بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم عجل لولیک فرج به حق زینب کبری سلام الله علیها آقای طاهرزاده زاده عزیز چطور میشود مقام و منزلت ما از فرشتگان مقرب و مقرب ترین فرشته ها بالا رود آیا مقام شیعیان حضرت علی (ع) بالاتر است یا مقام فرشتگان مقرب مثل حضرت جبرئیل و میکائیل؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» عرض شد؛ بحث در تعلیم اسمای الهی به آدم است و گوهر وجودی او که حامل همه اسماء الهی میباشد. موفق باشید
سلام علیکم: با توجه به اینکه منِ انسان مجرد است و آزاد از زمان و مکان و در رویای صادقه به اماکن دوردست رفته و از زمان آینده چیزی را می بیند که بعد ها عینا تحقق بیرونی پیدا می کند: آیا نفس قادر است به گذشته نیز سفر کند و مثلا حادثه کربلا را عینا مشاهده کند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً برای نفس های مستعد بخصوص ائمه معصومین «علیهم السلام» به اندازه ای که به آن ها اذن داده شده است، پیش آمده. موفق باشید
با سلام: شما در برهان صدیقین میفرمایید که: «عين وجود» تمام كمالات را دارد، يعني عين علم است، عين حيات است، عين قدرت است و ... سوال: آیا عین وجود، تمام مراتب و درجات،علم را دارا میباشد. مثلاً درجات علم یک دانش آموز، لیسانس، دکترا، پرفسوری، علم امام معصوم (ع) را داراست؟ (فرض را بر این گذاشتم که منظورم علم حقیقی باشد) با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: خودتان فکر کنید آیا میشود هر علم که علم به معنی حقیقی باشد، عین کمال از آن خالی باشد؟ موفق باشید
با سلام و احترام: در پاسخ کمترین میزان شرک امام باقر (ع) فرمودند: «هر کس به هسته ای بگوید سنگریزه است و به سنگریزه بگوید هسته است! و به آن متدین و معتقد شود.» تفسیر و منظور کلام حضرت چیست؟ با تشکر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: لطفاً عین متن را به طور کامل ارسال فرمایید. موفق باشید
سلام و درود و نور و رحمت الهی تقدیم پیشگاه حضرت حجت ارواحنا له الفدا. مادر بارداری هستم که بعلت کم شدن خونرسانی به جنینم توی بیمارستان بستری هستم. خیلی نیاز به دعای شما خوبان و اولیای الهی دارم. هر لحظه به این یقین میرسم که فقط خدا و اهل بیت علیهم السلام رو دارم، انگار فقط من هستم و خدا و اهل بیت علیهم السلام. نه هیچکس دیگه. اراده الهی رو خیلی بیشتر از پیش میبینم اینکه پزشکان و پرستاران خیلی زحمت میکشند اما کار رو باید خدا درست کنه. التماس دعا استاد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! کارسازِ ما به فکر کار ما است و یقیناً او مصلحت ما را میداند. موفق باشید
با سلام: آیا در تفکر عرفا در باب شناخت ذات خداوند که آن را عنقای مغرب نام گذاری کرده اند آیا بر اساس تنزیهی محض نگاه میکنند یا اینکه نگاهشان در اینجا هم، هم تنزیهی است و هم تشبیهی؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مقام «سبحان اللهی» حضرت معبود بسی بالاتر از آن است که عقل و حتی قلب بتوانند بدان دست یابند. «آنقدر هست که بانک جرسی میآید». موفق باشید
سلام خدمت استاد گرامی: زیارت اربعین تون قبول باشه ان شاءالله استاد حضرت ابراهیم (علی نبینا و آله و علیه السلام) در کدام مراتب از حضرت حق تخلل داشته است؟ در عین ثابته ی خودشان یا در حضرت الله؟ چرا که قرآن تخلل حضرت را با اسم شریف (الله) میفرماید : والتخذ الله ابراهیم خلیلا. استاد چقدر این مسائل شیرین است ما این مراتب را نداریم اما با یاد کردنش هم لذت میبریم. خدا شما را برایمان نگهدارد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه میدانم که حضرت خلیل الله «علیهالسلام» مطابق آیهای که متذکر شدید تمام وجود خود را نسبت به حضرت «الله» گشوده بودند و این مربوط به شخصیت آن حضرت است. جناب ابن عربی در فصّ ابراهیمی نکات ظریفی در این مورد داشتهاند. موفق باشید
شما در سوال ۸۸۲۸ فرمودید که برهان صدیقین را در ۱۷ جلسه بیان کردید. در حالیکه بر روی سایت فقط ۹ جلسه آن موجود است. اگر امکان دارد باقی جلسات را بر روی سایت بگذارید! با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: اشتباه از طرف بنده بود. همان ۹ جلسه کافی است. موفق باشید
با سلام و احترام: تفاوتها زمانی موجب بن بست است چگونه راهی که آن را جامعه کور میخوانند به تمام سرشاخه ها متصل میشود ولی در شیوه ظاهری رعایت مدارا نکند، ما اینجا بهر تغییر آمده ایم تا چه حد؟ این تلخیها قراراست تا کجا بجوشد؟ لازم دیده شد که آفتی باید رخ دهد یا این اشتباه اختیار است؟ مشاهده میکنم که روز به روز عمر این پیوند در حال غروب است اینکه چقدر کدام بنیاد درآن موثر است را نمیدانم این طی طریق صحیح است یا غلط؟ نتیجه فرآیند به خودی خود کافیست! مگر میشود پس عشق چه چیز میسراید؟! این آزارها از کدام جهت است درمان چیست چه باید کرد همراهی نونهالان را؟ اکل میته در جهالت هم جایز است؟ چه شد که دعا به عکس واقع شد؟! هجویری عارف تبعیت عیسی کرد ولی برای هرکسی راهی نمود آیا خودش را نشان داد یا قطعه ایی از حقیقت؟ اما او این شیرینی را دور نمی نمایاند پس چه چیز در جای خود قرار نگرفت یا نگرفته؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این ماییم که باید در جای خود قرار گیریم تا در دل تقدیر الهی، احساس کنیم چه اندازه افقی که تقدیرات الهی میگشاید، زندگیساز است. موفق باشید
سلام: با توجه به مقاومتی که در ملت های دیگر مثل غزه و یمن مشاهده می شود سوال مطرح می شود که آیا همچنان ملت ایران در صدر ملل در زمینه ی مقاومت است؟ چون با توجه به نوع سلوکشان مثلا شرکت نکردن در انتخابات یا فردی که انتخاب کردند و ... احساس می شود درست است که ملت ایران فتح باب مقاومت را کردند اما در ادامه در تداوم مقاومت بعضا بلکه شاید اکثرا دچار ضعف شدند (حال انتخابات یک مثال است در سایر وجوه تمدنی نیز شاید بتوان ضعف مشاهده کرد) مثال تاریخیش مثلا اسلام از حجاز شروع شد اما ایران کانون اسلام شد الان نیز در زمینه مقاومت، موسس، ایران اما تداومگر در ملل دیگر بیشتر احساس می شود متجلی است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به حکم آیه «كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ» همیشه حرکتهای تاریخی با ارادهها و عزمهای بزرگ شکل میگیرند و ادامه مییابند و آنهایی که آن حرکت ها را درک کنند، در آن حاضر میشوند و بحمدالله ملت ایران نهتنها به رهبریِ حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» آن حرکت را آغاز کردند، به خوبی در حال ادامه آن هستند و اینجا است که ملاحظه میکنید چرا نتانیاهو در کنگره آمریکا همه فکر و ذکرش، ایران است. این یعنی حضور انقلاب اسلامی و آغاز نفی استکبار. موفق باشید
سلام علیکم استاد: در صورت امکان نظرتون را در مورد تحلیل فلسفی زیر بفرمایید, آیا آن را متقن میدونید؟ ورودی متفاوت به فلسفه اسلامی بدون پرداختن به اصالت وجود (به اختصار) آنچه در خارج است عین خارجیت است و ذهن هرگز به کنه و واقعیت و ذات آن راه ندارد و آن را درک نمی کند و آنچه از آن درک می کند تصویری است حاکی از دارایی ها و نادارایی ها و خواص و حدود آنها که در قالب مفاهیم ماهوی رخ می نمایند. پس کنه حقیقت واقعیات خارجی چیزی است که عین خارجیت و عینیت و طاردیت عدم است و آن یک حقیقت واحد است چرا که این خواص و جهات فقط از یک حقیقت بر می آید و ثانی آن حقیقت (یا نقیض ذاتی آن و چیزی که به تمام ذات با آن متباین باشد) عدم و پوچی است. به عبارت دیگر اگر دو حقیقت دارای کنه و ذوات متباین باشند محال است کنه ذات هر دو طاردیت و ضدیت با عدم باشد پس هر دو دارای اشتراک ذاتی هستند و محال است متباین باشند, اگر دو چیز هیچ گونه اشتراک ذاتی نداشته باشند چگونه ممکن است دارای اثر عینی یکسان از همان جهت که اختلاف دارند, باشند؟ پس درکنه تمام واقعیات خارجی یک حقیقت ساری و جاری است و باعث شده از حیطه عدم خارج شوند که به آن حقیقت, وجود می گوییم. حقیقتی که ذاتا عین بودن و عین کمال و شدت است و ذاتا مخالف نیستی و نقص و ضعف و محدودیت است چرا که غیر از حقیقت وجود چیزی نیست که موثر در آن باشد و یا وجود به آن مناط باشد و یا وجود را محدود کند و واضح است که خود حقیقت وجود هم باعث عروض ضد خود (نیستی و نقصان و ضعف) بر خود نمی شود, پس حقیقت وجود ذاتا متصف به وجوب و لاحدی و یگانگی است و با تحلیل نظام علی معلولی و حقیقت رابطه علت و معلول مشخص میشود این نیستی و نقص و محدودیت به واسطه معلولیت بر آن عارض می شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این همان نگاه «اصالت وجود» است به عالم، و همین طور است که میفرمایید مهم آن است که در نگاهی که «وجود» به عنوان مبنای مبناها همواره در هر مخلوقی حاضر است بتوانیم نگاه هستیشناسانه نسبت با همه چیز پیدا کنیم. موفق باشید
بسم الله. بنده از علاقهمندان به انقلاب اسلامی هستم و برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری به خارج ایران رفتم تا دانش سودمندتری کسب کنم و به ایران برگردم. اکنون در اروپا ساکن هستم. پیش از آنکه به اروپا بیایم، یک بار شما را در اصفهان دیدم و گفتگوی کوتاهی کردیم. اگر فراموش نکنم فرمودید هرجا که بروم اگر قدر انقلاب اسلامی را بشناسم راه خوبی در پیش دارم. من هنوز علاقهمند به اسلام و انقلاب هستم، اما در راهم در تحصیل در اروپا به مشکلاتی برخوردم. مشکلاتی نظیر استرس فراوان، تنهایی شدید و همچنین احساس پوچی زیاد در این فرهنگ. با خود گفتم در روز عاشورای حسینی از شما بپرسم که چگونه نسبت خود را با محیطی که در آن هستم_ محیطی که گویی انسانها در آن دهها سال است مردهاند هرچند خود متوجه نباشند_ باز تعریف کنم تا از گزند این هجمه اضطراب و پوچی در امان بمانم و سرمایهای برای دنیا و آخرتم از سالهای زیستنم در اروپا فراهم کنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً همه حرف در این است که چگونه انسان غربی و جهان مدرن گرفتار اینهمه نیستانگاری و نیهیلیسم شده است؟ و راه عبور از آن چیست؟ متفکرانی همچون هایدگر که در دل جهان غرب، آن نوع نیستانگاری را با جان خود تجربه کرده است؛ جهت عبور از آن متذکر حضور در تاریخ میشود که به گفته دکتر احمد فردید همین حضور در انقلاب اسلامی میباشد. عرایضی اخیراً تحت عنوان «معنای درک حضور تاریخیِ اصحاب امام حسین «علیهالسلام» شده است امید است که راهگشا باشد. https://lobolmizan.ir/sound/1520 موفق باشید
سلام استاد: جایی فرمودید «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» اشاره به ظهور تمام اسما و صفات خداوند در کربلا و روز عاشورا دارد آیا این ظهور کامل تنها یک بار است یا تکرار شده و خواهد شد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همواره هر آغازی با ادامه تاریخیِ آن آغاز، ادامه مییابد. مانند انقلاب اسلامی که همان آغازی است که در کربلا به ظهور آمد و باز حبیب بن مظاهر و باز زهیر. موفق باشید
با سلام: در زمانی که بیدار هستم. میبینم. چرا؟ چون نور خورشید سبب دیدن اشیاء میشود. هنگامی که میخوابیم و خواب میبینیم ، با کدامین نور میبینیم؟ در خواب که خورشید نیست؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مائیم و نفس ناطقه و قوه بینایی، و لذا برای او خواب و بیداری معنا ندارد. موفق باشید
سلام علیکم خدمت استاد عزیز: حاج شیخ جعفر آقای ناصری جایی میفرمایند: واي بر آن کسي که قائل است زمان موهوم است. زمان ظرفي است که عامل و عمل صالح در آن قرار ميگيرد و انسان هيچگاه حتي در بهشت هم از زمان و مکان خارج نيست، آيه شريفه «ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ» اشاره به اين معناست. زمان، آيينه عمل و اعتقاد است؛ يعني انعکاسدهنده ارکانِ اصليِ تجسمِ عالَمِ غيب است. زمان، ظرفي است که شخص، شخصيت و عمل فرد در آن منعکس ميشود و به عالم غيب ميرسد. در زمان، همهچيز حاضر است: «وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً» (کهف/۴۹). ایشان جایی از زمان به عنوان حضرت زمان نام می برند و جایی از رفاقت با زمان می گویند و در جایی هم در قالب شعر میفرمایند: لحظه و ثانیه همچون ملک است ملکی هست که نامش فلک است لحظه را تا به ابد پیوند است هر که فهمید دلش خرسند است این نگاه به زمان، حال خوبی در من ایجاد کرد. نمی دانم چه بگویم ولی نسبتی عجیبی در من ایجاد کرد. خواستم از شما بپرسم آیا این نوعی گشودگی است یا توهم... چون تعریفی که از زمان برای ما شده بود، هرگونه گشودگی را بر ما می بست و حضور ما را محدود می کرد تا این که با این تعریف از زمان مواجه شدم و احساس حیاتی به من دست اما نگاه و نظر شما خیلی برایم در نسبت با این حالی که دارم مهم است. خواهشمندم تفصیلا برایم روشن کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً سخن جناب استاد ناصری مبتنی بر آن روایت است که پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» فرموده باشند: «لا تسبوا الدهر فان الله هو الدهر» و البته این دهر و زمان، غیر از زمان تقویمی است که دیروزش رفته و فردایش نیامده. عرایضی در این رابطه نسبت به زمان تقویمی و زمان انفسی در شرح سوره «قدر» شد. موفق باشید
سلام استاد وقتتون بخیر: استاد من میخوام یه مقاله بنویسم راجع به «امکان دستیابی به تمدن نوین اسلامی از منظر فلسفه اسلامی» سوالئ که برام مطرح هست اینه که آیا اصلا میشه به تمدن نوین اسلامی رسید یا نه؟! علی الظاهر با توجه به متون دکتر داوری همچین چیزی خیلی دور و غیرقابل دسترسی هست، چون تجدد و سنت در مدرنیته در مقابل هم قرار میگیرند. لطف کنید به حقیر منبع معرفی کنید کجا میتونم برای این سوالم پاسخ پیدا کنم؟ و آیا شما تمدن نوین اسلامی رو قابل دسترسی و دستیابی میبینید؟ سپاسگزارم
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً همانطور که جناب آقای دکتر داوری معتقدند ما به آیندهای نظر داریم که «جهان بین دو جهان» است و بدین لحاظ پیشنهاد میشود به عرایضی که در کتابهای «انقلاب اسلامی؛ طلوع جهانی بین دو جهان» و «انقلاب اسلامی و چگونگی تحقق آينده دينداری ما» و «در راستای بنيانهای حکمت حضور انقلاب اسلامی در «جهانی بين دو جهان» شده است رجوع شود و البته آن کتابها روی سایت میباشد. موفق باشید
سلام و عرض ادب و عنایات ویژه حضرت حجت ارواحنا له الفدا تقدیم شما پدر دلسوز: سپاس بابت پاسخگویی به سؤالات قبلیم و اینکه همیشه خودتون رو در دسترس شاگردان قرار میدید و امید میدید و در این دوران سخت غیبت ما رو با توجهاتتون دلگرم میکنید. استاد فرق رؤیت، ملاقات، تشرف، نظر در چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان رؤیت و ملاقات را یکی دانست و آن انس روحانی است با ابعاد روحانی موردی که ملاقات شده. ولی در تشرف، ظاهراً رابطه جسمانی در میان است، هرچند اگر فردی که تشرف پیدا میکند اگر ابعاد روحانی خود را نیز آماده کرده باشد، از برکات ملاقات نیز میتواند بهرهمند شود. موفق باشید
با سلام: من مدت های مدیدی هست که اکثر خوابهایم همراه با خواب دیدن است. خواب های روز مره تا خواب های جنگ وجدال و... در حالیکه در طول روز هیجان وجدال خاصی ندارم. و برعکس همسرم که درگیری های ذهنی و عملی فراوان دارند؛ به ندرت خواب می بینند. به نظر شما چه کنم که خواب باعث آرامش باشد؟ (ضمنا کتاب ادب خیال عقل و قلب را هم مطالعه کرده ام که مطالب مفیدی دارد که خلاصه آن را برای استفاده همسفران ارسال می کنم: - جسم بستر تعالی روح - خیال مایه ی نشاط و شعف و یا زباله دان کثرت ها؟ - عقل قوت استدلال - قلب؛ بعد اصلی انسان - ورزش معبری برای احساس حضور خود در جسم - خیالات مانع شناخت جهت اصلی (علامه حسن زاده : خود را مشغول کنید تا خیالات شما را مشغول نکند.) ریشه خیالات سوء: جز خدا را منشاء اثر بدانیم و برای آن ها تاثیر مستقل قائل شویم. به اندازه ای که انسان در قوه واهمه به غیر خدا اصالت دهد؛ به همان اندازه صورت های کاذب به عنوان عوامل تاثیرگذار ظاهر می شوند. (دستورالعمل آیت الله بهجت جهت اصلاح ریشه خیالات سوء: اولا علم تو استاد توست. ثانیا گناه مکن.) استعدادها متفاوت است و هر کس باید اندیشه ی مناسب استعداد خود را پیدا کند. آیت الله بهاء الدینی همراهی در اسفار نکردند. اما چون خدا استعداد اسفار خواندن را به ایشان نداده بود؛ پس جای خالی آن را هم در خود حس نمی کردند و فردای قیامت حس نمی کنند که یک بعدی از ایعاد وجودشان را جواب نداده اند. برای هرکسی راهی جهت ارتباط با عالّم غیب هست .هیچ وقت نباید همه مثل هم باشند. بالاترین مقام: انس با قرآن.)
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! برای سیر در صراط که با عبور از جهنم همراه است؛ مواجه شدن با این امور به نظر میآید طبیعی باشد. مهم آن است که در متن جهنم و با روبهروشدن با زبانههای آن، بتوانیم توجه خود را به جای دیگری که همان حضور توحیدی است، معطوف داریم تا آرامآرام که البته چندان آسان نیست، به بهشت نزدیک و نزدیکتر شویم. موفق باشید
با سلام: استاد عزیز اگر کتب شما مطالعه شود آیا باز هم نیاز به مطالعه اسفار و فصوص هست؟ اگر آری ممنون میشم بفرمایید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به برنامهای دارد که از نظر معرفتی برای خود تنظیم کردهاید. مسلّماً کتاب شریف «اسفار اربعه» و «فصوص الحکم» میدان معرفتیِ ارزشمندی را در مقابل ما میگشاید که برای هرچه بیشتر حاضرشدن در این دوران، مفید خواهد بود. موفق باشید
سلام خدمت استاد بزرگوارم: این روزها خیلی سخت میگذرد، وقتی میبینم بیمارستانهای غزه چنین وضع سختی دارند و فرجی هم نمیشود، شرایطشان سخت و سخت تر میشود، چیزی بگویید تا کمی آرام شویم استاد. شرایط مردم غزه بسیار سخت است. چگونه مردم غزه تحمل میکنند؟ چگونه قلب امام زمان طاقت میآورد؟ این جنگ تمام شود تا سالیان عوارض روحی و جسمی جنگ باقی خواهد ماند، این همه خرابی، محیط زیست آلوده و ....استاد چیزی بگویید تا دلمان اندکی آرام گیرد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا خداوند بنا دارد به بشر جدید نشان دهد که در این زمانه وقتی دینداری حقیقی به حاشیه رود، و حاکمان از دیانت فاصله بگیرند، چه اندازه ضدِ انسانی تصمیم میگیرند و عمل میکنند و تصور میشود مردم مظلوم و مقتدر غزه در عین دادن چنین هزینههای سنگین، رسالت نشان دادن این فاجعه بزرگ را دارند. به امید آن که بشریت بیدار شود. اینجا است که مسلّماً از طریق غزه مشخص میشود دیگر جهان، جهانِ دیروز نخواهد بود زیرا این جنایات حالت طبیعی ندارد؛ بیشتر شبیه شروع تاریخ دیگری است. موفق باشید
با سلام و احترام: استاد ۱. اگر تا قوه خیال پاک نباشد و نشود؛ طرف روی خوشی را نمی بیند و از طرفی تطهیر قوه خیال هم کار آسانی نیست؛ پس اگر بلا و گرفتاری برای کسی پیش می اید، راه برون رفتی هم به این آسانی نیست؟. یا اینکه کلا اشتباه است؟ ۲. در گرفتاری های دامن گیر و خسته کننده و طولانی که تمام انرژی فرد را می گیرد، و نزدیکان را پراکنده می کند؛ محرم را نامحرم کرده و هیچ دعایی به ظاهر استجابت نمی شود، و فرد مستأصل می شود؛ تا جایی که بشود کاری کرد، کار از کجا لنگ است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شریعت الهی است بخصوص که انسان، پیامبر خدا و ائمه هدی«علیهمالسلام» را مدّ نظر دارد در این مسیر است که انسان از سیطره توهّمات و خیالات باطل میتواند عبور کند. ۲. با هرچه دلبستن به ثقلین یعنی تدبّر در قرآن و توجه به سیره اولیای الهی و در این زمانه، توجه به عظمت انقلاب اسلامی دشمنی با استکبار کارساز خواهد بود. موفق باشید
سلام: اگر انسان واجبالوجود بودن خدا را نداشته باشد یعنی آینهی تمام نمایی نیست که خدا تمام خود را در او ببینید، این نقض غرض است (غرص شناخته شدن آن گنج مخفی) درست است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: واجب الوجود عین بودن بیکرانه مطلق است و اگر انسان هم واجب الوجود باشد، هیچکدام واجب الوجود نیستند. موفق باشید
بسمه و رحمته و ریحانه و رضوانه: در جنگ منفعل نباشید، فعال شوید. انفعال و ترس از خود جنگ خطرناک تر است. جنگ شاید آدمی را از پای در نیاورد اما ترس از جنگ قطعا آدمی را زمینگیر می کند. باید از خود ترسید! این درس تاریخ است از سرنوشت ملت های که ترس آن ها را ذلیل کرد، آزادی و استقلال و هویت شان را از آنها گرفت. امید را زنده کنید و از تیر خلاص ترس فاصله بگیرید، از خبرهای گاه و بیگاه از آنهایی که حاضر نیستند برای آیندۀ تاریخ شان بجنگند از آنها حتما فاصله بگیرید اینان آدم های سطحی و زودگذرند که تاریخ هیچگاه از آن ها داستان های خوبی را برایمان روایت نکرده است. پر دل شوید و تاریخ ساز. تاریخ را آنانی می سازند که درافق آینده از سرمایه ی گذشته ی خود و ریشه های فرهنگ و هنر و سرزمین شان حماسه می سرایند. ترس، از شما انسان های بی رگ و ریشه می سازد که بدرد هیچ داستانی نمی خورید نه داستان و قصه های عاشقانه و نه داستان های حماسی و اسطوره ای. تکلیف خودتان را پیدا کنید یا جای نقش تاریخی فردایتان را خود پیدا کنید و در آن نقش قراربگیرید یا منتظر باشید تا در نقشه ی کسانی قرار بگیرید که کارگردان داستان های جنایی و وحشی اعصار بوده اند. امروز تاریخ بیش از هر روز دیگر تشنه ی روایت آدمیت است. بشر، محتاج حماسه است محتاج آینده ای است که خودش را ادامه ی تاریکی دیروزی اش نداند، فردایی که ادامه ی دیروز گرگ صفتی و دریدگی سرمایه و ثروت و قدرت نباشد را فریاد بکشید. در پی تشکیل هویت جمعی آدمی باشید که در انتظار روشنایی فرداست. خودتان را در بن بست بی حاصلی و پوچی و بیهودگی سرگردان انسان هایی نکنید که به فردایی بس بی حاصل تر و تاریک تر از دیروز شما را به مرگ محکوم می کنند. فردا روایتی دیگر هم دارد بس شیرین و بس دلکش و روشن! آری، گذر و گذار از این صحنه ی تاریخی امروز و نجات از ادامه ی پوچستان ها سخت و صعب و دشوار و با هزینه همراه است اما هزینه اش هم برد است و سود. نگذارید داستان مرگبار انسان های تکرار شوند که گوش شأن بدهکار ندای حقیقت نبود. نگذارید تا شما را بکشند به استقبال مرگ بروید تا شما بر او وارد شوید و او را در آغوش بکشید. طنین صدای غدیر در تاریخ آدمیان بلند شده است امروز بیش از هر روز دیگر، گوش کنید! این همان علی (علیه السلام) است که فریاد می زند از سیاهی لشگر دشمن نهراسید و دندان ها را برهم بفشارید و جمجمه ها را بر سر دست بگیرید و انتهای لشگر دشمن را نظر کنید که شما پیروزید. حماسه خوان شوید، امروز تاریخ ما را حماسه ها می سازند، تاریخ را در شعرهایتان و در نثرهایتان نصرت دهید، گوش ها آماده ی شنیدن شدند. غول نا امیدی را با تبر ابراهیمی تان بشکنید و از بتخانۀ نمرود نهراسید که جهنم هیزم های آتش برایتان گلستانی خواهد شد که تاریخ معجزه اش را برای نهایی ترین انسان ها بازگو خواهد کرد. امروز همان انتظاری است که برایش نفس می کشید. نفس هایتان را حبس نکنید، تنفس کنید در هوای آزادگی و رهایی از زندان فرعون های زندگی تان. نفس نفس بزنید تا ریه هایتان را از عطر دلکش آینده ای که شما را از تنفس مصنوعی زمانه رها میکند پر شود. «یا مُنَفِّسَ عن المکروبین»
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! و صد آری! چه اندازه در صراطی که به سوی حقیقت است فداکاریهای ما زیبا و زیباتر خواهد بود. نه تنها برای دیگران، بلکه برای خود، از آن جهت که خود را ماورای روزمرّگیها در دل طوفانها با وسعتی به وسعت تاریخی که آغاز میشود، بزرگ و بزرگتر احساس می کنیم تاریخی که با مقابله با جاهلیت دیروز و امروز بر خود میبالد به گمان آنکه امروز و فردا از آنِ اوست. غافل از آن که این سنت خداوند است که مهلت ادامۀ آنان را از طریق مقابله با آنها از آنان میگیرد. و این است راز امیدواریِ ما به حضوری که از طریق انقلاب اسلامی در آیندهای که آیندۀ سیطرۀ جاهلیتِ دوران نیست خود را مییابیم.
خدا میداند چه اندازه شهدا و آنانی که بصیرت توحیدی دارند از تجاوز اینچنینی رژیم جنایتکار صهیون خوشحال هستند. از آن جهت که جبهۀ استکبار با تمام توان همۀ امکانات خود را به میان آورد تا خود را اثبات کند و حقیقتاً بسیاری از زوایایی که قدرت او را به نمایش میگذارد، را به میان آورد و ما نیز از جهتی غافلگیر شدیم؛ ولی قصۀ مقابله با استکبار، بسیار بالاتر از آن است که او گمان میکند با به شهادترساندنِ سردارانمان ما را متوقف میکند از آن جهت که: «اگر پایان ما با سردارانمان بود؛ در کربلا همه چیز به پایان رسیده بود». زیرا کربلا ذیل حضور در تاریخ اسلام آغازِ تاریخی بود به سوی نهایت بلوغ انسانیت، و انقلاب اسلامی نیز ذیل اسلام آغازی در دل آن آغازها بود تا هر آن کس بنای تعالی خود را در بودن امروزینِ خود احساس میکند؛ در این تاریخ و در این مقابله بیش از پیش بشکفد. رفقا نشستی تحت عنوان «راز شهادت و امیدواری به آینده» داشتهاند که خوب است به نکات مطرح شده در آن نشست توجه شود . https://eitaa.com/soha_sima/5002 موفق باشید
با سلام: وقتتون بخیر باشه، یکی از دوستان نزدیک من وارد عرفان حلقه شده و من دچار شکشدم از این جهت که نمیدونم چرا واقعا السلام راه درسته؟ چرا عرفان حلقه اشتباه و علما باهاش مخالفن؟ تغییراتی که در ایشون ملاحظه شده اتفاق بدی نیست، و از طرفی من دچار تردید این شدم نکنه خدایی که من انتخاب کردم و در ذهنم ساختم غلطه، این دوستم از اتصالات و ارتباطش و چیزایی که دیده تعریف میکنه من احساس میکنم اصلا من بنده پاک و درستی نیستم و مورد قبول خدا نیستم در حالی که از بچگی هم با حجاب بودم هم نماز خون هم سعی کردم باید ها و نباید ها رو در حد توانم رعایت کنم و بنده خوبی باشم، من میخوام اطلاعاتم درباره اسلام کامل و درست باشه، با علم این دین رو انتخاب کنم میشه کمکم کنید که چه منابعی میتونن برای شروع به من کمک کنن؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود بحث «معرفتنفس و روانشناسی و قدمی جلوتر» https://eitaa.com/matalebevijeh/19233 و پس از آن باب مطالعۀ «معرفت نفس» را که منجر به درک حضور بیکرانۀ انسان میشود را در خود بگشایید تا در کنار سلامت روحی، نظر به سعادت ابدی نیز مدّ نظر آید. https://lobolmizan.ir/book/70?mark=%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86 و https://lobolmizan.ir/book/71?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87 . موفق باشید
سلام: آیا ذوالقرنین همان کوروش است اگر کوروش نیست پس چه کسی است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی، گرایش به نظر سِراحمدخانِ پاکستانی دارند که جناب ذیالقرنین را با کوروش تطبیق داده است. ولی ممکن است شخص تاریخیِ دیگری باشد. آقای مستحسن در کتاب «ذیالقرنین» خود، آن را با حضرت صاحبالأمر «عجلاللهتعالیفرجه» منطبق کردهاند. موفق باشید