بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
258

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
حکم نواختن گیتار کلاسیک چیست؟
متن پاسخ
بسمه تعالی . سلام علیکم. بنده در این موارد اطلاعی ندارم در این موارد به سایت مرجع خود رجوع فرمایید.
16905
متن پرسش
سلام استاد: ماجرای حقوقهای نجومی را که مطّلعید و توضیحاتی ارزنده فرموده اید، بنده بیشتر رفقایم طلبه و سپاهی هستند و سپاه را یک نهاد مقدّس برای جمهوری اسلامی می دانم، و خود شما هم با روحیات این شاگردتان کم و بیش آشنایید، امّا این قضیه حقوقهای نجومی در این نهاد مقدس هم نفوذ داشته است و باعث شده مثلا یک سرهنگ فقط یک خانه دارد و یک سرهنگ دیگر در همانجا چند خانه دارد و چند پمپ بنزین و ویلا در شمال و ... یک شکافی بسیار گسترده که باعث بدبینی زیادی شده است، مردم هم کمی حق دارند بدبین شوند ولی نه به همه. الان رفیق خود بنده که سپاهی است و به زور خرج و مخارج زندگی اش را تامین می کند، در صورتی که چندین سال است که سپاهی است ولی کسی را می شناسم که دقیقا هم سابقه با اوست ولی از وقتی وارد سپاه شده آنقدر پولدار شده است که بسیار جای تامل دارد، از خودش هم که می پرسی معترف است که از وقتی سپاه رفته وضعش درست شده. استاد! شما بنده را می شناسید و می دانید که نعوذبالله معاند و ... نیستم و اتفاقا بسیار طرفدار سپاه هستم چون (معتقدم) که سپاه است که می تواند به معنای واقعی از حضرت آقا و انقلاب دفاع کند و اهداف اصیل انقلاب را محقق سازد ولی متاسفانه بنده می بینم که نفوذ در این قسمت هم داشته ایم، و این مرا نگران می کند. به نظر شما می توان کاری کرد؟ این حرکت نهی از منکر خود جوش (حقوقهای نجومی) می تواند باعث شود این نفوذ از بدنه کشور و بخصوص سپاه عزیز از بین برود؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره بنا به سخن مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه»: «وجودِ چالش، انسان‌های آگاه و بصیر و شجاع را نگران نمی‌کند. وجود چالش انسان‌های متعهد را به نگاه به ظرفیت‌های موجود و احیاناً معطل‌مانده وادار می‌کند». بنده معتقدم این نقص‌ها بالاخره از طریق نقشه‌های عمیق دشمن حتی وارد سپاه نیز شد و خیلی قبل بنده به رفقا عرض کردم دشمن از این طریقه بدنه‌ی نظام دفاعی ما را در اشرافیت‌زدگی آلوده خواهد کرد و بحمداللّه بزرگیِ انقلاب زنده‌ی اسلامی موجب شد که در این مورد نیز دشمن ناکام بماند و یکی از حیله‌های آن که حیله‌ی خطرناکی هم بود، خنثی شود. موفق باشید

14765

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: برای اینکه بتوانیم با جریان سید صادق شیرازی مبارزه کنیم: ۱. خودمان چه کنیم؟ ۲. برای تبلیغ در شهرستان چه کنیم که آنها را آگاه سازیم؟ ان شاءالله شما هم در ثواب تبلیغش شریک باشید با راهنمایی که می کنید. چون قرار است این قضیه روی ۷۰ روستا اجرا شود به امید خدا. سخنران همه شان هم بدبختانه خودم خواهم بود. من هم نمی توانم بی استرس سخنرانی کنم متاسفانه. راهنمایی بفرمایید. التماس دعا. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: مستقیماً بنا نیست ما در مقابل این‌نوع افراد موضع‌گیری کنیم، زیرا موجب مطرح‌شدن‌شان می‌شود ثانیاً: عرایضی در تبیین آیه‌ی 4 سوره‌ی احزاب شده است. إن‌شاءاللّه کمک می‌کند. موفق باشید

11218

اندر شکبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: با توجه به جواب 11199 که فرمودید: «همین‌که پذیرفته‌اید بنده در خارج از ذهن شما وجود دارم که از بنده سؤال می‌کنید، نشان می‌دهد به طور بدیهی وجود خارج را پذیرفته‌اید و اگر هم بگویید همین هم در ذهن خود دارید پس چرا از بنده سؤال می‌کنید، از آن صورت ذهنی که در ذهن خود دارید سؤال کنید؟!» باید بگویم بنده نپذیرفتم شما در خارج از ذهن بنده وجود دارید اتفاقا می خواهم خدمتتان عرض کنم دلیلی نیست که شما درخارج از ذهن من هستید بلکه چه اشکالی دارد که از شما در درون خود سوال می پرسم اصلا شما را قسمت ناخوداگاه من که به آن اگاهی ندارم و تحت اختیارم نیست می سازد و من از ذهن خودم سوال پرسیدم و جواب گرفتم و اینکه فرمودید: «اگر هم بگوییم علم همان چیزهایی است که در ذهن ما است بدون آن‌که حکایت از جهان خارج کند، که باید منکر وجود اطراف خود باشید و فقط با خودتان حرف بزنید. بدیهی است که این کار را نمی‌کنید.» در این سخن شما پیش فرضی دارید که لازمه قائل شدن به اینکه علم همان چیزهای ذهنی است انکار وجود اطراف خود و حرف زدن با خود است باید خدمتتان عرض کنم این لازمه درست نیست و بنده منکر وجود اطرافم نیستم بلکه می گویم اطراف من که درک می کنم همان وجود های ذهنی من هستند و لازمه این سخن این نیست که با خودم مثل دیوانه ای حرف بزنم بلکه لازمه اش آن است که شما وجود ذهنی من هستید و من در عالم ذهن با شما صحبت می کنم و عالم ذهن من همان اطراف من هستند که تجلی ذهن ناخوداگاه من یا همان خداوند هستند و چه دلیلی است که این سخن حکما را «نفس ناطقه با احاطه‌ای که به جهت مجرد بودن بر همه‌ی محسوسات دارد به کمک حسّ، صورت محسوسات را در خود ابداع می‌کند» اینگونه نگوییم که نفس ناطقه با احاطه‌ای که به جهت مجرد بودن دارد مستقلا صورت هایی را در ذهن ابداع می کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: لازمه‌ی این سخن انکار هرچیزی است که خارج از ذهن وجود دارد و عملاً شمائید و ذهن خود که این با بدیهیات ادراک افراد نمی‌خواند هرچند کسی که این‌طور فکر کند را کسی مجبور نمی‌کند نباید این طور فکر کند، تنها می‌توان به او گفت اجازه دهید ما مثل شما فکر نکنیم. موفق باشید
10461

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: با توجه به اینکه اعلام شد استخدام در دستگاههای دولتی باید با آزمون باشد ولی اکنون در شهر کوچکی که بنده زندگی می کنم شاهد اجرای این قانون نیستم و می بینم که بعضی از افراد همشهری بنده در ادارت بدون هیچگونه آزمونی استخدام می شوند. حال سوال بنده این است که نظر شما در این مورد چیست و اگر خلاف قانون باشد حقوق در یافتی از نظر شرعی مشکلی دارد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به آن کسی که به‌کار گرفته می‌شود ربطی ندارد، از شما خواسته‌اند این کار را بکنید و این حقوق را بگیرید. آری اگر پارتی‌بازی کردید و یا به هر شکلی کسی را که حق داشت در آن کار وارد شود کنار زدید، حقوق شما شبهه‌ناک خواهد بود. موفق باشید
10457
متن پرسش
با سلام فرموده اید: «همواره همه تا ابد به سوی خدا در حرکت‌اند و هیچ‌وقت رسیدن به معنای دست‌یابی به انتها معنا ندارد.» رسیدن معصومین به خدا و عین کمال بودن آنها چه معنایی دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ فرقی در این موارد نمی‌کند زیرا خداوند به عنوان واجب‌الوجود و صاحب کمال مطلق، هدف است و ائمه«علیهم‌السلام» سعی دارند آن نهایت قربی که امکان دارد یک مخلوق بدان دست یابد را به‌دست آورند و این غیر از آن است که مثل خدا صاحب کمالات الهی شوند. موفق باشید
9260
متن پرسش
استاد عزیز سلام: من یه مشکلی داشتم اگه زحمتی نیست کمکم کنید. من چند وقتیه در مورد «دعا» دچار شک و شبهه بودم تا اینکه یکی از سخنرانی هاتون که توش در مورد دعا گفته بودید و گوش دادم یک کم فلسفه دعا برام روشن شد اما هنوز قلبم آرامش نیافته و درست نمیتونم دعا کنم! چی کار کنم؟ اگه اثری هم در این مورد دارید بفرمایید تا تهیه کنم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی معلوم شود ما در تکوین نسبتی با خدا داریم و عین ربط به خدا می‌باشیم و باید در انتخاب و اختیار خود، مطابق تکوین خود که هستی ما به حساب می‌آید عمل کنیم، پای دعا به میان می‌آید تا تمام ابعاد هستی خود را در اتصال باحضرت حق شکل دهیم و نخواهیم خود خواهانه و به صورت مستقل از خدا زندگی را بگذرانیم. دعا عامل حضور انسان است در محضر حق. انسانی که می‌فهمد در همه‌ی ابعاد باید خدایی باشد و همه‌ چیزها اگر از خدا عطا شده باشد مفید است و از آن مهم‌تر این که دعا راه انس جان انسان است با خدایی که از جهت علم و حیات، نور محض است و شرط داشتن حیات و علم حقیقی، انس با علم و حیات محض است. با دعا انسان از خود بیگانگی و بی وطن بودن، به آغوش وطن خود بر می‌گردد و به نِیِستان خود که مقام آزاد شدن از کثرت‌ها است رجوع می‌کند. در آن حال به نور خدا در عالم زندگی می‌کند. خداوند به رسولش فرمود: «وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ رَمى‏» یعنی ای رسول من آن‌گاه که تو تیر می‌اندازی، تو نیستی که تیر می‌اندازی؛ این خداست که تیر می‌اندازد. شما در نظر بگیرید خداوند تا چه اندازه به بنده‌ی خود نزدیک شده و بنده‌ی او تا چه اندازه در عالَم با خدا زندگی می‌کند. این حاصل اُنس با خداست. بنده معتقدم شما با دعای سحر و به دنبال آن دعای ابوحمزه تا این اندازه در عالَم با خدا زندگی خواهید کرد. ورود به عالَمی که خدا همه‌کاره است در اثر دعا حاصل می‌شود. غفلت از حقیقت، با غفلت از نقش دعا ظهور می‌کند زیرا اگر کسی نتواند از طریق دعا نقش خدا را در عالم احساس کند چگونه می‌تواند با حقیقت که همان اسماء و انوار الهی است به‌سر ببرد؟ پس در یک کلمه، حقیقت انسان با دعا برای انسان ظهور می‌کند. موفق باشید
7869

جنت الذاتبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد . استاد عبارت جنت الذات که بر روی سنگ آرامگاه علامه طباطبائی نوشته یعنی چی ؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: می‌دانید که جنت صفات داریم که سالک در آن با صفات الهی روبروست و در جنت افعال، سالک متوجه نور الهی در همه‌ی افعال می‌شود و بالاترین جنت، جنت ذات است که سالک به وجود حق همه‌ی مخلوقات را می‌یابد و وجه حقانی موجودات را به حق می‌یابد. موفق باشید
3520
متن پرسش
سلام علیکم 1-امامان (ع) تا زمانی که ظاهرند مجبورند خود را پایین بکشند در حد درک و عقل مردم و اینگونه هیچ وقت آن رجوع کعبه گونه به امام رخ نخواهد داد و غیبت راهی شد تا مردم خود را بالا بکشند و آرام آرام از این طریق رجوع به مقام غیبی امام رخ دهد 2- این که زمان ظهور زمین از ظلم و ستم پر می شود شرط لازم ظهور است یا نشانه ی لازم ظهور که ائمه از علم به آینده خود خبر داده اند؟ خیلی ممنون خداوند توفیقات همه مان را بیشتر کند.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- قسمت اول سخن‌تان حرف خوبی است 2- شاید نشانه‌ی ظهور باشد. موفق باشید
2024
متن پرسش
سلام علیکم! با تشکر از پاسخ دوم شما به سوال بنده در مورد نحوه ارتباط با زنان فامیل. اما شما در سوال اول بنده در سوال شماره 1959 طوری صحبت کرده بودید که من اینگونه برداشت کردم که باید به زنان فامیل نگاه کرد. مثلا اینکه فرموده بودید:«چطور می‌شود انسان همسر برادرش را در خیابان ببیند و نشناسد، این یک مورد طبیعی نیست و حقوق آن خانم رعایت نشده است...» خوب این یعنی اینکه فرد باید به زن برادر خویش نگاه کند. و سایر موار پاسخ اول. اما در پاسخ دوم به شماره 1978 فرموده اید:«همچنان که دیدن نامحرم به معنای آن است که اراده کنیم او را ببینیم غیر از آن است که چشم ما به چهره ی او برخورد کند.» به نظر من این دو جواب تناقض دارد. بالاخره ما با اراده باید زن نامحرم را ببینیم یا خیر؟! اگر نباید ببینیم خوب وقتی نبینیم نمی شناسیم. پس آن دوست من که گفته بود من زن برادر خویش را دیدم ولی نشناختم طبیعی است. اما اگر این طبیعی نیست پس باید انسان زن نامحرم را ببیند. بالاخره کدام درست است!؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: منظور بنده نگاه گذرا برای شناختن است. موفق باشید
1782

اصلاح خودبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد عالی قدر-چند سالی است که می خواهم رذایل اخلاقی ام را بیرون بریزم و در مباحث دین پپیش بروم و با توجه به نظر بزرگان به این نتیجه رسیدم که باید اول از خانه و احترام به پدر و مادر شروع کرد ولی چندین بار تا جاهایی پیش رفتم ولی به دلیل اخلاق بسیار نامناسب مادرم پس رفت کردم(گاهی رفتارهای سبک ،نسنجیده ، بچه گانه و غیر دینی که به شدت خشمگینم میکند ) و همچنین در خیلی جاها به علت رودربایسی و کم رویی (عدم بلوغ عاطفی) خیلی از نظرات بزرگان را نتوانستم در خانه پیاده کنم خواهشمندم در این مورد راهنمایی ام کنید ، فکر می کنم اگر در این مورد موفق بشوم در باقی موارد خیلی بتوانم سریع تر حرکت کنم .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام بنده نمی‌دانم منظور شما از این‌که می‌فرمایید می‌خواهید جهت اصلاح خود از خانه شروع کنید چیست. آنچه به ما دستور داده‌اند آن است که با پدر و مادر خود مدارا کنید، حتی اگر اعمال ناپسند از آن‌ها دیدید – بدون تأیید آن عمل- آن‌ها را تحمل کنید و در رفع حوائج زندگی آن‌ها در حدّ امکان خود کوتاهی نکنید. سر به سر خانواده نگذارید، صفای اخلاقی شما با مدارا با خانواده حاصل می‌شود. موفق باشید
18427
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: با توجه به سوالاتی که از شما در مورد معمم شدنتان پرسیده شده و پاسخ های شما برای بنده سوالاتی پیش آمده که مطرح می کنم: استاد شما دلیل اصلی که برای معمم نشدنتان فرمودید این بوده که مطالعات لازم فقهی را نداشته اید مثلا در جایی فرمودین (چون به طور کامل فقه نخوانده‌ام نباید معمم شوم) و... البته در جایی دیگر از شرایط علمی لازم برای معمم شدن ذکر کردید: (از جهت علمی اولاً: بتواند به سوالات فقهی شایع مردم ـ با توجه به آگاهی اجمالی به اختلاف فتاوی و اطلاع از مبانی احکام (در حدّ کتب نیمه استدلالی مثل شرح لمعه) ـ پاسخ دهد همچنین لازم است در این مورد، به مطالعه‌ی احکام از رساله و عروه نیز بپردازد.) می خواستم بپرسم که 1. آیا منظورتان از مطالعات لازم فقهی همان است که در بالا متذکر شدید؟ 2. استاد در جایی فرمودید (معتقدم فعالیت‌های فرهنگی وقتی با لباس روحانیت باشد تأثیرش بیشتر است و جهت آن هم سالم‌تر خواهد بود) پس چرا در راستای تاثیر بیشتر فعالیت های فرهنگیتان اقدام به مطالعات فقهی و در نتیجه اقدام به ملبس شدن نکردید؟! با توجه به اینکه با خواندن مقداری رساله و آگاهی از اختلافات فتوا می توان به سوالات رایج مردم پاسخ داد 3. آیا طلبه ای که نخواهد مطالعات فقهی داشته باشد و صرفا بخواهد در زمینه های تخصصی دیگر مطالعه داشته باشد مثلا کلام و...نباید معمم شود؟ چون شما فرمودین (چون به طور کامل فقه نخوانده‌ام نباید معمم شوم) 4. به نظر بنده می رسد که در راستای کتب و جزواتتان و مطالبی که برای طلاب نوشته اید اگر جزوه ای هم به امر ملبس شدن اختصاص دهید و مسائل آن را بررسی کنید خیلی برای طلاب در شرایط امروز مفید باشد چون طلاب بسیاری در این مسئله درگیر هستند و کتبی که در این زمینه نوشته شده و مطالبی که از طرف اساتید مطرح شده به نظر می رسد کافی نیست و نمی تواند پاسخگوی دغدغه های طلاب و نگرانی ها و نا آرامی های آنان در این زمینه باشد. مثلا مطالبی که آیت الله طهرانی در امام شناسی آورده اند یا ... با توجه به اینکه بنده خود شاهد این مسائل در برخی از طلبه ها هستم. خواهشمندم مفصل پاسخ دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی برای مفصل گفتن در این مورد ندارم. همین اندازه می‌توان گفت روی هم رفته برای اصلاح یک جامعه روحانیون تأثیر بیشتری دارند مگر آن‌که مخاطبان، خاص باشند و فرد هم در موقعیّت شناخته شده‌ای باشد. شرایط اولیه‌ی انقلاب چنین اقتضا کرد که برای افرادی امثال بنده امکان طرح مسائل معرفتی را بدون آن‌که لازم باشد معمم گردند بود و این به جهت شرایط خاص انقلاب به وجود آمد که افراد در یک نحوه اتحاد و یگانگی همدیگر را درک می‌کردند ولی بعد از آن، این موضوع به آن شکل به جهت گستردگی شهر منتفی شد و از این جهت افراد، با کسوت روحانی می‌توانند سخن دینی خود را بیشتر برای عموم قابل پذیرش کنند. موفق باشید.

16561
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوّت و خسته نباشید عرض می کنم: 1. دروس اخلاقی مرحوم آقا مجتبی تهرانی (ره) را برای افراد بیست تا 30 ساله مناسب می دانید؟ (به شرط هماهنگی ذوق فرد) 2. برخورد با کتب استاد داوری چگونه باید باشد؟ اگر می شود و زحمتی نیست، نوع مطالعه و یادداشت برداری خودتان را بفرمایید که چگونه بوده؟ تا استفاده کنیم. 3. اگر کسی مثل بنده ی گنه کار بخواهد در این شبهای قدر تحولی در نفس خود ایجاد کند و توبه ای بکند و بخواهد خود را از جهنّم اعمال و صفات و ذات نجات دهد چه اعمالی انجان دهد بهتر است؟ بجز اعمال خود شب. یعنی با خدا چگونه سخن بگوید و از چه بابی و از چه ذکر و دعایی استفاده کند؟ 4. اگر طلبه ای مثل من تصمیم بگیرد فعلا هیچگونه تبلیغی نکند و صرفا مشغول خانواده خود باشد و تهذیب و تحصیلش، و ده الی بیست سال خودش را قوی کند و سپس ملبس شود و وارد جامعه شود، به نظر شما می ارزد؟ یا این که چون فردا معلوم نیست بنده زنده باشم یا خیر باید از همین 4-5 سال اول شروع کرد؟ البته از استاد عزیز معذرت می خواهم که نظر خودم را بیان می کنم و درس پس می دهم، بنظرم راه اول راهی است که امام خمینی روحی فداه رفته اند و این راه پسندیده تر است. یعنی اول تمرکز روی تحصیل و تهذیب و بعد به طور «انقلابی» وارد صحنه شدن ... نظر شما چیست استاد؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خوب است 2- با توجه به مباحث روخوانیِ کتاب «خردِ سیاسی در زمان توسعه‌نیافتگی» می‌توانید متوجه‌ی نحوه‌ی برخورد با نوشته‌های دکتر داوری بشوید 3- کار خاصی جز همان اعمال شب قدر، نیاز نیست انجام دهید 4- بجهت این‌که پختگی اولیه در طلبه پیش آید، اواخر سطح و یا اوایل خارج، خوب است که معمم شوید. موفق باشید

16427

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: این حرفی که شما در پایان کتاب «ادب خیال، عقل و قلب» گفتید را اگر کمی واضح تر کنید ممنون می شوم. «آنچه در آخر فقط تذکر مي‌دهم و نمي‌توانم به شرح آن بپردازم؛ توجه به عالمان عالَم‌دار در علم فقه است که ما به جهت نوع مخاطبمان متذکر امثال شيخ انصاري‌ها نشديم که آن بزرگان شاخصه‌ي کاملي از عالمان عالَم‌دار‌اند و عموماً تا مجتهدان در رشته‌ي خاص خود عالَم‌دار نشوند داراي ملکه‌ي اجتهاد نمي‌شوند و لذا طلاّب عزيز بايد از ورود به عالَم عالمان علمِ فقه غافل نگردند، تا لذّت دروس فقهي برايشان صدچندان شود. إن‌شاءالله. یعنی منظورتان این است که با یک عالم که عالَم دارد باشیم و با توجه به دو نکته یکی اینکه طلبه هستم و قصد شروع فقه (لمعه) را دارم، و دوم این حرف امام رحمة الله علیه که می گویند باید فقه جواهری خواند. یعنی در فقه هم روش خواسی دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که یک طلبه در درس خارج فقه مدتی با استادِ درس خارج‌اش مأنوس شود و مطالب را با جدّیت دنبال نماید، إن‌شاءاللّه با عالَم آن استاد مأنوس می‌گردد و این چیز بسیار ارزشمندی است که پس از آن می‌تواند برای خود به عنوان یک سرمایه‌ی شخصیتی داشته باشد. موفق باشید

15176
متن پرسش
سلام علیکم: شخصی به نام محمد علی اکبری که خارج از ایران است و احتمالا شما هم می شناسید و از جریاناتش با خبرید مدعی است که انرژی درمانی می کند و مراجعات بسیار زیادی به وی می شود، از نابینا و ناشنوا بگرید تا معلول جسمانی. این فرد طی یک برنامه ریزی با بیماران خود هماهنگی می کند و آنها را در یک کشور جمع آوری و نسبت به مداوای آنها اقدام می کند. مثلا اخیرا به ارمنستان آمده بود و دایی یکی از دوستان بنده بدلیل یک عمل ناموفقی که در ایران باعث شد هر دو چشمش کور شود و کلیه هایش از کار بیفتد، به ارمنستان رفت و طی هفت جلسه، انرژی درمانی شد. علی اکبری که به او دکتر می گویند بعد آن هفت جلسه که هر روز 2 ساعت انجام می شد ادعا کرد که بعد از سه ماه بینایی به چشمتان باز می گردد و کلیه ها دوباره شروع به کار می کنند و حتی مدعی شد که 1 ماه بعد از انرژی درمانی با مراجعه به آزمایشگاه و صحت تست فعالیت کلیه ها می تواند داروهایش را هم نیز کنار بگذارد. همین بیمار از حال و هوای فضای انرژی درمانی می گوید و عنوان می کند که در زمان انرژی درمانی او دستهایش را نزدیک چشمانم کرد و آنقدر گرما داشت که صورتش به سختی این گرما را تحمل می کرد. الان هم بیمار مدعی است که سایه ی اجسام را می بیند و هنوز قادر به رویت خود اجسام نیست و هنوز 1 ماه نمی شود که از این دیدار می گذرد. نکته دیگر اینکه این بیمار فیلم هایی را از مداوای بیماران آورده که مثلا یه فردی که فلج بوده، بعد از طی جلسات انرژی درمانی از ویلچر خود بلند شده و راه رفته است و یا خود دکتر علی اکبری در همان جا که برای بیماران سخنرانی می کرد، مدعی شد که در جریان دستگیریش در ایران، یکی از قضات مسئول در پرونده این شخص، یکی از پاهایش می لنگید که با انرژی درمانی مداوا یافت. ( راست و یا دروغش به گردن راوی). حال سوال بنده اینست که انرژی درمانی از لحاظ اسلام مورد تائید است؟ و اگر نیست چرا؟ و آیا این نوع قدرت می تواند شیطانی باشد یا نه؟ و در مجموع اسلام رفتن به سمت این گونه معالجات را تایید می کند یا رد؟ لازم است عنوان کنم که همین مریض مورد نظر اولا، کاملا در دسترس است و مطالب نقلی نیست و عینا مشاهده شده و ثانیا، مریض مورد نظر، تقریبا از تمام دکتر های مطرح کشور جواب منفی شنیده و هیچ کدام امیدی به معالجه از راه علم پزشکی نداشتند. راهنمایی بفرمائید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  عرایضی در این مورد در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» شده است. که عیناً از صفحه‌ی 61 آن نکته‌ای را که در این مورد بحث شده، خدمتتان ارسال می‌دارم. در ضمن به عرض برسانم که این نوع انرژی‌درمانی که می‌فرمایید از نظر شرعی حرام نمی‌باشد.

انرژى‏ درمانى هم يك‏ نوع هيپنوتيزم است. اگر كسى دستش طورى درد مى‏ كند كه نمى ‏تواند بالا بياورد، در واقع نفس او اراده‏اى قوى در حركت‏ دادن دستش ندارد در نتيجه دست او ضعيف شده و متقابلًا اراده او براى مقابله با ضعفِ دست او نيز ضعيف شده است و لذا نمى ‏تواند دست خود را بالا بياورد. حالا فردى كه با تمركز مى‏ تواند اراده خود را به او منتقل كند، به شخص القاء مى‏ كند كه تو مى‏ توانى دست خود را بالا بياورى، و اين تصور را در خيال او تثبيت مى ‏كند. اگر نفسِ او اين تلقين را پذيرفت، دست خود را بالا مى‏ آورد، و اگر درمان درد او به اين است كه چند روز دستش را تكان بدهد، تكان مى‏ دهد و بعد هم كه اين خيال رفت، چون چند روز دست خود را تكان داد، دستش خوب مى‏ شود، ولى تأثير هيپنوتيزم در همان چند روز بود، بقيه مربوط به بدن خودِ اوست. طرفِ مقابل پذيرفته كه سردرد دارد، با هيپنوتيزم به او القاء مى‏ كنى نه تو سرت درد نمى‏ كند، چون از اول سر دردِ او به ذهن و خيال او مربوط بود، اگر پذيرفت سردردى نيست، سردردش خوب مى‏ شود. چيزى كه بعضى مواقع خود شما با نصيحت به طرف القاء مى‏ كنيد، حال اگر طرف توانست بپذيرد، نتيجه مى‏ گيرد. بشر با انتقال خيال، مسئله ‏اى را كه اصل آن خيالى بوده است مى ‏تواند تغيير دهد. نوعِ ديگرى از انرژى‏ درمانى‏ هست كه با هيپنوتيزم فرق مى ‏كند، از آن‏جايى كه نفس بعضى از افراد تكويناً و به صورت خدادادى قدرت انتقال دارد، مى‏ توانند اراده و توانايى خود را به ديگرى منتقل نمايند. شما مى‏ بينيد يكى قدش بلند است و ديگرى كوتاه، يكى هوشش زياد است و ديگرى كم، به بعضى ‏ها هم خداوند توانايى ‏هايى مى‏ دهد كه خود آن‏ها حتى در ابتدا نمى‏ دانند چنين توانايى‏ هايى دارند. نفسِ طرف اين توانايى را دارد كه بتواند توانايى‏ هاى نفسِ خود را به فرد ديگرى منتقل كند. لذا اگر الآن بنده دستم را نمى‏ توانم بالا بياورم با انتقالِ توانايى شخصى كه توانايى انتقال قدرت نفس خود را به من دارد، ممكن است بتوانم اين كار را بكنم. بستگى دارد كه بنده چقدر برايم امكان دارد توانايى‏ هاى القاءشده را بگيرم. البته قدرت نفس آن شخص هم كه قدرت خود را انتقال مى‏ دهد در اين امر نقش دارد، به همين جهت همه به يك اندازه شفا نمى‏ يابند. بعضى‏ ها هم مشكلشان بيش از اين‏هاست و به همين جهت اصلًا درمان نمى‏ شوند. اگر آن نفس، قدرت طرف مقابل را گرفت و از آن متأثر شد، خودش آن را ادامه مى‏ دهد و آرام ‏آرام با اراده‏ هايى كه اعمال مى‏ كند، درمان مى‏ شود. در مورد انبياء الهى و ائمه معصومين‏ عليهم السلام موضوعِ شفادادن فرق مى‏ كند، قلب آن‏ها مظهر اسماء الهى است، حال اگر مصلحت بدانند اسم خاصى را كه مناسب رفع مشكل طرف است القاء مى‏ كنند و مشكل حل مى ‏شود. حضرت عيسى (ع) مظهر اسم حَى‏اند و لذا مرده را زنده مى‏ كنند. حضرت پروردگار در اين امور به واسطه‏ ى ذات مقدس حضرت عيسى (ع) بر روح و روان طرف جلوه مى‏كند. موفق باشید  

14786
متن پرسش
سلام استاد: ۱. بعضی از علمای منطق و فلسفه قدیمی بر این عقیده اند که جهل مرکب در دسته بندی علوم قرار می گیرد چون صورت ذهنیه دارد. آیا این می تواند درست باشد؟ جهل یعنی عدم علم. جهل مرکب یعنی عدم را نمی دانم که عدم است. دو عدم پشت سر هم. عدم که چیزی نیست؟! ۲. آیا اگر انسان در مسیر سیر و سلوک پیشرفت کند علمش اشراقی می شود؟ یا اشراق برای عده ای خاص از عرفاست؟ ۳. برای اینکه حافظه به طور خیلی محسوسی قوی شود عرفا چه ذکر عامی را تجویز کرده اند؟ چند بار (ظاهرا جایی شنیدم آیت الکرسی) ولی عددش را نمی دانم. کمی توضیح دهید. ۴. به طلبه ای فرموده بودید شرح مناجات خمسه عشر را کار کنند. آیا همه خمسه عشر را شما شرح فرموده اید که صوتهایش باشد؟ اگر نه به شرح چه کسی رجوع کنیم؟ عذر خواهم که زیاد شد. می خواستم استاد وقتشان کمتر گرفته شود و کوتاه کوتاه پاسخ بفرمایند و مشغول سوالات جداگانه نشوند. التماس دعا یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- علم به عدم، علم است ولی جهل مرکب، علم به عدم هم نیست. 2- إن‌شاءاللّه برای هرکسی که در مسیر شریعت الهی قرار گیرد، با رویکرد اُنس با حضرت حق پیش می‌آید 3- در روایت داریم 21 مرتبه «آیت الکرسی» در روز کارساز است 4- خیر؛ فقط مناجات التائبین شرح شده است. عجله نکنید، با المیزان بهتر است مأنوس باشید. موفق باشید

14415
متن پرسش
سلام: چرا حضرت علی (ع) در صفین با اینکه می دانستند کشتن عمروعاص می تواند سرنوشت جنگ را عوض کند به خاطر حیا از برهنگی او این کار را نکردند مگر ما در فقه خود نداریم که نگاه نباید با لذت و ریبه باشد خب مولا علی (ع) که چنین نگاهی نداشتند پس چرا باز هم حیا کردند؟ ایشان می توانستند بدون نظر به شرمگاه سر او را بزنند چرا این کار را نکردند؟ اصلا مگر نظر به انسان لخت مادرزاد بدون شهوت آن هم در شرایطی که حق و باطل در میان است ضرری دارد؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای رسیدن به حق و حقیقت باید از ورود به هر کارِ غیر اخلاقی پرهیز کرد. زیرا در شریعت الهی، هدفْ وسیله را توجیه نمی‌کند و نمی‌شود با هر وسیله‌ای بر دشمن پیروز شد و باز تاریخِ توحیدی بشر را شکل داد! و این علی«علیه‌السلام» است که متوجه می‌باشند این نوع پیروزی بر دشمن، علی را به‌عنوان کسی که باید تا قیام قیامت بشریت را تغذیه کند؛ به عالَم هدیه نمی‌دهد. موفق باشید

13426
متن پرسش
بسم الله سلام استاد یزرگوار: یک مسئله ای هست که مدت زیادی است ذهنم را درگیر کرده و جوابی نیافتم! کتاب «کربلا مبارزه با پوچی ها» را خوندم و همچنین «زیارت عاشورا اتحاد روحانی»! استاد هر کاری می کنم و هرچه تحقیق می کنم می بنم که این سینه زنی که الان در هیأت ها هست ظلم به امام (ع) است چون ما را در حجاب عمیقی برده! من با یک ساعت یا دو ساعت سینه زنی آن هم با سبک های این چنینی و آن چنینی و این شعر ها چطور راه امام حسین (ع) و مرام ایشان را بگیرم و ادامه دهنده ی راه امام در جایگاه تاریخی خودم باشم! خودم هم هیئتی هستم اما این سوال مدت زیادی ست که ذهنم را درگیر کرده گاهی حرفهایی می زنم در همین مورد و گاهی هم می ترسم که نکند با این حرف خدایی نکرده حضرت از دست ما ناراحت شوند! ولی چه کنم هر کاری می کنم جدیدا! این سبک مراسم ها در من جا نمی افتد البته به نیت قریت سعی می کنم شرکت می کنم و کمک هم می کنم اما نمی توانم خود را آرام کنم! چطور باید خروجی این هم هیأت این شود که عده ایی فقط بدهانی کنند به علماء و سیاسیون و هر کسی که دلشان بخواهد ... در ضمن ماشاءالله هم که کار انقلابی و آنچه مدنظر حضرت آقاست را انجام نمی دهند! چطور هیئت دم از امام حسین(ع) می زند اما نمی تواند جایگاه حسین های زمان ببیند و بشناسد و عمل کند ... ببخشید استاد درد دلی بود ... گفتم حرفهای دلم را بزنم که اگر خدایی نخواسته شیطانی ست بروم و خاکی بر سر گیرم با این همه حرفهای ناسنجیده اگر هم درست است فکری کنم بر اینکه این همه شعار چه سود ... البته می دانم هیأت های خوب هم در کشور داریم. منظور هیأت های رایج در همه جاست که ذکر حسین(ع) را چنان تند می گویند که با خود می گویم اگر امام اینجا حضور داشت چه می گفت!!! اگر صلاح دانستید خصوصی پاسخ دهید تا خدایی ناکرده دوستان ناراحت نشوند! خدا را شکر که با شما و تفکر به این نابی آشنا شدم ... الحمدالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امام حسین«علیه‌السلام» به وسعت جواب‌گویی به ابعاد همه‌ی انسان‌ها در صحنه‌ی کربلا حاضر شده‌اند و هرکس به وسعت طلب خود، کمال خود را در حرکت آن حضرت جستجو می‌کند. نه بنا است که امثال شما در حدّ محدود حرکات هیئت‌های معمولی با حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» مأنوس شوید؛ و نه بنا است مردمِ معمولی در حدّ کتاب «حماسه‌ی حسینی» با حضرت مأنوس گردند! آری؛ یکی از وجوه عزاداری، هیئت است آن‌هم در محدوده‌ای مشخص، بیشتر از آن متذکرشدن از سیره‌ی امام است از طریق عالِمان فرهیخته. و این غیر از آن است که بعضی از هیئت‌ها حتی متذکر مراتب پایین سیره‌ی حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» هم نیستند، بلکه حجاب حرکت آن حضرت می‌باشند و دشمنان اسلام در این‌جا بی‌نقش نیستند. در هرحال باید به قامت بلند حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» از عرش تا فرش نگاه کرد تا تاریخی بس متعالی‌تر از تاریخ امروز برایمان رقم بخورد. موفق باشید

12978

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام جناب استاد: بنده آن سوال امام شناسی و خداشناسی را پرسیده بودم. بنده حدودا 150 صفحه از کتاب شما را خوانده ام و ادامه اش هم مانده یعنی حین مطالعه کتاب سوال را پرسیده ام و دلیل پرسش هم این است که یک عده می گویند با عقل و بدون امام می توان خدا را شناخت حال سوال من این است که عقل به تنهایی در شناخت کامل خداوند کافی است یا اینکه تا یک جایی عقل برد دارد و شناخت اصلی با قلب و با بندگی است؟ وقتی می گوییم ائمه باب الله هستند می گویند شناخت باب لازم نیست! آنها می گویند اول باید خدا را کامل شناخت بعد امام را ما می گوییم شناخت کامل خدا بدون امام غیر ممکن است. البته بنده نظر علامه را در شیعه در اسلام را مطالعه کرده ام که در پایان می گویند امام شناسی از خدا شناسی جدا نیست. همچنین نظر علامه جوادی را در ادب فنای مقربان ذیل محال معرفه الله. همه این بحث ها با دوستان و یکی از طلاب صورت گرفته تا به یک حقیقت برسیم خواهش می کنم جواب بنده را بدهید تا کرسی آزاد اندیشی مان تکمیل گردد. خواهشا هر چه لازم است مرقوم دارید اجرتان با مولا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری و عملی حب اهل بیت» و به خصوص در شرح آن، عرایضی شده‌است که از جلسه‌ی پنجاه به بعد می‌توانید جواب خود را به صورت مبنایی بگیرید و گرنه هر روز در این موارد با سوال بدون جوابی روبرو هستید. موفق باشید

12702
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز: پیرامون توافق سوالی داشتم: اینکه این توافق الان منتظر تایید و تصویب مجلس است و طبق گفته ی کارشناسان از جمله آقای ایزدی و و بذرپاش و نبویان و ... حدود 98 درصد از خطوط قرمز در توافق رعایت نشده است. حال اگر این توافق که خطوط قرمز نظام که اشاره به عزت و استقلال کشور و نظام است در آن رعایت نشده باشد بخاطر جوسازی ها و فشار ها و ... مجلس تصویب کند این توافق را حال آیا رهبری می توانند باز جلوگیری کنند؟ اگر جلوگیری نکنند پس عزت و استقلال و منافع کشور و مردم و انقلاب چه می شود؟ آیا این توافق هم به حضرت آقا تحمیل می شود در صورت تصویب مجلس مانند قظعنامه ی 598 یا خیر؟ ما که به آقای لاریجانی امیدی نداریم همانطور که طرح هسته ای نمایندگان را عوض کردند الان هم اتفاقاتی بیفتد از جمله جوسازی ها و فشارها و .... یا که مجلس را دور بزنند و توافق را تصویب کنند ... و سوال پایانی: اگر توافق تصویب شد نه از روی حق بودن بلکه بخاطر شرایط سیاسی وظیفه ی ما چیست؟ اگر امکان هست جواب را ایمیل بفرمایید. تشکر استاد گرامی بی صبرانه منتظرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال‌های شماره‌ی 12682 و 12684 و 12691 اشاره‌هایی داشتم، موضوع موضوعی نیست که بخواهیم با نظر به یک وَجه آن از وجوه دیگرش غفلت کنیم. آری! در بستر توافق‌نامه ابهاماتی نهفته است که یک وَجهِ تعبیر آن همان است که منتقدین با نگرانی مدّ نظر قرار داده‌اند و با عدم اطمینان به رقبای ما نگران تعبیر مناسب منافع خود از بندهای موافقت‌نامه دارند. ولی وجوه دیگر آن را که تیم مذاکره‌کننده مدّ نظر دارند نباید نادیده گرفت. مسئله‌ی بسیار حساسی است در تاریخی بسیار حساس، هنوز برای قضاوت زود است. موفق باشید

11387
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: آیا بنده برای مشورت و مشاوره برای رفع مشکل خاصی که در افکارم برایم پیش آمده می توانم شما را به صورت خصوصی ملاقات کنم؟ بنده خیلی به این ملاقات خصوصی نیاز دارم، اگر برایتان مقدور است زمان و مکان را به بنده اعلام نمایید. با تشکر فراوان و من الله توفیق الهم ارزقنی عافیت فی الدین و الدنیا و الاخرت
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده معلم هستم و در حدّ جواب به سؤالات معرفتی می‌توانم در خدمت عزیزان باشم نه در امور مشاوره‌ای که خود را در این امور یک انسان عادی می‌دانم و معتقدم رفقا با کسانی مشاوره داشته باشند که موقعیت‌شان را می‌شناسند. موفق باشید

11154
متن پرسش
سلام استاد: بنده طلبه هستم و از شما درخواست دارم در مورد پوشیدن یا نپوشیدن لباس روحانیت توضیح بدید. آیا پوشیدن ضرورت دارد؟ ممنونم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت آیت اللّه طهرانی در کتاب‌هایی که در رابطه‌ با امام‌شناسی دارند در یکی از مجلدات بحث مفصلی را در رابطه با تأکید رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در معمم‌شدن اهل علم دارند می آورند و به نظر بنده بعد از آن‌که رسائل و مکاسب را تمام کردید خوب است به طور رسمی لباس بپوشید هرچند قبل از رسائل و مکاسب هم در زمان‌های تبلیغ خوب است ملبس شوید. موفق باشید
10803
متن پرسش
سلام علیکم: استاد متأسفانه من جوابی رو که به این سوال دادین متوجه نشدم بیشتر توضیح بفرمایید؟ س 10765: سلام علیکم: ما معتقدیم که علم ازلی الهی از نظام سببی و مسببی جهان جدا نیست و علم الهی علم به نظام است یعنی اینکه خدا از ازل می داند که چه کسی به موجب اختیار و آزادی خود طاعت می کند و چه کسی معصیت، خوب بر این اساس چرا ما خلق شدیم مگر خدا نمی داند که کدام یک از ما با ختیار به سعادت می رسیم یا به شقاوت؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض کردم در علم کلام اسلامی این موضوع بحث می‌شود که علم خدا علم به مخلوق است نه آن‌که علمی جدای از مخلوق نسبت به مخلوق داشته باشد پس معنا نمی‌دهد بگوییم وقتی خدا می‌داند ما چه‌کاره‌ایم، چرا ما را خلق کرد تا بفهمد ما چه‌کار داریم. موفق باشید
10442
متن پرسش
با سلام و عرض ارادت: در جواب یکی از سوالات برای حضور قلب در نماز فرمودید: «وَ انْوِ عِنْدَ افْتِتَاحِ‏ الصَّلَاةِ ذِکْرَ اللَّهِ وَ ذِکْرَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ اجْعَلْ وَاحِداً مِنَ الْأَئِمَّةِ نَصْبَ عَیْنَیْک‏..» در هنگام شروع نماز نیت کن یاد خدا و یاد رسول خدا را و یکی از ائمه را در مقابل خود قرار ده و نماز بخوان. میشه لطف کنید از لحاظ عملی توضیح دهید که اگه من بخوام امام زمان (عج) را در مقابل خود قرار بدم و نماز بخوانم چکار باید بکنم؟ یعنی به جای خدا خود را در حضور حضرت قائم (عج) تصور کنم و با هاشون مناجات کنم؟ هنگام گفتن ایاک نعبد و ایاک نستعین روی صحبتم با امام زمان (عج) باشه؟ هنگام رکوع و سجود یعنی برای ایشان رکوع و سجود کنم؟ هنگام قنوت از ایشان طلب حاجات بکنم و .... استاد اگه برداشتم خیلی پرت هستش مرا به بزرگی خود ببخشید بنده شاگرد خوبی نیستم. با تشکر التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورها» سعی شده این مطلب تبیین شود. باید آن حضوری که به جهت تجرد نفس در عالم داریم را به سوی نور وجودی ائمه«علیهم‌السلام» سیر دهیم و به احساس حضور آ‌ن‌ها در محضر حق، خود را در محضر حق حاضر کنیم. موفق باشید
10194

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: به نظر شما سهراب سپهری تحت تاثیر اندیشه عرفانی خاصی بوده یا اشعار او فقط و فقط تراوشات درونی اوست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جایی که بنده اطلاع دارم ایشان سفرهایی هم به شرق آسیا داشته‌اند و از معارف عرفان نظری اطلاع دارند. موفق باشید
نمایش چاپی