بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
34503

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: استاد عزیز و بزرگوار بنده هر روز صبح ساعت ۶ از خانه خارج میشم و تا برسم منزل ساعت ۶ یا ۷ بعد از ظهر میشه، چند فرزند هم دارم. اما متاسفانه شبها بدلیل نبودنم طول روز مجبورم تا ۱۱ شب بخاطر بچه ها بیدار باشم و خیلی وقته از روضه ها و نماز شب بی نصیب شدم عاجزانه خواهش می‌کنم دعا کنید خدا مسیر زندگی بنده را تغییر دهد و مرا در مسیر اهل بیت قرار دهد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله خداوند برای جنابعالی شرایط حضور در جوانب دیگر زندگی را نیز فراهم کند. موفق باشید

34392

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و خدا قوت. خدا ان شاء الله هم به وقت تون برکت بده و هم وجود خودتون رو برکت بده. یه قسمتی از سخنرانی حضرت آقا (مدظله العالی) هست که برام سؤاله ایشون ایراد می کنن که «در قلب انسان و در روح و وجدان انسان یک باطنی وجود دارد که او معمولاً با خود ما صادق است. ولو ظواهر قلب، ما را فریب می‌دهد، اما باطن قلب با ما صادق است. امام (رضوان اللَّه علیه) یک وقتی فرمودند: من در فلان قضیه، در باطن قلبم هم ناراحت نمی‌شوم. واقعاً همین جور است؛ قلب یک باطنی دارد که ما کمتر به آنجا سر می‌کشیم. اگر انسان به آنجا سر بکشد، خودش را در مقابل خود افشاءشده مشاهده می‌کند.» اینکه رهبری در سخنرانی شون می فرماین قلب یه ظاهری داره و یه باطنی که ظاهرش، فریبنده هست ولی باطنش راست می گه! از کجا بدونم احساسی که بهم دست می دهد از ظاهر قلب هست یا باطن اون؟ یا اینکه چجوری می شه به باطن قلب دست پیدا کنیم؟ و در کل اگر کتابی تو این زمینه بود ممنون می شم راهنمایی کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شماره 34391 شد. و یا نکاتی که در جلسه سوم سوره شمس https://eitaa.com/matalebevijeh/12639 مطرح شد می‌تواند متذکر این امر باشد که هر اندازه به خود رجوع کنیم و به وجه تقواییِ خود نزدیک شویم، به باطن قلب که همان توحید است نزدیک می‌شویم و نور حقیقت را که همان نور ربّ العالمین است در مناسبات خود می‌یابیم. موفق باشید

34382

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد یه جایی شنیدم یکی از همسران شهدا میگفتن وقتهایی میشد شهید را هر جا توخانه می‌گشتیم نبودن، بعد یه دفعه ظاهرمیشدن، آیا این واقعیت داره؟ یعنی فردد ارای این توانایی که خود راغیب کنه؟ گمانم شهید نواب صفوی بود راجعشون این را شنیدم، واگر اینطوره این چطورامکان داره برای فرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» چنین خبرهایی گفته شده. ظاهراً این بزرگان حضور خود را در جایی که مایل باشند، حاضر گردند، با بدن خود سیر می‌دهند. موفق باشید

34125

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد: تحت تاثیر کتاب شرح ۱۰ نکته از معرفت نفس حضرتعالی ی شب در عالم رویا بین خواب بیداری نفس مجردم را ادراک کردم بدون بعد و بدون قید زمان. می‌خواستم ببینم برای رسیدن به تجرد برزخی چه دستور العملی می‌فرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان رعایت حرام و حلال الهی در این مسیر انسان را بیش از پیش به حقیقت بیکرانه‌اش نزدیک می‌کند تا خود را جهانی بیابد بنشسته در گوشه‌ای. موفق باشید

33730

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. در ارتباط با سوال ۳۲۶۲۳ سلام وقتتون بخیر: استاد عزیز در جریان حادثه ی سختی که برای بنده اتفاق افتاد من دیدم چه طور فتنه در آخر زمان همه را آلوده می‌کنه بدتر از همه آب ها ست، واز این کار چه سودها می‌برد. استاد شما در بحث فتنه فرمودید بدتر از یزید هم دیگه نیست ولی من دیدم دشمنان آخر زمان از یزیدیان هم بدترند واگر قبلاً در زمان ائمه شیاطین غلظت نداشتند ولی آخر زمان را بنده اینگونه ندیدم من دیدم چه طور با آب آلوده شیاطین را وارد بدن انسان و و او را احاطه می‌کنند و جریان تقابل جبهه ی عقل و جهل به نقطه ی حساس خود دست به دست کاری وجود می‌گذارد تا وجود انسانها را شیطانی کند و وای بر من که بی درنگ و نگاه دست به هر آبی بزنم یا هر چیزی که دست پرورده ی شیطان است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی یادمان باشد که: «انّ کید الشّیطان کان ضعیفاً». بالاخره خداوند جهان را در اختیار شیطان نگذاشته است تا هر کاری بکند و ما به جهت آلودگی آب و هوا، زندگی را تعطیل کنیم. باید نهایت تلاش را کرد، ولی در همین دنیا زندگی را ادامه داد. موفق باشید

33249

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

موضوع: عوامل پیشران و انگیزه های «انسان افق گشا» ۱. به نظر شما عوامل پیشران و انگیزه های الهی و درونی انسان افق گشا چیست؟ ۲. من می‌ دانم افراد افق گشایی مثل شهید سلیمانی انگیزه های والا و قوی دارند. می‌فهمم که آن‌ها بسیار سرزنده و با حیات هستند. اما این انگیزه ها در من قوی نیستند. اگر بخواهم انگیزه های خود را به انگیزه های یک انسان افق گشا نزدیک کنم؛ شما چه توصیه ای به من دارید؟ ۳. اراده افراد ناشی از درک آن‌ها از مقصد است. مکتب های مختلف نیز انسان ها را به سودها و بهره‌مندی های مختلفی بشارت می‌دهند؛ درباره اسلام ما برای جذب افراد در بکار گیری سرمایه شخصی در راستای افق گشایی رویکرد های مختلفی داریم: گاهی به حرف های کلی و مبهم مانند سعادت دنیا و آخرت روی می‌آوریم. در صورتی که تعلق اراده به امور مبهم محال است و از طرفی غرب افراد را به بهایی مشخص مانند فلان خانه و فلان حقوق می‌خرد. گاهی در زمین غرب بازی می‌کنیم که مثلا «بیا به علم و فناوری خدمت بکن» و از پیشرفت های فن‌آوری کشور مثال می‌زنیم یا «بیا به آدم ها خدمت کن» که در این زمین بازی همیشه بازنده هستیم. گاهی نیز رشد معنوی را مطرح می کنیم که به ظاهر منطقی تر است اما باید احساس واقعی رشد معنوی در فرد ایجاد بشود که با توجه به ساختار های موجود اصلا چنین جهتی مطرح نمی‌شود. نهایتا سوال این است که ما چگونه مقصد را تصویر می‌کنیم؟ چگونه به مجاهدت در اسلام دعوت می‌کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از دریافت معارف توحیدی در ابعاد مختلف آن، نظر به چشم‌اندازی که انقلاب اسلامی به لطف الهی مقابل انسان می‌گشاید، انسان‌ها در افق حیات خود به اصالت های خود می‌رسند. در این مورد إن‌شاءالله کتاب «انقلاب اسلامی، طلوع بین دو جهان» می‌تواند مدد رسان باشد. موفق باشید

35807

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد معظم (ادام الله ظله و زید فی توفیقاته)؛ در خصوص مساله توحید صفاتی از دیدگاه فلسفه، دقیقا عینیت صفات با ذات به چه معناست؟ آیا می‌توان گفت یعنی صفات از خود ذات می‌جوشد و منشا خارجی ندارد؟ خارج بودن صفات از ذات، دقیقا به چه معناست و چگونه قابل تصور است؟ آیا در انسان نیز عینیت صفات با ذات قابل تصور است؟ در ملائکه چطور؟ سپاسگزارم توفیقاتتان مستدام

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در «برهان صدیقین» روشن می‌شود که ذات الهی در نسبت با صفاتش، همانند نور بیرنگ است که همه رنگ‌ها در آن‌جا به نور بیرنگ هستند بدون جدایی. و همان‌طور که اگر نور بیرنگ از منشور عبور کند هفت رنگ به ظهور می‌آید، ذات، چون در جایی به ظهور آید که مثلاً مانند گل مظهر اسم و صفت جمال باشد، حال این ذات است که به نور جمال ظاهر شده است. در نفس ناطقه نیز به جهت جامعیت ذاتی‌اش همین‌طور است که در عین حال در هر عضوی به قوایی خاص مثل سامعه یا باصره به ظهور می‌آید ولی در فرشتگان چنین نیست زیرا آن‌ها هرکدام مظهر اسمی از اسمای الهی هستند به همان معنایی که «وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَعْلُومٌ». موفق باشید

35738

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: من ائمه را مظهر اسما الله می دانم.اما چگونه؟ سیره، گفتار، رفتار، سخنان، بدن زنده مادی و قبر ملکوتی آنها همه، مرا متوجه حضرت الله می‌کند. آیا سخنان بالا تفسیر درستی از مظهر الله بودن ائمه می‌باشد؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! آیا نظر به شخصیت امام حسین «علیه‌السلام» نظر به همان انوار الهی نیست که به حکم «علّم آدم الاسماء کلّها» در جان خود او را می‌شناسیم؟ ملاحظه کنید چه اندازه مردم با ظاهرهای متفاوت با آن امام عزیز آشنا هستند. https://eitaa.com/matalebevijeh/14338 موفق باشید

35462
متن پرسش

سلام استادِ جان: الحمدلله سالها در طلب اندیشه ناب سوختم و در جستجوی تفکری حقیقی و عقلی و قلبی بودم که خدا شما را بر سر راهم قرار داد، می‌خواهم بدانید که نسبتم واقعی است. پیرو بحث در راستای بنیان‌های حکمت انقلاب اسلامی دیروز که شماره های 168-169 را خواندید، متنی نوشتم که خدمت تان می‌فرستم و سوالی هم می‌پرسم:
بسم الله الرحمن الرحیم وقتی در کوچه پس کوچه های کلام به دنبال او می‌گشتم و در نوای کلام تاریخی تان از حضور بیکرانه ای که هم اکنون جاودانه ام می‌کند و تا ابدیت مرا می‌برد گفتید و در آناتی که در مسیر زندگی بی تابانه سرگشته ی او و در جستجوی خویشتن خویش بودم؛ گاه حیران عظمت بی همتای اویم تا قرار بیقراری هایم شود و گاه حیران مواجهه با تجلیات مختلف و متفاوت اویم و خویش را در آنان جستجو می‌کنم و در هر دو حال فقیرترین می‌شوم و مضطرانه در آغوش او قرار می‌یابم. گویا این احوال همه ماست و از آن دم که این امتِ حیرانِ خداییِ او، از جامِ میِ ربِ بی‌همتا می‌نوشند، به دنبالِ بودنِ با او و نشان دادنِ ناب‌ترین عشق به همه می‌شوند و به ناگاه که سر می‌چرخانند دیگران را تکه آینه‌هایی می‌بینند که هم او را در تک تک آینه‌ها می‌بینند و هم در هر آینه رخی از خویش را و آنجا عاشقی اش در نسبت با هستی به نقطه ی ایجاد مدینه می‌رسند. در پس آن قرار باز هم حیران است، آری اینک است که در جستجوی قوام و چراغ راه است و سرگشته ی جوانمردی می‌شود که وحدت بخش و حیات بخش باشد و در انتظار الهام تازه ای از او و تجلی ای از او که اسوه و راهبر کامل روزگار خویش است، آری گویا امتی که به این نگاه برسند، در میقات خویش طالب ملاقات و دیدار و مشتاق اطاعت و تبعیت و حتی با جان شنیدن و با سر دویدن می‌شوند که از صف ولایت او بشنود و آنچه را در مأوای او چشیدند جاری کنند و جهانی بسازند که همه اش ظهوری است در خور شأن او... با ایستادن در صف ولایت تاریخ قدسی که شما متذکر آن هستید! و در این وانفسای پوچی، با گرمای تفکر، یخ عقل و قلبم آب شد تا از سرمای زمستان گونه روزگار نجات یابم، بدون اینکه شما مرا دعوت به جایی و کسی بکنید، وجودم در جستجوگریهایش آن راهبر راه دید و به یقین رسید که اگر در انتظار خورشید آخرالزمان است، در صف انسانیت تاریخ باید قدم نهد و باور کند آن عرشی ترین حقایق، جاری شدنی است در ارض و انسان خلیفه الله همین زمین است و نیازمند و فقیر اوست و محتاج آن ستاره های روشنگر راه و آن ولیِ آسمانی که بشر است و دستگیر و راهگشا و تک تک انسانهای عاشق حیران متذکر شدیم، آن دم که در میدان توحیدِ تاریخ‌ساز ایستادیم و آن‌گاه که متوجه موانعی چون استکبار و دیوان سالاری گشتیم، باید امیدوار بود به نیاز انسان این تاریخ، آن هم با تفکر توحیدی وسیع تا پای ملزومات حکیمانه و خردمندانه و خلاقانه آن بایستیم و معنای واقعی انقلاب اسلامی را به صحنه آوریم. آری در این میدان است که تمنای ایجاد مدینه و ایجاد بستری برای ظهور آن یارغایب جان می‌گیرد و طالب رهبر و راهبر می‌شویم و عزم لازمه آن است. واقعا در میدان است که استاد ما محتاج حضور در فضای اندیشه می‌شویم و این جلسات معنا و حیات می‌یابد.
سوال: استاد هیچی بودنِ «وجود» که در جلسه فرمودید، مسلّماً به معنای نفی عزم و اراده و مسولیت پذیری که نیست، چون در کلام شما دعوت به تفکر و یافت عهد و عزم و ایستادن پای کار بسیار است، فرمودید موضوع سختی است، کاش وقتی می‌دادید و در حد توان روی آن صحبت می‌کرديم که فهمی متناسب وظیفه یمان در نسبت با انقلاب اسلامی و خون شهدا به صحنه بیاید و فرصت را دریابیم و رو سفید شویم، امکان دارد منظورتان را بیان کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌دانید که حرف در رابطه با میدانی که «وجود» در مقابل انسان می‌گشاید بسی فراوان است. صحبت همان بود که جناب ملاهادی سبزواری می فرماید که: «یا من هو اختفی لفرط نوره» بدین معنا که او به جهت نورانیت محض اش ظاهر نیست به همان معنایی که از بس هست، نیست. یعنی چیزی نیست و فضای جلسات اخیر که به نظر می آید منازل اصیل حضور در تاریخ انقلاب اسلامی است، چنین فضایی است. خواستم عرض کنم این جلسات به یک معنا چیز خاصی به مخاطب نمی دهد مگر حضوری بعد از حضور و یا به تعبیری وجودی که می توان در شدت بیشتری خود را احساس کرد. تا آخر از همین جنس و حضور و وجود است. ۲. با حضور در تاریخی که فردای آن همه معنایی است که بشریت به دنبال آن بوده و شهدا دوان‌دوان رفتند تا راه را صاف کنند، مسلّماً فردایی است بیشتر از امروز. فعلاً به این جمله حضرت امام فکر کنید که می‌فرمایند: «ما برای درک کامل ارزش و راه شهیدانمان فاصله طولانی را باید بپیماییم و در گذر زمان و تاریخ انقلاب و آیندگان آن را جستجو نماییم.» مطمئن باشید شرط زندگی و زنده‌ماندنی که سؤال‌کننده محترم شماره 35461 متذکر آن شدند از این قرار است. موفق باشید

35227

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و ادب: ۹ ماه پیش برای طلب حل مشکلم به زیارت قبر یکی از علما رفته بودم. آنجا با آقای حدود ۶۰ ساله آشنا شدم که تقریبا ۲ ساعتی که آنجا بودیم او هم آنجا مشغول عبادت بود. با او در مورد مشکلم صحبت کردم و گفت که شاگرد یکی از عرفا بوده و اگر دستوراتی را که می گه برای ۸ ماه عمل کنم زمینه حل مشکل مهیا می شه. دستورات در حد بیداری بین الطلوعین و تلاوت قرآن بود و ذکر و ورد این ها نبود. پولی هم از ما نخواست. چند وقت یکبار هم زنگ می زد و خبر ما را می گرفت در حد آرامش تون چطوره و ... حرف خاصی نمی زد. تا اینکه بعد از۸ ماه گفت که اگر اجازه بهش بدن(؟؟؟) میاد منزل ما و باید قربانی کنیم و اطعام بدیم و مجلس روضه بگیریم. و انجام شد. شب روضه به ما گفت که مهمان ها در راه هستند و باید در آپارتمان را باز بگزاریم و حضرت زهرا سلام الله علیها در این مجلس وارد می شود. و خودشان یک سخنرانی کوتاه کردند بعد یک زیارت عاشورا و یک روضه کوتاه و اطعام و مجلس تمام. وقتی مهمان ها می خواستند بروند به یکی که فرزند کوچک داشتن گفته بود با شما حرف خصوصی دارم و بهشون گفته بود در مجلس حضرت زهرا بر سر فرزند شما دست کشیده و او جزو یاران خاص hقا امام زمان عج الله خواهد بود. بعد هم همسر آن خانم ناراحت شده که چرا با همسرم حرف زدی. بعد از روضه به ما گفتند که انرژی بعضی از مهمان ها آنقدر منفی بود که زمینه شفا و اثر بخشی از جلسه رفت! بعد هم خداحافظی کرد و فرداش رفت. در این ۲ روزی که در منزل ما بودند سیگار پشت سیگار. تا اینکه پسرم که ۹ سال داره بهشون گفت آقا سیگار خوب نیست و گفتند برای دفع استرس می کشند! هر کس هم منزل ما می آمد سریع صفات او را می گفتند. و به قول خودشان لازم نبود حرف بشنوه، ذهن را می خواند. می گفتند تهمت جن‌گیر بهشون زدند ولی این اثرات نور اعمال خوب است. نمازشان را می خواندند و خیلی به اهل بیت ارادت داشتند. ولی به نظرم یک جای کار می لنگه. بهشون گفتم اینکه انرژی بعضی پائین بود که دلیل نیست خلاصه انسان معصوم زاده که ندارم چرا جلسه خصوصی برگزار نکردید؟ ولی حرف درستی نزدند. استاد احساس می کنم طرف مریض روانی بود که با این ژست ها می خواستند ادای آدم های بزرگ را دربیاورند ولی همسرم معتقدند من اشتباه می کنم. لطفا راهنمایی مان کنید. واقعا حیرت زده ام که این کی بود؟ جن‌گیر، مریض؟ از طرفی فهمیدیم انگار خانواده هم طردشون کرده و آخرش شغل او را هم نفهمیدم ولی از هر شغلی حرف می زدی، تجربه داشت. ما چقدر خسارت روحی خوردیم که ۸ ماه به حرف او بودیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال این افراد از مسیری که مسیر اهل بیت و علمای راستین است، فاصله گرفته‌اند. ممکن است توانایی‌هایی یا از طریق نفس خود و یا جنیّان منحرف پیدا کنند، ولی ما چرا راه و روش اسلام را دنبال نکنیم و در سختی‌ها که ممکن است برایمان پیش آید شکیبایی و صبر پیشه نکنیم تا در شخصیت خود متعالی شویم؟ موفق باشید

35025
متن پرسش

سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد مطالعه کتابهای دکتر داوری و مواجه شدن با دردِ پوچی زمانه و توسعه‌نیافتگی، به شدت ما را رنجور و خسته کرده. جوان‌های باصفایی که با این نگرش مواجه می‌شوند، گویی خود را در بن‌بستی بی‌فرار می‌یابند، آزرده می‌شوند و حتی متوقف می‌شوند. در جلسه سوم «دیدار آوینی» که تشریف آوردید فرمودید همان طور که همه‌ی شما حاج قاسم هستید، همه‌ی شما یک نیچه در وجود خود دارید. لطفا کمک کنید که چگونه از درد پوچی که نیچه با آن روبرو شد به افق پرامید حاج قاسم برسیم؟ در ادامه متنی که در مواجهه با این درد به قلمم جاری شد، خدمتتان ارسال می‌کنم. لطفاً ما را راهنمایی کنید.

 پوچی، درد فراگیر زمانه است اما مواجهه با این درد، این رنج جانکاه، همیشه یکسان نیست؛ بیشترِ مردم آن را همچون مشکلی لاینحل و عمومی می‌نگرند، از آن گریزی نمی‌بینند و همچون بیماری که پزشکان از درمان او اعلام عجز کرده‌اند، تلاش می‌کنند. چند روز باقی‌مانده از حیاتشان را در غفلت از بیماری‌ در خوشی بگذرانند، به «روزمرّگی» و «روز- مرگی» رضایت می‌دهند. اما کسانی هم هستند که به دنبال شفایافتن‌اند، نه تنها برای خود که برای زمانه‌ی خود، گویی می‌خواهند و امیددارند که نه به نحوی صرفاً فردی، به نحوی تاریخی، با اپیدمی پوچی مبارزه کنند و خود را در قامت مصلحان بزرگ تاریخ تعریف می‌کنند، می‌شود ذیل گام بزرگی که امام خمینی در مبارزه با روحِ به نیستی رضایت‌داده‌ی زمانه قدم برداشت، سلوک کرد. می‌شود در دشت وسیعی که او برای ما راه به سوی او گشوده، قدم برداشت و افق روشن عصر ظهور را در آن ترسیم کرد. آری! اگر خمینی نیستم، بی‌خمینی هم نیستم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واقعاً قضیه چنین است که بخواهیم و یا نخواهیم ما در این تاریخ، انسانی هستیم که تنها خود را در خود جستجو می‌کنیم و این آغاز طوفانی است که نه می‌توان از آن رهایی یافت و نه می‌توان آن را آرام کرد. تنها و تنها می‌توان خود را در ابعادی بسی متعالی، ولی در درون خود جستجو نمود و نگهبانِ «وجودِ» خود شد، آن‌هم وجودی که نسبتی با وجود مطلق دارد و وجود مطلقی که در صحنه‌های تاریخی به سراغ ما می‌آید، و این تازه اول ماجرا است. زیرا در موقعیتی قرار می‌گیریم که معلوم نیست چه موقعیتی است و هیچ تعریفی از آن نمی‌توانیم داشته باشیم از آن جهت که «وجود»، چیزی نیست که انسان بتواند در کنار آن قرار گیرد و چیزی نیست کنار چیزها. و این‌جا است که با جناب حافظ همراه می‌شویم که ندا سر داد: «چو بید بر سر ایمان خویش می‌لرزم». به این نکته نیز خوب است فکر کنیم که فرموده‌اند: «در همه سنت‌های حکمی فلسفی گونه‌ای جهت‌گیری به سوی درک واقعیت ناب که اغلب  نامِ «حقیقت» بر آن نهاده‌اند، وجود دارد. اما بر اساس موقف نیهیلیسم، اگر این جهت‌گیری نام و تعریف و توصیفی نهایی پیدا کرد، دیگر «حقیقت» نیست.» و باز: «چو بید بر سر ایمان خویش می‌لرزم». آیا این همان گزارشی نیست که رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در مناجات با حضرت ربّ العالمین به میان آوردند و عرضه داشتند: «ما عرفناک حقّ معرفتک»؟! و این به همان معناست که فرمودند: «اگر این جهت‌گیری نام و تعریف و توصیفی نهایی پیدا کرد، دیگر «حقیقت» نیست.» موفق باشید   

35015

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد ارجمند: برای تربیت فرزندان چه صوت هایی را باید گوش کنیم و عملی کنیم؟ استاد درس خواندن و در نیمه شب مثل ادبیات عرب بالاتر است در سحرگاه، یا قرآن همراه با معنی خواندن؟ نحوه خواندن دروس حوزه بی برنامه هستم. چکارکنم استاد احساس می‌کنم دچار تنبلی شده ام، منتظر تلنگری هستم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده کتاب‌هایی مانند  کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیازی به نبی» از نظر محتوا بتواند کمک کند و از نظر روش، سخنان استاد علی صفائی مثل کتاب «نامه‌های بلوغ» مفید خواهد بود. ۲. بحث بر سر انگیزه‌ای است که باید در خود زنده نگه دارید و آن، وسعت‌دادنِ شخصیت علمی و دینی‌تان می‌باشد. در این حالت است که همه چیز عبادت به حساب می‌آید و عبادات نیز، زمینه‌ای می‌شود برای رشد علمی و عزم سلوکی به حکم «وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ». موفق باشید  

35007

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد وقت بخیر: از وقتی که از انقلاب بریدم به اینور به شما سر نزده بودم (خلاصه یمدت راحت شده بودین) در نظر داشتم درباره هوش مصنوعی و چت جی پی تی ازتون نظر بخام فرصت نشد احتمالا در جریان هستید، نوام چامسکی هم یک نقدی در این باره نوشت، بیشتر از دید تحقیر و اینکه بالاخره ماشین نمی تونه به انسان برسه لابد اطلاع دارید چت جی پی تی، به زبان های مختلف صحبت می کند، بالاترین تخصص های پزشکی رو داره کسب می کنه، برنامه نویسی می کنه، داستان تعریف می کند، در حوزه های مختلف پرسش های شما را جواب می دهد و ... این متن خبر بهانه ما برای جویا شدن نظر شما در این مورد این خبر هم بیشتر به پیشرفت هوش مصنوعی قبل از روشن بودن راه و مهار شدن آن و احتمالا از کنترل خارج شدن آن نظر دارد (شاید خیر خواهانه و شاید از این دید که به هر حال پیشرفت باید طوری باشد که فاصله قدرتهای بزرگ با جهان درحال توسعه حفظ بشه و ...) جفری هینتون، دانشمند رايانه که «پدرخواندهٔ هوش مصنوعی» هم لقب گرفته، از مقام خود در شرکت گوگل کناره‌گیری کرد تا در مورد خطرهای هوش مصنوعی هشدار بدهد. آقای هینتون، مخترع فناوری‌های بنیادین هوش مصنوعی، در گفت‌وگو با روزنامه نیویورک‌تایمز که دوشنبه ۱۱ اردیبهشت منتشر شد، هشدار داد که پیشرفت‌های هوش مصنوعی «برای جامعه و بشریت خطرهای جدی دارد». او گفت: «فناوری هوش مصنوعی پنج سال پیش را با امروز مقایسه کنید، این تفاوت را در نظر بگیرید و آن را به آینده بسط بدهید؛ دیوانه‌وار است.» مجله آلمانی با رؤیت محتوایی جعلی درباره مایکل شوماخر که هوش مصنوعی آن را نوشته بود، به اشتباه افتاد به‌گفتهٔ جفری هینتون، هوش مصنوعی به‌دلیل رقابت شدید بین غول‌های فناوری ديجيتال با سرعت خطرناکی در حال پیشرفت است، مشاغل را به خطر خواهد انداخت و به ابزاری برای ترویج اطلاعات غلط بدل خواهد شد. او تأکید می‌کند که «به‌سختی می‌توان پذيرفت که می‌شود از به‌کارگیری این فناوری توسط عوامل مخرب برای مقاصد زیان‌بار جلوگیری کرد». شرکت گوگل و استارت‌آپ «اوپن‌ای‌آی»، سازندهٔ پلت‌فرم پرطرفدار «چت‌جی‌پی‌تی» که با فناوری هوش مصنوعی کار می‌کند، از سال گذشته میلادی ساختن سیستم‌هایی را آغاز کرده‌اند که حجم بسیار زیادتری از اطلاعات را از شبکهٔ جهانی اینترنت می‌بلعد و به کار می‌گیرد. آقای هینتون تأکید کرد که این سیستم‌ها، به‌دلیل قابلیت تحلیل حجم عظیمی از اطلاعات، از هوش انسان سبقت می‌گیرند: «شاید آنچه که در این سیستم‌ها روی می‌دهد در حقیقت بسیار بهتر از کارکرد مغز انسان باشد.» کارشناسان دیگر نیز از مدتی پیش هشدار داده‌اند که هرچند هوش مصنوعی می‌تواند به‌عنوان مکمل مشاغل به کار گرفته شود، ولی رواج و گسترش بی‌مهار آن می‌تواند مشاغل امروزی را به خطر بیاندازد. جفری هینتون افزود: «هوش مصنوعی نه فقط مشاغل طاقت‌فرسا بلکه مشاغل دیگر را نیز حذف خواهد کرد.» این دانشمند رايانه در مورد ترویج اطلاعات غلط با استفاده از هوش مصنوعی نیز هشدار داد و افزود: «یک فرد معمولی قادر نخواهد بود حقیقت را از دروغ تمیز دهد.» برخی از دولت‌های جهان از مدتی پیش در حال بررسی مقرراتی برای کنترل و قانونمند کردن فناوری هوش مصنوعی هستند به‌نوشتهٔ روزنامهٔ نیویورک‌تایمز، آقای هینتون ماه گذشته کناره‌گیری خود را به مدیریت شرکت گوگل خبر داده است. جف دین، دانشمند ارشد این شرکت در زمینه هوش مصنوعی، در بیانیه‌ای که در رسانه‌های آمریکا منتشر شد، از جفری هینتون قدردانی کرد. او افزود: «به‌عنوان یکی از اولین شرکت‌هایی که اصول ناظر بر استفاده از هوش مصنوعی را منتشر کرده، گوگل به کاربرد مسئولانهٔ این فناوری متعهد است. هم‌زمان با نوآوری‌های جسورانه، ما خطرهای آن را هم می‌آموزیم.» ایلان ماسک و تعداد دیگری از نوآوران و کارآفرینان فناوری‌های پیشرفته در ماه مارس با انتشار بیانیهٔ مشترکی خواستار توقف توسعه هوش مصنوعی شدند تا خطرات بالقوه و نحوهٔ استفادهٔ ایمن از این فناوری بررسی شود. یکی از دلایل اصلی انتشار این بیانیه که بیش از هزار نفر از جمله استیو وزنیاک، از بنیانگذاران شرکت اپل، نیز آن را امضا کردند، عرضهٔ «جی‌پی‌تی-۴» به بازار بود که نسخهٔ بسیار قوی‌ترِ همان فناوری است که «چت جی‌پی‌تی» با آن کار می‌کند. جفری هینتون این بیانیه را هنگام انتشار امضا نکرده بود، ولی در بخشی از مصاحبه با نیویورک‌تایمز گفت: «تا زمانی که دانشمندان از کنترل و مهار هوش مصنوعی اطمینان پیدا نکرده‌اند، نباید این فناوری را بیش از این توسعه دهند.»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتما مستحضر می باشید که تمام این امور همین ادامه تاریخی است که با خودبنیادی انسان و ظهور تکنولوژی به میان آمد که عملا تقابل نفس اماره بشر جدید با سنت ها و حکمت های الهی است و این جا است که به همان اندازه که بشر از سنت ها فاصله بگیرد به امید زندگی بهتر با بحرانها روبرو می‌شود. بنابراین این ما هستیم که باید جایگاه خود را در امروز و فردای تاریخ مشخص کنیم و به جای ترس از هیبت تکنولوژی های مهیب، راه بازگشت بشر به ابعاد قدسی اش را با او در میان بگذاریم تا از جهان نیست انگاری که حاصل همان خودبنیادی بشر جدید است رها شود و رها شویم. موفق باشید

35004

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: خدا قوت. با توجه به اینکه روح انسان پس از مرگ دارای حیات مشخص شده است شامل برزخ قیامت و آخرت، و ما می دانیم این سرنوشت روح انسان با توجه به اعمال ما در این دنیا مشخص خواهد شد، حال روح حیوانی چه سرنوشتی پس از مرگ برایش رقم خواهد خورد آیا پس از مرگ حیوانات روح آن ها از بین خواهد رفت؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آنچه حقیقت انسان را تشکیل می دهد همان نفس ناطقه است که نسبت انسان را با خدا در بستر فطرت الهی تعیین می‌کند. و در همین رابطه در سوره مرسلات آنجا که می‌فرماید: «فاذا النجوم طمست» فرموده اند حتی قوای نفس ناطقه که نسبتی با اعضاء دارند از میان می روند. موفق باشید

34891

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: همین الان برنامه شما را در شبکه یک سیما مشاهده می کردم که تمام شد. خدا را از اعماق جان سپاسگزارم که باب این مباحث در صدا و سیما گشوده شده و امیدوارم به نورانیت و مدد امیرالمؤمنین علیه السلام ادامه پیدا کند. حقیقتاً مجری برنامه جناب آقای یامین پور به خوبی و با عمق لازم، شرایط شکوفایی معارف را برای جنابعالی فراهم می کردند. حس می کردیم استاد طاهرزاده خودش با خودش در پشت میزی نشسته و دارد گفت و گو می کند. یعنی اینقدر مجری محترم در افق مطالب شما حاضر بود. خلاصه بسیار لذت بردیم و بهره‌مند شدیم. برای ما زمین خورده ها و جامانده ها دعا بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امید است هرچه بیشتر، مردم ما متوجه عظمت انقلاب اسلامی جهت حضور در عالی‌ترین سلوک باشند و نسبت به چنین سلوکی از جهان پوچی‌ها که فرهنگ مدرنیته به بشریت تحمیل کرده است، عبور کنند. موفق باشید

34859

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیزم: استاد یک دسته از اقوام نزدیک ما کلا بی حجاب و بی اعتقاد هستن و اخیرا هم بیشتر این بی حیایی ها را نشان می‌دهند. مثال سیزده به در رسماً همه را برای ناهار دعوت کرده بودند باغ و اگه کسی روزه باشه یا حجاب داشته باشه بش گیر میدن که چرا هنوز تو حجاب داری و شعار زن آزادی را میدن و از این صحبتا. من واقعا دلتنگ این اقواممون هستم و دوست داشتم میدیدمشون اما با این اوصاف واقعا نمی‌دونم کار درست چیه؟ وقتی کسی به مقدسات ما توهین کنه و احکام خدا را به مسخره بگیره رفت آمد با آن اشخاص چه حکمی دارد؟ لطفا راهنماییم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به هر حال نباید در جایی که گناهِ علنی صورت می‌گیرد، حاضر شد و در عین حال، قطع رابطه هم نباید کرد. موفق باشید

34740

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: حقیر از طلاب حوزه علمیه هستم که برای تبلیغ رمضان میخوام برم یه روستایی که از لحاظ معارف دینی کم کار شده. می‌خواستم از شما مشورت بگیرم که از کجا شروع کنم و چه مباحثی و چه فعالیتهایی برای مدیریت و رشد دینداریشون انجام بدم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید اگر از قرآن شروع کنید و در دل آیات الهی، متذکر مبحث معرفت نفسی و معاد بشوید، کمک خوبی به مخاطبان خواهید کرد. إن‌شاءالله. موفق باشید

34736

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد گرامی سلام و عرض ادب: حضرت علی (ع) در دعای شریف کمیل می فرمایند «اللهم اغفر ذنوب التی تحبس الدعا» سوال: ۱- چه گناهانی باعث عدم اجابت دعا می شوند؟ ۲ - در این دعا تناقض وجود ندارد؟ اگر دعای شخص حبس شده پس چگونه دعا می کند که خدا گناهانی که دعا را حبس نموده ببخشد؟ با تشکر. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حجابِ خودبینی و خود را منشأ امور دانستن. ۲. بحث در غفران دعایی است که توفیق همین دعا را هم از انسان بگیرد و برعکس، با نظر به همین فراز از دعا، تقاضا می‌کنیم تا حجاب‌هایی را برطرف کند که در صورت رفع آن حجاب‌ها، نسبت انسان با پروردگارش با شکوفایی هرچه بیشتر به ظهور می‌آید. موفق باشید

34608

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: استاد چند تا شبهه بود می‌خواستم باهاتون مطرح کنم: ۱. آیا شما این نقل قولی که از علامه طباطبایی پخش شده که گفته میشه ایشون بعد از شنیدن خبر شهادت آقای قدوسی گفتند این انقلاب فقط یک شهید داره اون هم اسلامه را شنیدید و در موردش بررسی داشتید؟ ۲. استاد اگه جمهوری اسلامی بتونه فضای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی اسلامی و مناسبی فراهم کنه خوب در واقع همون آرمان انبیا و اولیا را بدون حضور امام معصوم محقق کرده و الگوی سایر جوامع هم قرار میگیره، آیا چنین امری ممکن الوقوع هست؟ اگه شیعیان در چنین شرایطی قرار بگیرند دعا برای فرج هم کم رنگ خواهد شد. ۳. استاد حضور میلیونی مردم در ۲۲ بهمن واقعا چشمگیر بود ولی آیا اون مردم شریف چند درصد جمعیت ایران بودن و آیا میشه اون حضور را به عنوان همه پرسی مطرح کرد و یا جهت گیری اونها را جهت گیری ملت ایران دونست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فرزند خود علامه طباطبایی این موضوع را رد می‌کنند. ۲. نه تنها حضور چنین موقعیتی برای انقلاب اسلامی ممکن‌الوقوع است حتی می‌توان گفت حتمی‌الوقوع باشد و افق آینده بشر، نظر به افقی دارد که جمهوری اسلامی مدّ نظر بشر جدید قرار داده. که البته در این رابطه عرایضی در سلسله مباحث «راز امیدواری به آینده در تاریخ انقلاب اسلامی» شده است. ۳. همیشه همین‌طور بوده که عناصر فعّال یک کشور، نقش‌آفرین می‌باشند به طوری که می‌فرمایند آنچه موجب انقلاب فرانسه شد ۳ درصد از آن نوع مردم بودند. و یا در انقلاب روسیه حدود ۶ درصد و در ایران را ۱۰ در صد می‌دانند، و این بدان معنا نیست که بقیه بی‌تفاوت یا مخالف بوده‌اند. موفق باشید

34546

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب به محضر استاد طاهرزاده: در روایاتی داریم که می‌فرماید اگر فلان عمل را انجام بدهید یا فلان ذکر را بگویید، مانند روزی که که متولد شده اید از گناهان بیرون می روید (الْخُرُوجُ مِنَ الذُّنُوبِ وَ اللَّهِ كَهَيْئَتِهِ يَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّه‏). و با توجه به اینکه از حضرتعالی بارها شنیده ایم که می فرمودید: «نتایج هر عمل عبادی در صورتی محقق می‌شود که شرایط مقتضی فراهم باشد». حال اولاً: اگر امکان دارد قدری در مورد این «شرایط مقتضی» توضیح دهید. ثانیاً: چرا ما با انجام آن عمل یا ذکر، آن گشودگی و نورانیت و طهارت و تخلیه ای که آن نوع روایات متذکر شده را احساس نمی کنیم؟ با سپاس و التماس دعا.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر آن عمل که فرموده‌اند موجب خروج از گناه می‌شود را، در شرایط خود انجام دهیم مثل همین اعتکافی که پیش آمد؛ حقیقتاً انسان با شخصیتی جدید می‌تواند زندگی را شروع کند. شرایط مقتضی یعنی شرایطی که آن عمل، حقیقتاً محقق شود. مثل آن‌که در اعتکاف انسان بتواند از زندگی بیرونی خود منقطع گردد و بیش از پیش نزد خود باشد و در جهانی که در خود شروع می‌کند با ابدیت خود و با حضور در محضر حق، با خود روبرو شود. موفق باشید

34493

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: در فضای مجازی آقایی که انقلابی هستش بهم ابراز علاقه کرد و گفت که من دنبال دختر نجیب می‌گردم و این مدت که در یک گروه بودیم فهمیدم شما دختر نجیبی هستین و من قصدم آشنایی برای ازدواج هستش، من گفتم که فعلا از احساسات حرفی زده نشه تا محرمیت ایجاد بشه اما اون قبول نمیکنه و میگه چون ما هر دو راضی هستیم پس ۵۰٪ محرمیت ایجاد شده چون در خطبه عقد هم اگر هر دو طرف راضی نباشن عقد باطله پس همین رضایت ما یعنی درصدی از محرمیت. اما بازم من قبول نکردم بهم میگه تو خیلی دنیا رو سخت می‌گیری اصلا هیچ گناهی نداره چون ما مال همدیگه هستیم و اگر گناهی بود گردن من، ولی من دارم اذیت میشم. من نمیخوام گناه کنم، نمیخوام رابطه ای رو با گناه شروع کنم. از وقتی وارد این رابطه شدم احساس می‌کنم از خدا دور شدم و از طرفی خیلی روم نمیشه باهاش حرف بزنم.‌ نمی‌دونم باید چیکار کنم کار درست چیه؟ هر لحظه منتظرم یه بلایی سرم بیاد واسه این کار به اون آقا هم که این رو میگم عصبانی میشه مگه ما چیکار کردیم تو اونجایی و من اینجا و ما فقط حرف می‌زنیم. میگم حتی حرف زدنشم گناهه باید محرم بشیم بعد حرفهای احساسی زده شه، من نمیخوام از خدا دور بشم. نمیخوام گناه کنم. نمیخوام احساس کنم از رحمت خدا دور شدم. شما بگین چیکار کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد حتماً باید مسیر ازدواج از طریق همان روش سنتی و خواستگاری از طریق خانواده کار جلو برود و ابداً خودتان بدون در جریان قراردادن خانواده در این موارد هیچ اقدامی نکنید، وگرنه موجب خواری و سبکی شما خواهد شد. موفق باشید

34405

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: در بحث علوم پزشکی جدید طبق شواهد تجربی بدن انسان از طریق پالس های الکتریکی ایجاد شده توسط مغز کنترل می‌گردد (که هر پالس الکتریکی با آزاد کردن کلسیم یا پتاسیم در ماهیچه مربوطه باعث انقباض شده و حرکت ایجاد می‌کند) و در صورت قطع ارتباط عصب دیگر حرکت میسر نمی باشد مانند قطع نخاع و... یا در برنامه ای مستند دیدم، پزشکی که جمجمه را شکافته بود با تحریک قسمتی از مغز باعث حرکت دست فرد بیهوش می‌شد. تا اینجا یعنی بدن انسان را مغز کنترل می‌کند (حداقل در عالم ماده) چه بصورت خود آگاه یا ناخودآگاه مثل کنترل قلب و تنفس. حال سوال بنده اینجاست نفس مجرد چگونه با مغز مادی تماس می‌گیرد و ایجاد پالس الکتریکی و در نهایت ایجاد حرکت می نماید؟ ایجاد حرکت در دیگر اشیا غیر از بدن خودمان چگونه است؟ ( که مرتاضها انجام می‌دهند) در جایی از بحث معاد فرمودید که گاهی ۷۰۰ سال طول می‌کشد تا نام پیامبر خود را به یاد بیاوریم. آیا فکر کردن و تصویرسازیهای ذهنی مربوط به مغز می‌شود؟ و چون در برزخ دیگر این ابزار را نداریم نمی‌توانیم فکر کنیم و به یاد آوریم پس نتیجتاً باید آنجا چیز دیگری در میان باشد چگونه آن چیز را بیابیم و از آن استفاده کنیم؟ اصلا آن چیز چیست؟ جسارتا نفرمایید قلب چونکه برای بنده حقیر نامفهوم و گنگ است خواهشا و در صورت امکان صریح و بی پرده و قابل فهم برایم بفرمایید. (چون من هنوز سوار مرکب چوبین نشده ام و لب دریا سرگردانم)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در کتاب «خویشتن پنهان» مطرح شده که نفس با نظر و تدبیر در بدن حاضر می‌شود و این غیر از حضور مکانیکی و فیزیکی است و هرکس این حضور را که حضور تدبیری نفس در بدن است را خودش احساس می‌کند. زیرا خود نفس است که اراده می‌کند تا مثلاً بدن حرکتی را انجام دهد و البته این حرکت در بدن فرآیند خاصی دارد که جنابعالی متذکر آن شدید. ۲. آری! یکی از ابعاد و مراتب نفس ناطقه، ذهن می‌باشد. ۳. حضوری که در معاد پیش می‌آید، حضور در ساحتی است که در آن ساحت، حافظه به معنای دنیایی آن که همان تصورات مربوط به اعمال و رفتار است؛ در میان نیست. آن‌جا یک نوع به خودآمدنِ حضوری است و در این رابطه بحث ۷۰۰ سال طول‌کشیدن برای پیش‌آمدن نام پیامبرش در میان است زیرا باید همچنان به خود آید تا در درون خود آن حضور را درک کند. موفق باشید

34153

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

ضمن عرض سلام و خدا قوت: استاد من سال ۸۷ در سن ۱۷ سالگی به مکه مشرف شدم پس از یک هفته کسب آمادگی از مدینه به مکه رفتیم از لحظه ورود به مسجدالحرام به گفته مسئول کاروان همه سرها پایین بود و بالا را نگاه نمی‌کردیم یک لحظه من دیدم نفرات جلویی همه به زمین افتاده اند با خود گفتم حتما کعبه همین جاست سرم را بالا آوردم از گوشه ی کعبه نوری دایره ای شکل که نه شبیه نور بود نه دایره کامل را دیدم دهانم باز شد چشمهام درشت و خیره شده بود به صورت سجده به زمین افتادم و صدای اصابت پیشانیم به زمین را شنیدم ولی درد نداشت به اندازه ی یک وجب دست و پاهایم می‌لرزید و بلند بلند گریه می‌کردم گویا همه همین طور شده بودند هرکسی چیزی دیده بود و به زمین افتاده بود زیر بغلم را گرفتند و مرا به کناری بردند بعدا که کاروان دیگه ای هم آمد همین قضیه را در آنها دیدم. استاد همیشه سوالم این بود که من چه چیزی را دیدم؟ الان با خواندن فص نوحی در مطلب عالِم و غیر عالِم می‌فرمایند « عین ثابته ی خودم را دیده ام در آینه ی حق » _ از صمیم جان دوست دارم بدانم من چه چیزی را دیدم؟ اگر آن مبارک عین ثابته ی من بوده است واقعا در عوالم بعدی به آن ملحق می‌شوم؟ استاد خواهش می‌کنم برام بی پرده توضیح بدید. امیرالمومنین (ع) پشت و پناه تون باشه ان شاءالله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید در این موارد سخن همان است که فرموده‌اند: «که صاحب‌دل بداند وان چه حال است!» حالتی است که بین انسان و حضرت حق پیش می‌آید. چه کار داریم که بخواهیم اسم و رسم برای آن تعیین کنیم! مگر چنانچه حضرت حق به نور خود برای سالکی ظهور کرد، او می‌خواهد که اسم و رسم آن نور را بداند؟!! موفق باشید

34113

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم آقای طاهرزاده: پاسخ سوالم را نفرمودید؟ برادری دارم بسیار در ضلالت و گمراهی دارای ۴ فرزند، خواب دیدم شما به منزل ما آمدید و برای منو برادرم می‌خواهید کلاس برگزارکنید و فرمودید می‌خواهم این کلاس را در بین الطلوعین برایتان بذارم، این خواب آیا سری دارد؟ ممنون می‌شوم واضح راهنمایی و پاسخ بفرمایید. این پیام را لطفا در گروه قرار ندهید، جزاکم الله خیرا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که مکرر عرض شده، بنده علم تعبیر خواب ندارم. از طرفی چگونه می‌فرمایید هم جواب سؤال، محرمانه داده شود و هم آدرس ایمیل نداده‌اید؟!!!! عنایت دارید که این کار مشکلی است که بنده بخواهم  با تلفن جواب کاربران محترم را بدهم .موفق باشید

33771

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: وقت بخیر. از آن جهت که عین وجود عین کمال است و ازلی و ابدی و (بی نیاز و همه جایی است) نمی‌توانم در خارج نیازمندی و نقص را تصور کنم حال آنکه انسان و نباتات و جمادات نقص دارند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عالمِ امکان و ممکن‌الوجودها نسبت به امکانی که می‌توانند به دست آورند، نقص دارند. ولی این غیر از حضور خداوند است برای خود در همه عالم که عین بی‌نیازی است. موفق باشید

نمایش چاپی