بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
4460
متن پرسش
باسلام خدمت استاد گرامی: اینجانب چه در مسایل معنوی یا مطالعه یااهداف وبرنامه هایم دایم این شاخه به ان شاخه میروم وهیچ کاری رابه سرانجام نمی رسانم و ارامش ندارم چکار کنم از این وضع خلاص شوم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در این مورد ازش کار بیاید. موفق باشید
3920
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز در ابتداء با عرض پوزش بابت طولانی شدن مطالب تقاضامندم بنده رو در راهی که صلاح میدانید راهنمائی بفرمائید. بنده 2 سال است که با فرمایشات ارزشمند حضرتعالی که ترجمان قرآن و احادیث ائمه اطهار علیهم السلام است ،زندگی میکنم.بعضا" شاید بعضی از روزها 12 ساعت به سخنرانیهای شما گوش جان سپرده و اصلا" متوجه گذر زمان نمیشوم.مختصرا" عرض کنم از 12 سال پیش به طور مستمر شروع به مطالعه قرآن نموده ام .بعد از 4 الی 5 سال احساس کردم که در فهم معارف متوقف شده ام ؛ تا اینکه خداوند عنایت نمودند و بوسیله یک دوست بنده رو هدایت کرده و برای فهم بهتر قرآن شروع به مطالعه کتب روائی نظیر : اصول کافی ، روضه کافی ، ترجمه بعضی از مجلد های بحار الانوار ، عین الحیات ، نهج البلاغه ، تحف العقول و بسیاری کتب روائی و اخلاقی دیگر نمودم . اما بعد از 4 الی 5 سال مجددا" احساس توقف در فهم معارف نمودم؛تا اینکه بنا به این آیه شریفه که میفرماید: و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا. خداوند متعال بنده رو با شما و آثار شما آشنا فرمود و همان شد که در ابتدای سخن به عرض رساندم.مباحثی که از سخنرانیهای شما گوش داده ام از قرار ذیل میباشد: شرح ده نکته در معرفت النفس ، شرح برهان صدیقین ، آشتی با خدا ، تفسیر سوره های زمر ، شوری ، ص ، عنکبوت ، قصص، نباء، واقعه ، فاطر ، نمل ، انفال ، آیت الکرسی ، ق ، سبا ، طور ، روم ، محمد ، قیامت ، نازعات ، شرح نامه 31 امام علی علیه السلام ، شرح خطبه های 83 ، 182 ، 86 ، 87 ، 223 ، 224 ، 230 ، 111 ، 1 ، 221 ، شرح کتاب معاد ، از ولایت نبی تا ولایت فقیه ، مباحث مربوط به ملک ، هدف حیات زمینی آدم ، مقام برزخیت کبری حضرت رسول صلی الله علیه و آله ، تحلیل فیلم سفر به ماوراء ، آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود ، شرح حدیث جنود عقل و جهل ، شرح حدیث عنوان بصری ، (40 قسمت از شرح مقالات استاد شجاعی و 38 قسمت از شرح معرفت النفس و الحشر این تعداد از مقلات استاد شجاعی و معرفت النفس و الحشر بدلیل کیفیت پائین فایل صوتی از گوش دادن ادامه این دو بحث منصرف شدم) تمامی مباحث مربوط به مدرنیته و سلوک ذیل شخصیت امام خمینی رحمت الله علیه ، علاوه بر این مباحث مدت 4 الی 5 ماه است که در بنیاد سمات در تهران ثبت نام کرده و در کلاسهای آنجا نیز شرکت میکنم.اما مدتی است که مجددا" احساس تنگی در ریشه های معرفتی و فکری ام کرده و گمان میکنم وقت آن رسیده که نهال عقلم را به باغ بزرگتری منتقل کنم تا ریشه های عقل و تفکرم رشد بیشتری نمایند تا ان شاء الله این نهال تبدیل به درخت تناوری شوند و آماده این شوند که نهرها از زیر (نه از کنار) آن عبور نمایند. لازم به ذکر است که بعضی از دوستان به من چندین توصیه نمودند. از جمله ؛گوش دادن به مباحث عرفان نظری ، شرح فصوص الحکم ، شرح اسفار ملاصدرا و . . . اما دوست دارم شما با تجربه خود این شاگرد کوچکتان را ... راهنمائی بفرمائید. ... بابت طولانی شدن عرایضم پوزش میخواهم. به امید دیدار
متن پاسخ
3920- باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که این مسیر إن‌شاءالله باید تا فهم اسفار و عرفان نظری و شرح فصوص الحکم برسد بحثی نیست ولی عمده آن است که در هر شرایطی بتوانیم راه اُنس با خدا را پیدا کنیم وگرنه با گوش‌دادن مباحث به تنهایی راهی گشوده نمی‌شود به‌خصوص که می‌فرمایید بعضی روزها 12 ساعت به مباحث گوش داده‌اید. باید به قلب خود فرصت دهید که مطالب را درک کند. موفق باشید
3451
متن پرسش
سلام علیکم میخواستم بدانم آیا نظریه آلفرد وگنر(اشتقاق قاره ای)با معرف اسلامی جور در می آبد؟ (اینکه آیا کعبه جایش تغییر کرده)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: هرچه هست شواهد زیادی در دست است که انسان‌های قاره‌های مختلف از جمله آمریکا و استرالیا با قاره‌ی آسیا ارتباط داشته‌اند. موفق باشید
2954

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم بنده هر سال مراسم تاسوعا وعاشورا را به روستای خود میروم با اینکه جمعیت روستا خیلی کم است اما همه اهالی کوچ کرده از روستا در این ایام به روستا برمیگردند و انجا مراسم برگزار میکنند امسال تصمیم گرفتیم به جوانان وکسانی که سواد دارند در این ایام کتاب هدیه دهیم اما نمیدانیم چه کتابی بدهیم که در این دنیای پر از شک و شبهه و غربی مطالب ان عمیق و همه جانبه وجرقه ای باشد بر دلهای عزاداران. لطفا اگر کتابی میشناسید معرفی کنید ترجیحا کتابهای خودتان را معرفی کنید با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده خیلی در مورد کتاب‌هایی که به درد افراد معمولی بخورد اطلاع ندارم، شاید کتاب‌های مثل «پدر عشق ، پس عشق» و یا «آفتاب در حجاب» و یا «صمیمانه با جوانان وطنم» از آقای مهدی شجاعی خوب باشد.،
2441
متن پرسش
سلام عرض می کنم خدمت استاد بزرگوار جناب آقای طاهرزاده مطلب شما را تحت عنوان «ریاست جمهوری آینده و نسبت آن با غرب» مطالعه کردم.مطلب محظوظ کننده و راهگشایی را در پاسخ به سوال کننده مرقوم فرمودید.در همین خصوص سوالی برایم ایجاد شده که از شما استاد بزرگوار می پرسم. در بند(5) بخش های "د" و " ه" مصداق گفتار شما " رئیس دولت نهم " است.حال آنکه به زعم بنده هر هشت بند پاسخ شما مشمول " رئیس دولت دهم " نیز می شود علی الخصوص که مقام معظم رهبری نیز در آخرین دیدار خود با هیات دولت اشاراتی به توفیقات هر دو دولت نهم و دهم داشتند و اظهار رضایت نمودند.می خواستم بدانم شما میان این دو دوره وجه یا وجوه تمایزی قائلید؟ یا یک دوره را بر دوره ی دیگر رجحان می دهید؟اگر اینچنین است مرحمت بفرمایید و دلایلی ذکر کنید؛ پیشاپیش از بذل توجه و عنایت شما سپاسگزارم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: عنایت داشته باشید که این مقاله در اواخر دولت نهم نوشته شده و بنده معتقدم همان روحیه در دولت دهم ادامه داشته که منجر شد مقام معظم رهبری در صحبت اخیرشان در هفته‌ی دولت بفرمایند: در این سال‌هایی که دولت نهم و دهم بر سر کار بودند تا امروز، گفتمان انقلاب و ارزش‌های انقلاب کاملاً برجسته شده. موفق باشید
2155

هستی شناسیبازدید:

متن پرسش
سلام.1.ذات چیست؟2.آیا می توان به ذات چیزی پی برد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ذات هرچیز همان وجود آن چیز است و با نگاه وجودبینی می‌توان نظر به ذات هرچیز کرد. ولی همان‌طور که فلاسفه فرموده‌اند «وجود» قابل تعریف نیست. موفق باشید
170

بدون عنوان**بازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم بعضی ها معترض هستند با توجه به اینکه آقای رقسنجانی مجتهد نیستند و در درس خارج فقه هیچ یک از بزرگان شرکت نکرده اند چگونه ایشان رئیس مجلس خبرگان می باشند؟آیا شما در مورد اجتهاد و شرکت ایشان در درس خارج یزرگان اطلاعی دارید ؟
متن پاسخ

بسمه تعالی
علیک السلام
آقای رفسنجانی از نظر فقهی مجتهد هستند و در زمان خود در درس اساتید مهم حوزه شرکت کرده اند.

140

بدون عنوان**بازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد طاهرزاده راه های جلوگیری از استمناء برای جوانی که همسزر هم دارد ولی همسرش تن به جماع نمی دهد و لذا استمنا می کند چیست؟ هر کار کرده نتوانسته جلوگیری کند و با شیوع اینترنت بیشتر هم شده است. لطفا راه عملی ارائه بفرمائید.
متن پاسخ

جواب: علیک‌السلام؛
باسمه تعالی
اولاً: عمل استمناء حرام است و هیچ حجتی بر انجام آن نیست. ثانیاً: فقهای گرام می‌فرمایند: بر زن واجب است که در مقابل تقاضای شوهرش ممانعت نکند، که حق مسلّم او را زیر پا گذارده است. حتی روایت داریم ؛ اگر مرد بر روی شتر از همسر خود تقاضای نزدیکی کرد نباید ممانعت کند. ثالثاً: اگر واقعاً این‌گونه است که می‌گویید، با تمام شهامت به دادگاه رجوع کنید و دادگاه به شما اجازه می‌دهد همسر خود را طلاق دهید و همسر دیگری بگیرید، چون یکی از عوامل ایجاد طلاق همین مورد است.

15495
متن پرسش
سلام استاد عزیز: با تمام وجود سپاسگزار شما هستم زیرا با آن دید گاه توحیدی ناب معرفت النفسی تان زندگی تازه ای به من بخشیدید سوالی داشتم. آیا افسردگی که ظاهرا هم منشا جسمی دارد و هم منشا روحی و نمی دانم شاید هم فقط منشا آن فقط روحی باشد. آیا انسانهای مومن حقیقی را هم مبتلا می کند؟ مثلا عارفان را که بر نفس خود مسلط می باشند با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: افسردگی ریشه‌های مختلفی دارد. آری! بعضاً جسمی است و بعضاً روحی که  مورد روحی آن بعضاً به جهت جواب‌ندادن به نیازهای معنوی است. و بعضاً هم سالک در غم غربت حق، به یک معنا افسرده است. ولی نه از آن جهت که در سیر خود متوقف باشد، بلکه به جهت طلب بیشتر. موفق باشید

14713
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: چرا نگاه به زن نامحرم لذت بخش تر از نگاه به همسر است؟ باید چکار کنیم که این رذیله اخلاقی از بین برود؟ باتشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در منظر نفس امّاره چنین است ولی اگر با روح آزاد از نفس امّاره به همسرتان بنگرید، درست عکسِ آن است و از نگاه به نامحرم همراه با لذّت بدتان می‌آید و خودتان را در تنگنا احساس می‌کنید. موفق باشید

12746
متن پرسش
از كجا بدانيم كه چقدر از تلاش ما در طلب رزق صحيح است و چقدر از تلاش ما غلط و زياده روي يا كم كاري است؟ چه معياري دارد كه با آن سعي خود را بسنجيم كه آيا كم است يا به اندازه است يا حرص است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در حدّ وظیفه هرکار سالمی که پیش آید ما باید انجام دهیم این معنی تلاش رزق به طور صحیح است و نباید در راستای طلب رزق از سایر وظایف انسانی غافل باشیم اعم از اُنس با خانواده، خدمت به پدر و مادر، صله‌ی رحم، دیدارِ دوستان، حضور در جلسات مذهبی و تدبّر در قرآن و روایات. موفق باشید

11845
متن پرسش
سلام علیکم استاد: امیدوارم خبط و خطای بنده را پیشاپیش ببخشید. استاد بنده با اعتراف به این که تمام چهارچوب های دین فهمی خود را مدیون شما هستم، ولی چه سود که از چهارچوب های اساسی شما پاسداشت تفکر است و مقلد نساخته اید تا به به بگوییم و رد شویم. حقیر نوع نگاه تاریخی شما به مسائل را درک نمی کنم. به بیانی اساسا نگاه فلسفی نهفته در تحلیل های سیاسی شما که تاریخ را مدام رو به جلو می دانید را به هیچ عنوان قابل پذیرش نمی دانم. می خواهم مثال های نوع مواجهه این چنینی شما را عرض کنم. روشن ترین مثال بحث آقای سید محمد خاتمی رییس جمهور پیشین است. شما مدام سعی دارید بفرمایید ایشان یک گام رو به جلو نسبت به دولت موقت بوده و نباید او را با موسوی هم طراز دانست. مثال روشن این مسئله این است که شما هم حتما مستحضر شده اید که رهبر انقلاب اجازه عیادت خاتمی از ایشان را در بیمارستان را با این استدلال که «خاتمی باغی بر نظام است» نفرموده اند. امری که بنده حقیر تصور می کنم شما صرفا بنا به دلایل فلسفی تان به تاریخ حاضر به پذیرش آن نبوده اید. تاریخ می تواند در صورت عدم حضور مومنان و پرداخت هزینه های پیشرفت آن به عقب گردی های مبهوت کننده ای دچار شود. احساس می کنم (تنها احساس) شما ابتدا تاریخ را رو به جلو می دانید و با این پیش فرض وقایع را بر آن منطبق می کنید و این قابل پذیرش نیست. خاتمی را رهبر انقلاب سعی داشتند نجات دهند؛ اما آن چه حاصل شد نقش اساسی ایشان در سردمداری فتنه بود. اینکه دیگر قابل کتمان نیست. نمونه واضح آن پیشنهاد رفراندوم انتخابات 88 بود که طرحی کاملا واضح برای نابودی قانون اساسی بود و رهبر انقلاب هوشمندانه آن را به طور کامل نادیده گرفتند. نوع نگاه شما به توافق ژنو و لوزان نیز از همین سنخ است. بگذارید از جایی شروع کنم که سخنان صریح رهبر انقلاب به عنوان قاضی موجود باشد؛ شما توافق سعدآباد، بروکسل و پاریس را چگونه ارزیابی می فرمایید؟ توافقاتی سراسر عقب نشینی های بی مورد که انقلاب اسلامی را به مدت دو سال گیر انداختند و رهبر انقلاب از آن به عنوان تجربه تاریخی ذکر کردند. می خواهیم منظورم را بیشتر روشن کنم؛ یک موقع است فردی تهدیدی را تولید می کند و فرد دیگر آن تهدید را تبدیل به فرصتی عظیم می کند، ساده لوحانه نیست دست کسی که تهدید را تولید کرده است ببوسیم و بگوییم جنابعالی علت مادی این فرصت عظیم بوده اید؟ توافقات سه گانه روحانی در زمان اصلاحات یک اشتباه استراتژیک بود که یکی از عوامل مهم کش دار شدن مسئله هسته ای شد که نیاز به توضیح دارد و رهبر انقلاب برای اولین بار در سیاست خارجی وارد شد و از خودش برای این کار هزینه کرد. هزینه کرد رهبر انقلاب خوب بود یا بد؟ قطعا نباید رهبر انقلاب را وارد این مسائل کرد و ایشان باید کل امت اسلام را در بعد کلان هدایت فرماید. همان روز امثال «ویلیام کریستول» این توافقات را پیروزی دیپلماتیک ایران می خواندند و اسراییل ضجه می زد که اروپا به ایران باج داد، ایران پیروز شد ولی حقیقت ماجرا چه بود؟ به قول رهبر انقلاب جز یک سری عقب نشینی مداوم حاصلی برای ملت ایران نداشت. همین دستاوردها را می توان برای آن توافقات ننگین هم بر شمرد. آن روز هم از جمله دستاوردهای توافق را عدم تحریم ایران و عدم حمله آمریکا به ایران!!! برشمردند و متاسفانه در مناظرات هم تکرار شد که ما مرد خاتمه جنگیم!!! به عبارتی استاد نمی دانم شما آن روز چه موضعی گرفته اید ولی با این نگاه می توانستید بگویید؛ به به ما خودمان را تصمیم گیر جهان معرفی کرده ایم؛(از مردی پرسیدند تصمیم گیری خانه شما چگونه است؟ گفته بود حرف آخر را من می زنم و می گویم « چشم») ما در جهان غرب حضور یافتیم؛ انقلاب وارد جهان جدید شد، ما ایران هراسی را شکستیم و به مخالفان حمله کنید که چرا جوانب موضوع را در نظر نمی گیرد و محذورات دولت را درک نمی کنید. اینها ذهنیاتی که بیش از آنکه بویی از واقعیت داشته باشد برای مانور سیاسی خوب است. جالب است بدانید ظریف در اوایل و قبل از توافق ژنو در پاسخ به پرسشی مبنی بر این که چارچوب توافق شما چیست؟ فرموده بودند همان ها که در بروکسل و پاریس گفتیم. این محل تامل نیست، حالا شما «همدلی و همزبانی» را پتک کرده اید و بر سر شاگردان خود می کوبید؟ همدلی مگر امر دستوری است، ما را در جریان جزئیات قرار دادند و یا پاسخ سوالات ما را داده اند و یا مدام فحش و بد و بیراه نشنیده ایم که حالا شما می فرمایید همدل باشید. همدلیم که می گوییم آقایان حقوقدان باسواد شجاع و شیردل این راه حل هایی که به آن دست یافته اید نابوده کننده بسیاری از ظرفیت های انقلاب است. آمریکا در اوج استیصال است؛ شما به راهبرد آینده وست پوینت اوباما مراجعه بفرمایید، یک تمدن در زمان زوال باید چنین راهبردی را تدوین کند. بعد می گویند دنیا، جامعه جهانی، قدرت های بزرگ و ... استاد بنده نه فکت شیت آمریکایی و نه سخنان ظریف را مورد استناد قرار نمی دهم ولی خود بیانیه لوزان هیچ حق غنی سازی را برای ایران در نظر نمی گیرد مگر در حد نمایشی، سمبلیک، به شدت محدود و بدون هیچ گونه صرفه اقتصادی و بدون هیچ گونه افق روشن هیچ حق تحقیق و توسعه ای برای ایران در نظر گرفته نشده است، چرا که قرار است کارخانه تولید سانتریفوژ ایران تعطیل شود و این بدان معناست که عملا ما فقط حق طراحی مفهومی داریم و گرنه کارخانه ای نیست که بتوان آن طراحی مفهومی را در عالم واقع در سطح صنعتی نشان دهیم و این همان معنای قید «تعیین سطح تحقیقات» توسط 5+1 است. توافق لوزان از باب عقب نشینی های راهبردی از مسائل کلیدی هسته ای به شدت بغرنج تر از ژنو است و از باب ابهام آلودگی، قابلیت تفسیر های متفاوت و عدم شفافیت در تکالیف آمریکا بسیار وضع اسفناک تری نسبت به ژنو دارد. ادعای شما نسبت به این که تیم مذاکره‌کننده با فرض عدم اعتماد به آمریکا جلو رفتند و در نتیجه «خطاهایی که در قرارداد ژنو به جهت اعتماد به آمریکا پیش آمد در این قرارداد جلویش تا حدّی گرفته شده است» کاملا بی مبناست و یک خوش خیالی است. اوج اعتماد به آمریکا را می توان در عدم همزمانی انجام تعهدات – برخلاف تاکید رهبری - و موکول کردن جزای تعلیق اجرای تحریم ها به شرط محال تایید راستی آزمایی های آژانس دانست. البته اگر این اتفاق افتاده بود و با فرض عدم اعتماد قرارداد بسته بودند فوق العاده بود و دلواپسان همایش «ظریف دلاور هسته ای» را برگزار می کردند ولی نمی توانیم چشمان را به روی واقعیات ببندیم و بخواهیم با انگاره های فلسفه تاریخی ساده لوح باشیم. بگذاریم و بگذریم استاد ولی ما از شما آموخته ایم که «ذات انقلاب اراده الهی است که می خواهد تاریخ جدید محمدی را شروع کند و در این راه باید جماعتی حاضر شوند تا دست الهی با آن پیچ تاریخی را به سمت کوچه های مدینه برگرداند.» استاد ما از آرمانها کوتاه نمی آییم؛ حتی اگر مجبورمان کنند برای نفس کشیدن هم هزینه دهیم و مگر این راهی نیست که در هم عهدی با انقلاب آدرس آن را فرموده بودید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «چه خوش سید دلم کردی بنازم چشم مستت را / که کس آهوی وحشی را از این خوش‌تر نمی‌گیرد». قسمت‌های آخر نوشته‌تان که متوجه‌اید انقلاب اسلامی اراده‌ی الهی است در این تاریخ که می‌خواهد توحید محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را بر عالم حاکم کند؛ تمام امید من و شما و عامل همزبانی و همدلی واقعی من و شما است و اصل نوشته‌تان صورت آزاد‌اندیشی زیبایی است که هرگز نمی‌خواهم با سخنان خود بر نظر آن جنابعالی غالب شوم. بنده معتقدم زمان ما شبیه زمان سقراط است که باید با گفتمان‌ها و دایلوگ‌های طولانی مطلب را از اجمال به تفصیل آوریم. در مورد رابطه‌ با به تفصیل‌آوردن عرایض‌ام: 1- بنده هرگز معتقد به خطی‌بودن تاریخ نیستم و در این مورد عرایضی داشته‌ام ولی معتقدم حال که انقلاب اسلامی یعنی توحید محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در این تاریخ ظهور کرده، دشمنان توحید نمی‌توانند آن را به حاشیه ببرند، آن‌ها عِرض خود را می‌برند و زحمت ما می‌دارند و این به معنای آن نیست که جریان‌های مخالف انقلاب را تطهیر کنیم، بلکه متوجه حضور انقلاب در صحنه صحنه‌ی تاریخی شویم که در آن قرار داریم تا دچار افراط و تفریط نشویم. در این مورد رهبری عزیز را حجت می‌دانم و لذا وقتی می‌فرمایند باید همدلی و همزبانی بین دولت و مردم انجام گیرد؛ نمی‌گویم این تنها وظیفه‌ی دولت است، بلکه برای خودم وظیفه‌ای را ترسیم می‌کنم و دولت هم اگر بخواهد در ذیل نور حجت دوران قرار گیرد باید برای خود وظیفه‌ای در این رابطه تعیین کند. نمی‌دانم چرا می‌فرمایید بنده «همدلی و همزبانی» را پتک کرده‌ام بر سر رفقا؟!! چرا نمی‌گویید طاهرزاده متذکر این توصیه‌ی مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» است تا ما روی موضوع فکر کنیم؟! سعی بنده آن بوده که صورت‌هایی که باید روی این موضوع فکر کرد را نشان دهم. بحث بر سر ضعف‌های گذشته که آقای روحانی هم در آن شرکت داشتند و خودشان هم معتقدند کلاه سرشان رفته، نیست. بحث بر سر تأکید مقام معظم رهبری است که تیم مذاکره‌کننده را درست ببینیم. شما ملاحظه کنید رهبری عزیز در صحبت اخیرشان در مورد بیانیه‌ی لوزان دوبار بر قابل ‌اعتمادبودن تیم مذاکره‌کننده تأکید کردند. فرمودند: «از مذاکره‌کنندگان هم با همه‌ی وجود حمایت کردم، الآن هم حمایت می‌کنم». سپس در نکته‌ی سوم سخنان خود باز می‌فرمایند: «همان‌طور که عرض کردم بنده به مجریان اعتماد دارم، این را شما بدانید، این آقایانی که مشغول کار هستند، این‌ها افرادی هستند مورد اعتماد ما، من در مورد آن‌ها هیچ تردیدی ندارم ...». آیا به این سخنان رهبری عزیز فکر کرده‌اید تا در ذیل آن به موضوع نگاه شود؟ در مورد قرارداد یا بیانیه‌ی لوزان نظر رهبری آن است که نباید مبالغه کرد. فرمودند: «بعضی‌ ستایش می‌کنند، بعضی هم مخالفت می‌کنند، به اعتقاد بنده مبالغه نباید کرد» در حالی‌که فضای سخن نیروهای اصول‌گرا از جمله سخن شما فضای مخالفتِ شدید است و این آن نیست که به ما کمک کند و همدلی را چون گل رشد دهد! در حالی‌که مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» فرمودند: «همدلی را باید رشد داد». آری سخن به درازا کشید، به فهم و بصیرت شما اطمینان دارم که متوجه هستید بنده چه می‌گویم و این عرایض بنده را حمل بر تطهیرکردن دولت قلمداد نمی‌کنید، در حالی‌که امثال بنده در رابطه با اهدافی که انقلاب اسلامی به دنبال آن است، با نگاه دولت تفاوت اصولی داریم. با توجه به این‌که یکی از کابران که همچون شما دل‌سوخته‌ی انقلاب است در سؤال شماره‌ی 11852 از وجوه دیگر از دست بنده عصبانی است وجهی دیگر از تفصیل عرایض خودم را در جواب آن سؤال مطرح می‌کنم و در این‌جا نظر عزیزان را به خلاصه‌ی سخن جناب آقای دکتر مهدی فضائلی و خلاصه‌ی مقاله‌ای که در سایت رجانیوز مطرح شده است، جلب می‌نمایم: دکتر فضائلی می‌فرماید: « چنین به نظر می‌رسد که شعار سال ٩٤ در همین آغاز سال، تحت‌الشعاع مذاکرات لوزان و بیانیه سوئیس قرار گرفت و آن‌گونه که شایسته بود مورد توجه و تبیین واقع نشد؛ البته از سوی دیگر ضرورت و تا حدودی چرایی انتخاب آن در همین ماجرا تا حدودی آشکار گردید.

نخستین سؤالی که به ذهن خطور می کند فلسفه و چرایی انتخاب این شعار برای سال جاری است، بخصوص که شاید در وهله اول و برای برخی این انتخاب قدری دور از انتظار بود چرا که نتیجه این شعار را بیشتر در سبد دولت می دیدند! غافل از این که رهبری نظام فارغ از گرایش ها و دسته بندی های رایج سیاسی و صرفا مبتنی بر مصالح و منافع ملی گام برمی دارد و همگان را نیز به همین نگاه فرامی خواند، در این جملات رهبری که در یکم فروردین امسال و در جوار ملکوتی حضرت ثامن الحجج(ع) بیان شد، دقت کنید: «در جامعه ما، در کشور عزیز و پهناور ما، اسلام با هر منشأ اجتماعی افراد و با هر سلیقه اجتماعی، از همه ما انسجام، هم افزایی و به یکدیگر کمک کردن را می خواهد.

دولت ها در نظام اسلامی باید مورد حمایت مردم قرار بگیرند؛ حتّی از سوی آن کسانی که به این شخص خاص در دولت رأی ندادند هم باید مورد پشتیبانی و حمایت قرار بگیرند؛ این حرفِ حقیقی و چکیده معنای انسجام اجتماعی و ملّی در کشور اسلامی ماست.

اما چرایی این نامگذاری؛ رهبر انقلاب در همین سخنرانی اول فروردین در حرم رضوی به نوعی پاسخ این پرسش را این گونه دادند: «همه باید به عنوان یک واحد، با دولتی که مسئول کار و بر سر کار است اتحاد کلمه نشان بدهند و به آن کمک کنند؛ مخصوصا در آن مواردی که کشور با مسائل مهم و چالش های مهمی روبه روست.»

و در بخش دیگر همین بیانات مجددا فرمودند: «عرض کردیم این وقتی اهمیت پیدا می کند که فرصت های بزرگی در اختیار است و چالش های بزرگی را انسان انتظار می برد؛ امروز از همین روزها است. امروز، هم فرصت های بسیار بزرگی داریم، هم چالش هایی در پیش روی ماست که بایستی با این چالش ها برخورد کنیم و با کمک این فرصت ها، بر این چالش ها به توفیق الهی پیروز بشویم.» بنابراین علت انتخاب این عنوان برای سال جاری، در پیش بودن فرصت ها و چالش های بزرگ است.

اقتصاد ملی که دشمن چند سالی است با تمرکز و ایجاد اخلال در آن در پی اهداف سیاسی خود و تحریک مردم و ایجاد آشوب است، موضوع هسته ای که باز هم دشمن، متجاوز از یک دهه است آن را بهانه قرار داده و می کوشد تا هم ما را از این فناوری محروم سازد و هم در استقلال سیاسی و غرور ملی ما خلل وارد کند، انتخابات مجالس خبرگان رهبری و شورای اسلامی که همچون همیشه حساس و تعیین کننده خواهند بود و دشمن کوشش خواهد کرد تا آن را به چالش و تهدید تبدیل کند و سرانجام برنامه ششم توسعه، مهم ترین موضوعات و رویدادهای سال جاری هستند که فرصت ها و چالش های پیش رو متناسب با رفتار ما از دل آنها سر برمی آورد و همه آنها نیازمند همدلی و همزبانی اند تا بتوانیم از فرصت آنها حداکثر استفاده را ببریم و بر بعد چالشی آنها با حداقل هزینه تفوق یابیم.

پرسش دوم، چگونگی تحقق این شعار است. طبیعتا راهکارهای متفاوتی متناسب با موضوعات برای تحقق همدلی و همزبانی دولت و ملت وجود دارد که هر کدام در جای خود باید مورد بررسی قرار گیرد، اما به طور مثال، در عرصه اقتصاد می توان با همدلی با مردم به توانمندی ها و استعدادهای درونی نظام و مردم اتکا و آن را به یک فرصت بی نظیر تبدیل کرد و می توان علاوه بر پذیرش خفت و زیرپا گذاشتن عزت و غرور ملی، همواره کشور را در معرض تهدید تحریم دشمن قرار داد.

منتقدان دولت و دولت یا می توانند نگاه خصم آلود به یکدیگر داشته باشند و یکی در جهت تخریب دولت و بی اعتماد کردن مردم به دولت گام بردارد و آن دیگری هم منتقدانش را آماج تعابیر زشت و اهانت آمیز قرار دهد و به گونه ای رفتار کند که این احساس تقویت شود که دولت با دشمنان این ملت تعامل سازنده در پیش گرفته است و با منتقدان دلسوز داخلی به تخاصم روی آورده است یا هردو با حفظ موضع اما با رعایت اخلاق و جوانمردی و انصاف، تعامل با هم را در دستور کار قرار دهند.

به هر حال، نخستین روزهای سال ٩٤ را می گذرانیم و اگر چه با سرعت سپری خواهد شد اما هنوز تا پایان سال روزهای زیادی مانده است، امید آن که هم دولت و هم ملت بویژه جریان های سیاسی و خواص، ضمن بی تفاوت نبودن، نظارت کردن، انتقاد کردن و تذکر دادن در چارچوب منطقی و با اهتمام در مسائل اساسی کشور، خشم مقدس خود را در مقابل دشمن به کار گیرند و در داخل همدل و همزبان باشند تا رهنمود قرآنی «مُحَمَّدٌ رَسولُ اللَّهِ وَالَّذینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» نمود عینی پیدا کند. «مهدی فضائلی»

 رجا نیوز در مقاله ای تحت عنوان: «نظام‌سازی اجتماعی، نتیجه‌ی ارتباط دوسویه‌ی دولت و ملت » می گوید: نظام­ سازی گوهری است که از دل دریای جامعه بیرون کشیده می­شود و صیاد ماهری می­خواهد که بتواند آن را بیرون بکشد. نظام انقلاب اسلامی که با وجود موانع سیاسی و نظامی بسیار، تا امروز بر ثبات و کارایی خود افزوده است، به بازآفرینی خویش در نسل­های آینده نیاز دارد و این مهم، در سخنان رهبر معظم نظام در آغاز سال ۱۳۹۴ در مشهد، مورد تأکید قرار گرفته است و این نشان می­دهد تحولی درونی در جریان است. تحولی که مقصود آن، بازآفرینی و در صورت لزوم، واسازی نقش­ها و کارکردهای نظام اجتماعی به‌منظور تداوم و بهبود عملکرد نظام است. نصرت الهی در متن نظام‌  اجتماعی اسلامی تحقق یابد و به افزایش انسجام اجتماعی معطوف است و این انسجام در حمایت مردم از دولت و خدمت دولت به مردم یا همان همدلی و هم‌زبانی این دو دیده شده است که با یکپارچگی مردم و پشتیبانی آنان از دولت قانونی و نیز انتقاد برپایه‌ی منطق و نه اهانت و تحقیر، ممکن می‌گردد. روی­هم­رفته، انسجام و ارتباط اجتماعی و قلبیِ میان آحاد مردم، نقطه­ی اتکای نظام اسلامی دانسته شده است. نه همان اندازه که نظام­سازی ضرورت دارد؛ انسجام بین نیروهای انقلاب نیز ضرورت دارد، اگر انسجام اجتماعی کافی نباشد، اگر در میان مردم و یا در رابطه­ی میان مردم و دولت، فضای تنش­آلود، اعم از استبداد، تهدید، توهین، تحقیر یا بی­تفاوتی برقرار باشد، راهی به عدالت و پیشرفت نخواهیم یافت. اینک باید ببینیم که نظام اجتماعی چیست و چگونه ممکن است نسل‌به‌نسل تداوم و بهبود یابد، بدون آنکه درگیر خشونت و فروپاشی شود.

ارزش‌ها، گرایش‌های مشترک و عنصری اخلاقی و سبب­ساز همبستگی جامعه‌اند، از مهم­ترین آسیب­ها برای انسجام نظام اجتماعی این است که ارزش‌های آن تضعیف شوند. مسئولانی که وظیفه‌ی حفظ ارزش­ها را برعهده دارند، می‌بایست هنر آفرینش هنجارهای متناسب با محیط را داشته باشند. ارزش‌ها روح قوانین اجتماعی‌اند. هرچه این اهداف بیشتر مورد پذیرش افراد جامعه باشند و وسایل رسیدن به این اهداف نیز بیشتر مورد توافق باشند، افراد جامعه هم‌نواتر و انسجام نظام اجتماعی بیشتر و سطح تنش در جامعه کمتر است. معنای همدلی و هم‌زبانی نیز جز این نیست. همدلی حکایت از ارزش­های مشترک و خواست درونی دارد.

رهبری اشاره نمودند. بزرگ­ترین معروف­ها عبارت هستند از: نظام‌سازی، اعتلای فرهنگی، سلامت اخلاقی، سلامت محیط خانواده، فرزندآوری به شرط تربیت درست و فراهم­ آوردن امکانات برای نسل بعد، رونق دادن اقتصاد و تولید و ایجاد عدالت اقتصادی، گسترش علم و فناوری، ایجاد عدالت قضایی، وحدت­آفرینی در ملت، اقتدارآفرینی برای کشور و از این قبیل امور. موفق باشید.

11699

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام محضر استاد: بنده طلبه هستم و بسیار مطالب شما را دنبال کرده و همین حالا هم این کار را می کنم. خواستم از محضر شما اجازه بگیرم که آیا اشکالی ندارد بنده از کتب و صحبتهای شما در منبر و تدریس استفاده کنم؟ مخصوصا در منبر؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر حرف حسابی در آن نوشته‌ها هست که از من نیست تا من اجازه دهم؛ از لطف خدا است و خداوند دوست دارد سخنان خوب را منتشر کنیم، و اگر حرف ناحسابی در آن است که خداوند مرا ببخشد، شما هم برایم دعا کنید. موفق باشید

10546

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
ضمن تشکر از پاسخگویی به سوالات و آرزوی توفیق روز افزون در پناه خداوند: جزوه حضرتعالی در خصوص حرام بودن مجسمه در منزل را مطالع کردم. سوال: روی مبلمان منزل ما عکس انسان و حیوان کارشده (در قسمتهای چوبی پایه آن) آیا اشکال دارد؟ باز هم از تمام کتابهای خوبتان سپاسگزارم اجرکم عندالله.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا عرض کنم که اکثر فقها وجود مجسمه را در منزل مکروه می‌دانند و نه حرام، و البته فتوای مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» نیز تغییر کرده و ایشان وجود مجسمه در منزل را بی‌اشکال می‌دانند. البته این بدان معنا نیست که ما بنا بر روایاتی که در آن جزوه عرض شد احتیاط نکنیم. حال تا آن‌جا که ممکن است سعی کنید عبادات خود را در آن اطاقی که آن مبل‌ها هست انجام ندهید. موفق باشید
10528
متن پرسش
سلام علیکم: ضمن عرض خدا قوت و تشکر از حوصله حضرتعالی، تقاضا دارم در صورت صلاحدید توضیح بفرمایید: آیاحضور حضرات معصومین (ع) و بالتبع حضور برخی از اولیاءالهی در چند مکان در یک زمان واحد، اگر با بدن مادی (نه مثالی) باشد، مواد اولیه آن از طبیعت تأمین می شود و یا صرفا بصورت انشاء و ایجاد است. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی اولیاء الهی حاکم بر عالم ماده شدند و در مبادی ایجاد عالم مادی حاضر شدند، در هر جای عالم ماده نیز می‌توانند بدن مادی ایجاد کنند. کاری که عاصف‌بن‌برخیا در رابطه با تخت جناب بالقیس کرد و بنده در شرح بحث «حرکت جوهری» در این مورد و در رابطه با طیّ الأرض، عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
10293

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد گرامی سلام علیکم: عرض خدا قوت استاد إن شاءالله دوشنبه عازم زیارت نورانی شمس الشموس سرور و مولایم آقا امام رضا روحی و ارواحنا فداه هستم از برای این زیارت شور و حال وصف نشدنی دارم. و بنا دارم این زیارت به نیابت از حضرت ولی عصر (عج) باشد برای برنامه ریزی روز های زیارت سعی دارم به توصیه های شما در جواب سوال شماره 8536 عمل کنم ان شاء الله، اما اتفاق مبارکی که برای من رخ داده اینکه قبل از محرم عازم حرم امام رضا علیه السلام هستم که از قبل بنا داشتم اذن محرممان را از حضرت علی بن موسی بگیرم لذا استاد گرامی از شما تقاضا مندم با توجه به نزدیکی محرم و تشرف ما به حرم امام رضا و آرزوی پیاده روی اربعین تا کربلا که عمریست دل ما را لک زده توصیه ای، فرمایشی و... هر آنچه که برای نهایت استفاده از وجود مقدس امام رضا برای ورودمان به محرم مد نظرتان هست بفرمایید. اگر توصیه ی دیگری هم دارید بفرمایید. مخصوصا برای گرفتن زیارت امام حسین علیه السلام در اربعین إن شاءالله امیدوارم بر سر ما منت نهاده و مارا راهنمایی کنید تا از این زیارت نهایت استفاده را ببریم و کلا با زیارت های گذشته ام متفاوت باشد. استاد دعاگوتون هستم إن شاءالله امیدوارم تا قبل از سفر ما که دوشنبه هست جوابم را بدهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در چند روزی که آن‌جا هستید هر روز به صورت کامل زیارت کنید. اعم از اذن دخول تا نماز زیارت با سوره‌های یس و الرحمن و دعای زیارت. استمرار هر روزی موجب می‌شود که در هر روز برکات جدیدی شامل حالتان شود. موفق باشید
10080
متن پرسش
سلام: جاهای مختلفی دیدم که حضرت علی(ع) را به عقل کل و حضرت زهرا(س) را به نفس کل نسبت داده اند. آیا منظور از عقل کل، تعین اول و ثانی است و منظور از نفس کل تعین های خلقی است؟؟ و یا اینکه منظور از عقل کل و نفس کل نفس رحمانی است با این تفاوت که عقل کل، حالت اندماجی نفس رحمانی است؟؟ در عرفان داریم که بین قوس صعودی و نزولی فرق هایی است. از طرفی روایت داریم که «اول ما خلق الله نوری» آیا مربوط به قوص صعود است یا قوس نزول؟؟ در جایی خواندم که در مسیر قوس نزول همه حقایق از جمله خوبی ها و بدی ها مندمج بوده اند، مثل انسان ها که حقیقت همه انسانها یکی بوده است، فرعون و موسی، پیامبر و ابوجهل و .. همه یکی بوده اند و بعد از اینکه آمده اند در این دنیا با انتخاب های خودشون ،خوبی از بدی جدا می شود و فقط خوب ها به اون جایگاه اصلی برمی گردند و یکی از دلایل خلقت و آورده شدن انسان به عالم ماده همین بوده است که خدا دوست داشت، کمالات خود را صاف و زلال مشاهده کند ولی چون همه حقایق یکی بود، خودش یک نقص به حساب می آمد و انسان را آورد در دنیا که انسان های خوب کمالات خود را بالفعل کنند و خداوند در آینه این انسان ها کمالات خود را مشاهده کند. با این توضیح آیا نور محمدی(ص)،به قوس صعود برمی گردد یا به قوس نزول؟؟ اگر به قوس صعود برمی گردد، جایگاه حدیث(اول ما خلق الله نوری) کجاست؟؟ ممنون یا علی مدد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید تطبیق جایگاه اولیاء الهی با مقاماتی که در اصطلاحات فلسفی و عرفانی مطرح است، کار آسانی نیست به‌خصوص که بعضاً تعریف‌های متفاوتی از اصطلاحات عرفانی و فلسفی در میان است و یا با اعتبارات مختلفی موضوع مورد نظر قرار می‌گیرد از جمله همین نکته که می‌فرمایید در قوس نزول همه‌ی حقایق مندمج‌اند. زیرا این اندماج به معنای شخصیت‌های مجزای افراد نیست، بلکه نظر به درجه‌ی وجودی افراد دارد و نه شخصیت مجزای افراد به همان معنایی که حقیقت محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» جامع همه‌ی مراتب وجود است و «چون که صد آید نود هم پیش ما است» و اوّلُ ما خلق‌اللّه به معنای واسطه‌ی فیض در هستی مسیر تجلی انوار الهی به همه‌ی مخلوقات است. شاید بد نباشد تعبیری که برای مولا علی«علیه‌السلام» در رابطه با تعیّن اول و زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها» در رابطه با تعیّن ثانی می‌فرمایید ولی به اعتبار مظهریت در حالی‌که این ذوات مقدس در مقام خود همه در فنای ذاتی و تعیّن اول جای دارند. در مورد راز خلقت بحث نقص رسا نیست، بلکه بحث انگیزه‌ی نظرکردن حضرت حق خود را در اسماء بهتر است که در فصّ آدمی مورد بحث قرار می‌گیرد. نور محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» از نظر تکوین به قوس نزول برمی‌گردد و از نظر تشریع به قوس صعود که این خودش عرض عریضی نیاز دارد. موفق باشید
9512
متن پرسش
سلام حضرت استاد: خسته نباشید. من در دوران دانشجویی همزمان با مطالعه جدی در حوزه معرفت نفس و اخلاق از یک دفتر برنامه ریزی هم برای ثبت گناهان و کنار گذاشتن نقاط ضعف از یک سو و فضایل اخلاقی و کارهای خوب از سوی دیگر استفاده می کردم، این دفتر امکان رصد کردن پیشرفتم را به من می داد و می توانستم حال امروزم را با روز قبل و همینطور هفته ها را با هم وسالها را با هم به من می داد. در سایه این دفتر و محاسبات شبانه توانستم ویژگیهای زیادی بدست آورم ولی در مشکل بزرگی و به خاطر تلقین اطرافیان و بعضی روحانیون به اینکه تو با این همه برنامه و این میزان مطالعه تازه این شدی!متاسفانه به داشته هایم شک کردم و همه چیز را آرام از دست دادم و بعد هم من و هم دیگران متوجه شدند من چه داشتم. حالا 2 سال است دوباره شروع کردم و خوب پیشرفت کردم البته کتب شما کمک زیادی به برگشت مجدد من کرد. می خواستم با احتیاط به بعضی از دوستان اهل نظم پیشنهاد کنم ولی به تایید شما مبنی بر درست بودن کارم نیاز دارم. این دفتر علاوه بر مزایای فوق جلوی از دست دادن ویژگیهای خوبی را که کسب کرده ای یا گناهانی را که کنار گذاشته ای در حوادث، می دهد، باید ابتدای دفتر یک لیست از خوبیهایی که باید کسب کنی بدی هایی که باید کنار بگذاری به عنوان چشم انداز داشته باشی و ضمنا بعد از مطالعه جدید و یاد گرفتن خوبیها و بدیها و مخصوصا مباحث شما باشد و مراقب یاس و غرور هم باید بود که احتمال مایوس شدن بیشتر است. همانطورکه امام(ره)فرمودند بدون برنامه ریزی نمیتوان در اخلاق و علم به جایی رسید.
متن پاسخ
. باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی بزرگان جهت طی منازل سلوک از دو جهت برنامه‌ریزی داشته‌اند؛ یکی از جهت سیر از عقاید باطل به سوی عقاید حقه که عرفان نظری متکفّل آن است و دیگر از جهت سیر از رذائل اخلاقی به سوی فضائل اخلاقی که عرفان عملی مثل منازل‌السائرین متکفّل آن می‌باشد. امیدوارم خداوند به همه‌ی ما توفیق دهد که در این دو مسیر کوتاهی نکنیم حال به هرشکلی که باشد. در ضمن جدولی که ایمیل کردید باز نشد. موفق باشید
9383
متن پرسش
سلام علیکم: طاعات و عبادات قبول بنده دختر مجردی هستم که سن ازدواجم هم بالا رفته و از مباحث شما هم بهره مندم. یه مطلبی که می خواستم برای شما بازگو کنم این است که آیا ازدواج هم طلب است؟ نمی دانم چرا از عمق وجود راضی به این کار نشدم تا بحال. در صورتی که واقعا هم علاقه مندم بتوانم همسر خوبی و مادر خوبی از هر لحاظ باشم. آیا در این کار من حکمتی است؟ خواهش می کنم در این شبهای عزیز بنده را هم دعا کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعا می‌کنم و شما هم از خدا بخواهید که اگر مصلحت‌تان ازدواج و مادرشدن است، لطف خود را دریغ نفرماید. ولی همواره به آن‌چه خدا برای شما خواسته راضی باشید. موفق باشید
8925
متن پرسش
با سلام و احترام: 1) نیمه ی شعبان هیچ کاری نکردم حتی یک سلام به امام ندادم ، چون کسالت داشتم و حالم خوب نبود. اگر هم کسالت نداشتم احتمالا مشغول درس خواندن می شدم. چه کنم با این قلب غافل که خدا رو فراموش کرده و خدا هم آن را فراموش کرده ؟؟؟ با نفس امااااااااااااره چیکااااااااار کنم که خودش رو جای من گذاشته؟؟؟ و من متوجه نمی شم؟؟؟؟؟ 2) استاد دلم از مصائب روزگار سخت رنجیده خاطر شده، امروز چند گزارش از زندان اوین خوندم. تصور ما اینه که هر کس آن جاست واقعا مجرم است، در حالی که درصد زیادی از افرادی که به خاطر جرایم مالی در بند اونجا هستن قربانی نظام ناکارآمد اقتصادی هستن. استاد از ظلم ها خیلی دلم شکسته و رنجور شده. این ها که چیزی نیست، بیشتر از همه، از جنایات گروهک داعش، شدیدا رنجور گشته ام. همین طور از باقی بی عدالتی ها و ظلم ها (چه در کشور خودمان چه در منطقه و مهم تر از همه جنایات آمریکای خونخوار). به راستی چه باید کرد؟ غم و غصه، و گاهی ترس، نفرت از داعش و آمریکا و ظالمان در هرج ای جهان که باشند، وجودم رو تسخیر کرده. به راستی خدااااااااا، اون بالاااااااااا همه ی این ظلم هااااااا رو می بینه؟؟؟؟؟ استاد با دل رنجور و دلشکسته ام چیکاااااااااار کنم؟؟ استاد فکر می کنم تنها چیزی که می تونه به من کمک کنه اینه که ظلم ها رو بتونم درست تحلیل کنم. مثل حضرت امام خمینی ( روحی له الفداه ) که وقتی با مصیبت از دست دادن فرزند روبرو شدن، اون رو از الطاف خفیه ی الهی دیدند. به راستی این چه بینشی است و چگونه بدست آمده!!!؟ استاد مشکل عمده ام این است که اصلا جایگاه هیچ چیزی در نظام هستی رو درک نمی کنم و شرمنده می شوم اگر بگویم با نا امیدی تسلیم شیطان رجیم و ملعون گشته ام. نا امیدم از اینکه درکی نسبت به جایگاه این ظلم ها داشته باشم. فقط می سوزم و به عجز خود می نگرم. چه کنم استااااااااااااد؟؟؟؟ ساعاتی نگذشته که سیدرضا بطحائی روحانی ایرانی مقیم نجف اشرف در راه بازگشت از سامرا به همراه خانوادشون، توسط گروهک داعش سربریده شدن و جام جهانی 2014 همچون سری های قبل خودش رو این بار با حمله ی داعش تزئین کرد. گاهی با خودم میگم به درک، بگذار داعش که همین نزدیکی است به ایران هم برسد تا هم ما شهید شویم و از این بی خدایی نجات پیدا کنیم هم کسانی که شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران سرمیدادند بفهمند چقدر آدم های بی سوادی هستند. استااااااااد به داااااااااد ماااااااا برسید، خداااااااااایی که در این نزدیکی است کجاااااااااااست؟؟؟؟؟؟ که با کسانی روبروییم هزاران مرتبه بدتر از اونهایی که پهلوی فاطمه (س) رو شکستن. استاد دیروز برگی از تاریخ حضرت زهرا (س) رو می خوندم. عمده ترین مطلبی که توجهم رو در اوج ظلم هایی که به حضرت زهرا (س) و حضرت علی (ع) شده جلب کرد، نفهمی و خریت ظالمان بود، انگار اصلا آدمای ظالم در طول تاریخ، قلب ماهیت دادن و حرف حالیشون نمیشه. استاد لطفا ضمن اینکه به من راهکار ارائه می دین لطف بفرمایید بگید چی شده که این ها این ظالم ها این طوری قلب ماهیت شده ان؟ و هیچ اثری از انسانیت در اونها باقی نمونده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ افراد ظالم از کجااااااااااا به کجااااااااااا رسیدن و چطور شده که این جوری شدن؟؟؟؟؟؟؟؟ اوباما چه گناهی توی زندگیش کرده که در رأس شیاطین دنیا قرار گرفته؟؟؟ وهابی ها از کی و چراااااا این طوری شدن؟؟؟ آغاز خریت و زبان نفهمی این ظالم ها کجاست؟؟؟ خیلی شرمنده که طولانی شد سوالم آخه خیلی دلم خونه. گستاخی و بی ادبی من رو ببخشید استاد آخه خیلی ناراحتم.
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: در حمله‌ی مغول به ایران که مغولان چون طوفانی مردم را درو می‌کردند، شخصی از «نجم الدین کبری» پرسید پس کجا شد خدایی که بنا است مسلمانان را در پناه خود گیرد؟ شیخ گفت: خدا در این مرحله با اسم غنی خود تجلی نموده است و باد غنای او وزیدن گرفته، در این حال اولیاء الهی نیز خود را در امان نمی بینند. حتی مغولان به او امان دادند که از شهر خارج شود و او گفت: من با این ملت یک عمر زندگی کرده‌ام و با همین ملت خواهم مرد. ما به اندازه‌ای که متعهد به دستورات الهی باشیم، امورات دنیایی و آخرتی‌مان سر و سامان می‌گیرد و خداوند هیچ ضمانتی نکرده است که به اسم مسلمان به انوار الهی که در متن اسلام هست، پشت کنیم ولی از بی سر و سامانی جدا گردیم. حال چه این بی سر و سامانی در زندان‌های ما باشد و چه در مبلغین افراطی شیعه که به جنگ شیعه و سنی دامن می‌زنند. راه‌کاری که امروز خداوند در مقابل ما قرار داده است راه‌کارِ وفاداریِ همه‌جانبه نسبت به انقلاب اسلامی و رهنمودهای ظریفی است که رهبری عزیز در جلوی پای ما قرار می‌دهند و همه‌چیز خبر از آن می‌دهد که انقلاب اسلامی همراه با نیروهای اصیل این انقلاب با پیروی از آن رهنمودها در آینده‌ای بسیار نزدیک از این‌همه بلایی که شما متذکر آن شده‌اید عبور خواهند کرد. آیا تا به حال به این جمله‌ی مقام معظم رهبری فکر کرده‌اید که چرا بعد از پیروزی آقای روحانی فرمودند: ما کارهای زمین‌مانده‌ی زیادی داریم، باید به آن‌ها بپردازیم؟ آیا کارهای زمین‌مانده‌ی ما تربیت نسلی نیست که نسبت به رعایت دستورات اسلامی به جامعه و حقوق افراد حساسیت کامل داشته باشند؟ موفق باشید
8876
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت استاد عزیز درباره استغفار های امامان علیهم السلام گفته می شود اینها للدفع است. بخاطر مشغول شدن به کثراث و در آمدن از آن وحدت خاص، بخاطر وظایف شرعی و وجودک ذنبک می باشد که البته بسیاری از ادعیه آن بزرگواران با این سه دلیل توجیه می شود، اما فرازهای زیادی هم دیده می شود که در این سه مورد قابل گنجاندن نیست مثلا حضرت امیر علیه السلام در دعای کمیل میفرمایند «خدعتنی الدنیا بغرورها. و لا تفضحنی بخفی ما اطلعت علیه فی سری.... ما عملته فی خلواتی من سوء فعلی» براستی خداوند چه عملی از حضرت سراغ دارند که ایشان می خواهند خداوند آن را رسوا نکند و برای ایشان در خلواتشان چه سوء فعلی متصور است و یا می فرمایند: «خالفت بعض اوامرک..... فتجاوزت... بعض حدودک» می بینیم که امام می فر ماید من در بعضی حدود تو مخالفت کردم. آیا واقعا امری و حدی هست که خداوند در هر بعدی فرموده باشند و امام علیه السلام مخالفت فرموده باشند و یا «لم احترس فیه من تزیین عدوی» و بسیاری موارد دیگر که در ادعیه این ذوات مقدسه و جود دارد توجیه اینها چه می تواند باشد؟ با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: وقتی حقیقت حق در ذات خود بر اساس «وحدت وجود» آن است که جز حق نیست و حق است که از طریق عین ثابته‌ی مخلوق در نزد خود ظهور کرده و همه باید بالحق به جنبه‌ی حقانی مخلوقات که تجلی حق از طریق عین ثابته‌ی مخلوق برای حق است، عالم را بنگریم، حال اگر یک لحظه کوچک‌ترین اصالتی به مخلوقات بدهیم، در همان لحظه دنیا با ما خدعه کرده و حضرت از طریق «خَدَعَتْنِی الدُّنیا بِغرورِها» دارند متذکر این خطر برای خود در محضر حق می‌شوند که در این حدّ هم نمی‌خواهم به چیزی اصالت بدهم. و حضرت سید الشهداء و در همین راستا در دعای عرفه اظهار می دارند « إِلَهِی تَرَدُّدِی فِی الْآثَارِ یُوجِبُ بُعْدَ الْمَزَار» از حق می‌خواهند در همین حدّ هم که در سرّ خود چنین گرفتاری برایم پیش آید که مخلوق را جدای از تو بنگرم مرا مصون بدار که این خلاف امر تو است که باید در عبودیت خود تنها تو را عبادت کنم و هیچ نحوه استقلالی به هیچ‌چیز حتی یک لحظه نداشته باشم. که این از ظریف‌ترین نحوه‌ی ارتباط مخلوق با خالق است و حضرت تا این حدّ نسبت به تحقق آن حساس‌اند. در اصطلاح عرفا هست که وقتی سالک می‌تواند در مقام تعیّن اول و فناء در فناء حاضر باشد، حضور او در مقام تعیّن ثانی و نظر به اسماء، یک نوع گناه به حساب می‌آید و همواره در مقایسه با عظمت حق از نقص عبودیتِ خود غافل نیستند تا آن‌جا که اظهار می‌دارند: «ما عَبَدْناک حقَّ عبادَتِک». موفق باشید
8535
متن پرسش

بسمه تعالی: سلام علیکم: با تبریک به مناسبت میلاد انسان کامل حضرت مولی‌الموحدین«علیه‌السلام» . در روزهای اعتکاف در حین دعاگویی به شما، از جواب‌دادن به سؤالات عزیزان معذور هستیم. موفق باشید التماس دعا

متن پاسخ

بسمه تعالی: سلام علیکم: با تبریک به مناسبت میلاد انسان کامل حضرت مولی‌الموحدین«علیه‌السلام» . در روزهای اعتکاف در حین دعاگویی به شما، از جواب‌دادن به سؤالات عزیزان معذور هستیم. موفق باشید التماس دعا

8357

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باعرض سلام .می خواستم تحلیل جناب عالی رادرموردثبت نام ۹۷درصدی مردم دربحث یارانه نقدی رابدانم.ایامی توان نتیجه گیری کرد که مردم ماباتمام تفاوت هاواختلاف سلایقی که باهم دارندمخالف اجرای شیوها وبرنامه های غربی دراقتصاد کشور هستند.؟ایا میتوان گفت مردم یک نه بزرگ به اقتصاد سرمایه داری گفتند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حرف درستی است.
7627
متن پرسش
سلام استاد، ببخشید جسارت نباشد ، شما نمی خواین در کلاس های متاریدینگ شرکت کنید ؟ چرا ؟ فقط و فقط در راستای اهداف آینده ی انقلاب اسلامی.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در عین آن‌که ابهامات زیادی نسبت به روش فوق برای بنده هست از جمله این‌که آیا به قول خود آقایان انسان واقعا در این روش قدرت حل مسئله را پیدا می‌کند. معتقدم ما بیش از آن‌که باید در حوزه‌ی کثرت‌ها قدرت جمع داشته باشیم باید خود را طوری تربیت کنیم که در حوزه‌ی عقل و قلب ورود نماییم که در آن حوزه‌ها اساساً حقایقی در معرض نفس ناطقه‌‌ی ما قرار می‌گیرد که ملکوت حوزه‌ی کثرت‌ها به حساب می‌آیند. با این‌همه تمرین بدی نیست و بهانه‌ای است برای سریع‌خواندن. فکر نمی‌کنم از نظر سنی و موضوعاتی که متوجه آن‌ها هستم بتوانم وارد این نوع آموزش‌ها بشوم. حتی در دوره‌ی مدیریت حافظه که شرکت کردم به جهت این‌که نتوانستم در آن فضا خود را نگه دارم اکثر مطالبی که از آن طریق به‌دست آوردم که به قول خودشان استفاده از نیمکره‌‌ای از مغز بود که تصاویر را ثبت می‌کرد، از دست دادم. موفق باشید
6963
متن پرسش
سلام علیکم بنده مشغول تحصیل در رشته کامپیوتر هستم .از سال سوم راهنمایی می خواستم وارد حوزه شوم ولی بدلیل مخالفت مادرم نرفتم . دوباره سال اول دبیرستان امتحان ورود به حوزه را دادم و بازهم به دلیل مخالفت نرفتم . گفتند حیف است تا دیپلم بخوان بعد برو حوزه. پیش دانشگاهی را خواندم و امتحان ورود به حوزه را دادم ولی باز به دلیل بی لیاقتی ام نرفتم. دانشگاه قبول شدم .از ترم سوم با مباحث معرفتی شما از جمله غرب شناسی و انسان شناسی آشنا شدم و واقعا بعد از یک سال عزم ورود به حوزه دارم. و الان ترم پنجم هستم . این بار واقعا راجع به حوزه تحقیق کردم . شما در سخنرانی انگیزه طلبگی فرمودید:" اگر یک واحد دیگر دارید، تا مهندسی را بگیرید و خدا طلبه شدن را در قلب شما انداخت معطل نکنید" من خودم فکر کردم هر چه بگذرد خسران است.موانعی پیش رو دارم . با سربازی چه کنم .نمی دانم اگر الان بخواهم وارد حوزه شوم باید بروم سربازی یا نه؟ اگر راه حلی هست لطفا راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هرحال اگر علاقه به حضور در حوزه را خداوند در قلب شما انداخته آن را دنبال کنید، هرچه می‌خواهد بشود، بشود. موفق باشید
نمایش چاپی