باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن زمان فلاسفه، بیشتر به عنوان معتزلیان مطرح بودهاند که یکنوع شیفتگی نسبت به یونان در آنها غالب بود. ولی امثال فارابی و ابنسینا و شیخ اشراق و ملاصدرا، خودشان از علمای اسلام بودند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به نظر بنده عرایضی که در جواب سؤالهای قبلی داده شد، جواب آن قسمت از فرمایشات آن دوست عزیز را میتوانید در آن بیابید. میفرمایند به آقای احمدینژاد حق داد؛ ولی بحث بر سر غفلت آقای احمدینژاد است از جایگاه تاریخیشان که میتوانستند نمادِ عدالتخواهیِ نظام اسلامی باشند و مسئولیتی که در این مورد به عهده داشتند و حکیمانه عمل نکردند 2- تعجب بنده از آن قسمت از آن سخن رفیق است که میفرماید مگر رهبری قهر نکردند؟! کلا و حاشا، عظمت رهبری اتفاقاً در آن بود که متوجهی جایگاه انقلاب اسلامی در آن تاریخ بودند و در عین تفاوت نظر نسبت به ادامهی نخست وزیری آقای موسوی، حضرت امام مخالف نظر مقام معظم رهبری نبودند؛ فرموده بودند در آن شرایط مصلحت نیست. و رهبر حکیم و فرزانه آن زمان به عنوان رئیس جمهور زیباترین برخورد را با موضوع داشتند. حال مقایسه کنید آن برخورد را با اعتراض آقای احمدینژاد به رهبری و خانهنشینیِ آن چنینی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: صبر در مسیر دینداری غوغا میکند. معلوم است که در این مسیر گاهی ما با بهارِ شور و شوق معنوی روبهروئیم، و گاهی با خزانِ آن. به قول مولوی: «ای برادر عقل یکدم با خود آر / دم به دم در تو خزان است و بهار». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میرسد آنقدر زندگی فرصت و وسعت دارد که به هر دو بپردازید و در مسیر راه متوجه خواهید شد که تنها نیستید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی قرآن در مورد پیامبران میفرماید: « تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْض» و بعضی را نسبت به بعضی برتر میداند و به گفتهی علامه طباطبایی، تفاوت در توحیدی است که آن عزیزان در جان خود میشناسند؛ مسلّم در مورد عالمان دین نیز چنین خواهد بود و حقیقتاً توحید حضرت امام چه از نظر آثار قلمی و چه از جهت موضعگیریهای تاریخی در این زمان، بینظیر بوده است و از آنجایی که ملاک قرب به حضرت حق، توحید است، جایگاه بزرگان دین نیز متفاوت خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد باید به روانکاوان رجوع کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا کند که ما نیز در زمرهی فرزندان این انقلاب موفق با انجام وظیفه باشیم که البته این، تنها با توفیق الهی ممکن است. در رابطه با عید نوروز در حدّی که خیلی وقتتان را نگیرد از فرصت استفاده کنید و صلهی رحم را شکل دهید. در مورد «رحم» خیلی به انقلابینبودنشان سختگیری نکنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم نکات خوبی را مدّ نظر قرار دادهاید به شرطی که دروس اصلی حوزه را با جدّیت دنبال کنید و در بقیهی امور نیز عجله به خود راه ندهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تصمیم بدی نگرفتهاید. ولی اگر مطابق آنچه میفرمایید با نوشتن میتوانید موضوعات فرهنگی را دنبال کنید، تلاش بفرمایید در همان حوزه بمانید و با زیربنای تفکر حوزوی کار را ادامه دهید تا سخنانتان با پایههای محکمی ارائه شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً متوجه فرمایش شما نشدم. ملاصدرا در جلد 9 اسفار، صفحهی 346 به استقبال سخن محیالدین رفته و معتقد میشود عذاب، دائمی نمیباشد و معتقد است از آنجایی که قرآن میفرماید: «وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ» (اعراف/179) به یقین عدهی زیادی را برای جهنم آفریدیم. پس ذات عدهای برای جهنم است و از این جهت که ذات آنها با جهنم مناسبت دارد نباید جهنم برای آنها آزاردهنده باشد و به همین جهت از درخت زقّوم با ولع میخورند. البته ملاصدرا در کتاب «عرشیه» که از آخرین آثار اوست از عقیدهی قبلی برمیگردد و معتقد میشود دار جهنم دار آلام و رنجِ ابدی است. در کتاب «عرشیه» این طور شروع میکند: صاحب فتوحات مکیه، ابن عربی، در این باب امعان نظر کرد و در آن کتاب، بحث فراوان نمود و در فصوص گفت: اما دوزخیان، فرجام کار آنها به سوی نعمت است؛ زیرا صورت آتش برای دوزخیان پس از سپری شدن مدت عقوبت، سرد و سلامت میشود. «و اما انا و الّذي لاح لى بما انا مشتغل به من الرياضات العلميّة و العمليّة ان دار الجحيم، ليست بدار النعيم و انما هى موضع الألم و المحن و فيها العذاب الدائم، لكن آلامها متفننة متجددة على الاستمرار بلا انقطاع و الجلود فيها متبدلة.» امّا من، آنچه که برایم با اشتغال به ریاضتهای علمی و عملی، ظاهر و آشکار شده، این است که دوزخ و سرای جحیم جای نعمت نیست بلکه جای درد و رنج است و در آن، عذاب دائم و همیشگی وجود دارد امّا رنجها و دردهایش گوناگون و نو به نو و در عین حال پیوسته و بدون پایان است. پوستها در آن دگرگون میشوند. آنجا جای راحتی و آسودگی و رحمت و آرامش نیست؛ زیرا منزلت دوزخ و دار جحیم در آن سرای، همانند منزلت عالم کون و فساد، از این عالم دنیاست.(ملا صدرا، عرشیه، انتشارات مولى، 1361، ص 282.) موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با معارف عمیق، سیر خود را سیری عالمانه نمایید زیرا که آنقدر که شیطان از عالِمان به حقایق مأیوس است، از عابدان مأیوس نیست. موفق باشید
- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ واسطههای فیض در هر صورتی که باشند مسیر ظهور توحید حضرت حقاند نه آنکه در عرض حضرت حقّ باشند و لذا به همان معنی است که فرمود «به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست». 2ـ هیچ وقت بدیهایی که موجب حجاب ظهور نور حقاند مورد تأیید نیست هر چند در چنین صحنههایی باز هم ما میتوانیم متذکر حکمتی از طریق پروردگار باشیم. 3ـ خداوند میفرماید «آنچه بدی است از طرف نفس شماست و آنچه خیر است از طرف خداوند است» هر چند در هر صورت نظامی که چنین اقتضایی را دارد را خداوند شکل داده و مدیریت میکند. فرمود: ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ وَ أَرْسَلْناكَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَ كَفى بِاللَّهِ شَهيداً (نساء/ 79) آنچه از نيكيها به تو مىرسد، از طرف خداست؛ و آنچه از بدى به تو مىرسد، از سوى خود توست. و ما تو را رسول براى مردم فرستاديم؛ و گواهى خدا در اين باره، كافى است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم چیزی در این مورد نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «معاد از دیدگاه حضرت امام«رضواناللّهتعالیعلیه» و یا کتاب «معاد، بازگشت به جدّیترین زندگی» که روی سایت هست و یا در جزوهی «چگونگی حیات بدن اُخروی» میتوانید موضوع را دنبال بفرمایید و جواب سؤال خود را بگیرید. علماء در این مورد مفصلاً بحث کردهاند. موفق باشید