بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
6494
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی با عنایت به اینکه فرموده اید:چقدر خوب بود اگر مذهبی‌های ما که می‌خواهند اهل تفکر باشند با اندیشه‌ی دکتر داوری آشنا بودند برای مطالعه کتب ایشان راهنمایی بفرمایید از کجا شروع کنیم چون بنده زیاد با کتب ایشان اشنا نیستم اگر سیری برای مطالعه کتب ایشان بیان بفرمایید بهتر میتوان سراغ اندیشه ایشان رفت . با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: دکتر داوری نوشته های خود را که حاصل خوب فکر کردن اوست برای فکر کردن نوشته لذا فکر نمی کنم بتوانیم ترتیبی برای کتاب های او قائل شویم باید برای فکر کردن به آن کتاب ها رجوع کرد از باب نمونه می توان این کتاب ها را برشمورد: رساله در باب سنت و تجددو فلسفه معاصر ایران و اندیشه و تمدن غربی و انقلاب اسلامی و وضع کنونی عالم و فلسفه چیست؟و وضع کنونی تفکر در ایران و اوتوپی و عصر تجدد و مبانی نظری تمدن غربی و شاعران در زمانة عسرت و چند نامه به دوست آلمانی (ترجمه) ووووو. موفق باشید
3635
متن پرسش
سلام اگر مسیر رشد دو راه داشته باشد به نام رعایت عفت و ازدواج و هرکدام به تبع وظیفه ای که برای انسان ایجاد می کنند، چه کنیم تا از راه عفت، بتوانیم بهره بگیریم و اگر امکان ازدواج نیست، احساس خسران، بی مایگی و... نکنیم و از طرفی هم عزت نفس خود را به خطر نیندازیم (البته شاید هم موقتی باشد) باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: روایات ما برای حفظ عفت ارزش زیادی قائل است در حدّی که خداوند به جوانی که عفت خود را حفظ می‌کند در نزد ملائکه مباهات و افتخار می‌کند که چنین بنده‌ای دارد. شاید کتاب زن آنگونه که باید باشد کمک کند.موفق باشید
3140

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
برای سریع خانه دار شدن مداومت در خواندن چه ذکر یا سوره‌ایی را توصیه میفرمایید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ( بنده نمی‌دانم. موفق باشید
2540

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلا و عرض ادب محضر استاد طاهرزاده در فایل صوتی شرح کتاب"شرح حدیث جنودعقل وجهل"ازامام خمینی(ره) به نقل از معصوم فرمودید اگر کسی توانست بر معصیت خدا صبر کند 900 درجه به او می دهند که هر درجه از عمق زمین تا فوق عرش است آیا طبق این حدیث درجه صبر بر گناه با درجه گناهی که تبدیل به حسنه شده است برابر است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: فکر کنم جواب سؤال 2538 در این مورد نیز جوابگوست. موفق باشید
2411
متن پرسش
سلام . استاد پرسشی از حضورتان داشتم.شما در کتبتان اشاره کرده اید به گفته های ملاصدرا در خصوص وقت مردن، که مثال ساختن در را میزدند که در که ساخته شد نجار تیشه را دور می اندازد و یا اینکه تیشه می شکند ومجبور می شود بیاندازدش و ... استاد سوال من این است که وقتی که تیشه می شکند یعنی مثلا یک نفر در اثر تصادف بدنش دیگر از کار بیفتد و روح ، بدن را ترک کند سیر تکامل این روح چه می شود؟ این روح که کامل نشده است.سپاس
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در کتاب «خویشتن پنهان» به این بحث پرداخته شده به آن‌جا رجوع فرماییدو به موضوع تقدیری که خداوند برای هرکس تعیین فرموده توجه کنید. موفق باشید
1912
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز 2 سوال خدمتتان داشتم: - اول اینکه چرا هر چه برنامه ریزی می کنیم آن که می خواهیم نمی شود و پس از مدتی عمل به آن انسان را خسته می کند و منجر به ترک برنامه می شود و از طرفی هم احساس نیاز به برنامه شدیدا" وجود دارد؟ - دوم اینکه در بحث انسان شناسی و در قسمت رویای صادقه درست است که انسان فوق زمان و مکان است و می تواند بر فرض مثال 2 سال بعد را حاضر بیابد ولی در عین حال شخص که با توجه به بدن استکمال نیافته، چطور می تواند در صحنه ای حاضر شود که فیض آن مرحله را از خداوند نگرفته است؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1ـ دوباره برنامه‌ریزی کنید و با توجه به عدم موفقیت در برنامه‌ی قبلی واقع‌بینانه برنامه‌ریزی کنید و در برنامه‌ی خود جایی هم برای ورزش بگذارید تا در تصمیم‌گیری محکم‌تر شوید. 2ـ حضور تکوینی نفس ناطقه در صحنه‌‌های آینده غیر از حضور تشریعی اوست که باید با اراده و انتخاب به آن‌جا برسد. موفق باشید.
735

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام؛راهکار بیشنهادی شما برای اگاهی به مسایل زمانه ازجنبه مذهبی،سیاسی و...؛وایجاد درک صحیح برای«اسیب سناسی» مسایلی که با ان روبرو میشویم چیست؟ (البته متناسب با نیاز جوان امروزی ،و با درنظر گرفتن شرایط اینده جهان جواب دهید)
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی توجه و پیگیری سخنان رهبری فوق العاده در فهم درست مسائل زمانه به شما کمک می‌کند. سعی بفرمایید با دقت زیاد سخنان رهبری را دنبال کنید.
21768
متن پرسش
با سلام و احترام: درباره سوال 21751، فرمودين زينت معنوی منظوره. با سرچ دیدم این تفسیر از آیه با معارف همخوانی داره و آیت الله جوادی هم فرمودن «هرچه جداي از جان آدمي است زينت او نيست». از طرفی به نظرتون میشه گفت چون آیات قرآن چهل هزار بطن دارن، و قرآن ظاهری داره و باطنی، تفسیر باطنی قرآن، نفی کننده ی تفسیر مادی و ظاهری نیست؟ چون درباره آیه مسجد که ذکر کردین، از بچگی شنیده بودیم میگفتن برا مسجد رفتن مثلا طلا همراه کنید یا لباس نو بپوشید ثواب داره یعنی معنی ظاهری آیه زينت در مسجد که فرمودين رو هم می گرفتن. بله من حضور داشتم در مناظره شون و به خاطر حجم بالای مطالب، این مطلب پاسخ داده نشد. تو جلسه برا همین روش دقیق شدم. ممنون میشم توضیح بدید معنی ظاهری آیه رو نمی گیریم درباره مسجد و زينت لباس؟ همینطور آقای سوزنچی تو همون مناظره گفتن روایاتی درباره صور مختلف حجاب که امروزه هست مثل فوکول و...، در اسلام داریم. شما اطلاعی دارید از کجا پيدا کنم این روایات رو؟ شخصی ازم پرسید ممکنه حفظ کردن حجاب، به صورت کلی سفارش شده و مثلا در حد چن تار مو که معمولا بیرون میذارن اشکالی نداشته باشه؟ جایی اومده چن تار مو هم اشکال داره؟ چه جوابی بدم؟ شرمنده وقتتونو می گیرم، با تشکر و التماس دعا.
متن پاسخ

بباسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی آیت اللّه جوادی در تفسیر مفصل آیه‌ی مذکور، آن روایات که می‌فرماید باید معطر و پاکیزه وارد مسجد شد؛ ربطی به این آیه ندارد و این آیه وجه معنوی را زینت انسان می‌داند. پس نباید گفت چون خداوند خواسته زینت‌ها را ظاهر کنیم و حجاب، مانع اظهار زیبایی‌ها است قرآن نظر به حجاب زن ندارد؛ همان‌طور که آقای سوزن‌چی بر آن تأکید دارند باید به موضوع تاریخیِ حجاب نیز نظر داشت زیرا واژه‌ها در معنایِ تاریخیِ خود اشارات اصلی خود را دارا هستند. و البته این‌که معنای حجاب در این دوران چگونه باید باشد، حرف دیگری است. مثل این‌که ما نمی‌توانیم امروز مانتو و شلوار را بی‌حجابی بدانیم. ولی در هرحال اصلِ موضوع که هویت زن نباید در حضور اجتماعی‌اش عامل تحریک شهوت شود؛ علاوه بر آن‌که یک موضوع شرعی است، یک موضوع اخلاقی است و ظرائف بسیاری در آن نهفته است که در هر صورت به‌راحتی نمی‌توان سخن آقای ترکاشوند را پذیرفت که می‌فرمایند مویِ سر حکم حجاب را ندارد؛ زیرا به فرمایش آقای سوزن‌چی این در موردی می‌تواند باشد که همراه با لذت نگردد «مع عدم تلذذ» و اگر هم کنیزان و یا اهل کتاب لازم نبوده است موی سر خود را بپوشانند، به جهت نحوه‌ی زندگی آن‌ها در آن شرایط بوده که با کارهای سطح پایین عموماً جذابیتی در آن‌ها پیش نمی‌آمده. و خود ما تا چندسال پیش در اصفهان می‌دیدیم که زنان یهودی در محله‌ی «جویباره» با آن‌که از نظر ثروت وضع خوبی داشتند، به جهت خساست‌شان از نظر ظاهر چه اندازه غیر جذاب ظاهر می‌شدند که البته امروز موضوع، متفاوت شده است. موفق باشید

20965
متن پرسش
با عرض سلام و آرزوی توفیقات روزافزون برای استاد گرامی، چند سوال داشتم از شما 1. شما در کتاب از برهان تا عرفان درباره برهان صدیقین گفته اید که این برهان مدعی است برای اثبات وجود خداوند نیاز به هیچ مقدمه و واسطه ای نیست. و بالاتر از برهان امکان و وجوب است. در حالی که اگر به متن برهان صدیقین که توسط شما تقریرشده دقت کنیم؛ می بینیم که در این برهان هم ابتدا کار را از موجود و نه وجود شروع می کنیم. و گفته شده که "موجودات" اطراف ما یا باید عین وجود باشند و یا به عین وجودی ختم بشوند. بنده اصل برهان صدیقین ملاصدرا را در اسفار ندیده ام. ولی طبق تقریر شما، ادعای برهان با خود برهان ناسازگاری دارد و باز هم در اینجا پای موجود و نظر به موجود در میان است. یعنی نظر به موجود، تقدم دارد بر نظر به وجود. خواستم در این زمینه توضیحاتی بفرمایید. 2. شما در کتاب فرهنگ مدرنیته و توهم و البته به طور پراکنده در بقیه گفته ها و آثار خود و به تاسی از فلسفه اسلامی، از دوگانه هستی و چیستی سخن گفته اید و چیستی را جنبه عدمی شیء و ماهیت را حد وجود دانسته اید. این نگاه، برکات و ثمرات خود را دارد. بنده هم مدتی با آن اقناع می شدم. اما به نظر می رسد چنین نگاهی تا حدی نادقیق و زمخت می باشد. طبق این نگاه، دیگر فرقی میان یک پیراهن و یا فرش خوش رنگ و دل انگیز با یک پیراهن و یا تصویر زشت و بدرنگ نیست. چرا که در هر دو، زنگ جنبه عدمی شیء هست؛ بر طبق مثال منشور و نور بی رنگ. در حالی که بنده فکر می کنم سیطره چنین نگاهی باعث می شود تا ما نتوانیم بسیاری از زیبایی ها و ظرافت های عالم ماده را ببینیم. چرا که این امور، جنبه عدمی آن هاست و ما باید به وجود و هستی شان نظر بیندازیم. مثلا ما می توانیم از رنگ سبز درختان در جنگل، به طراوت خود وجود منتقل بشویم. در حالی که هستی درخت با هستی یک شیء معمولی تر، تفاوتی ندارد. نمی دانم تا چه حد این اشکال بنده را وارد می دانید و راه حل شما برای رفع این مشکل چیست؟ شاید نیاز باشد دیوار میان چیستی و هستی اشیاء برداشته شود. 3. در بحث تشکیک وجود، کل عالم ماده یک مرتبه از وجود به حساب می آید. در حالی که به نظر می رسد این نگاه هم در عین راه گشا بودن، زمخت و ناپخته است. درست است که به اعتبار مجرد نبودن، تمام عالم ماده را می توان یک مرتبه از وجود به حساب آورد؛ اما شاید بتوان از منظرهای دیگر این نگاه را زیر سوال برد. مثلا از منظر عدم تعین. یعنی به این اعتبار که وجود امری بی تعین و بی صورت است؛ به نظرم باید میان مثلا نور بی رنگ و سنگ و یا نور آبی تفاوت قائل شد. چرا که نوربی رنگ مادی امری بی صورت و بی تعین است و همین امر باعث شده که ظرفیت بالایی برای تمثیل های عرفانی داشته باشد. یعنی خود عالم ماده را نمی توان یک دست دید. می خواستم نظر شما در این رابطه را نیز جویا شوم. 4. فکر می کنم بر خلاف گفته شما که تفکر اصالت وجودی ملاصدرا را بالاترین تفکر می دانید؛ تفکری بالاتر از آن هم وجود دارد و البته خودتان هم با این تفکر آشنایی کافی دارید و آن هم تفکر معنوی-تاریخی است که در واقع در آن اصالت نه با وجود، که با "ظهور تاریخی وجود" است و به واقع آن چه که در صحنه است، نه وجود، که "تقدیر وجود" است. به نظرم این تفکر، حقیقی ترین تفکر است و فکر می کنم تعلق و یا شاید تعصب شما به تفکر ملاصدرا این اجازه را به شما نداده که به این ضعف بنیادی و اساسی حکمت متعالیه و فلسفه اسلامی - که در نهایت بیرون از تاریخ متافیزیک نیست - ؛ به طور جدی اشاره کنید. فکر می کنم ناتوانی اصحاب فلسفه اسلامی در شنیدن ندای وجود در این تاریخ و بیرون از تاریخ بودن قریب به اتفاق آن ها، خود گواه محکمی بر ضعف بنیادین تفکر صدرایی و فلسفه اسلامی باشد. 5. در مورد نسبت حرکت جوهری و حرکت مکانی سوالی داشتم. آیا می توان گفت حرکت مکانی به این دلیل در عالم ماده وجود دارد که در ذات این عالم حرکت هست. (یا ذاتش عین حرکت هست.) آیا عقلا محال است که مرتبه ای از وجود در صحنه باشد؛ که حرکت جوهری داشته باشد؛ اما حرکت مکانی نداشته باشد؟ و همیچنین برعکس آن. یعنی آیا عقلا محال است که در مرتبه ای از وجود، ما حرکت جوهری نداشته باشیم؛ اما حرکت مکانی داشته باشیم؟ این سوال را از این جهت می پرسم که شما در ابتدای جزوه حرکت جوهری تان گفته بودید که بحث جرکت جوهری می تواند در این زمانه سرعت و شتاب، تحلیل خوبی در مورد حرکت و نسبت آن با ذات عالم ماده به ما بدهد. یعنی به نوعی خواسته بودید میان حرکت مکانی و حرکت جوهری، ارتباط برقرار کنید. 6. در برهان صدیقین و فضای عرفانی، برای نشان دادن نسبت میان مخلوقات (عالم) با خداوند، از مثال دریا و موج استفاده می شود. اما بنده فکر می کنم با توجه به عدم تشکیک ذاتی وجود، این مثال چندان به صواب نیست. نسبت میان حق و خلق را شاید بتوان به مانند نسبت میان "معنای عقلی" و "کلماتی" است که ما بر زبان می آوریم. یعنی وجود، امری "مطلقا دیگر" است و وجود و موجود، از دو جنس اند در نهایت. اگر چه وجود با مخلوقات هست، اما یگانه با آن ها نیست. همانند معنای عقلی که همراه با کلمات هست. اما یگانه با آن نیست. در حالی که مثال موج و دریا خیلی نمی تواند این "دیگر بودن وجود" را بنمایاند. با تشکر از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همین‌که از موجود، نظر به وجودِ‌ مطلق شود دیگر هیچ مقدمه‌ی عقلانی در میان نیست و به تعبیر علامه‌ی طباطبایی در تقریر «برهان صدیقین» در کتاب «اصول فلسفه»، «کافی است سوفسطائی نباشیم» یعنی همین‌که به واقعیت اطراف آگاه هستیم، می‌توانیم عین وجود را بیابیم  2- عنایت داشته باشید در آن‌جا که گفته می‌شود ماهیت، حدّ وجود است؛ نمی‌خواهد ماهیت را به عنوان مظهر وجود نفی کند 3- عالم ماده از نظر وجود، پایین‌ترین مرتبه‌ی وجود است ولی از نظر مظهریت کمال، یکسان نیست. مثل شدیت مظهریتِ چشم نسبت به کف پا در نشان‌دادن حالات نفس. ملاصدرا تحت عنوان «تفاوت مشهدبودنِ مخلوقات» این بحث را دنبال کرده است 4- اگر صدرا در وجودشناسی درست درک شود، اتفاقاً بهترین مبنا برای فهم وجود در آینه‌ی تاریخ سخن او خواهد بود در آن حدّ که هایدگر نیز از بحث هستی و زمان در شخصیت متأخر خود به هستی و تاریخ نظر می‌کند، یعنی وجود حقیقی در آینه‌ی تاریخ خود را به شکل حضوری و آزاد از انتزاعیات نشان می‌دهد و این از برکات تفکر صدرایی است به شرطی که با نگاهِ مشائی‌گری، صدرا را مطالعه نکنیم 5- اساساً وقتی حرکتِ مکانی یک حرکت عرضی باشد، مسلم ذاتی که محلِ پذیرش چنین حرکتی است که باید عین حرکت باشد در میان است 6- ذات حق، تشکیکی نیست ولی وجود، تشکیکی است و بحث در مورد وجود است، نه ذاتِ حق. موفق باشید   

18241
متن پرسش
با سلام و خدا قوت: لطفا راجع به این سوال که چند وقتی است ذهن دختر 9 ساله ام را و (همینطور دوستانش در مدرسه) درگیر کرده است: پاسخی قابل فهم کودکانه یا منبعی برای مطالعه خودم بفرمایید: خدا از کی (چه زمانی) بوده است؟ خدا چطور بوجود آمده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید با مطالعه‌ی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح صوتی ان که هر دو بر روی سایت هست، روشن کنید که خداوند فوق زمان و مکان است و عین بودن و هستی است. پس بنابراین به‌وجودآمدنی برای او نیست که بحثِ چگونه به‌وجودآمدن برایش باشد، عینِ بودن است. موفق باشید

17211
متن پرسش
سلام استاد، خسته نباشید. ۱. یکی از اساتید قم می فرمودند: خدمت آیت الله بهجت رسیده بودیم که یکی از طلاب آمدند که سوال بپرسند، در مورد جهاد با نفس ، که تا آن طلبه کلمه مبارزه با نفس را گفتند، ایشان حرف را قطع کردند و فرمودند ما مبارزه با نفس نداریم!! تلاش برای اصلاح است نه مبارزه. استاد، آیا این معنا بد جا افتاده که ما باید مبارزه با نفس کنیم؟ ۲. آیا امروزِ انقلاب، مانند آن روزها از زندگانی امام صادق (ع) نیست که آقا با سعه صدر و آرامش کامل و امید به آینده شروع به مبارزه با رژیم می کردند و شاگرد تربیت می کردند و به دور از (سیاسی بازی) و (بازیهای سیاسی)، بزرگترین سیاستمدار دوره خود بودند، آن هم با نور توحیدی، 3. آآیا آنهایی که امام را دوست داشتند و ارادت به ایشان داشتند و می خواستند حرکتی کنند، و وقتی به امام می گفتند، حضرت مخالف حرکت آنها بودند، آنها مثالشان مانند مثال برخی اصول گرایان و بچه مذهبی های خودمان نیست؟ 4. آیا با دقت روی رفتار حضرت آقا و حضرت استاد جوادی، می توان به این نتیجه رسید که: با در نظر گرفتن جایگاه تاریخی حادثه ها، حتی هاشمی هم در پازل ماست و باید در دست نگه داریمش، (مگر در استثناءهایی مانند منتظری)؟ 5. آیا با این تعاریف، آن غیر روحانی ای که جایگاه تاریخی را مد نظر داشته باشد، بیشتر از یک روحانی که جایگاه تاریخی حوادث را نمی داند، به کار انقلاب و تمدن نوین اسلامی می آید؟ ۵. با تعاریف فوق، نزدیکترین شخص به امام صادق (ع) و مدیریت معصومین را می توانیم حضرت آقا بدانیم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال وقتی هم که گفته می‌شود مبارزه با نفس، منظور با وجه امّاره‌ی نفس است تا نفس در مقامات دیگر خود اصلاح شود و شاید حضرت آیت اللّه بهجت از این جهت خواسته‌اند متذکر موضوع شوند. بقیه‌ی قسمت‌های سؤالتان طلبتان باشد تا موضوعات با همدیگر مخلوط نشود. موفق باشید

17048
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: جای شما خالی استاد، خدمت حضرت علامه استاد جوادی آملی حفظه الله تعالی بودیم، در دماوند، استفاده بردیم، فقط سوالی داشتم: ایشان فرمودند: با آن دعای معروف که در قبرستان ها می خوانند (بحقّ لا اله الا الله ....) می شود با اهل قبور مرتبط گشت، وگرنه این حمد و سوره را همه همه جا می توانند بخوانند، ثواب هم دارد در جای خود، منظور حضرت استاد از ارتباط با ارواح قبور چیست؟ 2. استاد، بنده یک عادتی دارم در کتابخوانی، اینکه: طول می کشد کتابی را بخوانم و تمام کنم، ولی وقتی خواندم، مطالب در جانم هستند گویی، حتی پاورقی ها و شعرها ی ذیل کتاب یادم می ماند، آیا ایرادی دارد که (من دیر خوان هستم؟) 3. اینکه شخصی، اولیا الهی در زمان خودش را حتی از پدرش هم بیشتر دوست بدارد، آیا خداوند راضی هستند به این قضیه؟ 4. در دیدار با اولیا خدا بهترین و مجمل ترین سوالی که می توان پرسید (علاوه بر اشکالات علمی و سوالات) چیست؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه که مواظب بوده‌اید، مواظبِ به هم‌زدنِ خلوت در آن دیار نشده باشید! 1- همین‌طور است که استاد فرموده‌اند. وقتی انسان به ارواح در آن مکان سلام می‌کند آن‌ها جواب سلام را می‌دهند و یک ارتباط روحانی برقرار می‌شود 2- همین‌طور خوب است که انسان مطالب مورد مطالعه را به صورت ملکه در خود شکل دهد 3- پدر روحانی هرکس، مظهر محبوب حقیقی او یعنی حضرت اللّه است 4- بیشتر باید به‌جای علم‌آموزی، از آن‌ها خواست که راه را به انسان بنمایانند. موفق باشید

15006
متن پرسش
سلام و خدا قوت: راستش مدتیه که سوالی ذهنم رو در گیر کرده و نمی تونم جوابش رو پیدا کنم، ممنون می شم اگه کمکم کنید: 1. آیا می شه گفت لازمه ظهر اجتماعی حضرت اتفاق افتادن ظهور شخصی برای عده ای (313 نفر) هست؟ یعنی قلب این عزیزان ابتدا پذیرای ظهور می شه و بعد از آمادگی اون ها ظهور اجتماعی اتفاق می افته؟ 2. اگه اینطوریه تفاوتی بین ظهور شخصی و اجتماعی هست؟ 3. 313 نفر یاران خاص امام (عج) آیا فقط مربوط به یک زمان هستند یا انسان هایی از کل دوران تاریخ هستند که رجعت برای اون ها اتفاق می افته؟ ممنونم از لطف شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- احتمالاً همین‌طور است که وقتی امثال حضرت امام و آیت اللّه خامنه‌ای‌ها و زکزاکی‌ها به صحنه آمدند، مولایمان حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» امیدوار می‌شوند که امکان ظهورشان در حالِ فراهم‌شدن است 2- ظهور اجتماعی حضرت مورد بحث است، ظهور فردی آن عزیز که همیشه برای عده‌ای بوده است 3- احتمالاً باید همه با هم در آن تاریخ جمع باشند. موفق باشید

14341
متن پرسش
با تقدیم سلام و احترام خدمت استاد گرامی! لطف کنید سؤالات من را با دقت بخوانید شرمنده اینو میگم دو بار دیگه براتون سؤال فرستادم جوابی که شما دادید با سؤال من خیلی فرق داره؟ شما فقط به بخشی از سؤال من توجه کردید. چند سؤال داشتم: 1. اهل خیال بودن به معنی از این شاخه به آن شاخه پریدن فکر و مرغ روح است یا معنایی وسیع تر دارد؟ 2. در تعریف قوه متخیله فرموده اند آنکه بین خیال و واهمه نقش آفرینی می کند و صورت های جدید خلق میکند مثل اینکه یکی شاعر می شود دیگری هنرمند میشود چه عواملی باعث می شود که از یک انسان شعر تراوش کند و دارای روحیه عاطفی باشد وهرکسی در متخیله اش چیزی بروید. یا اینکه چه چیزی متخیله انسان را فرماندهی میکند. 3.آیا کتاب ها و آنچه که از شما تراوش میکند یا مثلا آیة الله جوادی آملی از او این چنین تفسیری به وجود می آید هم بر همین نحو است یعنی از متخیله او نشأت گرفته است؟ 4.من از کودکی حدود هفت،هشت سالگی به طور ناخودآگاه و غیر ارادی شروع به خلق داستانهایی خیالی در ذهنم کردم که امروز هم ادامه دارد ونمی توانم دست از آنها بردارم اراده می کنم دیگر اینکا را نکنم چند روزی هم موفق می شوم اما یک روز که از خواب بیدار می شوم به طوذر غیر ارادی به سراغ خلق داستان میروم شاید باورتان نشود که اینکه چه بسازم هم خوش به من القا میشود و اصلا نقشی در آن ندارم. خیلی دارم اذیت میشم انگار خودم نیستم اعصابم هم به هم ریخته.کتاب ادب عقل و خیال را هم خوندم اما کمکی نکرد . با تشکر والتماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در پاورقی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرض شده؛ خیال به معنای یک مرتبه از نفس ناطقه به یک معناست، و خیال به معنای یک رذیله که انسان را از استحکام عقلی خارج می‌کند، بحث دیگری است. به این معنا که خیال به عنوان جنبه‌ی وجودی با خیال به معنای جنبه‌ی اعتباری باید متفاوت دیده شود 2- این مربوط به امکانِ ذاتی خود فرد است که کمال خود را از چه پایگاهی شروع کند و خود را به مقام تعقل و تفکر برساند 3- همین‌طور است که نفس انسان ابتدا با عالم عقل مرتبط می‌گردد سپس قوه‌ی خیال او مطابق تعقلش شکل می‌گیرد و مناسب آن مقام خیال، الفاظ را انتخاب کرده و سخن می‌گوید 4- هراندازه سعی کنید با تدبّر در قرآن و متون عقلی جلو روید بیشتر خیال را کنترل کرده‌اید تا خیالتان تحت تأثیر حقایق عقلی قرار گیرد. موفق باشید

14179
متن پرسش
سلام علیکم: آقای طاهرزاده در جواب آن کاربری که گفتید که طلبه همه کارش خلوت با خداست لطفا کمی مطلب را روشن کنید چون عموما طلبه هایی را می شناسم که در فضای سلوکی و کمالی خودشان قدم بر نمی دارند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طلبه یعنی کسی که با خدا معامله کرده است که تماماً زندگی خود را در تفقه در دین بگذراند و آن‌چه را که خدا برای بشریت تشریع فرموده است به انسان‌ها برساند و خدا هم امورات او را متکفّل شود. از این جهت تمام فکر و ذکر یک طلبه، تعمقِ عقلی و قلبی در دین خداست. موفق باشید

13851
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما: سوالی که از محضرتون داشتم اینکه بنده فکر می کنم که دعا کردن با راضی به رضای خدا بودن متضاد هست و حدیثی از امام محمد باقر (ع) هست که می فرمایند: به خدا سوگند هیچ مومنی بر خدای تعالی در حاجتش پافشاری نمی نماید، مگر اینکه حق تعالی حاجت او را برآورده می سازد. حال اینکه من نمی دانم در حاجتی که خواستاریم به آن برسیم چگونه رفتاری باید داشته باشیم ممنون از شما که سولاتی که داریم را می توانیم از شما بپرسیم. التماس دعا. سایه ی شما مستدام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین این‌که انسان وقتی متوجه حضور خدا در عالم شد به تقدیر الهی راضی است، با دعا کاری می‌کند که خداوند بهترین تقدیرات را برای او مقرر نماید و موانع اُنس با انوار الهی را برطرف نماید و به عبارت دیگر، دعا ظرفیت انسان را برای تقدیرِ برتر فراهم می‌کند. موفق باشید

12940

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت استاد عزيزمان: سوالى داشتم: آيا هميشه اينطور هست که شخصى که نماز رو ترک کرده يک گناه بزرگى انجام داده و يا به سمت انجام گناهان همش رفته که خدا اون رو از توفيق نماز خواندن محروم کرده يا اينکه امکانش هست طرف آدم پاک و درستى باشه ولى از روى تنبلى و داشتن نگاهى اعتبارى به دين نماز رو ترک کنه؟ اگر حالت دوم امکان پذير باشد امکان برگشتش هست؟ در پناه حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به راحتی نمی‌توان رازِ کوتاهی در نماز را به کدام صفاتی که می‌فرمایید نسبت دهیم، ولی در هر صورت امکان برگشت برای هرکس با هر موقعیتی هست زیرا تا انسان در این دنیا زندگی می‌کند فطرت او به‌عنوان مذکّر درونی در صحنه است. موفق باشید

12772
متن پرسش
با عرض سلام: اسم واسع الهی با عالم ماده که حرکت دارد را درک می کنم ولی نسبت به عالم مجردات که ثابت هستد درکش برایم سخت است؟ مثلا در خطبه 91 نهج البلاغه حضرت می فرمایند فرشتگان به واسطه اطاعت فراوان حق برعلمشان افزوده می شود. این مورد چگونه تبیین می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لازمه‌ی اسمِ واسع الهی تنها تکامل‌بخشیدن و تبدیل قوه به فعل نیست، بلکه به معنای دادنِ وجود بعد از وجود است که در آیه‌ی «کلّ یومٍ هو فی شأن» متذکر می‌شود. علاوه بر آن شاید افزوده‌شدن علمِ فرشته‌گان در رابطه با رفعِ مواتع تجلی آن‌ها باشد مثل آن‌که شما در ماه رمضان آماده‌ی نزول ملائکة‌اللّه می‌شوید. موفق باشید

12321

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد بنده چون زیاد به خدا امیدوارم راحت گناه کبیره می کنم و بعدش پشیمون میشم و چون به بخشنده بودن خدا یقین دارم از خدا طلب مغفرت می کنم و از خدا میخوام که به من کمک کنه که دیگه گناه نکنم اما نمیدونم چی میشه که دوباره تو موقعیت گناه که قرار می گیرم هرچی به خودم نهیب میزنم بازم زور گناه میچربه و از طرفی چون بیش از حد به بخشندگی خدا امیدوارم راحت گناه می کنم. استاد از این وضع خسته شدم، دلم میخواد دیگه گناه نکنم، فکر می کنم دیدم به بخشندگی خدا غیر واقعیه و مکر شیطانه که من اینجوری فکر می کنم، لطفا دید من رو نسبت به گناه و آثار گناه با توضیحاتتون عوض کنید، خدا میدونه که از چه چیزهایی به واسطه گناه محروم شدم و خودم خبر ندارم، لطفا کمکم کنید و مسیر و دید درست رو به من نشون بدید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید حدّاقل مشکلی که در این رابطه برایتان پیش می‌آید عقب‌افتادن از عالَمی است که می‌توانید در آن عالَم در مقام سکینه و طمأنینه قرار گیرید و فوق این لذت‌ها با لذاتی غیر قابل توصیف زندگی کنید. موفق باشید

10918

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: به نظر شما دلیل این که شهید مطهری شخصی مثل بازرگان را به عنوان نخست وزیر مطرح می کند چیست؟ آیا این کار شهید اشتباه بسیار بزرگی نبود؟ (بعضی دلیلهایی گفته اند که با شخصیت حماسی شهید مطهری سازگار نیست)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این پیشنهاد منحصر به شهید مطهری نبود چندین نفر از بزرگان این پیشنهاد را دادند زیرا فکر می‌کردند از این طریق راحت‌تر می‌توان از نظام شاهنشاهی عبور کرد. موفق باشید
10350
متن پرسش
گاهی همه ی عالم و آدم دست به دست هم می دن تا آدم رو هدایت کنن ولی آدم حالش به هم می خوره. و گاهی تو نیمه های شب خوندن سوال 10307 سایتتون آدم رو متحول می کنه و آدم توبه می کنه و پشیمون می شه از بد بودن. زمونه ای که توش بد بودن خوبه. فقط استاد طاهرزاده زندگی رو زیبا می کنه.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً زمانه گناه‌آلود است و باید بسیار امیدوار بود که با فروریختن پرده‌ی آلوده‌ی گناه، عصمت به جوانان معصوم ما برگردد. اگر باید به آینده امیدوار بود که باید بود، به جهت دل نورانی این جوانانی است که گرفتار گناه‌اند ولی آلوده به آن نیستند و دلشان در جای دیگری است، خدا کند شیطان آن‌ها را مأیوس نکند. کار حُرّ، آن شخصیت عجیب، آن زاده‌ی آدم، آن مخزن تحول و توبه، همان کار انقلابی بود که افکار را از اسارت عادت دوران آزاد کرد و جرأت روبه‌رویی با مرگ را و نهراسیدن از آن را به بشریت برگرداند و مرزهای حقیقت را برای او باز نمود و روشن کرد آن منبع لیاقت با همه‌ی انسان‌ها هست، پس از هیچ‌کس مأیوس نشوید و هیچ‌کس هم از خود مأیوس نگردد، هرچند دشمن همه‌ی اطراف شما را گرفته باشد و مرگ از هر سو بر شما ببارد، باز زندگی و آزادگی در اختیار شماست و نه در اختیار دشمن. خداوند با «توبه» ،حرّ را در صدر نشاند و افتخار آزادگی را به کشته‌ای غرق به خون داد. پس ما نیز باید از زیر بار سنگین گناه برخیزیم، هرچند آن گناه به سنگینی کوه باشد. با یک حرکت خود را از طوری به طور دیگر درآوریم. موفق باشید
9705
متن پرسش
سلام استاد: 1. تفاوت کتاب «فرزندم این چنین باید بود» چاپ های قبلی با ویرایش آن را می خواستم بدانم؟ 2. هم صوت شما را داریم و هم کتاب شما را به نظرتان کدام را کار کنیم تا بیشتر استفاده کنیم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث اخلاقی و تذکرات سلوکی چیزی نیست که با رجوع مجدد به بهره‌ای بیشتر نرسید. اگر در ویرایش جدید حول سخنان حضرت مولی‌الموحدین«علیه‌السلام» بیشتر بچرخید به نتایج بیشتری نایل می‌شوید. موفق باشید
9532
متن پرسش

سلام علیکم: پاسخ شما به سوال شهید آوینی چیست؟ ایشان(به این مضمون) می فرمایند: «اون چیه که روایت فتح را از باقی روایت ها و مستندهای جنگی جدا می‌کنه. مثلا اگر دو فیلمبردار که یکی برای مستند روایت فتح و دیگری برای جای دیگر کار می‌کنه، از یک صحنه هر کدام برداشت متفاوت دارند و یکی روایت فتح می‌شه و دیگری نه»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت در نگاه به جایگاه تاریخی حادثه‌‌ها است. شهید آوینی مخاطب خود را متوجه جایگاه تاریخی انقلابی می‌کند که رزمندگان ما بنا است در آینده به ظهور برسانند. موفق باشید

9080
متن پرسش
سلام علیکم: پیرو سوالات قبلی یه اشکالی در فهم این جمله «آهنگ ملکوتی قرآن انسان را به مقام جامعیت نظام الهی منتقل می‌کند» پیش اومد. اگه امکان داره کمی توضیح بدید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر جا وحدت و نظم هست، زیبایی هم آن‌جا هست و صوت زیبا، صوتی است که پر از نظم است و نظم مطلق، در مقام وحدتِ مطلقِ احدی است و اگر صوتی از آن عالَم تجلّی کند، نهایت زیبایی و نظم و آهنگین بودن را در خود دارد و اگر تلاش شود قرآن با همان حالت آ‌هنگین خوانده شود قلب‌های آماده و آشنا به عالم ملکوت را به آن عالم منتقل می‌کند. موفق باشید
8526
متن پرسش
سلام استاد با عرض پوزش بنده برای سومین بار سوالم را در مورد آقای عبدالرضا داوری میپرسم نظر شما در مورد ایشان چیست مخصوصا رویه ای خوب تحلیل نمی کنند.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در هر دو مرتبه جواب دادم. یا ایمیل خود را اشتباه داده‌اید و یا سری به ایمیل خود نمی‌زنید. موفق باشید.
نمایش چاپی