بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37471
متن پرسش

https://eitaa.com/lobolmizan/16224 در مورد این پیام، واقعا در مدارس زیادی به وجود معلمی که درس دین خوانده باشد نیاز است، به خصوص معلم مرد، همچنین برای جهاد تبیین، از طریق مدرک حوزه هم می شود آزمون استخدامی شرکت کرد، در کنار فعالیت مسجد و احیانا حضور در فضای مجازی اگر خودشان به دنبالش هستند، می توانید پیشنهاد بدهید اگر می‌خواهند به عنوان طلبه ای معلم هم ان شاء الله فعالیت کنند، البته اگر خودشان می خواهند، یا مواردی در ارتباط با دانش آموزان (مثلا در حین آموزش قرآن، یا تدریس تعلیمات دینی یا عربی، نکات زیادی را می توانند بیان کنند)، به امثال ایشان واقعا در مدارس نیاز است، چه ابتدایی چه پايه های دیگر، در فضای مجازی هم می توانند فعالیت کنند که مردم از علم ایشان بهره ببرند، همچنین یاد دادن امربه معروف و نهی از منکر به افرادی که به مسجد می آیند و گفتن مسائلی به آنها که بتوانند برای خانواده خود تبیین کنند. من در گذشته جذب مسجدی مربوط به حوزه علمیه شدم که در آن کتاب های مفیدی را برای استفاده و امانت بردن قرار داده بودند و امام جماعت مسجد، کلاس های چهل حدیث و اعتقادی داشتند (البته گویا برای طلبه ها بود ولی مردم هم می توانستند شرکت کنند)، همچنین به تفسیر هم بسیار علاقه داشتم، امام جماعت مسجدی را سراغ دارم که صبح های زیادی بعد از نماز جماعت صبح و تعقیبات، با وجود اینکه جمعیت کمی آنجا حضور دارند اما برای تفسیر و گاهی تصحیح قرائت وقت می گذاشتند و اتفاقا باعث علاقه من به آنجا شده بود، گاهی جوانان دیگری هم می آمدند. بعضی ظهرها هم درس نهج البلاغه قبل از اذان و نماز داشتند، و بعد از نماز گاهی صحیفه سجادیه خوانده می‌شد و مقداری در مورد آن صحبت می کردند. چنين جلساتی حتی اگر در حد چند دقیقه باشند واقعا مفیدند. برای امربه معروف و نهی از منکر هم خیلی ها نیاز به آموزش دارند، و نیاز است افراد خیلی بیشتری به سمت تذکر لسانی سوق داده شوند، و با جهاد تبیین برای اطرافیان خود هم در حد توان تبیین کنند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جهت اطلاع کاربر محترم سوال شماره ۳۷۴۰۸ . موفق باشید

37254
متن پرسش

سلام استاد: همین حالا که برایتان می‌نویسم خبر دادند به زن مسلمان تعرض شده جلوی شوهر و فرزندش. حقیقتا حالم از خودم به هم می‌خورد هیچ کاری نمی‌توانیم بکنیم. من فدایی این این انقلاب و میراث حضرت روح الله هستم اما به نظرتان مصلحت سنجی سیاسی تا این حد تعارض با عقایدمان ندارد؟ این بن بست سیاسی نیست؟ غریتمان از آن سرباز آمریکایی که خودش را آتش زد کم تر نیست؟ واقعا ماندیم چه کنیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که ذیل سؤالات شماره 37250 و 37244 عرض شد، امید است خداوند راهی بگشاید تا با تمام وجود در میدان مقابل با اوج ظلم حاضر شویم «ولو بلغ ما بلغ» ذیل تصمیمات حکیمانه ولیّ الهی این زمان یعنی حضرت امام خامنه‌ای «حفظه‌الله‌تعالی». موفق باشید

37164

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: وقتتون بخیر.علامه طباطبایی عالم ذر را به این صورت تبیین کرده اند که عالم ذر همان نشئه ملکوتی انسان است که در عین اینکه جنبه ملکی دارد، اگر به وجود ملکوتی خود از راه دلش توجه کند، آن معارف کلی توحیدی را درک می کند. علامه جوادی آملی معتقدند این عالم همان فطرت و سرشت انسان است؛ یعنی عالم ذر و میثاق، همان عالم فطرت و شهود قلبی است. به نظر او، هرگاه انسان به ساختار درون خود رجوع کند، چون خدا او را با سرمایه توحیدی خلق فرموده است، می تواند آن حقایق کلی توحید ربوبی را درک کند. منظور علامه همانست که علامه جوادی فرموده اند؟پس چرا مثل علامه جوادی مستقیما چنین اشاره ای نکرده اند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت الله جوادی مفصلاً در آیات ۱۷۲ و ۱۷۳ سوره اعراف طی جلساتی ممتد در این مورد بحث کرده‌اند و نسبت به آنچه علامه طباطبایی فرمودند نیز نظر تأیید دارند. عرایضی در جمع این مباحث در جزوه «معارف اسلامی – 1» https://lobolmizan.ir/leaflet/226?mark=%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81%20%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C در قسمت «آیات فطرت» شده است. موفق باشید

37082

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: در دعای ۱۳ صحیفه سجادیه آمده که خدا چنان کن که هیچ نعمتی از بنده است نبینم مگر آن که بهتر از آن را به من عطا کنی. آقای دولابی می گفتند اگر نعمتی در فردی دیدید به خود بنگرید، اگر آن را داشتید خدا را شکر کنید و اگر نداشتیم آن را از خدا طلب کنید ولی نظر امام خمینی در مورد حسد این است که وقتی حسود دیگری را کامل دید، در او حالت انکسار رخ می‌دهد که همین عامل تحقق حسد می‌شود. با توجه به دعای ۱۳ صحیفه سجادیه و توصیه ی مشابه آقای دولابی قاعدتاً در دیدن نعمت در فرد دیگری که انسان حائز آن نیست حالت طلب و انکسار رخ می دهد که به فرموده امام خمینی عامل حسد است. لطفا درباره این موضوع توضیح دهید که اگر نعمتی در فردی دیدیم آیا باید همان یا بهتر از آن را از خدا طلب کنیم یا خیر و اساسا رفتارمان چگونه باشد تا دچار حسد نشویم؟ با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در نظر به کمالاتی که در دیگران هست، متوجه صراط مستقیمی شدیم که در آن صراط با همه آن کمالات به مرور روبه‌رو خواهیم شد؛ با جدیت بیشتر راهِ خود را ادامه می‌دهیم کاری که امثال حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» پیشه کردند. موفق باشید

37039

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: اواخر دهه نود در شرایط روحی خاصی این کلمات بر ذهن و دلم جاری شد. خواستم نظر استاد بزرگوار را جویا شوم. ای همه تاریخ ما، ای مهدیِ موعود ما / ای که هستی در پسِ ابرِ سیاهی قرن ها / باز آ و کن همه تاریخ را زیر و زِبَر / ریشه کَن کُن کُنه و کلِ ظلمتِ تاریخ ما / نور خود جاری نما بر ظلمت تاریخ ما / تا جهان یکسر شودْ نورٌ علی نور از شما / چون شما جلوه نمايی جانِ ما جان می‌شود / چون شما رخ بر بگیری، میّتی جان های ما / ای همه جان های ما جمع گشته اندر جان تو/ جان ما جمله تویی، ای جمله ی جان های ما / ‌ما در این تاریخِ تار و سایه ی ابر سیاه / منجمد گشتیم ز سرما ای همه گرمیِّ ما / رخ نما، مولای ما، ای مونسِ جان های ما / جانِ ما رخ بر مگیر از جانِ بی جان های ما / گر چه هستی حاضر و ناظر تو در کل جهان / پس بیا تا ما ببینیم این حضورت را به ما / ما کجا و تو کجا! ای جانِ جانِ جانِ ما / جان مایی تو ولیکن قله ی جان های ما / راه ما، همراه ما، ای رهبر و محبوب ما / راهبر ما را در این رَه چون تویی مقصود ما / گر چه دور افتاده ایم از تو، ولیکن نیست دور/ نورِ تو از ما همه دُوران ز انوار شما / یک کلام ختم کلام، برگرد بر تاریخ ما / نیست بی تو مزه ای در کلِ این تاریخ ما!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر که او می‌آید، ما در مقام انتظار قرار می‌گیریم، مقامی که انسانْ نظر به افقی می‌کند که در مقابلش گشوده می‌شود و بدین لحاظ هم‌اکنون نسبت به آن حضرت بیگانه نخواهد بود. نکاتی در این مورد در بحث «نظر به حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» و درک حضور نهایی امروزین خود» https://eitaa.com/matalebevijeh/16112 عرض شد. و کاربر سؤال شماره 37037  به خوبی متذکر آن گشته‌اند. خوب است که به آن سؤال و جواب نیز رجوع فرمایید. موفق باشید 

37038

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد گرانقدر: من کتابهای مربوط به مباحث معاد شما را کاملا مطالعه کرده ام اما باز در مورد جسمانی بودن (از جنس بدن مثالی نه از بدن مادی) معاد برخی آیات پاسخی نیافته ام. مثل آیات زیر صریحا اعلام می‌کنند که جنس بدن اخروی و برزخی، گوشتی و مادی است: «أَيَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظَامَهُ» یا «بَلَىٰ قَادِرِينَ عَلَىٰ أَنْ نُسَوِّيَ بَنَانَهُ» یا «ائذا متنا وکنا ترابا وعظاما ائنا لمبعوثون.يَقُولُونَ أَئِذَا مِتۡنَا وَكُنَّا تُرَابٗا وَعِظَٰمًا أَءِنَّا لَمَبۡعُوثُونَ. أَوَءَابَآؤُنَا ٱلۡأَوَّلُونَ.قُلۡ إِنَّ ٱلۡأَوَّلِينَ وَٱلۡأٓخِرِينَ.لَمَجۡمُوعُونَ إِلَىٰ مِيقَٰتِ يَوۡمٖ مَّعۡلُومٖ» .... حتی در سایت آقای مکارم ایشان صریحا می‌فرمایند: از اين آيات و مانند آنها به خوبى استفاده مى شود كه رستاخيز با آخرين بدن صورت مى گيرد، قانون خرد نيز اقتضا مى كند كه چنين باشد؛ زيرا بدنى كه عصاره و فشرده همه بدن هاى دوران عمر است در حقيقت هميشه با روح بوده است و از هر جهت تناسب و سنخيت با آن دارد، و روح تنها با آن مى تواند زندگى كاملى داشته باشد بنابراين، مشكلى از اين جهت در امر معاد جسمانى پيدا نخواهد شد. همانگونه که قرآن فرموده همان جسمى كه خاك و متلاشى گشته، به فرمان خدا جمع آورى مى شود و لباس حيات نوينى بر آن پوشانده می شود. پس با این وجود و این آیات که صریحا به جنس بدن در قیامت اشاره دارند، می‌توان باز هم قائل به این بود که جنس بدن در عوالم دیگر مثالی و مطابق آن نشئه خواهد بود و نه مادی و گوشتی؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت الله جوادی در دروس خود مبتنی بر روایتی که نقل فرموده اند، روشن کردند آیه مذکور در موقعیت جدال است نسبت به کسانی که تأکید بر آن داشتند که اساساً آن‌گاه که بدن انسان تبدیل به خاک می‌شود امکان برگشت برای آن نیست. در این مورد عرایضی در جزوه «چگونگی حیات بدن اخروی» https://lobolmizan.ir/leaflet/171?mark=%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%DA%AF%DB%8C  شده است. موفق باشید

36963

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد طاهرزاده: مشغول مطالعه کتاب شریف «سلام بر ابراهیم» هستم. برداشت حقیر این هست: همان طور که ائمه اطهار «سلام الله علیهم اجمعین» ابتدا منوّر به یک انوار خاصی هستند و در نتیجه می توانند این همه بزرگی و عظمت از خودشان ظهور بدهند، در ذیل ایشان امثال شهید مطهری « رحمة الله علیه» هم ابتدا اجمالاً منور به انواری می شوند و سپس به کمک آن نور اجمالی، تفصیل آن نور را در شخصیت و تفکرات و مطالعات خودشان دنبال می کنند و ظهور می دهند و باز می کنند. در همین راستا شهدایی مثل شهید ابراهیم هادی هم ابتدا منوّر به نوری خاص هستند که می توانند این همه بزرگی و شگفتی از خودشان آشکار کنند. و گرنه محال است که انسان به خودی خود بتواند این همه بزرگی و بزرگواری از خودش بروز بدهد. در عین اینکه از شخصیت این شهید در حیرتم، به حال خودم تأسف می خورم و اشک می ریزم و شرمسارم که چقدر از چنین سلوکی عقب هستم. «الهي إن كانَتِ الخَطايا قَد أسقَطَتني لَدَيكَ فَاصفَح عَنّي بِحُسنِ تَوَكُّلي عَلَيكَ»🤲

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امام باقر «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «مَن عَمِلَ بِما يَعلَمُ عَلَّمَهُ اللّه ُ ما لا يَعلَمُ» هر كه به آنچه مى داند عمل كند، خداوند به او آن بياموزد كه نمى داند. و این داستان همه عزیزانی است که از آن‌ها سخن گفتید. بدان معنا که نسبت به آنچه حق می‌دانستند، عمل کردند و به حقایقی رسیدند که خودشان باور نمی کردند. موفق باشید

36838

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: کسی که احساس ظلمت و کدورت و آلودگی می کند و از گل و لای گناهانش در فشار و اذیت است و با همین حالت به قرآن پناه ببرد و آن را تلاوت کند تا با نور تلاوت قرآن ظلماتش برطرف شود، آیا اثر مثبت دارد یا منفی؟ چون گاهی تصور می کنم اگر با حالت آلودگی به قرآن رجوع شود مشمول «لایزید الظالمین الا خسارا» می شوم. خواهش می کنم در این مسأله یاری ام کنید. التماس دعا.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا می‌داند چنین است! و به هر بهانه‌ای به قرآن مجید کریم رجوع شود، ناخودآگاه جهانِ سراسر رحمت حضرت معبود، مقابل انسان گشوده می‌گردد و آیه «لایزید الظالمین الا خسارا» مربوط به کسانی است که می‌خواهند از طریق سوء استفاده از قرآن، ظلمِ خود را توجیه کنند. موفق باشید

36779

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم خدمت استاد طاهر زاده عزیز: از اینکه به پرسش بنده توجه دارید و پاسخ می دهید تشکر می کنم. بنده حدود ۲۰ سال است که به نوعی وسواس فکری (بسیار آزار دهنده) دچار شده ام و با اینکه واقف به اشتباه بودن افکار و بالطبع آن کارهای دستوری از آن افکار هستم اما هیچ گاه در مبارزه با این بیماری پیروز نبوده ام علاوه بر نشانه های عمومی وسواس فکری که در اکثر افراد مبتلا به این موضوع در بنده هست، موضوع بسیار آزار دهنده و وحشتناک تری نیز حدود ۲۰ سال است که گریبانگیر بنده است و آن این است که فکرهای سرایتی (بیماری ها، مصیبت ها، ناکامی ها و...) را از طریق دیگران مُسری می دانم و این باعث شده در ارتباط با افراد همیشه دچار اضطراب و وحشت شوم از بابت اینکه مسائل زندگی آنان به بنده نیز سرایت کند و این افکار دائما بدون لحظه ای توقف در ذهن بنده جولان می دهند و باعث اضطراب همیشگی و دائمی شده و تا جایی که باعث شست و شوی زیاد (لباس ها، بدن و...) شده از ترس اینکه در ارتباط با دیگران این اشیاء آلوده شده و حتما موضوعات نگران کننده آنان به بنده نیز سرایت خواهد کرد از جنابعالی در مقام استاد و پدری دلسوز تقاضا دارم راهنمایی یا حتی توصیه های عبادی برای رفع این موضوع جانکاه برای بنده بفرمایید. اجرکم عندالله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته آیت الله مظاهری در این موارد باید شخصی را که به عنوان الگو و نمونه پذیرفته‌ایم، مدّ نظر قرار دهیم و بر اساس سیره و حرکات ایشان، حرکات و افکار و اعمال خود را تنظیم کنیم. در ضمن خوب است به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت است رجوع شود. موفق باشید

36658

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: ۱. مگر انتخاب و اختیار برای دنیای مادی نیست؟ چرا آدم در بهشت قدرت انتخاب داشت؟ ۲. مگر فقط در دنیای مادی نیست که حقیقت محجوب است؟ چرا در بهشت که حقیقت هویداست، آدم غافل شد و سرپیچی کرد؟ ۳. مگر مقام ملائکه مقام عقل و فرمانپذیری محض نیست؟ پس چطور شیطان که به مقام ملائکه رسیده بود سرپیچی کرد؟ اصلا چطور قدرت سرپیچی داشت؟ ۴. چطور می‌شود که عبادت ۶۰۰۰ ساله شیطان، او را به مقام رجم می‌رساند؟ (البته اگر بخواهیم عبادتش را بی تاثیر در مسیرش بدانیم، قائل به عبث بودن عبادت شدیم). مگر حقیقت عبادت رسیدن به مقام لطف و رحمت و دوری از جنبه قهری خداوند متعال نیست؟ ۵. راز همجنس‌گرایی قوم لوط چیست؟ چرا چنین کاری انجام می‌دادند؟ واقعیت در صحنه چه بوده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فدایتان بشوم، خودتان هم تصدیق خواهید کرد که برای جواب‌دادن به این سؤال‌ها یک مثنوی ۷۰ من نیاز است. پیشنهاد می‌شود با کتاب «هدف حیات زمینی آدم» که روی سایت هست، هر زمان که فرصت کردید، کار را شروع کنید؛ امکان تفکر در موضوعاتی که برایتان پیش آمده است فراهم می‌شود. موفق باشید

36593

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و احترام استاد عزیز: بنده معلم و ۲۷ ساله هستم. همیشه در حال فکر کردن هستم و مسائل روزمره و کوچک ذهنم رو در گیر می‌کند به طوری که حتی میل به غذا ندارم و با خودم فکر می‌کنم چقدر افکارم پراکنده و بی مایه هست. با وجود برنامه ریزی همیشه وقت کم میارم، همیشه مشغول کار هستم اما کارام ناقص می ماند. زندگی بهم سخت میگذره و نمیتونم یکم راحت باشم و مدام در حال دویدن هستم. بنظرتون چطور میتونم بهتر و راحت تر زندگی کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله با مطالعه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، عزم‌هایی که مناسب شخصیت مفیدی برای شما می‌گردد؛ پیش می‌آید. موفق باشید

36586
متن پرسش

سلام استاد: ناظر به سوال ۳۶۵۳۹«حرف های خانمان ساز» پرسش و پاسخی که نه سوال بود و نه جواب نحوه ای حاضر بودن بود چیزی یا راهی که امروز نداریمش که آدم ها بیش از اینکه از هم سوال داشته باشند در محضر یکدیگر باشند و به ملاقات همدیگر بروند طلبی که خود استاد طاهرزاده هم همیشه داشته و به نحوی طلب پس فردایی میداندش این موقعیت، موقع و مقامی ست که در آن در پی درست و غلط چیزها نیستیم بلکه همه اش ملاقات و دیدن است و نسبت برقرار کردن پرسنده ای که در تخاطب با استاد می گوید «هیچگاه از بحثهایتان سر در نمیآوردم» و «صدرا نخوانده ام» چطور در بحثی که استاد با نگاه به صدرا سخن می گوید پرسنده ی سوال خود می‌گوید نمی فهمم ولی در سوالش می‌گوید «صدایتان بلندتر و ممتدتر از صدای دیگران در وجودم می‌پیچید!...و....گمان کنم بشود با این زبان درباره ی همه چیز و همه کس سخن گفت!..» و باز می‌گوید «در بین حرف هایتان زیر گریه زدم» آیا این چه زبان یا چه عالمی ست که او را به گریه در آورده و می گوید با این زبان می شود با همه سخن گفت بد نیست از خود بپرسیم عالمی که استاد ما را با صدرا و هایدگر و انقلاب اسلامی به آن دعوت می کند چه عالمی ست آیا عالمی ست که باید در پی درست و غلط های سخن رفت یا بیرون از این حرف ها در انتظار زبان دیگری باشیم؟ و به قول حافظ: عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی و به قول استاد در متن پاسخشان «ای کاش آنهایی که باید می‌شنیدند به جای گفتن و باز گفتن، کمی هم می‌شنیدند.»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا او مرا با خودم روبه‌رو کرد وقتی نمی‌فهمیدم صدرا چه می‌گوید، ولی اشک می‌ریختم که گویا او جاده‌ای مقابلم گشوده که نمی‌توانم بروم و پای رفتن در آن را کافی نمی‌یافتم. قصه مواجهه با چیزی است فراسوی نیک و بد، چه رسد به درست و غلط بودن. آری! عالَمی است که بناست در آن عالم افقی را در نسبت با خودمان برای خودمان بگشاید، در سکوت و عدم سؤال. نمی‌دانم در این مورد می‌توان از «وقت» که در روایات داریم سخن گفت؟ خوب است که به دو نمونه از آن روایات ذیلاً نظر شود:
حضرت اميرالمؤمنين«علیه السلام» مي‌فرمايند: «إنَّ ماضِيَ يَوْمِكَ مُنْتَقِلٌ وَ باقِيَهُ مُتَّهَمٌ فَاغْتَنِم وَقْتَك بِالْعَمَل» آنچه از روزِ تو گذشته که ديگر نيست، و آنچه هم که باقي است و نيامده است که قابل اعتماد نيست، پس «وقت» خود را جهت عمل غنيمت شمار. چنانچه ملاحظه مي‌فرماييد حضرت مي‌خواهند ما را از گذشته‌اي که رفته است و ديگر نيست و آينده‌اي که نيامده و معلوم نيست بيايد، آزاد کنند و در اين شرايط است که از نيستي به هستي سير کرده‌ايم و در مقام جمع خواطر قرار مي‌گيريم و به اصطلاح در «حضور» مي‌رويم، در اين حالت با حضور حق روبه‌رو مي‌شويم و از علم به عين مي‌آييم. «وقت» عبارت است از حالتي که سالک از ماضي و مستقبل آزاد شده و آمادة ورود واردات قلبي بر سرّ ضمير خود است. اول بايد خود را از گذشته و آينده آزاد کنيم تا «صاحب وقت» شويم و در اين حالت از نيستي به هستي وارد مي‌شويم. حضرت اميرالمؤمنين«علیه‌السلام» مي‌فرمايند: «أَلا إِنَّ الْأَيَّامَ ثَلَاثَةٌ يَوْمٌ مَضَى لا تَرْجُوهُ وَ يَوْمٌ بَقِيَ لا بُدَّ مِنْهُ وَ يَوْمٌ يَأْتِي لا تَأْمَنُهُ فَالْأَمْسِ مَوْعِظَةٌ وَ الْيَوْمَ غَنِيمَةٌ وَ غَداً لا تَدْرِي مَنْ أَهْلُهُ... وَ الْيَوْمَ أَمِينٌ مُؤَد...»، کلّ روزگار سه روز بيشتر نيست، روزي که گذشت و اميدي به بازگشت آن نداريم، و روزي که مانده و اکنون در آنيم، و روزي که مي‌آيد و اطمينان به آمدن آن نيست، ديروز پند است و امروز غنيمت، و از فردا خبر نداري که از آن کيست ... امروز امانتداري است که هرچه به او بسپاري به تو باز خواهد گرداند. موفق باشید      
 

36532

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: آیا شما گفته اید من هایدگر را در نماز شب خود دعا می‌کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته هایدگری که به گفته دکتر سید احمد فردید، منتظر خدایی بود که با انقلاب اسلامی به ظهور آمد و آقای دکتر احمد فردید گفته بودند ای کاش زنده بود و آن خدا را می‌یافت. زیرا فلسفه هایدگر، فلسفه آماده‌گر است و عرایض بنده در بحث «انقلاب اسلامی، انتظار و وارستگی» با نظر به بحث «گلاسنهایت» هایدگر به ظهور آمده است. در آن جا است که انسان ملاحظه می‌کند چه اندازه می‌تواند به هایدگر نزدیک باشد ولی نه هایدگری که در دانشگاه به عنوان درس دانشگاهی مطرح می‌شود، بلکه هایدگر به قرائت دکتر احمد فردید. موفق باشید

36477

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: بر اساس وحدت وجود جناب ابن عربی، آیا درست است که بگوییم که شیرینی شکر و شوری نمک از خدا است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است ابتدا «برهان صدیقین» را دنبال بفرمایید ان شاءالله با کلیتی که نسبت به «وجود» و مقام تشکیکی آن برایتان پیش می‌آید، در آن صورت خود به خود این نکات برایتان روشن می‌گردد وگرنه همچنان این نوع مسائل، نسبت به وحدت وجود برایتان مطرح خواهد بود. موفق باشید

36348

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب و احترام: الهی عنایت خاصه صاحب الزمان روزی هر روز شما باشد، که این همه صبورانه زحمت می‌کشید و به زیبایی پاسخ سوالات را می‌فرمایید. استاد بنده مبلغ دانشگاه هستم. برای جذب افراد از نظریات روانشناسی نوین مثل تحلیل رفتار متقابل اریک برن و توسعه فردی و تیپ شناسی یونگ استفاده می‌کنم و بعد برای توضیح بیشتر از آیات و روایات استفاده می‌کنم و اثبات حقانیت دین را انجام می‌دهم. آیا این روش نادرست است؟ و نور ندارد؟ ممکنه ذکر یا اعملی به بنده آموزش بدهید کلامم در دیگران تاثیر کند و علاقمند به نماز و حجاب و تقوی...‌ بشوند. بسیار محتاج دعای خیر پدرانه شما هستم. حاجت روا باشید. التماس‌ دعاه

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا قوت. بنده دعاگو هستم. اگر در دل مطالبی که در فضای روان‌شناسی می فرمایید مخاطب خود را متوجه نفس ناطقه‌اش و ابعاد غیر مادی و مجرد و بیکرانه‌اش نمایید، تا بیکرانگی خود را در عین اتصال به خداوند احساس کند؛ ان شاءالله نتایج خوبی به دست می‌آید. کاری که آقای دکتر کلانتری از اساتید دانشگاه اصفهان و یا خانم دکتر شیخ نظامی از اساتید دانشگاه مشهد بر آن تأکید دارند. موفق باشید

36223
متن پرسش

با سلام و سپاس فراوان از استاد عزیز: راجع به مردم عزیز غزه، چیزی که بنده می‌بینم روحیه خیلی خاص و کم نظیر در بین اهالی این سرزمین است و اون هم غلبه بر مرگ و خون و ترس است، به معنای واقعی آن. به نظر میرسه این مردم با این روحیه و استقامت کم نظیر در این عصر مرگ و زندگی را به وحدت رساندند و فراتر از این دو رفته اند و این چیزی است که به عینه دیده و درک می‌شود نه به استعاره و حدس. خوشا به سعادت این عزیزان. استاد این پدیده در این عصر چه معنایی دارد؟ و سؤال دوم اینکه آیا این طوفان الاقصی که واقعا کار خدا بود و به یکباره تمام برنامه های شیطانی غرب را به هم ریخت، میشه گفت مردم غزه در واقع فدای انقلاب اسلامی شدند برای اینکه تمام توطئه های جدیدی که چیده بودن برای انقلاب رو از بین برد و انقلاب اسلامی از یک تهدید بسیار بزرگتر از قبل نجات یافت، تا این انقلاب به دست صاحبش برسد؟ اگر این چنین باشد ما باید به حال این مردم غزه غبطه بخوریم و واقعا به خون شهدای غزه که بیشتر کودکان مظلوم هستند مدیونیم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این نوع حضور که در مردم غزه ملاحظه می‌کنید، حضوری است که با انقلاب اسلامی و نظر به شهادت، گشوده شد و متأسفانه ما از جهتی از آن غفلت کردیم. در حالی‌که امامِ شهیدان تازه پس از قبول قطعنامه با آن بصیرت تاریخی که داشتند فرمودند: «خداوندا! این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روی مشتاقان باز، و ما را هم از وصول به آن محروم مکن. خداوندا! کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه‌اند و نیازمند به مشعل شهادت؛ تو خود این چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش.» و این‌جا است که شما مشعل شهادت را هرچه پر فروغ‌تر در غزه ملاحظه می‌کنید، امری که آرزوی حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» بود و او می‌دانست که از این طریق ما از جهان سردِ دنیای استکباری می‌توانیم عبور کنیم. ۲. آری! مردم غزه با نظر به راهی که انقلاب اسلامی گشود، علیرغم تصور دشمن صهیونیستی که گمان می‌کرد آنان را در زندان کوچک غزه مجبور به تسلیم می‌کند، مردم غزه متوجه راهی شدند که هزاران امکان در مقابل آن‌ها می‌گشاید و عملاً فدایی آن راه شدند تا بیشتر از آنچه جهان استکباری گمان می‌کند، در جهان آینده حاضر شوند. موفق باشید     

36210
متن پرسش

سلام و ادب: ببخشید استاد متنی نوشته بودم می‌خواستم با شما در میان بگذارم. بسم رب... دیگر نمی دانم با کدام نام پروردگار شروع کنم، پروردگار آسمان و زمین؟ پروردگار کوه دشت دریا درخت قلم و...؟ شاید چون همیشه به دیده ها و شنیده‌ها نسبتش می‌دهیم نمی‌بینیم و نمی‌شناسیم او را و این بار شاید بهتر باشد بگویم: بسم رب... این بار به آنچه نمی‌بینیم نسبت می‌دهم شاید خود، او را حس کردم خودم دیدمش خداوند و پروردگارم را پروردگار هیچی. دیگر چیزی را نمی‌توان متصور بود دیگر هیچی بهتر از همه چی شده. انگار باید هیچی باشه که بتونی به وجود برسی... اگه یک روز کسی نمی‌اومد تو را هیچ کنه و وجود خودش را بر تو تحمیل کنه تو هم نمی اومدی اثبات کنی که هستی و وجود داری. هیچ تو بر وجود او واقعی تر است و تویی که وجود داری و او به پوچی رسیده و میخواد با نابود کردن تو پوچی خودش را پنهان کنه و بپوشونه ولی تو با مقاومت و وجودی که نشون دادی به همه‌ی جهان فهموندی که اونه که وجودش پوچ شده و یک شهربازی مردگان بیش نیست. و تو همان دشت بی حاصل زندگانی که نگذاشته اند دشت حاصل خیز خودت را پر رونق کنی و آن را به نمایش جهانیان بگذاری. اما امروز پس از این اتفاقات که مردگان را هم هوشیار کرده و چشم گشودند و می‌بینند و می‌فهمند و حتی آنهایی که خود را به نفهمی می‌زنند و هنوز سعی بر آن دارند که آن شهر بازی مردگان را سر پا نگه دارند و آن‌را الگو و سبک زندگی برتر جهان معرفی کنند و البته خود می‌دانند که با نبود شهربازی آنها هم نیستند، پس اصرارشان بی منطق نیست. اگه تو حال و هوای این روز ها بوده باشی متوجه شدی که دارم چی میگم؟ امروز تئوری های جهانی کف میدان هستند و تقابل تمدن ها را نظاره گر هستیم. ای تو همان که می‌خواستند هیچت کنند ولی وجودت نمایان شد ای فلسطین و ای وجود خالی و پوچ اسرائیل و شما انسان ها که می‌فهمید و دولت مردان تمدن غرب که اصرار بر وجود تو خالی خود و نماینده تمدنتان دارید.... الان شاید بهتر بفهمیم چه گفتم. امروز نابودی و پوچی تمدن غرب را فرا گرفته و تمدن صبر و مقاومت به تمام وجود رسیده و بعد از این جنگ می‌شود جهان را دوباره تعریف کرد. قرار است افول و صعود ببینیم، قرار است پیچ تندی را رد کنیم و روی دگر جهان و روی دگر از زندگی را ببینیم شاید این بار دیگر وقتی وارد شهربازی شدیم با گوش های دراز و دم بیرون نیامدیم و پوچ و خالی نشده باشیم. و شاید اسمش هم شهر بازی نباشد نباید هم باشد چون دیگر قرار نیست فریب بخوریم باید اسمش شهر واقعیت باشد شهر تفکر و شهر بزرگان و شاید بهترین اسم شهر... زندگان (شهر هیچ زندگان)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می فرمایید و به گفته آقای دکتر فؤاد ایزدی ما در این ۲۰ روز یک دوره غرب‌شناسیِ واقعی را گذراندیم که چگونه غرب در اوج نژادپرستی هر ملتی که با آن نسبت نداشته باشد را به هیچ می‌گیرد و رسواییِ این فکر و فرهنگ موجب تاریخ جدیدی می‌شود و به تعبیر جنابعالی پیچ تندی را ردّ خواهیم کرد تا معلوم شود در شهر بازی غرب‌زدگان به قول شما چه درازگوش‌هایی بودند که ما آدم‌شان حساب می‌کردیم، آن‌هایی که در اوج نژادپرستی و بی‌حیایی می‌گویند مردم فلسطین آدم نیستند که برایشان حقوق انسانی قائل باشند. چه اندازه بزرگ است این آیه قرآن که می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ». ملاحظه می‌کنید که در این آیه ملاک، تقواست و لذا جناب بلال سیاهپوست به جهت تقوایی که دارد بسیار عزیزتر است از چشم آبی‌های بی‌تقوا. موفق باشید

36129

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و ادب خدمت شما استاد عزیز: ۱. اینکه در حضور قرار بگیریم دقیقا به چه معناست و راهکار قرار گرفتن در حضور به چه صورت هستش؟ ۲. من خیلی دچار تشتت افکار و پراکندگی خیال هستم و اصلا تمرکز ندارم راه حل میشه بفرمایید. سپاس فراوان از شما.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در ابتدا خوب است در راستای درک بیشتر ابعاد گسترده خود به معرفت نفس رجوع کنید و در این راستا به عنوان اولین قدم برای معرفت ربّ، با «برهان صدیقین» مأنوس گردید. آری! همین‌که ذهن خود را در امور معرفتیِ اصیل و در تدبّر در قرآن وارد کنیم، عموماً از ورود خطورات در امان خواهیم بود. موفق باشید

36097

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام حضرت استاد: دو تا سوال از خدمتتون داشتم. یک اینکه دستورالعمل ابتدایی یکی از عرفا مبنی بر تمرکز قوا را که فکر کنم از میرزاجواد آقا ملکی تبریزی بود یه جا خوندم در کتب شما اما الان نمیدونم کجاست؟ میشه راهنمایی بفرمایید. دو اینکه سیر مطالعاتی شما را جسته گریخته کار کردم و به حرکت جوهری رسیدم و در اون زمین گیر شدم. در حال حاضر حس می‌کنم قرآن به شدت در روحم اثر گذاره آیا شروع کنم سیر قرآن شما را؟ چگونه؟ سه اینکه من کتاب های شما رو بعضا شده هر اثر رو به خصوص جوان و انتخاب بزرگ و ادب خیال عقل و قلب و معرفت النفس رو شاید ده بار بیشتر هرکدام رو خوندم و هربار که میخونم انگار بیشتر از قبل نصیبم میشه. به نظرتون این کار درسته یا وسواسه؟ چهار اینکه دارم میرم سربازی عقیدتی سیاسی ارتش و خیر سرم طلبه هستم. چطوری میتونم دوستان سربازمون رو وصل کنم به مباحث؟ چه مدخلی مناسبه برای اثرگذاری در سربازان جوان؟ پنجم اینکه آیا برای ورزش، کوهنوردی در طبیعت بکر نزد شما موضوعیت داره؟ برای تمرکز در حین ورزش آیا محتوایی هم به ذهن می‌دهید؟ جملاتی برای راهگشایی و دست یابی بهتر به تمرکز حین ورزش بفرمایید؟ آیا تمرکز به اراده های ممتد در بینایی و شنوایی هم می‌تواند کارساز باشد؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خود بنده هم در جریان نیستم که مرحوم آیت الله ملکی کجا فرموده اند؟ هرچه هست بسیار نکته اساسی است جهت به وحدت‌آمدن اندیشه. ۲. حال که دل در گرو قرآن است خوب است که فعلاً از ادامه حرکت جوهری بی خیال شوید. ۳. پیشنهاد بنده آن است که سعی بفرمایید از هر کتابی نکات اصلی آن را انتخاب و یادداشت کنید و در مراحل بعدی، همان یادداشت‌ها مدّ نظر باشید. ۴. همان سبک شخصیت صبور و حکیم و دلسوز و ایثارگرتان، خود به خود نقش‌آفرین خواهد بود. ۵. مهم آن است که از ورزش و سرِ حال نگهداشتن بدن غفلت نشود، حال به هر شکلی که پیش آمد. ۶. آری! همواره باید وجه وَحدانی نفس ناطقه در هر حالتی در میان باشد. موفق باشید

35850
متن پرسش

با سلام خدمت استاد محترم با تسلیت ایام اربعین حسینی به امام زمان علیه السلام به حضرتعالی و تمام شیعیان ۱. برای بیشتر شناختن عاشورا و اربعین و معرفت به وجود مقدس آقا ابا عبدالله حسین چه کتابی بخوانم و چه کنیم؟ کتاب کربلا مبارزه با پوچی ها از حضرتعالی هست مقداری آن‌را خوندم و استفاده کردم. ۲. استاد خیلی دلم می خواست در پیاده‌روی اربعین شرکت کنم ولی نمی توانم. نیت کردم بعد از اربعین بروم اگر خداوند توفیق دهد بروم آیا همان ثواب اربعین دارد؟ استاد عزیز من اعتقاد دارم دست امام زمان روی سر و عنایت ویژه به زیارت کنندگان و این پیاده روی اربعین هست ۳. برای استفاده بیشتر از زیارت آداب زیارت و شناخت بیشتر چه کار کنیم چه کنیم از زیارت بهره ببریم؟ با تشکر از حضرتعالی و التماس دعا دارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کتاب «حماسه حسینی» مرحوم شهید مطهری و کتاب «پس از پنجاه سال» از جناب استاد مرحوم دکتر شهیدی کمک خوبی است برای حضور در کربلایی که قصه دیروز و امروز و فردای ما است. ۲. ان شاءالله با حضور در پیاده‌روی روز اربعین در شهر خود به سوی گلزار و گلستان شهدا، نسبت خوبی با زائران حاضر در جاده به سوی کربلا پیدا خواهید کرد زیرا تاریخی است که شروع شده است. در هر کجای این تاریخ باشیم، در این تاریخ حاضریم ۳. جزوه «همراه با زائر عتبات» که روی سایت هست ان شاءالله مفید واقع می‌شود. https://lobolmizan.ir/leaflet/179?mark=%D8%B9%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%AA موفق باشید

35845

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: فکر می‌کنم ملاصدراست که گفته ست در برهان صدیقین حتی لازم نبود عالم محسوسات وجود داشته باشد تا پی به خدا ببریم. می‌خواستم بپرسم منظورشون چی بوده چون ما ابتدا با دیدن موجودات اطراف وجودشان رو تصدیق می‌کنیم و سپس ادامه برهان رو جلو می‌بریم تا به عین الوجود می‌رسیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال «هستی» به همان معنای مطلق‌بودنش، حکایت حضور توحید الهی است بخصوص که ما با هستی خود تعلّق به هستی مطلق را می‌توانیم درک کنیم. موفق باشید

35832

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: استخاره صفحه ی ۲۸۳ قرآن «عسی ربکم آن یرحمکم » چطور است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فضا، فضای بی‌توجهی یهود است و بدین معنا نباید امیدی داشت. موفق باشید

35793

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: در تفاوت علت حقیقی و معده می‌توان گفت که نطفه علت حقیقی تشکیل فرزند و آنچه که در رحم مادر می‌گذرد علتهای معده هستند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علت حقیقی همیشه امری است وجودی و مجرد، بنابراین نطفه و رحم، همه در حکم شرایط و معدّات محسوب می‌شوند. موفق باشید

35637

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: سابق به مباحث عرفانی علاقه مند بودم ولی اخیرا به هیچ کتابی میل و رغبت ندارم و گرفتار پوچی شدیدی شدم. برای ظلمات آخرالزمان نظرتان آن بود که ابعاد عمیق دین باید به صحنه بیاید ولی اگر چه بنده نمی توانم ادعا کنم عمیقا با دین آشنا هستم ولی آشنایی ای که با عرفان دارم درین قبض اخیر راهگشا نیست، یکی دو خط که می خوانم نفسم پس می زند. نمی دانم با این حال روز اگر نیاز به مطالعه ی دقیق در ابعاد عمیق دین باشد چگونه این مهم را انجام دهم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این احوالات منحصر به جنابعالی نیست. عرایضی در جلسه شنبه گذشته در این رابطه شد که خوب است به آن بحث رجوع شود. در ضمن اگر نگاهی به جواب سؤال شماره 35602 و به شرح غزل ۱۲۶ بفرمایید خوب است. موفق باشید

35588

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و ادب: بنده برای سخنرانی محرم میخوام ضمن تفسیر سوره فجر و بیان طغیان و فساد قوم عاد و ثمود و فرعون و عاقبت اینها، طغیان و فساد نظام طاغوت پهلوی و تمدن غرب رو توصیح بدم و بعدش ذیل نفس مطمئنه جایگاه انقلاب اسلامی و مسیر ظهور امام زمان رو بیان کنم لطفا برای محتوای این تطبیق ها کمکم کنید. ممنون🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است سری به جزوه «ریشه‌های انقلاب» https://lobolmizan.ir/leaflet/214?mark=%D8%B1%DB%8C%D8%B4%D9%87%20%D9%87%D8%A7 و مباحثی که اخیراً تحت عنوان «کربلا و رازی که شهدا متوجه آن بودند» https://eitaa.com/matalebevijeh/14173  شده است رجوع فرمایید. موفق باشید

نمایش چاپی