باسمه تعالی: سلام علیکم: امثال آیانباربر در کتاب «علم و دین» و یا وایتهد در مجردبودن نفس مشکلی ندارند. بحث در دقایق موضوع است که آنها ورود پیدا نکردهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اعتقاد به خداوند فطری است و از جهتی با بدیهیات متفاوت است. زیرا بدیهیات در دسترس هر انسانی در هر حالتی هست. ولی فطریات ابعاد متعالی و برترِ هر انسانی است و هرکس به اندازهای که از عوامل غفلت از فطرت فاصله بگیرد، فطریات خود را احساس میکند و دستورات شریعت در همین راستا است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این کار درستی است که انسان نباید تن به هر شغلی بدهد، حتی در آن حدّ که روح و روان خود را ضایع نماید! بنابراین فکر نمیکنم این کار شما تندروی باشد. امیدوارم بیشترین نتیجه را در امورات خود جهت به سر و سامانرساندن دنیا و آخرتتان ببرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم برای آثار دکتر داوری بتوان سیر مطالعاتی تعیین کرد. ایشان در موضوعاتی که نیاز جامعهی ما بوده است، سخن گفتهاند و مطالب نوشتهاند. ما نیز بر اساس دغدغههای خاصی که داریم باید به نوشتههای ایشان رجوع کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مجرد نسبی یعنی موجودی که هنوز همهی قوههایش بالفعل نشده است. برعکسِ مجرد کامل که همان مقام عقل کلّ است. نفس انسان همهی مراتب حس و خیال و عقل را داراست ولی شخص ما، معلوم نیست که در کدامیک از این مراتب، بالفعل شدهایم؟ اولیاء الهی در مقام عقل، بالفعلاند و کودکان، در مقام حسّ. از این به بعد سؤالاتتان طوری است که برای فهم آنها باید مطالعات طولانی داشته باشید تا حلّ شود و جواب مناسب بگیرید. پیشنهاد ما آن است که با سیر مطالعاتی که بر روی سایت هست کار را شروع کنید و با حوصله ادامه دهید تا إنشاءاللّه جواب سؤالات خود را دریافت فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی موضوع تفکر را در تاریخ و زمان خود به جامعه متذکر نشویم و همواره همهچیز را به شوخی و سرگرمی بگذرانیم و سطحینگری، عنان جامعه را بگیرد؛ طبیعی است که دشمن برای بازیدادنِ ما امیدوار میشود و ما هنوز به خود نیامدهایم. مشکل برنامهی فتیله، حرفهای مزخرفی نیست که در رابطه با پارهی تن ایران و حهان اسلام یعنی آذربایجان زد؛ مشکل دلقکبازیهایی است که ملت را در بیتفکری گرفتار کرده است! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دشمنان اسلام همیشه تحت تأثیر نفس امّارهی خود عمل میکنند که برای نزدیکی به نفس امّاره هیچ تلاش و سلوکی نیاز نیست. ولی مسلمانان باید به نور نفس مطمئنه نزدیک شوند تا ذیل آن عمل کنند و این نیاز به تلاش دارد و از این جهت دشمن در تبعیت از نفس امّاره جدّی است زیرا بدون تلاش در اختیار آن قرار دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب بسیار ارزشمندی است. اگر بتوانید با آن ارتباط برقرار کنید، نکات بسیار خوبی نصیب عقل و قلب و روحتان خواهد شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: الحمداللّه تاریخِ رجوع به خدا شروع شده است. تنها باید مواظب بود که ذیل ارادهی الهی که در این تاریخ ظهور کرده است، این رجوع انجام گیرد که آن جز انقلاب اسلامی نمیباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی برای مخاطبین روشن کنید که فقیه حکم خدا را کشف و اظهار میکند و چیزی از خود بر آن نمیافزاید و رعایت حکم خدا واجب است؛ عملاً توانستهاید بفرمایید که فقیه اگر به این نتیجه رسید که حکم خدا در این شرایط، جهاد ابتدایی است؛ حتماً آن حکم را اظهار میدارد و وظیفهی ما است که حکم خدا را تبعیت کنیم و در همین رابطه حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» میفرمایند همهی اختیاراتی که رسولاللّه«صلیاللّهعلیهوآله» دارند، فقیه دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای ادامهی فلسفه لازم نیست به دانشگاه بروید. مقدمتاً مباحث «برهان صدیقین» و «حرکت جوهری» که شرح صوتی آن نیز روی سایت هست را دنبال کنید و سپس با شرح «بدایة الحکمه» از طریق اساتید حوزه، کار را ادامه دهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات خوبی در این رابطه در سایت «رجانیوز» مطرح شده است. بنده نیز عرایضی از قبل در سایت «لُبّالمیزان» داشتهام و إنشاءاللّه نکاتی نیز در آینده متذکر خواهم شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم ابتکار خوبی است. شروع کنید إنشاءاللّه نتیجه میگیرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» شده است. کتاب بر روی سایت هست. انشاءاللّه با دقت کتاب را مطالعه فرمایید جواب سؤالهایتان را مییابید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت محمدیه«صلواتاللّهعلیهوآله» به عنوان «اول ما خلق اللّه» فوق قوس نزول و صعود است و با نزول آن حقیقت، همهی عالم ظهور کرد و شخص ایشان با آن حقیقت در همهی عالم حاضر است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اخلاق به تنهایی اگر رویکرد توحیدی نداشته باشد و قرب الهی در آن لحاظ نگردد، منجر به راحتی روح در دنیا میشود ولی سعادت اخروی به همراه ندارد. در عین حال در قیامت مانند انسانهایی نیستند که به جهت ظلم و جنایت گرفتار عذاب میشوند و در موضوع انحصار در حقانیت دینی، باید بحث را به نگاه توحیدی دین سپرد. لذا هراندازه که آن دین به توحید نزدیکتر است، بیشتر موجب سعادت اخروی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم بنده هم این خاطره را از زبان خودشان شنیدم. با اینکه ایشان انسان ارزشمندی بودند، با اینکه به ما فرمودهاند: «کار نیکان را قیاس از خود مگیر» مقام عصمت و بینقصی برای ایشان قائل نیستیم ولی اولاً: فضای تاریخی آن زمان را مدّ نظر داشته باشید. ثانیاً: موضوع ضررداشتن سیگار در آن زمان مطرح نبود و در این اواخر که معلوم شد ممکن است سیگار برای ایشان ضرر داشته باشد، دیگر در آن سن، تغییر عادت موجب بحران روحی برای ایشان میشد، بهخصوص که خودشان به این نتیجه نرسیده بودند که فعل حرامی انجام میدهند وگرنه قدرت دفع آن را به عنوان حرام داشتند. بیشتر موضوع برای ایشان یک تفنن بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شرع برای هر دو در نسبتی که هرکدام باید با موضوع داشته باشند، جایز دانسته ولی در جواب آن آقا که ازدواج موقت را کاری منفی میدانست، عرض شد تا فراموش نکند که خداوند در مرد جهت امرِ ازدواج، تحریک خاصی قرار داده که اگر شرایط آن ازدواج دائم برایش فراهم نبود میتواند تن به ازدواج موقت بدهد، در حالیکه چنین تحریکی در شرایط طبیعی در زن نیست و خداوند بیشتر در او آمادگی «قبول» را قرار داده است هرچند در هر دوی آنها میل به ازدواج نهفته است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: گویاکردن کتابهای مذهبی برای روشندلان کشور کار ارزشمندی است تا آنها از معارف دینی بیگانه نباشند. ثانیاً: اینکه مشغول گویاکردنِ کتابهای سخنرانیشده نگشتهاید، روش درستی است. ثالثاً: اگر سؤال و جوابهای مهمی که بر روی سایت هست را گزینش کنید و گویا بفرمایید، فکر میکنم از این جهت هم کمکی به طبقهی روشندلِ ما کردهاید. رابعاً: از خدا بخواهید بهشتِ رضایت به آنچه برای شما تقدیر کرده است را در مقابل شما بگشاید. حال چه در اربعین در کربلا باشید و چه در گوشهی خانه، بهشت را در راضیبودن به تقدیرات الهی جستجو کنید و در این مسیر خود را رشد دهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «معرفتِ نفس و حشر» و «خویشتن پنهان» شده است مبنی بر اینکه از نظر فلسفهی اسلامی نفسِ حیوانات به صورت کلّی محشور میشود، نه به صورت جزیی و فردی. بدین معنا که ما در آنجا نفس گوسفند داریم اما نه گوسفند خاص. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده آثار ایشان را مطالعه نکردهام، ولی ذکر خیر ایشان را شنیدهام. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: امروز در دنیا آن اندازه که فیزیسینهای بزرگ به دنبال الهیات هستند، کشیشان در آن حد به دنبال الهیات نمیباشند. نمونهی آن در ایران جناب آقای دکتر گلشنی است و یا در غرب شخصیتی مثل «آیانباربر» و «وایتهد» را میتوان نام برد. البته مسئله بسیار گسترده است و من در این مورد اطلاعات کمی دارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینکه انسان با تمرکز روی پدیدهها تأثیر بگذارد، بحث دیگری است که به قدرت نفس بستگی دارد. عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و ملک» شده است که میتواند مبنای تحلیل این امور قرار گیرد. در ضمن عرایضی در شرح فیلم «سفر به ماوراء» در این مورد شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «خویشتن پنهان» عرایضی در این مورد شده است که به طور کلی این کار ممکن نیست زیرا نفس ناطقه بدن خود را تدبیر میکند و از آن طریق از قوه به کمال میرسد. ولی میتواند عضو دیگری را که به بدنش پیوند میزنند، تدبیر کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که ایشان میفرمایند اخلاق و انسانیت در تمام ملل و اقوام هست و فلسفهی کانت برای اروپاییان به زیباترین شکل، اخلاق را تعریف کرده است و سالهای سال بعد از رنسانس، غرب با اخلاق کانتی در بین خود زندگی را میگذراند. ولی وقتی اخلاق با شریعت الهی جهت قیامتی و توحیدی نگیرد ملاحظه کردید که چگونه در همان غرب، تجاوز و استعمار به سایر ملل و قتل و کشتار جنگ جهانی اول و دوم شکل گرفت. زیرا اخلاق وقتی با شریعت همراه باشد و انسان را به توحید الهی برساند، انسان و جامعه در سعادتی ابدی قرار میگیرد وگرنه در بحرانهای مختلف همان دستورات اخلاقی را زیر پا میگذارد. قرآن میفرماید: ««مَن كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَالَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَكْرُ أُوْلَئِكَ هُوَ يَبُورُ» اگر كسى عزت مىخواهد، عزت تماماً از آن خدا است. معناى عزت در قرآن يعنى نفله نشدن، پوچ نشدن. اگر كسى مىخواهد حياتش نفله و بىثمر نباشد، بداند «فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا» همه عزت نزد حضرت حق است، بايد نظر را به خدا بيندازد. «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ»[1] عقايد پاك و صحيح به سوى حضرت عزت صعود مىكند، «الْكَلِمُ الطَّيِّبُ» يعنى سخن پاك و عقيدهاى كه از هرگونه باطلى پاك باشد. و سپس در ادامه مىفرمايد: «وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ» و عمل صالح اين عقيده پاك را بالا مىبرد. آيه عجيبى است، سه نكته اساسى در رابطه با شناخت حقايق مطرح مىكند. مىگويد: اى انسانها! آيا شما از پوچشدن نمىترسيد؟ پوچ شدن يعنى بيست سال نماز بخوانيد ولى در آخر مثل همان اول باشيد، اگر بيست سال نماز من موجب نشود كه خشم من در اختيارم باشد، اخلاق من هنوز خراب باشد، اگر بيست سال نماز من حبّ دنيا را در من از بين نبرده باشد، يقين بدانيدكه خطر فرو افتادن در پوچى را از بين نبرده است. چرا؟ براى اينكه به خداى عزيز متصل نشدهايم. «ارْضُ الْعَزِيز» يعنى زمينى كه آب بر آن غلبه نمىكند و به اصطلاح آب بر آن سوار نمىشود. معنى عزت يعنى عدم انفعال، عدم فرسايش. بر همين اساس مىتوان «عزت» را عدم پوچى معنى كرد. خداوند مىفرمايد هركس عزت مىخواهد: «مَن كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ» اگر كسى همواره در پى نجات از پوچى است و براى آن برنامهريزى كرده، راهش نزديكى به عزت محض يعنى خداوند است. بعضى از مردم اصلًا نگران پوچى خود نيستند، سوار اتوبوس مىشود، با اينكه در ايستگاه بعدى پياده خواهد شد، شروع مىكند از وضع فرزندانش و اينكه چند فرزند دارد براى شما صحبتكردن، فكر نمىكند كه آيا اين صحبتها نتيجهاى هم دارد؟ كار اين فرد را نمىگويند طلب عزت كه مصداق «مَن كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ» باشد، چون او برنامهاى براى نجات از پوچى نريخته است. قرآن مىفرمايد اگر كسى مى خواهد سراسر حياتش پوچ نشود و مىخواهد از زندگىاش نتيجه واقعى بگيرد، فقط بايد مسألهاش را با خدا حل كند، زيرا تمام عزت و عدمفرسايش از خدا است. خداوند در جايگاه يك مرشد مطلق است، چون رب انسانها است. مىپرسى چطورى من به عزت برسم و از خوارى و پوچى نجات يابم؟ با زيبايى تمام با آدم حرف مىزند و مىفرمايد: بايد به طرف عزت بروى كه فرسايش پيدا نكنى و همه عزت نزد خداوند است «فَلِلّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعاً». به واژه «جميعاً» عنايت داشته باشيد؛ پس هر جا عزتى هست، ريشهاش در تجلى صاحب عزت است. وقتى اين نكته را با تمام صراحت اعلام فرمود، حالا راهرسيدن به عزت را نشان مىدهد، مىفرمايد: «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ» عقيده پاك به سوى صاحب عزت مىرود، پس آن كسى هم كه قلبش حامل آن عقيده است به صاحب عزت نزديك مىگردد و در نور پايدار او، پايدار مىماند. پس اولين كار براى كسى كه برنامه ريخته تا از پوچى نجات پيدا كند، داشتن عقيده پاك است و همچنانكه عرض شد، عقيده پاك «خدادارى» است به همان معناى توحيدىاش، و سپس در ادامه راهكارِ نزديكى به صاحب عزت مىفرمايد: «وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ» عمل صالح - كه همان اعمال شرعى باشد - آن عقيده را رفعت و ارتقاء مىبخشد و در سير صعودى به سوى صاحب عزت به انسان كمك مىكند تا هر چه بيشتر آن عقيده، شايسته نزديكى به خدا گردد و صاحب خود را نيز به خدا نزديك كند، پس بايد در انجام اعمال شرعى نهايت تلاش را كرد تا در نزديكى به صاحب عزت ضعفى به وجود نيايد. موفق باشید