جواب: مراحل سلوک ابتدا معرفت به حقایق است، سپس کسب فضائل اخلاقی برای به فعلیت رساندن معارف در قلب، آری:
اول قدم آن است که او را یابی..... آخر قدم آن است که با او باشی
وقتی فهمیدیم دل را دائم باید متوجه خدا نمود، متوجه میشویم پرحرفیها و کینهها و خودخواهیها مانع چنین توجهی است و لذا همت برای کسب فضائل اخلاقی، یعنی زدودن این ضعفها، به میان میآید. وقتی انسان تا حدّی از این دو مرحله گذشت حجابهای بین او و خدای بینهایت خوبی ها، آرامآرام کنار میرود. حال همهی عالم برای او آیت الهی هستند و میتواند با آیات الهی بهسر ببرد و همواره جمال محبوب را در جلوههای مختلف بنگرد، اینجاست که قرآن و روایات معنی دیگری پیدا میکنند، و کتاب ذکر برای قلب سالک میشوند و لذا در شرح حال حضرت امام خمینی«رحمةاللهعلیه» داریم روزی هشت مرتبه قرآن میخواندند، یعنی روزی هشت مرتبه از کتاب «ذکرٌ للعالمین» جمال محبوب را در جلوات مختلف میدیدند و متذکر میشدند. علامه طباطبایی«رحمةاللهعلیه» میفرمایند: اواخر عمر مرحوم قاضی طباطبایی«رحمةاللهعلیه» خدمتشان میرفتیم و فتوحات مکّیّه از محیالدینعربی را میخواندیم. آیتالله انصاری همدانی«رحمةاللهعلیه» میفرمایند: مثنوی کتابی است که سالکِ عارف هرگز تا آخر عمر نمیتواند از آن جدا شود، زیرا فتوحات و کشفیات دیگر عارفان آینه برای بقیهی عارفان میگردد. خوشا به حال آنانی که در گلستان روایات ائمه معصومین«علیهمالسلام» نورها میگیرند و مستیها میکنند. گفت:
به هر رنگی که خواهی جامه میپوش..... که من آن قد رعنا میشناسم
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حکما بر اساس عقل و با نظر به بدیهیات، سیر میکنند و متکلمین بر اساس عقل و با نظر به برداشتی که از دین، دارند سیر میکنند. که البته هرچه جلو آمدیم این دو بههم نزدیک شدند به طوریکه در امثال ملاصدرا در عین نگاه فلسفی روش دفاع از دین بهخوبی شکل گرفت. آری! متکلمین تصور میکردند باید خداوند باشد و بعد مخلوق ایجاد شود یعنی معتقد به تقدّم زمانی برای خداوند بودند. در حالیکه حکما متوجهاند تقدّم خداوند تقدّم باالشّرافة و بالرّتبه است. و لذا همینکه خدا هست، مخلوق نیز در صحنه است. مثل آنکه همینکه ما دستمان را تکان میدهیم انگشتر ما نیز تکان میخورد در عین آنکه حرکتِ انگشتر بالطبعِ حرکت دست است. پیشنهاد میشود جزوات «فلسفه و کلام اسلامی» که در سایت قرار دارد را دنبال فرمایید. موفق باشید
علیک السلام؛
جواب: باسمه تعالی
جمع این دو کار ممکن است؛ در عین وارستگی و شوق معنوی، در دانشگاه باشید و دانشجویان را مدد برسانید. این کار مقدماتی میخواهد که میتوانید با آموزش زبان عربی شروع کنید تا در برخورد با آیات و روایات مستقیماً از خود آنها استفاده کنید.
سلام علیکم. برخی موارد را که ما سنت کرده ایم از جمله اعتکاف در ماه رجب، آیا غیر از پیامبر (ص) که در ماه رمضان میگرفتند در سیره ائمه (ع) هم دیده شده که اعتکاف بگیرند یا مخصوص پیامبر بوده؟ نکته مهم آنست که آیا خود پیامبر (ص) نمیتوانست به این شکلی که ما آنرا باب کرده ایم برای مردم و صحابه که ظرفیت بالایی هم داشتند سنت کنند؟ آیا سوال برانگیز نیست که چرا نکردند؟ 2. در همین رابطه آیا صحیح است که ما با مقدمات غیر صحیح به هدفی صحیح بیندیشیم؟ یعنی آیا صحیح است که زمان اعتکاف برای توجیح کار، بسیاری مساجد را حتی مساجد محل و دانشگاه ها که قطعا حکم مسجد جامع را ندارند و فقط افراد بومی آن محل و دانشجویانِ همان دانشگاه در آن نماز میخوانند بگوییم جامع؟ آیا اعتکاف نباید همه شرایط را داشته باشد تا بشود اعتکاف؟
باسمهتعالی: سلامعلیکم: 1- گاهی شرایط تاریخی طوری به صورتی مطلوب فراهم میشود که باید از آن استفاده کرد که از جمله ابتکاری است که در سالهای اخیر پیش آمده که درست اعمال امّ داود را با اعتکاف در مساجد ترکیب کردند. یادم هست قبل از انقلاب هم در ماه رجب به صورتی محدود در مسجد سیّد اصفهان اعتکاف برقرار میشد. 2- بالاخره این مراجع هستند که با جمعبندی روایات و توجه به جهت آنها تشخیص میدهند معنای مسجد جامع چیست. این هنر زندهبودن اجتهاد در شیعه است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آری اسماء صفات، تجلی نور ذات الهیاند در محدودهی ظرفیت اشیاء، ولی هرگز از این نکته برنمیآید که ما در تجلیات اسماء و صفات با ذات روبهروئیم زیرا حضرت حق با صفات خود آنهم در محدودهی مخلوقات برای ما ظهور میکند که بهترین تعبیر در این مورد همان است که بگوییم ما همواره با آیات الهی که حاکی از کمالات حقاند روبهروئیم. 2- انسان به عنوان شخص خاص از رحم مادرش شروع میشود و تا ابد باقی میماند. آن وجهی که در علم خدا از اول بوده غیر از شخصیت خاص انسان است. آن وجه وجود علمی اوست قبل از خلقت. موفق باشید
متأسفانه در حال حاضر برنامههای حوزههای علمیه طوری است که طلبه باید تمام وقت در اختیار حوزه باشد و لذا نمیتواند در سر کلاسهای دانشگاه حاضر شود، ولی اگر دروس ادبیات عرب را در دبیرستان خوب مطالعه بفرمایید و خودتان در فهم کتابهای دین و دانش تلاش کنید میتوانید آرامآرام از برکات حوزههای علمیه که اندیشههایی چون حضرت امام خمینی«رحمةاللهعلیه» و علامه طباطبایی«رحمةاللهعلیه» و آیتاللهجوادیآملی و امثال آنها مطرح فرمودهاند استفاده نمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حدیث مربوط به حضرت علی«علیهالسلام» است و نه علی اکبر«علیهالسلام». عدهای خدمت رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» رسیدند و از علی مرتضی«علیهالسلام» شکایت کردند، و رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» فرمودند از علی بد نگویید، او در مقام اُنس کامل با حضرت حق است. به این معنا که هرآنچه از آن حضرت صادر میشود، در راستای ظهور انوار الهی است. و این حکایت از مقام فنای فی اللّهِ حضرت مولا دارد. جناب آقای آیتاللّه حسینی تهرانی در سلسلهی کتب «امام شناسی» نکات خوبی در رابطه با مقام حضرت مولی الموحدین«علیهالسلام» دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید وقتی شرایط طوری باشد که نیاز نباشد خانمها در بین مردم نامحرم حاضر باشند چرا باید حاضر شوند؟ و آن روایت مربوط به آن شرایط است. ولی وقتی امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» میفرمایند: «ما مفتخريم كه بانوان ما و زنان پير و جوان و خرد و كلان، در صحنههاى فرهنگى و اقتصادى و نظامى حاضر، و همدوش مردان يا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن كريم فعاليت دارند» پس معلوم است که ما در شرایط دیگری قرار داریم و بحث بر سر حضور زن متدیّن در این تاریخ است. آیا زنان متدیّن ما در این تاریخ میتوانند مثل تاریخ مادر بزرگهایشان زندگی کنند؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اسلام ما را – اعم از زن و مرد – دعوت به بیکارگی نکرده است و امروز شرایط زندگی طوری است که اگر خانمها به حضور در خانه بسنده کنند گرفتار بیکارگی و بطالت میشوند. در گذشته معنا نمیداد یک زن در بیرون خانه باشد زیرا نوع زندگی طوری بود که بهراحتی در درون خانه میتوانست فعالیت مناسب روح خود را داشته باشد، ولی امروز نمیتوانیم در گذشته زندگی کنیم. انسان با کار و فعالیت معنا پیدا میکند و نمیتوانید به اسم ماندن در خانه خود را گرفتار بیکارگی و بطالت کنید. نمیشود که فقط مطالعه و عبادت کرد، باید اگر زمینهی کار در بیرون خانه فراهم است از آن استقبال نمود بدون آنکه از قالب عفاف خارج شوید. موفق باشید