بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8851
متن پرسش
سلام استاد گرامی اگر ایرادی نباشد خیلی مشتاقم نظر شما را در مورد متن زیر بدانم: بسم الله الرحمن الرحیم پس از توفان شدید و کوبنده‌ی تهران شاهد هستیم عده‌ای از مردم و حتی تحصیل‌کرده‌ها آن را یک بلای آسمانی در نتیجه‌ی بی‌حجابی و بی‌بند و باری تلقی کرده‌اند لازم به تذکر است که مطمئن باشید تا بانک ربوی، اشرافیت مسئولان و روحانیت بدون اسلام در مملکت داریم و با دروغ و دغل و ریاکاری می‌خواهیم به مقصودمان برسیم از همه‌ی این‌ها بدتر مادامی که بی‌عدالتی در کشور جریان دارد خداوند به خاطر حجاب بلا نازل نمی‌کند! حجاب خود معلول عوامل مذکور است به اشرافیت خاتمه دهید خود مسلمان باشید عدالت را هم بگسترانید معضلاتی نظیر بدپوششی و بی‌حجابی خود به خود رفع خواهد شد و البته عدم تشریح و تبیین صحیح مسائل را هم اضافه کنید پس از 35 سال حضرات دلواپس و عمار حتی نتوانسته‌اند ساده‌ترین مسائل نظیر دیه و ارث را تشریح کرده و بفهمانند چرا دیه و ارث مرد دو برابر زن است، حتی نتوانستند به مردم فرق شاه را با ولی فقیه بیان کنند تا دولت‌ها و مسئولان نتوانند در پی هر خیانت پشت سر رهبری قائم شوند. مسئله‌ی حجاب که جای خود دارد! بد نیست بدانیم پیامبر (ص) خود بزرگ‌ترین معلم ما در امر به معروف و نهی از منکر است او ابتدا خود را ساخت سپس امین جامعه شد و در نهایت پیامبر رحمت گردید آن هم از طریق اصلاح از پایین زیرا تا مردم فکرشان اصلاح نشود علی علیه‌السلام هم خلیفه باشد چاره‌ای ندارد جز آنکه امثال اشعث را مقام دهد تا از بدتری ممانعت فرماید. البته ما در تشخیص نوع بلا هم درمانده‌ایم فکر می‌کنیم فقط سیل و زلزله و توفان بلا هستند غافل از اینکه بلا ممکن است چیز دیگری باشد بلا ممکن است همین بدحجابی باشد همین ایدز باشد همین سی‌ساله‌های مجرد مانده باشد بلا ممکن است مرگ یک فرد بی‌سواد و فقیر و بی‌کس و کاری باشد که بدون آنکه بدانیم وجودش برای ما دافع بلا بوده است ولی ما تحقیرش می‌کردیم! کی گفته فقط سیل و زلزله و توفان بلا هستند! آیا بلایی بزرگ‌تر از این سراغ دارید که پس از 35 سال از انقلاب اسلام آن هم در مملکت شیعی هنوز امام زمانمان در پرده‌ی غیبت است؟ http://peyghamesoroosh.parsiblog.com
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: تحلیل عمیقی در پشت این حرف‌ها نمی‌بینم. انتقادهای بدونِ راه‌کار و غفلت از شرایط تاریخی، همان قُرزدن است. موفق باشید
7477
متن پرسش
ضمن سلام و احترام. استاد بزرگوار ، سؤالم کوتاه اما خیلی جدیه. تا الآن عطش کسب معرفت داشتم و به خاطر تکلیف دینی ، از دانشگاه به حوزه آمدم و خداوند علاقه ی آن را هم در من ایجاد کرد. سؤال اساسی و جدی من اینه که با توجه به روش هایی که امروزه اومده و نیم کره ی راست مغز را فعال می کند مثل فراخوان و موارد مشابه ، کسب معرفت و گذراندن سطوح مقدماتی و عالی حوزوی و ... را می توان نهایتا دو سه ساله گذراند ، لذاست که سقوط پایه های نظام آموزشی امروزی و به طور کلی سیستم کارشناس پروری امروزی چه سیستم حوزوی چه دانشگاهی به عینه مشاهده می شود. و به اندازه ای که سیستم ها حفظ محور تر باشند بیشتر نابودی آنها دیده می شود. سؤال جدی و اساسی بنده این است که الآن که رفتن به متاریدینگ و امثالهم اپیدمی شده و عالم یا دانشمند بودن به معنای مصطلح امروزی ، زیر سؤال می رود برای تمدن آینده باید سراغ چه چیزی برویم ؟؟؟ ظاهرا یکی دو ساله با این سیستم کسی می تونه مجتهد یا دانشمند بشه ، واقعا ما سراغ چه کاری بریم که بعد از فروپاشی نظام های حفظ محور ، جایی برای کار کردن در انقلاب داشته باشیم ؟ هم به لحاظ توانایی خودمان هم به لحاظ جایگاه اجتماعی. صدای لرزه ی پایه های نظام لیبرالیسم غربی با تمام ابعادش به گوش می رسه. نظام آموزشی غربی داره منهدم میشه. چه کنیم که عقب نمانیم ؟ به غیر از ارتباط با خدا و تقویت رابطه ی حضوری و حقیقی با خدا ، دنبال چه کاری بریم که در تمدن آینده ی بشر جایگاه داشته باشیم و بتوانیم گره های کور انقلاب به سمت ظهور حضرت مهدی (عج) را بگشاییم ؟؟؟؟ چه کاری ما را از دیگران جلو می اندازد برای کارکردن برا انقلاب؟؟ حتی اعتبار مدارک دانشگاه یا حوزوی هم زیر سؤال خواهد رفت . حقیر واقعا نابودی نظام آموزشی(دانشگاه بیشتر از حوزه) کنونی را مقابل خود می بینم. خیلی خیلی متشکرم از توجه و پاسختون.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از ابتدایی که در فضای فرهنگ غرب پژوهش جای اندیشیدن را گرفت و به جای تلاش برای کشف سنت‌های جاری در عالم با آزمون و خطاهای علم تجربی خواستند بر طبیعت مسلط شوند، معلوم بود کار به این‌جاها کشیده می‌شود ولی این ربطی به مراکز حوزوی ندارد که در فقه قدرت تربیت مجتهد را دارد و ماوراء مجموعه‌ی اطلاعات، راه‌های فهم و کشف تکلیف مکلَّف را در این زمان به عهده دارد و در حکمت و عرفان نظر به حقایق وجودی عالم دارد و درصدد تحقق تمدنی است که به جای جمع کثرات عالم ناسوت، جامعه را باید با ملکوت آشنا کند و در منظر آن نوعی دیگر از زندگی را قرار می‌دهد. این‌هایی که متذکر شده‌اید همه دلیل بر آن است که به قول هیدگر تمدنی که با تفکر ریاضی و جمع کمیّت‌ها شکل بگیرد از درون متلاشی می‌شود، تلاش آن تمدن به همین است که به ضدّ خود تبدیل می‌گردد. موفق باشید
6648

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد. درباره ی خلفای سه گانه(ابوبکر و عمر وعثمان )سوالاتی دارم که جوابش برایم خیلی مهم است . 1- آیا این آقایان ریشه تمام مشکلات بعد از نبی مکرم هستند؟ 2- آیا آن دسته از روایات که می فرمایند خلیفه دوم حضرت زهرا را مجروح کرد و امیرالمومنین را با آن وضع غم بار برای بیعت با خلیفه از خانه بیرون کرد و جریان کوچه ی بنی هاشم و... حقیقت دارد؟ 3-آیا روایاتی که به لعن این آقایان پس از هر نماز اشاره دارد صحیح است؟ 4-آیا روایاتی که در باب حرامزاده بودن آنهاست صحیح است؟ 5-اگر اینچنین است روش برخورد نبی اکرم(ص) و امیرالمومنین با ایشان و ازدواج با دختران و خانواده آنها را چگونگی برای خود توجیه کنیم؟ لطفا پاسخ اجمالی نفرمایید چرا که از جواب های اجمالی خسته شده ام. التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد شماره‌ی 1 و 2 و 3 کتاب «بصیرت فاطمه‌ی زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» را مطالعه فرمایید فکر می‌کنم به صورت مستند به جواب خود برسید. و در قسمت 4 بنده دقیقاً نمی‌دانم آن روایات به چه‌چیز اشاره دارد؟ و در مورد قسمت 5 سؤال شاید بتوان گفت در شرایط مختلف موضوع فرق می‌کرده. باید مدتی وقت بگذارید و تاریخ را ورق بزنید. لااقل کتاب‌های «امام‌شناسی» آیت‌اللّه طهرانی را بررسی فرمایید نکات ارزشمندی در اختیارتان قرار می‌گیرد. موفق باشید
6376
متن پرسش
سلام استاد چه شده همچین سوالاتی اتفاق افتاده؟ 1.من به نیهیلیسم رسیدم ازکجا شروع کنم وچطور بیرون بیام؟ 2.اسم شهدای کربلا را نامشان راشنیدم اما 20 سالم ست که نمی دانم که بودند وهستند؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هر اندازه انسان به حضرت حق رجوع کند و او را منبع همه‌ی کمالات بداند از پوچ و پوچ‌انگاری رها می‌شود. کتاب ده نکته همراه با شرح آن إن‌شاءاللّه کارساز است 2- کتاب «عنصر شجاعت» از آیت‌اللّه کمره‌ای در این مورد کتاب ارزنده‌ای است. موفق باشید
5408
متن پرسش
سلام علیکم عرض ارادت خدمت استاد گرانقدر چند روز پیش با چند نفر از دوستان مشغول صحبت بودیم که در حین بحث سوالاتی مطرح شد که نتوانستیم به جمع بندی برسیم لذا مزاحم شما شدم تا انشاءالله لطف کنید و تا حد امکان پاسخ سوالاتمان را بفرمایید این مطلب درست است: 1- از آنجایی که ما نمی توانیم با ذات خدا ارتباط برقرار کنیم لذا باید با اسماء و صفات حضرت حق ارتباط برقرار کنیم؟ 2- اگر این مطلب درست است مظهر تام و تمام اسماء و صفات چه کسانی هستند؟ 3- فکر میکنم پاسخ شما بنا بر روایات اهل بیت علیهم السلام باشد. اگر اینگونه است پس ما به هنگام ارتباط با خدا باید توجهمان به اهل بیت باشد؟ 4- اگر اینگونه است معنای مناجات و دعا چه می شود؟ در نماز ما که نمی توانیم با خدا ارتباط برقرار کنیم و تنها راه ارتباط با خدا، اسماء و صفات او هستند پس در نماز باید توجهمان به اهل بیت باشد!!!!؟ اگر پاسختان منفی است چگونه می توان بین دو مساله فوق جمع کرد؟ 5- آیت الله جوادی در یکی از سخنرانی هایشان در شب قدر فرمودند: رسیدن به مقام امیرالمومنین برای ما نه مقدور است و نه میسور ولی ما در این شب از خدا می خواهیم تا اماممان راندیدیم نماز نخوانیم، تا اماممان را ندیدیم عبادت نکنیم.معنای این حرف چیست؟ اگر بگوییم این همان معنای ارتباط با خدا از طریق اسماء و صفات است پس در نماز متوجه امام هستیم و نه خدا. و اگر بگوییم که در نماز باید به خدا توجه داشت منطورمان از این توجه، توجه به ذات است یا به اسماء؟ 6- معنای دقیق این فراز از زیارت جامعه کبیره چیست: من اراد الله بدا بکم و من وحده قبل عنکم و من قصده توجه بکم؟ 7- تمام این بحث بین ما چند نفر از آن جایی شروع شد که در یکی از شب های ماه مبارک مداح داشت دعای ابوحمزه را میخواند و مردم چندان گریه نمی کردند. مداح گفت برای اینکه قفل دلها باز شود روضه امام حسین میخوانم و اون موقع بود که صدای گریه مردم بلند شد. من بعد از جلسه به دوستان گفتم که این یک آفت است. اهمیت روضه و گریه در مصائب اهل بیت به جای خود(که از فهم و درک بنده خارج است) ولی اینکه مردم نمی توانند با خدا صحبت و مناجات کنند، این یک آفت است. آنوقت دوستم گفت که ارتباط با خدا از طریق اسماء اوست و باید روضه خواند. طبق استدلال مشابه جلسه ای در یکی از مناطق تهران توسط پیر غلامان سیدالشهدا در شب های ماه مبارک برگزار می شود و در این جلسه ی دو ساعته فقط روضه خوانده می شود حتی بدون خواندن یک خط دعا. سوالم از شما این است که جایگاه دقیق توسل را بیان کنید و بفرمایید معنای دقیق توسل چیست و چگونه با مناجات قابل جمع است؟ بنده این سوال را از عده ای می پرسم آنوقت در جواب می گویند وابتغوا الیه الوسیله. بنده وهابی نیستم که بخواهند توسل را برایم اثبات کنم من میخواهم جایگاه معرفتی توسل را به صورت اصولی و مبنایی درک کنم و جمع آن با مناجات و دعا را(با توجه به توضیحات فوق) متوجه شوم. با تشکر فراوان التماس دعا
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی توانستیم نور حق را در جمال اهل‌البیت«علیهم‌السلام» بنگریم و آن بزرگواران را آینه‌ی نمایش حق بدانیم پس عملاً با نور حق در اسماء حسنایش آشنا شده‌ایم و در دعا با خدایی مناجات می‌کنیم که اهل‌البیت«علیهم‌السلام» به ما نشان داده‌اند. این‌که آیت‌اللّه جوادی می‌فرمایند: از خدا می‌خواهیم تا اماممان را ندیدیم نماز نخوانیم. به همین معنا است که در آینه‌ی حرکات و سکنات و گفتار امامانمان نظر به انوار اسماء الهی کنیم و حیّ و قیّوم و سمیع و علیم را در آینه‌ی امامان معصوم بنگریم. در همین رابطه در زیارت جامعه، خطاب به امامان عرضه می‌دارید: هرکس خدا را بخواهد باید از طریق شما به خدا رجوع کند و هرکس بخواهد به نور یگانگی حق برسد با روح یگانگی که در شما هست متوجه حضور یگانه‌ی حق می‌شود و ... همین‌طور که شما در آینه‌ی جبهه‌های دفاع مقدس با خدایی آشنا شدید که در جاهای دیگر به آن خوبی نمی‌توانستید با آن خدا مرتبط شوید. در مورد مداحی آن مداح، دوست شما درست می‌گوید چون آینه‌ی حرکات و سکنات اهل‌البیت«علیهم‌السلام» قدرت انتقال دارد برای ارتباط حضوری با انوار و تجلیات اسماء الهی. توسل به ائمه یعنی برای رجوع به حضرت حق متوجه نور حق در جمال اولیاء معصوم می‌شویم و از طریق وجود مقدس آن‌ها با حضرت حق مرتبط می‌گردیم. موفق باشید
5316
متن پرسش
سلام علیکم استاد.سلام جنابعالی از نحوه تبلغات وهابیت در بوشهر خبر دارید؟بهائیت در شیراز؟لطفا ما را روشن کنید.
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شماره‌ی5237 داشتم. که اگر ما شیعه‌ی انقلابی، عرفانی، فقهی را که امام در قرن حاضر شکل دادند درست ارائه ندهیم، از یک‌طرف جا برای منطق وهابیون متحجر و از طرف دیگر جا برای حرف‌های بهائیت لااُبالی باز کرده‌ایم. تنها با ارائه روح انقلابی حضرت روح‌اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» این‌ها بی‌رنگ می‌شوند. موفق باشید
3680

امانت‌داریبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم. امانتداری که در روایات تاکید زیادی روی آن شده و گاهی از ارکان ایمان و نشانه ایمان و..... شمرده شده درعصر کنونی بیشتر چه مصداقی دارد چرا اینقدر روی این موضوع تاکید شده است.؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه باید نسبت به رعایت حق حساس بود تا حضرت حق توجه و رحمتش را از ما باز نگیرد و امانت‌داری یکی از نمونه‌های رعایت حقوق افراد است، چه رعایت امانت در برگشت آن‌چه از افراد در اختیار ما است و چه رعایت امانتی که مردم در اختیار مسئولان کشور قرار می‌دهند تا به وظیفه‌ی خود در خدمت‌گذاری به مردم آن را رعایت کنند و چه رعایت امانتی که مردم یک کشور به دانشجویان می‌دهند تا به بهترین نحو درس بخوانند. موفق باشید
3010

تنبلیبازدید:

متن پرسش
با سلام در بیشتر کارهایم اعم از دینی وغیر دینی تنبلی وسستی می کنم لطفا دستوری بفرمایدد که از این مشکل رهایی پیدا کنم با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: شاید کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» در این مورد کمک کند. موفق باشید
1877
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت جنابعالی در خصوص برگزاری جلسات سیر مطالعاتی در کانونهای فرهنگی هنری مساجد بنده به این نتیجه رسیده ام اگر ترکیبی از سیر مطالعاتی شهید مطهری و جنابعالی باشد مفیدتر است به این صورت که ابتدا تعدادی از کتب شهید مطهری کار شود بعد برسیم به ده نکته و اشتی با خدا بعد مقداری دیگر از کتب شهید مطهری کار شود تا برسیم به کتاب از برهان تا عرفان چون در کتاب از برهان تا عرفان مسئله بغرنج وجدت شخصی وجود و حرکت جوهری بیان گردیده است به نظرم صحییح نیست سریع سراغ ان برویم. چون وحدت شخصی وجود از مسائل غامض فلسفی و عرفانیست و بدون مقدمه سراغ ان رفتن مشکلاتی به بار خواهد اورد در مجموع بنده پیگیر اجرایی شدن طرح مفید سیر مطالعاتی در مساجد هستم اگر بتوانید در این زمینه ما را یاری کنید بسیار ممنون خواهیم شد.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: فکر خوبی به نظرتان رسیده. البته پیشنهاد بنده آن است که بحث حرکت جوهری را فقط برای افراد خاص دنبال کنید و یک بحث عمومی نباشد. موفق باشید
1673

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام و خداقوت استاد دو سوال داشتم :1.در بحث حب اهل بیت مطرح شد که برای در ذیل ولایت امام قرار گرفتن یکی از کار هامقدم شمردن برادر دینیمان بر خودمان است می خواستم بدانم برادر دینی در واقع در اسلام چه مفهومی دارد صرف اسم مسلمان بودن برای برادر دینی محسوب شدن کافیست 2.مدتی است به صورت اتفاقی و به نسبت زیاد با کسانی همنشین میشوم که علی رغم ظاهر نامناسبشان و برداشت ابتدایی من ارادت زیادی به اهل بیت و امام خمینی و امام خامنه ای دارند و با صحبت بیشتر متوجه میشوم که فقط نیاز به یک راهنما دارند تا از سردرگمی دربیاند و از دست انبوهی از شبهات نجات یابند حالا میخواستم ببینم ایا این همنشینی ها اتفاقی بوده یا خدا میخواسته من را متوجه وظیفه ای کند و اگر این مسئله است چگونه میتوانم به این وظیفه عمل کنم و چه مقدماتی نیاز است ؟وخودم باید چه شخصیتی داشته باشم و البته لازم است ذکر کنم که به دلیل دانشجو بودنم عملا وقت زیادی ندارم (متاسفانه ) لطفا من را راهنمایی بفرمایید خدا عاقبتان را ختم به رضایت خودش بگرداند.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام 1ـ مسلّم برادران و خواهران دینی در درجه تعلقشان به اسلام متفاوت‌اند، هر کدام در عین مسلمانی، به ولایت و نظام اسلامی تعلّق بیشتری دارند به همان اندازه مقدم هستند. همان طور که هرکدام به کمک ما بیشتر نیازمندند، مقدم هستند. 2ـ بالأخره سعی کنید از طریق طرح معارف عمیق دینی به آن‌ها کمک کنید. معارفی مثل مباحث معرفت‌النفس و معاد شروع خوبی است. خدا به نور خودش عاقبت شما را هم ختم به رضایتش بگرداند. موفق باشید.
328

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم. در حالی که عیوب زیادی داریم و میدانیم که کلیه ی عیوب از ناحیه ی "تن" بر ما حاکم است اما نمیتوانیم از ثقل "تن" و به طبع آن از خصلت های وحشتناک درونی خود و از منیت ها خلاص شویم و تسلط بر تن و شکستن ها نیاز به مجاهده ی علمی و عملی دارد ، آیا راهی هست که فی الجمله ما را از منیت هایی که حداقل آن را حس میکنیم همچون غرور ، تقاضای احترام و یا توجه از دیگران و ... رهایی بخشد ؟ مثلا راهی برای صبر ؟ یا . . . با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام تعجبم از شماست که راه رسیدن به مقصد را در جلو شما گذاشته‌اند و باز به دنبال راه هستید. عزیز من! دستورات شریعت الهی برای رهایی از همین‌هایی است که شما می‌خواهید از دست آن‌ها راحت شوید، از روزه‌ی عزیز بگیر تا نماز از جان عزیزتر، آنچنان نور توحید بر قلب انسان تجلی می‌کند که خود را هیچ هیچ احساس می‌کند چه رسد انتظار داشته باشد بقیه به او احترام بگذارند، آنچنان در اغوش توکل الهی جای می‌گیرد که یک دنیا صبر نصیب او می‌شود. گفت: گر تو خواهی حرّی و آزادگی بندگی کن بندگی کن بندگی موفق باشید
18508
متن پرسش
با سلام: جناب استاد در خصوص فهم و ادارک اشیاء فلاسفه بحث ماهیت دار بودن اشیاء را مطرح کرده اند و همه اشیاء و ممکنات را دارای ماهیت می دانند. این بدان معناست که برای اشیاء استقلالی فرض کرده اند و ذاتیتی قائل شده اند و علل قوام را جنس و فصل گرفته اند. به نظر می رسد طبق مبنای وجود رابط ملاصدرا این مستقل دانستن اشیاء و در نظر گرفتن ذاتی برای آنها و قوام اشیاء به ذاتیات خود مردود باشد. چون وجود رابط هیچ فرض استقلالی در مورد آن صحیح نیست. شیء ای که تمام هستی او عین ربط به واجب است چه استقلالی دارد؟ البته که ندارد تا بخواهد ماهیت و ذاتیت داشته باشد در خارج و یا حتی این که ماهیت از او انتزاع شود. مگر امکان دارد که از -ربط صرف و غیر مستقل- ماهیت و استقلال انتزاع کرد؟ این که علامه طباطبایی فرموده اند که عقل می تواند به نظر استقلالی نگاه کند به اشیاء به نظر می رسد در اوائل کار و برای تعلیم فرموده باشند چرا که اگر مستقل ببیند عقل اشیاء را هر حکمی می کند بر وجه استقلالی اشیاء می کند در حالی که خارج و اعیان غیر مستقل محض اند. پس عقل هر حکمی که بر موجودی می کند در واقع بر آن موجود از آن حیث که در ذهن خود به طور مستقل فرض کرده می کند نه بر خارج از ذهن و واقع. که در واقع واقع نمایی و حکایت علم از خارج مخدوش می شود. به نظر حقیر می رسد برای رهایی از این مشکل باید برای فهم اشیاء تعاریف را به علل فاعلی و غائی که همان واجب تعالی است تعریف کرد که حیثیت ربط بودن اشیاء به حق متعال در نظر گرفته شود و در غیر این صورت با اشکال یاد شده مواجه هستیم و اشکالات دیگری که آقای جوادی می فرمایند. 1. آیا عرائض بنده را تایید می فرمایید؟ 2. به نظر می رسد عرفان با تعریف مظاهر و اعیان از جهت وجه آسمائی آنها مشکل را تا حدی حل کرده باشد. مثلا آقای جوادی انسان را به حی متاله تعریف کرده اند که وجه آسمائی را مورد توجه قرار داده اند. نظرتان در این مورد چیست؟ ممنون از توجهتون به سوالات و شرمندم از این که وقت شریفتون رو می گیرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر عقل در مفهوم‌ساختن از ماهیات نسبت به خارج هم آن ماهیات را مستقل دانست، عملاً این‌جا عقل بین مفهوم و مصداق خلط کرده است. ولی اگر در ضمن عینِ ربط‌دانستنِ مخلوقات نظر به نحوه‌ی امکانیِ آن‌ها داشت و مفاهیمی از شیئی خارجی که چیزی جز وجود نیست، در ذهن خود شکل داد مشکلی پیش نمی‌آید و طبیعی است برای شناخت پدیده‌ها انسان باید از آن‌ها در ذهن، مفهوم‌سازی کند و در این رابطه از نظر به علتِ فاعلی و غایی نیز غفلت نمی‌شود 2- عموماً همین ماهیات را هم باید نظر به اعیان ثابته‌شان معنا کنیم که عرفان نظری متذکر آن‌ است. موفق باشید

15014

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام محضر استاد عزیز برای مطالعه اجمالی منطق به نظر شما آیا کتاب منطق صوری نوشته دکتر خوانساری خوب است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده منطق مظفر را خوب دیدم. ظاهراً منطق آقای دکتر خوانساری ارتباط با موضوع را سخت می‌کنند. با این‌همه بنده در این مورد صاحب‌نظر نیستم. موفق باشید

13043

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم: استاد بزرگوار بنده علاقه مند به ورود به حوزه هستم (البته شاید هم علاقه مند به مباحثه دینی هستم و فکر می کنم به طلبگی علاقه مندم) اما خب شرایط جسمانی حقیر و شاید هم مقداری از نظر سبک به حوزه نمی خورم یعنی فکر می کنم که شاید به مشکل برخورد کنم! و اینکه الان با این نگاه می خواهم وارد حوزه شوم که احتمالاً ملبسم نشوم (به دلایل جسمانی)! آیا ورد بنده به حوزه درست است یا اینکه خودم مباحث را پیگیری کنم و وارد حوزه نشوم!؟ چون فکر می کنم شاید صحیح نباشد پول امام زمان(عج) برای بنده خرج شود!! امکان حضور مستمع آزاد هم دارم یعنی می توانم مستمع آزاد دروس حوزه را شرکت کنم! استاد اگر امکان دارد به بنده مشورت دهید و راهنمایی کنید! با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جهت حضور در حوزه لازم نیست که شخص حتماً معمم شود و منبر رود. در حوزه کسانی هستند که بدون ملبس‌شدن به لباس روحانی در حال تدریس هستند. ولی اگر تشخیص داده‌اید که نمی‌توانید حوزه بروید لازم نیست همه‌ی دروس را دنبال کنید، دروسی که مبانی عقیدتی و اخلاقی شما را شکل می‌دهد، پیگیری نمایید. موفق باشید

12413
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: در سخنرانی ای از آیت الله جوادی آملی فرمودند: (اهل سیر و سلوک اواخر شعبان در نهايت تلاش و كوشش اند كه خسارت ها را جبران كنند. ماه شعبان مده از دست قدح كين خورشيد از نظر تا شب عيد رمضان خواهد شد مي گويد: درياب ماه شعبان را و گرنه ماه مبارك رمضان خبري نيست! ماه مبارك رمضان ماه راه است، نه ماه جايزه! http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1685666) منظورشان چیست؟ آیا کسی مثلا ماه رجب و شعبان را از دست بدهد دیگر ماه رمضان خبری نیست؟! یعنی دیگر شخص امیدی به خبر نداشته باشد؟! همچنان که از آیت الله انصاری همدانی علت عدم بهره بردن افراد از ماه مبارک رمضان را پرسیدند ایشان به این مضمون علت آن را عدم استفاده از ماه رجب دانستند. یا نه اصلا خیر ماه شعبان با ماه رمضان تفاوت دارد و منظور آقای جوادی این نبوده که عدم استفاده از ماه شعبان دلیل عدم استفاده از ماه رمضان است؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دوی این بزرگواران متوجه‌اند که در ماه رجب و شعبان حضرت حق، افق را به ما می‌نمایاند و ماه رمضان جاده‌ی سیر به سوی آن افق به روی ما گشوده می‌گردد. به همین جهت است که اگر بهره‌ی لازم را از طریق استغفارهای ماه‌های رجب و شعبان نبریم بیشتر در ماه رمضان به حکم وظیفه‌ی الهی عمل می‌کنیم و کمتر به شوق سیر إلی اللّه نایل می‌شویم. موفق باشید

11749
متن پرسش
سلام استاد عزیز: آنچه که می نویسم درد دلی است از آن موقع که این به اصطلاح توافق هسته ای را شنیدم بسیار غصه می خورم که استکبار یک خاکریز دیگر از جبهه انقلاب را تصرف کرد. از آن جهت که به کمک ایادی داخلی خود دست به این اقدام زد، اگر تاسیسات هسته ای ما را بمباران کرده بودند بسیار سرفراز تر بودیم، کیست که نداند امریکا به خاطر چند سانتریفیوژ این همه هجمه نمی کند بلکه می خواست دستاورد فرزندان انقلاب را به نابودی بکشاند و جبهه جهانی انقلاب اسلامی را تضعیف کند، اگر مطلبی برای تسلی دل این دل سوختگان دارید که لطفا بیان نمایید، در غیر این صورت که فقط درد دلی بود. والسلام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور نیست که تصور می‌کنید. در جواب سؤال شماره‌ی 11688 عرایض مختصری داشتم. تیم مذاکره‌کننده؛ هم بهانه را از دست دشمن گرفتند و هم بستر داشتن انرژی هسته‌ای را برای ما فراهم کردند. فراموش نکنید که ما مطابق قراردادی که با روسیه بسته‌ایم تا ده سال نمی‌توانیم باطری‌های اتمی وارد رآکتور بوشهر کنیم بنابراین از انبارکردن اورانیوم عدول کردیم نه از ایجاد اورانیوم. در این بیانیه یا به یک معنا قرار داد رویهمرفته آنچه مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» می‌خواستند عملی شده و تیم مذاکره‌کننده‌ی هسته‌ای به عنوان نماینده‌ی انقلاب اسلامی در صحنه حاضر شدند و نه نماینده‌ی حزب و گروه خاص. توافق اخیر در خصوص برنامه هسته‌ای، ایران به عنوان یک قدرت فرامنطقه‌ای، از برقراری یک وضعیت جغرافیای سیاسی جدید در خاورمیانه حکایت دارد. ایران در این مصاف سیاسی موفق شد توانمندی خود را به اثبات برساند و کار را به جلو ببرد و این نیاز به فهم صحیح و همه‌جانبه از بیانیه‌ی لوزان دارد. نیاز ما به انرژی هسته‌ای در آن حدّ که امروز بدان نیاز داریم در بیانیه‌ی لوزان مورد توجه بوده است و کاهش تولید اورانیوم به جهت اعتمادسازی به طرف مقابل است از آن جهت که می‌داند ما امروز نیاز فراوانی به اورانیوم غنی‌شده نداریم و لذا دیگر کسانی که از امکان ایجاد بمب اتم در ایران سخن می‌گفتند و ما را بدان متهم می‌کردند، مورد تمسخر جهانی خواهند بود و جنگ‌طلبان آمریکا و لابی صهیونیست نمی‌توانند افکار جهانیان را در اختیار خود بگیرند و از آن طرف مسلّم‌شناخته‌شدنِ حقّ هسته‌ای ما نکته‌ی بسیار مهمی است و از این جهت گله‌ی بنده از بعضی نیروهای دلسوز انقلاب آن است که چرا طوری سخن می‌گویند که گویا دولت، با دشمنان انقلاب ائتلاف کرده است. آری باید منتظر ماند تا معلوم شود جریان 1+5 می‌تواند در فضایی که در لوزان تصمیم گرفت، تصمیم خود را عملی کند و یا جریان‌های جنگ‌طلب غربی در تحقق آن تصمیمات موانع جدّی ایجاد می‌کنند که در آن صورت باز این ایران است که هویت غیر تسلیحاتی فعالیت‌های هسته‌ای او به اثبات رسیده است چیزی که رهبری عزیز آن را به عهده‌ی مذاکره‌کننده‌گان گذاشته بودند. موفق باشید

11681

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا عرض سلام و تبریک سال نو و عرض تسلیت ایام شهادت حضرت زهرا (س): صدقه دادن به افراد نیازمند باید به چه صورت باشد؟ اگر در طرف مقابل حالت طلب کاری بوجود آید صدقه دادن صحیح است؟ البته ما از روی ترس از خدا و خطرات این کار را انجام می دهیم. ما را از دعای خیرتان فراموش نکنید مخصوصا ازدواج جوانان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر واقعاً نیازمند است ما نباید به حالت طلب‌کاری او به او نگاه کنیم. بنده دعاگو هستم. موفق باشید

11463
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: با توجه به جواب سوال 11443 که فرمودید: (باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همین‌که شما بدون هرگونه تأملی با بنده گفتگو می‌کنید در جان خود به صورتی بدیهی پذیرفته‌اید که بنده در بیرون هستم و شما هم به راحتی و به صورتی بدیهی با بنده گفتگو می‌کنید، مشکل از آن‌جا پیش می‌آید که از این ساحت خارج می‌شوید و می‌پرسید: «آیا خارج از نفس در زمره‌ی امور بدیهی است؟» یعنی شما از ساحت ادراک بدیهی خود خارج می‌شوید و آن را به یک موضوع ذهنی تبدیل می‌نمایید. مثل آن کسی که مدت‌ها با ریش بلند خود به راحتی می‌خوابید و نمی‌پرسید ریش خودم را زیر لحاف بگذارم یا روی لحاف، تا این‌که شخصی از او این سؤال را کرد، از این به بعد بود که هروقت می‌خوابید با این سؤال روبه‌رو می‌شد و مدت‌ها با خود درگیر بود که بالاخره ریش خود را روی لحاف بگذارد یا زیر لحاف. 2- بحثی در فلسفه در رابطه با امور ذهنی مطرح است که اگر صورت‌های ذهنی عارض بر نفس می‌شوند نفس چگونه می‌پذیرد، این عَرَضْ حکایت آن جوهر خارجی است که عرض کردم ملاصدرا چگونه مشکل را حل می‌کند، در عین بحث از حمل اوّلی ذاتی در کنار حمل شایع صناعی. موفق باشید) 1-بنده به بدیهی بودن اینکه با شما گفتگو می کنم و.... یقین دارم اما منظورم این بود که آیا عالم خارج از نفس که یک امر بدیهی می باشد با توجه به مطالب صفحه 353 جلد یک اسفار که در سوال 11443 ذکر شد آیا از جمله بدیهیاتی نیست که بتوان برای آن استدلال کرد؟ و استدلال برای آن اشکالی نداشته باشد؟ 2- لطفا در مورد این جمله که فرمودید: (مشکل از آن‌جا پیش می‌آید که از این ساحت خارج می‌شوید و می‌پرسید: «آیا خارج از نفس در زمره‌ی امور بدیهی است؟» یعنی شما از ساحت ادراک بدیهی خود خارج می‌شوید و آن را به یک موضوع ذهنی تبدیل می‌نمایید.) بیشتر توضیح دهید، منظورتان از خارج شدن از ساحت ادراک بدیهی چیست؟ و لطفا بگویید چگونه از خارج شدن از ساحت ادراک بدیهی جلوگیری کنیم و گرفتار وهم نشویم؟ احتمالا می گویید هنر شما این است که به این افکار بی توجه باشید تا قدرت حضورشان کم شود، اما چگونه بی توجه باشم و بدون آوردن دلیل توجهم را نسبت به این افکار کم کنم تا قدرت حضورشان کم شود و دیگر به سراغم نیاید؟ آیا شما معتقدید خودم را عادت دهم به این که برای هرچیزی به خصوص بدیهیات دنبال دلیل نباشم، آیا واقعا جوابی نیست یا هست ولی جواب دادن و دلیل آوردن بیهوده است؟ یعنی هرچه دلیل هم بیاوریم در دل استدلال از قبل وجدانا و بداهتا آن امر بدیهی را پذیرفته ایم و همان استدلال خود دلیل بر پذیرش آن امر بدیهیست؟ آیا همه ی بدیهیات اینگونه اند و یا نه برای برخی از بدیهیات می توان استدلال آورد؟ لطفا مثال بزنید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یکی از دانشمندان می‌گوید: «تا از اختیارداشتن از من نمی‌پرسی به‌راحتی با اختیار خودم ـ به صورت علم حضوری ـ اموراتم را انجام می‌دهم ولی وقتی از آن می‌پرسی تازه مسئله‌دار می‌شوم که راستی اختیار چیست؟». این دانشمند می‌خواهد بگوید بعضی از ادراکات ما در ساحت علم حضوری کاملاً برایمان قابل ادراک است ولی وقتی به ساحت علم حصولی آمد دیگر از ادراک آن عاجزیم. مشکل آن است که می‌فرمایید: چگونه بدون دلیل توجهم را از این افکار منصرف کنم. مگر برای این امور به دلیل نیاز داریم؟ موفق باشید

11195
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم،با سلام خدمت استاد عزیز و آرزوی طول عمر و عافیت و سلامتی، اگر عالم مظهر اسمای الهی است و غیر از خدا چیزی وجود ندارد، پس من انسانی چیست؟ آن چیزی که خداوند به او اراده داده چیست که به ازای اعمال آن اراده ثواب یا عقاب می‌گیرد؟ آن من غیر خدا است یا او هم مظهری از اسمای خدا است؟ اگر او هم مظهر اسمای خدا است پس نعوذ بالله خداوند به خودش پاداش می‌دهد یا خود را عذاب می‌کند؟ چه کسی مسئول است و جنسش از چیست؟ممنونم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر ممکن الوجودی در ذات خود ممکن الوجود است و امکان آن، ذاتی آن است و حضرت حق به هر ممکن‌الوجودی وجود می‌دهد و موجودی مثل انسان که دارای ابعاد مختلف است باید خودش خود را متعالی کند و وجود ملکوتی خود را بر وجود ناسوتی خود غالب گرداند. آن‌چه شما در هر مخلوقی و هر مظهری می‌توانید ببینید وجودی است که خداوند به هر مخلوقی داده و مخلوقات از این جهت مظهر اسماء الهی هستند، نه از جهت امکان ذاتی و محدودیت وجودی که دارند. که در عرفان تحت عنوان «عین ثابته‌ی مخلوق» مورد بحث قرار می‌گیرد. موفق باشید
9248

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
ببخشید، شما میفرمایید: «عین تری، آب است.»، لطفاً چند عین دیگر معرفی کنید. مثلاً بالاخره الاغ هم یک واقعیتی است که با گاو فرق دارد، عین الاغ چیست؟ عین گاو چیست؟ ممکن است بگویید: «همة اینها حیوان هستند و با هم فرقی ندارند»، عین حیوان چیست؟ عین درخت چیست؟ عین گیاه چیست؟ آیا چون حیوان تشکیکی نیست و حیوانتر نداریم، پس «حیوان» واقعیت ندارد؟ چطور «حیوان» واقعیت ندارد اما «آب واقعیت» دارد؟!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: صرف نظر از این‌که شکل طرح سؤال حالت مرائی دارد، عرض می‌کنم؛ نفس الاغ، ذاتی آن است. عین درخت نداریم زیرا درخت یک مفهوم کلی است. درخت سیب یا زردآلو داریم و درخت سیب، نفس نباتی مخصوص به خود را دارد که ذاتی آن است. موفق باشید
8436

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. . .سلام علیکم استاد عزیز. . .حق بدهید استاد،وقتی 9 ماه سال را انتظار بکشی برای رجب و شعبان و رمضان و بعد عشق بکنی با روزه هایش بعد بروی دکتر و دکتر بگوید به علت اسید بالای معدت و زخم معده ای که داری،روزه داری برایت حرامه،دنیا رو سرت خراب بشه،باور نمیکنید چه مصیبتی دارم میکشم،درده معدت به درک،دائما منتظر بودم رجب بیاید و با انوار قدسیه ناب ماه رجب و روزه شیرینش با این نفس سرکش به مخاصمه تمام عیار بپردازم. . .اما دکتر میگوید نمیتوانی،واقعا نمیدانم چه کنم،نمیدانم این دو ماه دارو های شیمیایی که داده اند را مصرف کنم،با اما و اگر خوب شوم،اما زجر اینکه شاید نتوانم ماه رمضان را روزه بگیرم،دارد دیوانه ام میکند،ماه رجب و شعبان هم که مستحبی ست و دیگر نمیشود روزه گرفت آن هم وحشتناک است. . .اصلا مانده ام،لابد میخواهید بفرمایید اذکارش را بگو،به جان خودم اذکارش را میگویم،اما ذکرش کجا و روزه کجا؟من که حضور قلب ندارم،روزه ای میگرفتم،شب بیدار میشدم با عشق،کمی رازو نیاز میکردم،همان هم اگر گرفته شود من چه کنم؟بفرمایید چه کنم؟. . .میفرمایند روزه سپر مقابل آتش است،بله هست،وقتی روزه میگرفتی حتی خطورات نفس هم قابل کنترل بود،حال من چه کنم؟...بخدا سختم است استاد...موفق باشید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: یک‌سری هم به اطبای طب سنتی بزنید شاید فرجی حاصل شود. شماره‌ی جناب آقای رستگاری در این رابطه 09132652954 است با ایشان تماس بگیرید. موفق باشید
8230

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز.استاد عزیز پدر و مادری دارم تقریبا مذهبی ولی متاسفانه بعضی چیزها را اصلا رعایت نمیکنند مثلا از همسر غیبت میکنند و از کارهایش خورده میگیرند که این غیبتها گاهی منجر به تهمت هم میشود ولی من نمیتونم از همسرم دفاع کنم و بهشون بگم در مورد همسرم اشتباه میکنند و البته گاهی اوقات گلایه هایشان بی تاثیر نیست و نظرم نسبت به همسرم عوض میشودو باعث کدورت من و همسرم میشودلطفا مرا راهنمایی کنید که هم بتوانم دل همسرم را بدست بیاورم هم خانواده را.با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اولاً: باید به فضای غیبت میدان ندهید، غیبت هرکس که می‌خواهد باشد و سعی کنید حتی‌الامکان از جلسه‌ای که در آن غیبت می‌شود خارج شوید و یا موضوع را عوض کنید. ثانیاً: مواظب باشید تحت تأثیر بدگویی‌های افراد نسبت به همسرتان قرار نگیرید، زیرا آن‌ها قصد خیر ندارند وگرنه به همسرتان به صورتی دوستانه تذکر می‌دادند. شما انتظار نداشته باشید همسرتان تجربه‌های یک زن 60 ساله را داشته باشد. موفق باشید
8180
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی بنده اخیرا فکر میکنم با یک معضل عملی در عرصه تحلیل سیاسی مواجه شدم. بعضا ما با اظهارنظرهایی از طرف افراد متوسط یا پایین تر از متوسط مواجه می شویم که گرچه حرف های نپخته و ناقصی است اما دارای وجه صحت میباشد به طوری که میتوان آن ها را حمل به صحت کرد. با این حال به علت این که حرفها جامع و مانع نیست خیلی ها موضع گیری تند میکنند چون شاید به وجه صحت نظرات توجه ندارند. مثلا همین حرفهای خانم نعیمه اشراقی. گرچه ایشان واقعا در حدی نیست که بخواهد مثلا مفسر آراء و نظرات حضرت امام باشد و عمدتا از زاویه نگاه سطحی خود حرفهای نپخته ای میزند اما حرفها گاهی اوقات جوری است که نمیتوان وجه صحت آن را نادیده گرفت و البته نه میتوان آن را تأیید کرد. در این گونه موارد بنده سعی میکنم وجه صحت حرفها را روشن کنم و مغلطه و سوءتعبیر را دفع کنم بدون آن که بخواهم از شخصیت یا دیگر مسائل آن فرد دفاع کنم. به نظر میرسد خیلی وقت ها هم لازم است اساسا سکوت کنیم. سیره بزرگان هم نشان میدهد در این موارد اغلب سکوت میکنند. به نظر شما این روش صحیح است؟ البته نمیدانم در مورد مثال خاصی که گفتم با من هم نظر هستید یا نه.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: توصیه‌ی اساتید سلوکی همیشه همین کاری است که شما می‌کنید. خداوند این توفیق را از شما نگیرد تا آزاد از نگاه‌های محدود سیاسی و جناحی مطالب را ارزیابی کنید. موفق باشید
7155

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام حضرت استاد طاهرزاده این نکته را بنده نمی فهمم که چگونه علوم مختلف انسانی مثل جامعه شناسی یا مدیریت و... اساس ساختارشان را بر مبنای فلسفه غرب پی ریزی می کنند در مطالعات مبنایی علوم حتی علوم کاربردی انها مملو از مکاتب فلسفی غرب است . چگونه این ارتباط سلسله وار و منسجم را با مبانی فلسفی غرب برقرار می کنند شناسایی این ارتباط را در کدام منایع و کتب بخصوص آثار حضرتعالی می توان مورد مطالعه قرار داد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب سؤال 7139 عرایضی داشتم. کتاب «ان‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» در این مورد حرف‌هایی دارد. موفق باشید
6325
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی جلسه ای است که اعضای تشکیل دهنده آن تعدادی از دانش اموزان مقطع ابتدایی و راهنمایی هستند جنابعالی چه کتابی را جهت بحثهای معرفتی برای انها پیشنهاد می فرمایید.با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «چه نیاز به نبی» کمک کند. موفق باشید
نمایش چاپی