باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاّ: سعی کنید خودتان با دست خودتان مسیر گرفتاریِ خودتان را فراهم نکنید و آن نگاهکردن به جنس مخالف است، حتی به صورت او نباید نگاه کرد چه رسد بخواهید به آن عکسهای مستهجن نگاه کنید و صورتهای قدرتمندی را به جان خود بیندازید که مجبور شوید با خودارضایی فشار آن صُوَر را بر خود کم کنید. ثانیاً: اگر جلو خود را گرفتید و به آن عکسها و فیلمها نگاه نکردید، بعد از مدتی آنچنان قدرتِ صورتهای ذهنی آنها در تحریک شما کم میشود که تصورش را هم نمیکردید که چنین عفتی در شما هست، در آن حد که گویا اصلاً زنی در عالم وجود ندارد که شما طالب ارتباط با او باشید. در این سن به این «عفت» فکر کنید که سخت به آن نیاز دارید. حتماً در جریان صحبتی که با علامه محمدتقی جعفری«رحمةاللّهعلیه» شده، هستید که از ایشان می پرسند چی شد كه به این كمالات رسیدید؟!
ایشان در جواب خاطره ای از دوران طلبگی تعریف میكنن و اظهار می كنند كه هر چه دارند از كراماتی ست كه بدنبال این امتحان الهی نصیبشان شده: ما در نجف در مدرسه صدر اقامت داشتیم. خیلی مقید بودیم که در جشن ها و ایام سرور، مجالس جشن بگیریم و ایام سوگواری را هم، سوگواری میگرفتیم. یک شبی مصادف شده بود با ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) اول شب نماز مغرب و عشا میخواندیم و یک شربتی میخوردیم آنگاه با فکاهیاتی مجلس جشن و سرور ترتیب میدادیم. یک آقایی بود به نام آقا شیخ حیدر علی اصفهانی، که نجف آبادی بود، معدن ذوق بود. او که میآمد مَنْ بِه اَلکفایه، قطعا بهوجود میآمد جلسه دست او قرار میگرفت.
آن ایام مصادف شده بود با ایام قلب الاسد (10 الی 21 مرداد) که ما خرماپزان میگوییم. نجف با 25 و یا 35 درجه خیلی گرم میشد. آن سال در اطراف نجف باتلاقی درست شده بود و پشههایی بوجود آمده بود که عربهای بومی را اذیت میکرد ما ایرانیها هم اصلا خواب و استراحت نداشتیم. آنسال آنقدر گرما زیاد بود که اصلا قابل تحمل نبود. نکتهی سوم اینکه حجرهی من رو به شرق بود. تقریبا هم مخروبه بود. من فروردین را در آنجا بهطور طبیعی مطالعه میکردم و میخوابیدم. اردیبهشت هم مقداری قابل تحمل بود ولی دیگر از خرداد امکان استفاده از حجره نبود. گرما واقعا کشنده بود، وقتی میخواستم بروم از حجره کتاب بردارم مثل این بود که با دست نان را از داخل تنور بر می دارم، در اقل وقت و سریع.
با این تعاریف این جشن افتاده بود به این موقع، در بغداد و بصره و نجف، گرما تلفات هم گرفته بود، ما بعد از شب نشستیم، شربت هم درست شد، آقا شیخ حیدر علی اصفهانی که کتابی هم نوشته به نام «شناسنامهی خر» آمد. مدیر مدرسهمان، مرحوم آقا سید اسماعیل اصفهانی هم آنجا بود، به آقا شیخ علی گفت: آقا شب نمیگذره، حرفی داری بگو، ایشان یک تکه کاغذ روزنامه در آورد. عکس یک دختر بود که زیرش نوشته بود «اجمل بنات عصرها» زیباترین دختر روزگار. گفت : آقایان من دربارهی این عکس از شما سوالی میکنم؛ اگر شما را مخیر کنند بین اینکه با این دختر به طور مشروع و قانونی ازدواج کنید - از همان اولین لحظه ملاقات عقد جاری شود و حتی یک لحظه هم خلاف شرع نباشد - و هزار سال هم زندگی کنید. با کمال خوشرویی و بدون غصه، یا اینکه جمال علی (علیه السلام) را مستحباً زیارت و ملاقات کنید. کدام را انتخاب میکنید؟ سوال خیلی حساب شده بود. طرف دختر حلال بود و زیارت علی (علیه السلام) هم مستحبی.
گفت آقایان واقعیت را بگویید. جا نماز آب نکشید، عجله نکنید، درست جواب دهید. اول کاغذ را مدیر مدرسه گرفت و نگاه کرد و خطاب به پسرش که در کنارش نشسته بود با لهجه اصفهانی گفت: سید محمد! ما یک چیزی بگوئیم نری به مادرت بگوئیها؟
معلوم شد نظر آقا چیست؟ شاگرد اول ما نمره اش را گرفت! همه زدند زیر خنده. کاغذ را به دومی دادند. نگاهی به عکس کرد و گفت: آقا شیخ علی، اختیار داری، وقتی آقا «مدیر مدرسه» اینطور فرمودند مگر ما قدرت داریم که خلافش را بگوئیم. آقا فرمودند دیگه! خوب در هر تکه خنده راه میافتاد. نفر سوم گفت: آقا شیخ حیدر این روایت از امام علی (علیه السلام) معروف است که فرمودهاند: «یا حارث حمدانی من یمت یرنی» ای حارث حمدانی هر کس بمیرد مرا ملاقات می کند. پس ما إنشاالله در موقعش جمال علی (علیه السلام) را ملاقات میکنیم! باز هم همه زدند زیر خنده، خوب ذوق بودند. واقعاً سوال مشکلی بود. یکی از آقایان گفت: آقا شیخ حیدر گفتی زیارت آقا مستحبی است؟ گفتی آن هم شرعی صد در صد؟ آقا شیخ حیدر گفت: بلی گفت: والله چه عرض کنم. (باز هم خندهی حضار) نفر پنجم من بودم. این کاغذ را دادند دست من. دیدم که نمی توانم نگاه کنم، کاغذ را رد کردم به نفر بعدی، گفتم: من یک لحظه دیدار علی (علیه السلام) را به هزاران سال زناشویی با این زن نمیدهم. یک وقت دیدم یک حالت خیلی عجیبی دست داد. تا آن وقت چنین حالتی ندیده بودم. شبیه به خواب و بیهوشی بلند شدم. اول شب قلب الاسد وارد حجرهام شدم، حالت غیر عادی، حجره رو به مشرق دیگر نفهمیدم، یکبار به حالتی دست یافتم. یک دفعه دیدم یک اتاق بزرگی است یک آقایی نشسته در صدر مجلس، تمام علامات و قیافهای که شیعه و سنی درباره امام علی (علیه السلام) نوشته در این مرد موجود است. یک جوانی پیش من در سمت راستم نشسته بود. پرسیدم این آقا کیست؟ گفت: این آقا خود علی (علیه السلام) است. من سیر او را نگاه کردم. آمدم بیرون، رفتم همان جلسه، کاغذ رسیده بود دست نفر نهم یا دهم، رنگم پریده بود. نمی دانم شاید مرحوم شمس آبادی بود خطاب به من گفت: آقا شیخ محمد تقی شما کجا رفتید و آمدید؟ نمیخواستم ماجرا را بگویم، اگر بگم عیششون به هم میخوره، اصرار کردند و من بالاخره قضیه را گفتم و ماجرا را شرح دادم، خیلی منقلب شدند. خدا رحمت کند آقا سید اسماعیل (مدیر) را خطاب به آقا شیخ حیدر گفت: آقا دیگر از این شوخیها نکن، ما را بد آزمایش کردی. این از خاطرات بزرگ زندگی من است. امید است که این نوع عفتها و تقواها به جامعهی ما برگردد تا جامعهی اسلامی رهِ صدساله را یکشبه طی کند. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ابن سينا به سه نوع ادراك قايل است و در مواردى ادراك نوع چهارم يعنى وهمى را نيز بدانها افزوده است. در جريان ادراك خيالى ابن سينا قايل به انطباع است؛ يعنى صور از بيرون ادراك مى شوند و در قوه خيال باقى مى مانند كه به اين نوع ادراك، ادراك خيالى مى گويند. پس ادراك خيالى از ديدگاه ابن سينا مادى است. ابن سينا خيال را خزانه يافته هاى حس مشترك مى داند و براى خيال به مثابه يكى از حواس باطنى، شأن اساسى در شناخت قايل نيست. او خيال را به عالم حس محدود مى كند و برايش عالم مستقل قايل نيست: سهروردى معتقد است كه صور خيالى منطبع در خيال نيستند؛ بلكه اين صور در واقع عبارت از كالبدها و ابدان معلق در عالم مثال اند كه آنها محل جسمانى نيستند. پس ادراك خيالى از ديدگاه سهروردى داراى تجرد است. او مى گويد حافظه صورت ها و معانى جزئى نيز در مغز نيست؛ زيرا نفس انسان كه بدن را در تصرف دارد، به همه اندام هاى آن چيره است و همه جايش را زيرنظر دارد؛ پس امكان ندارد كه از صورت و معناى محفوظ در يكى از اندام ها غفلت كند. سهروردى حافظه ادراك هاى انسان را امرى مبهم با عنوان جهان يادآورى مى داند و آن را در قلمرو نفوس آسمانى به شمار مى آورد. ملا صدرا معتقد است نفس، صورتی مطابق شیئ خارجی در خود ابداع میکند، 2- نظر شیخ اشراق به نظر ملاصدرا و رابطهی وجودی بین ذهن و عین، بسیار نزدیک است با این تفاوت که شیخ اشراق با نظر به وجه نوری وجود حرف خود را میزند و عملاً از مفهومگرایی که در معنای وجود نهفته است، آزاد است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که میدانید این سؤالها بحث مفصل میخواهد و بحث شده. به نظرم جناب آقای دکتر سید مهدی امامیجمعه در طی 15 جلسه با توجه به آیات قرآن و روایات ائمه«علیهمالسلام» بهخوبی روشن میکنند که لازم نمیآید معنای خلقت دوگانگی و عدم سنخیت باشد. ایشان طی 15 جلسه تحت عنوان «سیر تاریخی الهیات اسلامی» بهخوبی به این موضوع پرداختهاند. متن صوتی آن را از مرکز فرهنگی «سُها» از جناب آقای تیموری به آدرس hrteimouri@gmail.com میتوانید تهیه کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم این حرفها درست نیست و هیچ نقشی هم آن نام مبارک در سرنوشت آن دختر ندارد، مگر برکاتی که برای او پیش میآید. منتها از آن طرف هم نمیشود خیلی به مخالفت مستقیم با این سخنان پرداخت إلاّ اینکه با احترام بشود از کنار این حرفها گذشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما از یکطرف باید مسیر جوانان را از طریق معرفت نفس در ساحتی بس متعالی و گسترده تعیین نماییم و از طرف دیگر، حدّ و اندازه و ظرفیتِ فضای مجازی را تعریف نماییم تا نه بهکلّی به آن پشت شود، که این نه مقدور است و نه عاقلانه؛ و نه انتظار داشته باشیم همهچیز را میتوان از چنین فضاهایی بهدست آورد. عرایضی در جواب سؤال شمارهی 16923 شده است، خوب است به آنجا نیز سری بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با نظر به همان نکات که جنابعالی میفرمایید و با نظر به مباحث «قضا و قدر» و با نظر به آیهی 22 سورهی حدید که میفرماید: «ما أَصابَ مِنْ مُصيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا في أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ في كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيرٌ» هيچ مصيبتى در زمين و نه در وجود شما روى نمى دهد مگر اينكه همه آنها قبل از آنكه زمين را بيافرينيم در لوح محفوظ ثبت است؛ و اين امر براى خدا آسان است. عرض خود را خدمتتان نوشتم. لذا با توجه به این موارد میتوان گفت امثال روایات «الدّعا یردّ القضاء و لو ابرم ابراما» میخواهد بگوید آن قضایی که شما را از تقدیر شما محروم میکند، از طریق دعا میتوانید دفع کنید، نه آنکه تقدیر الهی را تغییر دهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همینطور که بعضی میپندارند، فضا آنچنان سیاه و تاریک نیست، ولی نه به آن معنا که بدنهی دولت بتواند انقلاب را در اهداف متعالیهاش همراهی کند! بلکه به آن معنا که گفتمانِ نظام از آن جهت که گفتمانِ نمایش دلسوزی یک انقلاب برای بشر این دوران است و بنا دارد اختلافی با هیچ کشوری مگر اسرائیل و آمریکا نداشته باشد، دولت توانسته است در عرصهی بینالمللی این گفتمان را نشان دهد با اینکه بدنهی دولت معتقد به روحیهی انقلابی نیست، بلکه بحث دورهی «انقلاب گذشته است» و دورهی «جمهوری اسلامی، پیش آمده است» را به میان آوردهاند و به همین جهت مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» بر انقلابیبودنِ حوزه و حفظ روحیهی انقلابی مردم تکیه میکنند. و معلوم است که اگر روحیهی انقلابی مردم، تقلیل یابد و نفسِ راحتطلبی آنها مخاطب قرار گیرد، کسانی محبوب آنها خواهند شد که تئوریِ تقلیلِ روحیهی انقلابی را دامن میزنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم شهید مطهری بهعنوان یک دانشمند اسلامی با آن وسعتی که در معارف اسلامی دارند، ابداً شخص سادهاندیشی نبودهاند که بتوانیم بگوییم نسبت به حضورشان در تاریخ اسلام ناقص بودهاند هرچند نمیتوان گفت یک دانشمند به همهی آنچه در موضوع مورد نظرش هست، باید اطلاعات جزئی داشته باشد. مرحوم مطهری با تدوین کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران نشان دادند در مورد تاریخ احاطهی قابل قبولی دارا میباشند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: شمس تبریزی عارف ارزشمندی است، ولی هر سخنی که به او نسبت میدهند را نباید مربوط به او دانست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چنین حرفهایی هیچ جایگاهی ندارد و ماه ربیع الأول ماه شادی اهلالبیت«علیهمالسلام» است 2- صد در صد این کار غلط است و با سیرهی ائمه«علیهمالسلام» منطبق نیست و فتوای نایب امام زمان«عجلاللّهتعالیفرجه» یعنی حضرت امام خامنهای«حفظهاللّه» هر نوع توهینی به منسوبین پیامبر«صلواتاللّهعلیهوآله» اعم از همسر یا اصحاب آن حضرت حرام است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرایضی شده است. آنچه باید در مورد صور ذهنی مدّ نظر قرار گیرد آن است که صور ذهنی برعکس مفاهیم عقلی اگر بدانها توجه نشود پس از مدتی نهتنها از قدرت تأثیر میافتند، بلکه به عنوان یک خیال عادی بیرنگ و بیمعنا میشوند. وای به حال کسی که تمام زندگیاش مشغول چنین صورتهایی باشد وقتی در برزخ قرار میگیرد و میبیند با صورتهایی زندگی کرده که سخت بیهویت و بیرنگ است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «معرفتِ نفس و حشر» و «خویشتن پنهان» شده است مبنی بر اینکه از نظر فلسفهی اسلامی نفسِ حیوانات به صورت کلّی محشور میشود، نه به صورت جزیی و فردی. بدین معنا که ما در آنجا نفس گوسفند داریم اما نه گوسفند خاص. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تاریخهای دقیق ابداً بحث تجاوز لشکر اسلام را به ایران و ایرانی ثبت نکرده است، در حدّی که نوشتهاند سربازان یزدگرد نیز هرشب به مسلمانان میپیوستند و پای سربازها را با زنجیر به هم بسته بودند که فرار نکنند و آنقدر کشور ایران آمادهی عبور از حاکمان ساسانی و افکار مغان ذرتشتی بود که شهرهای ایران بهراحتی تسلیم لشکر اسلام شدند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ انسان ابعادی در پنهان وجود خود دارد که خودش به خودی خود ادراک نمیکند بلکه اولیاء الهی آن را درک میکنند و لذا قول پیامبر اکرم در فهم حقایق وجودی ما بالاتر از آن چیزی است که ما از خودمان درک میکنیم. 2ـ همین که انسان مشتاق است در ماه رمضان روزه بگیرد ولی به دلیل همان شریعتی که فرموده است «روزه بگیرید»، روزه نمیگیرد، بهرههای اصلی این ماه را میبرید به خصوص که باید ظاهر روزه دار داشتهباشید و بقیهی اعمال را اعم از سحر خیزی و دعای سحر و قرائت قرآن و رعایت فقراء و صلهی رحم را در دستور کار قرار دهید. موفق باشید