بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35364

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: برخی می‌گویند: چرا می‌گویید روابط زناشویی قبل از ازدواج حرام است وآثار سوءجسمی ومعنوی دارد ولی بعد اجرای صیغه چند کلمه ای حلال می‌شود ودیگر آثار سوءجسمی ومعنوی را ندارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ذکر صیغه، ذکر چند کلمه نیست. إنشاءِ تجلیات انوار عرشی است در نسبت زوجین در بستر شریعت الهی. موفق باشید

35269

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم خدمت استاد طاهرزاده: مواجه با نیهیلیسم چیست و چگونه شخص با مواجه با این نیست انگاری می‌تواند به سمت پیدا کردن خود و بشارات انبیا حرکت کند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد بسی مفصل است. عرایضی در این مورد به عنوان مقدمه شده که خوب است به آنجا رجوع فرمایید. https://eitaa.com/matalebevijeh/13805 و https://eitaa.com/matalebevijeh/13807. موفق باشید

35128

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت شما استاد سخن: حضرتعالی اگر در سخنرانی ها و نوشته های سترگ تان یکمی هوای مردم را داشته باشین به نظرم بهتره تا حکومت ظالم و ستمگر که به اسم دین و دیانت و مقدسات مردم عزیز را به این روز نشاندن و از قرآن واهل البیت دور کردن. امروز کاملا جای خالی شهیدان مطهری و بهشتی و مراجع بزرگواری مثل طالقانی و منتظری احساس می‌شود. حتی هاشمی که شما به خون آن تشنه هستین اگر بود بهتر بود کاری که اینها انجام دادن ومردم را از دین و عقیده خودشان بریدند رضا شاه و محمد رضا نکردن.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال این احتمال را نیز بدهید که اتفاقاً چون بنده با تمام وجود به فکر مردم هستم و خدا می‌داند تماماً جان و روان و قلب بنده را غم مردم فرا گرفته، معتقدم تنها و تنها از طریق همین انقلاب اسلامی و با روش حکیمانه رهبر معظم انقلاب می‌توان از این مشکلات ساختاری و تنگناهای تاریخی عبور کرد. در این مورد بد نیست به مناظره ای که بین آقای علیزاده و آقای غنی نژادپیش آمد نظری بیندازید که چگونه نگاه لیبرالیستی امثال آقای غنی نژاد اینگونه مشکلات را به وجود آورده و رهبر معظم انقلاب جگونه با تمام تلاش سعی دارند مشکلات ما را با عبور از جریان لیبرالیستی رفع نمایند. موفق باشید

35005

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد گرامی: روز معلم بر شما مبارک. حضور ذیل اسم جلاله الله به چه معناست، برای اینکه این قسم از حضور و نشانه هایش را بشناسیم منابع یا فایلهای صوتی هست؟ لطفا معرفی بفرمایید. همچنین در زمینه (مبحث حضور در دوره آخرالزمانی، اینکه چه نشانه هایی دال بر رخداد چنین نکته ای است) چه منبع یا فایل صوتی ما را به این مفاهیم نزدیک می‌کند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:با تشکر. در مورد اسم جلال و حضور ذیل آن اسم مبارک نکات ظریفی نهفته است که انسان نسبت به حضور متعالی حضرت حق درکی خاص برایش پیش می آید. عرایضی در مراسم اعتکاف ماه رمضان امسال شد که قسمت مربوط به اسم جلال خدمتتان ارسال می‌شود. موفق باشید
 https://eitaa.com/matalebevijeh/13546 و https://eitaa.com/matalebevijeh/13547

 

34890

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. یا مادر مدد. سلام استاد خدا قوت ببخشید من ادامه همون سوال ۳۴۶۳۷ که فرمودین این قضیه خیلی برام شدت پیدا کرده و الان واقعا هیچ کاری نمی‌کنم چون همه کارها برام پوچ و بی معنیه و دیگه دارم واقعا خسته میشم خیلی دارم انتظار می‌کشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر جنابعالی به سؤال و جواب شماره 34880 جلب می‌شود. خوب است که به آن جا رجوع فرمایید. موفق باشید

34808

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: تشنگی ام مرا از پای درآورده، نمی‌دانم دنبال کدام می ناب باشم، نمی‌دانم می حافظ مرا سیراب می‌گرداند یا سید علی یا آقا روح الله. نمی‌دانم حرف شهید بهشتی حرف من است یا شهید مطهری از عمق جانم بر می آید. نمی‌دانم شاگردی علامه طباطبایی را در پی گیرم یا پشت درِ خانه علامه حسن زاده بنشینم. عمر کوتاه است و فهم نیز. در پی این و آن می‌گردم شاید که سیراب گردم، اما آخر می‌بینم که باید دنبال خود بگردم. اما کو!؟ اما چه!؟ اما کجا!؟ اما تا کی!؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «رهروِ راهی که راه و رهرو و مقصد، خودی» همه آن بزرگانی که نام بردید در خودتان حاضرند، از آن جهت که همه آن‌ها از چشمه انسانیت کامل یعنی حضرت مولای متقیان علی «علیه‌السلام» نوشیده‌اند و آن شدند که شدند. به انسانیت کلّ که نوعی یگانگی با خودتان دارد، نظر کنید تا در خود، وسعت یابید و در آن صورت نسبت به سایر انسان‌ها نیز دغدغه‌مند خواهید بود تا آن جایی که آن حضرت می‌فرمایند چگونه آرام گیرند در حالی‌که در حوزه حاکمیت ایشان شکمی گرسنه و یا جگری تشنه باشد. موفق باشید

34766

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: روزتون به خیر. من مشکلات زیادی دارم. چند سال هست که با همه وجودم سعی کردم با رعایت حلال و حرام خدا به خدا نزدیک بشم و مسیر شهادت رو طی کنم. در این راه به خصوص حفظ حجاب و چادر خیلی سختی کشیدم. ولی احساس می کنم در حال درجا زدن هستم و هیچ پیشرفتی ندارم. مدام ناامیدی وجودم رو میگیره. دو تا مشکل بزرگ دارم که برمی گرده به سختیهایی که کشیدم یکی این که اصلا کنترل خشم ندارم دوم این که کینه دو نفر رو که خیلی به من آسیب زدند رو دارم که داره من رو داغون می کنه. سوم این که در کنترل زبان ضعیف هستم که این هم برمیگرده به دو مشکل بالا. دوست دارم استاد اخلاق داشته باشم. قبلا داشتم که بعداً متوجه شدم ایشون ولایت مدار نیستند و مجبور به کنار گذاشتن ایشون شدم. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد سعی بفرمایید طی یک برنامه‌ای نسبت به نظر به فضائل اخلاقی، از این مشکلات عبور کنید. برنامه‌ای که پیشنهاد می‌شود عرایضی است که در شرح کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی

«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه»شده است.

 https://lobolmizan.ir/sound/660?mark=%D8%AC%D9%86%D9%88%D8%AF موفق باشید

34695

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار و مهربان: سوالی داشتم از محضر مبارکتان و اینکه خیلی وقته مشکل مالی ناجوری دارم. نمیدونم چرا شرایط کار اصلا برام پیش نمیاد. به ناامیدی محض رسیدم. گره های زندگیم خیلی زیاد شده، به هر دری می‌زنم به بن بست میخورم. توسلاتی که نسبت به ائمه دارم متاسفانه جوابی برام حاصل نمیشه. میشه راهنماییم کنید برای رفع مشکلم چه باید کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بفرمایید در امورات خود از صداقت و تواضع غفلت نشود تا برای خود شأنی که منجر به خودبینی باشد، قائل نباشید و نه آنچه هستید را پنهان کنید. موفق باشید

34667

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

یا محبوب! آشفتگی ای که نیاز بود حال نیاز اجابت داشت تا بخوانیم حضرت معشوق را آنطور که باید ولادت حضرت سجاد (ع) بر شما مبارک باد. امید اجابت عشق داریم. استاد بنده امروز با یکی از دوستانم باب صحبت رو باز کردم که آشفتگی عجیبی درونش احساس کردم که اتفاقا سوال بسیار خوبی ایجاد کرده بود: درس و تحصیل و مقام و جاه آخرش که چه؟ بنده نمی‌دانم درست بود یا نه ولی شروع کردم از حقیقت وجود خدای واجب الوجود تا هدف ما و سوالی پرسیدند: خدای بی نیاز چرا ما را آفرید؟ خوب بنده برای خودم همیشه یک استدلال دارم که حضرت محبوب بهترین حالت تجلی و خلقت را اراده می نماید که بی نیاز و بی نهایت است و این دلیل بر بی نقصی لیک شنیده ام انسان خودش خواسته باشد و در کجا و چنان و چنان به دنیا بیاید که بنده فکر می‌کنم این مربوط به نزول بعد از خلقت است، زیرا آنچه که نیست چگونه می خواهد طلب داشته باشد و اصلا خدای بی نهایت جایی دیگر برای چیزی نمی گذارد و هرچه هست اوست (با وحدت و کثرت) لیک این خواستن و استدلال چه می باشد؟ بنده خودم می‌گویم او بهترین حالت وجود است لیک بی نیازی و خلقت چطور می باشد و دلیل اینکه نمی توانم استدلال کنم را در سوالم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات خوبی را متذکر شده‌اید. در کتاب «آشتی با خدا» بحثی مطرح است تحت عنوان «خدا چرا ما را خلق کرد؟». پیشنهاد اولیه بنده آن است که به آن بحث رجوع فرمایید و سپس بفرمایید چه نکته‌ای می‌ماند که باید بیشتر شرح داده شود؟ موفق باشید

34649

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: به شدت نگرانم که مسیری که در پیش گرفتم صحیح است یا خیر؟ استعدادم در چیست؟ کدام مسیر برای من کوتاهتر است؟ تلاش بیهوده نکنم! ای کاش کسی، جایی پرسشنامه ای به من می‌داد و با گرفتن جوابها بهترین و کوتاهترین راه را نشان می‌داد. خدای من می‌داند که با تعقیب نماز عشا چقدر مانوس و سرگردانم! اگر به سان خیلی ها بذری روی سنگ بپاشم و نتوانم تا آخر بایستم! چرا به سان خیلی ها ناگهان تمام عیوب و قصورات را چشم پوشی نمی‌کند و به قول جنابتان با دوتا پس گردنی جلو نمی‌راندم. آیا راه دور است یا «نشسته روبرو» التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضوری صادقانه و قدم‌گذاردن در مسیری که در امورات معرفتی و یا در امورات دنیایی پیش می‌آید، آرام‌آرام ما را در حضوری بهتر وارد می‌کند. موفق باشید

34487

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: میشه اینطور گفت؟ در کلمات عربی فعل نشان دهنده نیازهای انسان در بستر زمان، اسم نشان دهنده نیازهای ثابت و حرف نشان دهنده نیازهایی است که به عنوان واسطه عمل کرده و انسان را با انواع نیازهای خود پیوند می‌دهد. در چه علمی چنین بحثی مطرح می شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌توان در این مورد فکر کرد ولی نمی‌دانم چه علمی متذکر این نکات است. موفق باشید

34122

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و خدا قوت: لطفا در مورد برگزاری کلاسهای حضوری لب المیزان (فطرت انسان و ...) راهنمایی بفرمایید. چه روزها و در چه مکانی برگزار میشه؟ چگونه میتونیم ثبت نام کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم منظورتان کدام کلاس‌ها است؟ زیرا با چنین عنوانی کلاسی نداریم. بحث‌ها بیشتر همان مباحثی است که در شنبه شب تحت عنوان بحث‌های قرآنی و دوشنبه شب در رابطه با مباحث اخلاقی می‌شود. که برای عموم آزاد است. موفق باشید

39833

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: آیا اساسا ممکن است بیکار ماندن یا منفعل ماندن در تکوین الهی نوعی امتحان یا وجه مثبت داشته باشد؟ فردی باصطلاح در راستای قدرت اسلام تلاش می‌کند، طراحی می‌کند ولی در مقام شروع و اجرا به دلایل مختلف نمی‌تواند اقدامی کند، چگونه باید از انفعال خارج شود؟ فکر کنید به مدت چندسال روی اقداماتی تمرکز می‌کنید، طراحی می‌کنید ولی کار به مقام اجرا نمی‌رسد در حالیکه سالها به عنوان یک فرد موفق (از منظر شاهدین بیرونی) تجربه فعالیت های بزرگ و نسبتا موثر داشتید؟ برای اینکه از این حیرت خارج شویم راهی وجود دارد با فرض اینکه فرد تلاش خود در استمداد های معنوی را انجام داده باشد؟ در پایان اگر مقدور بود تفعلی از قرآن عزیز برای حال این حیران بزنید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر حال باید پای در راهی که خداوند در مقابل ما مطابق امکاناتی که داریم؛ گذارده است، بگذاریم و امیدوارِ نتیجه باشیم و از جلو و جلوتررفتن غفلت نکنیم. ۲. انجام تفعّل در فضای سؤال و جواب برای بنده مقدور نیست. موفق باشید

38128

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: قبلا از حضورتان سوال شد اصول دین یعنی چه، اصول اصول دین یعنی چه، اصول اصول اصول دین یعنی چه؟ پاسخ سرراستی ندادین بیشتر بر این مبنا که تعبیر شاعرانه است یعنی اصل دین است وقتی این عبارت معنا نداره، یا شما معنای آن را نمی دانید چرا همیشه افراد رو به آن ارجاع می دهید؟ البته خودم مثنوی رو دوست دارم اما اصل دین ارتباط با خداست آن هم با اتصال به امام اصل دین این است، معارف هیچ گاه اصل اصل اصل دین نیستند البته شاید اصل معارف دین در برخی موارد باشند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به توحید و شدت توحید فکر کنید. موفق باشید

37897

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: حضرتعالی اشاره فرمودید که تصور می کنید جناب داوری جناب پزشکیان متاخر را مدنظر نداشتند منتها به نظر قانع کننده نمی آید. فیلسوفی در آن جایگاه اینقدر از ماجرا دور باشند و اگر چنین است خوب به نحوی لااقل بخش هایی از مناظره اخیر را دوستان به سمع ایشان برسانند که هویدا شود آنچه بر ایشان پنهان است. منتها به نظر می رسد ایشان مبانی ای دارند که طبق آن مبانی اتفاقا جناب پزشکیان متاخر مرجح است بر جناب جلیلی و خوب است واکاوی شود چه دستگاه فکری ای ایشان دارند که ایشان را به حمایت از جناب پزشکیان می رساند. به نظرم درین مورد و موارد دیگر که ایشان بعضا محل اشکال دوستان هستند توجیه گره گشا نیست احترام ایشان محفوظ منتها حقیقت ارجمندتر است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رفقا فرموده بودند ایشان در این کهولت سن حتی بستر را نمی‌توانند ترک کنند. و از این جهت گمان می‌کنم خیلی در جریان نباشند. حال چه شده است که توانسته اند آن پیام را بدهند هنوز برای خود بنده روشن نیست! و بر فرض اینکه این پیام از ایشان صادر شده باشد، آن عرایض مطرح شد. البته در زمان نامزدی آقای روحانی که حال و احوال ایشان خوب بود، رأی دادن به آقای روحانی را توصیه کردند. موفق باشید

37837
متن پرسش

سلام علیکم: در اصلح بودن آقای جلیلی، غیر از افق گشایی ایشان نسبت آینده انقلاب، چند شبهه اساسی نسبت به ایشان و اطرافیانشان هست که خوب است پاسخ داده شود، تا در دور دوم با قاطعیت بتوان از ایشان حمایت کرد یکی از شبهات امثال خود آقای ثابتی هستند با اون رای ندادنشان در تعیین رییس مجلس و یا دیگر عزیزان تندرویی که دور آقای جلیلی جمع شدن و آقا در انتخابات مجلس چند بار بهشون تذکر دادند. کسانی‌که با تندروی ها، نیروهای انقلاب را زخمی کرده اند و الان جزو مشاورین و نزدیکان ایشان هستند و نکته دوم بحث تعامل و اجماع سازی مدیران توسط آقای جلیلی است که آیا می‌توانند این بدنه مدیرانی که از افکار ایشون بسیار فاصله دارند را مدیریت و هدایت کنند و درست به کار گیرند که اصطکاک پیش نیاد. قدرت اجماع سازی ایشان مورد تجربه قرار نگرفته است. توجه شود که جمع کردن نخبگان در بحثهای مشورتی دولت سایه، غیر از مدیریت افراد با تفکرات مختلف برای اجرای ایده های رو به جلویی که آن مدیران فهم درستی از آن ندارند. و بحث سوم، توان اجرایی ایشون است، چون تجربه مدیریتی نداشتند که کارآمدی اشان را با آن بسنجیم، این سه تا اشکال را می‌خواستیم استاد نظر دهند برای این شبهات یا واقعیتها باید پاسخ قانع کننده داشته باشیم که در هفته بعد که دور دوم می‌رود دستمان پر باشد. تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید هر آن کسی که به معنای واقعی و با حکمت لازم وارد تاریخی شد که با انقلاب اسلامی پیش آمده، با روحی که روح آن تاریخ است با مسائل مواجه می‌شود و از آن‌ها عبور می‌کند. نمونه‌اش رهبر معظم انقلاب در دوران ریاست جمهوری‌شان و یا شهید رئیسی عزیز. و آقای دکتر جلیلی حقیقتاً شخصیتی می‌باشند که متوجه روح تاریخی انقلاب اسلامی هستند و مراحل مختلف انقلاب را می‌شناسند و شعارهای ایشان، حکایت مهمی از دقت ایشان است نسبت به ذات انقلاب و شرایط امروزین ما. و از این جهت با توجه به این امر می‌توان به ایشان امیدوار بود و عبور از آن نوع ضعف‌ها که می‌فرمایید با چنین روحیه‌ای به خوبی انجام می‌گیرد. و از این جهت در عکس‌نوشته شماره 8 عرض شد: 
اگر انسان می‌تواند متذکر این امر باشد که چگونه خداوند در رخدادهای تاریخی به او نزدیک می‌شود و تکلیف کنونی او اندیشیدن به امکان آغازی دیگر از «وجود» است؛ انسان می‌تواند متوجه آن آغاز باشد که چگونه امر قدسی طلوع می‌کند، مانند آنچه در شخصیت آقای دکتر جلیلی ممکن است. 
این نوع درک تاریخی، فرق می‌کند با درک تاریخی عزیزانی مانند آقای دکتر قالیباف که در عین دلسوزی بنا دارند انقلاب را در مقابل جریان توسعه غربی یاری کنند تا ما نسبت به غرب عقب نیفتیم همان‌طور که در مقابل صدام، این عزیزان همچون سرداری شجاع به میدان آمدند و این غیر از آن است که اساساً ما در آینده دیگری از طریق انقلاب اسلامی حاضر شده‌ایم، امری که آقای دکتر جلیلی متوجه آن می‌باشند و از این مهم‌تر این‌که مردم نیز متوجه شخصیت ایشان هستند؛ وگرنه با این‌همه هجمه و دروغ و شایعه، چگونه باور می‌کردیم این‌طور به ایشان رجوع شود. موفق باشید                
 

37686
متن پرسش

سلام استاد: دلنوشته‌ای نوشتم و دوست داشتم نظر شما را در این باب بدانم ممنون. یک روز صبح بعد از طلوع آفتاب تو ایوان مقصوره روبه رو گنبد طلا نشسته بودم؛ (حدود ۵ ماه پیش) داشتم فکر می‌کردم و با امام خودم حرف می‌زدم دنبال بهترین چیز بودم که از امام بخواهم تا شامل شعر معروف (گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست) نشوم. داشتم فکر می‌کردم و رسیدم به اینجا که بزرگان از تو چی خواستند امام راحل، حضرت آقا، امام صدر، امام مغنیه، سید حسن نصرالله، شهید سلیمانی و امروز هم باید بگم شهید رئیسی. اینها از تو چه خواستند که این قدر تو دل ما مسلمانان جا پیدا کردند که این قدر دردانه شدند که این قدر سبب تذکر به شما اهل بیت شدند؟ می‌گفتم که همان دقیقا همان را هم روزی ما کن و لیاقتش را هم به ما بده. نمیدونم امروز دوباره تو ایوان مقصوره دارم می‌نویسم و فکر می‌کنم میگم شاید رئیسی از تو چیزی نخواسته بود که اینقدر مظلوم بود شاید رسم اینه که باید تا هستی مظلوم و مغفول باشی و وقتی رفتی تازه یادمون بیاری چی بودی که شاید چند صباحی بعد یکی بیاد بگه امام رضا این بنده خدا کی بود و چی خواسته بود که این شد مگه چیزی هم خواسته بود مگه میتونست بخواد مگه رسم این نیست که فقط طلب توفیق نوکری کنی و بخواهی که در عهد ولی بمانی مگه غیر از این بود که فقط گوش بود به فرمان شما از زبان ولی روزش. مگه کدوم انسان عاقلی حرم را ول میکنه بره قوه؟ کی جایی که همه دوستش دارند را رها میکنه و میره جایی که محل تهمت و افترا هست مگه اینکه چیزی نخواد اونی این کار را میکنه که هیچی نخواد و فقط وفقط رضایت ولی را طلب میکنه. اونی این کار را میکنه که دربند همه هیچی‌هاست کسی ابن کار را میکنه که همه جا را محل خدمت می‌بینه. کسی این کار را میکنه که فکر میکنه کل عالم روضه و حرم ابی عبدالله یک استکان جابجا کردند دیده میشه کسی این کار را میکنه که میخواد یکی ببینه. کسی این کار را میکنه که دوست داره برای امام زمان ریا کنه. کسی این کار را میکنه که خودش را فقط در زیر سایه یابن الحسن استوار میبینه و میتونه کار کنه. آدم عاقل ابن کار را نمیتونه انجام بده. البته آدم عاقل دنیای امروز آدمی که درگیر عقل دنیای جدید است و فهمی از خارج از این دنیا ندارد. شکر خدا را که در انقلاب اسلامی بر این دنیا زندگی می‌کنم شکر که امام خمینی آمد فهم اصیل سبک زندگی درست عقل واقعی را نشان داد. شکر در زمانی زندگی می‌کنم که شیعه سربلند زندگی می‌کند. مدیون امام و دلداگان به اوییم دلداده‌ای مثل سید ابراهیم رئیسی. شکر در زمانی زندگی می‌کنم که اجتماع عالمیان را به برکت انقلاب در اربعین حسینی می‌بینم. شکر دارم روزی را می‌بینم که مردم غزه خود در برابر غاصبان قد علم کرده‌اند و در تمام مظلومیت به جهان اثبات کردند که حق با کیست. شکر در کشوری زندگی می‌کنم که الگو برای مظلومان است. شکر که در کشوری زندگی می‌کنم که صاحب دارد آن هم چه صاحبی حجه بن الحسن و شکر که نایبی دارد آن هم چه نایبی سید علی خامنه‌ای که عاشق و شاگرد خمینی است. حال چه بگویم که رهبرم با جمله‌ای آتش زده بر دلمان که چرا نشناختیم رئیسی را که اگر شاید خود حضرت آقا ارده نمی‌کرد اصلا ابراهیم رئیسی ای را نمی‌شناختیم. رئیسی حاصل خود حضرت آقاست و آقا از نا شکری ما به سوز آمد و گفت دلم سوخت دلم برای رئیسی سوخت. فدای دل سوخته‌ات شوم نکند ما هم ناشکری کنیم و از این انقلاب و ثمراتش بی بهره و رویگردان شویم و قلب امام زمان را به درد آوریم؟ نکند روزی بیاید که بشنویم از زبان صاحب الزمان که دلم سوخت دلم برای خامنه‌ای سوخت؟ نکند ناشکری کنیم و از دست بدهیم رهبر خود را؟ حال تو بگو به این همه لطف و کرم ما دگر از این خاندان چه می‌توانیم بخواهیم جز اینکه ما را مطیع خود کنند. جز اینکه اگر ناشکری کردیم نشنوند جز اینکه اگر دست کشیدیم از خودشان و نائبانشان دوباره از ما دستگیری کنند جز اینکه سایه خودشان را از سرم ما کم نکنند بدانیم والله والله در جایی زندگی می‌کنیم که ره صد سال در یک شب طی خواهد شد همه چیز مهیاست بستر آمادست این بی عرضگی من است که نمی‌توانم و فقط می‌خواهم و جز این طلب ندارم که عزم عرضه را به من عطا کند همین الان یادش افتاد شهید زاهدی حج حسین خرازی شهید کاظمی زاهدی ماه رمضان ما ره و شب‌های قدر ما را زینت بخشید و یاد داد چه‌طور باید با مولا عشق بازی کرد چه‌طور می‌شود ساده بود چه‌طور می‌شود یک اصفهانی بود یا امام زمان ما را بخر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا می‌داند داستان حضور ما در این زمانه، همان حضوری است که شما متوجه شده‌اید. حقیقتاً «درهای گلستان ز پی تو گشوده‌اند» تا در زندگی زمینی تا این اندازه آسمانی و بهشتی و انسانی زندگی کنیم و نمونه و سبکی باشیم که اتفاقاً بشر آخرالزمان با آن ظرفیتی که دارد به دنبال آن است باید نه‌تنها قدر دانست، بلکه باید به راهی که در این زمانه مقابل ما گشوده شده است، قدم گذاشت و مطمئن شد: «در بیابان گر به شوقِ کعبه خواهی زد قدم / سرزنش‌ها گر کُنَد خارِ مُغیلان غم مخور» و این یعنی حضوری که شهید جمهور آیت الله رئیسی در این تاریخ متوجه او شد و این یعنی همسرِ فاضل و بصیر آن شهید بزرگوار. https://eitaa.com/matalebevijeh/16905  . و https://eitaa.com/mahdian_mohsen/1085موفق باشید        

37559

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: استاد لطفا راهنمایی بفرمایید: ۱. اگر درست دعا کردن را بیاموزیم، استجابت آن حتمی است. ۲. خداوند انسان را در دنیا به خودش واگذار نکرده و دین آورده ولی به قوانین دین واگذار کرده. یعنی همه چیز قانون داره. خدا هست ولی نه این خدای ذهنی ما که دلش می سوزد و شبیه مادر با ما باشد!. یعنی در دنیا در چهارچوب دین به خودش واگذار شده! ۳. تمرکز ذهن بر خود و معاد (در چهار چوب دین) حیات است؟! ۴. راه افزایش تمرکز و منبع مطالعاتی معرفی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مسلماً اگر مصلحت ما در اجابت دعاهای‌مان توسط حضرت حق باشد، او حتماً در إزای رجوع ما به او، آن دعاها را اجابت می‌کند. مهم، معرفتی است که ما باید به خود و به خداوند داشته باشیم و آن را عمیق و عمیق‌تر کنیم تا اندیشه ما نسبت به آنچه باید بیندیشیم، صرف شود. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» می‌تواند إن شاءالله مؤثر باشد. موفق باشید

37403
متن پرسش

السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه: در رابطه با ظهور امام زمان نظرات مختلفی هست. برخی معتقدند که آنچنان ظلم و جور همه جا را فرا می گیرد و شیعه و جهان اسلام ضعیف و نحیف می شوند و به اضطرار می رسند که ناگهان حضرت مهدی «عجل الله تعالی فرجه» ظهور می کنند و کار را به دست می گیرند و جهان را از ظلمات نجات می دهند. برخی دیگر بر این عقیده هستند که اتفاقا برعکس، آنچنان شیعه و اسلام غالب و قاهر می شود که زمینه را برای مشرف شدن حضرت فراهم می کنند و در زمانی که اسلام در اوج قدرت است حضرت ادامه کار را به دست می گیرند، هر چند که تا رسیدن به همان مرحله هم نور توجهات و ظهورات حضرت پیشران است تا اینکه فرج کلی فرا برسد. ۱. به نظر حضرتعالی کدام نظریه صائب تر است؟ ۲. استاد برداشت بنده این هست که وقتی در روایات مطرح می شود که ظهور حضرت در شرایطی رخ می دهد که جهان از ظلم و جور پر شده باشد، دارند «قاعده» به دست ما می دهند. لذا نتیجه می گیریم در هر مرحله‌ای از تاریخ وقتی فشارها و ظلمات شدید می شود پرتوی از نور ظهور حضرت برای تقابل با آن ظلمات تجلی می کند و ظلمات رفع می شود (مثل انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و شهادت سردار سلیمانی و حمله به اسرائیل و امثال ذلک) . باز دوباره حضور ظلمات و باز دوباره نوری دیگر برای پاره کردن پرده این ظلمت. و این جریان سینوسی رو به صعود ادامه دارد تا اینکه ظلمت به اوج خودش می رسد و فرج کلی و تامه حضرت به همراه حضور شخص ایشان، برای تقابل با اوج ظلمت فرا می رسد. نظر حضرتعالی چیست؟ 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! رازِ غیبت آن انسانِ انسان‌ها، آن انسان کامل «روحی لتراب مقدمه فداء» مگر جز این بود که انسان‌ها بتوانند ضرورت حضور فعّال آن حضرت را در جهان درک کنند؟ پس مائیم و معرفتی که بشریت متوجه گردد برای اصلاح امور، نیاز به آخرین سخن دارد و انقلاب اسلامی بستر چنین حضوری است تا معلوم گردد راهی برای مقابله و عبور از شدیدترین ظلمات در پیش است و این راه، هنوز در نهایت خود حاضر نشده که آن با ظهور حضرت صاحب الأمر «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» محقق می‌شود؛ وقتی انسان‌های اصیل متوجه اصیل‌ترین ابعاد انسانیِ خود بشوند. چیزی که این روزها در حال تحقق است و تقابلی که بین دو جبهه حق و باطل در حال اوج‌گیری است و از این جهت است که می‌یابیم این تقابل، در مدیریتی نهایی به نهایی‌ترین شکل خود نیاز دارد همان‌طور که به زیبایی تمام متوجه مدیریت فوق‌العاده نایب آن حضرت در این زمانه شده‌ایم و مدیریت نهایی را از آینه وجود حضرت امام خامنه‌ای «حفظه‌الله‌تعالی» چشیدیم. موفق باشید      

37388
متن پرسش

(آخرین نگاه) من آن آخرین نگاهت را به علی ندیدم اما روزگار که دیده و شاهد است ای نبیّ مکرّم آن زمانی که علی را تا سی سال پس از خود، نه؛ که تا همه ی روزهای رنج مهدی می دیدی ... و ای تو فاطمه از هر آنچه نمی‌شایست؛ قربان آخرین نگاهت به یگانه‌ات؛ علی آن زمانی که التماس‌هایش یکسره آهنگ یا فاطمه تُکَلِّمینی بود آن زمانی که ۴ ستون دلت را در زمین جا گذاشتی و خود بر آسمانْ خیمه زدی و آهنگ محزون این ۴ پاره ات را به یقین صدای گام های ام البنین تسلی می‌داد... ای غزل بیت علی! ای نظم رباعی‌های علی! ای قرارِ دل بی‌قرار علی! ای امّ البنین و امّ الحسنات علی! ای عین البنین و کنز الحیات علی! ای گنج ویرانه‌ی علی! ای سپیده‌ی خانه  علی! ای بارانِ بر آتش دل باریده‌ای ذخیره برگزیده! ای دوام فاطمه در خانه علی! - که علی اصلا ًبدون فاطمه‌ها طاقت ماندنش نبود - قربان آخرین نگاه علی بر تو ای بانوی برگزیده. نمی‌دانم گوهر وجود تو چه بوده و چند جبرئیل بر رسالتت مژده آورده؟ چهار گوشه دل فاطمه با سقفِ دستان تو مسکن گردید؛ وگرنه دل علی دیگر در کجای این عالم ساکن می‌شد؟ و تو ای علی! ای بالاتر از بلندای بشر! نمی‌دانم آخرین نگاهت به این دنیا با او چه گفتی که بیش از شمشیر جهل ابن ملجم پروران تو به شمشیر آنان تشنه بودی تا بند تنت را از این زندان تاریک ببُرّند و تو ای مجتبای همیشه‌ی تاریخ! قربان آخرین نگاهت به مادرت، به فاطمه‌ی هستی، قربان آخرین نگاهت به زینب، آن زمانی که پاره‌های دلت از زهر کینه‌ها پرپر می‌شد آن زمانی که دیگر نتوانستی دردهایت را در دلت نگه داری و پاره‌ای از آن را تاریخ دید که چه مظلومانه بهترینِ مردان در خانه بودی و چه آسان همسرت، شریک زندگیت، قاتلت؛ لطف‌هایت را بی‌جواب نگذاشت. قربان آخرین نگاهت به علمدار مکتب حسین؛ خواهرت زینب که چه حرف‌ها آیا به او داشتی و شاید در آخر سخن؛ سفارش سجاد را به زینب کردی، و تو ای امام سرگشتگان! ای حسین! قربان آخرین نگاهت به خیمه‌گاه، بگذار تا نگویم از دل خونت در آن نگاه... از نگاه‌های داغدار تو، اما نمی‌دانم کدامش را بگویم؛ نگاهت به شیرخوارگان را، یا به دخترک‌های مدینه، یا به گاهواره‌ها را، یا به هر پدر و پسری که کنار هم می‌دیدی، یا برادری در کنار برادری، یا نگاه‌های پرمعنایت به هر آبی و هر مشکی، یا به عمویی در کنار برادرزاده، یا به نان و خرما یا گوشواره، یا به هر خیمه، هر آتش. قربان آخرین نگاهت به نگاه‌های پرالتماس زنان بر پدرت حسین! آنقدر دیده‌های تو بسیار بوده که نمی‌دانم کدامش را بگویم؟! اما قربان آخرین نگاه‌های ساکتت به هر آن‌که محرم رازهای تو بود که فریادهای ساکت تو را می‌شنید و شاید پیش چشمانت سخت می‌گریست. کسی نمی‌دانم آیا بود که از خاطراتی که شاید برای محمدت می‌گفتی چیزی شنیده باشد؟ یا درددل‌هایت را نمی‌دانم پس از عاشورا شور عبادت‌هایت چقدر شیرین‌تر شد؟ از تو گفتنْ تمامی ندارد امیرِ صبر! همه می‌گویند امان از دل زینب، ولی حتی کسی زیاد نیست که بداند امان از دل سجاد چه سهمی دارد؟ 
از شما سربسته می‌گذرم و سراغ کسی می‌روم که دلتان سخت برای همه اشک و خنده‌اش می‌لرزید. قربان آخرین نگاه تو ای دخترِ امیر بهشت! به همان امیری که نمی‌دانست چطور با رضایت، دلت را از دلش برگیرد؟ ای سکینه‌ی قلب حسین! کسی چه می‌داند! شاید مضطرب‌ترین دلْ سهمِ تو بوده در عاشورا!! قربان آخرین نگاه پراشکت به قتیل العبرات! که نمی‌دانم چگونه این نگاه به آخر رسید و رفت، اصلاً نه می‌توانم و نه دلم توانی دارد که از این نگاه بنویسد. بعضی دردها، ندانستن‌اش هم درد دارد، و قربان آخرین نگاه تو ای سرباز بی قرار حسین! چه دلی شاید سوزاندی از دلسوز همه‌ی خلق ای علیّ دل حسین ...!! آه ای عباس! از تو نگفتنْ ناجوانمردی است، وقتی چشم‌هایت تا سال‌ها امانت‌دارِ اسرار علی بودند، قربان آخرین نگاهت! اما به قطره قطره آبی که بر زمین می‌ریخت مشکی که اشک تو را درآورد و شاید با قطره قطره آب مشک، قطره قطره اشک تو بر زمین می‌ریخت. نمی‌دانم با همه‌ی سنگدلی‌شان آیا طاقت آوردند اشک‌های تو را ببینند؟ و قربان آخرین نگاهت به عهدِ چشمان امّ ‌البنین، که با تو شاید قرار کرده بود که یا با حسین برگردی و یا دیگرش برنگردی!! نمی‌دانم این امّ البنین عجب رازی است که هنوز هم خدا فاشش نکرده بر انسان، شاید سرّ مستودعی است برای روز مبادای خدا بر کلام مهدی امت‌ها، شاید معجزه‌ای است که وصفش، دامن‌دامن بذر ایمان می‌پاشد بر دشت آخرالزمان. نمی‌دانم حتی چگونه وصفش را وصف کنم ...؟!! 
اما شرمنده‌ام از آخرین نگاه شما آقا به فرزندتان که غم تنهایی او و تن‌خواهی ما دلخون‌تان کرده بود. نمی‌دانم آخرین نگاه فرزند شما به سوی من چگونه خواهد بود؟ حالا که گاهی چنان خجالت‌زده از گناهانم می‌شوم که آرزو می‌کنم کاش نگاهش به من نبوده باشد، ای کاش ..... 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله این نگاه اگر عنوان آن را «آخرین نگاه» نامیده‌اید؛ ولی نگاه خوبی است به صحنه‌هایی که ریشه‌های تاریخی ما می‌باشد و راز پایداری ما در جهانی که انسان‌ها به دنبال انسانیت اصیل خود می‌باشند. انسانیتی که ما را به نهایی‌ترین انسان در آخرین دوران مرتبط می‌کند تا آن باشیم که باید باشیم. مانند احساسی که در فتح خرمشهر برایمان پیش آمد، و از آن وسیع‌تر مانند احساسی که با انتقام از رژیم صهیونیستی برایمان ظهور کرد. حضورِ ظهوری وسیع‌تر و گشوده‌تر از دیروز برای درک عالی ترین حضور در فردای تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شد. موفق باشید      

37386

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: استاد عزیز آیا برای سیر در عرفان عملی و رسیدن به تمکن در توحید که راه بزرگان می باشد آن اندازه از معرفت نفس و عرفان نظری که در سیر مطالعاتی مطرح شده در سایت می باشد به عنوان توشه برای سیر در وادی عمل کافی و وافی است؟ یا صرفا برای شروع خوب است؟ چون بنده مطالعات حوزوی و ادبیات عرب و فلسفه نداشته ام و چون به لطف حق ضریب هوشی و فهم خوبی دارم آیا از ادبیات عرب و بدایه و نهایه شروع کنم تا به اسفار و فصوص و منازل السائرین برسم یا کمال گرایی را کنار بگذارم و با توجه به اینکه ۳۰ سالم شده و شاکله ام در حال سفت شدن است و چهل سالگی بسی قریب است به همین برداشتن توشه ای مختصر از معرفت نفس طبق سیر مطالعاتی سایت اکتفا کنم و تاکیدم به انجام دستورات عملی معطوف شود؟ خواهش می‌کنم اگر مقدور است مبسوط بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به روحیه خودتان دارد که یا سیر مطالعاتی سایت را ادامه دهید و پس از طی مقدمات، با مباحث قرآنی و روایی و مباحث نهج‌البلاغه که در سایت هست، کار را دنبال کنید. و یا اگر ذوق جنابعالی در طلب آن نوع مباحث فلسفی و عرفانی است، خوب است ابتدا با «بدایۀ الحکمه» کار را شروع فرمایید و سپس سراغ «منازل» و «فصوص» بروید. موفق باشید

36872

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد جان: وقتتون بخیر. خلاصه سوره ها از المیزان به صورت کتاب در چند مجلد چاپ نمیشه؟ استفاده از پی دی اف یا ورد و مطالعه در موبایل سخته، فرصت مطالعه خود المیزان هم نیست. چه کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «خلاصه تفسیر، تفاسیر المیزان ونمونه» از آقای عباس پورسیف کتاب مفیدی می‌باشد و رویهمرفته نیاز شما را نسبت به فهم نگاه کلّی علامه طباطبایی به سوره‌ها و آیات قرآن برطرف می‌کند. موفق باشید

36777

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمه‌الله: ۱. بنده طلبه هستم. استاد به نظرتان بجای تدریس صوتی یا کتابی استاد امینی نژاد که ذیل شرح بدایه تدوین کردن، بهتر نیست که شرح مبسوط و مختصر منظومه شهید مطهری را مطالعه کنیم و با ذهن اجتهادی وارد بدایه شویم؟( بنده مقداری از شرح مختصر را مطالعه کردم و احساس کردم با فهم عمیق تری می‌توانم بدایه را مطالعه کنم) ۲. درخواست دارم که زحمت بکشید و منت بگذارید کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی امام خامنه ای را تدریس کنید تا از طریق اصوات آن حظ کافی ببریم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر حال نباید از نظمی که کتاب شریف «بدایۀ الحکمه» دارد و از دقت‌هایی که استاد امینی‌نژاد در شرح آن کتاب به میان می‌آورند، غفلت کرد. ۲. به نظر می‌آید این کار دیگر، کار استادان جوان است و نه پیرمردانی همچون بنده! موفق باشید

36504

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: اساتید بزرگی هستند که در فضای مجازی معرفت النفس تدریس میکنن و به مخاطبین در صورت طلب خودشون برنامه میدن یا غفور ۱۰۰ تا یا قوی ۱۱۶ تا یا میسر ۳۱۰ تا یا منعم ۲۰۰ تا مثل این نمونه که یکی از اساتید به همه در ابتدای مسیر میدن. دیشب در خدمت یکی از شاگردان شاگردان علامه حسن زاده بودم ایشان می‌فرمودند ایشون مگه انسان کامل اند که ذکر خاص به حساب ابجد میدن شرط این کار کامل بودنه طبق فرمایش همه عرفا یا با اجازه استادشون و این اجازه رو هم به شاگردشون اطلاع بدند با اجازه ی استاد میتونن این ذکر رو با این تعداد به شاگرد بدن می‌خواستم نظرتون رو بدونم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید همان‌طور که قبلاً عرض شد  اصل مسئله‌ی حروف ابجد مورد سؤال است. به چه دلیل ما باید به این نوع مسائل و مطالب اعتماد کنیم؟ بد نیست به جواب های شماره ۱۷۱۱۸ و ۵۰۹۴ و ۳۴۰۷ رجوع فرمائید.آری! تنها در موضوع تعداد اذکار تنها ما آن تعدادی را می‌توانیم بپذیریم که در روایات معصومین به ما رسیده است. موفق باشید

36431

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: خدا قوت. در روایات آمده است که اگر نماز قبول نشود بقیه اعمال قبول نمیشه. چرا؟ مثل این هست که به محصل بگویند اگر در ریاضی قبول نشدی بقیه درسهایت را قبول نمی‌کنیم. در روایتی از حضرت امیر (ع) هست که می‌فرمایند: تمام کارهای نیک و حتی جهاد در راه خدا، در مقابل امر به معروف و نهی از منکر چیزی نیست مگر به اندازه رطوبتی که از بخار دهان خارج می‌شود در برابر دریایی مواج و پهناور. چطور این روایت ها را می‌شود با هم جمع کرد؟ ممنون و در آرامش الهی باشید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بحث، بحث عبودیت است و صورت‌های متعالی عبودیت در وجه فردی و وجه اجتماعی. از این جهت موضوع نماز از یک طرف و موضوع حساسیت نسبت به مسائل اجتماعی از طرف دیگر در این نوع روایات در میان است. موفق باشید

نمایش چاپی