سلام علیکم استاد بزگوار: عرض خدا قوت. روزهاست که چالش هوش مصنوعی و به عبارت دقیق تر زندگی ربات ها در میان دانشجویان بحث داغی دارد و با توجه به سرمایه گزاری های سنگین کشورهای غربی و حتی شرقی عده ای همچون ایلان ماسک زندگی آینده را از آن ربات های هوشمند میدانند و عنوان می کنند که ربات ها بر انسان تسلط پیدا میکنند!! آیا بر اساس سنت الهی امکان فایق آمدن و نابودی تمام بشریت از طریق محصول خودش ممکن است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: بالاخره این ما هستیم که به رباطها برنامه میدهیم. بنابراین باز این ما هستیم که میتوانیم مانع تسلط آنها بر زندگی شویم. ثانیاً: همانطور که بهخوبی متوجه می باشید، بالاخره خداوند جهان خود را به دست کسی نمیسپارد مگر آنکه اذن دهد تا هرکس در محدوده اذن الهی، خود را بنمایاند. به همان معنا که فرمود: «ثُمَّ جَعَلْنَاكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ» (یونس/۱۴) پس آنگه شما را بعد از گذشتگانتان در زمین جایگزین کردیم تا بنگریم شما چگونه عمل میکنید؟
موفق باشید.
سلام خدمت استاد گرامی: بنده الحمدلله طلبه شده ام و حدود بیست سال سن دارم، از نوجوانی ذهنم پر از شبهه میشد و قرار برایم نمیگذاشت، تردید آزار دهنده ترین حس زندگی میشد، در حوزه توحید و شبهات پیرامون آن الحمدلله توفیق شد تمام شبهاتم حل شد و باعث شد اهل مطالعات فلسفی و چشیدن طعم شیرین آن بشوم. مدتی است درباره ی مذهب و امامت دچار تردید شده ام از طرفی هم به شدت حرف زیاد است و قطعا هیچوقت به تمام نظرات احاطه پیدا نمیکنم پس من چگونه بین این همه حرف حق را بیابم، به گونه ای که دیگر شک با قلب من بازی نکند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی از قواعد و سنن عالم آگاه شدیم، بقیه موارد در دل آن سنتها جایگاه خود را مینمایانند همانطور که در جواب سؤال شماره 33770 عرض شد رجوع به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» إنشاءالله کارساز است. موفق باشید
سلام به استاد گرامی: حقیقتش چون عازم حج هستم و همه به حساسیت آن سفر هم اقرار دارند، با توجه به اینکه جزوه های شما را در رابطه با حج خوانده ام؛ خواستم اگر باز نکاتی هست که خوب است روی آن فکر کنم، بفرمایید تا دنبال شود. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله اساتید بزرگ نکات ظریفی را در رابطه با حج به میان آوردهاند که بنده سعی کردم در جزوۀ «حقیقت حج» نکات اصلی مطالبی که آیت الله جوادی در کتاب «صهبای حج» و یا جناب سید حیدر آملی در کتاب «جامع الأسرار» فرمودهاند را خدمت رفقا عرض کنم. مهم آن است که متوجه باشیم آخرین پیامبر که نهاییترین حضور در محضر حق را برای بشریت به ارمغان آوردهاند؛ نظر به «کعبه» داشتند تا به حکم: « لِى مَعَ اللَّهِ وَقْتٌ لَا يَسَعُنِى فِيهِ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِىٌّ مُرْسَلٌ» ما را حضور و وقتی حاصل شود که فوق حضور فرشتگان و انبیای گذشته است و این، آن امری است که باید مدّ نظر قرار دهید. جناب آقای موسویان اخیراً در رابطه با سفر حج نکاتی را فرمودهاند که خوب است به آن نکات نیز توجه شود. https://eitaa.com/sabbar_ir/3256 موفق باشید
سلام استاد خداقوت: یه جایی میخواندم که بخش حیوانی ما که شهوت ها و غرایز ما آنجاست بخش طفیلی وجود ماست و بخش انسانی ما و روح ما اصالت ما را شکل می دهد. میخواستم بدونم اگر جسم و غرایز آن مثل میل به خوردن و شهوت و ... طفیلی است پس چرا در بهشت هم به آن توجه می شود و وجود دارد؟ سوال دوم: شما در کتاب جوان و انتخاب بزرگ فرمودید که ورزش برای حاکم کردن اراده بر بدن لازم است. اول اینکه این ورزش معناش صرف فعالیت بدنی با نگاه حاکمیت اراده بر بدن هست یا یک حرکات مشخص مثل دویدن در یک زمان مشخص؟ مثلا کسی ممکن است در طول روز خیلی درگیر این مکان آن مکان باشد و در رفت و آمد باشد. حالا یا برای کسب روزی یا هر فعالیت سالم دیگر. این هم ورزش است؟ و اینکه بنده در تاریخ اهل بیت علیهم السلام و پیامبر اکرم ص جایگاه ویژه ای برای ورزش ندیده ام. به این معنا که حضرت مثلا ساعت ۹ تا ۱۰ صبح برن ورزش اختصاصا آیا این یعنی این بزرگواران ورزش نمی کردن؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همانطور که در شرح سوره مبارک واقعه عرض شد غذاهایی که در بهشت از آن خبر داده میشود، غذای روح است. ۲. نیّت و ارادۀ انسان در فعالیتهای روزانۀ خود نیز مهم است که بدن را در راستای سرزندهبودنِ هرچه بیشتر به کار بگیرد. البته در گذشته زندگیها طوری بوده که خود به خود بدن، سرزنده میمانده و نیاز به این نوع ورزشها نبوده. موفق باشید
سلام استاد: رفته بودم حرم امام رضا علیه السلام میخواستم از طرف امام زمان عج الله تعالی فرجه زیارت کنم ولی فکر کردم مقام امام زمان احتمالا بالاتر هست و شاید این زیارت درست نباشه. لطفا راهنمایی بفرمایید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ذیل وجود امامی حیّ و حاضر به زیارت حضرت رضا «علیهالسلام» رفتن، آرامآرام کار خود را خواهد کرد. ان شاءالله. موفق باشید
سلام علیکم و رضوانه بسم الله الرحمن الرحیم. سلام و درود خدا بر مجاهدان خدا در تاریخ حضور توحیدی اسلام و درود بر روان پاک شهدای مظلوم و کودکان شهید مظلوم و سلام بر خانوادههای صبور و مردم مقاوم و غیور که صحنه ساز تاریخی دیگر در عالم شدند و انسانی دیگر را به صحنه آوردند. جناب استاد با عرض پوزش از جسارت و زحمتی که از مطالعهی این متن برای شما و عزیزان دارد، خدمتتان نوشته ای را فرستادم تا بلکه توانسته باشم در گفتگوی تاریخی انسان انقلاب اسلامی با شما به گفتگو بنشینم و زبان ها بتواند حکایت تاریخی شود که دارد بر ما می گذرد. آنچه ما در غزه با آن روبروییم یک تولدی جدید یا بهتر بگویم یک آغاز تاریخی جدید در دل تاریخ نهیلیسم، در زمانه ای که زمین بازی را انسان خود بنیاد و نیست انگار و به گل نشسته ی زمانه ی لیبرال در جستجوی لذت و تمتع و بهره های نفسانی بیش تر دنبال می کند و در دستیابی به آمال ها حاضر است تا وجوه تعالی انسان را نادیده بگیرد و انسانیت را فدای جنسیت و سبعیت و به توهم بهره ی بیش تر، از ملکیت ارض و اعتباریات أرضی بهره ی ملکوتی اش را فدا کند. ما با تولد انسانی جدید در این تاریخ مواجه هستیم، انسانی که در بستر اسلام زیست کرده است و مناسبات اجتماعی اش را از دل اسلام کشف کرده است. انسانی علیه نظم جهانی تاریخ که بریده از آسمان تصمیم می گیرد و اراده می کند اما در بن بست تاریخ با جبهه ای مواجه می شود که عملا مطابق با روح زمانه در حال ساخت تاریخی دیگر است و انسانی دیگر را مد نظر قرار داده است. انسانی زنده، پویا، فعال، حاضر و معتقد با انگیزه ی زیستی متعالی که حاضر است بهره های دنیایی و توهمات اعتباری اش را فدا کند اما ارزش انسانی و کرامت و خلافت دگر باره ی انسان را در تاریخ زنده کند فلذا در این صحنه حاضر می شود جان و مال و خانواده اش را فدا کند تا بار دیگر انسان از دل تاریکی تاریخ پوچی ها سر برآورد و خلافت را از آن خود کند و بت انانیت و اومانیسم را بشکند و این همان تبری است که امروز بر دوش ملت غزه قرار گرفته است و حماسه ای است که با فرماندهان و دلاوران این سرزمین رقم خورده است. اگر نتوانیم به این تاریخی که از دل عالم اسلام از دستان غزه بیرون آمده است بنگریم چیزی از مناسبات جبهه ی نبرد تاریخی حق و باطل را درک نکرده ایم. غزه نه تنها تولدی از حضور تاریخ اسلام در این زمانه بود بلکه مناسباتی از غلبه ی جبهه ی حق را به ظهور آورد تا انسان ها با نوعی از حضور معنوی و قدسی و ملکوتی از انسان در برابر یک زیست تکنیکی محض که صحنه ی قدرت را در ارتش و ابزار و سلاح و قلدری می بیند آشنا شوند و به تماشای انسانیت بنشینند که با کرامت و عزت و ایستادگی و انکسار دعا و ظُّل عبودیت و افتقار و مسکنت در پیشگاه حق تمام آن میکنه را به هیچ می گیرند و در نوعی دیگر از رزم و صورتی دیگر از مبارزه، مناسبات زمین جنگ را به دست ربوبیت الهی می فهمند و پیروزی را دنبال می کنند بی آنکه گرفتار ترس و واهمه ی همینه ی قدرت ها شوند و مگر این جز فهم عمیق قرآنی حاصل می شود؟! و مگر انسان در این عصر جز به این بینش و زیست معنوی و قدسی از تاریک خانه ی موهوم عالم مدرن رهایی می یابد؟! میدانم که امروز باید با غزه به انسان و تاریخی جدید با بشر سخن گفت و نگذاشت تا این ندای جهانی بین المللی که بپاخواسته و با فریاد قسط و عدل و مبارزه ی با ظلم در یک زمانه ی تاریخی به پشتوانه ی یک حرکت اسلامی بلند شده است فرو بنشیند و این فریاد بلندی که از سرزمین قدس بر سر استکبار و استبداد جهانی بپا خواسته فروبنشیند. آری! شروع وحدت انسان ها برای خروج از ظلمت با مبارزه ی با ظلم و کفر و جور آغاز می شود تا آنگاه که به توحید ختم شود و مگر امام امت نفرمود راه قدس از کربلا می گذرد؟! این را چگونه تفسیر می کنید؟! غزه امروز در حال ایمان است و این رنجی که می برد رنج تحمل زایمان انسانی است که تاریخ فردای عالم اسلام خواهد بود و ما منتظر تولدی مبارک از از دل این حماسه ی طوفان الاقصی هستیم و آماده ایم تا این انسان از بطن غزه متولد شود. و وای بر ما اگر خود را از حضور در این تاریخ محروم کنیم. که اگر اینچنین شد یقین بدانیم راهی جز سرگردانی و تحیر و پوچی نصیبمان نخواهد شد و منتظر باشید و به تماشا بنشینید انسان هابی را که امروز نسبت به این حیات تاریخی جدید برای خود معنایی نیافتند و در این حضور حاضر نشدند که یا فردایی بدتر از امروزشان خواهند داشت و یا اصلا فردایی نخواهند داشت همچون تاریخ عالم غرب که فردایی در این تاریخ ندارد. دوست داشتم در نسبت با آیه ی ۱۲۰ سوره ی مبارکه بقره در مناسبت با جریان پر فتوح غزه سخن بگویم که ان شالله دوست دارم اگر توفیق یار بود و مزاحمت و زحمتی برای جناب استاد طاهرزاده نبود در یک یادداشتی دیگر گفتگویی داشته باشیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه میتوان در رابطه با غزه، این سرزمینِ صعود انسانهای بسی بزرگ سخن گفت؟!! عزمهایی به میان آمدهاند از جنس عزمِ پیامبران اولیالعزم که رسالت رساندن «توحید» به جهانیان را داشتند و لذا نشاندادنِ معنای حضور قدس، باید از درون انسانها نسبت به مردم غزه شروع شود. و این راه، بدون شهادت و شهادت و شهید را بزرگ و مؤثر دانستن، ممکن نمیشود با حضور نسبت به آنچه در فلسطین و غزه میگذرد؛ ما در جهان گسترده خود که انقلاب اسلامی مقابلمان گشود، حاضر میشویم تا گرفتار بلای بیتاریخی و بیجهانیِ روشنفکران غربزده و متحجرین نشویم، و برای این حضور و حتی برای شهادت در این حضور، فردا دیر است. اتفاقی پیش آمده که منتظر آن بودیم.
آری! فلسطین سکویی است که صدایش به همه جهان میرسد تا مسلمانان در این فضا، به گفته حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» خودشان مقدّرات خود را به دست گیرند. اینجا است که ملاحظه میکنید با شهادت هر انسانی که در آن سرزمین شهید شود، عموم مسلمانان احساس میکنند خودشان هستند که شهید شدهاند تا با بالهایی بسی گشوده و با تأثیری بیشتر در هدم و نابودیِ اسرائیل و جهان استکبار حاضر باشند. بیحساب نیست که رهبر معظم انقلاب «حفظهاللهتعالی» فرمودند: «امروز یکی از مظاهر قدرت اسلام همین مسائلی است که در فلسطین در حال روی دادن است... این قضایا، نشاندهنده قدرت باورنکردنیِ اسلام در فلسطین است».
حال، نسبت ما با انسانهای صبور و اهل توکل غزه، همان نسبتی است که جناب شاعر فرهیخته آقای قیصر امینپور اینچنین توصیف میکند:
دوستترت دارم از هرچه دوست / ای تو به من از خودِ من خویشتر
دوستتر از آنکه بگویم چقدر / بیشتر از بیشتر از بیشتر
داغِ تو را از همه داراترم / درد تو را از همه درویشتر
موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: از صبوری و حوصله شما در مورد پاسخ به سوالاتی که بعضا درد دل ما از این نظام ظالم و ستمگر و حاکمان بی عار و بی درد است واقعا ممنونم. شما در واقع عین اخلاق الهی و علوی هستین خدا حفظتون کنه استاد
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً بنده معتقد هستم همانطور که در صدر اسلام شیعه متوجه ظرائف مسیر حضرت علی «علیهالسلام» نسبت به سایر نحلههای دینی شد؛ امروز نیز توجه به راهی که رهبر معظم انقلاب متذکر میشوند، تذکر به ظرائفی است از جنسِ راه حضرت علی «علیهالسلام». موفق باشید
سلام علیکم: آیا مراجعه به روانشناس و بیان مشکلات و حل آن ها به شیوه ای که آن ها دارند از نظر شما سودمند است؟ چطور میتوان این کار را با دستورات قرآن و عترت توجیه کرد؟ آیا اسلام راه حل جایگزین دارد؟ همسر بنده اظهار نیاز به چنین کاری را دارد و جلساتی را شروع کرده است. ایشان کمی زود رنج است و در مواردی انتظارات عاطفی زیادی دارد. پیشنهاد شما چیست؟ آیا راه حل مراجعه به روانشناس است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بعضی موارد توصیه روانشناسان برای تغییر رفتار به صورت کاربردی خوب است ولی عمده آن است که انسان با درک حقیقت خود از طریق معرفت نفس و توجه به حضور ابدی و بیکرانهاش، خود را در عمیقترین لایههای وجودیاش دریابد و فضائلی نسبت به آن حضور را در خود شکل دهد. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار. حقیر در چند سال گذشته که وارد بازار شدم همیشه در گیر مسائل فقهی مبهم شدم. اما سوالی که حقیر دارم اینه که با توجه به اینکه حکومت، اسلامی هستش و حصرت آقا در راس هستند برای گرفتن فتوا کفایت میکند یا ما باید بیشتر تحقیق کنیم؟ مثلا من اخیرا از بزرگواران پرسیدم نظر حضرت آقا در مورد صندوق های بورسی خصوصا صندوق بورسی با درامد ثابت چیه؟ فرمودند اگر طبق نظر شورای نگهبان باشد حلال است. مگر ما در ایران اسلامی بدون تایید شورای نگهبان قانون تصویب میکنیم؟ مگر وام های بانکی طبق تصویب شورای نگهبان یا حداقل تایید شورای نگهبان نیست؟ پس هیچ قانونی نباید در ایران اسلامی و عزیز حرام باشد. واقعیت من ماندم که هیچ بزرگواری نیامد یک مبنا برای تحلیل به امسال حقیر که فقه نخوندیم بده و ما در بازار شاید بتونیم حلال پول بدست بیاریم و خرج دین کنیم ولی می ترسیم چون واقعا مبنای تحلیلی نداریم مثلا من یک عمر فکر میکردم فروش اقساطی این فروشگاهها حرام است ولی با توضیح یک بنده خدایی فهمیدم حلال است. حالا اینا رو میشه با فتوا بدست آورد ولی آیا همینکه فتوا رو شنیدیم حله یا واقعا باید بیشتر مسئله رو بشکافیم؟ لذا از حضرت عالی جهت فعالیت و کمک به اقتصاد انقلاب اسلامی و ان شاءالله حضور در این تاریخ که اقتصاد در هر صورت تاثیر گذار است (حداقل در ظاهر) تقاضا دارم راهنمایی و یا کتابی معرفی بفرمایید. لطفا دعا برای حقیر هم فراموش نشود. یا حق
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه فقهای شورای نگهبان نظرِ فقهی مقام معظم رهبری را مدّ نظر دارند، آری! هر آنچه در کشور به عنوان قانون مورد تأیید شورای نگهبان قرار گیرد، وجاهت شرعی خواهد داشت و مشروع است. موفق باشید
سلام بر شما: راجع به اصالت در تولیدات انقلاب اسلامی ایران سؤالی داشتم: وقتی به هنر انقلاب در اوایل شروع این پدیده نظر میکنیم متوجه نوعی جدید از رخ نمودهای عالم هستی می شویم. مثلا وقتی به موسیقی انقلاب گوش میکنیم، نوای آهنگران و کویتی پور مصداق اصالت در هنر عصر انقلاب اسلامی است. ولی کار به کجا می رود که آن اصالت فرهنگی که در هنر وجود داشت به تقلید کورکورانه از غرب مبدل می شود؟ چنانچه در ترانه های انقلابی چند سال اخیر، چیزی که گوش ها را پر میکند سبکهای غربی و ملودی های بیگانه است. راز تبدیل «اصالت» به «تقلید» چیست؟ آیا جز این است که انقلاب فهمید که آن فرهنگی که برای خودش تعریف کرده بود، قابل پسند دنیای مدرن نیست و حال برای جذب مخاطب، به صورت کورکورانه هم که شده باید از غرب تقلید کرد؟ آهنگ زیبای «سلام فرمانده» با آن محتوای دلنشین، مجبور است که از موسیقی و ملودی غربی استفاده کند چون رسانه اینگونه می پسندد. یا در سینما بعد از آوینی کسی متولد نشده است که آوینی باشد و روح انقلاب را در قالب مستند ارائه کند. و باز باید کورسوی امید نسبت به آیندهای داشت که می آید و آوینی ها در قالبی نوین رجعت می کنند. ولی گویا سلیقه انقلابی مردم هم عجیب است؛ در ایام دهه فجر، ترانه «الله الله» آقای رویگری از هر چیز برای مردم جذابیت بیشتری دارد منتها از آن سمت در ظاهر، مردم میلی به چنین سبک هایی ندارند و جبهه انقلاب برای برآوردن طلب هوادارانش مجبور می شود روبه چیز هایی بیاورد که اصالتا برای انقلاب نیست و یک کپی برداری از کار های شکست خورده غربی هاست! تحلیل شما برای این هجمه فرهنگی چیست و برای روشن شدن مطلب و بررسی و عمل در این حوزه چه توصیه ای دارید؟ با تشکر 🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هنوز آثار دیروزینِ غربزدگی ما در ما خانه کرده است، ولی ملاحظه میکنید که راهی نیز گشوده شده، هرچند در این راه نیز دیروزِ ما خود را نشان میدهد. به نظر میآید بحثْ در تقلید غرب نیست، بحثْ در دیروزی است که هنوز سایههایش بر ذهن و روان ما سیطره دارد، ولی به هر حال آهنگ «سلام فرمانده» نشان داد که ما جاهای دیگری را که آنجاها، غرب نیست، میفهمیم. و این یعنی «شروع».
در اینکه تقابل دو نوع معنا از انسان در میان است، بحثی نیست. ولی در نظر بگیرید چگونه انقلاب اسلامی در مقابل تمدنی که ۴۰۰ سال است خود را شکل داده و سایه خود را در اذهان و در جانها جا انداخته، میتواند تعریف دیگری از انسان و از هنر را به میان آورد. و این حکایتِ همان آغازی است که بالاخره منجر میشود تا سلیقهها و مذاقها به سوی امر دیگری تغییر کنند و وجدان تاریخی دیگری غیر از وجدان تاریخیِ غربزدگی را به میان آورد. بنده آن را «وجدان تاریخیِ شهیدان» نام مینهم. موفق باشید
سلام علیکم: با توجه به اینکه استنداپ کمدی با هدف خنداندن مردم و از فرهنگ غرب وارد فرهنگ ما شده است و مختصات خاص خود را دارد و از طرفی مدل تفریح در غرب قابلیت رومی سازی دینی ندارد از طرفی اسلام ظرفیت مدل سازی متناسب برای انتقال مفاهیم و معارف دین با زبان شیرین طنز را دارد در فضای مجازی نوشته ای از حضرتعالی منتشر شده مبنی بر تایید و تشویق روحانی که استنداپ کمدی اجرا میکنند و در کنار خاطرات طنز که البته برخی آنرا مناسب لباس روحانیت نمیدانند والبته اجرای بعدی توسط روحانی دیگری علاوه بر به تمسخر گرفتن پدر بزرگها و استفاده از شوخیهای جنسی درآنتن زنده، ادامه همون مدل غربی است آیا این تایید و تشویق منسوب به حضرتعالی صحت دارد؟ ثانیا تایید و تشویق و ترویج این مدل آیا در آینده برای تبلیغ دین آسیب زا و هزینه ساز نخواهد بود؟ ممنون از پاسخگویی جنابعالی
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم کدام متن را میفرمایید؟! البته که وظیفه روحانیت است تا نشان دهند اسلام، دین زندگی است و زندگی بدون نشاط و شادی نیست. ولی باید وقار و متانت شخصیت دینی بخصوص شخصیت روحانی فرد رعایت شود. به همان معنایی که در وصف حضرت حق داریم: «وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى». موفق باشید
یا محبوب. عرض سلام و رضوان حضرت پروردگار بر شما باد. شب رغبت های الهی بر شما مبارک باد. استاد ببخشید من از وقتی تصمیم به تغییر راه گرفتم با مقوله ی تبیین و دوستان دور از آنچه من میخواستم روبرو بودم. خب بعضی از دوستان مربوط به قبل از تغییر هستن، تصمیم گرفتم ازشون دل بکنم ولی بعد گفتم باید وایسم و وظیفه ی تبیین رو انجام بدم برخی دیگه هم برای کمک و تبیین به عنایت پروردگار باهاشون دوست شدم. متاسفانه در برخی مشکلات دوستانم احساس میکنم روند تاثیر داره برعکس میشه و بسیار میترسم که نکنه من تاثیر بپذیرم و حیران و در تلاش برای یافتن مرز این هستم که هدایت آنها به قیمت فاسد شدن من تمام نشه. اگر میشه به عنایت حضرت معشوق راهنمایی بفرمایید. اجرتون با پروردگار
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی تحت عنوان « راز امیدواری به آینده در تاریخ انقلاب اسلامی» شده است به همین امید که رفقا جایگاه قدسی آینده انقلاب را بیابند و متوجه آیندهای باشند ماورای آنچه دشمنان حقیقت در مقابل انسان میگذارند. در موضوع اندیشیدن نسبت به آینده، لازم است به نظری توجه داشت که بشر جدید به خویشتن خویش دارد و در همین راستا میتواند خود را در بستری از سنتهای اصیل عالم احساس کند، در این صورت در عین جوابگویی به یقینی که در درون خود به دنبال آن است، سعی دارد به نوعی از توهّمزدگی که عموماً فرهنگ مدرنیته گرفتار آن است، دچار نشود. آری! برای حضور در آیندهای قدسی باید حضور در سنتهای الهی دائماً مدّ نظر باشد، تا در همه صحنهها بر خلاف فضاسازی شبکه جهانی که فریبکارانه ما را در توهّمات متوقف میکنند، در واقعیترین واقعیات بهسر بریم. واقعیترین واقعیات در این زمانه، تاریخی است که با انقلاب اسلامی شروع شده تا انسانهایی همچون حاج قاسم سلیمانی در آن متولد شوند و تولد چنین انسان هایی همچنان ادامه یابد.این است راز امیدواری به آینده در تاریخ انقلاب اسلامی .
https://eitaa.com/matalebevijeh/12697 موفق باشید
عنه عليه السلام: «خُذِ الحِكمَةَ مِمَّن أتاكَ بِها، وَ انظُرْ إلى ما قالَ، و لا تَنظُرْ .حديثإلى مَن قالَ» حديث امام على عليه السلام: «حكمت را از هر كه برايت آورد فراگير و بنگر كه چه گفت و منگر كه گوينده كيست؟» سلام مگر هر کسی می تواند حکمت را منتقل کند؟ مگر حکمت موضوعی مقدس و در دست پاکان نیست؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی در فرهنگ بعضی از ملتها ما شاهد حکمتهایی بوده و هستیم. و در همین رابطه از پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» داریم که: «اُطْلُبُوا اَلْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّينِ». نمونه آن متنهای اوپانیشادها میباشد که سابقه شانزده قرن قبل از میلاد دارد که وقتی برای علامه طباطبایی خوانده بودند، ایشان فرموده بودند ما هم همینها را میگوییم. موفق باشید
سلام استاد عزیز: دلایل ابن سینا درباره لذت و الم و آثار معاد که آن را روحانی و درونی و رؤیا گونه و مثالی می داند چیست؟ ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: از جهت حقیقت نفس سخن جناب ابن سینا سخنِ همه اهل حکمت است. منتها جناب صدرالمتألهین نکتهای را اضافه کردهاند که همان احوالات درونی و روحانی است که تجلی بیرونی میکند و معاد جسمانی بدین معنا از طریق ایشان مطرح شد. موفق باشید
بسم ربّ الشٌّهدا. رحمت و درود خداوند بر شما استاد. اگر انسان در طریق عشق حضرت معشوق برای وصال پروردگار قدم بگذارد. خود به خود اخلاقش، زندگی اش، تغییر میکند و روشن می شود. اما ما از امام علی (ع) مولایمان داریم که: انسان باید حجاب های نورانی را هم کنار بزند من به عشق معشوق و وصالش پا به این طریق گذاشتم حال چه کنم که به جز کویش به دگر تپه ها فقط نگاه از بهر او داشته باشم؟ سردرگمم چه کنم؟ بیم دارم از اندک لحظه ای که به یاد او برای او دم ندهم و میبینم لحظه ای که شک دارم به یاد او بوده ام یا نه و از این محزون ترینم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حجابهای نورانی همان راههایی است که ما را به سوی حق جلو میبرد، مثل استدلالهای اثبات وجود خدا و یا اثبات وجود معاد. پس از آن است که باید دیگر به جای مشغولشدن به استدلالها به خود خداوند مشغول شد و مأنوس گردید. و هنر ما باید آن باشد تا در همه امور متوجه حضور و نقش خداوند باشیم و همان خدایی که همواره نظر مبارکش به سوی ما است، آنقدر رحمان میباشد که از غفلتهای ما درگذرد. و اینجا است که نباید از رحمت او غفلت کرد و به خود سختگیری نمود. موفق باشید
سلام: به حاج آقا بگید : سلام شما در جواب ۳۴۲۶۱ و ۳۴۲۶۶ گفتین برای آزادی از سیطره استکبار باید هزینه داد چرا فقط امثال بنده حقیر که وضع مالی خوبی نداریم باید هزینه بدیم؟ چرا مسئولین هزینه نمیدن؟ چرا پولدار ها که هر روز پولدارتر میشن هزینه نمیدن؟ و فرمودین مردم پاداش صبر خود را خواهند گرفت، موقع دادن پاداش باز پولدارها جلوتر از ما پاداش ما رو خواهند گرفت. از گرونی، از بی خانه ای، از بی پولی، از اینکه هر چی میدوی به جایی نمیرسی خسته شدم. از اینکه به خاطر بی پولی کسی آدم حسابت نمیکنه. نمیدونم چرا بعضی وقت ها از جواب های اینچنینی استاد دلگیر میشم. انگار استاد از روی شکم سیری دارن جواب میدن. مشکل ما بی پول ها اینه که نه پول داریم نه خدا رو.
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته و صد البته همه مشکلات زیر سر همانهایی است که با خودخواهیها و پولپرستیها این مشکلات را پدید آوردهاند، ولی این بدان معنا نیست که ما در عین این سختیها از راهی که شهدایمان در آن قرار گرفته بودند و آن را طی کردند؛ منصرف شویم و مطمئنیم آنهایی که به قول شما اینچنین موجبات مشکلات این انقلاب میشوند، سر به سلامت نخواهند برد و سخن مقام معظم رهبری را مدّ نظر داریم که میفرمایند با ایستادگی میتوانیم از این مشکلات عبور کنیم. موفق باشید
سلام و عرض ادب و احترام: لطفا نقش و تأثیر شهید سلیمانی را در شکوفایی و بیداری فطرت های انسانی با توجه به شرافت و کرامت ذاتی انسان ها بیان بفرمایید. آیا تاثیری بر سازماندهی و جهت دهی ظرفیت های مردمی دارد؟ چگونه؟ عرفان عملی و معنویت حماسی به عنوان گوهر ادیان هستند؛ نقش شهید سلیمانی به عنوان یک انسان وارسته در عرفان عملی، و با توجه به تلفیق حماسه و عرفان در وجود ایشان، در وحدت بین اقلیت های دینی در کشور و پیروان ادیان در دنیا چگونه است؟ لطفا براساس فلسفه صدرایی و معرفت فلسفی اسلامی به این سوالات پاسخ بدهید. لطفا منابع فلسفی و عرفانی را که در فهم عمیق تر این مسائل کمک می کنند را معرفی کنید که انشاءالله طی پژوهشی به نتایج عمیق در این مسائل برسم. متشکرم از شما و دعای گوی شما هستم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه بشر جدید ظرفیت آخرالزمانی دارد و طالب حضور در نهاییترین حضور است که آن مأواگزیدن در نظامی است که منوّر به مبانی توحیدی است و مقابله با ظلمانیترین جبهه؛ شهید حاج قاسم سلیمانی نماد چنین بشری شد و هر اندازه انسانها در چنین حضوری حاضر شوند، بیشتر احساس میکنند در نزد خود هستند. موفق باشید
سلام استاد روزتون بخیر: یه سوال داشتم. من به تازگی به لطف خدا و راهنمایی شما سیر مطالعاتی رو سایت شروع کردم. در قسمتی از کتاب «فرزندم این چنین باید بود» اشاره فرمودید به این نکته که تا آگاه نشدیم سکوت اختیار کنیم و یا کم صحبت کنیم و فرمودید ابتدا باید درس بخوانیم و تعلیم ببینیم. بعد از اون تفکر و تدبر و ذکر خدا و انشاءالله اگر قبلمون به حکمت الهی نورانی شد اون زمان میتونیم به تعلیم دیگران زبان باز کنیم. حال سوال بنده اینه حال که اسلام و حکومت اسلامی مورد هجمه بی رحمانه رسانه های دنیاپرست غربی قراره گرفته و میبینیم که خیلی از هموطنانمون و یا حتی اطرافیانمون دارن به گمراهی کشیده میشن و فریب این اکاذیب رو میخورن وظیفه منی که تازه ابتدای راه یادگیری هستم و کمترین آگاهی نسبت اسلام و حکومت اسلامی دارم اما به حق بودنشون شکی ندارم چی هست وقتی میبینم جبهه ای حقه اما آگاهی زیادی ندارم وظیفه ی من دفاعه یا سکوت؟ و نکته ی دیگه در مورد اجباری بودن حجابه که شبهه ایه که مطرح شده ممنون میشم در مورد این موضوع هم شفاف سازی کنید تا اگاهانه تر عمل کنیم. عذر خواهی میکنم طولانی شد قبلا از پاسخگویی شما ممنونم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر حال در حدّی که جدالی پیش نیاید و جنابعالی هم از موضوعی که بنا دارید بفرمایید اطلاعات مفیدی داشته باشید، با آنها در میان بگذارید. ۲. در این مورد خوب است به مباحثی که تحت عنوان «تقابل حجاب و آزادی، چرا؟» شد، رجوع فرمایید. https://eitaa.com/matalebevijeh/11593. موفق باشید
با سلام و عرض ادب و احترام: از اهمیت تلقین در سخنان حضرت امام مطالبی را خواندم. جناب استاد لطف بفرمایید کتابهایی در زمینه چگونگی استفاده از قدرت تلقین معرفی بفرمایید. کتابهای روانشناسی در این زمینه حاضر هستند اما به دنبال کتابی هستم که با نگاه معرفتی و نگرش اصیل اسلامی به این زمینه بپردازد و البته کاربردی و قابل عملکردن باشد نه صرفا تئوری محض. اگر از تجربیات خودتان هم بنده را بهرهمند کنید بسیار سپاسگزار خواهم بود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کتاب شریف «آداب الصلواة» از حضرت امام نکات ارزشمندی در این مورد دارد. موفق باشید
سلام استاد عزیز: شرمنده که سوال زیاد میپرسم خداخیرتون بده. در مورد آهنگهای ناجوری که سوال کردم در باشگاه با صدای بلند پخش میشه حقيقتا تمام آهنگها همونهایی است که در مجالس عروسی میخوانند و بعضی از خواننده ها هم خانم هستند تا جایی که بعضی از افراد هم با ین آهنگها در باشگاه میرقصند. با تشکر از شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال فتوای رهبر معظم انقلاب آن است که چنانچه استماع موسیقی موجب فتنه و فحشا نباشد، چه زن همراه آن بخواند و چه مرد، حرام نیست. و چنانچه شک داشته باشیم که موجب فتنه و فحشا میشود یا نه، در این مورد هم می فرمایند حمل بر حلیّت آن بنمایید. موفق باشید
با سلام: معنی عبارت: «قیام صور مثالی به نفس، قیام فعل به فاعل است نه قیام حال به محل» چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مباحث، مباحثی است که باید در مدرسه مطرح شود و طیّ گفتگویی متقابل روشن گردد. موفق باشید
با سلام: من خواستم من را در بدنم پیدا کنم. (منظور از من، یعنی آن یکی که عین یکی بودن و وحدت است. من احساس میکنم که یکی هستم) برای همین من در بدنم دنبالش گشتم. محتمل ترین جا مغز بود. در آنجا گفتم کدام سلول است که هم ببیند، هم بشنود و.. اینچنین سلولی پیدا نکردم. نتیجه گرفتم من جایی در بدن نیستم. اما با این وجود احساس میکنم که هستم. نتیجه گرفتم که من هستم اما مکان ندارم. نظر شما در مورد این مطالب بالا چیست؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مسائل در مباحث «معرفت نفس» بهخصوص در بحث «ده نکته در معرفت نفس» از مطالب اولیه و بدیهی است. به نظر میاید مباحث به طور منظم و از مسیر درستی دنبال نشده. وگرنه اساساً نباید اینگونه سؤالات برایتان پیش می آمد. بهتر است همان مباحث را دنبال بفرمایید. موفق باشید
با سلام: در بحث کشف عارف، شما می فرمایید: آن کشف را به کشف معصوم ارایه می دهید، اگر مخالف بود آن را رد میکنید. سوال مگر چقدر کشف از معصوم در اختیار ماست؟ اگر می شود توضیح دهید. ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نسبت با حقیقت، ملاک سیره و گفتار معصوم است و این در هر کشفی کمککار میباشد. مهم کلیاتی است که در سیره و سخن معصوم اعم از قرآن و روایت مدّ نظر ما باید باشد. موفق باشید
سلام استاد: امروزه، دو سوال: فردی که فلسفه غرب را نقد کرده بصورت تخصصی، و همینطور روانشناسی غرب را داریم؟ اگر داریم چه کسانی هستند؟ با تشکر از شما و وجودتان که همچون چراغی روشن راه ما را روشن میکنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم منظورتان چه کسانیاند؟ بیشتر باید تلاش کرد به جای نقد فلسفه غرب و یا فلسفه اسلامی، آنها را فهمید و هر کدام را در جای خود قرار داد. مشکل اینجا است که بعضیها گمان میکنند یک فلسفه داریم و سعی میکنند بقیه فلسفهها را با آن فلسفه بفهمند، و این ممکن نیست. موفق باشید
با سلام: بعد از فهم بر هان صدیقین می خواهم بدانم حرف های زیر درست است؟ «این که جهان هستی از هیچ خلق شده است، حرف غلطی است. خداوند، خالق جهان هستی است و منشا جهان هستی. یعنی این جهان هستی، ذات خداوند است که تجلی کرده است. چرا؟ چون معطی شیئ، خود باید واجد باشد. پس این جهان هستی، همان کمال مطلق است که تجلی کرده است. آیا سخنان بالا درست است ؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: در تشکیکیبودن «وجود» باید تأمّل کرد تا متوجه باشیم «وجود» دارای شدت و ضعف است و همه مراتب وجود، تجلی وجود مطلق است که در شدیّت کامل میباشد و حضرت حق به اعتبار نگاه فلسفی عین وجود است و هر موجودی که دارای وجود باشد، پرتو وجود او و فقیر إلی الله است، نه آنکه خودش هم خدا باشد! موفق باشید