بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
16878
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد در ماجرای فیش های حقوقی نجومی، آیا مردم ایران روزی به این نتیجه خواهند رسید که تنها راه نجات بخش آنها، برگشتن به سیره ی امام خمینی و رهبری است؟ یا اینکه موضوع فیش های حقوقی نجومی، مردم را نسبت به انقلاب بدبین و دلزده خواهد کرد؟ همین طور در بحث انرژی هسته ای و برجام، آیا مردم به این نتیجه خواهند رسید که آمریکا غیر قابل اعتماد است؟ و آیا مردم ما دشمنی آمریکا را باور خواهند نمود؟ آیا ما باز هم باید از این تجربه های تلخ مثل برجام در آینده داشته باشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که مقام معظم رهبری می‌فرمایند داشتنِ چالش‌ها در مقابل انقلاب، نشانه‌ی ظرفیت و قوت انقلاب است که می‌تواند این نوع انحرافات را تشخیص دهد و نسبت به آن حساسیت نشان دهد از آن‌ها عبور نماید زیرا انقلاب توحیدی در حضور تاریخی خود همواره با حجاب‌های شرک و کفر و دنیاطلبی روبه‌روست. عمده آن است که مغلوب آنها نمی‌شود حتی اگر آن حجاب‌ها در حدّ سقیفه باشد و حضور انقلاب را کُند کند. موفق باشید

15694
متن پرسش
سلام علیکم: چون سر و کار بنده با دانش آموزان دبیرستانی هست و این مورد که سوال دارم بسیار مبتلا به است مزاحم می شوم و سوال می کنم. حضرت عالی فرمودید: مراء یعنی رد و بدل‌کردن یک حرف که یکی بگوید به این دلیل تو اشتباه می‌کنی و دیگری مقابله کند. فرض کنیم ما دانش آموزس را ارشاد می کنیم یا موضوع دینی را برایش مطرح می کنیم که او به خاطر جوانیش به پاسخ ما مقابله می کند و ما پاسخ دیگر به او می دهیم و او دوباره جواب به نظر ما می دهد تا در نهایت متوجه نظر اشتباهش می شود. مثلا ما می گوییم ماهواره ضررش بیشتر از سودش است. ولی دانش آموز می گوید نظر شما را قبول ندارم و عصر ارتباطات است و ما می گوییم عصر ارتباطات اگر میانه ما را با حقیقت بر هم بزند که اصالت ندارد و تا اینجا پیش می رویم که می توانیم نظر صحیح را به جوان بفهمانیم و او درست است با ما مقابله کرد ولی جوابهای ما باعث تقکر و تجدید نظر در تفکر اش می شود. حال سوالم این است هر مقابله در بحثی به معنی مراء است؟ چون ممکن است هدف جوان از مقابله آگاهی باشد و یا اصلا مقابله اش به جهت ناآگاهی اش بوده که پس از صحبت با ما آگاه می شود. حضرت عالی در کتاب فرزندم چنین بود فرموده اید: بنده مکرراً تجربه کرده ام که دانشجویی بـر سر موضوعی با بنده مخالفت می کرد اما وقتى بر سر همان موضوع با دیگران بحث مى نمـود بـر همان سخنانی تأکید می کرد که ابتدا مخالف بود، چون نمی توانست با وجدان خود بازي کنـد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مراء؛ روحیه‌ی استعلاء و برتری‌جویی مطرح است، ولی به این صورت که شما می‌فرمایید چنین روحیه‌ای مطرح نیست. موفق باشید

15552
متن پرسش
با سلام و تشکر خدمت به استاد عزیز: استاد در پاسخ به سئوال حقیر (15546) مطلبتان را متوجه شدم اما منظورم این است که مثلا اگر ما بخواهیم موضوعی را تحقیق کنیم مثلا الگوی اسلامی پیشرفت از نگاه رهبری چیست و یا اقتصاد مقاومتی از دیدگاه رهبری چیست و مسائل دیگر با چه روش (متد، سبک) باید این کار را انجام بدهیم؟ (به عنوان مثال استاد عزیزی فرمودند: اولا باید مبانی رهبری را بدانید مبانی معرفت شناسی و ولایت شناسی و غیره و ثانیا منظومه فکری رهبری را باید بدانید تا گرفتار مغالطه نشوید.) با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف آن استاد حرف درستی است. زیرا اقتصاد مقاومتی بر اساس انسان‌شناسیِ اسلامی می‌تواند شکل بگیرد و نه انسان‌شناسیِ غربی. و با هستی‌شناسیِ اسلامی باید دنبال شود. سیر مطالعاتی بر روی سایت، بر اساس همین قصد تنظیم شده است. در ضمن در جواب سؤال شماره‌ی  15159 عرایضی شده است. خوب است که به آن رجوع فرمایید. موفق باشید

13852
متن پرسش
با سلام خدمت حضرت استاد طاهرزاده: یکی از سوال های اساسی ما این بوده و هست که همواره تحلیل بچه حزب اللهی ها از فضای جامعه و وضعیت انقلاب اسلامی منجر به یک یاس و سیاه نمایی شده است و از طرف دیگر شاهد آن هستیم که تحلیل کلان مقام معظم رهبری با در نظر داشتن عیوب بسیار روشن بینانه و به همراه امیدواری است. اهمیت این سوال در فضای فعلی کشور بر همگان روشن است. به نظر ما راز این تفاوت نگاه در این جمله مقام معظم رهبری است که فرمودند: اصل نظام اسلامی با رأی مردم، قانون اساسی با رأی مردم، مدیریتهای اساسی کشور با رأی مردم تعیین شده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. ظرفیت این نظام، نظامی که برخاسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی از این حقیقت است، بسیار والا و فراتر از آن چیزی است که دیگران از بیرون صحنه نگاه می کنند و تحلیل می کنند و درباره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی این نظام سخن می گویند. با قطع نظر از حرفهای مغرضانه، حتّی آنچه که از روی غرض هم ادا نمی شود، غالباً ناشی از عدم فهم حقیقت جمهوری اسلامی است. این ظرفیت عظیم در نظام اسلامی وجود داشته است؛ در طول این سی سال که گرایشهای مختلف، سلایق گوناگون سیاسی در درون این ظرفیت عظیم جایگزین شدند، انتقال قدرت با آرامش، با مهربانی، با احترام انجام گرفته است و قدرت اجرائی در طول این سی سال دست به دست شده است. سلایق مختلفی آمدند؛ بعضی از مدیریتها در بخشی از برهه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های این سی سال زاویه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هائی با مبانی انقلاب داشتند؛ اما ظرفیت انقلاب توانست اینها را در درون خود قرار بدهد؛ آنها را در کوره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی خود ذوب کند؛ هضم کند و انقلاب بر ظرفیت خود، بر تجربه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی خود بیفزاید و با قدرت بیشتر راه خود را ادامه بدهد. آن کسانی که می خواستند از درونِ این نظام، به نظام جمهوری اسلامی ضربه بزنند، نتوانستند موفق بشوند. انقلاب راه خود را، مسیر مستقیم خود را با قدرت روزافزون تا امروز ادامه داده است و همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی کسانی که با انگیزه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مختلف در درون این نظام قرار گرفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند، خواسته یا ناخواسته، به تواناییهای این نظام کمک کردند. به این حقیقت بایستی با دقت نگاه کرد؛ این ظرفیت عظیم، ناشی از همین جمهوریت و اسلامیت است؛ از همین مردم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سالاری دینی و اسلامی است؛ این است که این ظرفیت عظیم را به وجود آورده است. و راز ماندگاری و مصونیت و آسیب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ناپذیری جمهوری اسلامی هم این است و این را جمهوری اسلامی در ذات خود دارد و ان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شاءاللَّه آن را همواره حفظ خواهد کرد. خواهشمندیم با تبیین خویش از این بیانات ایشان همچون همیشه یاری دهنده ما در مسیر انقلابی گری باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما بحمداللّه حقِ مطلب را در سخنانتان ادا کردید. آری! عده‌ای متوجه نیستند با انقلاب اسلامی چه‌چیزی در این تاریخ شروع شده است و نمی‌دانند برای آن‌که تمدنی جایگزین تمدنی منحط بگردد و از آن عبور کند، آثار تمدنِ در حال انحطاط و سقوط، در اوج خود ظهور می‌کند. ولی همین برای انسان‌های بصیر نشانه‌ی سرعت سقوط آن تمدن است. انقلاب اسلامی راهی است که در این تاریخ شروع شده و با تأنّی و علیرغم اراده‌ی استکبار جهانی جلو می‌رود و رهبری بصیر و هوشیار انقلاب متوجه این موضوع می‌باشند و امیدوارانه به آینده نظر دارند و هر روز منتظر چهره‌ای تفصیلی از حقیقت اجمالی انقلاب هستند. موفق باشید

13479
متن پرسش
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1. چرا در هنگام قرائت قرآن باید استعاذه کرد؟ در هنگام گناه باید استعاذه داشت اما در هنگام تلاوت قرآن چرا؟ 2. چرا حضرت موسی (ع) کلیم الله هستند ولی وجود شریف حضرت رسول (ص) باید با واسطه‌ی حضرت جبرئیل با خداوند مرتبط باشند؟ 3. چرا با اینکه علم به حرکت جوهری داریم و می‌دانیم باید از طریق به کاربردن بدن دارای کمالات شویم و از قوه به فعل در آییم، این علم‌مان به عمل منتهی نمی‌شود؟ مثلا یک ساعت می‌نشینیم و به این فکر می‌کنیم و خودمان را در روزی که گذرانده ایم متصور می شویم که آنجا دروغ گفتم آنجا ریا کردم آنجا غیبت کردم در خلوت چه کبائر و چه سستی در عبادات داشتم با اینکه همان لحظه به حضور تمام و کمال حضرت حق مطلع‌ایم! اگر نگوییم مومنیم! و چطور می توانیم بفهمیم و عمیقا بفهمیم که چرا دروغ را می‌گوییم در حالی‌که متوجه اوج غم در همان لحظه می شویم که سقوط کردیم و در مورد هر کبیره و صغیره ای و غفلتی که متوجه هستیم اما عمل می کنیم؟ برای جلوگیری از این حال چه باید کرد؟ برای تفکر عمیق منجر به گناه نکردن در عمل چه باید کرد؟ 4. می خواستم جسارتاً پیشنهاد دهم که راهی در سایت می‌ِگذاشتید که دوستان سوالاتشان را به صورت صوتی به حضرت عالی می‌رساندند چون گاهی خود حقیر حس می کنم که در غالب کلمات نتوانستم لُبّ سخنم را تنزل دهم و حق مطلب ادا نشد و مدت زمان خاصی نگهشان دارید و بعد حذفشان کنید که حجم سایت‌تان را نگیرد. شاید با شنیدن گریه‌هایمان متوجه عمق فاجعه بشوید تا کی با کلمات بگوییم گناه کاریم؟ بگذارید تا صدایمان به شما برسد. الا اینکه شما بر نفرات محیط باشید که آن داستانش چیز دیگری‌است! ازطرف یک شاگرد که نه، اما یک محب که بر گناهش اصرار دارد. ای کاش دعایم می‌کردید که من هم دیگر رها شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چون در هنگام قرائت قرآن ممکن است شیطان با القائات خود، مانع ارتباط ما با حقیقت قرآن شود 2- حضرت موسی«علیه‌السلام» هم در گرفتن وَحی، بی‌واسطه نبودند بلکه از طریق الواح متوجه‌ی امر الهی شدند 3- همین جهت‌گیری را که در آن قرار دارید ادامه دهید و با کنترل غذا و خواب و سخن و فرار از روحیه‌ی غلبه بر دیگران، نورانیت غلبه بر امیال خود را تقویت کنید. با صبر در بندگی، این گناهان را در بند می‌کشید. از خود، انتظارات بیش از حدّ نداشته باشید. بنده دعاگو هستم، ولی پیشنهاد ارتباط صوتی برایم مقدور نیست. موفق باشید

13324
متن پرسش
سلام: استاد بنده مدتیست که مباحث معرفت نفس و.. را دنبال می کنم. سوالاتی برایم پیش اومده که می ترسم به بیراهه برم برای همین خواستم نظر شما را در مورد این موضوعات بدونم: 1. بنده متوجه شدم که «من» من به جسم من مربوط نیست، به فکرم هم مربوط نیست بلکه من کسی هستم که اون فکر کردن رو درک میکنه. از طرفی وقتی می تونم بگم «من» که اشاره به چیزی داشته باشم که از سایر افراد و اشیا جداست یعنی باید یه فرقی بین من و او باشه تا «من» معنی داشته باشه در صورتی که من من هیچ خصوصیتی نداره یعنی به قول مولوی «بی رنگ و بی نشان»ه پس عملا من و تویی وجود نداره بلکه کلا هستیم! هستم هستی کلا «هست» یم. حالا سوال من اینه که نسبت این «هست» با خدا چیه؟ مثال موج و دریا، سایه، آینه و... مربوط به این «هست» ه یا مربوط به شکل های مختلف من ، تو ، او و... . مولوی میگه: ای رهیده جان تو از ما و من ای لطیفهٔ روح اندر مرد و زن مرد و زن چون یک شود آن یک توی چونک یکها محو شد انک توی این من و ما بهر آن بر ساختی تا تو با خود نرد خدمت باختی تا من و توها همه یک جان شوند عاقبت مستغرق جانان شوند مستغرق شدن یعنی چه؟ وقتی من و تو ها همه یک جان بشند می رسیم به همین «هست» ی که گفتم حالا نسبت این «هست» با حضرت حق چیه؟ 2. وقتی به کارها و رفتار هام دقت می کنم می بینم که اینها رفتار های من نیست خیلی هاش که شرطی شدگی از طریق جامعه، رسانه و... و برخی دیگه هم ویژگی های شخصیتی منه که باز هم ربطی به من نداره. طبق روانشناسی یونگ انسانها به 16 تیپ شخصیتی تقسیم می شوند که هر کدوم ویژگی های خودشون رو دارند. مثلا تیپ شخصیتی من بیشتر گرایش به شعر داره، گرایش به عرفان و معنویت داره، در مورد عشق یه نوع خاصی رفتار از خودش نشون میده بنابراین اگر من رو وسط آمریکا هم میذاشتن تو خانواده ای که به خدا اعتقادی نداره باز هم اعتقادی به یه چیز ماورایی داشتم یا حداقل ادیان و عرفان و... نظرم رو چلب می کرد پس باز هم من کاره ای نیستم. عملا این تیپ شخصیتیمه که به سمت عرفان میره. حالا یه نفر با یه تیپ دیگه اصلا این حرف ها رو قبول نمیکنه. من اگر همزمانی حوادث رو ببینم میگم این کار یه نیروی ماورایی ولی اون میگه صرفا یه تصادف سادست. به قول حافظ : «من دلشده این ره نه به خود می پویم» استاد اوایل وقتی اشعار حافظ یا مولوی رو میخوندم این حرف ها رو قبول نداشتم ولی الان فکر می کنم که دامنه ی اختیار ما خیلی محدوده یعنی موندم که چند درصد کارهای من از خودمه؟ بحث فکری نیست تا الان فکر می کردم که اینها علاقه مندی های خودمه راه زندگی خودمه که با بررسی و به سختی انتخابش کردم اما الان متوجه شدم که چند صد میلیون آدم مثل من فکر و احساس می کنند. یعنی من اگر بخوام هم نمیتونم نسبت به سوال های مهم زندگیم بی تفاوت باشم (چون تیپ شخصیتیم اینطوره) و از طرفی فرد دیگه ای که تیپ شخصیتیش عکس منه نمیتونه در مورد مسائل زندگی جدی باشه! لطفا راهنمایی بفرمایید با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در علم حضوری به خود، علم به علم خود نیز مطرح است و این به معنای آن نیست که یک منِ دیگری داشته باشیم که به منِ مادون علم دارد، بلکه همان منِ انسان است که به خود علم دارد. و در مورد سخنان جناب مولوی، ایشان در این اشعار اشاره به مرحله‌ی فنای سالک دارد و این غیر از نسبتی است که ما در راستای مخلوق‌بودن با خدا برقرار می‌کنیم، به این معنا که وجود ما از وجوددهندگی خداست 2- در مقام فنا آنچنان حضرت حق بر قلب سالک تجلی می‌کند که هستِ او در هستِ حق فانی می‌گردد و او به چشم حق می‌بیند و به چشمِ حق می‌شنود. یعنی حضرت حق چنین احساسی را به او ارزانی می‌دارد 3- عرفا در مورد عین ثابته نکات ظریفی دارند که موضوع انتخاب اولیه را در میان می‌کشد و این‌که حضور ما در هر جای و هر زمانی در راستای آن انتخاب است، هرچند که هرکس بر اساس آن انتخاب‌گری می‌تواند در هر موقعی در انتخاب خود تجدید نظر کند. موفق باشید  

12101
متن پرسش
سلام بر استادنا: فایل شکوفایی را گوش کردیم انصافا خوب بود و چه پایان دلنشینی داشت. اما همچنان آدم شدن ما شبه محال، ای تو روح این نفس، بماند. می خواستم بپرسم از محضزتان که چگونه میشه فیزیک خواند و در همان لحظات درگیری در مباحث سخت ریاضی به یاد خدا بود؟! قبل و بعدش را نمیگم وقت درگیری در مثلا بی بعد سازی معادلات دیفرانسیل جزئی را یعنی میشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عزم کلی خود چنین نیّت کنید که می‌‌خواهند قواعد موجود در عالم را بیابید که یک نحوه ظهور توحید خداوند در عالم است. موفق باشید

9273

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: نظر حضرتعالی در مورد مطابقت هایی که این روزها مد شده است در قضایای شام و عراق و سفیانی و این دست مسائل، به شکلی که گویا ظهور نزدیک است، توسط عده ای چیست؟ اصلا آیا روایات این چنینی سند دارند یا خیر؟ اگر سد دارند پس چرا تطبیقشان معمولا درست در نمی آید؟ اگر سند دارند و نباید تطبیق داد که خب پس چرا اهل بیت علیهم السلام بیان فرمودند؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه اهل البیت«علیهم‌السلام» مطرح کرده‌اند خبر از یک حادثه‌ی کلی است که در آخر الزمان رخ می‌دهد. ولی آیا ما می‌توانیم هر حادثه‌ای را که پیش می‌آید با آن خبرها تطبیق دهیم؟ تازه بعضی از این روایات نیاز به تأویل دارد. کتاب «تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور» از آقای مصطفی صادقی کتاب بسیار خوبی است برای فهم روایات درست از نادرست. موفق باشید
8088
متن پرسش
باعرض سلام وطول عمرباعزت برای استاد 1)درخصوص تربت فرزندچه منبع یاکتابی را پیشنهادمی فرماییدوتوصیه تان چه می باشد؟ 2)درفقراتی از دعای کمیل حضرت سبقت خودشان را درمیادین بندگی طلب می نمایندوجلوزدن از سایرین را جمع بین این تقاضا با سجایای اخلاقی همچون مواساه وایثاروازاین قبیل چه می باشد؟ 3)دراسلام توصیه بعلم ودانش آموزی فراوان شده است ودرایه قران علم را نوری می داندکه خداوندبه قلب کسی که مستعدمی باشدمی تاباندوبه نوعی ان طرفی می باشدپس جایگاه مطالعه وتحقیق چه می شود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- این در تخصص من نیست از کارشناسان رادیو معارف سؤال بفرمایید 2- در بندگی خدا باید از خدا خواست عالی‌ترین شکل بندگی‌اش را به ما مرحمت کند ولی ایثار و مواسات مربوط به رعایت مردم است در امورات زندگی‌شان 3- مطالعه و تحقیق باید زمینه باشد برای مستعدشدن تا خداوند نور علم را بر قلب انسان بتاباند. موفق باشید
7331
متن پرسش
با عرض سلام و احترام و ادب خدمت استاد بزرگوار و آرزوی سلامتی برای شما و خانواده گرامیتان 1- ببخشید چرا امام سجاد سلام الله علیه در جملات ابتدایی مناجات خائفین اینطور می گویند که : ...اللشقاء ولدتنی امی ام للعناء ربتنی فلیتها لم تردنی و لم تربنی ...آیا این جملات (مثل:کاش مرا نمی زایید و نمی پرورید) نوعی گله و شکایت به خداوند و در کار خدا نیست؟ 2- عرض دیگر اینکه ظاهرا در یکی از جلسات اولیه سیدی صوتی شرح آداب الصلوه فرموده بودید سجود و رکوع رامی توانید 3ویا 5 و یا 7 بار بخوانید وهمین مطلب را در مورد تسبیحات اربعه نیز فرموده بودید در صورتیکه ظاهرا تسبیحات اربعه را بیش از 3 مرتبه نمی توان خواند.لطفا در صورت امکان تغییر لازم را اعمال فرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حضرت در فضایی که متوجه‌اند همه‌چیز در قبضه‌ی حضرت حق است، در اوج چنین توجهی عرضه می‌دارند خدایا حتی من نمی‌دانم برای شقاوت و عناء آفریده شده‌ام یا برای سعادت و بندگی، خدایا آن‌قدر از معصیت تو بیزارم که اگر برای معصیت آفریده شده‌ام ای کاش متولد نمی‌شدم 2- همین طور است که می‌فرمایید در مورد تسبیحات اربعه اشتباه کرده‌ام. موفق باشید
6646

عقل زن و مردبازدید:

متن پرسش
سلام عیلکم؛ آیا در تلاش برای برابر جلوه دادن سطح عقل و فهم و استعدادِ سلوکی زن با مرد کمی افراط نشده است؟آنچه بزرگان در کتبشان و شما در کتاب زن خود نوشته اید به زن ایده آل برمیگردد و ما آن را قبول داریم،اما آیا چقدر یافت می شود؟در عمل می بینیم بسیار کم، زیرا بسیاری از مذهبی ها هم آنچنان که در بیشتر سوالات میبینیم از دست بسیاری از کارهای خلاف عقل و تجملاتی زنانشان مینالند.و جالب اینست که این امور تقریبا مشترک بین همه زنان است!(تقریبا را نوشتم که اگر تک و توکی جز این موارد نیستن استثنا شوند!).ولی در مقابل گویا مردان سلوکشان عقلی تر و سریع تر پیش میرود و اسارت های کمتری دارند. بنده قصدم نالیدن نیست؛ قصد بنده اینست که آیا غیر از اینکه فقط بگوییم تفاوت زن و مرد در بدن آنهاست نباید یکسری تفاوت های اصیل روحی را هم جستجو کرد؟شما هم گاهی که بحث تفاوت می شود از روح سخن به میان می آورید نه جسم>مثلا جواب سوال 6559 اینست: زیرا (روحِ زن) ، (روح) حساس است و در مقابل برخوردهاى خشن شدیداً فرسایش‏ مى‏بیند و ...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که روح زن با روح مرد از بعضی جهات متفاوت است بحثی نیست. حتی همان روح موجب شده است که بدنی مناسب روح‌اش برای خودش بسازد. بحث در این است که باید با عقل مردانه همه‌چیز را ارزیابی کرد یا لطائف روح زنان را نیز در نظر گرفت. کار خلاف چه در مورد زن و چه در مورد مرد، خلاف است ولی باید متوجه بود یک جامعه‌ی کامل – اعم از هسته‌ی خانواده و یا یک کشور- وقتی صورت می‌گیرد که عقل زن و مرد هر دو در ساختن آن نقش داشته باشند و هر دو نیز باید به فهم دیگری و جایگاه فهم جنس مخالف احترام بگذارد تا رحمت خدا بر آن جامعه سرازیر شود. موفق باشید
5573
متن پرسش
با سلام خدمت استاد در رابطه با فردوسی و شاهنامه چیز هایی شنیده ام که بحث عرفانیست لکن مهجور واقع شده است مثلا رستم نماد انسان کامل و اسفندیار نماد توهم و.... در باره چه می فرمایید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً همین‌طورها است ولی همین‌طور که می‌گویید از این دیدگاه روی شاهنامه کم کار شده هرچند شواهدی در تأیید این امر هست، حتی اسم‌ها در شاهنامه روی حساب انتخاب شده. موفق باشید
5196
متن پرسش
سلام.قسمت سیر مطالعاتی غیر فعال است. لطفا بفرمایید رسیدگی کنند
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فعال است.
1687
متن پرسش
بسمه تعالی- مهم ترین حرفی که علامه ذوفنون حسن زاده آملی برای نسل جوان امروز می تواند داشته باشد، به نظر شما چیست؟
متن پاسخ
آثار حضرت علامه عقلی را به جوان امروز برمی گرداند تا از منظر وحدت به عالم کثرت بنگرد تا بیش از آن که جوانان در ناسوت سیر کنند و سرگردان کثرت ها شوند، در ملکوت قدم بزنند و با حقیقت وجود از منظر معرفت نفس مانوس گردند که انفع المعارف است.
1433

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عرض می کنم خدمت استاد... در جلسه ی جمعه یازدهم آذر فرمودید که عاشورا سبب شد تا جامعه به سمت آزاد اندیشی بره خواستم از خدمتتون بپرسم که به چه علتی عاشورا رو علت این مسئله می دانید؟ شاید اگر عاشورا نبود هم شرایط جامعه به این سمت سوق پیدا می کرد و اگر پیدا نمی کرد چرا؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: به بحث نهضت امام حسین«علیه‌السلام» و آزاداندیشی که صوت و متن آن در سایت هست رجوع فرمایید. بنده از سخنان حضرت امام حسین«علیه‌السلام» که در متن روی سایت هست این استفاده کردم. موفق باشید
1268

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم، مدرسه ی ما وام هایی را برای کمک در اختیار طلاب علوم دینی قرار می دهد. آیا از لحاظ شرعی اشکال دارد بنده از آن وام استفاده کنم و آن را در اختیار برادرم که غیر طلبه هست و به آن وام احتیاج دارد قرار دهم؟ با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: نمی‌دانم. موفق باشید
16407
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: آیا این عدالت است که کسی چون صدام با آن خونریزیش بتواند در لحظه اعدام شهادتین بگوید، آن هم جند بار، اما ما که ادعای محبت اهل البیت (ع) را داریم در احوالات مختلف و در حادثه ها گاها حتی می ترسیم و چه بسا به عقاید شک کنیم؟ آیا از محبت به اهل بیت (ع) کار نمی آید؟ چرا ما در حوادث نمی توانیم تنبیهات توحیدی را به خود متذکر شویم و همیشه یک یا چند قدم عقبیم و همیشه باید بعدا نتیجه گیری خوب کنیم؟ صدام با شهادتین رفت ما با کفر نرویم عقیده صحیح پیشکش.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرف‌ها چیست؟!! قصه‌ی حضور ما در محضر حق، مربوط به جهت‌گیری‌های روح و روان ما است که باید در دنیا و در اعمال خود آن را شکل دهیم. موفق باشید

15908
متن پرسش
با سلام: در صفحه ۱۳۴ تفسیر حمد حضرت امام این که امام جبل را نفس آدمی می داند با عبارت فان استقرار مکانها (فسوف ترانی) نمی خواند چون اگر نفس در سر جایش بماند که رویت صورت نمی گیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌فرماید همان‌طور که «جبل» با تجلی نور حق، متلاشی می‌شود، نفس انسان هم باید متلاشی شود تا نور رؤیت برای حضرت کلیم‌اللّه صورت گیرد و از این لحاظ، حضرت حق خواست رازِ «لن ترانی» را به حضرت بفهماند که موسی‌بودن در مقام تکلّم با حضرت حق است و نه در مقام رؤیت حق. موفق باشید

15057
متن پرسش
آیا زیاد کردن کانال‌های تلویزیون و بزرگ‌کردن دلقک‌ها و سطحی‌کردن تفکر دینی، و لوس و تفریح‌زده‌کردن مستمعینِ بحث‌های دینی، و آرایش‌دادن مساجد و باج‌دادن برای دیندارشدن، و این‌همه روایات در رابطه با حذر از شوخی و خنده‌ی افراطی که از امامان معصوم«علیهم‌السلام» به ما رسیده را نادیده‌گرفتن و در اصلاح امور فرهنگی به غیرِ دین دل‌سپردن، چارة کار است؟! سلام و درود: استاد گرانقدر و فاضل مطلب فوق برگرفته از مقاله شما در مورد تعادل شادی ها است. لطفا بفرمایید منظورتان از باج دادن برای دیندار شدن چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضاً می‌خواهند جوانان را به عنوان اردوی تفریحی‌دینی، با انواع پذیرایی‌های اشرافی جذب دین کنند. این یک نوع، باج‌دادن است و در این حدّ لازم نیست. موفق باشید

14090
متن پرسش
سلام حضرت استاد: وقت شما بخیر. 1. در پاسخ به سوال 13948 که فرمودید به شرط اینکه خواندن قرآن حامل معرفتی باشد از این جهت هست که شیطان می تواند آیات قرآن را بر ما بخواند بدون داشتن محتوای معرفتی. درست است؟ 2. خواستگاری که پارسال به هم خورد و در قالب چندین کشف معلوم شد نجات من بود و عقلا هم حضرتعالی قبل از مکاشفات نظر منفی داده بودید من ازحضرت امیر خواستم اصلاح شوند آیه ای که پارسال باز کرده بودم مبنی بر درست شدن رابطه در حادثه ای ربط آن با شواهد بیرونی در قالب حدس روشن شد، دوباره شک کردم که شیطان مرا بازی داده و چنین چیزی امکان ندارد و این بنده خدا مشکل دارد. شب آیات قرآن الهام شد که برخی آیات حکم انجام شدنی اند استادم فرمودند شبهه دارد. رفتم امامزاذه تا ایشان مطلب را کشف بفرمایند ضمن خواندن قرآن همزمان با مطلب دیگر آیات آن شب تفسیر شد. اینها شیطانی است یا ممکن است علی رغم حکم به ظالم بودن کسی خداوند توفیق توبه نصیبشان نمایند آن وقت می شود مکاشفات اخیر را که خلاف قبلی هاست توجیه کرد؟ چنین چیزی امکان دارد؟ سپاس
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده از این نوع کارها سر در نمی‌آورم. اگر سؤال عقیدتی دارید و بتوانم جواب دهم، در خدمتتان هستم. موفق باشید

12308

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد بزرگوار: بنده 31 سال و صاحب دو فرزند یکی دو ساله پسر و دیگری 4 ساله دختر هستم. کارمند دانشگاه هستم و هر روز تا ساعت سه عصر سرکارم و در این مدت خواهرم از بچه ها نگهداری می کند که او نیز خواهد رفت و من باید بچه ها را به پرستار بسپارم. استاد عزیز دخترم هر روز به من اصرار می کند سر کار نرو چرا سر کار می ری؟ عصرها اینقدر خسته ام که دوست دارم چرت ده دقیقه ای بزنم اما بچه ها شیطون اند و نمی ذارن برای همین تا شب آنچنان که باید و شاید با بچه ها بازی نمی کنم و فقط شبها برایش قصه می گویم وقت خواب. با یکی از علما هم صحبت کردم گفت اگر آسیب ببینند اولی بر ترک است اما از سوی در خانه بودن برایم سخت است با حقوقم گاهی به بعضی روحانیون کمک می کنم یا کسایی که نیاز دارند. دخترم باهوش است خصوصا در زمینه نقاشی، صاحبان فن گفته اند. شوهرم کارمند است و حقوق خوبی دارد اما کمی خساست بخرج می دهد. من دوست دارم در آینده دکترا بخوانم و بچه های خیلی خوبی تربیت کنم و بتوانم استعداد هایشان را شکوفا کنم که خود این مستلزم آموزش و کتاب و امکانات هست و حقوقم در آینده یاریگر خواهد بود ولی از سویی نمی دانم چه کنم شوهرم مرتب می گوید کارت را کنار بزار. خودم دارم کتابهایتان را می خوانم اما بیشتر اوقات فرصت خواندن ندارم فقط پنج شنبه و جمعه ها. همیشه هم خسته هستم جز دو روز آخر هفته که تعطیلم. چه کنم استاد خیلی وقت است بر سر دوراهی قرار گرفته ام از سویی امام خمینی(ره) تاکید بر حضور زن در اجتماع داشته اند که فواید زیادی برای من دارد و دید بازتر و کلان تری بر مسائل دارم. می دانم وظیفه اول من خانه داری است. چه باید کرد؟ تو رو خدا راهنمایی ام کنید. تشکر و سپاس از شما و مدیر محترم سایت
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی این نکات و وجوهی که در نظر دارید خوب است ولی شاید با توجه به موقعیتی که می‌فرمایید پیشنهاد آن عالِم بزرگوار، نیکوترین باشد. موفق باشید  

9576
متن پرسش
درمان بدبینی: با عرض سلام و ادب خدمت شما استاد گرامی. دختری 16 ساله می شناسم که مدتی است نسبت به کارهای مردم به خصوص مومنین دچار بدبینی است البته شاید اشکال متوجه طرز برخورد قشر مذهبی جامعه ما هم باشد، نمیدانم. استاد شما برای درمان بدبینی و سوظن چه راهی توصیه می کنید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اخیراً در جلسه‌ی 46 شرح دعای «مکارم الأخلاق» عرایضی داشته‌ام، إن‌شاءاللّه در این مورد مفید خواهد بود. إن‌شاءاللّه در قسمت جلسات فایل های صوتی روی سایت قرار می‌گیرد. موفق باشید
9553

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: ببخشید استاد می خواستم بدانم با توجه به مسائلی که راجع به بانک ها وجود دارد آیا با شرایط کنونی گرفتن وام از آن ها اشتباه است؟ چون برای خیلی از موارد از جمله همین خرید خانه نیاز به وام گرفتن از بانک است آیا این کار اشتباه است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل بانک‌ها از این جهت نیست، مشکل در جای دیگر است. موفق باشید
7998
متن پرسش
سلام اگر می شود توضیحی براین جمه حضرت آقا بدید با توجه به عالم امروزه ومشکلات آن؟ کسی را می بینید خلافی مر تکب می شود، دروغی را ، غیبتی را ، بی اعتنایی به محرمات دین را ، بی اعتنایی به مقررات را ، پوشش نامناسب را ، هر کدام از این کارها را کسی انجام داد یک کلمه،لازم نیست با خشم باشد، یک کلمه آسان بگویید این کار شما خلاف است، نکنید.شما بگویید، دیگری بگوید گناه در جامعه می خشکد. (سخنرانی مقام معظم رهبری در جمع دانشجویان و دانش آموزان 1370/8/15) باتشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حضرت آقا فضای امر به معروف را متذکر می‌شوند که در چه فضایی باید امر به معروف شود. این کار به‌خصوص در ارتباط با نزدیکانمان به‌خوبی عملی است. موفق باشید
7663

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام عرض خدا قوت خدمت استاد عزیز و گرانقدر ، بنده مدتی بود به دنبال بهترین شیوه فرهنگ سازی و مهندسی فرهنگی بودم و میخواستم بدانم که تکلیف ما در مقابل کج فهمی ها و مشکلاتی که در جامعه اطراف خود مشهود است چیست. بهترین چیزی که بدان بر خوردم این بود که در طریقه و شیوه عملی (و فرهنگ سازی) رسول اکرم صلّی الله علیه و آله در دوران و محدوده سنی بنده نگرشی بیندازم و ببینم حضرت رسول صلّی الله علیه و آله در حدود سنی 17 الی بیست سالگی به چه سان عمل میکردند. سوال اول بنده این است که اولا نظر استاد در رابطه با مدیریت فرهنگی چیست؟ ثانیا با وجود جهل حقیر در رابطه با تاریخ پیش از بعثت ایشان توضیحی درباره سیره ایشان برای بنده بدهید. در پناه حضرت حق یاعلی
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده هم برای جامعه‌مان دغدغه‌ی شما را دارم. طرح کلی آن را در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عرض شده ولی در هرحال کار خوبی است که در سیره‌ی رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» نظر کنید. از لابه‌لای کتاب‌های سیره ،مثل الکامل ابن اثیر که ترجمه شده و یا سیره‌ی ابن هشام می‌توانید نکاتی را به‌دست آورید. بنده در کتاب «صلوات» نکاتی از سیره‌ی آن حضرت عرض کرده‌ام. موفق باشید
نمایش چاپی