باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در محل هویزه در رابطه با بودن شد که شاید در این رابطه مفید باشد: «با حضور در این سرزمین که صحنه های ایثار و شهادت بوده و می دانیم بر این سرزمین چه ها گذشته، چه احساسی در شما پیش می آید. عدهای در دریای عشق، زندگی را شناختند و بدون گرفتارشدن در زندگی های عرفی، خواستند به زندگیِ خود معنای دیگری ببخشند و «طرحاندازانه» به میدان آمدند و عالم را از آنِ خود کردند. برعکسِ جبههی استکبار که در توهُّم خود، میخواهد عالم را از آن خود کند. شهدا با حضور در جبهه حقّ، عالم را از آن خود کردهاند و مستکبران ناراحتند چرا ایران در منطقه فعّال است. در حالیکه حضور ما در منطقه در راستای به خودآوردن مردم منطقه است و نه آنکه مثل شما دست به غارت ثروت و فرهنگ ملتها بزنیم. این مردم منطقه اند که به خود آمده اند وگرنه ما کار خاصی نکرده ایم. این یک قاعده در این عالم است که وقتی هر ملتی با فرهنگ ایثار و شهادت به صحنه آمد، آن ملت صاحب سرنوشت خود میشود. مقام معظم رهبری «حفظه الله» فرمودند: شما فشار را از مردم بردارید ببینید چگونه همه به حاکمیت حق رجوع میکنند.
عرض شد شهداء در زندگی «طرح اندازانه» به میدان آمدند و عالم را از آنِ خود کردهاند. حال سؤال این است که شما با نظر به راهی که شهدا مقابلتان قرار دادهاند، آیا طرحی برای معنابخشیدن به زندگیتان پیدا کرده اید؟ این سؤال بنده، ماورایِ آن است که شما نماز میخوانید و روزه میگیرید تا بهشت بروید ولی آیا فکر کردهاید تا در إزای طرحی که برای زندگیتان دارید این عبادات را انجام دهید تا آنچه در دوردست شماست از آن شما شود و بتوانید صدای آن را بشنوید که به شما میگوید: «أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ»؟ (هود/۸۱) معنی اش این است که آیا می دانید آن گشودگیِ صبحگاهان که به دنبال آن هستید، دور نیست، به همان معنایی که قیامت نزدیک است. با توجه به اینکه در وصف قیامت دارید: «وَالْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ» (انفطار/۱۹). قیامت آنجایی است که امر تنها از آنِ خدا است و شما هیچ اختیاری ندارید. پیامبر خدا (ص) می فرمایند: «الآن قیامتی قائم» یعنی آن قیامتی که به یک معنا در دور دست هاست، برای حضرت نزدیک شده است. این نشان میدهد، اگر انسان برای معنابخشی به زندگیِ خود طرح داشته باشد، اساساً همهی آنچه در دور دست هاست، نزدیک می شوند. شهدا در هویتی که انسان زندگی اش را در دل این طرح اندازی معنا می کند، نشان دادند چقدر خوب می شود به آنچه به ظاهر دور است، نزدیک شد.
شهداء مانند رهبرشان یعنی حضرت روح اللّه «رضوان الله تعالی علیه» با هر آنچه که میخواست او را به انسانی ذلیل و منفعل تبدیل کند، سرِ ستیز داشت. شهداء خودشان برای خودشان مسئله بودند و دائماً با خود سخنها داشتند که چگونه باید زندگی را طراحی کرد که زندگی معنا داشته باشد؟ و بالاخره با انتخابی همراه با شور و عشق و در نهایتِ صفا و سادگی، زندگی را معنا کردند تا توانستند باب شهادت را در مقابل خود بگشاید. تأکید بنده بر آن اصل است که بنا نداشتند تحقیر شوند زیرا کربلا را در مقابل خود میدیدند که راهی است به سوی رحمت الهی. ما نیز خودمان برای خودمان مسئلهایم که کجا باید باشیم و چگونه بودنی را باید بودن خودمان بدانیم؟ بنده به جهت شرایط سنّی و موقعیتی که داشتم با بعضی از شهداء مرتبط بودم، گاهی در خلوتی که با هم داشتیم و صحبت میکردند، چیزی را که از سخنان آنها احساس مینمودم و مسئلهشان شده بود، نحوهی «بودن» بود، خودشان برای خودشان در نحوهی بودنشان مسئله داشتند. مثل آنکه هرکدام از ما برای خودمان باید مسئله باشیم که چه نوع بودنی را باید برای خودمان بودنِ حقیقی بدانیم و چه معنایی باید از خودمان داشته باشیم؟ در آن حالت یعنی وقتی به بودنِ خود نظر کردید آری! فقط به «بودنِ» خود نظر کردید. خدا می داند از بسیاری از دغدغهها و احساس محرومیتها آزاد میشوید و تعجب خواهید کرد چرا محرومیتهای دنیایی را محرومیت میدانستید. در دنیایی که با حضور در آن نحوهی «بودن»، با سعه ی رحمت الهی روبهرو میشوید. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خودتان میدانید که ذهن انسان، انباری نیست که هرچیزی را در آن بریزید، حتماً باید بر اساس موضوعاتی که به دنبال آن هستید مطالعات خود را جهت بدهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد باید از دفتر مرجع تقلیدتان سؤال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال سیرهی ما باید سیرهی محبت به غیر باشد. به گفتهی جناب حافظ:
تا ابد بوی محبت به مشامش نرسد هرکه خاکِ در میخانه به رخساره نرُفت
در رسیدن به وادی محبّت و شور عشق، نهتنها باید دل در گروِ میخانهی شوق و محبت به دیگران داشت، بلکه باید خاکِ در میخانه را نیز با رخساریِ خود، جاروب کنیم. زیرا نوشیدن محبت که همان میّ عشق و زیرپاگذاردنِ خودبینی و خودخواهی است نیاز به جهش دارد، جهشی که به کلّی انسان از شخصیت تک بُعدیِ قبلی خود آزاد شود و تماماً به دوستداشتن فکر کند و در این راه، حاضر باشد خاک مسیری را که به دوستداشتن میانجامد، با مژهی چشم جاروب نماید حاکی از آنکه در اوج تواضع خود را در مسیر محبت قرار دهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده آنچه ما در حال وقوع آن هستیم و عرایضی در همین رابطه در جواب سؤالات قبلی شده، جهشی است که در یک فرآیندِ تاریخی با انقلاب اسلامی در حالِ وقوع است و آن آزادشدن از مسیری است که به غرب ختم میشد. بحمداللّه طوری شده که آنهایی هم که امیدوار به غرب بودند متوجهی ناکارآمدی و زمینگیری غرب شدهاند. و اینجا است که پشتکار ما را جهت هرچه بیشتر در این حضور تاریخی طلب میکند. زیرا همهچیز حکایت از آن دارد که خداوند اراده کرده است تاریخی غیر از تاریخ مدرن به وقوع بپیوندد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دعا، مسیر اُنس با خدا است. وقتی هم که فکر میکنید گویا بنا نیست آن دعا مستجاب شود و از استجابت آن ناامید میشوید؛ باز امیدوار باید بود گویا تقدیری در میان است که از چشم ما پنهان میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در رابطه با کلّیّت نظام است که انتخابات، جزئی از آن کلیت است و در دل این نظام پذیرفته شده است که رأیِ اکثریت برای عموم قابل پذیرش باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. ما باید از خود شروع کنیم. و بحمداللّه این تحریمها و گرانشدن دلار، گشایشی را فراهم میکند تا به دسترنج خود و به تفکر خود رجوع نماییم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم متوجهی نکتهی خوبی شدهاید بهخصوص که از عالَم در تفکرِ مدرن، چیزی را توقع دارند که خارج از واقعیتِ این دنیاست و به همین جهت موجب اینهمه بحران شدهاند. موفق باشید
با عرض سلام و تحیت: استاد بزرگوار مدتها بود که در قصه عاشورا سوال بود برایم اینکه کار اباعبدلله به سختی می افتد را چطور با مجیب بودن پروردگار می شود جمع بست؟ چرا حضرت زینب سلام الله علیها حتی لحظه ای که حضرت را در گودی قتلگاه می بینند رو به مدینه می کنند و با حضرت رسول سخن می گویند چرا از خداوند نمی خواهند فرجی رخ بدهد؟ این ادب است؟ یا تقدیر حتمی است امکان تغییرش نیست و خدا اینطور می خواهد؟ «ان الله شاء أن یراک قتیلا»؟ این رویه در زندگی دیگر افراد هم رایج است؟ اینکه گاهی کاملا کاری که می کنی در مسیر حق است ظاهرا ولی موانع متعدد، گرفتار شدن ... با همه سختی ها راه را ادامه می دهی اما از زمین و زمان هم می بارد چرا؟ این تصویری نیست که از خداوند در ذهن ما ایجاد شده خدا را دستگیر و اجابت کننده معرفی کردند بهمان، نه خدایی که سختی و فشار بنده ای که در راه خودش هست می بیند ولی تغییری گشایشی نمی دهد. پس کجا اگر یک قدم برداریم ده قدم می آید. شاید خیلی ها بگویند حسین (ع) باید اینطور شهید می شد تا اسلام احیا شود. اما عقل ناقص امثال من بر نمی تابد اگر خدا خداست و رحمانیتش و رحیمیتش پا برجاست چرا مداخله ای نکرد. عاشورا که هیچ در حد و اندازه تفکر امثال بنده نیست در زندگی خودمان هم گاهی سختی پشت سختی، منظورم سختی دنیایی است، رشد معنوی که الحمدلله هست. ولی چطور فقط غیر دنیایی ها را ببینیم مگر خدای ما فقط خدای آخرت است؟ برای دنیای مان عنایتی ندارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خود اولیاء الهی به این نتیجه میرسند که بهترین بودن در دنیا، مقابله با استکبار است. ملاحظه کردید که ماههای اخیر جناب شهید حاج قاسم چه اندازه به دنبال شهادت بود به جهت آنکه میدانست برکاتی در شهادت او برای خودش و جامعه رقم خورده است و دیدید که یکی از مسئولان آمریکایی گفته بود قاسم سلیمانی شهید برای آمریکا از قاسم سلیمانی زنده، خطرناکتر است.
فرعون نمونه فرهنگی است که میگوید زندگی فرصتی برای «زنده بودن» است و موسی(ع) نمونه فرهنگی است که می گوید زندگی فرصتی است برای «حرکت» و اینکه انسان از لاک خودش خارج شود، پوست بیندازد، آزاد شود و چهره حقیقی او که پشت این شرایط پنهان شده، ظاهر گردد.
وقتی یکی از آنها می گوید پیروزی، آن یکی چیز دیگری می فهمد. هرلفظی که این می گوید، در فرهنگ خودش و در قاموس خودش یک معنا دارد و دیگری از آن چیز دیگری و معنای دیگری درک میکند.
طبق فرهنگ موسوی، اصل بر زنده ماندن نیست؛ بلکه اصل، نتیجه گرفتن از زندگی است؛ یعنی در فرهنگ موسوی اگر با زنده بودن نتیجه گرفته میشود، زندگی خوب است و اگر با دادن زندگی نتیجه به دست می آید، باید زندگی را داد.
فرهنگ موسوی می گوید پیروزی در رهاکردن زندگی است؛ اگر با رها کردن زندگی نتیجه به دست میآید.
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: درست فهمیدهاید. احترام به یتیمان، بسترِ گشایش و وسعت رزق را فراهم میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تازه در آن صورت در آغوش رحمتِ خدابودنِ خود را تجربه میکنیم. ۲. همینطور است. در قیامت حجابها برطرف میشود و عمقِ نیّتهای نورانیِ انسانها برایشان به ظهور میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم کتاب «مبانی عرفان نظری» از استاد یداللّه یزدانپناه اگر دنبال شود، میتوانید جواب خود را بگیرید. زیرا این موضوعات، موضوعاتی نیست که در یک سؤال و جواب قابل طرح و بحث باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده رهبر معظم انقلاب «حفظهاللّه» به مدد الهی، فتنهی بزرگی که دولت، خواسته یا ناخواسته در آن میافتاد، کشور را حفظ کردند و انقلاب اسلامی توان عبور از این مشکلات را بهخوبی در خود دارد. بحث در مقابلهی ذات توحیدی انقلاب اسلامی در مقابل ذات شرکِ استکبار است و مسلّم افق، در این مقابله روشن است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتی سایت إنشاءاللّه افقی در مقابل شما نسبت به این اموری که دنبال میفرمایید، میگشاید. در ضمن به کتاب «صلوات بر پیامبر«ص»، عامل قدسیشدن روح» که بر روی سایت هست؛ خوب است رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: «آنقدر ای دل که توانی بکوش»، آرامآرام کار حلّ میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان انسانِ فرهیخته و دلسوزی هستند و حتماً قابل استفادهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح حدیث «جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» که بنده نیز در شرح آن عرایض داشتهام و فایلهای صوتی آن را میتوانید از جناب حاج آقا نظری به شمارهی ۰۹۱۳۶۰۳۲۳۴۲ تهیه فرمایید در این مورد که نیاز دارید، خوب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد مفهوم انسان، آری! مفهوم انسان امری است انتزاعی به نعتِ کثرت؛ ولی در همان رابطه، هستیِ انسان، انتزاعی نیست، بلکه مواجهه با بودنِ اوست و «بودن»، کثرتبردار نیست. و همواره از ماهیات است که ذهن، مفهومی را انتزاع میکند. ولی در مواجهه با «وجود» یا «هستی» بحث مواجهه است و نه انتزاع. بحثی در جلسهی اخیر شرح سورهی جاثیه، تحت عنوان «مواجههی وجودی با عالم و احساس حضور در ابدیت» شد، إنشاءاللّه میتواند در این رابطه مفید باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که متوجهاید خداوند سرنوشت بندگان را در دست بقیه قرار نمیدهد. هرچه ما چوب خوردهایم، از خودمان است که رجوع واقعی به معارف الهیه و عبادات شرعی نداریم. باید بشر به این بصیرت برسد که روز به روز، دشمنان انسانیت در مسیر نابودی خودشان قرار میگیرند و نابود میشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءاللّه. بنده به رفقا نیز عرض کردهام دعا کنند که بهترین انتقامها همچنین ادامه پیدا کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان فنایِ از خود و بقایِ به حقّ است و اشاره به حدیث «قرب نوافل» دارد که رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله) در حديث قدسى مى فرمايد: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ: لَا يَزَالُ عَبْدِي يَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّوَافِلِ مُخْلِصاً لِي حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا إِنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ وَ إِنِ اسْتَعَاذَنِي أَعَذْتُه»[1] خداى تعالى مى فرمايد: هميشه بنده ى من به وسيله نوافل به من نزديك مى شود در صورتى كه كاملًا به من اخلاص دارد تا اينكه او را دوست دارم، پس هرگاه او را دوست داشتم گوش او مى شوم كه بدان مى شنود و چشم او مى شوم كه بدان مى بيند و دست او مى شوم كه بدان مى گيرد اگر از من چيزى بخواهد به او مى دهم و اگر به من پناه آورد پناهش مى دهم. موفق باشید
[1] ( 1)- إرشاد القلوب إلى الصواب، ج 1، ص 91 ..
باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن درستی نیست. باید اهل سیاست منوّر به سیاستِ متعالیه باشند تا دین، در امورِ اجتماعی نیز جلوه کند. هر اندازه که ضربه خوردهایم به جهت همین غفلتها بوده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه با جان انسانها، با انسانها صحبت شود؛ افقهای متعالیِ خود را در درون خود احساس میکند. مانند همان بحثی که در جلسهی اخیر شرح سورهی جاثیه، تحت عنوان «مواجههی وجودی با عالم و احساس حضور در ابدیت» شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نور تقوای الهی باید خودرا کنترل کرد و از برکاتِ فوقالعادهی آن که حضور در ساحت معنویت است، بهرهمند شد. زیرا ما در آن حدّ که شریعت الهی فرموده است آزاد هستیم. موفق باشید