بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
2537

عصمت ائمهبازدید:

متن پرسش
با سلام.باتوجه به اینکه124000 پیامبر معصوم بوده اند .می خواستم بذانم تفاوت عصمت پیامبر و 14 معصوم چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: طبق آیه‌ی 33 سوره‌ی احزاب؛ اهل‌البیت – اعم از رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» و ائمه و حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیهم» همه به اراده‌ی خدا از هرگونه آلودگی مبرا هستند. همچنان که انبیا الهی معصوام اند و از این جهت نباید تفاوتی بین انها باشد . موفق باشید
2526
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشی .....ایا اینکه می گویند حضرت محمد شهید شده است درست است؟؟این اطلاعاتمو از کتاب مخفی یهود نبوئت هیلد علی موسوی مطلق
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: با توجه به این‌که در روایت داریم رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» فرموده‌اند: «ما مِنْ نَبِیٍّ اَوْ وَصِیٍّ إلاّ شهیداً» هیچ نبی و وصیّ‌ای نیست مگر این‌که شهید خواهد شد می‌توان قول به شهادت رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» را پذیرفت. البته شیعه معتقد نیست که یهودی ها حضرت را شهید کرده اند. موفق باشید
2321
متن پرسش
به نام خدا سلام استاد خدا قوت با توجه به سخن حضرت علی در نامه ی 31 نهج البلاغه و شرحی که روی ان دادید مبنی بر این که کاری که بر عهده ات نیست را انجام نده میخواستم ببینم در اسلام چه وظیفه ای برای یک فرد در رابطه با اصلاح جامعه و سنت های غلط و دیگر افراد و خطاهایی که احیانا از انها سر میزند تعریف شده است؟در رابطه با خطاهای دیگران چه موضع گیری در خودمان و بیرون داشته باشیم تا هم دچار کبر و عجب نشویم و هم در انجام وظیفه کوتاهی نکرده باشیم ؟معنای این کار پیامبر که هیچ گاه دیگران را سرزنش نمی کردند چیست ؟ایا کافیست که با عملمان دیگران را از کار درست مطلع کنیم ؟ .یا به عبارت دیگر تاچه حد وظیفه داریم در اصلاح دیگران تلاش کنیم و چگونه باید این کار را انجام دهیم؟ قدرت تشخیص درستی یک عمل در موارد خیلی جزئی که به طور صریح در روایات ذکر نشده را چگونه به دست بیاوریم ؟ اگر ممکن است کتابی به اینجانب معرفی نمایید تا با استفاده از احادیث و روایات قدرت تشخیص و تصمیم گیری در زندگی امروز را پیدا کنیم . با سپاس
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: إن‌شاءالله کتاب «معراج السعاده» و «مفاتیح الحیاة» جواب سؤال‌تان را می‌دهد و اُنس ممتد با کتاب‌های اخلاقی قدرت تشخیص شما را در امور جزیی بالا می‌برد. موفق باشید
805

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام سه سوال در مورد رجعت داشتم 1-با توجه به مسئله رجعت,ایا امام زمان دو مرتبه حکومت میکنند یعنی یکی هنگام ظهور ودیگری بعد از رجعت تمام ائمه به عنوان اخرین حجت خدا بروی زمین 2-درست است که حضرت زهرا(س) رجعت نمیکنند 3-درست است که با توجه به اینکه در زمان حضرت رسول(ص),امام علی وزیر و یاور ایشان بودند زمان رجعت امام علی(ع)و رسول اکرم(ص),حضرت رسول وزیر و یاور امیرالمومنین(ع) هستند با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: 1- ظاهراً روایتی که حاکی از رجعت حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» باشد نداریم 2- روایت بیشتر بر رجعت بعضی از امامان مثل امام حسین«علیه‌السلام» و حضرت علی«علیه‌السلام» تأکید دارد 3- معلوم نیست موضوع وزارت رسول خدا«صلی‌الله‌علیه‌وآله» برای علی«علیه‌السلام» جنبه‌ی تأویلی نداشته باشد به این معنا که شریعت محمدی«صلواة‌الله‌علیه» تماماً در خدمت حاکمیت علوی خواهد بود. موفق باشید
20143
متن پرسش
سلام علیکم استاد: بنده آدم زود رنجی هستم. مثلا اگر کسی خواسته باشد اذیت کند یا مثلا خواسته باشد شوخی طعنه آمیز کند یا مسخره کند یا .....ناراحت می شوم. اینقدر ظرفیت ندارم که به خاطر این مسائل الکی، ناراحت نشوم. استاد از این قضیه که چرا شرح صدر ندارم رنج می برم. خواهش می کنم اگر ذکری، دعایی، آیه قرآنی یا.... هست راهنمایی ام کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی مولوی: «مر سفیهان را رباید هر هوی / زان‌که نبودشان گرانیِ قوا» هر اندازه انسان با معارف الهیه و مسائل عقلی بیشتر آشنا شود، کم‌تر این امور وَهمی و خیالی او را در اختیار می‌گیرد. موفق باشید

18666
متن پرسش
با سلام: من دو سوال مرتبط دارم: 1. آیا می تواند الهام به قوه ی تخیل القا شود؟ 2. چگونه بفهمیم که این القا در قوه ی تخیل الهام بوده یا از نفس خود و ضمیر ناخودآگاه بوده؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چرا که نه! 2- اگر آن الهامات، روحِ عبودیت ما را تقویت کرد، جنبه‌ی الهی دارد وگرنه وسوسه‌های شیطانی است. موفق باشید

18333

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: اگر ممکنه این سوالمو شفاف جواب بدین آیا در جلسات پسر علامه طهرانی دست بوسیدن پسرشون درسته یا بدعته و اینکه خواهرزادشون در قم که آمریکا هم بودن اندیشه هاشون با علامه طهرانی مغایرت داره.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این کارها با سلوک حکیمانه‌ی علامه‌ی طهرانی سازگاری ندارد، یک نوع مریدبازی است که انسان را از حکمت و تعقل دور می‌کند. موفق باشید

17814

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
ببخشید استاد طاهرزاده، سلام: خواستم اگه ممکنه این مطلب رو بخونید و نظرتون رو بگید و اگه اطلاعی از این موضوع دارید، ممنون میشم بفرمایید. این مطلب در یک کانالِِ عرفان در تلگرام به نام کانالِ لام.میم بود. مطلب: ان شاءالله فرصت بشه، مطلبی در خصوص زندگی هولوگرامیک براتون می نویسم. دیری نخواهد پایید، که مردم با تکنولوژی مواجه خواهند شد که بصورت ارادی و تکنولوژیکی وارد عالم مکاشفه می شوند، طراحی زندگی و ساختمان و... خود می کنند سپس مثلا خانه ای را که در وضعیت هولوگرافیک برای خود ساخته و طراحی و چیدمان کرده اند، سیو و ذخیره می کنند، سپس در عالم خارج به مهندسین خواهند گفت این هوگرام منو واقع نمایی بکن و هزاران هزار هولوگرام، یعنی مکاشفات تکنولوژیک در جهان ساخته خواهند شد. حالا ببینید کی عرض کردیم این مطلب را یک مدت دیگر، هولوگرامی مثلا خواهد آمد، همسران واردش می شوند، و بچه خودشان سفارش می دهند! رنگ مو فلان، رنگ چشم فلان و.... تا اینکه هولوگرام تا ریز قیافه بچه را به آنها نشان می دهد و آنها درست در عالم واقع بجه ای که دنیا خواهند آورد همینه حتی خواهند رفت داخل هولوگرام و می روند مثلا پانصد سال آینده گشتی می زنند و بر می‌گردند. علم غوغایی راه خواهد انداخت. سفر به داخل هسته اتم، و دنیای ریز اتمیک. سفر داخل خورشید، سفر به میلیارد ها سال نوری بعد و قبل، کشف انواع عجایب، مثلا چه جالب میشه طرف میره با کنفوسیوس هم کلام میشه و ازش درس میگیره دوباره بر میگرده زمان خودش، داخل هولوگرام میشه و آخر همه احتمالات را بعیان می بیند، بعد بهترین و پرسود ترین معامله را انتخاب می کند، این قضیه تا جایی ممکنه پیش بره که همه مردم یک زندگی موازی ذهنی داشته باشند، یعنی طرف ایران باشه خودش یک زندگی اینجا داشته باشه و یک زندگی هولوگرامیک هم مثلا در آمریکا داشته باشه با یه عده ای دیگر که در آنها هم در هولوگرام اند حتی ممکنه یک زندگی زمینی داشته باشه یک زندگی مریخی اینجاست که باید گفت فتبارک الله احسن الخالقین اخیرا بازی های کامپیوتری زیادی در بازاز هست. مانند «سیمز» «کلش» و غیره که بهتر از من همه می دانید طرف الان میشینه پشت سیستم، و با جویستیک یا کیبورد نفرات داخل بازی را کنترل میکنه و نرم افزار بازی هم بصورت هوشمندانه با این بازیگر تعاملات داره همین را تصور کنید. که نرم افزار فوق هوشمند هولوگرام میشه و طرف خودش وارد بازی میشه؛ خودش داخل سیمز میشه، خودش داخل کلش میشه و این فقط تقریب ذهن بود مساله بسیار شگفت تر از این است. دیگه برای درمان عمل جراحی لازم نیسن، دکتر داخل هولوگرام مریض میشه و مثلا غده را داخل هولوگرام درمان میکنه. و و و و و و چه ها که نخواهد شد.دوستان بحث هولوگرام که یادشان هست؟ گفتیم چه بسا خواهد آمد که طرف یک زندگی موازی با زندگی طبیعیش، در هولوگرام خواهد داشت. اینم داستانی از جناب محیی الدین بن عربی که مؤید آن مطلب است:
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مباحث معرفت نفس را دنبال فرمایید و تفاوت ساحت مجردات را از ساحت عالم ماده متوجه شوید به خوبی به غفلت این افراد و این ادعاها که بیشتر با تفکر کارتونی شکل گرفته است، پی می‌برید. موفق باشید

16607
متن پرسش
با سلام حضور استاد گرامی: می خواستم بفرمایید آیا امام زمان (عج) به ساعت ظهورشان و نیز ساعت قیامت علم دارند یا نه؟ آیا علم حضرت و معصومین (ع) همچون علم خدا لایتناهی ست یا فقط در حدی است که خدا بخواهد؟ از زحمات جنابعالی بسیار سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صریحِ سخن ائمه هست که علم‌شان محدود است، به اندازه‌ای است که خدا بخواهد. حتی قرآن خطاب به پیامبر می‌فرماید: ای پیامبر! يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي لا يُجَلِّيها لِوَقْتِها إِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتيكُمْ إِلاَّ بَغْتَةً يَسْئَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ (187) درباره قيامت از تو سؤال مى‏ كنند، كى فرامى‏ رسد؟! بگو: «علمش فقط نزد پروردگار من است؛ و هيچ كس جز او (نمى ‏تواند) وقت آن را آشكار سازد؛ (اما قيام قيامت، حتى) در آسمانها و زمين، سنگين (و بسيار پر اهميت) است؛ و جز بطور ناگهانى، به سراغ شما نمى ‏آيد!» (باز) از تو  موفق باشید

16438
متن پرسش
سلام: با توجه به سخن رهبر که فرمودن روشنگری کنید و با توجه به عملکرد ضعیف دولت در زمینه های مختلف، نظر شما در مورد روشنگری و آگاه کردن مردم از خسارتهای وارده دولت به نظام و کشور و عملکرد دولت چیه؟ بهترین روش روشنگری به چه شکلی هست و به نظر شما در این مورد چگونه به وظیفه خود عمل کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما هنوز از نظر تاریخی، در بسیاری موارد خوب و بد خود را نمی‌شناسیم و مردم خود را مناسب اهداف انقلاب اسلامی تربیت نکرده‌ایم. به تعبیر رهبری عزیز«حفظه‌اللّه» کارهای زمین‌مانده‌ی بسیاری داریم. عین سخنان رهبری که پس از روی‌کار آمدن دولت آقای روحانی در تاریخ 2/2/92 در جمعِ دلسوزان فرهنگی مطرح فرمودند خدمتتان ارسال می‌شود. بسم الله الرحمن الرحیم

دریچه ای به دنیای زیبایی از وضعیت مطلوب فرهنگی

خیلی جلسه شیرین و مطلوبی شد امروز بحمدالله؛ برادران عزیز با بیانات خودشان یک دریچه‌ای باز کردند به یک دنیای زیبایی از وضعیت مطلوب فرهنگی و همچنین نشانه‌های بسیار خوب و امیدوارکننده‌ای را دادند از انگیزه‌های جوشان و متراکمی که در این نسل جوان ما الحمدلله هست. آنچه که بنده وظیفه دارم انجام دهم در درجه اول، شکر خداست. ما خیلی چشم انتظار شما‌ها بودیم در طول چندین سال. خب الحمدلله شماها حدس ما هم همین بود. این دوستان پیشکسوتی که مشاهده می کنید، در یک دوره هایی (که ما خُب از نزدیک این برادران پیشکسوت هنری و فرهنگی را خیلیشان را از نزدیک می شناسیم) در یک دوره‌ای واقعا در اقلیت بودند، در غربت بودند؛ هر کدامشان، چه در دنیای ادبیات، چه در دنیای هنر و بقیه عرصه‌های فرهنگی. امروز خوب شما الحمدلله جوانان آمدید توی میدان و من پیش‌بینی می‌کردم، امیدوار بودم که یک چنین اتفاقی بیفتد. یک وقتی هم در نماز جمعه اشاره کردم، سالها پیش؛ شاید ده - دوازده سال پیش، گفتم که بعضیها می‌گویند ریزش داریم، من هم قبول دارم ریزشها را، اما معتقدم رویش‌ها از ریزش‌ها قویتر و ان شاءالله پربرکت‌تر است. الحمدلله همین هم شده. ان شاء‌الله موفق و موید باشید.

گزارش کم مطلب و پر حجم                                                                                             حسن این گزارش‌‌های شما، هم این بود که پرمطلب و در واقع کم حجم بود؛ یعنی با اینکه حالا مثلا برادرمان آقای حاج حسین یکتا (حدود، نمی دانم چقدر صحبت کردید شما؟ چهل دقیقه) اما خوب به نظرمی رسید که بیش از چهل دقیقه ایشان حرف ریختند توی دایره و به خصوص بیان ایشان هم خوب، خوش بیان، خوش ذوق و خوش تعبیر. (اینها همش امتیازاته) همچنین برادران دیگری که گزارش دادند، آدم احساس می کند که آنچه پشت این گزارشها، پشت این الفاظ، وجود دارد در ذهن‌ها و در دل‌ها، خیلی وسیع‌ترو شاید عمیق‌تر است. حالا وسعتش که قطعی است از آن چیزی که در الفاظ و کلمات بیان می شود.

نگرانی حقیقی بنده، نگرانی فرهنگی است

من اولین مطلبی که می خواهم عرض بکنم به شما این است که در زمینه فرهنگی، که آقای سرلشگر جعفری توضیح دادند، درست از قول بنده نقل کردند که حقیقتا بنده نگرانی ام در طول سالهای متمادی، بیش از نگرانی سیاسی و اقتصاد و اجتماعی، نگرانی فرهنگی بود. علت هم برای شما واضح است، البته برای خیلی‌ها واضح نیست، اما شما خودتان اهل فرهنگید می‌دانید که فرهنگ هواست، اگر این هوا سالم بود یک بدن مستعد با تنفس آن، خوب انرژی می‌گیرد، اگر هوا مسموم بود آدم‌های سالم هم صرف تنفس تو این هوا، مریض می‌شوند. ناتوان می شوند، معلول می شوند، فرهنگ یک چنین حالتی دارد. پشت این ناهنجاری های فرهنگی یک برنامه ریزی احساس می شود.

این نگرانی‌ یک نگرانی به جایی بود. این نگرانی‌های بنده از روی آشنایی و آگاهی و واقعیت‌های جامعه بود، توهمات نبود. آنی که من در مجموع احساس کردم در این سال‌های متمادی این است که، این کار‌های فرهنگی که در واقع ناهنجاری‌های فرهنگی که در گفتار، در آثار فرهنگی و در رفتار مشاهده می‌شود نه اینکه بخواهیم بگوییم که همه‌اش را دشمنان دارند ترتیب می دهند و تزریق می‌کند، این را نمی شود گفت؛

لکن پشت این ناهنجاری‌ها یک برنامه وجود دارد. انسان این را احساس می کند، یعنی این طور نیست! حالا گاهی هستش که فرض بفرمایید در یک جمع، یک آدمی خیال و مست که کارهای عجیب و غریب انجام می دهد، نمی شود گفت که این حرکتی که این آدم‌ ناباب یا مست یا بی خیال انجام داد این را قبلاٌ بهش دستور دادند مثل یک هنرپیشه، که می گویند این کار را بکن انجام داده؛ نه! لکن گاهی اوقات پشت صحنه یک نفر، دو نفر نشسته‌اند، این حرکات را رصد می‌کنند، و آنجایی که باید تشدید کرد، تشدید می‌کنند، آنجایی که بایدتضعیف کرد تضعیف می‌کنند، آن جایی که باید باهم جفت و جور کرد، جفت و جور می‌کنند. یک برنامه ریزی انسان احساس می کند پشت این حوادث فرهنگی وآفتهای فرهنگی که سر راه ما پیدا شده در طول این از افراد و حتی مجموعه‌ها به تنهایی کار بر نمی‌آید، باید یک کار وسیع جبهه ای انجام دادخُب وقتی انسان نقطه مقابل خودش را نگاه می‌کند، یک جبههای می‌بیند. ما در مقابلمان جبهه فرهنگی سیاسی غرب وجود دارد که در دل این جبهه، باز یک جبهه سرمایه‌داری خطرناک و آدم خوار وجود دارد، باز در کنار این، یک جبهه صهیونیستی با اهداف مشخص وجود دارد، باز در کنار این، یک جبهه ارتجاع فکری و خوک صفتی در زندگی بشری وجود دارد، سلاطین و این مسئولان و متولیان امورخیلی از حکومت ها، زندگی حیوانیشان مثل خوک و اهدافشان، اهداف دشمنان و فکرشان، فکرهای متحجر، که این‌ها همه یک مجموعه‌ای را تشکیل دادند در مقابل ما؛ یک جبهه هستند، ما اگر بخواهیم در مقابل این جبهه کار کنیم هم ماباید تنوع داشته باشیم، هم بایدابتکار داشته باشیم، هم باید انگیزه داشته باشیم، هم باید برنامه داشته باشیم، کارمان هدایت شده باشد و این نمی‌شود مگر با تشکیل جبهه. این طرف هم بایستی جبهه تشکیل داد. از افرادو حتی مجموعه‌ها به تنهایی کاربر نمی‌آید، باید یک کار وسیع جبهه ای انجام داد،این کار هم جز با حضورمردم امکان ندارد؛ یعنی ابتکارات مردم خیلی از کارها را میکند.

متشکل کردن تشکل های مردمی ؛ باری بر زمین مانده حالا شما آمارها‌یی دادیدکه برای من جدید بود، من این آمارها را نمی‌دانستم، اما می‌دانستم یک حجم عظیمی از فعالیت‌های مردمی در زمینه های فرهنگ وجود دارد.در طول این سال‌ها به افراد متعددی هم،من تکلیف کردم، که بروید این تشکل های مردمی، این مجموعه ها، این واحدهای مردمی راکه دارند کارفرهنگی خودشان میکنند، بروید اینهارا پیدا کنید، تشویق کنید، متشکل کنید، پشتیبانی ممکن، در حدود ممکن پشتیبانی کنید، نتوانستند. آن کسانی که بنده به آنها تکلیف کردم نتوانستند. یک چنین حرکت عظیمی لازم

است،خوب حالا شما وارد این میدان شدید،این مسئولیت را به عهده گرفتید، بسیار کار خوبی است، بسیار کارتقدم ابتکارات و جوشش های فردی و درونی بر اقدامات متمرکزلوازمی دارد این کار،یک لوازمی دارد که این لوازم را باید رعایت کرد. البته من در همین جا هم به شماعرض بکنم که تقدم ابتکارات اشخاص را و جوشش‌های فردی و درونی آدمهای متنوع رابه آنچه که حالابه صورت متمرکز به ذهن بنده و امثال بنده ممکن است بیاید، این تقدم را من قبول دارم. یعنی معتقدم آنچه که از مجموعه شماها بر میآید راقی‌تر وعمیق‌تر از آن چیزی است که به ذهن من می رسد،لکن چیزهایی هم به ذهن من می آید که میخواهم بگویم که به آن توجه کنید.

آفت شناسی کار جزء واجب ترین کارهاست یک مسئله این است که وقتی شما یک حرکتی به این عظمت را شروع میکنید، کار، خیلی کار بزرگی شماشروع کردید،ابعاد این کار خیلی ابعاد وسیع و بزرگی است.از جمله اولین کارهایی که باید انجام بدهید این است که یکجایی برای آفت‌شناسی این بگذارید. چون کار بزرگ است و وقتی کار بزرگ بود،آفتش هم خسارت‌باراست. از همین اول کار، شما نگاه کنید ببینید این کار وسیع و عظیم شما، چه آفت هایی می تواندپیدا کند. این به نظر من از واجبترین کارها است.اینکه از اول این کار، نگاه کنید این کار عظیم شما چه آفت‌هایی می‌تواند پیدا کند، نه نظر من جزء واجب ترین کارهاست. ماداشتیم؛ مجموعه‌هایی البته نه با این وسعت، که خوب شروع کردند،لکن خوب تمام نکردند؛نمونه‌های ازاین قبیل ما داشتیم، متعدد هم داشتیم.اگر

مراقبت نکنید و از اول آفت‌ها را نبینید با دقت تمام،گرفتار خواهید شد.آفات هم به خصوص در زمینه های فرهنگی تدریجی وارد می شوند. یک‌باره وچشم‌گیر وارد نمی‌شوند، به تدریج میآیند. یک وقت انسان احساس میکند که یک ضربه سختی خورده‌که تدارکش دشوار خواهد بود. این یکی از توصیه های بنده است این چنین کار بزرگ و گسترده ای , پشتوانه فکری و نظری بسیار محکمی لازم دارد

یک توصیه دیگرکه اینهم به نظر من خیلی مهم است، البته شما در گزارش تان اشاره کردید که به این توجه داشتیدمن میخواهم تأکید کنم، این است کهاین چنین کار بزرگ وگسترده‌ای،پشتوانه فکری و نظری بسیارمحکمی لازم دارد.اگر این پشتوانه فکری و نظری رانداشتید،وسط راه ، تشکیلاتتان در درون خودش ممکن است دچار انحراف بشود،دچار رکود و ارتجاع بشود.اگر این پشتوانه فکری وجود نداشته نباشد، این خطرها درکمین شماست.یک کار به شدت قوی وعمیق نظری و نرم افزاری حتما احتیاج دارید. خُب حالا آقایانی را که اشاره کردند آقای جعفری،که اینها پشتوانه اند، اسم آوردند چند نفر از آقایان را، همه شان را تا آنجایی که من می شناسم،بسیار خوبند؛ لکن من وزن این کار عمیق و وسیعی را که شما شروع کردید، خیلی وزن سنگینی می‌بینم که این به نظر من میرسد که این پشتوانه فکری و فرهنگی بایستی خیلی مورد اطمینان باشد. اگرنشد،دچار سطحی نگری میشوید، دچار انحراف می‌شوید. نه این که شما منحرف بشوید،تشکیلاتتان آفت انحراف پیدا خواهد کرد، آفت سطحی نگری پیدا خواهد کرد،آفت تکرار پیدا خواهد کرد،احیانا آفت تحجرهای خطرناک پیدا خواهد کرد. این هم یک نکته ای است که باید به آن توجه بکنید.ببینید چه کاری زمین مانده است ؛ نگاه کنید ببینید خلاء کجاست , آن خلاء را پرکنید

یک نکته ی دیگری که وجود دارد بحث اولویت‌هاست.نگاه کنید ببینید چه کاری زمین مانده است.حالا یک وقتی هست یک مجموعه‌ای دارند کاری را خودشان انجام می‌دهند، شما برای آن نظیری هم سراغ ندارید؛خوب پشتیبانی میکنید اشکالی هم ندارد. چنانچه هرجا ملاحظه کردید این کاری که شما می‌خواهیدانجام دهید قبلاً یک جایی دیگری برای این کار تدارک دیده شده،خوب اقدام اول این است بروید سراغ آنجا،ببینید این تدارک،تدارک کافی و قانع کنندهای هست یا نیست. اگر بود، بار از دوش شما برداشتهاست و شماتوجهتان را به آنجا جلب کنید، تشکیلات و افراد راهم به آنجا ارجاع میدهید. اگر نبود، سعی میکنید تکمیل کنید.کم پیش می‌آید که انسان یک مرکزی را به این شکل پیدا بکند بعد ببیند که صد در صد نمیشود با این همکاری کرد. مجبوریم یک کار تاسیسی به وجود بیآوریم،که البتهمعلوم نیست زیاد از این قبیل مواردپیش بیاید، حالا مثلا فرض کنید نمونه روشن اش کار تبلیغ است که شمااشاره کردید.این که شما به فکر کار تبلیغ هستید خیلی خوب است، لکن دوجور کار است. یک جور کار مثلآن کار حجاب و مدرسهکه ما هیچ جانظیرش را نداریم،یعنی این یک کار کاملاً جدیدی است ودر آن موازی کاری علی الاجاله حالاحالاهاقابل تصورنیست؛به خاطر این که حالا یک زوجی پیدا شدند که مثلا ده تا مدرسه را پوشش میدهند اگر ده تا زوج همراه با اینها شدند، صدتا مدرسه را پوشش خواهند داد،صدتا مدرسه از هزاران مدرسه تو کشور کم، مابقیش هنوزاحتیاج دارد.یا مثلا آن کاری که گفتید مثل فرستادن مبلغ در مترو و جاهایی که گفتید، جدید است و کارهایی است که نظیر ندارد، لکنیک وقت بحث فرستادن مبلغ است، خُب دوستان حوزه و یا همین دوستانی که اشاره کردید تشریف دارندمیداننددر حوزه کارهای تبلیغاتی زیادی انجام می گیرد حتی آنجاها موازی کاری بود، ما به بعضی ازمجموعه ها گفتیم اعزام مبلغ نکنند. بنشینند برای اعزام مبلغ برنامه ریزی کنند. یعنی دیدیم یک خلأیی وجود دارد گفتیم این کار را بکنید. شما نگاه کنید ببنید خلا کجاست، آن خلأ را پر کنید.

یا در زمینه مسائل قرآنی هم همین جور است. تفصیلات را حالا خود شما باید بگردید پیدا کنید. منظور این است که موازی کاری به معنای دوباره کاری درست نیست. حالا نه این که هر کار موازی غلط باشد. نه!گاهی کارهای موازی چون نیاز زیاد است، لازم است، اما دوباره کاریها واضافه‌کاری‌های بی منطق رامواظب باشید پیش نیاید و جلویش را بگیرید.

تو همین کار بسیار خوب سایبری که ایشان اشاره کردند به وجود آمده و کارهای بسیار خوبی انجام گرفته،خوب این مرکزی که تشکیل شد برای سایبری، مراقب باشید ناهماهنگی بوجود نیاید یعنی یک کاری انجام نگیرد که در جایی دیگر هم آن کار دارد انجام می گیرد یعنی کاملا همدیگر را بپوشانند. بنابراین این هم مسئله مهمی است که سرخودتان را خیلی شلوغ نکنید به کارهایی که دیگران هم دارند انجام می دهند و یک گوشه چشمی می تواند خلأیی را یا کمبودی را از آنها پر کند، باز شما خودتان بروید مشغول شوید این خیلی لزومی ندارد، کارهای نشده ونکرده که شما باید انجام دهید خیلی هست. نگاه کنید ببینید اولویت ها چیست. این مجموعه ها را به خودتان وابسته نکنید؛ محاذیری داردیک مطلب دیگر هم این است که شما پشتیبانی های مالیتان خوب است،یعنی امکانات مالی ,یکی از مسائل مهم یک چنین کارهای فرهنگی، مسائل مالی و بودجه و پشتیبانی های اینجوری است. از این جهت شما وضعتان خوب است، دستتان باز است اینطور که من اطلاع دارم و کارهای خوبی انجام می گیرد به خصوص که تشریفات و گرفت وگیریهای تشکیلاتی و بروکراسی در میان نیست،لکن اگر بتوانید به جای کمک مالی، آن جاهایی که ممکن است- یک جاهایی هست که احتیاج به کمک مالی است، بدون آن امکان ندارد کار پیش برود- اما یک جاهایی هست که کمک‌های مالی می‌تواند تبدیل شود به زمینه‌سازی برای روی پا ایستادن این‌ها باشد،که شما خودتان هم گفتید که بعضی ها می گویند که با ما این طور رفتار کنید، درست هم همین است. یعنی شما اگر چنانچه مثلاً وسیله پخش محصولات آنها را فراهم بکنید، اینها احتیاج به کمک مالی شماندارند یعنی به خودتان وابسته نکنید مجموعه ها را، -که من دیروز به مناسبتی این را به آقای جعفری اشاره ای کردم - محاذیری دارد، یعنی در آینده مشکلاتی را برای شما و برای آنهافراهم می‌کند.

تشکیلاتتان را حتی المقدور ستادی نگه دارید و وارد صف نشوید مطلب دیگر این است که تشکیلاتتان را حتی‌المقدور ستادی نگه داریدوحتی‌المقدور وارد صف نشوید،صف را به عهده همین مجموعه‌های مردمی بگذارید. بنشینید تدبیر کنید. هدایت کنید، مدیریت کنید، مدیریت به معنای مورد نظر در این قضایا، نه به معنای تصدی‌گری. در واقع یک مرزی برای خودتانقائل بشوید بین

صف و ستاد؛ و حتی المقدور وارد کارهای عملیاتی نشوید، عملیات را بگذارید به عهده دیگران و شمابنشینید تدبیر کنید. یک کار به این وسعت، به نظر میرسد که اگر بخواهد ادامه پیدا کند، این بیشتر امیدهم خودتان و هم کسانی که با شما مربوط هستند را توجه بدهید به خودسازی یک نکته دیگری هم که لازم است توجه کنید این است که شماها که گردانندگان این کار هستید در بخشهای مختلف، هم خودتان و هم کسانی که با شما مربوط هستند را توجه بدهید به خودسازی، ببینید شما اشاره کردیدبه جهاد اکبر و جهاد اصغر، جهاد اکبر این است، یعنی اگر ما توانستیم، با بت درونی و شیطان درونی مبارزه کنیم در همه این میدان‌ها پیروزیم. اگر آنجا شکست خوردیم و مغلوب شدیم در این میدان‌ها پیروزی پیدا نخواهیم کرد.حالا ممکن است در این میدان‌هاجوله‌ای یک وقت انسان پیدا کند اما دولت حق نخواهدشد، آنجارا بایستی علاج کرد،درونمان را باید درست کنیم. مراقب باشند جوان‌هایی که متصدی بخش‌های مختلف هستند که تقوا را، پرهیزگاری را و پاکدامنی را در درون خودشان تقویت کنند، اینها چیزهای لازمی است. اگر این را ما توجه نکردیم و رعایت نکردیمکمیتمان لنگ خواهد بود در بسیاری جاهای گوناگون، به در زمینه مالی , نظارت مومنانه و نه دیوان سالارانه لازم است در زمینه‌های مالی هم، من اعتقادم این است که همان جاهایی که کمک می کنید و باید کمک کنید یک نظارت مومنانه و نه نظارت دیوانسالارانه لازم است، باید وجود داشته باشد. بالاخره نگاه کنید ببینید چه قدر هزینه می‌کنید، کجا و چطور هزینه می کنید؛ به اینها توجه کنید، این طور نباشد که یک بی‌حساب و کتابی تلقی بشود. نفستان را نفس عمیق قرار بدهید، نگذارید نفستان بین راه قطع بشود کارها، کارهای بسیار مهمی است آنچه که شما به آن همت گماشته‌‌‌اید،مهم این است که کار ادامه پیداکند.نفستان را نفس عمیق قرار بدهید، نگذارید نفستان بین راه قطع بشود. البته این الزاماتی دارد؛ اگر می خواهید نفستان، نفس عمیقی باشد، الزاماتی دارد؛ هم الزامات روحی و معنوی و هم الزامات مدیریتی و تدبیری دارد و اگر چنانچه به این الزامات توجه نشود کار چنانچه باید و شاید ادامه پیدا نخواهد کرد. به هر حال اینها چیزهایی است که باید رعایت کرد. ممکن است من برخی از تذکراتی که لازم هست را بعداً به شما منتقل کنم.

از گسترش نفوذ و کلمه در سطح کشور در مسائل زودبازده، سعی کنید استفاده نشود.

یک چیز مهم که الان به این مناسبت، به خصوص در این برهه زمانی لازم است عرض کنم، از گسترش نفوذ و کلمه در سطح کشور در مسائل زودبازده، سعی کنید استفاده نشود. مثل انتخابات و فلان و اینها.حیف است که کار وسیع فرهنگی را که انسان می خواهد انجام دهد، این را وسیله ای قرار بدهد که در انتخابات یکی جلو بیاید و یکی عقب برود. به نظر من حیف است این تشکیلات را تا جایی که ممکن است صرف این جورکارهای زودبازده کنید. البته من انتخابات را به عنوان مثال گفتم ما باید یک بنیه فرهنگی قوی هم در خودمان , هم در مجموعه نظام و هم در تک تک مردم به وجودبیاوریم این کار‌ها را باید برای تقویت بنیه فرهنگی به کار برد. ما باید یک بنیه فرهنگی قوی هم در خودمان و هم درمجموعه نظام به وجود بیاوریم، هم در تک تک مردم به وجود بیاوریم.ما اگر بخواهیم به آن هدف والایعنی ایجاد یک تمدن اسلامی به معنای حقیقی کلمه ، که در آن هم دنیا است و هم آخرت، هم عزت در ملأاعلی هست و هم عزت در روی زمین است. این آن هدفی است که ما داریم. اگر بخواهیم به این برسیم که این خودش وسیله‌ای است برای تعالیم عنوی روح انسان و عبودیت واقعی که خدای متعال ,ما را برای آن خلق کرده، اگر اینها را بخواهیم دسترسی پیدا کنیم احتیاج داریم خیلی کار بکنیم، خیلی تلاش بکنیم و بنیه قوی لازم داریم برای پیشرفت. باید بنیه فرهنگی خود را قوی کنیم، بنیه آحاد مردم و تک تک مردم را. ان شالله خداوندادامه راه با استحکام زیرساخت‌ها ممکن است سوال مطرح کردید ادامه راه چگونه خواهد بود؟من عرضم این است که ادامه راه با استحکام زیرساخت‌ها ممکن است.اگرچنانچه زیر‌ساخت‌ها را محکم کردید، کار در ادامه آسان خواهد شد.هرچه بی سر و صداتر و بی‌انتساب حرکت کنید بهتر است هرچه بی سرو صداتر حرکت کنید بهتر است.تعبیر چراغ خاموش، که چند نفر از دوستان مطرح کردند تعبیرخوب و درستی است. منتها بعضی کارهایی که گفتید خیلی هم چراغش خاموش نیست. بعضی کارها بروز وظهور بیرونی هم دارد، در یک حدی لازم است، اشکالی هم ندارد، اما هرچه بی‌سر و صدا و بی‌انتساب وجودبارها ما عرض کردیم برخی ها، کار را نکرده، تابلو می‌زنند. از یک جاده ای بنده عبور میکردم نزدیک یک شهری، چند سال همانطور از آنجا عبورمیکردیم یک تابلویی من دیدم روی زمین افتاده، یک چیزی روی آن نوشته اند، روی زمین هم افتاده. امسال افتاده بود، سال قبل افتاده بود، بعد هم نرفتیم ببینیم، شاید تا حالا هم،آدم برود، تابلوی آن بالا باشد و زمین هم همینطور افتاده باشد. این فایده ای ندارد . بعضی جاها هست که هیچ تابلویی هم ندارد اما جوشش کار و حرکت آنجا فراوان است، این با ارزش است.

این کارها را یک جایی آماده کنید من بیایم ببینم حالا این کارهایی هم که اشاره کردید بعضی هایش، چون من ندیدم این کارها، بعضی هایش بد نیست با اینکه وقت هم نمی کنم متأسفانه، متاسفانه بنده مجال اینکه، خودم هم بلد نیستم این کارهای دستی را، برقی را، اینهارا باید بیایند برای ما درست کنند لذاست که کمتر مجال پیدا می کنم، چاره ای نیست جز اینکه برخی از کارها را بینیم ما، هم کارهای پویانمایی را، سرود و از این چیزهایی که اشاره کردند یا آن برنامه پانصد شبانه روز را، یا یک روز آماده شده را، بد نیست اینها را یک نگاهی بکنیم، بد نیست اینها را یک جایی آماده کنید من بیام ببینم. بد نیست آدم دلش خوش بشود. ما که شماها را دعا می‌کنیم اما خوب وقتی آدم می بیند گرمتر دعا می‌کند. انسان گرمتر دعای عاقبت به خیری می‌کند. والسلام .  موفق باشید

 

16355
متن پرسش
استاد عزیز سلام: استادی داشتیم که در جواب دانشجویی که در مورد چگونگی ازدواج فرزندان حضرت آدم و حوا و اینکه آیا خواهر و برادران در آن تک مورد فقط با هم از دواج کرده اند، جواب داد که ادیان در هر دوره از زمان حضرت آدم (ع) تا پیامبر اسلام (ص) تکامل یافته و زدواج برادر و خواهر با ازدیاد جمعیت و انسانهای بعدی حرام شده. استاد آیا ازدواج فرزندان حضرت آدم (ع) و حوا (ع) اصلا صحت دارد؟ و دوم اینکه آیا پاسخ استادمان صحیح است یا نه؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به نظر علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» می‌توان گفت که حرمت ازدواج با خواهر یک موضوعِ تشریعی است و نه تکوینی. و به همین جهت در آن زمان این حرمت، تشریع نشده بود. ولی این حرف که آن استاد در رابطه با حرمت ازدواج برادر و خواهر زده است، کاملاً حرف بی‌مورد غلطی است و عملاً نظر خود را بر دینِ خدا تحمیل کردن است. موفق باشید

16242

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: چنانچه من مقداری پول داشته باشم، که الآن به آن نیاز ندارم، از منظر اسلام، بهترین کار کدام یک از موارد زیر است؟ 1. آن را پس انداز کنم برای روزی که ممکن است به آن احتیاج پیدا کنم؟ 2. آن را به دیگری قرض بدهم، تا هم مشکل شخص دیگری حل شود و هم در موقع نیاز، به من برگرداند؟ 3. آن مقدار پول را، به دیگری ببخشم و یا انفاق کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر سه مورد در جای خود خوب است. معلوم است که اگر نیازمندی باشد که باید به او انفاق کرد و نمی‌تواند قرض را تحمل کند، باید به او داد و اگر کسی نیازمند قرض است، معلوم است جایی برای پس‌انداز نمی‌ماند. موفق باشید

15951
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما: می خواستم بدونم این وام هایی که از بانک ها می گیریم و با سود بازپرداخت می کنیم آیا مصداقی از ربا و نزول است؟ اگر هست چرا رهبری از اختیارات خود استفاده نمی کنند و حرام اعلام نمی کند تا مردم هم تکلیف خود را بدانند؟ همچنین می خواستم بدانم امام علی (ع) چه در هنگامی که در حکومت در دست ایشان بود و هنگامی که نبود با ساخت کاخ سبز معاویه (که به نظر من مانند ساختمانهای اداری نهاد ها و سازمانهای زمان ما می باشد) چگونه برخورد می کردند؟ با تشکر از توجه شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در این موارد ظاهراً اصلِ کار ربا نیست مگر آن‌که طبق قرارداد که باید بانک وکیل شما در معاملات شود، درست عمل نکند 2-  حضرت علی«علیه‌السلام» که معاویه را حجاب کامل حقیقت اسلام می‌دانستند، به خطر او فوقِ مسئله‌ی کاخ سبز نظر داشتند. موفق باشید

15559
متن پرسش
سلام و ارادت: همانطور که مستحضرید در برزخ برای برخی رفع حجاب صورت می گیرد و رشد معنوی نیست. آیا فردی که می میرید و وارثانش برای او خیرات می کنند. آیا این خیرات در رفع حجاب تاثیرگذار است؟ خیرات هر چه چقدر زیاد و ارزشمند باشد؛ آیا موجب رشد معنوی میت در برزخ می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در صورتی که انسان زمینه‌ی تأثیر آن خیرات را در دنیا فراهم کرده باشد، آن خیرات به او می‌رسد. مثل این‌که در دنیا دوست داشت به فقرا کمک کند و حالا که بازماندگانش، ادامه‌ی کار او را می‌دهند عملاً احساس می‌کند خودش آن کار را انجام داده. ولی خیرات و مبرات برای چنگیزها و صدام‌ها بی‌فایده است. موفق باشید

14619
متن پرسش
سلام استاد: بنده در حال مطالعه سوالای دوستامون بودم که چند پیشنهاد به ذهنم رسید که خواستم هم با شما هم با شاگردانتون و هم دوستان موسسه المیزان مطرح کنم. کاش که گوش بدهند. و خوبها را عمل کنند. «پیشنهادها» به نظرتان امثال سوالات 14588 نشان از این نمیده که نیاز هست یک فهرست موضوعی تهیه بشه؟ دوستان که بعضیاشون بسیار فعالن و بسیار هم مطالعه کردن آثار شما رو. خب اینها همت کنند و فهرست موضوعی تهیه کنند تا هم وقت شما گرفته نشه هم کسی ناراحت نشه. مثل سوال 14588 و چند نمونه دیگه. که احتمال زیاد دوستان ناراحت می شوند. ما که نمی شناسیم چه کسی هستند که سوال می فرستند. ولی این را می دانیم که افرادی که با مباحث شما کار میکنن خیلی روحیه ذوقی و لطیفی دارند. پیشنهاد دیگرم اینه که اگه میشه در برخی مسایل مهم مثل کتب پیشنهادی در موضوعات مختلف (از نظر استاد) یا یادداشت ویژه تهیه شود. یا نظر استاد رو بنویسند به هر نوعی که دوست دارند. مثلا در مورد سیر مطالعاتی فلسفه از نظر استاد (بدایه - نهایه و...) یا مثلا در مورد عرفان (فصوص با شرح استاد یزدان پناه. و...) در مورد سیاست (صحبتهای رهبر و کتب سیاسی رهبر مثلا ) اینهارو یک بار تهیه کنند که دیگر دوباره کاری پیش نیاید و اگر کسی خواست رجوع کند. این خودش از حجم سوالات کم می کند. «انتقادها»: 1. دوستان سایت المیزان سایت را ارتقاء بدهند و قابلیت به آن بیفزایند که استاد راحت تر باشند. 2. استاد! بعضی وقتا شما به دوستان یک ضدحالی می زنید که من وقتی دارم اینجا سوالارو میخونم .سنگینیش رو حس می کنم. البته من کوچیک شمام. ولی حرف رو باید گفت..... . چون از لحاظ روانی (متن) لهجه و گویش نداره طرف سریع ناراحت میشه. حتی ممکنه شما با خنده نوشته باشید متنی را ولی آن طرف چون این را نمی داند ناراحت می شود. 3. در اطلاع رسانی ضعیف هستند دوستان المیزان. کتاب جامع السعادات شروع شده و خیلی ها نمیدونند. 4. استاد! سرتان بسیار شلوغ است درست. سوالات بی ربط می پرسند درست. ولی بعضی از سوالات مربوط هم بعضا جواب داده نمیشه. این بخاطر چیه؟ واس منم پیش اومده. 5. بعضی ها طلبه اند. بعضی ها دانشجو و... . اگر بشه یک یادداشت کوچکی مثل یادداشتی که برای طلاب است برای دانشجویان هم روی سایت باشد چقدر خوب می شود تا آنها هم با سیستم مزخرف دانشگاه بدانند چه کنند. (احساس می کنم شما طلاب رو بیشتر دوست دارید.) خلاصه بیخشید طولانی شد. بنده قصد جسارت نداشتم. قصدم کمک بود و دیگر هیچ. اگر می شود روی سایت قرار بگیرد تا همه ببینند و از پاسخ شما استفاده شود. خداحافظ استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهادهای خوبی است ولی شرایط و امکانات ما چندان نیست. إن‌شاءاللّه آرام‌آرام تاریخِ تحقق این نوع پیشنهادها توسط دوستان فراهم می‌شود. حقیقتاً اگر رفقا سؤال‌های دمِ دستی خود را مطرح نکنند، ما در جواب‌دادن به سؤال‌های جدّی رفقا فرصت بیشتری به خرج می‌دهیم. در مورد طلاب، مشکل موقعیت تاریخی خاصی است که آن عزیزان در آن قرار دارند و لازم است با تأمّل بیشتر این نوع موقعیت تبیین شود وگرنه اگر دانشجویان عزیز هم مباحثی آن‌چنان را به طور مشخص مطرح بفرمایند، بنده در حدّ توان خود در خدمت آن عزیزان هستم. موفق باشید

14426

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم: ضمن عرض خدا قوت و خسته نباشید یک سئوال برایم مطرح شده و آن اینکه: من به خانواده سفارش کرده ام که در صورت مرگ مغزی با اهدای اعضای من برای پیوند موافقت نمایند ولی در یکی از پاسخ ها این را دیدم که نفس هنوز از بدن مفارقت نکرده است و با جدا کردن اعضا انگار فرد به قتل می رسد. اگر اینگونه باشد موافقت با این کار ایراد پیدا می کند (لااقل از نظر معرفت نفسی ظاهرا اینگونه هست) ولی به نظر می رسد ملاک عمل ما باید فقهی باشد. در این زمینه فقها چه نظری دارند و ما چه کنیم که از تردید در آییم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بین فقها نیز موضوع متفاوت است از طرفی فقیه وقتی عملی را جایز بداند یعنی این کار حرام نیست ولی آیا از آن جهت که نفس انسان در آن حالت اگر اعضاء‌اش را جدا کنند به زحمت می‌افتد یا نه، موضوع دیگری است. موفق باشید

13090

معرفت نفسبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: من به توفیق الهی دروس عقیدتی شما را تمام کرده ام و این دروس در منظرم هست. اما به تازگی اتفاقی افتاده که فکر می کنم به صورت عمیق این دروس را کار نکرده ام. من دچار حادثه ای شده ام که بدنم آسیب دیده و عضوی از بدنم برای همیشه معلول شده و در پی این آسیب دیدگی به هیچ وجه نتوانستم بحث من مجرد فارق از بدنم را تفکیک کنم و دروس از منظرم می رفت و دچار بی حوصله ای می شدم در صورتی که در ابتدای شروع دروس با خود عهد کرده بودم به بدنم اصالت ندهم. اشکال کار را در کجا می بینید آیا خدا دانیم با خدا داریم متفاوت بوده؟ آیا نیاز به بازنگری در دروس دارم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته طول می‌کشد که انسان از اعضایی که مدت‌ها بدان عادت کرده است و نفس ناطقه‌ی او مبتنی بر آن اعضاء تصور هر عملی را داشته است، آرام‌آرام در حیطه‌ای فوق اعضاء مطلوبات خود را شکل دهد. در این راستا تمرکز و توجه کارساز است. مباحث «رسالة الولایة» إن‌شاءاللّه راه‌گشاست. موفق باشید

12331
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی و تشکر فراوان از پاسخگویی به موقع به سؤالات. لطفا راجع به تدبر در قرآن با زبان ساده که قابل فهم برای همه باشد توضیح بفرمایید، با ذکر مثال. ممنون. اجرتان با سید الشهدا (ع)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی همه‌ی ما اعتقاد داریم قرآن دارای بطون‌های مختلف است پس اقتضا می‌کند که مثل یک روزنامه با آن برخورد نشود، بلکه هر سوره را با جوانب مختلف مورد بررسی قرار دهیم و سطحی از آن نگذریم. برای ابتدای کار رجوع به تفاسیر کار پسندیده‌ای است. موفق باشید

11296
متن پرسش
با سلام خدمت برادر بزرگوارم: جنابعالی در صفحه 108 «خویشتن پنهان» بحث شیرین و حقیقتی را فرمودید. که گرسنگی باعث ضعیف شدن حاکمیت تن می شود. که بنده هم کاملا تجربه اش کردم. ولی استاد عزیز من. بنده در این باب با یکی از دوستان گفتگویی داشتم. البته نگفتم که از کتاب جنابعالی مطالعه کردم. ولی چیزی که از اون بنده خدا شنیدم که قلبم رو به شدت به درد آورد اینکه نظر بنده را با خوارج یکی دانست که چیزی را که خداوند آفریده چرا مثل خوارج بر خود حرام می کنی؟ خداوند تمام زیبایی ها را برای من و شما آفریده و چرا شما به نعمتهای خدا پشت کردی و این توهین نسبت به خداوند هستش. لطفا راهنمایم بفرمایید. با درود و سپاس فراوان از همه زحماتی که برای نسل جدید انجام می دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرام‌کردن آنچه خدا آفریده است غیر از کنترل‌کردن میل است. آیا این‌همه روایت در ثواب روزه و یا جوع برای آن است که ما را در زمره‌ی خوارج قرار دهند؟ در کتاب «روزه؛ دریچه‌ای به عالم معنا» عرایضی در این مورد داشته‌ام. موفق باشید
11138

معرفت نفسبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: وقتی امام علی (ع) خطبه متقین را می فرمودند و آن شخص در اثر شنیدن آن خصوصیات مردند این چه نوع مرگی است؟ و در کدام نوع از مرگهایی که در معرفت النفس شرح داده اید قرار دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع مرگ با جذبه‌های الهی پیش می‌آید که به فعلیت‌یافتن همه‌ی مابالقوه‌ها می انجامد که همان مرگ طبیعی است. موفق باشید
9937
متن پرسش
سلام استاد: حضرت آقا: «وظیفه امر به معروف لسانی بر همه واجب است.» حالا سوالی داشتم: ما در جامعه دقیقا چه کار می توانیم بکنیم؟ (البته اگر نخواهیم فقط ذهنی نباشد) به هر کی می گویم می گه که کار فرهنگی و.... با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جایی که امکان امر به معروف زبانی هست و طوری می‌توان ارتباط برقرار کرد که طرف مقابل آن تذکر را حمل بر صمیمیت نماید، نباید کوتاهی کرد. موفق باشید
7889
متن پرسش
سلام بر استاد گرامی استاد بنده جوانی 22 ساله هستم و مشکل گناه چشم و مرا آزار میدهذ از طرفی هم شرایط ازدواج دا هم ندارم وعلاقه دارم خود را در زمینه خودشناسی پرورش دهم اما نمیدانم از کجا شروع کنم لطفا بنده را راهنماایی کنید که اول از چطور چشمانم را پاک کنم و دوم اینکه از کجا برای خودشناسی شروع کنم با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: وقتی نظر به معارف اسلامی انداختید دل شما طالب نظر به معنویات می‌شود و می‌توانید از نگاه به نامحرم عبور کنید. سیر مطالعاتی روی سایت را مفید می‌دانم. موفق باشید
7826
متن پرسش
سلام استاد . داد از اینهمه رابطه ی عادی که بین دختر و پسرهای مذهبی ما در این هیئت ها و گروه های فرهنگی تحت عنوان کار فرهنگی هست.در حالیکه روحشان خبر ندارد که این یک رابطه ی مدرن شده است در قالب دین. استاد شاید دوستان ناراحت شوند ولی بنده شهرستانهای مختلف کار کرده ام و شیوع آنرا در بین اعضای هیئات اصفهانی متاسفانه بیشتر دیدم. آیا نباید چنین مکرهایی را هم متذکر بود؟یا بنده فکرم جمود دارد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: متأسفانه دوستان هیئتی بر روی معارف اسلامی و اخلاق کمتر وقت می‌گذارند تا جایگاه احکام الهی را بدانند و آن را کامل رعایت کنند. ابتدا باید هیئت‌های ما کلاس معارف شود تا عزاداری‌ها انسان‌سازتر گردد. موفق باشید
5875
متن پرسش
سلام آیا داشتن قوه ی تخیل قوی برای انسان مفید است یا نه؟ از این قوه اگر قوی باشد در کجاها مفیدتر است که استفاده بشود؟ و آیا لازم است این قوه که در انسان هایی از جمله خودم که بسیار قوی است به وسیله کارهایی که باعث میشود این قوه کنترل شدید شود کنترل شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: . در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
5389
متن پرسش
سلام استاد، من ازدواج کردم و بچه هم دارم، پدر و مادرم به اسرار پدرم ماهواره گرفتند ، من واقعا خیلی خیلی سختم است برم خونه مادرم و بهشون سر بزنم. واقعا وقتی بهش فکر می کنم که برم خونه، حالم بد می شود. اصلا حالم بد می شود پدری را ببینم که دائما به بدن های عریان ماهواره می نگرد. استاد چه کار کنم ؟ همه وجودم می لرزده که پدرم را با وصفی که گفتم ببینم. یقین دارم که هیچ اثری نمی توانم روشون بگذارم. به نظرتون اگر دوماهی یکبار بروم خانه صله ارحام را به جا آوردم؟ اصلا به نظرتون وظیفه من در ارتباط با صله رحم خانواده ام با وصفی که گفتم چیست؟ و هم چنین غذاهایی که خونه می خورم یا احیانا هدیه ای که خانواده ام بهم بدن با وصفی که گفتم از نظر اخلاقی چگونه است ؟ اصلا آرامش ندارم به خاطر استفاده از مالی که صاحبش فقط سرگرم ماهواره است و به ابتذال ماهواره کاملا واقفم. سوال دوم این که مادر من خیلی مؤمن بوده ولی تحت تأثیر پدرم خیلی خیلی عوض شده و امیالش دیگر دینی نیست. پدرم ایشون رو گمراه کرده، دلم برای مادرم می سوزد ، به نظرتان با این سوزش دلم در این باره چه کنم؟ می دانم کاری از دستم بر نمیاد. تروخدا زود جواب بدهید. خیلی متشکرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین آن‌که رابطه‌تان را قطع نکنید ،از سر محبت بفهمانید که از وضع پیش‌آمده ناراحت هستید و به این جهت سرزدن‌های خود را کم کرده‌اید، بگویید شما که ماهواره دارید ما را می‌خواهید چه‌کار؟ ولی خوردن غذایشان و گرفتن هدیه‌شان اشکال ندارد. در هر فرصتی که پیش می‌اید به مادرتان تذکر دهید آیا نمی‌ترسید وقتی پای صحبت دشمنان اسلام بنشینید آرام‌آرام سعادت دنیا و آخرت‌تان را از شما بگیرند! موفق باشید
نمایش چاپی