باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی حکومت در اختیار آنها نبوده و خلفا مانع حضور فعّال ائمه«علیهمالسلام» میشدند، آن حضرات سعی میکردند با عملِ خود راه را نشان دهند وگرنه در اندکفرصت مثل فرصتی که در دورانِ زوال بنیامیه برای حضرت باقر و حضرت صادق «علیهماالسلام» پیش آمد؛ ملاحظه کردید که توانستند ۴۰۰۰ شاگرد تربیت کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع حضرت خضر و حضرت موسی«علیهماالسلام» موضوع ِ حضور در دو ساحت است. ولی موضوع حضور ولیّ فقیه زمان با نظر به اصول کلی مدیریت جامعه و تحقق عدالت، مدّ نظر میباشد و بهترین نگاه آن است که متوجه شویم خداوند بر قلب زعیمِ زمانه، هدایتهایی را إعمال میکند که در پرتو آن هدایتها جامعه به سعادت میرسد و مسئولان اجرایی در این موارد باید در پرتو رهنمودهای زعیم جامعه کارها را جلو ببرند، نه آنکه عقل خود را در عرض عقل زعیم قرار دهند. در همین رابطه از حضرت رضا«علیهالسلام» داریم: «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ» اگر خداوند بنده اى از بندگانش را جهت امور مردم انتخاب كرد، سينه ى او را گشاده مى گرداند. تا در مديريت خود كوچكترين لغزشى نداشته باشد و امور بندگان را با وسعت نظر سر و سامان دهد. «فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِيهِ غَيْرَ صَوَابٍ» در نتيجه آنچنان توانا مى شود كه در جوابگويى به هيچ نيازى در نمى ماند و غير از صواب از او نخواهى يافت و به خوبى مصلحت مردم را در نظر مى گيرد. «فَهُوَ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ مُؤَيَّدٌ»[1] پس او در كار خود موفق و محكم و مورد تأييد الهى است. البته این بدین معنا نیست که آن ولیّ امر معصوم باید باشد، بلکه میفرمایند طوری او مورد تأیید الهی قرار میگیرد که از راهنماییِ جامعه ناتوان نخواهد بود. موفق باشید
[1] - تحف العقول، ص 443
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور خدا به حکم «کنت کنزاً مخفیا فخلقت الخلق لکی أن اعرف» در مظاهر قابل ارتباط است چه در مظاهر افرادی مثل ائمهی معصومین به حکم آنکه فرمودند: «نحن واللّه اسماء الحسنی» تا آنچه باید در سیرهی آنها بیابیم و آن شویم را، گم نکنیم، و چه در مظاهر تاریخی به حکم «کلّ یومٍ هو فی شأن»، تا میدان مسئولیتی که باید به عهده بگیریم را از دست ندهیم. عرایضی در جواب سؤال 19714 در رابطه با تولد تاریخی که در آن هستیم، شد. خوب است به آن سؤال سراسر شور و آن جواب پیرمردی با حوصله، نظر بفرمایید. در ضمن جواب سؤال شمارهی 19710 میتواند تفکری را به ما متذکر شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در این مورد اطلاع دقیقی ندارم 2- در هر حال اگر مبادی مشخصی که همان یافتِ اولیه یا بدیهیات اولیه نباشد که مبنای فکر قرار گیرد، فکری به میان نمیآید. 3 و 4 - نگاه جناب آقای میرباقری و کلاً فرهنگستان از جهات نظر به ولایت امامان معصوم و عبور از غرب، نگاه خوبی است ولی در اینکه از حکمت صدرایی فاصله گرفتهاند و چیزی به نام فلسفهی شدن را که امر مبهمی است به میان آوردهاند، افراد را به مشکل میاندازند. با اینهمه بنده شخصیت استاد میرباقری را شخصیت ارزشمندی میدانم و ارادت خود را به ایشان اعلام کردهام 5- جناب آقای دکتر نصر در موضوع «حکمت خالده» حرفهایی دارند، اما در تحقق تمدن اسلامی راهِ ما از ایشان جدا است 6- عرایضی در مورد ضعفهای تفکر آقای عبدالکریمی در جواب سؤالهای شمارهی 18794 و 19201 شده است. خوب است به آنجا رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در درون جوانان از یک طرف جذبههای فطری قرار دارد و از طرف دیگر امیال شهوانی. و چقدر زیباست که جوانان در عین امیال شهوانی که دستگیرهی شیطان است، به جذبههای فطری که الهامات الهی است رو میکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت باید بدانید که شهوات حرام، حقیقت بزرگی را از مقابل جان ما به حجاب میبرد. لذا از توبهکردن غافل مباشید و اگر باز گرفتار گناه شدید از توبهکردن مأیوس نگردید. حضور در نماز جماعت و زیارت امامزادهها و ائمه«علیهمالسلام» کمککارند. مطالعهی کتاب ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست میتواند در تصمیم شما موثر باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما چنین وظیفهای را در هر شرایطی که پیش بیاید، داریم به همان معنایی که مقام معظم رهبری اخیراً بحث وظیفهی تبیین را مطرح کردهاند. البته باید مواظب باشیم کار به جدال و خصومت کشیده نشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نهایت مقام انسان، فنای فی اللّه است که در آن مقام، ارادهی انسان در ارادهی الهی فانی میشود. شاید واژهی احدیت ذات واژهی مناسبی جهت این مقام نباشد و مطلب را در ابهام ببرد. زیرا احدیت ذات مقام حضرت حق است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با رضایت کامل نسبت به قبض و ادباری که برای قلب پیش آمده، هرچه از دستتان آمد و قلبْ همراهی کرد انجام میدهیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث امکان ذاتی موجودات و عین ثابتهی آنها داریم که خداوند بر اساس امکان ذاتی مخلوقات با آنها برخورد میکند و «امکان» ذاتیِ خود ممکن الوجود است که بحث آن هم در کتاب «عدل الهی» شهید مطهری آمده است و هم در قسمت آرشیو سؤالات این سایت تحت عنوان عین ثابته مباحثی مطرح شده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن میفرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ». و علامهی طباطبایی روشن میکنند که منظور از اطاعت اولیالامر که در کنار اطاعت خدا و رسول آمده است، انسانهای معصوم میباشد. پس عملاً چون ما باید خدا را اطاعت کنیم و خدا فرموده است پیامبر و امام را اطاعت نماییم، اطاعت ما از امام اطاعت از خدا است و علاوه بر آن عقل ما ابتدا ما را نسبت به عصمت ائمه مطمئن میکند که از آنها اطاعت میکنیم و از این جهت، عقل را از صحنه بیرون نکردهایم مثل آنکه پس از تحقیق عقلی از تخصص پزشک متخصص از او تبعیت مینماییم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن در رابطه با نفخهی اول که همهی انسانها به برزخ میروند، میفرماید: «وَ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ» (87/نمل) روزی که در صور دمیده میشود و همهی اهل آسمانها و زمین در فزع و مدهوشی قرار میگیرند مگر آنهایی که خدا بخواهد. و در روایت داریم امامان فرمودند آنهایی که فزع ندارند، ماییم. لذا به عرض میرسانم غیر از معصوم، همه حتی مؤمنین وارسته نیز برزخ دارند. زیرا در رابطه با زندگی دنیایی و تعامل با این بدن، به این درجات رسیدهاند و باید مرحلهای باشد که نسبتشان با این بدن از بین برود و قیامتی شوند. ولی معصوم چون از اول در عصمتاند و در دنیا مأمورند آن عصمت را حفظ کنند، نسبتشان با بدن مثل نسبت ما نیست که نیاز به برزخ داشته باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در این تاریخ علم ما استاد ما شد پس معلمهایی چون علامه طباطبایی و حضرت امام«رحمةاللّهعلیهما» و شاگردان آنها تا آخر استاد ما خواهند بود. موفق باشید