باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- گفت: «هر عنایت که داری ای درویش / هدیهی حق بدان، نه کردهی خویش!» ما چه میدانیم، شاید آنهایی که ما به ظاهر لااُبالی میدانیم حق برایشان روشن نشده است نه آنکه معاند باشند 2- چرا موفقیتهای دنیایی را مهم بدانیم که دچار غرور شویم؟! 3- وقتی شخص مورد اُنس ما رحلت میکند به جهت آنکه مأنوس خود را از دست دادهایم اشک میریزیم، نه آنکه نگران آن باشیم. آری! انسان مؤمنی که شوق ارتباط با خدا را دارد در جواب ملائکهای که به او میگویند، میخواهی برگردی، میگوید: چه میخواهم دنیای غم و دردسر را؟ برعکسِ کافران و معاندان که التماس میکنند «فرجعونی لعلی اعمل صالحا» و دروغ میگویند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با اینکه قلب مبارک اهلالبیت«علیهمالسلام» با حقیقت قرآن متحد است، چون فرمودهاند سخن ما را با قرآن مقایسه کنید و اگر مطابق نبود آن را به دیوار بزنید باید قرآن را – یعنی ثقل اکبر – را اصل بگیرید و اهلالبیت را ثقل کبیر بدانید. رویهمرفته کتب کلامی در این مورد بحث کرده است، میتوانید به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که بر روی سایت هست نیز مراجعه فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در رابطه با روایات مربوط به تنبلی میتوانید به کتاب «علم اخلاق» یعنی ترجمهی کتاب «جامعالسعادات» رجوع فرمایید. رویهمرفته تنبلی به جهت توجه نداشتن به اهداف عالیه از یک طرف، و کینهورزی و پرحرفی و پرخوری از طرف دیگر، پیش میآید 2- به خودتان سختگیری نکنید همینکه توفیق انجام وظائف الهی و روزهداری را در ماه رمضان دارید، امیدوار به رحمت الهی در پیش روی خود باشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که میفرمایید کار بسیار مطلوبی است تا از یکطرف فرزندان ما از گنجینهی صندوق سینهی پرتجربهی مادربزرگها و پدربزرگها بهرهمند شوند و از طرف دیگر امثال جنابعالی بتوانند نقش خود را در فعالیتهای اجتماعی پیش ببرند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه از الطاف الهی برخوردارید، ولی تا آنجا که ممکن است از نافلهها غافل نباشید. اگر نمیتوانید ایستاده بخوانید، نشسته انجام دهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه در عالم ماده جلو برویم همواره با ماده روبهرو هستیم مگر اینکه افق تفکر و شخصیت خود را به عالمی برتر یعنی عالم مجردات سیر دهیم. از طرفی، بینهایتبودنِ عالم مجردات مثل عالم برزخ، بینهایتبودنی است در عینِ مخلوقیت. ولی بینهایتبودنِ خداوند، بینهایتی است در عینِ خالقیت که وجودش به غیر محدود نمیشود.
عنایت داشته باشید حوزهی عالم ماده، مقهورِ عالم مجردات است مثل آنکه «تن» مقهور نفس ناطقهی انسانی و یا روح انسان است و هر اندازه انسان در «بدن» دقت کند و در جزئیات آن جلو رود، بالاخره از حوزهی بدن که مقهور عالم غیب است، خارج نمیشود. پیشنهاد بنده آن است که جهت رفع ابهامات خود مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن مطالعه کنید وگرنه همواره با همین سؤالات مبهم مشغول خواهید بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- انقلاب در جبهههای مختلف مقابلهی با استکبار از یک طرف و فعالیتهای فرهنگی برای عبور از تهاجم فرهنگی از طرف دیگر ادامه دارد و با ورود در چنین فضایی در ذیل رهنمودهای رهبری بهخوبی میتوان به فعلیت لازم دست یافت 2- این مسئلهای است که احتمالاً باید با اطبای سنتی در میان بگذارید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که متوجه شدهاید فهم جایگاه شاهنامه نسبت به مثنوی علاوه بر اینکه مشکلتر است با مثنوی مولوی بیشتر میتوان به مسائل اخلاقی و عرفانی دست یافت، هرچند جناب فردوسی در شاهنامه روحیهای از ایران و ایرانی که نظر به وجوه قدسی دارد را به میان آورده است تا دلاوریهای رستم ما را منتقل به شخصیتهایی چون امیرالمؤمنین«علیهالسلام» نماید و این کاری است که هنوز شروع نشده است. به نظر بنده شاهنامه در حجاب نقالان گرفتار شد و از این حجاب خارج نشده در حدّی که امثال بنده نیز بدان نپرداختهاند. موفق باشید