بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
10341
متن پرسش
با سلام: آیا بر اساس مبانی حکمت متعالیه نفوس کملین هم جسمانیه الحدوثند؟ و اگر همینطور است پس در برهه ای از زندگیشان باید از مردم معمولی هم پایین تر باشند (گرچه بعدا به مقام کملین برسند) همچنین اصلا چرا نفوس کملین که ناقص نیستند باید به بدن تعلق بگیرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر نفسی جسمانیه‌الحدوث است ولی برای ائمه«علیهم‌السلام» حقیقت دیگری هست به نام نور عظمت که وسیله‌ای است جهت هدایت بشر توسط آن‌ها. بحث آن در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» شده. موفق باشید
9148
متن پرسش
در پاسخ شما به سؤال 9135 برای اثبات استدلالیِ این مطلب که امام زمان به دنیا آمده‌اند و الآن در قید حیات هستند، نهایت استدلال شما این قسمت است: «ختم نبوت، با ظهور بالفعل نبی مکرم محقق شد، ولی ختم ولایت که با حضور حضرت امیرالمؤمنین به نحو محمدی شروع شد، با ظهور مهدی به انتهای خود می‌رسد.»، حداکثر توان این استدلال این است که ثابت می‌کند باید در نهایت امام زمانی بیاید، اما ثابت نمی‌کند که: «آن امام زمان به دنیا آمده و الآن هم هست اگرچه غائب.»! این که شما در ادامه می‌فرمایید: «حقیقت ولایتی که از طریق امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» ظاهر شد، حتماً آن ولایت در حال حاضر صورت خاص در انسان خاص را می‌طلبد.»، این هم مدعای شماست، دلیل شما برای این مدعا چیست؟ و دلیل شما برای این مدعا نمی‌تواند قاعده‌ای باشد که قبلش فرمودید: «هر حقیقتی، صورت خاص مناسب خود را در عالم مادون دارد.»؛ چرا که ممکن است شرایط ظهور آن حقیقت به طور کامل فراهم نباشد؛ کما این که قبل از پیغمبر اسلام، شرایط ظهور انسان کامل وجود نداشت و لذا هیچ صورتی مناسب آن حقیقت، در عالم نبود. خلاصة اشکال: چگونه میتوان از طریق «غایت مفقود، محال است.»، وجود امام زمان حیّ را ثابت کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید همان‌طور که روح یا نفس انسان بدن مناسب خود را می‌سازد و از طریق بدن ظاهر می‌شود وقتی نبوت به صورتی کامل در شخص حضرت محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» ظهور کرد، ولایت که باطن نبوت است باید در شخص ولیّ کامل ظهور کند و در راستای ظهور نبوت، آن ولایت همچنان در اشخاص مختلف به ظهور خود ادامه می‌دهد و به همان دلیل که شرایط ظهور نبوتِ کامل فراهم شد و حضرت محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» ظهور کردند، شرایط ظهور ولایت که جزء لاینفک نبوت است و به اعتباری نفس رسول اللّه«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» است، فراهم شده و به ظهور خود در سایر امامان ادامه می‌دهد. موفق باشید
8572

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم...خواستم نظر شما را راجع به انتخاب پیش دبستانی و دبستان بدانم. آیا مدارس مذهبی هر چند غیر انتفاعی را انتخاب کنیم یا مدارس دولتی که همه قشر دانش آموز در آن هستند؟ پیشاپیش از لطفتان در پاسخگویی سپاسگذارم... التماس دعای عاقبت بخیری
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بالاخره مدارسی که فضای دینی دارند بهتر است. موفق باشید
8056
متن پرسش
با سلام با توجه به پاسخی که به سوال 8044 داده اید وقتی در اثر بدگویی کسی از ما یا حسودی کردن به کسی دلمان میگیرد باز هم فرشته ای باعث میشود دل ما بگیرد تا ما را متوجه خدا کند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین‌طور است مگر این‌که خداوند امید اصلاحی در ما نبیند و ما را به خودمان واگذارد. موفق باشید
7749
متن پرسش
با سلام چرا حضرت فاطمه از خداوند مرگ خود را طلب کردند؟مگر در مقام تسلیم و رضا نبودند؟ما هم اگر بخاطر فشارهای زندگی از خداوند متعال مرگمان را بخواهیم بد نیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اگر هم روایت درست به ما رسیده باشد. منظور آن است در دنیایی که سیره و دین رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» به حاشیه می‌رود دیگر جای زندگی نیست. ما باید آماده‌ی مرگ باشیم، ولی آرزویمان مردن نباشد. آرزویمان اُنس با حضرت حق باشد. موفق باشید
7722
متن پرسش
با سلام و آرزوی توفیقات روز افزون خدمت استاد عزیز در دستگاه دین، در سیر الی الله آیا رفع حجب همان مبارزه با هوای نفس است؟ یعنی آیا همه حجاب های بین عبد و رب از جنس هوای نفس عبد است؟ و می‌توان سیر نفس را فقط در مبارزه با هوای نفس خلاصه کرد؟ به عبارت دیگر آیا وقتی پرده ای برای عبد کنار می‌رود این در واقع بخشی از هوای نفس او بوده که زائل شده است؟ و آیا اگر در عبادتی مبارزه با هوای نفس نباشد سیری هم صورت نمی‌گیرد؟ آیا توجه به حق چیزی جز سرکوب هوای نفس است؟ آیا برای نزدیک شدن به خدا کاری به جز مبارزه با هوای نفس هم لازم است؟ مثلا کسی که نفسش به نماز علاقمند شده است و میلش به نماز است اگر بخواهد سیر بیشتری داشته باشد باید به دنبال سرکوب هوای نفس دیگری در نماز بگردد و از این طریق رفع حجاب کند یا همان نماز با علاقه هم می‌تواند عامل سیر باشد؟ چگونه؟ یا تکرار ذکر که در آن مبارزه با نفسی نباشد حاصلی ندارد؟ به بیان دیگر سیر به سوی خدا ناشی از چیست؟ آیا سیر الی الله فقط به دلیل رفع هوای نفس است؟ یا اگر نفس هیچ هوایی هم نداشته باشد باز هم سیر ادامه دارد؟ برخی از دوستان ما میگویند: خدا که حاضر است پس فقط ما باید رفع حجاب کنیم و این حجاب ها فقط هوای نفس ما هستند، آیا صحیح است؟ آیا نفس برای ملاقات خدا فقط باید هوایش را سرکوب کند یا نیاز به تغییرات دیگری هم دارد؟ به عبارت دیگر آیا نفس ما همین الان ظرفیت ملاقات با خدا را دارد و فقط مشکلش هوای نفسش است؟ ببخشید که سوال را به اشکال مختلف تکرار کردم. امیدوارم خداوند منظور من را به قلب شما برساند. با تشکر فراوان از شما
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حقیقت انسان که همان فطرت یا قلب اوست خدا را می‌شناسد و هم‌اکنون توان اُنس با خدا را دارد و مرتبه‌ی بالاتر از قلب، روح است که مقام مشاهده‌ی حضرت حق است. یک قاعده‌ی کلی داریم و آن این‌که توجه به غیر حق، حجاب بین ما و خدا می‌شود و عموماً این توجهات را نفس امّاره ایجاد می‌کند. پس اگر بتوانیم به جای نظر به غیر حق به حق نظر کنیم به عالی‌ترین مقصد و هدف نظر کرده‌ایم و از آن به‌بعد به نور حق به قرب بیشتر نایل می‌شویم. در این دستگاه معلوم است که باید تکلیف خود را با میل‌های نفس امّاره تعیین کنیم تا در مسیر صحیح قرار بگیریم و دستورات شریعت برای همین امر است. موفق باشید
6638

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم با توجه به تعاریف و دلایل علمی و فرا طبیعی که برای مثلث برمودا وارد شده است ، مشتاقم بدانم که نظر شما در این باره چیست؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با دیدی مشکوک به این موضوع می‌نگرم. موفق باشید
6383
متن پرسش
با سلام. حضرت رسول اکرم ص در حدیثی می فرمایند من از دنیای شما سه چیز را دوست میدارم نماز زن و عطر . چه حقیقتی در وجود زن نهفته است که حضرت او رادر کنار نماز قرار می دهند ؟ استدلال قرآن در اینمورد چیست؟ با سپاس فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحثی را در کتاب « صلوات بر پیامبر صلى الله علیه وآله؛ عامل قدسى‏ شدن روح » دارم که عینا خدمتتان ارسال می دارم انشاء الـله جواب سوالتان را در آن می یابید. جایگاه زن در منظر پیامبر (ص) :روش پیامبر (ص) در قبال غذا و خواب «قناعت» است و شیوه ایشان در برابر زنان «کرامت» است، همان نگاهى که خدا به انسان ها دارد، پیامبر (ص) هم همان نگاه را دارند. شیطان و انسان هاى شیطانى بر زنان نظرى پست دارند و برعکسِ نظرآن ها؛ نظر پیامبر (ص) است، که نظر خاصى بر نساء دارند. این نظر همان نظر کریمانه اى است که خداوند بر همه انسان ها دارد، محترم شمردن آن نوع از انسان که مادر همه انسان ها است، انسانى از جنس زن. زن به این اعتبار تشابه به حق دارد، خداوند از یک زاویه منشأ عالم و امّ هستى است، پیامبر (ص) نیز از زاویه دیگرى انگیزه خلقت عالم و امّ هستى مى باشد و زنان هم از نظر مسیر خلقت انسان ها ظهور امّیت الهى در هستى مى باشند، همه انسان ها از زنان هستند و کرامت انسان به کرامت زنان است. از این جاست که مى بینید پیامبر (ص) مى فرمایند:«حُبِّبَ إِلَیَّ مِنَ الدُّنْیَا ثَلَاثٌ، النِّسَاءُ وَ الطِّیبُ‏ وَ قُرَّةُ عَیْنِی فِی الصَّلَاةِ» براى من پسندیده شده از دنیا سه چیز: زنان، و بوى خوش، و نور چشم من در نماز است». این نگاه کجا و نگاه آلوده‏ امروز دنیا به زنان کجا؟ به اسم احترام به زنان آن ها را بازى مى دهند و هسته توحیدى خانواده را مضمحل مى کنند، تا دیگر نه زن، زن باشد و نه مرد، مرد. در حالى که تمام دستورات اسلام در مورد زنان در راستاى حفظ کرامت آنان است . در کتاب «زن آن گونه که باید باشد» دلایل قرآنی کرامت زن آورده شده است. موفق باشید
6087
متن پرسش
سلام علیکم ایا می شود در جهت ارتباط گیری با ایمه اطهار فقط فراز کوچکی از یک زیارت(مثلا زیارت جامعه کبیره)را قرایت کرد یا قرایت همه زیارت الزامی است
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اشکالی ندارد که بر فرازی از فرازهای زیارت یا ادعیه متمرکز شویم و از آن طریق و با آن زاویه به نور مقدس امام نظر کنیم. موفق باشید
5423
متن پرسش
باسلام خدمت استاد گرامی بین اسماء وصفات خدا چه فرقی است ایا این دو از هم جدا هستند ؟لطفا کمی شرح دهید -ایااسماء وصفات الله مختص امامان ماست وخدا از انها مبراست؟ میخواهم ارز زبان خودتان بشنوم باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر است برای دنبال‌کردن این مباحث یا کتاب «اسماء حسنا» از آیت‌اللّه شجاعی را مطالعه بفرمایید و یا کتاب «اسماء حسنا؛ دریچه‌های نظر به حق» راکه بنده در آن عرایضی داشته‌ام. در هر حال، اسم عبارت است از تجلی ذات با صفت خاص، بنابراین صفات الهی وقتی بخواهد جلوه کند در قالب خاصی یعنی به صورت صفتی جلوه می‌کند ولی چون صفت به خودی خود یک مفهوم است وقتی بخواهد تحقق خارجی پیدا کند به صورت اسم تحقق می‌یابد و این حرف‌ها نیست که اسماء و صفات مختص ائمه باشد، همه‌ی کمالات از خداوند است و امامان مظهر و ظهور آن کمالات می‌باشند و این ظهور منحصر به ائمه نیست بلکه امامان مظهر جامع و کامل اسماء الهی‌اند. موفق باشید
4249
متن پرسش
سلام استاد خلاصه میکنم-من جزوه وبرخی کتابهای شما را خوانده ام-استاد من سال گذشته مدتی کوتاه خدا داشته ام..میدانید منظورم چیست-من در مطالب شما مشکلم را یافتم- مدتهاست با سر زدن به آثار اساتید یا شنیدن سخنانشان به امید دوباره بازگشتن به روزهای خوبی که تک تک لحظاتم با یاد خدا ومراقبت میگذشت فقط به خدادانی پرداخته ام! استاد هیچ ادعا یا عرفان بازی در کار نبود-نمیدانم چرا خدا این حال را نشانم داد-واقعا تمام دنیا وخیالاتش برایم بی اهمیت شده بودند-ناگفته نماند همان دوران یک دوره ده روزه پیش استادی راجع به انسان شناسی مطالبی آموختم-شاید مرتبط بود-نمیدانم-خدا را یافته بودم ولی نتوانستم ارتباطم را با او حفظ کنم-شاید هم نخواستم-و حال در برزخ سختی به سر می برم-هرکاری میکنم آن روزها بر نمی گردند...کمکم کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره در مسیر رجوع به خدا بعضی مواقع قلب در حالت بسط است و در بعضی موارد در حال قبض. سعی کنید با تأمل بر معارف الهیه قلب خود را آماده کنید تا از تجلی انوار الهی محروم نگردد. موفق باشید
2971
متن پرسش
سلام. میخواستم بدونم زنده شدن مرده ها از نظر فلسفی چه توضیحی داره. مثل زنده کردن مرده ها بدست اولیائ خدا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: وقتی انسانی حامل اسم حیّ الهی شد همان‌طور که نفس ناطقه‌ی انسان در بدن او تجلی می‌کند و بدن را زنده نگه می‌دارد، می‌تواند نفس ناطقه‌ی انسانی که فوت کرده است را مدد کند تا بتواند بدن مرده‌ی خود را دوباره تدبیر نماید. موفق باشید
2922
متن پرسش
سلام علیکم! در وجه چرائی استغفار معصومین (ع) معمولا در کتابها و سایتها دلایلی ذکر می شود که چندان قانع کننده نیست. مثلا می گویند استغفار همیشه برای آمرزش گناهان نیست بلکه برای نیفتادن در ورطه گناه هم هست. یا اینکه مثلا می گویند این استغفارات برای تعلیم ما است و خودشان نیز نیازی به استغفار ندارند. و دلایلی شبیه به این. اما همانطور که گفتم این توجیهات چندان قانع کننده نیست و اگر هم این توجیهات درست باشد در مورد استغفارات کلی است. اما خوب برخی عبارات معصومین ع نعوذبالله صراحت در گناه دارد. هر چند که آن استغفارات کلی نیز اینطور است. مثلا پیامبر ص فرمودند:«إِنَّهُ لَیُغَانُ عَلَى قَلْبِی وَ إِنِّی لَأَسْتَغْفِرُ بِالنَّهَارِ سَبْعِینَ مَرَّة.»(بحار الأنوار ، ج‏25،ص 204 ) خوب اینجا رسول الله ص می فرمایند ابر و غباری بر دلم می نشیند. پس واقعا ابر و غباری است. یا مثلا عبارات امیرالمومنین ع در دعای کمیل. مانند این عبارات:«اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَهْتِکُ الْعِصَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ النِّقَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمِ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحْبِسُ الدُّعَاءَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ الْبَلَاءَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ وَ کُلَّ خَطِیئَةٍ أَخْطَأْتُهَا» در اینجا صراحتا امیرالمومنین ع می فرمایند:«اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ وَ کُلَّ خَطِیئَةٍ أَخْطَأْتُهَا» خوب این «کُلَّ خَطِیئَةٍ أَخْطَأْتُهَا» یعنی چه؟؟؟!!! نعوذبالله این عبارات صراحت در گناه دارد. همچنین بقیه عبارات. یا اینکه این عبارت که دیگر از این عبارات دعای کمیل نیز صریحتر است.:«عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: خَرَجْتُ مَعَ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع إِلَى بَعْضِ أَمْوَالِهِ فَقَامَ إِلَى صَلَاةِ الظُّهْرِ فَلَمَّا فَرَغَ خَرَّ لِلَّهِ سَاجِداً فَسَمِعْتُهُ یَقُولُ بِصَوْتٍ حَزِینٍ وَ تَغَرْغَرُ دُمُوعُهُ - رَبِّ عَصَیْتُکَ بِلِسَانِی وَ لَوْ شِئْتَ وَ عِزَّتِکَ لَأَخْرَسْتَنِی وَ عَصَیْتُکَ بِبَصَرِی وَ لَوْ شِئْتَ وَ عِزَّتِکَ لَأَکْمَهْتَنِی وَ عَصَیْتُکَ بِسَمْعِی وَ لَوْ شِئْتَ وَ عِزَّتِکَ لَأَصْمَمْتَنِی وَ عَصَیْتُکَ بِیَدِی وَ لَوْ شِئْتَ وَ عِزَّتِکَ لَکَنَّعْتَنِی وَ عَصَیْتُکَ بِرِجْلِی وَ لَوْ شِئْتَ وَ عِزَّتِکَ لَجَذَمْتَنِی وَ عَصَیْتُکَ بِفَرْجِی وَ لَوْ شِئْتَ وَ عِزَّتِکَ لَعَقَمْتَنِی وَ عَصَیْتُکَ بِجَمِیعِ جَوَارِحِی الَّتِی أَنْعَمْتَ بِهَا عَلَیَّ وَ لَیْسَ هَذَا جَزَاءَکَ مِنِّی قَالَ ثُمَّ أَحْصَیْتُ لَهُ أَلْفَ مَرَّةٍ وَ هُوَ یَقُولُ الْعَفْوَ الْعَفْوَ قَالَ ثُمَّ أَلْصَقَ خَدَّهُ الْأَیْمَنَ بِالْأَرْضِ فَسَمِعْتُهُ وَ هُوَ یَقُولُ بِصَوْتٍ حَزِینٍ بُؤْتُ إِلَیْکَ بِذَنْبِی عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْ لِی فَإِنَّهُ لَا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ غَیْرُکَ یَا مَوْلَایَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ ثُمَّ أَلْصَقَ خَدَّهُ الْأَیْسَرَ بِالْأَرْضِ فَسَمِعْتُهُ یَقُولُ ارْحَمْ مَنْ أَسَاءَ وَ اقْتَرَفَ وَ اسْتَکَانَ وَ اعْتَرَفَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَه‏» امام معصوم(ع) چه عصیانی را با پایش، دستش، گوشش، زبانش، چشمش و فرجش انجام داده؟!!! یا بخش هائی از دعای عرفه مانند: 1- «اللَّهُمَّ اکْشِفْ کُرْبَتِی وَ اسْتُرْ عَوْرَتِی وَ اغْفِرْ لِی خَطِیئَتِی وَ اخْسَأْ شَیْطَانِی» در اینجا نیز مانند مورد قبل. همچنین شیطان امام معصوم(ع) چیست؟!!! 2- « وَ عَظُمَتْ [عِنْدِی‏] خَطِیئَتِی فَلَمْ یَفْضَحْنِی وَ رَآنِی عَلَى الْمَعَاصِی فَلَمْ یَخْذُلْنِی [فَلَمْ یُخْزِنِی‏]» 3- «ثُمَّ أَنَا یَا إِلَهِی الْمُعْتَرِفُ بِذُنُوبِی فَاغْفِرْهَا لِی أَنَا الَّذِی أَخْطَأْتُ أَنَا الَّذِی أَغْفَلْتُ أَنَا الَّذِی جَهِلْتُ أَنَا الَّذِی هَمَمْتُ أَنَا الَّذِی سَهَوْتُ أَنَا الَّذِی اعْتَمَدْتُ أَنَا الَّذِی تَعَمَّدْتُ أَنَا الَّذِی وَعَدْتُ أَنَا الَّذِی أَخْلَفْتُ أَنَا الَّذِی نَکَثْتُ‏ أَنَا الَّذِی أَقْرَرْتُ» امام معصوم(ع) دچار چه غفلتی شده اند؟!!! دچار چه جهلی شده اند؟!!! دچار چه سهوی شده اند؟!!! امام معصوم(ع) از کدام وعده خویش تخلف کرده؟!!! چه نقض پیمانی کرده اند که می فرمایند«نکثت»؟!!! 4- «إِلَهِی أَمَرْتَنِی فَعَصَیْتُکَ وَ نَهَیْتَنِی فَارْتَکَبْتُ نَهْیَکَ فَأَصْبَحْتُ لَا ذَا بَرَاءَةٍ فَأَعْتَذِرَ وَ لَا ذَا قُوَّةٍ فَأَنْتَصِرَ فَبِأَیِّ شَیْ‏ءٍ أَسْتَقِیلُکَ یَا مَوْلَایَ أَ بِسَمْعِی أَمْ بِبَصَرِی أَمْ بِلِسَانِی أَمْ بِیَدِی أَمْ بِرِجْلِی أَ لَیْسَ کُلُّهَا نِعَمُکَ عِنْدِی وَ بِکُلِّهَا عَصَیْتُکَ یَا مَوْلَایَ فَلَکَ الْحُجَّةُ وَ السَّبِیلُ عَلَیَّ» امام معصوم(ع) کدام امر پروردگار را انجام نداده؟!!! کدام نهی پروردگار را انجام داده؟!!! 5- «لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» امام معصوم(ع) چه ظلمی را مرتکب شده اند که فرموده اند إنی کنت من الظالمین؟! البته خوب از آن طرف با توجه به ادله عصمت مطمئنیم امام ع قطعا هیچ گناهی نکرده است. پس این عبارات را باید چطور فهمید!؟ و اینکه فهم صحیح از این روایات چیست!؟ البته در جواب شما هم بصورت کلی وجه استغفار معصوم ع را بیان کنید هم خاصتا عبارات بالا را که صراحت در گناه است توضیح دهید. اگر بتوانید به تک تک عبارات بصورت موردی جواب دهید ممنون می شوم. البته یک جواب عمیق و جامع و کامل و فلسفی عرفانی بدهید و یک جواب سطحی مانند بقیه جواب های دیگر کتب ندهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: با توجه به این‌که در سؤال و جواب‌های معمول در این سایت مجبوریم رعایت اختصار را بنماییم تا امکان جواب‌دادن به همه‌ی سؤالات باشد در جواب جنابعالی به صورت کلی باید عرض کنم عنایت داشته باشید که قلب امام معصوم که شأن اصلی‌اش در مقام بی‌واسطه با حق است اگر به جهت داشتن بدن و نیازهای بدن در حدّ نظر به رفع نیازهای بدنشان از آن حضور مطلق عدول کند برای رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» و امام معصوم«علیه‌السلام» قابل تحمل نیست و لذا رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: هر روز غباری بر دلم می‌نشیند که با هفتاد استغفار آن را برطرف می‌کنم. معلوم است که این استغفار از گناه نیست زیرا کسی که در مقام «ما ینطق عن الهوی» است و میل خود را زیر پا گذارده کاری در مقابل فرمان الهی انجام نمی‌دهد که عصیانی و معصیتی واقع شود بلکه همان احساس عدول از حضور مطلق برای آن‌ها سنگین است و در همین رابطه است که حضرت امام حسین«علیه‌السلام» در دعای عرفه عرضه می‌دارند: « إِلَهِی تَرَدُّدِی فِی الْآثَارِ یُوجِبُ بُعْدَ الْمَزَارِ » یعنی نظر به آثار تو مرا از نظر به تو باز می‌دارد. زیرا فرق است بین آن‌که با نور خدا به آیات الهی بنگرند تا این‌که در محدوده‌ی آیات الهی بر خدا نظر کنند. حالت دوم برای آن‌ها یک نحوه دوری از خدا است و گناهی محسوب می‌شود که عصمت آن‌ها را تهدید می‌کند و لذا از خدا می‌خواهند این نوع گناه را که موجب می‌شود پرده‌ی عصمت پاره شود را بپوشاند تا حجابی بین آن حضرت و خدا در میان نباشد، حتی حجاب‌های نوری را. عمده آن است که متوجه مقام قرب اولیاء الهی باشید و در آن فضا معنای استغفار آن‌ها را درک کنید. علاوه بر آن ابن‌سینا نکته‌ی ظریفی در این رابطه دارد که در جای خود سخن عالمانه‌ای است . او می‌فرماید استغفار اولیاء الهی «لِلْدَفع» است بر عکس استغفار ما که «لِلْرَفع» است. ما استغفار می‌کنیم که خدایا آلودگی‌هایی که مرتکب شده‌ایم را رفع کن ولی آن‌ها از خدا طلب دفع گناه می‌کنند که خداوند مانع نزدیکی گناه به آنان شود و از این طریق مقام عصمت خود را حفظ می کنند. موفق باشید
1853

تقویت همت‌بازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد با توجه به اینکه داریم به ماه رجب نزدیک می شویم چه توصیه هایی دارید برای بیشتر استفاده کردن از این ماه؟ چه مطالعه هایی داشته باشیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام بنده همان توصیه‌هایی که در کتاب «ماه رجب، ماه یگانه شدن با خدا» هست پیشنهاد می‌کنم یادآوری آن‌ها موجب تقویت همت‌مان می‌شود در بهتر انجام‌دادن اعمال ماه رجب. موفق باشید
371

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام . گاهی پیش می آید که انسان با دیده ای خاص به قرآن مینگرد به گونه ای که واقعا احساس میکنم که حقایق بزرگی در آن نهفته است و لذا ترس وجودم را فرا میگیرد و این باعث میشود وقتی میخواهم بروم قرآن بخوانم بترسم و قرآن نخوانم. البته آموخته هایم میگوید شیطان نمیگذارد به سمت قرآن بروی. اما میخواهم برانم که این حالت خوب است یا بد ؟ ( بعضا که با تمام وجود دعا میخوانم و قلبم تازه برای گرفتن حقایق قرآن آماده میشود ، ترسم بیشتر میشود) و میخواهم برانم چه طور باید با این احساس برخورد کرد؟ و سوم این که اگر قرآن چگونه خوانده شود بهتر است؟ با تشکر فراوان وآرزوی توفیقات روز افزون برای شما.
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام ابتدا باید از طریق تفاسیر قرآن، با قرآن مرتبط شد تا به کمک مفسران قرآن، قرآن برای جان ما نرم شود، بعد از آن‌که روح ما آمادگی ارتباط با قرآن را پیدا کرد همان‌طور که می‌فرمایید حیرت شروع می‌شود و این حیرت چیز خوبی است به‌طوری که رسول‌خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» از خدا تقاضا می‌کنند: «رب زدنى فیک تحیرا »؛ خدایا! در رابطه با خودت واسماء حسنایت ، بر حیرتم بیفزا. مرحوم قاضی طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» در رابطه با چگونگی قرائت قرآن فرموده‌اند: «علیکم بقرائة القرآن الکریم فی‌اللیل بالصوتِ حزین، فهو شراب المؤمنین» بر شما باد به قرائت قرآن کریم در شب و با صوت حزین، که آن شراب مؤمن است. موفق باشید
16666

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و درود مجدد: ببخشید استاد. واقعا شرمنده که دوباره وقتتون رو می گیرم. استاد جوابتون در مورد احدیت ذاتیه خیلی برام رفع ابهام کرد. فقط یک مساله دیگه برام مونده که اگه این رو هم بهم بگید واقعا دعاگوتون هستم. و اون اینکه فرمودید رسیدن به فنای ذات در مقام احدیت، برای افراد نادری امکان دارد. منظورتون از این افراد چه کسانی هست؟ آیا شیعیان خالص حضرت علی (ع) ، امثال سید علی قاضی و علامه طباطبایی و .... را هم شامل می شود یا نه؟ بلکه فقط مخصوص پیامبر (ص) و 14 معصوم (ع) است؟ آخه داخل کتاب حکمت اسلامی استاد امینی نژاد، دیدم که نوشته بود: در امت های گذشته نهایت سِیرِ انسان، رسیدن به فنای ذاتی در مقام واحیت بود، اما به برکت وجود پیامبر اکرم (ص)، در امت ایشان، شیعیان خالص، امکان رسیدن به مراحل عالیِ فنای ذاتی که در مقام احدیت است، برایشان وجود دارد. خواستم اگر امکان دارد، توضیحی بفرمایید که مسأله چگونه است؟ بسیار ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد وقتی محمد و آل محمد«علیهم‌السلام» سبیل و راهِ الی اللّه هستند، اگر کسی خود را منطبق به راهی کند که آن‌ها گشوده‌اند، در زیر سایه‌ی آنان قرار خواهد گرفت و به یک معنا در کنار آن‌ها، مقامات آن‌ها را احساس خواهد کرد. این سؤال‌ها برای کسی که می‌خواهد سالک باشد مهم نیست، بلکه گفت: «تو پای در نه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

16332
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: طاعات و عباداتتان مقبول درگاه حق‌تعالی یک بنگاه اقتصادی را فرض بفرمایید: عرف و قانون رایج فعلی بر این است که یک‌طرف سرمایه‌گذار دارد و از طرف دیگر کارگر و کارمند و مدیران هم اغلب از خود سرمایه‌گذاران هستند. کارگر چرخ آن بنگاه اقتصادی را با کار خود چرخانده و حقوق ماهانه می‌گیرد فارغ از اینکه کفاف زندگی‌اش را بدهد یا ندهد؛ اما سرمایه‌گذار عموماً فقط سرمایه‌اش در گردش است و خودش مگر در صورت مدیریت، کار نمی‌کند با این‌حال سر سال سود اصلی کارخانه را که گاهی چند برابر حقوق سالانه‌ی مجموع شاغلان آن بنگاه هست دریافت می‌کند. از نظر اسلامی تقسیط سود این بنگاه چگونه باید باشد؟ از پیشنهادهای زیر کدام به نظر اسلام نزدیک‌تر است؟ 1. باید حداقل 20 درصد سود خالص برای کارکنان باشد. 2. علاوه بر کارکنان عموم هم باید در سود شریک باشد. (بحثی شبیه سهام عدالت) 3. سود اصلی برای کارکنان است سرمایه‌گذار اگر در آن بنگاه شاغل نیست فقط باید اجاره‌ی سرمایه‌اش را بگیرد مثلاً چیزی در حدود یک‌سوم سود خالص. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌توان یک نظر کلی داد. زیرا به هر صورت در فضای سالم اقتصادی، ثروت باید فعّالانه جهت کارآفرینی، نقش فعّال داشته باشد. لذا است که اگر صاحب کارخانه‌ای حقوق کارگران را در حدّ معقول بپردازد ولی برای جایگزینی کارخانه‌ای که در حال فرسایش است، سودِ مناسبی به‌دست آورد که پس از مدتی کارخانه فرسوده و کارگران بیکار نباشند؛ کارِ عاقلانه‌ای است. بدین لحاظ نمی‌توان برای کارفرما و صاحب ثروت، سود محدودی را در نظر گرفت. آن‌چه امروز به عنوان بحران مطرح است غفلت از تعریفی است که ما از حقوق کارگر و کارفرما و معنایِ کارآفرینی داریم، همه‌چیز در بحران است حتی قیمت ارز. موفق باشید

15370
متن پرسش
بسمه تعالی سلام: 1. خدا عین فبض است و تمام اسماء را افاضه کرد خوب شما هم می فرمایید: اسم مضل هم کمالی هست در خدا حالا باید آن را هم افاضه کند. دو سوال پیش می آید 1. این که می فرماید عده ای فقط با اسم مضل الهی متحد می شوند و مورد غضب قرار می گیرند مثل ابلیس و کفار تا اینجا مورد قبول اما بالاخره انسان کامل مقامش مقام تمام اسماء الهی است پس باید اسم مضل را هم بگیرد پس چه فرقی با انسانی که فقط اسم مضل الهی را لایق شده دارد؟ 2. خداوند از اول عین فیض بود تمام اسمائش را فیضان داد و در ملکوت هر اسمی شد ملکی، پس چرا اسم مضل ملک نشد و ملکی به نام مضل نداریم آیا می شود این مسئله را با بحث عین ثابته موجود در مباحث عرفانی حل کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  اسم مضلّ ریشه در اسم جلال الهی دارد و انسان کامل به عنوان خلیفه‌ی الهی با نور اسم جلال، هرگونه خطوراتی را که شایسته‌ی حضور در قلب انسان موحد نیست، دفع می‌کند و می‌داند که جای هر اسمی کجاست. لذا با اسم هادی، راهِ قلب را به سوی حق می‌گشاید و با اسم جلال، مانع خطورات شیطانی می‌شود. موفق باشید

 

15066
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید. برای آگاهی شما استاد گرامی و سایر عزیزان که از سایت بازدید می کنند تصمیم گرفتم جریانی را معرفی کنم که (به سرعت) در حال فراگیر شدن است و ما با چشمان خود این را دیده ایم. جریان انحرافی (عرفانِ حلقه). این به اصطلاح عرفان را محمد علی طاهری پایه ریزی کرده است و اوایل با نامهای دیگر (عرفان وِلایی و عرفان شعور کیهانی و..) به فعالیت می پرداخته ولی الان نامش شده: عرفان حلقه. بسیار زیاد انحراف درونش هست و برخی از اساتید نقد کرده اند آن را. ولی متاسفانه نقدها کمی سطحی است و عمیق و دقیق مبانی را نقد نکرده اند. دکتر منصوری لاریجانی فقط کتابی نوشته اند که نقد بسیار دقیقی است بر شعور کیهانی و... بهترین مطالب را هم در نقد و توضیح عرفان حلقه سایت نجات از حلقه می گذارد: تقدیم به استاد بزرگوار و دوستان: http://www.nejatazhalghe.ir/ این سایت. کانال تلگرامی هم دارد. ببخشید مزاحم شدم استاد. یک دفعه که رَگِ تبلیغی ما میگیرد اینجور چیزها میفرستیم. شرمنده . ببخشید. شماروهم اذیت میکنیم. التماس دعا .یاعلی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نقد عرفان حلقه

14844
متن پرسش
سلام: آیا می شود بخاطر زیبا نبودن زن او را طلاق داد؟ آیا این کار ظلم به اوست؟ اگر مرد به گناه بیفتد باید این کار را انجام دهد؟ اگر زن اول با گرفتن همسر دوم مخالف باشد باید چکار کرد؟ لطفا راهنمایی کنید. در معرض گناهم. چکار کنم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر چشم نداشت ببیند با چه کسی ازدواج می‌کند؟!! این هوس‌بازی‌ها را نباید زیر پوشش این الفاظ پنهان کرد! در حالی‌که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» فرمودند: هر آن‌چه در بقیه‌ی زنان سراغ دارید، در همسر خودتان هست. موفق باشید

14245
متن پرسش
سلام استاد عزیز: چرا شخصی مثل عبدالکریم سروش دچار این عقاید و طرز تفکر می شود و چه پروسه ای در زندگی و عقاید او و نفس او اتفاق افتاده که در دام الحاد و کفر افتاده و خود نمی فهمد اما فکر می کند که می فهمد یا به قول معروف در دام جهل مرکب افتاده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه بنده در ارتباط مستقیم با آقای دکتر سروش دستگیرم شد آن بود که ایشان با توجه به استعداد بسیار قوی‌ای که داشتند چون خود را از استاد بی‌نیاز دیده بودند، واقعاً به عمق معارف دست نیافته بودند و لذا با نظرات خود بیشتر به‌سر می‌برند بدون این‌که جایگاه و خواستگاه معارف را یافته باشند. موفق باشید

13732

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: یک مشکلی دارم که وقتی اوقات نماز بین کلاس های دانشگاه قرار می گیرد مردد می شوم که به نماز اول وقت برسم یا از کلاس بهره گیرم. ندایی در دلم می گوید اگر بری نماز اولا از درس جا می مانی و دوم باعث حواس پرتی دانشجویان دیگر می شود و حق الناس است. شما اگر جای من بودید چه کار می کردید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که دین خدا به شما رخصت داده است که نماز را در غیر اول وقت آن بخوانید، بهتر است که کلاس را ترک ننمایید مگر این‌که وقت نماز، تلف شود که واجب است کلاس را ترک کنید. موفق باشید

13636

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: از بنده می پرسد اگر نعوذ بالله نطفه فرزندی با تخیل زن دیگری تشکیل شود و اکنون چند سال هم هست که این دختر به دنیا آمده باشد. 1. چطور می توان مطمئن شد که آن فرزند از همان نطفه ی با تخیل دیگریست؟ 2. آیا شبه زنا می باشد؟ 3. راه جبران چیست؟ 4. اگر گناهان دیگری مرتکب شده باشد که شاید تا بیش از 80 سال دیگر هم اثرات آن باشد راه چاره و جبران چیست؟ کامل توضیح بفرمایید و دست را بر روی دوا بگذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رعایت این نوع توصیه‌ها و تذکرات در رابطه با «مافی‌الشرایط» کودک می‌باشد نه آن‌که از نظر فقهی مشکلی برای او یا برای زن و مرد پیش آید. آری رعایت این امور در سیر کمالی انسان مؤثر است ولی آن‌چه اصل است «مافی‌الانسان» است و اراده‌ی خود انسان. به همین جهت نباید دغدغه‌های بعدی را برای خودمان برجسته کنیم. پیشنهاد می‌شود کتاب «تعلیم و تربیت» آیت اللّه حائری شیرازی را در این مورد مطالعه فرمایید. موفق باشید

12750
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: در جریان مباهله که حضرت علی (ع) به عنوان نفس پیامبر (ص) معرفی شده آیا این اشاره به مقام ولایت و خلیفه اللهی حضرت علی (ع) است که بالاتر از مقام رسالت پیامبر (ص) است و یا نه به اعتبار حدیث منزلت که مقام حضرت علی (ع) تفصیل پیامبر (ص) است و ظاهرا پایین تر از مقام پیامبر (ص) است. (مشابه اینکه می گوییم مقام مرد مقام عقل است و مفام زن نفس است)؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» در مقام نفس پیامبر هستند، بدین معنا است که به نور عصمت رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» منوّر به مقام عصمت‌اند و چون به تابعیت رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در چنین مقامی هستند، مقام رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» بالاتر است. بحث مباهله را در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» می‌توانید دنبال کنید. موفق باشید

12427

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: اگر ممکن است می خواستم ببینم کدام کتاب استاد در مورد الطاف خدا نسبت به انسان می باشد؟ یعنی می خواهم بدانم که خداوند در حق من چه الطاف و محبت هایی کرده است. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحثی که متذکر توحید افعالی است إن‌شاءاللّه جوابگو خواهد بود. فکر می‌کنم کتاب‌های «فرزندم این‌چنین باید بود» و جزوه‌ی «معارف اسلامی 1» نکاتی داشته باشد. موفق باشید

نمایش چاپی