بسمه و رحمته و رضوانه سلام علیکم: آوینی، مرگ نهیلیسم را در حیات شهادت می داند. مکتبی که شهادت و شهید دارد به مرگ نهیلیسم نمی میرد بلکه به حیات عند ربی اش زنده است در تاریخ و شاید این باشد راز امیدواری رهبر انقلاب از آینده ی پیش روی مکتب خمینی و جوانان آن. شهادت، گذر از پوچی و حضور در زنده ترین حیات تاریخی است که انسان می تواند در آن حاضر شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! راز امیدواریِ رهبر معظم انقلاب مربوط به نور توحیدی این انقلاب است و حضرت امام که به تعبیر رهبر انقلاب، نه امکان فراموشی او در تاریخ هست و نه امکان تحریف او. موفق باشید
سلام و ارادت جناب استاد طاهرزاده ی بزرگوار: ببخشین ۱. میشه نماز یکشنبه ذالقعده رو هرروز خوند؟ ۲. میشه کلا نمازش رو بدون غسل خوند؟ ۳. میشه روز قبلش مثلا شنبه غسلش بگیریم و بعد یکشنبه نمازش رو بخونیم؟ ۴. بنده شاغلم اذان صبح ساعت ۲:۲۹ من اگر بخوام نماز شب بخونم و نماز صبح دیگه کششی برای بیداری بین الطلوعین ندارم باید چیکار کنم؟ ممنون بابت راهنمایی تون
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ظاهراً فقط در یکی از روزهای یکشنبه این ماه باید خوانده شود. حال اگر هر یکشنبه آن ماه رجاءً خوانده شود ان شاءالله برکات خود را دارد. ۲. آری! در امور مستحب چنین اجازههایی هست.۳. نیاز نیست ۴. ارحج، نماز واجب صبح است. موفق باشید
سلام در سوال ۳۵۰۲۵ پوچ گرایی را پذیرفتید یا استعلا بخشیدید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینجا بحث در بشر جدید است و سوبژهشدنِ آن. و موضوع بسی دقیقتر از آن است که بتوانیم در دوگانه پوچگرایی یا استعلا آن را محدود کنیم. سؤالکننده محترم متوجه نکات دقیقی نسبت به حضور تاریخی بشر جدید بوده است و مناسبِ نگاهی که پیدا کرده است؛ عرایضی خدمت ایشان شد. موفق باشید
سلام و ادب استاد عزیز: لطفا درباره درمان تنبلی راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با رشد معارف و توجه به حقایق عالیه و معارفی که به آن حقایق اشاره دارد؛ موجب میشود تا انسان جهت ارتباط با آن حقایق تلاش نماید و همین امر او را از تنبلی میرهاند. موفق باشید
با سلام: چند کتاب مثل روح مجرد معرفی میفرمایید که حالمان را خوب کند؟ سپاس
باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر کتاب «کهکشان نیستی» از سرگذشت شهدا و اسراء مثل کتابهای زیبای «سرباز کوچک امام خمینی» و یا «تپه جاویدی و راز اشلو» نباید غفلت کرد. موفق باشید
بسمه تعالی؛ سلام علیکم: در بحث سلوک در ادوار زندگی انسان؛ انسان باید در تمام دوران های زندگی اش بدنبال چه باشد که بلوغ آن حاصل گشته و بتواند از دوره بعد زندگانی خویش بهترین استفاده را داشته باشد؟ و من جمله برای بحث ازدواج؛ انسان در دوران مجردی چه چیزی را باید حاصل کرده باشد تا بلوغی باشد برای ورود به عالم همسری و پدر بودن؟ اساسا در زندگانی متاهلی انسان باید از برای چه وارد آن شده باشد و دنبال چه باشد؟ والله ۱. اگر برای صرف ارضاء جنسی باشد!؛ ۲. اگر برای محبت های تو خالی باشد!؛ ۳. اگر برای صرف گذر زندگی روز مره باشد! رابطه آنبا عالم غیب و در نظر با حضور قیامتی انسان چیست؟. استاد عزیز لطفا به صورت تفصیل توضیح دهید. ما همچنان عاقل نگشته ایم که با یک اشارت کارمان پیش رود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همۀ حرف در یک کلمه است و آن «قولوا لا اله الله تفلحوا» میباشد. آری! آنگاه که انسان به لطف الهی نسبت خود را با حضرت محبوب مطابق معارف توحیدی و عبادات الهی شکل دهد، جهت او به سوی رحمت بیکرانۀ حق گشوده میشود و در این مسیر به طور طبیعی زندگی شکل خود را در مسیر همسرداشتن و پدربودن پیدا میکند و در همین رابطه است که نباید خود را مشغول چنین دغدغههایی کرد، مگر آنکه پای در راه گذاشت و جلو و جلوتر رفت. و اینجا بود که باز تأکید میشود در کنار دروس رسمی طلبگی که بحمدلله بدان مشغول هستید، از تأمل و تدبّر در قرآن غفلت نشود. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد محترم: جناب استاد، مدت چند سالی است که افتخار دارم و از محضر نورانی و مبارک حضرتعالی بهرهمند هستم و در این راستا با اشتیاق وافر همواره مطالب و فرمایشات جدید جنابعالی را از هر طریقی شده (منجمله سایت لبالمیزان، شبکههای اجتماعی، کتابها و جزوات و...) دنبال میکنم. مدتی قبل به پیج رسمی شما در اینستاگرام (asghar_taherzadeh@) برخوردم و مشتاقانه به تفحص و جستجوی مطالب پرداختم، لیکن در عین آنکه از مطالعهی بسیاری از محتویات آن محظوظ شده و بهرهمند گردیدم، فضای رکود و ایستایی حاکم بر پیج موجب تعجب و حسرت اینجانب گردید. به راستی آحاد مردم و به ویژه نسل جوان ما تشنهی دریافت چنین معارف گهرباری هستند و اینکه چرا باید صفحهی رسمی حضرتعالی در این شبکهی اجتماعیِ پربازدید اینگونه غریب و متروک رها شده باشد، سؤالی است که برایم بیپاسخ باقی ماند. علیایحال، با کمی جستجوی بیشتر به پیج دیگری برخوردم به نام صراط رسانه (serat_rasaneh@) https://instagram.com/serat_rasaneh?igshid=MzRlODBiNWFlZA== که حاوی کلیپها، عکسنوشتهها و محتواهای جذاب تولید شده از فرمایشات و تقریرات جنابعالی است. علیرغم اینکه این پیج علیالظاهر صفحهی رسمی جنابتان نیست، لیکن چند نفر از دوستانِ مطلع به بنده فرمودند که پیج اخیرالذکر همواره مورد تأیید و توصیهی حضرتعالی بوده است. آنچه ذهن حقیر را درگیر کرده عدم تعامل این دو صفحهی مجازی با یکدیگر و عدم همافزایی آنها با هم در راستای تنویر هر چه بیشتر اندیشههای ناب و راهگشای جنابعالی است. ممنون خواهم بود چنانچه در این خصوص ارشادات لازم را ملحوظ فرمایید. در پناه ایزد منان همواره مستدام باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شاکر هستیم که به لطف خودراهی برایمان گشوده که مسیر تعالی هرچه بیشتر امثال جنابعالی باشد. هر دو پیج اینستاگرامی از رفقای متعهد و دلسوز هستند که به حکم وظیفه سعی دارند آنچه را که لازم و شایسته میدانند در معرض مشتاقان معارف قرآنی و حِکمی قرار دهند. امید است با همکاری بیشتر رفقای محترم بتوانیم در شرایطی که جوانان ما سخت به دنبال معارف عمیق توحیدی میباشند؛ قدمی برداریم که آن قدمها زمینۀ درخشش هرچه بیشتر ایمان باشد. موفق باشید
سلام علیکم: عین هستی ، همه اش هستی است.مرز وجودی، جنبه عدمی، نقص و ماهیت ندارد. اما تجلی های او (وجودهای ربطی)، مرز وجودی، جنبه عدمی، نقص و ماهیت دارند. لطفاً بفرمایید که درست فهمیدم! با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: میتوان در این مورد فکر کرد ولی اگر مایل هستید در مورد چنین موضوعاتی فکر بفرمایید؛ باید به کتابهای اصلی که حول این موضوعات بحث میکنند رجوع فرمایید. مانند «بدایۀ الحکمه». موفق باشید
با سلام وقتتون بخیر من حدودا سه سالی میشه که کابوس های وحشتناکی میبینم و ناخودآگاه بدنم کسل میشه وقتی کنار جمع میخابم کابوسام قطع میشن . خواب های آشوب میبینم و با وحشت سر یک ساعت خاص قبل از اذان از خواب میپرم . اصلا آدم استرسی نبودم اما طی این سه سال فوق العاده استرسی شدم و اینکه یک مرتبه خواب دیدم موجودی شکل جنین بمن چسپیده و وقتی نزدیک دیگران میشم گریه میکنه و عصبی میشه و بار دیگه هم که درک کردم چیزهایی از ماورا حس میکنم حدود یک ماه پیش بود که از خواب پریدم و بدنم بی حس شده بود و گردنم درد میکرد و جیغ هایی میزدم که کنترلش انگار دست خودم نبود و فقط گریه میکردم انگار داخل بدن حبس شده بودم و فشار بم وارد میشد نمیتونم درست توصیفش کنم و پیش شخص مطمئنی سرکتاب باز کردم و حدود یک ماه بعد بهم گفتن شخصی از فامیل با دسترسی به موها یا نخ لباسم برام طلسمی گرفته که خیلی قدیمیه و از نوع یهودیه میخاسم ببینم برای باطل کردنش چه اقدامی باید بکنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید این سایت در محدوده سؤالات کاربرانی میتواند جوابگو باشد که مباحثِ مطرح در سایت را دنبال کردهاند و برایشان سؤالاتی پیش آمده. و لذا این سایت نمیتواند جوابگوی این نوع سؤالات برای کاربران محترم باشد. موفق باشید
پیرو پاسختان به سوال ۳۸۲۸۷، پر واضح ست که متن راجع به قیاس فقهی صحبت کرده نه قیاس منطقی، تذکری که دادید برای کودکان راهگشا بود، سوالات بنده جواب داده نشد. ارجاع به نظر حضرت امام نیز مغلطه ی توسل به مرجع بود، در حالی که امام هم یک کارشناس فهم نصوص ست چنانچه رهبری اینگونه اند و در موارد متعدد نظرات این دو کارشناس متفاوت بوده و هست، ما راجع به نصوص صحبت میکنیم که ادعای امام و رهبری و ابن عربی مقبولیت آن ست به عنوان کلام الله، مساله تناقضات هر یک از برداشت ها و تفسیر هاست، عقاید نیز تقلیدی نیست. پاسخ سوالات را بدهید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود سری به جواب سؤال شماره 38304 بزنید. موفق باشید
سلام خدمت استاد: امروز خواستم از جنونی برایتان بنویسم که گریبان گیرم شده و افکار بسیار سنگین و غیر قابل انقطاع راجع به این موضوع، ضربات مهلکی بر جانم وارد کرده است. در سن ۲۰ به سر می برم. اطرافم را که تماشا میکنم، در می یابم که همه مثل من نیازهای عاطفی دارند و همسن و سال های من این نیاز را با ارتباطات گوناگون، نظیر دوستی با جنس مخالف حل کرده اند و علی الظاهر خیلی خوب هم دارند جلو می روند. حتی به تازگی خبردار شده ام که رفقای مذهبی ام، گوی سبقت را ربوده و بعضا وارد این روابط شده اند. درست است که جهان تغییر کرده است ولی به خدا قسم که من نمیتوانم، نمی توانم زیر بار اینگونه روابط بروم حتی اگر ختم به ازدواج شود. قبلاً میگفتم خب اگر اینجور روابط به ازدواج منجر شوند که مشکلی ندارند ولی حالا دریافته ام که سراسر مشکل اند. شرع به من این اجازه را نداده که خارج از چارچوب ازدواج با جنس مخالفم رابطه ای داشته باشم هر چند دوستی های ساده. نمی دانم شاید من زیادی متحجر باشم که اینگونه تشخیص میدهم. ولی واقعا همینطور است آخر چگونه و با چه دلیلی، فردی که ادعای مسلمانی میکند اینگونه خود را شبیه عوام کند؟ خب بیایید منطقی باشیم! منی که تازه به سن جوانی رسیده ام و فضای مجازی و جامعه پر از اینگونه روابط است چگونه دیوانه نشوم؟ وقتی حتی به صورت شرعی نیز نمیتوانم این قضیه را حل بکنم. آخر چه کسی به یک دانشجوی ۲۰ ساله زن میدهد؟ البته که بسیار هم اهل کار و خانواده هستم ولی کسی باید باشد که به تنگنای من دچار شده باشد تا بفهمد چه میگویم. واقعا حس میکنم کسی مرا نمی فهمد. فقط با شما در میان میگذارم چون بقیه به محض مطرح کردن این کلمات، شروع به مسخره گری میکنند. گاهی اوقات شبانه روز بیدارم و فکر میکنم که چرا اینگونه بر من میگذرد؟ مگر من چیزی جز رعایت شریعت در جامعه امروزی را خواستم؟ باور کنید متحجر نیستم. می دانم که همسر را ندیده و نسنجیده نباید انتخاب کرد. میدانم باید صحبت کرد و به توافق و تفاهم رسید. رک بگویم؛ نه دوست دختر به کتم میرود نه دختری که پدر و مادر برایم انتخاب میکنند. نه آن تحجر دیروزین، نه این تخلف از شرعِ امروزین. واقعا امر ازدواج در فردای این تاریخ چگونه است؟ من دقیقا باید چه کاری انجام دهم که از ضربات افکار و صدمات احساسات در امان باشم؟ لطف بفرمایید این بنده را راهنمایی کنید. و من الله توفیق 🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً موضوع بسیار حساسی در میان است از آن جهت که انسانها در وسعت انسانی خود ذیل شریعت الهی در این تاریخ چگونه در مورد ازدواج بیندیشند. آیا میتوان به این آیه فکر کرد که میفرماید: «وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَىٰ مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ ۚ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» که به هر دلیلی اگر امکان ازدواج نیست، خداوند نوعی روحانیت را از فضل خود در جان ما ایجاد میکند تا آن نوع احساس نیاز به جنس مخالف به تأخیر بیفتد. و به نظر بنده این راهی است بسیار ارزشمند و تجربه شده تا امروز و فردای تاریخ ما، امروز و فردای عبور از تبرّج جاهلیت مدرن باشد و چه اندازه انسان در این مسیر این وعده الهی را تجربه میکند که میفرماید: «يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» حقیقتاً انسان فضل خدایی که آن خدا وسیع و گشوده و گسترده و علیم است را احساس میکند. موفق باشید
سلام بر شما کربلایی: امروز در اربعین حسینی، این رخداد پر نور و شرایطی کاملا بی نظیر برای حضور فوق العاده انسانیت این زندگی سرشار از امید و زندگی که ما را در آینده ای روشن حاضر کرد و به ما نشان داد در این شرایط عالم اتفاقا چقدر زندگی و حقیقت حاضرتر است. هنوز از سخن حضرت اباعبدالله که در عاشورا به فرزند عزیزشان نوید پیروزی اسلام را چنین دادند: «گویا دنیا هرگز نبوده و آخرت پیوسته بوده است» سیر نمیشم. این همه سختی های ما نتیجه داد و هیچ زمان دین خدا را تا این اندازه درک نکرده بودم. دین و صراط مستقیم همان عبور از نیهیلیسم و زندگی در زندگیه حضرت حق تبارک تعالی است در این جهان. فکر نمیکنم هیچ زمان این اندازه خوشحال و امیدوار بوده باشم و بر این باورم خدا جای خود را در وجود ما پذیرفته و این یعنی خدا هست که هست و هرگز نخواهد رفت. این پایداری و زندگی پایدار منت خداست بر ما، بر مایی که به خدا قسم بدترین بشریت بودیم در عین بالاترین توانایی های بشری. من از خدا یک خواسته دارم که منت بر سر ما بگذارند! ما را موفق به بندگی و دین و ایمان و زندگی دینی تمام عیار خود کنند که این ناتوانی امثال بنده را به فضل و رحمت بی منت خود بر ما ببخشند ان شاء الله. دوست دارم آن مرد الهی آن شخصیت معصوم آن انسان عظیم و فوق العاده را ببینم و بشناسم و با او زندگی کنم، آن حضرتی که به یقین در تمام مخلوقات عالم رنج کشیده تر از او نیست. دلم برای اوست، از او میخواهم من حقیر را هم بپذیرند. از برادران و خواهران عزیزم که گشودگی دل با آنها را یافتم میخواهم که بدانند آنها را از وجودم و دلم صادقانه و با عشق دوست دارم پس بمانند با منی که دوستدار آنهایم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همینطور است. ببین که چگونه او یعنی حضرت سیدالشهداء «علیهالسلام» در این صحنهها همه ما شده، و در جستجوی خود در او هستیم و در نسبت او با خدا، نسبت خود با خدا را جستجو میکنیم و نیز در نسبت او با مردم، نسبت خود با مردم را جستجو مینماییم که آن، رعایتِ انسانیت انسانها است. و این است معنای اربعینیشدن. موفق باشید
با سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: در ادعیه ای مانند دعای علقمه یا برخی از دعاهای صحیفه سجادیه به شدت دعا میکنیم افرادی که دشمنی میورزند یا حسادت دارند و کینه توزند، به انواع گرفتاری و بلایا دچار شوند. انسان علی الظاهر گمان میکند به نوعی همانند دشمنی و کینه توزی طرف مقابل را انسان در دعا دارد انجام میدهد. این درحالی است که ائمه توصیه کردند در امور شخصی با گذشت و مدارا رفتار کنیم و خشم و نفرت را فقط در برابر دشمنان خدا و پیامبر داشته باشیم. لطفا در این مورد توضیح دهید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این نوع متون، آنچه مدّ نظر است دشمنان حقیقی انسانیت منظور میباشد مثل آنکه امروز در این زمانه شما نسبت خود را با انسانهایی خبیث و جنایتکار مانند نتانیاهو معلوم میکنید. و این غیر از آن است که با افراد نادان برخورد میشود که بیشتر باید با آنها مدارا کرد. موفق باشید
دم دمای صبح بود آفتاب خیلی افقی و مماس به زمین تابیده و زمین را طلایی کردهبود، وسط این دشت طلایی یک جمعیت سیاهپوش سحرخیز به یک سمت حرکت میکنند از مزار امام به سمت دانشگاه! چه آغاز و فرجام زیبایی ظاهرش به سمت ایستگاه مترو بود، باطنش اما به سمت منزل بعدی انقلاب، چشمهای خسته و خواب زده و چند روز اشک ریخته که در بهت فتح جدید انقلاب بودند. آنقدر در بحبوحه حادثهها هستیم که روایت کردن آنچه بر ما و زمانه ما میگذرد بسی سنگین و دشوار است، هر انسانی در آن جمعیت برای یافتن خودش، به آن اقیانوس پیوسته بود، گویی قطرههایی باشیم که بیاقیانوس تبخیر میشویم و در گداختن بیمعنایی گم میشویم اما در دل آن جمعیت ما خود را پیدا کردیم سالها مجاهدت مردانی که هرگز همه ابعاد شخصیتشان بر ما آشکار نشد، خون حیاتی تازه در ما دمید، ۸ نفر شهید شده بودند اما میلیونها نفر بدون آنکه برایشان مهم باشد که چرا رنج این راه را به جان میخرند، چرا در این ازدحام خود را گم میکنند آمده بودند تا در کنار هم دوباره خود را در جمعیتی هم عهد از نو بیابند از نو بشناسند و چشم جهانی نگران این جمعیت بود قبلا شنیده بودم که مجردات تزاحم ندارند، جسمهای ما در ازدحام بود و روح ما آنچنان کنار هم لطیف و سیال جا گرفته بود که دلت میخواست بدنت ذوب شود تا جای اطرافیانت را باز کنی. ما در میانه این بودن و نبودن مستی کنار نهرهای بهشت را چشیدیم ما در گرمای آفتاب ساعتها ایستادیم تا سه بار با امام و مقتدایمان شهادت دهیم «اللهم انا لانعلم منهم الا خیرا» و آن لحظه که همه با هم شهادت دادیم تمام تاریخ بشر را در ثانیهای مرور کردیم از «انی اعلم ما لاتعلمون» که حضرت الله با ملائکه گفت تا «لایرون فیها شمسا و لا زمهریرا» گویی خدا از این صحنه اشک شوق میریخت و باز به ملایکه میگفت «الم اقل لکم انی اعلم غیب السموات و الارض» و آن لحظهای گویی آن غیب آسمانها و زمین در ناله بیادعا و زلال چند میلیون انسان رخ نمود. ما بر مرده ها نماز نخواندیم ما «نفخت فیه من روحی» را باز گفتیم جمعیتی که هیچ نام و نشان از هم نمیشناسند چون آشنایانی دیرینه با هم یک نفس شدند و در روح انقلاب نفسی تازه دمیدند قوت نفس انقلاب مرده زنده میکند. امت مسیح را باذن رب این انقلاب زنده میکند. این نفسها تا آنسوی جهان میرود و کودکی در غزه و جوانی در اروپا حس حیات میکند تا کسی با ما نفس نکشد حال ما را نمییابد. کدام شخصیت سیاسی در کجای جهان چنین محبوب بود؟ مگر عنوانهای قراردادی اجتماعی و سیاسی را چنان قوتی هست؟ آری ما جایی که درست به خاطر نداریم با هم عهدی بستهایم و با واقعهای به غایت غافلگیر کننده، دوباره عهد قدیممان را به یاد آوردیم مسیر، پرازدحام و پررنج و طولانی بود اما چرا خوش گذشت؟! چرا با هرکه سخن میگفتی آشناست؟! گویی ما سالهاست حرفهایمان را زدهایم انگار ادامه حرفهای گذشته است! با هم اختلاف نداشتیم؟ چرا بود، حتما اختلاف هم بود قرآن در وصف منافقان میگوید «تحسبهم جمیعا و قلوبهم شتی» و امروز ما امت پیامبر را دیدیم که «تحسبهم شتی و قلوبهم واحدة» فریب دعواها و اشتباهات ما را نخور، ما درباره فلان برنامه دولت و بهمان طرح مجلس و روش امر به معروف فلان نهاد اختلاف داریم، حتی گاهی خودمان هم فریب این اختلافها را میخوریم اما صبح عید فطر که پشت سر آقا نماز میخوانیم، امروز که با همه گلایهها از عملکرد دولت، چند میلیون نفر اشک ریختند و صادقانه سه بار زمزمه کردند، «اللهم انا لانعلم منهم الا خیرا» دیدیم که دلمان صاف نشد؛ صاف بود ما همه از یک خم ساغر نوشیدهایم ما همه مست یک شرابیم همه اهل یک میخانهایم، یکی هفت خط دیگری جورکش، یکی صافی نوش و دیگری دُردکش
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این است قصه حضور در تاریخی که با توحید آغاز میشود تا در دفع استکبار درون و بیرون، گامها آغاز شود و به گفته جنابعالی آغازی باشد برای آغازی دیگر و حضور در بیکرانگی خود در عین درک بیکرانگی انسانهایی که حقیقتاً امت واحد و قلبهای یگانه دارند. چه اندازه این یگانگیها و این ایثارها زیباست و چه اندازه انسان، خود را در طلبِ حفظ این یگانگیها حاضر است به آب و آتش بزند؛ چه در این سویِ جهان ایستاده باشد و چه در آن سوی عالم. تنها کسانی می توانند چنین یگانگی و چنین حیاتی را احساس کنند که از غارهای تنگ خودبینی و خودخواهی و خودرأیی عبور کرده باشند. موفق باشید
با عرض سلام و تبریک و تسلیت. خدایا! سخت در حیرتم! به راستی این راه چه راهی است که برای ادامه آن اینچنین قربانی های بزرگی لازم است؟! و مگر موانع چه موانعی است که برای رفع و دفع آن اینچنین خون های پاکی لازم است؟! از همه عجیب تر و شگفتانگیزتر، شهادت و خون سیدالشهدای همه تاریخ حسین بن علی علیهماالسلام بود. اللهم زدنی تحيّراً! استاد دقت کردید هر بار که خطری بزرگ برای انقلاب پیش می آید خدا هم دست به کار می شود و بهترین بندگان خودش را قربانی می کند؟! استاد تازه کمکم داریم معنا و راز امیدواری به آینده قدسی انقلاب را که هرگز شکست در آن راهی ندارد و سال هاست جنابعالی از آن گزارش می دهید می فهمیم. بیچاره دشمنان این انقلاب که نمی دانند با چه حقیقت شگفت انگیزی مواجه هستند!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در رابطه با عظمت یک حرکت همین بس که به آنچه بر دشمنان این حرکت میگذرد فکر کنیم که خداوند در توصیف حال و روز آنها میفرماید: «ثم لا یموت فیها و لا یحیی». واقعاً کمی به احوالات دشمنان این حرکت فکر کردهایم؟ این چه حالتی است که بر جبهه مقابل حرکت توحیدی انقلاب اسلامی پیش آمده که راحتترین آن مرگ است و برایشان ممکن نیست. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: شخصی از آشنایان که قبلاً از نظر اعتقادی نسبت به اسلام بی اعتقاد بوده، جدیدا علاقه مند شده که قرآن را بخواند و به نحوی در اعتقاداتش بازنگری کند. از من خواسته سوره ای از قرآن را به او معرفی کنم تا به وسیله المیزان تفسیر آن را بخواند. به نظر شما کدام سوره را به او معرفی کنم؟ همچنین مسیر دیگری غیر از این راه برای او وجود دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از دنبالکردن مباحث شرح صوتیِ کتاب «ده نکته در معرفت نفس»؛ خوب است که به شرح صوتی سوره زمر پرداخته شود که هر دو روی سایت هست. موفق باشید
با سلام: موجودات مثالی دارای مکان مادی نیستند. آیا میتوان گفت که موجودات مثالی در عین آنکه دارای مکان مادی نیستند اما دارای مکان مثالی و برزخی هستند؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! موجودات مثالی و برزخی، جسم و صورت دارند، ولی جنسِ آنها مادی نیست که موجب ایجاد مکان برای خود باشند. موفق باشید
سلام: راه رهایی از نیست انگاری غیر از پذیرش این موضوع و امید به آینده چیست؟ آیا از راه مطالعه میتوان از این نیست انگاری خارج شد!
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالعه و نظر به «وجود»، آری. و این در کنار نسبتی که با انسانی همچون حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» شکل بگیرد، ممکن است. علاوه بر چند جلسهای که تحت عنوان «نیستانگاری» بحث شد و روی سایت هست، میتوانید به دو جلسه اخیر شرح سوره «اعلی» نیز نظری بیندازید. موفق باشید
سلام استاد عزیزو بزرگوار: تشکر از الطاف بسیار خالصانه ای که در اختیار عموم مردم تشنه اسلام و حقیقت دین قرار میدهید. روز معلم هم خدمتتان تبریک و تهنیت عرض مینمایم. بنده سال ۱۴۰۰ به صورت ناگهانی پدرم رو از دست دادم شوک بزرگی بود، چند ماه دیگر علامه حسن زاده آملی جانم از این دنیا پر کشیدند و به ملکوت پیوستند، با از دست دادن پدر یتیم از دنیا شدم وبا ازدست رفتن علامه یتیم روحانی و معنوی شدم چون خیلی بشدت به ایشان علاقه داشتم حتی جلسات مصباح الانس ایشان را گوش میکردم با اینکه سواد حوزوی ندادم و فقط خودم با مطالعه آثار عرفانِ عرفای بزرگ مثل امام و ابن عربی و... به شناختی رسیده ام، با اینکه رشته دانشگاهم کامپیوتر بود ولی علاقه بسیار عجیبی به الهیات و عرفان و عرفای بزرگ داشتم و نزدیک ۱۶ ساله که عمرم در این راه صرف میشود، به علامه حسن زاده هم خیلی علاقه داشتم. در همان اوقات، یک سحری در ظاهر خواب بودم اما حس میکردم بیدارم فقط چشم بسته بود، دیدم پدرم را در همون امامزاده ای که دفن بودند، ایشان زنده و سرحال بودند آمدند نزد من و مقداری میوه توت به من دادند و رفتند، بعد درختی را دیدم کنده شده به آسمان پرواز میکند و در آسمان علامه حسن زاده آملی را دیدم که با عصایشان ایستاده بنده را نظاره میکنند درین لحظه با صدای الله اکبر اذان چشمانم باز شد. لطفا بفرمایید آیا میتوان امیدوار بود که علامه گرامی به بنده عنایتی دارند که من ایشان را دیدم؟ چگونه بتوانم از محضر روحانی ایشان استفاده بنمایم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! آیا حضور آن پدر، ادامه خودِ شما نیست؟ با حیاتی آنچنان زیبا و با میوههایی که حکایت شوق ایمانی است و رفع حجابی که منجر به انس بیشتر با صفای آن علامه ذوالفنونِ عزیز یعنی او که به گفته خود «حسن» بود و چه اندازه خدا او را «احسن» کرد. موفق باشید
طلبه هستم. به گمانم بسیاری از این علوم به درد انتقال به نسل جوان و جهاد تبیین نمیخوره. با این علوم چه کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: علوم رسمی حوزوی، مبنای رجوع به قرآن و روایت است و بسیار مهم میباشد. و اگر با آن مبنا ولی با زبان روز با جوانان صحبت شود، به آنها با مبنای اصیل کمک میشود. عرایضی تحت عنوان «نسبت روحانیت با مردم» https://lobolmizan.ir/special-post/1478?mark=%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%AA شده است. خوب است به آن متن رجوع شود. موفق باشید
سلام علیکم و رحمت الله: ۱. آیا با روحیه ای که حضرت امام داشتند_ جدای از مقدرات الهی _ امکان ادامه انقلاب وجود داشت و یا نه! این حضرت آقاست که همزمان با زمان وجود یافته اند و این کشتی را ناخدایی میکنند؟ ۲.آیا دعایی که در حق دیگران داریم از آنجهت که سعه وجودی دیگران را نمیشناسیم. اگر دعای مد نظر ما برای فرد محقق شود، آیا نوعی محدودیت برای طرف نیست؟ ۳. بعد از طی کردن بحث هایی از معرفت نفس چرایی چینش سیر مطالعاتی چیست؟ به نظرم برای خودم بهتر است که با مباحث انقلاب اسلامی شروع کنم و بعد مباحث دیگر. از آنجهت که با مباحث انقلاب اسلامی در حضور و هویتی خواهم بود که با عزم و اراده و جدیت مرا برای شدن های بسیاری آماده میکند. صحیح است و یا نه؟ پیشنیازی میخواهد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همچنانکه رهبر معظم انقلاب کراراً فرمودهاند آغاز این راه توسط حضرت امام گشوده شد و همه تلاش رهبری آن است که ابعاد بالقوه این راه را در مواجهه آنچه که پیش میآید به فعلیت برسانند. ۲. دعای ما برای افراد ذیل رحمت الهی اجابت میشود و خداوند آنطور که مصلحت افراد است، محقق میکند. ۳. کار خوبی است ولی در هر حال انس با قرآن مهم است. موفق باشید
در میخانه گشایید به رویم شب و روز که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم. استاد مگر نه اینکه «ادعونی استجب لکم» صحیح است «و اذا مرضت فهو یشفین» صریح؟ مکر نه اینکه عشق در یک لحظه اتفاق میفتد؟ مگرنه اینکه خیلی ها کم طاقتند و دل نازک و شکستنی ترند؟ مگر نه اینکه از فصوص و منازل و نماز و طاعت کاری نمیآید و او با ندایی در باز میکند و باب خانه معشوق باز است؟ مگر نه اینکه از همه بریده ایم؟ مگرنه اینکه عشق صورت میخواهد؟ استاد من نمیتوانم با شعر رباید دلبر از تو دل ولی آهسته آهسته زندگی کنم! استاد از خودم بیزارم، مگرنه اینکه خوب و بد را اینجا باهم میخرند؟ آه که چه سخت است غطائی که چشمانم را کور کرده است. میدانم مشکل از من است اما بنظرم کار معشوق هدایت امثال من که بد هستم است! خوب ها که خوبند! مگرنه اینکه جدشان با جذامیها مینشست، جذام ایمان من هم نمیتواند مانع رویتش شود! مگرنه اینکه ... مگرنه اینکه... استاد من گله دارم از این سردرگمی! از این بی کسی! از بی معشوقی و بی امامی! او که هست میدانم ولی استاد مگرنه اینکه هرجا گلی هست خار و خاشاکی هم هست! آه که ان الله لا یعجل لعجله الناس! اما من از فردا بیمناکم که نکند وقتی در خودم غوطهورم سر برسد! میدانم که به درد همان گردو بازی میخورم! ما را چه به کوچه لیلی! اما مگرنه اینکه او هیچ صدایی را بی پاسخ نمیگذارد و همین آه لبیک پیشاپیش اوست؟ آه که چه زمانه سختیست! متی احار فیک یا مولای! میگویند وقتی میبینی اش که دیدن و ندیدن برایت فرقی نکند وای خدا نکند که به این حال برسم که دیدن و ندیدن معشوق با هر توجیهی برایم فرق نکند! من خاک بر سر گمراه نبینمش چه کنم! حالا نمیدانم اسمش میشود اوبژه یا سوبژه! استاد من دارم از بی مونسی قابل رویت میمیرم دعایی بکنید برایمان! دعای استاد در حق شاگرد مستجاب است! بخدا پیگیر مباحث عرفانی هستم میدانم این حرفهایم کلی ایراد دارد و صحیح نیست و بی مبنا هستند! اما کم آوردم، رویت او در انقلاب و رهبری و امام و... درست جای خود اما رویت متعینه شخصیه او خودتان هم میدانید چیز دیگریست که به همه حصولمان آتش میزند! آه از کوری و دوری و صبوری! نوری کاش میتابید به این خیال آشفته تا از موقنین شوم! و کذلک نری ابراهیم ملکوت السماوات و الارض! ابراهیم نیستم اما کذلک ای میشود برایم پیش بیاورند! آه از این خودخواهی های من! امام را هم برای تسلی دل خود و هوس میخواهم چه کنم که نمیفهمم و با نفهمی انس دارم! خاک بر سر من که جذام ایمانم را خورده! و باز خاک بر سر من. ای حجت خدا این دیوانه را ببخش یا صاحب الزمان
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرمود: « ثُمَّ جَعَلْنَاكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ» سپس شما را به جای گذشتگان در میان آوردیم تا بنگریم شما چه میکنید. حال مائیم و تجربه ایمانی که از یک طرف دلْ به دلبر دادن است و ناز او را کشیدن، و از طرف دیگر با خالِ لب او روبهروشدن و هزار سرگردانی. این یعنی ما را و رسیدن به لب یار کجا، که محل تجلیات ذاتیه انوار الهی است. مائیم و لب یار و بیماری از همان نوعی که در نوشته شما به چشم میخورد. و این قصه این زمانه است که زمانه سرگردانی است در بیابانی که انسانها لیلایِ دیروزین خود را که در دفاع مقدس با آن مأنوس بودند از کف دادهاند تا در ساحتی دیگر او را بیابند. و این قصه سرگردانیِ امروزین ما میباشد. لیلا را باید در ساحتی دیگر پیدا کرد، ساحتی که با «وجود» میتوان سر و کار پیدا کرد. وجودی که هیچ چیز نیست، ولی هست. و این یعنی «دوست دارد یار این آشفتگی». زیرا سر به سامانِ دیروزین نهادن کافی نیست. موفق باشید
با سلام: در خصوص سوال 37139 فرمودید: پیشنهاد اصلی تون اینه که به نور قرآن و تدبّری جدّی در سورههای آن، بتوانم در افکار و اطراف خود جمعبندیِ خوبی داشته باشم و پیشنهاد دادین نسبت به سوره اعراف که روی سایت هست با حوصله مباحث را جلو ببرم. چشم ان شاء الله برنامه ریزی میکنم حتما از اول ماه مبارک سوره اعراف رو شروع میکنم ففط در مورد کنترل خیالات چه کنم این مرغ خیال از بس این شاخه اون شاخه میکنه نفسم پخش شده نمیزاره به اتحاد برسه. چون خیالی آمد و در تو نِشست / هر کجا که میگریزی با تو هست / تو نَتانی زان خیالت وارهی / یا بِخُسبی تا از آن بیرون جَهی. ذکر خاصی هست که بشه خیالات رو کنترل کرد تا بتونم مباحث سوره اعراف رو با تمرکز پیش ببرم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همانطور که حضرت آیت الله حسنزاده «رضواناللهتعالیعلیه»فرمودند به ذهن و عقل و قلب خودشان برنامه دادند تا خیالات و توهّمات به ایشان برنامه ندهد و آن توهمات، ایشان را در بر بگیرد. و در این راستا قرآن کریم با نور توحیدی که مقابل انسان میگذارد، انسان را متوجه حضور توحید و رحمت بیکرانه الهی میکند. موفق باشید
سلام جناب استاد: در مورد انگشتر و نگین انگشتر و سنگهای مربوط با نفس های متفاوت انسانها چه مطلبی میشود مطالعه کرد؟ اصلا شما حضرتعالی توصیه در خصوص سنگ خاصی برای انسان دارید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد تحقیق چشمگیری نداشتهام. همان اندازه که در روایت نسبت به عهدِ سنگ عقیق و سنگ فیروزه مطرح است؛ به نظر میآید بتوانیم از آنها استفاده کنیم. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز سوال اول: همانطور که در روایت داریم. قیامت هم اکنون حاضر و موجود است و بقول معصوم ع هرکه غیر این را بداند ازما نیست. در کتاب برهان تا عرفان در بخشی شما میفرمایید: وقتي جهان مادي از مادّه بودن خارج شد و به فعليّت رسيد و نوراني گشت، ديگر آن جهان از نظر درجة وجودي، وجودي است برتر كه نقصهاي عالم مادّه در آن نيست و اين همان قيامتِ عالم مادّه است.طبق بحث حركت جوهري، هم اكنون جهان دارد قيامت ميشود. این 2 موضوع چگونه با هم جمع میشوند؟ سوال دوم: همانطور که شما فرمودید چون جوهر ماده غیر حسی است لذا حرکت جوهر قابل مشاهده نیست. حال آیا راهی وجود داره تا بگوییم مثلا جوهر سیب در دریافت فیض از عالم بالا، یا جوهر آسمان و زمین در تکامل و حرکت به چه حد از تکامل استعداد خود رسیده اند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همانطور که عرض شده آری! عالم ماده در درون و در ذات خود دارد قیامت میشود و به مرتبهای از «وجود» میرسد که آن مرتبه، اکنون هست زیرا حرکت بدون غایتِ مفقود ممکن نیست 2- فکر نمیکنم. زیرا بحث در شدت «وجود» است. موفق باشید