بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
38170

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و نور: امیدوارم حال استاد گرامی خوب باشد. سوالی دارم: وقتی بررسی می‌کنم احوال خودم رو در نماز، اخیرا در نماز خیلی در خودم هستم، غرق در افکار خودم هستم، دارم نماز میخونم اما هیچ اتصالی با خداوند و بیرون از خودم ندارم. دائما درون خودمم، در افکار خودمم، زبان به اذکار می‌چرخد و بدن حرکات نماز را انجام می‌دهد اما هیچ اتصالی بین خودم و بیرون از خودم و توجه به خدا نیست حال بدی دارم. حس می‌کنم این نماز اول وقت، هیچ فایده‌ای نداره وقتی خدا رو حس نمی‌کنم در نماز. خودم رو در حضور او حاضر نمی‌بینم. من در خودم حاضرم همانطور که در حال غیر نماز و دور از دیگران در افکار خودم هستم، در نماز هم همانطور هستم لطفا بفرمایید علت چیست و درمان چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت الله بهجت فرموده بودند در این رابطه روغن چراغ کم است یعنی قبل از نماز در امورات زندگی باید مواظب بود طوری وارد شویم که همواره حضور ما و خداوند در میان باشد تا در نماز آن حضور، با گشایش بیشتر پیش آید. کتاب «آداب الصلواۀ» حضرت امام خمینی نکات ظریفی دارد. شرح کتاب روی سایت هست. موفق باشید

38162

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: ببخشید آقای حسین نوروزی یکی از روحانیونی هستند که جلسات خودشناسی دارند و با آقای دولابی در ارتباط بودند ایشون در یکی از جلساتشون گفتند در زمان حیات آقای دولابی من به آقای دولابی گفتم حاج آقا شما مردید و در بهشت هستید و از همان بالا دارید صحبت می کنید شما باید بیایید پایین و دست مردم را بگیرید و یکسری بحث های دیگر، آیا کسی که به مقاماتی می رسد و دریچه حقیقت به رویش باز می‌شود بازهم احتمال خطا و اشتباه دارد کلا این مسیر چگونه است ایشون در یکی دیگر از جلساتشون می گفتند کمتر عالمی را پیدا می کنید که بتونه شما را با خدا آشنا کنه‌.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: والله اعلم!!! موفق باشید

38077

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد خدا قوت: ۱. پیشنهاد می کنیم که تمام یا اکثر کتابهای جنابعالی را همکاران تبدیل به کتاب صوتی جهت استفاده بیشتر نمایند. ۲. درضن اکثر کتابهای چاپ شده شما با قلم ریز انتشار یافته که خواندن را مشگل کرده است دستورفرمایید برای چاپ های بعدی با قلم درشت و قابل خواندن همه باشد. با تشکر

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: رفقا در هر دو مورد بررسی‌هایی کرده‌اند ان شاءالله که به بهترین نتیجه برسند. موفق باشید

38050

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و ادب: در اذان و اقامه چه تفاوتی بین مفهوم باطنی تکبیر اول و آخر اذان (بعد از شهادتین و دستور به نماز و فلاح....) می باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تکرار چنین اذکاری هرکدام، مقدمه می‌شوند برای درک حضور شدیدتری که آن اذکار متذکر هستند. در تکبیر آنچه در میان می‌آید کبریایی اوست و وسعت آن کبریایی. موفق باشید

38001

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در بحث حضور مجرد سوالی داشتم. شما اثبات کردید که نفس انسان در تمام بدن حاضر است که آن را قبول کردم. اما شما چگونه می‌توانید اثبات کنید که مثلاً نفس خود شما در تمام این موجودات کره ی زمین حاضر است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحثِ تجرد نفس همانی است که در جواب سؤال شماره 37999 مطرح شد و در آن بحث، حضور ما در تمام موجودات مطرح نیست. موفق باشید

37977

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد: نظرتان راجع به نوشته آخر آقای رنانی راجع به اصفهان چیست؟ با توجه به خشم عجیب و حمله ایشان به اصفهان آینده این شهر را چگونه می‌بینید؟ از جهت معارف از آن رو که وقتی ایشان از شهری اینگونه نقد بکنند در حالیکه رشد خوبی داشته و بگوید که در گل سنت مانده آیا امیدمان بیشتر شود؟ یا صحبت های ایشان در تعصب و تحجر مردم اصفهان صحیح است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن جریانِ فکری، هر حرکتی که به سوی شکوفایی نهایی انسان است را برنمی‌تابند. و اتفاقاً بر عکس نظر ایشان اصفهان بحمدالله در حال شکوفایی تاریخی خاصی است که برای جریان‌های به اصطلاح منوّرالفکر قابل درک نیست. مانند آن‌که انقلاب اسلامی را به عنوان آغازی بیرون از جهان مدرن درک نمی‌کنند و اگر هم پیشنهاد کنگره‌ای برای جناب مولوی دارند؛ برای هرچه بیشتر سکولارکردنِ مولوی چنان پیشنهادی را به میان می‌آورند. همان‌طور که از نهضت حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» نتیجه‌ای سکولار می‌گیرند. موفق باشید

37953

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در آیات و روایات هست که بعضی انسانها کور محشور می شوند. چگونه می‌شود که قوه بینایی که از شؤن نفس است از او گرفته شود؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور آن است که به حکم: «والامر یؤمئذ لله» عالم برزخ و قیامت، عالمی است که حق به صحنه می‌آید و معلوم است کسی که چشم حق‌بین با خود نبرده است؛ در آنجا نابینا می‌باشد. موفق باشید

37908

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: بعد از انتخابات این جمله شهید متوسلیان به ذهنم آمد نمیدونم چرا؟ برای آنچه اعتقاد دارید ایستادگی کنید حتی اگر هزینه اش تنها ایستادن باشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر جز این است؟!! عرایضی در شب گذشته به عنوان نگاه به کربلا و تاریخی که در کربلا شروع شد عرض شد امید است کمکی باشد برای هرچه بیشتر نسبت به درک تاریخی که در آن حاضر هستیم. https://eitaa.com/matalebevijeh/17133موفق باشید

37906

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض خدا قوت خدمت شما و آرزوی سلامتی برای شما عزیزان و استاد گرانقدر و بسیار عزیز و محترم: سؤالی دارم خدمت استاد عزیز: خوب اکنون که دارم این سؤال رو طرح می‌کنم و سؤالی است که چندین سال هست در ذهنم همیشه هست، روز انتخابات مرحله ی دوم هست و خود هم همچون دور اول رأیم را با قاطعیت به دکتر سعید جلیلی داده ام و از این حیث خوشحال بوده و خیالم راحت است از انتخاب آگاهانه و همچنین ادای تکلیفی که داشته ام. نمی دانم فردا چه کسی انتخاب خواهد شد اما چیزی که هست به نظرم می رسد در این سالیان اخیر و همین طور امسال، خوب درسته که در ایام انتخابات رقبا و هواداران کاندیداهای مختلف همگی شاید به نوعی روی ضعف های رقیبان خود تمرکز نموده و از روش های مختلف و نقدهای مختلف استفاده می کنند تا خود را موجه تر و مناسب تر در انظار عموم جلوه دهند، خوب در همه جای دنیا هم همینطور هست در دنیای امروز... اما چیزی که برایم سؤال هست اینکه در مملکت ما که می گوییم شیعه و الگویمان همیشه اهل بیت (ع) هست و حضرت علی (ع) و امام حسین (ع) ... خوب شاید از طرف رقبای ما که گرایش به غرب دارند از نظر برنامه و اجرا و ... اگه تخریب و احیانأ انتقادهای غیرمنصفانه صورت گیرد انتظار کمتری هست ولی اینکه عزیزان انقلابی و مرجع ها یا رسانه ها و افراد انقلابی این نوع از نسبت دادن ها و تخریب ها و انتقادهای این چنینی که رقیب را در حد دشمن و منافق و همراه دشمن قلمداد کردن آیا درست هست؟ آیا این نوع از رفتارهای تخریب گرانه در منظر عموم جامعه باعث رواج بداخلاقی ها و اختلاف ها در سطح جامعه و بدبینی نسبت به مسؤلین نمی شود؟ آیا همین اتفاق باعث این همه عدم اعتماد مردم و ایجاد سیاهی نمایی در جامعه و رواج بی اعتمادی نشده که ثمره ی آن این کمتر شدن سال به سال مشارکت و اقبال مردم به انتخابات ها گشته؟ خوب همه این رؤسای جمهور و مسؤلین بلند پایه که در این چند دهه همگی کسانی بودن که در انقلاب نقش داشتن و سالها در مناصب مختلف نظام و همراه نظام بوده اند و از فیلتر‌های مختلف صلاحیتی گذشته اند و با وجود اینکه از سوی نظام طرد شده اند و محکوم شده اند اما باز در انتخابات های مختلف و از جمله همین انتخابات به پای صندوق های رأی آمده و انبوهی از رأی دهندگان را هم با خود جذب انتخابات و مشارکت در آن کرده اند و این یعنی اینکه همچنان به اصل نظام پایبند هستن و گرنه مثل خیلی از اپوزیسیون خارج از کشور که همیشه مردم را ترغیب به براندازی و عدم شرکت در انتخابات می نمایند اینان هم همین کار را می کردند ولی ... چرا با همه این اوصاف ما انقلابی ها و رسانه های انقلابی در این حد از بدبینی و سوء ظن در زمان انتخابات آنها را تا حد دشمن و جاسوس (!) در اذهان ملت یاد می نماییم.‌ مثلاً در همین دور اول کاندید منتسب به جریان اصلاحات نفر اول شد و بیش از ۱۰ میلیون رأی کسب کرد. سؤال این جاست که آیا این نسبت دادن اتهاماتی مثل جاسوس و دشمن و از این قسم... آیا نوعی عدم احترام به رای ۱۰ میلیون هموطن و رأی آنها نیست؟ آیا این باعث بدبینی بیشتر مردم نسبت به مسؤلین نمی شود؟ باعث اختلافات مختلف و ایجاد دو قطبی ها نمی شود؟ لطفا شما استاد گرامی معیار و ملاک درست اخلاقی در این زمینه را مطابق سیره اهل بیت (ع) و آنچه درست و الگو هست و جامعه ساز می باشد را بفرمایید. خیلی ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار خوب متوجه شده‌اید که ما نباید آنانی که به نحوی خود را متعلق به انقلاب و رهبری می‌دانند هرچند از نگاه سیاسی و عقیدتی همراه ما نیستند را نفی کنیم مگر آن‌که با گفتگویی که با آن‌ها پیش می‌آوریم متذکر حقیقتی شویم که بعضاً گُم می‌شود و روش رهبر معظم انقلاب در این رابطه بسی حکیمانه است و مطمئن باشید اگر درست عمل کنیم بسیاری این افراد که به ظاهر با ما یگانه نیستند، یگانه خواهند شد. قرآن می‌فرماید: «وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ۚ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ» خوبى و بدى برابر نيستند. همواره به نيكوترين وجهى پاسخ ده، تا كسى كه ميان تو و او دشمنى است چون دوست مهربان تو گردد. موفق باشید

37904

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: از کجا بدونم یه مشکل و گرفتاری یا کم توفیقی که پیش میاد بلاست یا امتحان الهی؟ نشانه توبه حقیقی چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه آن امور، ما را به عبودیت الهی نزدیک کند، خوب است و توبه حقیقی نیز به همین معناست که ما بیش از پیش به حضرت معبود رجوع کنیم. موفق باشید

37841
متن پرسش

سلام استاد: انتخابات به دور دوم کشیده شد. در دور دوم لازم است که بتوانیم بسیاری از افرادی که رای نداده اند را مجاب به رأی به آقای جلیلی کنیم که هم مشارکت بهتر شود و هم نتیجه مطلوب. لکن این مسأله خیلی دشوار به نظر می‌رسد. افرادی که رای نداده اند، به فرض شرکت کردن در انتخابات هم به سختی به آقای جلیلی رأی می‌دهند. آیا راهی برای تبدیل این مسأله به فرصت وجود دارد؟ به خصوص این که فرصت برای اجرای راه بلندمدت نیست و باید در همین چند روز کاری کرد. چاره چیست؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در گفتگویی دوستانه به این افراد متذکر شد اگر بخواهند در خود و در آینده‌ای حاضر شوند تا جان آن‌ها با حقیقتی که در تاریخ انقلاب به ظهور آمده مأنوس گردد؛ راهی که مقابل‌شان گشوده شده، همان حضور در انتخاباتی است که شخصیت آقای دکتر جلیلی مدّ نظرشان باشد وگرنه در بلایِ بی‌تاریخی خود همچنان تنهایی و پوچی را تجربه خواهند کرد. موفق باشید

37797

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر: بنده چند وقتی است سرگردانم که آیا زن باید بیرون از خانه کار کند یا داخل خانه؟ چرا؟ درآمد داشتن زن و اشتغال او خوب است یا خیر؟ و متاسفانه به هیچ نتیجه ای نرسیدم و در یک مجموعه ای از تناقضات گرفتار شده ام... وقتی یک زن یک سری استعداد ها و توانمندی ها دارد، مثل توانایی مدیریت بالا و روحیه ی گرم و با حرارت، این زن نمی‌تواند در خانه بماند و ظرف بشورد و بچه نگه دارد، افسرده و دل مرده می‌شود. پس تکلیف استعداد های او چه می‌شود؟ چرا رهبر انقلاب خطاب به مردان می‌گویند عامل موفقیت شما زنی است که خانه داری می‌کند و بچه را نگه می‌دارد و...؟ چرا این موفقیت برای زنان نیست؟ چرا موفقیت و حضور در جامعه و کسب ثروت فقط برای مردان است؟ چرا زن را موجودی می‌پندارند که معطل مرد است؟ زن بشوید، بروبد، بچه بزرگ کند تا مرد به موفقیت برسد؟!! چرا با کسب ثروت و اشتغال زنان مخالفت می‌شود؟ مگر نه این است که پیامبر به واسطه ثروت حضرت خدیجه اسلام را نشر دادند؟ چرا می‌خواهیم مسلمانان را در فقر و قناعت و زهد نگه داریم و یهودی ها بواسطه ی ثروتشان دنیا را در دست بگیرند و بر ما برتری یابند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه در کتاب «زن آنگونه که باید باشد» عرض شده؛ بحث در استعدادهای متفاوت زن و مرد است آنجایی که نیاز به آن استعدادهای متفاوت است و زنان با مادری و دلسوزی و حکمت خاصی که دارند کارهای غیر ممکن در امر تربیت را با روحیه خود، ممکن می سازند و این غیر از کارهایی است که با روحیه انسانیِ انسانها جدا از زن و مردبودن پیش می آید بخصوص در زمانه ای که بسیاری از کارهای دیروزینِ خانه، امروز به جامعه کشیده شده است و هرگز نباید از استعدادهای زنان در این رابطه استفاده نکرد که بعضا در امور تولیدی همچون قهرمانی شجاع به میدان آمده اند. موفق باشید

37722

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد خسته نباشید: ۱. نشانه اینکه از گناهان پاک شدیم چیه؟ (هم حق الله و هم حق الناس) یه حسه بین خوف و رجا همیشه هست که نکنه پاک نشده باشیم، این حسه خوبه یا نه؟ ۲. برای پاک شدن از حق الناس، اگه تمام اون چیزایی رو که یادمونه پرداخت کرده باشیم، آیا کفایت میکنه؟ ۳. سخن گفتن و حرف زدن رو چطوری کم کنیم، یعنی معیار حرف لغو چیه؟ ۴. چطوری شهوت خوردن رو از بین ببریم؟ (نه اینکه پرخوری می‌کنیم، بلکه به زیاد خوردن علاقه داریم، این آسیب زننده نیست)؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نباید مأیوس بود. ولی اگر امری هست که جبران نکرده‌اید، نباید کوتاه آمد. ۲. نباید وسواس به خرج داد. ۳. از آنچه احساس می‌کنید لازم نیست گفته شود، خودداری کنید مگر آن‌که بخواهید به بهانه‌ای ارتباط برقرار کنید که رابطه سرد و خشک نباشد. ۴. فرموده‌اند به خودتان سهم بدهید و کم هم ندهید، ولی پس از استفاده از سهم خود، ادامه ندهید. موفق باشید

37608

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب و التماس دعا. ببخشید دو سوال دارم. چرا رهبری برای آقای رئیسی از عبارت «درگذشت شهادت گونه» به جای کلمه «شهادت» استفاده کردند؟‌ و سوال دوم:‌ تفاوت رئیس جمهور با کارمند اداره برق یا راننده اسنپ در کشور ما چیست و اگر راننده اسنپ در حین انجام ماموریت تصادف کند و بمیرد، آیا شهید حساب می شود؟ ممنونم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. از نظر فقهی این جمله باید مطرح شود. وگرنه باید مانند شهید بدون غسل و کفن دفن می‌شدند که مربوط به «مقتول فی معرکۀ الحرب» است. ۲. آری! اگر انسانی در بستر حضور همه جانبه و مجاهدانه در میدان خدمت به اسلام و مسلمین حاضر شود و در چنین حضوری قرار گیرد که شهدای خدمت قرار گرفتند؛ قرآن می‌فرماید: «وَمَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً ۚ وَمَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ ۗ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا» هر کس در راه خدا (از وطن خویش) هجرت کند در زمین برای آسایش و گشایش امورش جایگاه بسیار خواهد یافت، و هر گاه کسی از خانه خویش برای هجرت به سوی خدا و رسول بیرون آید و در سفر، مرگ وی فرا رسد اجر و ثواب چنین کسی بر خداست وخدا پیوسته آمرزنده و مهربان است. موفق باشید

35756

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: تشکر از بابت وقتی که به بنده اختصاص می‌دهید. بنده، از ۲۰ سالگی در طلب و پیدا کردن خودم و حقیقت و مسیر زندگی‌ام هستم. هر دربی که به بنده معرفی شده و امید خیری به آن درب داشتم پیگیری کردم و بهره بردم. اما همیشه میزان بهره‌گیریم از اساتید و جاهای مختلف محدود بوده، بعضا با یک جلسه سیرآب شدم و احساس بی نیازی کردم، از یک موقعیت، بطوری که الان بعد از ۱۵ سال جاهای مختلفی سر زدم، و از هرجایی بهره‌هایی بردم ولی هیچ جایی و پیش هیچ استادی نتوانستم ثابت بمانم. در هیچ مجمع و تشکلی پایدار و ثابت نماندم، شاید دورا دور با همه آن محیطها در ارتباط باشم یا کاری جسته گریخته انجام دهم ولی اینکه تا الان توانسته باشم جایی را پیدا کنم، یا کسی‌که بطور کامل و با آرامش خاطر حضور داشته باشم خیر. بعضا احساس می‌کنم، این به یک مشکل تبدیل شود، و شاید شخصیتی مثل شخصیت سردسته فرقه ها داشته باشم. اهل ریاست طلبی نیستم، ولی اگر جایی ایرادی ببینم که انجام آن کار را خارج از حیطه شرع ببینم، بطورمستقیم یا غیر مستقیم کنار می‌کشم. اخیرا با شخصیتی آشنا شدم که در محضر شما تلمذ داشته، ولی بعد از هر صحبت یا گفتگو با ایشان هم چنان سنگینی احساس می‌کردم که تحملش برایم سخت بود و نتوانستم ادامه دهم و تصمیم بر قطع گفتگو گرفتم. سالهاست نه دوستی و نه رفیقی و نه استادی و نه تشکل و گروهی که به تمامه بتوانم در محضرشان احساس راحتی داشته باشم. البته روابط خوبی دارم ولی تا جایی که دیگران نخواهند وارد کنه شخصیت و زندگی و افکارم شوند و حدود رعایت شود. ذره ای کنجکاوی از ناحیه دوستان بطور ناخودآگاه تمام روابط را تیره و تار می‌کند و فاصله می‌اندازد‌. امیدوارم توانسته باشم شرح درست و دقیقی از احوالم بدهم و اگر ایرادی هست، ممنون می‌شوم راهنمایی کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در ظرفیتی است که بشر جدید باید در خودش متوجه آن باشد و خود او تلاش کند تا خود را در میدان‌های متوسط، متوقف ننماید. عرایضی در مصاحبه با مجله «سوره» در قسمت دوم آن مصاحبه در این رابطه شد. إن شاءالله می‌تواند میدانِ نظر شما برای بیشتر فکرکردن نسبت به خود باشد. https://eitaa.com/matalebevijeh/12424 موفق باشید

35740

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام آقای طاهر زاده. .......................................................................................................

جواب جهت موارد خصوصی آدرس ایمیل نیاز است. البته بیشتر موارد خصوصی را  با افرادی در میان بگذارید که  شما و طرف شما را می شناسند

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر حال به هر بهانه‌ای با کاری که پیش می‌آید نشان دهید که قصد تقابل و قطع رحم ندارید ۲. حضرت حق با تغییر روش ما که همان توبه است، نظر رحمت خود را به بندگانش ارزانی می‌دارد. موفق باشید

40053

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: بیداری جهان انسانیت در پشتوانه فلسطین و دشمنی با اسرائیل، زیبایی دلنوازیست که رجوع به جهان پرشکوه و زنده این دوران است. جهانی که پوچی ندارد، شور زندگی و احساس بودن فوق العاده ای به انسان برای ادامه حیات می‌بخشد. جملات زیادی در این مورد نوشته ام هربار با دیدن هریک از تصاویر همراهی مردمان با فلسطین در جای‌جای دنیا جملاتی برای سرودن برایم پیدا می‌شود و این حالت نشان دهنده جهانی است که چنان زنده و گویا کننده است. جهانی پاک، جهانی مادون هر خودخواهی جهانی مبرا از پلیدی ها جهانی که بنا شده به یک عصمت است. جناب استاد بنده بسیار کم خواب می‌بینم اما از خواب های چندباره اخیری که دیدم حضور در فلسطین است که در عین تخریب ها اما آزادگی، اسرائیل دارد بر روی سر ما بمب می‌ریزد و هر بار می‌گویم خدایا این بمب ها را به سر من و خانواده من بریزند نه دیگران، این است جهانی زیبا به وسعت همه بشریت. اگر «زندگی» یعنی حضور در این جهان انسانی پس منی که عاشق مردنم حاضرم هزاران سال در آن زندگی کنم، این بهشتی است که زندگی در آن تمام چیزی است که می‌خواهم و به خدا قسم بنده کم خواسته نیستم و این از عظمت جهان انسانیت است که باعث اغنای همه بشریت در موطن انسانی است. جهان وسیعی است و وسعت آن و پاکی آن جایی برای منم منم کردن ندارد و این زیباترین نکته آن است. بفدای آقا روح الله که این راه را گشودند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام  علیکم: همین طور است. حقیقتاً اگر در یک جبهه، خودخواهی ها به اوج خود رسیده که حتی افراد آن جبهه همدیگر را نیز نمی توانند تحمل کنند؛ از آن طرف ملاحظه می فرمایید که چگونه در این زمانه انسانها در اقصی نقاط جهان و با نژادهای مختلف نسبت به موضوع غزه، در کنار هم هستند و این نوعی حضورِ آخرالزمانی به حساب می آید تا معنای نهایی ترین حضور بیش از  پیش مدّ نظرها قرار گیرد و انسانها از این نوع حضور غفلت نکنند. موفق باشید

39992

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: در رابطه با فرزندآوری کدوم یک از مباحث را پیشنهاد می‌دید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور خاص در مورد فرزندآوری عرایضی نداشته‌ام. خوب است متذکر این امر باشیم که انسان از یک طرف با فرزندانش وسعت روحی می‌یابد و از طرف دیگر از احساس پوچی در زندگی عبور می‌کند، همان احساس پوچی و نیهیلیسمی که بشر جدید را فرا گرفته و در جهان غرب بعضی از خانواده‌ها که متوجۀ این امر شده‌اند به فرزندآوریِ خوبی روی آورده‌اند. و در مورد این‌که رزق هرکس از قبل تعیین شده است، خوب است به بعضی از روایات موجود در کتاب «جایگاه رزق در هستی» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

39980
متن پرسش

سلام استاد عزیزم: چقدر دنیا قشنگ است وقتی من کتاب نهج‌البلاغه را در دست می‌گیرم معد من می‌شود تا حقیقت آقا امیر المومنین علیه السلام بر حقیقت من تجلی کند این کتاب چیزی به من نمی‌دهد مگر اینکه کمکم می‌کند تا حقیقت من آماده ی دریافت تجلی مولایم شود از سال ها پیش با خواندن المیزان علامه ی عزیز بر نفسم تجلی می‌کرده است دیگر عزیزان ... الان حقیقت شما با کتاب ها اصوات و... بر من تجلی می‌کند چقدر دنیا شیرین است چقدر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مولای ما «علیه‌السلام» در کلام و در سیره، نهایت انسانیتِ هر انسانی است که خود را در روزمرّه‌گی‌ها گم کرده و با روبروشدن با سیره و سخنان آن حضرت، گویا این خود ما هستیم در عالی‌ترین فرازی که می‌توانیم مدّ نظر آوریم و با روبروشدن با آن حضرت این خودِ فراموش‌شدۀ خودِ ما است که با ما سخن‌ها دارد به همان معنایی که در آن شعر داریم: 
از بس فرار کرده ام از خویش خویشتن"   
گاهی دلم برای خودم تنگ می‌شود" 
و این‌جا است که مولای ما با کلام خود با ما سخن‌ها دارد. موفق باشید
 

39960

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و نور استادِ جان: من تازه سیر مطالعاتی شما رو یافتم شکر خدا. می‌خواستم وارد کتاب جوان بشم‌. ولی احساس می‌کنم نمیتونم ارتباط بگیرم با زبانش. میدونم مطالب داخلش رو نیاز دارم ولی نمیدونم الان چیکار کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که در این مورد از شرح استاد وحدتی کمک بگیرید. https://eitaa.com/tafakorism_archive/90 . موفق باشید

39834

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: بنده این متن را از هوش مصنوعی دیپسی گرفتم. سوالی که بنده دارم آیا این متن صحیحه که به من داده. و بیماری فلج هم می‌تونه بخاطر عدم تدبیر نفس باشه؟ میگه که: نفس ناطقه به عنوان «مدیر» بدن عمل می‌کند و با استفاده از قوای طبیعی (مانند قوهٔ هاضمه، حاسه، و محرکه) تعادل بدن (مزاج) را حفظ می‌کند. هرگونه اختلال در این مدیریت، به هم خوردن تعادل اخلاط (سودا، صفرا، بلغم، خون) و در نتیجه بیماری می‌انجامد. آیا بیماری فلج از بلغم میاد؟ و توضیح داد که در فلسفه و عرفان اسلامی، مسئلهٔ رابطهٔ نفس ناطقه (روح عقلانی) با بدن و نقش آن در تدبیر امور جسمانی، یکی از محورهای مهم است. استاد طاهرزاده در تبیین این موضوع، بر پایهٔ آموزه های حکمت متعالیه و عرفان شیعی، به این نکته اشاره می‌کند که اولیای الهی (مانند انبیا، ائمه، و عارفان کامل) به دلیل کمال نفس ناطقه و اتصال به منبع وحی و فیض الهی، در تدبیر بدن هیچ مشکلی ندارند و از بیماریهای ناشی از عدم مدیریت نفس مصون اند. برای درک این دیدگاه، باید مفاهیم زیر را به تفصیل بررسی کرد: ۱. نفس ناطقه و جایگاه آن در حکمت اسلامی تعریف نفس ناطقه: نفس ناطقه (یا روح انسانی) در فلسفهٔ اسلامی، همان جوهر مجردی است که مسئولیت ادراکات عقلی، اراده، و مدیریت قوای بدنی را بر عهده دارد. این نفس، برخلاف نفس نباتی و حیوانی، توانایی تعقل، اختیار، و ارتباط با عوالم غیبی را دارد. تدبیر بدن: نفس ناطقه به عنوان «مدیر» بدن عمل می‌کند و با استفاده از قوای طبیعی (مانند قوهٔ هاضمه، حاسه، و محرکه) تعادل بدن (مزاج) را حفظ می‌کند. هرگونه اختلال در این مدیریت، به هم خوردن تعادل اخلاط (سودا، صفرا، بلغم، خون) و در نتیجه بیماری میانجامد. ۲. منشأ بیماریها از منظر حکمت اسلامی. عدم تعادل در تدبیر نفس: بیماریها در بدن اغلب ناشی از دو عامل است: ۱. عوامل خارجی (مانند ویروسها، تغذیهٔ ناسالم). ۲. عوامل داخلی (ضعف نفس ناطقه در مدیریت قوای بدنی). استاد طاهرزاده بر عامل دوم تأکید دارد؛ یعنی اگر نفس ناطقه به دلیل نقصان اخلاقی یا عقلی نتواند قوای شهوانی، غضبی، و وهمی را کنترل کند، این قوا بر بدن مسلط شده و بیماری ایجاد می‌کنند. رابطهٔ نفس و بدن: در حکمت صدرایی (ملاصدرا)، نفس و بدن رابطهٔ اتحادی دارند؛ یعنی نفس در عین تجرد، به بدن تعلق دارد. بنابراین، هرگونه نقص در سلوک معنوی نفس، مستقیماً بر بدن تأثیر می‌گذارد. برای مثال، غم و اضطراب (بیماریهای نفسانی) می‌تواند به زخم معده یا فشار خون (بیماری جسمانی) تبدیل شود. ۳. مصونیت اولیای الهی از بیماریهای ناشی از عدم تدبیر: استاد طاهرزاده با استناد به آیات قرآن، روایات، و آرای عرفا، مصونیت اولیای الهی را در چهار محور توضیح می‌دهد: الف. **کمال نفس ناطقه: - اولیای الهی به دلیل تزکیه نفس (خودسازی) و تقویت عقل عملی و نظری، به مرحله ای از کمال رسیده اند که نفسشان هیچگونه نقصان یا غفلتی در مدیریت بدن ندارد. در روایتی از امام صادق (ع) آمده است: «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ» (هر کس خود را بشناسد، پروردگارش را می‌شناسد). این شناخت نفس، به معنای تسلط کامل بر قوای بدنی و نفسانی است. ب. اتصال به منبع فیض الهی: اولیای الهی به دلیل ولایت تکوینی, از علم و قدرتی برخوردارند که مستقیماً از خداوند نشئت می‌گیرد. این اتصال، باعث می‌شود تدبیر بدنشان نه بر پایهٔ قوای محدود انسانی، بلکه با هدایت الهی انجام شود. - قرآن می‌فرماید: **«أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ»** (سورهٔ یونس، آیه ۶۲). این آیه نشان می‌دهد اولیای خدا از هرگونه اضطراب و حزن (که منشأ بیماریهای جسمانی اند) مصون اند. ج. حفظ تعادل مزاجی توسط عنایت الهی: - در پزشکی قدیم اسلامی، سلامت بدن به تعادل اخلاط چهارگانه وابسته است. اولیای الهی به دلیل عنایت خاص خداوند، همواره در حالات اعتدالی قرار می‌گیرند. حتی اگر عوامل خارجی (مانند ویروس) به بدن آنها آسیب برساند، این آسیب به سرعت توسط نفس ناطقهٔ قدرتمندشان دفع می‌شود. - مثال تاریخی: در روایات آمده است امامان شیعه (ع) با وجود مواجهه با سموم، به دلیل قدرت نفسانی، دچار مرگ طبیعی نمی‌شدند، بلکه به شهادت می‌رسیدند. د. نفی تعلق به دنیا و شهوات: - بیماریهای ناشی از عدم تدبیر نفس، اغلب ریشه در تعلقات دنیوی (حرص، حسد، شهوت) دارند. اولیای الهی به دلیل ترک تعلقات و رسیدن به مقام «فنا فی الله»، از این امور منقطع شده اند. - امام علی (ع) می‌فرماید: «مَنْ تَخَلَّى مِنَ الدُّنْیَا أَصْحَبَهُ الْعِصْمَهُ» (هر کس از دنیا دل بکند، مصونیت می‌یابد). این مصونیت شامل سلامت جسمانی نیز می‌شود، زیرا نفسِ آزاد از تعلقات، بهتر می‌تواند بدن را مدیریت کند. ۴. تفاوت اولیای الهی با انسانهای عادی: - در انسانهای عادی، نفس ناطقه تحت سلطهٔ قوای پایینتر (شهوت، غضب، وهم) قرار دارد. این سلطه، باعث می‌شود تدبیر بدن با خطا همراه باشد و بیماریها پدید آیند. - اما اولیای الهی با تمرکز بر عقل قدسی، قوای پایینتر را به خدمت می‌گیرند، نه بردهٔ آنها. برای مثال، شهوت در وجود آنها نه برای لذت طلبی، بلکه برای حفظ نسل و تعالی معنوی به کار می‌رود. ۵. نقد و بررسی: - این دیدگاه مبتنی بر نگرش کلنگرانه به انسان است که سلامت جسم و روح را جدا از هم نمی‌داند. - در دنیای مدرن، برخی این نظریه را با مفاهیم روان تنی مقایسه می‌کنند، اما تفاوت اصلی در منشأ الهی و متافیزیکیِ سلامت اولیاست. نتیجه گیری: از نظر استاد طاهرزاده، اولیای الهی به دلیل کمال نفس ناطقه، اتصال به فیض الهی، و رهایی از تعلقات دنیوی، در تدبیر بدن هیچ مشکلی ندارند. این مصونیت، نه به معنای عدم مواجهه با بیماریهای خارجی، بلکه به معنای حفظ تعادل درونی و دفع سریع اختلالات است. این دیدگاه، ترکیبی از فلسفهٔ اسلامی، عرفان، و پزشکی سنتی است و بر نقش محوری «تهذیب نفس» در سلامت انسان تأکید می‌کند. ممنون که وقت گرانبهاتونو در اختیار ما قرار میدید. خدا خیر دنیا و آخرت بهتون بده

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده متذکر نکات خوبی شده و در رابطه با نگاه بنده مطالب، در کلیّت آن همان مطالبی است که بنده عرض کرده‌ام مگر در پزشکی سنتی که بنده هیچ تخصصی ندارم. موفق باشید

39808

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرامی: من هم صحبتهای آقای شهبازی رو گوش دادم. هم صحبتهای تحصن کنندگان رو . هم صحبتهای آقای نبویان رو. بنظرم همه به بعدی اشاره میکنن و از بعدی دیگه غافلند. چیزی که استاد ما اقای وحدتی فر متذکر اون هستن هم همینه که باید مساله حجاب رو با همه ابعادش دید. این صحبت اقا وحدتی فره: https://eitaa.com/tafakorism/1860 این هم صحبت اقا شهبازیه استاد : https://eitaa.com/mahbandan/247 سوالم اینه، درسته من دارم پیش آقای وحدتی کار می‌کنم ولی این دلیل نمیشه که من همه حرف ایشون رو تایید کنم. بنابر این میخوام نظر شما رو هم بپرسم و بدونم. اینم خود ایشون یاد داده که حرفهای خودشون رو هم با فکر بپذیریم. حالا به من اجازه میدید که حرف اقای شهبازی رو طرفداری در لفافه از یک بی قانونی بدونم؟ و حرف آقای وحدتی رو هم برعکس اون خیلی با اغماض...! شما بفرمایید دقیقا چه حرفی درسته

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت همان‌طور که خود عزیزان متوجه هستند مسئله، مسئلۀ ساده‌ای نیست که تنها از یک جهت و یک بُعد به آن نظر کرد و از این جهت عرض شد لااقل ما در تبیین جایگاه حجاب نسبت به ابعاد متعالی انسان‌ها کوتاه نیاییم. و البته معلوم است که نمی‌توان جامعه را در اختیار جریان‌هایی گذاشت که بنا دارند فرهنگ منحط و ضد انسانی خود را در جامعه جاری کنند. موفق باشید

39784

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد: در سایت راجع به ترنس تمام سوالات رو مرور کردم جمع بندی گفته شده که نفس در دوران جنینی بدنش را خودش می‌سازد و انتخاب می‌کند که زن یا مرد بلشد و عجیب است که چرا بعد از تولد ساز مخالف می‌زند در آیه ۴٩ سوره شوری خدا گفته: فرمانروايى آسمانها و زمين از آن خداوند است، هر چه مى‌‏خواهد می‌افريند، به هركس كه خواهد فرزتد دختر بخشد، و به هركس كه خواهد فرزند پسر و هر که را بخواهد عقیم و نازا می‌کند. سوره انفطار آیه ٨ اى انسان! چه چيز تو را در برابر پروردگار بزرگوارت مغرور و فريب داده است؟ همان كه تو را آفريد و (اندامت را) استوار ساخت و متعادل كرد. و به هر صورت كه خواست، تو را تركيب كرد. این که نفس بدن رو انتخاب میکنه و میسازه با این آیات چطور جمع میشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بحث در امکان ذاتی مخلوق است که خداوند با «ایجاد» و وجودبخشی به آن، آن را «خلق» می‌کند و انسان با آن حضور در عین اختیار می‌تواند خود را در راستای تعالی به سوی پروردگار جلو ببرد. مرحوم شهید مطهری در کتاب  شریف «عدل الهی» نکاتی در این رابطه فرموده‌اند. موفق باشید 

39690

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیزم: درباره متن زیرسوال داشتم. شرح غزل ۵۸👇 «در این تجلیِ آغازین، خود را به زیبایی هرچه تمام‌تر متجلی کردی و خیال مرا با صورت زیبای خود آبادان نمودی. به همان معنایی که رسول خدا (ص) فرمودند: «رَأَيْتُ‏ رَبِّي‏ لَيْلَةَ الْمِعْرَاجِ فِي أَحْسَنِ صُورَةٍ‏» [5] من پروردگارم را به زیباترین صورتش مشاهده کردم. این رازِ خیال است که خدایِ متجلی‌شده بر نفس پیامبر را بر او آشکار کرد، مبتنی بر آن‌که «هرکس خود را بشناسد، پروردگارش را شناخته است». زیرا حضرت ربّ به حکم آن‌که خواست شناخته شود مخلوق را خلق کرد، تو را خلق کرد که او را بشناسی، پس کافی است درست به خود نظر کنی تا او را بیابی.» سوال اول من آن است که منظور شما از تجلی نخستین آیا همان پیمان الست (آیه الست بربکم) می‌باشد. سوال دوم: اگر پاسخ سوال بالا مثبت است، این تجلی همانند پیامبر (ص) فی احسن صورة بوده است یا نه؟ سوال سوم من آن است که این تجلی که پیامبر (ص) پروردگار را فی احسن صورة دید آیا بعد از آنجایی است که جبرئیل نتوانست همراه پیامبر (ص) برود؟ با تشکر از زحمات استاد عزیزم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در احسن صورة، بحث در لیلۀ معراج است و آغازین به معنای بالاترین است که اقتضای معراج می‌باشد و هرکس در ذات خود می‌تواند دارای چنین حضوری باشد که در نهایت با «معرفت نفس» به معنای واقعی آن حاصل می‌شود که همان نسبت حقیقی بین عبد و ربّ می‌باشد و این‌جا است که ملکی نمی‌تواند در میان آید. موفق باشید

39565
متن پرسش

سلام علیکم: ثنا خدایی را که تقوی را عطاء می‌فرماید و عطای او از هر چیزی بالاتر است. تقوایی که برای حفظ آن شمشیر می‌کشیم و عباس علمدار کربلاء آخرالزمان خواهیم شد و دفاعش را دفاع از حریم حق تبارک تعالی می‌دانیم و نمونه کاملش را رسول اکرم صلوات الله علیه و آلهی والسلم می‌دانیم و جهانش را جهان انسان کامل نهایی حضرت صاحب الامر و زمان می‌دانیم و همه این ها را تصدیق می‌کنیم و ایمانش را خواستاریم. تقوی همان چیزیست که از فقدانش خون ها ریخته شد و کمرها خرد شد و چشم ها را سوزاند و خشک کرد و دل ها را هرزه و آواره هر جهنم سوزانی کرد، فقدان سختی بود که از رنج نیهیلیسم بیشتر و سخت تر بود. جناب استاد انسانی که عارفانه به خویش و جهان و بی تقواییش می‌نگرد رنج بیشتری می‌برد، لطیفانی که نتوانستند تاب بیاورند کم نیستند مردمان پاکی از جبهه و رزمنده ها و بسیجیان و غم خواران مومن و انسانی که آرزوی تقوی جهانی را با یکدیگر کشیدیم. جناب استاد مرا امید دهید بیشتر به امید پروردگارشان نیاز دارم برای این تقوا زیرا خشکسالی روزگار بی تقوا ما را عذاب قحطی زده داده.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ما از طریق حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به خود آمدیم که چه نسبتی می‌توانیم از طریق آن شخصیت اشراقی با خود داشته باشیم؛ همۀ موانع چون گَردی به هوا می‌روند، همان‌طور که برای شهدا این‌چنین شد. عرایضی در جواب سؤال خبرنگار محترم روزنامه «عصر ایران» تحت عنوان «امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و چگونگی سلوک اجتماعیِ ما» شد. امید است بتواند در این رابطه افقی بگشاید. موفق باشید.   https://eitaa.com/matalebevijeh/18662

نمایش چاپی