بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
5423
متن پرسش
باسلام خدمت استاد گرامی بین اسماء وصفات خدا چه فرقی است ایا این دو از هم جدا هستند ؟لطفا کمی شرح دهید -ایااسماء وصفات الله مختص امامان ماست وخدا از انها مبراست؟ میخواهم ارز زبان خودتان بشنوم باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر است برای دنبال‌کردن این مباحث یا کتاب «اسماء حسنا» از آیت‌اللّه شجاعی را مطالعه بفرمایید و یا کتاب «اسماء حسنا؛ دریچه‌های نظر به حق» راکه بنده در آن عرایضی داشته‌ام. در هر حال، اسم عبارت است از تجلی ذات با صفت خاص، بنابراین صفات الهی وقتی بخواهد جلوه کند در قالب خاصی یعنی به صورت صفتی جلوه می‌کند ولی چون صفت به خودی خود یک مفهوم است وقتی بخواهد تحقق خارجی پیدا کند به صورت اسم تحقق می‌یابد و این حرف‌ها نیست که اسماء و صفات مختص ائمه باشد، همه‌ی کمالات از خداوند است و امامان مظهر و ظهور آن کمالات می‌باشند و این ظهور منحصر به ائمه نیست بلکه امامان مظهر جامع و کامل اسماء الهی‌اند. موفق باشید
4318

چرا عجلهبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی.... از زمان نوجوانی قرب به خداوند را دوست داشتم و همینطور نماز شب را و در همان زمان مدتی نماز شب هایی بسیار با حال و با گریه می خواندم به طوریکه جانمازم خیس میشد اما نمی دانم بر اثر چه چیزی بود که یکباره توفیق از من سلب شد.... وقتی بزرگتر شدم همچنان دغدغه نماز شب داشتم اما دیگر از آن حال خبری نبود و بسیار کمتر می خواندم و مخصوصا اینکه بهانه می آوردم که وقت ندارم وغیره و حالا که درس و اشتغالم کمتر شده و ازدواج کرده ام حتی دغدغه نماز شب را هم ندارم البته علت اصلی اش شاید این است که من در گذشته یکی از اهدافم تداوم نماز شب بود که مانند اول وقت خواندن نماز یومیه برایم ملکه شود و در هر زیارتگاهی که میرفتم دعا میکردم که توفیق حاصل شود اما اتفاق خاصی نمی افتاد برای همین دلزده و بیخیال شدم. و اکنون ثقل بسیاری بر خود حس می کنم و از خودم بدم می آید (به تعبیر قرآن ثاقلتم الی الارض.) البته چیزی که متوجه شدم این بود که نماز شب برای من خیلی حساس بوده و هست یعنی با کوچکترین گناه و غفلتی در روز توفیقش از من گرفته می شد و اصلا مدتی مشغولیت ذهنی برایم ایجاد میشد واذیت می شدم. اما خودم میدانم که در این حد از تقوا نیستم که با یک گناه بسیار کوچک توفیق بندگی در شب از من گرفته شود. چون کنترل در این حد برایم مثل این است که بخواهید امتحان سوم دبیرستان را از بچه دبستانی بگیرید. برای همین واقعا یکی از سوالات بزرگ زندگی ام این است که چرا اینقدر در این مورد خاص بی توفیقم. نمیدانم شاید فاز نماز شب بسیار بلند است و دست ما بسیار کوتاه. شنیده ام ممکن است یک نوع عبادت خاص برای بنده ای آفت باشد و موجب عجب او شود و خدا صلاح نمی داند و توفیق آن را نمی دهد. فعلا دلخوش به این شده ام که شاید مصلحت نیست درحالیکه به شدت به روحانیت نماز شب نیازمند. در ضمن در طول زندگی توفیق حفظ قرآن به من داده شد که بسیار بسیار تاثیر سازنده در زندگانی ام داشت. و گاهی که قرآن می خوانم اینطور به خودم میگویم که شاید راه پیش روی من قران است. اما استاد اینها صرفا چیزهایی است که من میگویم درحالیکه میدانم سالک واقعی باید از همه لحاظ پیش برود. لطفا مرا راهنمایی کنید.با سپاس فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید با معارف توحیدی افق خود را که باید به آن برسید پیدا کنید و در آن فضا نماز شب را مختصر و بدون آن‌که انتظار آن نوع گریه‌ها را از نماز شب داشته باشید بخوانید، آن نماز شبی که همراه با اشک و گریه‌ی مخصوص است مربوط به انتهای کار سیر توحیدی است. معارف الهی راه را با استحکام بهتر جلو می‌برد. موفق باشید
4249
متن پرسش
سلام استاد خلاصه میکنم-من جزوه وبرخی کتابهای شما را خوانده ام-استاد من سال گذشته مدتی کوتاه خدا داشته ام..میدانید منظورم چیست-من در مطالب شما مشکلم را یافتم- مدتهاست با سر زدن به آثار اساتید یا شنیدن سخنانشان به امید دوباره بازگشتن به روزهای خوبی که تک تک لحظاتم با یاد خدا ومراقبت میگذشت فقط به خدادانی پرداخته ام! استاد هیچ ادعا یا عرفان بازی در کار نبود-نمیدانم چرا خدا این حال را نشانم داد-واقعا تمام دنیا وخیالاتش برایم بی اهمیت شده بودند-ناگفته نماند همان دوران یک دوره ده روزه پیش استادی راجع به انسان شناسی مطالبی آموختم-شاید مرتبط بود-نمیدانم-خدا را یافته بودم ولی نتوانستم ارتباطم را با او حفظ کنم-شاید هم نخواستم-و حال در برزخ سختی به سر می برم-هرکاری میکنم آن روزها بر نمی گردند...کمکم کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره در مسیر رجوع به خدا بعضی مواقع قلب در حالت بسط است و در بعضی موارد در حال قبض. سعی کنید با تأمل بر معارف الهیه قلب خود را آماده کنید تا از تجلی انوار الهی محروم نگردد. موفق باشید
4025
متن پرسش
سلام استاد از این که این سوال رو از محضرتون میکنم معذزت میخوام. اگر شما در شهری بودید که استاد خوبی برای فلسفه خواندن پیدا نمیکردید و بعد از این که توسط یک استاد عزیزی با حضرت علامه آشنا می شدید و میخواستید بدایه و نهایه ایشان را مطالعه کنید، چه کار میکردید؟ فلسفه را باید با استاد خواند یا با سی دی های موجودمثل آیت الله مصباح و فیاضی و.... پیشنهادتون به بنده که اول راه هستم چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر استاد آماده‌ای باشد بسیار بهتر از سی‌دی‌های موجود است ولی خدا را شکر که این سی‌دی‌ها هست که بالاخره انسان محروم نماند.موفق باشید
2971
متن پرسش
سلام. میخواستم بدونم زنده شدن مرده ها از نظر فلسفی چه توضیحی داره. مثل زنده کردن مرده ها بدست اولیائ خدا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: وقتی انسانی حامل اسم حیّ الهی شد همان‌طور که نفس ناطقه‌ی انسان در بدن او تجلی می‌کند و بدن را زنده نگه می‌دارد، می‌تواند نفس ناطقه‌ی انسانی که فوت کرده است را مدد کند تا بتواند بدن مرده‌ی خود را دوباره تدبیر نماید. موفق باشید
2922
متن پرسش
سلام علیکم! در وجه چرائی استغفار معصومین (ع) معمولا در کتابها و سایتها دلایلی ذکر می شود که چندان قانع کننده نیست. مثلا می گویند استغفار همیشه برای آمرزش گناهان نیست بلکه برای نیفتادن در ورطه گناه هم هست. یا اینکه مثلا می گویند این استغفارات برای تعلیم ما است و خودشان نیز نیازی به استغفار ندارند. و دلایلی شبیه به این. اما همانطور که گفتم این توجیهات چندان قانع کننده نیست و اگر هم این توجیهات درست باشد در مورد استغفارات کلی است. اما خوب برخی عبارات معصومین ع نعوذبالله صراحت در گناه دارد. هر چند که آن استغفارات کلی نیز اینطور است. مثلا پیامبر ص فرمودند:«إِنَّهُ لَیُغَانُ عَلَى قَلْبِی وَ إِنِّی لَأَسْتَغْفِرُ بِالنَّهَارِ سَبْعِینَ مَرَّة.»(بحار الأنوار ، ج‏25،ص 204 ) خوب اینجا رسول الله ص می فرمایند ابر و غباری بر دلم می نشیند. پس واقعا ابر و غباری است. یا مثلا عبارات امیرالمومنین ع در دعای کمیل. مانند این عبارات:«اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَهْتِکُ الْعِصَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ النِّقَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمِ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحْبِسُ الدُّعَاءَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ الْبَلَاءَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ وَ کُلَّ خَطِیئَةٍ أَخْطَأْتُهَا» در اینجا صراحتا امیرالمومنین ع می فرمایند:«اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ وَ کُلَّ خَطِیئَةٍ أَخْطَأْتُهَا» خوب این «کُلَّ خَطِیئَةٍ أَخْطَأْتُهَا» یعنی چه؟؟؟!!! نعوذبالله این عبارات صراحت در گناه دارد. همچنین بقیه عبارات. یا اینکه این عبارت که دیگر از این عبارات دعای کمیل نیز صریحتر است.:«عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: خَرَجْتُ مَعَ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع إِلَى بَعْضِ أَمْوَالِهِ فَقَامَ إِلَى صَلَاةِ الظُّهْرِ فَلَمَّا فَرَغَ خَرَّ لِلَّهِ سَاجِداً فَسَمِعْتُهُ یَقُولُ بِصَوْتٍ حَزِینٍ وَ تَغَرْغَرُ دُمُوعُهُ - رَبِّ عَصَیْتُکَ بِلِسَانِی وَ لَوْ شِئْتَ وَ عِزَّتِکَ لَأَخْرَسْتَنِی وَ عَصَیْتُکَ بِبَصَرِی وَ لَوْ شِئْتَ وَ عِزَّتِکَ لَأَکْمَهْتَنِی وَ عَصَیْتُکَ بِسَمْعِی وَ لَوْ شِئْتَ وَ عِزَّتِکَ لَأَصْمَمْتَنِی وَ عَصَیْتُکَ بِیَدِی وَ لَوْ شِئْتَ وَ عِزَّتِکَ لَکَنَّعْتَنِی وَ عَصَیْتُکَ بِرِجْلِی وَ لَوْ شِئْتَ وَ عِزَّتِکَ لَجَذَمْتَنِی وَ عَصَیْتُکَ بِفَرْجِی وَ لَوْ شِئْتَ وَ عِزَّتِکَ لَعَقَمْتَنِی وَ عَصَیْتُکَ بِجَمِیعِ جَوَارِحِی الَّتِی أَنْعَمْتَ بِهَا عَلَیَّ وَ لَیْسَ هَذَا جَزَاءَکَ مِنِّی قَالَ ثُمَّ أَحْصَیْتُ لَهُ أَلْفَ مَرَّةٍ وَ هُوَ یَقُولُ الْعَفْوَ الْعَفْوَ قَالَ ثُمَّ أَلْصَقَ خَدَّهُ الْأَیْمَنَ بِالْأَرْضِ فَسَمِعْتُهُ وَ هُوَ یَقُولُ بِصَوْتٍ حَزِینٍ بُؤْتُ إِلَیْکَ بِذَنْبِی عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْ لِی فَإِنَّهُ لَا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ غَیْرُکَ یَا مَوْلَایَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ ثُمَّ أَلْصَقَ خَدَّهُ الْأَیْسَرَ بِالْأَرْضِ فَسَمِعْتُهُ یَقُولُ ارْحَمْ مَنْ أَسَاءَ وَ اقْتَرَفَ وَ اسْتَکَانَ وَ اعْتَرَفَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَه‏» امام معصوم(ع) چه عصیانی را با پایش، دستش، گوشش، زبانش، چشمش و فرجش انجام داده؟!!! یا بخش هائی از دعای عرفه مانند: 1- «اللَّهُمَّ اکْشِفْ کُرْبَتِی وَ اسْتُرْ عَوْرَتِی وَ اغْفِرْ لِی خَطِیئَتِی وَ اخْسَأْ شَیْطَانِی» در اینجا نیز مانند مورد قبل. همچنین شیطان امام معصوم(ع) چیست؟!!! 2- « وَ عَظُمَتْ [عِنْدِی‏] خَطِیئَتِی فَلَمْ یَفْضَحْنِی وَ رَآنِی عَلَى الْمَعَاصِی فَلَمْ یَخْذُلْنِی [فَلَمْ یُخْزِنِی‏]» 3- «ثُمَّ أَنَا یَا إِلَهِی الْمُعْتَرِفُ بِذُنُوبِی فَاغْفِرْهَا لِی أَنَا الَّذِی أَخْطَأْتُ أَنَا الَّذِی أَغْفَلْتُ أَنَا الَّذِی جَهِلْتُ أَنَا الَّذِی هَمَمْتُ أَنَا الَّذِی سَهَوْتُ أَنَا الَّذِی اعْتَمَدْتُ أَنَا الَّذِی تَعَمَّدْتُ أَنَا الَّذِی وَعَدْتُ أَنَا الَّذِی أَخْلَفْتُ أَنَا الَّذِی نَکَثْتُ‏ أَنَا الَّذِی أَقْرَرْتُ» امام معصوم(ع) دچار چه غفلتی شده اند؟!!! دچار چه جهلی شده اند؟!!! دچار چه سهوی شده اند؟!!! امام معصوم(ع) از کدام وعده خویش تخلف کرده؟!!! چه نقض پیمانی کرده اند که می فرمایند«نکثت»؟!!! 4- «إِلَهِی أَمَرْتَنِی فَعَصَیْتُکَ وَ نَهَیْتَنِی فَارْتَکَبْتُ نَهْیَکَ فَأَصْبَحْتُ لَا ذَا بَرَاءَةٍ فَأَعْتَذِرَ وَ لَا ذَا قُوَّةٍ فَأَنْتَصِرَ فَبِأَیِّ شَیْ‏ءٍ أَسْتَقِیلُکَ یَا مَوْلَایَ أَ بِسَمْعِی أَمْ بِبَصَرِی أَمْ بِلِسَانِی أَمْ بِیَدِی أَمْ بِرِجْلِی أَ لَیْسَ کُلُّهَا نِعَمُکَ عِنْدِی وَ بِکُلِّهَا عَصَیْتُکَ یَا مَوْلَایَ فَلَکَ الْحُجَّةُ وَ السَّبِیلُ عَلَیَّ» امام معصوم(ع) کدام امر پروردگار را انجام نداده؟!!! کدام نهی پروردگار را انجام داده؟!!! 5- «لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» امام معصوم(ع) چه ظلمی را مرتکب شده اند که فرموده اند إنی کنت من الظالمین؟! البته خوب از آن طرف با توجه به ادله عصمت مطمئنیم امام ع قطعا هیچ گناهی نکرده است. پس این عبارات را باید چطور فهمید!؟ و اینکه فهم صحیح از این روایات چیست!؟ البته در جواب شما هم بصورت کلی وجه استغفار معصوم ع را بیان کنید هم خاصتا عبارات بالا را که صراحت در گناه است توضیح دهید. اگر بتوانید به تک تک عبارات بصورت موردی جواب دهید ممنون می شوم. البته یک جواب عمیق و جامع و کامل و فلسفی عرفانی بدهید و یک جواب سطحی مانند بقیه جواب های دیگر کتب ندهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: با توجه به این‌که در سؤال و جواب‌های معمول در این سایت مجبوریم رعایت اختصار را بنماییم تا امکان جواب‌دادن به همه‌ی سؤالات باشد در جواب جنابعالی به صورت کلی باید عرض کنم عنایت داشته باشید که قلب امام معصوم که شأن اصلی‌اش در مقام بی‌واسطه با حق است اگر به جهت داشتن بدن و نیازهای بدن در حدّ نظر به رفع نیازهای بدنشان از آن حضور مطلق عدول کند برای رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» و امام معصوم«علیه‌السلام» قابل تحمل نیست و لذا رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: هر روز غباری بر دلم می‌نشیند که با هفتاد استغفار آن را برطرف می‌کنم. معلوم است که این استغفار از گناه نیست زیرا کسی که در مقام «ما ینطق عن الهوی» است و میل خود را زیر پا گذارده کاری در مقابل فرمان الهی انجام نمی‌دهد که عصیانی و معصیتی واقع شود بلکه همان احساس عدول از حضور مطلق برای آن‌ها سنگین است و در همین رابطه است که حضرت امام حسین«علیه‌السلام» در دعای عرفه عرضه می‌دارند: « إِلَهِی تَرَدُّدِی فِی الْآثَارِ یُوجِبُ بُعْدَ الْمَزَارِ » یعنی نظر به آثار تو مرا از نظر به تو باز می‌دارد. زیرا فرق است بین آن‌که با نور خدا به آیات الهی بنگرند تا این‌که در محدوده‌ی آیات الهی بر خدا نظر کنند. حالت دوم برای آن‌ها یک نحوه دوری از خدا است و گناهی محسوب می‌شود که عصمت آن‌ها را تهدید می‌کند و لذا از خدا می‌خواهند این نوع گناه را که موجب می‌شود پرده‌ی عصمت پاره شود را بپوشاند تا حجابی بین آن حضرت و خدا در میان نباشد، حتی حجاب‌های نوری را. عمده آن است که متوجه مقام قرب اولیاء الهی باشید و در آن فضا معنای استغفار آن‌ها را درک کنید. علاوه بر آن ابن‌سینا نکته‌ی ظریفی در این رابطه دارد که در جای خود سخن عالمانه‌ای است . او می‌فرماید استغفار اولیاء الهی «لِلْدَفع» است بر عکس استغفار ما که «لِلْرَفع» است. ما استغفار می‌کنیم که خدایا آلودگی‌هایی که مرتکب شده‌ایم را رفع کن ولی آن‌ها از خدا طلب دفع گناه می‌کنند که خداوند مانع نزدیکی گناه به آنان شود و از این طریق مقام عصمت خود را حفظ می کنند. موفق باشید
2769
متن پرسش
سلام.آیا حیوانات ذهن دارند و می اندیشند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: مسلّم ذهن دارند ولی اندیشیدن به آن معنا که با عقل بتوانند اصول کلی را به‌دست آورند و بر آن اساس اندیشه کنند، چیزی نشان نمی‌دهند. بیشتر با هدایت کلی غریزی عمل می‌کنند و نه با اندیشه‌ای که در بین انسان‌ها جاری است. موفق باشید
1853

تقویت همت‌بازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد با توجه به اینکه داریم به ماه رجب نزدیک می شویم چه توصیه هایی دارید برای بیشتر استفاده کردن از این ماه؟ چه مطالعه هایی داشته باشیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام بنده همان توصیه‌هایی که در کتاب «ماه رجب، ماه یگانه شدن با خدا» هست پیشنهاد می‌کنم یادآوری آن‌ها موجب تقویت همت‌مان می‌شود در بهتر انجام‌دادن اعمال ماه رجب. موفق باشید
1690

طب سنتیبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم . استاد نظر شما راجع به طب سنتی اسلامی چیست ؟ایا مبانی طب سنتی که براساس ارکان عالم هستی بر خاک و آب و آتش و هواست صحیح میباشد ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام به نظر بنده اساس طب سنتی با اشراقی که بر جان انسان‌های مستعد شده شکل گرفته و نگاهی که نظر به عناصر چهارگانه‌ی طبیعت دارد نگاه واقع‌بینانه‌تری است از نگاهی که نظر به عناصر جدول مندلی‌اُف دارد. واقعاً آب همین است که شما به عنوان عین رطوبت در طبیعت می‌یابید، درست است وقتی آن را تجربه کنیم به هیدروژن و اکسیژن تبدیل می‌شود، ولی واقعیت آب همین جسمی است که منشأ رطوبت است و نه هیدروژن و اکسیژن. موفق باشید
16666

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و درود مجدد: ببخشید استاد. واقعا شرمنده که دوباره وقتتون رو می گیرم. استاد جوابتون در مورد احدیت ذاتیه خیلی برام رفع ابهام کرد. فقط یک مساله دیگه برام مونده که اگه این رو هم بهم بگید واقعا دعاگوتون هستم. و اون اینکه فرمودید رسیدن به فنای ذات در مقام احدیت، برای افراد نادری امکان دارد. منظورتون از این افراد چه کسانی هست؟ آیا شیعیان خالص حضرت علی (ع) ، امثال سید علی قاضی و علامه طباطبایی و .... را هم شامل می شود یا نه؟ بلکه فقط مخصوص پیامبر (ص) و 14 معصوم (ع) است؟ آخه داخل کتاب حکمت اسلامی استاد امینی نژاد، دیدم که نوشته بود: در امت های گذشته نهایت سِیرِ انسان، رسیدن به فنای ذاتی در مقام واحیت بود، اما به برکت وجود پیامبر اکرم (ص)، در امت ایشان، شیعیان خالص، امکان رسیدن به مراحل عالیِ فنای ذاتی که در مقام احدیت است، برایشان وجود دارد. خواستم اگر امکان دارد، توضیحی بفرمایید که مسأله چگونه است؟ بسیار ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد وقتی محمد و آل محمد«علیهم‌السلام» سبیل و راهِ الی اللّه هستند، اگر کسی خود را منطبق به راهی کند که آن‌ها گشوده‌اند، در زیر سایه‌ی آنان قرار خواهد گرفت و به یک معنا در کنار آن‌ها، مقامات آن‌ها را احساس خواهد کرد. این سؤال‌ها برای کسی که می‌خواهد سالک باشد مهم نیست، بلکه گفت: «تو پای در نه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

16332
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: طاعات و عباداتتان مقبول درگاه حق‌تعالی یک بنگاه اقتصادی را فرض بفرمایید: عرف و قانون رایج فعلی بر این است که یک‌طرف سرمایه‌گذار دارد و از طرف دیگر کارگر و کارمند و مدیران هم اغلب از خود سرمایه‌گذاران هستند. کارگر چرخ آن بنگاه اقتصادی را با کار خود چرخانده و حقوق ماهانه می‌گیرد فارغ از اینکه کفاف زندگی‌اش را بدهد یا ندهد؛ اما سرمایه‌گذار عموماً فقط سرمایه‌اش در گردش است و خودش مگر در صورت مدیریت، کار نمی‌کند با این‌حال سر سال سود اصلی کارخانه را که گاهی چند برابر حقوق سالانه‌ی مجموع شاغلان آن بنگاه هست دریافت می‌کند. از نظر اسلامی تقسیط سود این بنگاه چگونه باید باشد؟ از پیشنهادهای زیر کدام به نظر اسلام نزدیک‌تر است؟ 1. باید حداقل 20 درصد سود خالص برای کارکنان باشد. 2. علاوه بر کارکنان عموم هم باید در سود شریک باشد. (بحثی شبیه سهام عدالت) 3. سود اصلی برای کارکنان است سرمایه‌گذار اگر در آن بنگاه شاغل نیست فقط باید اجاره‌ی سرمایه‌اش را بگیرد مثلاً چیزی در حدود یک‌سوم سود خالص. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌توان یک نظر کلی داد. زیرا به هر صورت در فضای سالم اقتصادی، ثروت باید فعّالانه جهت کارآفرینی، نقش فعّال داشته باشد. لذا است که اگر صاحب کارخانه‌ای حقوق کارگران را در حدّ معقول بپردازد ولی برای جایگزینی کارخانه‌ای که در حال فرسایش است، سودِ مناسبی به‌دست آورد که پس از مدتی کارخانه فرسوده و کارگران بیکار نباشند؛ کارِ عاقلانه‌ای است. بدین لحاظ نمی‌توان برای کارفرما و صاحب ثروت، سود محدودی را در نظر گرفت. آن‌چه امروز به عنوان بحران مطرح است غفلت از تعریفی است که ما از حقوق کارگر و کارفرما و معنایِ کارآفرینی داریم، همه‌چیز در بحران است حتی قیمت ارز. موفق باشید

15370
متن پرسش
بسمه تعالی سلام: 1. خدا عین فبض است و تمام اسماء را افاضه کرد خوب شما هم می فرمایید: اسم مضل هم کمالی هست در خدا حالا باید آن را هم افاضه کند. دو سوال پیش می آید 1. این که می فرماید عده ای فقط با اسم مضل الهی متحد می شوند و مورد غضب قرار می گیرند مثل ابلیس و کفار تا اینجا مورد قبول اما بالاخره انسان کامل مقامش مقام تمام اسماء الهی است پس باید اسم مضل را هم بگیرد پس چه فرقی با انسانی که فقط اسم مضل الهی را لایق شده دارد؟ 2. خداوند از اول عین فیض بود تمام اسمائش را فیضان داد و در ملکوت هر اسمی شد ملکی، پس چرا اسم مضل ملک نشد و ملکی به نام مضل نداریم آیا می شود این مسئله را با بحث عین ثابته موجود در مباحث عرفانی حل کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  اسم مضلّ ریشه در اسم جلال الهی دارد و انسان کامل به عنوان خلیفه‌ی الهی با نور اسم جلال، هرگونه خطوراتی را که شایسته‌ی حضور در قلب انسان موحد نیست، دفع می‌کند و می‌داند که جای هر اسمی کجاست. لذا با اسم هادی، راهِ قلب را به سوی حق می‌گشاید و با اسم جلال، مانع خطورات شیطانی می‌شود. موفق باشید

 

15066
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید. برای آگاهی شما استاد گرامی و سایر عزیزان که از سایت بازدید می کنند تصمیم گرفتم جریانی را معرفی کنم که (به سرعت) در حال فراگیر شدن است و ما با چشمان خود این را دیده ایم. جریان انحرافی (عرفانِ حلقه). این به اصطلاح عرفان را محمد علی طاهری پایه ریزی کرده است و اوایل با نامهای دیگر (عرفان وِلایی و عرفان شعور کیهانی و..) به فعالیت می پرداخته ولی الان نامش شده: عرفان حلقه. بسیار زیاد انحراف درونش هست و برخی از اساتید نقد کرده اند آن را. ولی متاسفانه نقدها کمی سطحی است و عمیق و دقیق مبانی را نقد نکرده اند. دکتر منصوری لاریجانی فقط کتابی نوشته اند که نقد بسیار دقیقی است بر شعور کیهانی و... بهترین مطالب را هم در نقد و توضیح عرفان حلقه سایت نجات از حلقه می گذارد: تقدیم به استاد بزرگوار و دوستان: http://www.nejatazhalghe.ir/ این سایت. کانال تلگرامی هم دارد. ببخشید مزاحم شدم استاد. یک دفعه که رَگِ تبلیغی ما میگیرد اینجور چیزها میفرستیم. شرمنده . ببخشید. شماروهم اذیت میکنیم. التماس دعا .یاعلی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نقد عرفان حلقه

14844
متن پرسش
سلام: آیا می شود بخاطر زیبا نبودن زن او را طلاق داد؟ آیا این کار ظلم به اوست؟ اگر مرد به گناه بیفتد باید این کار را انجام دهد؟ اگر زن اول با گرفتن همسر دوم مخالف باشد باید چکار کرد؟ لطفا راهنمایی کنید. در معرض گناهم. چکار کنم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر چشم نداشت ببیند با چه کسی ازدواج می‌کند؟!! این هوس‌بازی‌ها را نباید زیر پوشش این الفاظ پنهان کرد! در حالی‌که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» فرمودند: هر آن‌چه در بقیه‌ی زنان سراغ دارید، در همسر خودتان هست. موفق باشید

14318
متن پرسش
سلام استاد عزیز: لطفا این عبارت را از کتاب از برهان تا عرفا ن توضیح دهید. (عمر حقیقی انسان به مقدار حرکت وجودی همان انسان است و نه حرکت زمین .....) یعنی اگر عمر انسان با حرکت عرضی سنجیده شود و یا با حرکت جوهری متفاوت خواهد بود؟ اصلا مبنای محاسبه زمان در حرکت جوهری چیست؟ با کمال تشکر از جنابعالی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرکت زمین ربطی به سیر و حرکت ذاتیِ ما ندارد. می‌شود 50 سال از عمر انسان به معنای 50 بار حرکتِ زمین به دور خورشید طی شود و هیچ حرکت اساسی در ذات انسان به عنوان انسان پیش نیاید تا قوه‌های او به فعلیت تبدیل گردد. موفق باشید

13636

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: از بنده می پرسد اگر نعوذ بالله نطفه فرزندی با تخیل زن دیگری تشکیل شود و اکنون چند سال هم هست که این دختر به دنیا آمده باشد. 1. چطور می توان مطمئن شد که آن فرزند از همان نطفه ی با تخیل دیگریست؟ 2. آیا شبه زنا می باشد؟ 3. راه جبران چیست؟ 4. اگر گناهان دیگری مرتکب شده باشد که شاید تا بیش از 80 سال دیگر هم اثرات آن باشد راه چاره و جبران چیست؟ کامل توضیح بفرمایید و دست را بر روی دوا بگذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رعایت این نوع توصیه‌ها و تذکرات در رابطه با «مافی‌الشرایط» کودک می‌باشد نه آن‌که از نظر فقهی مشکلی برای او یا برای زن و مرد پیش آید. آری رعایت این امور در سیر کمالی انسان مؤثر است ولی آن‌چه اصل است «مافی‌الانسان» است و اراده‌ی خود انسان. به همین جهت نباید دغدغه‌های بعدی را برای خودمان برجسته کنیم. پیشنهاد می‌شود کتاب «تعلیم و تربیت» آیت اللّه حائری شیرازی را در این مورد مطالعه فرمایید. موفق باشید

12750
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: در جریان مباهله که حضرت علی (ع) به عنوان نفس پیامبر (ص) معرفی شده آیا این اشاره به مقام ولایت و خلیفه اللهی حضرت علی (ع) است که بالاتر از مقام رسالت پیامبر (ص) است و یا نه به اعتبار حدیث منزلت که مقام حضرت علی (ع) تفصیل پیامبر (ص) است و ظاهرا پایین تر از مقام پیامبر (ص) است. (مشابه اینکه می گوییم مقام مرد مقام عقل است و مفام زن نفس است)؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» در مقام نفس پیامبر هستند، بدین معنا است که به نور عصمت رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» منوّر به مقام عصمت‌اند و چون به تابعیت رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در چنین مقامی هستند، مقام رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» بالاتر است. بحث مباهله را در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» می‌توانید دنبال کنید. موفق باشید

12427

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: اگر ممکن است می خواستم ببینم کدام کتاب استاد در مورد الطاف خدا نسبت به انسان می باشد؟ یعنی می خواهم بدانم که خداوند در حق من چه الطاف و محبت هایی کرده است. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحثی که متذکر توحید افعالی است إن‌شاءاللّه جوابگو خواهد بود. فکر می‌کنم کتاب‌های «فرزندم این‌چنین باید بود» و جزوه‌ی «معارف اسلامی 1» نکاتی داشته باشد. موفق باشید

10308
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام خدمت استاد عزیزم: چند سالی است در شهرستان خودمان در زیر زمین مسجد محل هیاتی را بنا کرده ایم که در ایام عزا مراسم عزاداری برپا می کنیم و سعی مان در این بوده است که به دور از حاشیه ها و مسایلی که اصل عزاداری را به حاشیه می برد پرهیز کنیم. مثلا از تبلیغات زیاد برای جذب حداکثر افراد و شلوغ کردن هیات به هرنحوی، یا زدن اسم و عکس مداح در تبلیغات و شهرت طلبی، اصل کردن سینه زنی، فیلم برداری و صدابرداری و پخش آن و ... در تمام این مدت تلاش ما بر این بوده که اخلاص را سرلوحه کار خود قرار دهیم، مداح هیات تمام تلاش خود را بر این قرار داده که اشعاری را در هیات بخواند که بارمعرفتی داشته و در کنار آن شور خود را نیز داشته باشد و سعی بر این بوده که نظام و انقلاب و پیروی از ولایت فقیه را سرلوحه کار خود قرار دهیم که این موضوعات در سایر هیات های شهرستان خیلی کمتر به چشم می خورد، تمام تلاش مسوولین هیات در حال حاضر عزت هرچه بیشتر انقلاب و نظام و بیان سیره امام و شهدا می باشد. استاد عزیز خوب می دانیم که هرچه راهی پرنتیجه تر باشد شیطان تلاش بیشتری در به حاشیه بردن و منحرف کردن راهیان آن راه را دارد. در هیات ما هستند گاها افرادی که مشکلاتی را هم ایجاد می کنند و با این کار تلاش هیات را به حاشیه هم می برند. عده ای از بزرگان هیات که به شدت مسایل و مباحث حضرتعالی را دنبال می کنند و سالهای قبل حضور پر رنگی در این هیات داشته اند امسال به این نتیجه رسیده اند که کار فرهنگی در هیات جوابگو نیست و این چند سال نتیجه ای در برنداشته و باید به سنت برگردیم و به مساجد رجوع کنیم و عزاداری های سنتی داشته باشیم و حتی موافق تعطیلی هیات می باشند، می خواستم قبل از شروع دهه ی پر از خیر و برکت محرم حسینی علیه السلام از نظرات ارزشمند جنابعالی برای پر بارتر شدن و انجام عمل مناسب بهره مند شویم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور که می‌فرمایید هیئت خوبی است، حداقل باید قدرت بازدارندگی داشته باشد. آری ظرفیت هیئت برای طرح مسائل عمیق فرهنگی نیست و لذا نباید به هیئت بسنده کرد. موفق باشید
9822
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بنده در حال تنظیم یک جزوه در خصوص حرکت جوهری هستم. سوالاتی از حضورتان داشتم. اگر می شود لطفا کمی مفصل توضیح دهید یا اینکه بنده را به کتابهایتان ارجاع دهید. سوال اول: شما فرمودید حرکت در مجردات راه ندارد چون فعلیت محض هستند، پس تکامل برزخیان در عالم مثال چگونه قابل توجیه است؟ سوال دوم: چرا بعضی از اعراض نفس مثل خشم می تواند در جوارح حسی ظهور کند ولی بعضی از اعراض مثل حسادت و یا صدق و دروغ نمی تواند ظهور کند؟ آیا این به خاطر محدود بودن بدن مادی است یا دلیلی دیگر دارد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در کتاب معاد روشن شد که تکامل برزخیان به رفع حجاب از آن‌ها است و نه تبدیل قوه به فعل 2- صفاتی مثل خشم تا حدّ بدن می‌تواند نزول کند ولی بعضی از صفات صرفاً در محدوده‌ی نفس حضور دارند. موفق باشید
9740
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: لطفا این پاورپوینت را در آدرس زیر مشاهده کنید و درستی یا نادرستی آن را بفرمایید و اگر قسمت نادرستی داشت لطفا توضیح دهید یا یک کتاب معرفی کنید. با تشکر فراوان از زحمات شما http://s5.picofile.com/file/8135809092/Quran_Dimension.pptx.html
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای بررسی این‌گونه فایل‌ها نیاز به فرصت دارد که بنده چنین فرصتی در اختیار ندارم. چنانچه سؤالی از موضوع خاص آن فایل دارید با طرح آن موضوع بفرمایید، بنده در خدمتتان هستم. با این‌همه آنچه بنده برداشت کردم تهیه‌کننده‌ی مطلب مورد اشاره درک روشنی از «وجود» و مراتب عالم غیب و معنویت ندارد و لذا با واژه‌هایی مثل بعد چهارم و بعد پنجم در مورد موضوعات غیبی، بر ابهامات موضوع اضافه می‌شود. موفق باشید
9120
متن پرسش
عطف به سوال رجعت: لطفا نظرتان را در مورد این مقاله بگویید (نقد ادله استاد رفیعی قزوینی در رباب رجعت) http://nameh-i-hikmat.sadiqjournals.ir/?_action=articleInfo
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید کلّ برنامه‌های سایت مذکور را در این مورد جستجو کرد و ظاهراً برای ورود به آن سایت رمز عبور می‌خواهد که مقدور بنده نیست. موفق باشید
8893

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام.ببخشید جزوه ی راهنمای مباحث استاد رو یابرام بفرستید یابگید کجاس تا دانلود کنم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: مسئول محترم سایت
8849
متن پرسش
سلام علیکم. اگر کسی هیچ مشکلی در دریافت معارف نداشته باشد الا اینکه بیشترین زمان حفظ ورع به معنای واقعیش فقط در حد 1 ماه و همین حدود باشد و بعدش خراب کند در حد فاجعه!!!!! و در همان زمان در حضور بودن را در حد خودش حس کرده باشد! با این حال و با اینکه لحظات حضور را به یاد دارد چرا چنین میشود؟ اگر کسی مداومت بر دینداری بخواهد چه کند و درمان ضعف اراده چیست؟ برای استمرار در عبادت حرفی بزنید شاید دیگر دست از مسخره کردن خودمان با این نوع دینداری برداریم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: به نظرم بدون این‌که ناامید شوید باید برنامه‌ای سلوکی برای خود ترتیب دهید. کاری که آیت‌اللّه محمد شجاعی در سه جلد کتاب «مقالات» انجام داده‌اند خوب است. بنده هم شرح مختصری بر آن کتاب‌ها داشته‌ام. گروه فرهنگی المیزان می‌تواند صوت آن مباحث را در اختیارتان قرار دهد. مشروط بر آن‌که مقدمات را گذرانده باشید. موفق باشید
6097

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام.آیا طبقات هفت گانه اولیا الله(قطب نقیب اوتاد...) که در تصوف بحث می شود واقعا وجود دارد؟در روایات شیعی چیزی از آن ها به میان آمده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد اطلاعی ندارم جون بیشتر مربوط به اهل تصوف است و در عرفان به‌خصوص عرفان نظری این مباحث مطرح نیست. موفق باشید
نمایش چاپی