بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
16412

معرفت نفسبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: می خواستم نظرتون در مورد این متن رو بدونم. میشه گفت مهمترین ویژگی من بی نهایت طلبیش هست؟ یا اینکه ثابت بودنش هست؟ ما توی این دنیا مثل یک بنا هستیم که میخوایم ساختمون زندگی رو بسازیم. حالا اگه شانسی آجر ها رو روی همدیگه بزاریم بدون هیچ نقشه و طرحی به نظرتون این کار ما درست هست؟ از همه بدتر اینه ما در مورد زمین تحقیق نکنیم، مثلا بریم یک زمینی رو انتخاب کنیم ولی بعدها معلوم بشه روی گسل زلزله قرار داره، یا بعدها معلوم بشه زمینش مرطوبه، هم شناخت زمین مهمه، هم نقشه داشتن، زندگی های امروزی معمولا طوری شده که ما فقط آجرها رو روی همدیگه میزاریم، بدون اینکه بدونیم داریم چه ساختمونی می سازیم، اتاق هاش چه اندازه ای باید باشن، دیوارهاش چطور باشن، پنجره هاش کجا باشن، ما آجر علم، آجر رفیق، آجر همسر و فرزند، آجر شغل و هزاران هزار آجر دیگه رو روی هم میزاریم، اولین کاری که باید بکنیم چی هست؟ باید اول از همه بهترین و مناسبترین زمین رو انتخاب کنیم. بهترین نقشه ها رو روی زمین مرطوب اجرا کنیم به جایی نمیرسه، حتی اگه بهترین مصالح و بهترین بناها هم انتخاب کنیم اول باید زمین رو خوب انتخاب کنیم، این زمین چی باشه تا ما بتونیم زندگی خوبی داشته باشیم؟ اون زمین باید خودمون باشیم، اون زمین اگه حتی خدا هم باشه بازم ساختمونمون ممکنه خوب ساخته نشه، حالا این خودمون یعنی چی؟ این من که میگیم یعنی چی؟ ما توی روز هزاران بار میگیم من من من، پای من دست من عقل من درس من دوست من، این من یعنی چی؟ میشه گفت این من یعنی همین جسم ما؟ شما وقتی میخوابی جسم شما حرکتی نمیکنه ولی صبح بیدار میشی میگی من رفته بودم همدان یا تهران، اگه من یعنی جسم، چطور میگی من رفتم الان ثابت شده جسم ما هر هفت سال یک بار تمام سلولهاش میمیرن؟ یعنی ما در طول عمرمون نزدیک به 8 بار حداقل دچار مرگ جسمی میشیم و مرگ جسمی آخرمون همون مرگی هست که همه ازش میترسن درحالی که اکثر آدم ها این مرگ رو تجربه کردن، خواب هم نوعی مرگ جسمی هست و ما با اینکه جسم 20 سال پیشمون با الانمون فرق داره بازم وقتی خاطره میگیم میگیم من بودم که کلاس اول ابتدایی فلان کار رو کردم، الان هم میگیم من هستم دارم میرم مدرسه درس میدم، این من ثابته، ما اگه دو دست و دو پامون قطع باشه بازم میگیم من خیلی ناراحتم که دست و پاهام قطع شدن، یعنی من هنوز هست، پس این من جسم ما نیست، ما حتی وقتی میگیم روح من، یعنی روح مال من هست. انگار روح از من جداس، انگار من بزرگتره و روح جزو من هست. مهم نیست من چه جنسی داره، جسم هست، روح هست، آتیشه، خاکه از همه مهمتر اینه که من چه ویژگی داره، مهمترین ویژگی من که ما با اون ویژگی میشناسیمش چیه؟ مهمترین ویژگی من بی نهایت طلبی هست. ما آرامش میخوایم ولی چقدر؟ لذت میخوایم چقدر؟ محبت؟ رفاه؟ آسایش؟ از همه چیز بی نهایتشو میخوایم... این همون مهمترین ویژگی من هست. من یعنی موجودی که دنبال بی نهایت هست. مهمترین نیاز من بی نهایت هست
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. زیرا حقیقت انسان، مجرد است و تنها در ابدیت یعنی پس از مرگ به معنای واقعی برای انسان ظهور می‌کند و اگر کسی خود را از تعلقات دنیای مادی آزاد نکند، در حضور ابدیِ خود به زحمت می‌افتد. موفق باشید

13846
متن پرسش
با سلام و درود: در فایل شرح ده نکته از معرفت نفس شما فرمودید: ادعیه از قرآن بالاترند. یکی از اساتید عرفان حوزه این مطلب را رد کردند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که حضرت امام خمینی می‌فرمایند ادعیه، قرآن ثابت است، در مقابل این نکته است که قرآن می‌فرماید حقیقت قرآن نازل شده است. به آن معنا که وقتی قرآن صعود کند و به حقیقت باطنی خود برسد، همان ادعیه‌ای می‌شود که از ائمه صادر شده. پس در واقع ادعیه نیز از حقیقت قرآن خبر می‌دهد. موفق باشید

13518
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: چندی پیش حضرت آقا در دیداری تاکید بر سه مورد خاص داشتند که یکی از آنها تقویت روحیه انقلابی بود خصوصا در جوانان. سوال بنده از محضر حضرتعالی در این مورد خاص است که در بستر حساس تاریخی حاضر قدم گذاشتن در مسیر تقویت انقلاب چگونه باید باشد هم از نظر فردی و اجتماعی و آیا اینکه تقویت روحیه انقلابی فقط اختصاص به قشر خاصی دارد و یا شامل همه آحاد ملت است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در سیر به سوی حق نفی شیطان مستکبر و تقابله با او لازم است و امروز این مسیر با تقابل با مظهر استکبار یعنی شیطان بزرگ عملی است و هرکس بخواهد در مسیر إلی اللّه قرار گیرد، راهی جز این راه ندارد. وگرنه همچون صوفی گوشه‌نشین با خیالات خود خوش است. موفق باشید

13309
متن پرسش
سلام: می خواستم برنامه استاد را بدونم که چه روزایی و کجا کلاس دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شنبه‌ها بعد از نماز مغرب و عشاء در مسجد انبیاء، سه‌راه سیمین بحث قرآنی. دوشنبه‌ها بعد از نماز مغرب و عشاء مسجد خدیجه‌ی کبری«سلام‌الله‌علیها»، قائمیه محله‌ی گلزار، بحث دعا و روایت. چهارشنبه‌ها کتابخانه‌ی مرکزی شهرداری شرح «مصباح الهدایه» از حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» ساعت 4 الی 5 از اول مهرماه. موفق باشید

13066
متن پرسش
با عرض سلام: جناب استاد چند سوال داشتم: 1. اگر کسی به درجه یا مقام ایمان نرسیده باشد آیا اعمال دیگرش مثال انفاق او قبول می شود؟ 2. چرا انسان با توکل می تواند قدرتمند باشد؟ آیا انسان بی ایمان که البته ظاهرا مایل به ایمان است ولی در باطن نتوانسته به ایمان برسد در معرض تجلیات لطف حق قرار ندارد یعنی خداوند به انسان با ایمان نظری مخصوص تر دارد مگر نه این است که خداوند از پدر و مادر بر انسان مهربان تر است و همیشه بر انسان مهربان؟ 3. وقتی کسی ذکر «لا حول ولا قوه الا با الله» را سه بار می گوید چه می شود که اثر چشم زخم بر او کم می شود یعنی قلب ما متوجه خدا می شود و او هم به ما توجه می کند؟ یعنی ما با اختیار خودمان می توانیم در اراده و مشیت خدا تغییر ایجاد کنیم؟ یعنی قبل از آن خدا ما را به حال خودمان رها کرده است؟ 4. استاد وقتی به وسیله ریاضات شرعی درجه تجردمان زیاد شد و جمع شدیم باز با رفتن به کوی و برزن و بازار و صحبت با خلق و... رفته رفته دوباره متکثر می شویم با توجه به حدیث امام رضا (ع) که می فرماید کسی که دین را فدای دنیا و دنیا را فدای دین کند از ما نیست چگونه می توان دنیا را به دست بیا وریم بدون اینکه گرفتار کثرت شویم؟ با تشکر
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ایمان یک حقیقت تشکیکی است و هراندازه خلوص انسان بیشتر باشد یعنی با قلب امیدوارتر به حضرت حق رجوع کند، به همان اندازه جواب عمیق‌تری می‌گیرد و به یک معنا انفاق او با عمق بیشتری که خودش نسبت به توحید الهی داشته است قبول می‌شود 2- توکل نیز به این معنا است که انسان در اعمال خود در عین انجام اعمال، به خدا رجوع کند ولی به جای امید به اعمال خود به خدا امید داشته باشد که آن اعمال را به عالی‌ترین نتیجه برساند و مهربانی خدا به این معنا است که رجوع بنده به پروردگارش را بی‌جواب نمی‌گذارد 3- با ذکر «لا حول و لا قوة إلاّ باللّه» نظر به حضور مطلق حضرت پروردگار در همه‌ی امور می‌کنیم و حضرت پروردگار نیز با همین نگاه و ایمان ما به امورات ما نظر می‌کنند 4- به هر صورت ما باید هرچه بیشتر توحید خود را شدت ببخشیم تا در هر صحنه‌ای قبل از آن‌که امورات کثیر برایمان اصالت پیدا کند حضور حضرت حق اصالت داشته باشد. موفق باشید

11104
متن پرسش
سلام و خدا قوت: تشکر به خاطر جواب سوالی که در مورد کتاب عین الحیات و کتب شیخ صدوق پرسیده بودم که پاسخ شما تاکید روی فهم روایات بود حال برای فهمیدن روایات چه باید کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای فهم روایات مثل فهم قرآن مقدماتی نیاز است که از همه مهم‌تر نگاه توحیدی است، همان نگاهی که مبنای سخنان ائمه«علیهم‌السلام» بوده است. پیشنهاد می‌کنم خطبه‌های توحیدی نهج‌البلاغه مثل خطبه‌ی اول را مدّ نظر قرار دهید. برهان صدیقین و مباحث معرفت نفس نیز برای ابتدای کار خوب است. موفق باشید
10629

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: حضرت استاد در کتاب حقیقت نوری اهل بیت (علیه السلام) فرمودند اهل بیت عین کمال اند اما آیا این فرمایش با عینیت کمال اهل بیت (علیه السلام) تناقض ندارد؟!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً در جواب شماره 10543 جواب داده شده. موفق باشید
10363
متن پرسش
سلام استاد گرامی: صحبت‌های استاد جوادی آملی در خصوص مرحوم آیت الله مهدوی کنی رو می دیدیم و مشاهده کردم استاد، دایم روی این نکته تاکید می‌کردند که در واقع آیت الله مهدوی کنی به هرجا رسیده از این بوده که صادقانه و خالصانه قصدش خدمت به جمهوری اسلامی ایران، اعتلای جمهوری اسلامی، تقویت جمهوری اسلامی و ...بوده. استاد سوالم این است آیا واقعا خدمت به نظام جمهوری اسلامی می تواند انسان را عاقبت بخیر کند؟ با توجه به اینکه در سلوک آیت الله مهدوی کنی در قبال نظام اسلامی واقعا این رویکرد وجود داشت که ایشان منیتی برای خود در مقابل نظام قایل نبود، در واقع اگر نیاز به حضورشان بود حضور پیدا می کردند اگر نیاز احساس نمی کردند مطلقا به کارهای دانشگاه می رسیدند و اینطور نبود که بگویند نه الّا و بلّا من باید خودم وسط صحنه باشم، که واقعا این روحیه، کار می برد. نظر شما چیست؟ آیا با خدمت به نظام برای ما نیز چنین اتفاقی می افتد؟ استاد سوال دومم این است که در یکی از پاسخهایتان نوشته بودید آیت الله مهدوی کنی، عاقبت بخیر شدند، از کجا معلوم؟ آیا اینکه ولی فقیه و قاطبه علما خدمات ایشان را تأیید می کنند کافی است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت‌اللّه مهدوی کنی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عالمی بود که متوجه شده بودند در این تاریخ خداوند از طریق انقلاب اسلامی خود را به صحنه آورده و اگر کسی بخواهد با خدای حقیقی و نه خدای ذهنی، مرتبط شود باید با تمام وجود خود را سرباز فداکار انقلاب اسلامی معنا کند که عاقبت به‌خیری تنها در این جاده نهفته است. موفق باشید
9959
متن پرسش
سلام حضرت استاد: وقتتان بخیر. چرا گاهی یک نفر 100 درصد مظلوم واقع می شود برای سالها آثار ظلم دامنگیرش هست تازه در مظلومیت سعی می کند از حریم حدود الهی هم خارج نشود ولی ظالم جوابش را دیر می گیرد؟ این آدم سیر به حق ندارد و این بالاترین عذاب است ولی دوستان من می گویند پس کوجواب ظلم به ما؟ ظالم که حالش خیلی خوب است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این ظاهر قضیه است. شاه و صدام در یک شرایط بر خر مراد سوار بودند و می‌تازاندند، ولی آخرش چه؟ اگر ما معتقد به عدالت خدا هستیم باید مواظب خودمان باشیم که ظلم نکنیم و مطمئن هستیم ظالم عاقبت به خیر نمی‌شود. موفق باشید
1164

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ارادت خدمت استاد محترم؛ من کتاب جوان و انتخاب بزرگ شما را خواندم و پس از خواندن آن دچار تلاطم فکری شده ام از این باب که آیا کارهای من در راستای اراده خداوند است یا خیر و به نوعی در اهداف زندگی ام دچار شک شده ام. لازم به ذکر است که بنده معلم هستم و کار سرمایه گذاری در بازار نیز انجام می دهم.چگونه اعمال خود را در راستای اراده خداوند انجام دهم و همچنین یک سوال دیگر نیز دارم، بنده چندسالی است که کار نوازندگی ساز نی نیز میکنم و با این ساز به آرامش می رسم، آیا نوازندگی نی نیز از این باب مشکل دارد یا خیر؟ با تشکر از شما
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی نه، نوازندگی نِی اشکال دارد و نه سرمایه‌گذاری در بازار، آنچه اشکال دارد غفلت از نحوه‌ی حضور ما در ابدیت است که باید قلب خود را با معارف الهی و اعمال عبادی مناسب آن عالَم کرده باشیم، اگر نوازندگی نی و سرمایه‌گذاری در بازار ما را از این امر غافل کرد اشکال دارد. موفق باشید
1057

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم تنها یک مورد برایم در مورد رزق حل نشده است و آن هم رزق کسانی همانند مردم آفریقا و بعضی از نقاط جهان است. عده ای از این افراد از گرسنگی می میرند و این در حالی است که طبق روایات رزق هر کس مقدر شده است. قاعدتا جواب نمی تواند ظلم دیگران باشد چون طبق روایات عمل دیگران نمی تواند روی رزق ما تاثیر بگذارد و قرار بود که ما ذهنمان را درگیر عمل دیگران نکنیم. لطفا این مطلب را برایم تجزیه و تحلیل کنید.در پناه قرآن موفق باشید
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی در سؤالات قبلی عرض کرده‌ام که باید در آن محیط زندگی کرد تا معلوم شود راز گرسنگی مردم آفریقا چیست. آقای «خوزه‌اُ دوکاسترو» در کتاب «ژئوپلوتیک گرسنگی» موضوع قحطی‌زدگی روحی را مطرح می‌کند. آنچه برای ما مسلّم است روایاتی است که می‌فرماید رزق هرکس از قبل تعیین شده است. با توجه به این روایات باید موضوع را دنبال کرد. موفق باشید
884

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام و خسته نباشید. استاد گرامی. 1-روش تحقیق در متون دینی(قران+حدیث+...)برای رسیدن به فهم عمیق و معرفت جامع چگونه است؟2-چگونه به انچه که دریافت میکنیم مطمین شویم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: به نظرم اگر در امور معرفتی و موضوع‌های مربوطه‌، حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌علیه» را الگوی خود قرار دهید جواب هر دو سؤال‌تان را می‌گیرید. موفق باشید
22479

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد بنده دارای عدم تمرکز و دقت بسیار بسیار پایین در کارهایم هستم. بطوریکه باعث پایین آمدن زیاد اعتماد به نفس، عدم قبول فعالیت های اجتماعی، عدم باور برای انجام کارها اجتماعی و شخصی و در نهایت ترس، وسواس فکری، دلهره و اضطراب بسیار زیاد در زندگی هستم. همین سوال را بار سوم است که می نویسم و دو دفعه قبول اشتباه کردم و مجبور شدم دوباره بنویسم. خواهشمندم برای حل این بحران در زندگی ام یا از طریق پاسخ در همین سوال یا معرفی منبعی روان از خود یا شخص دیگر بنده را مساعدت نمایید. با تشکر خدا نگهدار.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر مدتی با کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» به‌سر ببرید، مفید افتد. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

20812
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: چند سالی است که با مباحثی پیرامون ولایت فقیه درگیرم و ذهنم را به خود مشغول کرده است. از نوع رابطه ی ولی فقیه با مردم و مردم با ولی فقیه. از نوع رابطه ی مسئولین با ولی فقیه و بالعکس. در این زمینه کتاب «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» و قسمتی از کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» را خوانده ام و از منابع دیگر نیز چیزهایی خوانده ام، ولی گویا چیزهایی که برداشت کرده بودم اشتباه بوده است، با توجه به فایل صوتی که اخیرا از شما پخش شده است. در رابطه ی فایل صوتی که از شما پخش شد، شما فرموده اید: «می گویند که آقا همه نظریاتش درست نیست در صورتی که خدا وقتی کسی را زعیم می کند، قلبش را در اختیار می گیرد. بالاخره ما چه گناهی کرده ایم که آقا را قبول داریم. آیا می شود خدا ایشان را کمک نکند، آن وقت به ما ظلم کرده است و خدا این کار را نمی کند.» آیا در اختیار گرفتن قلب دلیلی می شود که تمام نظریات درست باشد؟ پس شما این سخن رهبری را چگونه توجیه می کنید که می فرمایند: «یکی از خطاهایی که خود ما کردیم (بنده خودم هم در این خطا سهیم هستم) این مسئله ی تحدید نسل، باید از اواسط دهه 70 متوقف می شد. خود بنده در این اشتباه سهیم هستم. خدا باید از ما ببخشد.» در اینجا خود حضرت آقا می گویند که اشتباه کرده اند، شما چگونه این صحبت را تحلیل می کنید؟ علاوه بر آن اینکه آیا بر فرض صحت صحبت شما مبنی بر عدم خطا در تصمیماتِ حضرت آقا، فضای نقد و نظر هم راجع به نظرات آقا باید بسته شود؟ شما فرموده اید در یک جلسه ی خصوصی معتقد بوده اند که فلان نظر حضرت آقا اشتباه است این کار (نقد کردن) کجایش خلاف است؟ ما صحبت هایی از حضرت آقا داریم مبنی بر اینکه اصرار می کنند بر نقد کردن خودشان. شهید بهشتی: «ما هنوز رابطه ی طلبگی را با امام حفظ کرده ایم. اما در پایان وقتی ایشان تصمیمی گرفتند، دیگر با ایمان اجرا می کنیم؛ ولو آن تصمیم برخلاف آن انتقادهایی باشد که در همان جلسه کردیم». خوشحال می شوم پاسخ دهید. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال شماره‌ی 20800 عرض شد؛ بحث در عصمت ولیّ فقیه نیست، بحث در رهنمودهای کلّی اوست برای سعادت جامعه. در این رابطه است اگر مسئولی بخواهد خود را در عرض عقل ولیّ فقیه مطرح کند، از حکمت لازم خارج می‌شود. وگرنه اگر در عین انتقاد به رهبر، باز در کلیّت، جهتی که رهبری در جمع‌بندی پیشنهاد می‌کنند را عمل کنند مشکلی پیش نمی‌آید به‌خصوص که رهبری انقلاب مبتنی بر آموزه‌های دینی و قرآن و روایات نظرات کلّی خود را مطرح می‌کنند و این نزدیک‌ترین روش برای امن‌بودنِ از خطاست. موفق باشید

20734
متن پرسش
با سلام: با توجه به اینکه وجود حضرت مهدی از نظر تاریخی ظاهرا قابل اثبات نیست پذیرش اینکه ایشان وجود خارجی داشتند منوط می شود به رجوع به روایات حتی اگر عقل و قرآن نیز دلالت کلی بر وجود ایشان داشته باشد تعیین مصداق منوط به رجوع به تاریخ و روایت است و چون راه تاریخ بسته است میماند راه روایت، راه روایت هم مشکل اینست که شرط صحت روایت، اثنی عشری بودن راویست و در این مورد که وجود حضرت صاحب ثابت نیست اگر راوی اثنی عشری باشد موجب ضعف حدیث می شود کما اینکه هرآنچه اسماعیلیان از جانب خود روایاتی در مورد امامت اسماعیل بیاورند هیچ حجتی ندارد بنابرین باید به روایاتی رجوع کرد که راوی بی طرف باشد که باز اگر راوی غیر از شیعه اثنی عشری باشد موجب ضعف سند می شود و اگر اثنی عشری باشد موجب نقض بی طرفی و روایات متواتر که همه فرق تایید کرده باشند هم نداریم والا مسئله از نظر تاریخی ثابت می شد دقت داشته باشید که ما فعلا کار به امامت ایشان نداریم که بتوان با کلیات عقلی و ... ثابت کرد بلکه می خواهیم بدانیم امام عسکری پسری داشت یا نه فارغ از این که امام بود یا خیر و می بینید که باب تحقیق بسته است مگر آنکه تبع لآبا ایمان بیاوریم و آن ایمان را چه ارزشیست نمی دانم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- براهین عقلیِ محکمی در راستای وجود انسان کامل داریم که در این مورد می‌توانید به کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید 2- محی‌الدین بن عربی که موضوع انسان کامل را مطرح می‌کند و مصداق آن را در حال حاضر حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» می‌داند متذکر می‌شود که در شهود خود آن حضرت را در محروسه‌ی دمشق ملاقات کرده، در حالی‌که محی‌الدین شیعه مذهب نیست و مبتنی بر روایات شیعه موضوع را دنبال نمی‌کند 3- روایات مطمئنی در این مورد از خود پیامبر هست که شخصی مثل جابر از ان حضرت نقل می‌کند. موفق باشید

18770

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: نظر جنابعالی در مورد سخنان سید حسن آقا میری چیست!؟ التماس دعا کانال رسمی رسانه اینترنتی بیدار باش [مرجع دانلود پادکست های سید حسن آقامیری] آرشیو کامل پادکست ها در کانال بیدار باش۲ @BidarBash2 Website: BidarBash2.Net صفحه رسمی سید حسن آقامیری در اینستاگرام: instagram.com/hasanaghamirii ‌instagram.com/BidarBash1
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: چند جلسه صحبت‌های ایشان را دنبال کردم. به نظر بنده موضوعات دینی را بعضاً سطحی می‌کنند لذا از جهت اصلی و قدسی و ملکوتی آن کمی کاسته می‌شود. به جای این‌که دنیا را دینی کنیم، باید مواظب باشیم دین را دنیایی نکنیم. موفق باشید

17946
متن پرسش
خدمت استاد طاهرزاده سلام و عرض ادب دارم: سوالی داشته که ذهن بدجوری دنبال جوابشه. سوالم از محضر شريف شما اين است كه چرا در بحث تخصصي خداشناسي پاره اي از متكلمين و فقها حال حاضر منجمله آيت الله صافي گلپايگاني، آيت الله وحيدخراساني، آيت الله سيدان، استاد حكيمي و... خداشناسي فلسفي را قبول نداشته و مباحثي مثل سنخيت، علت و معلول، وحدت تشكيكيه و... را قبول نداشته و باطل مي دانند و حتي براي خود استدلال هم دارند و از آن طرف عكس اين سخنان را فقهايي مثل آيت الله جوادي آملي، آيت الله مصباح يزدي و... مي زنند. چرا در مورد اين بحث تخصصي و ركن ركين دين و مذهب يعني خداشناسي بين اين عزيزان ديني مان اختلافات علمي هست. واقعاً در اين خصوص برداشت خودتان چيست استاد عزيزم؟ در بحث فوق تخصصي خداشناسي حقيقتاً كدام گروه از بين فلاسفه و متكلمين سخنانشان در اين خصوص به معارف خداشناسي و توحيدي شيعه نزديكتره؟ چون واقعاً من جوان در اين بحث تخصصي گيج شدم. از آن ور فقهيي برهان فلسفي را قبول مي كند از آن طرف فقيهي برهان فلسفي را باطل، رد و توالي فساد مي دانند؟ تحليل شما از اين سخنان چيست؟ چون از آن ور دوست دارم اين بحث خداشناسي را استدلالي دنبال كنم و از آن طرف مي خواهم نزديكترين راه به آيات و روايات باشه و مخالفت با آن نداشته باشد. از اين كه بنده نوازي كرده و سخنان حقير را مطالعه نمودید كمال سپاس را دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که در روایات داریم علاوه بر حجت ظاهری که شریعت الهی و ائمه‌ی معصومین‌اند، حجت باطنی داریم که همان عقل است و اگر ما عقلِ مقتضی فهم روایات و آیات را به‌کار نگیریم و فقط تنها به ظاهر روایات و آیات بسنده کنیم، چنین مشکلاتی که متذکر شده‌اید پیش می‌آید. امثال حضرت امام خمینی و علامه طباطبایی در به‌کارگیری عقل در فهمِ آیات و روایات، موفق‌تر از کسانی‌اند که به ظاهر آیات و روایات بسنده کرده‌اند. جناب آقای دکتر مهدی امامی‌جمعه در سلسله بحث‌های خود در 15 جلسه تحت عنوان «سیر تاریخی الهیات اسلامی» به‌خوبی به این موضوع پرداخته‌اند. متن صوتی آن را از مرکز فرهنگی «سُها» از جناب آقای تیموری به آدرس hrteimouri@gmail.com می‌توانید تهیه کنید. موفق باشید

15733

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: در سوره الرحمن آیه «وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ» ﴿۴۶﴾ منظور از این دو بهشت چیست؟ می توان گفت یکی از بهشت ها برای قلب و ملکات انسانی است و دیگری مربوط به تامین قوه خیال آدمی است (مثل فاکهه و....) یا معنای ملکوتی دیگری دارد. لطفا کمی از اسرار معرفتی این آیه را بیان کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف شما حرف خوبی است. بعضی فرموده‌اند منظور، بهشت برزخی و بهشت قیامتی است. و یا فرموده‌اند منظور، بهشت اعمال و بهشت عقاید است. موفق باشید

15698
متن پرسش
با سلام: تفسیر المیزان و کتابهای شما از قبیل معرفت نفس و خویشتن پنهان و از برهان تا عرفان و... را مطالعه کردم. سوالاتی از خدمتتان داشتم. ۱. منظور از فیض اقدس و تجلی برای خود چیست؟ در مورد تقدیر جزوه جبر و اختیار را مطالعه کردم. شما فرمودید که چون ما انجام می دهیم فعلی را پس خدا می داند و او قبل از انجام فعل می داند و این برایم کمی مبهم است، آیا چون او مجرد از مکان و زمان است قبل از فعل، آن را می داند، لطفا با مثالی واضح تر برایم مطلب را روشن سازید. من در فلان تاریخ آینده، کاری را انجام خواهم داد ولی خدا الان آن را می داند و در آینده این انجام می شود، آیا این شدت قرب را می رساند؟ و اینکه حرکت جوهری را به ویدیو پرو ژکتور تشبیه کنیم آیا در پروژکتور همه چیز ضبط شده و فقط اجرا نمی شود آیا بحث را جبری نمی کند؟ و در آخر می خواستم بدانم رابطه عرش با عالم امر چیست؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حضرت حق که عین کمال است و دوست‌داشتنِ کمال نیز کمال محسوب می‌شود، چون خواستْ خود را در آینه‌ی تفصیل بنگرد می‌شود فیض اقدس و نظر بر خود. که محی‌الدین به طور مفصل این موضوع را در فصّ آدمی بحث می‌کند 2- علم حضرت حق به فعل ما بر اساس نحوه‌ای است که ما آن فعل را انجام می‌دهیم و چون ما بر اساس اختیارمان آن فعل را انجام می‌دهیم و او همین را می‌داند، جبر پیش نمی‌آید. و چون وجود مخلوقات از اوست و به همه‌ی ابعاد مخلوقات، حتی آن ابعادی که هنوز در ظرف زمان ظهور نکرده ودر نزد اوست، قبل از ظهور زمانی مخلوق او نحوه‌ی عمل مخلوق را می‌داند. شاید مثال ویدیو پروژکتور برای حرکت جوهری، مطلب را در حجاب ببرد. موفق باشید   

15465

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: گفته می شود تنها جایی که خداوند بدون واسطه تجلی کرد در عاشورا و در کربلاست. آیا این سخن صحیح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این معنا است که در آن شرایط، حجابی بین انسان و خدا نیست و انسان به خودْ نظر ندارد، البته بر اساس روایات دیگر، این حالت منحصر به عاشورا و کربلا نیست. موفق باشید

14399

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد یکی از دوستان ما مستند ساز است. یک ایده دارد می گوید که ما مستندی از استاد بسازیم تا جامعه بیشتر با استاد و تفکرات ایشان آشنا شود. بنده گفتم از استاد می پرسم به شما خبر می دهم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر این کار را نکنید زیرا شهرت بنده موجب می‌شود افراد سطحی مزاحم شوند، همین حالا هم در زحمت هستم. موفق باشید

14097
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی و حق گرا. سوالاتی را می خواستن خدمتتان عارض گردم: 1. این روز ها که بحث های پیرامون انقلاب و استکبار و ... مطرح شده به شدت دچار سوالات و شبهات شده ام پیرامون مسایل گوناگون که از طرف مسولین جامعه بیش تر بیان می شود که آیا هبری کار درست می کنند یا خیر، آیا آمریکا دست از استکبار و جرم هایش برداشته یا خیر؟ آیا اسراییل فی حد ذاته باید باشد در فلسطین یا خیر (بدون توجه به ظلم های که می کند که غلط اند) آیا حق با آقای روحانی و هاشمی و غیرذلک است که مدام آقای احمدی نژاد را ترور می کنند یا حق با آقای رسایی و غیره که که طرف مقابل را ترور می کنند به گونه ای که انسان فکر می کند طرف مقابل یا حتی خودشان می گویند که منافق، تندرو و غیر ذلک اند. آیا سال 88 فتنه رخ داد و عاملانش فتنه گر بودند یا نه بلکه به دنبال اصلاح جامعه بودند یا اینکه مفتون و دچار فتنه شدند. اما به نظر بنده همه اشتباه می کنند که این قدر بین هم اختلاف می اندازند به گونه ای که می شود همه را با یک گرد هم آیی اندیشه ای این ها را حل کرد و کار درست تر را انجام داد به نظر بنده شاید این افراد دچار جهل فکری اند که نمی توانند به آرامی با هم برخورد کنند. البته امیدوارم این باشد نه اینکه حق فقط با یک گروه باشد و آن گروه دیگر.... لطفا مرا راهنمایی کنید که کدام حق اند از طریق کتاب یا راه های دیگر. بنده مبانی انقلابی را می دانم و قبول دارم و این ها را از طریق بیانات رهبری و کتب و جلسات خودتان و دیگران در یافته ام اما در اینکه مصداق حق و با طل را بیابم پایم می لرزد که مبادا دوباره مظلویت علی علیه السلام به خطر جهل مرکب مردم تکرار گردد. 2. اگر می شود یک تعریف جامع از ازدواج از دیدگاه اسلام بیان کنید به گونه ای که در برگیرنده تمام آرمان ها باشد. 3. بنده انسان شناسی های شما را تا جلد 4 خوانده ام اما هنوز اقناع نیافته ام و می خواهم هم بیشتر بفهمم و هم عقلا بفهمم چه کتب و یا صوت هایی را پیشنهاد می کنید تا انسان را در حد توانم بشناسم و بعد بتوانم بفهمم چه باید برایش کرد که به کمالش و آرامش حقیقی اش در رسد؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مواردی که می‌فرمایید را باید با ملاک‌های معرفتی و در نسبت به اهداف ضد استکباری انقلاب اسلامی برای خود روشن کنید 2- ازدواج چیز مبهمی نیست که به تعریف جدایی از آن‌چه در عرف هست، نیاز داشته باشد. انسان‌ها از جهات مختلف مثل تولید فرزند و رفع نیاز جنسی و داشتن همسری که با او اُنس روحی داشته باشد، نیاز به ازدواج دارد 3- بحث «معاد» همراه با شرح صوتی آن خوب است کار شود. موفق باشید

14017

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: کتب استاد محمد شجاعی برای سیر و سلوک خوب است؟ چگونه استفاده شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت اللّه سید محمد شجاعی در بحث «مقالات» روش سیر و سلوکی خوبی را در معرض دید ما قرار می‌دهند ولی استاد محمد شجاعی چنین ادعایی ندارند که بخواهند روش سلوکی پیشنهاد کنند، بلکه روش ایشان بیشتر طرح معارف اسلامی است. موفق باشید

13621
متن پرسش
با سلام و عرض تسلیت ایام محرم: استاد نظر شما راجع به اینکه در بعضی شهر ها چند دهه در طول سال با عناوین مختلف عزاداری به پا می شود چیست؟ آیا این روش از نظر دین و مذهب مورد تایید است؟ آیا در زمان حضرات معصومین هم عزاداری به همین سبک روال بوده است یا سبکی دیگر؟ و اصلا این که عزاداری در فرهنگ ما به صورت یک آیین در آمده است از کجا شروع شده؟ و در پایان شما شیوه صحیح عزاداری برای حضرات معصومین علیهم السلام را چه شیوه ای می دانید؟ با تشکر و آرزوی سلامتی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از همان ابتدای امر، عزاداری برای آن حضرت و یاد مصائب کربلا در کوفه توسط شیعیان و خانواده‌های شهداء شروع شد و ائمه«علیهم‌السلام» نیز به این موضوع توصیه کردند و حتی خودشان چنین جلساتی را تشکیل می‌دادند و روز به روز کامل‌تر شد در حدّی که جلسات عزاداری امام حسین«علیه‌السلام» به جلسات طرح معارف دینی منجر گشت و سال‌های سال شیعیان را به عنوان آگاه‌ترین مسلمانان نسبت به دین خود تربیت کرد. تا این‌که متأسفانه در سال‌های اخیر با غلبه‌ی دسته‌ راه‌انداختن به شکل افراطی و مداحی‌های بعضاً کم‌محتوا، موضوع از آن حالت قبلی خارج شده است. موفق باشید

13517
متن پرسش
سلام علیکم استاد: 1. اصلا چه شد که نسبت بشر با وجود تغییر کرد؟ 2. فلسفه جهان مدرن چگونه شکل گرفت و اینکه چگونه وارد فرهنگ اسلامی شد و چرا ما دیرتر مدرن یا بهتر است بگویم شبه مدرن شدیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طبیعی است وقتی شوق نظر به حقیقت فرو نشیند بشر بیشتر با مفاهیم قابل اشاره به آن حقیقت، مشغول می‌شود و از آن‌جایی که در شیعه از طریق نظر به امام، اُنس با حقیقت بیشتر است، ما به‌راحتی گرفتار مدرنیته نمی‌شویم مگر آن‌وقتی که از رجوع به اهل‌البیت غفلت کنیم و بدین لحاظ است که بعضی از مردم و سیاسیون یک نوع هم‌سخنی با غرب را در خود می‌بینند. راه‌کار رفع مشکل، برگشت به اُنس قدسی است که در شیعه از طریق نظر به امامان و حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» عملی است. موفق باشید

نمایش چاپی