باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در سعهی آیه است که به فرمایش علامه، امامان بعضاً مصداقی از آن را مطرح میکنند که اصطلاحاً به آن «جَرْی» گویند و به همین دلیل خود علامه در این نوع مصداقها با اینکه از طرف معصوم صادر شده است، متوقف نمیشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نمیدانم. شاید حضرت زهرا«سلاماللّهعلیها» به وسعتِ بخشش علی«علیهالسلام» در حالی که خانواده در تنگنا بودهاند، نظر داشتهاند و مسلّم این نوع تذکرات، حضرت را از مقام عصمت نازل نمیکند. 2و 3- مسلّم در طول تاریخ سعی فراوان شده است که شخصیت امیرالمؤمنین و امام حسن«علیهماالسلام» را که مقابل مستقیم معاویه بودهاند، به شدت تحریف نمایند تا آنجایی که مطرح میکنند امام حسن«علیهالسلام» 300 همسر داشتهاند. در حالیکه در یک تحقیق کامل که یک استاد اهل سنت انجام داده است، در طول زندگانی حضرت تعداد همسران ایشان در آن شرایط تاریخی، از 13 نفر بیشتر نبودهاند. و این نه به معنای آن است که در یک زمان 13 همسر داشته باشند. آری! وظیفهی ما است که تلاش کنیم با نگاه اجتهادی، متونِ خود را که مسلّم با حدیثسازیِ اُمویان و یهود – مثل اتحادی که امروز بین آل سعود و صهیونیسم پیش آمده است - آلوده شده است، پاک گردانیم. 4- ملاحظه فرمایید که سخنگفتن زن و شوهر با سخنگفتن با افرادی که باید موضوعاتِ معرفتی را با آنها در میان گذارند و در نهجالبلاغه مطرح شده است، متفاوت باید باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک حرف بدون دلیل و از اسرائیلیات است و مرحوم سلحشور، متوجهی این امر بودند و قضیه آنچنان بوده است که حضرت یوسف«علیهالسلام» پدر و مادر و برادران خود را در جایگاه رفیعی جای میدهند و چون بعداً بر آنها وارد میشوند، آنها بر او سجده میکنند و حضرت فرمودند این است تأویل رؤیای من. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قدرت ظالمان از ضعف مسلمانان است که حقِ اسلام را با اُنس با حضرت حق به شکل حضوری و قلبی ادا نکردهاند تا غیر حق را به چیزی نگیرند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: راه خوبی است. همانطور که در کتاب «چگونگی فعلیتیافتن باورها» عرض شده؛ انسان در مقام تجرد خود نامحدود است و میتواند با بقیهی روحها در آن عالم مأنوس شود و این در صورتی است که روح خود را از تعلقات و محدودیتها آزاد نماید تا با روحهای متعالی مأنوس گردد. امسال نیز با کمی شرح بیشتر این موضوع، در ابتدای اعتکاف مطرح شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- علم واقعی که نظر به حقیقت دارد، مسلّم انسان را در دنیا و آخرت وسعت میدهد و با جان انسان متحد میگردد و لذا دیگر عرضی و ذاتی در میان نمیماند. بر عکس اطلاعات، که همهی اینها تا دم برزخ هست و از آن به بعد، مائیم و عقاید و ارادههای ما 2- انسانها در قیامت با چیزهایی روبهرو میشوند که فکرش را هم نمیکردند و به یک معنا برایشان رفع حجاب میشود و با تجلیّات جدیدی روبهرو میگردند به همان معنایی که قرآن میفرماید: «بَدا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ ما لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ» (47/ زمر) برای آنها از طرف خدا چیزهایی آشکار میشود که حسابش را هم نمیکردند. 3- هر دو موجب تجلیّات جدید میشود 4- امکان ذاتی هر شخص مشخص است و در آن محدوده میتواند سیر کند. مثل اینکه یک زن در محدودهی زنبودن خود به کمالات عالیهاش دست پیدا میکند، ولی نمیتواند مرد شود و برعکس 5- عرض شد قلب انسان، ظرفیت گرفتن بینهایت تجلیّات الهی را جهت قرب دارد و محدودبودن عین ثابته، در رابطه با سیر إلی اللّه نیست؛ این راه برای هرکس باز است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: یکی از تجربیات بنده آن است که مطالعهی آثار اندیشمندان جهان، موجب میشود آنچه را در متون دینی خود داریم با دقت بیشتری دنبال کنیم. علاوه بر این به قول حافظ: «شاخه گل هرجا که میروید گل است». اندیشه و تفکر به خودی خود ارزشمند است، حال چه از ارسطو باشد و چه از علامهی طباطبایی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- لازم نیست فردی که برای اعلمیت مرجع به او رجوع میکنید معمم باشد. ولی به هرصورت باید در درس آن فرد شرکت کرده باشد تا در مقایسه با بقیه بتواند نظر دهد 2- رویهمرفته به اجمال میتوانیم بفهمیم این افراد در این موارد صاحبنظرند. مثل اینکه شما به پزشک متخصص رجوع میکنید ولی لازم نیست خودتان متخصص آن رشته باشید 3- در مورد مرجع تقلید، اعلمبودن در فقه و آگاهی لازم به مسائل اجتماعی 4- به نظر میرسد همین اندازه که تحقیق کردهاید برای جمعبندی کافی باشد. در ضمن عنایت داشته باشید که اعلمبودن یک مرجع برای یکی، نفی اعلمبودن دیگری را برای فرد دیگری نمیکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصلاح گردید. با تشکر