بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
3095
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم سوال بنده از شما این است که من حدود دو سه ماهی است که به لطف خدا شروع به حفظ قرآن کرده ام در ابتدا علاقه زیادی داشتم ولی الان میل چندانی به حفظ ندارم ولی همسرم اصرار زیادی به حفظ من دارندمیخواستم بدانم به نظر شما من به حرف همسرم گوش بدهم واین راه را ادامه دهم یا فعلا حفظ را قطع کنم وهر وقت حال داشتم دوباره به سراغش بروم ،همچنین الان که من مقداری از قران را حفظ کرده ام باید محفوظاتم را نگه دارم و اگر آنها را فراموش کنم در قبالش مسؤلیت دارم ؟با توجه به اینکه من وقت آزاد دارم وهنوز در بسیاری از مسایل دینی و اعتقادی مشکل دارم و معرفت لازم را از دین و قرآن ندارم استاد محترم در مورد آخر لطفا برنامه ای به من بدهید تا بیشتر با دین و قران آشنا شوم و معرفت لازم را در این زمینه بدست آورم با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: گفت: «هرکسی را بهر کاری ساختند.... میل آن اندر دلش انداختند» ما مأمور به تدبر در قرآن هستیم، اگر روحاً آمادگی حفظ آن را ندارید نباید به روحتان فشار آورید که از کارهای دیگر باز شود. چه کسی گفته اگر انسان آیاتی که حفظ است و بعد فراموش کرد مسئولیت دارد؟ بنده توصیه می‌کنم اگر آمادگی دارید یک دور تفسیر المیزان را مطالعه بفرمایید. بنده در رابطه با چگونگی کار با المیزان عرایضی در آن جزوه داشته‌ام شاید مفید افتد. موفق باشید
3040
متن پرسش
سلام علیکم ما دامادی داریم که طلبه است و مدتی است که بین او و پدر من کدورتی شدید واقع شده است.متن زیر را بنده خطاب به ایشان در ترغیب او به آشتی نوشته ام.می خواستم بدانم که اولاآیا با توجه به محتوای نامه اصل رد و بدل شدن ان درست است.ثانیا آیا نکته هست که باید اضافه کنم یا آنکه فرازی هست که صلاح می دانید حذف شود ثالثا ایا استناد های قرانی ام به جا هست و به خطا نرفته ام .واما اصل نامه چنین است بسم اله الرحمن الرحیم .............................................................................................................................. والسلام 1/8/91
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضاً کاربران محترم موضوعاتی را در رابطه با اختلاف خانوادگی با ما در میان می‌گذارند که در حوزه‌ی وظایفی که این سایت برای خود تعیین کرده است نمی‌باشد لذا از جوابگویی به این‌گونه سؤالات عذرخواهی می‌کنیم. موفق باشید
2524
متن پرسش
بسمه تعالی. . . سلام علیکم استاد عزیز. . . فکر کنم دیگه بنده رو بشناسید و انشاالله شخصیتم معرف حضورتون باشه. . . استاد عزیز،راستش ما وقتی بواسطه آثار شما و نگاه ائمه عزیز علیهم افضل الصلوات المصلین تغییر کردیم،قبلش اصلا نه به رهبری عزیز علاقه داشتیم نه زیاد توجه داشتیم،اما تا اومدیم توی این مسیر و کم کم تغییرات صورت گرفت،به ایشون به شدت علاقمند شدیم،و این علاقه هر چه میره بیشتر میشه،گاهی مارو میسوزنه،اذیتمون میکنه اما شیرینه،درسته خانوادمون مسخره میکنن،دوستانم همینطور،اما خب نمیدونم چیه خیلی بهشون علاقمند شدیم،گاهی که خوابی درباره ایشون میبینیم وقتی بیدار میشیم احساس نورانیت میکنیم،یادشون میکنیم احساس نورانیت میکنیم،تو خیالمون باهاشونیم احساس نورانیت میکنیم،چه معادله ایه بین ما و ایشون که اینطوریه؟اینا مسئله نیست ،اما اگر تفسیرش رو بگید ممنون میشیم،بازم اینا مسئله نیست. . . تا 2 هفته پیش که یکی از دوستان یه حرفی گفت،دیگه معادلات درونی مارو بهم ریخت،گفت شما از امام زمانم(علیه السلام) بیشتر به ایشون علاقه داریم،خب استاد این داغونمون کرد،الان دیگه هر وقت به فکر آقا میوفتیم(که اکثر مواقع به فکرشونیم)این ذهنت لعنتی میاد،میگیم نکنه اینطور باشه. . . خب ایشون چون تحت الامر امام زمانن ما دوستشون داریم،اگر نبودن که نمیداشتیم،اما هر چی میگیم بازم اذیت میشیم،میگیم نکنه اینطور باشه و خدایی نکرده در آینده مشکل ساز بشه،تا الان که ساعت 12 شب تقریبا داره میشه و دیگه طاقت نداریم،اومدیم بپرسیم هر چه بادا باد. . . خب عشقمونه خیلی دوستش داریم استاد. . . خواهشا دهن این شیطون ذهنمون رو ببندید. . .موفق باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اولاً: «کفرت همگی دین شد تلخت همه شیرین شد.... حلوا شده ای کلی حلوات مبارک باد=== ای عاشق پنهانی آن یار قرینت باد.... ای طالب بالایی بالات مبارک باد==== .ای جان پسندیده جوییده و کوشیده.... پرهات بروییده پرهات مبارک باد==== خامش کن و پنهان کن بازار نکو کردی.... کالای عجب بردی کالات مبارک باد». ثانیاً: چون رهبر عزیز مظهر نور مبارک حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» هستند و ملموس‌ترند تا آن مولای غایب ما، ذهن ما بیشتربه ایشان نظر دارد ولی در همین حال قلبتان در محضر حضرت صاحب الزمان«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» است و از عنایت آن حضرت است که دلتان متوجه رهبری عزیز است . از این شور و حال بیرون نیایید و سخت آن را پاسداری کنید تا به مراتب عالیه‌ی معرفتی و عرفانی برسید تا آن‌جایی که سالکان بزرگ غبطه‌ی شما را بخورند همان‌طور که غبطه‌ی شهداء را می‌خورند که چگونه خود را در ذیل حضرت روح الله«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» قرار دادند. موفق باشید
2156

توحیدبازدید:

متن پرسش
داستان موسی و چوپان را شنیده اید؟من هم یک خدایی داشتم که شما زدید و خرابش کردید.در یکی از سخنرانی هاتان گفتید که خداوند به هیچ چیز جز خودش توجه ندارد و هیچ جیز جز خودش را دوست ندارد.هر چقدر کسی بالاتر رفت بیشتر آینه صفات خداوند می شود و به طبع خداوند بیشتر او را می بیند.از آن موقع من به کلی از خدا دور شده ام.خدایی که شما گفتید یک غریبه از ما جداست که ما باید دست و پا بزنیم و دیده بشویم.او مشغول خودش است و ما هم مشغول خودمان.پس بهتر است با او کاری نداشته باشیم.ما که نه چیزی داریم نه کمالی نه علمی،بالاخره آخرش نفهمیدم هستیم؟نیستیم؟ واقعیت داریم؟توهم هستیم؟به چه دردی می خوریم؟اصلا ارزشی داریم؟پرستش و با این خدا بودن به چه دردی می خورد؟خدایی که هیچ جیز او مثل انسان نیست؟و کاری به کار ما ندارد؟و کار ما فقط بالا و پایین پریدن است؟اصلا می شود با خدا ارتباط برقرار کرد؟این به چه درد می خورد که ما فقط باید تلاش کنیم تا شبیه او شویم و از این طریق او ما را ببیند نه مستقلا.ارتباط با انسان ها خیلی لذت بخش تر است!خدای این چوپان خراب شد!
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: نفی ما را فهمیدید ولی اثبات ما را دنبال نکردید، اگر دنبال می‌کردید همه‌ی این سؤالاتتان حل می‌شد. از خود نپرسیدید خدایی که با یک سخنرانی خراب شد چه خدایی بود؟! اگر کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» را با 76 جلسه شرح آن دنبال کنید با توجه به روایات توحیدی إن‌شاءالله به خدایی می‌رسید که دیگر خراب نمی‌شود. موفق باشید
1783
متن پرسش
با سلام قبلا فکر می کردم دینداری فقط عمل به رساله (انجام واجبات و دوری از محرمات) است. اما ظاهرا محرماتی هست که در رساله نیست (عجب و ...) و مسائل دیگری هست که در این حیطه نیست. (اینکه باید تعلقات دنیوی نداشته باشیم ...) به نظر شما، در حال حاضر بهترین روش زندگی چه می تواند باشد؟ چگونه می توانیم بفهمیم وظیفه مان چیست؟ خیلی سرگردان شده ام. دعا بفرمایید. (لطفا علاوه بر ذکر مصداق، بنیادین پاسخ بدهید. مثلا اگر وظیفه اطاعت از ولی است، لطفا بگویید چگونه می توانیم بفهمیم که وظیفه مان این است.) با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام همین‌طور که می‌دانید فقها در رساله‌ی خود تکلیف مُکلَّف را در امور عملی روشن می‌کنند ولی در امور اخلاقی و معرفتی باید به افرادی دیگر و کتاب‌های دیگر رجوع کرد. در امور اخلاقی و معرفتی کتاب‌های حضرت امام«رضوان‌الله‌علیه» بسیار ارزشمند است، و در امور اجتماعی و سیاسی درک سخنان مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» و تقیّد به رعایت رهنمودهای ایشان شرط سلوک است. موفق باشید
1259

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله ، بنده انشاء الله فارغ التحصیل رشته مهندسی هستم اما برای ادامه تحصیل علاقه ای به آن نداشته و دوست دارم در زمینه های قرآنی فعالیت داشته باشم اما برای ادامه تحصیل در رشته های دانشگاهی مردد هستم . از طرفی نمیخواهم به طور سطحی با قرآن تماس داشته باشم .از کسانی که رشته علوم قرآن را در مقطع کارشناسی خوانده اند این گلایه را شنیده ام که رشته مورد انتظار نیست. یکی از اساتید مرا به خواندن فلسفه تشویق کرده است و خودم هم علاقمند هستم اما از طرفی میترسم پابند فلسفه شوم و از قرآن بازبمانم. نظرتان چیست ؟ به نظر شما برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد چه رشته ای را انتخاب کنم؟ به نظرتان راه دیگری هست ؟ و من الله توفیق
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در هر رشته‌ای که تحصیل کنید فرق نمی‌کند، عمده آن است که خودتان را مقید کنید از طریق تفسیر دقیقی از قرآن مثل المیزان با قرآن آشنا شوید. فکر می‌کنم اگر مباحث معرفت نفس و برهان صدیقین و معاد را کار کنید مقدمه‌ی لازم جهت کار با المیزان را پیدا کنید. موفق باشید
30012
متن پرسش
موقع اقامه نماز جماعت تعدادی از نوجوانانی که از سن تکلیف شون گذشته اهمیت به نماز نمیدن و نمیان نماز و بعضاً تو شبستان و یا حیاط مسجد در حال صحبت با یکدیگرند، برخورد با آنان چطور باید باشد؟ اگر وهن نماز جماعت است برخورد را نظر بدین.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. باید دوستانه به آن افراد تذکر داد که مسجد را آن‌هایی که بنا کرده‌اند برای اقامه‌ی نماز و قرآن بوده. و اگر در حین نماز در مسجد باشند ولی در نماز شرکت نکنند، حقوق بانی یا بانیان را زیر پا گذاشته‌اند. ۲. در حدیثی از پیامبر (ص) داریم: «اِنّما نُصِبَتِ المَساجِدُ لِلقُرآن؛ «مساجد را برای قرآن بنا کرده‌اند.» بنابراین خادم مسجد باید اگر حضور بچه‌های غیر ممیّز مانع نماز و قرآن شود، به نحوی آن‌ها را از مسجد خارج کند و یا همراه والدین‌شان به مسجد بیایند. موفق باشید

18374
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز و سنگ صبورمان حفظه الله: جناب استاد آیا پیام آیت الله مظاهری در فوت آیت الله هاشمی (ره) را افراط و عدم شناخت دقیق نمی دانید جملاتی از قبیل: «احدی نتوانست تا بدین حد اعتماد عمیق و محبت بی نظیر امام بزرگوار را به خودجلب کند!!!؟» لغت احدی تامل بر انگیز است پس شهید مطهری شهید بهشتی رحمه الله علیهما و.... مقام معظم رهبری چه می شوند؟ پس چرا امام (ره) ایشان را به عنوان جایگزین معرفی نفرمودند؟ «براستی شما که مفسر توانا و عمیق قرآن هستید» ایشان مفسر نو پرداز قرآن کریم بودند؟ کو کجاست این تفسیر نکند تفسیر راهنما را می فرمایند!!!!! «خدا رحمت کند ایشان را و زحمات ایشان را اجر دهد ولی واقعا ایشان همواره به همدلی هر چه بیشتر نیروهای معتقد به اسلام و انقلاب می اندیشید» لغت همواره عجیب است. آیا ایشان در همه صحنه های خطیر سنگ زیرین نظام جمهوری اسلامی بود؟ آری در بسیاری جاها بودند، اما لغت همواره شگفت انگیز است. پس چرا در فتنه 88 خانمان برانداز انقلاب هر چقدر رهبر معظم ناله می کردند سکوت جایز نیست دم نزدند و بعضا در جهت عکس موضع گرفتند؟ پس چرا حکم قوه قضائیه جمهوری اسلامی را به سخره گرفتند و دهها چرای دیگر؟ راستی آیت الله مظاهری حفظه الله به عنوان یک اسلام شناس سخنان ایشان را که دغدغه داشتند (که یک وقت عساکری پیدا شوند خانمی که قیافه زیبایی دارد او را نگذارند پیدا شود مناظر خوب را از دست مردم بیرون بکنند ) را نشنیده اند که معتقدند ایشان از صراط مستقیم خدمت به اسلام و آرمانهای متعالی آن تخطی ننموده اند. جناب استاد ما از آنهایی نیستیم که زحمات و خدمات آیت الله هاشمی (ره) را نادیده بگیریم و نگاه سیاه و سفیدی داشته باشیم ولی استاد عزیز واقعا بعضی مراجع ما را چه می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: الحمداللّه که در جامعه چنین جوانان دلسوز و حکیمی مثل جنابعالی داریم. این تنها سخن و گله‌ی شما نیست، افراد دیگری نیز چنین گله‌هایی داشتند. ولی سعی کنید حکیمانه از این موارد بگذرید. حالا قبول دارید که چرا امام رضا«علیه‌السلام» مي‌فرمايند: «إِنَّ‌ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ» اگر خداوند بنده‌اي از بندگانش را جهت امور مردم انتخاب کرد، سينه‌ي او را گشاده مي‌گرداند. تا در مديريت خود کوچک‌ترين لغزشي نداشته باشد و امور بندگان را با وسعت نظر سر و سامان دهد. «فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِيهِ غَيْرَ صَوَابٍ» در نتيجه آنچنان توانا مي‌شود که در جواب‌گويي به هيچ نيازي در نمي‌ماند و غير از صواب از او نخواهي يافت و به‌خوبي مصلحت مردم را در نظر مي‌گيرد. «فَهُوَ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ مُؤَيَّدٌ»[1] پس او در کار خود موفق و محکم و مورد تأييد الهي است. با توجه به سخن حضرت رضا (ع) معتقد می‌شویم رهبر معظم انقلاب«حفظه‌الله» دارای مکتب هستند؛ آن‌هم مکتبی که به تأیید الهی در صحنه است. با تفکر در این موضوع، این سؤال باید برای ما طرح خواهد شد که چگونه باید این مکتب را از اجمال به‌تفصیل رساند. موفق باشید  

 


[1] - تحف العقول، ص443

13175

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: شما در کتاب جوان و انتخاب بزرگ آورده اید که (روحیه هر انسانی را انتخاب هایش مشخص می کنند) آیا همیشه اینطور است؟ اگر فردی، دیگری را در انتخاب چیزی مجبور کرد و شخص مجبور به انتخاب شد چگونه می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن صورت دیگر انتخاب او نیست. موفق باشید

10362

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: راجع به سوالی که در مورد چله کرده بودم خصوصی به بنده جواب فرمودید که آیا معاد و خویشتن را کار کردم: بنده الحمدلله تمام مباحث انسان شناسی (به غیر معرفت النفس والحشر) و برهان صدیقین و معاد و هدف حیات را کار نمودم و حقا شما بنده را مدیون خود کردید بعد هم وارد غرب شناسی شدم و الان مشغول علل تزلزل تمدن غرب هستم برای محرم هم همه کتب کربلا شناسی شما را مطالعه کردم و الان می خواهم کربلا مبارزه با پوچی ها را شروع کنم، ان شاالله بعد از محرم سوره زمر را کار می کنم و شرح جنود عقل و جهل را، استاد خدا می داند با هر قدم جلو رفتن می فهمم که چقدر جاهلم و به این رسیده ام که باید خدا دار شوم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا را بگذارید 3 جلد «مقالات» آیت‌اللّه شجاعی را با شرح این حقیر کار کنید. موفق باشید
10171
متن پرسش
عرض سلام و ادب: لطف کرده و راهنمایی بفرمایید ما در برابر غدیر چه وظیفه هایی داریم؟ و منبع معرفی بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: غدیر زمینه‌ی ظهور به فعلیت‌درآمدن قرآن است در مناسبات بشری با مدیریت انسان‌های معصوم و آن افقی است که هرگز نباید فراموش شود وگرنه انسان خود را گرفتار سردرگمی و نیهیلیسم خواهد کرد. غدیر یک حادثه نیست، ظهور سنت الهی است که پس از وَحی باید از طریق انسان‌های معصوم به بشریت عرضه شود. لذا نه غدیر فراموش‌شدنی است ،نه علی«علیه‌السلام» ونه فرزندان معصومش«علیهم‌السلام». غدیر نقشه‌ی راه بشریت است جهت زندگی. وظیفه‌ی ما نسبت به غدیر تلاش برای هماهنگی با پیامی است که در غدیر ظهور کرد، یعنی تلاش برای هماهنگی با اهداف.
9607
متن پرسش
سلام علیکم: در حال نوشتن مقاله ای با عنوان نقش یهود در بروز مشکلات در حکومت أمیر المؤمنین علی علیه السلام هستم، کتاب «کربلا مبارزه با پوچی ها» و «راز شادی امام حسین در قتلگاه» را مطالعه کرده ام، آیا استاد محترم رد پائی از یهودیانی غیر از کعب الاحبار و بلکه همانند سرجون مسیحی در دربار معاویه یافته اند، و آیا اشاره کردن به مسیحیت یهودی و از جمله نقش پولس در به انحراف کشاندن مسیحیت جائی در این مقاله می تواند داشته باشد؟ از لطف شما در مطالعه سؤالم سپاسگزارم. البته به نقش مرجعیت یهود در دوران جاهلیت و نیز حتی بعد از بعثت هم برای مشرکان و هم برای افرادی چون خلیفه دوم اشاره خواهد شد ولی می خواهم بدانم آیا در سرزمین شام در زمان حکومت معاویه می توان گفت غلبه با یهود است یا اینکه آنها اهداف خود در لوای مسیحیان به انجام می رساندند؟ چگونه و با استناد به چه مدرکی؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در زمانی که تاریخ را مطالعه می‌کردم روی این موضوع حساس نبودم، ولی فکر می‌کنم اگر کار درست دنبال شود متوجه می‌شویم مسیحیان نیز در پازل یهود به اسلام نفوذ پیدا کردند و بعضاً یهودیان در پوشش مسیحیت کارهای خود را جلو می‌بردند. باید با اساتیدی که در این مورد حساس هستند کار را جلو ببرید. موفق باشید
8979
متن پرسش
سلام علیکم: بنده دختری هستم اهل نماز اول وقت و نماز شب هر شب الان حدود 4 سال که این کارمه البته نماز شب. دو سالی هم هست نماز اول وقت را خدا توفیقش را به بنده داده البته اینها را همه لطف خدا می دانم. اهل مباحث شما هم هستم. چندی هم هست شروع کردم به بجا آوردن نمازهای قضا با برنامه ریزی، شکر خدا این چند وقت موفق هم بوده ام. حال درست است حضور قلب ندارم حداقل لطف خدا شامل حالم شده که شروع کنم. البته نماز شب را گاهی می رسم فقط شفع و وتر را بخوانم گاهی هم اندک قضا بجا می آورم. اما درد بزرگی دامانم را گرفته گاهی صبح که از خواب بلند می شوم نا امید هستم، بعضی اوقات هم همین طور. از شما استاد بزرگوار می خواهم مرا راهنمایی کنید. و اینکه آیا این نمازها دستگیر بنده می شود؟ و احساس غربت خاصی هم دارم. در پناه حق موفق باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی ما باید با نظر به خودمان و با نظر به آنچه در دست مردم است، نا امید باشیم و در این ناامیدی تنها به وعده‌ی الهی و مدد او امیدوار شویم. خدا را شاکر باشید و یقیناً نماز، انسان را دستگیری می‌کند. موفق باشید
8779

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم. من به حکم وظیفه صله رحم می خواهم با بستگان و اعضای خانواده ارتباط کلامی داشته باشم، ولی چون معمولا علایق و حرف مشترکی برای گفتن نداریم، بیشتر زمان هم نشینی مان به سکوت می گذرد و این مساله باعث جدایی ما می شود. چگونه به این وظیفه عمل نمایم؟ التماس دعا. درپناه خدا موفق باشید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بالاخره حرف‌هایی جُفت و جور کنید و ارتباط برقرار نمائید. موفق باشید
6357
متن پرسش
سلام و خدا قوت جای کسی که دچار "کمرویی" است ولی دغدغه زیادی برای کارهای فرهنگی دارد در جبهه انقلاب اسلامی کجاست؟ (خیلی آزار دهنده است که مطالبی را بلد باشی و نتوانی ارائه بدهی و توان انجام کارهایی را داشته باشی و نتوانی انجام بدهی...)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با تعمق بیشتر در معارف اسلامی خداوند توفیق ارائه‌ی آن را به جنابعالی می‌دهد. موفق باشید
6259

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام می خواستم بدونم من که یک دانشجو هستم و می خواهم خود را از نظر دینی محکم کنم , شما چه سیر و نقطه ی شروعی را برای امثال من پیشنهاد می کنید ؟ من کتاب های شهید مطهری را خوانده ام و لی حالا نیاز به یک سطح بالاتر و انسجام بیشتر می گردم - برای منطق و فلسفه شما چه کتاب هایی رو به من پیشنهاد می کنید ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم سیر مطالعاتی مطرح‌شده بر روی سایت مفید باشد. موفق باشید
5975
متن پرسش
با عرض سلام خدمت جناب آقای استاد طاهر زاده : اینجانب سوالی از حضرتعالی دارم . بنده با کتب و سی دی های شماارتباط دارم و از این منابع استفاده می نمایم . خدا قوت میگویم خدمت شما بخاطر زحماتتان در عرصه دینی فرهنگی . لکن انتقاداتی نیز دارم . اولا چرا در سایت شما همه پرسش پاسخها مطابق با سلیقه و دید گاه جریان خودتان است؟ چرا پرسشهای چالشی در زمینه دین یا سیاست که اتفاقا سوالات جوانان بیشتر حول همین محور هاست خیلی کمتر است و بیشتر سوالات شامل به به و چه چه گفتن به همدیگر است .شاگردانتان به شما و برعکس . حال من یک سوال متفاوت از شما میپرسم .اگر دوست داشتید در سایتتان بگذارید. شما در کتابهایتان به کرات تمدن غرب را می کوبید .ما نیز مخالف این صحبت نیستیم . لکن تجربه سفرهای خارجی که من داشته ام و پرس و جوهایی که ازایرانیان ساکن خارج داشته ام ، به این نتیجه می رسم که : یک مقایسه سر انگشتی بین اخلاق و ادب و نزاکت و...مردم ما با ملت غرب نشان می دهد ، ما که 32 سال است روحانیت دارد تربیتمان می کند و مرتب هم بد و بیراه به غربی ها میگوییم و آنها را پوج و فاسد و ... می دانیم ، ملت خودمان دراخلاق خیلی خیلی عقبتر از آنها هست. از فساد اقتصادیمان بگیرید تا بی بند و باری در خیابانها تا اعتیاد تا بیکاری تا فقر تا شعارهای گنده گنده دادن و عمل نکردن مسوولین تا بی نظمی تابد اخلاقی در رانندگی، تا تعداد بالای پرونده های قضایی تا آمار بالای طلاق ، تا چک های برگشتی و خیلی های دیگر .... میدانم جواب میدهید که ما از اصل اسلام فاصله گرفته ایم . پاسخ شما مذهبی ها همیشه همین است . (من خودم هم مذهبی هستم و از دست جوابها خیلی داده ام) من میگویم اگر این همه مشکل داریم و از اصل دین هم دور شده ایم ، پس دیگر وقت آن نرسیده این چماق توی سر فرهنگ غرب زدن را زمین بگذاریم ، ما که صد جای خودمان لنگ میزند؟ منتظر پاسختان هم در ایمیل وهم در سایتتان هستم . باز هم مزاحم جنابعالی میشوم . موید و پیروز باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید بنده و امثال بنده نگاهمان به غرب بر مبنای تمدن غرب است و این که غرب بعد از رنسانس به بهانه ی کارهای غلط کشیشان و اصحاب کلیسا تمدنی را پایه گذاری کرد که منقطع از عالم قدس و معنویت، به امورات اقتصادی و سیاسی و فرهنگی خود پرداخت و عملاً انسانی را به صحنه آورد که محور خوب و بد، میل های خودش است و توصیه ی ما به دوستان آن است که مواظب باشید گرفتار چنین نگاهی نباشید که از تمدن اسلامی باز می مانید. تمدنی که با عبور غرب ظهور می کند و زندگی زمینی بشر را به آسمان معنویت متصل می کند. تعجب بنده از جنابعالی از آن جهت است که برای بررسی ملت خود بر روی آسیب هایی انگشت گذارده اید که عموماً حاصل کار استعمارگران و حاکمان وابسته ی قاجار و پهلوی است که ملت را از نظر فرهنگی و اقتصادی به این روز کشاندند. انتظار بنده از جنابعالی و امثال شما آن است که معضلات و مشکلات را خیلی عمیق تر ارزیابی کنید تا راه کارِ برون رفت از آن ها در منظر شما ظهور کند. موفق باشید
3839
متن پرسش
سلام استاد گرامی ما معتقدیم قرآن کتاب هدایت است و این کتاب مقدس بدون کم و زیاد تمام چیزی است که خداوند نازل کرده تا برای همیشه ی بشر هدایتگر باشد. سوالی که ذهنم را مشغول کرده اینست که برخی سوره ها بسیار ساده به نظر می رسند و یا برخی آیات بسیار تکرار شده اند و انگار حرف تازه ای ندارند. اگر برای مثال سوره ی قریش را از قرآن برداریم به هدایتگری این کتاب لطمه ای می خورد. امیدوارم توانسته باشم منظورم را برسانم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: روح تاریخی مطرح‌شده در سوره‌ی قریش و سنت الفتی که خداوند جهت یک زندگی سالم در بین یک جامعه می‌گذارد تا امکان عبادت بیت‌الله برایشان فراهم شود، نکته‌ی مهمی است برای معناکردن هر روز زندگی به‌خصوص که در آخر سوره‌، انسان را متوجه می‌کند خداوند است که با ایجاد امنیت اقتصادی و امنیت روحی زمینه‌ی بندگی انسان‌ها را فراهم می‌کند، پس انسان‌ها بیش از آن‌که موظف‌اند تلاش کنند برای به‌دست‌آوردن رزق و امنیت، باید تلاش کنند برای بندگی خدا و چون بشر امروز از بندگی خدا غافل شد گرفتار وصله‌پینه‌کردن رزق و امنیت شده ، که بحث آن مفصل است. موفق باشید
2938

وجوب نمازبازدید:

متن پرسش
چرا نماز واجب است.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ذات هر انسان عین ربط به حق است و لذا هرکس با عبودیت خود این ارتباط را در شخصیت خود به فعلیت در می‌آورد و خداوند نماز را به عنوان بهترین شکل عبودیت برای بشر واجب کرد تا از حقیقت خود که عین ربط به حق است جدا نباشد. موفق باشید
2523
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی بنده کتاب زن آنگونه که باید باشد را مطالعه کرده و بسیار استفاده کردم. اما هنوز برایم مبهم است که مدل مطلوب کیفیت رفتن زن به بیرون از خانه در شرایط فعلی جامعه چیست؟ به این معنا که مثلا بیرون رفتن زن با یک زن دیگر(دوست، خواهر، مادر) یا به تنهایی چه زمانی مورد پسند روح کلی اسلام است؟ یا اینکه زن برای چه اهدافی می تواند بیرون برود؟ مثلا بیرون رفتن به تنهایی یا با زنی دیگر برای خرید یا پیاده روی و غیره با روح کلی اسلام سازگار است یا نه؟ گرچه آیات و روایات زیادی در این زمینه مطالعه کرده ام اما نتوانستم با توجه به شرایط کنونی به یک اصل کلی برسم با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این‌ها مربوط به عرف است. امروز عرف می‌پذیرد که یک زن به تنهایی برود خرید کند در حالی‌که ممکن بود یک زمانی این کار قبیح باشد. موفق باشید
2322
متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوار نظر شما را راجع به برنامه «گره» که پارسال از تلویزیون پخش شد و حضرتعالی هم در آن حضور پیدا کردید بپرسم؟ آیا این برنامه را می توان در یکی از سه دسته از فعالیت های فرهنگی که در کتاب آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شود آورده اید قرار داد؟ به نظر شما این گونه کارها در چه سطحی است و چقدر جواب میدهد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: هدف مسؤلان برنامه‌ی عبور از غرب و رجوع به انقلاب اسلامی بود و از این جهت – اگر مهمانان برنامه‌ همکاری کنند – می‌تواند مقدمه‌ی فعالیت‌هایی باشد که رجوع به «وجود» دارد. موفق باشید
1873

هدف آفرینشبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار سوال بنده از هدف آفرینش است,البته جوابهایی پیرامون الا لیعبدون و یا ترحم خداوند بر بندگان و ...شنیده ام ولی نمی دانم چرا ناقص است یا شاید جواب ها مختصر و ناقص است.از طرفی این را یک مسئله مربوط به کنه ذات باریتعالی میدانم و چون احاطه ای نیست بر خالق جواب آن را غیر ممکن می دانم.در ضمن درمورد کافر شدن بعضی از علما در مسئله ورود به کنه ذات شنیده ام,می خواستم جواب شما را در این مورد بدانم.از وقت گذاریتان در حل شبهات بسیار ممنونم.انشالله جمله امام شامل شما هم بشود(هذا ناصرنا بقلبه و لسانه و یده)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: همان‌طور که خودتان مستحضرید موضوع مورد بحث در حدّی نیست که در یک سؤال و جواب روشن شود مگر آن‌که موضوع را در کتاب‌ها مفصل دنبال فرموده باشید و سؤالاتی باقی مانده باشد که آن‌جا مطرح کنید. بنده در چند جلسه‌ی اول کتاب «آشتی با خدا» در حدّ توان خود جواب داده‌ام و فکر می‌کنم جواب این نوع سوالات مربوط به معرفت ما نسبت به اسماء الهی است ونه مربوط به ذات الهی. در مورد تفکر در ذات و معانی آن پیشنهاد می‌کنم به شرح حدیث دوازدهم از کتاب چهل حدیث حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌علیه» رجوع کنید تا کمی موضوع روشن شود. موفق باشید
1716

خروج وهمبازدید:

متن پرسش
بنام خدا سلام علیکم -جناب استاد علی رغم مطالعه دینی و اعتقاد به رزق و روزی مقدر و پرهیز از محرمات و معاصی در حد توان هنوز ریشه های حب دنیا خیلی محکم و سرسختانه این حقیر نادان ناتوان را به زندگی دنیایی چسبانده چطور میشود تیر خلاص به جان این افعی زد و رهایی یافت هر توصیه ای بفرمایید ولو سخت انشاء الله انجام میدهم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام در کتاب «ادب خیال، عقل و قلب» عرض شده که وَهم به مرور از حوزه‌ی روح و روان ما خارج می‌شود باید به او محل ندهید و مطابق اعتقادتان عمل کنید تا به مرور ضعیف شود و از میدان تصمیم‌گیری شما خارج گردد. موفق باشید
836

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم عبودیت و بندگی مطلق خدا در زندگی برای من بسیار اهمیت دارد.و بشدت از ریا و عمل برای غیرخدا متنفرم.اما نمی دونم هرچقدر می خوام در نماز نمی تونم اون اخلاص لازم رو داشته باشم!!! احساس می کنم باید به درستی اذکار نماز را ادا کنم تا دیگران اشکال نگیرند(چرا که من یک چهره دینی و الگو هستم و نباید بگزارم دیگران به من ایراد بگیرند در صورتیکه از این حالت احساس ریا می کنم و دچار افسردگی می شوم!) و از طرفی نمی شه نسبت به قرائت صحیح اذکار نمار بی تفاوت بود.(یک وسواس فکری)یعنی شیطان مرا بین یک دوراهی قرار داده که قدرت تمییز رو از من گرفته.توصیه شما برای من چیه؟البته من چندین بار با شما تماس داشته ام و انشالله نیت معصومیه دارم.
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: شما در حدّ خودتان با نیت رجوع به خدا نماز را اقامه می‌کنید و در حدّ وسع خود بدون تکلّف الفاظ را به طور صحیح اداء می‌نمایید کاری به نظر مردم نداشته باشید، آرام‌آرام نور خدا بیشتر جلوه می‌کند و توجه شما به مردم به همان اندازه کم می‌گردد.انشاء الله. موفق باشید
657

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
(لطفا این سئوال را به صورت علنی در سایت نگذارید و اگر مقدور است جوابش را به ایمیل خومد ارسال نمایید . با تشکر) با سلام خدمت استاد عزیز جناب آقای طاهرزاده. استاد بزرگوار دختری هستم 29 ساله سال گذشته با برادر دوستم عقد کردم. ایشان خانواده ای همیشه نگران و ترسانی بودند و از لحظه اول مدام میگفتند نکند بدبخت شوید؟ و... به جز این هر روز یک مسئله به صورت ذهنی می‌آفریدند و بسیار عذابم میدادند. استاد من با توکل و توسل بسیار اقدام به ازدواج کردم اما از لحظه ازدواج بلا از زمین و آسمان بر سرم میبارید! بهرحال بعد از عقد به علت اذیتهای این خانواده توسل به امام زمان کردم و دو ماه بعد از ازدواج بصورت اتفاقی متوجه شدم کلیه راستم کوچکتر از کلیه چپ است-البته این مسئله بحمدالله مشکلی در سلامتی ایجاد نمیکند - اما وقتی این مسئله را به خانواده همسرم گفتم انقلابی به پا شد و ایشان این مسئله را آنقدر بزرگ کردند و گفتند شاید یک درصد بچه شما هم مشکل کلیه پیدا کرد! شاید تو دیالیزی شدی؟ شاید... شاید... شاید... و با تنظیم شکایتی علیه من با ادعای تدلیس!! در ازدواج خواستار فسخ نکاح شدند. در عین حال از هیچ نوع توهینی به خاطر این موضوع به من و خانواده ام فروگذار نشدند. ما سادات طباطبایی هستیم و بنابراین به ایشان بی حرمتی نکردیم در ضمن ایشان این حرکات و سکنات خود را بحق میدانستند. در تمام مراحل با اشک و آه از خدا خواستم برای من این همه غصه را جبران کند و ایشان را به خدا واگذار کردم. استاد عزیز! اگر قرا بود اینگونه شود چرا خدا اجازه داد این عقد صورت گیرد؟ آیا من گناهی کرده بودم که این شرایط پیش آمد؟یا امتحان الهی است؟این مسئله مطمئنا اتفاقی نبوده. البته من بعد از این مسئله به لطف خدا با شما و آثارتان آشنا شدم و خدا میداند چقدر به لطف خدا به من کمک شد. اما باز هم مدام حرفهایی که اینها به من زدند در ذهنم می آید و اذیت میشوم. چرا که بیشتر خواهران این آقا قضیه را به آشوب تبدیل کردند و دلم را خیلی سوزاندند. البته قضیه هنوز تمام نشده ادعای ایشان رد شد و هنوز برای طلاق اقدام نکرده اند. استاد از شما خواهش میکنم برای من دعا کنید بسیار زیاد. دعا کنید این امتحان الهی را با سرافرازی پشت سر بگذارم و بگویید چکار کنم که یاد و نام این خانواده از ذهنم برود؟و بگویید آیا کار این خانواده از مصادیق ظلم است یا خیر؟ و در دستگاه عدالت الهی چه می شود؟با سپاس
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیک السلام: مولوی در مثنوی داستانی دارد که: «طرف از خدا تقاضای گنجی می‌کرد که در خواب دید به مصر برود گنج آنجا است. بدون هیچ مقدمه‌ای به راه افتاد، به شهر قاهره که رسید متوجه شد در این شهر به این بزرگی گنج را کجا پیدا کنم. سرگردان در شهر می‌گشت که پاسبانی به او مشکوک شد و او مجبور شد قصه‌ی خود را بگوید. آن پاسبان گفت تو چقدر ساده‌ای، من سال‌ها است خواب می‌بینم در بغداد در فلان کوچه در فلان خانه در گوشه‌ی باغچه گنجی هست و حرکت نکرده‌ام، تو چطور بدون هیچ آدرسی راه افتاده‌ای؟ طرف دید پاسبان آدرس باغچه‌ی خانه‌ی خودش را می‌دهد، آمد و صاحب گنجی شد که در خانه‌اش بود، ولی باید می‌رفت در قاهره آدرس را می گرفت تا معلوم شود اگر گنج به تو نزدیک است تو باید تلاش خود را بکنی». گویا قصه‌ی شما نیز از همین قرار است، بنا است گنجی که در درون شما است با این اذیت‌ها ظاهر شود و آن گنج برخورد خوب و صبر و وقار است که چگونه انسان می‌تواند در چنین فشارهایی خود را کشف کند. پیشنهاد می‌کنم کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌علیه» را دنبال کنید و نامه‌ی امیرالمؤمنین به امام حسن«علیهماالسلام» را نیز. با این رویکرد که گنج گمشده‌ی وقار و برخورد خوب در شما ظهور کند و با آن خانواده در نهایت بزرگواری برخورد کنید و بگویید هرطور صلاح می‌دانید عمل کنید و شما از خود تندی نشان ندهید ولی از حقوق خود نگذرید. کاری نداشته باشید کار آن‌ها ظلم است یا نه، کتاب امام«رضوان‌الله‌علیه» شما را در فهم این مسئله راهنمایی می‌کند. موفق باشید
نمایش چاپی