سلام استاد: خیلی با خودم درگیر بودم که این پیام رو بفرستم یا نه ولی به این فکر کردم که از باب تحدیث به نِعم الهی لازمه این رو بهتون بگم. رفیقی داشتم که از وقتی می شناختمش آدم متدینی بود، یعنی اهل مسجد بود و نماز و تا دلتون بخواد کنجکاو و حقیقت جو. یادمه لیستی از نماز قضاهاش چسبونده بود روی در یخچال. یه دوره ای از هم فاصله گرفتیم و غرق زندگی روزمره شدیم تا اینکه یه روز در مسجد محلّ باباش رو دیدم و این بزرگوار به من اعتراض کرد که چه نشسته ای که ایمان رفیقت از دست رفته. رفتم سراغش نه یک بار و دو بار، بارها و دیدم کلا آدم دیگه ای شده، متوجه شدم در اثر برخورد با بعضی آدم ها و حضور در بعضی کانال های تلگرامی که شبهات الحادی متاثر از فیزیک مدرن و علوم تجربی باشه اصلا به همه چیز دین از صدر تا ذیلش بی باور شده بود یه نمونش این بود که توی خیابون به یک کارتون افتاده روی زمین که ماشینا از روش رد می شدن اشاره کرد و گفت این کارتون در نظر من ارزشش از قرآن تو بیشتره! نماز نمی خوند و روزه هم نمی گرفت و غرق در شبهات بود، به شکلی که هر شبهه ای رو در حدّ توان جواب می دادم یه شبهه دیگه ای سبز می شد، با خودم فکر می کردم جلّ الخالق این دیگه چه وضعشه مگه مدلش این شکلی نیست که این شبهه رو جواب بدیم یه کم باید مشکلش حل بشه و نفس راحتی بکشه؟! ولی اصلا این شکلی نبود. گذشت تا توی پاییز ۱۴۰۰ سه کتاب شما رو براش فرستادم، یه مدت صبر کردم و در کمال تعجّب دیدم که تقریبا تموم شد، یعنی این آدم زندگیش تقسیم شد به قبل و بعد این کتاب ها و بعدش باز بعضی از کتاب های شما رو بهش رسوندم و الان خدا رو شکر همه چیز براش تموم شد، امّا باز من درگیر بودم و بزرگترین سوالم این بود که شما تو هیچ کدوم از آثارتون به جواب این شبهات اشاره نکردین ولی چرا این آدم انگار کلید مشکلاتش رو توی این کتابها پیدا کرده و از خلاء و پوچی در اومده، تا اینکه اخیرا فهمیدم خیلی جاها اصلا مشکل جواب به شبهه نیست، مشکل بحث چشیدنه یعنی اگه ما بتونیم یک تجربه وجودی و یک تحرک درونی برای حرکت به سمت معنا برای فردی ایجاد کنیم بقیه موضوعات براش حلّ می شه. مثل اینه که یک زمین برای راه رفتن بهش میدیم که دیگه زیستش روی هوا و پوچی نباشه، نهایتش اینه که توی این فضا برایش شبهه ای هم پیش اومد، این اطمینان براش هست که این شبهه جواب داره و کسی بهش جواب داده و اگه لازم شد میره به سراغش امّا ماها لقمه رو از بد جایی به دهان می رسونیم شاید هم این روش بخاطر سختی هاش زیاد طالب نداره ولی به هر حال خواستم تشکر کنم، ممنون از زحماتتون، این رو هم عرض کنم که این فقط یه تجربه بود از تجاربی که از وقتی با آثار شما آشنا شدم برام پیش اومده و چه خوبه که اینها تجمیع بشه. یا علی
باسمه تعالی: سلام علیکم: و باز آیندهای که برای تعالی بیشتر ما با برهوتی نسبت به آنچه تا کنون بر آن باقی ماندهایم، در پیش داریم. اگر به جهان گشوده نسبت به جان خود سر نزنیم و به گستردگیِ بشر امروز در عین قدسیبودن نیندیشیم؛ به حرارتی که در دینداری به آن نیاز داریم، به راحتی نخواهیم رسید. عرایضی در جلسه «انتخابات و بشر جدید و جهان جدید» https://eitaa.com/matalebevijeh/15953 و در نوشتهای تحت عنوان «بررسی شیوههای تبیین معارف دین» https://eitaa.com/matalebevijeh/15887 شده است، خوب است به آن نکات توجه شود. موفق باشید
با جمله ای از شما بعد از سالها در رابطه با به خود آمدن بشر جدید، باز عقده دیرینه را گشادم و از خود می پرسم خدایا چطور ممکن است اینهمه لطف تو شامل ما شده. آن جمله این است: (خود باش، تا زندگى باشى) راستى آيا قيام در خود و سير از خود وهمى به خودِ حقيقى عاملى نيست كه با اولين جرقه حيات از لابه لاى خاكستر روزمرّگى روبه رو شويم؟ تا از آن جرقه مشعلى فراهم آيد كه هم فرا راه خود را روشن كنيم و هم ديگران را دعوت به رفتن نماييم؟ از طريق آشتى با خود، راهِ دقيق نگاه كردن به عالم درون آشكار مى شود، راهى به ماوراء عالم اشياء. خودت، آرى خودِ خودت، يك انگشت اشاره به عالم لايتناهى هستى، و مى توانى تو اى انگشت اشاره به عالم درون! از طريق خودت راه زندگى صحيح را بيابى، آن وقت كه خود را يافتى، مى بينى كه خودت يك زندگى صحيح هستى، آنكه بيراهه مى رود ناخود تو است، خود را ناخود نكن، خود باش تا زندگى باشى، و اين هم آغاز راه است و هم پايان راه، تفاوت در چگونه بودن خود است، كه چقدر خود هستيم، و چقدر از ناخود آزاد شده ايم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یعنی «در بلا هم میچشم الطاف او» و این یعنی «مِنبلَم بیزخم ناساید تنم» و این یعنی «در دهانه آتشفشان باید خانه ساخت و از هر طوفانی استقبال کرد». زیرا خود را در هستی و هستی را در خود یافتهایم. و این همان حضور در تاریخ انقلاب اسلامی است که بنا دارد همه کاخهای خودبینی و خودرأیی را به لرزه آورد، با عزمی که مجاهدان جهان غزه ذیل لشکر سپاه قدس انجام دادند و ادامه میدهند. موفق باشید
سلام علیکم: پیرو سوال ۳۵۲۳۵ ؛ فرمودید که شهوت به عنوان غلبه توهمات است. رابطه عقل با شهوت چگونه است، پس آیا کسی که از توهمات بیرون آید شهوت ندارد؟ لطفاً کتابی یا ... معرفی کنید، نمیخواهم سطحی و ساده به این موضوع بنگرم. بحث معرفتی و حقیقی میخواهم دنبال کنم. تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که عرض شد میلهای جسمانی، رجوع به حقیقت ندارند بلکه برای رفع نیازهای جسمانی و دنیایی انسان میباشد و از این جهت به عنوان توهّمات، نام برده میشوند و البته که بعضی از توهّمات، ریشه در نیازهای مادی ندارند و انسان را گرفتار وسوسههای شیطان میکند و شیطان از این طریق وارد شخصیت انسان میشود. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» نکاتی در این مورد دارد که میتوانید در سایت به آن رجوع فرمایید. از آن دقیقتر در کتاب «فصوص الحکم» ابن عربی مطالبی هست. موفق باشید
سلام عرض شد استاد عزیز و بزرگوار: چکار باید بکند کسی که در ( پوست خود نمی گنجد) و حال به تعبیر بزرگواری باید پوستش را عوض کند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با حضور در انقلاب اسلامی ذیل حضور شهدایی مثل حاج قاسم سلیمانی و درک انسانیتی که او در آن حاضر بود؛ انسان در جهان دیگری حاضر میشود که به گفته آن بزرگوار همان تغییر و یا عوضکردن پوست است. اخیراً در این رابطه یادداشتهایی شده است که یک نمونه از آن تقدیم میشود. موفق باشید
اگر زمانه، زمانه تلقی انسان است از خودش، این کدام انسان است که به جای سقوط در خودبنیادی و تنگنظری میتواند خود را در وسعت حضور در جهان انسانها احساس کند و به انسانیتی بیندیشد که در آینه غزه، بسیاری در آن وارد شدهاند تا یک جهان از انسانیت در هرکس ظهور کند از جنس انسانیتی که انسان کامل یعنی حضرت صاحب الأمر «عجّلاللهتعالیفرجهالشریف» در خود احساس میکنند تا جهان را منوّر به حضور خود نمایند که آن حضرت در خود احساس مینمایند و انسانها هرچه بیشتر به دنبال آن هستند، امری که حاج قاسم سلیمانی طلوعی از این نوع انسانیت شد و لذا بسیاری با او احساس یگانگی کردند، زیرا او آشنای جانها بود. مگر ما در خبر نداریم که چون حضرت صاحب الأمر«عجّلاللهتعالیفرجهالشریف» ظهور کنند بسیاری احساس مینمایند با آن حضرت آشنا هستند؟ ما این امر را در نسبت با حاج قاسم سلیمانی تا حدّی تجربه کردیم.
سلام خدمت استاد طاهرزاده: نقل شده بلاها و سختی ها، یکی از بهترین راه های رسیدن به کمالات و درجات عالیه است. مرحوم مطهری در کتاب عدل الهی فصلی دارند تحت عنوان « مصائب مادر خوشبختی ها» و می فرمایند همان طور که مادر فرزندش را درون شکم شکل می دهد و متولد می کند، بعضاً در شکم بلاها و مصیبت ها هم خوشبختی ها و کمالات در حال شکل گرفتن است. حتی در مورد سیدالشهداء سلام الله علیه هم نقل شده که پیغمبر اکرم «صلی الله علیه و آله» به ایشان فرمودند:« إنّ لك في الجنّة درجات لا تنالها إلّا بالشّهادة: حسین جان، درجاتی در بهشت برای تو هست که بدان نمی رسی الّا از مسیر بلای عاشورا» حال پرسش این حقیر این هست که با توجه به شناختی که حضرتعالی از حضرت امام خمینی و مقام معظم رهبری دارید، به نظر شما چه سختی و بلایی در زندگی ایشان، ایشان را این همه بزرگ و صاحب کمالات کرده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه این بزرگان از همان ابتدا با سختیهای زندگی روبه رو شدند، ولی از توکل غفلت نکردند؛ بزرگ و بزرگتر شدند. از یتیمی حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» بگیرید تا سختیهایی که کتاب «شرح اسم» در مورد زندگی مقام معظم رهبری به میان آورده. موفق باشید
🔵 این سؤال دوباره ارسال میشه چون پاسخش ارسال نشده, درسایت هم نیست کد پیگیری قبلی : 9ackmtk8k6 سلام علیکم استاد در زندگیم مسئلهای به وجود آمده که نیاز به مشورت با شما دارم بنده بانویی صاحب چهار فرزند هستم ..................
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور جواب داده شد: 36278- باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: همانطور که طرف، عقاید منفی خود را حتی به ظاهر انکار کرده باشد؛ کافی است برای ادامه زندگی. و ثانیاً: در مورد فرزندانتان با تذکرات معرفتی مانند مباحث معرفت نفس که در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» مطرح است میتوانید آنها را متوجه حقیقت خود و عالم ابدیت بنمایید.
با توجه به اینکه سوالات این چنینی که خصوصی هستند به ایمیل کاربران ارسال میشود سوال جناب عالی نیز در ایمیل جواب داده شده است. و به جهت خصوصی بودن قسمتهایی از سوال حذف شد زیرا ممکن است سوال کننده شناخته شود و این صلاح نیست
موفق باشید
سلام استاد وقت بخیر: سوالی خدمتتون داشتم. من احساس میکنم زندگی بی ارزشی دارم. احساس میکنم زندگیه خوبی ندارم اونطور که میخواستم نشد. من ۱۵ سالمه و این احساس رو دارم. راستش من چهره زیبایی ندارم و خیلی وقتا خیلی از آدما به روم آوردن و با اینکه زیبا نیستم ای کیوی بالایی هم ندارم ولی بخاطر هرچیز سریع غرور میگیرتم نمیدونم برای چی؟ کاش میشد غرور زیاد نداشته باشم ولی چهرم خوب بود. توی زندگی هم احساس افسردگی میکنم. اعتماد به نفس هم ندارم و با همه اینها من فقط ۱۵ سالمه کاش میشد کمکم کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم درک آن راهی است که خداوند شما را در آن قرار داده و آن راه، اولاً: تواضع و ثانیاً: روحیه معنویت و ثالثاً: کسب معارف معنوی مانند معرفت نفس میباشد که پیشنهاد میگردد با کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» که روی سایت هست شروع فرمایید. موفق باشید
سلام علیکم: بسم الله الرحمن الرحیم. امیرالمومنین علیه السلام «رأس الاستبصار الفكرة» اساس بينايي فكر كردن و تأمّل است چه زیبا فرمود مولای متقیان و امیر بیان که اساس و بنیاد و ریشه ی بینایی و بصیرت تامل و فکر است، و مگر جز این است که آنانی که امروز از درک و فهم حماسه ی طوفان الاقصی درکی ندارند به دلیل عدم تامل در درک زمان و تاریخی است که به میان آمده است؟! بصیرت، مسأله ی فهم زمانه ایست که انسان ها می خواهند با درک آن تاریخ خودشان را بسازند و اگر این فهم صورت نگیرد از انباشت علم های متراکم و مدرک و مقالات روی هم فقط ثروت اطلاعات حاصل می شود و نه درک و فهم تاریخی که زیست انسانی بشر را تغییر دهد! امروز غزه موضوع تفکر اندیشمندان شده است تا آنکه بتوانیم برای فردای تاریخ و انسانی که به شدت از پوچی و افسردگی خسته شده است و توهم و خیالات روزمره ی زندگی دنیا جای تامل و تفکر را از او ربوده است و جامعه ای که از تفکر روی بگرداند گریزی از پریشانی ندارد و ریشه ی احوال پریشان روزگار تاریخ بشر هم جز این نیست که بیش از آنی که پیرامون خود و زندگی و نسبت اش با تاریخ امروز فکر کند خود را مشغول پرنده ی خیالی کرده است که برای فرار از روزمرگی ها از این شاخه به آن شاخه می پرد بی آنکه بداند فردای زندگی اش چه ربطی با تفکر در وضعیت امروزینش دارد! ما در تاریخ انقلاب اسلامی با ایام گوناگونی روبرو شدیم که بابی و فتحی برای گشودگی تفکر در میان انسان ها شد از دفاع مقدس، از جریان های گوناگون از مشکلات و مصایب مختلف در ادوار و اطوار این انقلاب و از فتنه ها و از شکوه ایام اللهی که بر ما رو کردند از تشیعع شهدا و... امروز با حماسه ی غزه باز هم بابی از تفکر و تأمل بر ما گشوده شد تا بیش از پیش خود را در آینده ی قلمرو اسلام حاضر ببینیم و تفکر را بستر حضور در حقیقت بدانیم نه صرفا حرکت از مسأله ی مجهول برای کشف معلوم که البته آن هم از مصادیق تفکر است اما حضور در واقعیت و حقیقت تفکر در عالی ترین نحوه ی بودنی است که انسان می تواند در زمانه ی خود حاضر باشد. اساسا انسان هایی که خود را از اندیشیدن پیرامون آنچه با غزه پیش آمده است روبرو نمیکنند و با آن مواجه نمی شوند و طلبی که باید را از پیش آمد تاریخی امروز ندارند جز پریشانی و سردرگمی حاصلی نخواهد بود ولو اندیشمند ترین انسان ها باشند یا با فضیلت ترین و اخلاقی ترین آدم های عصر خود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به گفته هایدگر: «تاریخ، اعصار وجود است» و ما وجود را که همان حقیقت است در عین هویت قدسی در هر مقطعی از تاریخ وجهی از آن را ملاحظه میکنیم و او خود را در دل تاریخ با جلوات و اسماء حسنای خاصی مینمایاند تا انسانها با نور توحیدی که در تاریخشان ظهور کرده، نسبت خود را با خدا در آن تاریخ بیابند؛ آری! اگر تاریخ اعصار وجود است و ما در انقلاب اسلامی حضور خدا را تجربه کردیم ولی پس از مدتی با روزمرّهگیها از روح انقلاب فاصله گرفتیم و عملاً از او که معنای ما بود، فاصله گرفتیم؛ در همان راستا انقلاب با حاضرشدن در تاریخی که با غزه به ظهور آمده، حضور بیشتری را به میان آورد و ما در واقع وجه متعالی انقلاب اسلامی را که از آن غفلت کرده بودیم، در منظر خود مییابیم. غفلت از حقیقتی که به سوی ما آمده تا ما را در معنایی بسی اصیلتر وارد کند. این است آنچه ما در غزه مییابیم و این اندازه احساس یگانگی با آن داریم. موفق باشید.
با سلام: در قرآن اقوام مختلف مثال زده شده که در نهایت قدرت بودند و سپس با خواری نابود شدند چرا اینها باید مدتی در زمین بگردند و نهایت ظلم و قدرت را اعمال کنند و سپس نابود شوند مثلا فرعون چقدر به زن و کودکان ظلم کرد، قوم عاد، ثمود و لوط و... چرا اصلا خدا باید به اینها اینقدر قدرت تجاوز بدهد (سنت استدراج و مهلت دادن) و بعد نابود شوند؟ در این زمانه خودمان هم اسراییل چقدر ظلم کرد حالا بعد از این همه سال ظلم و تجاوز به مسلمانان نفس های آخر را می کشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: دقت در تاریخ و رخدادهای تاریخی اولاً: حکایتِ امتحان ملتها و ثانیاً: حکایت رشد آنها در مقابل مصائب و ثالثاً: حکایت تنبیه و کوتاهیهای آنها نسبت به آنچه باید انجام میدادند را پیش میآورد. موفق باشید
سلام استاد عزیز: پیرو بحث نیهیلیسم و پوچ انگاری زمانه به بحث حضور در اکنون بی کرانه خود رسیده ام منتهی هنوز ریشه ایی مطلب برایم کامل ادا نشده است. کتاب برهان صدیقین را چند بار مطالعه داشته ام چه راهنمایی میفرمایید؟ در کدام مباحث این حضور اکنون را کامل تشریح کرده اید؟ این حضور اکنون را چگونه بدست بیاورم؟ چه کتبی مطالعه کنم؟ و در نهایت این حضور را چگونه حفظ کنم؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم توجه و حساسیت به این موضوع است و البته بحث، همچنان باید ادامه داشته باشد. کتاب «شرح سوره مرسلات» و صوتهای شرح آن إن شاءالله موجب حضور خوبی در این موضوع خواهد شد. موفق باشید
سلام علیکم وقتتون بخیر: نسبت ملک واهب الصور با ملکی که حضرت رسول در برزخ به شکل خروسی دیدند که همه خروسها در دنیا به واسطه خواندن آن شروع به خواندن میکنند چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملکِ «واهب» صورت اعمال آنچه را که امکان صورتگیری دارد؛ به اذن خدا به او میبخشد و آن خروس، نمادِ برزخیِ اعمال انسانهایی است که جهت نماز صبح آماده میشوند. موفق باشید
سلام استاد: خدا قوت. نظرتون در مورد گرفتن فال حافظ چیه؟ گاهی اوقات دقیقا همان حرفی رو میزند که مطابق با زندگی ما است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همواره سخنان ملکوتی در جای خود آنچنان وسعتی دارد که ابعاد زیادی از احوالات انسان را در شرایط مختلف روحی، در بر میگیرد و به همین جهت انسان، در حالات مختلف خود را در آن سخنان مییابد. فراموش نکنید که «قدسیان گویی که شعر حافظ از بر میکنند». موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد عزیز و کاربران محترم: جسارتا قصد فضولی ندارم فقط این تذکر رو تعمدا گذاشتم که عزیران کاربر مراعات حال استاد را بفرمایند و با متن سوالات طولانی و بسیار طولانی توی این سن و حال موجب آزرده خاطر شدن ایشان نشویم. باز هم معذرت خواهی میکنم با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که میفرمایید اگر سؤالات طولانی نباشد خودِ کاربران محترم هم سریعتر به اصل مطلب منتقل میشوند. موفق باشید
با سلام: شما در تفسیر واقعه در بحث حورعین، لذت جنسی در رابطه با حوری را نفی میکنید. اگر استدلال شما درست باشد، پس خوردن غذا و میوه هم باید نفی شود. در حالیکه ما آیات زیادی داریم که اشاره به خوردن و آشامیدن دارد. در اینباره چه توضیحی دارید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه آن حالات به حکم آیه ۲۴ همان سوره که میفرماید: «جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» همه آن حالات، وجوه ابعاد توحیدی و صورت ارادههای اهل ایمان است. موفق باشید
سلام و وقت بخیر: استاد گرامی یک سوال در مورد ایرادات این لایحه حجاب و عفاف ما چکار میتوانیم انجام بدهیم؟ اگر مجلس آن را قانونی اعلام کنه که بی حجابی عادی میشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد بسیار است و هر دو طرف، حرفهایی دارند. به هر حال باید به این نکته هم توجه شود که دختران جوان در این زمانه باید با ابعاد متعالی خود حجاب را انتخاب کنند و این امرِ ممکنی است و بدین لحاظ باید زمینه گفتگو را از این زاویه با آنها از طریق رسانهها در میان گذارد و البته این غیر از هنجارشکنان و یا مأموران دشمناند که باید با آنها برخورد شود. موفق باشید
موضوع: اجتماع _ممــــیزی سیستم و سیستمِ ممــــیزی _در انقلاب اسلامی
«آنچه میتواند مثل درّهی خطرناکی در مقابل حرکت ما بُروز بکند، این است که ما این دشمنی را فراموش کنیم، این جبههبندی را فراموش کنیم. هر وقت فراموش کردیم، ضربه خوردیم.» آیت الله خامنه ای ۱۴۰۲/۰۳/۱۴ گزافه نیست اگر ظهور انقلاب اسلامی ایران را حاصل تلاشی به قدمت تاریخ تمام انبیاء برآورد کرد تلاشی که محوریت آن موضع گیری جنگ و ایجاد خط ممیزی با مالکیت گرائی های فردی و جمعی بود اکنونِ تاریخ انسان برای انسانِ تاریخی پوشیده نیست که آنچه فطرت خواهان گشودن است، بند مالکیت است، انسانِ در بند نفس اماره بشدت در جریان فرآیندِ جذب به سوی مالکیت است، چرا که ترس ناشی از وابستگی ذهنی او به امور بیرونی اینچنین حکم میکند، او هویت خود را در چیزها میابد و لذا هویت اصلی اش همیشه در هاله ابهام و حجاب باقی است اساس ایجاد کاپیتالیسم «سرمایه گرایی فردی» و در مقابلش کمونيسم « سرمایه گرائی جمعی» برچنین ترس، افراشته شد، و نهایتا عمومیت این توهم (پنداریدن هویت خود در چیزها) منجر به گشودن شدن جوامع غربی کنونی شد، حال انقلاب اسلامی با شعار قرآنی « قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ» ﺑﮕﻮ : ﺧﺪﺍﻳﺎ ﻣﺎﻟﻚ ﻫﻤﻪ ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺕ _که تمام حقیقت گویان تاریخ در صدد بیانش بودند به میدان جهانی پای گذاشت، رشد و نمو این جامعه با همه جنگ تحمیلی ها سختی ها و تحریم ها و نفوذ سست عنصران اختلاس گر گرگ صفت در لباس میش!!! مبین این است که ای انسان تو محصول محیط نیستی _ای انسان آزاد، آزادی، آزادی از بند ماده است، ممیزی سیستم یعنی «ممر و محل نفوذ ترس ها، دلمردگی ها، افسردگی ها، بی امنیتی ها، غصه ها، حزن ها.... همگی از توهم مالکیت و سرمایه است ایجاد مرز و حدود شناسی بین خود حقیقی که منسلخ از ماده و مادیات است با خود توهمی و دروغین که در بند است، از طرفی انسان به یک سیستم ممیزگر دارد، تا حدود این حقیقت را از توهم و خیال های پوچ جدا کند که اکنون «انقلاب اسلامي» این مهم را به گردن گرفته است لذا گوشزد رهبر معظم انقلاب از چنین اهمیتی برخوردار است. جناب استاد طاهرزاده بنظر جنابعالی ما جوانان اکنون چگونه قدر شناس و شکر گذار چنین نعمات باشیم که حق مطلب ادا شود تا خداوند از ما دریغ مدارد. بنده حقیقتا حس میکنم این نعمات را پاس آنگونه که رواست بلد نیستم؟ بهترین شکر گذاری چگونه است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که میفرمایید انسانِ فردایی که میتوان او را فراانسان گفت، انسانی است که ملکوت آسمانها را میتواند از آنِ خود کند و اگر به اشتباه، فضای مجازی را جایگزین آن کرده، به امید آن است که مالک امری شود که در دسترس او است. در حالیکه فضای مجازی امری از جنس واقعیت نیست که در دسترس او باشد. لذا باید متوجه بود آنچه حقیقتاً این انسان به دنبال آن است ملکوت آسمانها و زمین میباشد که در مسیر توحید ابراهیمی برایش پیش میآید به حکم آنکه حضرت حق فرمود: «وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ» و امروز آن مسیرِ توحیدی مسیر انقلاب اسلامی است برای فرزندان حضرت امام خمینی «رضوانالله
تعالیعلیه» و با نظر به ملکوتی که در مقابل آنها گشوده شده است. در اینجا است که انسان از بند ماده آزاد خواهد شد و جواب حضرت ربّ العالمین را به خوبی خواهد داد که به ما میفرماید: «أَوَلَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ..» آیا امثال حاج قاسم همانانی نبودند که ماورای تکیه بر اسبابها با نور ملکوت آسمانها و زمین در میدان حاضر شدند و از اسارت ماده آزاد گشتند؟!! موفق باشید
سلام: با توجه به پاسخی که طالبان به هشدار جناب رئیسی دادند آیا می توان گفت سیاست منطقه ای دولت موفق بوده است؟ و بالاتر از آن اگر همسایگان، جمهوری اسلامی را ضعیف نمی پنداشتند میتوانستند چنین سلوک کنند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست بالاخره حتماً عنایت دارید که جریان روی کارآمدن طالبان به آن شکل خاص، امری است که بدون توافق آمریکا و برنامههایی که در آینده در نسبت با ما دارند، محقق نمیشد و میتوان گفت به نحوی دیگر باز نوعی درگیری با آمریکا را ما در پروژه طالبان در پیش داریم و حکمت انقلاب اسلامی در عین عزت و مصلحت، اقتضاء میکند که همچون گذشته، کار را طوری جلو ببریم که عملاً شکست دیگری برای آمریکا باشد. موفق باشید
سلام استاد: وقت شما بخیر. سوالی داشتم، برای نوجوان ها، از چه سنی میتوانند از کتاب ها و صوتهای های شما استفاده کنند که درکش برایشان ممکن باشد؟ شما برای نوجوان ها چه کتاب ها و چه مباحثی را پیشنهاد میدهید؟ که ان شاءلله در مسیر الهی قرار بگیرند. متشکرم
باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور بنده آن است که مباحثی مثل «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «آشتی با خدا» و کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن در این مورد خوب است. صوتهای «شرح حدیث «ای اباذر» إن شاءالله می تواند مفید باشد. موفق باشید https://lobolmizan.ir/sound/661?mark=%D8%A7%DB%8C%20%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%B0%D8%B1
با سلام: در مطالعه کتاب مبانی مهدویت از مقام «حاکمیت بر تن» به مساله طی الارض رجوع فرمودید حال سوالی که مطرح است اینکه آیا طی الارض و لزوما آن (با فهم مرسوم که از آن داریم) خود نقض رابطه تن و من نیست؟ مثلا اگر تن از مراتب پایین من است چه نیازی به طی الارض است؟ اگر بنا باشد اصل ِ اصل طی الارضی بدینگونه که در مسأله مرحوم قاضی و اتوبوس و حرم طرح شد نیاز باشد که در واقع رابطه تن و من مطرح نیست! بنده به نکته ایی بس اعلی که شما نظر در بیانش دارید را عرض نمیکنم از آفت های خرافه ایی که بر این اصل سوار بوده (در تاریخ امامت) اشاره دارم که خسارت های شیعه ستیزی و شیعه را نفهمیدن بدنبال دارد. این اصل طی الأرض را اگر به مصداق بیاوریم خیلی سخیف میشود و حتی مضحک. لطفا در این مورد اشاره ایی بفرمایید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنجایی که انسان سالک نیاز دارد تا با بدن خود در صحنهای حاضر باشد، طیّ الارض او همراه با بدن او است به همان معنای خلق بعد از خلق و یا خلق جدید. موفق باشید
با سلام خدمت استاد محترم: می خواستم پیشنهاد بدم کتاب سر الصلاه را حتما با دوستان شروع بفرمایید. فوق العاده شیرین و عالی است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: إن شاءالله توفیقی باشد. همین طور که می فرمایید نکات ظریفی در آن کتاب عزیزالقدر در میان آمده است. موفق باشید
سلامعلیکم: آیا سید بودن فضیلت است؟ آیا مسیر سلوک الیالله برای کسی که سید است بازتر و هموارتر است؟ و آیا ما وظیفه داریم به هر فرد سیدی حتی اگر در مسیری صحیح نباشد احترامی خاص و ویژه فائل شویم؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت اتصال به نسل پیامبر، آمادگی هایی در شخص به وجود آورد. ولی اگر خودش آن آمادگی ها را از بین برد، می شود برادر امام رضا علیه السلام که از او برائت میکند. بنابراین آری! ساداتی که نماد سیره پیامبر باشند برای ما بسی محترم و محترم ترند. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و بزرگوار: ببخشید استاد میخواستم بدونم چه جمله یا آیه ای هست که امام زمان عجل الله خیلی اونو دوست دارند، حالا یا کلمه ای که ایشان خیلی دوست دارند؟ میخواستم یک آیه یا جمله یا کلمه ای که ایشان دوست دارند رو بنویسمو بدونم که چیه.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چیزی در این مورد نمیدانم ولی در روایت هست که رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرموده باشند: «خَيْرُ اَلْعِبَادَةِ قَوْلُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ .» موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: با عرض پوزش چند وقتی هست که سوالی ذهنم را مشغول کرده. تصمیم گرفتم با حضرتعالی در میان بگذارم تا چنانچه آلوده به توهم هست بنده را متذکر کنید. آیا اگر کسی با اینکه تمایل قلبی دارد ولی نتواند تمام ماه های رجب و شعبان را روزه بگیرد و نتواند شب های آن را هم مقداری عبادت کند، ولی از خدا با عجز و فقر و انکسار بخواهد که تمام نورانیت و حرکت سلوکیِ آن اعمال را به او از دریچه فضل و کرمش یک جا عطا کند، آیا این تقاضا منطقی است یا توهمی و گزاف است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً تقاضایی است منطقی. زیرا نظر به رحمت واسعه الهی دارد به همان معنایی که با حضرت معبود نجوا میکنید: «منگر اندر ما، مکن در ما نظر / اندر اکرام و صفای خود نگر». موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز گرانقدر: در ماه گذشته و در مجله سوره مطلبی از شما منتشر شد که دارای نکات نافذ و ظریفی بود. در بخشی از سخنانتان فرمودید که مردم ما متفکرانی هستند که میدانند تنگنتهایی وجود دارد و به راحتی برطرف نمیشود. شما در این جا مردم را متفکر معرفی کردهاید و در اندیشه شما این ادبیات متواتر است. حتی وقتی به اندیشه امام نگاه میکنیم جمله طلایی ایشان را میبینم که فرمودند میزان رای ملت است. حال سوالی که مطرح میشود این است که ما در قرآن آیاتی داریم که در تضاد با این اندیشه هستند آیاتی همچون اکثر الناس لایعقلون و یا اکثرهم جاهلون و آیاتی از این دست. حتی در سوره عصر تمامی انسانها را در خسران بیان میکند و چهار شرط میشمارد که انسان از خسران خارج شود. وقتی به افراد جامعه نگاه میکنیم عموما آن چهار شرط را ندارند و در یک معنا اکثرهم لا یعقلون هستند. حالا چگونه قرار است میزان رای ملت باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً این سؤال در جواب سؤال شماره 34631 داده شده. موفق باشید
سلام استاد خداقوت: استاد واقعا تکلیف روحی که انقدر کمالگراست که هیچ پله و راه رفتهای راضیش نمیکنه و مدام خودش رو با بزرگان همیشه در بسطی مثل حضرتعالی قیاس میکنه و ناامیدی رو تجربه میکنه، چیه؟ خسته کنندس واقعا حالی که دارم... از نرسیدن و ناکامی و زمینخوردن نفسم واقعا در عذابم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بشر جدید آخرالزمانی وسعتی دارد بسی بیکران. مهم آن است که در راهی قرار گیرد که جوابگوی آن ظرفیتها باشد راهی که افقها مقابلش بگشاید. از طریق قرآن و با تدبّر در کلام الهی و از طریق حکمت تا نظر به اصالت وجود، و از طریق حضور در انسانیتِ انسانها با دفاع از مظلوم و مقابله با ظالم. در این مورد خوب است ورودی به بحث «انقلاب اسلامی ، انتظار ، وارستگی» https://lobolmizan.ir/sound/1096?mark=%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8C که همراهی با نگاه هایدگر است برای حضور در این تاریخ و همراهی با این انسان؛ داشته باشید. موفق باشید