باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی باید کرد زمینهای فراهم گردد که طرف مقابل متوجهی دلسوزی شما گردد زیرا خداوند در قرآن میفرماید حوزهی امر به معروف و نهی از منکر، مربوط به مؤمنین است در إزای اظهار محبتی که باید به هم داشته باشند یعنی در فضای دوستانه، نه در فضای تحکم و تحقیر. فرمود: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ يُطيعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ (71توبه)». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد مقام پیامبر خدا و ائمهی هُدی«علیهمالسلام» همانطور که در مباحث «حقیقت نوری اهلالبیت» بحث شده، از نظر مقام، اولِ آنها برگشت دارد به آخر آنها، یعنی همه در یک مقاماند با این تفاوت که صاحب آن مقام حضرت محمد«صلواتاللّهعلیهوآله» است و تفاوت، در ظهور است و چون حضرت مهدی«عجلاللّهتعالیفرجه» در موقعیت اظهار همهی آرمانهای انبیاء و اولیاء قرار میگیرند، مورد نظر همهی اولیاء و انبیاء هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هدف بنده هم در رابطه با ورود به این نوع مسائل، دعوت به تفکر است و آزادشدن از مشهورات زمانه. ما باید باور کنیم در بعضی موارد تحت تأثیر مشهورات یا تفکرات سیاسی احزاب هستیم. اگر «تفکر» به جامعه برگردد و انسانها بتوانند همدیگر را بفهمند تفاوت سلیقه، منجر به تضاد و دوقطبیشدن جامعه نمیگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است که رفیق شما میخواهند بر اساس عقل حرکت کنند ولی مواظب باشند عقل خود را همهی عقل به حساب نیاورند. اتفاقاً ما در رشتههای زمینشناسی که رشتهی دانشگاهی این حقیر هم هست بحثی در رابطه با بلورها که از جمله عقیق جزء آنها است، داریم که بلورها با مدیریتی ماوراء آن مدیریتی که طبیعت بر روی معادن عادی دارد، مدیریت میشوند. یعنی یک روحی متعالی آنها را میسازد و شاید شریعت الهی جهت ارتباط با روحی که عقیق را مدیریت کرده به ما فرموده از انگشتر عقیق استفاده کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده فیلم را دیدم . « فیلم فروشندهی 2 » بهخوبی متذکر جریانی شده است که در عین آنکه میخواهد در کنار انقلاب باشد، از یک طرف به هیچوجه متوجهی حقیقت انقلاب و جایگاه تاریخی آن نیست و از طرف دیگر با نوعی خودباختگی نسبت به غرب، گرفتار نوعی خوشبینی نسبت به غرب شده است که 200 سال است جریان روشنفکری با این نوع خوشبینی به ما ضربه زده است. بنده اولاً: به جهت تجربهی طولانی خود از قبل از انقلاب تا در متن انقلاب و ثانیاً: به جهت تجربهی اجرایی خود با گوشت و پوست و استخوان این جریان را میشناسم. مهمترین مسئلهای که فکر میکنم باید شدیداً بر روی آن فکر کرد آن است که اولاً: جایگاه این جریان را درست بشناسیم و از آن مهمتر عقلانیتِ عبور از آنها را بیابیم. ما در رابطه با این جریان، میتوانیم به سه راه فکر کنیم: یا تقابل مستقیم با آنها به روشی که آنها ما را متهم به تندروی بکنند و مردم را نگران امنیتشان از طریق ما بنماید. یا اینکه به اسم درک واقعیت، و با تصورِ اینکه ما نمیتوانیم راهی جز راهی که تمدن غربی جلوی بشر گشوده است همراه با این جریان در اردوگاه غرب قرار بگیریم و مثل ترکیه و مشی حزب عدالت و توسعه نحوهای از استقلال را برای خود پیشه کنیم. و یا راه سومی که حضرت امام و رهبری معظم در مقابل ما گشودهاند تا ما را با روشی کاملا حکیمانه از این نحوه تفکر عبور دهند و به جای آنکه متهم به تندروی و یا ارتجاع شویم؛ مسیری بس دقیق را در مقابل ما بگشایند. که این عملاً تقابل کیفیت با کمیت است.
جریان گرفتار غرب نمیتواند طوری عمل کند و بر ارزشهای الهی تأکید نماید و خود را جدا از اردوگاه غرب معنا کند تا جریان نفوذی در بین آن ها جاخوش نکند. لذا است که فراموش نکنید دولت بیش از آنکه خودش بخواهد دارای تفکری است که نفوذیهای مأمور غرب، بهخوبی در اکثر جاها میتوانند عنان امور را در دست بگیرند و حتی کار ها را از دست دولت درآورند. حال باید از خود بپرسیم ما در نسبت با این نفوذیها چه عملی باید در برابر دولت داشته باشیم. جز این است که به هر حال باید دولت را نجات داد به جای آنکه او را به سوی دامنِ نفوذیها هُل داد؟
اگر بتوانیم در این شرایط حساس درست عمل کنیم از یک طرف همانطور که فیلم مذکوز متذکر است، از اختلافی که اخیراً بین صاحبنظرانِ وزارت خارجه پیش آمده است به نفع جبههی انقلاب استفاده خواهیم کرد، به شرطی که آنها گمان نکنند اگر با عبرتگیری از حرکات گذشته خواستند حرکت مطابق رهنمودهای رهبری را پیشه کنند؛ از طرف امثال ما گرفتار طعنهها می شوند.
در آخر نظر جنابعالی را به این وعدهی الهی جلب میکنم که میفرماید: «وَ اصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ»(هود/115) و بدین لحاظ باید بدون آنکه طمأنینه و امیدواریِ خود را نسبت به آینده از دست بدهیم، هوشیارانه جریانها را رصد کنیم. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه فهم سخن عرفا کار آسانی نیست، حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» در نامهای که به احمدآقا یعنی به فرزندشان داشتند فرمودند مواظب باش اگر سخن آنها را نفهمیدی، ردّ نکنی. و در همین رابطه بعضی از علماء، مولوی را شیعه میدانند. به قول آيتالله انصارى همدانى «رحمةاللهعليه» سالك تا آخر عمر به مثنوى مولانا نيازمند است. اخيراً كه مقام معظم رهبرى «حفظه الله تعالى» در جلسه اى كه با شعرا داشتند فرمودند: مثنوى همان طور كه مولوى مى گويد: «هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّين»[1] و گفتند مرحوم مطهرى هم با من هم عقيده بود. کسانی میتوانند در مورد مولوی نظر دهند که مدتی با تفکرات عرفانی او مرتبط باشند. موفق باشید
[1] - مقام معظم رهبرى« حفظهاللهتعالى» در ديدار با شهداء در سال 1387- مولوى در ديباچهى دفتر اول مىگويد: هذا كِتابُ الْمَثنَوى، وَ هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّين، فى كَشْفِ أَسْرارِ الْوصولِ وَ الْيقين
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» از قول حضرت صادق«علیهالسلام» عرض شده است که این حرفها پایه و اساسی ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جایگاه انقلاب اسلامی در این تاریخ، عبور از فرهنگی است که به هیچ حقیقتی معتقد نیست و حقیقت را نسبی میداند و انقلابیبودن یعنی وفاداری نسبت به حق و حقیقت. و در دلِ این پایداری است که تعارض اصلی انقلاب اسلامی با روحِ استکبار مشخص میشود. خوب است در این مورد به جواب سؤال شمارهی 15295 و به متن «زهرای مرضیه«سلاماللّهعلیها» و هوشیاری نسبت به ظرفیت تاریخی که با اسلام شروع شد» که در قسمت «یادداشت ویژه» بر روی سایت همراه با صوتِ مربوطه هست نیز رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این قاعده را فراموش نفرمایید که وقتی یک تمدن الهی در صحنهی تاریخ ظهور کند، جبههی مقابل با آن در اوج انحطاط با آن تمدن الهی به مقابله برمیخیزد. و همهی آنچه میفرمایید تلاش و نفوذ فرهنگ استکبار است در بین مردم و جوانان ما که با پایداری و تقوایی که جبههی ایمانی انجام میدهد، عملاً جبههی استکبار از شکوفایی فرو میافتد و آرامآرام از صحنهی تاریخ محو میشود و رویکردها، تغییر مینماید. و از این جهت خداوند به جبههی ایمانی میفرماید: «إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ بِما يَعْمَلُونَ مُحيطٌ» (120/آلعمران). اگر (در برابرشان) استقامت و پرهيزگارى پيشه كنيد، نقشه هاى (خائنانه) آنان، به هیچوجه به شما زيانى نمى رساند؛ خداوند به آنچه انجام مى دهند، احاطه دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این هست که انسان در چنین مسیری باید همهی این حالات را تجربه کند تا در یک جمعبندی برای خود راهی را مشخص نماید. باید با حوصله جلو رفت و بیشتر به ابدیتی فکر کنید که در جلو شما است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفتهی خواجه عبداللّه انصاری حتی کسانیکه قبل از طی منازل به چیزهایی رسیدند باید مثل یک سالک الی اللّه، منازل را یکی بعد از دیگری طی کنند و بدین لحاظ بنده دنبالکردنِ کتاب «مقالات» آیت اللّه شجاعی را پیشنهاد میکنم. در این حالت إنشاءاللّه به تعادلی میرسید که هیاهوهای جامعه شما را از استحکام خارج نمیکند و إنشاءاللّه میتوانید در جامعه اثرگذار باشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت اللّه شجاعی نور چشم اهل سلوکاند و آثار ایشان در جلوبردنِ انسان بسیار اساسی است. در ضمن از تذکر جنابعالی بسیار متشکرم وگرنه اگر صدبار دیگر هم ایشان عمامهی سفید بر سر میگذاشتند، بنده آن را سیاه میدیدم!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مصائب در ذات خود مصیبت نیست بلکه بستگی به تعلقات ما دارد و به همین جهت معصوم میفرمایند: به اندازهای که در مقابل مصائب صبر و رضایت پیشه کنید، مقام شهداء نصیبتان میشود. یعنی از هرگونه تعلقی مانند شهداء آزاد میشوید، کافی است ما نگاهمان را به زندگی عوض کنیم تا همچو شاعر ندا سر دهیم: «در بلا هم میکشم الطاف او / مات اویم مات اویم مات او». شاعر در بلا هم آنچنان خدا را یافته است که ماتِ خدا شدهاست و هیچچیز دیگر در منظرش نمانده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در حوزههایی مثل نقد غرب، نهی از منکر کنیم و یا در ارائهی حق به شکل حضوری و وجودی امر به معروف نماییم، نتیجهی آن قطعی است. موفق باشید