بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
36417

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: چه کنیم تا در هنگام عصبانیت،عقل خود را از دست ندهیم، و بر رفتار و کردار و گفتار خود مسلط باشیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم، توجه به رحمت واسعه خداوند است. بالاخره این نوع سجایا که انسان از رذیله غضب عبور کند، ساده نیست. باید همت کنیم و با ادامه آن همت به مرور جان و قلب را متذکر نماییم. در این رابطه خوب است با دعای فوق العاده «مکارم الاخلاق» مأنوس شوید که شرح آن در سایت هست. https://lobolmizan.ir/sound/646?mark=%D9%85%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%85%20%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82. موفق باشید

36065

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: اگر دین اسلام را به چهار بخش زیر تقسیم کنیم: ۱. فقه (مسئله شرعی) ۲. اخلاقیات ۳. حکمت و عقلانیت ۴. عرفان و اسرار  سوال۱. تفاوت فقه و احکام با اخلاقیات در چیست؟ حرام اخلاقی با حرام فقهی تفاوت دارد؟ سوال۲. اخلاقیات شامل چه مواردی می شود؟ سوال۳. حکمت و عقلانیت شامل چه مواردی می شود و راه رشد در این مورد چیست؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در فقه، نظر به ظاهر اعمال است و در اخلاق، نظر به نیّت و روان می‌باشد. در این‌جا است که حتی فکرِ بد، نوعی حرام به حساب می‌آید به عنوان حرام اخلاقی. در حکمت، آنچه در میان است نظر به عقل و قلب است به امورات. موفق باشید

36055

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد حسادت اذیتم میکنه چه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که در این مورد به دعای مکارم الاخلاق  و شرحی که از آن دعا روی سایت هست، مراجعه فرمایید.
https://lobolmizan.ir/sound/646?mark=%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82  موفق باشید

 

35976
متن پرسش

سلام علیکم خسته نباشید: آیا ارتباطی بین شکل گیری عالم غرب به معنای تفکر غربی در انسان و غیبت صغری و کبری می‌باشد شاید از این جهت که امام حقیقت عالم هست و با غیبت امام حقیقت غروب می‌کند و با ظهور امام حقیقت طلوع می‌کند بتوان جوابی به سوال بالا داد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب مرحوم آقای دکتر احمد فردید در این مورد نکات خوبی را در کتاب «مفردات فردیدی» متذکر می‌شوند آن‌جا که می‌فرمایند: «با ظهور امام زمان است که تفکر به بشر باز می‌گردد.» و یا این‌که می‌فرمایند: « تاریخِ غرب‌زدگی، تاریخ غیاب امام زمان است.» یا این‌که می‌فرمایند: «تاریخ به معنای ماجرای گذشته مرده، بعد از غیبت امام زمان به اسلام برگشته است.» موفق باشید

35761

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: وقتتون بخیر. عذر میخوام. یک سوال داشتم از خدمتتون. خوانندگی برای خانم ها از نظر رهبر چه حکمی داره؟ یجا خوندم نباید موجب تحریک شهوت بشود اما از کجا باید بفهمیم موجب شهوت می‌شود یا خیر؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: خود انسان رویهمرفته تشخیص می‌دهد که فضا، فضای تحریک شهوات است و یا فضای تذکر به محتواهای آن موسیقی. و رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند در جایی هم که شک داریم، حمل بر حلّیّت بکنیم. موفق باشید

35103

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

موضوع (رویت بینهایت از روزنه محدود) با سلام جناب استاد طاهرزاده عزیز ممنون ام. حضور گرم و صمیمی بزرگان در ظلمات آخر الزمان مشکاة باید و گرنه به مصداق فرمایشاتتان نیست انگاری، هرچیزی را در کام خود می‌کشانید. نیست انگاری که در امروز تاریخ وجود دارد هیچ چیزی، چه بزرگ و چه کوچک را استثناء نمی‌کند، بلکه با همه سرجنگ نیز گشوده است و تغافلی که مانع می‌شود این ظلمات درک شود. خود و ذهن بدور از نور اهل الله بودن است نه ظلمات آیت و چیزها مگر نه اینست که بزرگان می‌فرمایند «ماسوای الله آیت الله است» هرچه هست آیت است و نشانه! شکر می‌کنم که نور ولایت فقیه هست و الا هیچ نبود در اینجا و اکنون حال بنظر مبارکتان این آیه از چنین محدودیتی (ظاهری) که افق بینهایت را بیان می‌کند! ندارد؟ از این آیه پرده ایی برگشاید لطفا الصافات ۴۸ «وَعِندَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ عِينٌ.»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که فرمود: «وَعِنْدَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ عِينٌ» یعنی در بزم حضورشان حوریانی که تنها نظر به خود آن فرد دارد؛ در میان است که همان لطف خاص خداوند است در جلوه اسم رحمان. موفق باشید

35091

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: با‌ عرض ادب و‌ ارادت محضر استاد طاهرزاده: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ» کسانی که‌ در مسیر انقلاب اسلامی هستند (يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ) در این عصر چگونه تفسیر می‌شود و دو رحمت الهی در این عصر شامل چیست؟ و در ادامه «يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ»، نور الهی که با آن مشی الهی می‌شود در این عصر و زمانه چگونه تفسیر می‌شود؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حقیقتاً حضوری تاریخی با نور ایمان، موجب می شود تا انسان ابعاد فردی و اجتماعی اش که همان «کفلین» است رشد کند و با آن نورانیت در بین خلق حاضر شود به همان معنای «لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ» و نسبت او با انسان ها به زیباترین شکل محقق گردد و در نتیجه در این مسیر حتی کوتاهی هایش به نور رحیمیتِ حضرت حق جبران گردد. موفق باشید

34924

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد طاهرزاده، استاد بنده ماه رجب و شعبان را روزه گرفتم، و صحبت های شما بسیار در من انگیزه برای گرسنگی کشیدن ایجاد کرد، طوری بودم که شبها با گرسنگی نه شدید، و صبح ها با ضعف بیدار می‌شدم، غذامو بسیار کم کردم، ولی متاسفانه چند وقتیه معده ام دچار مشکل شده، و یک توده هم در بدنم ایجاد شده و درگیر دکتر رفتن هستم، مرا راهنمایی بفرمایید لطفا، آیا افراط کردم؟ برخی اساتید و سخنرانان حوزه، می‌فرمایند، ناهار را حذف کنید، صبحانه را باید کامل بخورید حتی اگر ۳ ۴ لقمه اضافه تر خوردید، هیچ مشکلی پیش نمی آید، و شام را سبک بخورید، و همچنین می فرمودند که برخی آنقدر کم میخورن که بیمار می‌شوند، دچار افراط می‌شوند، حالا شما بفرمایید باید چه کنم؟ لطفا خصوصی جوابم رو بدید ممنونم. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که باید در حدّ نیاز بدن، غذا خورد و از آن طرف باید متوجه آثارِ منفیِ پرخوری بود و به تعادل در این مورد فکر کرد؛ حرفی نیست. و از آن طرف البته اگر بدن مشکلی دارد معلوم است که باید به راه‌کارهای پزشکان جهت رفع آن مشکل توجه نمود. موفق باشید

34603

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی. بازخوانی هویت دینی و ملی. محضر طربناک استاد دلتنگ آینه وجود شما هستم و از راه دور سلامی به گرمی آفتاب. می‌خواستم نظر شما را در ارتباط با اندیشه جبران خلیل جبران بدانم. من ایشان را انسانی پیامبر گونه یافتم که نفحات آسمانی عمیقا وجود او را از عشق جلا داده و گویی ایشان زبان گذار از ساحت خشک صرفا فقهی دیانت به سوی حیات طربناک زیبایی شناختی به انسانیت است. خواستم نظر شما در رابطه با این اندیشمند را بدانم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله بنده سال‌ها است از نگاه ایشان به عالَم و آدم بهره برده‌ام و حقیقتاً او را روحی بزرگ می‌دانم ماورای زمانه خود. موفق باشید

34102

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب: ببخشید استاد میشه در مورد منزل سماع و... به کدام صوتی های شما باید مراجعه کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ورود چندانی در این مورد نداشته‌ام. تصور بنده آن است که در این زمانه در هر مرحله از تاریخ ما، سرودهای انقلابی و حماسی که پیش آمده و پیش می‌آید، خود به خود روح انسان را متوجه آن صفایی که قبلاً در جلسات «سماع» پیش می‌آمد، می کند اعم از سرودهای جناب آقای آهنگران در آن روزها و یا سرودهای آقای مهدی رسولی  و آقای ابوذر روحی و سایر عزیزان. مهم آن است که رویکرد ما در این رابطه، رویکرد شورآفرینی باشد. موفق باشید

39646

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام. وقت بخیر: جوانی هستم سال اول دانشگاه رشته نرم افزار. از مدت ها پیش علاقه به مطالعه معارف دینی پیدا کردم. الان متوجه شدم که علاقه من خیلی بیشتر هست و خودم می خواهم عمیقا درس دین بخونم و با معارف قران و حدیث انس داشته باشم. با توجه به سوال ۳۹۴۷۸ که از شما پرسیدم وضعیت من جوری هست که با کارهای مادی رشته خودم اصلا روحم سیراب نمی شود و دنبال این هستم که این گمشده ی خودم را از راه طلبگی پیدا کنم. لیکن از جهاتی دچار شک و دودلی شدم. از طرفی از بحث معیشت طلبگی می ترسم که شاید یک روز مجبور شوم به کار غیر طلبگی رو بیاورم و از جهتی هم نمی دانم که آیا این مسیر واقعا برای من مناسب هست یا نه؟ و بارهایی روی دوشم گذاشته می شود و من آیا می توانم درست به رسالت طلبگی عمل کنم یا خیر. ممنون می‌شوم راهنمایی کنید چون واقعا تصمیم سختی هست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که در جواب رفقا عرض شده اگر علاقه‌مندی به عالَم طلبگی را خداوند در جان عزیزان ایجاد کرده است؛ خودِ خداوند در مراحل مختلف مددکار خواهد بود. البته اولین شرط آن است که افرادی که مایل به حضور در عالم طلبگی هستند، باید استعدادشان از استعدادِ متوسط افراد، بالاتر باشد. موفق باشید

37171

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد طاهرزاده: حقیرِ فقیر به لطف الهی تا حدودی مزه انس با خدا و عالم قدس را از طریق روزه داری (مستحبی) و سجده های طولانی در ذیل افق تاریخی انقلاب اسلامی چشیدم. لکن همین که خواستم آرام آرام این دو را به شکل اساسی تری وارد زندگی ام کنم، مهلت نیافتم و مسائل جسمی و روحی خاصی برایم پیش آمد که در واقع مانع و ‌مزاحم ادامه آن کارهای بس بزرگ شدند و عزم و اراده ام را تضعیف کردند. با توجه به اینکه هدف از خلقت عبودیت است «ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُون» و روزه داری و سجده طولانی نقش بسیار اساسی و‌ مهمی در جهت تحقق و تجلی هدف خلقت انسان دارند «لکل شی ء باب و باب العبادة الصوم_ وجدت النور فى البكاء و السجدة»، چرا باید این موانع ظهور کنند؟ مگر نگفتند راه رسیدن به خدا مهیع و گشوده و‌ بدون مزاحمت است؟ خدا می داند چقدر اذیت شدم. اگر نچشیده بودم دردی نبود. ولی اینکه بچشی و بعد محرومیت پیش بیاد تلخی خاصی دارد. ای خدا این وصل را هجران مکن / سرخوشان عشق را نالان مکن /  بر درختی کآشیان مرغ توست / شاخ مشکن مرغ را پرّان مکن

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود / رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود». نباید در این مسیر به خود سخت‌گیری کرد زیرا «ره چنان رو که رهروان رفتند». بالاخره این راه، یعنی راه توحید، با وسعت و گستردگی که دارد به سوی مؤمنین آغوش باز کرده. لذا با امید و طمأنینه باید این راه طی شود. موفق باشید

36906
متن پرسش

سلام: هرشب چشم هایم را باز می‌کنم به امید این که صبح است. آه صبح نیست صبح نمیشه، دلتنگم، اَمان از این شب های سرد. چشمام بی تابی میکنه برای نور؛ اعتمادی نیست از طرف چشمم برایم من میدونم الکی دارم میارمش دنبال خودم. شدن و نشدن، اگر خوشم آمد می شود، نیامد نمی شود. این گونه می لرزد پیکره ام و به باده می‌رود این شقایق های ناز دار که سال ها ناز آن ها را کشیدم. هرکه دارد هوس کرببلا بسم الله، اما من هوس ماندن دارم و هوای سوختن شده آرزویم در خواب‌های بی کسی و تنهایی. سخت است داشتن و دیدنِ خواب روزهای به فنا رفتنم را. ‏بس کُن در گفتار و نوشتارِ تو با همۀ ادعاهایِ پوچ، بویی از حق نیست! پس این قلم را که در دست ابلیس است عفو کن و راه خود پیش گیر، ولی از رحمت خداوند متعالی مأیوس مباش که آن سرحلقۀ همۀ خطاها است.‏ اگه که من بدم، اگه که خدا زده ام، اگه تو میری بهشت این باشه سر نوشت تو خوب ما بد و زشت، اگه حق و رفیقت این جوری نوشته من گند زدم به عشقت که فقط واسه رفتن به بهشته. اگه ما بدا خواستیم مثل شما خوب باشیم نشد بشه نشد، نشد ما تر و تمیز و گل و محجوب باشیم! نشد بشه، چه انتظاری از یه آدم محکومه که خواست خوب باشه، نشد بشه، زدنِ سرشو کردن وصله ناجور تنش، نشد بشه، روزنه های زندان را می شکافم. از پشت میله ها دریا را نگاه می‌کنم. یاران همه رفتند، افسوس که این جامانده منم. می‌میرم و می‌میرم در این عشق می‌میرم در این عشق چو مردم همه روح پذیرم. «بمیرید بمیرید وزین مرگ مترسید/ کز این خاک بر آیید سماوات بگیرید» . وصف حالم می آید از روزهای در غروبم را از روزها تاریکی. هوایم بسمت تو می تابد و وزش دارد به سمت نمی دانم کجا آهای مردم بدونین من اگه روزی دونستم خیال کردم، روزهای درخششم رقص نوری بود در استودیو، آن روز می‌دیم که توی استودیو رقص نور من رو مشغول به خودش کرده، نورهای رنگین رنگین چه زیباست جذاب و مثل همیشه دیو و شکست ناپذیر. در آن روز خورشید عالی می تابید من نور می‌ساختم. الان می‌بینم که می‌شد با بمب هایی که بر پیکره نحیف و غیوردلان غزه می‌خورد چقدر سوزاننده و داغ است از شدت گرما، آنها این گونه راهشان را انتخاب کردند تا خدا آنها را برگزید برای خودش، هر دم می‌بینیم یاران خمینی در قنداق هایشان و عده حق داده شده اند، هر دم و هر دم و هر دم. میان باد و مه می‌بینم پرستوهای عاشق را که در آسمان چطور دیواره های دلم را با حرکتشان می شکنند و نفوذ می‌کنند. حرکتشان را خورشید تعیین می‌کند آنها هستند و من می‌بینمشان، غبطه می‌خورم که نشسته‌ام و آنها را نگاه می‌کنم . ما جذب نور شده ایم و نور هم راه پرستوهای عاشق را نشان می‌دهد. رها باید شد! چقدر سختم شد ناراحتم که انگار اگه این نباشه، نیستم. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر ما در این زمانه نیست‌انگاری را به عنوان تقدیر تاریخی که در جهان مدرن در آن هستیم، نفهمیم و نسبت به آن تأمّل نکنیم و راههای گشوده‌ای که ما را به سویی دعوت می‌کند که در آن سیطره نیست‌انگاری قدرت خود را از دست داده است؛ درک نکنیم، همچنان سرگردانی است و همچنان برای نجات از نیست‌انگاری، مخالفت با نظام جمهوری اسلامی و کشف حجاب برای نجات از نیهیلیسم، و باز فرورفتن بیشتر در نیست‌انگاری و رأی‌ندادن برای فرار از نیست‌انگاریِ آزاردهنده و باز عمیق‌تر فرورفتن در نیست‌انگاری. این است که بنده ماورای نگاه صرفاً سیاسی به حضور راهپیمایی ۲۲ بهمن و حضور در انتخابات را، راهی می‌دانم برای بیشتر به خودآمدن. و عرایضی تحت عنوان «انتخابات، بودنی در نزد خود به وسعت تاریخ» قبلاً عرض شدhttps://eitaa.com/matalebevijeh/15933 و در ادامه، امشب نیز در همین رابطه عرایضی خواهد شد. موفق باشید              

36859
متن پرسش

سلام استاد گرامی: با توجه به نزدیک شدن به ایام انتخابات این پرسش مطرح میشه که ما الان چندین دوره است که در انتخابات مجلس شرکت می‌کنیم و هیچ تغییری در وضعیت مردم اتفاق نمیفتد و همچنین هیچ اقدام نتیجه بخشی مشاهده نمی‌شود و دقیقا در ایام انتخابات همان سناریوهای پیشین و شعارهای گذشته داده می‌شود. به چه دلیل باید در انتخابات بی ثمر شرکت کنیم؟ ممنونم از راهنمایی شما

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع، عرض عریضی دارد که ما چه نسبتی باید با انتخابات و بخصوص با انتخابات نمایندگان مجلس شورای اسلامی برقرار کنیم. بیشتر به حضوری که حضور در تاریخ جدید است در عین هویت قدسی؛ باید فکر کرد. رفقا در این رابطه نشست‌های خوبی در راستای جایگاه مجلس شورای اسلامی داشته‌اند که خوب است به نکات آن جلسات رجوع شود https://eitaa.com/soha_sima/3245.  عرایضی نیر تحت عنوان «جایگاه انتخابات در نظام اسلامی و معنای بشر جدید»https://lobolmizan.ir/quest/36757 و https://eitaa.com/matalebevijeh/15889 شده است. امید است بتوانیم نسبت به معنای حضور در انتخابات با نظر به افقی بسی بالاتر از امور روزمرّه خود حاضر شویم. موفق باشید

36751

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: من یک پیشنهاد دارم. لطفا اگر امکان داره جواب پرسشها را به صورت صوتی ارسال کنید. به دلیل اینکه جواب ها را می توان هر زمان حتی در ماشین گوش داد و هم موقعی که جواب را صوتی بشنویم لحن بیان حضرتعالی بهتر در درک مطلب کمک می کند. اگر بشه جواب پرسشها؛ هم متنی باشه و هم صوتی که نورعلی نور. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد خوبی است ولی به جهت کثرت سؤالات، عملی نیست. موفق باشید.

36489

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد عزیزک در عالم و جهانی که زندگی می کنیم و مظاهر اسما الهی، اگر در حضور باشیم، همه چیز ماییم و ما همه چیزیم، در عین بی شکلی. در حضور فقط احساس داشتن و عشق می کنیم، این جنس ملکوت و آسمان است. حال در عالم ماده و طبق حرکت جوهری و اینکه عالم ماده چیز خاصی نیست، آیا می توانیم بگوییم که حالات روحی انسان از غضب وترس و...همان نیستی و حاصل نزدیک شدن ملکوت انسان به نیستی است؟ اگر اینطور است، استاد خیلی دوست داشتم نماز و روزه و اعمال و زندگی صبح تا شبم کمک کند تا بتوانم بیشتر باشم هرچند الحمدلله در بعضی زمینه ها پیشرفت خوبی داشتم، اما با بروز مشکلی در زندگی اخیرا مشکلی را در درون خودم یافتم که به یکباره فهمیدم نیستم. استاد عزیز در سر نمازتون التماس دعا داشتم. ممنون میشم دعا کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعا می‌کنم. آری! باید به حضوری نظر داشت که در عین نظر به حضور بیکرانه حضرت حق، خود را عین ربط و فقر إلی الله بدانیم. هزینه‌کردن زندگی در مقابل ظلم، برآمده از روح‌های بزرگی است که در مکتب انبیاء الهی پرورش یافته‌اند. آنان را نیروهای نورانی و معنوی از هرگونه محافظه‌کاری باز می‌دارد. از خود گذشتگی‌ها زیر سایه باوری متعالی، یک فرصت است که خداوند برای یک ملت پیش می‌آورد. مانند یک رود که با خروش خود کرانه‌های خود را در می‌نوردد و مانند پروانه که ادامه خود را در دل شعله شمع جستجو می‌کند تا شعله شمع برافروخته‌تر گردد. موفق باشید

36471

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در برهان صدیقین فرمودید که شیرینی شکر به خاطر نداشتن هایش است و شیرینی از خداوند متعال نیست. در دستگاه وحدت شخصی وجود ابن عربی قضیه بالا چگونه تبیین می شود؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته این مباحث که مربوط به حوزه تطبیقی این نوع معارف است در محدوده سؤال و جواب نمیگنجد. موفق باشید

36402

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد گرامی: فرض کنید شخصی بر اساس شواهدی که دارد وجود خود را عالم صغیر می‌بیند. چگونه و با چه پرسش هایی می تواند به درستی یا نادرستی این ادراک پی ببرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پس از «معرفت نفس» جناب سید حیدر آملی در مورد عالَم کبیربودنِ انسان از یک جهت، و عالَم صغیربودنِ انسان از جهت دیگر، سخن‌هایی دارد. خوب است در این مورد به کتاب «جامع الاسرار و منبع الانوار» ایشان که به فارسی ترجمه شده است رجوع فرمایید. در صفحه ۲۳ کتاب «فصوص الحکم» در فصّ آدمی که روی سایت هست داریم: در زبان عرفا از آن به انسان كبير تعبير مى‌‏كنند می‌گویند: «اَلإنسانُ عالَمٌ صغيرٌ مُجْمَلٌ و الْعالَمُ انسانٌ كبيرٌ مفصّلٌ»، به این جهت به عالَم، انسان کبیر می‌گویند که هر آن‌چه در انسان مندرج است در عالم نیز هست منتها به صورت تفصیلی، وگرنه از نظر مرتبه، انسان، عالم کبیر است و عالم، انسان صغیر می‌باشد زیرا انسان خلیفه‌ خدا در این عالم است. موفق باشید

36269
متن پرسش

با سلام: جناب استاد طاهرزاده _خدا خیرتان دهد که در تفسیر آخر سوره مبارکه بینه افق بس گسترده تری برای ما گشودید و این مصداقی دیگر بینه بود به والله _جناب استاد آیا می‌توان آیه شریفه «وَلَا تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ وَمَن يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ أثمُُ قلبهُُ» «ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺍ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻧﻜﻨﻴﺪ ﻭ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻛﻨﺪ، إثم قلبش خواهدشد» را به این منظور مورد توجه قرار داد؟ آیا می‌شود موضوع تاکید قرآن بر عدم پنهان سازی شهادة را عدم موضع گیری خواب زده گان روشنفکرنما گرفت؟ که همین پنهان سازی، مانع تحول و تغییر و تعالیست که همانا منظور از قلب و انقلاب و ینقلب جز این نیست!؟ در آیا اینگونه برداشت حقیر توسط حضرت عالی مورد تایید شریفتان است؟ اگر تایید بشود آیه بعدی بنظرم بسیار عالی ادامه می‌فرماید آنجا که می‌فرماید «.... وَإِن تُبْدُوا مَا فِي أَنفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُم بِهِ...»، «... ﻭ ﺍﮔﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻛﻨﻴﺪ ﻳﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺳﺎﺯﻳﺪ، ﺧﺪﺍ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ...» بعبارتی دیگر حتی اگر پنهان کنیم هم و یا آشکار کنیم هم فرقی ندارد مایهٔ آزمایش ما ادعاهایی است که در نهان و آشکار می‌کنیم! لذا عدم کتمان این شهادة بسی خطرناک تر است. با این تعاریف امثال من حقیر که ادعای طرفداری و غصه داری غزه و اسلام داریم و آن‌را آشکار می‌کنیم و از طرفی ادعای ولایت مداری داریم و آن‌را آشکار می‌کنیم هم با همین موضوع امتحان می‌شویم و ان شاءلله پیروز برایم چون جوانان طوفان الأقصي که طوفانشان خواب از سر هر دو طرف پرانده و اقصی و دور بودنش نیز حکمتی دارد چراکه همه ما جز نظاره و حمایت خالی چیزی نداریم. خدایمان ببخشد

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه مذکور می‌فرماید آنچه را باید گواه باشید و ارائه دهید، پنهان نکنید، وگرنه درون خود را آلوده کرده‌اید. آری! در این زمانه شهادت‌دادن به حقانیت جبهه‌ای که صبر و توکل بشریت را به میان آورده، نوعی زنده‌کردن جان است و پاک‌نگه‌داشتِ قلب، و اگر در ادامه «.... وَإِن تُبْدُوا مَا فِي أَنفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُم بِهِ.......» (بقره284)  خواست بفرماید گمان نکنید که ترس از آن‌که اگر نظر خود را آشکار نکنید مسئولیتی ندارید. در حالیکه در این پنهان‌کردن‌ها و گواهی ندادن‌ها به آنچه حق است هچنان مسئولید. جنابعالی با طرح این آیات تذکر خوبی را به میان آوردید. موفق باشید 

36184
متن پرسش

با سلام جناب استاد طاهرزاده: بنده با دلی آکنده از درد و رنج از دیدن و شنیدن اخبار غزه و کشتار تعمدی کودک و پیر که در تاریخ از قوم های بربر سراغ داشتیم و لاغیر امروز صبح به نکته جالبی رسیدم نگاه من دموکراتیک نیست و دموکراتیک را ضد انسانی می‌بینم و اکنون جهان حاصل کوته نظری دموکراسی است اما به وضوح می‌توان آثار تقسیم قدرت و جهان های چند قطبی را مشاهده کرد! اگر چه نظام سیاست مدرن، خواهان قدرت مطلق است اما جهان اکنون که من از آن بعنوان جهان نیچــــه یاد می‌کنم از نوع قدرت معطوف به ارادهٔ سخن می‌گوید و سو سوی نور اش داره روشن تر و روشن‌تر می‌شود! قدرت تا اکنون معطوف به ارعاب بوده اما فلسطین این اقتدار و پایمردی! و فلسطین نماد قدرتی در میان اعصار تاریخ بشری است که اکنون وجه «تبلورِ قدرتِ نترسیدن» است این فلسطین است که برای بشر اثبات کرده است نترسیدن ممکن است! فلسطین اثبات لاخوف علیهم است فلسطین امروز و اسماعیل هنیه بقول خودتان آن قبلی نیست نماد بارز امکان نترسیدن از ارعاب گران است، نماد اراده معطوف به قدرت لایزال است، نه قدرت نما یا پوچ امپریالیسم! بنظرتان آیا درک درستی است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً در بستر انقلاب اسلامی در حال ورود به جهانی هستیم که فلسطین، گشودنِ آن را به عهده گرفته است و عجیب است که جوانان فلسطینی متوجه چنین رسالتی هستند که در این تاریخ، خداوند اراده کرده است و حقیقتاً معادلات جهان از مسیر اراده معطوف به قدرت تکنولوژی و رسانه‌ها به سوی اراده معطوف به حق در حال سیرکردن است. در رابطه با روح یهودی‌گری که قرآن تقبیح می‌فرماید، یکی از طلاب فرهیخته نکاتی را فرموده‌اند که خوب است عزیران روی آن نکات تأمّل بفرمایند.  موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم  
جنایت با دستان بسته
۱- و قالت الیهود یدالله مغلوله و یهودیان گفتند که دستان خدا بسته است.
 این جمله‌ای در کنار جمله‌ها نیست این بیانگر ذات یهود است. و صد البته ما میان یهودیان و کلیمیان فرق قائلیم.(1)عرفان یهودی یعنی کابالا برای تفصیل این جمله و تبیین آن به وجود آمده است.
 این نگاه که خداوند دیگر در اداره عالم نقشی ندارد و آسمان و زمین را در ۶ روز خلق کرد و روز هفتم به استراحت پرداخت و امور را به قوم برگزیده سپرده است، هویت صهیونیسم برآمده از دل یهود را ساخته است.
البته اینکه در عصر ما اسرائیل به وجود می‌آید و پر و بال می‌گیرد و در دنیای اسلام مانند غده‌ای سرطانی ریشه می دواند، اگرچه ریشه در تاریخ  یهود دارد و هر چند سعی شده است تمام اتفاقات پیرامون آن باتلمود و تورات و آیین کابالا و... تبیین شود ، اما محصول تمدن غرب است. در عالم غرب، انسانی به دنیا آمد که روحش استیلاطلبی و آرمانش ساخت بهشت زمینی (شداد) و برنامه‌اش تسخیر عالم طبیعت و شیوه‌اش به کنار نهادن دین و خدا از اداره امور (سکولاریسم) (2)  و ثمره سیاسی اش استعمار و استثمار هر آنچه غیر غرب است، می‌باشد. این ویژگی تاریخی تمدن غرب است که مجال نژادپرستی صهیونیسم را فراهم می‌کند. این تلاقی تاریخی یهود و غرب مولد انسانی است که خدا را دست بسته و خود را مطلق العنان می‌پندارد. البته در اینکه گفتیم مولد انسان مسامحه بسیار است.
۲- و قالت الیهود یدالله مغلوله و یهودیان گفتند دستان خدا بسته است و پنداشتند خود آزادند. اما خداوند آنان را به مکر خود گرفتار ساخت. آنان با فریب و نیرنگ و بعدها  با زور و قتل و غارت و کشتار فلسطین را اشغال کردند:
« وَقَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلِلّهِ الْمَكْرُ جَمِيعًا يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ وَسَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ»
و البته كساني كه پيش از آنان بودند مكرها كردند، ولي (سودي نكرد زيرا) همه تدبيرها و مكرها براي خداست، او مي داند كه هر كس چه كسب مي كند و كفار بزودي خواهند دانست كه سراي آخرت از آن كيست . رعد ۴۲
یهودیان مکر کردند اما نمی‌دانستند که همه مکرها از آن خداست و نتیجه مکرشان را خواهند دید. ایشان سرمست از اینکه دستان خدا بسته است، دستان خود را برای هر جنایتی باز دیدند و مکر خدا بود که آنان را در این جهل خود رها کرد تا آنچه در طول هزاران سال پنهان داشته‌اند، آشکار نمایند. یهودیان  روزگاری  به امر خدا و با عصای حضرت موسی علیه السلام  از دریا عبور داده شدند و از چنگال فرعون رهایی یافتند، وقتی به سرزمین فلسطین رسیدند، آن هنگام که ولی خدا از آنان خواست تا شهری  که جباران در آن ساکن بودند را فتح نمایند، گفتند : ای موسی تو و خدایت بروید جباران را شکست دهید و ما اینجا نشستگانیم! اما در این عصر  این قوم عنود نه به امر خدا، که به فرمان شیطان و نه با عصای موسی که با مدد کشتی انگلیسی و موشک و سلاح آمریکایی دریاها را شکافتند و جبارانه و فرعون منشانه فلسطین را اشغال نمودند و بدین ترتیب اسرائیل به وجود آمد. تا میدانی شود که هر جنایتی که از دستشان برآمد انجام دهند و این گونه پنداشتند که به ارض موعود رسیده‌اند. اما این ارض موعود سرزمین وعده حتمی خدا برای رسوا کردن ستمکاران گردید. امروز پیش چشمان همه درنده خویی نورچشمی دنیای مدرن آشکار شده است. همانگونه که در کربلا ذات پلید بنی امیه آشکار شد و در نهایت اسلام اصیل از دست بوزینگان بر فراز منبر پیامبر صلی الله علیه و آله نجات یافت. این مکر خداست برای آنان که می‌پندارند خداوند دست بسته است و ایشان آزاد.
۳- و قالت الیهود یدالله مغلوله غلت ایدیهم و یهودیان گفتند که دستان خدا بسته است دستان خودشان بسته باد.
 یهودیان  به مدد حمایت غرب و بهره‌مندی از تکنولوژی و ثروت بی‌حد و حصر، خود را بر هر کاری قادر و مبسوط الید یافتند. غافل از اینکه خداوند فرمود غلت ایدیهم دستانشان بسته باد. خداوند چگونه دستان یهودیان را بسته است؟
 وقتی هر کاری که می‌خواهند را انجام می‌دهند اما نمی‌شود؛ وقتی زنان و مردان و کودکان را با بمب‌ها و موشک‌های اهدایی آمریکا به خاک و خون می‌کشند اما جز رسوایی هرچه بیشتر حاصلی ندارد؛ وقتی همه نقشه‌ها را نقش بر آب می‌بینند؛ وقتی می‌بینند که صدای کودکان به خاک غلطیده از راکت‌های قسام  هم برد بیشتری دارد؛ دست بسته بودنشان آشکار می‌شود. دست بسته چه کسی است؟ اگر کسی در زندان باشد و محصور، لااقل امیدی دارد که روزی محدودیت‌هایش برطرف شود و حرکتی از خود نشان دهد، این دست بسته نیست! دست بسته واقعی کسی است که هر کاری که می‌تواند انجام دهد و همه امکانات عالم را در اختیار داشته باشد اما ذلیل ناله‌های یک مادر شهید شود. او در بن بست است. اسرائیل امروز به چه کاری جز توحش می‌تواند متوسل شود؟ و اینگونه می‌شود که دست‌ها بسته و افسارها گسیخته می‌شود و خباثت‌ها آشکار می‌گردد. امروز به وضوح می‌توان دید که انگار خداوند دستان صهیونیسم را به گونه‌ای بسته است که کسی را این چنین گرفتار نکرده است.
می‌دانید اشکال کار کجاست؟ مشکل اسرائیل این است که هرچه از پیر و جوان و کودک و زن و مرد می‌کشد، کشته نمی‌شوند، بلکه شهید می‌شوند. هنگامی که همه شیاطین عالم از اسرائیل حمایت می‌کنند و با سلاح و پول یاریش می‌دهند؛ وقتی فرمانروای سرزمین شیطان بزرگ خود به دست بوسی نتانیاهو می‌آید؛ وقتی همه تکنولوژی‌ها و تاکتیک‌های جنگی در خدمت اسرائیل قرار می‌گیرند؛ همه و همه با منطق شهادت باطل می‌شوند، این یعنی اینکه اسرائیل دستانش باز نیست بلکه دست و پا می‌زند. تصاویر کودکانی که در گوشه‌ای از بیمارستان غزه با همدیگر شهادت بازی می کنند و یا فیلم کودکی که در کنار تخت برادر مجروحش به او شهادتین را تلقین می‌کند، همه هیمنه ی نظامی بمب‌های آمریکایی را به سخره گرفته است. امروز جلوه‌ای از کربلا در سرزمین فلسطین آشکار شده است؛ کوفیان سرمست از برتری عده و عده گرفتار مظلومیت و شهادت امام حسین علیه السلام شدند و برای همیشه رسوا گردیدند. اگر درست بنگریم این شام و کوفه بود که در اسارت خاندان عترت و حضرت زینب (س) گرفتار آمد و همچنان هست. وقتی خداوند دستان کسی را ببندد اینگونه می‌شود که هیچ تدبیری برای او سودی نخواهد داشت.
۴. «و قالت الیهود یدالله مغلوله غلت ایدیهم و لعنو بما قالو» و یهودیان گفتند دستان خدا بسته است دستانشان بسته باد و به خاطر آنچه گفتند گرفتارنفرین شوند.امروز وعده خدا مبنی بر دست بسته بودن صهیونیسم از همیشه بیشتر آشکار شده است. امروز اسرائیل در حال دست و پا زدن است و از بیچارگی جنایت می‌کند و بچه می‌کشد. همانطور که فرعون را خون کودکانی که به خاطر موسی کشته بود غرق کرد امروز هم پیروان خودخوانده موسی و در حقیقت نمایندگان فرعون! در خون کودکان  مظلوم غزه غرق خواهند شد. این وعده خدایی است که لایخلف المیعاد است.
«و لعنو بما قالو» لعنت خداوند بر گردن ایشان خواهد نشست آری مانند کربلا مختارهایی در راهند تا وعده خدا را مبنی بر عذاب بنی اسرائیل عملی کنند؛ «فاذا جاء وعد الاخره لیسوئوا وجوهکم»

------------------------------------
1- یهود فرقه انحرافی از بنی اسرائیل و پیروان حضرت کلیم الله است جریانی که پرچمدار آن سامری است و متاثر از کاهنان معابد مصری و بابلی است. جریانی که امروز بر مقدرات آیین یهود سایه انداخته است. مثال این جریان در عالم اسلام بنی امیه‌اند که پیامبر صلی الله در عالم رویا دید که بوزینگان از منبرش بالا می‌روند و تعبیر آن حاکمیت بنی امیه بر اقصی نقاط عالم اسلام بود. روزگاری بر امت پیامبر صلی الله رفت که اسلام در قاب بنی امیه معرفی می‌شد و بر منبرها سب و لعن علی ولی خدا جزو مناسک عبادی مردمان شده بود.
امروز هم صهیونیسم یهودی قاب معرفی بنی اسرائیل شده و بسیاری ایشان را با پیروان موسی علیه السلام اشتباه می‌گیرند.
2- سکولاریسم با انگاره دست بسته بودن خدای یهود نسبت و انطباق دارد. 

36132

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در روایات داریم خطرناک ترین چیز برای مومنان صدای پای مریدان آنهاست از پشت سرشان! حال سوالی دارم، در فیلمی از استاد عرفان سید عبدالکریم کشمیری دیدم آقا دستشان را می‌دادند تا دیگران ببوسند، توجیه این عمل چیست؟ و می‌دانم که: کار پاکان را قیاس از خود نباید بگیرم اما آیا این موضع تهمتی نیست که باید از آن پرهیز شود؟ آیا برداشت عوام از این جور صحنه های دست بوسی علماء، حظ نفس و امثالها نیست؟ استاد دعا بفرمایید عاقبت بخیر شویم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل قضیه که این عزیزان اجازه می‌دهند دستشان بوسیده شود؛ مربوط به عدم بخل است از آن جهت که اگر اهل دلی احساس کرد افراد از طریق ارتباط با آن‌ها و یا دست‌بوسی، به صفایی و به معنویتی می‌رسد، نمی‌خواهند بخل بورزند. ولی از آن جهت که در سال‌های اخیر، درست فهم نشد و انعکاس خوبی نداشت، آرام‌آرام حضرت امام و سپس رهبر معظم انقلاب از این امر خودداری کردند. موفق باشید

36115

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: ببخشید ما اگر هر روز مثلا روزی صد مرتبه تمام اسما و صفات خداوندی که می‌شود معنی آن را در خود درونی سازی کنیم را ذکر بگوییم و واقعا در آن تفکر کنیم. و عملا و شخصیتا تغییر هر روزه در خود ایجاد کنیم. با توجه به معنی آن ذکر بهتر به نتیجه نمی‌رسیم تا دنبال کتاب و سخنرانی های گوناگون و تکراری باشیم؟ یعنی دائم الذکر بشیم. مثلا ذکر اسم یا صفتهای خدا چون یا لطیف، یا حلیم، یا کریم، یا رحیم و... مدام بگیم و به معنی آن توجه کنیم و شخصیت خود را اینگونه بسازیم تا آخر عمر روش ما فقط همین باشد در کنار نماز و روزه و انجام واجبات و ترک حرامها و دیگه دنبال کتابها نریم. بنظرم میاد وسواس گونه دنبال نویسنده و کتابهای جدیدم. اگر بله و این گفته درست است، آیا تعداد عدد صد کفایت می‌کند یا گفتن هر اسمی تعداد خاصی دارد؟ لطفا در مورد اسم و صفت هایی که می‌توانیم بگوییم و تعدادشون صحبت کنید، بعضیهاش که مختص خود خداست. در این سن بنظرم میاد معادله دین بسیار ساده بوده است ولی چرا اینقدر از بچگی به ما پیچیده می‌نمایاندنش؟ چقدرر از نادانی و بچگی خود بیزارم. من به شما و جایگاهتان غبطه می‌خورم. عمرم رفت، وقتم رفت و هنوز کودکم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه به ما فرموده‌اند تدبّر در قرآن و کلام الهی می‌باشد و پیرو آن، معارفی که در این راستا برایمان لازم است. مانند معارف توحیدیِ نهج البلاغه. در همین راستا روایت‌ها تذکر می‌دهند که به اندازه معرفتِ انسان‌ها، اعمال انسان‌ها مورد قبول قرار می‌گیرد. موفق باشید

36014

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: خسته نباشید استاد. اگه بخوایم دانشگاه فرهنگیان خدمت شما باشیم امکان و فرصتش رو دارید؟ حالا یا جلسه عمومی یا سیر یا دوره

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه شرایطم طوری نیست که بتوانم خدمت عزیزان باشم. موفق باشید

36006

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرانقدر: لطفا جهت نفی خواطر ذکر یا آیه ای از قرآن را معرفی فرمایید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساتید محترم می‌فرمودند: آیات مسخرات یعنی آیات ۵۴ تا ۵۸ سوره اعراف  در این مورد به لطف الهی بسیار مؤثر است. از رسول خدا (صلى‌اللّه‌علیه‌و‌آله) برای دفع شیاطین و جادوگران وارد شده: «آیات سُخره» را بخوانند که این آیه است:«إِنَّ رَبَّکُمُ اللّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیّامٍ ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهارَ یَطْلُبُهُ حَثِیثاً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومَ مُسَخَّراتٍ بِأَمْرِهِ أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَکَ اللّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ، وَ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ». همانا پروردگار شما خداوند یکتاست که آسمان‌ها و زمین را در شش دوره آفرید، آنگاه بر تخت [فرمانروایی و تدبیر امورِ آفرینش] چیره شد. شب را درحالی‌که شتابان روز را می‌جوید بر روز می‌پوشاند و خورشید و ماه و ستارگان را که مطیع فرمان اویند [پدید آورده]، آگاه باشید که آفریدن و فرمانِ [نافذ در مورد همۀ موجودات] ویژۀ اوست، خجسته و پُرخیر است پروردگار جهانیان!‌ پروردگارتان را با فروتنی و زاری و در پنهان بخوانید! [و از شرایط و ادبِ دعا تجاوز نکنید؛ زیرا] خداوند متجاوزان را دوست ندارد‌؛ در زمین پس از آبادی و عمرانش [به‌وسیلۀ بندگان شایسته‌ام،] به تخریب و فتنه‌گری برنخیزید! و خدا را از روی بیم [از عذابش] و امید [به رحمتش] عبادت کنید؛ زیرا رحمت خداوند به نیکوکاران نزدیک است‌. موفق باشید

35911

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: اینکه می‌فرمایید هیچ اتفاقی در عالم به کسی نمیرسه مگر با اذن و اراده خداوند، (توی مبحث توکل) اینکه در عالم عده ای بی گناه کشته می‌شوند اعم از کودکان و..، یا مثلا بچه هایی توسط مردم خلافکار دزدیده می‌شوند یا بعضی دختران مورد تجاوز قرار می‌گیرند، اینها یعنی همه به اذن پروردگار است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم شهید مطهری در کتاب «انسان و سرنوشت» و کتاب «عدل الهی» نکات ظریفی در این مورد به میان آورده‌اند که در حدّ یک سؤال و جواب نمیگنجد. در این‌که خداوند نظام احسن خود را طوری شکل داده که هرکس می‌تواند انتخابی داشته باشد و در دل همین موانع، خود را شایسته ابدیت بکند؛ بحثی نیست. ولی اگر موضوعاتی را که می‌فرمایید با دقت دنبال کنیم آن طور نیست که هر کس توانسته باشد هر طور خواست هر ظلم و تجاوزی را انجام دهد. موفق باشید

نمایش چاپی