بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
11511
متن پرسش
با سلام: جناب استاد اگر ما طرز تفکرمان را بسپاریم به حکمت متعالیه ی ملاصدرا و آنگونه که در این حکمت آمده و با اصول این حکمت تفکر کنیم کافیست و ما را به سر منزل مقصود می رساند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حکمت متعالیه قدرت تفکر بر روی آیات و روایات را به ما می‌دهد و تفکر و تدبّر بر روی آیات و روایات إن‌شاءاللّه ما را به سر منزل مقصود می‌رساند. موفق باشید

8736
متن پرسش
به نظر شما علت بازداشت یاران دکتر احمدی نژاد چیست؟ واقعا از این همه ظلم به جرایان احمدی نژآد و شخص احمدی نژاد در تعجبم. برای حذف جریان اصولگرای حزبی چه کارهایی باید انجام داد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: گذشته از این موضوع که می‌فرمایید و بنده در جریان ریز آن نیستم یکی از مشکلاتی که ما داریم و مطمئن باشید به نور انقلاب از آن عبور می‌کنیم امنیتی‌کردن موضوعاتی است که باید در یک فضای فکری و فرهنگی حل کرد. متأسفانه بعضی‌ها گمان می‌کنند اگر بعضی فکرها را نپسندیدند، باید با برخورد امنیتی آن‌ها را می توان حذف کرد در حالی که این برخورد ها به انقلاب ضربه می‌زند و سرعت سیر انقلاب به سوی اهدافش را کند می‌کند. باید از طریق فعالیت‌های ناب فرهنگی، انقلاب را از این مشکل عبور داد و به سخنان مقام معظم رهبری در مورد آزاداندیشی نزدیک کرد. موفق باشید
336
متن پرسش
با سلام من در فصوص و فتوحات دیدم که جناب شیخ حضرت ابراهیم را در تشخیص معنای خواب تخطئه کرده اند و قائل به اشتباه ایشان هستند و یا حضرت موسی ، هارون را بخاطر نهی مردم از پرستش گوساله نهی کرده اند که گوساله هم خداست و یا حضرت مهدی (عج) و مهدی امت جدای از هم اند و مهدی امت با قرآن و حضرت حجت (عج) با شمشیر قرین است و یا متوکل ملعون ولایت دارد و شیعه خنزیر است و رسول خدا (ص) معصوم نیست و خلفا عصمت دارند و بهشت کود می خواهد و... آیا اینها حقیقت است و حضرت علامه و امام (رحمت الله علیهما) از آن آگاه بودند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام همان‌طور که در آخر سؤال متذکر شدید اگر امثال علامه طباطبایی و امام خمینی«رحمة‌الله‌علیهما» محی‌الدین عربی را قبول دارند و بعضاً او را شیعه می‌دانند، به جهت آن است که زبان کتاب‌های او را می‌فهمند و قبول ندارند که یک جمله از او را بدون توجه به فرهنگی که آن جمله در آن گفته شده درآوریم و بر سر آن معرکه بگیریم. با این ‌همه او را معصوم نمی‌دانند و انتقادهایی دارند. در سال‌های اخیر کتاب خوبی در رابطه با محی‌الدین و تبیین نظراتش از طرف آقای محمد بدیعی تحت عنوان «محی‌الدین؛ احیاگر عرفان اسلامی» تألیف شده، فکر می‌کنم جواب بعضی از سؤال‌هایتان در آن باشد. در ضمن کتاب دیگری توسط ابوالفتح محمدبن مظفرالدین محمدبن حمیدالدین بن عبدالله مشهور به شیخ مکّی تألیف شده تحت عنوان «فی حل‌المشکلات الشیخ محی‌الدین بن عربی» که جهت جواب‌گویی به همین نوع از سوال‌های جنابعالی است. موفق باشید
17094
متن پرسش
سلام عليكم خدمت استاد عزیز. متاسفانه تفکری در جامعه ی امروزی شکل گرفته که بزرگانی همچون آیت الله قاضی و علامه طباطبایی و آیت الله بهجت و علامه حسن زاده و دیگر بزرگان را به دور از مسیر انقلاب و سیاست می دانند و روش سلوکی این بزرگان را، ضد استکباری و استکبار ستیز نمی دانند. عده ای که از تعمق در مبانی انقلابی و استکبار ستیزی بی بهره اند، چنین می پندارند که روش سلوکی به ظاهر مختلف بزرگانی دینی در طول تاریخ، نوعی تفرقه و اختلاف است. در حالی که این روش سلوکی به ظاهر مختلف، در زندگانی مبارزاتی ائمه معصومین علیهم السلام هم هست. و نمی دانند که شرایط و ظرفیت هر زمانه و تاریخی، یک نوع روش سلوکی خاص را می طلبد که البته همه ی این روش های به ظاهر مختلف، به یک حقیقت متعالی اشاره دارد. شما خودتان فرمودید که شک نکنید اگر آیت الله قاضی و علامه طباطبایی در زمان انقلاب بودند، حتما چمران و صیاد شیرازی می شدند و اگر چمران و صیاد هم در زمانهای پیش از انقلاب بودند، حتما آیت الله قاضی و علامه طباطبایی می شدند. این حرفتان خیلی مرا تکان داد و تازه فهمیدم که آیت الله قاضی و علامه طباطبایی و دیگر بزرگان را که آنها را گوشه گیر و به دور از سیاست و انقلاب، می پندارند، نیز در انقلاب اسلامی نقش داشته اند و در آن سهیم هستند. زیرا آیت الله قاضی، یکی از صد ها شاگردش، علامه طباطبایی است که مقام معظم رهبری راجع به تفسیر ایشان فرمودند که ما تا المیزان را نخوانده بودیم، انقلابی هم نبودیم و وقتی المیزان خواندیم، انقلابی شدیم. سوال 1) اگر امکانش هست بفرمائید که رهبری این سخن را در کجا و چه تاریخی فرموده است؟ خیلی ها متوجه این ابعاد مختلف دین نیستند که در هر تاریخ و زمانه ای به یک نوعی ظهور و جلوه می نماید. متاسفانه در عرف عوام، به کسی انقلابی و سیاسی و استکبار ستیز می گویند که باید پشت تریبون برود و به چند تا از مسئولای بزرگ مملکتی فحش و ناسزا بگوید، آن وقت از منظر مردم، آن شخص انقلابی و استکبار ستیز است. سوال 2) آیا نظرم درست است؟ یعنی بزرگانی همچون آیت الله قاضی و علامه طباطبایی و آیت الله بهجت و علامه حسن زاده و دیگر بزرگان، سیاستمدار و انقلابی و استکبار ستیز هستند؟ و آنان نیز در انقلاب اسلامی سهیم هستند و فقط مردم نمی توانند روش ضد استکباری آنان را درک کنند؟ سوال 3) ملاک ها و شاخصهای انقلابی بودن و سیاسی بودن و استکبار ستیز بودن چیست؟ (تا فکر نکنیم که بزرگانی که نام بردم، خارج از مسیر این انقلاب هستند؛ بلکه با این شاخصها که شما به ما ان شاء الله می دهید، آن بزرگان را در مسیر اصلی این انقلاب و استکبار ستیز بدانیم و دیگر، آن بزرگان را متحجر و گوشه گیر نپنداریم) به عبارت دیگر، آن سیاستی که امام فرمود از دین جدا نیست، چه سیاستی است؟ آن سیاستی که امام فرمود عین دیانت ماست، چه نوع سیاستی است؟ شما فرمودید که علامه حسن زاده را از خیلی ها سیاستمدار تر می دانم، ملاک های سیاستمداری چیست؟ (تا ما هم مثل شما بتوانیم آن بزرگان را سیاستمدار و انقلابی و استکبار ستیز بدانیم) استاد، این دغدغه ی خیلی از افراد است. اگر این ملاک ها و شاخصها روشن شود، دیگر به ظاهر عالمانی که دم از حب اهل بیت علیهم السلام و دم از دشمنی با دشمنان اهل بیت علیهم السلام می زنند، ولی در باطن دارند تیشه به ریشه ی اسلام می زنند را افرادی استکبار ستیز نمی دانیم. و بزرگانی را که حقیقتا انقلابی و استکبار ستیز هستند را متحجر و گوشه گیر نمی پنداریم. ببخشید که طولانی شد. یا علی مدد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حضرت آقا در یکی از خطبه‌های نماز جمعه در زمان ریاست جمهوری‌شان در آبان‌ماه که سالگرد رحلت حضرت علامه بود این جمله را فرمودند 2- نظرتان در مورد روحیه‌ی استکبارستیزیِ عارفان بزرگ نه‌تنها درست که «ماه» است 3- عارف باللّه نه‌تنها حجاب‌های بین خود و خدا را که در اثر خودبینی و تکبر پیش می‌آید، رفع می‌کنند؛ با حجاب‌های ظهور حق در جامعه که توسط استکبار در شکل‌های مختلف ظهور می‌کند، مقابله می‌نماید منتها مطابق شرایط تاریخیِ خودش. از این جهت است که ممکن است روش آن‌ها چون به روشِ معمولی که فرهنگ مدرنیته به‌عنوان انسان اجتماعی تعریف کرده باشد، گوشه‌گیری قلمداد شود، ولی حضورِ نرمِ این بزرگان و کینه‌ای که در شاگردان اینان نسبت به استکبار به‌وجود می‌آید؛ حکایت از آن دارد که در جامعه‌ی خود به صورت فعّال ولی به صورت روش خاص خودشان حاضرند و این است همان سیاست در عین دیانت که غیر از سیاسی‌کاری‌ها و به قول معروف «پدرسوختگی‌ها»یی است که دنیای استکبار نام سیاست به آن نامیده است 4- در سیاست‌فهمی و اجتماعی‌بودن و شعور تاریخی‌داشتنِ حضرت آیت اللّه‌العظمی حسن‌زاده«حفظه‌اللّه» همین بس که در عصر چهارشنبه‌ای در زمان دفاع مقدس که در خدمت‌شان بودیم، فرمودند: (بنده هر وقت شهداء را به قم می‌آورند در عین تشییع آن‌ها در گوشه‌ای می‌ایستم و خطاب به آن‌ها عرضه می‌دارم: «السلام علیکم یا اولیاء‌اللّه»). نمی‌دانم این مرد بصیر در این جوانانِ نورسی که از نظر ظاهر هیچ منزلی از منازل سلوک را طی نکرده بودند، چه می‌دیدند که تعبیر اولیاء الهی که اهل عرفان به کم کسی اطلاق می‌کنند، به شهداء اطلاق می‌کردند. همین بس که متوجه بودند این انقلاب، آن اندازه خالص و خدایی است که فدائیان آن در مقام فنای فی اللّه حاضر شده‌اند. آیا این ظریف‌ترین و لطیف‌ترین و نرم‌‌ترین سیاست‌مداری نیست؟!! و آیا موتور یک جامعه‌ی فعّال این نوع نگاه روحانی نمی‌باشد از آن جهت که باید در وصف‌شان گفت: «گر نبودند به جهان گوشه‌نشینانی چند / نه در افلاک سخن بود و نه در کَوْن و مکان». موفق باشید

13273
متن پرسش
با عرض سلام و وقت بخیر خدمت استاد گرامی: این که در دعای فرج می گوییم «وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ» (و پوشيده بر ملا گشت، و پرده كنار رفت) یعنی چه؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فراز «اَللَّهُمَّ عَظُمَ الْبَلاَءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ السَّمَاءُ»
می‌فرماید: «خدايا بلا و مصايب ما عظيم و سخت گرديد و بيچارگى ما بسى آشكار است و پرده از روى كار ما بر افتاد و زمين وسيع بر ما تنگ شد و آسمان رحمتش را از ما منع كرد» حکایت از نحوه‌ی زندگی در شرایطی دارد که بشریت با همه‌ی تلاشی که می‌کند بدون امام بخواهد نتیجه بگیرد. این فراز قصه‌های سختی‌های زندگی بدون امام را با امام در میان می‌گذارد. موفق باشید

9138

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و تبریک فرا رسدن ماه مبارک رمضان: نظر شما را درباره استاد مرتضی مرتضوی و آثار ایشان و نظراتشان درباره کیهان شناسی و تاریخ و انسان شناسی خواستارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد چیزی نمی‌دانم. موفق باشید
296

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم. 1- بنده تصمیم داشتم از 10 روز قبل از ماه رمضان تا پایان ماه رمضان همانطور که کم غذا خوردن را باعث رشد معنوی می دیدم، امور زناشویی خود را با مشورت با همسرم قطع کنم (یا حتی به حداقل رسانم) تا از امور دنیایی فاصله بگیریم. ولی ترسیدم اصلا صحبتی از این موضوع به میان بیاورم که شاید اینکار مورد طبع همسرم نباشد ولی به خاطر بنده با بنده همراهی کند. خواستم با شما مشورت کنم ببینم آیا این کار سودش بیشتر است یا زیانش؟ 2- برخی از خویشان نزدیک هستند که کارهای حرام را انتخاب کرده اند (مانند فعالیت های گلدکوئستی) به اندازه کافی آنها را مطلع کرده ام که این کار به 1000 دلیل ناصحیح و حرام است ولی خب موثر واقع نشده است. نمی دانم آیا رفت و آمد با آنها و نشستن پای سفره هایشان و خوردن مواد تهیه شده از این پول را انتخاب کنم یا قطع ارتباط و نرفتن به منزلشان را؟ نظر مراجع این بود که خمس آن سفره را پرداخت کنم ولی فک می کنم حتی اگر اینکار را کنم اثر وضعی آن طعام بر روح من و خانواده ام باقی خواهد ماند؟ ضمن اینکه نمی شود به منزل آنها رفت و چیزی از میوه یا سفره ایشان نخورد چون قطعا می فهمند که من به چه دلیل از آنها چیزی نمی خورم.
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام 1- روی هم رفته لذت حلال از طریق ارتباط همسر نه تنها مانع سلوک نمی‌شود بلکه موجب تقویت روحیه‌ی دین‌داری می‌‌گردد به طوری که روایات متعدد از طریق پیامبر و ائمه معومین (عیهم‌السلام) بر آن تأکید دارد که می‌توانید به کتاب کافی ج:5 ص:87 رجوع فرمایید یا به صفحه 187 از کتاب "زن، آن‌گونه که باید باشد" مراجعه فرمایید. 2- اگر طبق دستور فقها عمل کنیم، مسلما آثار وضعی مسئله هم مرتفع می‌شود. عنایت داشته‌باشید که قطع رحم آثار بسیار بدی دارد و نباید به بهانه‌ی این امور قطع رحم کرد.
11622
متن پرسش
سلام خدمت شما استاد گرامی و عزیز: جناب استاد آیا مقدمه فلسفه بخصوص فلسفه اسلامی فراگیری منطق است؟ بنده می خواهم فلسفه و بخصوص حکمت متعالیه را شروع کنم آیا باید حتما قبل از شروع فلسفه منطق را فراگرفته باشم؟ یعنی بدون فراگیری منطق اگر وارد فلسفه شویم خطر انحراف وجود دارد؟ آیا فلسفه را باید حتما نزد استاد فراگرفت؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون فیلسوفان در سخنان خود از اصطلاحات منطقی استفاده می‌کنند لااقل باید اصطلاحات منطق را بدانید. موفق باشید

6982
متن پرسش
اقای جوادی املی در باره ی النساء نواقص العقول این نظر را دارند که زنان چون در محیط جامعه قرار نگرفته اند عقلشان رشد نکرده.یعنی این فراز از نهج البلاغه را در بستر تاریخ ومتناسب با ان زمان تفسیر کرده اند.در صورتی یک اشکال روشی به این وارد است.اگر شما این را در بستر زمان تفسیر می کنی ؟چرا در مورد دیگر احکام این کار را انجام نمی دهی؟مثلا حق حضانت زن یا حق طلاق یا ارث یا تشبه به کفار در یک زمان خاص ورفع ان در یک مدت دیگر و.......چرا اینها را نیز در بستر زمان تفسیر نمیکنی؟ در ورد این اشکال روشی خواهشا توضیح منطقی دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عین جمله‌ی آیت‌اللّه جوادی«حفظه‌اللّه» که بنده بالای خطبه‌ی80 یادداشت کردم این است: « این خطبه که سید رضى صراحت دارد که پس از جنگ جمل ایراد شده و با توجه به این‏که روش سید رضى تقطیع‏ کردن خطبه ‏هاى حضرت بوده و قسمت‏هایى را مى‏آورده که جنبه‏ ى بلاغت آن زیاد بوده معلوم مى‏شود عایشه مورد خطاب است. به گفته‏ى آیت‏اللّه‏ جوادى این خطبه هیچ‏ پایگاهى‏ ندارد، چون برهان‏هایى مى‏آورد که خود را نقض مى‏کند، لذا به اهلش وا مى‏گذاریم. براى آن‏که فرهنگ قرآن را در مورد زنان بدانیم باید آیات زیادى را مدّ نظر قرار دهیم‏ » بنابراین نقص عقل زنان، سالبه بانتفاع موضوع است و به‌کلّی نمی‌توان بر آن تأکید کرد مگر آن‌که معنای عقل را در این نوع متون یک نوع عقل معاش بگیریم و معتقد باشیم شأن زنان نیست که خود را وارد این امور بکنند و خداوند آن‌ها را برای آن امور خلق نکرده که البته در این مورد هم جای مستثنائات باقی است. بنده سعی کرده ام در کتاب « زن آنگونه که باید باشد» جایگاه ان نوع روایات را روشن کنم . موفق باشید
22540
متن پرسش
سلام علیکم: استاد ببخشید میگم اگه ما طبق ادبیات دینیمون از نسل حضرت آدم (ع) هستیم و ایشون هم پیغمبر بوده پس چرا در ادبیات علمی و امروزی از لفظ انسان نخستین و انسان نئاندرتال و هومونالیدی و ...استفاده می کنند. این الفاظ حتی تو کتابهای درسی هم به عنوان یک واقعیت وجود دارد. خواستم بدونم آیا انسان های نخستین همان انسان های دوران حضرت آدم (ع ) هستن یا خیر؟ یا اینکه اینها قبل از حضرت آدم (ع) بودند؟ یا اصلا آیا پشت اینها یک اغراضی وجود دارد و واقعیت ندارند؟ ولی استاد اگر اغراضی وجود داشته، چطور باستان شناسان با دلیل و مدرک و جمجمه های انسان های چند میلیون سال پیش حرف خودشان را اثبات می کنند.؟ این شبهه ای است که تو ذهنم به وجود اومده. این سوال رو با توجه به اینکه در رشته زیست شناسی و زمین شناسی تخصص دارید می پرسم. ببخشید وقتتون رو می گیرم. خیلی دوستون دارم. براتون دعا می کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تمام شواهد حکایت از آن دارد که اولین انسان، اولین پیامبر یعنی حضرت آدم بوده است که فرزندان او به اقصی نقاط زمین منتشر شده‌اند و شواهد زیادی ارتباط این نسل‌ها را با همدیگر از نظر علمی تأیید می‌کند و بنده در جلسه‌ی اول شرح سوره‌ی «سجده» نقطه‌ضعف‌های نظریه‌ی تکامل را در رابطه با انسان از نظر علم تکامل انواع مطرح نمودم. متأسفانه عده‌ای به جهت عدم آشنایی نسبت به تفاوت بین وجود انسان با تکامل سایر انواع، موضوعِ انسان‌های اولیه را به عنوان حاصل تکامل انواع پیش کشیده‌اند. موفق باشید

10527
متن پرسش
سلام استاد: بنده پس از مطالعه ی چند مطلب از عزیزان دکتر داوری، فردید و معارف و همین طور شما در باب غرب دچار حیرتی شده ام، دکتر داوری در کتاب «درباره ی غرب» می گوید: «غرب جلوه ای از تاریخ وجود است.» دکتر فردید در «مفرداتش» می گوید: تاریخ 2500 ساله ی غرب که همراه است با متافیزیک را تاریخ غفلت از وجود می دهند. مرحوم معارف هم همین مضامین را می گوید - و شما هم غرب (مدرنیته) را توهم می دانید. سوالم این است که تفاوت و تناقض سخن جناب داوری با بقیه اساتید چیست؟ آیا از نگاه دیگر است؟ آن نگاه دیگر چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور آقای دکتر داوری از وجود غیر از معنایی است که هایدگر و به تبع آن دکتر فردید در نظر دارند. منظور دکتر داوری از تاریخ وجود یعنی یک واقعیت تاریخی و تأکید ایشان در اکثر مقالاتشان آن است که غرب را به عنوان یک پدیده‌ی تاریخی نگاه کنیم که با تاریخی خاص در عالم ظهور کرده و این‌طور نیست که دل‌بخواهی بیاید و یا دل‌بخواهی برود. خطایی که روشنفکران رضاخانی کردند و فکر کردند می‌توانند با اراده‌ی خود، تجدد را در ایران شکل دهند. موفق باشید
6757
متن پرسش
عرض سلام و خداقوت. می خواستم بدانم کیفیت عروج جضرت عیسی(ع) چگونه است؟ آیا با جسم خود عروج کرده اند و مانند پیامبر در شب معراج به درجات بالاتر از عالم ماده رفته اند؟ یا آنکه جسم خود را در زمین گذاشته اند و مثلا به عالم برزخ رفته اند. همچنین در مورد حضرت خضر(ع) این مورد چگونه است؟ چه مورد داشت اگر این انبیاء هم در زمان ظهور، رجعت می کردند؟ آیا الان در زمین مناسباتی را بر عهده دارند؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد قسمت اول سؤال در بحث برهان صدیقین عرایضی داشته‌ام که برای تبیین موضوع باید آن مباحث مورد توجه قرار گیرد. اما در قسمت دوم سؤال شاید بتوان گفت با رجعت ائمه«علیهم‌السلام» عملاً حقیقت انبیاء نیز رجعت می‌کند و نیز روح مبارک انبیاء در آن حدّ که بتوانیم به آن‌ها متوسل شویم در زندگی فردی و اجتماعی ما مؤثر خواهد بود. موفق باشید
4277
متن پرسش
سلام احساساتم را در وصف شما نمی گویم که وقتتان گرفته نشود واما بعد یه شبهه برام بوجود آمده و آن اینکه شما در جواب طلبه ای که امکان ازدواج داشت گفته بودید که اگر بتوانید ملکات علم را در خود نهادینه کنید بهتر است و بعد ازدواج کنید حال چرا بهتره ؟تفسیرش چیه؟ آیا این با تأکید اسلام ناسازگار نیست که می گویند فرد مجرد را فلان و فلان نفرین .... همچنین شما در جواب یکی دیگر از سؤالات گفته بودید ازدواج کنید خداوند مسیر رسیدن به اهداف عالیه را به مرور در طول زندگی پیش روی شما قرار می دهد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شهید ثانی کتابی برای طلاب دینی نوشت با نام منیة المرید که بعداً تحت عنوان «آداب تعلیم و تعلم» نیز ترجمه شد، و در آن‌جا روایات مربوط به وظیفه‌ی طلاب را می‌آورد و در این رابطه روشن می‌کند طلبه‌ی علوم دینی اگر می‌تواند مسئله‌ی شهوت خود را کنترل کند و خطر به گناه‌افتادن در آن نیست، بهتر است زود ازدواج نکند، مثل آن‌که حضرت امام در 27 سالگی ازدواج کردند. ولی این وظیفه در مورد غیر طلاب لازم نیست. موفق باشید
11803
متن پرسش
با سلام: در قسمت کتاب ها کتاب «فرزندم اینچنین باید بود» جلد یک معرفی شده ولی بخش دانلود جلد دو است لطفا جلد یک را هم قرار بدهید. باتشکر فروان
متن پاسخ

به نام خدا

باسلام

تشکر از تذکرتان، اصلاح انجام و در اولین فرصت فایل جلد 1 نیز آماده بارگذاری می گردد. ان شاءالله. مدیریت سایت

11584
متن پرسش
سلام استاد: در کتاب مقام لیلة القدری حضرت فاطمه(س) نکته ای ذکر کردید در رابطه با سوالی که پیامبر مطرح کردند و هیچ کسی جواب نداد.حضرت علی از حضرت زهرا(س) پرسید و جواب را به پیامبر منتقل کرد. بعد از این جریان شما گفتید که یعنی حضرت علی (ع) هم وقتی نگاه به عالم غیب انداخت، اون سرّ و حقیقتی که پیامبر ازش حرف می زد را ندید ولی فاطمه زهرا (س) دیده بود. سوال بنده این است: 1- اگر حضرت علی(ع) مظهر عقل کل هستند و حضرت فاطمه(س) مظهر نفس کل، پس باید همه حقایق بطور مندمج در عقل کل باشد. پس چرا حضرت علی(ع) نتوانست آن حقیقت را مشاهده کند؟ آیا بخاطر این است که حضرت زهرا(س) بخاطر نفس کل بودن، همه حقایق مندمج را تفصیل می دهند و آن تفصیل دادن در جلوه ظاهری اینگونه تجلی کرده؟ 2- برای ما واضح است که مقامات اهل بیت(ع)، اکتسابی نبوده و از همان اول آنها دارای این مقامات بودند. پس چرا در جاهای مختلف می خوانیم که در معراج روح پیامبر(ص) عروج کرد؟ مگر قبل از معراج روح پیامبر(ص) در آن مقام ملکوتی نبود؟ آیا بیان قضیه معراج توسط پیامبر(ص) و اینگونه سوال پرسیدن از جبرائیل برای درک مردم عادی است؟ ممنون یاعلی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم با توجه به قاعده‌ی اجمال و تفصیل، جواب هر دو سؤال را درست تحلیل می‌کنید. آری حتی آن‌گاه که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» از جبرائیل سؤال می‌پرسند، در واقع در آینه‌ی جبرائیل، حقیقت محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» از اجمال به تفصیل می‌آید. موفق باشید

11116

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد ارجمندم: از اینکه با حوصله سئوالات مخاطبین و جوانان را پاسخ میدید به نوبه خودم سپاسگزارم خداوند بهتون سلامتی و جزای خیر بده. مبحثی که خوب برای بعضی جوانان حزب اللهی روشن نشده دو اقدام آقای دکتر احمدی نژاد در دوره قبل هستش که از اون تعبیر به عدم تمکین به نظر رهبری می کنند و میگن ایشون جلوی رهبر ایستاد. مورد اول در انتصاب آقای مشایی به معاونت اولی است که می گویند رهبر انقلاب حکم حکومتی صادر کردند و دکتر احمدی نژاد می خواست صداش را درنیاره و اجرا نکنه. مورد دوم بحث 11 روز خانه نشینی ایشان و به نوعی استعفا بخاطر اینکه نمی خواست زیر بار حرف رهبر برود. نظر و تحلیل حضرتعالی برای ما راهگشاست. سپاسگزارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله‌ی 11 روز خانه‌نشینی آقای احمدی‌نژاد برای بنده نیز سؤال است، ولی همان‌طور که در جزوه‌ی «احمدی‌نژاد، اولین خاکریز» عرض شد مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» بعد از آن جریان، دولت را با تعبیرهای خاصی تأیید کردند که نشان می‌داد حضرت آقا نظر مثبت به دولت دارند. و در مورد معاونت اولی آقای مشایی محتوای دستور حکم حکومتی نبود و خود آقای احمدی‌نژاد در یک جایی مفصل صحبت کرده‌اند که بنا بود بعد از یادداشت رهبری روز دوشنبه بروم خدمت آقا، که سایت‌ها موضوع را آفتابی کردند و فضا را از حالت عادی در آوردند. ولی ای کاش بعد از آن‌که عذر آقای مشایی را از معاونت اولی خواستند، ایشان را به مسئولیت دفترشان منصوب نمی‌کردند. با همه‌ی این‌ها نمی‌توان نتیجه گرفت آقای احمدی‌نژاد کمتر از مدعیان ولایت‌مداری، ولایت‌مدار است. موفق باشید
9794
متن پرسش
با عرض سلام: چرا بعضی صاحب خانواده و فرزند خوب و آروم هستند و بعضی گرفتار مشکلات بسیار فرق این دو جوان در چیست که یکی خانواده خوب دارد و دیگری...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «جایگاه رزق در هستی» عرایضی داشته‌ام که پروردگار انسان‌ها می‌داند کدام زندگی برای هرکس موجب تعالی اوست. خانواده‌ی بنده خانواده‌ای بسیار فقیر و با انواع سختی‌ها بوده، دست چپ بنده نیز از سن شش سالگی فلج شد، ولی با این‌همه جز لطف خدا چیزی در این زندگی احساس نمی‌کنم. گفت: «گر بسوزد باغت، انگورت دهد .... در میان ماتمی سودت دهد × بی‌چراغی چون دهد او روشنی .... گر چراغت شد چه افغان می‌کنی؟» سعی کن داده‌های پروردگارت را ببینی و نه نداده‌ها را که مصلحت نبوده. موفق باشید
402

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
1- پیامبران از چه طریقی راه کمال را در برابر انسان قرار داده اند؟ 2- رابطه ی علم وانسانیت چیست؟
متن پاسخ
در جواب شماره 380 جواب داده شده
2966

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام اگر سوالی بالحن خیلی بد پرسیده شده برای رفع ابهامات ذهنم بوده . قصد دیگه ای نداشتم . ببخشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده نمی‌دانم منظورتان از کدام سؤال بود چون شماره‌ی سؤال را مرقوم نفرموده‌ بودید. موفق باشید
10806
متن پرسش
سلام: یکی از روحانیون درباره افراط و تفریط صحبت می کرد و در این رابطه ایرادی به آیت الله قاضی و دو نفر دیگر وارد می کرد. می گفت این کار آقای قاضی که سنگ ریزه زیر زبان می گذاشته که حرف لغو نگوید یک نوع افراط بوده و یا دو تا از علما که اسمهایشان را فراموش کردم توی ماشین از مبدا تا مقصد به جز چند کلمه ای با هم صحبت نکردند در صورتی که مومن باید با همسفرش گرم بگیرد و... من احساس می کنم این روحانی چون در حالات و فضای آن بزرگوار نیست اینگونه ایرادها رو وارد می کند. پاسخ این ایرادات چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی مولوی «کار نیکان را قیاس از خود مگیر» آری این حرکات را نباید به هر کسی توصیه کرد و با هرکس بخواهد وارد آن حرکات شود به همین جهت ائمه«علیهم‌السلام» هر سخنی را و هر توصیه‌ای را به هرکس نمی‌کردند. موفق باشید
2213
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد ارجمند، دختری هستم 25 ساله که در دوران دانشجویی با مباحث شما آشنا شدم و دوران خوشی را گذراندم اما با اتمام دوران تحصیل و برگشت به خانواده ای با عقاید متفاوت، و وجود موانع بسیار زیاد در داشتن سلوک دینی به تدریج از خدا دور شدم به صورتی که مدت زیادی است که نمازهایم را فقط در حد انجام واجب و بدون هیچ لذتی میخوانم و از رحمت خداوند ناامید شده ام و از نظر روحی و معنوی وضعیت خیلی بدی دارم البته مدتی است که نیاز شدید به ازدواج و داشتن یک همراه و همسفر دارم که متاسفانه هیچ خواستگاری ندارم و این نیز بر ناامیدیم می افزاید. هر روز که میگذرد بار گناهم سنگینتر میشود . از شما استاد گرامی تقاضای راهنمایی برای بیرون آمدن از این وضعیت دارم. البته مدت زیادی است که نمیتوانم مطالعه کنم وقلب و روحم برای مطالعه همراهی نمیکنند.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: سعی کنید در زندگی افق‌های بلند را در نظر بگیرید مثل تعالی معرفتی و روحانی و مثل حیات ابدی، نگذارید ذهنیّت نداشتن خواستگار شما را به خود مشغول کند بلکه به چیزی بالاتر از همسر داشتن فکر کنید حال اگر همسر آمد، خوش آمد، اگر نیامد، الله اکبر، خدا بزرگ است. باز تأکید می‌کنم قلب و روح خود را در اموری متمرکز نکنید که اساس حیات و کمال شما نیست تا افق‌های بلند را در مقابل خود بیابید. زندگی با همسر و یا بی همسر پایانی دارد، هدف از خلقت ما برگشت به خداست و دل‌بستگی به حقیقت. بنده هم قبول دارم که «اگر آدمی تنهای تنها باشد نمی‌تواند به ادامه‌ی زندگی امیدوارگردد» ولی کسانی به واقع تنهایند که مشغول زندگی دنیایی شدند. زمام امور خود را از ذهنیاتی که شما را به تباهی می‌کشاند خارج کنید. موفق باشید.
9736
متن پرسش
سلام علیکم! در ابتدا پوزش می خواهم که سوالم طولانی است و البته از شما تقاضا دارم در حد امکان یک جواب کامل و جامع به بنده بدهید و از همه ابعاد مسأله را بررسی بفرمائید و در صورت امکان به تک تک روایات نیز پاسخ دهید. غریزه جنسی نیز مانند سایر غرایز یکی از غرایز انسانی است که مربوط به جنبه حیوانی بشر است. اما ظاهراً این غریزه در ادبیات دینی ما از یک قداست و احترام ویژه ای برخوردار است. می خواستم بدانم دلیل این امر چیست؟! در توضیح این سوال باید گفت ظاهر غریزه جنسی این است که با یک عملی که بطور عادی ممکن است بین 10 تا 20 دقیقه طول بکشد و در نهایت چند قطره یا چند سی سی منی از انسان خارج می شود این غریزه ارضا می شود. اما روایات عجیبی در این باب داریم. برای مثال روایت داریم: «عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْیَنَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَهْوُ الْمُؤْمِنِ فِی ثَلَاثَةِ أَشْیَاءَ التَّمَتُّعِ بِالنِّسَاءِ وَ مُفَاکَهَةِ الْإِخْوَانِ وَ الصَّلَاةِ بِاللَّیْل » (الخصال ج1 ص161) حال در اینجا «التَّمَتُّعِ بِالنِّسَاءِ» که مربوط به غریزه جنسی است و مربوط به بعد حیوانی است؛ در کنار عمل عظیمی مانند نماز شب به عنوان سرگرمی مومن ذکر شده است. نماز شبی که آنهمه روایات در فضلیتش داریم و آنهمه ثواب برایش ذکر شده است که خودتان بیشتر از بنده می دانید. حتی خیلی از اولیاءالله و عرفا فرموده اند که ما در نماز شب پرده ها از جلوی چشممان کنار رفت و مثلاً آغاز سیر و سلوکمان در نماز شب بود. حال همچین عملی در کنار یک عمل که مربوط به جنبه حیوانی آدمی است که لذتی حیوانی نیز دارد و در اکثریت قریب به اتفاق مردم این عمل بدون نیت قربت و بدون نیت خاصی و صرفاً بخاطر لذتش انجام می گیرد (مگر در معدودی از اولیاءالله که عمل جنسی را به نیت قربت انجام دهند.) در کنار این عمل که مخصوص مقربین است و شامل قرب نوافل می شود به عنوان لهو مومن ذکر می شود. حال واقعاً دلیل این امر چیست؟! چرا مثلاً غذا خوردن که آنهم مربوط به غریزه و جنبه حیوانی ماست در اینجا ذکر نمی شود؟! چرا مثلاً بازی کردن که آنهم مربوط به جنبه حیوانی ماست در اینجا ذکر نمی شود؟! یا برای مثال به این روایت توجه بفرمائید: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ لَهُ هَلْ لَکَ مِنْ زَوْجَةٍ فَقَالَ لَا فَقَالَ أَبِی وَ مَا أُحِبُّ أَنَّ لِیَ الدُّنْیَا وَ مَا فِیهَا وَ أَنِّی بِتُّ لَیْلَةً وَ لَیْسَتْ لِی زَوْجَةٌ ثُمَّ قَالَ الرَّکْعَتَانِ یُصَلِّیهِمَا رَجُلٌ مُتَزَوِّجٌ أَفْضَلُ مِنْ رَجُلٍ أَعْزَبَ یَقُومُ لَیْلَهُ وَ یَصُومُ نَهَارَهُ ثُمَّ أَعْطَاهُ أَبِی سَبْعَةَ دَنَانِیرَ ثُمَّ قَالَ لَهُ تَزَوَّجْ بِهَذِهِ ثُمَّ قَالَ أَبِی قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص اتَّخِذُوا الْأَهْلَ فَإِنَّهُ أَرْزَقُ لَکُمْ.» (الکافی ج5 ص329) خوب در اینجا طبق فرموده امام باقر(ع) یک دنیا به یک شب بدون زن خوابیدن نمی ارزد. یعنی واقعاً این مسأله اینقدر مهم است که یک دنیا به یک شب بدون زن خوابیدن نیرزد؟!!! چرا اینطور است؟!!! چرا مثلاً یک دنیا به یک روز بدون تلویزیون تماشا کردن (البته نفرمائید تلویزیون آن موقع نبوده. صرفاً دارم مثال می زنم.) می ارزد اما به یک شب بدون زن خوابیدن خیر؟! چرا مثلاً حدیث نداریم دوست نداشتم کل دنیا را داشتم اما یک روز را بدون مثلاً گوشت خوردن سر می کردم؟!!! با توجه به اینکه هم بحث خوردن هم بحث جنسی هر دو از غرایز است و مربوط به جنبه حیوانی بشر. واقعاً فرق غریزه جنسی با باقی غرایز چیست؟! یا مثلاً طبق ادامه این روایت و روایات دیگر نماز متأهل 70 برابر نماز مجرد ثواب دارد. واقعاً دلیل این امر چیست؟! آیا همه اینها به غریزه جنسی برمی گردد یا مسأله دیگری است؟! یا مثلاً این روایت: «وَ قَالَ ص الْمُتَزَوِّجُ النَّائِمُ أَفْضَلُ عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الصَّائِمِ الْقَائِمِ الْعَزَب » اینهم خیلی عجیب است. یعنی اگر متأهلی فقط خوابیده باشد از مجردی که صبح مثلاً تاسبتان در آن هوای گرم و روز طولانی روزه بگیره و شب نیز به عبادت و تهجد بپردازد؛ باز هم آن متأهلی که هیچ کاری نمی کند و فقط خوابیده است نزد خدا افضل است. چرا واقعاً اینطور است؟!!! یا برای مثال این روایت که دیگر صریح و واضح است مربوط به غریزه جنسی است: «عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ قَالَ سَمِعْتُ عَلِیَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا ع یَقُولُ ثَلَاثٌ مِنْ سُنَنِ الْمُرْسَلِینَ الْعِطْرُ وَ أَخْذُ الشَّعْرِ وَ کَثْرَةُ الطَّرُوقَةِ.»(الکافی ج5 ص320) البته در روایات دیگری نیز از «کَثْرَةُ الطَّرُوقَةِ» به عنوان یکی از خصال انبیاء(ع) نام برده شده است. حال چرا از بین اینهمه غریزه و امیال غریزی و حیوانی آمیزش جنسی زیاد یکی خصال انبیاء(ع) گفته شده است؟!!! چرا مثلاً خوردن زیاد یا مثلاً خوابیدن زیاد یا مثلاً تفریح زیاد و ... از خصال انبیاء(ع) نیست؟!!! نه تنها زیادی این مسائل از خصائل انبیاء(ع) نیست؛ بلکه برای مثال زیادی خوردن و خوابیدن در روایات نکوهش شده است. اما از آنجائیکه کثره الطروقه یکی از خصال انبیاء(ع) ذکر شده است معلوم می شود زیادی آمیزش نه تنها نکوهیده نیست؛ بلکه یک امر حسن و پسندیده است. واقعاً چرا این غریزه اینگونه است و فرقش با سایر غرایز چیست؟! آیا این غریزه همان چیزی است که در ابتدا گفتم با یک عمل 10 تا 20 دقیقه ای و خارج شدن چند سی سی منی از بدن ارضاء می شود یا واقعاً مسأله فراتر از این حرفها است؟ یا مثلا به این دو روایت توجه بفرمائید: «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مِنْ أَخْلَاقِ الْأَنْبِیَاءِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِمْ حُبُّ النِّسَاءِ.» و «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَا أَظُنُّ رَجُلًا یَزْدَادُ فِی الْإِیمَانِ خَیْراً إِلَّا ازْدَادَ حُبّاً لِلنِّسَاءِ.» خب در اینجا می فرماید ازدیاد ایمان موجب ازدیاد حب نسبت به نساء می شود. اما مثلاً نداریم که ازدیاد ایمان موجب ازدیاد حب نسبت به غذاها بشود یا موجب ازدیاد حب نسبت به خواب بشود یا مثلاً موجب ازدیاد حب نسبت به تفریح و بازی بشود و ... . نه تنها نداریم بلکه در نمونه های عینی مشاهده می شود هر چه فرد با ایمان تر و با تقواتر باشد میل کمتری به شکم درانی و خوابیدن زیاد و تفریح دارد. اما به زنان که می رسیم دقیقاً اوضاع بالعکس می شود. یا برای مثال این روایت: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ جَدِّی عَنْ آبَائِهِ ع أَنَّ عَلِیّاً صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ قَالَ: یُسْتَحَبُّ لِلرَّجُلِ أَنْ یَأْتِیَ أَهْلَهُ- أَوَّلَ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَةَ الصِّیامِ الرَّفَثُ إِلى نِسائِکُمْ وَ الرَّفَثُ الْمُجَامَعَة» (الکافی ج4 ص180) در اینجا آمیزش جنسی در شب اول ماه دعا و نیایش و معنویت در کنار آنهمه ادعیه و اذکار و اوارد به عنوان یک عمل مستحب ذکر می شود. واقعاً دلیل این امر چیست؟!!! واقعا این غریزه با سایر غرایز چه تفاوتی دارد؟!!! یا برای مثال این روایت: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَا مِنْ رَجُلٍ تَمَتَّعَ ثُمَّ اغْتَسَلَ إِلَّا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ کُلِّ قَطْرَةٍ تَقْطُرُ مِنْهُ سَبْعِینَ مَلَکاً یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ یَلْعَنُونَ مُتَجَنِّبَهَا إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ.» (وسائل الشیعة ج21 ص16) البته در این روایت چون بحث متعه مطرح است شاید نهی عمر بن خطاب نیز در تأکید شدید ائمه(ع) روی متعه تأثیر گذاشته باشد و این عمل علاوه بر خود عمل متعه از باب مخالفت با ثانی و مخالفت با بدعت ایجاد شده نیز ثواب داشته باشد. اما به هر حال این عمل نیز یک عمل مربوط به جنبه حیوانی ماست که این روایت در موردش آمده است. البته در مورد حدیث افزایش حب به نساء با افزایش ایمان سوالی جدا نیز داشتم: ظاهراً این روایت خطاب به مردها است نه زنها. چرا عکس این مطلب را نداریم؟! به مردها می گوید ازدیاد ایمان موجب ازدیاد حب نسبت به نساء می شود اما خطاب به زنها نداریم که ازدیاد ایمان موجب ازدیاد حب نسبت به رجال بشود. دلیلش چیست؟ یا مثلاً در روایت می فرماید کل دنیا به یک شب خوابیدن بدون زن نمی ارزد. اما خطاب به خانمها نداریم کل دنیا به یک شب خوابیدن بدون شوهر نمی ارزد. دلیلش چیست!؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که جوانان مجرد با رعایت عفت خود و صبرِ بر معصیت و رضایت به آنچه حضرت حق تقدیر فرموده، به نحوه‌ای از تجرد روحی می‌رسند که پیران طریقت حسرت آن‌ها را می‌خورند، موضوع لذات جنسی نیز اگر درست دیده شود یک نحوه آمادگی روحی برای بندگی بهتر می‌گردد. حضرت صادق«علیه‌السلام» راز این مسئله را تا حدّی باز کرده‌اند. آن‌جا که می‌فرمایند: «إِنَّ فِی حِکْمَةِ آلِ دَاوُدَ یَنْبَغِی لِلْمُسْلِمِ الْعَاقِلِ أَنْ لَا یُرَى ظَاعِناً إِلَّا فِی ثَلَاثٍ؛ مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ، أَوْ تَزَوُّدٍ لِمَعَادٍ، أَوْ لَذَّةٍ فِی غَیْرِ ذَاتِ مُحَرَّمٍ، وَ یَنْبَغِی لِلْمُسْلِمِ الْعَاقِلِ أَنْ یَکُونَ لَهُ سَاعَةٌ یُفْضِی بِهَا إِلَى عَمَلِهِ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ سَاعَةٌ یُلَاقِی إِخْوَانَهُ الَّذِینَ یُفَاوِضُهُمْ وَ یُفَاوِضُونَهُ فِی أَمْرِ آخِرَتِهِ، وَ سَاعَةٌ یُخَلِّی بَیْنَ نَفْسِهِ وَ لَذَّاتِهَا فِی غَیْرِ مُحَرَّمٍ، فَإِنَّهَا عَوْنٌ عَلَى تِلْکَ السَّاعَتَیْنِ». در حکمت‏ آل‏ داود چنین است که شایسته است مسلمانِ عاقل، زمانى از روزِ خود را براى کارهائى که بین او و خداوند انجام مى‏گیرد، اختصاص دهد، و زمانى دیگر برادران ایمانى خود را که با همدیگر در امر آخرت مشارکت دارند ملاقات کند، و زمانى نفس خود را با لذائذ و مشتهیاتش که گناه نباشد آزاد بگذارد. زیرا این زمان؛ آدمى را در انجام وظائف دو امر دیگرش کمک مى‏کند. حضرت می‌فرمایند: این نوع لذت، شوق عبادت را بیشتر می‌کند. زیرا لذت جنسی از آن جهت که ماده‌ای مثل طعام در غذاخوردن در میان ندارد، شبیه لذت لقاء الهی است و عزم سالک را که لذت لقاء را می‌شناسد تشدید می‌کند به همین جهت در روایت «کثره الطروقه» را به انبیاء نسبت داد. یا حضرت صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «لَهْوُ الْمُؤْمِنِ فِی ثَلَاثَةِ أَشْیَاءَ التَّمَتُّعِ بِالنِّسَاءِ وَ مُفَاکَهَةِ الْإِخْوَانِ وَ الصَّلَاةِ بِاللَّیْل‏» و مصداق کامل مؤمن ، اولیاء معصوم هستند. چون این بزرگان جنس لذت لقاء را می‌شناسند و در همین راستا از طریق لذات جنسی حلال به آن لذت منتقل می‌شوند و از آن جهت در شروع ماه رمضان که زمینه‌ی انتقال به لذت لقاء فراهم است روح‌های مؤمنین با لذت جنسی با سرعت بیشتری به لقاء می‌رسند. همان چیزی که حضرت صادق«علیه‌السلام» در روایتی که در ابتدا عرض کردم متذکر شدند. البته این‌ها همه مبتنی بر سایر شرایط است که باید مؤمنین فراهم کنند وگرنه نفس امّاره در این موارد حاکم می‌شود و موضوع، تغییر می‌کند. موفق باشید
6073
متن پرسش
سلام قسمت دوم سوال6024 (اگرمی شود درمورد مباحث شما که میفرمایید امام فرموده برای مقدمات لازم است آدرسش کجاست؟ مثلا گفتید امام گفتند عرفان را از اسفار آن دوجلدی که شما ترجمه کردید شروع کنید ومباحث معرفت نفس درآن است. دراداب الصلوه گفتید امام میگویند برهان صدیقین و هرکسی باید بلد باشه(قریب به مضمون) ومباحث دیگر...؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عرض کردم همان اوایل انقلاب که امام در قم تشریف داشتند رفقا خدمتشان رفته بودند پرسیده بودند برای عرفان از کجا شروع کنیم و حضرت امام جلد 8 و 9 اسفار را پیشنهاد کرده بودند و بنده نیز بر همین اساس آن دو جلد را ترجمه کردم و درس دادم. قسمت دوم سؤال را می‌توانید در کتاب آداب‌الصلات پیدا کنید که می‌فرمایند برهان صدیقین مقدمه است. موفق باشید
6053
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عریز این که شما در پاسخ بسیاری از دوستان این روایت که می فرماید هر چه در دیگر زنان می بینی در زن خودت تست ببین یعنی چه انسان طبیعتا زیبا پسند است تا جایی که خداوند در قران به پیامبر می فرماید از این به بعد زنان دیگر بر شما حرام است حتی اگر از زیبایی ان به شگفت ایی حال کسی همسری دارد که وقتی به او نگاه می کند هیچ زیبایی در او نمی بیند و برایش هیچ کششی و جذابیتی ندارد و زیبایی های معمولی که در دیگران می بیند رادر او نمی بیند چطور این حدیث را برایش بیان می فرمایید اری ممکن است کسی از جهت اخلاقی انقدر رشد داشته باشد که به خاطر خدا تحمل کند ولی چکونه کشش و زیبایی که در زنان دیگر می بیند در زن خود ببیند با توجه به این که حتی از لحاظ جنسی هم مسئله یکسان نیست وبا توجه به این که در روایت دیگری حضرت همسر زیبا را از نعمتهای خدا میداند با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: درست می‌فرمایید، ولی روح زنان صفا و زیبایی‌هایی دارد که اگر انسان بتواند آن را در همسر خود ببیند می‌تواند به‌خوبی با او مأنوس باشد و این‌که شما می‌فرمایید؛ در موقعی است که انسان می‌خواهد همسری انتخاب کند، باید آن خانم در نظرش زیبا جلوه کند و زیبایی او برایش ملاک باشد ولی آنچه بنده عرض می‌کنم مربوط به بعد از ازدواج است و از این لحاظ جواب آن آقایی را دادم که در مورد همسرش سؤال کرد و سخن رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» نیز در همین ارتباط است که طرف با داشتن همسر چشمش به دنبال زیبایی‌های دیگر زنان است. موفق باشید
4424

عفاف و حجاببازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوار می خواستم از جنابعالی درخواست کنم اگر صلاح می دانید در تبیین نظر رهبر معظم نسبت به موضوع عفاف و حجاب ما را یاری کنید: آقا برای حل مسئله بد حجابی به چه راهکاری نظر دارند؟ ایشان موانع رفع نشدن این مسئله را در چه چیزی می بینند؟ توصیه جنابعالی برای حل این مسئله چیست؟ با تشکر از وقتی که می گذارید..... یا حسین علیه السلام
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به طور خاص در این مورد کار نکرده‌ام به نظرم مجامعی که خواهران در سطح کشور دارند بهتر می‌توانند جواب شما را بدهند. موفق باشید
نمایش چاپی