جواب: سلام علیکم :
باسمه تعالی
به نظر بنده روحیهی فقه جواهری مدّ نظر حضرت امام خمینی«رضواناللهعلیه» به این معنا است که انسان سعی کند به عمق روایات و جایگاه تاریخی آنها و دلالات آنها توجه کند و بنده پیشنهاد آخر شما را قبول دارم. منتها همانطور که متوجه هستید؛ موضوعِ دروس فقهی ما یک بحث است – که مربوط اصول عملیه است – و روش فقهی ما یک بحث دیگر است که موجب رشد دقت انسان در فهم متون دینی میشود و لذا اگر با رویکرد به حکومت اسلامی در دروس خارج اساتید شرکت کردید پس از مدتی خودتان متوجه میشوید آمادگی لازم را تا حدّی پیدا کردهاید و چون رویکرد خود را سیر در سایر ابواب دینی قرار دادهاید به مطالعهی آن امور میپردازید. که در جای دیگر عرض کردهام.
موفق باشید
جواب: اسلام دین تفکر حضوری است برای یافتن جلوات حضرت حق در تمام مظاهر و مَشاهد عالم، علومی که در آیات الهی - از جمله طبیعت - تدبّر میکند تا متوجه سنن الهی شود، مسلّم علوم اسلامی است. حال وقتی حقیقت وحدانی ذات پروردگار در عالم ماده جلوه کند، یک ریاضیدان آن وحدت را به صورت نظم ریاضی مییابد، و میبیند عالم قاعدهمند و ریاضیمند است. و اگر با نظر به اسماء الهی به طبیعت نگاه شود قواعدی یافت میشود که علم فیزیک میتواند تشکیل شود، به شرطی که یک فیزیسین از منظر توحیدی به قواعد طبیعت بنگرد و بتواند عالم مادون را به عالم مافوق متصل کند وگرنه اگر چشم خود را در حدّ قوانین طبیعی محدود کرد، علم فیزیک حجاب او میشود.
وظیفهی ما آن است که إنشاءالله با منظر توحیدی به طبیعت بنگریم و در آن صورت مسلّم نگاهی غیر از نگاهی که امروز علوم به طبیعت دارند خواهیم داشت، و با تحرکی بیشتر علوم را دنبال میکنیم. اما با این همه امروزه نیز باید به عنوان دورهی گذار از علوم موجود آگاهی کامل داشت ولی نظر را به افقی دیگر انداخت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چیزی در این مورد از استاد نشنیدم. ولی باید منظور استاد را فهمید که میخواهند ما متوجه شویم حضور غدیر در این تاریخ، با انقلاب اسلامی محقق شده است و به جایِ درگیری با جریان سقیفهسازان، غدیر را از طریق انقلاب اسلامی به صحنهی جهان اسلام بیاوریم و بدین لحاظ است که شما ملاحظه میکنید مردمان جهان اسلام، تحت تأثیر انقلاب اسلامی مقابل حاکمان ظالم خود ایستادهاند. حال اگر بحث سقیفه را در این تاریخ پیش بکشیم آیا انقلاب اسلامی که انعکاس غدیر است در این کشورها مورد استقبال قرار خواهد گرفت؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حتماً باید نسبت به تقوای فردی جدّی بود و در زیر سایهی چنین روحیهای به مسائل اجتماعی ورود کرد 2- وقتی اصل را بر رعایت حرام و حلال الهی از یکطرف و رعایت اخلاق از طرف دیگر گذاشتیم، در صحنههایی که در مسیر انقلاب برای ما پیش میآید، میتوانیم مطابق اهداف انقلاب اسلامی موضعگیری کنیم و متذکر افراد باشیم 3- هر دو حرف درست است. در نقد عقاید باطل از ابتدا باید نفی آن عقاید مدّ نظر باشد. ولی در رابطه با ارتباط با افرادی که راه را غلط طی میکنند باید لَیّن بود 4- بعد از بحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» خطبههای توحیدی نهجالبلاغه و سورهی زمر و ابتدای سورهی حدید بسیار مفید خواهند بود 5- بنده هم رویهمرفته همین نظر را دارم منتها آنجایی که دستمان از روحانیِ صاحب اندیشه خالی است، از برادران غیر روحانی باید استفاده کرد. بحمداللّه سؤالات جامعی را مطرح نمودید، نیازی نیست که بنده چیزی به آن بیفزایم. موفق باشید
- باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه متوجهاید نسبت حضرت حق با مخلوقات تامّ و تمام است و بنا به ظرفیت امکانی هر مخلوق بر آن مخلوق تجلی فرموده است. ولی در رابطه با نسبت انسانها و مختاربودنِ آنها موضوع چیز دیگری است که هرکس باید بهجای نظر به محدودیت امکانی خود به حقیقت وجودی خود و عینالربط بودن خود نظر کند و تمام تلاش انسانها اعم از امامان معصوم و سایر انسانها بر آن است که نهایت انقطاع از ماسویاللّه و ارتباط با اللّه را در خود به فعلیت برسانند. نگاه ما به اهلالبیت نگاه به انسانهایی است که در این مسیر به بهترین شکل عمل کردهاند و در اینجا دیگر بحث ماهیات مطرح نیست بلکه بحث راههای رجوع به حضرت حق در میان است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با همهی این حرفها حسّ ما، ما را متوجه گرمای آتش و رطوبت آب میکند و اگر به گزارش حسّ اعتماد نکنیم در آتش میسوزیم در همین رابطه عقل ما، ما را متوجه وجود حقایق میکند که اگر به آن اعتماد نکنیم خودمان را از اُنس با حقایق محروم میگردانیم. آیا فکر نمیکنید این مباحث چیزی به دانش ما نمیافزاید و ما را مشغول اموری میکند که به هیچکاری نمیآید؟! موفق باشید
حرف حق همان است که ایشان فرموده اند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه این سخنان آیت الله جوادی را با نظر به اشاراتی که از مقام معظم رهبری «حفظهاللّه» نسبت به آقای هاشمی داریم نمیتوانیم قبول کنیم؛ حرفی نیست. آیندهای که ایشان در تصور خود دارند و معتقدند آن آینده با تفکر آقای هاشمی به میدان میآید، آیندهای نیست که ما با تصور نسبت به تمدن انقلاب اسلامی داریم یکی باشد. آقای هاشمی میخواست آیندهای را برای ما شکل دهد که به قول خودشان، ما یک ژاپن اسلامی شویم. در حالیکه بنا است ما تمدن دیگری باشیم آزاد از سیطرهی نظام استکباری، و معنایِ دیگری از زندگیِ زمینی را در افق نگاه انسانها قرار دهیم. میماند که اولاً: فلسفه و عرفان را باید نفی کنیم، در حالیکه امثال حضرت امام به قول خودشان، حاصلِ روایات «کافی» و فقه «جواهری» و فلسفهی «صدرایی» هستند و از شرحهای ایشان نسبت به مکتب محیالدین نمیتوان غافل بود. ثانیاً: آیا از آیت اللّه جوادی به عنوان یک استاد معارف دینی نمیتوان استفاده کرد؟ رفیق سالکی داشتم که انصافاً در بعضی از امور باطنی و صفای روحانی مورد حسرت بنده بود، با این حال به طریقی حضرت امام به ایشان خبر داده بودند که فرزندم را جهت تربیت به شما نمیسپارم. زیرا ایشان آن بصیرت لازم را در امور اجتماعی از خود نشان نمیدادند. البته موضوعِ تربیت غیر از تعلیم است. آری! از علماء جهت تعلیم باید استفاده نمود، ولی برای تربیت خود و شکلدادن به شخصیت، امروز اسوهی ما رهبر معظم انقلاب «حفظهاللّه»اند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده به جای اینکه بخواهید به تکتک این سؤالات بپردازید و همواره سرگردان انواع سؤالها باشید؛ خوب است که یک سیر مطالعاتی در سه جانب «خودشناسی» و «شناخت جایگاه تاریخی انقلاب» و «شناخت غرب» پیشه کنید تا بهخوبی با قدرت تفکری که حاصل میشود، کارها را جلو ببرید. در مورد «خودشناسی» بحث «ده نکته در معرفت نفس» و شرح آن بنا به تجربهی خواهران و برادران بسیاری از مسائل روحی و شوقی انسان را مدیریت میکند. به فرمایش یکی از طلاب، بحث معرفتالنفس فتحالفتوح میباشد. و در مورد انقلاب و امام، کتاب «انقلاب اسلامی و رجوع به عهد قدسی» و کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» افق خوبی را در معرض تفکر و دید افراد قرار میدهد. و در رابطه با «غربشناسی» کتاب «مدرنیته و توهّم» همراه با شرح آن میتواند جمعبندیِ نسبتاً خوبی را در رابطه با شناخت غرب مطرح کند. همهی مطالب فوق، بر روی سایت هست. میماند که در بین سؤالات متکثر، یک سؤال مشخص داشته باشید که مانع حرکت شما باشد. خوب است که همان سؤال را مطرح بفرمایید موفق باشید