بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
6971
متن پرسش
سلام علیکم . استاد بزرگان اهل کرامت با بزرگان اهل توحید در مبانی عملی و نظری چه تفاوتی دارند ؟ میدانم در کتابهای شما هست ولی دقیقا نمیدانم در کدام کتاب است . میشود توضیح کاملی بدهید . با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «جایگاه و مقام واسطه‌ی فیض» در پاورقی مفصلی عرایضی داشته‌ام مبنی بر این‌که اهل توحید تمام ابعاد خود را نفی می‌کنند تا حق ظهور کند، ولی اهل کرامت قوای نفس خود را رشد می‌دهند. به پاورقی کتاب جایگاه و معنى واسطه فیض، ص: 317 و پاورقی ص: 321 رجوع فرمائید. موفق باشید
5455

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام وخداقوت 1.درمورد فهم مثنوی گفتید عرفان نظری می خواستم اگر میشود کتابی معرفی کن ؟ 2.جزوه ای فکرکنم درمورد عرفان نظری نوشتیدوولی من پیدانکردم درسایت اگرمیشودبه ایمیل بفرستید. 3.درمورد انجمن حجتیه کتبی معرفی کنید؟ 4.آیا اطلاعی از موسسه یا گروهی دارید که کتب شمارا به وسیله شاگردانتون تدریس بکنند درتهران؟ ممنون وتشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1 و 2- اگر سیر مطالعاتی که بر روی سایت هست را دنبال کنید ارام‌آرام به فهم جزوه‌ی عرفان نظری همراه با سی‌دی شرح آن موفق می‌شوید 3- سایت‌های زیادی در مورد انجمن حجتیه سخن گفته‌اند به آن‌ها رجوع فرمایید. در ضمن کتاب حزب قاعدین هم مطالب خوبی در مورد انجمن حجتیه دارد 4- با گروه فرهنگی المیزان تماس بگیرید. موفق باشید
3777

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام نظر شما راجع به سریال "کلاه پهلوی" که روند مدرنیزاسیون در کشور را از زمان رضا خان نشان میدهد چیست ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: من نمی‌بینم. موفق باشید
3428
متن پرسش
بسمه تعالی - سلام علیکم استاد عزیز در مورد معاد دچار شبه بزرگی شده ام بنده فکر میکنم هرکسی که میمیرد در واقع برزخی باید بر روح او بگذرد تا آماده ورود به قیامتش کند واینطور نیست که باید منتظر بماند تا بقیه آدم ها هم بمیرند چون در موطن بدون زمان پس از مرگ در واقع همه آدم ها مرده اند و انسان با قیامتی که همین الان برپاست روبرو میشود و وارد آن طامه کبری میشود و حساب و کتاب و بقیه موارد .....حالا این برزخ بسته به حجابهای انسانها و تعلقات آنها یا سخت است و طولانی یا آسان است و زود . شبه من اینجاست که نکند این عالم حیات دنیا انتها نداشته باشد و الی الابد ادامه دارد وانسانها مرتب زیاد میشوند حتی کرات دیگر را هم برای زندگی انتخاب میکنند و خلاصه اتفاق خاصی قرار نیست بیافتد و هر کس بمیرد مراحل برزخ و قیامت برای او طی میشود مثلا برای مثال بصورت یک فیلم که در ان قیامت را برای همه نشان میدهند و آن فرد به نقش زنده خود در آن فیلم می پیوندد ( فقط مثال است ). وآن صحنه های هولناک آتش گرفتن دریاها و جابجایی کوهها در واقع صورت باطنی دریاها و کوههاست که انسانها آنرا در قیامت خود میبینند ولی انسانها ی این دنیا تا زنده اند این متلاشی شدن کوهها را نمیبینند و زلزله قیامت فقط در موطن پس از مرگ و قیامت رویت میگردد . وخداوند متعال همیشه در پاسخ به سوال "چه وقت قیامت برپا میشود ؟"پاسخ های پر رمز و راز فرموده ومستقیم اشاره نفرموده . امیدوارم حمل بر شبه فکنی و چرند گویی نشود چکار کنم این فکر خیلی از ذهنم را اشغال کرده به دادم برسید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: چندان هم فکر خطرناکی نیست چون در این فکر هیچ بُعدی از معاد انکار نشده بلکه می‌فرمایید نکند دنیا به آخر نرسد و قیامت افراد شروع شود.که علاوه بر این‌که ظاهر آیات قرآن حکایت از آن دارد که به‌کلی این نظام از بین می‌رود دلایل عقلی و علمی نیز حکایت از آن می‌کند که این جهان در حال از بین‌رفتن است به جهانی دیگر. حرکت جوهری ثابت می‌کند که قوه‌های جهان ماده در حال تبدیل‌شدن به فعلیت است که در آن صورت این جهانی به جهانی دیگر تبدیل می‌شود که قرآن در موردش می‌فرماید: «یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْض‏». درضمن، اصل دوم ترمودینامیک یعنی اصل آنتروپی نیز تأکید بر ویرانی نظام کهکشانی این عالم دارد. موفق باشید
1302

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی.سلام علیکم.آیا شما سیر مطالعاتی خاصی را در زمینه «معرفت النفس» پیشنهاد می کنید؟ یا اینکه این موضوع نیاز به سیر خاصی ندارد و عمده توجه به حضور نفس ناطقه و جایگاه آن در عالم تکوین است؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام برای فهم حضور نفس ناطقه و جایگاه آن در عالم تکوین، روش صدرایی روش موفقی است. موفق باشید
977

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام من کتاب ده نکته از معرف النفس شما را مطالعه کردم و تنها یک سوال برای من پیش آمده در باره ی حدیث پیامبر گرامی اسلام است که می فرماید« اگر رویا از کسی برداشته شود نباید نگران باشد زیرا وقتی کسی را سخ در علم شود، رویا از او برداشته می شود»متاسفانه متوجه معنای نشدم می شود در این مورد کمی بیشتر توضیح دهید؟ باتشکر
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی بهتر بود که سی دی شرح کتاب را هم می‌شنیدید در آن‌جا عرض شده که خواب‌دیدن از مقام خیال است و لذا اگر عقل انسان بر خیال او غلبه کند در خواب بیشتر با معانی روبه‌رو می‌شود تا با صورت‌ها. موفق باشید
17055

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد محترم: ان شاالله خداوند توفیق تان بدهد. در باب اینکه حضرت امام فرمودند موسیقی اراده را سست می نماید، حقیر فکر کردم چون موسیقی تراوش احساسات است و حتی مسائل عقلی را موسیقی از بُعد احساسی بیان می کند پس احساس بعلت شاعرانگی و بی باری عقلی اش موجب سلب نیروی عقل آدمی می شود و دید آدمی را نسبت به مسائل شعارگونه و کاریکاتوری می کند. در واقع هر مسئله ای از جنبه احساسی دیده می شود و این مسئله باعث می شود فرد احساسی، قدرت فکر لازم برای استدلال هر مسئله ای را از دست دهد. نظر حضرتعالی در این باره چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر همین‌طور است. زیرا خیال در آن حالت بر عقل غلبه دارد. موفق باشید

11780
متن پرسش
سلام استاد: 1- معیار تشخیص توهم از واقعیت چیست؟ 2- شخصی که توهم بینایی دارد چگونه و با چه معیاری توهمش را از واقعیت تشخیص دهد؟ 3- آیا می توان گفت چیزی که شخص می بیند ولی دیگران نمی بینند دلیل بر توهم شخص است؟ چون برخی از انسانها با ریاضت و ... چیزهای واقعی می بینند که دیگران نمی بینند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک برای ما شریعت الهی و سیره‌ی اولیاء معصوم«علیهم‌السلام» است و اشاراتی که آن‌ها دارند، اگر ما ماوراء نگاه مردم متوجه اموری شدیم که در اشارات سخنان معصومین مطرح است توهّم به حساب نمی‌آید. موفق باشید

10321

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد از روز اول محرم تا اربعین می خواهم چله بگیرم. اولا آیا این کار خوب است؟ ثانیا چکار بکنم در این چله؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر آمادگی‌های معرفتی و روحی باشد، چله‌گرفتن بسیار کمک می‌کند به‌خصوص که زیر نظر استادی باشد که عالِمِ مرشد باشند، ولی فراموش نکنید این مدتی را که انتخاب کرده‌اید با کراهت روزه‌ی روز عاشورا روبه‌رو می‌شوید. موفق باشید
9862
متن پرسش
سلام علیکم: استاد ببخشید این چند وقته سوالات زیادی در خصوص حرکت جوهری پرسیدم. بنده کتاب را می خوانم صوت ها را هم گوش می کنم و آنها را روی برگه پیاده می کنم. در آن کنار خودم استدلال هایی هم می کنم و گاهی هم سوالاتی پیش می آید. خلاصه از اینکه زیاد مزاحم شما می شوم عذر خواهم. آخر اطرافمان استاد فلسفه نیست. تازه اگر هم پیدا شود با مبانی و روش تدریس شما آشنا نیست. تازه بر ما هم خرده می گیرند آقا فلسفه را بدون منطق نمی فهمید و... از همین حیث بنده مزاحم شما می شوم. استاد شما می فرمایید: نفس دارای تجرد نسبی است و یک نحوه تعلق به بدن دارد، در نتیجه حکم بدن - به عنوان یک موجود مادی - در نفس سرایت می‌کند. خب برداشت من از رابطه ی نفس با بدن این گونه است: نفس داخل بدن است نه مثل داخل شدن چیزی در چیزی و خارج از بدن است نه مثل خارج شدن چیزی از چیزی. و از طرف دیگر هم که نفس نسبت به بدن حالت انضمامی دارد. حال بنده می خواهم در جزوه خودم همین جمله ی شما که فرمودید: نفس دارای تجرد نسبی است و یک نحوه تعلق به بدن دارد را شرح بدهم ولی تصور و تصدیق اش برایم سخت است. مگر نفس مجرد نیست؟ پس چطور می توان آن را نسبت به چیزی سنجید؟ خلاصه بنده از دیروز در همین یک جمله مانده ام و نمی توانم جمله را برای خودم باز کنم. و سوال دوم استاد اینکه می فرمایید ترجمه و تنقیح، معنی کلمه تنقیح چیست؟ با تشکر. خدا عمرتان دهد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که ما نفس خود را طوری احساس می‌کنیم که گذشته و آینده را در خود دارد که بحثی نیست. پس از این جهت نفس ما مجرد است و در این هم که احساس می‌کنیم در عین آن‌که این جوان 20 ساله‌ی امروزی همان کودک 15 سال پیش است و در عین حال تغییراتی در درون خود از نظر علم و حیات کرده است هم بحثی نیست. پس ما در نفس خود با دو بُعد روبه‌روییم؛ یکی تجرد و یکی تغییر، و از آن‌جایی که ماده عین حرکت است و هر تغییری مربوط به عین حرکت است – که در جزوه‌ی اخیر روی این بحث شده – پس باید حرکتِ نفس مربوط به تعلق نسبی آن به ماده باشد و از این جهت اتحاد نفس و بدن انضمامی است که نه نفس عین بدن است و نه جدا از بدن، بلکه اتحادی با بدن دارد که آن اتحاد آن را عین بدن نمی‌کند. موفق باشید
8828
متن پرسش
سلام علیکم با توجه به سوال 8703 ، شما در جواب این دوست عزیز فرمودید که «خداوند عین هستی است و عین هستی، هستی آفرین است بدون اینکه نیاز باشد هستی او به هستی دیگری وابسته باشد» اما باز هم برای بنده قابل فهم نیست اگر امکان دارد بصورت یک مثال عامیانه توضیح دهید نه فلسفی. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: عنایت داشته باشید این بحث نیاز به مقدمه دارد. به همین جهت عرض کردم بحث برهان صدیقین را دنبال بفرمایید. حیف نیست در این موضوع بسیار مهم اقدام لازم ننماییم؟! بنده 17 جلسه در شرح برهان صدیقین عرایضی داشته‌ام، إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید
8821
متن پرسش
سلام علیکم در مورد این مطلب که خداوند فرموده است هرکس به غیر من امید داشته باشد نا امیدش می کنم. خواستم سوال کنم اگر ما به بعضی عوامل امید داشته باشیم و متوجه باشیم خدا آن را مایه امیدواری ما قرار داده باز هم شامل این حدیث قدسی می شویم؟ مثلا ما به کار و پولمان امید داشته باشیم ولی متوجه باشیم خدا آنها را باعث امیدواری ما قرار داده است. 2. ما بارها متوجه نبودیم که باید به خدا امیدوار باشیم و امید به غیر خدا داشته ایم و بر عکس سوال اول حتی متوجه نبودیم که خدا آن مورد را مایه امیدواری ما قرار داده ست ولی به نتیجه مورد نظر دست یافته ایم علت چیست؟ 3. آیا این قیاس درست است که همانطور که داریم «یا من یعطی من لم یسئله و لم یعرفه ....» اگر کسی هم به غیر خدا امید داشته باشد باز هم خدا از باب کرم ممکن است کار او را حل کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: 1- در هر صورت نباید به کار و پول‌تان ذرّه‌ای امید داشته باشید زیرا ممکن است خداوند بخواهد از طریق دیگری شما را جلو ببرد و لذا اگر کار و پول‌تان را از شما گرفت به مشکلات روحی دچار می‌شوید. 2- علت همه‌ی مشکلات، غفلت از توحید ناب است. 3- همین‌طور است، خدا که کار خودش را می‌کند چرا ما غافل باشیم؟ موفق باشید
7628

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام در جواب سوالی فرموده اید:"شأن موجودات مادی تدریجی است و غیر از تصرفی است که با اراده‌ی کن فیکون در آن‌ها تصرف می‌شود."میشود این عبارت را توضیح دهید؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: به مباحث ده نکته و برهان صدیقین و حرکت جوهری که شرح داده شده رجوع فرمایید. موفق باشید
7421

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار مدتی قبل به خواستگاری از یک دختر خانم رفتیم نظر خانواده به ویزه مادرم نسبت به این خانم منفی هست یکی به دلیل اینکه این خانم در سن 16 سالگی 2 ماه عقد بوده اند و به صورت توافقی جدا شده اند این خانم الان 24 ساله هستد و علت دوم که برایشان خیلی مهم تر هست از قیافه ایشان به شدت بدشان میاید نظر خود بنده نسبت به این قضیه این است که باید در قضیه عقد وسایر موارد دیگر تحقیق کرد اگر مورد خاصی نبود به هیچ عنوان این خانم برای اینکه عقد کرده اند مرتکب امر خلاف شرع نشده ا ندو درمورد قیافه این طور به نظرم میرسد که قیافه ایشان انقدر زیبا نبوده که خدا را از من گرفته وانقدر زشت نبوده که دنیا را از من بگیرد یک قیافه معمولی دارد در این مورد خدمت شما استخاره گرفتم سوره اعراف امد ص151 صفحه اول سوره فرمودید خوب است خودم نیز که به قران رجوع می کنم ایه ها به همین مضامین می اید مانند صفحه دوم سوره نور این در حالی است که خانواده مادر و خواهران از تهمت و فحاشی نسبت به این خانم دریغ نمی کنند ایشان ظاهر مذهبی داشته و اخلاق خیلی خوبی داشته در این خصوص شما چه نظری دارید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید به جهت آن‌که فرد مناسبی نبوده از او جدا شده، ولی بالاخره اگر خانواده با او سر ناسازگاری داشته باشند آن دختر اذیت می‌شود و معلوم نیست که آن نتیجه‌ی لازم را از زندگی‌تان ببرید. موفق باشید
6842
متن پرسش
باسلام 1.فرق سیر مطالعاتی شما و شهید مطهری چیست؟ 2.به نظرشما برای شروع با سیر شما شروع شود یا با سیر شهید مطهری؟ 3.برای جوانان 20ای 30 سال در مورد مسایل دینی چه چیزهایی کار بشود خوب است؟ 4.همانگونه که آن دنیا کارهای بد ما اگر شخصیت ما شده باشد عذاب می بینیم آیا در مورد خوبی ها هم باید آن خوبی ها شخصیت ماشده باشد یا نه؟ 5. عده ای می گویند که تفسیر المیزان یا تفاسیر دیگر را نخوانید چونکه مقلد بار می آیید و بجای این فقط دروس حوزه را بخوانید تا بجایی برسید که خودتان تفسیر بنویسید آیا این در ست است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1 و 2 - بستگی دارد روح شما با کدام کتاب‌ها بهتر مرتبط می‌شود ولی در هرحال نباید از اندیشه‌ی شهید مطهری فاصله بگیرید که از اندیشه‌ی عالم بزرگواری فاصله گرفته‌اید. 3- مباحث معرفت‌النفس و مباحث کتاب «فرزندم این‌چنین باید بود» 4- انسان در قیامت همواره با ملکات خود زندگی می‌کند. 5. تفسیر المیزان عقل را می‌پروراند تا قدرت تدبّر در قرآن در انسان ایجاد شود. موفق باشید
5103
متن پرسش
چگونه لیله القدر را درک کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث صوتی Ξمعنای درک شب قدر( را در قسمت آخرین جلسه تفسیر سوره اعراف دنبال بفرمایید. موفق باشید
3848
متن پرسش
سلام استاد باتوجه به آیه ی 82 سوره اسراء ( و ننزل من القرآن ما هو شفاء ...) وآیه 57 سوره یونس (...قدجائتکم موعظه من ربکم وشفاء لما فی الصدور...) و 44 سور فصلت (... قل هو للذین آمنوا هدی وشفاء...) چرا قرآن شفا ست نه دوا ؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شفاء در این‌جا یعنی وسیله‌ی تشفی قلب و راحت‌کردن سینه‌ها از تنگی و تنگ‌نظری. موفق باشید
3410
متن پرسش
با سلام نه میل ماندن دارم نه بال پرواز لطفا راهنماییم کنید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ما را گریزی جز پرواز نیست و رعایت احکام الهی بال‌های پرواز را می‌گشاید. موفق باشید
2933
متن پرسش
سلام علیکم عشق چیست؟ چرا بعضی از افراد عاشق می شوند و بعضی نمی شوند؟ اگر عشق به غیر از خدا و اهل بیت نیست پس عشق به همسر چه می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: جواب قسمت اول و دوم سؤال را قبلاً در جواب شماره‌ی 2894 عرض کردم. در مورد محبت و عشق به همسر اولاً: این را هم خداوند ایجاد کرده و فرموده: «وَجعلنا بینکم مودةً و رحمةً». ثانیاً: وقتی محبت به همسر مقابل مودت به اهل‌البیت«علیهم‌السلام» است که یکی مانع دیگری باشد، در حالی‌که بسیجی‌های ما در عین محبت به زن و فرزند، نشان دادند وقتی پای دفاع از کشور امام زمان«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» پیش بیاید به راحتی خود را و زن و فرزند خود را فدای اهل‌البیت«علیهم‌السلام» می کنند. موفق باشید
2016
متن پرسش
با سلام باتوجه به اینکه کتاب خویشتن پنهان شرح ده نکته است، لزوم به خواندن ده نکته قبل از خویشتن پنهان هست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بعد از ده نکته لازم است بحث برهان صدیقین و معاد را دنبال کنید و پس از مدتی که آماده شدید به کتاب «خویشتن پنهان» بپردازید. موفق باشید
2009
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد شمادر جلسه تفسیرقران روز شنبه فرمودید که کسب این معارف قرانی در دنیا شاید کمی طولانی شود مثلا 2سال اما بعد از مرگ 700هزار سال طول میکشد تا انسان متوجه همان معارف شود. سوال بنده این است که چرا بعد از مرگ زمان بسیار طولانیتری باید بگذرد تا این معارف برای ادمی حاصل شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در دنیا انسان با اراده و اختیاری که دارد می‌تواند با کمی پشت کار به کمالات خوبی دست یابد ولی در برزخ که تنها ملکات انسانها در میان است بسیار طول می‌کشد تا خیالات انسانی فرو نشیند و حجاب‌ها برطرف شود و انسان متوجه حقایق بگردد. موفق باشید
712

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد گرامی ((((((((خواهشا پاسخ فوری داده شود)))))) هر چند شما گفتید به سؤالات فلسفی و اعتقادی و عرفانی و قرانی پاسخ می دهید اماخواهشمندم درد دل این حقیر را گوش دهید و با ارائه راهکار این روح خسته ام را آرام کنید.من و همسرم مدت 1 سال است که با هم ازدواج کرده ایم همسرم بسیار متعهد و متدین دارای تحصیلات عالیه است از کسانی که در کلاسهای شما گاها شرکت می کند و بسیار علاقمند کتابهای شما می باشد.من هم بسیار او و زندگیم را دوست دارم او یک مشکل اصلی دارد و این اصلا اهل احساسات و عواطف نیست مثلا از زمان عقدمان با یکدیگر تا الان به هیچ بهانه و مناسبتی یک شاخه گل یا هدیه ای به من نداده . حتی روز تولد من یک تبریک ساده زبانی هم به من نگفت .خودش می گوید من اصلا هیچ اعتقادی به این مسائل ندارم اما چون دیدم شما علاقمند هستید خواستم به ظاهر احساسی شوم و برایت هدیه ای بگیرم اما فراموش کردم . بعضی وقتها به می گویم بیا با هم برویم تفریح می گوید این کارها یعنی چه ؟ استاد من این زندگی را با توسل و توکل آغاز کرده ام همه تلاش و سعی ام این بوده که رضایت خدا و اهل بیت را بدست آورم مجلس عقدم بدون گناه و ساده بودو مراسم عروسی نگرفتم که برکت زندگیم با گناه از بین نرود و به سفر نورانی مکه رفتیم .در ضمن من در مراسم خواستگاری با او در مورد عواطف و احساسات صحبت کردم او گفت که من چندان احساسی نیستم اما با همسرم قضیه اش فرق می کند و مشکلی دراین زمینه ندارم. استدعا دارم شما راهکاری به من و همسرم ارائه دهید چرا که دوست ندارم کانون گرم زندگی ام خدشه دار شود . با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیکم السلام مسلم هراندازه انسان بیشتر به نور ایمان منور شود، بیشتر زیبایی‌ها را دوست دارد زیرا با زیباترین زیباها یعنی خدا مرتبط شده. ولی هرکس باید مواظب باشد بین زیبایی‌های ساختگی و وَهمی با زیبایی‌های واقعی فرق بگذارد، همان‌طور که یک گل واقعا زیبا است و همان‌طور که عشق و محبت زیباست، یگانگی و اتحاد نیز زیبا است. همان‌طور که «الله جمیل» است، و قلب انسان‌ها با اُنس با زیبایی‌ها تغذیه می‌شود و اوج می‌گیرد ولی اگر به جای رجوع به زیبایی‌های واقعی، فکر خود را مشغول زیبایی‌های من‌درآوری کردیم عملاً قلب خود را با زیبایی‌های واقعی تغذیه نکرده‌ایم. من نمی‌گویم روز تولد همدیگر به هم تبریک نگوییم و یا یک شاخه‌ی گل به همدیگر هدیه ندهیم، ولی آیا این کار یک عادت فرهنگ غربی است که وارد زندگی ما شده و یا ریشه در اصالت فرهنگی ما دارد؟ تا آن‌جا که می‌دانم یک کار وارداتی است. ممکن است بفرمایید در هرحال چون کار زیبایی است خوب است که ما انجام دهیم. بنده فکر می‌کنم عالَم ما عالَم دیگری است که با زیبایی‌های عمیق‌تری ارتباط دارد، آیا این‌همه وفاداری و ایثار که در خانواده‌های مذهبی هست زیباتر است یا این‌که به صورت احساساتی یک شاخه گل به همسرشان بدهند و از آن طرف هم به راحتی به نامحرمان نظر داشته باشند؟ می‌گویید زندگی خود را با توسل و توکل آغاز کرده‌اید، پس چرا نظر خود را به زیبایی‌های متعالی نمی‌اندازید تا خدای ناکرده شیطان با تحریک احساسات سطحی، شما را از داشتن یک زندگی توحیدی محروم کند؟ پیشنهاد می‌کنم بحث «ازدواج؛ تولدی دیگر» از کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» که برای زنان و مردان نوشته شده است را مطالعه بفرمایید. موفق باشید
247

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و خسته نباشید در خصوص ترتیب مطالعه آثار شما سوالاتی داشتم. ابتدا اجازه بدهید بگویم که من تقریبا با کتاب جوان و انتخاب بزرگ شما شروع کردم، بعد جزوه ی ضرورت و نحوه مطالعه را مطالعه کردم و از آن بسیار استفاده بردم، با توجه به تأکید شما در آن جزوه، به معرفت النفس پرداختم و اکنون در نکته ی ششم کتاب 10 نکته از معرفت النفس همراه با شرح آن هستم. در ضمن کتاب گزینش تکنولوژی از دریچه بینش توحیدی را نیز هم زمان با معرفت النفس آغاز کرده و به تازگی نیز آن را به اتمام رسانده ام. حال برای ادامه ی راه سوالاتی دارم: الف) کمی سردرگم هستم، چرا که نمی دانم بعد از معرفت النفس، از بین کتب «عالم انسان دینی»، «چگونگی فعلیت یافتن باور های دینی همراه با شرح»، «آشتی با خدا همراه با شرح»، «علل تزلزل تمدن غرب» و «زن آن گونه که باید باشد»، کدام یک را باید انتخاب کنم؟ ب) آیا می توانم هیچ کدام از این کتب را هم زمان با معرف النفس مطالعه و کار کنم؟ اگر بله کدام یک را؟ و درحالت کلی آیا شما موازی کار کردن را توصیه می کنید؟ ج) آیا این اهمیت دارد که ابتدا به مباحث معرفتی و خود سازی بپردازیم و سپس به مباحث غرب شناسی، تا چه اندازه؟ د) من به تازگی علاقه ی خاصی به گوش دادن به خطبه های ضبط شده ی نماز جمعه ی آیت الله جوادی آملی کرده ام، آیا شما توصیه می کنید که به طور موازی در کنار سیر مطالعاتی آثار شما از آن ها نیز بهره ببرم؟ ه) از نظر شما کدام یک از کتبی که در بالا نام آن ها را بردم و به طور کلی کدام دسته از آثار شما، نیاز به تفکر و تأمل و مباحثه ی بیشتری در هنگام مطالعه دارد و کدام یک نیاز چندانی به درنگ و مباحثه با دوستان ندارد؟ و) و در آخر برای مطالعه ی آثار شما، رعایت ترتیبی که در سیر مطالعاتی پیشنهادی در سایت قرار داده شده، تا چه حد الزامی است؟ منظور بنده آن است که آیا می توان برخی مباحث را با توجه به علاقه و نیاز زودتر مطالعه کرد؟ با تشکر از تلاش و حسن توجهتان، لطفا اگر صلاح می دانید سوالات را یک یک و به ترتیب پاسخ دهید. پیروز و سربلند باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی علیک السلام: بعضی از کتاب‌ها برای تدریس تنظیم شده و بعضی از آن‌ها سخنرانی بوده است که از نوار پیاده شده و روی آن کار شده. در مورد کتاب‌های نوع اول بهتر است ترتیب آن رعایت شود. مثلاً پس از بحث ده نکته در معرفت نفس، برهان صدیقین با سی‌دی‌های مربوط به آن خوانده شود و سپس بحث‌های معاد دنبال شود و پس از آن مباحث «چگونگی فعلیت‌یافتن باورهای دینی» و پس از آن کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود». در کنار این سیر، بعضی کتاب‌ها کمک کننده‌اند، مثل کتاب «عالَم انسان دینی» که در کنار بحث «چگونگی فعلیت‌یافتن باورها» کمک‌کننده است، و یا کتاب «آشتی با خدا» قبل یا کنار مباحث «ده نکته»، کمک‌کننده است. اما مباحث تفسیر یا کتاب «زن، آن‌گونه که باید باشد» و یا «فرزندم این‌چنین باید بود»، کتاب‌هایی است که به عنوان تذکر در کنار سیر اصلی إن‌شاءالله قابل استفاده خواهد بود. در کنار بحث معاد می‌توانید مباحث غرب‌شناسی را شروع بفرمایید. از هر زمان که احساس کردید می‌توانید با سخنرانی‌ها و آثار آیت‌الله‌جوادی«حفظه‌الله» مرتبط شوید، فرصت را غنیمت شمارید و این کار را بکنید. سیر مطالعاتی یک پیشنهاد است. همان‌طور که می‌فرمایید اگر واقعاً یک بحث را به جهت علاقه و آمادگی می‌توانید خارج از سیر مطالعه دنبال کنید، علاقه‌ی خود را سرکوب نکنید. موفق باشید
22576
متن پرسش
سلام علیکم: حتما اطلاع دارید که این روزها نسبت به سخنان آقای رحیم پور ازغدی که در فیضیه ایراد کرده اند نظرات مختلفی به میان آمده است حتی شایع است که بناست ایشان را محاکمه کنند. نظر شما در این مورد چیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در ابتدا عرض کنم البته مسئله‌ی محاکمه مربوط به آن طلبه‌ای است که بر روی پلاکارد که در دست داشت نوشته شده بود: « ای آنکه مذاکره شعارت/ استخر فرح در انتظارت». حال کاری به محاکمه و عدم محاکمه‌ی آن طلبه ندارم.

بنده سخنان آقای ازغدی را کامل شنیدم. واقعی‌ترین و دقیق‌ترین سخنانی که یک انسان متعهد و انقلابی و عالِم در این زمان می‌توانست بگوید تا دامن انقلاب را از سهل‌انگاریِ مسئولان مدعی دنبال‌کردنِ سخنان امام و رهبری پاک کند؛ همان سخنان بود. آن‌چه گمان من بدان می‌رود، کینه‌ای است که جریان‌های غرب‌گرا نسبت به سخنانِ افشاگرانه‌ی آقای رحیم‌پور در دانشگاه شریف به دل داشتند و به دنبال بودند که به نحوی مقابله کنند. و این‌جا است که همان‌طور که آیت اللّه کعبی فرمودند نباید نقش نفوذی‌ها را در تحت تأثیرقراردادنِ بعضی از مراجع محترم فراموش کرد وگرنه همان‌طور که آقای رحیم‌پور فرمود و بنده کاملاً تصدیق می‌کنم، همه‌ی آن سخنان، سخنان امام و رهبری بود و سخنانی بود که در این زمان باید به آن‌ها متذکر می‌شدیم تا معلوم شود راهِ انقلاب، راهِ دیگری است و ما هرگز آن راه را فراموش نخواهیم کرد. موفق باشید

20323
متن پرسش
سلام استاد: بنده تازه با شما آشنا شدم. به راهنماییتان خیلی نیاز دارم. سوالی که بنده داشتم اینست بنده به روضه و گریه بر اهل بیت و امام حسین بسیار علاقه و اعتقاد دارم. اما چیزی که مرا آزار می دهد سینه زنی ها و نوحه سرایی های امروزیست. بنده حقیر اطلاعاتم بسیار محدود است اما فکر می کنم این سری کارهایی که امروزه رایج شده در سیره اهل بیت و اسلام ناب جایی ندارد و گاهی اوقات حتی بر خلاف آنست. آیا برای کسی که به دنبال تقرب به ذات اقدس الهیست شرکت در این گونه سینه زنی ها و نوحه سرایی ها اشکال ایجاد نمی کند؟ آیا در سلوک تاثیر منفی ندارد؟ آیا بهتر نیست بجای این کارها سیره ایشان را زنده کنیم آیا بهتر نیست بجای نوحه سرایی هایی که گاهی بی شباهت به موسیقی های لهوی نیستند بر آن بزرگان بگریم؟ بنده در زندگی بزرگان دین هم که می نگرم توصیه به عزاداری و گریه و شناخت و ادامه دادن راه اهل بیت را می بینم نه سینه زنی و نوحه سرایی. نمی گویم مخالف این گونه عزاداری هستم ولی وقتی به سیره اهل بیت و به مقام و هدف انسانیت می نگرم این گونه کار ها را بیهوده می بینم. لطفا بنده حقیر را راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس را در جای خود بنگرید. این بنده‌های خدا تنها از این طریق می‌توانند ارادت خود را به حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» که جان‌شان را آتش زده است اظهار کنند. داریم که حضرت صادق«علیه‌السلام» در ملاقاتی که مردم کوفه با ایشان داشتند، می‌پرسند: شنیده‌ام در عزاداریِ جدّم حسین«علیه‌السلام» به سر و سینه می‌زنید، عرض کردند همین‌طور است. حضرت آن کار را تأیید نمودند. آری! اگر انحراف آشکاری که مطمئن باشیم انحراف است و نه آن‌که از نظر ما انحراف باشد؛ در آن صورت باید تذکر داد. مثل آن کاری که آن مداح کرده بود و قلاده‌ی سگ را در جلسه‌ی عزاداری به گردن انداخته بود و مانند سگان از خودش صوت ایجاد می‌کرد. این ابداً چیزی نیست که اهل‌البیت«علیهم‌السلام» بپسندند. موفق باشید‌

نمایش چاپی