بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
5268
متن پرسش
باسلام ا.استاد شما در بحث معاد فرمودید بعضی 700هزار سال بخاطر اینکه عقیده درستی از معاد ندارند سر پل صراط صبر می کنند می خواستم ببینم آیا آیت الله بروجردی هم که خود شما فرمودید نباید در مباحث معاد به ایشان مراجعه کرد بلکه باید به طباطبایی ها مراجعه کرد آیا ایشان هم آن دنیا چون معادی را که علامه طباطبایی مد نظرشان نبود را نخواندند 700هزار سال صبر می کنند؟2. نسبت به افراد عوام چطور؟ 3.آیا انسان در این دنیا باید نامحدود را بخواهد تا در آن دنیا هم نامحدود را بخواهد یا نه همه انسانهای خوب بلا استثنا حتی اگر نامحدود را نخواهند و در یک حدی توقف داشته باشند هم آن دنیا سیر نامحدود می کنند؟ 4.فرق ایمان با یقین چیست؟و کدام بالاتر است؟ 5.در آخرین جلسه سوره اعراف فرمودید امام ملاقات هایشان را حتی با رئیس جمهور در ماه مبارک رمضان قطع می کردند این چطور با سیره مقام معظم رهبری که این همه ملاقات در ماه مبارک دارند جمع می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم. 1- آیت‌اللّه بروجردی خودشان اهل حکمت صدرایی بوده‌اند ولی وظیفه‌ی خود را در ارائه‌ی فقه می‌دانستند در حالی‌که علامه طباطبایی وظیفه‌ی خود را در تبیین معارف اسلامی می‌دانستند. با این‌همه به گفته‌ی آیت اللّه جوادی، علامه طباطبایی نیز معتقد بودند حوزه تا آن زمان آمادگی طرح معاد را ندارد 2- در هر صورت هراندازه رجوع ما به خداوند در معاد درست‌تر باشد بنا به روایات سرعت ما در صراط بیشتر است 3- همه فطرتاً به دنبال نامحدود هستند هرچند مصداق‌ها را اشتباه می‌گیرند 4- یقین درجه‌ی کامل‌تر ایمان است در حدّی که انسان به جایی می‌رسد که نقش فعال خداوند را در همه‌چیز می‌یابد 5- مقام معظم رهبری که در ماه رمضان ارشاد ملت را به عهده گرفته‌اند این با خلوت‌داشتن نسبت به امور سیاسی و اجتماعی تنافی ندارد. تازه هرکدام از آن عزیزان وظیفه‌ی خودشان را دارند. موفق باشید
3950
متن پرسش
سلام استاد. تفاوت نفس و روح و فطرت و من انسان درچیست؟ از هرفردی سوال می کنم یک چیز می گوید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً این واژه‌ها به جای هم به‌کار می‌رود، اصل آن است که انسان یک نفس ناطقه‌ای دارد که به یک معنا نفس است و به یک معنا که عامل حیات انسان است ،روح گفته می شود. و از آن جهت که گرایش به خوبی‌ها در آن نهفته است آن گرایش فطرت اوست و انسان به آن نفس ناطقه، «من» می‌گوید. موفق باشید
3110
متن پرسش
سلام علیکم استاد من می خواهم فردی را که به قهوه خانه می رود اصلاح کنم که دیگر به این مکان نرود آیا درست که من چند بار همراه او بروم به قهوه خانه و کم کم اورا اصلاح کنم و فکر رفتن به این مکان را دیگر نکند. و آیا صلا نباید با اینجور افراد معاشرت داشته باشم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در این مورد نمی‌توان حکم کلی داد ولی مواظب باشید قصه‌ی شما قصه‌ی آن کسی نباشد که رفت آب بیاورد، آب بردش. موفق باشید
2225

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی. اینجانب دانشجوی فوق لیسانس هستم و از کلاس اول راهنمایی خود ارضایی می کنم و الان به طرز بدی این را انجام می دهم.از بچگی کشش به سوی مسائل جنسی داشته ام بطوریکه قبل از دبستان یک روز دختر همسایه را آوردم و لختش کردم یا یک روز با خوهر کوچکترم به پایین خانمان رفتیم و شرمگاه همدیگر را دیدیم و یک سری کارهای دیگر که پدرم فهمید و ما را تنبیه کرد.هر شب زیر لحاف شلوار خود را پایین می کشیدم و با آلت خود بازی می کردم و لذت می بردم. در دبیرستان دو بار با دوستانم که پسر بودند راطه جنسی داشته ام و از این کار واقعا لذت بردم! دوستان هم کلاسیم فیلم های مستهجن می دیدند که از همان موقع من هم شروع به دیدن عکس کردم و در سال سوم لیسانسم فیلم هم دیدم که با ولع بسیار زیادی این فیلم ها را می دیدم بطوریکه هر دفعه شروع به دیدن می کردم تا دوسه هفته درگیرش بودم و به شدت خود ارضایی میکردم تا موقتا سیر شوم. در سال ششم لیسانیم(لیسانسم شش ساله شد)لپ تاپ خریدم و دیگر غوغا کردم همه زندگی من این فیلم ها شده بود و کلا آدم دیگری شده بودم و هنوز هم همان آدم هستم البته قدری بهتر شده ام. من تا قبل از دانشگاه هفتگی هیئت می رفتم عضو بسیج بودم و آدم مذهبی ای بودم در دانشگاه هیئت تعطیل شد نماز تعطیل سد روزه تعطیل شد و در حال حاضر اصلا انگیزه ای برای ادامه زندگی ندارم چون بارها و بارها تلاش کردم که آدم شوم اما موفق نشدم. آدم عیاشی شده ام یک سالی هم هست که عرق و مشروبات می خورم می خواهم برگردم ولی هیچ کششی در درونم نیست و به واقع کشش بسیار زیادی به کثیف بودن و شهوانی بودن دارم.دانسگاهمان مسجد دارد بارها سروع کرده ام به مسجد رفتن اما بعد مدتی اصلا زده شده ام. هر چند وقت یک بار به شدت شهوانی می شوم نمیدانم چرا یعنی تمام فکر و ذکرم سکس و خود ارضایی و فیلم دیدن می شود و همین هرکار خوبی را که شروع کرده ام ناتمام می گذارد و همین باعث شده به شدت خسته شده و به همین زندگی تا حدودی راضی شده باشم. نمیدانم چه کنم لطفا مرا راهنمایی فرمایید. ممنونم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در هر حال بدانید اگر خودتان را در این دنیا از این امور نجات ندهید در قیامت دائما گرفتار آثار چنین اموری هستید. با توبه و پایدار ماندن بر توبه و ارادت به رهبری و حشر و نشر با جوانان بسیجی خود را وارد عالَم دیگری کنید. موفق باشید.
1097

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و احترام 1- یکی از اساتید محترم و قوی رشته ی ما (مهندسی مکانیک) به نام پروفسور ابوالفضل درویزه که مدت ها است در علوم زیستی مطالعاتی دارد به تازگی کتابی دوجلدی و نسبتا قطور با عنوان آفرینش حیات در رد نظریه داروین نوشته اند که به نظر کتاب غنی و ارزشمندی می آید. قصد داشتم تا یک نسخه از آن را برایتان بفرستم لطفا بفرمایید به چه آدرسی بفرستم تا به دستتان برسد. 2- قبلا به یکی از عزیزان گفته بودید که افرادی را میشناسید که توانسته اند علوم فنی و حوزوی را جمع کنند و گویا شماره تلفنی از ایشان برای آن عزیز ایمیل کرده بودید. می خواستم تقاضا کنم در صورت امکان شماره تلفن و یا وسیله ارتباط با آنان را جهت مشاوره به بنده نیز معرفی کنید. 3- آیا در طول تاریخ، ائمه سلام الله علیهم اجمعین اهتمامی در زمینه تولید ابزار آلات مختلف (نظامی، کشاورزی و ...) داشته اند و آیا در مثلا دوران حکومت حضرت امیر سلام الله علیه تلاشی از طرف دولت ایشان در ساخت و تولید ابزارالات عمرانی و یا کارگاه های تولید ابزارالات مختلف صورت گرفته است که تاریخ آن را ذکر کرده باشد؟ و آیا همان گونه که ائمه در زمینه علوم عرفانی و اخلاقی و فقهی و حتی علوم تجربی مثل شیمی شاگردانی داشته اند در زمینه علوم فنی نیز شاگردانی داشته اند؟ 4- سخنی از حضرت امیر سلام الله علیه به گوشم خورد. به این مضمون که گویا حضرت به آب رود اشاره کرده و گفتند "اگر مردم مرا به خدایی نمی گرفتند از این آب خانه هایتان را گرم و روشن می کردم" در صورت صحت این نقل قول به نظر شما منظور حضرت امیر سلام الله علیه از این عبارت چه بود؟ آیا می توان منظور حضرت را به انرژی هیدروالکتریکی و الکتریسیته نسبت داد؟ 5- آیا ائمه سلام الله علیهم اجمعین نسبت به تشویق مردم به یادگیری فنون رزمی تن به تن ( نه فقط تیر اندازی) اهتمامی داشتند؟ مثلا آیا ایشان تاکیدی بر یادگیری کشتی داشتند؟ با تشکر و التماس دعا الهم صل علی محمد و آل محمد
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی 1- آدرس بنده: اصفهان- ابتدای اتوبان ذوب آهن – گلزار دوم – کوی شهید شالباف- پلاک 15 است. 2- تلفن آقای مقدادی را خدمتتان ارسال می دارم 4465321 3- فکر می‌کنم چون امامان«علیهم‌السلام» متوجه بودند نباید ابزارها موجب تخریب طبیعت شود مبادرت به ایجاد تکنولوژی به صورتی که غرب به آن دست زد نمی‌کردند، چون ساختن این نوع ابزارهای نظامی و کشاورزی ملازم ساختن ماشین‌ها و کارخانه‌های مهیبی است که نظام اکوسیستم را به هم می‌زند. 4- نمی‌دانم، اگر هم چنین روایتی بوده نباید فکر کرد از منظر نگاهی که غرب به طبیعت دارد عمل می‌کردند. 5- مسلّم تشویق می‌کردند. موفق باشید
625
متن پرسش
با سلام خدمت آقای طاهرزاده و تمامی دوستان عزیزی که در این پایگاه اطلاع رسانی تلاش میکنند من دانشجوی رشته معماری هستم و به لطف خدا توسط استاد الهی قمشه ای با عرفان اسلامی و درچند سال بعد با پیوند عمیق این رشته با زندگی انسانها و اهمیت آن در تعالی بشر نیز آشنا شدم ،متاسفانه دانشگاه های کشور نسبت به این موضوعات و پیوند ها کمتر توجه میکنند ،و نتیجه اش میشود تقلید کورکورانه. تا اینکه کتاب "فرهنگ مدرنیته و توهم"استاد رو مطالعه کردم و ایشان به نکات بسیار مهمی اشاره کردندکه بسیار من را راهنمایی کرد،از استاد تقاضا دارم که اگر کتاب هایی در این زمینه میشناسند به ما معرفی کنند تا بتوانیم کمی بیشتر بر روی این موضوع کار کنیم . با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در مورد غرب‌شناسی؛ کتاب‌هایی مثل «نگرش بر تکنولوژی از دریچه‌ی بینش توحیدی» و «علل تزلزل تمدن غرب» پیشنهاد می‌شود. در ضمن کتاب « فرهنگ و توسعه» از شهید آوینی نکات دقیقی را گوشزد می‌کند. موفق باشید
213

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام 1- پیامبر برای رسیدن به مقام نبوت آزمایش می شود؟ مقام امامت چطور؟ آیا مقام عصمت نبی و امام اکتسابی است؟ 2- فلسفه آزمایش پیامبران چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی علیک السلام: قرآن می‌فرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ، وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ» آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم رها مى‏شوند و مورد آزمایش قرار نمى‏گیرند، و به یقین کسانى را که پیش از اینان بودند آزمودیم تا خدا آنان را که راست گفته‏اند معلوم دارد و دروغگویان را [نیز] معلوم دارد. ملاحظه می‌فرمایید که در آیه‌ی فوق می‌فرماید: خداوند امتحان می‌کند تا روشن شود هرکس چه‌کاره است، هرچند خداوند از قبل می‌داند ولی ظهور علم خدا از طریق آزمایش ظهور می‌کند و در این مورد پیامبر و امام استثنا نمی‌توانند باشند. در مورد فاطمه زهرا«علیهاالسلام» داریم: «السلام عَلیکَ یا مُمْتَحَنَةُ إمْتحنک الّذی خَلَقَکَ قبلَ أنْ یَخْلُقکَ»؛ سلام بر تو که آن خدایی که تو را خلق کرد قبل از خلقت زمینی‌ات امتحانت کرد، «وَ کنتُ لِماامتحنک به صابراً» و تو نسبت به آنچه امتحان شدی، بردباری نشان دادی و از عهده‌ی آن برآمدی. عصمت نبی و امام حتماً موهبی است، منتها در عینی که خداوند عصمت را به آن ذوات مقدسه مرحمت می‌کند، آن‌ها در حفظ آن عصمت باید نهایت تلاش را بکنند که از آن قلّه فرو نیفتند که به قول عرفا سخت‌ترین مرحله همین مرحله است که انسان بتواند مقام قرب خود را حفظ کند. محنت قرب ز بُعد افزون است جگر از هیبت قربم خون است هست در قرب همه بیم زوال نیست در بُعد جز امید وصال اگر عصمت اکتسابی باشد، لازم می‌آید که تدریجاً به‌وجود آید و لذا همواره از جهتی در نقص هستند و این با شأن هدایت‌گری نبی و امام سازگار نیست.
167

بدون عنوان**بازدید:

متن پرسش
درباره برهان علیت ومعلول بودن انسان توضیح دهید.
متن پاسخ

سلام علیکم
به شرح کتاب از برهان تا عرفان رجوع فرمائید .موفق باشید

23726
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و همکاران: آنچه که بنده تاکنون از مباحث جناب عالی استفاده کردم (گفت و گوی اخیرتان با آقای دخانچی و جلسات و کتب و...) به طور خلاصه این را متوجه شدم که شما متذکر حقیقت واحدی هستید که این حقیقت واحد در هر زمان و تاریخی به شکل و صورت همان تاریخ در می آید و در ظرف آن تاریخ، صورت مخصوص خود را پیدا می کند، و انسان هر زمان باید با طهارت و سلوکی که دارد ابتدا آن حقیقت را ملاقات کند و سپس با زیرکی و بصیرت، تصویر آن حقیقت را در تاریخ خود بیابد، و انقلاب اسلامی امام خمینی رحمه الله، تصویر حقیقت در تاریخ امروز است. سنتی هم که شما متذکر می شوید همان روح حقیقت توحیدی و محمدی صلوات الله علیه و آله است، نه صورت حقیقت در گذشته و نه صورت حقیقت در زمان حاضر. پس عمده وظیفه انسان مسلمان انقلابی، درک حقیقت در پرتو انقلاب و امام و شهدا و درک زمانش در مواجهه با حقیقت غرب است و سپس حل مسائل این زمانش است. پس قرار هم نیست که از سنت خارج شویم بلکه آن را در زمان خود به ظهور می رسانیم. مدرنیته هم یعنی دوری از حقیقت که در هر تاریخ، به شکل خودش در می آید و «مدرنیته» شکل امروزی آن است، پس به یک معنا در هر تاریخی یک سنت و یک مدرنیته وجود دارد و سلوک هر انسان در هر زمان، در این نسبت مشخص می شود. آیا چنین است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای شما شوم با چنین دقتی! حقیقتاً به زیبایی تمام، چیزی را ترسیم کرده‌اید که این بنده‌ی پیرمرد سعی دارم با تلاش زیاد آن را اظهار کنم. ای کاش کاربران عزیز متن شما را چندین و چند بار بخوانند. زنده باد خدا! که دیگر معطل نکرده است و تند و تند فرزندانی که باید در این تاریخ، راهِ او را بپیمایند به میدان می‌آورد. چرا نباید رهبر عزیز انقلاب «حفظه‌اللّه» این‌همه به این جوانان امیدوار باشند؟! موفق باشید

18650
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگوار مدتی است حس می کنم از عباداتم حظ کافی را نمی برم در نمازم مدام با شیطان می جنگم اما در آخر حس می کنم او بر من غالب می شود، نماز شب ام مدتی است قضا می شود و حالت تکراری و بی روح به خود گرفته! برای انجام کوچکترین کار روزانه در ذهنم بین مکروه و مستحب و اهم و مهم و..... آن کار غوغا می شود. حس می کنم شیطان دارد من اصیل ام را به خواب غفلت فرا می خواند و از طرفی من من اینقدر ضعیف شده که دارد با او همراهی می کند. متاسفانه مدتی است نور ناامیدی از رحمت الهی (نعوذ بالله) و اینکه حضرت حق نظر لطف شان را از من برداشتند به سراغم آمده! خلاصه حس می کنم رزق معنوی ام کم شده و معنویاتم رو به تحلیل است، خصوصا وقتی در نمازم متوجه نزاع خودم با شیطان می شوم از غصه دق می کنم و آخر سر با خود می گویم بیخیال نماز بعدی رفع می شود که البته همین طور هست اما دوباره این افکار تمام ذهنم را مشغول می کند و نماز بعدی ام را از دست می دهم. استاد بزرگوار لطفا راهنمایی ام کنید. پیشاپیش از راهنمایی تان کمال تشکر را دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این قاعده‌ی راه است که گاهی «قبض» سراغ انسان می‌آید و خطورات غلبه می‌کند و گاهی «بسط» می‌آید و شوق عبور از خطورات نصیب انسان می‌گردد. عمده‌ی مطلب در این مسیر صبر و عزم است. و به همین جهت فرموده‌اند: «پرده‌های دیده را داروی صبر / هم بسوزد هم بسازد شرح صدر // آینة دل چون شود صافی و پاک / نقش‌ها بینی برون از آب و خاک // هم ببینی نقش و هم نقاش را / فرش دولت را و هم فراش را // چون خلیل آمد خیال یار من / صورتش بت معنی او بت‌شکن». موفق باشید

18428

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد قلب! 1.در یک پاسخی فرمودید یه همچین چیزی که کشف و شهود در مرحله 50 یا بعد از آن رخ می دهد. من هنوز منازل را نمی دانم اگر می شود چند کتاب درباره این منازل بدهید که بدانم مرحله پنجاه کجاست؟ آیا اشکالی دارد طی الارض را برای خدا از خدا طلب کنیم تا به مشهد برویم آیا به هیچ وجه نمی شود طلب طی الارض یا امثال آن با نیتی خوب نه سو استفاده، مورد رضای الهی باشد؟ 3. اگر بنده بتوانم حرفهای جالبی بزنم و سخنرانی کنم و إن شاءالله تاثیر مثبت روی جامعه بزارم ولی روحیه کبر می گیرم الان تکلیف چیست؟ من از کبر بدم میآید آیا تا زمانی که کبر دارم باید برای اینکه به کبرم میدان نداده باشم اصلا خدمت علمی نکنم و مردم محروم بمانند؟ یا اگر بروم خدمت علمی کنم آیا برای خودم مضر نیست با وجود کبر غیر اختیاری؟ استاد من شما را دوست دارم. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به کتاب «منازل السائرین» یا «صد میدان» خواجه عبدالله انصاری رجوع فرمایید. 2ـ این احوالات و کرامات در ازای سلوک مربوطه خودش می‌آید. 3ـ در مسیر تبلیغ دین و بی محلی به کبری که می‌آید، ان‌شاءالله نور تواضع ظهور می‌کند. موفق باشید

14908
متن پرسش
با سلام: می خواستم اگر امکان دارد نظریه تیوریک قبض و بسط شریعت را در یک خط توضیح دهید، خواندم ولی متوجه نشدم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌گوید شریعت قبض و بسط دارد ولی نه بر اساس تعمق عالمانِ دین در مبانیِ اصیل قرآن و سنت، بلکه با مطابقت شریعت با علمِ جدید آن‌هم علمی که نه‌تنها بر مینای حس و تجربه شکل گرفته، بلکه در بسیاری موارد مبتنی بر حدس علمای تجربی است و به یک معنا می‌خواهد بگوید دین ذیلِ علم تجربی و آن‌هم با نگاه غرب به آن قرار گیرد که در عمل دینی برای بشر باقی نمی‌ماند و غرب بر همه‌چیز سیطره می‌یابد. که البته بعداً از این هم عدول کرد و اعلام نمود، «اساساً نبوتی وجود ندارد، آن‌چه پیامبر گفته‌ است آن‌هایی است که به فکرش رسیده ولی پنداشته است پیامبر است». موفق باشید  

14198

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: آیا مطالبی که در خصوص انکار نبوت به زکریای رازی نسبت داده می‌شود، صحت دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی شهید مطهری ظاهراً از آن جهت که زکریای رازی شیعه بوده است از طریق این نوع تهمت‌ها می‌خواسته‌اند شخصیت شیعی‌بودن وی را زیر سؤال ببرند. موفق باشید

13639
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز، بی ادبی مرا در سؤال قبلی ام ببخشید (سؤال 13615). خداوند در قرآن کریم دو بار فرموده: «یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة» (سوره ی جمعه آیه ی 2 و سوره ی آل عمران آیه ی 164» اما یک بار در قرآن فرموده: «یعلمهم الکتاب و الحکمة و یزکیهم» (سوره ی بقره،آیه ی 129) دلیل این تفاوت در چیست؟ چرا در دو آیه، تزکیه را مقدم بر تعلیم کرده است ولی در آن یک آیه، تعلیم را مقدم بر تزکیه کرده است؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت آیت اللّه جوادی«حفظه‌اللّه» می‌فرمودند که از آن‌جایی که تزکیه نیز نیاز به علم مخصوص به خود را دارد، قرآن در آیه‌ی 129 سوره‌ی بقره، تعلیم را مقدم داشته تا انسان به کمک کتاب و حکمت، علمِ به تزکیه را بیاموزد و حال چنین انسانی که تزکیه شده است را منوّر به علم و حکمت می‌کند و در چنین حالی است که کتاب و حکمت برای او و برای جامعه مفید می‌افتد. موفق باشید

13102
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: احتراماً، در صورت امکان اگر محبت بفرمائید دعای تهلیلات امام علی (ع) در دهه اول ماه ذی الحجه را شرح بفرمائید. ضمناً، ربط گفتار امام با دعا (ربط «لا اله الا الله» و موها و كركهاى حیوانات و ... ) را راهنمائی بفرمائید ممنون می شوم. با تشکر
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده قبلاً در حدّ ترجمه عرایضی داشته‌ام که در ذیل برای شما قرار می‌دهم.  آن‌چه در این اذکار مهم است نگاه توحیدی به همه‌ی مخلوقات عالَم است و این‌که متوجه باشیم هر مخلوقی مظهری از یگانگی حضرت حق است و لذا حضرت حق به یگانگی خود در تمام عوامل کثرت حاضر است. در این رابطه امیرالمؤمنین«عليه‌السلام» به ما آموزش می‌دهند که در این ماه که ماه رجوع به حضرت حق است به نحوی خاص در هر روز از دهه‌ی ذي‌الحجّه این‌طور بگوییم: « لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ الّلَيالي وَالدُّهُورِ» يعني؛ اقرار به يگانگي خدا دارم به شمارة شب‌ها و روزگاران. «لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ اَمْواجِ الْبُحُورِ» يعني؛ اقرار به يگانگي خدا دارم به شمارة موج‌هاي درياها.

«لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ وَ رَحْمَتُهُ خَيْرٌ مِمّا يَجْمَعُونَ» يعني؛ اقرار به يگانگي خدا دارم و اين‌كه رحمت او بهتر است از آنچه مردم جمع كنند.

     «لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ الشَّوْكِ وَالشَّجَرِ» يعني؛ اقرار بر يگانگي خدا دارم در همة هستي كه هر خار و درختي آن را نمايش مي‌دهد.

     «لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ الشَّعْرِ وَ الْوَبَرِ» يعني؛ اقرار به يگانگي خدا دارم در همة هستي كه هر مو و كُركي نمايش حضور و احاطة يگانگي اويند.

 

    «لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ الْحَجَرِ وَ الْمَدَرِ» يعني؛ اقرار به يگانگي خدا دارم در همة هستي كه هر سنگ و كلوخي نمايش احاطة يگانة اوست.

 

     «لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ لَمْحِ الْعُيُونِ» يعني؛ اقرار بر يگانگي او دارم كه هر چشم برهم زدني نمايش احاطة اوست و لا غير.

     «لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ فِي الّلَيْلِ اِذا عَسْعَسَ، وَالصُّبْحِ اِذا تَنَفَّسَ» يعني؛ اقرار به يگانگي او دارم كه حضور يگانة او در هر به غروب رفتن و به طلوع آمدن روزگار در نمايش است.

 

     «لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ الرِّياحِ فِي الْبَراري وَ الصُّخُورِ» يعني؛ اقرار بر حضور و احاطه و تدبير يگانة او دارم، حضور يگانه‌اي كه در هر وزيدن بادي بر صحرا و سخره نمايان است.

    «لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ مِنَ الْيَوْمِ اِلي يَوْمِ يُنْفَخُ فِي‌الصُّورِ»

    يعني؛ اقرار برحضور و تدبير يگانة خداوند دارم، تدبيري كه از امروز تا روز قيامت همواره در صحنه است. موفق باشید    

12318
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزيز: لطفا راهنمايي بفرماييد در احيا شب نيمه شعبان كدام ادعيه را بهتر است در برنامه خود قرار دهيم؟ با تشكر فراوان و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم شیخ عباس در مفاتیح 14 عمل را جهت احیاء شب 15 شعبان و استفاده از آن فرصت مقدس نقل فرموده که یکی از یکی بهتر است و خوب است به مفاتیح رجوع فرمایید. البته دعای کمیل و عمل شماره‌ی 6 و 13 در مفاتیح را فراموش نکنید. موفق باشید

10995

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: زیاد وقت شما رو نمی گیرم. بنده با تمام سختی هایی که بود خدا رو شکر توانستم به مدد الهی عروسی بدون گناهی بگیرم، ولی برادر خانمم خیلی اهل رعایت نیست و به زودی قرار هست عروسی بگیرن بنده از خیلی وقت پیش اضطراب این را دارم که چکار کنم؟ با توجه به اینکه بنده طلبه ای ساده هستم و با اینکه ملبس نیستم خیلی احساس گناه می کنم که به چنین جلساتی بروم اما با توجه به شخصیت عصبی که برادر خانم بنده دارن اصلا امکان اینکه جلوی رفتن خانمم به عروسی داداشش رو ندم نیست. خانم بنده هم طلبه هستن و خیلی مقید هستن منتها الان بحث بر سر دعواها و کدورت هایی هست که بعدا ایجاد می شود، اگر بهانه ای جور کنیم که نرویم هم باز دلخوری ایجاد می شود، چکار کنم استاد؟ در ضمن بنده خیلی دوست دارم امر به معروف که می کنم مردانه جلوی شخص بایستم ولی بعضی اوقات فقط با بهانه توانستم جلوی منکر کسی رو بگیرم مثلا وقتی داخل تاکسی راننده نوار میزاره بنده به بهانه صحبت با گوشی میگم صدای نوارو کم کنه اما ته دلم راضی نمیشم چون فکر می کنم از سر ترس صحبت با گوشی رو بهانه کردم. این بهانه ها نشانه ترسو بودن ما نیستند؟ ممنون استاد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا در مورد موسیقی و حتی رقص، آخرین نظر فقها را بگیرید. ظاهراً موضوع چندان حساس نیست که شما گمان کنید با حضور در این جلسات به گناه می‌افتید مگر آن‌که اختلاط زن و مرد در میان آید که باید جلسه را ترک کرد. ولی در غیر این صورت موضوع حساس نیست. موفق باشید
10793
متن پرسش
سلام علیکم. استاد جوانی 26 ساله هستم و تابحال به کربلا مشرف نشده ام. شوق زیارت اربعین از سال گذشته در دلم بوده و امسال در تدارک آن بودیم. منتها با نزدیک شدن به ایام این سفر پایم لغزیده و مرتکب گناهی شده ام که از قبل آن عذاب فراوان می کشیدم ولی به عنایت و لطف خداوند متعال، مدت زیادی از شرش در امان بودم. حالا آن شوق و شادی زیارت به غم و اندوه ناشی ازین روسیاهی بدل شده و به خود می گویم کسی که می خواهد به زیارت حسین (ع) مشرف شود مرتکب چنین گناهی نمی شود. پس تو بمان و تا سال دیگر مرتکب گناه نشو آنگاه به زیارت مشرف شو. حالا در برزخم که چه کنم؟ چنین کنم یا همین امسال بروم و به یاری حسین (ع) ترک معصیت کنم؟ آخر تا پیش ازین ارتکاب ذوق داشتم و فکر و ذکرم در طول این سفر امام (ع) بودند و قافله و غم ایشان، اما حالا غم دارم و فکرم در این سفر مدام گناه و گناهکاری خودم خواهد بود! سپاسگزار خواهم شد اگر مرا زودتر ازین برزخ به در آرید. یاعلی. التماس دعا برای تمام ما جوانان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سفر را شروع کنید و پوزه‌ی شیطان لعین را که شما را گرفتار گناه کرده است تا مأیوس‌تان کند؛ به خاک بمالید و مطمئن باشید در اولین قدم که در این راه برمی‌دارید همه‌ی گناهانتان پاک می‌شود و با روحی پاک و منوّر به نور حسین«علیه‌السلام» بقیه‌ی راه را طی می‌کنید. در این مورد عرایضی در متن «حضور تاریخی ما در راستای اربعین حسینی» که روی سایت هست، داشته‌ام. موفق باشید
10719
متن پرسش
سلام: نوجوانی 15 ساله ام دارای دو مشکل در طلبگی می باشم: یکی مشکل مالی که از کجا درآمد داشته و احتیاجاتم را چگونه برطرف کنم؟ با اینکه خانواده هیچ گونه حمایتی نمی کنند و دیگری مشکل کار است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر استعداد و علاقه‌ی لازم جهت طلبگی در شما باشد خداوند کمک می‌کند و اگر آن استعداد لازم وجود ندارد بالاخره با تلاشی که هرکس باید در زندگی بکند خداوند روزی او را می‌رساند. موفق باشید
10526
متن پرسش
سلام: آقای دکتر غلامرضا ذکیانی در فرارو نکاتی را در رابطه با حضور فرهنگ عاشورا مطرح فرموده‌اند که عیناً خدمتتان ارسال داشتم تا نظرتان را بدانم. «از بزرگترین نعمتهایی که جامعه ما از آن برخوردار است ایام محرم و رمضان است. ایام محرم بی‌شک یکی از نعمتهای بی‌بدیل است. اندکی تامل نشان می‌دهد که حماسه عاشوراء به دلایلی که به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد در اعماق دلها نفوذ کرده است. رویکرد این نوشتار پدیدارشناسانه است یعنی صرفا به بازتاب این رویداد در جامعه امروزمان نگاه می‌کنیم و فعلا توجهی به عوامل و ریشه‌های این ماجرا نداریم. آثار کم‌نظیر قیام حسینی: پاره‌ای از پدیده‌هایی که در ایام محرم و به ویژه در تاسوعا و عاشورا مشاهده می‌کنیم شگفت‌انگیز هستند: صوت‌های بسیار متنوع و آهنگ‌های زیبائی که مداحان و خوانندگان مختلف اجراء می‌کنند. ـ تعزیه‌خوانی‌های متعدد و متنوع. ـ کافیست اندکی به تنوع عزاداری‌ها در میان اهالی جنوب، شمالی‌ها، ترک‌ها، بلوچ‌ها، عرب‌ها، شیرازی‌ها، مشهدی‌ها، لرها و سایر اقشار در داخل میهن اسلامی توجه کنیم تا معلوم شود که جریان عاشوراء ظرفیت بالفعل ساختن چه استعدادهائی را دارد! ـ تهیه نذورات و خیرات شامل انواع غذاها، شربت‌ها و نحوه تهیه و آماده‌سازی آنها در این ایام بی‌سابقه است. ـ مشارکت همه اقشار؛ مراسم محرم و عاشوراء، مختص هیچ قشری نیست بلکه همه قشرها اعم از مردان و زنان، سالمندان، میان‌سالان، جوانان، نوجوانان و کودکان، بیماران و تندرست‌ها و ... در این مراسم فعالانه شرکت می‌کنند. ـ نظم بی‌سابقه، غالبا از بی‌نظمی ملت خودمان در مقابل ملت‌هائی چون ژاپن و آلمان می‌نالیم، ولی در ایام محرم شاهد نظم، هم‌کوشی و تبادل نظر کم‌نظیر افراد برای برپائی هرچه باشکوهتر مراسم هستیم. (آیا می‌توان این روحیه جمعی و همکاری در ایام محرم را به سایر ایام سال نیز سرایت داد؟) ـ در این مراسم می‌توان سخنرانی‌های متنوع سیاسی، تاریخی، عقیدتی، اخلاقی، اجتماعی، رثائی و یا ترکیبی از آنها را در سطوح عالی، متوسط و ضعیف و با سبک‌های مختلف رصد کرد. ـ شناخت تاریخ، شناخت زوایای پنهان ماجرای عاشوراء و تبیین عوامل دور و نزدیک آن سبب شده که مورخان و پژوهشگران علوم مختلف تاریخ، حدیث، کلام، تفسیر و فقه را مورد تحقیق قرار دهند. ـ رفع فاصله طبقاتی؛ این مراسم مختص اغنیاء نیست بلکه فقراء و اقشار متوسط در این مراسم فعالتر هستند و اقشار مرفه سعی می‌کنند در میان افراد دیگر باشند. بارها شاهد این صحنه بسیار زیبا در روزهای تاسوعا یا عاشوراء بوده‌ایم که یک فرد متمول، خودرو گران‌قیمت خود را در کناری پارک کرده و برای دریافت یک خورشت قیمه چونان سایرین به صف می‌ایستد، فردی که در روزهای دیگر به هیچ وجه حاضر نیست به چنین کاری دست بزند؟! ـ کافیست به اشعار کلاسیک و نوی که در این زمینه سروده شده سری بزنیم تا اوج احساس و هنرنمائی را در ادبیات عاشورائی به نظاره بنشینیم! ـ فیلم؛ یادآوری چند فیلم و سریال در دو دهه اخیر ـ روز واقعه، مختارنامه، سفیر، معصومیت از دست رفته و ... ـ کافیست تا اوج‌گیری علم و هنر و خلاقیت را در عرضه این جریان مشاهده کنیم. ـ چه تصاویر و نقاشی‌هائی توسط هنرمندان قدیم و جدید برای ترسیم گوشه‌ای از وقایع کربلاء به تصویر کشیده شده است؟ ـ تنوع خط‌ها، تذهیب‌ها، طرح‌ها، کاشی‌کاری‌ها، معماری‌ها، حسینیه‌ها، تکایا، مساجد، بعد وجودی در کنار بعد عقلی؛ می‌توان هستی انسان را گستره یا طیفی دانست که یک سر آن بعد عقلانی ـ کلیت، ضرورت، دوام، همگانی، بحث‌پذیر، علمی، شک‌پذیر، عمومیت ـ و سر دیگر آن بعد وجودی ـ فردی، اینجا، الآن، حسی، لذت یا درد آنی، تمرکز، شک‌ناپذیر ـ است. همچنان که ملاحظه می‌شود همه ابعاد تمدن و فرهنگ انسانی ـ جامعه، دولت، هنر، سیاست، اقتصاد، تجارت، فرهنگ، پول، بانک، بیمه، بورس، فوتبال، ورزش، دانشگاه، اداره، انقلاب، آرمان، آزادی، نوشتار، آینده نگری و ... ـ از همین بعد ذهنی انسان برجوشیده است. اما آیا ذهن انسان فقط دارای بُعد مثبت است و هیچ نقش منفی ندارد؟ بعد وجودی؛ یک فرد علاوه بر بُعد ذهنی از بُعد وجودی نیز برخوردار است. شاید بتوان این بعد انسان را با یک مثال روشن ساخت. سیراب شدن را در نظر بگیرید؛ در باره مفهوم سیراب شدن و عوامل فیزیولوژیکی آن و انواع آن و تاثیر آن در بدن صحبت نمی‌کنیم که همه اینها به بعد ذهنی مربوط می‌شود بلکه به همین سیراب شدنی اشاره می‌کنیم که مثلاً به فرد روزه‌دار پس از افطار با نوشیدن آب یا شربت دست می‌دهد. این سیراب شدن همین الآن روی داده و فقط به همین شخص مربوط می‌شود و او با تمام وجودش آن را حس می‌کند و برایش کاملاً تازگی دارد یعنی چنین نیست که چون بارها سیراب شده پس این سیرابی برایش حالت کهنگی پیدا کرده است. هرقدر هم شدت تشنگی به ویژه در روزهای گرم بیشتر باشد، توجه وی برای رفع آن بیشتر شده (تمرکز) و لذا لذتش نیز از سیراب شدن بالاتر خواهد بود. نکته جالب اینکه انسان از جهت بُعد وجودی شبیه سایر حیوانات است و لذا گاهی از این جهت مورد بی مهری واقع می شود! پس شاخص‌های بُعد وجودی را می‌توان در پیوند داشتن با همین فرد، همین لحظه، همین حس و همین لذت (یا درد) نشان داد که البته به هرمیزان توجه فرد روی آن موضوع متمرکز باشد، به همان میزان لذتش نیز بیشتر خواهد بود. اینک توجه خوانندگان را به ابعاد وجودی در حادثه عاشوراء جلب می‌کنم: جنگ‌های تن‌به‌تن، رجزخوانی‌ها، تشنگی‌ها، ایثار‌ها، شهادت‌ها، ظلم‌ها، ناجوان‌مردی‌ها، خیانت‌ها، اخلاص‌ها، حضور پیرمرد و نوزاد، کاروان اسراء، حالات تک‌تک افراد و ...روشن است که قیام عاشوراء از ابعاد قوی معرفتی و اخلاقی چون اخلاص، شجاعت، نهی از منکر، انکار سلطنتِ(یزید)، ترویج آزادی‌خواهی و ...، برخوردار است که هیچگاه نباید مورد غفلت قرار گیرند؛ ولی علاوه بر این ابعاد معرفتی و دینی، حضور پررنگ ابعاد وجودی و حسی سبب شده است که جنبه رثائی (سوگواری) بگیرد و از آنجا که بعد رثائی همگانی و دائمی است لذا حزن محرم در میان اقشار مختلف مردم تداوم یافته است؛ و همین اندوه ناشی از اخلاص، ظرفیتی را برای قیام عاشوراء ایجاد کرده است که این‌همه استعدادهای متنوع و مختلف را در طول تاریخ و عرض جغرافیا بالفعل ساخته است. ثابتات دینی در برابر تغییرات زمانی: یکی از مشکلات عمده عصر جدید، این است که همه باورها، سنت‌ها، آداب و فرهنگ‌ها را تحت‌الشعاع قرار داده و دچار تغییر و تحول می‌سازد و از همین‌جاست که صدای مومنین و سنت‌گراها را درآورده است. اما نکته جالب در دین اسلام و مذهب تشیع این است که تکالیفی در دین اسلام و مناسبت‌هایی در مذهب تشیع وجود دارد که وجوه ثابت دین و مذهب را تأمین می‌کنند. به عنوان مثال، احکامی چون نماز (با تمام مقدمات، اجزاء و شرایط آن)، روزه، حج و مناسبت‌هائی چون محرم، رمضان و ... خواه‌ناخواه در ایام مختلف تکرار می‌‌شوند و مؤمنین باید برخی شعائر و مناسک را به صورت ثابت رعایت کنند. رعایت همین شعائر و مناسک سبب می‌شود که افراد در مقابل سیل تغییرات و تحولات بایستند و دست‌کم سرعت تغییر را احساس کنند. ناگفته پیداست نه هر کهنه‌ای خوب و نه هر تازه‌ای بد است، همچنانکه نه هر تازه‌ای خوب و نه هر کهنه‌ای بد است؛ ولی پدیده‌های تازه ـ همچون فناوری‌های مختلف ـ سعی می‌کنند به وسیله امپراطوری رسانه‌ای سلطه بلامنازع خود را بر جهان و همه فرهنگ‌ها بگسترانند و لذا در برخورد با آداب و فرهنگ‌های سنتی هیچ ترحمی از خود نشان نمی‌دهند. با این وصف، خشک و ترِ سنت با هیزم مدرنیته به آتش کشیده می‌شود و افراد نیز تاب مقاومت در برابر آن را ندارند. ولی از ویژگی‌های همه ادیان علی‌الخصوص دین خاتم، این است که عناصر ثابتی ـ چون احکام دینی و مناسبت‌های مذهبی ـ را در متن دین تعبیه کرده است که اهل دین فقط با پایبندی به این احکام و مناسبت‌ها می‌توانند وجوه مثبت فرهنگ و سنت خود را حفظ کنند و در مقابل سیل بنیان برافکن تغییرات درامان بمانند. اندکی درنگ در قیام عاشوراء و تداوم مراسم آن در طول قرن‌های متمادی نشان می‌دهد که عناصر موجود در این قیام، با مهارت تمام ـ مهارتی که نشان از الهی و غیربشری بودن این حرکت دارد ـ چیده شده‌اند و تا قرن‌های متمادی انسان‌ها و به ویژه مسلمانان و شیعیان را متوجه امور ثابت و مقدس کرده و از آسیب تغییرات مداوم و تحولات غیرمنتظره در امان نگه خواهد داشت به شرط اینکه ما هم بتوانیم قدر آن را بشناسیم و شکر آن را بجا آوریم.» عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم نکات خوبی را مطرح کرده‌اند به‌خصوص که بر عکس آقای حجاریان متوجه‌اند تداوم آن حرکت نشان از الهی و غیر بشری‌بودن آن دارد. در حالی‌که آقای حجاریان بدون هرگونه مطالعه‌ای در این مورد ادامه‌ی حرکت امام حسین«علیه‌السلام» را ساخته‌ی شیعیان می‌دانند. موفق باشید
10376
متن پرسش
سلام:خسته نباشید. من می خواستم این سوال رو رودر رو از شما بپرسم اما نشد. می خوام بدونم تکلیف ما در وضع فعلی برای مبارزه با داعش چیه؟ این تکلیف به گردن من هست که در جبهه نبرد با دائش حضور داشته باشم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی بحمداللّه ما در زیر سایه‌ی رهبری عزیز به عنوان نایب امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» زندگی می‌کنیم باید گوشمان به دستورات ایشان باشد، تکلیف ما را ایشان تعیین می‌کنند، فعلاً نخواسته‌اند نظام اسلامی مستقیما جبهه‌ای در مقابل داعش باز کند. موفق باشید
10169
متن پرسش
سلام: چه کار کنم که اضطراب و استرس و ترس در درون من برای همیشه نابود شود و فنای درخدا شوم و راه عشق به خدا چیست؟ با خواندن مطلبی از آقای نجابت فوق العاده به ایشان علاقه مند شدم برای استفاده از آثار ایشان چه کنم؟ تشکر می کنم که این سولات را جواب می دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای رسیدن به چنین حضوری باید برنامه‌ریزی کرد و عرفان نظری و عملی که امثال آیت‌الله نجابت در آن ورود دارند بسیار کارساز است. موفق باشید
9090
متن پرسش
سلام: بله استاد در سوالی که بنده اسم شهید فهمیده را بردم متوجه بودم شما در جزوه عرفای نجف اسم ایشان را نیاورده بودید ولی چون کار ایشان شبیه مثالهایی که زده بودید بنده هم آوردم - در ادامه سوال قبل سوالم این است که به نظر شما چرا آن رابطه ای که بین امام (ره) و شهدا بود (که جنسش جنس اشراق و معنویت و شهود و حتی در اوقات بسیاری جنسش جنس معجزه و کرامت بود) بین حضرت آقا و جوانها نیست یا اگر هست چرا اینقدر در حجاب هست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده معتقدم بحمداللّه به همان شکلی که سرداران و شهدای ما توانستند نسبتی اشراقی بین خود و حضرت امام ایجاد کنند، خداوند بصیرتی به جوانان ما داده که همان نسبت را با مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» پیدا کرده‌اند و این را یک لطف الهی به این ملت می‌دانم. موفق باشید
8444

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم آیا شما مستند " من روحانی هستم " را دیده اید؟ اگر مشاهده فرمودید ، نظر حضرتعالی در خصوص محتویات این مستند چیست؟ و تا چه اندازه محکوم به صحت است؟ یا مهدی
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این فیلم نشان می‌دهد آقای روحانی در صحنه‌های زیادی از انقلاب حاضر بوده‌اند و این حُسن آقای روحانی است. و در مورد تعلیق غنی‌سازی اورانیوم هم البرادعی اطلاعات غلط به ایشان داده. بحث تفاوت سلیقه جای خود دارد و این‌که تصور می‌شود تیم هسته‌ای آن بدبینی که باید به جهان استکبار داشته باشند ممکن است در آن‌ها نباشد. موفق باشید
7302
متن پرسش
سلام آقای طاهرزاده قبلا خیلی خیلی بزرگواری کردید در انتخاب رشته ی دانشگاهم و من متأسفانه خیلی وقتتون را گرفتم حالا درسم در رشته ی تاریخ اسلام داره إن شاءالله تموم میشه البته حقیقتا بیشتر پاس کردن نمره بوده متأسفانه/ حالا میخواستم بپرسم که به نظر شما وقت برای مطالعه عمیق کتب تاریخ اسلام بذارم یا دروس حوزوی را شروع کنم؟ادامه همین رشته حتی اگر مطالعات عمیق نباشد چطوره؟ شما غیر از اینها موضوع دیگری در نظر دارید؟منظور مقام معظم رهبری از تحصیل چیست؟ و روشی برای یادگیری و تثبیت عمیق مطالب تاریخی معرفی می کنید؟با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به عزم خودتان دارد . اگر رشته‌ی تاریخ با ملاک‌های قرآنی و عبرت‌گیری خوانده شود رشته‌ی با برکتی است و ادامه‌ی آن عمق بیشتری به انسان می‌دهد. ولی اگر به حوزه علاقه‌مند هستید، حوزه ارجحیت دارد. برای تثبیت مطالب، تکرار و مباحثه و تدریس کارساز است. منظور رهبری عزیز«حفظه‌اللّه» در امر تحصیل شامل همه‌ی علوم می‌شود اما با رویکرد نظام‌سازی. موفق باشید
نمایش چاپی