باسمه تعالی: سلام علیکم: جمع بین خراباتیبودن و مناجاتیبودن مسئلهی اصلی این دوران است. و علمای ما نمونهی کامل این حالتاند. و لذا زبان حالشان را اینطور بیان میکنند: «در اندرونِ منِ خستهدل ندانم چیست/ که من خموشم و او در فغان و در غوغاست». در ابتدای راه این نوع جمع و جمعیتداشتن مشکل است تا آنجا که انسان به جایی برسد به تعبیر حضرت علی«علیهالسلام» که فرمودند: «المؤمن بشره فی وجهه و حزنه فی قلبه»؛ مؤمن به ظاهر با همه معاشرت دارد ولی روح و روانش در جای دیگری سیر مینماید. در همین فضا امثال مولوی در مورد رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» میگوید:
اين يكى نقش اش نشسته در جهان |
وآن دگر نقش اش چو مه در آسمان |
|
اين دها نش نكته گويان با جليس |
وآن دگر با حق به گفتار و انيس |
|
پاى ظاهر در صف مسجد صواف |
پاى معنى فوق گردون در طواف |
|
لذا است که باید با صبر و حوصله از یکطرف خود را منوّر به معارف عالیه نمود و از طرف دیگر سختْ مواظبِ دل بود که به کدورت نظر به انسان کامل گرفتار نشود و از طرف دیگر معاشرت با مردم را یکنوع سلوک و خودسازی بداند. و در این رابطه به رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» اقتداء کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «مبانی و اصول عرفان نظری» از استاد حجتالاسلام سید یداللّه یزدانپناه خوب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که متوجه هستید وقتی انسان با نظر به نور خداوند به دنیا بنگرد متوجه جایگاه به ظاهر جذاب دنیا میشود که اگر به ظاهر دارای جلوههایی برای نفس امّاره است، در همان حال، زهرهای خطرناکی به جان و روح انسانها فرو میکند و انسان را از تعادل لازم میاندازد و یا همچون دشمن زباننفهمی بیهیچ مقدمهای اساس زندگی انسان را دگرگون میکند، در آن حدّ که امید یک زندگی مفید در انسان میمیرد. موفق باشید