سلام: در رابطه با سلوک جاری انقلاب اسلامی یک سئوال دارم. چرا این سالهای اخیر اینقدر با خودم در جنگ و انکار و متلاشی شدن و نابودی خودم بودم تا الان، که حس میکنم یکی اومد و من رو از شر خودم نجات داد؟ من دیگه نمیتونم با خودم گلاویز باشما، یعنی بدون این اتفاق اکنونی، یعنی آرامش محض و بودن بودنها، هرگز نمیتونم چیزی باشم. بخدا قسم از بس نمیدونستم کی ام و گم میشدم و روانی میشدم الان غیر از این بودن، نمیتونم کم تر باشم. معمولی بودنی در انتظارم نیست. عقلم، روحم، قلبم وای چقدر گمشدن ها و متلاشی شدن ها سخته بخدا سخت ترین چیز ممکنه.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اندر این ره میتراش و میخراش ** تا دم آخر دمی فارغ مباش
تا دم آخر دمی آخر بود ** که عنایت با تو صاحب سر بود
موفق باشید
سلام استاد: در کتاب مبانی نظری و عملی حب اهل البیت (ع) صفحه ۱۸۵ PDF، فرمودید: « دوست داشتنِ غیر معصومین، پشت کردن به عالی ترین دوست داشتن است...»، سوال اینجانب این است که چگونه می شود و می توان بین محبت هایی که در دین توصیه شده (از قبیل پدر و مادر و نزدیکان وغیره...) و عالی ترین دوست داشتن تفکیک قائل شد؟ همچنین در صفحه ۹۹ فرمودید: «عشق بدون مصداق و صورت محقق نمی شود، حال یا آن صورت الهی است یا دنیایی»، سوال این است که برای اینجانب و امثال بنده بدلیل بعد زمانی که ذوات مقدسه را ندیده ایم و نه صدایشان را شنیده ایم و همچنین وجود مقدس امام زمان نیز در غیبت هستند، چگونه امکان تصور متعین ایشان در ذهن وجود دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. دوستداشتن اولیای الهی، گرایش به عالیترین نحوه انسان و انسانیت است از آن جهت که آنان نماد کامل و بالفعل انسانها میباشند. و این غیر از احسان به والدین است که به عنوان امری عاطفی در جای خود لازم است همانطور که صله رحم به عنوان ارتباط عاطفی با نزدیکان در جای خود ارزشمند است. ۲. آری! نظر به نمادهای انسانیت از طریق نظر به سیره و شخصیت آنها، گویا به نوعی نظر به خود آنها میباشد در جان خودمان. و این همان محبت درونی است به انسانهای کامل که سخت بدان نیاز داریم. لذا به گفته جناب مولوی: «مهر پاكان در ميان جان نشان / دل مده الا به مهر دلخوشان». موفق باشید
ببخشید حال خوبی ندارم. خیلی گرفتارم و بشدت بشدت نگران دوتا فرزندم و از عاقبت بخیری شون میترسم خیلی حرف شنوی از من ندارند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با آنها باید با مدارا و رفاقت رفتار کرد تا محبت شما را احساس کنند. موفق باشید
با سلام: بنده مدت مدیدی است دچار مشکل عجیبی شده ام واضح است که انسان برای زندگی نیازمند به عقل است و اگر نخواهد عمیق بشود خیر دنیا و آخرت و کمالات را از دست میدهد. بنده مدت زیادی با تقکر عمیق و مطالعه و عقلانیت زندگی میکردم و افسار نفس در دستم بود منشا تمام احساساتم را مورد واکاوی قرار میدادم و داوری و سپس عمل میکردم اما یک هو در عین اینکه ضرورت مسئله برایم واضح است اما نمیدانم چه شد حسی به من دست داد که انگار تفکر کردن برایم سنگین میآید یا اینکه میدانم کار سختی نیست اما باز به قلبم خطور میکند خیلی کار سنگینی است و نمیتوانم در هیچ امر دنیوی و اخروی متمرکز شوم و طبعا حرکتی ندارم و لابد عقب گرد و افتادن به ورطه های خطرناک نصیب بنده میگردد اما باز هم نمیدانم چرا این حس ولم نمیکند و راضی نمیشوم خوب فکر و تصمیم بگیرم نمرات درس ام فلج شده آینده ام تحت تاثیر قرار گرفته در روابط انسانی دچار مشکل شده ام. لطفا کمکم کنید نمیدانم چکار کنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد توصیه شده است حرکات و رفتار کسانی که مورد پذیرشتان هستند، مدّ نظر قرار دهید تا نفس به تعادل خود برگردد. موفق باشید
با سلام و ادب: بنظر حضرتعالی جمله سوزناک امام حسین علیه السلام خطاب به علی اکبر در آخرین لحظات «یا علی علی الدنیا بعدک العفا» صرفا حاکی از غم از دست دادن فرزند است و یک جمله احساسی است و یا اینکه دلالت بر خسارت تکوینی عالم در نتیجه از دست دادن شخصی است که بالقوه لیاقت جانشین امام دارد و شهادت ایشان لطمات معنوی برای جامعه مسلمین دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلماً زندگی در زمین با نظر به مظاهری که انسان را به یاد خدا میاندازد، ارزش خود را دارد و حضرت علی اکبر «علیهالسلام» از همه جهات، آینه انوار الهی و بخصوص اشبه الناس به رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» هستند و چگونه امامی که در مظاهرِ الهی با حضرت معبود مأنوس هستند، طاقت شکستن آن آینه را که دشمن انجام داده داشته باشند؟ هرچند که جناب حضرت علی اکبر «علیهالسلام»، راهی گشودهاند که منجر به آن حضور نهایی میگردند. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: بنده از شما پرسیدم تعهد جانی یعنی چی شما این جواب رو به بنده دادین: باسمه تعالی: سلام علیکم: یعنی نسبتی که انسان در نزد خود با حقیقت پیش میآورد مانند عهدی که ما از طریق نظر به مولایمان حضرت سیدالشهداء «علیهالسلام» در مقابله با ظلم و استکبار در خود حاضر میکنیم. جوابتون رو متوجه شدم ولی میشه باز تر بکنید جوابش رو؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید در شرح این موضوع باید به کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» و شرح آن رجوع فرمایید. و به همین دلیل این سایت، بیشتر برای جوابگویی به سؤالات رفقایی است که مباحث را دنبال کرده باشند و در دل آن مباحث، سؤالات برایشان پیش آمده باشد. موفق باشید
سلام و ادب خدمت استاد عزیز: یک نکته ای تو سط بعضی دوستان مذهبی و انقلابی در بحث انتخابات بیان میشد در مورد اینکه اگر مردم به انتخاب درست نرسند و دولت انقلابی بر سر کار نیاید، باعث عقب افتادن ظهور میشه، میخواستم نظر شما رو درباره این تحلیل بدونم، و اینکه پارامتر های موثر در تعجیل یا عقب افتادن ظهور چیست و نقش فرد و اجتماع در این زمینه چطور تعریف میشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته نمیتوان آن نکته را انکار کرد ولی معلوم نیست خیری در آنچه پیش آمده، نباشد و ما را برای حضور هرچه بیشتر آماده نکند. موفق باشید
سلام استاد گرانقدر: وقت تون بخیر باشه. ببخشید خواندن نماز صبح معضل بزرگی برای منه، قصد دارم موقع اذان صبح بلند بشم، ولی فقط در همین حده که متوجه صدای اذان میشم و دوباره به خواب میرم، علاوه بر این که شب به یکسری توصیه ها مثل خواندن آیه آخر سوره کهف و یا وضو و شام سبک و.. عمل میکنم اما اونقدر غرق خواب هستم و بدنم کرخت و سنگین میشه که دوباره به خواب میرم، میشه لطف کنید یه راه حلی بگید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایت از پیامبر خدا «صلیاللّهعلیهوآله» داریم: «لا سهر بعد العشاء». یعنی بعد از نماز عشاء - که حدود یک ساعت بعد از نماز مغرب خوانده میشده - بیداری برای مسلمان نیست. یعنی باید زود خوابید تا قبل از اذان صبح بیدار شد. با اینهمه در این فصل از سال، نباید به خود سختگیری کرد. موفق باشید
سلام علیکم: آیا این ملاک که در دولت سیزدهم فساد زیادتری رو نسبت به دولتهای قبلی دیدم، می تونه ملاکی برای رای دادن به پزشکیان باشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همهچیز حکایت از آن دارد که دولت سیزدهم یعنی دولت آیت الله شهید رئیسی وارثِ هزاران مشکلی بود که دولت لیبرالها و اقتصاد نئولیبرالیسم برای آن دولت پیش آورد و متأسفانه آقای پزشکیان بر اموری انگشت میگذارند که ریشه در افرادی دارد که فعلاً در اطراف ایشان جمع شدهاند. افرادی که به گمان خود بنا دارند کار نظام جمهوری اسلامی که ندای مردم است را یکسره کنند تا نه صدایی از مردم به گوش کسی برسد و نه سخنی از عدالت به میان آید، چیزی که همین روزها در رسانههای اصلاحطلب به خوبی ملموس است. موفق باشید
سلام: چرا در ایام منتسب به اهلبیت شوق به گناهان بیشتر است؟ آیا به این خاطر نیست که ما در آن ایام، تازه حیات پیدا میکنیم و مشتاق امور زندگی میشویم یا اینکه چیز دیگری است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته شاید تجربه افراد در این مورد متفاوت باشد. ولی به هر حال شیطان در مسیری که به سوی حقیقت است، فعال است و مسلّماً در فضایی که نظر به مقام قدسی اهل البیت باشد، او نیز در شیطنت خود کوتاه نمیآید. موفق باشید
سلام بر استاد عزیز: ببخشید استاد من بچه ام به رحمت خدا رفته ۳ سالش بود. خواستم بدونم احوالاتش در آن دنیا چگونه هست؟ آیا غم و غصه متوجه اش میشود؟ دلتنگی و بی قراری ما را میکند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آنچه در جواب سؤال شماره 37541 عرض شد آنها در تقدیر خودشان آنطور رحلتکردن را داشتهاند و مسلّم است که در چنین سنی در میهمانی پروردگارشان حاضرند با همان عهد فطری که نسبت به تعلّق به خداوند دارند؛ بهسر میبرند و به گفته جناب ملاصدرا در وجود خودشان که عین ربط به خداوند است، بهسر میبرند. موفق باشید
فردی از شما بدگویی کرد، البته من سکوت نکردم، اما لطفا حلال کنید. چگونه هنگام صحبت فرق بین چیزی که خدا به دلم می اندازد برای گفتن، یا وسوسه، یا چیزهای دیگر را تشخیص بدهم؟ چگونه گفتار و رفتار خود را بیشتر خالصانه کنم؟ آیا در مورد امربه معروف و نهی از منکر، کتاب مفیدی برای مطالعه می توانید پیشنهاد بدهید؟ یا خودتان احیانا سخنرانی در این مورد داشته اید که بتوانم گوش کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره ذوقها و سلیقههای افراد متفاوت است و باید همدیگر را تحمل کنیم. در مورد امر به معروف، عرایضی به صورت پراکنده شده است و کتابهای زیادی در این مورد هست. بهتر است خود جنابعالی با جستجویی که در اینترنت میفرمایید، آنچه با روح و روحیه خودتان همراه است، بیابید. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: حدود چندین سال است مباحث شما را با استادی شروع کردیم. جدیدا همین استاد حدود چهار پنج ماه است ادعا میکند درباره شما تحقیق کرده و جریان انحرافی در شما وجود دارد و همه ما شاگردانش را حذر میکند که کفتمان شما را ادامه دهیم و به نظر ایشان شما مثل شریعتی هستید. گاهی میگوید استاد طاهرزاده اینقدر مباحث انقلاب اسلامی برایشان مهم است که اگر کسی بین انقلاب و زندگیش بخواهد انتخاب کند به سمت طلاق هدایت میکند. ادعا دارد حوزه اصفهان با شما مخالف است. ادعا دارد شما با گذاشتن عکس حاج قاسم و رهبر درصدد حذف امام هستید یا با پیروی و حمایت جدی از مباحث دکتر داوری و و دارای جریانی انحرافی هستید. خواهش میکنم مرا قانع کنید که بتوانم از کفتمانی که اینقدر مرا تغییر داده دفاع کنم. الان برای من بحث شخص نیست بحث یک کفتمان است من خیلی علاقمند به ادامه گفتمان شما هستم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما انسانها با عقل و شرع ذیل ولایت فقیه زمانه باید زندگی کنیم و هرکس باید با توجه به چنین اموری راه حق را تشخیص دهد. البته بنده نشنیدهام که حوزه علمیه با بنده مخالف باشند!! در حالیکه نهتنها خود را عضوی از آن جریان میدانم و اتفاقاً چند ماه پیش بود که حوزه علمیه زنجان مصاحبهای را با بنده ترتیب داده بودند https://eitaa.com/serat_ir1/9129 تحت عنوان «روحانیت و مردم». و دعوتهای مکرری که از مدارس مختلف جهت صحبت با طلاب عزیز میشود، حکایت دیگری را به میان میآورد و عجیبتر از همه آن برداشتی است آن فرد محترم در رابطه با بحث طلاق پیش کشیدهاند که عجیبتر از عجیب است. امری که درست خلاف مشی و روش بنده است. با اینهمه بنده خود را بینقص نمیدانم. امید است حضرت رب العالمین با کرم خود اعمال ناقص ما را به احسن وجه پذیرا باشد. موفق باشید
با سلام: اگر حقیقت انسان مدرکات اوست. چه عیبی دارد با مدرکات خودش باشد. اگر مطالب بالا درست است خیال پردازی و خیال بافی چه عیبی دارد چون انسان با خودش روبروست؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: مدرکاتی که با فطرت و با حقایق مربوط به وحی الهی منطبق باشند، موجب درخشش انسان در نزد خود و در ابدیت میشوند. موفق باشید
با سلام: خداوند هم ظاهر است و هم باطن. آیا درست است که بگوییم که خداوند از همان جهت که ظاهر است، باطن هم هست؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است و توحید یعنی همین. حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» در شرح سوره حمد در این رابطه نکات خوبی را مطرح فرمودهاند. موفق باشید
«إِلهِی إِلَیک أَشْکو نَفْساً بِالسُّوءِ أَمَّارَةً، وَ إِلَی الْخَطِیئَةِ مُبادِرَةً، و بِمَعاصِیک مُولَعَةً...» سلام و عرض ادب. بعد از انس و گذراندن معارفی بس نورانی، گاهی در صحنه های امتحان، از وسوسههای شیطان بر روی نفس اماره شکست خورده و زمین گیر می شویم. در چنین وضعیتی نوعی یأس از ادامه آن معارف حقه برای ما پیش می آید. در حقیقت از خودمان مأیوس می شویم و به خودمان می گوییم تو اگر قرار بود آدم بشی با این معارف عالیه باید آدم می شدی. حال چه باید کرد؟ حقیقتا چو بید بر سر ایمان خویش می لرزم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً آن فراز که از مناجات الشاکین مطرح کردید، حکایت امیدی است در جان انسان نسبت به عبور از ضعفها و گناهانی که برایش پیش آمده به همان معنایی که جناب مولوی به میان میآورد و میگوید: «تو مگو ما را به آن شه راه نیست / با کریمان کارها دشوار نیست». موفق باشید
سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: از نظر استاد، کدام ترجمه فارسی المیزان ساده و قابل فهم است؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین ترجمهای که در بازار هست، یعنی ترجمه آقای موسوی همدانی؛ مورد نظر علامه بوده است. موفق باشید
سلام و ارادت: در بحث جایگاه معرفت نفس در کتاب خویشتن پنهان اشاره کردید به اینکه معرفت نفس هم مثل سایر علوم یک بعد عدمی دارد، بنده هرچقدر این عبارت را میخوانم متوجه نمیشم در صوت هم خیلی به این موضوع نپرداختید، لطف میکنید اگر برایم این مطلب را دقیق و عامیانه باز کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام صفحه از کتاب؟! موفق باشید
آخه چرا من، منی که در طول زندگیم بیشتر از هرکسی درگیرودارِ پوچی بودم تا برسد به تقدیر پوچی تاریخ! چرا من باید بمانم و مشکلات را در خود حل کنم. بین اصرار بر پوچی و اصرار بر زندگی که از میان هم عبور کرده اند گمگشتگی های سختی است شادی لازم دارم سرخوشیی که مرا ایستاده، اَبَدی و زنده بدارد. خدایا مرا از هر نوع غم نجات بده و همیشه شادم کن تا بهپا خیزم و برای تو مشکلات را در خود حل کنم چون بدون شادی دیگر ممکن نیست. من خود را چگونه و در کِه ببینم؟ ای کاش همه مثل من زیبا بودند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره «مرغ را پر میبرد تا آشیان / پرِّ مردم همت است این را بدان». باید همّت کرد و این راه، بدون مشکل نیست. و در این رابطه به ما فرمودهاند: «در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم *** سرزنشها گر کند خار مغیلان، غم مخور.». موفق باشید
من آدم خوبی نیستم ولی غمی را در خود حاملم که غم مقدسی است پس از این جهت مال من هم نیست مثلا غم جوانانی که نمی دانستند چگونه زندگی کنند و من به امیدواری از خدا به آنها نوید دادم صبر کنید در حالی که تقریبا نمی توانستند. خدایا حال که با تمام آزادی که به ما دادی بر ما روشن کردی ذات ما از جهت خودمان دارایی ندارد پس یقینا نمی توانیم زندگی کنیم پس زندگی و شور و حیات از آن غنی مطلق است، حال ای عاشق حیات و شور و زندگی اینجا جای توست تا همه بنگریم چقدر زیبایی. این روزهای خاص چقدر خوب است این گونه گفتگوها
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بحمدالله هر اندازه انسان امیدوار به رحمت الهی باشد راه نجات خود و کمک به هدایت دیگران را خداوند در مقابل او می گشاید. موفق باشید
سلام خدمت استاد بزرگوار: آیا لعن خفی خلفای سه گانه اگر به صورت مراسم هم نباشد و زیر لب باشد از نظر رهبری حرام است یا خیر؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید اساساً رویکرد «لعن» در این موارد، رویکرد صحیحی نیست. آری! نقد و انتقاد در فضای گفتگو محور در جای خود باید محفوظ باشد. موفق باشید
سلام استاد: در شهر ما گروهی برای بدحجابی راه افتاده که شامل دو نفر نیروی انتظامی ۲ نفر از سپاه با ۴ نفر خانم داوطلب که راه بیوفتن امربه معروف کنن. این سبک حرکتها درسته؟ دو دستگی رو بیشتر نمیکنه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جریان هستید نوع برخورد با چنین موضوعی بسیار حساس است. باید منتظر باشیم ببینیم نمایندگان نسبت به لایحه عفاف و حجاب که از امروز در مجلس در صحن علنی در مورد آن صحبت میکنند؛ به چه چیزی میرسند. بحثی در شبکه افق بین آقایان پیش آمد که میتواند قابل توجه باشد. https://eitaa.com/jahanara_ofogh/1478 خوب است به آن بحث نیز رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام استاد عزیزم: خیلی ممنون بابت راهنمایی قبلیتون و اینکه وقت میذارید تراوشات شاگرد دیوونهتون رو بخونید. قدردانشم و حتما دونه دونه پیگیری میکنم به مرور. به اصرار خانواده و خصوصا مادرم که از رفتارهای مذهبی بنده به شدت ناراضی و بسیار نگرانان و معتقدن ۱۰۰ درصد من مریض شدم و آخوندها توی انگلستان مغزم رو شستشو دادن، بلاخره رفتم پیش دکتر روانپزشک. همینکه روسریم رو دید شروع کرد به سوالات مذهبی، نماز شب میخونی یا نه و... من درمورد همه ی رفتارهای مذهبیم و اینکه حقیقتا چقدر به دین علاقه دارم و چقدر خودم رو درگیرش کردم صحبت نکردم اصلا. با پرسیدن فقط چندتا سوال کوچولو توی پروندهم نوشته hyperreligiosity !!! (لابد پیش خودش فکر کرده حزب اللهیِ اُمل انگلیسی بلد نیست!) یعنی اختلال روانی مذهبی گرایی افراطی!!! این درحالیه که من به هیچ عنوان درگیر وسواس برای احکام یا قبولی عباداتم یا نجس و پاکی و.... نیستم فقط مذهب رو بر تمام جنبه های زندگیم ترجیح میدم چون چیز دیگه ای برام نه تنها معنی نداره، بلکه وجود نداره. قرص هاش رو هم انداختم توی سطل، معلومه کسی که فکر میکنه میتونه اینجوری کسی رو خر کنه خودش خیلی خره. بذار هرچی میخواد بشه، بشه. بذار اسلام هرکاری میخواد باهام بکنه، بکنه. بلاخره این سکه اینقدر چرخ میخوره تا به یه طرفی بیفته!!! بذار بین کفر مطلق و ایمان مطلق بند بازی کنیم تا بلاخره یه جایی سقوط کنیم. راستی استاد بلافاصله بعد اربعین، قراره برم کربلا برای اولین بار. دقیقا میشه تولد ۲۰ سالگیم. خاک دو عالم بر سرم که ۲۰ سااااال آزگار از عمر گرانمایهم گذشت و هنوز درگیر حیوانیت و دغدغه های حقیرانه هستم. چه کنیم که خیلی دیر هدایت شدیم، وقتی تمام حرمت ها شکسته شده بود و پرده های عصمت پاره شده بودن، وقتی گوهر انسانیم زیر خروارها خاک دفن شده بود، وقتی که تمام آنچه بهم متعلق بود رو از دست داده بودم. استاد، خدا به روم نیورد، شما هم به روم نیارین که فقط وقتی اومدم سراغ خدا که هیچی برام نمونده بود، وقتی که به بن بست رسیده بودم، وقتی هیچ لذتی برام نمونده بود که خودم رو باهاش گول بزنم، وقتی که جایگزینی نداشتم. خدا اولویت آخرم بود. تو آمدی اما کمی دیر. از ته یک کوچه ی دراز. گفتم برو! اما نشستی و به در کوبیدی و گریه کردی، آنقدر که گونه های منم خیس شد. آمدی و با آمدنت همه چیز را در دایره ی هستی آتش زدی. حالا همه چیز سوخته بود و خاکستر شده بود و با آمدنت طوفانی شدید درگرفت، پس خاکسترشان را هم بردی و این لازمه ی لمس کردن تو بود، از دست دادن همه چیز. گفتم اینجا پر است، جا برای تو نیست! اما آمدی و دل من که پر بود از فیزیک و شیمی و فلسفه و عکاسی و خوشگذرانی و دوست و رفیق و پول و احترام و خودخواهی و شهوت و حیوانیت و خواستن و خواستن و خواستن، خالی شد و فقط یک چیز ماند که همه چیز است و تو در دل هبوط کردی. استاد. تا اون زمان وقتم رو برای مطالعه روی چه مباحثی بذارم؟ همون معرفت نفس رو ادامه بدم، یا مطالعه درمورد عاشورا که هیچ چیزی ازش نمیدونم؟! چه اعمال مذهبی انجام بدم؟ (طبق معمول خودم سرخود چند مدل چله برداشتم. اصولا مشکلی وجود نداره اما به شدت به زیارت عاشورا حساسم و الانم که برای اربعین چلهشو برداشتم، یه جوری ام، جوری که خوب نیست ....) خیلی خجالت میکشم با وضعیت الانم وارد ۲۰ سالگی شم و با این وضعیت فعلی برم دیدار امام حسین (ع). یه راهی بگید که یکم، فقط یکم آدم شیم، یکم لایق شیم، یکم از شرمندگیمون کم شه. انگار خدا با تمام قدرت پشت در ضربه بزنه، اونقدر بلند که نتونی حتی نادیدهش بگیری و بخوابی، اونقدر محکم حتی تا مرز شکسته شدن در، اما وقتی در رو باز میکنی هیچ کس نیست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این سخن را نباید ساده بگیرید که میفرمایید: «خدا، اولویت آخر بود». حقیقتاً در هر حال باید چنین باشد به همان معنایی که خود حضرت محبوب میفرماید: «فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ»(جاثیه/6) بنگر چگونه او با ما به گفتگو نشسته است که مگر چیزی زندهتر و تازهتر از حضرت «الله» و آیاتی که اشاره به او دارند؛ هست که دل به آنها سپرد و ایمان خود را به میان آورد؟ و با توجه به این امر نباید از معارف عمیق توحیدی که انعکاسِ عقل و قلب است، در میدان عبادات غفلت کرد. و از این جهت آری! مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» عبادات ما را عمیقتر مینماید و البته نباید به خود سختگیری کرد که اطرافیان گمان کنند لازمۀ دینداری خارجشدن از زندگی و گوشۀ خلوتگزیدن است! هرچند هم نباید همرنگِ اهل دنیا شد. و این یعنی در صراطی گامنهادن که هر دو طرف آن سقوط در آتش است، چه در طرف افراط و چه در طرف تفریط. نظر به حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» بخصوص با روحِ اربعینی یعنی نظر به آیندهای که انسان از سیطرۀ یزیدیان عبور میکند و در این رابطه خوب است به مباحث «کربلا و عبور از دوگانگی بین زندگی و مقاومت»
https://lobolmizan.ir/sound/1670 نظری بیندازید. موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد حضرت آقا باز حجت را برای شبه حوزویانی مثل رضا داوری اردکانی تمام کرد. ممنوعیت تکیه بر مبانی تمدنی غربی! اسلامی سازی علوم انسانی و بیگانه دانستن بسیاری از آموزههای تمدن مادی غربی از بایستههایی است که بار دیگر مقام معظم رهبری در دیدار اخیرشان با مسئولان نظام اسلامی بر آن تأکید کردند. معظم له فرمودند: «ما نمیتوانیم در مسائل گوناگون سیاسیمان، اقتصادیمان و دیگر چیزها پیرو مبانی تمدن مادی غرب باشیم. تمدن غربی البته مزایایی دارد؛ در این شکی نیست....اما در مبانی آن تمدن نمیتوانیم تکیه کنیم، مبانی آن تمدن، مبانی غلطی است. مخالف با مبانی اسلامی است.» مخاطب اولیۀ این بایسته، حوزههای علمیه هستند چرا که پیشران اسلامیسازی علوم انسانی حوزههای علمیه هستند و این روند باید از حوزههای علمیه به مجامع دانشگاهی سرریز شود. متأسفانه جدال بر سر اسلامی سازی علوم انسانی در میان حوزویان نیز وجود دارد و برخی شبه حوزویان ازجمله رضا داوری اردکانی، همچنین حوزویانی مانند داود فیرحی در تشدید این جدال، نقشآفرین هستند و اما سخنان اخیر دکتر پورجوادی که اسلامی سازی علوم انسانی را طرحی شکست خورده خواند و پولهای مصرف شده در این مسیر را گزاف و بیمصرف دانست، یادآور سخنان دکتر داوری اردکانی و رویگردانی او از علم دینی بود. دکتر داوری چندین سال پیش در نامه ای چنین نوشت: « علم دینی ... سی سال است که به نتیجه نرسیده است، به نظر نمی رسد که در آینده نیز به نتیجهای برسد. وقتی مطلب سیاسی با مسئله علمی خلط میشود، هر چه بکوشند به نتیجه نمی رسند. علم ماهیتی متفاوت با دین دارد.» این در حالی بود که زمانی دکتر داوری خود از مدافعان علم دینی و اسلامی سازی علوم انسانی به شمار می رفت و این نامه او سبب تعجّب بسیاری، از جمله دکتر سروش شد که با نامهای تند به دکتر داوری تاخت و چنین نوشت: «گروهی به هلهله برخاستهاند که گویا دکتر داوری در کهنسالی "مستبصر" شده ... و غیرت علمیاش جنبیده و با دلیری دست ردّ به سینهی تاریکاندیشان و دینفروشان و دانشتراشان زده ... این البته ابتهاجی کاذب و اجتهادی فاسد است. نان به نرخ روز خوردن که اینهمه هلهله ندارد.» در مقابل، علم دینی و علوم انسانی اسلامی مدافعان سرسختی چون آیت الله مصباح یزدی دارد که عمر علمی خویش را صرف آن ساخته است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در صحت تذکرات رهبر معظم انقلاب به خصوص در مواجهه با تمدن غرب هیچ شکی نیست و بحث در نکتۀ دیگری است که ایشان فرمودند ما علم را در هرجای دیگری که باشد دنبال میکنیم. و همانطور که عرض شد مهم آن است که ما سخنان انسانهای متفکر را بشنویم و این غیر از تبعیت از آنها است زیرا اساساً همانطور که از سخنان جنابعالی نیز برمیآید در میدان تفکر، تقلید مطرح نیست. البته بنده بین آقای دکتر داوری و آقای فیرحی تفاوت اساسی قائل میباشم. همۀ عرض بنده آن است که در میدان تفکر نمیتوان آقای دکتر داوری را نادیده گرفت. از آن طرف آیا آقای سروش را با آن ادبیات که شما نیز متذکر آن هستید را میتوان با آقای دکتر داوری مقایسه کرد؟!! موفق باشید https://eitaa.com/soha_sima/4710
با سلام و تحییت خدمت شما: میگن حضرت مهدی (عج) ظهور کرده این ما هستیم که باید ظهور کنیم. شما تو صوت آخرالزمان شرایط باطنی ترین بعد هستی میفرمایید هر وقت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور کنند تمام افراد جبهه ی باطل رو نابود میکنند. منظورتون از ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به یک معنا نور حضرت طوری به صحنه آمده که مردم معنا و تأثیر مقاومت در مقابل استکبار را درک میکنند و قدم بعدی تعیّن آن حضرت است تا این راه به نهایت خود برسد. موفق باشید