باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این مورد در جواب سؤالهای شمارهی 13418 و 16713 و 17925 شده، خوب است که به آن جوابها رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. و مشکل آقای منتظری نیز در آن بود که متوجه جایگاه تاریخی انقلاب و جایگاه جریان نفاق نبود. ایشان میگفت آقای خمینی یک فقیه است و برای خود نظراتی دارند؛ من هم یک فقیه هستم و برای خود نظر دارم. غافل از آنکه حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» روحِ تاریخ این زمانه بود و هست، چیزی که حضرت امام خامنهای«حفظهاللّه» متوجه آن هستند. اخیراً در شرح کتاب «عقل و ادب ادامهی انقلاب اسلامی در این تاریخ» عرایضی نسبت به غفلت آقای منتظری از جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی عرض شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1 و 2 – آری! 3- علم حضوری مثل نور است و انسان را به یک کلیّتی در مورد فهم بسیاری از امور میرساند. ولی در صورتی حقیقتاً عارف واقعی خواهد شد که متوجه تجلیات حضرت حق در زمان و تاریخ خود باشد و با اسمی با حضرت حق مرتبط گردد که در آن تاریخ، ظهور کرده است. به همین جهت با آمدن یک پیامبر، باقیماندن بر دینِ پیامبر قبلی، کفر است. زیرا با اسمی که در قبل متجلی بوده است، دیگر نمیتوان به طور حضوری با حضرت حق مرتبط شد، بلکه از آن به بعد در علم حصولی با آن انوار الهی مرتبطاند که این در واقع، ارتباط نیست بلکه اطلاع است. عمدهی بحث را باید در حضور تاریخیِ حادثهها دنبال کنید که حضرت حق، همواره مطابق ظرف زمانه تجلی میکند وگرنه خدای او یک خدای ذهنی است. - اگر بپذیریم که در هر تاریخی، فهمی و خردی به صحنه میآید تا آن تاریخ ساخته شود و فهم زمانه است که تفکر مخصوص آن دوران را به ما میدهد؛ باید در نسبت بین انقلاب اسلامی و تفکر، کمی تأمل کرد همچنانکه همهی متفکران تاریخ در زمان خود از عقل معیّن زمان خود برخاستهاند و از آن سخن میگویند. باید از خود پرسید در حال حاضر چه عقلی در میان است و معنای بیعقلی در این زمانه به چه معنا است. با این عقل است که میتوان اهداف انقلاب اسلامی را تأمین کرد و نه عقل دیگر که به ما بستگی ندارد. - فهم غیر تاریخی نمیتواند روح تاریخ زمانهی خود را تجربه و احساس کند، لذا متوجه نمیشود که بعضی از آرزوهایش، مربوط به تاریخ او نیست. دهها سال یک خواست و آرزو را حفظ میکند بدون اینکه از خود بپرسد چرا جامعهی او به آن آرزو و خواست نرسیدهاند.
در تاریخِ تجدد همهی آنچه باید در آن سرزمین شکل میگرفت تا آن تاریخ ظهور کند، شکل گرفت و این ربطی به تاریخ ما نداشت. آری! امور تاریخی، امور واقعشدنی و تحققیافتنی هستند، اما در وقت و جایگاه خود و در میان مردمی که مربوط به آن تاریخاند، به همان معنایی که رسول خدا(ص)فرمودند: «الْأُمُورُ مَرْهُونَةٌ بِأَوْقَاتِهَا»[1] وقوع حادثهها در گرو وقت و تاریخ خاص آنها است. و با این آگاهی باید متوجه باشیم همیشه و در همهجا قادر به هر کاری نیستیم، تنها در بستری که تاریخ ما در مقابل ما گشوده است، ما به آنچه باید برسیم و تقدیر و مصلحت ماست میرسیم؛ مگر آنکه با فهم غیر تاریخی خود، همچنان اصرار داشته باشیم به آنچه در جهان تجدد است، ما نیز خواهیم رسید و باز دهها سال در این آرزو دست به هیچ کاری مناسب تاریخ خود نخواهیم زد.
فهم غیر تاریخی گمان میکند راه توسعهی غربی، آزاد از هرگونه سرزمینی و تاریخی برای هر ملتی قابل تحقق است. در حالیکه در صدسالهی اخیر به جهت همین تفکر، فاصلهی ملت ما با توسعهیافتگیِ غربی، نزدیک که نه، بلکه زیاد هم شده است مگر در مصرفکردنِ آنچه جهان توسعهیافته عرضه میکند. ما نسبت به غرب دارای دو تاریخ هستیم و نمیتوانیم برای رسیدن به غرب به فرهنگ و تاریخ خود پشت کنیم زیرا در این صورت نه به درستی در تاریخ تجدد وارد میشویم و نه دیگر پاهایی استوار در زمین و زمان خود داریم ـ از این جا رانده و از آنجا مانده ـ و این رنج بی تاریخی است که با انقلاب اسلامی به خوبی می توان از آن عبور کرد و به عهدی که مربوط به تاریخ خودمان است پایدار ماند. باید متوجه باشیم در حال حاضر در کنار تاریخ تجدد که دوران تکنیک است با انقلاب اسلامی تاریخ دیگری ظهور کردهاست و در آن از اصولی میتوان سخن گفت که غیر از اصول تجدد غربی است. آری دورانهای تاریخی به راحتی ظهور و تعیّن نمیکنند بلکه تعیّنشان به اندیشه و نگاهی است که در آنها به جهان و به غایات زندگی میشود. با توجه به این امر آیا نباید متوجه شد که تاریخ جدیدی شروع شده است؟ در ضمن بحث «زهرای مرضیه «سلام الله علیها» و هوشیاری نسبت به ظرفیت تاریخی که با اسلام شروع شد» که صوت آن نیز در صفحهی اول سایت هست، نکاتی در مورد تشخیص حضور تاریخی، در اختیار شما میگذارم. موفق باشید
[1] - درر الأخبار، ص: 532
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است و در آن صورت عملاً موضوع ذویالقرنین با حضرت مهدی«علیهالسلام» منتفی خواهد بود. در هر صورت موضوعی نیست که خیلی راحت بتوان یک نظر را پذیرفت و نظر دیگر را منتفی دانست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مطالعهی کتابهای «ده نکته» و «برهان صدیقین» و «معاد» همراه با شرح صوتی آنها، کتاب «خویشتن پنهان» مطالعه شود و سپس به شرح صوتی «تفسیر سورهی حمد» امام بپردازید تا إنشاءاللّه مقدمات فهم کتاب «مصباح الهدایه» فراهم شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در تاریخ هم باید متوجهی حقیقتی شد که در زمانها و ادوار مختلف، چهرههای خود را به نور اسماء و صفات در حادثهها مینمایاند، لذا است که تاریخ، تاریخِ ظهور انوار الهی است و قرآن در بسیاری از موارد متذکر چنین ایّامی است تحت عنوان «ایّامُ اللّه». منتها به عنوان یک بحث عقلی و فلسفی، هگل و از آن دقیقتر هایدگر در کتاب «هستی و زمان خود» این کار را کرده است. اگر استاد حاذقی «هستی و زمان» هایدگر را تدریس کند، میتواند از اشارات او نکات دقیق قرآنی را تبیین نمایید. زبان تفکر هایدگر زبان خوبی برای تبیین سنن الهی است که قرآن در متن تاریخ متذکر آن شده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد حضرت رقیه«سلاماللّهعلیها» نظر علامه سید جعفر عاملی صحیح است که منکر آن حضرت در تاریخ نشده اند عرایضی در جواب 10764داشته ام. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرقی نمیکند در مورد فرشتگان هم از نظر درجهی وجودی قضیه از همان قرار است. منتها در موقع ظهور بر اساس ظرفیت شرایطی که باید ظهور کنند به اسم خاصی ظهور میکنند که ما آنها را در رابطه با ظهورشان، جبرائیل و عزرائیل و اسرافیل مینامیم. مثل نفس شما که در مرتبهی خود، جامعیت دارد ولی در موطن گوش با قوهی سامعه ظهور میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل مطلب را باید فقها روشن بفرمایند. موضوعِ تبعات اجتماعیِ اجباریبودن یا اختیاریبودنِ حجاب بحث دوم است. بنده فکر میکنم به همین صورت که نظام عمل میکند خوب است که از یک طرف سختگیری نمیکند و از طرف دیگر با هنجارشکنها که فضای جامعه را بهشدت آلوده میکنند برخورد مینماید. فراموش نکنیم اگر نفس امّاره را آزاد بگذاریم هیچ محدودیتی را نمیخواهد. اگر بخواهیم در کلیّت یک کشور - و نه در محدوهی یک اقلیت - خانواده را حفظ کنیم، نباید عواملی که موجب میشود زنان آنچنانی با تبرّج خود ذهن مردها را به خود جلب کنند در جامعه میدان داشته باشند. در لبنان مذهبیها تکلیف خود را با سایر قشرها روشن کردهاند، ولی ما یک کشور هستیم و در یک کلیّت باید تکلیف خود را داشته باشیم و نه در یک اقلیت. موفق باشید
سلام استاد: زیارت قبول. میشه بفرمایید کربلا چه خبر بود و شما چه دیدید؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسانی بس عظیم و بزرگ در مقام عصمت و طهارت به نام حضرت حسین بن علی«علیهالسلام» در کربلا حقایقی را به نمایش گذارد که بس عظیم بود که تنها انسانهای معصوم توانِ دیدن آن را داشتند و در زیارتنامههایشان آن نگاه را عرضه نمودند و بنده در بین عمل آن امام و نگاه این امام سعی داشتم با زیارتنامههای مأثور از امامان، به حقیقت کار حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» نظر کنم و خدا را شکر میکنم که به تصدیق محتوای آن زیارات مفتخرم و ارزش معارفی که دنبال کردهام را در تصدیق مضامین زیارت اربعین و زیارت اول از زیارات امام حسین«علیهالسلام» یافتم. چه بگویم که چگونه خداوند در زیارت اربعین حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» چه حرفهایی با ما دارد!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده افتخار میکنم که در خدمت رفقا باشم و منّت میکشم.
عنایت داشته باشید که در مورد «عین ثابته» از این موضوع غفلت نشود که اگر همانطور که میفرمایید فیوضاتی که برای عین ثابته است از فیض اقدس و مشیت الهی است؛ از طرف دیگر آن فیوضات مطابق آمادگیِ خود انسان است و طلبی که در ذات خود کرده و همواره در این طلب، به جهتِ ذاتِ مختاربودنش میتواند تجدید نظر کند و منشأ پذیرش فیض متفاوتی گردد. به همین جهت عرض شد «عین ثابته» آن انتخاب بنیادینِ انسان است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور آن بود که ظلمات حاکم اموی و پذیرفتن آن حاکمیت توسط مردم ظرفیتی جهت نزول ملائکة اللّه در شب قدر برای مردم باقی نبوده است تا با نور نزول ملائکه افق آیندهشان برایشان روشن گردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا حجاب را طوری معنا کنیم که به چنین نتایجی برسیم؟! چرا نباید زنان ما در عین رعایت حجاب شرعی، ظاهری آراسته و پیراسته داشته باشند؟! برادر عزیزم آقای رحیم صفوی میفرمودند «وقتی حضرت امام در نوفلشاتو بودند خانمی با مانتوی نسبتاً بلند که بلندی آن کمی زیر زانو بود و جورابهای خاکستری ضخیم و با یک روسری خاکستری که تمام گردن و موهای او را در بر میگرفت، خدمت امام رسید و پرسید: این حجاب چطور است؟ و حضرت امام کاملاً از سر تا پای ایشان را با دقت نگاه کردند و فرمودند خوب است.» موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در وجود ذهنی، موضوعِ تطبیق علم ما با خارج مطرح است به همان شکلی که معلومِ ما در خارج موجود است 2- چون صورت شیئ در ذهن است و نفس ناطقه، علمِ به ذهن خود دارد وجود خارجی برای انسان با همهی ابعادش معلوم است چه شکل آن و چه معنای آن. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ آیتآلله جوادی صراحتا معتقداند محییالدین از نظر عقیدتی شیعه است و بعضی معتقداند حتی از نظر فقهی نیز شیعه است ولی تقیه کرده و مرحوم آیتالله حسینی تهرانی در کتاب روح مجرد نظر علمایی که محیی الدین و مولوی را شیعه میدانند آوردهاست وجناب آقای دکتر حسین غفاری در کتاب ارزشمند «جدال با مدعی» تحقیق بسیار خوبی در ساختار شیعی تفکّر محییالدین کردهاند. 2ـ ماده به عنوان علت معدّه، بستری است تا نفس ناطقه قوههایش را به فعل تبدیل کند؛ حال اگر نفس بستری را انتخاب کرد که سالم نیست، جهت تبدیل قوهی آن به فعل، آن شخصیت، شخصتی انسانی و الهی نخواهد بود. موفق باشید