بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14724
متن پرسش
استاد بزرگوار سلام: بنده حقیقتا از روند فعلی سوال و جوابهای سایت از اون جهت که رنگ سیاسی دیگه به خودش نگرفته خیلی خوشحالم. واقعا خسته شده بودیم از این که این سایت وزین به انتخابات رسیدگی کنه و به توافق ژنو و بیانیه ی لوزان و .... ولی الان یه سوال برام پیش اومده که هر چند ظاهرش سیاسیه ولی واقعا از جنبه ی سیاسی این سوالو مطرح نمی کنم. حقیقتا نمیدونم رابطه ی ما با آمریکا هنوز بده؟ آیا انقلاب به اون بلوغی رسیده که دیگه در پی ارتباط با آمریکا استحاله نشه؟ آیا ارتباط ما با آمریکا مثل ارتباط ما با مثلا آلمان شده و دیگه ارتباط گرگ و میش نیست؟ به نظرتون نظر مقام معظم رهبری چیه؟ آیا آقا با روند فعلی ارتباط گیری دولت موافق هستند؟ مثلا آیا با دست دادن آقای ظریف با اوباما مخالف بودند؟ این که آقای روحانی خودشونو علاقه مند به ارتباط با آمریکا نشون میدن، بده یا خوبه؟ پیشرفت انقلاب در برهه ی کنونیه یا پس رفت انقلابه؟ ایشون هم توی سفر به نیویورک گفتند توی این دو سال رابطه ی ایران و آمریکا بهتر شده و هم توی ایتالیا گفتند می تونیم ارتباط بدون تنش داشته باشیم و اگه کلیدش دست من بود یه کاری می کردم. ببخشید وقتتونو گرفتم موفق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح و ذات انقلاب اسلامی ضد استکباری است و فکر نمی‌کنم دولت موجود ادامه‌ی انقلاب باشد. این‌ها بیشتر به دنبال کشوری هستند که در ادامه‌ی فرهنگ مدرنیته، مردم آن کشور مرفه باشند و در عین حال نماز هم بخوانند. ولی ذات انقلاب اسلامی و مردم انقلابی در راستای مبارزه با استکبار که آمریکا امروز نمونه‌ی کامل آن است، معنا پیدا می‌کنند و به این شکل تاریخی که حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» شروع کردند؛ ظهور می‌کند و ادامه می‌یابد. موفق باشید           

13232
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: آیا کودکی که توسط حضرت خضر (ع) کشته شد در روز قیامت می تواند به خداوند متعال اعتراض کند که اگر من کشته نمی شدم هدایت می شدم چرا من کشته شدم؟ لطفا هم کلامی و هم با دید عرفانی جواب را بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع تشریع که حضرت موسی«علیه‌السلام» حامل آن هستند، با موضوع تکوین فرق می‌کند. حضرت خضر مأمور اراده‌ی تکوینی حضرت حق هستند و از این جهت کسی در مقابل اراده‌ی تکوینی حق اراده‌ای ندارد تا اعتراضی برایش معنا دهد. زیرا همان‌ خدایی که ایجادش کرده است هرطور خواست به وسیله‌ی امثال حضرت خضر در او تصرف می‌کند. موفق باشید  

13025
متن پرسش
سلام استاد: آیا لباس روحانیت در سلوک تاثیر دارد؟ شاید سوال خنده داری باشد ولی به هرحال برایم سوال شده. اگر می شود دیدِ عرفانی که می شود به ملبس شدن کرد را بفرمایید که کمی دلگرم شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لباس روحانیت از آن جهت که می‌تواند شما را در عالَم انسان‌هایی وارد کند که آن‌ها ماوراء روزمرّگی‌های اهل دنیا نظر به حقایق داشته و متذکر آن حقایق هستند، جایگاه خاصی دارد. به یک معنا در لباس روحانیت انسان اگر آمادگی لازم را داشته باشد راحت‌تر خود را در عالم بیکرانه‌ی وجود احساس می‌کند. موفق باشید

12970
متن پرسش
سلام علیکم: استاد در موضوع هسته ای مقام معظم رهبری خطوط قرمز را مشخص فرمودند، آیا نظارت بر رعایت این خطوط هم به عهده ایشان است؟ ایشان فرمودند که به تیم مذاکره اعتماد دارند و آنها را از نظر دیانت و غیرت و شجاعت تایید فرمودند، ولی واضح است که این اعتماد باید دو طرفه باشد یعنی اعضای تیم هم باید به قرمز بودن این خطوط و ضرورت رعایت آنها اعتقاد داشته باشند، حال اگر این گونه نباشد و احیانا از بعضی آنها تعدی شده باشد (کما این که بسیاری بر این باورند) به نظر شما شرایط به گونه ای هست که رهبری اعلام مخالفت کنند؟ در چنین شرایطی آیا وظیفه افراد بصیر و انقلابی ورود شجاعانه و عمارگونه به میدان بصیرت افزایی مردم نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم قرائت‌ها مختلف باشد و ظاهراً کاری که شورای عالی امنیت ملّی شروع کرده‌اند، کار خوبی است. و پیشنهاد آقای دکتر جواد لاریجانی که فرمود مجلس یک فک‌شیت از توافق وین تهیه کند، عملاً قرائتی مطرح می‌شود که خط قرمزهای مقام معظم رهبری در آن لحاظ شده است. موفق باشید

12442
متن پرسش
سلام علیکم: سوالی درباره نحوه بینش توحیدی داشتم که پاسخ این سوال بسیار برایم کلیدی خواهد بود در بینش توحیدی داریم که اگر کسی کاری خیر برای ما انجام می دهد در واقع خدا خواسته که چنین کاری انجام بشود و آن بنده خدا وسیله بوده است، حال روش وسیله دیدن بنده چگونه است؟ چون درک می کنیم که بالاخره این شخص این کار برای ما نجام داده است و عامل کار خیر بوده است، به عبارتی عامل دیدن شخصی که کار خیر انجام می دهد منافاتی با وسیله دانستن او ندارد؟ 2. ما در باطن خود اعتقاد داریم الطافی که از طریق بندگان بما می رسد از جانب حق است ولی در زندگی روزمره تنها به عامل بودن بنده نظر داریم و به لطف حق منتقل نمی شویم. درست است که ما متنقل نمی شویم ولی آیا اعقاد باطنی که عرض شد بما کمکم میک ند که در حیطه جهان بینی توحیدی باشیم هرچند با نازله؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آری همه‌ی عالم واسطه و وسیله‌ی ظهور اراده‌ی حضرت حق هستند ولی بالاخره شایستگی آن را داشته‌اند که حضرت حق از آن طریق با ما ارتباط داشته باشد و بدین لحاظ ارزش و احترام واسطه‌ها را پاس می‌داریم و در روایت داریم چون پدر و مادر واسطه‌ی وجود شما از طرف خداوند هستند، باید مورد احترام‌تان باشند 2- در هر صورت مبنای کلی هر انسان موحدی آن است که همه‌چیز از آن خدا است و لذا غفلت‌های جزئیه او را از آن حضور کلی خارج نمی‌کند هرچند که به طور عادی به واسطه‌ها، بیشتر نظر داشته باشد. موفق باشید

12081
متن پرسش
سلام علیکم: بنده طبق سیر مطالعاتی، روی کتاب «از برهان تا عرفان» هستم. کتاب های شما را که می خوانم برایم قابل فهم و لذت بخش است اما متاسفانه به صوت آن که می رسم بعد از گوش دادن چند قسمت، از هرچی مطالعه زده می شوم. البته خدای نکرده قصد بی ادبی نداشتم. فقط نمی دانم که چرا صوت از برهان تا عرفان برایم خسته کننده است. لطفا راهنمایی بفرمائید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که بعضی علوم تنها با متن نوشتاری، همه‌ی چهره‌ی خود را نمی‌نمایانند مثل مباحث حِکمی و عرفانی. نیاز است صوت این نوع مباحث را هم دنبال کنید، منتها نه فقط گوش بدهید بلکه یادداشت‌برداری کنید. در ضمن مطالعه‌ی قسمت حرکت جوهری کتاب را به بعد موکول نمائید. موفق باشید

11275
متن پرسش
به نام خدا عرض سلام: می خواستم نظر جنابعالی را در مورد علم روانشناسی که متاسفانه در جامعه کنونی مخصوصا نسل جوان خیلی رایج شده و بخصوص در بحث ازدواج خیلی مورد استقبال قرار گرفته را جویا شوم که آیا به این روانشناسان و اصل علم آنها می شود اعتماد کرد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از بعضی جهات که به روش تجربی – و نه نظریه‌پردازی - به عکس‌العمل‌هایی نسبت به رفتار انسان‌ها رسیده‌اند مثل هر علم تجربی و تنها در حوزه‌ی تجربه می‌توان به آن علم توجه کرد. جناب آقای دکتر خسرو باقری که خودشان در این رشته کار کرده‌اند به‌خوبی محدودیت‌های این علم را متذکر می‌شوند، امید است دست به قلم شوند و اندیشه‌های خود را به رشته‌ی تحریر در آورند. موفق باشید
11130
متن پرسش
با سلام و احترام من خواهان راه ارتباطی با جناب استاد طاهرزاده هستم. در رابطه با رساله دکتری خویش، سوالاتی از ایشان داشتم. خواهش می کنم در این زمینه مرا یاری کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: رفقا اطلاع دارند که بنده در مورد پایان‌نامه‌ها و موضوعات پایان‌نامه هیچ ورودی نمی‌توانم داشته باشم. حتی در زمانی هم که در دانشگاه بودم در این موارد ورودی نداشتم. موفق باشید
10889
متن پرسش
سلام: لطفا جواب این سوال رو نمیتونم بدم می تونید کمکم کنید ممنونم: مگر وقتی شیطان به آدم سجده نکرد، خدا او را از بهشت بیرون نکرد؟ پس چطور توانسته دوباره وارد بهشت بشود و آدم و حوا را گول بزند تا سیب را بخورند؟ چه سوال جالبی؟ کسی جوابی دارد؟ بر همه ی موحدان مبرهن است که شیطان رجیم است و رانده شده از بهشت. پس هنگام گول زدن در بهشت چه غلطی می کرده؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث بر روی سوره‌ی مبارک اعراف بحمداللّه در این مورد بحث شد که یک مقام، مقامی است که آدم اسماء الهی را تعلیم گرفت و سپس آن را نمایاند و در این مقام خداوند به ملائکه که شیطان هم در آن مقام بود، فرمود به آدم سجده کنید که آیه‌ی 11 سوره‌ی اعراف متذکر آن است و در این‌جا جناب حوّا مطرح نیست، زیرا حقیقت آدمیت مطرح است که آیه‌ی اول سوره‌ی نساء متذکر آن است تحت عنوان «نفس واحده». یک مقام، مقامی است که آیه‌ی 12 سوره‌ی اعراف متذکر آن است که شیطان از آن مقام قدسی رانده شده ولی در بهشت برزخی که آدم همراه با همسر خود در آن جای دارند هبوط کرده، ولی نه آن هبوطی که آیه‌ی 24 سوره‌ی اعراف متذکر آن است، بلکه هبوطی که آیه‌ی 13 سوره‌ی اعراف آن را مطرح می‌کند و لذا با هبوط از مقام قدسی به بهشت برزخی با آدم و حوّا روبه‌رو است که شجره‌ی ممنوعه مدّ نظر آن‌ها قرار می‌گیرد که صورت مثالی عالَم کثرت است، و چون به آن نزدیک شدند عملاً به دنیا و عالم کثرت نزدیک شدند که حاصل آن هبوط در دنیا بود. موفق باشید
8748
متن پرسش
سلام علیکم اسعد الله ایامکم در آیه «و ما رمیت اذ رمیت و لاکن الله رمی» جایگاه اختیار پیامبر (ص) کجاست؟ یعنی در کدام مرحله پیامبر (ص) اختیار کردند که تیر بیاندازند؟ 2. آیا مقام معنوی پیامبر (ص) که در شرح این آیه فرمودید مختص خود پیامبر (ص) است یا اهل البیت (ع) هم دارای چنین مقامی هستند؟ سایر مومنین هم می توانند به این مقام به نازله برسند؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- با تمام وجود خود رسول اللّه«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» اختیار کردند ولی اختیارشان با اراده‌ی الهی تطبیق کامل دارد به طوری که اختیارشان به وسعت اراده‌ی الهی گسترش یافته. 2- رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» و اهل البیت«علیهم‌السلام» از این جهت همه در مقام بقای بعد از فنا هستند، حتی در زیر سایه‌ی این بزرگان، کُمَّلینی مثل حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» نیز این‌چنین‌اند. موفق باشید
8344

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
منظور شما از معرفت نفس چیست آیا همان خودشناسی است؟چه کار کنم خدارا بشناسم و باورش کنم و چه کار انجام دهم که بر افکار پلید غلبه کنم و راهم راپیدا کنم تا دچار لغزش نشوم و مهربان و با محبت بشوم نسبت به همه چیز وهمه کس،واینقدر دنیاو همه چیزهایش برایم بی ارزش نباشد طوری که همیشه آرزوی مرگ نداشته باشم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شاید سیر مطالعاتی که بر روی سایت هست شروع خوبی باشد. موفق باشید
8265
متن پرسش
باسلام در این سایت بحمدالله با عالمان و فیلسوفان کثیری آشنا شدیم که کارشان فقط اشکال به شما و علمای گرامیست و البته علت های آن مشخص است اما امثال کاربر محترمِ صاحبِ سوال8232 و امثال ایشان ای کاش کتب خودشان را به ما معرفی میکردند تا ما کتب شما رو رها کرده به عالمتر از شما که قدرت اشکال گیری از شما را دارند رجوع کنیم و مطالب آنها بی استفاده نماند.نه اینکه نظر شخصی خودشان را به همه تحمیل کنند و نگران جوانانِ در حال رشد باشند.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اتفاقاً عرض من هم به آن کاربر عزیز همان است که چقدر خوب است که بیایند آنچه به نظرشان دارای اشکال است مطرح کنند و بعد نظر صحیح را اظهار نمایند تا برای ما هم قابل استفاده باشد. کاری که بعضی از کاربران دلسوز کرده‌اند و بر ما منت گذارده‌اند. موفق باشید
8128
متن پرسش
سلام علیکم . استاد اساتید زیادی هستند که مثنوی را شرح میدهند اما اینکه استاد شارح صاحب نفس باشد خیلی در تاثیر پذیری آن فرق دارد . مثلا علامه طهرانی گه گاهی در آثارشان بعضی از ابیات مثنوی را توضیح میدادند یا گاهی تعابیر مرحوم حداد را بر بعضی از ابیات مولوی آورده اند که تاثیرر خوبی بر انسان دارد .شما شارحی را میشناسید که جنس نفس او از جنس علامه طهرانی و... باشد . شما خودتان شرح مثنوی دارید ؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: متأسفانه نمی‌شناسم امیدوارم تاریخی شروع شود تا مثنوی به آن معنایی که متشرعین به آن رجوع دارند و آیت‌اللّه انصاری همدانی می‌فرمایند سالک تا آخر عمر از مثنوی مستغنی نمی‌شود، به زندگی ما برگردد. آن مثنوی که مقام معظم رهبری در موردش می‌فرمایند: « مثنوى همان طور که مولوى مى‏گوید: «هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّین» و گفتند مرحوم مطهرى هم با من هم عقیده بود ». موفق باشید . در دیدار با شعراء در سال 1387- مولوى در دیباچه‏ى دفتر اول مى‏گوید: هذا کِتابُ الْمَثنَوى، وَ هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّین، فى کَشْفِ أَسْرارِ الْوصولِ وَ الْیقین
7442
متن پرسش
با سلام در محل کارم که کافی نت و خدمات اینترنت می باشد خیلی از دوستان غیبت می کنند در کوچه و خیابان هر که را می بینی اگر یک دقیقه می گذرد بحث غیبت دار می شود هر چه می خواهم از گوش کردن غیبت فرار کنم بدتر شرایط آن فراهم می شود لطفا در سیر و سلوک این بنده حقیر راهنمایی فرمایید با تشکر از استاد طاهرزاده
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال عیب دیگران اولاً: مربوط به خودشان است ثانیاً: از کجا که محذوراتی داشته‌اند که مرتکب آن عیب‌ها شده‌اند و حالا توبه کرده‌اند؟ پس جایی برای طرح عیب دیگران در بین خودمان نیست. این را یک اصل بگیرید و جلو بروید. موفق باشید
7428

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام چرا ادامه دانلود شرح صوتی کتاب معاد را نمیگذارید؟50 به بعد را کی میگذارید؟متشکرم
متن پاسخ
به نام خدا باسلام خدمت کاربران گرامی، با توجه به مشکلات سایت موجود وپیگیری طراحی وجایگزینی سایت جدید ،انشاالله این نقیصه برطرف خواهد شد.باتشکر.مدیریت سایت
7355
متن پرسش
باسلام وعرض ادب خدمت استاد بزرگوار.استاد من درحال نوشتن مقاله ای تحت عنوان ارتباط غیر کلامی خالق ومخلوق درقرآن هستم.فهرست مطالب من به طور خلاصه اینگونه است:کلیات شامل مفهوم ارتباط غیر کلامی،ارتباط غیرکلامی درقرآن،انواع ارتباط غیرکلامی،اهداف ارتباط غیرکلامی.فصل1:ارتباط غیر کلامی خداوند باانسان که شامل ارتباط غیر کلامی درآینه احساس،ارتباط غیر کلامی درآینه فطرت،ارتباط غیر کلامی درآینه عقل،ارتباط غیرکلامی دراینه قلب.فصل2:ارتباط غیرکلامی انسان باخداوند که زیرمجموعه هایش مانندفصل قبلی است.فصل3و4هم موانع ارتباط وراه های برون رفت ازآن است.استادچون روی این موضوع کار نشده من برای اینکه بحثم مستند به علم باشددرتبیین موضوعم میخواهم درمورد اینکه انسان موجودی دوبعدی است وازطریق نفس خود می تواند انواع ارتباط غیرکلامی(فطری ،حسی،عقلی وقلبی)باخود ،بامحیط اطرافش،وباموجودات ماوراوخداوندداشته باشد.یعنی میخوام سطوح انواع ارتباط غیرکلامی رامشخص کنم وبگم مثلااولین پل ارتباط انسان باخداوند ازطریق حواس 5گانه اش است.سوال من ازشما این هست که ایاروح ونفس باهم فرق میکنه واینکه دررتبه بندی این چهارنوع ارتباط غیرکلامی اول انسان ازطریق حس بعد باتکامل نفس ازطریق عقل ودرنهایت ازطریق قلب ارتباط باخداونددارد.دراینجا فطرت درکدام مرتبه قرار میگیرد.ایاهرکدام ازحس وعقل وقلب خودمراتب دارند.نمی دونم توانستم مطلبم رادرست بیان کنم.باتشکرازلطفتون.یاحق
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بسیار ارزنده‌ای است زیرا آن‌قدر که خداوند بدون کلام با ما سخن می‌گوید با کلمات با ما سخن نگفته. گفتگوهایی که اگر دریاها مرکب شود و اشجار قلم شود تا کلمات او را بنویسند تمام نمی‌شود. خداوند با کلمات شروع کرد تا ما را آماده کند و استعداد یافتن حقایق را با ابزاری ماوراء این کلمات در ما ایجاد نماید. به قول مولوی: «باقی این نکته آید بی‌زبان .... در دل آن‌کس که دارد نور جان». اگر بخواهیم یک دستگاه کلی داشته باشید و مبتنی بر آن، کار را شروع کنید چهار قسم «جسم، نفس، قلب و روح » را در نظر بگیرید. که نفس یک طرفش به جسم است و وجه گرایش به دنیا در آن قوت دارد و یک وجه آن گرایش به قلب دارد و وجه معرفت وجودی به حقایق در آن غلبه دارد و قلب مقام معرفت به حقایق است، حال در وجهی که نظر به نفس دارد، وجه توهّم‌زای قلب است و وجهی که نظر به روح دارد، وجه طلب حق و لقاء، حقِ آن است و روح مقام مشاهده‌ی حق است که باز آن وجهی از روح که نظر به قلب دارد وجه محدودشدن آن به معارف حقه است و آن وجهی که نظر به سرّ دارد، وجهی است که از مشاهده‌ی حق بالاتر می‌رود و مقام فناء در حق برایش پیش می‌آید. امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» در همین رابطه دعایی دارند به این شکل: «اللّهمّ نَوِّر ظاهرى بطاعتک، و باطنى بمحبّتک، و قلبى بمعرفتک، و روحى بمشاهدتک، و سرّى باستقلال اتّصال حضرتک یا ذا الجلال و الاکرام» که باطن در این دعا همان نفس ناطقه است که باطن بدن است و فطرت آن زمینه‌ی بالقوه‌ای است که استعداد حضور انسان را در همه‌ی این مراتب در خود دارد. موفق باشید
7034

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام وعرض ادب خدمت استاد گرامی.بنده بسیار مایل هستم در طول روز ذکر بگویم وحواسم پرت نشود .یک ذکری را برای خود مشخص میکنم. مثلا ذکر صلوات که در طول روز بگویم.یک مدتی که میگویم فراموشم میشود ادامه ذکر را بگویم.یک دفعه متوجه میشوم مثلا عصر شده وبنده انطور که باید ذکر را نگفتم.خواهش میکنم زحمت کشیده بنده را کاملا راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است سعی کنید ادامه دهید. بهتر است در کنار این کار، معارف توحیدی مثل خطبه های توحیدی نهج البلاغه را نیز کار کنید تا ذکرتان عمیق تر شود. موفق باشید
6319
متن پرسش
سلام علیکم چرا ملک الموت از طرفی قابض و از طرفی ممیت نامیده شده؟شاید به این جهت که موت هم نوعی قبض است و ایندو جدای از یکدیگر نیستند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: درست می‌فرمایید. موفق باشید
3748
متن پرسش
سلام استاد مشکلی دارم و آن حب شدید خواب است در روایات خیلی مذمت شده، میدانم. اما چه کنم که این حب خواب و راحت طلبی را از خودم برانم. البته استاد من کلا بدنم بیش از سایرین به خواب نیاز دارد اما خب خودم هم کلا خواب را دوست دارم. خواهشمندم یک راهکار عملی مقابلم بگذارید.تشکرمیکنم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با مطالعه‌ی کتاب‌های معرفتی و تفسیر قرآن، عقل را بر وَهم غالب کنید تا میل زیاد به خواب ضعیف شود، ورزش هم فراموش نشود. موفق باشید
2677
متن پرسش
سلام علیکم استاد در باره پاسخ سوال 2619 سوالی دیگر برایم پیش آمد که عرض می کنم . حضرتعالی فرمودید: معشوق از آن جهت محبوب است که عشق را به ما هدیه می‌کند. . لطفا این جمله را کمی شرح دهید و بفرمایید چرا عشق را بر تر و با اهمیت تر از معشوق دانسته اید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این یک امر بدیهی است که انسان در رابطه با معشوق هم با عشق سر و کار دارد همین طور که در رابطه با آب به سیراب‌شدن نظر داریم. موفق باشید
2333
متن پرسش
سلام استاد.برای من مساله ای پیش آمده و میخواستم شما راهنمایی بفرمایید.قضیه از این قراره که یه آقایی هست که به وسیله قرآن،غیب میگه.اصطلاحا بهشون دعا نویش میگن.این آقا تو یه اتاق کوچیک با یه مبلغ خیلی مختصر(1000 تومن) و فقط از طریق قرآن راحت از آینده یا مشکلات فرد یا کارایی که باید بکنه خیر میده،تا اینجا همه چی خوبه،اما چند وقت قبل یکی از آشناها چند سال بود چند تیکه وسیلش رو یهم گم کرده بود و مطلقا پیدا نمی شد،این آقا گفته بود اجنه برداشتنشون،بعدش با کلمات قران و ورق زدن جاهای مختلف و یادداشت کردن کلمات و عبارات،دعایی درست کرده بود و گفته بود اینو ب توسل به ائمه و صلوات فرستادن و بردن نامه ائمه میسوزونی.سوزونده ود و چند ساعت بعد به طرز عجیبی وسایلش تو خونه پیدا شده بودن.استاد چیزی که منو گیج کرده و توانایی تشخیص حق و باطل رو از من گرفته اینه که آیا سوزوندن کلمات و عباراتی که از قرآن نوشته شده جایز و شرعی و درسته؟این آقا که نه دنبال پول و دکون زدنه،کارشم که فقط با قرآنه،از اون طرف گفته این سوزوندن حتما باید با صلوات و توسل باشه،چجوری میشه اینا رو با هم جمع کرد؟پس باید نتیجه بگیریم کارش درست و شرعیه و اون عبارات و کلمات رو هم که درآورده طبق یه رموز خاصی بوده نه اینکه اسمش قرآن سوزوندن باشه.این آقا هیچ جای کارش شبیه جن گیرا نیست و به نظر نمیرسه کارش سیاه و شیطانی و ضاله باشه.لطفا جوابی بدین تا مرز حق و باطل کار این آقا روشن بشه
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: فریب این افراد را نخورید، قرآن بهانه است این خبرها همه از طرف جنّیان شرور به او می‌رسد و جنّیان شرور به او خدمت می‌کنند و هیچ برکتی برای شما ندارد. به کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» رجوع بفرمایید مسائل آن‌جا عرض شده. موفق باشید
1326

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
وهم با خیال چه فرقی دارد ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: از جهت اخلاقی فرق خاصی ندارند و هر دو اشاره به چیزی در ذهن دارد که در خارج واقعیّتی برای آن نیست ولی از نظر فلسفی خیال محلّ صورت‌هایی است که انسان یا از عالم عقل در خود دارد و یا از عالم محسوس و وهم بُعدی از ادراک انسان است که معانی همراه با صورت را در خود ایجاد می‌کند. موفق باشید
15375

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام 1. در بحث عدل الهی فرمودید: هر معلولی به علت خاص خودش مربوط است مثلا سیری در گرو غذا خوردن است. حال چند فرض پیش می آید یعنی اینکه معجزه ای شود و غذا در بدن ایجاد شود و سیری احساس شود باز هم در این مورد غذا علت سیری بود اما گاهی وقتها مثلا تجربه کرده ایم بدون غذا خوردن احساس سیری می کنیم مثلا طرف گرسنه است خبر ناگواری می شنود و احساس سیری می کند پس در این مورد خبر ناگوار احساس سیری ایجاد کرد نه غذا پس سیری در گرو علت خاص خودش که غذا خوردن است نیست یا مثل تولد بچه، که علت به وجود آمدن بچه نطفه پدر و مادر است،حال چگونه قضیه حضرت آدم (ع) و عیسی (ع) را توجیح می کنید در این دو مورد معلول از علت خاص خودش عدول کرده است؟ 2. شما در بحث عدل فرمودید: اگر آتش باشد حتما می سوزاند در بحث معجزه حضرت ابراهیم (ع) آتش گلستان می شود یعنی وجود عوض شود ولی در سر بریدن حضرت اسماعیل (ع) چاقو هست، تیزی هست ولی بریدن اتفاق نمی افتد در حالی که نمی شود چاقوی تیز باشد و نبرد در حالی که در بحث معجزه فرمودید قاعده کن فیکون مطرح است به عکس جادو و چشم بندی، و واقعیت عوض می شود در حالی که در بحث سربریدن اسماعیل (ع) چاقو سنگ را می برد ولی سر حضرت را نمی برید در حالی که علت که چاقو است هست ولی بریدن نیست این ضرورت علت و معلول را زیر سوال می برد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال رابطه‌ای بین علت و معلول برقرار است. آری! اگر علت، تغییر کند و یا شرایطی در کنار علت به‌وجود آید، معلولِ دیگری حاصل می‌شود. به این معنا که همیشه در شرایط حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» اگر آتشی فراهم شود، آن آتش نمی‌سوزاند و همچنین در سایر موارد. و در مورد خبرِ ناگوار و رفع گرسنگی، موضوع به غفلت از گرسنگی برمی‌گردد، نه آن‌که آن خبر، علتِ سیری شده باشد! موفق باشید

14360
متن پرسش
سلام علیکم: حضرت استاد بنده در سوال قبل پرسیدم که آیا ما کثراتی که مشاهده می کنیم اشتباها کثرت می بینیم فرمودین بله. سوال: آیا به عقیده شما آسمان و ماه و زمین و... به عنوان تجلیات حق در خارج از ما و فارغ از نوع دیدن ما و فارغ از تزکیه ما واقعا به عنوان تجلی حضور دارند که تمام ذاتشون رو هم خدا پر کرده باشه یا تمام این چیزهایی که ما اطراف خودمون می بینیم صرفا تجلی خدا به «ادراک» ماست و چیزی از این ها هیچ کدوم در خارج از ادراک ما نیست؟ (از منظر عرفان). ظاهر حرف شما این بود که خدا فقط بر ادراک ما تجلی میکنه و در خارج چیزی نیست جز همون ذات خدا بدون تجلی خلقی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نگاه وحدت وجود، خدا همه‌ی عالم را پر کرده حتی در جواب طلب اعیان ثابته‌ی مخلوقات، این خدا است که در صحنه است. منتها حدّ ظهور او برای ما متفاوت است و این نوع نگاه با نگاه سوبژکتیویته که ملاک فهم عالَم را صرفاً ذهن انسان قرار داده و معتقد است که انسان به عالَم، معنا می دهد، فرق دارد. موفق باشید

13902
متن پرسش
سلام و درود: استاد گرانقدر از بین کتابهایتان کدام کتاب اخلاقی است؟ لطفا چند کتاب اخلاقی معرفی فرمایید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» 2- کتاب «جامع السعادات» مرحوم نراقی که تحت عنوان «علم اخلاق» توسط مرحوم استاد مجتبوی ترجمه شده است. موفق باشید

نمایش چاپی