سلام: احساس میکنم به آنهایی که وعده آینده داده ایم از ما انتظار «بودنِ بودنشان» را دارند زیرا میخواهند رَوَنده باشند نه در راه مانده، همانطور که ما چنین درخواستی داریم؛ بعد از این همه سال تازه میفهمم بودن یعنی چه، بعد از این همه سال تازه دارم متوجه میشوم چه بر سرم گذشته و دلایل اتفاقات چیست با اینحال ناراحت نیستم هرچند تنم خونی است و آبرویی برایم نمانده اما خوشحال و شادم. همیشه از بعدِ رمضان هر سال میترسم و هیچ وقت آرام نگرفتم ای کاش عمرم را تقسیم بر ۱۲ میکردند و ۱۱ قست آنرا با ماه رمضان معامله میکردند. اگر خدا بخواهد گویا روزگاران شادی و عیش های مکرر دارد میآید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. این ربّ شهر الله است که به سراغ انسان آمده تا او را در جهانهای فراخ حاضر کند. خطاب حضرت محبوب به آن بشر آن است که «تو درون چاه رفتستی ز کاخ / چه گنه دارد جهانهای فراخ؟» و حال! مائیم و جهانهای فراخی که از طریق ماه مبارک رمضان مقابلمان گشوده شده است تا بیش از پیش ربوبیت ربّ شهر رمضان را احساس کنیم. موفق باشید
سلام و عرض ادب و احترام و ارادت خدمت استاد طاهرزاده عزیز: میخواستم نظر حضرتعالی رو درباره حد اطاعت از همسر بدونم. من تمام تلاشم و میکنم که تمام وظایفم رو نسبت به همسرم و دو تا فرزند پسر ۱۱ ساله ام و دختر ۵ ساله ام و نظافت منزل و خدمت رسانی به خانواده و مهمانداری کم نذارم. و در حد عالی نیستم ولی در حد توانایی و عقلم و مدنظر گرفتن رضایت و قرب الهی تلاش خالصانه میکنم. اما همسرم مدام از من گله مند هستند. و حتی من جلوی ایشون تمام وقتم برای ایشون هست، ولی وقتی نیستند در منزل من کتاب میخونم و نماز و دعا و صوتهای شما رو گوش میدم. ولی ایشون میگن من دوست ندارم دنبال این چیزها باشی، حتی من برای نماز شب بیدار میشم خوششون نمیاد با اینکه من تمام حقوق تمکین ایشون رو رعایت میکنم. من با دوستانم مباحث نهج البلاغه شما رو مباحثه میکنیم هفته ای دو ساعت در خانه یکی از اعضا، ولی ایشون خیلی بهونه میگیره که من نرم. میگن فقط توی خونه باش. من با هیچکس ارتباط ندارم. تمام انس ام صوت گوش دادن و نماز و تفسیر قرآن شما رو گوش دادنه و البته حرف زدن با حضرت حجت ارواحنا له الفدا. وظیفه من طاعت از ایشون هست یا راضی کردنشون؟ من مربی قرآن کودکان در بسیج محله مون بودم، ولی بخاطر اینکه به ایشون ثابت کنم اولویتم شمایی موندم خونه و نرفتم.از طرفی خودم همش میگم حتما خیری پشت پرده هست و من نمیفهمم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که متوجه هستید هر کدام از زوجین نسبت به همدیگر وظایفی دارند، ولی آنطور نیست که زن تحت ولایت شوهر باشد. باید خودش به ضرورتهای فکری خود نیز برسد. موفق باشید
سلام استاد عزیز: اگر این را به عنوان اصل بپذیریم که هر چه قدرجسمیت محکمتر و قوی تر و ضخیمتر نفس ضعیف تر و لطیف تر است در جسمیت و نفوس جن ها این قاعده صدق نمیکند. جسم لطیف است و نفس هم قوی است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس اجنّه در محدوده خیال، فعّالترند ولی نه در محدوده عقل. موفق باشید
سلام حاج آقا: خسته نباشید. در سوره واقعه فرموده شده است در روز قیامت خلایق به سه دسته تقسیم میشوند و در ادامه آیات توضیح بیشتری درباره هر دسته داده میشود. در توضیحات اصلا گفته نمیشود به لقای الهی میرسند حتی در مورد «السابقون السابقون» فضای بهشت توصیف میشود و خبری از لقای الهی نیست. اما در عرفان اسلامی در مورد لقای الهی صحبت میشود. حتی نوشته هایی هم در این زمینه موجود است. ممنون میشوم توضیحی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی میفرماید: «وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ اولئک المقربون» مقربون به معنای کسانی است که مفتخر به لقای الهی میشوند. موفق باشید
سلام علیکم و رحمت الله: حلول ماه شعبان مبارکتان باد. استاد جان، خدا سایه تان رو بر سر ما حفظ کنه، هر گاه سوالی داشتم شما راهنمایم بودید. استاد جان یک زمانی در سخنرانی فرمودید که اینطور نیست که خداوند رزق یک بنده رو از راه پیچیده بهش برسونه یا درمان دردش رو در یه راه دور مثلا خارج کشور قرار داده باشه، حالا من مدتهاست برای درمان ناباروری به روش آی .وی.اف انواع و اقسام داروها رو باید استفاده کنم که واقعا سلامتیم رو تحت تاثیر قرار داده، تازه من یک کلیه ام کوچیکه و برای کلیه ضرر داده بخشی از این داروها. دو بار تابحال آی وی اف کردم و بی نتیجه بوده، دیگه استخاره کردم بد آمد که ادامه بدم. استاد یعنی برای داشتن بچه، خدا راضیه اینقدر به یک انسان زجر بدنی وارد بشه؟ استاد جان! خداییش اگر شما بودید و بچه دار نمی شدید دنبال این کارها می رفتید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در این موارد در حد معمولی اقدام نمود و نه بیشتر. زیرا حضرت معبودِ محبوب، مصلحت ما را بهتر از ما میداند امکان اینکه راههای دیگری برای ما تقدیر نموده است، را نباید در نظر نگرفت. موفق باشید
با سلام خدمت شما استاد عزیز: استاد گرامی بنده همیشه به شما زحمت میدهم و شما هم همیشه با لطفتان قبول زحمت میفرمایید. استاد عزیز در مورد انتخابات، صوتی ضبط کرده ام و در پیامرسان ایتا در کانال «شور انتخاب» قرار داده ام. با موضوع امتحان الهی امروز. درخواست دارم گوش فرمایید و نظر شریفتان را مرقوم فرمایید. با تشکر فراوان.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که میفرمایید حقیقتاً این انتخابات با توجه به شرایط خاصی که دارد، یک امتحان بزرگ الهی است از جنس امتحانی که برای مسلمانان صدر اسلام پیش آمد تا بین سقیفه و یا غدیر را انتخاب کنند تا در یک میدان در اوج معنویت در جهانی که مولایمان علی«علیهالسلام» در آن حاضر بودند، حاضرشوند و یا در جهانی که جهانِ ادامه جاهلیت بود هرچند ظاهراً به اسلام گرویده بودند. و اینجا است که وظیفه همگان است جدیّت این انتخابات را به خوبی روشن کنند. موفق باشید
طنینانداز کن در آسمانِ دل، طنینت را به دیوان خمینی عرضه کن، دیوان دینت را میان چاه، تن یوسف به دنبال طناب توست، بیاندازش به چاهِ غافلان حبل المتینات را، مقام جمع توحیدی همان نور وجود توست، قرائت کن بدون وقفه قرآن مبینات را، نیستان را به یادآور، بخوان یک مثنوی طوری که نیها گوش بسپارند صوت دلنشینات را، مگر ساغر نمیگیری در این دلتنگی تاریخ، کمی گسترده کن گاهی زمانت را، زمینات را، علی ابن ابی طالب ورای کفر و ایمان است، به کافرها تعارف کن امیرالمؤمنینات را...
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! « به کافرها تعارف کن امیرالمؤمنینات را» زیرا او ماورای دیروز و امروز، جهانی را مقابل ما میگشاید که همه بودنهای ما را قوت و شور میبخشد. «به کافرها تعارف کن امیرالمؤمنینات را» زیرا او همان آیت الهی است که در جان ما و در افقِ زمانه در حال به ظهورآمدن است، به همان معنایی که در نسبت با نکته سؤال شماره 36819 عرایضی به میان آمد و در روز اول اعتکاف از «ما و مواجههای که میتوان در امروزمان با حضرت علی«علیهالسلام» داشته باشیم» سخنی به میان آمد https://eitaa.com/matalebevijeh/15818. موفق باشید
با عرض سلام و خدا قوت: در کتاب رجب ماه یگانگی با خدا به نقل از کتاب المراقبات توصیه می نمایید که در این سه ماه عبادت و اذکار بیشتر و بحث علمی کمتر شود. خب مگر نفرمود ساعتی تفکر برتراز هفتاد سال عبادت است و همچنین در اوج این سه ماه که لیالی قدر هست؛ معصوم توصیه به گفتگوی علمی می نماید. حال به نظر می رسد اولویت با تفکر و تدبر علمی هست چون واقعا یا فرصت آن اذکار نیست و یا لقلقه زبان می شود. نظر استاد گرامی مغتنم است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً اولویت با معارف حقه است نسبت به اعمال. ولی چه خوب است در بستر آن معارف توحیدی به حکم «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات» منوّر به اعمال عبادی شویم تا همان عبادات، معارف حقه ما را نهادینه کند و در همین رابطه قرآن میفرماید: «وَ اتَقُوا اللهَ وَ يُعَلّمُكُمُ الله» تقواى الهى پيشه كنيد و خدا شما را تعليم مىدهد. هركس به اندازه اى كه تقوا پيشه كند و جان خود را از غير خدا منصرف كند و به آداب شريعت الهى مؤدب شود، عالم است. شاید از این جهت فرمودهاند در ماه رجب که شهر الله است، سعی شود از عبادات بهره کافی ببریم. موفق باشید
با سلام و ادب: سحرگه وزش نسیمی از روح جاری بر آنچه در سینه دارید برای انتقال به مخاطبتان به انحای گوناگون چه در قالب متن و چه در قالب سخن گویی بر قلم احساس شد خواستم آن را با کاربران محترم درمیان بگذارم: «قرآن و این روزها» «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا» مَا عَاهَدُوا: آنچه عهد کرده بودند با عهد اشاره شده در آیه اینگونه مد نظر آمد: گوهر وجودمان با عهدی الستی شکل گرفته است «وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدم... أَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا... و باگفتن« بَلَى شَهِدْنَا» عهدی جانانه بسته ایم با خودمان و حافظ هم، عهد الست خویش را اینگونه به گفت می آورد: «مَطَلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست / که به پیمانه کشی شهره شدم روز الست» و امام خمینی هم اینگونه برایمان از عهد الستیِ درونش سخن می گوید: «درِ میخانه گشایید به رویم، شب و روز / كه من از مسجد و از مدرسه، بیزار شدم ... بگذارید كه از بتکده یادى بكنم / من كه با دست بت میكده بیدار شدم» شهادت؛ پاسخی است جانانه به این عهد «فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ» قَضَى نَحْبَهُ: عهدشان را وفا کردند و برخی هنوز منتظرند. «...وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ ...» «خداوندا کشور ما وملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه اند و نیازمند مشعل شهادت، تو خود، این چراغ پرفروغ را حافظ ونگهبان باش» امام خمینی حاج قاسم تمام نشدنی خبری در راه است. صهیونیسم پست فطرت و اما آنچه برایم جلوه گری دارد. عنوان شماره ۳ در متن «حاج قاسم آشنای جانها» https://eitaa.com/matalebevijeh/15602 است آنجا که اینگونه توصیف میکنید: «انسانی فراگیر با انعطافی حکیمانه» وقتی حضوری از جنس انعطاف به صحنه می آید به شدت جای خالی حکیمانه بودنش را احساس می کنیم فراگیر بودن هم طلبی است که خلأ سعه اش و نپرداختن به بسیاری از اموری که نمیتوانیم به آن بی تفاوت باشیم ما را به حال قبض می برد. بابت آشفتگی ظاهری و طولانی شدن متن عذرخواهی می کنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: و این کلمات نیز همان «وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ» است زیرا میدانیم خبری در راه است و افقی با شهادت گشوده میشود و این مائیم که بر خلاف تصور استکبار «وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا» هرگز کوتاه نمیآییم و از راهی که با انقلاب اسلامی مقابلمان گشوده شده، منصرف نمیشویم. زیرا در آن راه، زندگی را جستجو میکنیم، آن هم نوعی از زندگی که فراسوی مرگ و ماندن معمولی است. آری! «گرم سنگ آسيا بر سر بگردد/ دل آن دل نيست کز دلبر بگردد. به سر کردم نگردانم سر از يار / سري دارم مباح از بهر اين کار». آیا عجیب نیست که حضرت روح الل ه«رضواناللهتعالیعلیه» میفرمایند: «ملت اسلام دیگر بیدار شد؛ دیگر نمینشیند؛ اگر من هم برگردم ملت اسلام برنمیگردد. اشتباه نکنید، اگر خمینی هم با شما سازش کند ملت اسلام با شما سازش نمی کند.» موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: به لطف الهی توفیق پیدا کردم و کتاب «گلستان یازدهم» را مطالعه کردم و حقیقتاً فیض بردم. مثل روز برایم روشن شد که از دریچه این کتاب و جملات و الفاظ آن، پیوسته نور شهید تجلی می کند و قلوب ظلمانی و سیاه ما را تحت تأثیر قرار می دهد. و چقدر راحت اشک ما را زان سوی هفت پرده به بازار می کشاند. استاد در قسمتی از کتاب مذکور، همسر شهید علی چیت سازیان از لحظات دفن شهید گزارش می دهد: « یکدفعه حس کردم علی کنارم ایستاده. تکیه دادم به گرما و صدای علی را با آن لهجه غلیظ و شیرین همدانی شنیدم: « فرشته، حلالم کن. گُلُم، زینب وار، زینب وار زندگی کن، زینب وار...». پرسشم این هست چه کنیم رفاقت و ارتباط مان با شهیدان شدید و شدیدتر شود و ایشان را با تمام قوای وجودی خود و در منظر خود احساس کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: پذیرفتن نقش شهدا و حضور فعّال آنها، امری است بسیار مهم و با ارزش که باید از آن غفلت نکرد. عرایضی در محرم سال گذشته در این رابطه شد. خوب است به متن و صوت آن رجوع شود با عنوان «کربلا و رازی که شهدا متوجه آن بودند در بستر «ایمان» و «امید»https://lobolmizan.ir/sound/1227?mark=%D8%B1%D8%A7%D8%B2 موفق باشید
سلام: نظر شما در مورد این یادداشت چیست؟ دکتر داوری به مناسبت نودسالگی یادداشتی نوشته که چینی نازک تنهاییاش را نشان میدهد. او در حکمی مطلق نوشته: «هیچکس در این چهل سال با من درباره مسائلی که مطرح کردهام بحث نکرده است. موافقان که بیشتر جوانانند با لطف و احسان در نوشتههای من نظر کردهاند». او در جایی دیگر ادامه داده که: «چهل سال است در وضع تحریم به سر میبرم. تحریم من از ناحیه یک گروه صورت گرفت و جمع کثیری از آن پیروی کردند حتی کسانی که در ظاهر هیچ اختلافی با من نداشتند». چهل سال تحریم را با هفتاد سال جنگ ادامه داده: «هفتاد سال جنگیدهام اما در یکی دو سال اخیر احساس میکنم شکست خوردهام. این شکست را وقتی آزمودم که دیدم حتی صمیمیترین و صادقترین فرزندان این کشور روحیهای پیدا کردهاند که فکر میکنند به فکر نیازی نیست بلکه عمل باید کرد». نکته مشترک این تنهایی داوری این است که میگوید هیچکس با من بحث نکرده است و عبارت «جوانان» را هم که به کار میبرد منظورش همبحث فکری نیست بلکه صرفاً از لطف و احسان آنها تشکر کرده است. او طوری نوشته که گویا اندیشههایش بر هیج کس تاثیر نداشته است. نمیدانم چطور آوینیها را حساب نکرده است؟ چطور یادش رفته که اصغرطاهرزاده را به خاطر درکی که از او داشت ستایش کرده است؟ چطور همسخنیهای جوانان اندیشمند را فقط در حد لطف و احسان میبیند؟ گرچه او همچنان تجدد و تحجر را همزمان نقد میکند و مینویسد: «از آزادی گفتن روشنفکران مثل از تقوی گفتن گروه رقیب است.» اما موضع او در مورد انقلاب هم نامتعادل است: «من اشتباه کرده بودم و گفته بودم انقلاب صرفاً سیاسی نیست بلکه میتواند آغازی دیگر باشد». داوری به نام تفکر تسلیم شده است. موافقم که سخن اکنون استاد درباره ضرورت توسعه با نقد تجدد تناسب دارد. در کتابم هم یادداشتی درباره اهمیت مقام تحقیق از دید ایشان نوشتم. ولی فکر میکنم گاهی این ضرورتگویی موجب تسلیم شده است و موضعگیری هایی از ایشان دیده شده که با داوری متفکر تناسب ندارد. شاخص این موضعگیریها پیامش درباره برجام بود. داوری درست میگوید که «هایدگر در ابتدا اشتباه کرد که ناسیونالسوسیالیسم را مقدمه گشایشی تازه در تاریخ انگاشت.» اما همچنان محتاط است و نمیخواهد نسبت یهود و مدرنیته در اندیشه هایدگر را تبیین کند. اگر او متوجه بود که اصلیترین تاثیرش بر جوانان اصیل در آن سوی انقلاب است، نمیگفت: «با انقلاب نه فقط رویای من تعبیر نشد هیچیک از شعارها و سوداهایی که اهل انقلاب داشتند به جز خواست کسانی که حکومت شریعت دل بسته بودند یا به آن گردیدند تحقق نیافت.» داوری سخن سالها پیش خود را تکرار کرده که کتابهایم خوانده نمیشود و گفته شکست را میپذیرم. تیتر سیاستنامه فیلسوف بازنده است. نمیخواهم سخن استاد را رفو کنم یا بگویم حرفش غلط است یا شکستهنفسی است. اما شکستخورده شکستگی و درجهای از تضرع دارد که همان راه نجات است امیدوارم این شکست مانند سخن خود او درباره کرونا باشد که آن را عصر اضطرار بشر خواند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً هر سخن و هر نوشتهای که از آقای دکتر داوری به ظهور آید، ما را به تفکر دعوت میکند از جمله همین نوشتهای که جنابعالی از ایشان متذکر شدهاید و بنده نیز در جریان آن بودم. و به همین دلایل که میفرمایید پس آقای دکتر داوری دیده شدهاند و در نظام اسلامی، ایشان را فیلسوف فرهنگ نامیدهاند و تقریباً اکثر متفکران، نگاه ایشان به امور را مدّ نظر دارند. در جواب سؤال شماره 36357 به طور اجمال اینطور عرض شد همانطور که استاد فرمودهاند یادداشتهای تنهایی ایشان بوده حاکی از آنکه سخنان و نگاه ایشان به عالَم و آدم، بسیار بیش از آنکه مدّ نظرها است میتوانست مفید و کارساز باشد و در دل آن یادداشت، گویا استاد از خود پرسیده باشند چرا در این مورد شکست خوردهاند؟! و کسانی که استاد را میشناسند میدانند که این نوع سخنگفتن، دأب ایشان است. ولی به نظر بنده اگر دکتر داوری فیلسوف فرهنگ و چهره ماندگار است، بیش از آنکه فیلسوف فرهنگ و چهره ماندگار باشد، فیلسوف فردای ما میباشد با تأثیری بسی بیشتر. زیرا در بستر انقلاب اسلامی با هویت جهانیِ این انقلاب و اینکه باید این انقلاب، سرنوشتِ بشر گرفتارشده به نژادپرستی غربی را تغییر دهد؛ این دکتر داوری است که در آن بستر برای آنهایی که میخواهند با عقل جهانی، انقلاب را بیان کنند، حرفها دارد، همانطور که برای آنانی که امروز بنا دارند دینداری خود را به عمیقترین شکل فهم کنند، نیازمند اشارات دکتر داوری میباشند. به یاد آورید وقتی آنطور که شایسته بود جناب مارتین هایدگر را پاس نداشتند. شاگرد چینی هایدگر اینطور میگوید: وقتی رفتار غیر منصفانه متفقین را با هایدگر دیدم به او گفتم: «منکیوس میگوید: وقتی آسمانیان اراده میکنند که تکلیف سختی را بر عهده کسی بگذارند، نخست قلب او را از تلخی اندوه آکنده میکنند، رگ و پی و استخوانیهای او را میپوسانند و کالبدش را به مشقت دچار میکنند و اعمال و آثارش را با بیحرمتی میکنند تا آنکه قلبش مهبط الهام شود و طبیعتش انگیخته گردد و نقایصش جبران شود ..... و از این همه، میآموزیم که حیات حقیقی از شور و اشتیاق و محنت و حرمان نشات میگیرد و از طرف دیگر مرگ حاصل بیدردی و لذت و تن آسایی است.» و بنده حقیقتاً هرچه بیشتر در جناب آقای دکتر رضا داوری تعمق و تأمّل می کنم، بیشتر احساس می نمایم که قلب او مهبط الهام فرشتگان است و میتوان معنی حیات حقیقی را از اشارات او برگرفت و مگر میشود چنین مردی نسبت به غوغاسالاران، گمنام و غریب نباشد؟!!! طوبا للغربا.
بنا به گفته آقای دکتر سید مهدی ناظمی قره باغ : دکترداوری تلاش میکند به خوانندگانی که در آینده دارد اعلام کند که هیچ وقت «او را جدی نگرفتهاند»؛ نه حاکمان و نه مخالفان ایشان. بنابراین هر چیزی که ممکن است مخالفانش درباره او بگویند از همینجا ریشه میگیرد که آنها هیچ وقت «دکتر داوریاردکانی فیلسوف» را نخواندهاند.
و از جهت دیگر آنگاه که متفکران خاموشی میگزینند، بدین معنا است که گوشها و گفتگوهایی والاتر از آنچه در عرف ردّ و بدل میشود باید داشت. این است که آن متفکران با سکوت و یا اظهار شکستِ خود باید بذر دلواپسیهای خود را در زمین آن تاریخ بپراکنند، به امید ظهور زمین و زمینهای که شنیدن و دلسپردن به اندیشمندان در آن آغاز شود. و تا زمانی که ظاهرگرایان و متحجّرین در جایگاه ارزیابی انسانها قرار دارند، انسانهای ارزشمند در بوته فراموشی گذاشته میشوند. آیا دروغگوترین انسانها همان ظاهرگرایان و متحجّرین نیستند؟ آیا نمیشناسیم کسانی را که به دلایل نوع اندیشهای که دارند، عوامِ سرگردان آنان را نمیستایند؟ آیا میتوان گفت درخشش اندیشه آنان چشمهای مردمان سطحینگر را میزند، زیرا خود را در مقابل آن اندیشهها خوار و حقیر احساس میکنند؟ اینجا چه کسی را باید مقصر دانست؟
باز باید نسبت به آقای دکتر داوری و آن متن، فکر کرد. رفقا در همین رابطه سه جلسه تحت عنوان «فیلسوف فردا» داشتهاند که خوب است سخنان آنان نیز مدّ نظر قرار گیرد و باز در مورد آقای دکتر داوری و آن متن، فکر کرد. https://eitaa.com/soha_sima/3128 وhttps://eitaa.com/soha_sima/3156 موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: حقیر تا جایی که در ذهنم هست از دوران دبیرستان که خوابگاهی بودم تا دانشگاه اهل نماز جماعت بودم. حتی بعضاً نماز جماعت صبح. ناگهان مشکلی پیش آمد و تقریباً از حضور در نمازهای جمعه و جماعت محروم شدم. حال مسأله ام این هست که اولاً: از کجا بفهمم علت سلب این توفیق چه بوده تا روی رفع علت تفکر کنم؟ خدا می داند دلم برای نمازهای جماعت پر می کشد. و ثانیاً: برای کسانی که به هر دلیلی از حضور در نمازهای جمعه و جماعت محروم هستند چه توصیه ای می فرمایید که جبران فیض نمازهای جماعت باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بالاخره باید باورهای اولیه را وسعت داد و عمیق کرد، وگرنه بعد از مدتی از حرارت میافتند. به همین جهت در جواب سؤال شماره 36424 عرض شد که انسان در راه است و همچنان باید با ادامه راه از قلهها بگذرد. ۲. باید متوجه باشیم با حضور در جمع مؤمنین جهت عباداتی مانند نماز، خود به خود روحانیتی که بر دیگر نمازگزاران جاری میشود، بر انسان نیز تجلی میکند هرچند برایش در این دنیا محسوس نباشد. موفق باشید
سلام استاد وقت بخیر: همسرم در محل کارشان بابت دریافت حقوق خیلی اذیت میشن سه ما نمیدن یک ماه میدن. بنده از ایشان خواستم که در پی کار دیگری باشند ایشان میگن این بهترین نسخه خداست برای تقویت توحیدمان خوب است. طبق مطالبی که در سیر مطالعاتی شما دنبال کردم خودم سرگردانم اصلا نمیدانم نسبت تقویت توحید با این امر چگونه رقم می خورد؟ سوال بعدی اینکه آیا ذکری عملی برای افزایش رزق هست اصلا پی همچین چیزی رفتن درسته؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بالاخره هرکس باید در مسیر کسب رزق، بدون حرص تلاش داشته باشد و از این جهت به دنبال رزق مناسب رفتن، نه تنها با توحید منافات ندارد، بلکه یکی از خصوصیات اهل ایمان است. که در این مورد عرایضی در کتاب «جایگاه رزق در هستی» شده است. ۲. خوشخُلقی و صله رحم و ذکر آیت الکرسی موجب گشایش رزق میشود. موفق باشید
ضمن تشکر از استاد معزز: اگر همه افراد به سراغ علم نافعی که در نامه ۳۱ آمده است بروند تکلیف اداره امور جامعه که نیاز به همه رشته های تحصیلی برای خودکفایی کشور دارد چیست؟ ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: علم نافع، جهتگیری انسان را اصلاح میکند تا در بستر آن علم، انسانها از تجربههایشان در امور اجتماعی بهترین نتیجه را بگیرند وگرنه به جای گزیدهشدن از یک سوراخ، هر روز از دهها سوراخ گزیده میشوند زیرا حکمت لازم را که همان علم نافع است در میدان دید خود نسبت به امور به کار نگرفتهاند. موفق باشید
با سلام و احترام خدمت استاد: در فایل صوتی «قدس افق حیات مسلمین» از نوع نگاهی صحبت شد که خیلی کلیدی بود. برای بنده هنوز به طور کامل این نوع نگاه درک نشد. بنده اینگونه متوجه شدم که انسان در واقع فقط یک کار دارد در این نظام هستی و در دنیا اون هم اینه که فقط حاضر باشد در اکنون خودش و وظایفش رو هم انجام بده، و خیلی متکی به برنامه ریزی فانتزی نداشته باشه، که خودش وقتش که بشه بدست انسان انجام میشه. انگار یجوری آدم در حضور خودش رو سپرده به پروردگارش (توکل و تسلیم) و اینه که آدم از بی ارادگی خلاص میشه و تصمیماتش از منطقه بودن و حضور میاد نه از ذهن و منیت خودش! نمیدونم درست فهمیدم یا نه. خیلی دوست دارم این نوع نگاه را بطور کامل درک و دریافت کنم. ممنونم اگر کمکم کنید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. خوب است چنانچه فرصت داشته باشید آن مباحث را با نگاه جناب آقای نجاتبخش در کانال »سیمای هنر و اندیشه/ سُها» https://eitaa.com/soha_sima دنبال بفرمایید. موفق باشید
سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما استاد گرانقدر: مباحث مربوط به مسجد رو گوش کردم، برایم سوال پیش اومد این همه فضایل برای رفتن به مسجد آیا برای خانم ها هم همین گونه است باید نمازهاشون رو در مسجد بخونند؟ استاد آیا میشود خانمی در که حال تحصیل دروس حوزه است در مسجد درس بخواند همراه با فرزندانش برای بهره مندی هایی که فرمودید حضور در مسجد برای علم دارد؟ متشکرم از وقتی که میذارید استاد
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای خانمها بستگی به شرایط امنیت روحی آنها دارد که در گذشته از این جهت بعضاً مشکلاتی بوده و لذا توصیه میکردند در منزلشان نماز بخوانند که البته در حال حاضر از این جهت مشکلی نیست. حال میماند فضای معنوی مسجد که باید حفظ شود و از این جهت نسبت به حضور کودکان غیر ممیز باید حساس بود. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: ما شاگرد شما هم حساب نمیشیم قصد جسارت ندارم اما چند بار به تازگی از حضرتعالی شنیدم که میفرمایید ملاصدرا در تعریف نفس میفرماید جسم آلی به منابع مراجعه کردم تعریف ملاصدرا از نفس به این صورت است کمال اول لجسم آلی ذی حیات بالقوه و این با انچه حضرتعالی میفرمایید متفاوت است. لطفا در مسیر اربعین به ما دعا کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! منظور همان «کمال اول لجسم آلی» است. بیشتر اشاره بنده از آن جهت است که متوجه باشیم همان جسم است که مظهر نفس است و ما نفس را در همین جسم بنگریم و نه آن طور که افلاطون میگوید که جسم به عنوان موجودی مادی جدای از نفس باشد. مفصل این بحث در ابتدای کتاب «معرفت نفس و حشر» از قول جناب صدرالمتألّهین مطرح شده است. موفق باشید
سلام و عرض ادب: در این ایام سختی و تحریم اگر خامنه ای ورود کنند و جلوی افراد تندرو که اینروزها بشدت مخل آسایش ملت و مملکت شده اند بایستند امور جاری کشور رو به بهبودی خواهد رفت. بطور مثال سردبیر کیهان و چند فرد دیگر که سر عفاف بلوا بپا میکنند و عمدا می خواهند خودی نشان بدهند را بر کنار کنند خیلی از امور خودبخود حل می شود. مردم بطور ذاتی عفیف هستند و لازم نیست عده ای با فریاد این چیزها را یادشان بندازند. در شرکتهای خصوصی خیلی سالها پیش بی حجابی دیده میشد که برای کشور مشکلی نداشت از این ببعد هم نخواهد داشت. برپایی نماز و رعایت عفاف یک دعوتنامه از سوی خدای متعال است کسانی که این دعوت را رد میکنند خودشان بی سعادت هستند یا شاید فکر میکنند راه دیگری برای رسیدن به سعادت وجود دارد باید گذاشت بروند راهشان را پیدا کنند. اونها را بعدا خواهیم دید که با گریه و زاری به پابوس حرم حضرت رضا علیه سلام می روند و طلب بخشش خواهند کرد. بزارید بروند. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست آری! باید بین افراد غافل و آنهایی که مأمورند تا تعمداً چهره جامعه را از حالت عفاف و حجاب خارج کنند تفکیک کرد و همچنانکه مستحضرید عدهای حقیقتاً مأمورند تا از طریق تشییع فحشاء نظام خانوادگیِ جامعه را که مأوای اصلی هر انسانی است؛ به هم بزنند. سختی کار آنجا است که بین غافل و مقصر چگونه تفکیک شود و اینجا است که با صبر و متانت و مقاومت، مطمئناً جریانی که به دنبال تشییع فحشاء در جامعه هست به نور خون شهداء رسوا و ناکام میشود. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: برای نوکری امام حسین علیهالسلام دست مان خالی است. قلب مان تهی است. خواهش می کنم دعا کنید تا نوکر خوبی باشیم. دعا کنید سیدالشهداء به ما نظر و نگاه خاص کنه. مضطریم. بیچاره ایم. سرافکنده ایم. بی آبروئیم. هیچی نداریم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با همه این حرفها، «با کریمان کارها دشوار نیست» دیدید که شهید امیر حسینپور با آن فضای خاصی که از نظر ظاهر داشت چگونه در جان خود عهدی جانانه با حضرت سیدالشهدا «علیهالسلام» داشت و تا مرز شهادت در بهترین موقعیت دفاع از سیره اباعبدالله«علیهالسلام» خود را احیاء کرد. عرایضی در این مورد با او در میان گذاشته شد که خوب است بدان رجوع فرمایید. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/14186
با سلام: پیامبر (ص) وقتی از معراج برگشتند، فرمودند که: هنوزخنکی دست خدا در میان دو کتفم را احساس میکنم. این اتفاق اشاره به توحید ذاتی است یا توحید اسمایی؟ سوال دوم اینکه که وحدت وجود در کدام فص، فصوصالحکم آمده است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نمیدانم ۲. بحث «وحدت وجود» یک نوع توجه و نظر است که در متون عرفانی از جمله در «فصوص الحکم» جاری است، نه آنکه موضوعی باشد که با تعلیم پیش بیاید. موفق باشید
با سلام: در «قاعده بسیط الحقیقه کل الشیاء و لیس بشی منها»، این قاعده درباره الله است یا غیب الغیوب؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این قاعده در هر مرتبه از «وجود» با همان تشکیکی که در وجود هست، جاری است. در این مورد پیشنهاد میشود بحث «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن که روی سایت هست، مطالعه شود. موفق باشید
با سلام و درود ویژه خدمت شما استاد عزیز: نظر مبارک حضرتعالی چیست؟ آقای خامنه ای نمی شود که همه مقصر باشند غیر از شما. مردم مسئولیت پذیری را از شما یاد میگیرند. رهبری که در این ۳۴ سال که از تصدیشان میگذرد نشان دادهاند توانایی اعمال سیاستهای مد نظر خود را دارند. چه در دوره سیدمحمدخاتمی که با یک سخنرانی و هشدار اسباب بسته شدن تقریبا تمامی روزنامههای حامی اصلاحات شدند چه در مجلس هفتم که باز با یک هشدار جلو ورود کاندیداهای با نام و بینام و نشان اصلاحطلبان را گرفتند، چه بعدا که مانع سرمایه گذاری آمریکایی ها پس از برجام شدند، چه بعدا که با طرح مورد تایید ایشان بنام اقدام راهبردی، مانع جوش خوردن برجام در دوره دکتر روحانی شدند و چه الان که با قدرت کاملا یکدست، از ایشان به یک اشاره است از سران قوا به سر دویدن. خوب طبعا این رهبر واقعا مقتدر، بایست بخش عمده مسئولیت وضع فعلی را بپذیرد، به هرحال این همه سیاستهای شما که با پیگیری مجدانهتان عملی شده آثاری داشته، مثل تشدید بحران با آمریکا، یا تشدید تنش واختلافهای داخلی در اثر حذف منتقدین از گردونه قدرت، یا ناامیدی و مهاجرت در اثر سیاستهای مختلف سیاسی و اجتماعی و اقتصادی یا فقر، و فلاکت در اثر استمرار تحریم آمریکا و.... نمیشود که همه مقصر باشند غیر از شما که مقتدرانه سیاستهایتان را به پیش بردید. از یاد نمی بریم که در اواخر دوره روحانی در جمع کارمندان وزارت خارجه خوب آنها را شیرفهم کردید که سیاستگزار منم و شما بیش از مجری سیاستها نیستید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بصیرت مقام معظم رهبری آن است که در عین تذکر به دولتمردان سعی میکنند در امور دولتها دخالت نکنند تا ابتکارات آنها در مدیریتشان محفوظ بماند و ملاحظه کردید در همین رابطه پیشنهاد دولت آقای روحانی را در رابطه با مذاکره با آمریکا ردّ نکردند با آنکه از همان ابتدا فرمودند من به آمریکا اعتماد ندارم. و اتفاقاً به کمک همین روحیه است که جامعه و مردم به بلوغی میرسند که خودشان ذیل رهنمودهای حکیمانه رهبر انقلاب، امور خود را جلو ببرند. تفاوت نگاه مقام معظم رهبری و به طور کلی تشیع, با نگاه داعشیگری نسبت به مردم دقیقاً همین جا است. موفق باشید
سلام: با توجه به اینکه اسم الله در مقام تعین ثانی مطرح می شود در نماز باید خداوند را در این مقام پرستید؟ و مقام تعین اول و ذات حق پرستیدنی نیستند؟ و اگر در نماز نیت کنیم که ذات حق را بپرستیم نماز باطل است؟ یا هر چه تلاش کنیم باز الله تعین ثانی را می توانیم بپرستیم و پرستیدن ذات محال است ولی باز احساس می کنم در نیت لااقل بشود ذات را پرستید ولو در عمل ممکن نباشد البته اگر این نیت مشکل شرعی نداشته باشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در آنجا در باطلبودن و یا باطلنبودن نیست. بحث در اُنس با حضرت محبوب است که از طریق اسماء او صورت میگیرد که همان حضرت «الله» است. هرچند میتوان به تعیّن اول فکر کرد ولی این، غیر از انس با اسماء او میباشد. موفق باشید
شب که راز بودنت را پوشید - باد که ساز دیدنت را سر داد - ابر که شوق خنده ات را بارید - من که شعر ماندنت را خواندم - لبهایم را می خندیدی چشمانم را می باریدی - در رویایت می چرخیدم آوازم را می رقصیدی - ما در انتظار مهتاب ماندیم - ما شبیه هم ترانه ای خواندیم. خدایا ما را از شاکرین زندگی که داری عطا می کنی، قرار ده و با جذبه ات ما را حیران ساز و عشق را معنا فرما . اصحاب عشق را رنجی عظیم در پیش است 💌
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اصحاب عشق را رنجی در راه است وقتی پای در مسیر تواضع میگذارند تا از کمترین بودنهایی که آنها را جدا از حضرت محبوب نگه داشته؛ آزاد شوند. موفق باشید
سلام علیکم: وقتتون بخیر.دختری از اقوام پس از مرگ پدر و مادرش حدود سن بیست سالگی کلا بی حجاب شده. خیلی ناراحتم. چون پدر و مادرش میدونم رضایت ندارند. کاری هم از دستم بر نمیآید متاسفانه. چه کنم استاد با این غصه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این افراد خودشان باید خود را از این ورطههای توهّم و زندگیسوز نجات دهند. آری! اگر شرایط پیش آمد و بتوانید به این افراد تذکر دهید، کمکشان کردهاید وگرنه همچنان در آتش پوچی و نیستانگاری سرگردان و سرگردانتر خواهند شد. موفق باشید