بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
11566
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: فیض و واسطه فیض بودن یعنی چه؟ فیض در مکتب اهل بیت (ع)با فیض در حکمت متعالیه چه تفاوتی دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حکمت متعالیه حاصل تدبّر در فرهنگ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» است. وقتی حضرت حق عین وجود و عین کمال و عین جُود بود، عین تجلی و فیضان است و اولین تجلی که کامل‌ترین تجلی است، واسطه‌ی فیض است. موفق باشید

10811
متن پرسش
با سلام: من دروغ و خیلی گناهان دیگر را انجام نمی دهم اما غیبت را نتوانستم ترک کنمک لطفا راهنمایی کنید و آیا اگر کسی برایمان درد دل می کند و از مشکلاتی که با افرادی دارد می گوید این غیبت است، در صورتی که از باب راهنمایی توصیه هایی می شود و یا اینکه به خاطر دلداری دادن به طرف مقابل از گذشته خودمان و اتفاقات مشابه به او بفهمانیم که این مسائل در زندگی همه هست فقط باید بدونی چکار باید بکنی البته توصیه هایی که از روی لجاجت باشه و اوضاع را بدتر کنه نه، آیا اینها جز غیبت محسوب می شود؟ سوال دوم: بلند شدن از خواب برای نماز شب برایم خیلی مشکل است چطور می توانم بر این خواب غلبه کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شنیدن غیبت بدین معنا است که انسان به غیبت‌کننده دل بسپارد و با او در افشای معایب مسلمانان همراهی کند و این غیر از مواردی است که می‌فرمایید در عین آن‌که تا آن‌جا که ممکن است ما باید از ورود به دانستن عیوب دیگران خودداری کنیم 2- در حین روز مواظب خطورات ذهنی باشید و پرحرفی هم نکنید. زود بخوابید و فعلاً نیم‌ساعت مانده به اذان صبح بیدار شوید و با اختصار، نماز شب را برگزار کنید. موفق باشید
10589
متن پرسش
سلام: خواستم در مورد کار کردن برای رضای خدا که در جلسه مکارم الاخلاق این هفته صحبت کردید توضیحی بخواهم. و آن اینکه «کار کردن برای رضای خدا مطلوب است یا برای رضای خدا کار کردن؟ و اصلا اگر تفاوتی هست بین این دو نگاه، نگاه مطلوب چگونه کسب می شود؟» امیدوارم وقتتان را با این توضیح نگرفته باشم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی مقصد ما در تلاش‌هایمان جلب نظر و رضایت پروردگارمان باشد حضرت حق همه‌ی امورات ما را به عهده می‌گیرد. عمده رویکردی است که ما باید در کارهایمان داشته باشیم. موفق باشید
10077
متن پرسش
با سلام: وقتی واسه عرفه،‌ کربلا دعوت شده باشه ولی هیچ آمادگی روحی و معنوی و اعمالی نداشته باشه، باید با چه رویی بره به زیارت امام حسین (ع)؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با روی امیدواری به کرم مولایمان حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» که حتی حرّ را هم پذیرفت و عاقبت به خیر کرد به زیارت بروید. گفت: «تو مگو ما را بدان شه راه نیست ... با کریمان کارها دشوار نیست» برو امتحان کن. التماس دعا. آن‌جا شکسته‌دلی می‌خرند و بس. موفق باشید
9801

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: در مورد بحث با اکبرجباری، در دو سه مورد فکر نمی کنید تندروی کردید؟ از جمله نسبت دادن اینکه ایشان ماموریت دارند و اینطور حرفها؟ آیا شما شناخت قبلی از ایشان دارید که این مطلب رو فرمودید یا صرف از لابه لای همین مطلب جباری به این رسیدید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به رفقا عرض کردم در راستای تحقق تمدن اسلامی باید طوری خود را تربیت کنیم که همه ی سلایقی که در ذیل اسلام و انقلاب جای می گیرند قابل احترام باشند ولی آنجایی که فرد یا جریانی حجاب تحقق تمدن اسلامی است تساهل و مسامح عین بی غیرتی است نسبت به خون شهدا و غفلت از جایگاه خطرناکی است که افکار امثال آقای جباری در نظام اسلامی پدید می آورند. عنایت داشته باشید حرف ایشان این نبود که بعضی رویات ضعیف و غیر موثق است، حرف ایشان آن بود که هیچ یک از کتب روایی ما قابل اعتماد نیست! این یعنی نفی کلّی اهل البیت«علیهم السلام». موفق باشید
9497

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در پاسخ به سوال 9480 درباره اسلام شناسی فرمودید کتب ادبیات عرب باید مطالعه شود من کسی را ندارم در این زمینه راهنماییم کند لطفا بفرمایید عنوان اولین کتابی که مربوط به ادبیات عرب است چیست؟ آیا جامع المقدمات است؟ بی شک به تنهایی توان تسلط پیدا کردن به این مباحث را ندارم استاد یا دوستی که مسلط باشد هم ندارم راهکار چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ابتدا مباحث معرفت نفس و برهان صدیقین را دنبال بفرمایید سپس یا روش آموزش عربی که در کتاب‌های دبیرستانی تدوین شده است را، دنبال کنید و یا با مشورت با طلّابی که در این امر کار کرده‌اند مشکل را حل بفرمایید. موفق باشید
9353

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
من به شما اشکال کردم که انسانیت تشکیکی نیست، بلکه کمال تشکیکی است. شما به این نظریه دو اشکال گرفتید؛ اولاً کمال، انتزاعی است، آنچه واقعیت دارد، مصادیق کمال مثل علم و حیات است. ثانیاً طبق این نظریه، دیگر تفاوتی بین پیامبر با ابوسفیان نیست. در پاسختان به سؤال بعدی پذیرفتید که اشکالی ندارد بگوییم: «کمالاتِ انسانهای برتر مثل علم و حیات، شدیدتر از انسانهای دیگر است.»، طبق این جملة اخیر که هر دو طرف بر آن اتفاق داریم، آن دو اشکال شما پاسخ داده میشود؛ تفاوت انسانها، در مصادیق کمال است، و تفاوت پیامبر با ابوسفیان هم در شدت و ضعف در همین مصادیق کمال است، نه تفاوت در انسانیت. شما چطور ثابت میکنید که انسانیت تشکیکی است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسانیت به علم و حیات است ولی علم و حیات مربوط به حوزه‌ی انسانی. همان‌طور که این علم و حیات در گوسفند با هویت گوسفندی آن معنا دارد. موفق باشید
7868
متن پرسش
سلام علیکم خسته نباشید شرمنده بی ادبی میکنم. پاسخ سوال 7846 که در مورد پخش قرآن (و مناجات)قبل از اذان از بلندگوهای مساجد بود به نظرم یکم غیر منطقی می اومد یا اینکه برای من زیاد واضح نبود تو جمهوری اسلامی این یه حق واضحه برای مردم که حتی اگه خونشون تلویزیون و رادیو هم ندارن،بتونن زمان اذان رو بفهمن و به همین دلیل مساجد باید اذان رو پخش کنن. اما پخش قرآن و مناجات های قبل و بعد اذان باعث ظلم به همسایه هاست. چرا باید پخش بشه؟؟ بازم شرمنده
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین طور است که می‌فرمایید. اگر قبل از پخش اذان حتی اذان ظهر و مغرب و عشاء پخش قرآن موجب ظلم به همسایه‌های مسجد باشد نباید به این کار مبادرت کنند و اگر همسایه‌های مسجد خبر دهند که از پخش قرآن قبل از اذان به زحمت می‌افتند بر هیئت امناء مسجد واجب است که این کار را نکنند. بنده با فرض این که چنین مشکلی پیش نمی‌آید عرض کردم یک سنت حسنه است. موفق باشید
7177
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیزم همنشنی های فامیلی مان با توجه به اینکه تقریبا همه فامیل نسبت به آداب دینی و عقاید دینی بی قید یا کم التفات هستند معمولا اگر به گناه نگذرد به لغو و بیهودگی و خوردن و ... میگذرد .حالا اگر حقیر بخواهم به عنوان طلبه ای که هم حرص هدایت گری دارم هم از بی گدار به په اب زدن و نتیجه عکس گرفتن ابا دارم و هم ابتکار چندانی به ذهنم نمیرسد قدری در این همنشینی ها تحول ایجاد کنم چه باید بکنم . البته محبوبیتی که در بین فامیل دارم شاید وظیفه را دو چندان بکند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا همه‌ی سعی‌تان این باشد که رفاقت‌های خود را در بین فامیل دوچندان کنید و سپس در فضای محبت و شوخی تذکراتی به آن‌ها بدهید ولی هرگز تصمیم به قطع ارتباط نگیرید تا به وقتش از شما بخواهند چیزی برایشان بگویید؛ در آن وقت خیلی نرم متذکر مسائل شرعی‌شان شوید تا نوبت طرح بعضی از آیات قرآن برسد. موفق باشید
6235
متن پرسش
سلام استاد عزیز خسته نباشید1-نظرتان درموردویلیام چیتیک وکتاب عوالم خیالشان وهمینطورسایراثارشان چیست؟2-وقتی مهمان بیایدخانه ماوبجزمن بقیه باشندکه همصحبتش شوندلزومیدارد چندساعت بشینیم ومجبور شویم ازهردرونیم دری حرف بزنیم البته بجزمواردی که مهمان مشکل یاناراحتی داردیاارشادمیخواهد؟بااین عمر کوتاه بهتر نیست وقتمان راصرف مطالعه وتفکروعبادت کنیم تاهم خودم رشدکنم وهم در اینده بتوانم به مردم زیادی کمک کنم؟3-شمادر صله رحم برنامه تان چگونه است؟چندساعت مینشینید4-شمااستاد قاسم کاکایی استاد دانشگاه شیراز را میشناسید؟/بابت کتابهای فوق العاده تان که هزار نکته باریکتر زمو داردبینهایت سپاسگزارم امیدوارم باامام حسین(ع)محشور شوید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نکات دقیقی را جناب آقای چیتیک در کتاب‌هایشان متذکر می‌شوند 2- همین‌طور است. باید در عین رعایت حق میهمان خیلی عمر خود را تلف نکنیم 3- بنده در صله‌ی رحم مشهورم که زود بلند می‌شوم و بیش از مابالکفایه نمی‌نشینم. آن‌هایی هم که به منزل‌مان تشریف می‌آورند رعایت وقت بنده را می‌کنند 4- بنده از ارادتمندان استاد کاکائی هستم. خداوند این مرد محقق و عارف‌دوست را حفظ کند. موفق باشید
6029
متن پرسش
باعرض سلام وتوفیق روز افزون استاد درادامه سوال قبلی بنده چون باسن چهل سال دیرامده ام وزودمیخواهم بروم وازطرفی بزرگ سالی سبب شده براحتی سیری راشروع نکنم توفیقی دست دادتابخشی ازکتاب مصباح الهدی مرحوم دولابی رابقلم رضاطیب (قسمت سیروسلوک ص180)مطالعه نمایم که ایشان به استنادحدیث اولوالاباب امام صادق علیه السلام دوراه رابرای سیربیان کرده اندیکی راه عبادت واطاعت ودیگری راه محبت که اولی رامسیری پرپیچ وخم عنوان کرده که احتمال سالم به مقصدرسیدن رادران بسیارکم میدانستندولی راه دوم را تعبیربه راه میان برنموده وبرای ماشیعیان مولاعلی توصیه به ان کردندکه مثلادراین مسیرخبری ازریاضتهای خودساخته نیست و....جهت تنویراذهان وروشن شدن موضوع میخواستم نظرحضرتعالی راجویاشوم (راهنمایی فرمایید)باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم معتقدم راه محبت راه اصلی رجوع به حق است ولی این راه از راه عبادت جدا نیست. هنر ما آن است که در راه عبادت رویکرد ما محبت به نور اولیاء الهی باشد و سعی کنیم فطرتی را که در ذات خود محبت به ذوات مقدس اولیاء معصوم«علیهم‌السلام» دارد به صحنه بیاید. شاید شرح کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» کمک کند. موفق باشید
5924
متن پرسش
استاد عزیز. با سلام و احترام. قبلا هم یک بار دیگر مصدع اوقاتتان شدم و دو شماره از دوهفته نامه حق معلوم را برایتان ارسال کردم و شما هم زحمت کشیدید و پاسخ دادید. استاد از شما خواهش دارم، درصورت امکان از سایت دوهفته نامه حق معلوم به آدرس http://www.haghemaloom.ir بازدید نمایید؛ و نظرات اصلاحی خود را در خصوص رویکرد و روند این دوهفته نامه، جهت تسهیل مسیر خدمت رسانی به اقشار محروم جامعه و بهره مندی هرچه بیشتر دیدگاه ها ی حضرتعالی، بیان فرمایید. استاد مطلب دیگری که ضروری است خدمتتان اعلام کنم این است که، چندی پیش ما از طرف دوهفته نامه با داماد محترم شما تماس گرفتیم و خواستار ترتیب دادن مصاحبه ای با حضرتعالی برای صفحه فرهنگی شدیم که جنابعالی فرموده بودید از مصاحبه معذورید و مطالبی در خصوص موضوع مورد نظر در سایت دارید که ما می توانیم استفاده کنیم و به طور سلیقه ای حالت مصاحبه داشته باشد و ما هم این کار را کردیم. استاد یکی از اهداف ما در صفحه فرهنگی این دوهفته نامه، تنویر اذهان و تبیین دیدگاههای اسلامی-خصوصا به صورت نرم و غیر واضح و البته در صورت ضرورت محکم و واضح- می باشد. با توجه به اینکه با توجه به دیدگاههای تیم دوهفته نامه، نظرات حضرتعالی در حوزه های اجتماعی -دینی قابل توجه و جامع است؛ ما بر آن شدیم با توجه به اینکه این دوهفته نامه در میان اقشار مختلف مردم در شهرها و روستاهای استان توزیع می شود؛ به طور غیرمشهود و غیرمحسوس، مطالب و دیدگاههای حضرتعالی را با توجه به ابتنای آنها بر اسلام محمدی، اشاعه دهیم و از آنجا که طبق قواعد ژورنالیستی نمی توانستیم دائما نام شما را قید کنیم بعضا مطالبتان را بدون اسم و به عنوان یک مقاله بدون نام چاپ می کردیم تا همگان و کسانی که خیلی اهل رجوع به سایتها و غیره نیستند بتوانند در مسر اندیشه های ناب اسلامی قرار گیرند. استاد به هر تقدیر هدف ما حقیقتا اشاعه دیدگاههای دینی است و چون بیان و نگاه شما را درست و دقیق یافتیم، از بیانات ومطالب شما در این راه، استفاده کردیم. حال امیدواریم شما راضی باشید. باور بفرمائید ما هم دلمان میخواست همیشه اسمتان را پایمطالب بزنیم اما این مسأله قطعا در استان اصفهان با جبهه گیری هایی همراه می شد و خیلی ها فکر می کردند ما و شما چه بده بستانی داریم که دائم نام شما را می زنیم و ...بهر حال استاد خواهشمندم ابتدا نظرات خود را راجع به کلیت دوهفته نامه بفرمائید و هم نظرتان را راجع به صفحه فرهنگی. ما را از دعای خیرتان محروم نفرمائیدو از خدا بخواهید به ما خلوص نیت در راستای خدمت به اسلام و مومنین و انقلاب اسلامی عنایت کند.متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: بنده عرض کردم جهت‌گیری آن سایت را مثبت دیدم و ارادتمند گردانندگان آن هستم و کاملاً راضی ام که مطالب را بدون نام‌بردن از بنده مطرح فرمایید. موفق باشید
2816
متن پرسش
سلام علیکم شخصی به نام شاه نعمت الله ولی پیشگویی هایی داشته است که دقیق و حیرت آور به نظر می رسد از حضرت عالی خواهش می کنم لینک مربوط به پیشگویی ایشان را مطالعه فرمایید . در این پیشگویی آمده است که زعامت مقام معظم رهبری 40 سال طول می کشد و بعد از ایشان امام زمان ظهور می کنند .خواهشا پس از مطالعه بفرمایید آیا احتمال دارد که پیشگویی ایشان درست باشد اگر اینچنین است روایات در مورد تعیین تاریخ ظهور چه می شود ؟ متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در هر صورت ما وظیفه‌ای نداریم که خود را مشغول این حرف‌ها و این پیشگویی‌ها بکنیم. موفق باشید
2385
متن پرسش
سلام استاد ممنون می شم اگه نظرتون را نسبت به مقاله زیر بیان بفرمایید بزرگترهایمان بهتر یادشان هست که قدیمها مجالس روضه و ذکر اهل بیت یا هفتگی و ماهانه برگزار میشد یا محدود میشد به دهه محرم و ماه مبارک رمضان به اضافه چند مناسبت خاص در طول سال. اما با پیروزی انقلاب به ویژه بعد از سالهای دفاع مقدس که هیئتها پر و بال بیشتری پیدا کردند و مورد اقبال عمومی به ویژه از سوی جوانان قرار گرفتند، تقریباً همه مراسمات دینی و مناسبتهای مربوط به اهل بیت در طول سال به واسطهی هیئتها تعظیم بیشتر و بهتری یافتند؛ که باید به عنوان لطف امام عصر سلام ا... علیه و از برکات انقلاب اسلامی آن را شکرگزاری کرد. در کنار پر رنگ شدن ایام اعیاد و سوگواری ائمه، از چند سال قبل مجالسی به مناسبهایی منسوب به اهل بیت تبلیغ و برگزار شدند که تا قبل از آن کسی سراغ نداشت. مثلاً «اربعین امیر المومنین سلام ا... علیه»! وجود چنین مناسبتی برای هیئتیهایی که تا آن روز فقط عنوان «اربعین» را برای «حضرت سید الشهدا سلام ا... علیه » شنیده بودند، اتفاق جدیدی بود ـ که البته هر اتفاق جدید جاذبههایی هم برای جماعت عام دارد ـ سنت نوآوری در مناسبتهای جدید، نه تنها به این جا ختم نشد؛ بلکه زمینهساز رقم زدن ماده تاریخ برای دیگر اهل بیت علیه السلام هم گردید و میلاد حضرت رقیه سلام ا... علیها هم ظهور کرد. به این ترتیب که طی یک قرار ذوقی و عشقی، چند روز بعد از نیمه شعبان به سالروز میلاد رقیه بنت الحسین سلام ا... علیها اختصاص یافت. ابداع این مناسبت، کلی مورد استقبال هیئتیها قرار گرفت و به مذاق خیلیها خوش آمد. تا جایی که الان چند سالی میشود که جشنهای مفصل نیمه شعبان به یک شب و ایستگاههای صلواتی محدود شده و در عوض چند شب به مناسبت میلاد سه ساله ارباب بزم شادی در شهر بر پاست. حتی روابط عمومی بیمارستان بزرگ شهرمان با پرده نوشته بزرگی این مناسبت را به امام زمان سلام ا... علیه و شیعیانش تبریک عرض میکند! این روزها قبح بدعت در تاریخ سازیهای چنینی آنقدر ریخته که دیگر برخورد با مناسبتهای جدید هم دیگر جدید نیست. هر چند وقت یکبار به مناسبتی نو در اطلاعیههای بعضی جلسات بر میخوریم و حداکثر عکسالعملی که نشان میدهیم شاید نیشخندی از سر تعجب است، شاید هم سری تکان میدهیم و از آن رد میشویم. عنوانهایی از قبیل؛ دهه محسنیه، شهادت حضرت رباب، اربعین حضرت زینب و اخیراً میلاد حضرت قاسم سلام ا... علیهم، زاد و ولد این بدعت هستند. واقعاً تاریخ اسلام که علمای بزرگ ما این همه به پایش خون دل خوردهاند و برایش نفس و قلم زدهاند، میتواند این قدر راحت به بازی گرفته شود؟ کم یا زیاد بشود و برای هیچ کس هم مهم نباشد؟ به راستی صاحب هر ذوق و سلیقهای با توجیه و بهانه «عرض ارادت و زنده کردن یاد و نام مقدس حضرت فلان» اجازه مییابد چنین اشتباه بزرگی را در مورد دستبرد به تاریخ اهل بیت سلام ا... علیهم مرتکب شود؟ یعنی این قدر این دم و دستگاه بی متولی است و دلسوز ندارد؟ همه قبول داریم که در گناهستان جامعه ما، جذب مردم و جوانان به مجالس اهل بیت فریضه است. ولی به قول شهید مطهری «هدف وسیله را توجیه نمیکند». هر یک از ما مکلفیم در جایگاهی که هستیم به کیان و میراثی که بزرگان و عالمان دین برایمان پاسداری کردهاند، غیرت داشته باشیم. قرار نیست برای اینکه نام و یاد یکی از ذوات مقدسه جلوه داده شود یا جوانان به سمت مجالس مذهبی جذب بشوند، دروغ پردازی شایع شود و هر کس برای دل خودش علمی بلند کند. وقتی نص روایت میفرماید برای هیچ یک از ما اهل بیت به جز وجود مقدس امام حسین سلام ا... علیه، گرفتن اربعین جایز نیست، یعنی برپایی هر مجلسی با این عنوان برای ائمه مردود است؛ حتی اگر برای امیرالمومنین سلام ا... علیه باشد. اگر هیچ یک از مراجع و علمای دین، نتوانستهاند حتی یک سند روایی و تاریخیِ ضعیف برای میلاد حضرت رقیه یا حضرت قاسم سلام ا... علیهم پیدا کنند، یعنی این مناسبتها که چند سالی است مطرح شده و این همه در بوق شان دمیده میشود، جعلی هستند. بر اساس فرموده امیرمؤمنان سلام ا... علیه «حق را با افراد نسنجید، بلکه افراد را با حق بسنجید» به این ترتیب خواندن فلان مداحِ مشهور یا شعر فلان شاعرِ معروف در چنین مناسبتهایی نه تنها مهر تایید نیست بلکه آن آقا را باید زیر سؤال برد. براستی چرا علما و حوزههای علمیه یا هر جایگاهی که باید به این اتفاقها عکسالعمل نشان بدهد، از قبیل سازمان تبلیغات اسلامی، شورای مرکزی هیئات و... در این مواقع آنقدر سکوت میکنند تا کار به جای باریک بکشد و هزینه برخوردها بالا برود؟ تجربه به تصویر کشیدن صورت ائمه سلام ا... علیهم برای آقایان کافی نیست؟ نباید ترس از برچسب خوردن و نیش و کنایه شنیدن، ما را از تکلیفمان بترساند! با این حجم تبلیغات و بازتاب وسیع این مراسمات ساختگی، همین الان هم برای اقدام دیر شده. اگر چند سال دیگر اگر این روال ادامه پیدا کند دوباره باید کسی مثل استاد مطهری ظهور کند تا تحریفهای عاشورایی در هیئتداری ما را برای نسل بعد بنویسد. این معضل قطعاً به وسیله بخشنامه دولتی یا دستورالعملهای بازدارنده رفع نخواهد شد. زیرا غالباً نتیجه این گونه برخوردها وارونه است. تنها راه حل این مشکل، آگاهی دادن به هیئتیها و روشنگری برای مردم ولایت مدار است. نکته ظریف این جاست که ریشه خیلی از این اتفاقها در ارادت خالص بعضی از دلسوختههای این درگاه آب میخورد که باید با آنها با کمال صبر و احترام برخورد کرد. اگر با دلیل و منطق آسیبهای این بدعت بیان شود و توجه مردم به سنتهای غنی پیشکسوتان پیش از ما معطوف شود خیلی از ساده انگاریها علاج خواهد شد. ما هم باید به سنت بزرگان برگردیم و به جای طرح «تولد گرفتن» یا شهادت گرفتن برای آل ا... ، سنت «توسل» را زنده کنیم. بزرگترهای ما بهتر یادشان است که قدیمها در جلسات روضه و ذکر اهل بیت در هر مجلس متوسل به یکی از حضرات اهل بیت میشدند. به این ترتیب در تمام سال روضهها متنوع و مجالس با نشاط بود. حتی میتوان مثلاً به جای طرح تولد حضرت رقیه یا حضرت قاسم سلام ا... علیهم، یک روز مشخص در سال را روز توسل به این انوار مقدس، مشخص و تبلیغ کرد تا منافاتی با اساس تاریخ اسلام به وجود نیاید و از طرفی مطابق ذوق و پسند هیئتیها هم باشد.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: رویهمرفته درست می‌فرمایید و اگر متولیان امور این نوع فعالیت‌های فرهنگی فکری نکنند فعالیت‌های دینی به انحراف کشیده می‌شود. موفق باشید
1737
متن پرسش
استاد عزیز سلام علیکم شما در جزوات شیعه و تمدن زایی داستان برخورد خود با یکی از روحانیون را که مسئولیتی داشته اند را ذکر کردید که ان حاج اقا میز را کنار گذاشته بود تا احساس برتری نسبت به ارباب رجوع برای خودش و ارباب رجوع به وجود نیاید و شما به ایشان گفتید که این کار را نکند و این را شما یک جور برهم زدن تقارن می دانستید هر چند این تقارن شیطانی باشد اما برهم زدن تقارن در نظر شما بدتر از وجود تقارن شیطانی است این کمی برای بنده نامفهوم است و از شما درخواست دارم که مقداری مطلب را باز کنید ایا رجوعی که امروز به طب سنتی دارد صورت می گیرد را شما از جنس همین بر هم زدن تقارن می دانید و اگر این گونه است پس تکلیف ما با پزشکی صنعتی چیست
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام منظورم از به‌هم‌خوردن هماهنگی اداری در آن موضوع بود که مردم وقتی به آن آقا رجوع می‌کردند به مشکل می‌افتادند وگرنه وظیفه‌ی ما است که در بستر صحیح هرچه زودتر از بستری که مدرنیته برای ما فراهم کرده است فاصله بگیریم. موفق باشید
935

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد بنده با شخصی به نام آقای علی یعقوبی آشنا شده ام که ایشان مطالب قابل تاملی دارند.می خواستم ببینم که آیا شما ایشان را می شناسید و تایید می کنید؟چرا؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی در حدّی که بتوانم نظر بدهم نمی‌شناسم. موفق باشید
16191

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: در زیر مقاله ای تحت عنوان مضرات چای از سایت دکتر حسین رضازاده آورده شده، چند واقعيت تلخ در مورد چای: 1. بوته چای جزو معدود گياهانی است که به دليل وجود سموم فراوان در بافت آن، در طبيعت هيچ آفت جدی به جز انسان ندارد! مزارع اين گياه نياز به سمپاشی ندارند و هيچ چرنده، پرنده، حشره و ... به آن نزديک نمی شود. اگر در بين علوفه چهارپايان (هر نوع که باشند) حتی کمی برگ چای باشد، حيوان به محض جويدن آنها را از دهانش بيرون می ريزد! 2. در بسياری از مناطق کشاورزی، براي آن که احشام و ساير حيوانات به مزارع و کشتزارهای مختلف نزديک نشده و زراعت را خراب نکنند، اطراف آنها را بوته چای می کارند. حيوانات با مشاهده بوته چای به مزرعه نزديک نمی شوند! 3. اولين وارد کننده تخم اين گياه به ايران در اوايل دوره قاجار انگليسی ها بودند که با همکاری عناصر خودفروخته اي در دربار قاجار، کشت اين گياه و نوشيدن دم کرده آن را در ايران رواج دادند. عکس العمل علماء و حکماي سليم النفس آن دوران در برابر اين حرکت پليد استعماري شديد بود. در يکی از نامه هایی که به دربار قاجار نوشته شده است آمده: «چرا می خواهيد گياهی را در ايران رواج دهيد که حتی الاغ ها از نزديک شدن به مزارع آن خودداری می کنند! چای مولد سودا در بدن و سودا مقدمه سرطان است!». واقعيت آن است که حکمای ايران زمين از چند هزار سال قبل با اين گياه آشنایی داشته و به خوبی می دانستند که اين گياه ارزش غذایی نداشته، بلکه مصرف غير دارویی آن مضر است. 4. موادی که در اصطلاح علم شيمی ساختار مولکولی حلقوی دارند (مواد آروماتيک) سرطان زا هستند. «پلی فنول» يکی از مواد آروماتيک است که چای هم اين ماده را دارد. فنول چيست؟ فنول يک ماده دارای ترکيبات حلقوی است که بر روی پوست، کبد و سيستم گوارش اثرات نامطلوبی می گذارد. جالب اينجاست که قريب به اتفاق مواد معطر شيميایی که در کارخانجات به چاي اضافه می کنند هم جزء مواد آروماتيک و سرطان زا هستند! (گل بود به سبزه هم آراسته شد!!) 5. مصرف چای (خصوصاً پس از غذا که سال هاست عادت بسياری از ايرانيان شده است) جلوي جذب آهن معدنی موجود در غذاها توسط بدن را می گيرد که در نتيجه منجر به بروز بيماری کم خونی مزمن در مصرف کنندگان می شود. چای دارای ترکيباتی به ‌نام تانن است که مزه‌ تلخ چای را ايجاد مي کند. تانن‌ها با آهن، ايجاد رسوب مي‌ نمايند و اين رسوب به دليل درشتی ملکول و سنگينی، غير قابل جذب توسط بدن است. لذا در صورتی که غذای مصرفی دارای آهن بوده و بلافاصله بعد از آن چای مصرف شود، از جذب آهن آن جلوگيری می کند. فراموش نکنيد که عارضه کم خونی خود باعث ده ها بيماری ديگر در بدن می شود. 6. همان گونه که گفته شد چای دارای ماده اي است به نام تانن. اين ماده بسيار مدر است و به همين خاطر مايعات بدن را دفع کرده و پلاسما غليط می شود. آنزيم ها در پلاسمای غليظ نمی تواننند فعاليت کنند و به همين خاطر مواد زاید در بدن انبار شده و موجب بيماری های گوناگون مي شود. ضمناً تانن موجب فعاليت بيش از حد سلول های اپيتليال کليه شده و کليه را به مرور از کار می اندازد! 7. گياه چای داراي ماده ای است به نام اگزاليک اسيد، که مسموم کننده بوده و اختلالات متابوليسمي ايجاد می کند. اين ماده در کليه رسوب کرده و سنگ های کليوی اگزاليک را موجب می شود. 8. مصرف زياد چای دندان ها را لك دار و سياه می كند. 9. چاي ترشح اسيد معده را تحريک مي كند و همچنين به دليل ماهيت اسيدی خود، در بروز زخم معده مؤثر است. 10. در هر فنجان چاي بين 60 تا 75 ميلی گرم «کافئين» وجود دارد که LDL خون را افزايش مي دهد و عاملی می شود برای انفارکتوس های قلبی و مغزی، ولی البته آرام بخش است و در دراز مدت اعتياد ايجاد می کند! 11. به دليل وجود مقدار زيادی از ماده کافئين در چای، براى عده اى باعث تحريك اعصاب و يا تپش قلب می شود. همچنين نوشيدن چاى پررنگ براى خانم ها احتمال ابتلا به سرطان سينه را افزايش مى دهد. 12. ماده آرام بخش ديگری در چای وجود دارد به نام «تئين» که محرک سيستم اعصاب سمپاتيک است و موجب افزايش ترشح آدرنالين می شود. تئين موجب کاهش مقدار منيزيم داخل سلول ها می شود. منيزيم ماده ای است که در سلول قرار دارد تا با انواع سرطان ها مبارزه کند و با نوشيدن چای اين ماده مفيد از بدن خارج می شود. 13. به نظر شما چرا اغلب افراد چای خور جدی، هنگامی که تصميم به ترک چای می گيرند با علایمی مشابه با علایم معتادان مواد مخدر در هنگام ترک مواد مذکور (همچون سردرد، بی خوابی، بی حوصلگی، آشفتگی روحی و ...) مواجه می شوند؟! آيا اين موضوع که ادعا شده است سال هاست توليد کنندگان چای در کشورهای خارجی براي حفظ مشتريان خود به چای مواد افزودنی مضر و اعتيادآوری اضافه می کنند قابل اعتنا نيست؟ 14. چند نفر معتاد به مواد مخدر را می شناسيد که سيگاری نباشند؟ و چند نفر سيگاری را می شناسيد که چای خورهای قهاری نباشند؟! چای به دليل مواد افيونی طبيعی که در خود داشته و مواد شيميایی که در فرآيند توليد توسط بسياری از توليدکنندگان به آن اضافه می شود، مقدمه ای براي آمادگی بدن جهت پذيرش انواع اعتيادها به مواد مضر ديگر است. 15. اگر دقت کنيد قريب به اتفاق مواد سمی در طبيعت دارای طعم تلخ می باشند. شايد پروردگار مهربان با اين گونه خلقت خواسته است به موجودات هشدار دهد که چه موادی خوراکی نيستند و بايد از آنها پرهيز کنند. چاي يکی از تلخ ترين گياهان موجود در طبيعت است که البته با روش های مختلف سعی در کاهش اين تلخی و صد البته عادت دادن ذایقه مردم به آن دارند. 16. همه اين ها که گفته شد برای چای سبز که خشک شده سريع برگ سبز چای می باشد صادق است. چای سياه که دم کرده مضرتری از چای سبز است با انبار کردن برگ سبز چای در مکان های گرم، پوسيده شدن و تخمير اين برگ ها، تغيير رنگ آنها به قهوه ای و سياه (مشابه عملی که باغبانان در وسط باغ با بر روی هم تلنبار کردن برگهای درختان انجام می دهند تا پوسيده شده و تبديل به کود گردند)، سپس خشک کردن اين برگهای پوسيده بدست می آيد! 17. بدتر از چای سبز و چای سياه، چای هاي جديد طعم داری هستند که دارای اسانس های شيميایی مختلف بوده و تمامی مضرات دو نوع چای قبلی را دارند بعلاوه مضرات مواد شيميایی عطری و طعم دهنده های مصنوعی! (هرچه خوبان همه دارند تو يک جا داری!!) 18. يکی از موارد مرسوم در جامعه ما (خصوصا در مراسم، جشن ها، سمينارها و ...) مصرف بسياری از نوشيدنی ها در ليوان های يک بار مصرف پلاستيکی است. اين ظروف به خصوص در مجاورت با نوشيدنی های داغ به سرعت مواد فوق العاده سمی و خطرناک نفتی را آزاد می کنند. برای امتحان می توانيد در يکی از اين ليوان ها چای داغ بريزيد و چند دقيقه ای کنار بگذاريد تا سرد شود. خواهيد ديد که پرده ای از مواد نفتی روی آن می بندد! 19. در انواع چای هاي بسته ای (معروف به Teafix يا Lipton)، ضايعات / ته مانده های چای که قابل ارایه به شکل عادي نيستند در بسته های کاغذی که براي جلوگيری از وارفتن آنها در آب جوش، پروسه های شيميایی مختلفی روی آنها انجام شده و آغشته به انواع مواد مضر هستند قرار می گيرند. پاره ای از مواد شيميایی موجود در کاغذ مذکور در آب جوش حل شده و وارد بدن مصرف کننده می شوند! 20. مي دانيم که انصافاً دين اسلام کامل ترين دين است و حتي در مورد جزیی ترين موارد زندگي شخصی و اجتماعی دهها و صدها حديث و روايت در کتب ديني ما نقل شده است. حال با فرض اين که ادعاهای بوقهای تبليغاتی تبليغ کننده مصرف چای صحيح باشد و مصرف اين گياه باعث آن همه منافع ادعایی آنها باشد، آيا به نظر شما عجيب نيست با وجود آن که گياه چای از پنج هزار سال قبل شناخته شده بوده است حتي يک مورد هم از معصومين و بزرگان دينی درباره خواص چای و توصيه به مصرف آن مطلبی در هيچ کتاب معتبری به ما نرسيده است؟! برعکس، همان گونه در بالا هم اشاره شد، علما و حکماي هوشيار ما اولين اقشاری بودند که در مورد ورود چای به کشور عکس العمل منفی نشان داده و به مخالفت برخاستند. 21. ابو علي سينا (نابغه طب اسلامي) در طب سنتی از چای به عنوان ماده پست غذایی نام می برد و از آن فقط برای مصارف درمانی در شرايط خاص استفاده می كرده است. 22. ممکن است عليرغم خواندن موارد فوق به دليل تبليغات زيادی که در قالب مقالات و اخبار مختلف شبه علمی به خورد جامعه داده می شود، هنوز باور نکرده باشيد که مصرف اين نوشيدنی همه جا تا اين حد مضر است. بسياري می پرسند که اگر واقعاً چای مضر است پس چرا اين قدر در رسانه ها از آن تعريف شده و در همه جا مصرف می شود؟ پاسخ آن است که اولاً ما نفي نمی کنيم که چای فوايد اندکی نيز دارد، اما این فواید قابل مقايسه با مضرات فراوان آن نيستند. مانند شراب و قمار که خداوند متعال در قرآن کريم در مورد آنها می فرمايد: «از تو در مورد شراب و قمار می پرسند، بگو در آنها منافعی هست، اما ضررهای آنها بسيار بيشتر است». ثانياً فراموش نکنيد که تجارت چای گردش مالی ميلياردی در سراسر جهان دارد. به نظر شما مافياها و کارتل های تجاری بزرگی که از اين راه منافع و سود سرشاری می برند به اين راحتي اجازه می دهند که حقايق برای مردم آشکار شوند؟! فراموش نکنيد که در اوايل قرن بيستم شرکت های سازنده سيگار و دخانيات به پاره ای از دانشمندان بی وجدان مخفيانه پول می دادند تا مقالات به ظاهر علمی در رد خطرات دخانيات و حتی طرح فوايد استفاده از آن نوشته و در مجلات معروف علمی آن زمان چاپ کنند. اسناد اين تبانی های بزرگ و کثيف در اواخر قرن بيستم منتشر شد، يعنی زمانی که همه ذينفعان ماجرا مرده بودند و مضرات بلای خانمانسوز دخانيات بر همه آشکار شده بود! دور از واقعیت نیست که گفته شود مشابه چنين اتفاقاتی در زمانه ما هم برای چای، موبايل، نوشابه، سوسيس، کالباس و ساير موارد مشابه رخ می دهد و اين ما هستيم که بايد عقلمان را قاضی کرده و سلامتی خود و اطرافيانمان را فدای مطامع مادی عده ای از خدا بی خبر نکنيم. 23. بعضي می پرسند اگر مصرف چای اين قدر مضر است چرا خداوند آن را آفريده است؟! پاسخ ساده است: خداوند حکيم هيچ موجودی را در عالم بدون دليل و حکمت خلق نکرده است، اما اين به معنی آن نيست که هرچه آفريده شده خوردنی و دارای ارزش غذایی است!! بوته چای يکي از بهترين گياهانی است که می تواند هوا را از انواع آلودگی ها پاک کرده و حجم زيادی اکسيژن توليد کند. دليل آن که هوای مزارع چای بسيار مطبوع است نيز همين واقعيت می باشد. در حقيقت بشر امروز اگر عاقلانه فکر کند بايد به جای خوردن برگهای چای، بوته آن را به عنوان يک تصفيه کننده عالی هوا در سرتاسر معابر شهرها بکارد. شايد يک دليل ديگر برای آن که مصرف خوراکی چای مضر است همين باشد که اين گياه سموم موجود در هوا را به خود جذب می کند! همچنين به دليل اين که گياه چای اسيدی است، ماده ضد عفوني کننده خوبی می باشد. لذا براي شستشوی چشم های عفونی و لثه های عفونی مفيد است. در طب سنتی برای درمان چشم عفونی شده نوزادان در عوض انواع و اقسام داروهای شيميایی و آنتی بيوتيک های دارای اثرات مضر جانبی فراوان، با استفاده از آب جوشانده چای چشم نوزاد را طی چند نوبت شستشو می دهند. 24. اگر می پرسيد که چه بايد کرد، عرض می کنم: اولاً اطلاع رساني وسيع در بين همه آنها که دوستشان داريم. ثانياً رواج ده ها دم کرده طبيعی خوش طعم، مفيد و باصرفه که جانشينان بسيار مطلوبی براي چای مضر هستند در سطح جامعه (براي شروع از خانه خود و نزديکانتان شروع کنيد). به عنوان مثال می توانيد به تناوب از جوشانده بادرنج بويه (گياه مورد علاقه زنبور عسل که جوشانده آن مورد استفاده حضرت اميرالمؤمنين علی عليه السلام نيز بوده است)، دم کرده برگ گياه به ليمو (گياهی با برگ های شبيه نعنا، با شربت به ليمو اشتباه نکنيد)، دم کرده ميوه نسترن، دم کرده گل گاوزبان، دم کرده بابونه، جوشانده تخم گشنيز (به صورت آسيا شده)، دم کرده پونه، دم کرده زنجبيل، دم کرده زيرفون، دم کرده برگ تيول و ... ده ها جوشانده و دم کرده طبيعی و مفيد ديگر که به تفصیل در بخش مقالات درج شده است، استفاده کنيد. مجید تجملیان 1. حال باتوجه به این مقاله چرا اینقدر جوانهای ما بخصوص قشر مذهبی این سم کشنده و مهلک را مصرف می کنند. در صورتی که به حکم مراجع خوردن هر چیز که برای بدن ضرر دارد حرام است و حتی یکی از علما که تشرفی به محضر امام زمان (عج) داشتند موقعی که به حضرت چای تعارف کردند حضرت فرمودند ما اهل بیت (ع) از فضولات نمی خوریم. آیا نباید بیدار شویم؟ دشمن در تغذیه ما کامل دستکاری کرده و به طرق مختلف سعی در تخریب و تضعیف عمر شیعیان دارد. وقتی تغذیه تن درست نباشد روح نخواهد تنواست سیر کند و دچار همین بدن خواهد شد. حال با توجه با این مسائل چه باید کرد؟ لطفا راهنمایی کنید و کمی این مسئله را شرح دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که افراط در چای‌خوردن چیز بدی است، بحثی نیست ولی نظر مبارک‌تان باشد که همسر علامه‌ی طباطبایی می‌فرمودند چای‌خوردن ایشان هیچ‌وقت منقطع نمی‌شد و یا حضرت امام تا حدّی اهل چای‌خوردن بودند و خودم مکرر شاهد بودم که سماور آیت اللّه بهاءالدین در طول روز خاموش نمی‌شد. ظاهراً استعداد بدن‌ها نیز متفاوت است. موفق باشید

14848
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم ضمن عرض سلام و وقت بخیر خدمت استاد محترم در ادبیات سیاسی اجتماعی امروز واژه های فراوانی با پیشوند هویت مانند (هویت فردی، هویت اجتماعی، هویت دینی، هویت ملی، هویت تمدنی، هویت تاریخی، هویت جنسیتی و ... بکار می روند که هرکدام خواستگاه متفاوتی در علوم مختلف مانند فلسفه، روانشناسی، علوم سیاسی، جامعه شناسی و ... دارد. در تمامی اینها هویت بعنوان یک واژه مشترک استعمال می‌شود ولی تعاریفی که هر یک از هویت ارائه می نمایند بسیار متفاوت است. به نظر می‌رسد در ادبیات تمدنی بحث از هویت غیرقابل اجتناب است و لازم است تا با مفهوم شناسی صحیح هویت، درک صحیحی از ترکیب هایی که هویت در آنها بکار رفته است حاصل شود تا وقتی سخن از هویت سازی تاریخی و تقابل هویتی انقلاب اسلامی با غرب به میان می آوریم عمق مفهوم این عبارت به درستی ادراک گردد. قطعا در این بحث مفاهیم اولیه هویت مانند وجوه تمیز شخصی از شخص دیگر و جامعه ای از جامعه دیگر و نیز به معنای شناخت نقش خود در نظام کلی جامعه برهمگان آشکار است لکن ابهامات و مناقشات زیادی در گفت و گو در این مورد به دست آمده که در قالب چند پرسش خدمت جنابعالی طرح می گردد: 1. اساسا مساله هویت انسان و جامعه ابعاد وجودی دارد یا ماهیتی؟ اهمیت این سوال آنجاست که ما هرجا از انقلاب اسلامی بحث نموده‌ایم پای تکامل الهی انسان براساس ربوبیت تاریخی حضرت حق در میان آمده و نظر دائما به وجود است ولی تعاریف موجود از هویت به اعتباریات فرد و جامعه نظر دارد. 2. هویت امری ذاتی و فطری است یا اکتسابی؟ اهمیت این سوال آن جا روشن می‌شود که می‌خواهیم یک فرد یا اجتماع را به لحاظ هویت دار بودن یا بی هویت بودن یا دچار بحران هویت شدن تفکیک کنیم و آن فرد یا جامعه را از وضع هویتی نامطلوب به وضع هویت مطلوب سوق دهیم و به اصطلاح هویت سازی کنیم. 3. آیا هویت امری بسیط است یا مرکب از عوامل متعدد است؟ روشن شدن پاسخ این سوال در آسیب شناسی هویت و هویت سازی لازم می نماید. 4. آیا هویت فرد، هویت جامعه را می‌سازد یا برعکس و یا این یک رابطه متقابل است؟ تا روشن شود در هویت تمدنی، تمدن نوین اسلامی از کدامیک باید به دیگری رسید تا چنین هویتی خود را ظهور دهد. 5. تاریخ چگونه بعنوان بعدی از هویت فرد و جامعه نقش آفرینی می کند؟ 6. آیا هویت یک فرد یا جامعه آنچه باید بشود است یا آنچه در خارج شده است؟ در نسبت با گذشته است یا در نسبت با آینده یا در نسبت با مطلوبی که باید تحقق یابد یا در نسبت با حقیقتی که باید به ظهور آید؟ ضمن عذرخواهی از تعدد سوالات و سپاس و قدردانی قبلی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در معنای هویت، نظر به وجود انسان در آن رابطه در میان است. مثلاً در هویت تاریخی، نظر به وجهِ وجودی انسان در نسبت او با تاریخ در میان است 2- این انسان است که در تعریف نسبت خود با موضوعات مختلف، هویت خود را شکل می‌دهد 3- هویت یک امر بسیط است 4- جامعه معناهای مختلف را در هر تاریخی به ظهور می‌رساند و افراد نسبت به آن معانی خود را شکل می‌دهند و برای خود هویت می‌سازند 5- زیرا تاریخ محلِ تجلّی اراده‌ی الهی است در هر دوره‌ای، و افراد در نسبت به آن دوره می‌توانند خود را معنا کنند و هویت ببخشند 6- این انسان است که باید آن را در خود محقق کند و به ظهور برساند تا بی‌هویت نباشد. موفق باشید

14404
متن پرسش
سلام: 1. استاد مقداری از کتب استاد صفایی را تهیه کردم برای خواندن. آیا رویکردم برای مطالعه آثار ایشان این باشد که در حال خواندن آثار یک عارف هستم؟ برای سلوک؟ 2. کتابهای: شعر و همزبانی - فلسفه سیاست خشونت - فلسفه تطبیقی - تمدن و تفکر غربی - فارابی فیلسوف فرهنگ - وضع کنونی تفکر در ایران (از دکتر داوری ) این کتب را تهیه کردم. نمی دانم از کدام شروع کنم به خواندن. راهنمایی ام کنید. 3. کتاب منازل السائرین را هم تهیه کردم. ولی فکرکنم زود است الان برایم. درست است استاد؟ 4. کتب «شهریار زر شناس» که نقد غرب و مبانی اش را می کند مفید است؟ از دوستان شهید آوینی است ظاهرا. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- رجوع به مرحوم صفایی به عنوان یک انسان دارای صفای روح، کارساز است 2- دکتر داوری را با کتاب «وضع کنونی تفکر در ایران» شروع بفرمایید 3- «منازل السائرین» را بعدها آن‌هم با استاد دنبال کنید 4- نگاه استاد زرشناس نسبت به غرب، نگاه خوب و سرزنده‌ای است. موفق باشید

14357

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: در جلسه شنبه (امروز) طبق آیات قرآن فرمودید اهل کتابی که سر جنگ با دین خدا ندارند، خدا و معاد را قبول دارند در کار خیر سبقت می گیرند امر به معروف و نهی از منکر می کنند و ... و اینان رستگارند. در غرب دو گروه داریم یک سری امثال سردرمدارانشان با خدا و دین خدا سر جنگ دارند، متجاوز، زور گو زیاده خواه و ... هستند که ما کاری با اینها نداریم و گروه دیگر اکثرا خدا و قیامت را قبول دارند کار خیر هم می کنند به حقوق یکدیگر حتی بیشتر از ما احترام می گذارند و ... بنابراین اینان طبق قرآن رستگارند و این در حالی است که شما در جلسات اغلب به فرهنگ غرب اشاره داشتید که انسانها را به گونه ای بار آورده است که خوبی می کنند که خوب باشند و خوبی ببینند، دزدی نمی کنند که دزد نباشند، احترام می گذارند که احترام ببینند و ... و می گفتید اعمال اینان هیچ نتیجه ای در آخرت برایشان ندارد و این با ظاهر این آیات منافات دارد. پس مصداق این آیات که در مورد اهل کتاب سخن گفته امروزه چه کسانی هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به فرموده‌ی آیت اللّه جوادی در این آیات بیشتر اشاره به یهود است هرچند خطاب را متوجه اهل کتاب کرده. از طرفی ملاک نجات اهل کتاب به همین صفاتی است که برشمردید. حال چند درصد اهل کتاب مطابق این صفات هستند؟ باید بررسی شود. البته گرفتاری آن‌ها نسبت به حاکمیت فرهنگ غرب، موضوعی است که نباید از نظر دور شود. موفق باشید

13033

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و وقت بخير: استاد عزيز لطفا منبع منسجمى پيرامون فهم بحٽ تجلى معرفى بفرماييد؟ هرچه از ابعاد مختلف بررسى مى کنم باز هم بخش هاى نامفهومى برايم وجود دارد. با تشکر از شما در پناه حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مطالعه‌ی بحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» إن‌شاءاللّه موضوع برایتان قابل تصدیق می‌گردد. موفق باشید

10609

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: من در کودکیم به علت اینکه بد خواب بودم و از اینکه همه خواب بودن و من بیدار می ترسیدم، برای رهایی از این ترس خیالاتی را تصور می کردم تا از این ترس دور باشم. خیلاتم هم بر اساس اتفاقات روزمره یا فیلم هایی که می دیدم بود ولی رفته رفته این برنامه روزانه ام شد. چند سال پیش برای حل کردن این معضل از استادی کمک خواستم ایشان فرمودند آدم به دنبال آنچه که دوست دارد می رود و من هم هر وقت این خیالات سراغم می آمد دنبال کشف این بودم که چه چیز در این خیالات هست به طوری که فهیدم خودم را در این خیالات می یابم و نداشته هایم را در خیالات می آوردم که دارم و به اینجا رسیدم که من هستی هستم و بعد هم آشتی با خدای شما بر آن صحه گذاشت. الان دو سال ازاین کشف می گذرد ولی من هنوز نتوانسته ام بر اساس این نوع نگاه زندگی کنم و هنوز خیالاتم ادامه دارد، اشکالم هم این است که نمی توانم استعداد و قابلیت خودم را پیدا کنم و ادامه مسیر دهم. لطف شما مرا در این مورد راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم با مباحث «ده نکته از معرفت نفس» و «برهان صدیقین» مسیر خوبی جلوی شما قرار می‌گیرد. موفق باشید
10332
متن پرسش
بسمه تعالی: پس از سلام، با توجه به این‌که ایام محرم نزدیک است و ما برای انس بیشتر با حضرت اباعبداللّه«علیه‌السلام» با انبوه کتاب‌ها روبه‌روئیم و از جمله با کتاب‌های خودتان، غیر از کتاب‌های شما چه کتاب‌هایی را برای امسال‌مان پیشنهاد می‌کنید که فعلاً به آن رجوع کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه‌اید در اقیانوس بیکران کربلا هر دُرّی را که برگزینید هزاران نور از انوار الهی به قلب شما می‌افشاند، ولی اگر خواستید تا اندازه‌ای با اسرار کربلا و انوار سیدالشهداء«علیه‌السلام» آشنا شوید، از کتاب ارزشمند «چراغ هدایت» تألیف استاد گرانقدر آیت‌اللّه شجاعی غافل نگردید. موفق باشید
7558

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استادارجمند سلام علیکم. سوالی داشتم در مورد استادمحمد شجاعی(موسسه منتظران منجی) واینکه آیا ایشان و کلاسهایشان و برنامه های مطالعاتی که می دهند مورد تایید حضرتعالی هستند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خداوند به ایشان توفیق لازم را بدهد، بنده ایشان را برای اسلام مفید می‌دانم و دعاگویشان هستم. موفق باشید
6204
متن پرسش
با سلام باتوجه به این که حقیقت انساان روح هست چرا برای ائمه مخصوصا امام حسین عزاداری می کنیم درصورتی که بر بدن ایشان صدمه وارد شده نه به حقیقت شان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در نهضت اباعبداللّه«علیه‌السلام» متوجه هدم اسلام از یک طرف و تقابل سیدالشهداء«علیه‌السلام» از طرف دیگر هستیم و حضرت در درون نهضت خود با ایجاد جنبه‌های عاطفی، انسان‌ها را متوجه عمق فاجعه‌ای می‌کنند که پیش آمد. شاید کتاب «راز شادی امام حسین«علیه‌السلام» در قتلگاه» در این مورد کمک‌تان کند. متن کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید
نمایش چاپی