بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13447
متن پرسش
اعصابم خرده تو وبلاگم اینجور نوشتم غیبت کردم شایدم تهمت زدم اما اینجوری فکر می کنم: اگر سپاه نبود هو الکافی در مثل مناقشه نیست نه یکی اینقدر باطل نه راس 100درصد حق. اما اگر سپاه نبود امثال رسایی و کوچک زاده و شریعتمداری کاری را با رهبری می کردند که خوارج با علی می گفتن تو نمی فهمی ما می فهمیم تو نمی تونی ما می توانیم تو سیاست نداری ما داریم. بعضی هیچ اعتقادی جز به شعور ناقص خود ندارند و پشت سر رهبری و با سوء استفاده شعار نفسانیت و شهرت خود را سر می دهند. قضیه تحصن جلوی مجلس برای من خنده دار بود بحدی که نتوانستم حماقت و جمود شایدم ساده لوحی این ها را توصیف کنم تا اینکه بهشون خبر دادند آقایون نخود گرمتر از آش شدید تشریف ببرید. من از آینده نظام می ترسم با وجود اینجور طلبه ها اینجور افراطی ها اینجور .... ترسم از امثال آیت ا...و طرفدارانش و .... از چپ افراطی بیشتره 1: انتقادت سرجاش اما اگر امیدی هم باشه به طیفی از همین ارگان. پ.ن: تاریخ همیشه در حال تکراره پ.ن1: من یک انقلابی ام، الحمدلله؛ اما انقلابی احمق نیست سیاست را می فهمد قیام عاشورا را با صلح حدیبیه کنار هم می فهمد. پ.ن2: ... پ.ن3: همیشه افزیش سن رهبری نگرانم میکنه کاش زمان برای ایشان می ایستاد بنظرم از اقتدار و آرامش و امنیت ایران چیزی نمونه زبانم لال بعد از راحت شدنش از شر افراط و تفریط مردمان زمانه. او برود من از ایران خواهم رفت. پ.ن4: اگر رجایی نیست خدایی هست، محسن حواست کجاست؟ از وبلاگ سید محسن
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای تحقق یک تمدن اگر نتوانیم تعریف مناسبی از حرکت‌های خود با ادبیات انقلاب داشته باشیم، عملاً  ادامه‌ی تمدن غربی هستیم. در غرب برای کلیسارفتن هم باید از دولت اجازه گرفت و کلیسایی ساخت، زیرا در آن‌جا سیاست است که تکلیف دیانت را روشن می‌کند. در حالی‌که در نظام مقدس اسلامی، این دیانت است که تکلیف سیاست را باید روشن کند. و دقیقاً معنای افراط و تفریط در فضای عهد غربی، طوری تعریف می‌شود که نه‌تنها باید برای راهپیمایی 22 بهمن اجازه بگیریم، حتی باید برای مسجدرفتن و پرستش خدا هم، وزارت کشور اجازه دهد. حال ماییم و بر سر دو راهیِ ادامه‌ی فرهنگ غربی یا ورود به معانی جدیدی که انقلاب اسلامی باید آن معانی را به تاریخ ما برگرداند. موفق باشید

10754

ولیّ فقیهبازدید:

متن پرسش
باسلام و عرض ادب خدمت استاد گرانقدر: دو سوال است که خدمتتان مطرح می گردد: ۱) صورت باطنی نظارتِ ولی فقیه بر قدرت نظام اسلامی، به چه صورت در جامعه اسلامی نمود می یابد؟ ۲) آیا ولی فقیه خود می تواند مبنای نظارت بر قدرت در نظام اسلامی را از خود خلع نماید؟ (و من الله التوفیق)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به همین شکل که ملاحظه می‌فرمایید که ولیّ فقیه تا آن‌جا که ممکن است در امور سه قوه دخالت نکند ولی به جهت‌گیری آن‌ها نسبت به اهداف انقلاب کمک کند 2- هرگز نمی‌تواند زیرا این مساوی سلب مسئولیت از مسئولیتی است که به عهده گرفته مگر این‌که از آن کار به‌کلّی استعفا دهد. موفق باشید
8664
متن پرسش
سلام علیکم استاد. استاد در جواب 8637 بنده گفته بودم که این میشود اختیار تام. شما هم گفته بودید همینطور است. سپس بنده پرسیدم پس اگر اختیار تام باشد پس ««امر بین الامرین» چه میشود؟ که در این خصوص جوابی مرقوم نفرموده بودید. سوال دوم اینکه مگر عین ثابت با عهد الست فرق میکند؟ سوم اینکه یک چیزی به ما معرفی کنید تا این قضیه عین ثابت هم مثل حرکت جوهری و برهان صدیقین و معاد و نفس برایمان حل شود.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1ـ فکر کردم متوجه هستید که بین اختیار تام و امر بین الامرین هیچ تنافی وجود ندارد؛ زیرا وقتی شما با قلم روی کاغذ می‌نویسید از یک طرف تماماً قلم نوشته و از طرف دیگر تماماً شما نوشته‌اید چون این دو در طول هم هستند و از آن‌جایی که خداوند اختیار شما را به شما داده شما در مختاربودن مجبور هستید و از طرف دیگر چون شما مختار هستید هر آن‌چه انجام می‌دهید تماماً شما انجام داده‌اید که این بحث را می‌توانید در جزوه‌ی «جبر و اختیار» یا در آخر کتاب «انسان از تنگنای بدن تا فراخنای قرب الهی» دنبال کنید. 2ـ آری تفاوت بحث عین ثابته و اقراری که حقیقت انسانیت در عهد الست نسبت به ربوبیت حضرت حق کرده‌است را عرض کردم. عین ثابته‌ی هر کس جنبه‌ی امکانی اوست که به وجود الهی، موجود شده ولی عهد الست، انعکاس حقیقت انسانیت انسان است هر چند در هر انسانی این دو با هم هستند. 3ـ فکر می‌کنم کتاب «عرفان نظری» جناب حجة‌الاسلام استاد یزدان‌پناه کمک کند. موفق باشید
5842

زندگی برزخیبازدید:

متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز ا-اینکه در کتاب معاد گفته شده که در برزخ زمان نیست به چه معناست؟ زیرا درایه 45و46 غافر در مورد فرعونیان گفته شده هر صبح وشام در برزخ برانها اتش عرضه میشود .ایا صبح وشام نشانه زمان نیست ؟ 2-ایا فرقی بین کسی که مثلا1000سال پیش مرده ووارد برزخ شده با کسی که اکنون میمیرد وجود دارد ؟زیرا کسی که قبلا مرده نسبت به این شخصی که هم اکنون مرده مدت بیشتری در برزخ است واین به ضرر اوست خصوصا اگر که مومن هم نباشد. میخواهم از زبان خودتان بشنوم باتشکر از شما استاد گرامی
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1ـ با توجه به این‌که علامه طباطبایی«رحمةالله‌علیه» برزخ را هنوز وجهی از زندگی زمینی می‌دانند، برزخیان صبح و شام زمین را درک می‌کنند. 2ـ برزخ دوره‌ی آمادگی است برای ورود به قیامت همه، حتی با نابودی زمین آنقدر در برزخ می‌مانند تا جهت قیامت آماده شوند. در این حال برای مؤمنین که ضرر ندارد برای کفار که در قیامت به عذاب سخت‌تری دچار می‌شوند نیز ضرر ندارد. موفق باشید
4410
متن پرسش
سلام استاد عزیز عرض ارادت خدمت شما من 25 سالمه . توی بحث امر به معروف و نهی از منکر خیلی ضعیفم یعنی یه جورایی ترسو، بزدل و دارای عدم اعتماد به نفس و ... که خودم فکر می کنم بخاطر رفتار والدین در طول زندگی و شاید هم دارم توجیه می کنم به هر حال این ویژگی ها را دارم و وقتی امر به معروف و نهی از منکر نمی کنم خیلی ناراحت می شم. می گم با خودم چی می خوای جواب خدا بدی ؟ نهی از منکر کن ولی باز این کار را نمی کنم. تو روضه وقتی مصائب حضرت را می شنوم می گم با خودم حضرت جان خود را داد تو حاضر نیستی یک کلمه بگویی که مثلا این کار منکر است؟ موقع توبه می بینم اگر بگم توبه دارم دروغ می گم چون می دانم نهی از منکر نمی کنم چکار کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شرط امر به معروف و نهی از منکر آن است که یک نحوه صمیمیت در میان باشد تا شما بتوانید با تذکر دلسوزانه طرف مقابل را متوجه معروف نمایید و از منکر باز دارید چون قرآن می‌فرماید: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ ». با توجه به این امر فکر نمی‌کنم اگر شرایط آن فراهم باشد شما کوتاهی کنید. باید تلاش کرد فرهنگ استکباری رسوا شود تا جوانان ما تحت تأثیر آن فرهنگ نباشند. کاری که امثال حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و رهبری عزیز«حفظه‌الله» انجام می‌دهند. موفق باشید
3559

بهشت زمینیبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم اگر مبارزه بین حق و باطل در درون انسان ودر درون جامعه در سلوک انسان امری اساسی است و باعث تمییز سره از ناسره چرا در تعابیر از زمان حکومت امام زمان بهشتی را بر روی زمین تصویر می کنند؟ البته پس از ان درگیری ها اساسا چه لزومی دارد که در زندگی این دنیا دنبال بهشت بگردیم؟ ایا تا زندگی انسانی بر روی کره خاکی جریان دارد شیطان و شیطنت نیز جریان ندارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ما در آموزه‌های دینی به دنبال شرایطی در زمین هستیم که زمینه‌ی تعالی استعدادهای انسانی ما را در گستره جامعه فراهم کند. در این بهشت زمینی انسان در تلاش است تا بر نفس امّاره‌ی خود حاکم شود و حجاب‌های بین خود و خدا را مرتفع سازد. این است آن چیزی که با ظهور مولایمان حضرت مهدی«عجل‌الل‌تعالی‌فرجه» محقق می‌شود و این غیر از آن بهشتی است که انسان در جایگاه بقاء با خودش به‌سر می‌برد در حالی‌که جان او در اتصال الهی است بدون آن‌که نفس امّاره مانع این اتصال باشد. به تعبیر امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» آن‌چه در بهشت الهی برای انسان مؤمن واقع می‌شود قابل توصیف نیست و به ذهن هیچ بشری خطور نمی‌کند. موفق باشید
1669

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام /برخی هندسه سیاسی نظام جمهوری اسلامی را دارای یک تسلسل ذاتی می دانند که عملا مولفه های یک حکومت مردم سالار را به گزاره هایی صوری مبدل کرده است مثل شورای نگهبان ومجلس خبرگان رهبری .آیا می توان در جواب اینان گفت که اساسا تسلسل در سیاست باطل نیست و اگر این را بگوییم آیااین ماکیاویلیسم دینی(اراده معطوف به حفظ حکومت دینی به هر قیمت) نخواهد بود!
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام به نظرم نباید خود را گرفتار این نوع ادبیات کنیم که ما را در مفاهیم انتزاعی سرگردان می‌کند. حقیقت این است که هندسه‌ی سیاسی نظام جمهوری اسلامی رجوعش به غدیر است و از آن‌جهت که مردم در بستر فرهنگ غدیر حضور فعال از خود نشان داده‌اند،‌یک حکومت مردم سالار است و شورای نگهبان و مجلس خبرگان هر کدام تعریف و وظیفه‌ی خاصی دارد که بر اساس آن عمل می‌کنند. به هیچ وجه در چنین شکلی از نظام حکومتی اراده‌ی معطوف به حفظ حکومت در میان نیست بلکه اراده معطوف به تلاش برای انجام وظیفه و ایجاد رضایت پروردگار در میان است. زیرا کسانی در شورای نگهبان و مجلس خبرگان هستند که سراسر شخصیت آن‌ها نظر به اسلام و وظیفه اسلامی است. موفق باشید.
1641

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم آیا این صحت دارد که اسامی یاران امام زمان همراه با ذکر شهر در روایات آمده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده اطلاعی ندارم ولی مسلماً امام یاران خود را می‌شناسند و آن‌هایی که تلاش می‌کنند تا خود را شایسته‌ی یاری امام زمان‌شان کنند کمک می‌کنند. موفق باشید
1330

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باعرض سلام وخسته نباشید بنده دانشجوی روانشناسی بالینی هستم فضای حاکم برروانشناسی مبتنی برتفکرات امانیستی وماتریالیستی است ودرروشهای درمان به حقیقت وجودی انسان توجه نمیشود وبه گونه ای است که گویی میخواهند توجه او رااز حقیقتش به جای دیگری متمرکز کنند بنده به خودم اجازه نمیدم به این شیوه عمل کنم لطفا برای اشنایی بیشترباروانشناسی اسلامی مراراهنمایی کنید باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده در موضوع روان‌شناسی اسلامی تخصصی ندارم ولی می‌دانم بحمدالله چنین جمعی هستند و چند سال پیش در قم از اساتید دانشگاه‌های سراسر کشور آن‌هایی که در موضوع روانشناسی اسلامی کار کرده‌بودند سمیناری بود که رادیو معارف نکات خوبی از آن سمینار را پخش کرد. موفق باشید.
541

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید می خواستم بپرسم آیا با دلایل عقلی می توان اثبات کرد شهدا زنده هستند؟آیه که اشاره به زنده بودن دارد منظور از زنده بودن شهید چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در سوالی که با کد شماره‌ی 526 جواب داده شد، جوابتان را می‌توانید پیدا کنید. موفق باشید
242

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم محضر مبارک استاد معظم جناب آقای طاهرزاده زیدعزه سلام علیکم با سلام و صلوات بر پیامبر اعظم و خاندان پاکش با احترام سوالاتی در مورد نقش و جایگاه مسجد در عرصه فعالیت های سیاسی و اجتماعی از حضرتعالی دارم که به شرح ذیل می باشد . امید است راهنمایی های شما مانند همیشه روشنگر و سرلوحه ای برای ما باشد ان شاءالله 1- آیا به صلاح است مساجد در عرصه انتخابات به طور علنی از یک نماینده خاص حمایت کنند و ستاد تبلیغاتی او شوند؟ 2- و در عرصه اجتماعی آیا مساجد باید محلی برای افراد خاص با عقاید خاص باشد یا اینکه نقش مسجد نقشی فراصلیقه ای در چارچوب موازین و اصول اسلامی است و باید پاسخگو برای تمامی این صلیقه ها باشد؟ با کمال تقدیر و تشکر توفیق روزافزون حضرتعالی را از درگاه ایزد منان خواستارم . والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
متن پاسخ
باسمه تعالی علیک السلام: اگر فضای انتخابات، فضای معنوی باشد و کاندیداها همه در راستای اهداف انقلاب اسلامی قدم بردارند، چنانچه موجب دو دستگی در محل نشود، اشکال ندارد. کاندیداها یا طرفدارانشان بیایند برای مؤمنین برنامه‌های خود را شرح دهند تا موجب رشد اندیشه‌ها گردد، ولی روی‌هم‌رفته باید سعی شود مساجد محل همه‌ی اندیشه‌هایی باشد که به انقلاب تعلق دارند و نه این که یک اندیشه‌ی خاص از مسلمانان در مساجد میدان‌داری کنند. موفق باشید
16546
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: با توجه به حدیثی که چند وقت پیش استاد فاطمی نیا نقل کردند (به مضمون) شخصی در نزد معصوم اینگونه دعا می کرد «اللهم الرزقنی المصیبه و صبر علی المصیبه» امام معصوم فرمودند چرا اینگونه دعا می کنید؟ و آن شخص گفت چگونه دعا کنم؟ حضرت فرمودند: «اللهم الرزقنی العافیه و شکر علی العافیه» 1. این حدیث جنبه عمومیت دارد یا برای شخص خاص با استعداد و ظرفیت خاص است؟ 2. آیا رجوعی بالاتر از این هم وجود دارد؟ به چه معنا؟ 3. منظور از مصیبت همان البلاء للولی می باشد که آنها در طلب آن هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه باید تقاضای عافیت از خدا داشته باشیم حتی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند در شب‌های قدر از خدا عافیت طلب کنید. موفق باشید

12915
متن پرسش
سلام: با توجه به سخنان شما در جلسه شنبه در خصوص قرب نوافل، آیا این برداشت درست است: خداوند در حدیث قدسی در مورد قرب نوافل می فرماید اگر کسی نوافل را انجام دهد، من گوش و چشم او خواهم شد. در اینجا باز یک خودیت برای شخص مطرح است. می گوید که خدا در چشم و چوش شخص وارد می شود. هنوز شخص مطرح است ولی در مورد آیه «مارمیت اذا رمیت» مسئله فانی شدن پیامبر در حضرت حق مطرح می شود. در این آیه حتی خودیت هم مطرح نیست. ولی در حدیث قرب نوافل هنوز خود شخص به درجه فانی مطلق نرسیده است، به همین دلیل هم در حدیث گفته شده نوافل(مستحبات)، نگفته واجبات!!! آیا این برداشت بنده درست است؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام قرب نوافل تا آن‌جا سالک را جلو می‌برد که خود حق می‌فرماید: «لَا يَزَالُ عَبْدِي يَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّوَافِلِ مُخْلِصاً لِي حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ‏ سَمْعَهُ‏ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي‏ يُبْصِرُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا»[1] همواره بنده‏ى من به وسيله‏ى نافله‏ها به من نزديك مى‏شود در صورتى كه كاملا به من اخلاص دارد تا اين‏كه او را دوست دارم، پس هرگاه او را دوست داشتم گوش او مى‏شوم كه با آن مى‏شنود و چشم او مى‏گردم كه با آن مى‏بيند و دست او مى‏شوم كه با آن مى‏گيرد. و خداوند از اين طريق در حركات و سكنات سالك ظهور مى‏كند. بنابراین در این حالت عبد، در حق فانی و به حق باقی می‌شود که صورت کامل آن مقام حضرت ختمی مرتبت«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» است که حضرت حق در وصف او می‌فرماید: «ما رمیت اذا رمیت». موفق باشید

 


[1] - إرشاد القلوب إلى الصواب، ج 1، ص: 91

11898
متن پرسش
سلام علیکم: نظرتون درباره کتاب "شعاع شمس: غزلیات شمس تبریزی به روایت دکتر دینانی " چیه؟ کدام شرح حافظ را بهتر می دانید؟ (اصلا نیازی هست که بعد از شرح مولانا؛ شرح حافظ کار کنیم؟)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب را ندیدم ولی آقای دکتر دینانی انصافاً دیدنی و پسندیدنی است و لذا فکر می‌کنم شعاع شخصیت ایشان هرکجا بتابد موجب گرمی است چه آن شعاع از طریق حافظ بر ما بتابد و چه از طریق مولوی. لطفاً آدرس تهیه‌ی کتاب را مرقوم فرمایید. موفق باشید

11458
متن پرسش
سلام: استاد گرامی آیا شما با این نظر ملاصدرا که در زیر آورده ام مخالفید؟ اگر نیستید چرا در کتاب خویشتن پنهان بارها غیر از آن حرف زده اید و نفس و بدن را دوگانه دانسته اید جوری که انگار بدن نیست و اصلا مهم نیست؟ «رابطه نفس و بدن از ديدگاه ملاصدرا» جسمانية الحدوث و روحانية البقاء؛ صدرالمتألّهين معتقد است روح پيش از جسم وجود نداشته است و اينگونه نيست كه قبل از تعلق و ارتباط با بدن، فعليت داشته و سپس به بدن تعلق يافته باشد. روح به وسيله حركت جوهري ماده تكون يافته است و هرچند خاصيت و اثر ماده نيست، اما كمال جوهري ماده است؛ بنابراين مبدأ پيدايش نفس، ماده جسماني است. بر اساس حركت جوهري، ماده بدني اين استعداد را دارد كه در دامان خود موجودي بپروراند كه مراحل وجودي را از ضعف به كمال طي نمايد. بنابراين استعداد و آمادگي بدني و حركت در جوهر از شرايط وجود نفس است و نفس در ضمن جوهر بودن با بدن وابستگي حقيقي دارد. معناي جسمانية الحدوث و روحانية البقاء بودن نفس اين است كه رابطه نفس و بدن، رابطه‌ي بنيادين، عميق و در اصل هستي است. خلاصه اينكه؛ ماده جسماني، در ذات و جوهر خود كامل شده و داراي درجه‌‌اي از وجود مي‏شود كه به حسب آن درجه، غيرمادي و غيرجسماني است و آثار و خواص روحي از قبيل انديشه، اراده و حالات روحي ديگر، مربوط به آن درجه از وجود است. او مي‏گويد: وقتي در قرآن تدبر مي‏نمودم، آيه‏ دوازدهم سوره مؤمنون را به دقت مطالعه كردم، متوجه شدم خداوند پس از بيان مراحل پيدايش ماده‌ي انسان (نطفه، علقه، مضغه، عظام و لحم و تكميل بدن) مي‏فرمايد: ثم انشاناه خلقا آخر.. . يعني همين ماده بدني را آفرينش ديگري كرد. به فعليتي جديد در آورديم. پس ارتباط نفس و بدن، بنيادين و در آغاز پيدايش و اصل هستي بوده است. هويت نفس وابسته به بدن است؛ ارتباط نفس و بدن رابطه خارجي عرضي نيست؛ بلكه نحوه وجود نفس و نفسيت آن به اين است كه با بدن ارتباط دارد. نفس موجودي جوهري است كه در هويتش ارتباط با بدن وجود دارد و بر او عارض نشده است. پس ارتباط نفس و بدن، ارتباط زايد بر ذات نيست؛ بلكه در محور وجود و ذات نفس، ارتباط با بدن نهفته است
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید نفس، «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» است و به تعبیر ملاصدرا، بدن با نفس اتحاد انضمامی دارد یعنی بدون بدن نیز دارای حیات است و بدون بدن ناقص نمی‌شود و از این لحاظ وقتی بحث معرفت نفس می‌شود به نفس نظر می‌شود و این به معنای آن نیست که بخواهیم جسمانیة الحدوث بودن آن را نفی کنیم. موفق باشید

9955

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. سلام: کودکان ما که شروع به نقاشی کشیدن می کنند نباید اجازه دهیم تصویر انسان و حیوان بکشند تا روحشان با محسوسات انس نگیرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جا که ممکن است این کار که می‌فرمایید خوب است چون حضرت صادق«علیه‌السلام» در این موارد می‌فرمایند: « الشَّجَرِ وَ نَحْوه » چیزهایی مثل درخت یا نهر بکشند. موفق باشید
9700

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و توفیق روز افزون برای استاد: در بحث جهاد اکبر و جهاد جدی با نفس برای جلوگیری از سرخوردگی و سرباز زدن نفس از آن که تن هم همراهی می کند مثلا تن را به خواب می برد تا در فرمان جهاد نباشد و... چه باید کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال این نفس ناطقه‌ی انسان است که باید بین گرایش نفس امّاره و فطرت خود یکی را انتخاب کند و انسان به اندازه‌ی انتخاب‌های مثبتی که داشته است بزرگ است. موفق باشید
9499
متن پرسش
سلام: چند ساله هر که ازم میپرسه چرا رهبرتون «سگ» و «گرگ» و «مثل سگ پشیمون میشن و مثل سگ می ترسن» در بیاناتش استفاده میکنه جواب جالبی ندارم. آیا این رفتار با آموزه های قرآنی و روایی و مشی ائمه (ع) میخونه؟ بی تعصب جواب بدین. من کاملا موافق رهبری هستم و البته معتقدم صهیونیست ها را نباید با سگ مقایسه کرد چون از ارزشهای سگ وگرگ کم میشه اونا پست تر از حیوانات هستند. این شبهه را برای من منطقی حل کنید لطفا. یا علی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نزد حکما تعبیراتی این‌چنین وقتی به‌جا مصرف شود بی‌اشکال است، نمونه‌اش جملات حضرت علی«علیه‌السلام» به اشعث‌ بن قیس کندی که حضرت تعبیر « وَ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ لَعْنَةُ اللَّاعِنِینَ حَائِکٌ ابْنُ حَائِکٍ مُنَافِقٌ ابْنُ کَافِر.... لعنت خدا و لعنت لعنت کنندگان، بر تو باد اى متکبّر متکبّر زاده، «1» منافق پسر کافر » به‌کار می‌برند. یا در قرآن برای بلعم باعورا صفت سگ هار را به‌کار می‌برد و می‌فرماید: «فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ» اگر دنبالش کنی به تو حمله می‌کند و اگر رهایش هم بکنی به تو حمله می‌کند. منظور این‌که تنها باید این جملات را به‌جا مصرف کرد. آیا اصطلاح پشیمانی کامل را می‌توان در غیر «چون سگ پشیمان است» به‌کار برد؟ موفق باشید
8984
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: برای من 2 سوال درباره عالم خواب وجود دارد. سوال اول اینکه در شرح زندگی عرفا مثل سید هاشم حداد یا اویس قرنی میخوانیم که این بزرگواران شبها را بیدار بوده اند و خیلی کم خواب بوده اند و حضرت امام خمینی (ره) هم میفرمایند که عاشقان خداوند شبها بیدار هستند. میخواستم بدونم آیا این مطلب درست است و اینکه از لحاظ علمی چطور توجیه میشود با توجه به اینکه نیاز ضروری به خواب وجود دارد؟ سوال دوم اینکه من یکبار به اجبار نتونستم یک شب را بخوایم غیر 1 ساعت نزدیک صبح و در روز حالت عجیبی بر من حاکم بود و نمیتوانستم بر فرض حتی بخندم به راحتی. ولی در هنگام عصر حس کردم که حالت لطافت قلب و شادی زیادی بر من روی آورد و حدود 2 ساعت بعد هنگام نماز مغرب حین نماز حالت گریه عجیبی هنگام خواندن سوره های قرآن رخ داد و بعد از نماز هم به یاد مظلومیت امام حسین (ع) گریه کردم بطور شدید. این در حالی است که در روزهای معمولی به راحتی حتی در مراسم محرم نمیتونم گریه کنم. به نظر شما نخوابیدن به این صورت برای من میتوند از لحاظ معنوی مفید باشد ؟ با سپاس فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» در شب‌های تابستان‌ بیدار می‌ماندند و در روز جبران می‌کردند. آری بیدارماندنِ مقداری از شب برکات خاص خود را دارد ولی اگر خواب از حدّ معمول آن کمتر شود ممکن است قوه‌ی واهمه رشد کند و تعادل فکری انسان از دست برود. حتی اگر به جهت نخوابیدن آن حالت‌های به ظاهر معنوی به شما دست داد معلوم نیست اگر بی‌خوابی ادامه پیدا کند قوه‌ی واهمه بر قوه‌ی عاقله‌تان غلبه نکند. موفق باشید
7364
متن پرسش
باسمعه تعالی سلام حضوراستادارجمند جنابعالی ازبین دوکتاب جامع السعادات ومعراج السعاده کدامیک رابرای مطالعه وانشاءالله عمل توصیه می فرمایید؟آیااین مطلب صحت داردکه امام زمان-عجل الله تعالی فرجه الشریف-به یکی ازعلماتوصیه خواندن جامع السعادات راکرده اند؟بنده طلبه ام وتصمیم داشتم معراج رابخرم یکی ازدوستان کتاب جامع السعادات رابه خاطرتوصیه امام ارجح دانست حضرتعا لی چه صلاح می دانید؟التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که مرحوم نراقی «معراج‌السعاده» را به عنوان ساده‌شده‌ی «جامع‌السعاده» برای مبتدیان نوشته. اصل مطلب در کتاب بسیار ارزشمند «جامع‌السعادت» است. من آن خبر را نشنیدم ولی حتماً مولایمان حضرت حجت«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» به آن کتاب نظر دارند. موفق باشید
6285
متن پرسش
سلام بر استاد گرانقدر در روایات داریم که اطاعت اهل البیت واجب است ولی می بینیم که اهل البیت دستور به عملی دادند که مراجع تقلید مستجب می دانند یا از موردی نهی می کنند که مراجع ممکن است مکروه بدانند حال سوال اینجاست که منظور از این که اطاعت اهل البیت واجب است چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم اطاعت دستورات اهل‌البیت«علیهم‌السلام» به عنوان اولی‌الأمری که قرآن اطاعت آن‌ها را واجب کرده، واجب است ولی این مجتهدین هستند که می‌فهمند این روایاتی که از آن ذوات مقدس رسیده به چه‌چیز اشاره دارد چون بعضی روایات متعارض دارد و بعضی روایات با روایات دیگر تخصیص می‌خورند. موفق باشید
5572
متن پرسش
با سلام وخسته نباشید خدمت استاد عزیز بنده چندین سوال داشتم و ازشما خواهش می کنم جواب را هم فقط به ایمیلم ارسال کنید. 1 راجع به گریه کردن است شاید سوال بی موردی باشد اما من خیلی برام این مهم شده که فلسفه گریه کردن چیست البته من قبلا خیلی حساس بودم و سر هر موضوعی غصه فراوان می خوردم و اشکم سرازیر بود اما به لطف الهی و طی این مباحث خداراشکر این گریه کردن محدود به زمان نیایش با خدا شده و گاهی هنگام قران خوندن. حال می خوام بدونم این گریه از لحاظ عرفانی و فلسفی چه معنایی می دهد؟ 2 استاد گرامی من الان چند وقتی احساس می کنم کسی از طریق قلب با من صحبت می کنه البته الان مبحث حرکت جوهری قسمت 7 هستم هر چند هنوز تفکر زیادی ندارم بعضی وقتا هم کمی فکر می کنم احساس سردرد خاصی دارم اولا این سردرد طبیعی است؟ در ثانی اون که حرف می زنه می تونم اعتماد کنم ؟من مثلا هرچی که می گم دعوت به صبر می کنه . یا دعوت به سکوت ؟ خواهش می کنم من را راهنمایی کنید 3 من بعضی روزها غم زیادی را احساس می کنم به طوریکه اگه کسی پیشم باشه سختمه نمی تونم راحت ارتباط- با فرد کناریم داشته باشم- برقرار کنم و بعضی روزها را هم خدارا شکر خوبم فقط از عمق و جود شکر می کنم با وجو اینکه ارزوهایی داشتم و نرسیدم ولی وقتی نعمتهای خدا را ذکر می کنم گریه میکنم. استاد بزرگوار با این شرح احوالات و ضمن پاسخگویی به پرسشها ازتون می خوام مرا راهنمایی کنید و اینکه این مباحث در تفکر من اثر می گذارد؟ البته از افکار روزمره خداراشکر راحت شدم تا حدی. با سپاس فراوان .
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- «عاشق شده‏اى، اى دل سودات مبارک باد ......... از جا و مکان رستى، آنجات مبارک باد» «از هر دو جهان بگذر تنها زن و تنها خور ....... تا مُلک و مَلَک گویند، تنهات مبارک باد» «اى پیشرو مردى، امروز تو برخوردى‏ ............ اى زاهد فردایى فردات مبارک باد» «کفرت‏همگى دین‏شد تلخت‏همه‏شیرین‏شد ............. حلوا شده‏اى‏ کلى، حلوات مبارک باد» «در خانقهِ سینه غوغاست فقیران را .............. اى سینه‏ى بى‏کینه غوغات مبارک باد» «اى عاشق پنهانى آن یارْ قرینت باد ............. اى طالب بالایى بالات مبارک باد» «اى جانِ پسندیده جوییده و کوشیده‏ .............. پرهات بروییده پرهات مبارک باد» «خامش کن و پنهان کن بازار نکو کردى‏ ........... کالاى عجب بردى کالات مبارک باد» 2- سعی کنید بدن خود را تقویت کنید که آن سردردها سراغ‌تان نیاید، در حال حاضر به آن صحبت درونی خیلی توجه نکنید. به مطالعه و ورزش و کارهایی که باید انجام دهید مشغول باشید و از تقویت خود نیز غافل نباشید 3- تأکید بنده آن است که در مطالعه و ورزش و کارهایی که باید بکنید خود را مدیریت کنید تا إن‌شاءاللّه نتیجه‌ی لازم گرفته شود. موفق باشید
5565
متن پرسش
سلام علیکم استاد. استاد رمضانی (از شاگردان علامه حسن زاده) سیری برای مطالعه فلسفه اسلامی ارائه کردند که به ترتیب مکاتب موجود در این زمینه بود، بعد از مطالعه منطق از مشاء و اشراق تا حکمت متعالیه و بعد عرفان اگر در این سیر شروع به کار کردیم، جایگاه کتاب های آیت الله جوادی املی و علامه حسن زاده در این سیر کجاست؟ بنده کتاب شرح مراتب طهارت از علامه را برای مطالعه گرفته ام اما بعضی مطالب آن اصلا برای من قابل قبول و گاهی قابل فهم نیست. بنده بک طلبه سطح 2 هستم چه باید کرد؟ آیا کتابهای این بزرگواران را در لابه لای این سیر مطالعه کنیم یا بگذاریم در آخر؟ که البته این آخر چندین سال طول می کشد چون اتمام این سیر کار سختی ست
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم نباید در هرحال از کتاب‌های حضرت امام و علامه طباطبایی و آیت‌اللّه جوادی غافل بود، همان‌طور که نباید از کتاب‌های آیت‌اللّه حسن‌زاده غافل بود. موفق باشید
4823
متن پرسش
با سلام با توجه به اینکه اکثر جوانان حامی دکتر جلیلی وارد عرصه اجرایی هنوز نشدند می خواستم اگر برایتان امکان پذیر باشد مثال ها و مصداق هایی در رابطه با عدم تناسب ساختارهای اجرایی و اقتصادی و ... با اهداف انقلاب برایمان مطرح کنید تا بتوانیم ملموس تر دکتر را در محافل عمومی حمایت و تبلیغ کنیم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این کار مشکلی است همین اندازه باید مسئله را طرح کرد که نظام اداری ما ظرفیت تحقق اهداف انقلاب را ندارد، چیزی که چندین بار رهبری عزیز در مورد آموزش و پرورش مطرح کردند و منجر به تدوین سند راهبری شد. موفق باشید
4414

علم حضوریبازدید:

متن پرسش
در سؤال قبلی از شما پرسیدیم که علم حضوری به خداوند، از مبادی عملی است یا نظری؟ و شما فرمودید که: «در علم حضوری، ماوراء عقل عملی و نظری تماماً نظر به خداوند دارد.». آیا منظور شما از این تعبیر «ماوراء» این است که علم حضوری به خداوند اصلاً جزء مبادی نیست؟ یا علاوه بر مبادی عملی و نظری، این (علم حضوری) هم مبدأ دیگری است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تقسیم مبادی فکری به عملی و نظری مربوط به علم حصولی است، ولی در علم حضوری که وجود معلوم نزد عالم است وجود آن معلوم به خودی خود به نفس ناطقه شدیت می‌دهد و در حضوری برتر قرار می‌گیرد بدون آن‌که بخواهد فکر کند تا متوجه وجود معلوم در بیرون از خود باشد. موفق باشید
نمایش چاپی