بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13494
متن پرسش
سلام: شما گفتید بدون استاد میشه راه عرفان رفت. اگه میشه پس چرا خود آقای بهجت شاگرد داشتن؟ دیگه اینکه چرا بقیه عرفا این عقیده رو ندارن؟ لطفا در سایت بگذارید جواب را. ایمیلم خراب شده است. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت آیت اللّه بهجت به آن معنایی که آیت اللّه قاضی شاگرد داشتند، عمل نمی‌کردند. بلکه روح و روحیه‌ای از عرفان و اخلاق را به مخاطبانشان متذکر می‌گشتند. عرایضی در جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» شده است. موفق باشید

13493
متن پرسش
با سلام: با توجه به جواب سوال 13477 فرمودید: إن‌شاءاللّه در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» جواب خود را می‌یابید. متن کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید بنده کتاب مورد نظر را خوانده ام چیزی که در کتاب و جان کلام کتاب از نظر بنده بود داشتن برنامه مخصوصا برنامه مطالعاتی و سیر مطالعاتی معرفتی دینی به خصوص در زمینه معرفت النفس است که با این کار به قوای نفس مخصوصا وهم جهت می دهیم و قوای نفس را در جهت معرفت الهی به کار می گیریم یا به قولی به جای اینکه وهم ما را به خود مشغول کند ما وهم را در سمت و سوی کسب معرفت النفس مشغول می کنیم و خود برنامه شویم. به نظر بنده این راه پیشنهادی در کتاب وقتی موثر است که فرد دارای ذهنی آرام باشد در این صورت این فرد که تشنه معارف هم هست با یک برنامه منظم و پیوسته با سیر مطالعاتی جنابعالی به جاهای خوبی خواهد رسید، اما وقتی فردی دچار افکار مزاحم و سمج و آزار دهنده باشد پس ذهنی نا آرام و نامنظم دارد که همان مشکل ذهنی به او اجازه برنامه ریزی و حرکت مستمر بر طبق برنامه را نمی دهد. لطفا ابتدا روش جدا شدن ذهن از این افکار مزاحم و حذف این افکار را که اجازه نمی دهد برنامه داشته باشیم و بر طبق برنامه پیش برویم بفرمایید تا ذهن آرام شود و بتوانیم در مرحله بعد برویم به سراغ برنامه ریزی و سیر مطالعاتی منظم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالب کتاب را به‌خوبی متوجه‌اید. با اصرار بر این‌که نگذاریم خطورات ذهنی به ما برنامه دهند، کار آرام‌آرام درست می‌شود و افکار ما هراندازه هم سمج باشد از فعالیت می‌افتد. این تنها راه عبور از افکار مزاحم است. به یک پشتکار و حوصله نیاز دارد. موفق باشید

13492
متن پرسش
سلام: همه در جامعه ما وجود بحران را کم و بیش قبول دارند. شما ریشه این بحران را کجا می دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حداقل از بیست‌سال پیش بنده پیش‌بینی این نوع بحران‌های فرهنگی و اقتصادی را می‌کردم آن وقتی که دولت سازندگی به جای ورود هرچه بیشتر به بستر توحید و آموزه‌های دینی، امید خود را به روش‌های غربی بست. و مطمئن باشید هیچ راهی جز برگشت به آموزه‌های دینی به قرائت حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در این تاریخ به همان روشی که مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» تأکید می‌کنند و نهیب می‌زنند از تحریف شخصیت امام، راه دیگری نیست. موفق باشید

13490
متن پرسش
سلام استاد: 1. در مباحث شما به این نکته پی بردیم که اهل بیت (ع) به صورت بالفعل همه ی اسما الهی را دارا هستند. اگر مثل همه انسان های دیگر اسماء الهی را بصورت بالقوه داشتند، عصمت آنها زیر سوال می رفت. برای همین به محض تولد، همه ی مقامات را بصورت بالفعل داشتند. سوال من این است که با اینکه پیامبر (ص) بصورت بالفعل دارای مقامات و اسماء الهی بود چرا بعد از 40 سال عبادت معراج برایشان پیش آمد؟ این قسمت از مباحث صوتی کربلا از شماست جدا کردم: «در روایت داریم که پیامبر (ص) فرمود: «أول ما خلق الله نوری» اولین چیزی که خدا خلق کرد، نور محمدی بود. پس این محمد (ص) به عنوان فرزند عبدالله کیه؟ این محمد فرزند عبدلله اینقدر روحش را وسعت داده که به مقام تجلی اون حقیقت محمدی رسیده است. وقتی پیامبر بعد از 40 روز خلوت نشینی و اعتکاف، به معراج رفتند، اونجا سُلب پیامبر (ص) را شایسته دیدند که حقیقت فاطمه (س) که «منصوره» نام داشت را در سُلب پیامبر بگذارند. حضرت فاطمه زهرا (س) ظهور آن حقیقت است.» استاد سوال من این است که اگر پیامبر (ص) بصورت بالفعل، روحشان وسعت داشته است پس چرا در این فایل صوتی گفتید که پیامبر روحش را آنقدر وسعت داد که مظهر آن حقیقت شد؟ آیا این امکان هست که بگوییم چون خداوند علم داشت به اینکه پیامبر روزی با عبادت و بندگی به این مقام می رسد، آن مقام را از قبل به ایشان داده بود؟ در این صورت بالفعل بودن اسماء الهی در ایشان چه می شود؟ 2. در جزوه «نگرشی به کربلا با چشم عقل و عاطفه» در صفحه 27 در مورد سوال حضرت سجاد (ع) در مورد نشسته نماز شب خواندن از حضرت زینب (س)، تاریخ چیزی در مورد جواب حضرت زینب (س) ثبت نکرده است. ولی در جزوه «کربلا سریان عشق الهی» در صفحه 23 آورده اید که حضرت زینب (س) پاسخ می دهد که چون سه شب است بسیار گرسنه بوده و ضعف و سستی مرا فرا گرفته است. می شود در این مورد توضیحی بدهید؟ 3. به غیر از کتاب «فروغ شهادت» از مرحوم سعادت پرور و «جلوه های عرفانی در نهضت عاشورا» از محمد امین ارزگانی، کتاب دیگری سراغ دارید که از لحاظ عرفانی به کربلا پرداخته باشد؟ ممنون یاعلی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» عرض شده است که ما انسان‌ها دارای دو بُعد جسم و نفس ناطقه هستیم که تلاش می‌کنیم در این دنیا با به‌کاربردن جسم خود نفس ناطقه‌ی خود را به فعلیت لازم برسانیم. ولی پیامبر و امامان«علیهم‌السلام» دارای سه بُعد جسم و نفس ناطقه و نور عظمت هستند. در بُعد جسمانی مثل ما غذا می‌خورند و می‌خوابند و بیدار می‌شوند و در بعد نفس ناطقه، عبادت می‌کنند و اشک و ناله دارند تا خود را همچنان با حقیقت نوری‌شان متحد نگه دارند. و در این رابطه هست که حضرت که باید با جسم خود با همسرشان همبستر شوند و از طریق نفس ناطقه‌شان امورات تولد فرزند را شکل دهند، در خلوت‌نشینیِ خاصی قرار می‌گیرند تا با اتحاد کامل با نور عظمت، تولد زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها» محقق شود 2- علت نشسته نمازخواندن حضرت زینب«سلام‌اللّه‌علیها» در پشت دروازه‌ی شام، همان‌طور که خودتان متوجه‌اید، صراحتاً معلوم نیست. باید به ظواهر موضوع حکم کرد. حتی بعضی گفته‌اند بار سنگین رساندن پیام کربلا برای حضرت آن‌چنان سنگین بود 3- کتاب «گنجینة الأسرار» عمان سامانی نکات عرفانی ظریفی در مورد کربلا دارد. کتاب «عنصر شجاعت» آیت اللّه کمره‌ای نیز به ظرایف خوبی اشاره کرده است. موفق باشید

13489
متن پرسش
جناب استاد طاهرزاده حفظه الله سلام علیکم: در برخی دروس آیت الله سید کمال حیدری شنیدم که به مرحوم علامه طباطبائی رأیی را در باب واقعه ظهور نسبت می دادند مبنی بر این که ظرف تحقق حوادث آخر الزمان و ظهور امام عصر سلام الله علیه نشئه دنیا نیست بلکه وقایع ظهور در عالمی که برزخ طبیعت و مثال است رخ می دهد و اضافه کردند که مرحوم علامه این نکته را سربسته مطرح کرده و در قول به این رأی هم منحصر هستند و صرفا برخی مشابهت ها با این قول در آراء شیخیه قابل رهگیری است. در پرسش و پاسخی درباب رجعت هم مشابه همین برداشت را به مرحوم علامه انتساب داده اند. عبارت پاسخ چنین است: «علامه طباطبایی(ره) معتقد است که رجعت برزخی میان عالم دنیا و عالم برزخ است و جزو عالم دنیا نیست. یعنی رجعت مرتبط به عالم تجرد مثالی است، نه عالم تدرج و زمان. روز رجعت خود یکى از مراتب روز قیامت است، هر چند که از نظر ظهور به روز قیامت نمى‏‌رسد، چون در روز رجعت، باز شر و فساد تا اندازه‏‌اى امکان دارد، به خلاف روز قیامت که دیگر اثرى از شر و فساد نمى‏‌ماند. (ترجمه المیزان جلد دوم صفحه 159)» - ایشان در ادامه افزوده اند که با این تبیین، ادامه حیات حضرت سلام الله علیه در حال حاضر در آن نشئه قابل تبیین است. آیا آنچه از آیت الله جوادی آملی بعضا می شنویم که به هنگام ظهور، دنیا بر لبه قیامت کبری است می تواند مؤید همین مدعا باشد؟ بنده از قدیم چنین تعبیری را از ایشان به اشارت و اجمال شنیده بودم اما نمی دانم آیا موضعی هست که بتوان تفصیل این معنا را هم یافت یا خیر؟ لطفا درباره این تبیین از احوال آخر الزمان و انتساب آن به مرحوم علامه طباطبائی راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «بصیرت و انتظار فرج» شده است مبنی بر همین موضوع. به عنوان مثال در روايت داريم؛ زمين زير پاي ياران حضرت مهدي«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» مي‌پيچد و حاکميت بُعد در آن شرايط ضعيف مي‌شود. حضرت صادق«علیه‌السلام» در توصيف آن شرايط مي‌فرمايند: «جَبْرَئِيلُ عَنْ يَدِهِ الْيُمْنَى يُنَادِي الْبَيْعَةَ لِلَّهِ فَتَصِيرُ إِلَيْهِ شِيعَتُهُ مِنْ أَطْرَافِ الْأَرْضِ تُطْوَى لَهُمْ طَيّاً حَتَّى يُبَايِعُوهُ فَيَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا»[1] جبرئيل در سمت راست او فرياد مي‌زند: «بيعت براى خدا! پس شيعيانِ آن حضرت از اطراف زمين به سويش رهسپار شوند، و زمين زير پايشان به سرعت پيچيده‏ شود تا خدمتش رفته با او بيعت كنند و خدا به وسيله او زمين را از عدل و داد پر كند چنانچه از جور و ستم پر شده باشد.» در شرايطي که فعلاً ما قرار داريم، يک کيلومتر، يک کيلومتر است. حال اگر از اين‌که هست کوتاه‌تر شود به اين معني است که از حالت بُعد امروزي‌اش در مي‌آيد. در حال حاضر که در بُعد گرفتاريد وقتي اين‌جا هستيد، آن‌جا نيستيد. حالت بقاء؛ ضدِ اين شرايط است، يعني هم اين‌جاييد و هم آن‌جا. وقتي در حال حاضر روي زمين راه مي‌رويد اين‌جا که هستيد آن‌جا نيستيد، در حالي‌که مَنِ شما در تن شما اين طور نيست، «من» در عين اين‌که در يک عضو حاضر است در عضو ديگر نيز حاضر است. نظام بقية‌اللّهي به حالتي که «مَن» در بدن دارد نزديک مي‌شود. شرايطي است که نه‌تنها بُعد مکاني و زماني تا حدّي جمع مي‌شود، بلکه تمام تاريخ جمع مي‌شود. اين بحث را در کتاب «معني عالم بقيةاللّهي» دنبال بفرماييد. موفق باشید

 


[1] - ارشاد شيخ مفيد، ص 379.

13488
متن پرسش
سلام خسته نباشید: چند سوال: 1. عرفا فرمودند اعیان ثابته در صقع ذات سرنوشت خودشون رو در زندگی دنیایی خودشون انتخاب کردند آیا این انتخاب از روی اراده و اختیار و علم بوده؟ 2. این چطور ممکنه در حالی که برخی شقی و جنایتکار هستند مثل صدام آیا او هم در عین ثابت خودش این زندگی رو انتخاب کرده؟ 3. آیا تمام اتفاقات زندگی ما انتخاب ما در عین ثابت خودمون بوده یا فقط برخی؟ و نقش اختیار ما در دنیا چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث عین ثابته را باید به طور جامع دنبال بفرمایید تا إن‌شاءاللّه جواب این نوع سؤالات خودتان را بتوانید به‌دست آورید. در ضمن به جواب سؤال‌های 13252 و 13454 و 10966 و 9308 و 8637 و 8595 و 7067 می‌توانید رجوع فرمایید. موفق باشید

13486
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: نحوه تصورات و تصویرسازی و تخیلات ما حین عزاداری برای اباعبدالله چگونه باید باشد؟ نحوه گذار از این تصورات و مفاهیم و رسیدن به حضور با وساطت همین تصورات و مفاهیم خواهد بود یا به نحو دیگری است؟ تکلیف ما که به حضور نرسیدیم و غرق در این مفاهیم و تصورات هستیم چیست؟ (حرکتمان باید چگونه باشد تا بیشتر غرق در آنها نشویم؟) تشکر از استاد گرامی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به جنبه‌ی روحانی و عصمت حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» نظر کنید و با رعایت دستورات شرع، این کار روز به روز بهتر عملی می‌شود. در نتیجه به جایی می‌رسید که به جای مفاهیم و تصورات، قلب با حقایق مأنوس می‌شود إن‌شاءاللّه. موفق باشید

13484
متن پرسش
با عرض سلام: در ادامه سوال 13472 آیا اگر انسانهای دوره رجعت و آخر الزمان به قدری در همین دنیا ساحت عوض کنند و برزخی شوند {مثل علامه طباطبایی} باز هم برزخ به همان معنای آدمهای معمولی را خواهند داشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن در رابطه با نفخه‌ی اول که همه‌ی انسان‌ها به برزخ می‌روند، می‌فرماید: «وَ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ» (87/نمل) روزی که در صور دمیده می‌شود و همه‌ی اهل آسمان‌ها و زمین در فزع و مدهوشی قرار می‌گیرند مگر آن‌هایی که خدا بخواهد. و در روایت داریم امامان فرمودند آن‌هایی که فزع ندارند، ماییم. لذا به عرض می‌رسانم غیر از معصوم، همه حتی مؤمنین وارسته نیز برزخ دارند. زیرا در رابطه با زندگی دنیایی و تعامل با این بدن، به این درجات رسیده‌اند و باید مرحله‌ای باشد که نسبت‌شان با این بدن از بین برود و قیامتی شوند. ولی معصوم چون از اول در عصمت‌اند و در دنیا مأمورند آن عصمت را حفظ کنند، نسبت‌شان با بدن مثل نسبت ما نیست که نیاز به برزخ داشته باشند. موفق باشید

13479
متن پرسش
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1. چرا در هنگام قرائت قرآن باید استعاذه کرد؟ در هنگام گناه باید استعاذه داشت اما در هنگام تلاوت قرآن چرا؟ 2. چرا حضرت موسی (ع) کلیم الله هستند ولی وجود شریف حضرت رسول (ص) باید با واسطه‌ی حضرت جبرئیل با خداوند مرتبط باشند؟ 3. چرا با اینکه علم به حرکت جوهری داریم و می‌دانیم باید از طریق به کاربردن بدن دارای کمالات شویم و از قوه به فعل در آییم، این علم‌مان به عمل منتهی نمی‌شود؟ مثلا یک ساعت می‌نشینیم و به این فکر می‌کنیم و خودمان را در روزی که گذرانده ایم متصور می شویم که آنجا دروغ گفتم آنجا ریا کردم آنجا غیبت کردم در خلوت چه کبائر و چه سستی در عبادات داشتم با اینکه همان لحظه به حضور تمام و کمال حضرت حق مطلع‌ایم! اگر نگوییم مومنیم! و چطور می توانیم بفهمیم و عمیقا بفهمیم که چرا دروغ را می‌گوییم در حالی‌که متوجه اوج غم در همان لحظه می شویم که سقوط کردیم و در مورد هر کبیره و صغیره ای و غفلتی که متوجه هستیم اما عمل می کنیم؟ برای جلوگیری از این حال چه باید کرد؟ برای تفکر عمیق منجر به گناه نکردن در عمل چه باید کرد؟ 4. می خواستم جسارتاً پیشنهاد دهم که راهی در سایت می‌ِگذاشتید که دوستان سوالاتشان را به صورت صوتی به حضرت عالی می‌رساندند چون گاهی خود حقیر حس می کنم که در غالب کلمات نتوانستم لُبّ سخنم را تنزل دهم و حق مطلب ادا نشد و مدت زمان خاصی نگهشان دارید و بعد حذفشان کنید که حجم سایت‌تان را نگیرد. شاید با شنیدن گریه‌هایمان متوجه عمق فاجعه بشوید تا کی با کلمات بگوییم گناه کاریم؟ بگذارید تا صدایمان به شما برسد. الا اینکه شما بر نفرات محیط باشید که آن داستانش چیز دیگری‌است! ازطرف یک شاگرد که نه، اما یک محب که بر گناهش اصرار دارد. ای کاش دعایم می‌کردید که من هم دیگر رها شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چون در هنگام قرائت قرآن ممکن است شیطان با القائات خود، مانع ارتباط ما با حقیقت قرآن شود 2- حضرت موسی«علیه‌السلام» هم در گرفتن وَحی، بی‌واسطه نبودند بلکه از طریق الواح متوجه‌ی امر الهی شدند 3- همین جهت‌گیری را که در آن قرار دارید ادامه دهید و با کنترل غذا و خواب و سخن و فرار از روحیه‌ی غلبه بر دیگران، نورانیت غلبه بر امیال خود را تقویت کنید. با صبر در بندگی، این گناهان را در بند می‌کشید. از خود، انتظارات بیش از حدّ نداشته باشید. بنده دعاگو هستم، ولی پیشنهاد ارتباط صوتی برایم مقدور نیست. موفق باشید

13478
متن پرسش
سلام علیکم استاد: چندی پیش دغدغه خود نسبت به آینده کشور بعد از توافق و فتنه ای که در پیش داریم را با شما در میان گذاشتم و شما گفتید که نباید نگران بود و از من خواستید که نسبت به توافق هسته ای نگاه جناحی نداشته باشم، ولی حال که می بینم آن فتنه در حال وقوع است و جریانی که در مواجهه با استکبار نسبتی با موازین قرآن و انقلاب ندارند بر سر کارند و اگر این روند ادامه داشته باشد آینده انقلاب به شدت در خطر است، نگرانی ام خیلی بیشتر شده و گاهی به حد افراط و افسردگی می رسد. به شخصه، با شرایطی که پیش آمده چه در سطح جامعه و چه در سطح مسوولین اجرایی و قانونی، و با توجه به این که مجلس آینده هم به احتمال زیاد در دست همین جریان قرار خواهد گرفت و مجلس خبرگان هم شاید، هیچ روزنه امیدی برای برون رفت از این وضع و بازگشت نظام به مسیر انقلابی خودش نمی بینم، به نظرم مقام معظم رهبری(حفظه الله) در شدیدترین مخمصه بعد از انقلاب قرار گرفته اند و فقط معجزه ای بتواند وضعیت را برگرداند، شاید ظهور حضرت حجت عج الله تعالی فرجه الشریف، آیا این تحلیل به نظر شما صحیح است و یا ناشی از یک یأس ناشیانه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از حضور انقلاب اسلامی به عنوان اراده‌ی خدا برای نفیِ استکبار غفلت نکنید. در این فضا هر جریانی، خود را می‌نمایاند و مسلّم مردم پس از آن‌که متوجه شدند با نزدیکی به غرب، انقلاب اسلامی به حاشیه می‌رود، به خود می‌آیند و عهدشان را با انقلاب تجدید می‌کنند. زیرا حقیقت این انقلاب بر قلب مردم متجلی شده است. به همین جهت حضرت امام می‌فرمایند اگر من برگردم، این مردم برنمی‌گردند. داستان جریان‌های سیاسی را که به جای عهدِ با انقلاب، با گروه و حزب خود عهد بسته‌اند، از مردم جدا بدانید. به تجربه‏ روشن شده كه امكانات ذاتى انقلاب اسلامى از نظر فرهنگى آن‏قدر عميق است كه هرگز اجازه نمى‏دهد انديشه‏ هايى را كه اهدافى جداى از اهداف انقلاب اسلامى دارند، بر آن تحميل كنند و بر اساس همين غناى فرهنگى، توانست از راه‏كارهاى سكولاريته‏ اى كه در دوران سازندگى و اصلاحات بر آن تحميل شد خود را بيرون بكشد و توجه به عدالت و معنويت را بازسازى كند و رويكرد به انتهاى با بركتى كه نظر به حاكميت حضرت مهدى (عج) دارد را دوباره به متن انقلاب باز گرداند. موفق باشید    

13477
متن پرسش
جناب استاد طاهرزاده با سلام: چگونه می توان افکار مزاحم و سمج را تحت کنترل خود درآورد به گونه ای که به محض ورود این افکار توان کنترل و توجه نکردن و دورکردن این افکار را داشته باشیم؟ با سپاس. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» جواب خود را می‌یابید. متن کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

13476
متن پرسش
با سلام و احترام: بنده جوانی هستم که حدودا ... سال است ازدواج کرده ام، به اصول شرعی معتقدم و سعی می کنم پایبند باشم اما مدتهاست که دچار بحران روحی شده ام و مهمترین عاملش را زرق و برق و پوشش کشنده و دل فریب جنس مونث امروز می دانم به طوری که علیرغم اینکه سعی می کنم به نامحرم نگاه نکنم اما همان موارد معدود خواسته و ناخواسته ای را که می بینم به شدت درگیرم می کنند. اگر می توانستم قید اعتقادات خودم را بزنم و فکر قیامت را نکنم به راحتی می توانستم خوش باشم و امکانش هم برایم فراهم است اما الان درست مثل این است که در یک باغ میوه باشی و نتوانی از میوه هایش بخوری و یا حتی نگاهشان کنی و یا تشنه باشی و کنار چشمه... با این استدلال که نه می توانم در دنیا خوش بگذرانم و نه آنچنان که باید می توانم چشم و دل خود را حفظ کنم که آخرتم تضمین باشد پس نه دنیا را دارم و نه آخرت و خسرالدنیا و الاخره هستم، بارها فکر خودکشی به سرم زد اما باز هم ترس از عذاب قیامت نگذاشت. من از اینکه هم میل به گناه و نگاه به نامحرم دارم و هم دوست دارم به شرع پایبند بمانم بسیار بسیار در عذابم و زندگی ام جهنم شده است، و حتی زنانی و دخترانی که می بینم را با همسرم مقایسه می کنم و نمازم نیز به حرکات فیزیکی و بدون کوچکترین توجهی تبدیل شده است. بنده از شما عاجزانه و ملتمسانه خواهش دارم مرا راهنمایی فرمایید تا از این وضع خلاص شوم و راهکاری به جز شعارهای تئوریک و تکراری ارائه دهید که مرا قانع کند و در صورت نیاز و صلاحدید از میان آثار صوتی و مکتوب خودتان هرکدام را که در این زمینه موثر است معرفی نمایید، که بی شک اگر این بحرانی روحی من حل شود و خدای ناکرده به خودکشی نینجامد شما زندگی مادی و معنوی یک انسان را نجات داده اید. اکنون تنها دعای نمازم این است که خدایا یا مرا اصلاح کن یا از دنیا ببر. التماس دعا
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- قرارگرفتن در این برزخِ بین دنیا و آخرت به خودی خود بد نیست مگر این‌که نتوانید از این برزخ عبور کنید 2- فکر نکنید این صبری که در این میدان دارید، و خود را به گناه آلوده نمی‌کنید، کارِ کمی است! و نتیجه‌ی کمی در بر دارد! که احساس می‌کنید خسر الدنیا و الآخرت هستید 3- سخن رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را همواره مدّ نظر داشته باشید که می‌فرمایند؛ آن‌چه در سایر زنان می‌بینید در همسر خودتان هست. با این نگاه، چشم‌تان به زیبایی‌های خاص همسرتان گشوده می‌شود و در این مورد به غنای لازم می‌رسید 4- اُنس با مباحث معرفتی، خود به خود روح را آسمانی می‌گرداند تا مظاهر زمینی برای انسان بیش از حدّ جلوه نکند. موفق باشید

13475
متن پرسش
سلام علیکم: این که شهید آوینی از یک طرف می گوید که تمدن جدید پاره پاره شدن را به همراه خود دارد چون حاصل انتزاع است و از طرف دیگر می گوید این تمدن یک کل به هم پیوسته و در هم تنیده است. این تناقض از کجا منشا می گیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که آن شهید عزیز می‌فرماید غرب یک کلّ به‌هم پیوسته است، چه از نظر فکری و فرهنگی و هنری، و چه از نظر اقتصادی. یعنی هرکدام از ابعاد او را بگیرید عملاً در لایه‌ی پنهان آن بُعد، سایه‌ی ابعاد آن نیز حضور می‌یابد. و از طرفی شاخصه‌ی این تمدن، بیگانه‌شدن انسان نسبت به خود و دیگران و تقابل انسان با طبیعت است و بدین معنا تمدن جدید موجب بحران و پاره‌پاره‌شدن امور جامعه می‌گردد. موفق باشید

13473
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت خدمت استاد گرامی: زندگی ام به صورت معمول بود و از نظر اقتصادی جوی باریکه ای روان بود ولی مدتی است به شدت هشتم گرو نه است و اموراتم با قرض میگذره. البته در اوایل زندگی هم با چنین وضعی رو برو بودیم که بحمدالله گذشت. نمی دانم آیا وظیفه ام این است که به کار اقتصادی جدیدی دست بزنم یا همین کارهای طلبگی مثل نماز و بعضا تدریس و... را ادامه دهم تا گشایشی فراهم بشه؟ راهنمایی بفرمایید. تشکر {خودم میتونم تحمل کنم ولی نگران خانواده هستم}
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که زندگی عالمانه باید با سادگی همراه باشد و خانواده‌ی یک طلبه نیز باید متوجه باشد کمالات خود را در سادگی و وارستگی جستجو کند. به همین جهت تا آن‌جا که ممکن است تلاش کنید که با ادامه‌ی فعالیت‌های طلبگی، خود را بپرورانید. موفق باشید

13472
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت: آیا در رابطه با سوال 13441 می شود گفت که دوران ظهور و رجعت شرایط و اوضاع به قدری برزخی می شود که انسانها برای عوض شدن ساحت آمادگی پیدا می کنند؟ یعنی آنها که در برزخ اند سیر خود را دارند و اینها هم که دنیایی اند بقدری تحت فشارند و به قدری عقولشان رشد می کند و به قدری محیط آماده شده است {مثل آنجا که سنگ بر علیه دشمن به حرف می آید} که وقتی قیامت بر پا می شود گویی برزخ خود را طی کرده اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لازم نیست که در آخرالزمان که عالم و آدم به استعدادهای بلندی دست می‌یابند، برزخ برای آن‌ها منتفی باشد. بالاخره برای حضور در قیامت باید در ساحتی قرار گیرند که نسبت‌هایشان با دنیا تغییر کند و نسبت خاصی که باید در قیامت پیدا کنند، برایشان پیش آید. موفق باشید

13469
متن پرسش
سلام: تعريف جامع و مانع سياست از ديدگاه اسلام ناب چيست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر اسلام فعالیت‌هایی که جهت تحقق حاکمیت خدا در جامعه باشد و نیز موجب دفع افکار غلط برای نفوذ در امورات جامعه باشد را، سیاست در نگاه اسلام می‌گویند. موفق باشید

13468
متن پرسش
در دوره ي غيبت چه وظيفه اي داريم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطابق حرام و حلال الهی عمل کنید و از طریق خدمت به انقلاب اسلامی و نایب امام، زمینه‌ی ظهور آن حضرت را فراهم نمایید. موفق باشید

13467
متن پرسش
با عرض سلام: می خواستم بدونم مطالعه آثار اقای شهریار زرشناس مفید هست و به درد فهم تاریخ امروز ما می خورد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده جناب آقای زرشناس به عنوان یک نویسنده‌ی متعهد به انقلاب، نکات خوبی را در غرب‌شناسی در اختیار مخاطبان خود قرار می‌دهد. موفق باشید

13466
متن پرسش
به اساس دین شک کرده و میگه عقل آیا اقتضا می کند که خرج کنیم بنزین بسوزونیم بریم خارج از شهر و برگردیم تا روزه مون را بتونیم بخوریم؟ این دینه؟ من بخاطر دفاع از دین گفتم ممکنه مراجع و فقها اشتباه کنن و روزه خوردن بدلیل مسافرت و سختی آن عقلانی ست اما 20کیلومتر رفتن و برگشتن و روزه خوردن را دین نگفته. نظر شما چیه؟ نمیشه برای کسی که خیلی پایبند نیست از «تعبد» حرف زد استاد. کجایی استاد؟!! أین؟ متی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسائل فروع دین ابتدا باید وجه عقاید و جایگاه بندگی افراد روشن شود تا جایگاه فروع دین در متن عقاید، خود را بنمایاند. آری! آن‌کسی که بندگی خود را درست بشناسد و متوجه باشد برای نفی خود و ظهور حق در قلب و روانش باید احکامی را بپذیرد، نگاه او به این نوع دستورات، نگاه دیگری است می‌فهمد که حضرت حق از طریق اطاعت ما از دستوراتش بر قلب ما جلوه می‌کند و لذا نگاه‌های کمّی و حسّی به موضوع ندارد. موفق باشید

13464
متن پرسش
سلام علیکم: در یکی از سخنرانی ها فرمودید مومن کسی است که قلبش با خدا آشناست. 1. آیا این درست که مومن الزاما به کسی که عادل است (گناه کبیره نمی کند و بر صغیره اصرار نمی ورزد) محصور نمی شود؟ شخصی می گفت در حدیث داریم شخصی که فلان گناه را می کند از ایمان خارج است این یعنی مومن هنگام گناه کلا از مومن بودن جداست یا منظور این است که از آن قرب به خدا دور می شود؟ 2. اگر مومنی گناه کبیره ای کرد و در توبه اش تاخیر ایجاد کرد آن لحظاتی که توبه نکرده عنوان مومن ندارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور اجمال در همه‌ی موارد فوق فرد مورد نظر جهت قضاوت ما یک فرد مؤمن است هرچند که گناه کرده باشد. ولی مطابق روایات نسبت قلبی او با خدا در هنگام گناه به شرطی که بداند آن گناه مقابله با خدا است، به هم می‌خورد و تا توبه نکرده است از الطاف الهی محروم است. ولی این ربطی به رابطه‌ی ما با او ندارد مضافاً که معلوم نیست تصور او از آن گناه، مقابله و تمرّد با حضرت حق باشد. موفق باشید

13463
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید استاد نظر شما در مورد دروس «طهارت نفس» آقای صمدی املی را می خواستم اشتباهی نوشتم «معرفت نفس»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهم‌رفته خوب است منتها باید در حدّ وسع عمل کرد که به زحمت نیفتید. مضافاً که مدرنیته بعضاً بلایی بر سر مزاج‌های ما آورده است که درمان طبیعی به تنهایی جواب نمی‌دهد. موفق باشید

13462
متن پرسش
با سلام ممنون از جوابای خوبتون: بنده در دروس معرفت نفس و عرفان مسئله عینیت حق و خلق را شنیدم. در فلسفه عینیت به عینیت حقیقت و رقیقت توجیه می شود اما سوال من اینجاست که عرفای شامخ عینیت حق و خلق را به چه معنا و به کدام یک از انواع حمل توجیه می کنند. بعضی حمل محیط و محاط را هم عنوان کردن.. بهر حال در عرفان این مسئله را چطور می دانند؟؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع را باید در فصّ هودی پس از طی فصوص قبلی دنبال کنید. عینیت حق با خلق در عین اطلاق حق مطرح است با این نگاه که جز حق در صحنه نیست و لذا حضرت حق در مظهریت عین ثابته‌ی مخلوقات ظهور دارد در عین اطلاق، که این تنها از طریق شهود به‌دست می‌آید و نه با تعقل. به عنوان مثال ظهور دریا در موج که نه موجب دوگانگی می‌شود و نه موج، دریا را محدود می‌کند. ولی به قول مولوی: «ای برون از گفت و قال و قیل من/ خاک بر فرق من و تمثیل من». موفق باشید

13461
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام: استاد سوالی برای بنده پیش آمده مبنی بر محرم بودن افراد متاهلی که اعمال حج را کامل بجا نیاوردند و مجروح شده اند حال آیا از نظر شرع اینها به همسرانشان هنوز حرام می باشند تکلیف اینها چیست؟ با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد باید مراجع عظام نظر خود را بفرمایند. ظاهراً فرموده‌اند حج آن‌ها کامل و قبول است. موفق باشید

13459
متن پرسش
سلام: در صوت دستورالعملهای آیت الله بهجت (ره) فرمودید: تبلیغ باید عمل باشد نه حرافی. مرز بین تبلیغ عملی و مبتلا به ریا شدن چیست؟ بعضا من می خواهم تبلیغ کنم با عملم ولی احساس می کنم که ریا می شود. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ریا یعنی برای جلب نظر افراد به خود، حرکات دینی انجام دهیم؛ در حالی‌که معتقد به آن‌ها نباشیم. ولی این‌که شما طبق وظیفه‌ی شرعی خود عمل کنید تا افراد نیز متوجه شوند، که ریا نیست! موفق باشید 

13458
متن پرسش
سلام استاد عزیز: نظر شما در مورد نقاشی و رفتن به کلاس آموزشی برای یادگیری آن برای کسی که استعدادی هم در این زمینه داره چیست؟ آیا اشکال شرعی داره؟ یا تاثیر بدی بر روح داره؟ ممنون از شما استاد گرامی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت صادق«علیه‌السلام» به آن فردی که مایل بود نقاشی بکشد، فرمودند: اگر می‌خواهی نقاشی بکشی، اشجار و مانند آن‌ها را ترسیم کن. یعنی عکس موجودات ذی‌روح را نباید بکشیم. باید کار اصلی ما درک معارف دینی و سلوک الهی باشد و نقاشی نباید جای آن‌ها را بگیرد. موفق باشید

نمایش چاپی