بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
36172

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد بزرگوارم: با جمعی از دوستان چند سالیست سیر مطالعاتی شما رو دنبال می‌کنیم. بعد از کتاب معاد به کتاب «فرزندم اینچنین...» رو به اتمام میرسونیم. در کنار آن مباحث کربلا رو دنبال می‌کنیم و با توجه به تاکید شما که نیاز هر روزه ما به کربلا هست و باید با کربلا زندگی کرد، بر این حساب کتابهای «كربلا؛ مبارزه با پوچي‌ها» «راز شادی امام حسین...» «جایگاه تاریخی حادثه‌ها و...» جزوه‌ی «كربلا از چشم عقل و عاطفه» جزوه‌ی «كربلا، سریان عشق الهي» جزوه‌ی «كربلا در سطوح مختلف تحليل» رو به لطف خدا به اتمام رساندیم و در حال حاضر کتاب فتح خون با شرح صوت های شما رو به پایان میرسونیم که بسیار پربرکت بود. حال استاد بعد از فتح خون چه پیشنهادی برای ادامه مباحث کربلا دارید؟ در ضمن استاد چه طور از شهید آوینی جدا نشم؟ آشنایی بنده با شهید آوینی به برکت شما بود. ان شاءالله همنشین اهل بیت باشید. بنده و دوستانم رو دعا بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحث‌هایی که در سال اخیر در رابطه با کربلا شده، بخصوص مباحث سال جاری تحت عنوان «کربلا و رازی که شهدا متوجه آن بودند» ان شاءالله می‌تواند کمک کند. ۲. باید سعی کنید همه نکاتی که شهید آوینی عزیز بر آن نکات دست گذاشته و ورود کرده را بشناسید و در این رابطه انس با آثار دکتر داوری کارساز است. موفق باشید

36077

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در قرآن اقوام مختلف مثال زده شده که در نهایت قدرت بودند و سپس با خواری نابود شدند چرا اینها باید مدتی در زمین بگردند و نهایت ظلم و قدرت را اعمال کنند و سپس نابود شوند مثلا فرعون چقدر به زن و کودکان ظلم کرد، قوم عاد، ثمود و لوط و... چرا اصلا خدا باید به اینها اینقدر قدرت تجاوز بدهد (سنت استدراج و مهلت دادن) و بعد نابود شوند؟ در این زمانه خودمان هم اسراییل چقدر ظلم کرد حالا بعد از این همه سال ظلم و تجاوز به مسلمانان نفس های آخر را می کشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دقت در تاریخ و رخدادهای تاریخی اولاً: حکایتِ امتحان ملت‌ها و ثانیاً: حکایت رشد آن‌ها در مقابل مصائب و ثالثاً: حکایت تنبیه و کوتاهی‌های آن‌ها نسبت به آنچه باید انجام می‌دادند را پیش می‌آورد. موفق باشید

35965

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: اگه بنده ای در امتحان خداوند موفق نشود و آن حالت بر انسان حاکم باشد یا در زمان معین شده آن حالت را ترک نکند. بعد از زمان امتحان آن حالت غالب از بین می رود یا انسان را از پای در می اورد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد بحث در ملکات و صفاتی است که نهادینه شده است و نه اعمالی که به صورت اتفاقی انجام شده و انسان توبه کرده است. موفق باشید

35928

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد شاید یه ازفقه مسایل آن و مباحثی معرفتی و غیره گمانم هوا و اب خیلی روی لطافت روح موثره و شاید برخی ریزش ها و آسیب ها به دلیل نادیده گرفتن این نوع لطافت هست یه جایی خوندم هوای صبح گاهی و سحر لطافت داره حالا فرض کنیم این لطافت هوا بعضی شهرها و کوهستانها در غیر اوقات سحر هم هست سوای زمان موقعیت شرعی اون شاید نوع هوای آن موقع هم مدنظرهست؟ و در تربیت خیلی موثر وقتی هوای تمیز اینقدر آدم را سبک میکنه ایا در سیر انسانها موثر نیست و یا همان آب؟ گاه فکرمیکنن بعضی این افراد که واقعا بخش زیادی از هزینه هاشون صرف تفریح میشه و یا بعضا به خاطر وضعیت مادی دارای تفریح و طبیعت گردی زیادن رشدشون بیشتر است کاش بعضی گروههای فرهنگی حالت طبیعت گردی داشت تا همه میتونستن از طبیعت استفاده کنن و فقط مخصوص بالا شهرنشین های تهران و بعضی شهرها نبود. متاسفانه شهرداری تو بعضی شهرها مناطق خوش آب و هوا حتی دست. اقلیت های مذهبی بیشتره تا شیعه

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً شرایط آب و هوایی در رابطه با روح و روحیه، مؤثر است ولی به گفته متفکران، در حدّ زمینه و نه در حدّ علت حقیقی. و از این جهت ملاحظه کرده‌اید اگر اراده انسانها محکم باشد، سیطره شرایط آنچنان نیست که اصل قضیه را که تعالی روح است در راستای اراده انسان به مشکل بیندازد و از آن طرف اگر انسان زندگی خود را مشغول امور تفریحی کرد، از مهمّ خود که همان درک حقیقی جایگاه خودش در هستی و در ابدیت است؛ باز می‌ماند. موفق باشید

35777

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و خدا قوت: می‌خواستم ببینم چطوری میتونم امسال اربعین با کاروان استاد طاهر زاده ثبت نام کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: استاد طاهرزاده کاروانی ندارند، خود ایشان هم به کمک کاروانی که برادرشان قبول زحمت کرده‌اند که شکل بدهند، می روند و ظاهراً ظرفیت آن کاروان نیز پر شده است. زیرا کاروان رسمی به معنای معمول آن نیست. موفق باشید

35752

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» آیه آخر سوره ال عمران. استاد عزیزم اگر امکان دارد به صبر در این آیه که چشم اندازش صابروا و رابطوا و فلاح و رهایی است اشاره ای بفرمایید. با نظر به شکوفایی هویت جمعی در نشستهای فرهنگی وتفکری که گاها تنشهایی بینمان پیش می آید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آیه قبلی که مربوط به اهل کتاب است می‌توان گفت آیه مذکور توصیه‌ای است به اهل ایمان که در مواجهه با اهل کتاب، اولاً: هرکس در سبک حیات دینی خود پایداری کند. ثانیاً: بقیه را نیز در همین پایداری کمک نماید. ثالثاً: در این فضا رابطه خود را با همدیگر و با اهل کتاب نیز فعّال نگه دارد و در این میان، وارستگی و تقوا را پیشه نماید تا زندگی‌اش در میدان رستگاری قرار گیرد. موفق باشید

35721

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا اسماءالهی همیشه همراه صورت مثالی و یا مادی است؟ بعبارتی دیگر آیا همیشه اسماء الهی را باید در مظاهر مادی و مثالی جستجو کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و به گفته جناب ابن عربی هر اسمی به دنبال سلطنت خود می‌باشد که همان مظهرش به حساب می‌آید در جلسه اخیر در راستای بنیان حکمت حضور انقلاب اسلامی در «جهانی بین دو جهان» عرایضی در این رابطه شد. https://eitaa.com/matalebevijeh/14331. موفق باشید

35682

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: فرمودید به گفته حکیم بزرگ جناب صدرالمتألهین، در دوره جنینی در ابتدای امر، این نفس ناطقه مادر است که نطفه را تدبیر می‌کند تا آن نطفه، آماده پذیرش نفس ناطقه خود شود. اما الان در آزمایشگاه می توانند از همان ابتدا خارج از رحم مادر، جنین را پرورش بدهند همچنین روح مادر از چه طریقی می خواهد تدبیر خویش را اعمال کند چون ارتباط عصبی و ... ای که برقرار نیست فقط تغذیه رسانی انجام می شود نمی شود نفسی جسمی را تدبیر کند بعد تدبیر آن را بسپارد به نفس دیگری

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان توجه نفسِ مادر، کافی است تا نطفه مرد در ابتدای امر مانند یک سلول زنده سیر خود را ادامه دهد و به همین جهت حتی نطفه مرد در رحمِ به اصطلاح اجاره‌ای قرار می‌گیرد. موفق باشید

35535
متن پرسش

سلام استاد عزیز و گرانقدر. ایام بر شما مبارک. استاد جان اعمال عید غدیر را که مطالعه می‌کردم به این نتیجه رسیدم که به نظر عقل ناقص من، گویا اهل بیت از ما میخوان دو تا واقعه رو حسابی شلوغش کنیم، یکی غدیر رو، که میگن همدیگر رو دیدید بگید «الحمدالله الدی جعلنا من المتمسکین» لباس نو بپوشید و شادی کنید و دید و بازدید برید و....خلاصه حسابی شلوغش کنید. یکی هم برای عاشورا که حسابی با عزاداری باید شلوغش کنیم، اینکه نخندید، چیز خیلی نخورید، همدیگر رو دیدید بگید اعظم الله اجورنا، گریه زاری کنید و... یعنی گویی آن شادی و این غم قرار نیست پنهانی باشه باید بروز و ظهور داشته باشه آن هم چه بروز و ظهوری. الحمدالله مردم ما برای محرم به لطف خدا حسابی شلوغش می کنن، اما احساس می‌کردم غدیر در مهجوریت است تا اینکه چند ساله بحمدالله هرسال بهتر می شد و خدا رو شکر امسال غدیر حسابی شلوغ شد. خدا رو شکر می‌کنم که این انقلاب زمینه ساز بروز این اتفاقات حقیقی عالم است. حالا درسته بعضی میگن مناسک سازی!!! و همچین چیزایی سابقه نداشته و.... شده در حالی که اگر سری به روایات بزنن متوجه میشن تا حالا کم کاری شده. استاد نظر شما درباره غدیر امسال و حضور مردم چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید متوجه بود بعضی از رخدادها ریشه در هویت یک ملت دارد که از جمله آن‌ها «غدیر» است که معنای حضور در اسلامیت اصیل را در مقابل سقیفه متذکر می‌شود و غفلت از این نوع حضور در تاریخی که با اسلام شروع شد، عملاً ما را در میدان سقیفه که از نظر تاریخی ادامه جاهلیت است؛ می‌اندازد همچنان‌که در حماسه عاشورا، این همان روحیه غدیر است که در مقابل جریان جاهلیتِ اموی به میان می‌آید تا ما در اسلامیتِ اصیل خود حاضر باشیم و این‌جا است که حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» می‌فرمایند: «محرّم و صفر است که اسلام را نگه داشته است. فداکاری سید الشهدا- سلام الله علیه- است که اسلام را برای ما زنده نگه داشته است.» موفق باشید

35531

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد طاهرزاده: به نظر شما چرا چندین قرن است که تجدد و تمدن غرب بر جهان غالب شده است و حجاب حقیقت شده؟ آیا قدرت تجدد بیشتر از قدرت اسلام و حقیقت است؟ به نظر شما نیرو و قدرت تجدد از کجاست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک تجربه تاریخی است که هر اندازه انسان‌ها از حقیقت خود و حقیقت عالم فاصله بگیرند، به همان اندازه شیطان بیشتر و بیشتر وارد زندگی‌ها می‌شود و این‌جا است که باید حضور شیطان را در ذات تمدن غربی ملاحظه کرد. به امید آن‌که بشریت به خود آید که فریب بزرگی خورده است، «الیس الصبح بقریب»؟ موفق باشید

35504

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: شما در برهان صدیقین می‌فرمایید که: بجای اینکه بگوییم، درخت هست باید بگوییم که، هست است که درخت شده است. حال با توجه به عبارات بالا آیا می‌توان گفت که: این هست که درخت شد همان عین وجود است؟ البته منظورم این نیست که عین وجود درخت شده چون درخت ماهیت است و حدود وجود. بعبارتی دیگر آیا می‌توان گفت که این عین وجود است که به درخت تجلی کرده است؟ نمی‌دانم منظورم را درست بیان کردم یا نه! با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که «وجود» در ذات خود شدت و ضعف دارد و عین وجود مرتبه اشدّ آن است؛ از این جهت هر مرتبه از «وجود» عین وجود نیست ولی در عین حال وجود است. موفق باشید

35479

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: من یک صوت از استاد سید مهدی امامی جمعه را گوش دادم. ایشان فرمودند که علامه طباطبایی درباره اصل واقعیتی هست، همین واقعیت در اصل بالا را وجود حضرت حق فرض کرده اند. آیا این ادعا صحیح است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «وجودِ مطلق» در نگاه فلسفی همان کمال مطلق است که به زبانِ دین، خداوند می‌باشد. موفق باشید

35436

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد گرامی سلام: در خصوص آیه امن یجیب و شکی که نسبت به آن پیدا کرده ام سوال دارم. فردی را دیدم که همسر جوانش به طور ناگهانی بیهوش شده بود و عوامل اورژانس در حال عملیات احیا بودند و آن فرد در حال اضطرار خدا را به همه آنچه محبوب خدا می دانست و به اسمائش قسم می داد که همسرش زنده بماند ولی همسرش فوت نمود و الان آن فرد در حال جنون است ازین بلا که بر سرش نازل شد و ما هم که از نزدیکان آن فردیم ازین اتفاق در حالت شوک هستیم. یا همین مثالی که خود خدا در قرآن زده که مردم در دریا هنگام طوفان فقط خدا را صدا می زنند. ولی می دانیم که بسیاری از کشتی ها غرق شده و افرادش مرده اند در حالی که بی شک در حال اضطرار خدا را برای نجات صدا می زده اند. بیچاره آنهایی که این آیه را در حالت عادی تکرار می کنند و امید اجابت دارند در حالی که در حالت اضطرار هم دعا اجابت نمی شود. لطفا توضیح مبسوطی بیان فرمایید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! خواندن خداوند بخصوص در حال اضطرار، بهترین خواندن است و مسلّماً اگر مصلحت باشد، بهترین شرایط اجابت در همین حالت می‌باشد ولی هزار نکته باریک‌تر از مو این‌جا است که متوجه باشیم رازِ عدم اجابت‌ها که مصلحت بندگان است را خدا بهتر از ما می‌داند. موفق باشید

35410

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: با خودم فکر می‌کردم حالا که هوش مصنوعی اومده و تمام علوم و فنون بنیانگذاران سایِنس هم به روان شدن خودش رسیده و دیگه اون برده هایی که در دانشگاه ها و مدارس داشتند پرورش می‌دادند عملا نیازی بهشون ندارند چون مستحضرید عده ای گفتند ما به مسائل این نگاه خاص رو داریم اما عمرمون کوتاهه پس بیایم شاگرد بگیریم که مثلا علم تجربی پزشکی که نگاه خاصی به انسان و حیوانه رو چون خلق کردیم حالا ادامه پیدا کنه تا ما تو این دنیا پایدار باشیم، بعد دیدن گویا خیلی این فرایند کُند میگذره و تعداد افراد بیشتری ورود کنند اینجوری سرعت و هم ابعاد مختلف بهتر رشد می کنه تا روزی برسه به هوش مصنوعی و هوش مصنوعی کندی های ذهن آدمها رو نداره در صورتی که علمی که انسانی نیست زنده نیست، پس هوش مصنوعی زنده نیست و حالا به نهایت مردگی خودش ظهور کرده. دانشگاه ها و مدارس بنا کردند و گفتند کتابی که من میگم بخون تا بهت منت بذارم مدرکی بدم و مردم هم باید جلوی پات سجده کنند تا نظام پادشاهی علمی ما برسه به اون نهایت. خب دیدیم با تمسخر و خُرد کردن علوم واقعی و زنده مثل مکاتب و طب های اصیل انسانی شروع به جابازکردن خودشون کردن و اون بخشهایی که نتونستن از بین ببرند رو با نگاه مُرده خودشون بازخوانی کردند و کشتند و گفتند اگر میخواین کاری بکنید باید از ما تاییدیه بگیرید! خلاصه برده هایی که به عنوان دانشجو و محصل گرفته بودند در این نظام مدرنیته جهانی رو به افول هست و مثل تفاله ای دورش میندازند‌ چرا که تمدن شیطانی چند هزارساله حتما به ضرر انسانهاست هرچند ظاهر دانشگاه های مدرن به شکل های دیگه تغییر کنه مثلا ادامه حس زندگی و در متاورس برای کاربرها فراهم کنه چون نهایتا بشر رو یک کابر یا همون برده می‌بینند که باز هم ذاتش زنده نیست. حالا که آمریکا از حالت ایالات متحده تغییر می کنه و شیطان موفق شده آدمایی پرورش بده که هر کدام صد تا ترامپ باشند فقط سن و سال ترامپ رو هنوز ندارند بهتره که به فکر خودمون باشیم چون ذات اینا حمله و بی رحمی و تمسخر و بی شرفیه و دشمن کاملا پیداییه و داره میگه دشمنه، به فکر خودمون باشیم و زندگی که انقلاب اسلامی به ما هدیه داد تا در هر قدم از زندگی انقلابی بتونیم خودمون رو پیدا کنیم دست به تغییر زندگی جدی بزنیم چون در جهان بزرگ ها، کوچک ها زیر پا لِه می‌شوند و گفت: ای برادر! حرم در پیش است و حرامی در پس. اگر رفتی بردی وگر خفتی مُردی. زندگی برای یه آدم انقلابی آخرالزمانی خیلی خوش و زیباست حالتی که هر صبح از خواب پا میشیم با انتخاب های جاودانه و زنده روبروییم که هر شب به خوشنودی و رضایت میرسه گویا جای خودمون رو به درستی پیدا کردیم. خیلی حرف ها دارم در رابطه با طبیعت ولی مدتی خموشی باید چون مهلتی بایست تا خون شیر شود- تا نزاید بخت تو فرزند نو- خون نگردد شیر شیرین خوش شنو. گفتم ای دل آینهٔ کلی بجو / رو به دریا کار بر ناید بجو / زین طلب بنده به کوی تو رسید / درد مریم را به خرمابن کشید / دیدهٔ تو چون دلم را دیده شد / شد دل نادیده غرق دیده شد / آینهٔ کلی ترا دیدم ابد / دیدم اندر چشم تو من نقش خود / گفتم آخر خویش را من یافتم / در دو چشمش راه روشن یافتم / گفت وهمم کان خیال تست هان / ذات خود را از خیال خود بدان / نقش من از چشم تو آواز داد / که منم تو تو منی در اتحاد / کاندرین چشم منیر بی زوال / از حقایق راه کی یابد خیال / در دو چشم غیر من تو نقش خود / گر ببینی آن خیالی دان و رد/ زانک سرمهٔ نیستی در می‌کشد/ باده از تصویر شیطان می‌چشد/ چشمشان خانهٔ خیالست و عدم/ نیستها را هست بیند لاجرم / چشم من چون سرمه دید از ذوالجلال / خانهٔ هستیست نه خانهٔ خیال / تا یکی مو باشد از تو پیش چشم / در خیالت گوهری باشد چو یشم / یشم را آنگه شناسی از گهر / کز خیال خود کنی کلی عبر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی مختصر در رابطه با هوش مصنوعی در سؤال و جواب شماره 35370 شد. آری! حرم در پیش است و حرامی در پس، و آینده جهان، آینده‌ای است که انقلاب اسلامی و شهدا متذکر آن بودند به همان معنایی که خودتان در شعر جناب مولوی متذکر آن شدید که: تا نزاید بخت تو فرزند نو / خون نگردد شیر شیرین خوش شنو. موفق باشید

35244

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: استاد بنده از نوجوانی در محیط های مذهبی بزرگ شدم. اما الان در سن ۲۱ سالگی هدف جزئی برای خودم ندارم. دائم نسبت به آینده خودم ترس دارم. عده ای پیشنهاد دادند نظام فکری بسازم اما نمی‌دانم از کجا باید شروع کنم و مباحث عمیق بنیادین را پیگیر باشم. لطفا بنده رو راهنمایی بفرمایید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود با سیر مطالعاتی که در سایت مطرح است، جلو بروید. ان شاءالله نتیجه خواهید گرفت. موفق باشید

34921

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و ادب: بنده حدود یک سال هست که شدیدا نسبت به فعالیت‌هایی که مشغول آن ها بودم و بسیاری از امورات روزمره و متاسفانه حتی عبادات بی انگیزه و بی رغبت شده ام. به لحاظ جسمی پیگیری هایی انجام داده ام اما هنوز به نتیجه چشم گیری نرسیده ام و این سوال برایم پیش آمده که نکند علت معنوی ای پشت صحنه عامل این قضیه باشد که از آن غافل هستم. با توجه به اینکه تا کنون از ذکر استغفار و زیارت حرم اهل بیت علیهم السلام و شهدا مدد گرفته ام ولی همچنان این حالات روحی پابرجاست به نظر شما چه عاملی می تواند در میان باشد و راه درمانش چیست؟ این حالات می تواند به خاطر ورود به چهل سالگی باشد؟ بنده شنیده بودم صفات و روحیات انسان در طول زندگی بعد از چهل سال مستحکم تر می شود ولی متاسفانه من در طی این یک سال اشتیاق و انگیزه ام برای بسیاری از اعمال و عبادات که قبلا به آنها مشغول بودم را هم از دست داده ام. ضمن راهنمایی، بنده را از دعای خیر ویژه محروم نفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این تنها مشکل جنابعالی نیست. این قصه روح بشر جدید است که برای هرکس به نوعی ظهور می‌کند و در این رابطه بنده در سال اخیر بیشتر از قبل با رفقایی که در این نحوه از حضوروارد شده‌اند، روبرو شده‌ام. نه! قصه، قصه دیگری است و آن این‌که بنا است در جهانی بسی گشوده‌تر با هستی خود روبرو شویم، وگرنه در دل حرکات مذهبی و فعالیت‌های دینی به بودنی که وسعت ما را با انسانیت انسان‌ها یگانه کند، نمی‌رسیم. ما در این مرحله از انقلاب در جهانی دیگر باید حاضر شویم و این‌جا است که بیش از آن‌که شرایط را تغییر دهیم، باید در خودِ دیگری خود را حاضر کنیم که آن به یک معنا حضور در تاریخی است که شهدا بدان اشاره کردند و به معنای دیگر، حضور در تاریخی است که با انقلاب اسلامی مقابل جهان استکبار باید حاضر شویم تا ذیل اراده الهی قرار گیریم و احساس گرمی انس با خدا را در خود بیابیم.

ما در این مرحله از انقلاب در جهانی دیگر باید حاضر شویم و این‌جا است که بیش از آن‌که شرایط را تغییر دهیم، باید در خودِ دیگری خود را حاضر کنیم. پیشنهاد بنده آن است که قسمت دوم مصاحبه‌ای که با مجله «سوره» شد را دنبال بفرمایید. https://eitaa.com/matalebevijeh/12424

به نظر بنده اگر رفقا از طریق انقلاب اسلامی وارد روحیه آخرالزمانی خود نشوند، بالاخره نوعی نیست‌انگاری که مخصوص این تاریخ است، به سراغ آن‌ها می‌آید. پیشنهاد می‌شود در ماه رمضان به کتاب «تفسير انفسی سوره مرسلات و اشاره‌های قدسی» همراه با شرح صوتی آن رجوع شود.

https://lobolmizan.ir/book/1095?mark=%D9%85%D8%B1%D8%B3%D9%84%D8%A7%D8%AA

موفق باشید

34628

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: استاد سوالی داشتم از حضورتون: ما داریم خانه ی نوسازی رو آماده زندگی می‌کنیم، یه سری خرج ها که ضروریه و باید انجام بشه اما یه سری کارها برای زیبا سازی فضای خونه ست  و ضروری نیستند اما خیلی علاقه مندیم که انجامشون بدیم از نظر مالی هم مشکلی نیست می‌خواستم بدونم اگر بخوایم در حد کناف و رنگ و نه بیشتر خونه رو مطابق سلیقه مون در بیاریم اشکال داره؟ با توجه‌ به اینکه اگر این کار رو نکنیم بیشتر فکرمون درگیر این قضیه میشه و در پیش دیگران احساس حقارت می‌کنیم  چون به شخصه حس  می‌کنم  هنوز رضایت مردم رو در وجودم نکشتم میدونم هم که باید این حس رو از بین ببرم. اما در حال حاضر که این حس در درون من وجود داره بهتره این کار رو انجام بدم یا خیر؟ چون حس می‌کنم با انجام ندادنش بیشتر درگیری ذهنی برام به وجود میاد. ممنون میشم راهنمایی کنید و اگر راهکاری هست بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زیبایی آری، ولی تجملی که موجب اشرافیت شود خود به خود از یک طرف نوعی تکبّر در ما و نوعی تحقیر در بقیه به‌وجود می‌آورد. موفق باشید

34521

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: ببخشید سوالی در مورد محی الدین عربی و نگاه آقای مصباح رحمه الله علیه داشتم. آیا ایشان عرفان محی الدین را قبول داشتند؟ یعنی نوع نگاه ایشان مثل نگاه امام و آقای حسن زاده به عرفان محی الدین بوده است یا اختلاف نظری در این مورد داشتند؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان نیستم. موفق باشید

34223

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: می‌خواستم بدونم تو فضای مجازی باید چه کاری انجام بدیم؟ انگار بحث کردن با افراد فایده نداره و افراد قبول نمیکنن خیلی حرفای غیر منطقی و غیر عقلانی میزنن از طرفی مگه این بحث کرد همون جهاد تبیینی نیست که رهبر دستور دادن؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مسئله حساس است و باید بدانید از کجا شروع کنید و یا مخاطب خود را به کدام کانال و سخن ارجاع دهید. به مرور با ادامه رفقات و بدون تندی و جدل، زمینه برای فکرکردن‌شان فراهم می‌شود. موفق باشید

39796

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیزم: واقعه «الست بربکم» که در قرآن آمده است، در واحدیت اتفاق افتاده است یا احدیت؟ با تشکر از توجه استاد بزرگوارم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای ما چنین نکاتی نباید مسئله باشد. مهم آن است که در فطرت خود چنین حضوری را مدّ نظر قرار دهیم. زیرا حضور در واحدیت و احدیت بستگی به رویکرد ما با موضوع دارد. موفق باشید

39179
متن پرسش

سلام بر استاد طاهرزاده: بنده مباحثی که حول روایت «ان العبد اذا اختاره الله لامور عباده...» مطرح فرموده اید و نظر مخالفین را در سؤال و جواب شماره‌های 38956 و 38967 و 38985 و 38999 و 39054 و 39067 و 39103 و 39105 و 39149 پیگیری و مطالعه کردم. از آن جهت که احساس می کنم بحث، کمی از محل اصلی‌اش خارج شده است نکته‌ای را که به ذهنم می‌رسد بیان می‌کنم و اگر حضرت عالی یا کاربران محترم صلاح دیده و قابل توجه دانستند، آن را مدّ نظر قرار دهند. گاهی ما مطلبی را بتمامه از روایت اخذ می کنیم (همان گونه که در مسائل تعبدی که عقل و تجربه در آن راه ندارند، این گونه عمل می شود) این جاست که آن نکته ی معرفتی، وجودا و عدما تابع روایت است و از این رو، بایستی سند و دلالتش در حدی باشد که قابلیت احتجتاج عند الله داشته و به عبارتی آن روایت بایستی «سندا» و «دلالة» حجت باشد. در مقابل، گاهی مطلبی از معارف الهی را از راهی دیگر اتخاذ می‌کنیم و برای اطمینان بیشتر و از باب تأیید مطلب توسط روایت، به کلام منسوب به ائمه علیهم السلام مراجعه می کنیم. روشن است که در گونه دوم، این چنین نیست که آن نکتۀ معرفتی از صفر تا صد تابع روایت باشد و همین که مورد نهی معتبر امام معصوم قرار نگرفته باشد، اعتماد به آن بلا اشکال است؛ به عنوان نمونه می‌توان تشکیک را مثالی برای نوع دوم دانست. بنده احساس می‌کنم اساسا مطلبی که مورد کلام و بحث و گفتگو قرار گرفته است در دسته دوم قرار می‌گیرد و اگر بخواهیم این بحث را در جایگاه خود مطرح کنیم این چنین می‌توان بیان نمود: نقطه اصلی استدلال عبارت است از این که: وقتی خدای متعال عبدی از عبادش را برای هدایت خلق اختیار و نصب می کند (همان طور که طبق ادله ی معتبری که در مبحث ولایت فقیه مطرح شده، ولی فقیه را منصوب از جانب شارع می دانیم) از آن جهت که از وی هدایت عبادش را تکوینا و تشریعا خواسته، بهره ای از کشف حقایق به وی عطا می کند (و یا در نگاهی دیگر، وی به درجه ای از کشف وجود راه می یابد) که فوق بهره ای است که دیگرانی که امر هدایتشان به دست آن عبد مختار است از آن بهره برده اند و در یک کلام، دیگران آن بهره از کشف حقایق را نخواهند داشت. حال در کنار این نکته، ما به روایتی برخورد می کنیم که فرموده «ان العبد اذا اختاره الله لامور عباده...» که اتفاقا سندش به خاطر رفع یا مجهول بودن راویانش نه در کتاب شریف کافی مورد اعتماد است و نه در کتاب خصال و دلالتش نیز جای بحث و گفتگو دارد، به نظر شما با این روایت چه کنیم؟ آیا سندش در حدی است که بتوان آن را معیار إسناد محتوایش به امام دانست؟ آیا دلالتش به گونه است که بتوان به روشنی (و بدون دخالت قرائن خارجی و تنقیح مناط) به موضوعی دیگر سرایتش داد؟ پاسخ منفی است ولی آیا اگر این روایت را در دست نداشته باشیم، از آنچه با مقدمات حکمی - معرفتی به دست آورده ایم چشم بپوشیم؟ پاسخ مجددا منفی است. حال در کنار آن نکته ای که تحت عنوان نقطه اصلی استدلال گفته شد، سوال دیگر آنست که به این روایت در حدّ مؤید هم نمی توان نگریست؟ اساسا مستند ما این روایتی که خالی از اعتبار سندی است نخواهد بود (برفرضی که بابی مستقل در اعتبارسنجی این نوع روایات باز نکنیم) ولی آیا نمی‌توان در حد مؤید و باز تأکید می‌کنم در حدّ مؤید، احکام این روایت را با تنقیح مناط به موضوعی مثل فقیه با لحاظ تشکیک سرایت داد؟ به نظر می‌رسد این نتیجه را با توجه به چند مقدمه بتوان به دست آورد: اولا: مناط این که خدای متعال قدرت کشف خاص و ویژه را به این عبد مختارش داده، عبارت از «اختیاره لهدایة العباد» است و این، همان مناطی است که در فقیهی که در عصر غیبت انتخابش کرده نیز موجود است. ثانیا: سنخ سپردن هدایت در عصر غیبت به دست فقیه از همان سنخ هدایت در عصر حضور است که حضرت امام نیز فرمودند: «ولایت فقیه همان ولایت رسول الله» است. ثالثا: امر هدایت، امری است وجودی و تشکیکی. حال و باتوجه به سه مقدمه فوق، چرا نتوانیم آن امر وجودی را به شکل ضعیف تر بر موضوعی مسانخ جاری بدانیم؟ جمع بندی عرض بنده آن است که: اولا: این روایت باشد یا نباشد به خاطر آن چه تحت عنوان «نقطه اصلی» ذکر شد، فقیه در عصر غیبت را کاشف حقایقی فوق کشف عادی بشری می‌دانیم. ثانیا: در این نحوه مواجهه، روایت را منشأ یک نظریه قرار نداده ایم (چرا که سندا مخدوش و دلالتا قابل بحث است) ولی به کلی هم کنارش نمی‌گذاریم و اتفاقا وقتی به دلالتش رجوع می‌کنیم با تنقیح مناط واضح، می‌توان آن را برای نکته‌ای که به کمک عقل و شواهد وجدانی خارجی به‌دست آورده‌ایم موید بدانیم. امید است عزیزانی که به صورت‌های مختلف در نقد نظر جنابعالی وارد شدند، متوجه مقصد اصلی شما شده باشند. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این که در کلمات جنابعالی نوعی سعه صدر در میان است، جای خوشوقتی است و همان‌طور که فرمودید شایسته بود که رفقا جوانب مختلف روایات را مدّ نظر قرار دهند به‌خصوص که تعجب بنده آن است که چرا منتقدین به بحث آن‌طور که شایسته است مانند شما و یا مانند کاربر محترم سؤال شماره 39172 جوانب موضوع را در نظر نمی‌گیرند. آیا نسبت به آنچه عرض شد معنای نفیِ اطلاقِ عصمت چهارده معصوم پیش می‌آید؟ یا وسعت هدایت الهی را گوشزد می‌کند برای رهبرانی که امور مسلسمین را به عهده دارند؟ مشکلِ برداشت اشکال کنندگان آن است که گمان می‌کنند وقتی در آن روایت از عصمت سخن می‌گوید، منظور مطلقِ عصمت است که مسلّماً مربوط به چهارده معصوم می‌باشد. ولی از این نکته غفلت می‌شود که خداوند اگر جهت امور مسلمین کسی را انتخاب کرد، مددهای خاصی به آن شخص می دهد به همان معنای «شرح صدره» که در یکی از جواب‌ها عرایضی در این مورد شده. خداوند در قرآن به پیامبر خود «صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرماید: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِم‏» (نحل/44) به این معنا که ای پیامبر! ما قرآن را بر تو نازل کردیم تا تو مبیّن انواری برای مردم باشی که بر آن‌ها نازل شده است. و این حکایت از آن دارد که نسبتی بین آنچه بر پیامبر نازل شده است و آنچه بر مردم نازل شده است، در میان است، هرچند مسلّم مراتب آن که همان تشکیکی بودنِ قضیه است، محفوظ می‌باشد. آیا انقلاب اسلامی از همین جنس نیست که اصل آن در زیر سایه‌ اسلام، به صورت تفصیلی بر قلب حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» نازل شده و به صورت اجمال بر قلب مردم نازل گشته و حضرت امام همان حقیقتی از انقلاب را که بر قلب مردم نازل شده است تبیین می‌کنند؟ این‌جا بود که عرض شد نیاز است تا با درک جایگاه تاریخی روایات نسبت به امروزمان به تمدن نوین اسلامی بیندیشیم. در این مورد باز تأکید می‌شود در رابطه با نسبت بین ولیّ فقیه و امام معصوم که جایگاهی است غیر از جایگاه مرجع تقلید؛ خوب است به سؤال و جواب شماره 39172 رجوع شود. موفق باشید

38986
متن پرسش

«السَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی ابنِ موسَی الرّضٰا المُرتَضٰی» سلام استاد: عذرخواهم. ۱. خاطرم هست که حضرتعالی می فرمودید وقتی به زیارت اولیای معصوم «علیهم السلام» مشرف میشید، قبلش قلب خودتون رو با وصیتنامه های شهدا آماده می‌کنید. استاد ولی من وقتی به لطف خدا میرم زیارت، با مطالعه کتاب حقیقت نوری، مخصوصاً چند جلسه آخرش قلبم رو آماده و هموار می کنم. اشکالی نداره؟ ۲. استاد یادم هست که وقتی کتاب های «حقیقت نوری» و «امام و مقام تعلیم به ملائکه» و «امام و امامت در تکوین و تشریع» و «مبانی نظری و عملی حب اهل البیت» رو‌ منتشر کردید، هر کاری می کردم نمی‌تونستم به این کتاب ها ورود کنم. از بس که افق شون بلند بود. ولی تقریباً همه این کتاب ها رو در حرم حضرت رضا علیه السلام به آسانی مطالعه کردم و نیوشیدم. استاد چرا من تونستم توی حرم این کتاب ها رو راحت مطالعه کنم؟ چرا؟ ۳. عازم مشهد و حرم حضرت رضا علیه‌السلام هستم و التماس دعا دارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله که در زیارت امام رئوف با اذنی که آن حضرت نصیب زائران خود می‌کنند؛ که افضل اذن برای زوّار باشد، راه‌های حضور در مقام فوق‌العاده متعالی آن حضرات گشوده شود و این‌جا است که: «آن‌که عمری در پی او می‌دویدم کو به کو / ناگهانش یافتم با دل نشسته روبه‌رو» و آن نورِ امامی بود که با زیارت او انوار همه اولیاء قابل درک می‌شود و انسان به کمال انسانی خود آگاه می‌گردد. آیا زیارت اولیای معصوم جز برای آن است که ما خود را در اصیل‌ترین حضور احساس کنیم و بیابیم چه اندازه آن عزیزان «ما» هستند؟ و آیندۀ حضور خود را در زیارت آن‌ها بیش از پیش احساس کنیم؟ حضوری که باز ما را به شدتِ حضوری بیشتر دعوت می‌کند، زیرا برکه‌ای به زیارت اقیانوس رفته است. موفق باشید

38530
متن پرسش

استاد سلام علیکم: چقدر این نیافتادن در تله تنش شبیه حرف بنی‌صدر هست که زمین بدیم و زمان بخریم! نظر شما چیست؟ آیا باید اسرائیل بعد از شخص دوم مقاومت سراغ شخص اول بیاید یا در قلب تهران و ما همچنان بگوییم که صبر راهبردی یا بگوییم اسرائیل می‌خواهد ما را درگیر جنگ کند و ما زرنگ هستیم و خودمون را درگیر نمی کنیم؟ اگر قرار بود ما با اسرائیل درگیر نشویم پس خیلی بیجا می‌کنیم که می گیم حیفا و تل‌آویو را اگر غلطی کرد با خاک یکسان می کنیم؟ استاد از آمریکا و اسرائیل هیچ غلطی نمی‌کنند رسیدیم به جایی که جمهوری اسلامی هیچ کاری نمی کند! باید اسرائیل دیگر چکار کند و چه خط قرمزی را رد کند تا ما بعد از این همه شعار یکم عمل کنیم؟ ته کار ما همینه که بریزیم توی خیابان چندتا مرگ بر اسرائیل بگیم؟ یعنی همین؟ بعد هم با چند تا تحلیل خودمون را گول بزنیم که نه چقدر خوب شد!

متن پاسخ

سلام علیکم: بحمدالله ایران به رهبری حکیمی فرزانه تا آنجا در صحنه حاضر است که ملاحظه کردید چگونه در حساس‌ترین موقعیت، کنار سید حسن نصرالله، سرتیپ عباس نیلفروشان که معاون عملیات سپاه پاسداران بود حاضر است و ملاحظه کردید که نتانیاهو در سازمان ملل همه عصبانیتش به جهت حضور فعّال ایران در صحنه است و راز شکست خود را تنها ایران می‌داند. و این بهترین برخورد حکیمانه است تا ما به همین روش نگذاریم اسرائیل این شکست را با درگیری مستقیم ما پنهان کند و همان‌طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند رژیمی که همچون یخ در حال ذوب شدن است به نحوی این ذوب‌شدن و از بین‌رفتنِ هژمونی را به حاشیه ببریم. آرزوی نتانیاهو در این شرایط آن است که به طور مستقیم با ایران وارد جنگ شود تا از یک طرف شکست او در مقابله با حماس به حاشیه برود و از طرفی حتماً آمریکا را مجبور خواهد کرد به دفاع مستقیم از اسرائیل، مستقیماً با ما وارد جنگ شود. و البته همان‌طور که مسئولین محترم کشور فرموده‌اند انتقام ما به وقت خودش انجام می‌گیرد. ولی به گفته آقای دکتر صدرالحسینی این زیباترین روش استhttps://eitaa.com/matalebevijeh/17686.  که اولاً: از یک طرف کاملاً ایران در حال جنگ با اسرائیل است و از طرف دیگر آرزوی جنگ مستقیم اسرائیل با ایران را که موجب پنهان کردن شکست آن و موجب مظلوم‌نمایی آن رژیم می‌شود و آمریکا را مجبور به ورود به دفاع از آن رژیم می‌کند؛ از اسرائیل بگیرد. 
به نظر می‌آید خوب است به نکته‌ای که آقای دکتر جواد لاریجانی کارشناس مسائل بین المللی با خبرگزاری فارس متذکر می‌شوند؛ فکر شود که می‌فرمایند: «این پدیده دردناکی برای انگلیس و آمریکاست؛ رژیم صهیونیستی که چیزی نیست و تنها یک بخش کوچک از پروژه بزرگ صهیونیسم است.️ وی افزود: در هیچ موردی در دفاع از حرکت های مقاومت کوتاهی نکرده ایم. ما اگر ورود می کردیم به نفع مقاومت نبود؛ بنا نیست که کشورگشایی کنیم البته ما حمایت سیاسی و نظامی هم می‌کنیم.️ لاریجانی گفت: در حمایت از مقاومت خجالت نمی کشیم ولی به این معنا نیست که اگر اتفاقی افتاد نیرو بفرستیم.️لاریجانی اظهار کرد: اینکه مستشاران ما در لیست شهدا هستند به این معنی است که می خواهیم آنها را توانمند کنیم که روی پای خودشان بایستند و خودشان بجنگند.» https://b2n.ir/g82598 موفق باشید

37453

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: علامه طباطبایی درباره خوارق عادت و علوم غریبه در المیزان فرموده اند: «اينگونه كارها با همه اختلافی كه در نوع آنها است، مستند بقوت اراده، و شدت ايمان به تاثير اراده است، چون اراده تابع علم و ايمان قبلی است، هر چه ايمان آدمی به تاثير اراده بيشتر شد اراده هم مؤثرتر مي‌شود، گاهی اين ايمان و علم بدون ظهيچ قيد و شرطی پيدا مي‌شود، و گاهی در صورت وجود شرائطی مخصوص دست مي‌دهد، مثل ايمان به اينكه اگر فلان خط مخصوص را با مدادی مخصوص و در مكانی مخصوص بنويسيم، باعث فلان نوع محبت و دشمنی مي‌شود، و يا اگر آينه‌ای را در برابر طفلی مخصوص قرار دهيم، روح فلانی احضار می‌گردد، و يا اگر فلان افسون مخصوص را بخوانيم، آن روح حاضر مي‌شود، و از اين قبيل قيد و شرطها كه در حقيقت شرط پيدا شدن اراده فاعل است، پس وقتی علم بحد تمام و كمال رسيد، و قطعی گرديد، بحواس ظاهر انسان حس درك و مشاهده آن امر قطعی را مي‌دهد، تو گويی چشم آن را می‌بيند، و گوش آن را می‌شنود، از آنچه تا اينجا گفته شد، چند مطلب روشن گرديد اول اينكه ملاك در اين گونه تاثيرها بودن علم جازم و قطعی برای آن كسی است كه خارق عادت انجام مي‌دهد، و اما اينكه اين علم با خارج هم مطابق باشد، لزومی ندارد، (به شهادت اينكه گفتيم اگر خود شما مطلبی را در نفس خود تلقين كنی، بهمان جور كه تلقين كرده‌ای آن را می‌بينی، و در آخر از ترس مرده‌ای كه تصور كرده‌ای از گور درآمده، و تو را تعقيب می‌كند، پا بفرار می‌گذاری) و نيز بشهادت اينكه دارندگان قدرت تسخير كواكب، چون معتقد شدند كه ارواحی وابسته ستارگان است، و اگر ستاره‌ای تسخير شود، آن روح هم كه وابسته به آنست مسخر می‌گردد، لذا با همين اعتقاد باطل كارهايی خارق العاده انجام می‌دهند، با اينكه در خارج چنين روحی وجود ندارد.» (ترجمه تفسیر المیزان ذیل ۱۰۲ بقره) حال سوالی که بوجود می آید: اگر اینگونه کارها تنها در خیال موثر است و نه در خارج می توان گفت که ارتباط ما با خارج متاثر از خیال است؟ و آیا مسئله تفاوت عین و ذهن بوجود نمی آید و چگونه می توان به حس اعتماد کرد؟ لطفاً در این باره توضیح بفرمایید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین حضوری که به خود نسبت به خارج می‌یابیم، حضورِ پایدار ما می‌باشد و این غیر از آن است که ذیل یک اراده‌ای که مبتنی بر علم و معرفت نیست خود را قرار دهیم. در نسبتی که بین خود و بدن خود داریم، حضوری را می‌یابیم که با وسعت‌دادنِ همین حضور در مواجهه با اطراف همچنان در استحکام هستیم. وگرنه آری! همواره این شبهه در میان خواهد بود که آنچه در ذهن از خارج داریم، چه نسبتی با خارج دارد. موفق باشید

37231

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و ادب و احترام و ارادت به پیشگاه حضرت حجت ارواحنا له الفدا. استاد با توجه به اینکه من در جایگاه همسری و مادری وظایفی بر عهده دارم و باید اوقاتی رو صرف خانواده کنم، چگونه این شب‌های ماه مبارک رو هم در کنار خانواده باشم و هم با آقا امام عصر علیه السلام بگذرونم؟ از اول ماه مبارک بنا بر آمادگی برای شب‌های قدر داشتم، وقتی تفسیر سوره قدر شما رو گوش دادم، احساس کردم هر شب ماه مبارک شب قدره، اصلا نمازهایی که تا امسال خوندنش برام سخت بود، براحتی میخونم، یا دعاهای ماه مبارک رو ولی دلم نمی‌خواهد که جلوی تلویزیون بشینم، از طرفی دوست دارم در کنار خانواده باشم. از طرفی همسرم دوست ندارند جلوی ایشون کتاب بخونم یا صوت گوش بدم. میشه لطفاً راهنماییم بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر ما باید آن باشد که این دو موضوع را در کنار هم قرار دهیم زیرا انس با خانواده و صفایی که در انس پیش می‌آید در جای خود زمینه نزول رحمت الهی می‌باشد. موفق باشید

نمایش چاپی