یا خانواده هایشان از وضعیت نابسامان روحی چنین افرادی، اقلا روانشناسان بهزیستی که مسول این کار هستند، چهارتا صوت، نوشته، مستند درست نکرده اند و انتشار ندادند؟ و این قشر رو به جامعه با معضلات روحی آنها آشنا و معرفی نکردند؟ این ظلم است در حق این افراد. آنها فیلم می‌سازند در مورد معلولان. که فردی کاملا عادی روی ویلچر نشسته با لبی خندان و دیگری به او گلی ،چیزی هدیه می‌دهد. اینگونه فیلم به نظر من به فیلم تخیلی نزدیک تراست تا واقعیت! یا مثلا اوج هنرنمایی هنریشان این است که کسی که در فیلم قراره چوب خدا رو بخوره، اخر بار معلول رو ویلجر میارنش!! واقعا مضحک است. بنده خود در اثر بیماری مادرزادی، ژنتیکی، کم کم معلول شده ام. اکنون با مشکلات روحی بسیاری دست و پنجه نرم می‌کنم و کرده ام. اطرافیان به من میگن یه ویلچره دیگه بشین، و کاملا عادی به این موضوع نگاه می‌کنند. ولی واقعا در توان من نیست پذیرش نشستن روی آن ویلچر. ان هم با این وضعیت پاهایی که قبلا داشتم و اکنون ندارم. تازه به من میگن تو بدخلقی. و مرا تنها گذاشته اند. در حد کفاف آب و نان به من رسیدگی می‌کنند. والله قسم سخت است. ( کنترل خشمی که درونم است از این وضعیت معلولیت و شرایط و واقعیتی که با آن روبه رویم.) شاید اگر اطرافیان از وضعیت روحی من شناخت و درک داشتند بهتر بود. شاید هم بیشتر از اینها باید دندان به جگر بگذارم و هیچ نگویم. نمی‌دانم. گره ی کار کجاست. کم کاریست یا...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه آنچه که فرمودید مشکلاتی است که متأسفانه آن‌طور که لازم بوده از طرف نهادهای مربوطه به آن پرداخت نشده است و البته هرکس موظف است به آنها تذکر لازم را بدهد. همان‌طور که بعضاً در برنامه‌های تلویزیون و رادیو پیش آمده است. ولی از طرف دیگر این خود معلولان عزیز هستند که باید در جهان خود ، خود را بیابند و متوجه باشند راه حضور در جهان بیکرانه خداوند از مقابل آنها برداشته نشده و همین روحیه، موجب تعالی آنها می‌گردد آنهم آن نوع متعالی که بسیاری از آدم‌های غیر معلول حسرت آن را می‌خورند. موفق باشید

36687

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: در بحث معاد جایی فرموده بودید که ۷۰۰ سال طول میکشه که انسان نام پیامبرش را بخاطر بیاورد و درجایی فرمودید پس از مرگ متقدمین از اموات تازه وارد در مورد اهل دنیا می‌پرسند. گویا جایی عجیب است یا بنده بد متوجه شده ام ۱. اگر ۷۰۰ سال برای به یاد آوردن یک نام طول می‌کشد پس در موارد دیگر طبیعتا خیلی زمان بیشتری نیاز است پس چگونه است که اموات از فرد تازه فوت شد می‌پرسند؟ ۲. روابط ارواح در برزخ چگونه است با یکدیگر ارتباط دارند؟ از اهل زمین خبر دارند؟ تا چه حد؟ پنجشنبه چگونه و از چه چیزی آزاد می‌شوند؟ روی عالم ماده تاثیر گذارند؟ جایی خواندم که ارواح فقط در عالم خودشان هستند که در اینصورت با روایات مذکور همخوانی ندارد. تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آن مورد ۷۰۰ سال برای کسانی است که منکر نبوت و نبی نبوده‌اند، ولی مشغله‌های دنیایی زیادی برای خود ساخته‌اند و از این جهت این مربوط به همه نیست. ۲. در همین مورد هم، متفاوت‌اند و عرایضی در کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» شده است. ۳. از عصر پنج شنبه تا عصر جمعه اموات راحت‌تر می‌توانند با کسانی که بر سر مزارشان می‌روند و برایشان طلب مغفرت می‌کنند؛ ارتباط برقرار نمایند. ۴. آری! در کلّ همینطور است که اموات در عالم خودشان هستند. موفق باشید

36543

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

از آنجایی که اربعین با سکوت هایش صحبت می‌کند. در مسیر اربعین یجایی نشسته بودم دیدم آنسوی موکب ها شهرکی قرار داشت و چرخ فلک و... روح آنجا ساکت ولی روح مسیر پر از وجود و محبت بود، و امسال مردمانی را دیدم که مسیر اربعین را با سالیان قبل فرق داده بودند، شاید بتوان گفت این محبت و گرمی یگانگی میهمان و میزبان و امام حسین (ع) دیگر گونه های دیگری را هم در خود نشان می‌داد، گویا استعدادی رو آشکار می‌کرد و چند قرائن دیگر باعث شد احساس کنم مسیر اربعین وقتش رسیده که آرام‌آرام به داخل شهرها سفر کند. از آن زمان وظیفه خود دانستم تا به قدر وسع کوچک خود، در شعاع این امر قرار بگیرم. ما کانون فرهنگی کوچکی داریم که نونهالان و نوجوانان فعالیت می‌کنند. امسال بجای ایستگاه صلواتی که فقط اعضای یک مسجد یا هییت یا مجموعه فعالیت می‌کنند را تعطیل و بجایش موکب های فاطمی زدیم فرق موکب ها این بود که سر هر کوچه یه موکب بود که یک نوعی اهالی محله ها را دعوت می‌کرد تا به این ایثار با محبت تشریف بیاورند، و با ۷ تا موکب، در کل محله روحی احساس می‌شد که انگار داخل گرمی محبت همان همسایه های قدیم وارد شدیم و ان شا الله در نظر داریم این امر رو در نیمه شعبان و غدیر و اربعین تداوم‌ بدیم و گسترش پیدا کنه این موکب های فاطمی هم با حرکت ایستگاه صلواتی فرق می‌کرد و با ابنکه ملهم از اربعین هست ولی حتی با حرکت مسیر اربعین کمی فرق داشت و آن سریان مسیر به داخل کوچه ها بود. داشتم فایل خطر بدعتهای غیر الهی و غیر اخلاقی رو گوش می‌کردم گفتم این نگاهم را به استادم بگم تا اگر اشتباه بدعتی درش هست، ما را متذکر تفکر اصیل خود و انقلاب کند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بسیار خوبی است و این یک سنت حسنه است تا روح مردمان متوجه سرمایه‌های معنوی و تاریخی‌شان شود و معلوم گردد دل‌ها حتی در دنیای غربزده با این‌همه سرگردانی‌های بیهوده، هنوز در گرو دل‌سپاری به اولیای معصوم هستند و لذا وقتی همان انسان‌ها از آن سرگرمی‌های بیهوده خسته شدند، متوجه می‌شوند راه دیگری هست تا انسان‌ها را معنا ببخشند. چه اندازه برای خود بنده شادی‌بخش است وقتی در برقراری چنین موکب‌هایی شرکت داشته باشم و سهیم باشم. موفق باشید

36440

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب: گروهی از اساتید قائل به این هستند که جنسیت امری است فرای عالم مادی و از همان خلقت نورانی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و با خلقت حضرت زهرا سلام الله علیها و امام علی علیه السلام ایجاد شده است و هرکدام که تجلی نون و قلم هستند امری را در خلقت مخلوقات بر عهده دارند نون تفضیل خلقت است و ویژگی حضرت زهرا سلام الله و جنس مونث است. این زوجیت در مخلوقات نیز جاری می شود حتی اسما الهی نیز زوجیت دارند. گروه دیگر جنسیت را مخصوص عالم ماده می دادند و وجود افراد خنثی را نیز نشانه ای بی جنسیت بودن اصل انسان می دادند. سوال من این است در حکم صدرایی در نطر امام و حضرت آقا کدام نظر پذیرفته است؟ و اینکه نظر جنابعالی در این مورد چیست؟ آیا مبحثی در این مورد در سایت وجود دارد؟ توفیقات شما روز افزون تشکر از وقت گذاری و لطف شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید جناب صدرا و حضرت امام به طور مستقیم در این مورد وارد نشده‌اند، یا بنده اطلاع ندارم. آنچه به نظر می‌آید آن است که به گفته آیت الله جوادی بخصوص در کتاب «زن در آینه جمال و جلال» زن‌بودن و مردبودن مربوط به روح انسان است و بدن، زمینه و علت مُعدّه می‌باشد. با توجه به این امر، افرادی که با بدنِ خنثی روبرو می‌شوند باید علت آن را در اختلال شرایطی دانست که در دوره جنینی پیش می‌آید و روح در ایجاد بدن مناسب به جهت آن شرایط به مشکل می‌افتد و البته این بدیهی است که هر بدنی زمینه انتخاب خاصی را برای روح ایجاد می‌کند و روح نیز رویهمرفته بر اساس گرایشِ جزیی خود در دوره جنینی بدنِ مردبودن و یا زن‌بودن را برای خود ایجاد می‌کند. با این همه ذات انسان بر اساس فطرت توحیدی‌اش ماورای زن‌بودن و یا مردبودن خلق شده است. آری! با توجه به آیه: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ» زن و مردبودن و اصفهانی و تهرانی بودن، به جهت آن است که اگر همه یکسان و یک نژاد باشند، شناخت همدیگر مشکل می‌شود و اصل و اساس قضیه را باید در تقوی جستجو کرد و نه در تفاوت‌های نژادی و جنسیتی. موفق باشید

36426

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و درود خدا بر استاد عزیز: چرا حضرت صادق علیه السلام می‌فرمایند «و ان روح المومن لاشد اتصالا بروح الله من اتصال شعاع الشمس بها»؟ چرا روح مومن نه روح هر انسانی؟ مگر روح هر انسانی متصل به حقیقت ملکوتی احسن تقویمی نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مهم آن است که ما آنچه هستیم، بشویم و این یعنی از طریق عبادات و معارف عالیه، آنچه تکویناً هستیم را در شخصیت خود به فعلیتِ خاصی در آوریم که از آن ما باشد. موفق باشید

نمایش چاپی