بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37988

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و وقت بخیر خدمت شما: در انتخابات با تمام معیارهای مثبتی که آقای جلیلی داشتند ولی تنها چیزی که که ذهن بنده را به خود مشغول کرد این بود که چرا حاج قاسم عزیز همیشه آرزوی رئیس جمهور شدن آقای قالیباف را داشتند؟ از پیام های خانم زینب سلیمانی هم کامل مشخص بود که ایشون از آقای قالیباف حمایت می کنند. سال ۹۲ آقای جلیلی بودن و حتی زمان آقای احمدی نژاد یعنی سال ۸۴، چرا حاج قاسم عزیز را که دیگر هیچ شکی در ذوب بودن ایشون در ولایت نداریم طرف آقای قالیباف بودن؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب آقای قالیباف در جای خود مرد توانایی است و آن را در مسئولیت‌هایی که داشتند، نشان دادند. ولی به نظر بنده این مربوط به تاریخ پیشاشهید رئیسی است و با حضورِ شهید رئیسی افق دقیق‌تری جهت ادامه انقلاب در امور اجرایی پیش آمد که تصور بنده آن است که با دکتر جلیلی ادامه این امر ممکن است. موفق باشید

37976

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام بر عبد صالح خدا استاد عزیزم: بنده احساسم از پدیده ظهور آن است که ظهور فرایندی است چند مرحله ای و روبه تکامل ولی فرایند آن در زمانه ما تسریع شده و این با توجه به جهش بیداری های حادث شد در جهان؛ صف بندی های در حال انجام در رخدادها و تجلی افراد از حضور غیابشان در نسبتشان با تجلی حقیقت انسان کامل است و این یعنی ظهور بسیار نزدیک است آیا این احساس بنده صحیح است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه انسان‌ها در انسانیت خود نسبت به دیگر انسان‌ها، حاضر شوند به همان اندازه زمینه ظهور انسان کامل بهتر و بیشتر فراهم می‌گردد. موفق باشید

37967

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و نور، عرض تسلیت فرارسیدن ماه محرم و آرزوی قبولی عزاداری های شما. سوالی دارم، استاد چرا گناهان گذشته اینقدر در ذهن یادآوری میشن؟ یاداوری مداوم این گناهان هم حالم رو بد میکنه و هم شرمندگی و ناامیدی از بخشش. اصلا اثر بد میذاره رو روان و قلب انسان چه کار کنم؟ ذهن چرا فراموش نمیکنه. یا علت این یادآوری ها چیست؟ وقتی خودم نمیتونم خودم رو ببخشم خدا میبخشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیری در آن هست. اساساً وقتی که انسان حرکت سلوکی خود را شروع کند با انواع خیالات روبه‌رو می‌شود و به گفته‌ی مولوی: «آب گل خواهد که در دریا رود / گل گرفته پای او را می‌کشد» اگر کسی قصد عبور از کثرت به دریای وحدت نداشته باشد که متوجه‌ی این‌همه خیالات که در درون او بود نمی‌شود! به گفته‌ مولوی باید رنج‌ها و بلاها کشید و خون دل‌ها خورد تا روح، از این کثرات آزاد شود. موفق باشید

37810

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: سوالی داشتم از خدمت شما. من جدیدا به جایی که نگاه می کنم پلک که می‌زنم همان چیزی را که دیده ام را می بینم یه حالتی است که مثل اینکه چشم من مثل دوربین عکاسی عمل می کند این حالت طبیعی هست یا غیر طبیعی؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر خاصی ندارم پیشنهاد می‌شود کتاب «ده نکنه در معرفت نفس» و شرح صوتی آن را که روی سایت هست، دنبال بفرمایید. موفق باشید

37644

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: با توجه به سوال ۳۷۶۲۲ فرق ثابت با سکون چیست ؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ثابت، مانند وجود که همواره هست ولی سکون، در مقابل حرکت است. موفق باشید

37497

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد خدا قوت: ١. استاد بعضی اوقات من برای علامه طباطبایی فاتحه ای می‌خوانم یا علامه حسن زاده آملی و وارد یک احساس متعالی می‌شوم به فرمایش شما آنها من را به جهان خودشان راه می‌دهند ولی امام خمینی (رحمه الله علیهم) اصلا این طور نیست در جلسه نگاه هرمنوتیکی به علامه فرمودید باید روش خاصی برای ورود به عالم امام خمینی پیش بگیریم می‌خواستم این روش را بپرسم. ٢. استاد عزیزم فکرمی‌کنم در شرح کتاب فعلیت بود که فرمودید برای نماز باید یکی از ائمه را که بهتر امیرالمؤمنین امام علی (ع) است نصب العین خود کنیم و اگر نشد استاد خود را و باید حتما حضوری استاد خود را ببینیم نه از طریق فضای مجازی، چه ملاقاتی از این بهتر که یکی مثل من شما را ببیند ان شاءالله روزی از شیراز به اصفهان آمده یا در اربعین شما را سیر نگاه می‌کنم. می‌خواستم کمی هم در این خصوص اگر اشتباه متوجه شده ام توضیح دهید. ۳. استاد خیلی علاقمند به شرح فص حکمت العصمتیه از علامه حسن زاده هستم به کدام شرح رجوع کنم؟ ۴. استاد اگر پیشنهاد به خواندن اسفار دارید هم بفرمائید با کدام استاد شروع کنم؟ ۵. استاد خیلی دوستتون دارم علت این همه دوستی چیست؟ من خودم رو می‌شناسم چرا علاقمند به شما شده ام؟ امام خمینی هم عاشق استادشون بوده اند. چه سری در این هست؟ خدا حفظتان کند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حضور در تاریخ انقلاب اسلامی ذیل رهبریِ رهبر معظم انقلاب. ۲. همین‌که بتوانید آن شخص را مدّ نظر داشته باشید، إن شاءالله نتیجه می‌گیرید. ۳. نتوانستم شرح‌هایی که در این مورد شده است را مطالعه کنم تا بتوانم نظر بدهم. خود بنده نیز توفیقی جهت شرح آن فصّ محترم نداشته‌ام. ۴. شرحی که به طور رسمی انجام شد، شرح آیت الله جوادی است و استاد یزدان‌پناه نیز تلاش‌هایی را در این مورد داشته‌اند. ۵. قضیه، چیز دیگری است یعنی همانی است که پرسشگرِ سؤال شماره  37482 مطرح فرمودند. موفق باشید

37295

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: در رابطه با آیه ۱۱۷ آل عمران «مَثَلُ مَا يُنفِقُونَ فِي هَٰذِهِ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَثَلِ رِيحٍ فِيهَا صِرٌّ أَصَابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ فَأَهْلَكَتْهُ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَٰكِنْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ» ۱- میشه گفت اثر باد سرد ویران کننده را مقید به ظالم بودن صاحب حرث کرده؟ یعنی اگر مومن بود، باد اثر نمی گذاشت؟ یا آیه اشاره به این داره که ایجاد لا در اثر ظالم بودن صاحب است؟ ۲- اگر حرف بالا صحیح باشه می توان آن را به پدیده های طبیعی دیگر تعمیم داد؟ ببخشید استاد اگر در این رابطه فرمایشاتی داشتید بفرمایید در کدوم مباحث پیگیری کنم ممنون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته علامه طباطبایی آنانی که جهت امور دنیایی خود انفاق می‌کنند که خرج‌هایی است برای اصلاح کار فاسد؛ نتیجه‌ای جز شقاوت برایشان نمی‌ماند، کار آن‌ها شبیه باد شدیدی است که به کشت و زرع می‌خورد، اینان عملاً به خود ظلم می‌کنند و هلاک می‌شوند؛ مانند باد سردی که کشت و زرع را خشک می‌کند و در واقع خدا به این افراد ظلم نکرد، بلکه خودشان به خودشان ظلم کردند زیرا عمل فاسد، نتیجه فاسد می‌دهد، در این رابطه که مقدمات جنگ با اسلام را فراهم می‌کنند به امید نتیجه. در شرح سوره آل‌عمران عرایضی شده است. موفق باشید

37260

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: الان در تعطیلات هستیم و من هم به عنوان یک دانش آموز باید بنشینم و کار های عقب افتاده ام را انجام دهم اما نمیدونم چرا نمیشه، اصلا هیچ کنترلی بر روی خودم ندارم. دارم اذیت میشم، ... اینجاس که میگم هیچ وقت هیچ چیز نمیشه. این که من بیام و برنامه بریزم و بگم حالا میخوام این کارها رو انجام بدم، شدنی نیست. پس کی می‌شود؟ شما گفتید باید سعی کنم در بودنم، بشوم. اما، نمی دانم! ... چه شده است ای دل. باز آمده ای ای هوش، عقل را معنا کرده ای. هر دم با عف خودت عفافی بزرگ بر گردنم انداخته ای. کجا رفته روزهای بیداری، روزهایی که ملک لایبلی شده بود مسکنم. سکنی می‌گزیدم در بیداری و لحضه ای نمی گذاشتم خوابم ببرد. می‌رقصیدم و می‌رقصاندم برای ستاره های آسمان، شهدا چه خوب قطب من بودند به وقت اشک آمدنم، به وقت آه و سوز... یاد گرفتم از آوینی عقل معاش می‌گوید که شب هنگامِ خفتن است، اما عشق می‌گوید که بیدار باش… و من برای آنها زحمت نمی کشیدم بلکه پیش می آمد. یک لحظه باید نظری و توسلی به حاج قاسم می‌کردم. یک لحظه به سروران دیگری ... آه ... چه سخت می‌گذرد بی آن ها. مریضم و درمانده ام در تیک تاک ساعت. برای این که از یاد نبرم چوب خطش را هک کردم بر روی دیوار، الان قریب به سال های نوری است که من در این قوطی بتونی هستم. دیوار یادهایم دیگر جا ندارد! (بغض یعنی خنده های ساختگی ، شکنجه بشی از طرف من، تو مبادا آخ بگی. همه منتظر اینن که یجایی گاف بدی) سوار بر این کلمات شدم و به عنوان این که دارم به بالا میرم اما در جهان موازی ام و در حققیت دارم به پایین چاهی بی پایان و ژرف ناک سقوط می‌کنم،... یاد روزهای فخر و عصمت را ... حضرت عجل مجالی ده! تازه راه رفتنم را یاد گرفته ام اما دریغا که زمان رفتن است. نه توسط پا های خودم و جاده های زمین... بلکه توسط بال هایی که یافتم در روزهای فخر و عصمت... چون رهبر من علی است و او هم راه های آسمان را بهتر از راه های زمینی می‌شناسد... اما من میسوز که دیر رسیدم و تک بالی بهم نرسید. آیا می‌شود با یک بال به از لای میله های زندان به آسمان تاخت؟ حضرت عجل مجالی ده!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه!! باید در عین برنامه‌ریزی برای اوقات خود، چندان هم به خود سخت نگرفت. پیشنهاد می‌شود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» مطالعه شود. موفق باشید

37149

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت به جناب آقای استاد طاهرزاده: میشه استاد یکبار دیگه سوره هایی که تفسیر کردین و صوتش موجود نیست دوباره تفسیر کنین؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن شاءالله توفیقی باشد. موفق باشید

37112

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد: برای فردی که به دنبال سربازی وخدمت به امام زمان هست نخبگی کدام رشته علمی پیشنهاد می‌فرمایید، آیا رسالت علم جویی برای افراد خاص هست؟ یعنی فردی برای کسب و اثر گذاری در یک رشته خاص خلق شده است؟ می‌خواهم عمری با برکت و مسیری بدون پشیمانی داشته باشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به مسیری نظر کنید که خداوند در مقابل‌تان با توجه به شرایطی که در آن هستید، قرار داده و به میل حضور در آن راهی که شما مدّ نظر دارید. بقیه‌اش را باید به خدا سپرد که آن راه، موجب برکت برای بشریت باشد همان دغدغه‌ای که مولایمان حضرت صاحب الامر «عجل‌الله‌تعالی‌‌فرجه» دارا هستند. موفق باشید

37110

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: مسئله دار شدن با خود را لطفا توضیح می‌دهید و راهکار درمان این اتفاق؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جزوه‌ای که تحت عنوان « بررسی شیوه‌های تبیین معارف دین» 
https://lobolmizan.ir/leaflet/1414?mark=%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C که در سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
 

37108

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم/ دلنوشته ای از همراه و دلسوز برادران و خواهران عزیزم در رابطه با حالاتی که بر ما می‌گذرد, باشد که با شناخت بهتر خود امیدوار و شاداب و محکم تر در زندگی قدم برداریم تا خود را برترین بسازیم ان شاءالله. با عبرت و تجربه عرض می‌کنم ما غالباً غم هایمان بخاطر قرار نگرفتن در جایگاه درست نفسمان است! یعنی نه می‌توانیم با ایمان گذشتگان خود را بنا کنیم و نه با روح تمدن مدرن و در بین این دو همواره سرگردانیم پس هر یک را ناچاراً انتخاب کنیم خطایی از ما سرخواهد زد به اسم گناه پس بار گناهی را در خود حِس می‌کنیم که رنج آور است اگر بهشت می‌خواهی باید خود حقیقی ت را بیابی. گناه جهنم به بار می‌آورد و چشیدن رنج جهنم درد شدیدی را می‌چشاند، این لطف خداست! اگرچه اوایل خودم از این مسئله ناراحت می‌شدم اما اگر این باعث شود جایگاه اصلی برای استقرار خود را پیدا کنیم، تا بزرگتر از هر دو روان رایج در عالم بشویم چرا بد بخوانیمش اگر مُسلَم است انسان با رنج پرورش پیدا می‌کند؟! این ها را تجربه بخوانیم برای کمال! و عبرت بگیریم تا راهی مسیر درست خود شویم تا روشن شود صراط انقلاب اسلامی ما را انسانهایی بسیار برتر از شرق و غرب و مقلوب هر تمدنی خواهد کرد ما مرکز تمدن اسلامی و در مرکزیت هر تمدنی غنچه و اوج آن تمدن شکوفاست. به ما علمی برتر از علوم تجربی و عقلی برتر از هر عقل عالی رایج و قلبی مستحکم تر از هر مضطربی عطا می‌بخشد و راه انس با حقیقت را که عبودیت است درست نشناختیم. مشکل ما این است نمی‌دانیم در پَسِ تعریف مدرنیته از یک انسان امروزی چه انسان بزرگی را دارد مخفی می‌کند برای همین است که رشدمان را انکار می‌کنیم در نتیجه رشد نمی‌کنیم. شما خودتان پادشاهی هستید برتر از حسودانِ اَبَر قدرت که اصرار دارند با خار کردن شما نگذارند بزرگیتان را بیابید تا مجبود نباشند خارتان شوند. حرف آنها این است برای شما در عین گول زدنتان که می‌گویند: کوچیکتم تا بزرگ نشی! نمیخوام خبر بیاد که یه روز شاه کُشت وزیر!. آیا می‌بینید؟ آنها نمی‌خواهند شما رشد کنید برای همین دوست دارند برده باشید البته با حرف های گول زدنانه، ولی ما داریم بزرگ می‌شویم دشمن چشمش کور باد... . این زاغ با صد شرمساری از گلستان می‌رود این خماری از سَرِ ما می‌گساران می‌رود (شعر از رفیق غمخوار ما حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه).

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به گفته شما « در پَسِ تعریف مدرنیته از انسان امروزی، چه انسان بزرگی دارد مخفی می‌شود» و از این جهت کافی است متوجه تاریخی باشیم که در آن به‌سر می‌بریم. انسان آزاده نشان می‌دهد که بر هیچ امر و باور باطلی سر فرود نمی‌آورد، امور باطلی که انسان را همچون بردگان از خود بیگانه می‌کند و انسان را به نام زندگی در گورستانی خاموش فرو می‌برد، زیرا جرأت نمی‌کند در راستای رجوع به حقیقت در مقابل هر امر و باور باطلی همچون «متعمّقون» ایستادگی کند. 
اگر زندگی همان حضوری است که انسان هم‌اکنون خود را در بیکرانه وجودش به سوی او احساس می‌کند، به همان معنای احساس فقر ذاتی و فقیر الی الله‌بودن، هر چیزی که می‌خواهد ما را از چنین حضوری باز دارد، دشمن ما می‌باشد، حتی اگر در قالبی مقدس عرضه شود و به نام اخلاق بخواهد ما را از آن حضور و از آن زندگی محروم کند. موفق باشید
 

37017

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تبریک ایام شعبانیه: آیا این امکان هست که کاربر محترمی که سوال شماره ۳۶۸۸۸ را مطرح کرده اند بشناسیم؟ بنده سوال را اینگونه نام گذاری کردم: «حرکتی ملهم از اربعین در دل شهر ومحله با تفاوتهایی» لینک سوال: https://eitaa.com/lobolmizan/15388 وهنگام مطالعه این ابراز پاسخ دهنده ی ارجمند هم برایم شورانگیز بود «...چه اندازه برای خود بنده شادی‌بخش است وقتی در برقراری چنین موکب‌هایی شرکت داشته باشم و سهیم باشم.» موفق باشید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤال کننده هیچ آدرسی از خود نداده است حتی شماره موبایل. و در سایت به عنوان ناشناس خود را معرفی کرده. موفق باشید

36974

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد: بنده معنی این صحبت آوینی را نمی‌فهمم، اگر ممکنه برایم توضیح بفرمایید و بفرمایید تو زمان حالا این جمله چطوری میشه یعنی الانم درس خواندن همان مصداق راهنوز داره؟ «کارتان را برای خدا نکنید، برای خدا کار کنید، تفاوتش فقط همین است که ممکن است حسین در کربلا باشد و من در حال کسب علم برای رضای خدا»

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: کار را برای خدا انجام‌دادن به این معنا خوب است که عاملی باشیم در راستای تحقق اراده الهی، نه آن‌که در راستای نتیجه‌ای باشیم برای خود، بلکه بخواهیم آنچه را خدا می‌خواهد بشود. موفق باشید

36834

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

دانش بنیان های ما آنچه چند دهه قبل اختراع شده را از روی همان دستگاه ها با همان ایده می سازند ولی از نظر من اختراعی صورت نگرفته و این را دانش بنیان نمی دانم. دانش بنیان یعنی تمدن جهانی جدیدی داری و مطابق این چیزهایی می سازی که تازه است این یعنی اختراع و دانش بنیان پس من از ادامه با روش اول خداحافظی کردم تا زمانی که روش دوم آمد انتظار آنها را می کشم تا بیایند، امروز میروم و خود را حرام آنها نمی کنم و از ادامه در شرایطی که آسیبش بیشتر از تاثیر است کناره گیری می کنم مگر آنکه شرایطم مطلوب شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دانش‌بنیان یعنی روحیه‌ای که نسبت ما با مسائلی که روبه‌رو هستیم، طوری باشد که اندیشمندانه نسبت به آن مسائل بنگریم. بحث اختراع، بحث دیگری است. موفق باشید

36683

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: دوستان عزیزمان بحث هایی می کنند تحت عنوان تمایلات انسان و معتقدند انسان دارای دو گونه تمایل هستند تمایلات برتر تمایلات کمتر. تمایلات برتر مثل اطاعت از خدا توجه به وجدان و.... تمایلات کمتر مثل میل به گناه و.. و معتقدند در هر صورت انسان داره با تمایلات خودش مبارزه می کنه! گاهی با تمایلات برتر مبارزه می کنه تا بتونه بره سراغ تمایلات کمتر و گاهی با تمایلات کمتر مبارزه می کنه تا بتونه بره سراغ تمایلات برتر. استاد عزیز این صحبت ها تا چه اندازه صحیح است؟ آیا می توان گفت رفتن به سمت اطلاعت خدا و محبت خدا و پرهیز از گناهان یک میل است؟ یا یک نیاز است؟ یا بهتر بگم انسان جز خدا نمی خواهد! آنهم نه به میل بلکه به نیاز و فقر و تعلق و به مأوا و... آیا میل از هوای نفس سرچشمه نمی گیرد؟! آیا جواب به هوای نفس ولو برای اطاعت از خدا نوعی دوری از خدا نیست؟! آیا میدان دادن به هوای نفس نیست؟ یا اینکه گناهان را میل کمتر معرفی کنیم، به عبارتی قبح زدایی از گناه نیست؟! آیا میشه گفت واقعا انسان ها میل به گناه دارند؟ انسان میل به گناه داره یا اینکه انسان ذاتاً فریب میخوره و گرفتار گناه میشه و اساسا گرایشی به گناه نداره، بلکه این هوای نفس و شیطان است که برای انسان تمایلی به گناه ایجاد می کنن. ممنون میشم توضیح بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انس با حضرت پروردگار یک نیاز است و در عین حال، جان انسان مایل است که در این انس قرار گیرد و این میل، غیر از هوای نفس است. این همان، گرایش فطری است که در جای خود، خداوند آن را در انسان قرار داده است. بنابراین با انس با خداوند نه‌تنها نیاز به اطاعت را در خود رشد می‌دهیم، جواب عالی‌ترین تمایل را که همان نیاز فطری‌مان می‌باشد را داده‌ایم. موفق باشید 

36633

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: سوالی از محضرتون داشتم. استاد یک سری از آیات قرآن هست مثل فرضا آیه ۱۵ و ۱۶ سوره نوح که آمده است: خداوند آسمانها رو در ۷ طبقه آفرید و ماه و خورشید را قرار داد و... الان علم جدید وجود منظومه های بی شمار و ماه ها و خورشیدهای زیاد رو تایید میکنه. خب اینکه در قرآن میاد ما در هفت طبقه آسمان، ماه قرار دادیم، آدم به خوش میگه، مگه در ۷ طبقه آسمان همین یک ماهه؟ العیاذبالله یعنی خدا نمی دونسته؟ یک مقدار، به نظر من، برخی از آیات این حالت رو دارند. بهر حال چون خداوند عالم بر همه چیزه، انتظار میره قرآن با علوم ثابت شده مغایرت نداشته باشه. خدا اجرتون بده استاد، چقدر حضورتون قوت قلبه جوونهاست

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور از «سموات السبع والارضون السبع» مراتب عالیه و معنوی زمین و آسمان است. مثل آن‌که جسم ما باطنی مثل نفس و قلب و سرّ و امثال آن دارد. موفق باشید

36114

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: بحث آدم فضایی چیه که تازگیا باب شده. ژنتیک انسانها رو تغییر میدن به اسم آدم فضایی جا میزنن؟ دنیا به کجا داره میره واقعا!!به کجا چنین شتابان واقعا اینجا معنیش مشخص میشه. کی این ظلم به انسانهای تغییر ژنتیک داده شده رو پاسخگوعه. واقعا هنگم. این چه ظلمیه؟ هر چی به اسم حلیم خدا فکر می‌کنم بازم کم میارم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این امور بیشتر در میدان توهّمات انسان‌ها جای دارد، چرا ما خودمان را مشغول این امور بکنیم در حالیکه می‌دانیم عالَم، صاحب دارد و حضرت حق جهان را در دست این نوع افراد قرار نمی‌دهد مگر آن‌که تنها امتحانی در میان باشد تا هرکس  خود را نشان دهد که جایگاهش کجاست. موفق باشید

35797

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: ارجاع دادید به جلسه ی اخیر تا حدودی در جریان آن جلسه بودم، ولی فکر نکنم اثبات کرده باشید اینکه قرآن مجید معانی دارد که تا قیامت روشن می شود یا حتی روشن نخواهد شد آیا قابل اثبات است؟ کدام؟ یکی را مثال می زنید؟ در میان انبوه معارفی که در متون هند است یکی را می آورم البته بالاتر از اینها هم شاید باشد ولی فعلا به همین اکتفا می کنیم: چون او بی نهایت است دوم کجا گنجد. بسم الله فوق این کلام یا مشابه آن را از قرآن کریم بیاورید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در فضای «لا نفرق بین احدا من رسله» به آیت الکرسی که قله قرآن است و به «هو الحیّ القیوم» از آخرین دین نظر کنید که هرچه بیشتر، حقیقت را بسی ملموس‌تر از دیروز برای آخرین بشر به میان آورده است. موفق باشید

35365

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: ۱. استاد بنده ترسم از اینه آنچه ما فکرمی‌کنیم خداست مدیریت فضای مجازی از اونطرف باشه با اون مباحثی که از فضا و نوع سلیقه هر فرد اینطورکه میگن و اطلاعاتی که دارن، از آنطرف هم اتو دادن و گفتن این مسئله شاید تازه به ذهنشون بیندازیم، ۲. گمانم ما تا دانشگاه و آموزش پرورش خوبی و ترازی نداشته باشیم انتخاب فرد خوب بر انتخابات یه کم بعید نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این مورد خوب است مباحث «معرفت نفس» که روی سایت هست را همراه با شرح صوتی آن دنبال بفرمایید. ۲. همین‌طور است. به همین جهت ما مشکلاتی داریم که در دل انقلاب اسلامی باید بتوانیم از آنها عبور کنیم. موفق باشید

35307

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: مقصود از منکر ذات خویش شدن در یکی از سوالات اخیر چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت منظور آن است که انسان متوجه حقیقتِ فطری خود و یا نسبت وجودی‌اش با خداوند نباشد. موفق باشید

40111

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی؛ سلام علیکم: ۱. در این روزگار وا نفسا که عملا آدمی که نیاز طبیعی آن به تنهایی، نیازی مبرم و حیاتی شده و تا در تنهایی عمیقی خود را معنا نکنی عملا هیچ معنایی آدمی نمی تواند از خود و جهان خود بیابد، روایاتی که از حضور شیطان در تنهایی و عدم گمراهی شیطان در زمان هایی که مومنین جمع اند، چگونه باید این دو را فهم کرد؟ مگر می‌شود چند ده سال با خود در تنهایی نباشی تا حقایق را نیابی اما زنده باشی و مگر در این روزگار می‌شود در جمع عامه مومنین بود و به غفلت و روزمرگی و وابستگی واهمه کشیده نشد؟ ۲. استاد عزیز بلطف الهی تا چند روز آینده مسئولیت ازدواج را عهده خواهم گرفت و دوران جدیدی را برای حضور هرچه نورانی تر خود به تجربه خواهم نشست. حال که لطف الهی شامل شد و بنده را هم به این مهم باز شده، از شما التماس دعای خیر همراه با نکته ای بعنوان تحفه، دارم ۳. استاد عزیز آیا امکان دارد که عقد بنده رو روز جمعه بصورت غیابی بخوانید؟ (که مزاحمتی برای شما ایجاد نشود و تنها در همین سایت و یا با حاج آقا نظری در ارتباط باشیم که بنده رو باخبر کنند از خوانده شدن عقد) ۴. ازدواج یک جهان بی حد و اندازه! ازدواج و مسئولیت پذیری اولین و بزرگترین مسئولیتیست که هر انسانی در مقابل غیر و اجتماع می‌پذیرد. هر انسان مسئولیت پذیری در هر اندازه ای که فعالیت اجتماعی داشته باشد، در ازدواج باید ذهینیت کار و تجربه آن را کسب کرده باشد بدین صورت که ازدواج جهانیست که بستر حضور در جهان انسان ها را فراهم می‌کند . به ازدواج به عنوان یک رابطه کوچک (دونفره) نباید نگاه کرد. ازدواج محلیست برای یافت بنمایه هر نوع و هر میزان ارتباط اجتماعی ای که بدان نیازی وجود دارد؛ با همسران هر روز یک نوع رفتار نباید داشت، به یک شیوه تکراری نباید محبت کرد، به یک نوع بروز بودن نباید اکتفا کرد، که همین روح انسان را برای هرچه بیشتر بودن می پروراند. و همین است که جای انسان ها را در دل آدمی باز می‌کند که بتوانی با هر کسی برخورد مناسب خودش را بر پایه ی از خود گذشتی ابراز کنی. ازدواج، آمیخته ای از عشق و تلاشِ بی پایان است و شاید به تعبیری؛ آنکه بدنبال بزرگترین رشد هاست بدنبال ازدواج می‌رود چرا که؛ کوره ی آدم سازیست؛ یک شمشیر بعد از چند ده بار آتش دیدن، چکش خوردن و آب خوردن شمشیر برازنده می‌شود.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحث «یدالله مع الجماعة» همراهی با مؤمنین است به همان معنای «دل با یار و دست در کار»  ۲. همان جملۀ حضرت امام دائماً باید مدّ نظر باشد که می‌فرمودند: «نسبت به هم گذشت داشته باشید» ۳. روحیۀ این کار را ندارم و تا حال نیز چنین کاری نکرده‌ام. ۴. عرایضی نسبت به امثال جنابعالی که از دوستان هستید، شده است که عیناً خدمتتان ارسال می‌شود. 
هوالمحبوب
نامه‌اي به زوج‌هایی كه در ابتداي پرواز خود هستند
     اي همسراني‌كه بنا داريد در كنار همديگر راه‌هـاي كشف‌ناشده‌ی زنـدگي را طي كنيـد- راه‌هايي كه هرگز به تنهايي نمي‌توانستيد وارد آن‌ها شويد-  بدانيد كه:
     در پيوند ازدواج، هر دو بايد از بسياري چيزهايي كه قبلاً با آن‌ها مأنوس بوديد، دل بِكَنيد و معلوم است كه اين کار سختي است. ولي كسي كه از مأنوسات زندگيِ قبلی  دل نكَند، به زندگي جديد وارد نخواهد شد و بدون دست‌یابی به تولدی جدید، هنوز در زندگي كودكانه خود به‌سر مي‌برد و تنها در فردبودنِ خود به‌سر می‌برد و به کلیّتِ جاری در زندگی مشترک دست نمی‌یابد.
      وارد شدن به شرايط جديد سخت است، ولي متوجه باشید كه پذيرفتن آن، تولّد جديدي خواهد بود و ‌كسي كه حاضر نيست در هواي تازه تنفّس كند، هنوز متولّد نشده است و «تا جنيني، كار خون آشامي است».  بايد در زندگي جديد هركس قامت خود را اندازه بزند و ببيند در چنين شرايطي چه‌ اندازه قد كشيده است، خوشه‌هاي گندم را در خرمن‌گاه بايد كوفت تا برهنه شوند و اندازة خود را بيابند و كاه را قسمتي از خود نپندارند. و مسلّم رمز و راز برهنگيِ گندم از كاه، راز و رمز دل‌كندن از مزرعه است، چرا كه تولّد جديد با مستوريِ ديروز در پوشش كاه‌هاي خيال و آرزوهاي دروغين، امكان ندارد. پيوند ازدواج؛ يك تولّد جديد و در پي آن، تجلّي جديدي در عرصة خانواده است و هرگز نبايد به جهت سختي‌هاي زندگي، از تمنّاي اين تولد دست برداشت، پس قدم در راه نهيد.
     گداختن، آب‌شدن، صاف شدن و سر به راه نهادن، مانند جويباري كه نغمة خود را در تنهايي شب، ساز مي‌كند، معني پيوند جديد دونفري است كه ديگر دونفر نيستند، يك نفر هم نيستند، اصلاً ديگر از نفر بودن در آمده‌اند. آيا مي‌توان به نوري كه در تولّد صبحگاهانِ خورشيد متولّد مي‌شود و در پهن‌دشت زمين متجلّي مي‌گردد، صفت يك‌نفر و يا دونفر داد؟ راهي بلندتر از يكي‌ها و دوتاها، راهي ماورای تعدّد و تكثّر، راهي از كثرت به‌سوي وحدت.
     پيوند همسري؛ يعني همراهي دوبال كه بايد با هماهنگي كامل به‌سوي آرمان‌هاي الهيِ زندگي سير كنند، اما اين همراهي و مودّتِ خدادادي را به زنجير بدل نكنيد كه پاي هر دو بدان گرفتار شود و هركدام مانع رفتن ديگري گردد. «از نان خود به هم ارزاني داريد، اما هر دو از يك قرص نان تناول نكنيد. امان دهيد هريك در حريم خلوت خويش آسوده باشد و تنها.»
     خانه؛ محيط خوشِ آرامشي است كه توان شناسايي انسان را به خودش ارزاني مي‌دارد، كه تو تا كجا مي‌تواني در درون خود بالا روي، و همسر تو بستر چنين آرامشي را براي تو فراهم كرده است.
     خانه اگر محل اندكي براي تن به راحت‌دادن انسان است در پرتو محبت همسرخود، ولي نه آنچنان كه در اسارت رفاه درآيي و همسر خود را گرفتار خودخواهي‌هايت گرداني.
    از نشانه‌هاي حضور خدا در بين شما، اين‌كه از جان خودِ شما همسرانتان را خلق كرد تا در آرامش و سكني قرار گيريد و بين شما مودّت و دوستي و رحمت و گشايش قرار داد، «خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَة»؛ هشدار که در پاسداری آن آرامش و مودت و رحمت، کوشا باشید.
     پيوند ازدواج مقدمة شروع سكني‌يافتن و سكني‌گزيدن انسان است، تا هركس آرامش خود را در ديگري بيابد و هركس مي‌طلبد تا منشأ آرامش ديگري باشد. اگر انسان هدف از زيستن را كه عبارت است از «در قربِ حق قرارگرفتن» بشناسد، جايگاه خانواده را در راستاي چنين هدفي قدر مي‌نهد.                                 
با آرزوی توفیق برای عزیزان‌مان.
موفق باشید 
 

39594
متن پرسش

رؤیت معجزه قرآن و معنای توکل در آینه وجود حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و حضرت نرجس خاتون: امروز ذکر و فکر ما وجود دختری از تبار نور بود که با سپردن خویش در دل طوفان و خطر دوران، مادرِ امام آخرین شد. آری صحبت از مادر مولای‌مان صاحب العصر و الزمان (عج)، حضرت نرجس خاتون بود. کلام که در تفکر به وجود تو جان گرفت و اندیشیدن به احوالت خواستگاه جان‌مان شد، ایمان و امید و توکل به خدا در بیان شیوای فرزندتان برایم معنایی دیگر یافت. ولی معزز دوران ما، در دیدار با شرکت‌کنندگان مسابقات بین المللی قرآن، تبیینی بس ایجازگونه داشتند، او فرمود: «هر وقت به قــرآن مراجعه می‌کنیم توجه داشته باشیم که قرآن معجزۀ پیغمبر است... فرق این معجزه با معجزات دیگر انبیا این است که آن معجزات مال دوران خود آن نبی مکرم بود و مشاهدۀ معجزۀ الهی مخصوص به همان مردم بود... لکن معجزۀ پیغمبر را در طول تاریخ و تا هزاران سال دیگر خود مردم جلوی چشم‌شان مشاهده می‌کنند این معجزه را به چشم خودشان می‌بینند. این استمرار اعجاز قرآنی و اعجاز نبوی یک برکت عظیمی است برای عالم انسانیت، برای عالم وجود. سامان یافتن زندگی و رفع مشکلات در صورت بهره بردن از قرآن... اگر از قرآن بهره ببریم، زندگی بشر به سامان خواهد رسید همۀ مشکلات برطرف خواهد شد. درس‌های قرآن برای بشر درس‌های عملی است قابل تجربه است؛ این غیر از معارف بلندی است که فقط برای بزرگان و اولیا و مقربان، دسترسی به آن ممکن است. این‌ها برای آحاد بشر قابل استفاده است.» و گویا آن احوال تو مرا به درون خود فرو می‌برد تا دمی از خویش وارهم و در تو زندگی را نفَس بکِشم. ساده نیست که از آنچه داری و هست، دست بکِشی، دست کشیدن از ظواهر و مرسومات روزگارت را سخت نمی‌بینم، چون جان که در طلب حقیقت به جستجوگری و حیرانی برسد از اسم و رسم و مکنت و جاه و مقام، می‌تواند دل بکند، اما چطور از مهر و محبت مادر دل کندی؟ چطور خود را به طوفانی سپردی که در چرخش و غبار روزگار ممکنش در نظرها، هزاران ترس و واهمه در وجود زن و مردش می‌کارد، چه برسد به روح لطیف دختری چون تو که شاهزاده است و در اوج نعمت غوطه‌ور و شاید چون منی هزار بار نقص خویش و دیگران را در رفاه و آسایش دیده‌ام، اما تو مرا به ایمانی رهنمونی که جنسش از جنس معجزه است، از جنسی که به ارادۀ او و فضل لایزالش محال را ممکن می‌کند و امید و توکل به او معنایی دیگر می‌یابد. نمی‌دانم، در تو قرآن را می‌بینم یا در قرآن تو را؟ معجزه تویی یا قرآن یا کلام سید مردان تاریخ، سید علی؟ شاید هنوز گنگم از خوابی که دیدم، باز با من حوصله کن و جلو بیا، ببین آقایم در معنای توکل چه می‌گوید: «وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُه» اگر به خدای متعال توکل کردید، یعنی تکیه کردید و اعتماد کردید، خدا برای شما کافی است و به هیچ وسیلۀ دیگری به هیچ عامل دیگری برای رسیدن به مقصود احتیاج ندارید. یعنی چه اگر توکل کردیم، به عامل دیگری احتیاج نداریم؟ در چه شرایطی با چه وضعی این حقیقت قطعی و مسلّم تحقق پیدا می‌کند؟ توکل به خدا و ترتب اثر بر توکل به خدا، دارای یک شرط ذهنی و یک شرط عملی و واقعی است. شرط ذهنی این است که شما اعتماد داشته باشید به صدق وعدۀ الهی؛ «و مَن أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلاً...» آن شرط ذهنی یقین داشته باشیم که با اذن خدا محال ممکن می‌شود؛ چیزی که به نظر محال می‌رسد، ممکن می‌شود؛ این را یقین داشته باشیم. یعنی بایستی این را بدانیم که همۀ محالات موجود عالم با اذن الهی، با ارادۀ الهی قابل تحقق است و ممکن است تحقق پیدا کند؛ شرط عملی توکل به خداوند؛ ورود در میدان انجام وظایف شرط عملی؛ شرط عملی این است که برای پدید آمدن این رخداد این حادثه خدای متعال یک بخش کار را به عهدۀ خود انسان می‌گذارد این جوری نیست که بنشینیم داخل منزلمان، بعد بگوییم خب «كَم مِن فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَت فِئَةَ كَثيرَةٌ بِإِذْنِ الله»؛ نه، یک بخشی از کار به عهدۀ ما است...» و تا چشم باز کردم بگو چه دیدم، آری حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و تو را در یگانگی ایمانی یافتم که مادر هستی در رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و در بین در و دیوار سخت سقیفه که به نظر می‌آمد طوفانی است که بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را ممکن است از جا برکَند، با تمام وجود وعدۀ مهدی امت از ماست را باور کرد و آن امر محال را به نور رب العالمین ممکن یافت و تو چنان در نور باور او ذوب شدی که گویی خود اویی که یکی از ابعاد عملی یعنی به دنیای مادی آمدن او را به عهده گرفتی و از وجهی بهتر است بگویم تو هم بار امانت انسانیت را پذیرفتی و به جان خریدی، جز عشق و دلدادگی توحیدی رازآلود چه چیزی می‌تواند انسان را در «فاخلع نعلینِ» قدرت و اراده قرار دهد تا هیچ شوی و چنان صبر کنی در ذات الله که به اراده‌‌اش او متولد شود. آیا قصۀ حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها، قصۀ حیات ما نیست؟ آیا امروز او را بر فراز خرابه‌های غزه و لبنان و سوریه و... حتی در میدان مبارزات مردم آزادی‌خواه جهان نمی‌بینی که دل به طوفان حوادث زده و در جستجوی حقیقت حیران و سرگردانِ رسیدن نامه و نشانه‌ای از ولیّ زمان خویش است؟ امروز ما درون قصه‌ایم و به تمامه به او نزدیک شدیم، نزدیک‌تر از همیشه، آیا طوفان انقلاب اسلامی را می‌بینی که محالی است در دل جهان توسعه یافتۀ مدرن، اما ممکن شد و تا ابد تاریخ امکان حضور یافته است؟ آیا طوفان الاقصی را دیدی که وه چه بی‌نشان و پرنشان، نشان از نور استقامت ولایت و قرآن دارد؟ اللهم ارزقنا بخوانم یا اللهم ثبتنا؟ هر دو را با نوای اللهم اغفرلنای غفلتهای‌مان می‌خوانم تا به نور آن مرد ایستاده در افق تاریخ و شهدای جان فدایش، ما هم از این غافله جا نمانیم. سلام استاد عزیز، باز قلم جان گرفت که امیدوارم اگه قصوری در درک حقیر هست با کلام شما رفع شود. سؤالی هم پیش آمد، از وجهی صبر خدا هم صبری است که اگر به وجه مادی هم بخواهیم نگاه کنیم از سقیفه تا میلاد امام زمان (عج) حدود ۲۰۰ سال طول می‌کشد، و وقتی نگاه می‌کنیم از وجهی رسیده‌ایم و از وجهی راه بسی طولانی است، هم صبر و استقامت گویا بسی عظیم است و هم رسیدن گویا بسیار نزدیک، انگار معنای وجود را می‌شود یافت هم دور است هم نزدیک، آیا چنین است؟ 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همۀ حرف همین یک نکته است که چگونه یک زن، آری! یک زن یعنی جناب نرگس خاتون «سلام‌الله‌علیها» در آن شرایط توانستند آیینۀ بزرگ ایمانی شوند که ایمان حضور در نهایی‌ترین میدان بود تا قرآن با نور حضرت صاحب الأمر«عجل‌‌الله‌تعالی‌فرجه» نهایت خود را در آخرین دوران در افقِ جان انسان‌ها بگشاید، و آن زن در جان خود این‌گونه حاضر شود که باید برای چنین حضوری نقش‌آفرینی کند آن‌هم به هر قیمتی. و از طریق جناب نرگس خاتون آن عزمِ بزرگ تاریخی آغاز شد تا جهان دیگری در افق زمانه گشوده شود و مسیحیت نیز ابعاد متعالی خود را در نسبتی که با اسلام مواجه می‌شود؛ بیابد و در ریشه‌های تاریخی خود هرکس در نسبت با سید حسن نصرالله، نرگس خاتونی باشد آزاد از دوگانگیِ اسلامیت و یا مسیحیت، و آینده‌ای به ظهور آید که انسانیت معنای خود را در نهایی‌ترین وسعت تجربه کند.
آیا ما معنای توکل و نقش مؤثر و بزرگ آن را جز در آیینۀ عزمِ جناب نرگس خاتون در آن انتخاب می‌توانیم مدّ نظر آوریم که چگونه آن بانوی بزرگ تنها و بدون نام و نشان خود را با نام «نرگس» به قافلۀ اسیران رساند؟ تا آن‌جایی که اگر تمام ظلمات آخرالزمانی با تمام قدرتی که استکبار با تسلیحات خود و بمب‌های سنگرشکن به میان آید؛ این مائیم که تمام نمی‌شویم با نظر به عزمی که جناب نرگس خاتون «سلام‌الله‌علیها» با ایمان خود به ظهور آوردند. موفق باشید          
 

39205

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: جناب استاد در انتخاب‌های زندگی تا چه اندازه می‌توان به مقوله «اختیار» تکیه کرد؟ دقیق‌تر بگویم، از ایده‌ها و ابتکار عمل‌ها آیا می‌توان تکلیف ساخت؟ اگر ایده‌ای جهت اصلاح جامعه داشته باشیم که به اندازه یک عمر جان‌کندن نیاز داشته باشد، و مسیری که قرار است بپیماییم آنقدر بکر و مبهم باشد که بدون یقین و شجاعت قابل طی کردن نباشد، چگونه به این یقین برسیم که «باید» یا «بهتر است» یا «خوب است» وارد آن مسیر شویم؟ اگر مسیر آنقدر جدید باشد که در صورت پیموده‌نشدن هم، چه بسا کسی متوجه خلأ آن نشود، از کجا بدانیم بی‌گدار به آب نزده‌ایم؟ از کجا بدانیم درحالی‌که تکلیف‌های امن‌تر و بی‌دردسرتری برای تراشیدن و پرداختن وجود داشته، مسیرهای تکراری و مجرب دوستان اهل جهاد را بی‌جهت رها نکرده‌ایم؟ از یک طرف گفته اند هرکسی را بهر کاری ساختند / مهر آن را در دلش انداختند، از طرف دیگر روایت داریم فی خلاف النفس رشدها و برخی، انتخاب راهی که کمتر مورد علاقه است را مصداق آن دانسته‌اند و در سیره بزرگانی چون حاج قاسم هم این موضوع مشاهده می‌شود که راهی را پیموده‌اند که گرایش شخصی به آن نداشته‌اند. با این اوصاف، دنبال‌کردن ایده‌ها و زمین‌گذاشتن مسیرهای همه‌گیر و مرسوم جهاد، چه جایگاهی دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انسان اختیار و انتخاب دارد ولی حکیمانه باید اختیار خود را مدیریت کند و از این جهت و در هر حال باید در این موارد با افراد معتمد و کاردان مشورت شود تا به قول خودتان بی‌گدار به آب نزنید. موفق باشید

39084
متن پرسش

سروده‌ای در مورد این ایام فاطمی خدمت شما: «تا که در می‌بینی یا دیوار بر من گریه کن / یا علی!‌ در کوچه، در بازار بر من گریه کن» «ای علی جان کم‌کم از این شهر باید پر کشید / می‌روم از خانه‌ات؛ بسیار بر من گریه کن» «ذوالفقارت لرزه بر کاخ ستم انداختست / گرچه هستی حیدر کرّار، بر من گریه کن» «باورش سخت است این رفتن ولی جانِ علی / تا رسد هنگامه‌ی دیدار بر من گریه کن» «گاه با نقلِ کساء از فاطمه، آرام شو / گاه با «الجار ثمّ الدّار» بر من گریه کن» «میخ و پهلو یک مراعات نظیر نادر است / لفظ پهلو دیدی و مسمار بر من گریه کن» «ابر باش امّا زمان نیّت باریدنت / جای باریدن به گندم‌زار بر من گریه کن» «گریه‌هایت را کسی جز چاه خویشاوند نیست / جان زهرایت بیا بر یار، بر من گریه کن» «جز تبسّم‌های تو آرامشی هرچند نیست / خواهشی دارم بیا این‌بار بر من گریه کن»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر گریۀ حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» و اعتراض آن حضرت در دل آن اشک‌ها، حکایت نگرانی بزرگی است که آن حضرت داشتند؛ که به حجاب‌رفتنِ تاریخی بود که با اسلام گشوده شده بود، باید در فهم آن نگرانی متوجه به حاشیه‌رفتن توحید بود به آن صورتی که مولای‌مان علی «علیه‌السلام» از آن برخوردار بودند و این فهم توحیدی که می‌توانست همۀ جامعه را فرا گیرد و جهان اسلام به افقی بلند نایل گردد؛ به حاشیه رفت و این است راز نگرانی مقدس زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها». و اخیراً در این رابطه عرایضی تحت عنوان «زهرای مرضیه و توجه به ظرفیت تاریخی که با اسلام گشوده شد»عنوان گردید. https://eitaa.com/matalebevijeh/18193. موفق باشید

نمایش چاپی