بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37281

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا در مبانی دینی موردی در رابطه با اینکه چه افرادی در هنگام قرائت خطبه عقد حضور داشته باشند وجود دارد؟ دیده می‌شود این مسئله که برخی را در این مراسم دعوت نمی‌کنند به این بهانه که «افراد حاضر باید نفسشان پاک باشد» باعث دلخوری و اختلاف بین خانواده ها شده. آیا دین تاکید دین به حسن ظن در این گونه موارد نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید حُسن ظنّ داشت و با ذکر «صلوات» و با شروعی که با «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» انجام می‌گیرد؛ آثار منفی مورد نظر دفع می‌شود. موفق باشید.

36907

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدا قوت: من تو برنامه رىزى موندم. اگه راهنماییم کنىد خیلى ممنونتون میشم؟ من بیىست و هفت سالمه متاهلم و یه فرزند دارم. قرآن حفظ می‌کنم و خیلى دلم میخواد کنار حفظ قرآن تمام کتاب ها و مطالب استاد رو تماما گوش کنم و مطالعه کنم. از یه طرف عاشق منطق و فلسفه هستم یعنى سیر مطالعه منطق و فلسفه هم داشته باشم دلم میخواد همه ى اینها منتهى بشه به قرآن یه سیر فلسفى اى داشته باشم و قرآن رو از نظر فلسفه اسلامى مطالعه کنم سیر انفسى داشته باشم و پیادش کنم روى قرآن کنار همه ى اینها عربى قرآن بخونم آیا میشه تا سى سالگیم در تمام این موضوع ها پیشرفت کرده باشم و حافظ قرآن باشم و یه مسئله دىگه که خیلى اذیتم میکنه آیا این موضوع هایى که دوست دارم توشون تحصیل کنم آیا مناسب با زمان ما هست و امام زمان راضى هستش من الان در حال حاضر توى اىن موضوع ها فعالیت بکنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید چنانچه مدتی با قرآن به روشی که در جزوه «جایگاه تفسیر المیزان و روش استفاده از آن»https://lobolmizan.ir/leaflet/182?mark=%D8%A7%D9%84%D9%85%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D9%86 پیشنهاد شده، به سر ببرید، راه های گشوده‌ای را تجربه خواهید کرد. موفق باشید

36899

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

محاله تو دنیا زندگی کنم‌‌، اگر در شانم نباشه. بسیار راحت به خود کشی فکر می‌کنم زیرا آزادگی بِه از کثافت و برای چنین چیزی از کسی اجازه نخواهم گرفت.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن، همان بود که عرض شد. گر به هر زخمی تو پر کینه شوی / پس کجا بی‌صیقل آیینه شوی. موفق باشید 

36770

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: خدا قوت. استاد عزیزتر از جانم، تا به حال دو مرتبه درباره نگاه دکتر چاوشی به صدرا از شما سوال کردم. اما احساس کردم حضرتعالی برای تان سوء تفاهمی در نسبت با نگاه دکتر چاوشی به صدرا پیش آمده است. به همین جهت خواستم این متن دکتر چاوشی را در خدمت شما قرار بدهم و نظرتان را ناظر به این متن بدانم. (همه ما صدرا را دوست داریم. کشور ما و فرهنگ ما شاید مانند صدرا به خود ندیده باشد و اصلا در قبال اندیشه فخيم و عظیم صدرالمتألهین بنده خودم را در جایگاهی نمی‌بینم که بخواهم درباره ایشان بد بگویم و اصلا کلاس و درس فلسفه جای چنین مسائلی نیست. بنده خودم مدرس فلسفه صدرا بودم و آن را دوست دارم. تنها چیزی که ما دنبال آن هستیم این است که تفکر صدرا چه وضعی دارد و از قِبَل آن، ما چه وضعی داریم؟ سفر در فرهنگ ما به سان یک گسست مطرح شده. جناب صدرالمتالهین تنها فیلسوفی است در عالم که فلسفه را با سفر خوانده اما از آن غفلت می کند، نه اینکه ایشان غفلت کند بلکه ما غفلت می کنیم و در کلام ایشان تجلی می کند. فلسفه جناب صدرالمتالهین در نهایت به اقسام سفر ختم می شود و آیا این اقسام سفری که صدرا مطرح کرده است با آنچه افلاطون در دفتر هفتم جمهوری آورده فرقی دارد؟ ما به جهت اینکه بفهمیم صدرا چه کرده به فلسفه یونان هم نیاز داریم که اول پارمنیدس را می‌بینیم سپس افلاطون را... و سپس در رابطه با متافیزیک این جملات را بیان می کنند: (هگل در اوج متافیزیک، روح یا انسان را در اصطلاح بی قراری می خواند که برای رسیدن به قرار در طول تاریخ، جنگ ها کرده، خون ها ریخته و جان ها تقدیم کرده. این مرگ در فلسفه هگل بسیار جدی است. مدرنیته در واقع بر همه کشتگان تاریخ سوار است. این قرار را که پس از بی قراری رخ می دهد، هگل آزادی مطلق می نامد یعنی آنجایی که گویی سفر تمام شد، آزادی مطلق روی می دهد و این، غایت نظر گرفتن است برای کل تاریخ. متافیزیسین است که می‌فهمد تفکر، در نهایت به خورشید معرفت ختم خواهد شد لکن مسیر را در شب می یابد. تنها متافیزیسین است که می فهمد که خورشید معرفت در شب طلوع می کند و این چه تناقضی است که آدمی را به خود می خواند که آیا فلسفه سودای محال است که آدمی پروای آن را دارد...)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده از بعضی نکات آقای دکتر چاوشی لذت می‌برم. بحث در بعضی از کلمات ایشان است نسبت به صدرا که ای کاش طوری نمی‌گفتند تا موجب سوء تفاهم شود. مانند همین جمله‌ای که نسبت به هگل گفته‌اند، که جای بحث دارد. موفق باشید

36665

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: کتاب معاد آیت الله شجاعی را مطالعه می‌کردم. ایشان منشا بدن قیامتی را همین بدن دنیوی که متناسب ساحت قیامتی می‌شود می‌دانند اما به نظرشما بدن قیامتی را همین اعمال و عقاید دنیوی می‌سازد خواستم نظر شما را دراین مورد بدانم. با تشکر از شما استاد عزیز.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور است که آن استاد معظم که رحمت خداوند بر روح پاک او باد، فرموده‌اند. و معاد جسمانی هم به همین معنا می‌باشد که بدن انسان مطابق ملکات انسان در قیامت شکل می‌گیرد. که بحث آن مفصل است. اخیراً عرایضی تحت عنوان «معاد در نگاه علامه طباطبایی» شده است که در روزهای آینده در کانال «مطالب ویژه» و سایت «لُبّ المیزان» قرار خواهد گرفت. موفق باشید

36652

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض احترام: استاد محترم شما در بیانات و دفاع از وحدت وجود دچار اشتباه هایی هستین در مفهوم کلی و جزئی بین جزئی ها وجه اشتراکی که باعث ملاحظه جزئیات در کنارهم به عنوان کلی میشه. مثلا بین افراد انسان وجه مشترک قوه عاقله که افراد را به هم ربط می دهد. خب حالا سوال اینجاست . بین مبرز (مخلوقات که بارز کننده و متجلی اوصاف الهی هستند) و مبروز (خالق) چه وجه اشتراکی هست که کلی بتونی تصور کنی؟ وحدت وجود به تمامی معانیش مردود است. چون تمام معانیش مثل اشتراک در وجود و اختلاف در شدت و ضعف وجود (که تنزیل به مثال شدت و ضعف نور با وجود وحدتش می کنند  و .... همه اینها مبتنی بر این است که ما مبنای اصاله الوجود را بپذیریم. درحالیکه اصل این مبنا مخدوش است. پس تمامی نظریه های مبتنی بر این مبنا هم رد می شوند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر با دقت کتاب «مبانی و اصول عرفان نظری» از استاد یزدان‌پناه مطالعه شود؛ این نوع شبهات در مورد وحدت وجود برطرف خواهد شد. موفق باشید

36555

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد گرامی سلام: استاد زمانی که می خواهیم از صرف ذهن و حفظیات و باور ذهنی و ترس از آینده و... آزاد شویم و سعی کنیم با خدا در خارج ذهن مثل درون ارتباط داشته باشیم، مثلا در مورد مشکل که در زندگی پیش میاد وقتی دعا کردیم چگونه در خارج از ذهن با او ارتباط بگیریم تا بفمهیم که چه راهی را از چند راه برایم قرار داده؟ گاهی پیش میاد که در انتخاب راههای مقابلم و اینکه واقعا کدام خواست و مرضی خداس سردرگمم. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به توحید و افقِ گشوده‌ای که در ازای آن توحید پیش می‌آید؛ نظر کنید و پس از آن هر راهی که راحت‌تر می‌توانید در آن ورود نمایید را بپذیرید. به داستانی که جناب مولوی مطرح کرده‌اند خوب است در این مورد فکر شود که به آن درویش که طالب گنج بود ندا سر دادند از فراز تپه‌ای که نزدیک منزلش بود، نیزه‌ای را رها کند و هرجا فرود آمد، بکَنَد و گنجی را بیابد. و او با تمام نیرو نیزه را رها کرد ولی به گنجی نرسید. ندا آمد: ای کمان و تیرها انداخته / گنج نزدیک و تو دور انداخته. موفق باشید

36441
متن پرسش

سلام استاد: بنده یه سوال پرسیده بودم و شما جواب دادید ولی فکر می کنم از یه زاویه دیگه که مد نظر بنده نبود جواب فرمودید. سوال شماره ۳۶۳۶۲ سلام استاد. دکتر پارسانیا در برنامه جریان شبکه یک درباره کشتار کودکان در فلسطین این گونه اظهار داشتند (نقل به مضمون) دلیل واکنشهای جهانی اینست که روح اطفال در نفوس بشریت اثر می‌گذارد زیرا ارواح اطفال هنوز حامل عهد الهی است و نفوس بشر ناخودآگاه متاثر از نفس کودکان می‌شوند. سؤال: امکانش هست صورت فلسفی این اظهارات را بفرمایید؟ ممنون ✅باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته خوبی است و به نظر می‌آید از آن جهت که امکان ندارد خداوند از حقّ مظلوم بگذرد، آن احوالات را در روح و روان مردم جهان پیش آورده است که در واقع نوعی انتقام‌ خون شهداء از قاتلان آن‌ها است که شاید اگر در قید حیات بودند و در مبارزه با رژیم صهیونیستی وارد می‌شدند این اندازه مؤثر نبوده باشند. موفق باشید» منظور سوال بنده این بود که مکانیسم فلسفی این «اثر بر نفوس بشر» رو بفرمایید. عذر میخوام وقت شما رو می‌گیرم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع در بحث «معرفت نفس» به خوبی مطرح است که نفوذ انسانی به جهت تجرد و وسعتی که دارد، اگر گرفتار کثرات دنیایی نباشند می‌توانند بر نفوس دیگر افراد تأثیر بگذارند و در همین رابطه در مجالست با علمایی که نفوس خود را از کثرات آزاد کرده‌اند تأکید شده و یا گفته شده «می‌رود از سینه‌ها در سینه‌ها / از رَهِ پنهان صلاح و کینه‌ها». بنابراین با توجه به مبانی معرفت نفس، سخن استاد پارسانیا سخن حکیمانه‌ای است به اعتبار آن‌که نفوس آن اطفال در طلب امری بوده‌اند که منجر به نفی اسرائیل شود وگرنه تقدیرشان چنین تقدیری که موجب بیداری انسان‌ها گردد، نمی‌شد. در واقع خداوند همان‌طور که جواب حضرت علی اصغر را دادند که می‌خواستند در زمره لشکر اباعبدالله «علیه‌السلام» باشند، و حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» در واقع جوابِ طلبِ حضرت علی اصغر را دادند؛ در غزه نیز میدان طلبِ شهداست که داده می‌شود و حرمله‌های دوران یعنی صهیونیست‌ها گمان می‌کنند کودکان را به شهادت رسانده‌اند، در حالی که قهرمانانی نقش‌آفرین را احیاء کرده اند. موفق باشید

36434

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: استاد استدعا دارم این تحلیل جناب آقای احسان عبادی را بخوانید که در نقد برخی انقلابی ها نوشته که هیچ وقت حضرت آقا در ملاک‌های خودشان ما را به سمت چنین افرادی یعنی علی علیزاده سوق نداده اونوقت چرا برخی انقلابی ها با کانال های پر مخاطب به جای سوق دادن افراد به سمت صحبت های علامه شهید مطهری و علامه مصباح و استاد پورازغدی و... افراد را به صحبت های علی علیزاده سوق می‌دهند با آن سابقه ی سیاه که هنوز از گذشته اش عذرخواهی نکرده 🔰 به نام خدا ✅ قبلا در دورانی که برخی انقلابی های عزیز ما دنبال کننده کلیپهای امید دانا بودند و او را در تحلیل سیاسی قوی می دانستند، در چندین کلیپ که می توانید با پیگیری هشتگ #توهم_دانایی یا از پست رپلای آنها را پیدا کنید، ثابت کردیم نه سواد دینی دارد، نه سواد سیاسی، و نه سواد تاریخی. و هیچ انسان عاقلی پای حرف کسی که ساده ترین سوادها را ندارد نمی نشیند، همان زمان هم گفتیم چون این فرد نه سواد دارد و نه ریشه درست و حسابی، قطعا دوباره به روند توهین به اسلام و اهل بیت (ع) باز خواهد گشت. الان که او دوباره پوست اندازی کرده و چهره نفاق را کنار زده و دوباره به حالت کفر قبلی خود برگشته، دیگر بحث درباره او ارزشی ندارد و بعید می دانم فرد عاقلی پای حرفهای او باشد. متاسفانه برخی افراد معروف و مشهور انقلابی تبلیغ کننده او بودند. الان نسبت به فردی به نام «علی علیزاده» هم همین عقیده را داریم، او البته کمی با سوادتر از «امید دانا» هست، شگردهای رسانه ای و مغالطه را بهتر بلد است، برای همین بهتر توانسته برخی ها را جذب کند و حتی در برنامه های صدا و سیما هم شرکت کند، اما او هم چون نه ریشه قوی ای دارد و نه ایمان درست و حسابی ای، پای حرفهایش نشستن هیچ فایده ای ندارد و جز اتلاف عمر، ثمری دیگر نخواهد داشت. شاید بگویید برخی حرفهایش خوب است، بنده هم می گویم بله، برخی حرفهایش خوب است. اما چه کسی گفته هرکسی برخی حرفهایش خوب بود باید نشست پای حرفهایش؟ مخصوصا فردی مثل علیزاده با آن سابقه سیاه که هنوز هم از آنها عذرخواهی نکرده؟ هیچ وقت حضرت آقا در ملاک ها و شاخص های خودشان، ما را به سمت چنین افرادی سوق ندادند، هیچ گاه آقا به حرفهای این افراد گوش دهیم. هیچ وقت. شاید بگویید حضرت علی (ع) فرمود علم را از منافق هم یاد بگیرید، در جواب می گوییم بله، شما ابتدا مبانی خودت را قوی کن، سپس یک منافق بسیار با سواد پیدا کن، سپس برو از او علم آموزی کن. اما عزیز و جوان انقلابی ای که هنوز مبانی اعتقادی و دینی خود را قوی نکرده، هنوز مبانی امام و رهبری را خوب نشناخته، و البته علیزاده ای که خیلی هم با سواد نیست و فقط جذاب حرف می زند و علم خاصی در حرفهایش نیست، قطعا مصداق آن حدیث حضرت امیر (ع) نیست. چون فرد مورد نظر ما علم چندانی ندارد که شما از او علم آموزی کنید! تحلیل درباره «ایران قوی» می خواهید؟ سخنان استاد راجی عزیز هست.  تحلیل درباره «رهبری» و «ایران» را می خواهید؟ استاد رحیم پور ازغدی هست. تمام سوال بنده از عزیزان انقلابی که پای حرفهای افرادی مثل علیزاده می نشینند یا آن کانال داران پر مخاطبی که مخاطبین خود را بدون دانستن سطح علمی و آگاهی آنان به حرفهای چنین آدمی سوق می دهند این است که چرا امثال «شهید مطهری» ، «علامه مصباح و «استاد ازغدی» و «استاد_راجی» و.... را رها کردید و می روید سراغ افراد معلوم الحالی که نه ریشه قوی ای دارند و نه علم و سواد بالایی؟! شک نکنید عاقبت علیزاده هم مثل امید دانا هست و او هم دوباره به تنظیمات کارخانه اولیه اش بر می گردد و چهره اش آشکار می شود، همانطور که چهره امید دانا بعد از پشیمانی مثلا ظاهری اش به همان چهره رذل و خبث و کفرگونه قبلی بازگشت.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید جمله آخر ایشان که می‌فرمایند: «شک نکنید عاقبت علیزاده هم مثل امید دانا هست»؛ سخنی است بسیار خطرناک و یک نوع پیشگویی است. از این جهت می‌توان گفت در کلام، تندروی می‌کنند. آری! مسلّماً نباید اساتید بزرگی مانند شهید مطهری و سایر اساتیدی که ایشان نام می‌برند را رها کرد و آقای علیزاده را گرفت. ولی مگر آن بزرگان در مورد مسائل سیاسی و ژئوپلوتیکی که آقای علیزاده وارد شده‌اند، آن عزیزان وارد شده‌اند که بخواهیم مقایسه کنیم؟! به هر حال خوب بود ایشان موضع‌گیری‌های آقای علیزاده را در این دو ماهه اخیر نسبت به جنایات رژیم صهیونیستی و عظمت جبهه مقاومت دنبال می‌کردند و این‌که چگونه ایشان از افراد بسیار متدین و انقلابی برای تبیین موضوع استفاده کردند؛ تا معلوم شود قضاوت ایشان، قضاوت نفیِ هرکسی است که غیر خودشان فکر می‌کنند و این روشِ رهبری عزیز نیست که حتی مسرورند از عبور ما نسبت به دوگانگیِ بین شیعه و سنی که عده‌ای بدان دامن می‌زنند. موفق باشید

36432

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز: اجرتان با اباعبدالله پوزش بابت مزاحمت، تا جلسه دهم خطبه همام را چندین بار با لذت و شور و شعف گوش کرده و نکته برداری هم کرده ام. اراده هم داشته ام که آن نکات را در حد امکان به عرصه عمل بیاورم، ولی استاد عزیز احساس می‌کنم من همان آدم خراب سابقم و تغییری که نجاتم دهد نداشته ام. چکار باید کرد که تغییرات محسوس باشد و شخصیت ما اقلا در آخر عمر به سمت شخصیت همام میل کند؟ آیا همان شور و شوق و قبول قلبی مطالب کفایت می‌کند؟ در این مورد سردرگم هستم. روش کار با این جلسات چگونه باید باشد؟ لطفا اگر نکته ای در این رابطه هست ممنون میشم بیان بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال ملاحظه می‌کنید که مولایمان حضرت امام المتقین علی «علیه‌السلام» آن شجره نبوت. در خطبه همّام، راهی بسی قابل اطمینان و متعالی را مقابل ما قرار داده‌اند. از خدا باید عاجزانه بخواهیم که ما را در ادامه آن راه موفق و موفق‌تر بگرداند تا در جهانی که آن اولیای الهی در آن حاضر بودند، ما نیز حاضر باشیم. موفق باشید

36390

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

«نی و چه» و در نگاه نیچه....... دست آورد نیچه بعنوان نماد انسان جدید _ نگاه نیچه به زندگی انسان به دو بخش قابل تقسیم است _بخش اول تذکر اوست به مسئله پوچی یا نهیلیسم که در ادبیات کهن ما با کلید واژه «نی» قابل پیگیری است _بخش دوم_ نگاه نیچــــه و نقادی او به آنچکه به گزافه مدعی یافتن حقیقت است، متمرکزشده! که با کلید واژه پرسشی « چه؟» در تمام متون فلسفی و حکمی وجود داشته و دارد! پرسش از چیستی «چه» نقد نیچه بر متافیزیک با ترجمه این واژه غربی با واژه «مابعدالطبیعه» بیشتر روشن می‌شود تا با واژه متافیزیک! او (نیچــــه) بعنوان نماد هر انسان جدیدیست و دقیقا پرسش می‌کند «چه» چیز خارج از طبیعت وجود دارد؟ «چه» چیزی بغیر آنچه یافته ایم وجود دارد؟ اگر خارج از طبیعت چیزی باشد، طبیعت دیگری خواهد بود و غیر طبیعی «نی_ست» ...... و در نتیجه این پرسش و «چه» متوجه می‌شویم که انسان چیزی که بدان عینیت قائل است، تفسیر به رأی خویش است و طلوع بُتی است که بایست غروب یابد و ربطی به فی حد ذاته امور ندارد! لذا هیچ ربطی میانشان «نی_ست» ! و پرده مورد غفلت نهیلیسم وجه «اثباتی» آنست نه وجه «نفی» لذا نمایاندن پوچیِ آنچه در جایگاه حقیقت چنبرهٔ نامیمون زده کاری ساده نبوده و در میان انسانها جز از عهده و زبان و عمل اولیا الله از کسی بر نمیاد، لذا «زرتشـــت نماد» همین خارج از دستیاب بودن است، و در قید ولایت بودن «حقیقت» است با «نیِ» نیچــــه به مولاناها اگر نگاه کنیم تفاسیر بشنو از نی چون حکایت می‌کند کاملا افقی جدید خواهد یافت، «نی» یعنی اوليا الله _که وجه عملی او ابتدا در انسان نفی و نمایاندن پوچی (رژیم غاصب درون هر انسان و البته رژیم غاصب بیرون) است، جز از عهدهٔ «نی» از که بر آید؟ هیچ کس! و با «چه» نیچه اگر به متون فلسفی نگاه کنیم افق نو بوجود می‌آید که بیشتر بر شکستن نظریات پایدار است تا بر ساختن نظر _شکستن از جنس ابراهیم _ابراهیم حنیف ساز _و این بی شباهت تفسیر آیه قرآن است که می‌فرماید « الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ _ﺣﻖ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺗﻮﺳﺖ لذا مباش از ممترین. امتراء کننده در صدد کشیدن چیزی از میان پیکره واحد به بیرون است و لذا حق و پایداری در قید «نی» است و خدا و تنها کار صالح انسان بنظر نساختن و شکستن ساخته های پوچ است _و این از میان برخیزیدن است که تنها حجاب موجود است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه خوب است که باب تفکر به نیچه را گشوده‌اید، هرچند درک اندیشه طوفانی او آسان نیست و قصه او این‌چنین است که: «هرکسی از ظنّ خود شد یار من». ولی نمی‌توان نبوغ آن مرد را نادیده گرفت بخصوص با قرائت جناب هایدگر در سه جلد معروف او در رابطه با نیچه. و بخصوص جلد سوم آن کتاب‌ها. بنده خلاصه‌ای که از آن کرده‌ام در پیام رسان ایتا برایتان ارسال می‌کنم. ولی آن طور نیست که اگر پیامی در ایتا ارسال فرمایید بتوانم آن را دنبال کنم. ارتباط بنده با رفقا از طریق همین پرسش و پاسخ‌ها باید باشد. موفق باشید

36287
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیک و رضوانه (مقاومت و حضور متعالی انسان در آخرالزمان) مولی امیرالمومنین علیه السلام الرّجاء لرحمة اللَّه آنجا اميد به رحمت خدا پيروزمندتر از اميدهاي ديگر است (و مگر امروز امیدوارتر از جبهه ی مقاومت در این تاریخ هست؟ این امید به رحمت الهی است که اینچنین مردان مقاومت و مبارزان جبهه ی حق را در غلبه ی اراده ها استوار کرده است و دست از پا نمی شناسند تا جبهه ی باطل را رسوا کنند و ادامه ی حرکت های تاریخ توحیدی را به سرانجام برسانند و اگر نبود امید به رحمت و وعده ی الهی، چه چیزی می توانست محرک اراده ی انسان باشد تا سر حد از دست دادن تمام دارایی و داشته هایی که دارد؟! این آن قدرت ایمانی است که در دل مجاهدان راه خداوند است که سرنوشت تاریخ، دل در گرو همین مجاهدان دارد. پس ای دشمن بشنو که فردای این عالم را ایمان جبهه ی مقاومت است که ترسیم می کند نه ابزار و آلات و ادوات و تجهیزات جنگی تان و نه تکنیک! این حزب الله است که در عالم غالب است و هر آنکس که جان اش در وادی این حزب باشد می فهمد که ترس و بن بست معنایی ندارد چرا که سلسله ی عالم را طولی می داند و گره گشای راه های بسته را در سر سلسله ی اسباب می فهمد و آنکس که می ترسد، عالم را در سلسله ی عرضی می پندارد و گمان دارد آنچه تاریخ را می سازد تکنیک است و نه ایمان! و برای همین در تاریک ترین بن بست ها هیچ راه فراخی برای نجات نمی یابد و نمی شناسد و دست به کشتار و سلاح و مرگ می زند و در آخر هم به انتهای خود می رسد که مرگ باشد! این سرنوشت تاریخی گذشته هایی است که امروز پیش روی ماست و دشمن از این امید و رحمت و فرج و گشایشی که پیش روی محسنین است به دور است «إن رحمت الله قریب من المحسنین» براستی مگر امروز محسن تر از جبهه ی حق که خانه و فرزند و همسر و مال و جانش را فدا کرده است و ایستادگی می کند داریم؟! خیر! پس بایست، منتظر رحمت تاریخی حق در انتهای این جبهه باشیم. تحلیل صحنه ی نبرد در تشخیص قدرت یک جبهه بسته به آن نوع جهان بینی دارد که انسان از صحنه ی نبرد می کند. و اگر می بینی آنانی را که مسحور و مقهور سلاح ها و تکنیک ها می شوند از آن روست که درکی از اندیشه مدد و رحمت و امید و وعده و وعید و درک قدسی میدان قدرت ندارند و فقط میدان را خلاصه در عضلات بازوی ظاهری می فهمند «یعلمون ظاهراً من الحیاة الدنیا و هم عن الآخرة لغافلون» و این عدم درک آن مصیبتی است که اینان را از فردای امید و رحمتی که انسان را در بر می گیرد محروم می کند و چه خسرانی بالاتر از اینکه انسان از آنچه که می تواند باشد و حضوری که می تواند در عالم بیابد و حس کند محروم شود؟ آیا فردای تاریک اینچین انسانی اگر خودکشی نباشد، افسردگی و پوچی و تشویش و اضطراب نیست؟ باید از خود بپرسیم، امروز کدام حضور است که می تواند ما را در فردای تاریخی مان سرزنده کند و از حیات تلخ و سردی که در انتظار بشر است رهایی بخشد؟ آیا این راه رهایی همین جبهه ی مقاومت نیست که در برابر استضعاف و استکبار و استثمار فرعونی تاریخ غرب قد علم کرده است و با نظر به امید و رحمت ملکوت عالم، به پا خواسته تا انسان به نهایی ترین حضورش در تاریخ و به آن وعده ی قسط و عدل و حکومت موعود دست بیاید و انسان طعم شیرین حیات را بچشد؟!!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در دیروزمان که یادی از پریروزمان بود که گفتیم: «کربلای جبهه ها یادش بخیر» و باز جلوتر رفتیم تا عصر عاشورا و دیدیم چگونه به گفته حضرت سجاد «علیه السلام» هرچه به غروب آن روز می‌رسیدیم چهره مبارک مولایمان امام حسین «علیه السلام» و یاران خاص شان گلگلون تر میشد و آن را پس از دفاع مقدس گم کردیم، گویا باز آن حیات متعالی دارد به سویمان می آید. مهم نیست که در کنار مبارزان حماس باشیم و یا حزب الله و یا در اینجا یعنی پشت دیوارهای غزه؛ مهم این است که احساسی را درک کنیم که بر جان و روان مادران غزه و عزم راسخ آنها در جریان است. و این مائیم و تاریخ عبور از پلیدی انسان خودبنیادِ جهان غرب. آری! طلوعی در پیش است. بدبخت آن کسی که این طلوع را که طلوع انسانیت انسان است، درک نکند و خوشا به حال آنانی که از هر قوم و ملتی، در بنیان انسانی خود، خود را در کنار مردمان بزرگ غزه احساس می کند. کافی است چشمهای خود را بگشاییم و بنگریم چه میدانی از فهم انسانیت انسانها به ظهور آمده است و چه ظلماتی فرا گرفته است آنانی که در طلوع این تاریخ امیدوارانه متوجه این آینده نیستند. آینده ای که به گفته حجت متعیّن این زمانه «آینده، آینده فلسطین است و نه آینده اسرائیل». موفق باشید  

36276
متن پرسش

سلام علیکم ستاد ارجمند: به یاد دارم حضرت آقا در دیدار خود با راویان دفاع مقدس تاکید جالبی مبنی بر عدم غلو کردن در روایات جنگ داشتند، از آن‌ جهت که خودِ قضایای واقع شده به اندازه ایی بزرگ و جالب و حضور آورند که نیازمند غلو نیست! حال برخورد غلوآمیز با مساله «طوفان الأقصي» و قدری نا ملایمتی ها در حق سید مقاومت نیز، بنظر از آفات پیش رو است، که با تعمیم تاکید آقا البته قابل حل است! ما باید عنایت داشته باشیم که سید مقاومت‌ و دیگر بزرگان برای خود ننگ می‌دانند اگر امروز توان غلبه نظامی به اشرار عالم اعم از آمریکا و صهیونیسم را داشته باشند، و آن‌را به فردا بسپارند لیکن مساله توان مقاومت مساله حمله نظامی نیست که از ایشان انتظار داشت_مساله چندین ساله جنگ نرم است که آن‌هم در حد اعلا آن مشهود است و با تورق صفحات مجازی می‌شود بروز «انقلاب اسلامی» آشکارا و «ایرانِ» در پشت آن را بطور پنهان مشاهده کرد! ایشان خود بخوبی تاکید کردند که شاید منتظر فرمان حمله مستقیم من هستید اما من چندین سال است در حمله ام، بدون از دست دادن لحظه ایی. من بشخصه گمان دارم در این برهه بیشتر از آن که دنبال تهیه تفنگ و موشک و تانک می‌باید بود دنبال گوش و چشمی باید بود که نبسته به زبان سیدان باشد _ مصداق بشنو از نی چون حکایت از این قضایا می‌کنند است. سمعا و طاعتا از بزرگان علی الخصوص آقا، بدون هیچ غلوی سلاحی است که هیچ ارتش جهان آن را نه دارد و نه می‌تواند به سادگی ها داشته باشد. ممنون از شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که در جلسه «ما و قامت بلند سید مقاومت» https://eitaa.com/matalebevijeh/15126 در جمع رفقا مطرح شد و نیز در جلسه‌ای که با عنوان  «جایگاه تاریخی سخنان سید مقاومت با نظر به غزه» https://eitaa.com/matalebevijeh/15130 عرض شد حقیقتاً جناب سید حسن نصرالله در آن سخنرانی‌شان مسئله تقابل ما با صهیونیسم و استکبار را بسیار عمیق تر دیدند و بنده تعبیر نگاه پس‌فردایی برای سخنان ایشان قائل هستم. تلاش همه ما آن باید باشد که سعی کنیم جایگاه سخنان سید مقاومت را در تاریخی که پس از رخداد طوفان الاقصی مطرح کرده‌اند، بفهمیم که اشاره‌ای است به آینده‌ای که به تعبیر مقام معظم رهبری آن آینده، آینده فلسطین است. موفق باشید      

36226

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت شما استاد: استاد من دچار قساوت قلب شدیدی شدم و این رو خودم نسبت به قبلم احساس می‌کنم، خودم از این مورد دارم زجر می‌کشم، افسردگی و بی هدفی هم اومده روش، تازه بدیش اینه که الان دقیقا افتاده توی زمان ازدواجم و نمیتونم با وجود این احساسات بد، بتونم محبت بگیرم یا محبت دریافت کنم، و حتی اگه محبت دریافت کنم، هیچ اتفاقی توی دلم رخ نمیده 😭😭😭 استاد، التماستون می‌کنم، شما رو به حق چهارده معصوم یه راهکار بهم بدین تا دوباره بتونم برگردم، راهم گم شده و ارتباطم با خدا خیلی نابود شده، اصلا نمیدونم چیکار کنم، استاد تو رو خدا به دادم برسید و بهم راه حل بدین.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به ارتباط نور وجود انسان‌ها فکر کنید از آن جهت که همگان، در انسانیت بسیار به هم نزدیکند و لذا هرکس آینه نوری می‌شود به سوی دیگری، امری که امروز مردمانِ جهان در نسبت با مردم غزه، در خود یافته‌اند زیرا فراسوی نیک و بد به انسانیت آن مردم می‌نگرد. برای چنین حضوری خود را در عالَم شهدا وارد کنید که چه اندازه نسبت به دیگر انسان‌ها دلسوز بودند، حتی تا مرز شهادت. زیارت شهدا، کارساز است. موفق باشید

36036

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: پیرو صوت چه نیاز به نبی و اینکه ما باید پیامبر را در نفس خودمون جستجو کنیم من همیشه این مشکل رو داشتم که موقع نماز چرا همش دروغ میگیم مثلا شهادت میدیم که محمد رسول خداست در حالی هر چی فکر می‌کنیم این حقیقت رو ندیدیم و شهادت های دیگه (چه در نماز و اذان) و همیشه امیدوارم بودم این شهادت رو راست بگم ولی نمیتونم باهاش کنار بیام.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال، این ماییم و شخصیتی به نام حضرت محمد «صلوات الله‌علیه‌وآله» و سیره و سخنانی که با خود به ظهور آورده‌اند. باید از خود پرسید آیا او با این سیره و سخن می‌تواند پیامبر خدا نباشد؟ موفق باشید

35768

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: منظور از صقع نفس انسانی چیست؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور، اصل و ذات انسان که همان وجهِ وجدانی آن است، می‌باشد. موفق باشید

35548

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: خوب هستید استاد😔 دلگیرم، دارم خفه میشم، به هر دری می‌زنم بسته است. میدونم حکمتی داره، میدونم اینا میگذره، میدونم ما برای جای دیگه ای ساخته شدیم کل نامه ۳۱ نهج البلاغه رو خوندم بهش فکر کردم و می‌کنم ولی یه حس دلتنگی البته (دنیایی و آخرتی) هنوز من رو اذیت میکنه. متوسل میشم به اهل بیت (ع) باز آروم تر میشم ولی باز هست. با خدا خلوت می‌کنم، همیشه با زبون خودمونی میگم خدایا غلط کردم میدونم خطا کردم ولی خدایا بدادم برس. گریه می‌کنم. اون قدر گریه می‌کنم و دلم می‌گیره که خجالت می‌کشم توصیفش کنم. من هیچ کس رو غیر خدا و اهل بیت ندارم ولی نمیدونم چرا اینقد اذیت میشم. لطفا راهنماییم کنید یه بر نامه بهم بدین یه مدتی باهاش جلو برم تا خودم رو جمع و جور کنم خدا روز قیامت دلتون رو آروم کنه استاد🙏🙏🙏 بی صبرانه منتظر جوابتونم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا این قصه این زمانه است که انسان می‌خواهد از زندگی معمولی به زندگی گسترده‌تری سیر کند. در این رابطه است که باید با تعمق بیشتر به معارف رجوع کرد و این‌جا بود که حضرت امام خمینی علاوه بر طرح تفسیر سوره «حمد» در تلویزیون، حتی در نامه خود به گورباچف، جناب صدرا و ابن عربی را مطرح فرمودند. پیشنهاد بنده آن است که جوانان در این زمانه نباید از معارف صدرایی مثل «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» غفلت کنند. موفق باشید

35545

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد بزرگوار. ضمن تبریک اعیاد ولایت و عذر خواهی از این که مصدع اوقات گرانبهایتان می شوم. خداوند بر برکت وجودیتان بیفزاید. از حرم حضرت معصومه سلام الله علیها با چشمی گریان و قلبی شکسته برایتان می نویسم. نمی دانم از کجا و چه بنویسم که پاسخی بگیرم راهگشا. برای این که زیاده گویی نکرده باشم هیچ نمی گویم و درد دل نمی کنم فقط سؤالم را می پرسم. شما که نفس و جان آدمی را خوب می شناسید علت بیماری دو قطبی چیست و درمانش چه گونه است. من با همسر دو قطبیم چگونه رفتار کنم که خسر الدنیا و الاخره نشوم که از مسیر حق تخلف نکرده باشم. با کتب و سخنان شما بیگانه نیستم ولی پیچیدگی این بیماری به قدری است که راه به جایی نمی برم. درمان دارویی فقط کنترل کننده است که آن را هم دیگر به هیچ وجه نمی خواهند بخورند. ...........................

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این افراد با همه مشکلاتی که به جهت آن روحیه دارند؛ از آن طرف نیز آمادگی‌های خوبی در راستای سیر و سلوک در آن‌ها هست. اگر با آن‌ها مدارا شود پشیمانی ندارد و حتی برای خود شماها نیز برکت‌هایی پیش خواهد آورد. موفق باشید

35489

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز و بزرگوار: در سوالی که در مورد مستند بانو قدس ایران حدود یک ماه پیش از شما شده بود فرموده بودید مستند مذکور را ندیده اید. امروز مستند را دیدم، به نظرم برای ما که در افقمان مجذوب امام عزیز و شخصیت ایشان هستیم، این مستند حاوی پیچیدگی هائیست. می‌خواستم بدانم مستند را دیده اید؟ احساس می کنم برایم سوالاتی در میان است که تنها ناظر به مستند می‌توان در مورد آن ها گفتگو کرد. حتی به صورت متن نیز قادر به بیان سوال نیستم. تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به تأکید جنابعالی سعی می‌کنم در اسرع وقت ببینم. موفق باشید

35313

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: می خواستم بدانم که علامه مصباح یزدی، وحدت وجود را قبول نداشتند یا برهان صدیقین را قبول نداشتند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً مرحوم علامه مصباح متوجه «برهان صدیقین» به خوبی می‌باشند. ولی به یاد ندارم که مستقیماً نسبت به «وحدت وجود» ورود داشته باشند، در بحث وحدت وجود، حتماً باید با نگاه ابن عربی موضوع دنبال شود، امری که امثال حضرت امام خمینی در آن ورود کردند. موفق باشید

35202

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: نظر شریف در مورد برنامه هفتم چیست آیا لیبرالیستی است؟ همچنین لایحه حجاب را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا حکومت بی حجابی را به عنوان یک واقعیت پذیرفته و کوتاه آمده است؟ احساس می شود ترسی از مردم در نهاد جان حکومت نهفته است مثلا سه چهار سال است که بنزین گران نشده است در حالی که منطقی است که باید گران می شد این تعلل چه علتی دارد؟ حجاب نیز شاید می گویند اگر سختگیری کنیم و مهسای دیگری رخ دهد با قیام ملت روبرو شده و فاتحه ی همه مان خوانده می شود بگذارید چهار تا نخ موی مردم پیدا باشد اما چهار ستون ملک ما قرص باشد.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. برنامه هفتم را نمی‌بینم. ۲. در رابطه با موضوع حجاب؛ عرایضی در جواب سؤال شماره 35198 شده است. امید است امید افتد. موفق باشید

35153

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد ارجمند: آنچه شما بزرگوار و دیگر بزرگان در تقلای بروز و ظهور و نهایتا حضور اش هستید، از زیر خاک سربرآورده آنچه از توحید می‌جستیم نمایان شده است، دیروز سوالی مبنی بر این که چه کنیم، نفاق آفاقی «فئتین» باعث بروز نفاق در درون و انفس متن نشود، امروز حضرت آقا «رهبر معظم» در بیانات گهربار شان در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی از اهمیت و توجه به تفاوت بین دوقطبیتی و اختلاف سلیقه فرمودند _فرموده شد اینکه دشمنان با تبلیغات سؤ در صدد ایجاد دوقطبیتی (حق _باطل) است دقیقا برای شکستن پایه های اختلاف سلیقه و نظر به وجوه مختلف قضیایاست ممنون می‌شویم قدری در این خصوص بفرمایید.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً این مسئله بسیار مهمی است ما بین «دیگری» و دشمن، تفاوت نمی‌گذاریم گویا هنوز در تاریخی هستیم که «هرکس با ما نیست، بر ما است»، غافل از اینکه بشرِ جدید با وجوه انسانی خود در خود حاضر شده و در این فضا چه اندازه می‌توان حتی با غیرِ خودی رابطه انسانی برقرار کرد، چه رسد به خودی‌هایی که از جهاتی با همدیگر تفاوت نگاه داریم ولی در بستر اسلام و انقلاب. و این‌جا است که می‌توان دشمنان را به خوبی تشخیص داد، دشمنانی که جهت‌گیری آن‌ها نه انسانی است و نه الهی. موفق باشید

35026

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدا قوت استاد گرامی: بعد از آمدن بچه هامون توفیق مون برای شرکت در جلسات شما کمتر شد، چون هیس هیس های حاضران در جلسه ما رو معذب می‌کرد که ما داریم برای بهره بردن خودمون از جلسه داریم موجب اذیت دیگران میشیم. آرامش جلسه برایمان تبدیل به تشویش و نگرانی شده بود. امروز با دیدن تلاش مادران بچه های نوپا برای حضور در جلسه و صداهای هیس گفتن و حالات چهره و تذکر های لسانی از سمت برادران، گریه ام گرفت، به اندازه ی تمام جلساتی که خودم و دوستان بچه دارم دلمان می‌خواست در جلسات حضور داشته باشیم و به خاطر عذاب وجدان دیگران شرکت نکردیم. حالا بنده چند سوال دارم: اطرافیان شما چقدر در محقق شدن صحبت رهبری برای افزایش جمعیت سهیم اند؟ آیا با حذف مادران بچه دار از جلسه، پای ثابت جلسات شما تعدادی افراد ثابت و اهل سلوک و جا افتاده می مانند، کافی است؟ آیا این افراد سالک نباید وسعت روحی خود را برای پذیرش بچه بیشتر کنند و با یه جیغ بچه تمرکزشون بهم نخوره که مادران بچه دار مجبور نشن برن توی راهروی حسینیه روی زمین بشینن؟ چرا بعد از این همه سال جایگاهی برای حضور بچه ها در جلسه و فراهم نمودن شرایط بازی و حالت مهد کودک در حسینیه مسجد فراهم نیست؟ و در آخر، چرا اکثر مادران بچه دار احساس میکنن جایگاهی در جلسات شما ندارند؟ و این افراد احساس ترد شدگی از جلسات شما دارند؟ اگر بگید این جلسات حالت خصوصی دارد و امکان حضور بچه ها نیست، باشه به روی چشم، پس لطفا ما مادران مشتاق و بچه دار را هم قابل بدانید و جلسه ای متناسب با این فضا برگزار کنید، تا شاهد مادران تمدن ساز بیشتری باشیم، حتما فراهم آوردن این شرایط به خواست و اراده ی‌ اطرافیان شماست و چون بنده دسترسی به این افراد ندارم و اگر هم داشتم کسی برای حرف بنده تره خورد نمی‌کرد، از شما درخواست عاجزانه دارم که صحبت بنده را به این بزرگواران انتقال دهید، تا ما هم ان شاءالله از این فیض بی بهره نمانیم. بنده قبلا هم این دغدغه را در مسیر اربعین با افراد دیگری از اطرافیان شما مطرح کردم (چون در سخنرانی های در مسیر هم بسیار از مواهب اطرافیان بهره مند شدیم، آنجا که دیگه جلسه خصوصی معنا نداره، همه موکب امام حسین علیه السلام است😭......) و گفتند ما پیگیری می‌کنیم ولی متأسفانه خبری نشد. امیدوارم به زودی با همت شما شرایط فراهم بشه. تشکر از شما به خاطر وقت گذاشتن برای خواندن این دغدغه.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در ابتدا خدمت رفقا عرض می‌شود بنده در مدیریت مسجد انبیاء که جلسه شنبه‌شب‌ها تشکیل می‌شود، نقشی ندارم. ولی چه خوب بود اگر دست‌اندرکاران محترم آن مسجد نسبت به محلی برای سرگرم‌کردن کودکان فکری می‌کردند. در عین حال تصور بنده آن است که اگر از یک طرف رفقا نسبت به حضور کودکان حساسیت نشان ندهند و ذهن خود را مشغول بحث بفرمایند و از طرف دیگر، والدین محترم کودکان نیز در حدّ خود، کودکان را کنترل کنند، مشکلی پیش نخواهد آمد. بخصوص که برای بنده تحرکات کودکان مشکلی ایجاد نمی‌کند که موجب حواس پرتی‌ام شود. موفق باشید

34644

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

 سلام: در مورد توبه یه سوال دارم. شنیدم که میگن هر چی گناه کردی بازم توبه کن برگرد اما جایی هم آمده که هی گناه کردن توبه کردن یعنی مسخره کردن خدا. لطفا مرز بین این دو مشخص بشه. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر توبه را به بازی بگیریم و همان موقع که تصمیم گناه داریم به این فکر باشیم که گناه می‌کنیم و توبه می‌کنیم؛ توبه را به بازی گرفته‌ایم. ولی اگر شیطان ما را دوباره باز گرفتار گناهی کرد و ما همچنان به توفیق الهی توبه کردیم، نباید ناامید باشیم و این نوع توبه از الطاف الهی است. موفق باشید

34553

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: شما می‌فرمایید صمت گنگ بودن نیست، سوالاتی در ذهنم ایجاد شده که حضرت می‌فرمایند شیعیان ما آنقدر کم حرف هستند که کسی اینها رو می‌بینه گمان می‌کنند لال هستند، و همچنین فرمودید آیه الله بهجت به قدری سکوت داشتند که حتی توی کاغذ حرفشون رو می‌نوشتند، و فرمودید ما باید بدانیم کجا تکلیف داریم حرف بزنیم، حرف بزنیم، در غیر اینصورت سکوت کنیم، چگونه متوجه شویم کجا تکلیف داریم کجا نداریم شناخت تکلیف را چگونه باید فهمید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این به عهده خودمان است که در شرایط‌ مختلف، تکلیف خود را بشناسیم که کجا در گفتن سخن حق کوتاهی نکنیم و کجا از سخن‌گفتن وقتی لازم نیست که سخن بگوییم؛ خودداری نماییم. موفق باشید

نمایش چاپی