بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
1811
متن پرسش
بسمه تعالی. . . سلام علیکم. . .استاد در کتاب ادب خیال و عقل و قلب فرمودین که هر مطلبی رو مطالعه نکنید،1- آیا منظورتون از هر مطلب مطالبی هستش که مثلا به درد اون دنیا یا سیر نخوره،مثلا اطلاعات بیخود علمی؟،یا مثلا من که دارم معرفت النفس رو میخونم کتاب لقاء الله آیت الله ملکی تبریزی رو نخونم؟یا در مورد معاد مطالعه نکنم؟. . . 2- گفتید برای ورود به عالم تفکر میتونید شرح جلد اول مقالات از آیت الله محمد شجاعی رو بخونید،آیا اسم کتابش " پالایش وجود " در 4 جلد هستش؟. . .موفق باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام 1- منظورم از نخواندن هر مطالب، مطالبی است که در مسیر ادب خیال و عقل و قلب به ما کمک نکند 2- مقالات آیت‌الله محمد شجاعی در 3 جلد تحت عنوان «مقالات» توسط انتشارات سروش چاپ شده. موفق باشید
1105

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزتر ازجانم پیشاپیش از اینکه وقت عزیز شما را میگیرم از شما عذر میخوام و از خدا میخوام مرا ببخشه اینکه فرمودید نماز را باید به حقیقت و باطن رساند تا بالا رود و از طریق قبول آن همه اعمال ما مقبول درگاه حق شود، آیا خیلی از افراد که دسترسی به منابع اطلاعاتی نداشتند یا خودشان زحمتی نکشیدندو نمازی را که از پدرشان یاد گرفته اند را عمری خوانده اند و اکنون در پیری به آن نماز بی باطن عادت کرده اند و از سر عادت میخوانند ، اعمالشان با نماز بی حضورشان قبول است؟باتوجه به اینکه فرموده اند اگر نماز قبول نشود سایر اعمال قبول نمی شود. باتوجه به مبانی عمیق اسلام و پیروان کم این مبانی عمیق_نسبت به پیروان اسلام سطحی و ظاهری_تکلیف اکثریتی که در ظاهر اسلام مانده اند چیست؟ سوال دوم:در جامعه کنونی که باید روحانیت مظهر ساده زیستی و روحانیت باشند میبینیم که روحانیون روی به تجمل و سوار شدن بر مرکبهایی آورده اند که طبقه متوسط مردم هم از سوار شدن بر این مرکبها محرومند، بعضا دیده میشود روحانیونی که بسیار مطرح و معروفند و حتی در بیت مقام معظم رهبری هم سخنرانی می کنند و حتی معلم اخلاق و عرفان دانشجویان میباشند بر ماشین هایی سوار میشوند که دنده اتوماتیک و بسیار شیک هستند و مظهر تجمل هستند بالاخره کدام اسلام ؟اسلامی که رسول آن بر الاغی بی پالان سوار میشد و میفرمود هرکس از سنت من اعراض کند از من نیست یا اسلامی که که روحانیت مبارز و انقلابی آن این گونه در این دوره که ساده زیستی از ارزش درآمده و نسل جوان در مشکلات مالی میسوزند اهل تجمل شده اند؟ یا اینکه این مسایل مصداق تجمل نیستند؟ خیلی وقت است این مسایل با سخنرانی و کتب شما مرا به خود مشغول کرده خواهش میکنم مرا از این سردرگمی نجات دهید
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی بالاخره همان افرادی که بنا به عادت نماز می‌خوانند آن عادت چون مطابق فطرتشان است جانشان از آن نماز بیگانه نیست که سایر اعمالشان قبول نشود، ولی ملاحظه می‌کنید که آن‌طور که شاید و باید نمی‌توانند از اسلام عزیز در زندگی استفاده کنند. در موضوعات اخلاقی باید محذورات افراد را در نظر گرفت عمده آن است که ما رعایت ساده‌زیستی بکنیم و آن‌هایی که سعی در ساده‌زیستی دارند را بیشتر الگوی خود قرار دهیم ولی باز تأکید می‌کنم در امور اخلاقی نمی‌توان همه را با یک ملاک ارزیابی کرد که بحث آن مفصل است و شاید از همین طریق شیطان ما را به مؤمنین بدبین کند. موفق باشید
426

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام ،ضمن تقدیر و تشکر از شما به خاطر این سایت و مطالب مفید آن. آداب و رسوم زندگی مشترک و همسرداری از دیدگاه دین را تشریح فرمائید با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی پس از سلام موضوع سؤال جناب‌عالی در کتاب «زن، آنگونه که باید باشد» در قسمت سؤال و جواب‌ها به طور نسبتاً مفصل بحث شده است. إن‌شاءالله با رجوع به کتاب جواب خود را خواهید گرفت. موفق باشید
14986
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: ان شاءلله بنده هفته آینده عازم مشهد مقدس هستم و نایب الزیاره همه دوستان، استاد عزیز جهت استفاده بیشتر از این فرصت و انس بیشتر با امام رضا (ع) و بهره بیشتر بردن از این زیارت، اگر توصیه ای دارید لطفا در اختیار بنده حقیر قرار دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیز خاصی ندارم جز این‌که فراموش نکنید حقیقتاً به زیارت امامی می‌روید که امکانِ قرارگرفتن در معرض پرتو نورِ عصمت، برای شما هست. بعد از اذن دخول و زیارت به همان شکلی که در مفاتیح هست، نماز جعفر طیّار در هر روز از روزهای زیارت فراموش نشود. در هر روز گویا روز اول است، تمام آداب را به‌جا می‌آورید. و در هر عصر با زیارت جامعه‌ی کبیره، حضرت را زیارت کنید. و قبل از اذن دخول با این ابیات زیارت را شروع کنید:

«دل همیشه غریبم هوایتان كرده است / هواى گریه پایین پایتان كرده است 

 وَ گیوه ‏هاى مرا رد پاى غمگینت / مسافر سحر كوچه هایتان كرده است

 خداش خیر دهد آن كسى كه بال مرا / كبوتر حرم باصفایتان كرده است 

 چگونه لطف ندارى به این دو چشمى كه / كنار پنجره‌هایت صدایتان كرده است؟

 چگونه از تو نگیرم نجات فردا را / خدا براى همین ها سوایتان كرده است 

چرا امید ندارى مدینه برگردى / مگر نه آنكه خدا هم دعایتان كرده است

 میان شهر مدینه یگانه خواهرتان / چه نذرهاى بزرگى برایتان كرده است

 تو آن نماز غریب همیشه ‏ها هستى / كه كوچه‏ هاى خراسان قضایتان كرده است

سپیده ‏اى و به رنگ شفق در آمده ‏اى / كدام زهر ستم جابجایتان كرده است»

علی اکبر لطیفیان. موفق باشید

14846

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: جسارت حقیر را ببخشید استاد. در سایت گاهی شماره سوالات به ترتیب نیست. آیا شما سوالاتی را که صلاح نمی بینید در سایت نمی گذارید؟ حقیر پرسیده بودم چرا شهید رجایی با مشارکت افراد بزرگی چون حضرت آقا و شهید بهشتی و ... در حزب جمهوری اسلامی نبودند؟ آیا با همدیگر اختلاف تفکر داشتند؟ ظاهرا حضرتعالی پاسخ را به صلاح ندیدید. جسارت حقیر را ببخشید. موفق باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جواب آن سؤال عرض کردم نمی‌دانم. موفق باشید

12900
متن پرسش
سلام علیکم: بعضی ها معتقد می باشند مولانا باعث ترویج دین سکولار می شود و اشعارش اینگونه تفسیر پذیر است. علت هم آن است که مولانا در اشعارش می گوید نفس باید کشته شود (داستان کشتن مادر بدکاره و...) و این نفس اصلاح پذیر نیست بلکه باید عامل اصلی مشکلات که همان نفس است را از بین برد تا راحت شویم نه اینکه سعی کنیم دانه دانه رذایل بد نفس را از بین ببریم، این از نظر مولانا فایده ای ندارد، در صورتی که قرآن می فرماید باید نفس را تزکیه کرد نه اینکه بکشیم. مثلا یکی از شئون نفس سیری ناپذیر بودن آن است. مولانا در حکایت هایش اینگونه می گوید که باید نفس را کشت تا راحت شویم نه با سیری ناپذیر بودن مبارزه کنیم در صورتی که از نظر قرآن سیری ناپذیر بودن نفس همیشه بد نیست مثالش هم این است که خداوند در وعده بهشت می گوید هر چه تمنا کنند مهیا می شود. نظر شما چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» به عنوان یک عالِم اسلام‌شناس، در مورد مولوی می‌فرمایند: مثنوى همان طور كه مولوى مى‏گويد: «هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّين»[1]  و می‌فرمایند: مرحوم مطهرى هم با من هم عقيده بود. لذا از آن‌جایی که از هرچیزی می‌توان سوء استفاده کرد، از مثنوی نیز می‌توان سوء استفاده نمود 2- آن‌جایی که بحث کشتن نفس را به میان می‌کشد متذکر همان روایت مشهور «موتوا قبل أن تموتوا» است. به همان معنایی که باید به خواسته‌های نفس امّاره بی‌توجه بود و معنای کشتن نفس در عمل به همین شکل است 3- همچنان‌که در شرح سوره‌ی بقره عرض شد آن‌جا که برای مقربین «ممّا یشتهون» هست، به جهت آن است که آن‌ها میل خود را در اراده‌ی خدا فانی کرده‌اند و لذا به اراده‌ی الهی اراده می‌کنند و این غیر از تمنّاهای نفس امّاره است که باید مدّ نظر نباشد. موفق باشید

 


[1] - مقام معظم رهبرى« حفظه‏الله‏تعالى» در ديدار با شعراء در سال 1387- مولوى در ديباچه‏ى دفتر اول مى‏گويد: هذا كِتابُ الْمَثنَوى، وَ هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّين، فى كَشْفِ أَسْرارِ الْوصولِ وَ الْيقين

12170

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» شما رو چند بار خوندم. گفته بودید که برای علم تجربی هم باید برنامه‌ریزی کرد. بنده رشته‌ای که رفتم علاقه نداشتم و ادامه ندادم و الآن سردرگمم. دوست دارم در زمینه‌ای جلو بروم و پیشرفت کنم، اما نمیدونم چه رشته‌ای بروم؟ خیلی حسرت می‌خورم که رشته‌ای انتخاب کردم که نه علاقه داشتم، نه به دردم خورد صرفاً جهت مدرک. این حسرت بیشتر از هر چی داغونم میکنه، بهترین لحظاتم الکی رفت چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جلو ضرر را در هرجایی بگیرید نفع است. بالاخره انسان باید در این دنیا کاری را برای خود پیدا کند و در آن کار تبحّر بیابد. با مشورت افرادی که شما را می‌شناسند مشکل را حلّ کنید. موفق باشید

10788
متن پرسش
سلام علیکم استاد می خواستم ببینم شما در نجف محل حرکتتون کجاست که ما هم ملحق به شما شویم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به شرایطی که سر مرزها هست نمی‌توانیم پیش‌بینی کنیم. بنای ما آن است که پیش از ظهر روز چهارشنبه بعد از زیارت امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» و زیارت مرحوم قاضی«رحمة‌اللّه‌علیه» حرکت خود را شروع کنیم. إن‌شاءاللّه و به امید خدا. موفق باشید
9732
متن پرسش
سلام استاد: چندی پیش فایل صوتی ای از مرحوم علامه امینی شنیدم که به شدت به جناب مولانا و حافظ حمله می کردند و به کسانی که به اشعار و افکار این دو بزرگوار گرایش دارند نهیب می زدند که چرا به جای قرآن به سراغ این افراد می روید. می گفتند اصول اصول اصول دین قرآن است نه مثنوی. خیلی با حرارت و غضب این مطلب را می گفتند. البته بنده ضمن احترام ویژه ای که برای این شخصیت بزرگ قائلم اعتقاد دارم عدم آشنایی کافی این مرد بزرگ با معارف ناب توحیدی، ایشان را به این مقایسه ناخواسته وادار کرده است. آخر کجا مولوی خواسته است مثنوی را مقابل قرآن قرار دهد که شما می خواهید این قیاس را ابطال کنید. اما سؤالی برای بنده پیش آمد که راستی با این فرض صحیح که کلام مولانا حکیمانه و از روی حساب است، چطور او مثنوی را اصل اصل اصل دین می داند. با اینکه واقعا چنین تعبیری جز به وزان خود قرآن کریم جور در نمی آید؟ در شرح ملاهادی سبزواری توضیحی آمده است که به نظر کافی نمی آید. ایشان تا اصل اصل دین پیش رفته است. اما برای مرحله سوم چیزی نفرموده است. با تشکر. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم مولوی با بحث وَ هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّین، فى کَشْفِ أَسْرارِ الْوصولِ وَ الْیقین‏ در وصف مثنوی خواسته بگوید مثنوی نظر به باطن قرآن دارد نه این‌که بخواهد بگوید مثنوی تا تعیّن اول و مقام ذات جلو رفته، هرچند بعضی از مضامین آن حکایتی است از صقع ربوبی و تعیّن اول که در این شهر متذکر آن است .. منبسط بودیم یک جوهر همه.... بی‌سر و بی پا بدیم آن سر همه یک گهر بودیم همچون آفتاب.... بی گره بودیم و صافی همچو آب چون بصورت آمد آن نور سره.... شد عدد چون سایه‌های کنگره گنگره ویران کنید از منجنیق.... تا رود فرق از میان این فریق شرح این را گفتمی من از مری.... لیک ترسم تا نلغزد خاطری نکته‌ها چون تیغ پولادست تیز .... گر نداری تو سپر وا پس گریز پیش این الماس بی اسپر میا .... کز بریدن تیغ را نبود حیا زین سبب من تیغ کردم در غلاف .... تا که کژخوانی نخواند برخلاف . موفق باشید
8505
متن پرسش
سلام علیکم استاد منطق دانشگاه ما موضوع بوسیدن دست بزرگان را مطرح کردند که بزرگی ایستاده و افرادی در صف دست ایشان را می بوسیدند و این کار را اشتباه این بزرگان می دانستند و می گفتند فرزندشان فیلمی از بزرگی به ایشان نشان داده. من در این رابطه جستجو کردم و فیلمی را از امام خمینی (ره) دیدم که در مجلسی عده ای به نوبت دست ایشان را می بوسیدند. حرف دیگری که این استاد می زدند درمورد این بود که پیامبر (ص) در جمع به گونه ای می نشستند که اگر کسی وارد می شد نمی توانست تشخیص دهد که کدام یک از افراد پیامبر (ص) است و می گفتند چرا بزرگان اکنون این گونه نیستند؟ ومثالی باز هم از قول فرزندشان می زدند که گروهی به خانه ی آیت الله بهجت (ره) رفته و ایشان روی صندلی نشسته و بقیه روی زمین نشسته اند و یا بزرگان دیگر. ایشان نمی توانند جواب فرزندشان را به طور منطقی بدهند. خواهشمندم مطلب را برای ما روشن کنید. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- اگر حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» طالب دست‌بوسیدن‌شان باشند همان است که آن استاد می‌فرمایند. ولی اگر مردم طالب باشند و حقیقتاً با این دست‌بوسیدن‌ به برکاتی می‌رسند، آیا حضرت امام می‌توانند بخل بورزند؟ در مورد دوم عنایت داشته باشید خداوند به رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» دستور دادند منبری بسازند تا در موقع وعظ مردم در زحمت نباشند و لذا بین دورِ هم نشستن در شرایط معمولی و بین آن‌که یک عالم بر کرسی وعظ نشسته یا مشکل بدنی دارد باید فرق گذاشت. موفق باشید
7655
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی در مورد داستان زیبای حضرت خضر و موسی علی نبینا و علیهما السلام ایا می توان گفت حضرت موسی خواهان رسیدن به مقام کشفیات ذاتیه بوده و برای همین خداوند او را به حضرت خضر ارجاع می دهد چون مرحوم علامه طهرانی می گوید در کشفیات ذاتیه هست که سر قضا و قدر برای سالک هویدا می شود و با توجه به اینکه 3 داستان مطرح شده ذیل ملاقات موسی و خضر در مورد سر قضا و قدر است ایا می توان این مطلب رسیدن به کشفیات ذاتیه را برای حضرت موسی مطرح نمود. با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: به نظرم نکته‌ی خوبی است. زیرا سالک باید در مقام فنای ذاتی در شرایطی قرار گیرد که از خود هیچ ارده‌ای بروز ندهد و شرط حضرت خضر«علیه‌السلام» با حضرت موسی«علیه‌السلام» نیز همین بود که «فَلا تَسْئَلْنی‏ عَنْ شَیْ‏ءٍ حَتَّى أُحْدِثَ لَکَ مِنْهُ ذِکْراً» سؤال نکن تا خودم برایت به موقع بگویم. موفق باشید
7189
متن پرسش
باسلام وخداقوت دوستی دارم که ادعامیکند برخی ازمسائل به اوالهام میشود ومیتواندتاحدکمی ذهن دیگران رابخواندومیتواندشخصیتهایی که مثل اوهستندرابشناسدومیگویدموردی درموردآینده به اوالهام شده است که فکرمیکندوقوع پیداخواهدکرد.لطفاراهنمایی بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه خودش به این حالاتش اعتماد کند و نه شما، زیرا خطر ورود شیطان در این خطورات بسیار زیاد است. موفق باشید
3334
متن پرسش
بنام خدا سلام بر استاد طاهرزاده . من پدرم از علاقمندان و شاگردان شماست ومن پسر سیزده ساله هستم به نظر شما اگر من هفته ای چند ساعت بازی کامپیوتری کنم بد است یا خوب است ومیخواهم بدانم بازی کامپیوتری چه بدیهایی دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: نمی‌خواهم بگویم جوانی در سن شما اهل بازی و سرگرمی نباشد ولی خودت می‌دانی اگر به بازی‌های کامپیوتری عادت کردی دیگر به‌راحتی نمی‌توانی از آن جدا شوی و دائماً ذهن‌ات مشغول می‌شود. در حالی‌که در بازی‌های بدنی مثل ورزش‌های رزمی و شنا و کوهنوردی ذهن‌ات به نشاط می‌آید و بدنت نیز قوی می‌شود. پدرتان از سر دل‌سوزی می‌خواهند طوری نشود که در سال‌های بعد ذهن شما از محتواهای علمی و معنوی خالی باشد. موفق باشید
3116
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیزم بنده طلبه ای هستم که می خواهم طبق توصیه های امام خامنه ای در طرح صالحین بسیج بحث سبک زندگی را مطرح کنیم ودر مورد آن کار کنیم می خواستم بدانم اگر مباحث کتاب العشرة از روایات ویا مباحث اخلاقی و مباحث آداب را بیان کنیم به این منظور ایشان نزدیک شدیم؟ وبطور کلی چه مباحثی مطرح کنیم که در بسیج منویات ایشان را پیاده کرده باشیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: حضرت آقا در بحث خودشان فرمودند ابتدا آسیب‌شناسی کنیم که چرا در این مورد کار چشمگیری نکردیم و می‌دانید که روحیه‌ی غرب‌زدگی ما را به آن آسیب‌هایی رساند که رهبری متذکر آن شدند . اگر که شریعت در عین تذکر به طهارت و مطهرات، نجاسات را هم متذکر می‌شود ما هم بتوانیم هم آداب زندگی دینی را متذکر شویم و هم زشتی‌های زندگی غربی را تحلیل کنیم بیشتر نتیجه می‌گیریم. بنده کتاب «عالم انسان دینی» را با همین نیت بحث کردم. موفق باشید
2416
متن پرسش
با سلام و تشکر. خواهشمند است توضیح بفرمایید با توجه به اینکه ملایکه جسم مادی ندارند: 1- منظور از سجده کردن ملایکه بر حضرت آدم چیست؟ 2- منظور از آیه قرآن که می فرماید ملایکه دارای دو سه و چهار بال هستند چیست؟ 3- منظور از اینکه بالهای فطرس ملک سوخته بود و آن را به قنداق امام حسین مالید و شفا یافت چیست.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- شاید سجده‌ی ملائکه به معنای تسلیم‌بودن در مقابل آدم بود و یا شاید به صورت تَمَثُل برزخی بوده 2- ملائکه حقیقتاً در مقام تجلی در عالم مثال برای کسی که مستعد باشد به صورت موجوداتی بال‌دار ظاهر می‌شود صفاى خیال پیامبر(ص) آنچنان بود که جیرئیل را به خوبى ادراک مى‏نمودند و ظهور صورت جبرئیلu با ششصد بال، ظهور آن ملک مقرب است در عالم خیال حضرترسول خدا(ص) آن ملک را با ششصد بال طوری میبینند که «قَدْ مَلْأَ مَا بَیْنَ السَّماءِ اِلیَ الْاَرْض» بین آسمان و زمین را پر کرده بود. ظاهراً بال‌های فرشتگان ظهوراسمائی است که در موطن عالم مثال به آن صورت ظهور دارند 3- در مورد فطرس ملک در سؤال‌های قبلی(2375) نظرم را عرض کردم به آن‌جا رجوع فرمایید. موفق باشید
1957
متن پرسش
سلام علیکم! در احادیثی که راجع به ثواب اعمال است گاها انسان با احادیثی مواجه می شود که برای یک عمل بسیار کوچک و اندک که شاید حداکثر یکی دو ساعت وقت از انسان بگیرد ثوابهائی نقل شده که آنچنان عجیب و زیاد است که انسان نمی تواند آنها را باور کند. مثلا در حدیث داریم:«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ جَلَسَ بَیْنَ الْأَذَانِ وَ الْإِقَامَةِ فِی الْمَغْرِبِ کَانَ کَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللَّه‏» المحاسن ج1 ص50 خوب جلسه بین اذان و اقامه کار خاصی نیست که این حدیث عجیب در موردش آمده است. یک جلسه بین اذان و اقامه که حداکثر دو سه ثانیه طول می کشد و هیچ زحمت و خرجی هم ندارد کجا و غلتیدن در خون خود در جهاد فی سبیل الله کجا؟؟؟!!! یعنی واقعا این دو عمل را می توان یکی دانست؟؟!! یا مثلا عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: مَنْ قَرَأَ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ یَجْهَرُ بِهَا صَوْتَهُ کَانَ کَالشَّاهِرِ سَیْفَهُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ مَنْ قَرَأَهَا سِرّاً کَانَ کَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ مَنْ قَرَأَهَا عَشْرَ مَرَّاتٍ غُفِرَتْ لَهُ عَلَى نَحْوِ أَلْفِ ذَنْبٍ مِنْ ذُنُوبِهِ.»کافی ج2 ص621 این هم مانند قبل. یعنی واقعا خواندن یک سوره قدر مانند شمشیر کشیدن در راه خداست؟؟؟!!! جهادی که کلی زحمت دارد کلی درد سر دارد امکان شهادت هست امکان مجروحی هست امکان اسیری هست در زمانه فعلی امکان شیمیا ئی شدن و میکروبی شدن که نه تنها خود فرد درد سر می کشد بلکه اثراتش در نسلهای بعد از او هم دیده می شود و ... کجا و یک سوره قدر خواندن کجا؟؟؟!!! یا مثلا در احادیث اعمال خاص برخی شبها که مثلا می فرمایند هر کس در این شب(مانند شب اول رجب یا لیلة الرغائب) فلان اعمال را انجام دهد گناهی از او نمی ماند مگر اینکه آمرزیده شود هر چند به تعداد قطرات باران های باریده شده باشد یا تعبیرات مشابه. خوب فهم صحیح از این روایات چیست!؟ یعنی اگر کسی عمری گناه کند بعد یکبار در عمرش فلان اعمال را بجا بیاورد همگی بخشیده خواهد شد!؟
متن پاسخ
اسمه تعالی؛ علیکم السلام: آیت‌الله ملکی تبریزی«رحمة‌الله‌علیه» در کتاب شریف «المراقبات» همین بحث را پیش می‌کشند و می‌فرمایند درست است که به ظاهر یک عمل کم هزینه است و آن‌همه نتیجه ولی با این‌همه می‌بینید که بسیاری موفق به انجام آن نمی‌شوند زیرا روحیه‌ی خاصی باید در میان باشد که با اعتماد به وعده‌ی الهی به آن عملِ به ظاهر کم‌هزینه دست بزند . شاید هم آن‌همه ثواب به جهت آن است که آن عمل کم‌هزینه زمینه‌ی ایجاد شخصتی می‌شود که موفق به جهاد فی‌سبیل‌الله می‌گردد. موفق باشید
22326
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: در کتاب علامه حسن زاده اولین دستور العمل آیت الله قاضی قرائت مسبحات قبل از خواب و ذکر یونسیه 400 مرتبه قبل از خواب در حالت سجده می باشد. دستور دیگری از ایشان برای مشاهده سیر برزخی از شاگرد ایشان جناب آقای احدی ذکر شده به این شرح که آیه نور را قبل از خواب 66 مرتبه با شرط ذکر صلوات بخوانیم. سوال اینجانب این است که برای تمام اعمال گفته شده زمان قبل از خواب ذکر شده، جمع بین این اعمال چطور امکان پدیر است. با سپاس از راهنمایی و قرار دادن وقت خود در اختیار اینجانب.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم لازم نیست جمع هر سه کار قبل از خواب انجام شود. سوره‌های مسبحات که چندان وقت‌گیر نیست و هرشب می‌توانید انجام دهید. ولی ذکر یونسیه را به تعداد مذکور باید در مرحله‌ای از سلوک مثلاً در چله‌ی موسویه که تمام ماه ذی‌القعده و دهه‌ی اول ذی‌الحجه است؛ به آن پرداخته شود. در مورد آیه‌ی «نور» نظری ندارم. موفق باشید

15537
متن پرسش
سلام و اردت: باسمه تعالی؛ علیکم السلام: شوهرتان اشتباه می‌کند و اگر با همسر خود درست برخورد نکند و از لذائذ خدادادی بهره نبرد شوق عبادت نیز در او کم می‌شود. لطفا این مطلب خود را بیشتر توضیح دهید؟ منظورتان از لذت خدادی چیست؟ منظورتان لذت دنیایی حلال است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» از حضرت صادق (عليه السلام) در اين رابطه داریم که: «إِنَّ فِي حِكْمَةِ آلِ دَاوُدَ يَنْبَغِي لِلْمُسْلِمِ الْعَاقِلِ أَنْ لَا يُرَى ظَاعِناً إِلَّا فِي ثَلَاثٍ؛ مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ، أَوْ تَزَوُّدٍ لِمَعَادٍ، أَوْ لَذَّةٍ فِي غَيْرِ ذَاتِ مُحَرَّمٍ، وَ يَنْبَغِي لِلْمُسْلِمِ الْعَاقِلِ أَنْ يَكُونَ لَهُ سَاعَةٌ يُفْضِي بِهَا إِلَى عَمَلِهِ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سَاعَةٌ يُلَاقِي إِخْوَانَهُ الَّذِينَ يُفَاوِضُهُمْ وَ يُفَاوِضُونَهُ فِي أَمْرِ آخِرَتِهِ، وَ سَاعَةٌ يُخَلِّي بَيْنَ نَفْسِهِ وَ لَذَّاتِهَا فِي غَيْرِ مُحَرَّمٍ، فَإِنَّهَا عَوْنٌ عَلَى تِلْكَ السَّاعَتَيْنِ»[1] در حكمت آل داود چنين است كه شايسته است مسلمانِ عاقل زمانى از روز خود را براى كارهائى كه بين او و خداوند انجام مى‏ گيرد، اختصاص دهد و زمانى ديگر برادران ايمانى خود را كه با همديگر در امر آخرت مشاركت دارند، ملاقات كند و زمانى نفس خود را با لذائذى كه گناه نباشد آزاد بگذارد. زيرا اين زمان، آدمى را در انجام وظائف دو امر ديگرش كمك مى‏ كند. ملاحظه مى‏ فرماييد كه حضرت مى ‏فرمايند از طريق لذّت‏ با همسر حلال خود كمك بگير براى ارتباط با خدا و آبادانى آخرت؛ «فَإِنَّهَا عَوْنٌ عَلَى تِلْكَ السَّاعَتَيْنِ» و معنى انتقالى كه عرض كردم به همين معنى است، و لذا نه بايد از آن لذّت‏ فاصله گرفت، و نه بايد در آن متوقف شد. لذّات حرام بر عكسِ لذّات شرعى كه داراى باطن قدسى و عمق معنوى است، بى ‏باطن و بى‏ ريشه مى‏ باشند و به همين جهت عمق جان مرتكبين را ارضاء نمى كنند و لذا آن‏ها گرفتار كثرت لذات دنيايى مى شوند. موفق باشید

 


[1] ( 1)- الكافى، ج 5، ص 87.

 

14230
متن پرسش
سلام استاد گرانقدر: در طول ماه ربیع الاول مراسمی تحت عنوان عیدالزهرا و.... برگزار می شود و گفته می شود علما و فضلا هم تاکید بر انجام این مراسمات داشته اند. استاد می دانم مقام معظم رهبری به اصل وحدت تاکید دارند و اینکه نباید بر مقدسات سایر ادیان توهین شود و .... ولی استاد در مجالس خصوصی و حتی تک نفری اگر برائت انجام شود به نظر شما اشکالی دارد؟ استاد این مطالبی که نقل می شود مانند مطلب زیر چقدر صحت دارد؟ سالی مجلس جشن و سرور در نهم ربیع الاول در منزل آیت الله العظمی حاج آقا حسین قمی رضوان الله تعالی علیه مرجع واحد تشیع پس از مرحوم آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی رحمه الله علیه قبل از مرجعیت مرحوم آیت الله العظمی حاج اقا حسین بروجردی قدس الله روحه برگزار شد. در این مجلس فقهای طراز اول آیات عظام علمای اعلام فضلاء و مدرسان و طبقان مختلف با ایمان حضور داشتند. عده ای از اهل ولاء مترسکی را به شکل عمر بن الخطاب درست کردند. و بر الاغی سوار و وارد مجلس نمودند. آیت الله العظمی قمی مرجع واحد زمان از دیدن این صحنه کمی ناراحت شد که این عمل مناسب با چنین مجمعی نیست بدون اینکه این ناراحتی خود را ابراز کند. شب حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهراء سلام الله علیها را در خواب دید که از ایشان رو برگردانید. آن مرجع واحد زمانش، از این عمل حضرت زهراء علیها السلام افسرده خاطر شد و عرض کرد: مگر بنده سید و از نسل شما و محرم شما نیستم؟ آن حضرت سلام الله علیها فرمود: چرا هستی ولی چرا تو از صحنه ی دیروز ناراحت شدی؟ آیا تو در آن زمان بودی که عمر بن الخطاب چه ظلمی بر من و شوهرم علی مرتضی کرد؟ چگونه مرا سیلی زده؟ چگونه محسنم را بر اثر ضربت بر پهلویم کشته؟ چگونه بازویم و پهلویم را شکسته؟ چگونه در خانه ام را به آتش کشیده ؟ چه هتک حرمت، اهانت، قساوت، ظلم و ستمی را بر اهل بیت رسول الله روا نداشته است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک و حجت ما سخن نایب امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف» یعنی حضرت آیت اللّه خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» در این زمان و در این تاریخ است و ایشان توهین به صحابه و همسران پیامبر را حرام می‌دانند و از آن جهت که ایشان به‌خوبی نشان داده‌اند در تحقق اهداف حضرت صاحب‌الزمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» به‌خوبی موفق بوده‌اند، در این مورد نیز باید از ایشان تبعیت کرد. از طرفی مگر خواب برای کسی حجت می‌شود؟!! آیا فردای قیامت می‌توانیم نسبت به عملی که مبتنی بر خواب انجام داده‌ایم جوابگو باشیم؟ موفق باشید

12840
متن پرسش
سلام و تحیت خدمت استاد محترم: 1. آیا به نظر شما بین فطرت و غریزه تفاوت وجود داره؟ 2. اگه وجود داره چطور میشه نیازهای غریزی رو برآورده کرد که مشکل نباشه، مثلا طبق حدیث شریف «کل مولود یولد علی الفطره» همه براساس فطرت پاک الهی متولد میشن حالا وقتی فطرت صحیح باشه بچه وقتی غذا می خوره که گرسنش باشه و وقتی دست از غذا میکشه که سیر شده باشه. اونوقت آیا توجه به فطرت باعث میشه انسان غرایزش رو هم کنترل کنه یا با کنترل غرایزه که انسان به فطرت می رسه؟ این موضوع در راستای تمدن سازی مطرح میشه. البته ممکنه بفرمایید که رابطه دو طرفه اس. خوب اونوقت سوال مطرح میشه که اولویت با کدوم است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نیازهای فطری مربوط به ابعاد روحانی و قدسیِ روح ماست و نیازهای غریضی، مربوط به ابعاد جسم ما می‌باشد و از آن جهت که در هر حالت جسم ابزار است و اصالت ندارد، نیازهای غریضی آن‌چنان نیست که در عرض نیازهای فطری قرار بگیرد و اولویت مسلم با نیازهای فطری است ولی تعادل در آن است که در آن‌جایی که فطرت در صحنه است از کشش های غریضی نیز استفاده‌ی منطقی بشود. و تمدن اسلامی از این جهت نسبت به غرایز بی تفاوت نیست. موفق باشید

12419
متن پرسش
سلام علیکم اینکه استاد مطهری (ره) فرمودند: که «تفاوت آن جامعه که روابط جنسی را محدود می کند به محیط خانوادگی و کادر ازدواج قانونی، با اجتماعی که روابط آزاد در آن اجازه داده می شود این است که ازدواج در اجتماع اول پایان انتظار و محرومیت و در اجتماع دوم آغاز محرومیت و محدودیت است.» لطفا بفرمائید که منظور استاد از این محرومیت و محدودیت در اجتماع دوم به چه چیزهایی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جامعه‌ی جنسی، انسان‌ها همه‌ی فکر و ذکر خود را در ارضاء امیال جنسی خود صرف می‌کنند و بدین جهت همواره خود را از امیال جنسی محروم می‌یابند زیرا بیشتر از آن‌چه یافته‌اند می‌خواهند و این میل هیچ‌وقت تمام‌شدنی نیست. ولی در موقعی که میل جنسی در محدوده‌ی خانواده و در ذیل احکام الهی برآورده شود افق‌های دیگری در مقابل انسان گشوده می‌شود که در آن صورت میل جنسی حاکم نیست تا در این مورد بی‌نهایت‌طلب شود. موفق باشید

11922

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام محضر استاد طاهرزاده: نمي دانم چرا در بين علما گويا کسي يافت نمي شود که درد ما را بشناسد پاسخ 11902 تان را بار ديگر مرور کنيد، ما که نه به مبدا معتقديم و نه معاد چگونه مي توانيم از ماه رجب استفاده کنيم؟ چرا شما علما نمي خواهيد بپذيريد بر شاک در اصول، عمل به ذره اي از فروع لازم نيست. زباني که ما متوجه مي شويم عقل است چرا ما را حواله به رجب و... مي دهيد که براي ما مفهوم نيست. باز از شما مي خواهم راهکاري ارائه کنيد تا از شکوک رهايي يابيم يا بگذاريد دراين باقي مانده سياهچال حيات به اندک لذايذ خوش باشيم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور بنده آن است که عموم انسان‌ها از جهت فطری متوجه حضور خدا و ابدیت خود هستند، می‌ماند که با تزکیه‌ی لازم آن را احساس می‌کنند و لذا در کنار روزه‌ی ماه رجب برای آن‌که عقل هم چموشی نکند و همراهی نماید مباحث کتاب «ده نکته در معرفت نفس» را همراه با شرح صوتی آن پیشنهاد می‌کنم. از طرفی فراموش نکنید اگر دغدغه‌ی رسیدن به حقیقت را داشته باشید راه‌کارها کمک می‌کند، و اگر مایلید به قول خودتان در سیاهچال حیات باقی بمانید کسی کاری به شما ندارد که می‌فرمایید بگذارید درآن حیات بمانیم!! موفق باشید

9150
متن پرسش
در کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» شما فرمودید که: «جوانی، برای کودک، به عنوان غایت به شکل بالفعل در خارج هست.»، من اشکال کردم که اصلاً جوانی و پیری چیزی مستقل از بدن نیست که مابازای خارجی داشته باشد. شما در پاسخ نکات مفیدی فرمودید؛ از جمله این که: «هر حرکتی باید به سوی غایتی باشد»، این‌که مسلّم است و حقیر هم منکرش نبودم. و نیز فرمودید: «در هر حرکتی قوه‌ها به فعل تبدیل می‌شود»، این هم مسلّم است. البته بعد استدلالی می‌کنید مبنی بر این‌که: «اگر بی‌نهایت قوه در میان باشد، که لازم می‌آید بی‌نهایت عدم در میان باشد.»، البته این استدلال ربطی به آن نکته ندارد که: «در هر حرکتی قوه‌ها به فعل تبدیل می‌شود»، بلکه برای اثبات این مطلب است که: قوه‌ی «محض ممکن نیست، بلکه مقداری فعلیت لازم است.». در ادامه فرمودید: «وقتی در هر حرکتی قوه‌ها به سوی هدفی خاص در حال تبدیل‌شدن به فعل هستند، می‌گوییم محال است غایت مفقود باشد.»، این، همان نکته‌ی اول است که: «هر حرکتی باید به سوی غایتی باشد»، که عرض کردم این مسلّم و واضح است. اشکال حقیر این بود که: غایتِ «پیری» چطور در خارج موجود است؟! این، درست است که بدن ما به سوی غایت پیری در حرکت است و لذا پیری بالقوه موجود است، ولی این که «غایتِ پیری، الآن برای یک جوان، بالفعل موجود است.» را من نمیفهمم!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید با عرضی که در جواب 9145 کردم موضوع روشن شود. زیرا ارسطو وقتی مثال پیری را می‌زند نظر به تبدیل قوه به فعل دارد و در آن دستگاه پیری به همین معنا است و چیزی به نام فرسایش که یک حرکت نسبی است مدّ نظر نیست. باید سعی کرد مقصد و منظور اَقایان را از مثال‌هایشان درک کرد و به استدلالشان توجه نمود و نه به مثال‌هایشان. برای معنای تبدیل قوه به سوی فعل و نظر به آن فعلیت و غایتی که موجود است مثال سیر انسان از حرکت مادون به حرکت برتر قابل توجه‌تر می‌باشد به آن معنی که از یک طرف شما باید حرکتی داشته‌باشید ـ‌ چون قوه‌ی محض وجود ندارد ‌ـ و از طرفی باید حیاتی برتر در جلوی شما واقع باشد هر چند شما نسبت به آن هنوز در حالت بالقوه‌اید و معنای غایت مفقود محال است را در این فضا باید مدّ نظر قرارداد. موفق باشید
9052

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در مورد صله رحم 1. در فامیل ما باید چه کار کنیم؟ مثل بیرون و جای دیگر نیست شرایط (تذکر لسانی داده شود و تمام انگار روش دیگر باید باشد) و فامیل مشکلی شدن برای ما بعضا چون والدین هم دیگر سخت نمی گیرن؟ (یعنی یه جورایی انگار من تک افتادم و انگار من دارم غلط میرم) البته تا حدودی با صحبت نکردن و اصلا نگاه نکردن تاثیری گذاشتم اما... چه کار کنم؟ با چه روشی و چه زبانی؟ انگار اصلا آدما مست شدن در این غرب زدگی؟! 2. اگر میشناسید کتابی یا فردی برای امر به معروف و نهی از منکر معرفی کنید چون کاربردی آن خیلی کم است مخصوصا در حوزه صله رحم؟ 3. آیا صله رحم درجه 1 و 2 داریم در برخوردها؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرموده‌اند قطع رحم نکنیم و در حدّی که می‌توانیم به صورت عملی یا گفتاری تذکر بدهیم، ولی جدال نکنیم. موفق باشید
5600
متن پرسش
با سلام حضور استاد گرامی و آرزوی توفیق. استاد در مبحث معاد، در بحث برزخ به حدیثی از امام صادق اشاره داشتید که قبر روزی سه بار فریاد می زند من خانه خاکم و ...و بعد توضیح دادی منظور از قبر در تمام روایات ، برزخ است و در پاسخ به دوستانی که معتقد بودند ظاهر روایت حاکی از همین قبر معمولی است و همین خاکها، فرمودید باید نظر کرد این چه قبری است که حرف می زند و فرمودید شما خاک را بیاورید در ذهنتان، درست است اصلش را از همین خاک گرفته اید اما تصویری که در ذهن شماست جدا از این خاک است و ...اما استاد در آخر ، مطلب را آنگونه که باید و شاید جمع بندی نفرمودید(اینها که به عرض می رسان مربوط به فایل صوتی است)؛ استاد واقعا ظاهر روایت همین خاک عادی را به نظر می آورد. در ضمن این که می فرمایید این چه قبری است که حرف می زند، خب استاد مگر در مورد درخت و زمین و آسمان و ...نداریم که دایم تسبیح حق می گویند؟خب همانگونه که همین درختان عادی دارند تسبیح می گویند و ما نمی شنویم، همین قبرهای خاکی هم دارند صدا می زنند و مانمی شنویم. لابد کسانی که چشم دلشان باز است و گوش قلبشان، می بینند و می شنوند...استاد لطف می کنید توضیح بیشتری مبذول دارید. تشکر می کنم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرفتان درست است که همین خاک با جنبه‌ی ملکوتی‌اش شعور دارد و تسبیح می‌گوید و می‌گوید من قبرم و محل مؤذیات، و امام با نظر به جنبه‌ی ملکوتی قبر به ما خبر دادند. تأکید بنده هم آن است که از جنبه‌ی ملکوتی قبر غافل نشوید که موجب انکار شما شود. مگر حضرت علی«علیه‌السلام» نفرمودند در سفری که با رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در بیرون مکه داشتم به هیچ سنگ و کلوخی برخورد نکردم مگر آن‌که اظهار داشت «السلام علیک یا رسول‌اللّه؟» حضرت علی«علیه‌السلام» جز نظر به ملکوت آن سنگ و کلوخ‌ها داشتند؟ وگرنه هرکسی باید صدای آن‌ها را می‌شنید. موفق باشید
نمایش چاپی