باسمه تعالی: سلام علیکم: برای تحقق یک تمدن اگر نتوانیم تعریف مناسبی از حرکتهای خود با ادبیات انقلاب داشته باشیم، عملاً ادامهی تمدن غربی هستیم. در غرب برای کلیسارفتن هم باید از دولت اجازه گرفت و کلیسایی ساخت، زیرا در آنجا سیاست است که تکلیف دیانت را روشن میکند. در حالیکه در نظام مقدس اسلامی، این دیانت است که تکلیف سیاست را باید روشن کند. و دقیقاً معنای افراط و تفریط در فضای عهد غربی، طوری تعریف میشود که نهتنها باید برای راهپیمایی 22 بهمن اجازه بگیریم، حتی باید برای مسجدرفتن و پرستش خدا هم، وزارت کشور اجازه دهد. حال ماییم و بر سر دو راهیِ ادامهی فرهنگ غربی یا ورود به معانی جدیدی که انقلاب اسلامی باید آن معانی را به تاریخ ما برگرداند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه باید تقاضای عافیت از خدا داشته باشیم حتی رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» میفرمایند در شبهای قدر از خدا عافیت طلب کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام قرب نوافل تا آنجا سالک را جلو میبرد که خود حق میفرماید: «لَا يَزَالُ عَبْدِي يَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّوَافِلِ مُخْلِصاً لِي حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا»[1] همواره بندهى من به وسيلهى نافلهها به من نزديك مىشود در صورتى كه كاملا به من اخلاص دارد تا اينكه او را دوست دارم، پس هرگاه او را دوست داشتم گوش او مىشوم كه با آن مىشنود و چشم او مىگردم كه با آن مىبيند و دست او مىشوم كه با آن مىگيرد. و خداوند از اين طريق در حركات و سكنات سالك ظهور مىكند. بنابراین در این حالت عبد، در حق فانی و به حق باقی میشود که صورت کامل آن مقام حضرت ختمی مرتبت«صلواتاللّهعلیهوآله» است که حضرت حق در وصف او میفرماید: «ما رمیت اذا رمیت». موفق باشید
[1] - إرشاد القلوب إلى الصواب، ج 1، ص: 91
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب را ندیدم ولی آقای دکتر دینانی انصافاً دیدنی و پسندیدنی است و لذا فکر میکنم شعاع شخصیت ایشان هرکجا بتابد موجب گرمی است چه آن شعاع از طریق حافظ بر ما بتابد و چه از طریق مولوی. لطفاً آدرس تهیهی کتاب را مرقوم فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که میفرمایید نفس، «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» است و به تعبیر ملاصدرا، بدن با نفس اتحاد انضمامی دارد یعنی بدون بدن نیز دارای حیات است و بدون بدن ناقص نمیشود و از این لحاظ وقتی بحث معرفت نفس میشود به نفس نظر میشود و این به معنای آن نیست که بخواهیم جسمانیة الحدوث بودن آن را نفی کنیم. موفق باشید