بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35476

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامی: تو کتاب سر الصلاه یه مبحثی هست به نام «اقرا وقرا» استاد ما می گفتند یعنی هر کلمه نماز یه مزه بدهد، و یک شیرینی داشته باشد. آیا این چیزی که استاد ما فرمودند صرفا یک حالت محسوب می شود؟ آیا فرق می کند با اینکه در هر کلمه نماز اسما به قلب او جاری شود؟ یا اینکه این ها مراتب است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید به نور همان تجلی اسماء است که هر کلمه از نماز، مزه خود را ظاهر می‌کند. موفق باشید

35236

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمه الله: در راستای جریان های اخیر شهر اصفهان و اختلافات پیش آمده، ما دانشجویان بر آن شدیم تا جویای مسئله از مسئولین شهری باشیم. پس از گفت و گوهای بسیار، بیانیه ای در این راستا جمع آوری شد که مشتاق هستیم نظر جنابعالی را در این رابطه جویا شویم و ما را در این راه مساعدت فرمایید. ▪️بیانیه جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان در خصوص اتفاقات اخیر شهر اصفهان 1⃣. بخش اول بسم الله الرحمن الرحیم إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُواْ بَینْ أَخَوَیکمُ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّکمُ تُرْحَمُونَ 🔸 در راستای جریان های چند ساله موجود در شهر اصفهان که با اتفاقات چند ماهه اخیر تشدید شد و بیشتر به منصه ظهور رسید بر آن شدیم تا به نوبه خود شناخت بیشتری نسبت به این جریانات و تاثیرات آن در بعد اجرایی مدیریت استانی و شهری پیدا کنیم. پس از گفت و گو با مسئولین و چهره های سیاسی شهر و استان در جریان اتفاقات و مناسباتی قرار گرفتیم که با آموخته هایمان از مکتب امام (ره) فاصله داشت. 🔹 چه خوب است از خود سوال کنیم: آیا متوجه‌ هستیم که چه بار عظیمی بر دوشمان است؟! و دیگر چه فرصتی مهیا تر از این برای خدمت؟! زمین و زمان مهیاست تا شب و روز نشناسیم برای دوا کردن دردی از این مردم و این نظام مقدس! لابد نمی‌شنویم صدای درد مردم در زیر فشار های اقتصادی را! لابد نمی‌بینیم انواع و اقسام معضلات فرهنگی فرزندان این سرزمین را! لابد نمی‌شنویم فرمان های جهاد ولی فقیه را! و لابد نمی‌بینیم که همه اشرار عالم به صف شده اند تا ما را زمین بزنند و آرمان هایمان را نابود کنند! و وای بر ما اگر این ها را می‌بینیم و می‌شنویم ولی باز هم تن می‌دهیم به اختلاف انگیزی در میان خودمان و مانع تراشی بر سر کار یکدیگر! به راستی ما را چه شده است و چرا آنقدر دنیایمان کوچک شده است که همدیگر را در مقابل هم یافته ایم؟! 🔸 با اینکه تفاوت آرا و نظرات، طبیعت هر زمانی است لکن نباید به این اختلافات شکل مبنایی و عقیدتی بدهیم. مگر همگی ما پیرو شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی نیستیم؟ مگر همگی ما خواستار تمدن اسلامی نیستیم؟ امام خمینی (ره) به خوبی در «منشور برادری» به صراحت به این موضوع پرداخته اند. 🔹 ضروری است با رجوعی دوباره به این پیام تاریخی و تامل جدی و دقیق در آن، راهی جدید و افقی نو در پیشبرد امور کشور بگشاییم. بخش هایی از این پیام را می‌خوانیم: «.... اگر آقایان از این دیدگاه که همه می خواهند نظام و اسلام را پشتیبانی کنند به مسائل بنگرند، بسیاری از معضلات و حیرتها برطرف می گردد ولی این بدان معنا نیست که همه افراد تابع محض یک جریان باشند. با این دید گفته ام که انتقاد سازنده معنایش مخالفت نبوده و تشکل جدید مفهومش اختلاف نیست. انتقاد بجا و سازنده باعث رشد جامعه می شود. انتقاد اگر به حق باشد، موجب هدایت دو جریان می شود. هیچ کس نباید خود را مطلق و مبرّای از انتقاد ببیند. البته انتقاد غیر از برخورد خطی و جریانی است. اگر در این نظام کسی یا گروهی خدای ناکرده بی جهت در فکر حذف یا تخریب دیگران برآید و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد، حتماً پیش از آنکه به رقیب یا رقبای خود ضربه بزند به اسلام و انقلاب لطمه وارد کرده است. در هر حال یکی از کارهایی که یقیناً رضایت خداوند متعال در آن است، تألیف قلوب و تلاش جهت زدودن کدورتها و نزدیک ساختن مواضع خدمت به یکدیگر است. باید از واسطه هایی که فقط کارشان القای بدبینی نسبت به جناح مقابل است، پرهیز نمود. شما آن قدر دشمنان مشترک دارید که باید با همه توان در برابر آنان بایستید، لکن اگر دیدید کسی از اصول تخطی می کند، در برابرش قاطعانه بایستید.» ۲. ادامه - بخش دوم «... اما شما باید توجه داشته باشید تا زمانی که اختلاف و موضعگیریها در حریم مسائل مذکور است، تهدیدی متوجه انقلاب نیست. اختلاف اگر زیربنایی و اصولی شد، موجب سستی نظام می شود و این مسأله روشن است که بین افراد و جناحهای موجود وابسته به انقلاب اگر اختلاف هم باشد، صرفاً سیاسی است و لو اینکه شکل عقیدتی به آن داده شود، چرا که همه در اصول با هم مشترکند و به همین خاطر است که من آنان را تأیید می نمایم. آنها نسبت به اسلام و قرآن و انقلاب وفادارند و دلشان برای کشور و مردم می سوزد و هر کدام برای رشد اسلام و خدمت به مسلمین طرح و نظری دارند که به عقیده خود موجب رستگاری است. اکثریت قاطع هر دو جریان می خواهند کشورشان مستقل باشد، هر دو می خواهند سیطره و شرّ زالوصفتان وابسته به دولت و بازار و خیابان را از سر مردم کم کنند. هر دو می خواهند کارمندان شریف و کارگران و کشاورزان متدین و کسبه صادق بازار و خیابان، زندگی پاک و سالمی داشته باشند. هر دو می خواهند دزدی و ارتشا در دستگاههای دولتی و خصوصی نباشد، هر دو می خواهند ایران اسلامی از نظر اقتصادی به صورتی رشد نماید که بازارهای جهان را از آنِ خود کند، هر دو می خواهند اوضاع فرهنگی و علمی ایران به گونه ای باشد که دانشجویان و محققان از تمام جهان به سوی مراکز تربیتی و علمی و هنری ایران هجوم آورند، هر دو می خواهند اسلام قدرت بزرگ جهان گردد. پس اختلاف بر سر چیست؟ اختلاف بر سر این است که هر دو عقیده شان است که راه خود باعث رسیدن به این همه است. ولی هر دو باید کاملًا متوجه باشند که موضعگیریها باید به گونه ای باشد که در عین حفظ اصول اسلام برای همیشه تاریخ، حافظ خشم و کینه انقلابی خود و مردم علیه سرمایه داری غرب و در رأس آن امریکای جهانخوار و کمونیسم و سوسیالیزم بین الملل و در رأس آن شوروی متجاوز باشند. ▪️ ... در حکومت اسلامی همیشه باید باب اجتهاد باز باشد و طبیعت انقلاب و نظام همواره اقتضا می کند که نظرات اجتهادی- فقهی در زمینه های مختلف ولو مخالف با یکدیگر آزادانه عرضه شود و کسی توان و حق جلوگیری از آن را ندارد ولی مهم شناخت درست حکومت و جامعه است که براساس آن نظام اسلامی بتواند به نفع مسلمانان برنامه ریزی کند که وحدت رویه و عمل ضروری است و همین جا است که اجتهاد مصطلح در حوزه ها کافی نمی باشد بلکه یک فرد اگر اعلم در علوم معهود حوزه ها هم باشد ولی نتواند مصلحت جامعه را تشخیص دهد و یا نتواند افراد صالح و مفید را از افراد ناصالح تشخیص دهد و به طور کلی در زمینه اجتماعی و سیاسی فاقد بینش صحیح و قدرت تصمیم گیری باشد، این فرد در مسائل اجتماعی و حکومتی مجتهد نیست و نمی تواند زمام جامعه را به دست گیرد.» جامعه_اسلامی_دانشجویان 🆔 @jadiut

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه نشدم نسبت به این نکات کلی، چه موضوعاتی را مدّ نظر دارید؟ در حالیکه به هر حال به گفته رهبر معظم انقلاب ما کوتاهی‌هایی داشتیم و باید به لطف الهی با روحیه «ما می‌توانیم» از آن مشکلات با روشی حکیمانه و عالمانه عبور کنیم و ان شاءالله ریشه آن مشکلات را بسوزانیم. موفق باشید

35220

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

«یا غفور یا رحیم» سلام استاد بزرگوار: برخی بر این عقیده هستند که بهترین مدل حکومتی این هست که دیندار و غیردیندار در اجتماع آزاد باشند. هر کسی با هر عقیده ای و با هر سبک زندگی آزاد و محترم باشد. مسجد و میخانه آزاد باشد. هر کسی که خواست عبادت کند، به مسجد و حسینیه و... برود، و هر کسی هم که خواست عیش و نوش کند به میخانه‌ و امثال ذلک برود. مذهبی ها محجبه باشند و غیرمذهبی ها بی حجاب. بدون اینکه مزاحم هم باشند. این ها به حکومت های سکولار و لیبرال غربی نظر دارند و برای چنین حکومت هایی جوامع غربی را مثال می زنند. خواستم نظر حضرتعالی را در این رابطه جویا بشم. آیا در چنین جوامعی امکان تجلی امر قدسی و ادامه دینداری حقیقی وجود دارد؟ التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این جا است که وقتی افرادی با اکثریت حضورشان در جامعه، بنا داشتند جامعه‌ای را بر مبنای افکار و عقاید خود شکل دهند و مطابق همان افکار و عقاید، قوانینی را تصویب کردند، این حق را دارند که مثلاً افراد مذهبی از آن جهت که متوجه هستند لاابالی‌گری محیط جامعه آنها را جهت ادامه حیات دینی مختل می‌کند؛ مانع آن نوع لاابالی‌گری همان چیزی که اسلام در جامعه اسلامی اعمال می‌کند و مثلاً مانع شراب خواریِ علنی شوند. موفق باشید

35012

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز و گرامی: استاد فص هودی را تمام کردم و یک سوال خدمتتون دارم. استاد چگونه رجوع کامل به حضرت الله (جل جلاله) داشته باشیم با رجوع به امام زمان (عج) ؟ فرمودید که هنوز جامعه ما این رو بلد نیست می‌خواستم یادم بدید. البته با پذیرش محض فرمایشات ائمه هست ولی توضیح بیشتر رو ازتون خواستارم. خدا حفظ تون کنه

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در ابتدای اول جلسه مربوط به مقاله «تقابل حجاب و آزادی، چرا؟» شد. در رابطه با این‌که در این موارد که ما با علم حضوری سر و کار داریم سؤال، ما را در مفهوم متوقف می‌کند و از این جهت سعی بفرمایید در این موارد همواره به افقی نظر کنید که مباحث عرفانی متذکر آن می‌شود تا آنچه باید به سوی شما آید، محقق شود. موفق باشید

39314
متن پرسش

سلام استاد گرامی: ان شاءلله می‌خواهم اعتکاف شرکت کنم راهنمایی بفرمایید بهترین کارهایی که با توجه به سن خودم باید انجام بدهم و بهره ی کافی که برایم باقی بماند چه اعمالی هست؟ اگر مطالبی در سایت خودتان دارید لطفاً آدرس بفرمایید تا استفاده کنم. خدا خیرتان بدهد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است ابتدا به جزوۀ «اعتکاف و چگونگی ورود به عالم آن» https://lobolmizan.ir/leaflet/173?mark=%D8%A7%D8%B9%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D9%81 رجوع شود و سپس به مباحثی که در سال‌های گذشته در رابطه با حضور در اعتکاف پیش آمده، رجوع گردد   https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%A7%D8%B9%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D9%81&tab=sounds   موفق باشید

39235

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد عزیز: اول تشکر که به لطف خدا و نور قرآن و اهل بیت به ما یاد دادید در این آشفته بازار امروز جای درستی بایستیم. استاد ببخشید شاید یک مقدار طولانی شود. مواردی است که نظر شما برایم مهم است. پس برای اینکه وقت شریفتان را نگیرم اگر طی چند روز هم پاسخ فرمودید باز هم سپاسگذارم. ۱. استاد عزیز به نظر شما اینکه یک سری ها بعد از امام خمینی (ره) نتوانستند یار انقلاب و رهبری بمانند و ریزش کردند را می توانیم اینطور بگوییم که آنان که ماندند پای انقلاب، گفتند ما انصارالله ایم یعنی در انقلاب اراده خدا را دیدند اما ریزش ها شاید این عمق را نداشتند. در کل آیا می شود در این انقلاب اراده خدا را ندید و پای انقلاب ماند؟ استاد پس آنان که پایدار ماندند این جهان بینی و هستی شناسی درست را چگونه پیدا کردند؟ ۲. استاد عزیز در بحث «هست» و «وهم و نیستی» زمانی که کنجکاو می شویم به این می رسیم که بنده ی نوعی در زندگی با این موارد هستم و سرو کار دادم الف.علم  ب.دین. ج.سنت الهی که در مجموع همه مثل یک نظم و قانون است البته اگر با قوانین وضعی بشر خلط نکنیم است. علم، اجزای اشیاست. مثلا جسم من تشکیل شده از سلول و... که در نهایت این نظم اجزا، یک قانون است. دین، نظمی است بین انسانها که یک قانون است. سنت های الهی در مقیاس بزرگتر و شاید فراگیر همه موارد قبل باشد و نظمی است در وسعت تاریخ انسانها و یک قانون تاریخی است. استاد آیا این بیان درست است؟ ۳. استاد عزیز اگر واژه عشق و محبت را در قالب و معنای یک نوع همبستگی اجزا و یکی شدن بدانیم، آیا این درست است که بگوییم آنچه در صحنه است که باطن و اصل نظم و قانونی است که در بالا ذکر شده است، عشق و محبت است؟ ۴. استاد عزیز در باب ریشه شناسی ترس و غضب فکر می کردم در مورد ترس و غضب های مذموم به این نتیجه رسیدم که اگر هر آنچه غیر از آنچه که « هست» و «در اصل موجود است»، را برای خود بسازیم و به اشتباه، مهم بدانیم برای نگه داشت آن وهم، مجبور به سیستم تدافعی می‌شویم به نام ترس و غضب. سیستم تدافعی جهنم ساز. ۵. اینکه البته دو تا از سوالاتم تکراری ست با عرض پوزش شاید سوالی باشد که احساس شود ضرورتی ندارد ولی موردی است که در ذهنم مانده و جواب شما برایم موثق است. استاد شخصی می گفت که از آنجایی که تمام کهکشانها تجلی وجود است و وجود بی نهایت است پس کهکشانها هم انتها ندارد و این بیان این مشکل را دارد که ماده که بی نهایت نیست به هرحال نهایتی دارد. ببخشید وقت گیر شد ولی احساس می کنم که اگر به فرض انسانی قصد کشف انتهای کهکشانها را داشته باشد عمرش کفاف نداده و به ملکوت می پیوندد. استاد آیا این صحیح است که بگوییم که نقطه ی مرز بین جایی که ماده به معنا تبدیل شود وارد عالم دیگر شویم مثل همان نقطه به ملکوت پیوستن است؟ یعنی نقطه ای که من به ملکوت می پیوندم همان جا مرز ماده و معناست که خلا هم نیست. ۶. سوال آخر اینکه استاد عزیز در مورد اینکه وقوع قیامت، زمان خاصی ندارد و کلا زمان ندارد چون عالم از لا زمان آمده و به آن برمی گردد. استاد اینکه عالم از بی زمانی آمده برایم متصور است ولی اینکه در بی زمانی پایان می یابد را نمی توانم بفهمم، چون اگر از جانب ما انسان در تاریخ و زمان حساب کنیم بالاخره زمان وقوع یک تاریخ و ساعتی زمینی دارد. ممنون میشم بفرمایید کجای کار دارم اشتباه میرم که نتیجه نمی‌گیرم. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نه ۲. مکتب فکری امام خمینی ذیل قرآن ۳. نکات بسیار خوبی را مطرح فرموده‌اید. آری! یگانگی واقعی به نور توحید پیش می‌آید و غوغا می‌کند. ۴. همین‌طور است. ۵. نه. کهکشانها مرتبۀ نازلۀ عالم وجود است که همان ماده می‌باشد و محدودیت‌های ماده را دارد و لذا هرچه هم در عالم ماده جلو و جلوتر برویم از ماده خارج نمی‌شویم ۶. در این موارد رجوع به «برهان صدیقین» که صوت و شرح آن در سایت هست، ان شاءالله کارساز است. موفق باشید 

39057

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: حال که راه جدیدی باز شده با شهادت های عزیزانی مثل حاج قاسم و سید حسن، دلقک بزرگ یعنی ترامپ فقط با آشوب های جدید در منطقه ی حلب سوریه برای خودش وقت خریده، نباید رژیم را با آتش بس به حال خودش رها کرد. امید وارم هممچنان ادامه یابد پوچ شدن هیبت رژیم توسط حزب الله.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به راهی باید اندیشید که حقّانیت خود را با مقابله با استکبار نشان داده و هر آن کس که دل در گرو حق دارد به خوبی می‌داند که دست و پازدن‌های جبهه استکبار نمی‌تواند مانع گشوده شدن تاریخی باشد که با انقلاب اسلامی در حال طلوع است و ما اصالت خود را همچون حزب الله تنها با حضور در این تاریخ جستجو می‌کنیم و جبهه حضور در مقابل اشغالگرانِ شهر حلب، قصه ادامه حضور ما می‌باشد برای هرچه بیشتر گشوده شدنِ آن تاریخ، که تاریخ برگشت به امپراطوریِ عثمانی که اردوغان به دنبال آن است؛ نیست. موفق باشید 

38861

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: من جزوه تفسیر سوره واقعه شما را همراه صوت آن گوش دادم. در بحث حوری بهشتی به یک مشکل بر خوردم. شما می‌فرمایید که تجلی حضرت حق با تمامی اسما به جامعیت به صورت انسانی بر مقربین تجلی می‌کند. از سوی دیگر شما در غزل ۲۴ حافظ بیان فرمودید که حافظ یک حوری بهشتی را تمثل کرده است و ماجرای حافظ بیان می‌کند که اتفاقی که برای مقربین در آخرت رخ می‌دهد، ممکن است که برای یک فرد در همین دنیا رخ دهد. مشکل من آن است که طالب حوری بهشتی شدم. یعنی آنکه اسما حق را به جامعیت و به صورت یک حوری بهشتی بر من تجلی کند. برای همین از وقتی که تفسیر شما از سوره واقعه را گوش دادم، دنبال این تجلی در قوه خیالم هستم. وقتی نماز می‌خوانم قوه خیالم خدا را بصورت یک انسان در نظرم مجسم می‌کند تا او را عبادت کنم. قوه خیالم دنبال اینچنین صورتی است. با این مشکلم چکار کنم؟ با سپاس از لطف شما.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن‌گاه که جان انسان با معرفت نسبت به حضرت حق متوجه انوار جامع الهی شد، در ادامه آن حضور ممکن است در میدان خیال او آن حضور، به صورت حوری به ظهور آید. ولی به توصیه مرحوم قاضی خوب است توجه شود که به مرحوم علامه فرموده بودند این روزها ممکن است حوری به سراغ شما آید، به آن توجه نشود. زیرا مرحوم قاضی مایل بودند که علامه در حوزه معارف خاصه توحیدی، بیشتر حاضر شوند مگر در آخر عمر که ظاهراً آن حوری به سراغ ایشان می‌آید. مطلب را می‌توانید در کتاب «مهر تابان» دنبال بفرمایید. موفق باشید  

38656

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و خسته نباشید: استاد ببخشید من این را عرض می‌کنم، اینکه واقعا معلوم هست مخاطبین شما تکلیفشان با جایگاه حمایت های شما چیه؟ من که بشخصه سردرگم شدم؛ آنقدر در ایام انتخابات از دکتر جلیلی حمایت تمام قد می‌کردید و می‌گفتید، فرد اصلح آقای جلیلی هست و کارآمدی مهم نیست!!! مهمه اینکه برنامه داشته باشی، الان چطور شده با یه پرواز آقای قالیباف تمجیدگوشان شدید؛ خب پس الان معلوم شد که کارآمدی بهتر از برنامه داشتن هست. و در انتخابات هم اصلح را اشتباه به مردم معرفی کردید؟! تازه بماند که از افراد معلوم الحالی مثل امید دانا و علی علیزاده دفاع می‌کردید، و مطالبش را نشر می‌دادید، اونکه خیلی وقته چهره اش رو شد اینم که تازگی ها به سرداران سپاه داره فحش میده و مقصر شهادت هنیه را جاسوسی شهید نیلفروشان می‌داند. (یا علی)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به جواب  سؤال های شماره 38651 و 38652 رجوع فرمایید. موفق باشید

38435

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و خدا قوت استاد طاهر زاده: من پسر۲۰ ساله طلبه امسال پایه ۵ میرم یک سوال: من می‌خواهم ابتدا یقین پیدا کنم به بودن خداوند متعال دوم اگر یقین پیدا کردم می‌خواهم خودم و خداوند را بفهمم چی هستیم. من چه جوریم خودم را بفهمم و همچنین خدا را همچنان که الان هر دوتا را نفهمیدم. خودم رو بفهمم چون نحوه بودنم و سیر جلو رفتنم در آخرت چگونه است چگونه قرار است با موجودی به نام خدا تا ابد باشم؟ ۲. احتمال میدهم سبب خداشناسی بیشتر هم بشود. خدا را بفهمم تا یک فهمی از او حداقل پیدا کنم که چگونه در همین دنیا به موجودی به نام خدا توجه کنم؟ آیا حسی او را فرض کنم؟ و آن را خدا قرار دهم یا تصوری بکنم؟ خلاصه هنگامی که می‌خواهم توجه کنم به موجودی به نام خداوند به چه چیزی توجه کنم ۳. چگونگی ارتباطم با او در آخرت را بفهمم (مثلا اگر قرار است تا ابد با او باشم با او یکی شوم و عشقبازی کنم این چگونه است) ۴. احتمال می‌دهم فهم و شناخت بیشتر وجودش سبب نزدیکی به او باشد. و من تفکر زیاد رو دوست دارم و من می‌خواهم ان شاءالله فکر کنم و خودم به نتیجه برسم (جایی لازم شد مراجعه به مطالعه) بعد حرف فلاسفه رو ببینم و در آخر با نتیجه ام تطبیق بدهم و همچنین نتیجه نهایی رو به بحث با شخصی بگذارم و روش کارم اینگونه باشد و بعدش که اینها حل شد برنامه ریزی برای کل زندگیم کنم برای رسیدن به هدفم یعنی خدا. حال سوال اینجاست من می‌خواهم مرخصی تحصیلی یک ساله بگیرم برای انجام آن امور فلسفی که گفتم (که البته شاید قبلش یک جوهر النضید بخوانم و بعد وارد فلسفه) آیا به نظر شما کار درستی هست؟ چون واقعا هنگامی وه محصل باشم اینقدر دروسی مثل اصول و... کار داره که نمی‌رسم به فلسفه. و اگر بخواهم بگذارم پایه هفت بخوانم بدایه رو احتمال میدم نمی‌رسم که عمیق بشم در فلسفه چون درس های دیگه هست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که جناب عطّار می‌فرمایند: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خود راه بگویدت که چون باید کرد». بحمدالله در مسیر طلبگی و انس با قرآن و روایات و حکمت، جواب سؤالات خود را می‌یابید. پیشنهاد می‌شود در کنار دروس رسمی حوزه و با جدیت کامل جهت دنبال‌کردن آن دروس، سیر مطالعاتی سایت را نیز در حدّ ممکن دنبال فرمایید. موفق باشید

38396

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: نحوه‌ی تذکر اثر گذار دادن به زنان یا دخترانی که حجابشان را اصلا رعایت نکردند و یا حجابشان را رعایت کردند ولی نه کامل چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار ساده‌ای نیست. ابتدا باید این نوع افراد متوجه باشند شأن‌شان اقتضاء می‌کند که در بستر عفاف بهترین انتخاب را که همان حجاب است، داشته باشند و در همین راستا رهبر معظم انقلاب فرمودند اکثر آن‌ها نمی دانند. عرایضی است تحت عنوان «تقابل آزادی و حجاب چرا؟»  https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84%20%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C&tab=sounds. موفق باشید

38324

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد ارجمند: با اینکه سوالات معرفتی زیادی برای مطرح کردن دارم ولی در سوال شماره ۳۸۳۰۹ اینقدر با این جوان عزیز ۲۰ ساله احساس همدردی و حس مشترک دارم که نمی‌توانم از آن عبور کنم و از طرفی حل مشکلات این چنینی از جوان امروز ما را از مسائلی می دانم که به قول دکتر شریعتی «اگر دین برای این رنج ها و پریشانی های انسان مواجه با مدرنیته پاسخ درستی نداشته باشد از جامعه امروز فاصله گرفته است» و چه بسا همین امر موجب فاصله گرفتن جوان امروز ما از دیانت و دایره شریعت می‌شود چراکه مشکلاتی این چنین با اگزیستانس جوان ما مرتبط است و رنجی ست که هر روز با آن دست و پنجه نرم می کند و به نظر بنده حل و یا التیام دردها و رنج های این چنینی از حل صد مسئله معرفتی برای او مهمتر است و به او کمک می کند که در راه تدین بماند. بنده ۴۳ سال دارم و ۱۳ سالی ست که ازدواج کرده ام ولی به خوبی به یاد دارم که از سن ۱۵ سالی تا ازدواج با همین درد و رنج ها کلنجار می‌رفتم. نه شرایط ازدواج را داشتم و نه در شأن خود می دیدم که مثل بعضی هم سن و سالان خود رابطه ی با دختران هم سن خود داشته باشم و نه تن به صیغه موقت می دادم چون از نظر اخلاقی نمی‌توانستم به صرف حل مسئله جنسی تن به رابطه با زنی بدهم که با او قصد زندگی ندارم. روزگاری شاید همه چیز سر جای خود بود و زندگی با حفظ دستورات شرعی خیلی آسانتر بود از زندگی بر خلاف احکام شرعی. جوان نسل قدیم قبل از آنکه از مسائل جنسی و جنس مخالف چیزی بداند ازدواج می‌کرد و بعد از آن محبت و عشقی بود که در حین زندگی به وجود می آمد که ماندگارتر هم بود. ولی امروزه همه چیز وارونه شده و جوان امروزی سالها قبل ازدواج همه چیز را در مورد مسائل جنسی و جنس مخالف می‌داند و حتی اگر بخواهد پرهیزگار باشد روزانه از طریق فضای مجازی و حتی افراد جامعه ناخواسته در معرض انواع حملات تحریک جنسی قرار می‌گیرد. یعنی اگر بخواهد در معرض ابتلا به گناه نباشد باید برود و گوشه عزلت گزیند و یا از نوجوانی در صومعه ای زندگی کند تا چشم و گوش بسته باشد و بتواند خود را از ارتکاب به گناه پاک نگه دارد که این بر خلاف توصیه دین اسلام که دینی اجتماعی ست می‌باشد. اگر هم بخواهد عجله کند و بدون شناخت صحیح و داشتن حداقل شرایط ازدواج کند هم خود را و هم شریک زندگی خود را بدبخت می کند. لذا اینطور به نظر می رسد که ما متأسفانه پاسخ و راه حل منطقی و مناسبی برای این دردها و رنج های جوانان نداریم. مهم این است که این جوان عزیز ما بداند که او در این رنج ها تنها نیست و خیلی ها در این روزگار با روحیات ایشان با این رنج ها دست و پنجه نرم می کنند و نباید احساس گناه بکند، شاید این شرایط موقعیتی برای او باشد که بتواند زهد و مجاهدت با نفس را تمرین کند البته بدون اینکه فشار زیاد از حد خدای ناکرده باعث بیماری او شود. چون بعد از ازدواج موقعیت حالا را ندارد که بتواند مبارزه با نفس و تسلط بر خود را در خصوص میل جنسی تمرین و تقویت کند. و این را بداند که خداوند عادل است و انسانها را بر حسب شرایط آنها قضاوت می کند و بر طبق آیه شریفه قرآن، خدا انسان را تکلیف فوق طاقت نمی کند. و ما چه می دانیم، شاید آن جوانی که در این روزگار سخت و پیچیده با خلوص نیت پا در مسیر زندگی دینی گذاشته، هرچند لغزشهایی و گناهی هم در این مسیر داشته باشد ولی در نزد خدا مقامش خیلی بالاتر از آن جوانی باشد که در نسل گذشته زیسته و زود ازدواج کرده و چون در معرض فضای مجازی و فساد در اجتماع و مبتلا شدن به گناه قرار نگرفته لذا در این خصوص گناهی هم مرتکب نشده و وقتی خود را با جوان امروزی مقایسه می کند تصوری طیب و طاهر از خود دارد و دچار خودستایی و عجب است که به نظر این حقیر زیاد هم هنری نکرده است. خواستم در رابطه با این موضوع و عدل الهی در مورد سرزدن بعضی گناهان از انسان و نوع قضاوت الهی جویای نظر استاد بزرگوارمان شده باشم‌. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همان‌طور که می‌فرمایید: «این شرایط موقعیتی برای او باشد که بتواند زهد و مجاهدت با نفس را تمرین کند» و در این رابطه به آیه ۳۲ سوره نور اشاره شد و حقیقتاً این نوع حضور نیاز به مجاهده دارد. ولی به حکم آخر آن آیه که عرض شد ارزش خود را دارا می‌باشد. موفق باشید

38147

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: عرض ادب و احترام، ببخشید در مورد خوردن گوشت چه نظری دارید؟ با توجه به اینکه در قرآن هست که از شیر و گوشت آنها تغذیه کنید و یه حدیث هست که می‌فرماید شکم خود را قبرستان حیوانات نکنید، حس می‌کنم بعد از خورد گوشت دچار خشم و ناراحتی میشم، درود های بیکران

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که اهل سلوک فرموده‌اند بهتر است هر روز گوشت نخوریم و در ۴۰ روز حداقل یک بار گوشت خورده شود. موفق باشید

37821

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: باز می‌گویم چه فتنه و آزمایش بزرگیست انتخابات. در پاسخ به پرسش ۳۷۸۰۱ فرمودید : حتی اگر در این زمانه «مردم» او را درک نکنند ... چگونه تحلیل کنیم آنگاه که از مردم عوام گذشته، بسیاری نخبگان و وعاظ و مداحان جا بمانند و شخصیت جامعی چون جلیلی را در عرض ۵ نفر دیگر ببینند و خواسته و ناخواسته با تاثیرگذاری بر نظر هواداران خود، مانع حضور انقلاب در فردایی متفاوت و متعالی شوند؟ چگونه خود را توجیه و راضی کنم که رای رهبر انقلاب که ایشان هر کدام داعیه پیروی از خط او را دارند، قالیبافی باشد که وسط دو صندلی نشست و هزار چهره از خود نشان داد و جرات نکرد نه از شهید تعریفی کند و نه از خائنین گلایه ای... هیهات هیهات

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل مطلب در آن است که متوجه حضور تاریخی خود باشیم و اینکه همچنانکه رهبر معظم انقلاب متذکر می شوند بدانیم تاریخ در حال ورق خوردن است و حضور تاریخی و جهانی ما بزرگ تر از آن است که خود را گرفتار چنین جزئیاتی بکنیم. و همان طور که در عکس نوشته های هشت گانه عرض شده است https://eitaa.com/matalebevijeh/16996 ما جایگاه آقای دکتر جلیلی را بسی بالاتر از نامزدی در رقابت دیگر نامزدها می‌دانیم در عین احترام به امثال آقای دکتر قالیباف. موفق باشید

37777

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: نظر شما درباره مرگ مشکوک سید مصطفی خمینی چیه درسته که میگن ایشون رو ترور کردن ‌ امام دستور داده بود. خیلی ممنون میشم حقیقت رو بگین یا منبع معرفی کنید برم دنبالش می‌خوام حقیقت رو بدونم در ضمن از شخصیت الهی و عرفانی امام خبر دارم و کتاب هایی از ایشون خوندم ترور و مسمومیت ساواک؟ یا قتل به دستور امام و اینکه امام فرمودن از الطاف خفیه الهی بود به چه معناست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی بیش از این‌که فوت ایشان مشکوک بود و حضرت امام فرمودند: مصطفی امید آینده بود؛ نمی‌دانم. موفق باشید

37344

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: حفظکم الله! بنده قصد دارم نهج البلاغه رو بخونم، البته قبلش شرح نامه ی فرزندم این چنین باید بود رو خواندم! اما اگر بخواهم مستقیم با نهج البلاغه ارتباط موثر بگیرم، چگونه باید عمل کنم؟ نگاه هم به حکمت ها، خطبه ها و نامه ها چگونه باید باشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود ابتدا به همان شرح‌هایی که از نهج‌البلاغه در سایت وجود دارد، رجوع شود. موفق باشید

37241

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

اغلب مردان از همان بچگی میل به جنگیدن دارند به طور مثال دوست دارند پلیس باشند و سرباز باشند و... و دختران از همان بچگی خاله بازی می‌کنند و بیشتر کارهای عاطفی انجام می‌دهد. یک سوال اینجا مطرح است که می‌گویند امتحان مردان جهاد و امتحان زنان تحمل این است. اگر مرد زن دوم گرفت صبر کند. من هرچه فکر کردم دیدم که برای مردان که از همان ابتدا تمایل خاصی به جنگ و کارهای اینجوری دارند این امتحان زیاد هم سخت نیست اما برای زنان که عاطفه ای قوی دارند اینکه هوو داشته باشند دردناک خواهد بود، در جای جای اسلام و احکام آن مشاهده می‌شود که خدا اصلا توجهی به عاطفه ی قوی که به زن داده نکرده، یا به طور مثال مرد نیاز جنسی بیشتر دارد و زن نیاز عاطفی بیشتر، مرد با گرفتن زن نیازش می‌تواند کاملا برطرف شود اما مرد را خدا طوری نیافریده که به نیاز عاطفی زن درست پاسخ دهد، منظورم این است که زن چون فیزیکش را خدا آفریده و چیزی نیست که خودش کسب کرده باشد به راحتی جواب نیاز مرد را می‌دهد اما مرد را خدا اینطور نیافریده تا آن ابراز محبتی که زن احتیاج دارد را بتواند به طور کامل برطرف کند. این مسئله با تعدد زوجات هم بدتر می‌شود. من نمی‌دانم که منظورم را درست رساندم یا نه اما امیدوارم به مفهوم و منظور چیزی که می‌گویم توجه کنید و اگه از کلمات درستی استفاده نکردم ایراد نگیرید می‌دانید از همین مسئله میشه سوال راجع به عدالت خدا هم بیرون آورد. انگار خدا خواسته مدام زن را زجر دهد. برای یک نیاز جنسی مردان کلی احکام بیرون آمده و کلی حقوق به نفع مردان، چون آنها میل بیشتری دارند، اما به همان میزان راجع به عاطفه ی زن چیزی نیامده و یا در قرآن اشاره نشده، مثلا راجع به رفتار با زنی که به حرف شوهرش گوش نمی‌دهد آیه ی قرآن داریم اما برای اینکه مرد نیاز عاطفی را زن را برطرف نکند هیچ، بیشتر خیانت های زنان به خاطر همین مسائل عاطفی است، اگر زن نیاز مرد را برطرف نکند باز مرد می‌تواند یک زن دیگر بگیرد ولی اگر مرد نیاز عاطفی زن را برطرف نکند زن چه باید بکند؟ شاید برای شما قابل درک نباشد چون مرد هستید و نمی‌دانید که همین موضوع عاطفه و احساسات اگر بهش توجه نشود می‌تواند یک زن را تا فروپاشی ببرد اگر خدا زنان را هم مثل مردان منطقی تر می‌آفرید پذیرش این سری چیزها برای زنان به مراتب راحت تر می‌شد، دقیقا مثل همان میلی که به پسرها برای جنگ و محافظت و... داده راستش من هیچ عدالتی نمی‌بینم و از چهارده سالگی تا همین الان که بیست و یک سال سن دارم زندگی ام جهنم شده بسیاری از محدودیت های زن به خاطر همین احساسات و عاطفی قوی زن به وجود آمده مثل همین قانون که زن نمی‌تواند قاضی شود و... مشکل من نگاه خدا به زن است و عدالت خدا و حکمت خداست. من اصلا نمی‌توانم خودم را قانع کنم که این دین را نگه دارم اگر اسلام می‌گفت زن از مرد پست تر است و انسانی تنزل یافته پذیرشش به مراتب راحت تر می‌شد. یا اگر مرد فقط انسان بود و زن را برای مرد خدا می‌آفرید زن نه زیبایی اش به سود اوست، نه عاطفه اش زیبایی اش برای مردان و عاطفه اش برای فرزندان برای خودش فقط ضرر است، به خاطر زیبایی حجاب آمده، به خاطر عاطفه محدودیت های دیگر من واقعا وضعم بحرانی است اینها یک درصد از چیزی که در ذهن من ایجاد شده هم نیست لطفا کمکم کنید. راستش را بخواهید من به طور کلی از جنسیتم متنفر شده ام و فکر می‌کنم شاید یکی از دلایلی که عالم زن زیاد نداریم همین موارد است و خیلی چیزهای دیگر که کتاب می‌شود اگر بنویسم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن در این مورد بسیار است. پیشنهاد بنده آن است که ابتدا به کتاب «زن در آینه جلال و جمال الهی» از آیت الله جوادی رجوع فرمایید که به گفته خواهرانی که آن کتاب را مطالعه فرموده‌اند چه اندازه اسلام، جایگاه حساسی برای زن قائل شده است، هرچند ممکن است مردان و زنان ما متوجه چنین جایگاه حساسی که به یک معنا جایگاه مادرانه است؛ نشوند جایگاهی که هر انسانی تنها ذیل حضور مادرانه زن، معنای خود را می‌یابد. پس از مطالعه آن کتاب پیشنهاد می‌شود به کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» رجوع شود. برای مواجهه با آیاتی که جایگاه خاصی برای زن قائل می‌باشد. کانال «بشنو از زن چون حکایت می‌کند»https://eitaa.com/ziafat_andishe و کانال «راه سوم» https://eitaa.com/rahesevvom نکات خوبی را به میان آورده‌اند. موفق باشید

37197

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: حاج آقا در بیاناتی آیت الله جوادی فرمودن که ائمه اطهار عدل قران هستند و این دو عدل یک دیگرند اما اقا فرمودن _ تو همین محفل قرانی اول ماه رمضان _ که قران ثقل اکبر است. ایا در تعارض هم اند این دو فرمایش؟ توضیحش چیست؟ اگر قران به عنوان ثقل اکبر باشد، یعنی انسان های کامل هم نتوانستند به مرتبه قران برسند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قلب مبارک مطهرون به حکم «لایمسه الا المطهرون» حقیقت قرآن را با جان‌شان لمس می‌کنند و از این جهت عِدلِ قرآن می‌شوند؛ ولی با این‌همه به این معنا است که بنیان خود را از قرآن که ثقل اکبر است دریافت نموده‌اند. موفق باشید

37001

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد عزیز و گرانقدر سلام و رحمه الله: سوال اول: همانطور که جنابعالی در کتاب معاد فرموده اید، عین عمل در آخرت ظاهر می شود و چون قوه واهمه انسان در عالم آخرت به آسودگی بیشتری می رسد می تواند صورتهای متناسب با ملکات خود را ظاهر کند که همان بهشت یا جهنم اوست. (صفحه ۱۱۳ کتاب معاد) اگر بهشت یا جهنم جایی است متناسب با صورت مانوس با قوه واهمه، پس بهشت هرکس مخصوص خود اوست و جهنم هرکس مخصوص خود اوست. در اینصورت چگونه گفته می‌شود که یه جایی داریم مثلا بنام سقر که از نفس او جهنم پدید آمده است. خب حالا ما یک جهنم داریم که آدم گناهکار را به آن می‌اندازند یا شخص جهنم خود را خودش می‌سازد؟ یا مثلا گفته می‌شود در بهشت جایی داریم مخصوص فلان گروه. یا مثلا گفته می‌شود که مثلا در بهشت نهرهایی جاری است و میوه هایی و... . خب اگر قوه واهمه شخص صالح بهشت او را طبق صورت مانوس او می سازد، شاید صورت مانوس او این گونه که قرآن می گوید نباشد. اگر بهشت او قبلا آماده است و باغ و بستان خود را دارد که دیگر آن مسئله ای که شما در ص ۱۱۳ کتاب فرمودید موضوعیت ندارد. سوال دوم: ملاصدرا در حرکت جوهری می گوید نفس برای ظهور نیازمند ماده است. سپس می فرماید با گذشت زمان هم ماده حرکت می کند و هم نفس آن شخص. تا جایی که نفس آن شخص دیگر در بودن خود نیازمند بدن مادی خود نیست. این زمان چه زمانی حادث می شود؟ اگر مثلا در 1 سالگی حادث می شود، پس این درست است که بگوییم نفس انسان ۶ ماهه با مرگ او هم نیست و نابود می شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اتفاقاً قرآن همان حضوری که در قیامت برای انسان پیش می‌آید را گزارش می‌دهد و حقیقتاً انسان با آن میدان، بر اساس قواعد جاری در عالَم و آدم حاضر می‌شود. ۲. حرکت جوهری، در ذات عالم ماده واقع می‌شود و انسان با توجه به نسبتی که با بدن خود دارد، در آن سیر قرار می‌گیرد و این امر، چیزی نیست که بخواهیم برای آن زمان تعیین کنیم. موفق باشید

36898

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

«الهی اگر بخواهم شرمسارم، و اگر نخواهم گرفتار» سلام حاج آقا. تصور کنید پدر یا مادری بچه سه چهار ساله خودشان را به خاطر شیطنت هایش اینقدر کتک بزنند که استخوان هایش بشکند. نسبت من با خدا تقریباً اینگونه است. در این ده دوازده ساله اخیر اینقدر تحت فشارها و انواع بلاها به در و دیوار و زمین و آسمان کوبیده شده ام که استخوان هایم خرد شده اند و دیگر توان هیچ تصمیم و کار بزرگی ندارم. هر چه بگویند فلان کار را بکن نمی توانم. بر اثر خشم و غضبی که بر من رانده شد دیگر چندان امیدی به رحمت و رأفت الهی برایم باقی نمانده و آنچنان قلبم و استخوان های شخصیتم شکست برداشته که یارای هیچ کاری ندارم. تنها شده ام. نزد دوستان و دشمنان خدا آبرویم رفته. پرده ها کنار رفته. توفیقات زیادی ازم سلب شده و...در حیرتم که چرا خداوند از من راضی نمی شود؟ تا به کی «لک العتبی حتی ترضی»؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «در بیابان گر به شوقِ کعبه خواهی زد قدم / سرزنش‌ها گر کُنَد خارِ مُغیلان غم مخور». باید متوجه آن نوع حضور باشیم که: «در بلا هم می‌چشم الطاف او / مات اویم مات اویم مات او». موفق باشید

36781

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: شما در جایی می فرمایید: «در موقعی که انسان از همه‌چیز بخواهد منقطع شود و از طریق وجه روحانی خود به حضرت حق وصل شود، تازه خطورات و افکار باطله ظهور خواهد کرد. به همان معنا که «آب گِل خواهد که در دریا رود / گِل گرفته پای او را می‌کشد». این گِلی که پای سالک را می‌کشد، همان خطورات و تعلقاتی است که در پنهان وجود او رسوب کرده بود و استادِ ره‌ رفته می‌داند که چگونه سالک مبتدی را از این رسوبات عبور دهد.» پرسش بنده این است که چرا خدای متعال خودش این رسوبات روحی را محو نمی کند تا انسان سالک با این مسائل و مشکلات مواجه نشود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از این بهتر! که حضرت حق از طریق پیامبر خود «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» و ائمه هدی «علیهم‌السلام» اولاً: افق را می گشاید تا مسیر حرکت‌مان روشن گردد که به کدام سو باید رفت، و ثانیاً با نظر به شخصیت ائمه معصوم «علیهم‌السلام» نشان‌مان می‌دهد که چه باید باشیم؟ حال اگر خودمان با توجه به چنین بستری تلاش نکنیم و خداوند خودش موانع را رفع کند؛ کمالاتی که پیش می‌آید از آنِ ما نخواهد شد. موفق باشید

36759

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: عده‌ای خود را منتسب به انقلاب می‌دانند ولی قیود شرعی را زیاد پایبند نیستند و مثلا پاسور بازی می‌کنند و سیگار و قلیانشان براه است و دوست بازی راه انداخته اند به این خیال که ما از شریعت و حرام و حلال عبور کرده ایم و در تکوین حاضریم، آیا اینها «زین له سوء عمله و رءاه حسنا» نیست؟ آیا شرط عشق حفظ عصمت نیست؟ آیا کسی اگر عارف شد و از وادی حرام و حلال گذشت و به وادی عرفان و اسماء الهی رسید و فقط جمال و جلال می‌دید و نه حلال و حرام، مسوغ دارد هرچه خواست بکند و بگوید برای ما بهشت و جهنم یکیست و ما خراباتی هستیم و اینها را نمی‌فهمیم؟ به بهانه اینکه ما قرار نیست ملک شویم هرچه خواست بکنند؟ نظر شما چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرفهایی که عده‌ای بگویند از حرام و حلال خدا گذشته‌ایم، کاملاً شیطانی است. تازه وقتی انسان منوّر به توحید الهی شد، نسبت به شریعت الهی هرچه بیشتر مقیّد خواهد شد و ملاک حضور در شریعت، تقلید از فقیه اعلم است. لااقل رفقا نکاتی که در شرح آیه ۵ سوره بیّنه عرض شد را مدّ نظر داشته باشند که می‌فرماید: «مَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ». موفق باشید

36704

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: این عبارت که شب عاشورا، از زبان یارام امام حسین (ع) گفته شده اگر هزاران بار بمیرم و زنده شوم باز هم در کنار شما می‌جنگم. فردی که هیچوقت مردن و زنده شدن را تجربه نکرده، با چه درکی و چه منطقی این کلام را عنوان می‌کند؟ این مردن یا زنده شدن چه معنایی دارد؟ یک مساله دیگر، آیا می‌توان گفت، با توجه به روانشناسی و جایگاهی که برای زن و مرد بیان می‌شود، بگوییم مرد مظهر ولایت ظاهری است و زن مظهر ولایت باطنی در خانواده یا جامعه هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر حال در آن جمله، مقصد و سخن در آن بوده که آنان به راحتی آماده شهادت ذیل حضور نسبت به دفاع از حضرت امام حسین‌ «علیه‌السلام» بوده‌اند. ۲. به نظر بنده نکته خوبی است. موفق باشید

36361

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: چرا خلق شدم؟ چرا باید دین را یاد بگیرم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد در کتاب «آشتی با خدا» که روی سایت هست، نکاتی مطرح شده است. می‌توانید به آن کتاب رجوع کنید. موفق باشید
 https://lobolmizan.ir/book/69?mark=%D8%A2%D8%B4%D8%AA%DB%8C

 

36355

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: بر اساس معاد جسمانی که جناب ملاصدرا بیان می فرمایند، اصل حقیقت من مجرد است. دو سوال دارم. آیا ازدواج من با حوری بهشتی در همین دنیا با بدن برزخی ام وجود دارد؟ دوم: آیا ازدواج من با اجنه با بدن برزخی ام امکان دارد؟ امیدوارم سوء برداشت نشود و پاسخ سوالات مرا بدهید. با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در قیامت بحث ازدواج با حوریان در میان نیست، بلکه حوریان جلوه اعمال ایمانی مؤمنین هستند. به همین جهت قرآن می‌فرماید: «جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» (واقعه/۲۴) آن حوریان جزا و آثار کار مؤمنین اند. به جز این اساساً ازدواجی به این معنایی که می‌فرمایید وجود ندارد. این حرف‌ها، بیشتر توهّم افراد است. موفق باشید

نمایش چاپی